رفتن به محتوای اصلی

بشهر زنجان زادگاه نرگس محمدی خوش آمدید.
06.10.2023 - 18:58

بشهر زنجان زادگاه نرگس محمدی خوش آمدید.

 هم شهری عزیزم خانم نرگس محمدی ، از شنیدن خبر دریافت جایزه صلح نوبل که بدرستی شایسته عزیزی چون شماست سخت خوشخال شدم . سالها قبل متحیر در برابرعظمت شمانوشتم 
"آزاد سرو باشی  حتی اگر اسیری     
خوش باد چون نسیمی از هر چمن گذشتن ." حسین منزوی                 
می دانم که دیگر نرگس محمدی نه به خانه ای در یکی از کوچه های زنجان، نه بشهر زنجان ونه حتی به ایران تعلق ندارد! او شهروند افتخاری جهان است !آزاده زنی که در اوج ستم، زیر تازیانه حکومتی بغایت خون ریزاز کرامت وحقوق انسان سخن میگوید! رنج , درد , دوری دو کودک خردسال راهمراه با زندان می پذیرد تا از آزادی و حقوق انسانی ما دفاع کند.
می دانم هر بار که در شهرمان از میدان دارالقران عبور می کنی قلبت به درد می آید !از یاد آوری پیکر نیمه جان زنیکه سنگسارش می کردند . می دانم تو نیز همراه ( ماخان ) زنی که سنگسار می شد سنگسار شدی ! چرا که در هیچ کجای جهان به قول امه سزر انسان مصلوب الحقوق وذیج شده ای نیست که تومدافع آزادی وحرمت انسان،  در وجود او کشته نشده باشی .
 این زیبائی درون، این عظمت پذیرفتن درد انسان ها در وجود خود نصیب هر کس نمی شود . تنها جان های آزاد ! روح های بزرگ که برجسم فرمان می رانند  توان کشیدن چنین بار جلیلی را دارند.هر انسانی قادر نیست در نقش پرومته ظاهر شود. آتش از خدایان برباید. انسان را وزمین را گرما وروشنی بخشد، پس آنگاه به تاوان چنین یورشی بی هراس به بند کشیده شود وشکنجه روزانه را تاب آورد.
تمامی افسانه ها ملهم از شخصیت های انسانی است .انسانی که قادر باشد به خاطر حقوق انسان ها به جنگد . با دردمندان هم دردی کند بر شادی آن ها شاد باشدوقامت در برابر ستمگران بر فرازد به افسانه بدل می شود . هر ملت قهرمانان  خود را دارد وخوشا که سرزمین ما هرگز خالی ازاین قهرمانان نبوده است .
نرگس عزیز این درختان بلند تبریزی  این تپه های مغموم اوین که شما در چهار دیواری آن به بند کشیده شده ای، شاهد چه جنایت ها که نبوده اند .هیئت مرگ منسوب خمینی در همین اطاقها نشستند ودر مدتی کوتاه یکی از شعنیع ترین وخون بار ترین جنایت های تاریخ را رقم زدند . هنوزاز قلب خاوران خونابه زیباترین فرزندان این آب وخاک جاری است .می دانم که مظلومیت ستار بهشتی و بی پناهی گوهر عشقی چگونه قلبت را به درد می آورد، تا چنان بر افروخنه از جان بر مزار او سخن بگوئی ، تو زبان برنده مظلومینی چون مادر ستارهاهستی.
 نرگس عزیزاز کدام مل چشیدی ؟ گوش به ندای کدام نسیم آزادی بخش سپردی که چنین بی باک سخن می گوئی ؟ 
از درون زندان پرده از جنایات رژیم در زندان ها بر می داری ، از جنبش بزرگ مهسا حمایت کرده شعار "زن،زندگی، آزادی "سر میدهی. با مردم پیمان دادخواهی می بندی. در ارتباط با شکنجه سفید می نویسی . ازپشت میله های زندان با شهامتی ستودنی بی هراس از ضرب وشتم شکنجه گران میخوانی.
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
زبانت داغی آتشین است!  شعله ور شده از اندیشه ای بزرگ وانسانی که ازمیوه دانائی خورده  و  سرشاری زندگی در آزادی رابی هیچ هراسی پیغام می دهد.
بار امانتی است که رنج دیدگان این سرزمین بر دوشت نهاده اند .حال با گرفتن جایزه ای چنین ارزشمند،  مسئولیت شما صد چندان می شود .مسئولیت در برابر پیام مادرمهسا امینی که دریافت این جایزه را بشما تبریک می گوید. مسئولیت در برابر کیان های کوچک با خداهای کودکانه ورنگین کمانیشان .در برابر"آرمیتای "بکما رفته ازستم یک حکومت کودک کش. 
بادریافت این جایزه موردتوجه افکار عمومی جهان قرار گرفته اید.میلیون زن ومرد در سراسر جهان از خود می پرسند این زن که با چنین تمجید وستایش از طرف کمیته داوران نوبل موفق به دریافت این جایزه گردیده کیست؟
 ملتی درد کشیده در زیر بار حکومتی جنایتکار ، جوانان برپا کننده حماسه مهسا، میلیون ها ایرانی به اجبار مهاجرت کرده، هزاران مبارز آزادی وعدالت با افتخار خواهند گفت.
"او نرگس محمدی است .یک زن ایرانی." 
من نیزبعنوان یک مبارز پیر گشته درغربت، شادمان از این پیروزی با افتخارخواهم نوشت او همشهری من است .کسی که شهرم،کشورم در برابرشهامت وپایداری او سر تعظیم فرود می آورد .من بر ورودی شهرم می نویسیم 
" بشهر زنجان زادگاه نرگس محمدی خوش آمدید." ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

