رفتن به محتوای اصلی

تمسخر بندرت آقای زید آبادی
12.07.2021 - 16:48

تمسخر بندرت آقای زید آبادی "خب، اولاً من چپ و راست، براندازان را مسخره نمی‌کنم، گاهی آن هم به ندرت مسخره می‌کنم! ثانیاً، همۀ براندازان بخصوص آقای نوریزاد و دوستانش را مسخره نمی کنم فقط طیف فحاش وپرمدعای آن را پس از هر بار زیاده روی ،فحاشی شخصی مسخره می کنم."احمد زید آبادی این پارگراف شروع نوشته کوتاهی است که آقای زید آبادی در جواب به نوشته کوتاه آقای دکتر اصغر جیلو نوشته اند من مطلقا قصد نقد این دونوشته وشیوه بر خورد نویسندگان این دو نوشته را ندارم! اما بعنوان فردی که سال هاست با بضاعت اندک خود می نویسم وتلاش می کنم روح نوشته هایم از خشونت دامن گستری که متاسفانه در سال های اخیربه خاطر جو حاکم شده بر جامعه توسط حکومت اسلامی تبلیع وترویج می گردد و قلم ها را به دشنام ،تمسخر ،کوچک کردن افراد ،تملق ،خشونت زبانی سوق میدهد بکاهم! قلمم قلمی باشد در جهت وصل کردن تمام نیرو های اپوزیسیون داخل وخارج برای یک هدف که چیزی جز سرنگونی حکومت اسلامی وبرقراری جامعه ای آزاد ودمکراتیک نیست . قلمی که از آن بجای عشق،نفرت !بجای محبت، خشونت !بجای کلمه ای تفکر بر انگیزدر راستای کاستن از خشونت ! دشنام !بجای دلگرم کردن مبارزان با تمام کاستی ها ایجاد دلسردی در آنها باشد! کلماتی که بجای کاشتن درخت دوستی نهال دشمنی بنشاند. کلماتی که وقتی خوانده می شوند شوق مبارزه شوق تحسین مبارزان جبهه ضد دیکتاتوری را دامن نزنند . قلمی است آلوده به تعصب ودر جهت فاصله انداختن بین کوشندگان راه آزادی! قلم ما راجملاتی باید فارغ از منیت های فردی ،فارغ از خود بزرگ بینی ،جملاتی که بما یاد آوری می کنند هیچکداممان بر دیگری ارجح نیستم مگردر حرمت نهادنمان بکسانی که عاشقانه ،سر وجان نهاده در راه آزادی مبارزه می کنند.کلمات و جملاتی که تن به تمسخر دیگری نمی دهند . کلماتی که کاتب آن بار مسئولیت خودرا درقبال هر حرف که کلمه و نهایت جمله را می سازند می داند.میداند که این کلمات ،این نوشته ها هستند که فرهنگ جامعه را می سازند ولو درطولانی مدت به قیمت صبر و بردباری ! فرهنگی که پایه خود را براساس دفاع از حقیقت ،از آزادی ،حیات دموکراتیک و بزرگداشت انسان درقامت انسانی پی می ریزد و استوار می سازد. ما حق نداریم بعنوان نماینده مدافع آزادی! در کل ومدافع آزادی قلم!در مشخص ! قلم خود را به هجو و تمسخر کسانی که سال هاست مبارزه می کنند! تنها بدلیل این که در چهار چوب فکری و عملی ما نمی گنجند آلوده سازیم و آن ها بقول آقای زید آبادی "بندرت مسخره کنیم " .بکی از بدترین بخش های فرهنگ دقیقا همان جائی اطراق کرده که قلم نویسنده زبان به تمسخر آزادگان می گشاید! جناب زید آبادی لطفا یک بار دیگر این پارگراف نوشته خود را بخوانید وتلاش کنید هر چند که می دانم امکان پذیر نیست! بتوانید روح تبختر ونگاه از بالای خود بعنوان کسی که قبول می کند توان مسخره کردن دارد و می تواند مسخره کند رادر این نوشته خود ببیند . ببیند که چگونه بخود حق می دهید کسانی که بزعم شما براندازان اصیل در قالبی که شما ساخته اید نیستند را بعنوان داوری کننده بر خوب یا بد عمل آن ها مسخره کنید . جناب زید آبادی چه کسی بما این حق را داده که مشخص کننده بدی یا خوبی افراد و رای دهنده بر شخصیت آن ها باشیم ؟ بقول خودتان هر بار که پا ازگلیم بیرون نهادند!ما بعنوان عقل کل! قاضی و مامور اجرا زبان به تمسخر آن ها حتی بندرت هم شده بگشایم؟ از نظر یک جامعه سالم جامعه ای که برای بر پائی آن مبارزه می کنیم تمسخر کردن افراد وآنرا بعنوان شیوه عمل خود دربر خورد با اپوزیسیونی که شما هرگز حقانیت برای آن ها قائل نبوده وحتی یکبار از دهان شما کلمه ای محبت آمیز در تائید آن ها شنیده نشده بر گزیده وسعی در جا انداختن آن دارید غیر قابل پذیرش است . جناب زید آبادی بسیاری از کسانی که قلم شما آن ها به تمسخر می کشد مبارزان سالیان سال، رنج دیدگان هر دو حکومت هستند.هنوز برپای بسیارانی از آن ها رد کابل های کمیته مشترک را می توان دید. بسیارانی باز ماندگان کشتار های سال شصت وهفت می باشند !که اگر زنده مانده بودند امروزاز نیش قلم وتمسخر شما که خود را حقیقت مطلق می دانید بی نصیب نمی ماندند .شمائی که هرگز از خفته گان در گورستان خاوران یاد نمی کنید خفتگانی که خوب می دانید از زیبا ترین فرزندان این سرزمین بودند.هنوز نه آن مبارزان ونه مبارزان امروزی چون نوری زاد را قبول ندارید .تعارف می کنید که شیوه آیشان را نمی پسندیدید.کدام دستی به محبت سوی این شکنجه دیده دراز کردید؟ چر که خود را مرکز حقیقت می دانند ! کسانی که چنین مرکز حقیقت باشند .در تمام موارد نظر می دهند!قائل بحق تمسخر دیگری هستند. با افزودن کلمه بندرت که چیزی از قبح فعل نمی کاهد ! اصولا در بطن تمسخر، یک منیت ،یک خود بزرگ بینی وخود محوری خوابیده که بدون وجود آن ها نمی توان کسی را مسخره کرد!این در ذات فعل مسخره کردن ودست انداختن است ! جناب زید آبادی بکبار برای شما نوشتیم چه هیزم تری اپوزیسیون خارج کشور به شما فروخته که در هر فرصتی که بدست می آورید نیشتری برقلب آنها می زنید؟ ای کاش همان نگاه ملایمی که در آن نوعی نرمش وامید به تلفن زده شده از دفتر رئیسی بشما مستتر بود! وبارقه هائی از نزدیکی را با خود داشت !در بر خورد با اپوزیسونی خارج از کشور که هیچ یک چون رئیسی خون دامن نیستند وهیچ رشته ای آن را به حکومت اسلامی متصل نمی کنددرحداقل یک مورد از خود نشان می دادید! افسوس که شما قادر به اینکار نیستید.ازاین رو تمسخررا نه بعنوان یک شیوه نقد توام با طنز بلکه با نیت تخریب و تحقیر اپوزیسیون خارج از کشور بر گزیده اید .امری که خود به آن معترفید. من این اعتراف صمیمانه شما در قبول تمسخر کردن اپوزیسونی که از نظر شما شایسته تمسخر است را بحساب لقبی که برخی دوستان اصلاح طلب بعنوان "شرافت اهل قلم" بشما داده اند نمی گذارم !چرا که از آلوده شدن قلم به نقد همراه تمسخر زیر عنوان شرافت قلم در این روز هائی که فضای جامعه بدین میزان آسیب دیده ،بیمار ،بدبین ،بی باور به همه چیز وهم کس میباشد ووسوسه دوستی طلب می کند !را قبول ندارم .چرا که قبول آن سخت اندوهگینم می کند! ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.