رفتن به محتوای اصلی

● ادبیات

هادی خرسندی
مشکل پرونده آقای طبری اینست که پرونده‌اش چهارضلعی نیست، کثیرالاضلاع است عملیات گرفتن و دستگیری و بازداشت و زندان و حبس و محبوس کردن قاضی منصوری توسط پلیس اینترپل و اونترپل و اینور
ایکاش همه ی مترجمین فرصتی را که وارن شاون در کتاب «وزن کلمات» به سیمون لیلاند داد، می داشتند و نامه ای چنین پرشور به دستشان می رسید
سیمون عزیزم
وقتی که این نامه را می‌خوانی ،من دیگر وجود ندارم. کنت بُرک آنچه از من مانده تبدیل به خاکستر کرده و باران آن را به آرامی در خاک ته نشین نموده تا با زندگی های دیگر در هم آمیزد. تصوری که همیشه برایم رهایی بخش بود و تسلایم می‌داد. در
هادی خرسندی
حضور مقام محترم عظمای ولایت و فرمانده کل نیروهای مسلح به چوب و چماق اینجانب قنبرعلی سعادت پیشه، گورخواب معروف جنوب تهران می‌باشم که در چند سال گذشته سلبریتی شده‌ام . تازه علاوه بر سلبریتی بودن کم کم به صورت یک چهره ملی نیز درآمده‌ام.

ابوالفضل محققی
داستان این ازدواج ها هم از آن دست خاطراتی است که نمی شود روایت نکرد. به ناگزیر باید کسی این بخش از تاریخ جنبش چپ را بنویسد. ازدواج در سازمان فدائیان خلق از آن سری رخ داد هاست که هنوز هم تبعات تلخ و شیرین آن تا امروز ادامه دارد.
امیر طاهری
در حالی که فرانسه، اندک اندک، از دوران قرنطینه سراسری بخاطر ویروس کرونا خارج می‌شود، دوستداران هنر خود را برای بازگشت به برنامه‌های هنری
هادی خرسندی
در کلاس خبرنگاری به ما اصول خبرنویسی مدرن را یاد میدادند. اولین تعریف ِخبر این بود که باید غیرمنتظره باشد. مثال معروفی که بود:«سگی پای مردی را گاز گرفت» خبر نیست، بلکه «مردی پای سگی را گاز گرفت!» خبر است.