نظرات رسیده

دستگاه اطلاعاتی دست به کار شده تا با خودی و غیر خودی کردن و افکار پوسیده شان گوی  افکار فاشیستی و انسان ستیزی را از رژیم ربوده اند و معلومه که نمی توانند این اتفاق زیبا و بجا را هضم کنند. نرگس  محمدی به درستی شایسته این حایزه هست.  او نشان داد حاضر به پرداخت هر بهایی در راه آزادی، دموکراسی و عدالت است
‏همیشه در كنار مردمش و بویژه دادخواهان بود، به کرامت انسانها ارج مینهاد و علیه ظلم و ستم  ایستاد حتی در زندان . به امید آزادیش

جمعه, 06.10.2023 - 19:11 پیوند ثابت
ضیاء مصباح

عنوان مقاله
به زادگاهت خوش امدی

داستان راستان :

**میانه دور دویم ریاست «کارپرداز بزرگ » بود با انهمه مقاومت با امید به اثر گذاری روش منش «پیشنهاد دهنده برقراری صلح و ارامش »و با تعریفی «گفتگوی تمد نها ».....که یادش بخیر «البته بنسبت » امد نش بر اساس انتخاباتی بود بی سابقه –اگرنسل فعلی بعنوان )نسل  z)اغراق نپندارند ....دقیقا بر خلاف انتصخابات مکرربعد ان ؟!

**در یکی از کوچه های محله « یوسف اباد » مهمان دوستم بودم ....که سر و صدای بسیاری برخواست ... از پنجره شاهد حضور  موتور سواران که انزمان هنوز از هجوم « اتش به اختیاران » خبری نبود شدیم و کاشف به عمل امد که برای سپاس گذاری.... این جماعت بنمایندگی « کیهانیان این روزگار »به درب منزل بانوی شجاع این مرز و بوم «شیرین عبادی »برای شعار دادن ، شعار نوشتن ، لگد زدن و تخریب نه چندان عمیق !گسیل شده اند ... که المامور معذور ..

*همزمان  در یکی از مدارس دخترانه «سما ء»وابسته به دانشگاه ازاد متصدی « انجمن  خانه و مدرسه»  فرزند اخرینم  بودم و با توجه به روش و منش که سابقه ای 60 ساله از زمان دانشجوئی دارد.... و ترک عادت باعث یا موجب ضرر است !  

*گرد هم ائی اولیا ء«اکثر خانم ها » برای برگزیدن اعضاء جدید نشست را - برسم معمول اداره مینمودم ....

