رفتن به محتوای اصلی

بسوی هدف! نگاهی از درون به کنفرانس بروکسل
15.07.2012 - 13:33

از سوی کمیته برگزارکننده کنفرانس دعوتنامه-ای برایم فرستاده شده بود برای شرکت در کنفرانس بروکسل – 7 و 8 یولی- که از سر اعتقاد و احترامی که دارم به این گونه تلاش ها آن را پذیرفتم. نوشتار حاضر نگاه منست به این کنفرانس بعنوان یکی از افراد شرکت کننده در آن.

 کنفرانس بروکسل برای "پیشبرد اتحاد برای دموکراسی" می کوشد و هدف اعلام شده آن گذار خشونت پرهیز و مدنی –سیاسی از ولایت فقیه به نظام دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر بر بنیاد داوری صندوق رای، یعنی انتخابات آزاد است. برپایه برنامه دومین کنفرانس که چند روز پیشتر بدستم رسیده بود، اطمینان خاطر داشتم که کنفرانس جای تصمیم گیری نیست بلکه بستری برای گفتگو و تبادل نظر در راستای سمتگیری اعلام شده، میان گرایش های متفاوت در جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران است. اکنون که این سطور را می نویسم می توانم بگویم که دومین کنفرانس بروکسل که در پی کنفرانس اولاف پالمه – استکهلم- برپا گردید، باز و شفاف، همان گونه که اعلام شده بود، برگزار شد و در ترکیب  اجتماعی و سیاسی شرکت کنندگانش، دارای وزن ملی و بین المللی بود.

 

بالندگی آگاهی شهروندی

  کارکرد اصلی کنفرانس هائی از این دست باید بسترسازی برای گفتگو و تبادل نظر در سمت و سوی اعلام شده باشد. بسیار اهمیت دارد که این فرایند به ترتیبی مدیریت شود که ما را در غلبه بر ضعف هائی که جنبش دموکراسی خواهی ایران به آن  مبتلاء است تقویت بکند. ضعف محوری جنبش دموکراسی خواهی ایران، فقدان یک راهبرد سکولار دموکراتیک است. سترونی اصلاح طلبی و رکود جنبش سبز، این آموزه را تائید می کند که لازمه گذار از استبداد دینی به دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر، یک راهبرد خشونت پرهیز، مصالحه جو و سیاسی - مدنی  سکولار دموکراتیک است. برداشتم از کنفرانس که در آن تنی چند از دموکراسی خواهان مسلمان و از کوشندگان جنبش سبز، در کنار نمایندگانی از ملیتهای ایرانی و فعالین سیاسی و مدنی سکولار و لائیک – از چپ و میانه و راست جنبش دموکراسی خواهی ایران - حضور داشتند، این بود که همه شرکت کنندگان در کنفرانس بر این نظر-اند که گذار ایران از استبداد دینی به دموکراسی با فرایند جدائی دین از دولت ملازمت دارد. اگر این برداشتم درست بوده باشد باید آنرا یک موفقیت و امید شایان توصیف کرد.

 در دومین کنفرانس بروکسل؛ تلاشی نه فقط در گفتار بلکه در کردار مشهود بود تا متفاوت ها یکدیگر را برسمیت بشناسند، به گفتگو رو آورند و برای همگرائی و وفاق بکوشند.

 برسمیت شناختن متفاوت ها، یک کنش همدلانه است که می کوشد علایق متفاوت از خود و حتی مخالف خود را درک کند و تا آنجا که علیه استبداد و در مسیر دستیابی ایران به دموکراسی است، آن علایق را در سمتگیری خود لحاظ کرده و از آن حمایت کند. ساز و کار این فرایند؛ گفتگوی نقادانه است. گفتگو بحث و جدل طلبگی نیست که در آن هرکس برای اثبات باور ایمانی خود برزمد و قصد و نیتش این باشد که دست طرف مقابل را بخواباند! گفتگو راهکاری است برای شناخت و شناسائی علایق، خواست ها و اهداف یکدیگر و بر این مبنا یافتن مشترکات و رسیدن به تفاهم و توافق. به این ترتیب گفتگو یک پیش شرط دارد و آن توانائی شنیدن سخن مخالف یا متفاوت و در عمل پایبندی به این اصل است که حقیقت در انحصار کسی نیست و در سخن مخالف و متفاوت، وجهی از حقیقت را باید جست، درک کرد و پذیرفت. در کنفرانس بروکسل، برداشتم این بود که در این زمینه ها که کلیدی و آینده ساز هستند، گام های امید بخش تری توسط دموکراسی خواهان ایران به پیش برداشته آمده است. به گمان من این گام ها، گواه ظرفیتی است که در دموکراسی خواهان ایران، برای تحول دموکراتیک وجود دارد و بنوبه خود باید گفت که چنین پیشرفتی بدون برآمد جنبش سبز چه بسا ناممکن می بود!

