Skip to main content

● ادبیات

راشل زرگریان
همیشه با خود فکر میکنم این جهان مانند یک قایق بزرگی است که همگی بر روی آن قرار داریم.
تصور کنید در یک روز روشن ناگهان دریابیم که دنیای کامل دیگری وجود دارد که با ما مواجه شود
در آنصورت چگونه عمل خواهیم کرد؟
آ. ائلیار
آنچه شخصیت ادبی سعید یوسف را از خیلی های دیگر جدا میکند همدردی ایشان در سروده هایش با تبعیض دیدگان و استثمارشدگان و آزادی و برابری خواهان است.
تا جایی که آگاهی دارم ایشان تنها شخصیت ادبی مطرحی بودند که به تحمیل مجسمه فردوسی به آذربایجان اعتراض کرد...
هایده ترابی
ارزیابی این نگارنده بر این است که پرداخت و ادبیاتِ ژورنالیستیِ "زمانه" با هر خط و خطوطی که دارد، ضعیف و بی کشش است. افولِ تدریجیِ "زمانه" به عنوان یک رسانه ی زنده، پر انرژی و کمابیش خلاق از زمان نیکفر آغاز شد تا به امروز که بنظر می رسد حرکت آن رو به رکود است. مشکل تنها سیاستگذاری، حذف یا کمرنگ کردن "صداهای دیگر" نیست. در دوره های پیشین هم، در بر همین پاشنه می چرخید. ناکارآمدی، نبودِ ایده های نو، کم بضاعتی در امر روزنامه نگاری یک سوی قضیه است. تنگ نظری و خودکامگیِ فردی هم می تواند ...
ابوالفضل محققی
من این فریاد را فریاد ها می شناسم به درازنای تاریخ که از تپیدن دل ها آغاز می شوند ، از قلب فروزان دانگو که بر سر دست می گیرد تا مردمانش را سیاهی جنگل عبور دهد.

ازناله های فرخی یزدی در اعماق زندان که می خواند ."تپیدن های دل ها ناله شد آهسته آهسته رساترگر شود این ناله ها فریاد می گردند."فرخی یزدی

آ. ائلیار
جمله ی زبان سومری تشکیل شده از " کلمات ( فعل ، غیر فعل) و وندها. این عناصر سه گانه را در متون، و عبارات آنالیز کردیم. با توجه به برابرهای آنها در زبان ترکی.
متد این بود: در آنالیر و "برابر گذاریها" به : 1-"تغییرات قانونمند اصوات"، 2- معنا، 3-چگونگیِ حس شدن شئ و فنومن در دو زبان، 4- دستور زبان، 5- هم معنی بودن دو بخش ( درقسمتی از کلمات ترکی) و وجود بن های سومری در آنها، توجه کنیم، و در" شباهتهای ظاهری عناصر سه گانه" نمانیم، به ژرفا وارد شویم...
آناهیتا پورکریمی
آرش کمانگیر در نخستین روز تیرماه، برای نشانه گذاری مرز ایران و توران، تیر انداخت و فرشتگان در بلندترین روز سال تیر را همراهی کردند. تیر در«سین کیانگ» امروزی که در چین است، در روستای «داش کورغان»، به درخت گردویی که در آنجاست فرود آمد....جشن تیرگان تا سده ی هشتم هجری قمری (چهاردهم میلادی) جشن همگانی و جشن ملی بوده است و هنوز هم در برخی شهرها پاس این روز را نگه می دارند
منوچهر برومند (م. ب. سها)
دریاب که از من و توتا مرگ دمیست
چون نیک نظر کنی وجودت عد میست
آنرا ست حیات جاودانی کزوی
بر صفحه ی روزگار باقی رقمیست
طاهره بارئی
داستان آفرینش در کتب مذهبی مختلف، منشأ بحث های فلسفی بسیار بوده و هست و نظر به پتانسیلی که در نحوه تفکر و تخّیل ما دارد، جا دارد این بحث ها ادامه یابند. داستان آفرنش را با "بینگ بنگ" و تئوری های پیدایش زمین نباید اشتباه گرفت. کارکرد و کاربرد داستان، بحث دیگری ست ومقصود ونتیجۀ دیگری از آن مد نظر بوده و هست. من از پرداختن به فونکسیون داستان در اینجا صرفنظر کرده و با توجه به فراوانی اطلاات در این زمینه به هر زبانی روی انترنت، مطالعه در این مورد را در صورت تمایل به خودتان می سپارم.
سریا داودی حموله
هسته ی مرکزی شعرِ م. روان‌شید (1)رویکردی معترضانه و انتقادی دارد. ارتباط سطرها به علت موضوعیت ظرافت ساختاری را به ذهن مخاطب متبادر می کند.
آ. ائلیار
پژوهشِ ارتباط و پیوند زبانها، در نهایت به درک متقابل انسانها و زیبایی زندگی خدمت میکند. زبان سومری با ترکی پیوند داشته باشد یا نداشته باشد هیچ نفع و زیانی به مردمان خانواده ی ترکی زبان ندارد. گذشته گذشته است، زندگی امروزی کیفیت حال را می طلبد.
با این همه روا نیست که پژوهشهای علمی قربانی دیدگاهها و بازیهای سیاسی شوند و مهر ورود ممنوع بخورند. تئوری سیاسی شده ی زبانهای ایزوله، تابلوی ورود ممنوع ست و ضد علمی. باید چنین تابلوهایی را از پیش پای علم برداشت...
شهناز غلامی
خود را می‌جویم- تا از کوچه های کاهگلی تردید بگذرم- و‏ به اعتماد روشن آئینه ها بیاویزم...
در مجموع، من به عنوان یک ژورنالیست و فعّال سیاسی در طی دو دهه گذشته تاکنون، به 16 سال و شش ماه حبس و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده‌ام...