احد قربانی دهناری
برخی آثار ادبی و هنری چنان ژرف و هم‌جانبه خلق شدند و چنان ریشه انسانی و احساسی پدیده‌ای ویژه را شکافته‌اند که اثر از ویژگی بومی خود خارج شده و به توصیف جهانی و عام آن پدیده تبدیل می‌شود. رمان کسوف در این طراز اثر هنری و اجتماعی است. رمان هر چند ظاهرن درباره انقلاب اکتبر روسیه است ولی چنان به سرشت انقلاب می پردازد که بر همه زمان‌ها و مکان‌ها صادق است. کتاب توصیفی گسترده، ژرف و پرکشش از منطق انقلاب اکتبر روسیه و منطق همه انقلاب‌ها، به ویژه انقلاب‌های ایدئولوژیک است.
رضا مقصدی
درنیمه های پریشب با یکی از عزیزان ِخاطره انگیزم درلاهیجان، درباره ی ظرفیتِ زیبای عاطفه ی عاشقانه حرف می زدیم، به ناگهان به مضمونی مهرآمیز وُ باریک، نزدیک شدیم که گوشه های تاریک آن را نمی شناخت .برای روشن کردن ِآن گوشه ها گفتم گوشی را نگهدار. برخاستم . دستی به لابلای کتابهای ِ کتابخانه ام بُردم."سپیدار"، نخستین کتاب شعرت را که درسال 45 خورشیدی منتشر کرده بودی یافتم دو سه فراز از شعر "یادها" را که روشنگر ِحرفهای مان بود آرام وُ آهسته اما با صدایی شفاف خواندم
هادی خرسندی
وقتی پروین اعتصامی برای سنگ مزارش سرود «این که خاک سیهش بالین است - اختر چرخ ادب، پروین است...» آیا فکر می‌کرد همین بیتش روزی بکار آغاز سروده‌ای می‌آید درباره تبعیض نژادی که هشتاد سال پس از رفتن او، هنوز دنیا درگیر یکی از ناعادلانه‌ترین روابط
هادی خرسندی
بسم‌الله الرحمن الرحیم. پلیس خشونت‌بار آمریکای جهانخوار با عملیات زائدالوصفی برادر شهیدمان جورج فلوید را به‌طور بی‌گناه شهید نموده زیرا نامبرده گناهی نکرده، نه برای اعتراض به قیمت بنزین به خیابان آمده نه در امور
فرخ نعمت‌پور
روند کار دشوار بود. ابی ابتدا روی یک سایت پورنو می رفت، مدت مدیدی را بە نگاە کردن بە عکسها و صحنەهای سکسی متفاوت می گذرانید تا پایین تنە کاملا بە مرحلە آمادگی لازم می رسید. بعد با نگاهی مهربانانە از عروس خانم می خواست کە دراز بکشد، و عروس خانم نازنازی البتە تا ابی (همان علی سالهای قبل) او را دراز نمی کرد، دراز نمی کشید. و چە عمل شهوت برانگیزی!
گمانه‌زنی‌ها در اینکه مقام معظم رهبری در این ایام قرنطینه کرونایی در کجا پنهان شده‌اند و چکار می‌کنند، جورواجور است اما احتمال قوی اینکه هرجا تشریف دارند مشغول نوشتن و تکمیل کردن
ابوالفضل محققی
این جا در این شهر ساحلی مالمو درگوشه ای از ساحل لیم هام ، تنها یک نیمکت است، نهاده شده در مقابل اقیانوس، بر بالای یک بلندی که افق دید را تا بیکران آب ممکن می سازد.بادهای بهاری دامن خودرابر تن سرداقیانوس میکشند، برمیخیزند در فضا چرخ می زنند، بسردی دست بر تن وصورتت می
آ. ائلیار
مادرمن، نور درخشانی ست بر افق آسمان. ستاره صبح گاهی ست. حتی هنگام ظهر نیز می درخشد.مادر من گوزنی ست بردامنه کوه. عقیق گرانبهایی ست، و یاقوتی از مارخاشی Marḫaši. مادرم باران آسمان است، بارانی به هنگام. و آبی برای بهترین دانه ها. محصول پربرکتی ست از جو و بذرک ظریف، و کاملاً رسیده. شکوفا و بالا آمده ...او یک خوشه انگور است. تاج گلی ست در عالی ترین شکل شکوفایی خود.او یک دلباخته است، یک قلب عاشق، که هرگزازخوشی ها سیرنمی شود.او خبر خوب یک اسیر، برای مادر خود است...