  کنفرانس بروکسل که شماری از زنان و مردان دین باور و عرفی مسلک و دین ناباور، نمایندگانی از ملیت های ایرانی – از چپ و میانه و راست اپوزسیون دموکراسی خواه ایران- را زیر یک سقف به گفتگو برای پیشبرد اتحاد برای دموکراسی گرد آورد، بازتابی بوده از تراکم آگاهی های سکولار دموکراتیک طی دو دهه اخیر در جامعه و اپوزسیون ایران و در عین حال انعکاسی از حیاتمندی موالفه های دموکراتیک جنبش سبز است، که کنفرانس اصیل ترین و بالنده ترین ارزش های آن را بنحوی و در ابعادی بازتاباند.

  کنفرانس بروکسل در تداوم خود، باید برای نهادینه کردن پیوند و همبودی خود با جنبش های اجتماعی و خیزش های مدنی مردم ایران راه درازی را طی کند. بنظرم اهتمام اصلی باید متوجه این باشد که شخصیت ها و نمایندگان شبکه های اجتماعی و مجازی فعال در خیزش و جنبش مردم؛ شبکه هائی که در راه حیات بالنده جنبش شهروندی و دموکراسی خواهی ملت ایران، در درون و برون مرز کوشیدند و می کوشند، در ارتباط با کنفرانس قرار گیرند. کنفرانس بروکسل در تداوم خود باید بستری باشد برای حضور واقعی یا مجازی نمایندگان و سخنگویان این شبکه ها. تریبون آزادی باشد برای گفتگوی دموکراتیک آنان جهت بازشناسی فرهنگ دموکراسی و گسترش آگاهی شهروندی و مدنی، بازنگری نقادانه فرهنگ سیاسی بمنظور نوسازی آن و تعمیق گفتمان جنبش حقوق شهروندی و دموکراسی خواهی ایران، و نیز تشکیل همگرائی و همرائی شبکه های اجتماعی و مجازی برای پیشروی جنبش بسوی هدف.

 

ضرورت عبور از تابوها 

  ایران آبستن حوادث است. در برابر این واقعیت می توان از دو رویکرد پیروی کرد: رویکرد اول اتخاذ سیاست تسلیم و رضا است. معنای این سیاست تمکین به سرنوشتی است که سیر حوادث برای مردم و میهن ما رقم می زند. من نسبت به این رویکرد بیگانه – ام و در باره آن سخنی نمی نویسم. رویکرد دوم اتخاذ سیاستی است با هدف دخالت ایجادگرانه در حوادث. در شعاع این سیاست؛ کنشگر سیاسی با مصالح موجود و واقعیت هائی که او را احاطه کرده، دست در کار تدارک و تمهیداتی می شود که اعمال اراده مردم در تعین سرنوشت خود و میهن-شان را ممکن می کند. چنین رویکردی بنا به سرشتی که دارد در نبردی دائمی با عوامل و عناصری است که آنرا از پیشبرد اتحاد برای دموکراسی، از تشکیل یک وزن سیاسی با اعتبار و موثر از اپوزسیون دموکراسی خواه ایران، باز می دارند! منظور نظر تابو هائی هستند که اپوزسیون را در حبس خود داشته و عقیمش کرده-اند تا آنجا که متحد کردن و همآهنگ کردن دموکراسی خواهان کشور که تنها راه بیرون آمدن از این ضعف و فترت، تنها راه  توانمند شدن اپوزسیون دموکراسی خواه است، در گرو رهیدن از حبس و زنجیر این تابو هاست. برای این منظور ضروری است در این نوع کنفرانس ها با شرکت کارشناسان و پژوهشگران صاحب نظر، موضوع تابو زدائی از فرهنگ سیاسی ایران، بطور علمی و کارشناسانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد. تفصیل سخن در این باره نوشتار مستقلی می طلبد. خوشبختانه در کنفرانس دوم بروکسل؛ گردهمائی که گرایش های متنوع اپوزسیون ایران را در بر می گرفت، با صراحت کلامی قابل تحسین از تابو ها و ضرورت عبور از آن حرف زده شد.  در این کنفرانس بدرستی گفته شد؛ "... تعامل با غرب هنوز بشکل تابو وجود دارد... ".