کتاب علف،داستان های شگفت و ناگفته درباره سه آمریکایی ماجراجو به نام های " مریان سی کوپر"، " ارنست شودساک" و " مارگریت هریسن" است و چگونه گی اشنایی آن ها با هم و سفر شکوه مندشان به ایران در سال 1924 است که به ساخته شدن فلیم انجامیده است.
این اثر شامل پیشگفتار و مقدمه و دوازده فصل است
نویسنده، که خود فیلمساز و منتقد فیلم است و بیش از چهل سال در این زمینه فعالیت داشته است، فیلم "علف" برایش به صورت یک معما در
ابراهيم نبوی
برای اثبات نظرش دائما آن را تکرار کند و اگر بقیه نظرش را قبول نکنند آنها بی‌شعورند. هر فحشی که به دیگران می‌دهد انتقاد است و هر انتقادی که بقیه از او می‌کنند فحش است.- خودش را موظف به انجام هیچ چیزی نمی‌داند و هر کاری که می‌کند بخاطر این است که به دیگران لطف دارد و بزرگوار است.
نام این نابغه کوچک تارا شریفى است که استعداد و درجه هوشمندى شگرف او، مسئولان مؤسسه «منسا» را به گفته خودشان در حیرت فرو برده است. خود تارا بعد از آگاهى از آزمون «منسا» گفته: اصلا منتظر چنین نمره‌اى نبودم و به همین دلیل از شنیدن خبر آن شوکه شدم.

او اضافه کرده: شرکت در این امتحان، تصمیم مشترک من و پدر و مادرم بود. ضمنا این موفقیت یک فرصت عالیست براى آشنا شدن با دیگر شرکت‌کنندگان در این مسابقه. وى ادامه داده: دوستان نزدیکم در مدرسه از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند.
علی میرفطروس
رسمیّتِ زبان فارسی-به عنوان زبان مشترک همۀ اقوام ایرانی-یکی دیگرازمنازعاتِ روشنفکران ایران است.درنظرِبرخی،«رسمیّت زبان فارسی به دستِ رضاشاه به اقوام دیگر تحمیل شده است». این نظر،سابقۀ کهنسالِ زبان فارسی و نقش آن در تکوینِ شناسنامۀ ملّی ایرانیان را ازیاد می برَد و مسئلۀ زبان را تاحد یک«مناقشۀ سیاسی-ایدئولوژیک»تقلیل می دهد.در دوران معاصر،سیاست استالین جهتِ«ملّت سازی برای خلق های منطقه» موجب رویدادهای ناگواری درایران شده است. درهمین راستا میرجعفرباقراف-دبیرکل حزب کمونیست آذربایجانِ شوروی-ضمن سفری
رضا مقصدی
سروده ای از رضا مقصدی
ف. آگاه