هادی خرسندی
بنابراین، با بسم االله الرحمن الرحیمی دیگر، اینجانبه با هزار حول و ولا و اَمّن یُجیب و واَن یَکاد رفته، وقتی به اتاق سردار شورالاسلام وارد شدیم، سردار کلاهش را بالاتر گذاشته بوده و آماده برای تکذیب نیز بوده. اینجانبه گفتیم «سردار گرامی شهروز سخنوری که دختران ایرانی را به مالزی میبرده و عشرتکده باز کرده و پول درمیاورده ......» سردار بطور زایدالوصفی حرف اینجانبه را قطع نموده و پرسید:
ابوالفضل محققی
با چرخ دستی کوچکی وارد مغازه می شود.یکی از همان مغازه های دست دوم فروشی که صلیب سرخ در بسیاری از شهر های اروپائی جهت کمک به کشور های فقیر بر پا کرده است.
به آرامی دو بسته از داخل چرخ دستی اش بیرون می آورد .از فروشنده می پرسد: "من این وسایل را تحویل چه کسی بدهم ؟"
فرخ نعمت‌پور
متاسفانە بر خلاف نظر و انتظار پدرم، ناگهان دوبارە وضع بە همان منوال سابق برگشت و پدر بناچار دوبارە مخفی شد؛ اما اینبار البتە نە در خانەهای تیمی. او کە بشدت معتقد بود نظام جدید همان زیرکی نظام سابق را ندارد و برای این کار هم دلیل خوبی داشت (از جملە اینکە نظام جدید جدید بود و از کمک سازمانهای امنیتی کشورهای خارجی بهرە نمی گرفت و بعلت مذهبی بودنش هم می شد بسادگی گولش داد)، تصمیم گرفت همان خانە محل زندگی ما را بە محل مبارزە تبدیل کند. و برای اینکە بهتر بتواند کارش را بە پیش ببرد، رفت و مدتی داستانها
بیشتر روایت نوشته ام و می نویسم.قالب روایت در ادبیات ما پیچیده است و این باز می گردد به دوران های پی در پی استبداد در فرهنگ و ادبیات ما. در فرهنگ و ادبیات کشوری هر چه استبداد پر رنگ تر باشد، نقش روایتش پر رنگ تر می شود. و من روایت ها را در قالب غزل یا مثنوی یا نیمایی نوشتم. روایت، چون قالب بود، در نتیجه به درازا کشیده شد.علتش این است.
طرح اصلیشو مقام معظم رهبری دادند. ساخت اون زیر نظر مقام معظم رهبری انجام شده، اما موتور محرکه را با رهنمود مقام معظم رهبری قطعاتش را سرهم کردیم. لطف مهمی که مقام معظم کرده، مشتری کافی واسه ما جور کرده. یعنی فقر و فحشا و بیماری و بی‌سوادی، خرافاتو غنی‌سازی می‌کنه. الان رقم عمده مراجعین ما مصرف‌کنندگان ثابت هستند.
عباس مودب
چنین به نظر می‌آید که یک قرار نانوشته بین سوئد و دانمارک وجود دارد که همواره باید یک سینماگر از اسکاندیناوی در سطح جهانی مطرح باشد و این وظیفه را دانمارک و سوئد به نوبت به دوش می‌کشند. کارل درایر دانمارکی قبل از جنگ جهانی دوم تأثیر بسزائی در تاریخ سینِما گذاشت. اینگمار برگمان سوئدی در سال ۱۹۵۷ با ساختن «مهر هفتم» نشان داد که اسکاندیناوی حرفی برای گفتن بر پرده سینمای جهانی دارد و برای سال‌های متمادی مطرح‌ترین سینِماگر اسکاندیناوی در جهان بود.
احمد مقیمی
اواسط دهه شصت ، مهاباد ـ پنجشنبه شب را در مهاباد گذراندم . آنشب چند بار صدای شلیک رگبارهای پراکنده‌ای شنیدم ، اما ادامه نیافت . صبح فردا با توجه به تعطیلی روز جمعه و نیز اینکه دو سه باری خیابانهای اصلی‌ و بازار آن شهر را دیده بودم ، تصمیم گرفتم ضمن پیاده روی ، به دیدن بعضی از مناطق پرت شهر بروم . بنابر این پس از صرف صبحانه ، به را
هادی خرسندی
سردار افزود: «الان ما ۱۹ نفر شهید داده‌ایم. این خودش خوب است. خیلی وقت بود شهید نداده بودیم. یعنی بعد از شهید سلیمانی و آن جماعتی که در مراسم ایشان در کرمان زیر دست و پا له شدند، دیگر شهید نداده بودیم. تازه آنها که زیر دست و پا رفتند شهید کامل حساب نمی‌شوند، شهید فشرده حساب می‌شوند چونکه به امید شهادت جمع نشده بودند بلکه فیلمبرداران آنها را چپاندند توی بن‌بست که اقشار عزادار را فشرده نشان بدهند
فرخ نعمت‌پور
سفر نیل آرمسترانگ در سکوت راههای خلاء ادامە یافتەبود. او در این سفر لبریز از سکوت، تنها بە ستارگان و بە بی نهایت خیرە شدەبود. بە عمق وحشتناک کهشکشان و بە بی نهایت بودن زمان و مکان. و شاید بە بی زمانی و بی مکانی رسیدەبود. جائی کە همە چیز بعلت رسیدن بە اوج خود کاملا یگانە می شود و زوائدش را از دست می دهد. و چقدر برای او در اینجا، در این سنگر سرد زمستانی، عجیب می نمود کە راههای خلاء گونە علیرغم بی پایانی اشان اینقدر ساکت اند.
هادی خرسندی
تازه روشنفکرها اگر این‌ها را هم می‌خواندند می‌گفتند ما به این چیزها کار نداریم. چهره مذهبی آیت‌الله خمینی برای ما مطرح نیست. اینها را برای حوزه علمیه نوشته، ما به افکار بلند ضد امپریالیستی حضرت امام توجه داریم و چهره سیاسی -انقلابی ایشان را که برای نجات زحمتکشان قیام کرده‌اند می‌بینیم نه اصول غسل جنابت را که برای اقشار
شادی سابُجی
لا ای حضرتِ عالی مقامِ شهرِ در بحران ! تو هزیان گو چرا خوابی ؟ چرا مستی ؟
چرا این گونه با این درصدِ بالا مدیرِ زشت بحرانید؟ چنین قبراقِ صد پنجر ؟،