 "تابوی کمک مالی"، تابوی دیگری بود که نقادانه در باره آن سخن به میان آمد و خواهان عبور از آن شد. سخنران با منطق و روشنرائی تمام تاکید کرد که به "شرط عدم تعهد سیاسی" و با رعایت " ثبت دقیق حسابرسی"، گزارش مالی شفاف"، "کنترل و نظارت شفاف" می توان و باید خود را از یاری ایرانیانی که آمادگی دارند کمک کنند برخوردار کرد.

 راست این است که پیکار موثر در راه دموکراسی را نمی توان بدون همیاری جامعه مدنی جهانی و کادرهای حرفه-ای و ساز و کار های فنی لازم به سرانجام رساند، و این؛ نگاه باز و گشوده به روی جهان و پشتوانه-ای مالی از کمک های ایرانیان می خواهد. طرح شفاف این مسائل یکی از ارزش های بزرگ کنفرانس بروکسل بود. باید نترسید و جسارت عبور از تابو هائی را داشت که بر چشم ما چشمبند و بر پای ما پایبند می نهند. بدون رهیدن از حبس و زنجیر این تابو ها، ما در اهداف شریف، مردمی و میهنی خود، ناکام و شوربخت باقی خواهیم ماند. سرگذشت ما، تاریخ جهان و حکایت زمانه ما، پر از این عبرت است!

  

جمشید طاهری پور در کنفرانس بروکسل

سیاست کاربردی با پشتوانه دانش و تخصص

تشکیل میزگرد در مورد مساله هسته-ای با شرکت دو تن از ورزیده ترین کارشناسان ایرانی و دو نفر از شناخته شده ترین پژوهشگران و کارشناسان خارجی، ابتکار و نوآوری با اهمیتی بود. سیاستگذاری در اپوزسیون ایران اساسا" مبتنی بر برانگیختگی است و در اغلب موارد عامه گرا است. در حقیقت  ابتکار کنفرانس بروکسل نشانه-ای از توجه به سیاست، بمثابه دانش کاربردی است که در هر حوزه، مورد و موضوع نیازمند کار تخصصی و کارشناسی، یعنی شناخت علمی و اطلاع کارشناسی است. طبیعی است که موضوع پیچیده –ای چون مساله بحران هسته-ای ابعاد و زوایای متعددی دارد که برساخته-ی بازیگرانی است نه فقط از ایران، بلکه در عین حال از منطقه و جهان! طبیعی است که هر کارشناسی بسته به این که کدام بعد و زاویه آنرا مورد پژوهش قرار داده، نظری اظهار کند که متفاوت و حتی متضاد با نظر کارشناس دیگری است که مساله را از زاویه و بعد دیگری پژوهیده است. اما بدون برخورداری از این نظرات نمی توان بحران هسته-ای را از همه جوانب دید و شناخت عینی از آن بدست آورد. کار سیاست گذار با اتکاء به چنین شناختی طراحی راهکار برون رفت از بحران بنحوی واقعبینانه و عقلانی بسود امنیت ملی، توسعه سیاسی و پیشرفت اجتماعی کشور از یکسو و پاسداشت مناسبات مبتنی بر صلح و عدالت و دوستی متقابل با دول و ملل منطقه و جهان از سوی دیگر است.

 

گفتمان بدون هژمون     

 در یکدهه اخیر همه ما شاهد فعالیت هائی در راستای پیشبرد اتحاد در صفوف دموکراسی خواهان ایران و اهتمام برای تشکیل همبستگی و همرائی ملی در میان ایرانیان بوده-ایم. شوربختانه همه این فعالیت ها در همان گام های نخست بر اثر اشتباهاتی در مدیریت و مخالفت ها از درون و بیرون از پیشروی بازماند، هر چند هیچگاه متوقف نشد. در نگاه نقادانه به این تجارب می توان از سه گسل عمده نام برد که مانع از پیشبرد موفقیت آمیز آنها می شود. اکنون که کنفرانس بروکسل در تداوم خود پی گیر آنست تا اتحاد برای دموکراسی را پیش براند، لازم می بینم هرچند گذرا  اشاره ای به این سه گسل داشته باشم:

 1-     ناشکیبائی در پیمودن راه دشوار اتحاد: اگر هدف؛ یعنی پیشبرد اتحاد برای دموکراسی را قله توصیف کنیم، باید بپذیریم که اکنون در دامنه ایستاده – ایم. باید همه-ی نیرو و ابتکار و تلاش را بسوی هدف رفتن متمرکز کرد و بسیار اهمیت دارد که این راه دشوار با پاهای واقعیت پیموده شود. نباید در همان ابتدای گردهمائی ها و کنفرانس ها همه-ی فکر وذکر ها روی تحقق صوری و اراده گرایانه اتحاد، یعنی هدف متمرکز شود. نتیجه چنین کژراهه-ای مسدود کردن راه اتحاد است. اگر در حال حاضر  نمی توان پیشبرد اتحادی فراگیر را در دستور کار داشت؛ اما کسانی  که آماده –اند در راه اتحاد گام نهند، می توانند گرد هم آیند، میان خود اعتماد بوجود آورند و توافق پایداری را شکل دهند. این احتمال وجود دارد که بلوک های متحد همسو و به همکاری با یکدیگر راغب شوند و در گام های بلند بعدی، اتحاد فراگیر دموکراسی خواهان ایران را واقعیت ببخشند. در تمام این سطوح و مراحل، این که اتحاد مبتنی بر اعتماد و توافق، در کدام شکل ساختاری، سیاسی و برنامه –ای تبلور و تجلی پیدا خواهد کرد، موکول است به کم و کیف روند طی شده و پیشبرد فرایند تفاهم و توافق! به این ترتیب آنچه که در حال حاضر در دستور کار برگزار کنندگان کنفرانس بروکسل قرار دارد، جلب اعتماد جنبش دموکراسی خواهی ایران و تقویت و تحکیم فرایند تفاهم و توافق در صفوف رهپویان اتحاد است و راهکار آن نیز گفتگو، بازهم گفتگو و بازهم گفتگو است.

 2-     ضعف ارتباط با مردم و جامعه مدنی ایران: از سرچشمه های ضعف و فترت اپوزسیون، جدا ماندگی از مردم و دورافتادگی از جامعه مدنی ایران است. یک سمتگیری درست مبتنی بر درک ضرورت عینی پیشبرد اتحاد برای دموکراسی، لزوما" باید مطالبات گروههای اجتماعی و قومی مردم و خواست های جامعه مدنی ایران را بازتاب دهد. کنفرانس بروکسل در تداوم خود اگر می خواهد اعتماد جلب کند، جدی گرفته شود و اعتبار یابد؛ باید چشمش مردم را ببیند و گوشش جامعه مدنی ایران را بشنود. این کنفرانس ها باید محلی باشد برای پژواک مطالبات مردم، باید تریبونی باشد برای بیان خواست های جامعه مدنی ایران. کنفرانس باید نیرومندی خود را در دیده بانی مدنی –سیاسی جستجو کند و در راه نیرومند کردن جنبش های اجتماعی و مدنی مردم، مساعدت به فرایند خودگردانی آنان با گسترش N G O  ها، و تقویت و تحکیم جامعه مدنی ایران اهتمام داشته باشد. کنفرانس باید به راههای پیوند و همآمیزی با گروههای اجتماعی و قومی مردم بیاندیشد و به جستجو و یافتن ساز و کار هائی برآید که میان کنفرانس و شبکه های اجتماعی و مجازی که ایرانیان در آن فعالند، ارتباط برقرار کند. بنظر من لازمه پیشرفت در چنین افقی، جوان کردن ترکیب  کمیته برگزار کننده و حرکت در سمت و سوئی است که زنان و مردان نسل جوان کشور که نیروی محرکه اصلی جنبش-اند، در مدیریت کنفرانس دست بالا را پیدا کنند. مفید است توجه بدهم که شرکت احزاب در فرایند پیشبرد اتحاد برای دموکراسی که ضرورتی است عینی، به نوسازی آنان شتاب می دهد، پیوند آنان با گروههای اجتماعی مردم و نسل جدید را تسهیل کرده و گسترش می دهد،در نتیجه بر آهنگ و شتاب تکامل آنان، و نیرو و قوت-شان می افزاید. در عین حال ایفای نقش موثر افراد و شخصیت ها در فرایند پیشبرد اتحاد برای دموکراسی، موجب نطفه بستن احزاب نوپدید می شود، به فرهنگ تحزب گستره و ژرفا می بخشد و در مجموع رکنی از ارکان دموکراسی، یعنی ضرورت وجود احزاب را در جامعه ایرانی آشکار کرده، تحکیم نموده و استوارتر می کند.

