بیست و هشت سال پیش در چنین روزهایی بود که فریدون فرخ زاد بدست مزدوران جمهوری ولایی به قتل رسید . مرگ او دل بسیاری از مردم را به درد اورد. از مرگی فجیع تنها درد و اندوه زبانه نمی کشد بلکه شعله های خشم هم عصیان میکند...مرگ دلخراش فرخ زاد خشم و اندوهی تلخ در پی داشت. اما مرگ فرخزاد حس دیگری را هم تکان داد و بیدار کرد ، حس افسوس و پشیمانی. برای نسلی خاص ، نسل انقلابیون هم عصر او. حسی بسیار ازار دهنده برای نسلی از جوانان انقلابی و سیاسیونی که با او زیسته بودند اما او را از خود دور و ترد کرده بودند. زیرا که فرخزاد با معیارهای ارزشی. انها نمی خواند . از نظر انها ، او یک «کارگزار فرهنگی دستگاه حاکم و شومنی جلف و مبتذل» بود.
این پشیمانی پیش از مرگ فرخ زاد و در سیر تحول فکری و. باز بینی ارزشهای گذشته ما اغاز شده بود . اما مرگ فریدون این حس پشیمانی را به نیرویی بیدار کنندهای تبدیل کرد که ما روشنتر و جدی تر به خود نگاه کنیم و ریشه های تحجر فرهنگی را بهتر بشناسیم و تنگ نظری و یک جانبه نگری سیاسی مان را مهار کنیم . زندگی فرهنگی و فعالیت سیاسی و مرگ فرخ زاد به سهم خود و بطور خاص برای انقلابیون. نسل ما اینه ای شد که ضعف های خود را در ان ببینیم. در سالهای گذشته بسیاری از افراد این نسل در نقد خود و نگاه مجدد به ارزشهای فرخزاد و کارهای مثبت او نوشته اند. تجربه ای که با افسوس بدست امده.
اکنون همین تجربه تلخ از سوی طیفی از سیاسیون نسل کنونی تکرار میشود . اینها نیز با جنجال مشغول تکرار اشتباه ما هستند . ضد قهرمان این طیف سیاسیون و انقلابیون ، مسیح علینژاد است. مسیح علینژاد فقط خار چشم حاکمان نیست انگونه که فریدون فرخزاد هم بود بلکه پنداری یک رقیب سیاسی مزاحم است که جای دیگران را تنگ کرده و این جنجال کنند گان باید حذفش کنند . به همین منظور تصویری که اینها از شخصیت و سیمای سیاسی علینژاد ساخته اند و به ان حمله می کنند بی شباهت به تصویری نیست که ما از فرخزاد ساخته بودیم. برچسب ها و اتهامات کاملا شبیه هم هستند . مسیح علی نژاد ، خود پسند ، متظاهر ، جلف و مبتذل است . او جاه طلب، پا دوی آمریکا و کارگذار «کمپ راست» است . او در هفته گذشته بطور خاص توسط همین طیفها اما با اتهامات سنگین و نابخشودنی نواخته شد ، مثل اختلاس گر جنبش حق زن ، سوئاستفاده چی ، دلال سیاسی. چرا که او بر خلاف نظر و علاقه این جماعت بار دیگر پایش را از گلیم خودش دراز تر کرده بود و با ملکه سابق مصاحبه کرده و عکس انداخته بود.
بی گمان هفته گذشته برای مسیح علی نژاد هفته سختی بود . وقتی او. به این مخالفان غیر حکومتی نوشت وقتتان را صرف مبارزه با جمهوری اسلامی کنید ، چون من انگیزه دارم که فقط جمهوری اسلامی را عصبانی نگهدارم ، نشان داد که از نظر سیاسی پخته تر و از نظر شخصیت با متانت تر از همه منتقدین اش است ، و در عین حال واقعا حوصله اش از این برخوردهای ارزان سر رفته .
مسیح علینژاد را میتوان از هر نظر مورد انتقاد قرار داد ،چه از نظر روش فعالیت، یا از نظر دیدگاه های سیاسی . مثل هر فعال سیاسی مطرح ، یا گروه و حزب دیگر، . راست ها حق دارند به چپ ها بتازند ، و برعکس چپ ها اشتباهات و انحرافات راست ها را نقد کنند . اما آنچه این روزها و پیشتر نیز با مسیح علینژاد بخصوص در شبکههای اجتماعی رفتار شد ، از این جنس و با کیفیت رقابتهای سیاسی متمدن در صفوف اپوزسیون نبوده است . بلکه تکرار غم انگیز فرهنگ منسوخ شده است که پیشتر نسل من با فریدون فرخزاد داشتیم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید