رفتن به محتوای اصلی

زخمی که به قامتِ قلم، بارید
11.09.2020 - 06:26

رضا مقصدی
.........................
زخمی که به قامتِ قلم، بارید
//////////////////////////////////////////////////////////
یک زخمِ هزارساله‌ی جاری‌ست.
تصویرِ سیاهِ هرچه آیینه
معنای ستروَنِ سیه‌کاری‌ست.

زیبایی ِروشنایی ِ خورشید
در دیده‌ی شب، کبودیِ مرگ‌ست.

هر جا که پرنده را پیامی هست
هر جا که سپیده را سلامی هست-
تاریکیِ دیرساله، چون زهری
در سینه‌ی بی‌قرارِ گلبرگ‌ست.

در واژه، زبان ِ دل نمی‌گنجد
گر در دلِ مهربان ِ هر واژه-
مستی نکند بهار وُ تیراژه.

آفاق، به قامتِ قلم، زیباست.

وقتی که زمانه را زبانی نیست
وقتی که زمینِ تشنه‌ی هر جان
دلبسته‌ی بوسه‌های باران‌ست-
این ابرِ سخنسرای بارانی
سرمست‌تر از سرودِ سرشاری‌ست.

بر سینه‌ی سوگوارِ او هرچند
یک زخمِ هزار ساله‌ی جاری‌ست.
...............................................................................
۱۳۹۴
reza.maghsadi1@gmail.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.