*سالن نسبتا بزرگ مدرسه «در منطقه محل سکونت سعادت اباد » با حضور بی سابقه مواجه  و مدیره واقعا شایسته که از بازنشستگان مجرب ، حرفه ای وبسیار با تدبیر بود از حضور اینهمه متحیر .....

* دراغاز جلسه بدون مقدمه حضار را به بر خواستن و تشویق «برنده جایزه سال نوبل صلح »بانوی فرهیخته «شیرین عبادی » توصیه نمودم - که بسیار فراتر از انتظار با 5 دقیقه کف زدن و هورا .. همراه شد ...

*مدیر به اهستگی با نوعی شعف (که هنوز ثقل سامعه بشدت امروز نبود

داستان راستان :
**میانه دور دویم ریاست «کارپرداز بزرگ » بود با انهمه مقاومت با امید به اثر گذاری روش منش «پیشنهاد دهنده برقراری صلح و ارامش »و با تعریفی «گفتگوی تمد نها ».....که یادش بخیر «البته بنسبت » امد نش بر اساس انتخاباتی بود بی سابقه –اگرنسل فعلی بعنوان )نسل z)اغراق نپندارند ....دقیقا بر خلاف انتصخابات مکرربعد ان ؟!
**در یکی از کوچه های محله « یوسف اباد » مهمان دوستم بودم ....که سر و صدای بسیاری برخواست ... از پنجره شاهد حضور موتور سواران که انزمان هنوز از هجوم « اتش به اختیاران » خبری نبود شدیم و کاشف به عمل امد که برای سپاس گذاری.... این جماعت بنمایندگی « کیهانیان این روزگار »به درب منزل بانوی شجاع این مرز و بوم «شیرین عبادی »برای شعار دادن ، شعار نوشتن ، لگد زدن و تخریب نه چندان عمیق !گسیل شده اند ... که المامور معذور ..
*همزمان در یکی از مدارس دخترانه «سما ء»وابسته به دانشگاه ازاد متصدی « انجمن خانه و مدرسه» فرزند اخرینم بودم و با توجه به روش و منش که سابقه ای 60 ساله از زمان دانشجوئی دارد.... و ترک عادت باعث یا موجب ضرر است !
*گرد هم ائی اولیا ء«اکثر خانم ها » برای برگزیدن اعضاء جدید نشست را - برسم معمول اداره مینمودم ....
*سالن نسبتا بزرگ مدرسه «در منطقه محل سکونت سعادت اباد » با حضور بی سابقه مواجه و مدیره واقعا شایسته که از بازنشستگان مجرب ، حرفه ای وبسیار با تدبیر بود از حضور اینهمه متحیر .....
* دراغاز جلسه بدون مقدمه حضار را به بر خواستن و تشویق «برنده جایزه سال نوبل صلح »بانوی فرهیخته «شیرین عبادی » توصیه نمودم - که بسیار فراتر از انتظار با 5 دقیقه کف زدن و هورا .. همراه شد ...
*مدیر به اهستگی با نوعی شعف (که هنوز ثقل سامعه بشدت امروز نبود - که به سمعک نیاز داشته باشم !)گفت :این نشست با این کم و کبف به پایان خدمتم می انجامد ،سالن دوربین مدار بسته دارد و نماینده نا شناس دانشگاه در میان جمع حاضر و ناظر ....
*اورا مطمئن ساختم که با اشنائی با معاونت دانشگاه که ریاست مدارس « سماء» را بعهده داشت و در سازمان سنجش اموزش کشور مشاورت نیمه وقت اورا بعهده داشتم ...بردامن کبریات ننشیند گرد
*و چنا ن شد تا پایان سال به حضور بسیار مفید ش ادامه داد .
*اما «جاسبی »که در این «روزگار پر اب چشم »خبری از ایشان نیست و شاید در تشکیلات « موتلفه اسلامی » خود را اماده انتصخابات پایان سال مینمایند ....به خدمت معاون خود و تدریس چند ساعته نگارنده در ان سازمان خاتمه داد ....
*این داستان در رابطه با برنده شدن بانوی اندیشمند در بند «نرگس محمدی - همسر شجاع دوست دیرین استاد وارسته وادی سیاست که خدایش حفظ فرماید- تقی رحمانی » امد ....
جمعه, 06.10.2023 - 19:07 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.