لذا این یک حقیقت تاریخی مستقل از ایران است که ناسیونالیسم از بدو تولدش نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها مستقیما از ناسیونالیسم آلمانی و در ادامه از نازیسم آلمانی تاثیر پذیرفته است. دلیل آن تاثیر عمومی فرهنگ آلمانی در بسیاری از کشورها علی الخصوص در عصر تشدید ناسیونالیسم آلمان در اواسط قرن هجده و نوزده میلادی است که منجر به یکی کردن امیر نشین های مستقل آلمانی شد. نه تنها کسانی مثل کسروی بلکه خصوصا ایرانیان مقیم آلمان عصر نازی نظیر میرزا کاظم زاده ایرانشهر، تقی زاده و حلقۀ برلین که فاقد
جامعه ایرانیان، جامعه ای متنوع با دیدگاه های سیاسی و اجتماعی متنوع است، لذا بطور طبیعی هیچ سازمانی نمی تواند در برگیرنده همه این خواسته ها باشد، لذا سازمانهایی که احتمالا، خود را متولی جامعه ایرانیان کانادا معرفی می کردند، باید بدانند که در یک جامعه دموکراتیک، خواسته های شهروندان متفاوت است. در این جامعه، شهروندان ما نیاز ندارند که علیه کسی متحد شوند، آنها نیاز ندارند که سازمانی متولی آنها باشد. شهروندان ما نیاز دارند، تا با هم همکاری داشته باشند، به عقاید و باورهای یکدیگر، احترام بگذارند
شهلا و. ی. صفایی
چگونه می‌خواهی

در کنفرانس‌ها و سمینارها و نشست‌ها

مرا فریاد کنی؟!

با من در کارخانه

یا در کف خیابان‌ها

باش و فریاد بزن

من یک کارگرم

تولیدگر ثروت جهان

من یک کارگرم

مرا فریاد کن!
مهدی بیگی
این روزها در شبکه‌های اجتماعی خبرهایی در مورد ممنوع شدن کار، تصویر و صدای بعضی از خوانندگان سرشناس ایرانی منتشر شده است. از جمله حامد همایون، مهدی یراحی، حمید عسگری، حمید حامی و رحیم شهریاری. ممنوعیت هایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسماً اعلام نکرده و در مواردی حتی خود خواننده هم از ممنوع شدن فعالیتش اطلاع ندارد.
رضا مقصدی
سروده ای از رضا مقصدی
منوچهر برومند (م. ب. سها)

در مثنوی و دیوان شمس از پرندگان بی شماری یاد شده که فهم معانی نمادین شان مقرون به درک مصادیقی است که مولانا در سلک تشبیه واستعاره و مجاز به خواننده القاء میکند.
از اینرو پی بردن به مدلول سخن مولانا و فهم ژرفای اندیشه ی وی جز با بررسی دقیق متن و سیر در جلوه های مشابه فکری او که در ابیات دیگر سروده های مولانا متجلّی است نامیسراست.تبری ازاین نکته که محتمل به تحمیل تاویل های نابجاست. باعث می شود، با استفاده از سوابق قرینه های ادبی و عرفانی و شواه
هایده ترابی
شاید یک سالی می گذرد از زمانی که از هایده ترابی (که غرق در مطالعات سومری و اکدی و آن خطوط عجیب و غریب میخی بود) درباره ی توجهِ ویژه ی آن مردمان به گذشته شنیدم: گذشته به صورتِ چیزی که در پیشِ روست. در پیوند با همین نکته بود که پس از چندی یک قطعه و سه رباعی نوشتم (آذر ماه ۹۷)، ولی می دیدم که انتشار آنها نیاز به یادداشت و توضیحی از هایده نیز دارد. حال از او سپاسگزارم که این یادداشت آغازین را نوشته است که خواهید خواند، و پس از آن چند سروده ی من خواهد آمد.
س.ی.
امیرعلی متولی
گاهی اوقات اضطرار ایجاب میکند تا به دنیایی پناهنده شویم که رنگ، نژاد، مذهب، دروغ، ریا، خیانت و غیرو معنایی ندارد و هر چه هست "عشق و زیبایی" است. بیاد کوکب بی بدیل شرق "ام الکلثوم"، اجرایی با صدای "چانتل" خواننده بیست و چند ساله لبنانی که گرچه کارهای محدودی ارائه کرده اما لطافت و احساس در آنها موج میزند، تقدیم میگردد
علی محمد اسکندری جو
از صادق نوشتن آسان نیست چه رسد که "هدایت" باشد؛ نویسنده¬ ایرانی که هیچ نویسنده¬ای در تاریخ معاصر به اندازه او رنج، بویژه رنج فرهنگی نکشیده است. مگر نه اینکه "فرهنگ" هم به زندگی نظر دارد و هم به مرگ؟ آیا فرهنگ جز چگونه زیستن و چگونه مردن است؟ کدام نویسنده، کدام شاعر، کدام صادق ایرانی به اندازه هدایت رنج کشیده است؟
رضا مقصدی
سروده ای از رضا مقصدی
طاهره بارئی
در نگاه تاریخی ِمردانه به خوب و بد روابط انسانی و سیاسی، لابد کسی که مردم به خاطر مهر و محبتش به سوی او بشتابند و بجای پدر پرجلال و جبروت مادر خدمتگزار باشد سرشار از مهر و گذشت، فاقد کاریزما ست و قرار نیست کسی به سوی او بشتابد.

