رفتن به محتوای اصلی

فتنهء طالبان
25.08.2021 - 11:34

دیشبم موج‌ِ غم  گریبان داشت 

داغِ دوشینه ام پریشان داشت 

 

یاد می آمدم  فغانستان 

پیش از این بلبلان خوش خوان داشت 

 

گلستانی چو روضه رضوان

لاله و سروناز و ریحان داشت 

 

در غیاب ِ خبیث  طالب ِ جور 

مردمی شاد و شوخ و خندان داشت 

 

هر طرف، رنگ و بوی باغِ جِنان

گلشن و قمری خوش الحان داشت 

 

جور گردون‌ چو از قضا برسید 

یورشِ طالبانِ نادان داشت 

 

طالبِ دون به قصدِ فیض زفاف 

خنجر و‌ تیغ و گرز گردان داشت 

 

دیگر آن چهرِ شادمان بِفَسُرد 

خلقِ مظلوم‌ ترس و حرمان داشت 

 

مردم سرخ رو ز سیلیِ درد  

تلخیِ کام و آهِ سوزان داشت 

 

موجی از اشکِ دیده ء  گریان 

بر رخ و سیلِ خون به دامان داشت 

 

شهر شعر و هنر هراتِ عزیز 

زخم‌ِ سختی ز تیغِ شیطان داشت

 

از هراس هزار پای  زمان 

کاو همی خلق و خوی حیوان داشت 

 

طالب حمق دیر پای  جهان 

که مرآن حمق را نه پنهان داشت 

 

زادگاه هنروران بزرگ 

تعب ِ تنگ نایِ زندان داشت 

 

آن‌هراتی که پارهء تن بود 

ساحران سخن فراوان داشت

 

عندلیبان باغ و بستانش 

یک به یک خاطرِ هراسان داشت 

 

فتنهء طالبان دَمَندان ۱بود  

آن‌ دمندان که شوق رضوان داشت 

 

دردی  از بطن ارتجاع کهن 

کامد و ای "سها" نه درمان داشت 

 

دَمَندان : دوزخ

 

۲۴ اوت ۲۰۲۱

ا شهریور  ۱۴۰۰

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

رضا وضعی
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.