الا ای خاک بر سر با توام " نجار " ! ای دیوانه سر، تیمارِ پر زلزال ! ای اِسمال !
دعای تو، دعای صد هزاران گربه و ملا، همه با هم، اثرها نیست، این زلزال. 
یوسف عزیزی بنی طرف
نجف دريابندرى متولد ١٣٠٨ عبادان است. او جزو نخستين نسل غير عربى است كه در اين شهر زاده مى شد.مى گويم عبادان چون هنوز دستگاه ديوانسالارى رضا خانى نامش را آبادان نكرده بود. نيز او نخستين نسل اهل قلم غير عرب عبادان است كه در دوره محمد رضا پهلوى در اين شهر پديدار شدند. پيش از اين تاريخ، خبرى از ادبيات پارسى در اين شهر نبود، هر چه بود ادبيات عرب بود. دوره رضا شاه، دوره برزخ بود يا در واقع دوره پاكسازى و عرب زدايى از امير نشينى كه تا چهار سال پيش از تولد نجف، حاكمى عرب داشت و فرهنگ و ادبياتش عربی.
هادی خرسندی
پس از اعتراف به یک فقره استمنا و همراه داشتن یک دست صابون و اعتراف به رابطه با امپریالیسم جهانی و صهیونیزم بین‌المللی و همه سرویس‌های جاسوسی دنیا و همکاری با محیط زیستی‌ها، مجبور به گرفتن شصت روز روزه و یا اطعام شصت مسکین نموده، و نیز می‌گویند بخاطر احتیاط مستحب، هر دو را انجام دهیم، به فتوای جنابعالی.
اگر حدود صد سال پیش که نجف دریابندری هنوز به دنیا نیامده بود، پدر بوشهری‌اش در بصره پیشنهاد انگلیسی‌ها برای گرفتن تابعیت عراق را می‌پذیرفت و همان‌جا می‌ماند به کار راهنمایی کشتی‌هایی خارجی و به آبادان نمی‌رفت، شاید این‌ روزها خبر درگذشت پسرِ آن پدر که بعدها در آبادان به دنیا آمد، هیچ اهمیتی نمی‌داشت.

آرش عزیزی
قرن چهاردهم شمسی آخرین ماه‌های خود را می‌گذراند و با پایان آن دفتر، فصل اول تاریخ ایران معاصر نیز ورق می‌خورد. این قرن در حالی آغاز شد که سلسله قاجار آخرین نفس‌هایش را می‌کشید و کمتر از یک ماه از کودتایی
. از وقتی که این رمان، آخرین کتاب پاسکال مرسیه را شروع کرده ام، به یاد بسیاری از مترجمین ایرانی می افتم. به یاد همه ی آن‌ها که با تلاش و بی ادعا کاری کردند که آثار مهم جهان در زبانی دی ر متولد شود و ما امکان آشنایی با آن‌ها را داشته باشیم. آن‌ها که امانت داری و عشق شان به ادبیات ما را با دنیایی آشنا کرد که قهرمان اصلی‌اش کلمات اند. حالا که یکی
هادی خرسندی
دقیقاً وزن کیم جون را نمی‌دانم. خودشان هم نمی‌دانند. یعنی هنوز ترازویی ساخته نشده که بتواند وزن ایشان را درسته نشان بدهد مگر این که دور از جانشان ایشان را تکه تکه کنند، وزن کنند، ارقام را سرهم باهم جمع کنند.
هادی خرسندی
قصه بسیار گفته شده «روباه و کلاغ» در دنیا سابقه‌ای ۲۶۰۰ ساله دارد، اما روباه و کلاغ ما ماجراشان به همین ماه رمضان جاری مربوط است.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
سروده ای از منوچهر برومند
هادی خرسندی
شبی که ما موشک را به طرف کره ماه فرستادیم متأسفانه هوا ابری بود و ماه نیز نازک بوده زیر ابر بود. اما یک ستاره درشت آنطرف آسمان بود که برادران اشتباهی موشک را به آن سمت فرستادند. وگرنه غیرممکن بود اشتباه کنند، رفته بود خورده بود به ماه.
فرزانه سید سعیدی
روز گذشته تتلو از دختران ۱۵ تا ۲۰ ساله درخواست کرده بود که به حرمسرایش بروند و فعالان اجتماعی توانستند پیج او را با گزارش به اینستاگرام ببندند .
اما من می خواهم جنبه دیگری از تتلو را گزارش کنم . می خواهم درباره نسل تباهی بنویسم که در تعریف این گروه مردان آزاد هستند تا هر کاری می خواهند