این برداشت ها ی عمیقا سنگ شده، که چون ماسک بد هیبتی حتی بر سخنان انسان دوستانه و پر عطوفت مصلحان اجتماعی چنان نشسته است که دیگر کلام اصلی آنها را نمیتوان شنید، باید به فوریت بازبینی شوند چرا که در جهان امروز، بیمار از درد خود پرستی و هویت پرستی، بیش از هر چیز به دوستی
شمی صلواتی
سروده ای از شمی صلواتی
ناآشنا دوستی؛
نوشت از دور !
"شعری بنویس -
بدون درد و رنج- بدور از سیاست!
از بوسه و - لب به لب و - عشق عریان
زندگی را تصور کن
بی آنکه دست و دل را بلرزانید"
آ. ائلیار
زبان سومری تنها زبان باستانی ست که مدارک نوشتاری زیادی از آن در دست داریم. از ایلامی ، هوری، اورارتویی چیزهای کمی در دست است. از اینرو « اجباراً» کندو کاوها بیشتر متوجه متون سومری ست...
نرگس اليكايي
سروده ای از نرگس اليكايي
محمدجواد غلامرضا کاشی

خدای قرآن با خدای ایرانیان باستان، تفاوت دارد، اما در تقابل با آن نیست. فیلسوفان، متکلمان و فقیهان مسلمان خدا را بیش از حدی که در قرآن طرح شده، متعالی کردند، شر را از پیکره و سرشت عالم زدودند، چندانکه همه جا نور خداوند ‌تابید، و شرارت تقلیل پیدا کرد به سایه‌هایی که در این گوشه یا آن گوشه عالم پنهان بود. میان خدا و انسان، میعادگاهی در زمین باقی نماند. خداوند متعال شد، اما در همان حال ناظر همیشگی به اعمال بندگان خود نیز هست. در زمین نیست، اما همیشه ناظر است. همیشه در حال کنترل نامحسوس امور
آ. ائلیار
روزی از روزها ، اینانا بی هدف در ساحل فرات گردش میکرد. ناگهان چشم اش به درختچه ای افتاد که هرگز نظیرش را ندیده بود. آن را برداشت و به باغ خود (در اروک) آورد...
احد قربانی دهناری
«هر آدمی برای خودش یک داستان دارد. تازه فقط آدم‌ها داستان ندارند. . . درها، پنجره‌ها هم داستان دارند، کوچه‌ها حتی . . . درها می‌توانند داستان رفتن و آمدن آدم‌ها را تعریف کنند. در زدن‌ها، وارد شدن‌ها، با قهر رفتن‌ها . . .
پنجره‌ قصه انتظار آدم‌ها را خوب بلد است. سرک کشیدن‌ها دیده، مثل کوچه‌ها، عاشقی‌ها دیده، بی‌قراری‌ها شنیده.» (از داستان مهربانی)
اسدالله پهلوان در «بی‌قرار ایرانم» با زبانی شاعرانه، احساساتی لطیف، چشمانی تیزبین و دوستئی بی‌ریا داستان آدم‌ها و اشیا را حکایت می‌کند.
فرهاد قابوسی


در غلط اندازی آقای سروش درمورد علم و فلسفه نیز یاد آوری آنچه که او پیشتر در بارۀ "تضاد دیالکتیکی" نوشته است، کافی بنظر می رسد. سروش در این نوشته سعی کرده است به اقتباس از مولفین ضد سوسیالیست، نادرستی مثالهایی را که لنین در مورد رابطۀ دیالکتیکی در ریاضیات آورده است، با غلط اندازی بعنوان کشف خود جا بزند. اما چون سروش به تبع زمینۀ تحصیلاتش اطلاعی از ریاضیات ندارد، مثالی که آورده است و می بایستی نظر لنین را در این مورد رد می کرد، به عکس موید نظر لنین از آب در آمده است. در این رابطه اشاره کنم
سودابه
متن زیر تنها شرح نخستین گام‌هایم در شناخت هرچه بیشتر این چهره فراموش نشدنی و بخش کوچکی از کتاب «مرجان» است که امید چاپش را دارم... در این جستجو با مطالعه آثار، بررسی اسناد و مصاحبه با دوستان و آشنایان «مرضیه» در پی ارائه تصویری واقعگرایانه از او شدم. آنچه به عنوان نتیجه به دست آمد من را که پانزده سال بعد از جان باختن «مرضیه» چشم به جهان گشوده‌ام با «مرجان»ی که بند بند وجودش با «عشق» گره خورده بود آشناتر کرد ...