رفتن به محتوای اصلی

می
دانم که کار تئوریک خوانندة چندانی ندارد و به ویژه خوانندگان ایرانی از خواندن کار تئوریک بیزارند. این از یک سو باز می
گردد به امتناع از تفکرکه ریشه در فرهنگ ما دارد (به قول اخوان ما اهل نقلیم و نه عقل) و از سوی دیگر خستگی مفرط از همة آنچه که کار تئوریک بر سر ما مردم آورده است؛
منتظر می
مانم زرافشان برسد؛ پیشنهادی دارم که می
خواهم با خود او مطرح کنم.
مقاله خود را در مورد نشست نه گروه جمهوری خواه اپوزیسیون ایران در هانور آلمان آغاز كرده بوديد ، اما بلافاصله آن را به اقوام ايراني ربط داده و با ترمزي بريده پاي خود را بروي پدال تعصب فشار داده و در سراشيبي تنازع واپسگرايانه قومي و شوونيستي سقوط كرديد.
مدرنیت و جهان غرب، سیستم پیشرفته و رفاه غربی، برای ایرانی جذاب است و هم‌زمان او هراس از دست‌ دادن سنت و هرج و مرج اخلاقی را دارد.
یک نمونه آن سایتی مثل سایت زمانه است که مبانی‌اش مدرن است. در واقع اساسنامه‌ و حالت کنونی سایت می‌تواند زمینه‌ساز صحنه و چالش ما مهاجرین چندملیتی و روشنفکران چندمتنی و یک وحدت در کثرت خلاق و چالش‌گرانه باشد؛ اما متاسفانه سردبیر ایرانی خوب آن آقای جامی دقیقاً در برخورد با من و امثال من،معضلات سنتی خویش را نشان می‌دهد
هم کاری فعالانه با نشریات ادبی از جمله آدینه، دنیای سخن و مجلات ادبی دیگر،
- بیش از پانزده سال مدرس کارگاه داستان نویسی،
- مسئول بخش داستان مجلۀ گلستانه و سردبیر سایت ادبی دیباچه.
او سال ها است که مشغول تالیف فرهنگ تفصیلی«زبان زنده گفتاری» می باشد
در سلسله بحث
هائی که تحت نام «نتایج وارو» خواهم داشت، می
کوشم نتایج گشت و گذاری را که در فلسفة سیاست و اقتصاد سیاسی به عنوان یک دانش
جو، داشته
ام در میان بگذارم
اگر دکتر عباس میلانی و دکتر ناصر زرافشان نتوانند در یک دیالوگ جدی و اما غیردشمنانه با یکدیگر سخن بگویند، ایجاد یک پارلمان، از ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی، به کلی منتفی
ست و امیدی هم به آیندة ایران نباید بست.
بازبینی در گذشته ی ِ ناشاد برای ِ فرهنگ ِ سیاسی ِ ایرانی دستاوردهای ِ زیادی به همراه داشته است، یکی از این دستاوردها ظهور ِ طبقه ی ِ جدیدی از سیاسیون است که ما نام ِ آنان را «پشیمانان ِ حرفه ای» گذاشته ایم.
در میان ِ طیف ِ چپ اما، به ویژه در آن بخش هایی که به شدت به «نگاه از درون» پرداخته اند و خود و کارنامه ی ِ سیاسی ِ خود را در موضع ِ نقد قرار داده اند، مردمانی پدید آمده اند که این حس ِ شریف ِ انسانی را به یک دلمشغولی ِ بیست و چهار ساعته ترادیسانده اند.
خواستن از رژیم که به قطعنامه های شورای امنیت گردن گذارد اگر نه یگانه ترین رویکرد درست ، حد اقل بهترین گزینه و در حکم مخالفت با جنگ است. در مخالفتمان با حل نظامی مسئله هسته ای جمهوری اسلامی، نباید در کنار احمدی نژاد قرار بگیریم . امروزه هیچ نیروئی بیگانه تر و ایران ستیز تر از حکومت اسلامی حاکم ، با میهن و ملت ما نیست. جنگ رژیم اسلامی با دولت امریکا و یا اسرائیل و یا جهان غرب، جنگ غرب با رژیمی است که میکوشد به هزینه ملت ایران، با اتمی شدن خود، دیو غرور و...
از اين پس بايد جايگاه اين واژه را عوض کرد و هر خري که در کار روز مره خود کم فروشي و تنبلي کرد و از دست رنج ديگر همکاران يا همنوعان خود انگل وار تغذيه کرد و با عر عر نا بجايش با عث بدبختي ملتي شد و اين ملت را به ورطه نابودي با شعار انرزي هسته ايي کشاند و باعث شرمندگي ملت بزرگواري شد و در جهان به عنوان ناقض حقوق بشر ناميده شد با او لقب احمدي نزاد و اربابانش داده شود. چون من هيچ حيوان خري را نديدم که باعث بدبختي و عقب افتادگي همقطاران خود شود
مقالة زیر شاید آغازه
ای باشد بر یک بحث تئوریک و اندکی ریشه
ای
تر پیرامون همانچه که دکتر ناصر زرافشان و دکتر عباس میلانی را رودرروی هم قرار داده است
منطق نولیبرالها و مراکز جهانی تحت استیلای آنان ـ یعنی بانک جهانی، صندوق بین
المللی پول و سازمان تجارت جهانی ـ ، برای تحمیل خصوصی
سازی بر این کشورها، کاهش دخالت دولت

ها در عرصة زندگی جامعه، بالابردن بهره
وری و راندمان،یعنی ایجاد رونق و اشتغال و همچنین زمینه
سازی برای جلب سرمایه
گذاری خارجی بوده
است.
اگر از دین اسلام سلب دارایی های اقتصادی و مُلکی شود و در ساختار حکومت و فرمانروایی سیاسی شرکت داده نشود [ لائیسیته یا سکولاریسم] از آن چیزی جز آداب و رسوم و فرهنگِ ویژهء جوامع عربی باقی نخواهد ماند.
شماری از پژوهشگران امروزی نتیجه میگیرند که "محمّد ابن عبدالله" خود خواهان آن نبوده که دین جدیدی بنام اسلام را بنیاد بگذارد، بلکه هدف او در جایگاه یک رهبر سیاسی و پیشتاز تحوّل اجتماعی، تکمیل و تأیید و دو باره بر سر زبان انداختن با دعوت کردن جوامع عربی به یگانه بودنِ خداوند...