 هژمون خواهی و برتری طلبی: از سرچشمه های اصلی پراکندگی و ناهمآهنگی اپوزسیون، هژمون خواهی و برتری طلبی است. برای کاستن و بی اثر کردن آسیب های که از این ناحیه متوجه پیشبرد اتحاد برای دموکراسی است، باید در راه یک گفتمان بدون هژمون کوشید و آن را معرف رویکرد پیشبرد اتحاد برای دموکراسی شناخت. در اپوزسیون ایران این نظر سیطره دارد که می گوید؛ "سیاست میدان نبرد هژمون هاست". من در مقام طرد این نظریه نیستم چون زیست جهان ما پر از نشانه هائیست که آنرا تائید می کند! اما مخالف این هستم که پاسخ اتحاد را در معادله نیرو جستجو کنیم و پیشبرد اتحاد ها را در گرو زورآزمائی و وزن کشی گرایش ها بشناسیم! پیشبرد اتحاد را باید در شعاع این آموزه مدیریت کرد که میان گروههای متفاوت اجتماعی تنها تضاد و تعارض منافع وجود ندارد بلکه اشتراک و سازگاری منافع هم وجود دارد. در شرایط کنونی مشکل اصلی ایران، استبداد دینی - پادگانی و مساله اصلی ایران دموکراسی و حقوق بشر است.همه کسانی که براین قول باقی هستند مستعد آنند که متفق یکدیگر شناخته شوند و گام در راه اتحاد نهند. برای پویندگان راه اتحاد بایسته این است گفتمان خود را - گقتمانی که راهکار ها ی استراتژیک و راهبرد های تاکتیکی آنها را رقم می زند - مبانی، موازین و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و بیانیه حقوق شهروندی بشناسند و هر گفتار و کردار خود را در انطباق با آن به عرصه آورند. این یک گفتمان بدون هژمون است. گفتمان بدون هژمون بیان کننده و تضمین کننده منافع و علایق همه دموکراسی خواهان ایران؛ اعم از دین داران و عرفی مسلکان و نادینداران، همه ملیت های ایرانی، همه گرایش های اجتماعی -سیاسی از چپ و میانه و راست است و دستکم تا رسیدن به دموکراسی می تواند بر نظریه "سیاست میدان نبرد هژمون هاست" تقدم داشته باشد! به زبان دیگر دموکراسی، حقوق بشر و برابر حقوقی شهروندی اولویت ماست و تا زمانی که این اولویت باقیست، "نبرد هژمون ها" را نباید در رویکردهای سیاسی اولویت داد. تصریح این نکته نیز حائز اهمیت است که گفتمان بدون هژمون دموکراسی خواهی ما را تعمیق می برد و از این که دموکراسی را تنها در یک "آکت" و یا صندوق رای و یا در "انتخابات آزاد" خلاصه کنیم بر حذرمان می دارد؛ چرا که منادی حق پیکار علیه استبداد و دیکتاتوری، بی عدالتی و تبعیض و ظلم و ستم و فقر و جهالت در هر شکل و لباس و در هر زمان و مکان است، منادی حق انتخاب است در وسیع ترین معنای آن.آن صد است که چون آمد نود هم پیش ماست!    

 

               

  ج – ط

  14 . 07 . 2012

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.