Skip to main content

● ادبیات

محمدعلی اصفهانی
شعارهامان گاهی هم بايد اينطور باشند، اگر هنوز به خاطر داشته باشيم که فرزندان آب و خاک و آفتاب هستيم و خويشاوندان طبيعت!
احمد اسماعیلی
"رقیه كبیری» را می‌توان شاعرو نویسنده پركار آذربایجان شرقی نامید. انتشار منظم رمان‌ها، داستان‌های كوتاه و سفرنامه‌ها ومجموعه شعر به قلم او در چند سال اخیر، این نویسنده را به یكی از چهره‌های ادبی استان تبدیل كرده است. وی متولد 1341 خوی(-شهر آفتاب گردان) است وتحصیل کرده علوم آزمایشگاهی تبریز، که بیشتر وقت خود را به ادبیات اختصاص داده است.داستان ورمان وسفرنامه های فراوانش اورا بیشتر داستان نویس شناسانده تا شاعر
علی دروازه غاری
من ترکیم زیاد خوب نبود ولی رسول گوشش به این چیزها بدهکار نبود. با من همیشه ترکی حرف میزد. نمیدونستم چرا دوچرخه ی منو میخواست و گیر داده بود که حتما حتما و فقط هم به خودش بفروشمش...
هما ارژنگی
از آن دلاورعاشقان فرِ ایران؛
در رزمگاه زندگی بگذشته از جان؛
آزاده پیری چون مصدق شد به میدان
میرزه شهرک
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری وصحبت های اخیر آقای حسن روحانی، که قرار بود با کلید مخصوص اش همه قفل هارا باز کند. ترجمه شعرطنز ترکی "حسنی کلید ساز"مربوط به دور اول
محمدعلی اصفهانی
از دفتر نداشته ی شعر های گم شده
فرخ ازبری
لب هاى سرخ خورشيد
پيوسته شد به دريا
با اين هواى اشتياق
خالى ترينِ ساحلم .
احمد اسماعیلی
مدینه گلگون وخانواده زحمتکش او همه عمر شان را در مهاجرت ودربدری سپریکردند
:ابتدا اردبیل را به قصد پیدا کردن کاردر باکوو قفقاز ،ترک کردند،در
دوران استالین دراثر فشار وتحقبر بر خارجی ها از باکو اخراج وبه تبریز
بازگشتند و اینبار پس ازحکومت ملی آذربایجان مدینه مجبور به ترک وطن
شد وخانواده اش به مناطق دیگر تبعید شدند.
اما علیرغم تمامی این سرگردانی ها شاعر هیچوقت ازکار وتلاش ومبارزه
باز نایستادوآرزو وامیدواری در تجربه گرفتن از شکست و تداوم راه محتوای شهرهای او است
حسن جداری
بر خاطره گم شده ماند قمر امروز
زان شوکت دیرینه نه یابی اثر امروز
دردا که دگر ناله جانسوز قمر نیست
فریاد رس عاشق شوریده سر امروز
فرخ ازبری
ما دوباره عروسكهايمان را پيدا خواهيم كرد

باز ترانه هاى مادر بزرگمانرا با دل و جان خواهيم خواند

در باغچه هاى مهربانى ، گل خواهيم كاشت 

ما دوباره همديگر را دوست خواهيم داشت .
احمد اسماعیلی
بیانیه دبیرکل یونسکو به مناسبت روز جهانی زبان مادری سال 2017.روز جهانی زبان مادری، که امسال به آموزش چند زبانه اختصاص داده شده است، همچنین فرصت بسیج برای تحقق اهداف توسعه پایدار و به ویژه هدف چهارم برنامه توسعه پایدار برای "اطمینان از دسترسی همگانی به آموزش فراگیر و با کیفیت و ترویج یادگیری مادام العمر" است. آموزش و پرورش و اطلاعات به زبان مادری قطعا برای بهبود فرآیند یادگیری، بسط اعتماد به نفس و عزت نفس، که از جمله مهمترین محرکه‌های توسعه هستند، ضروری است.
وجود ما وابسته به زبان است. فرهنگ‌ها،
محمدعلی اصفهانی
بازنويس يک شعر قديمی، اين بار به حرمت آن سبز که دیگر به سرخ زده است و آن سرخ که به جان دشت زده است و آن بغبغوی در گلو شکسته ی مانده در دور تر های هوا، که در همين نزديکی هاست.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
چو او را جایگه باغ بهشت است //
به سوکش مویه کردن زشت زشت است//
کنون باید به یادش گل فشانیم //
به جایش اطلس و سنبل نشانیم
احمد اسماعیلی
برگرفته از قصه ها ولالایی های فولکلوریک ترکی====
آموزش مادر برای فرزند خود===
قصه عشق خان چوپان وسارا=====
هادی خرسندی
در خیابان ها دویدم بهمن پنجاه وهفت؛
حنجره-ی خود را دریدم بهمن پنجاه وهفت؛
شاه فرمود «این صدای انقلاب ملت است»؛
با دوتا گوشم شنیدم بهمن پنجاه وهفت
بهنام چنگائی
در این بازارِ بی خدا و بکامِ ملا!
حسن جداری
بابکه ، ستارخانا اولموش وطن
سنگر ایمان دی آذربایجان
وار نسیمی تک ایگیت اوغلانلاری
مرکز طغیان دی آذربایجان
معجز و صابر کیمی سیما لزه
عرصه جولان دی آذربایجان
هایده ترابی
آیا داستان زنان مارکسیست دور و بَرِ برشت با "عشقهای آزاد"ی که به بن بست و شکست و سرخوردگی می‌رسید یکی است با داستان زنان حرمسرای مردان شرقی؟ به نظر من یکی نیست. امّا گیرم ایراد برخی زنان ایرانی به چنین روابطی وارد باشد و برشت آلمانی هم بجز زنش هلنه وایگل، مُتعه و صیغه‌ای داشته است. اگر چنین است، چرا آنان رابطه ی گلستانِ متأهل با فروغ را مدرن و متبرّک می‌خوانند؟ ...
احمد اسماعیلی
شعری به مناسبت ۲۲بهمن
=========

محمدعلی اصفهانی
تا دانه يی برويد و بشکافد
مفهوم خاک را
بيهوده نيست باد که می آيد
(بايد خطوط فاصله را پر کرد.
بايد خطوط فاصله را...
بايد)
احمد اسماعیلی
بدرود ای" ساقی جام زهر"
آ. ائلیار
دختر زیبای وطنمان، ای شاهین، به آفتاب- نگاه کن، نگاه کن
ستاره پرفروغ خلقمان، ای گل من، به خلق نگاه کن ، نگاه کن
حسن جداری
تاکی عزیزان، در بند و زنجیر؟
تاکی جوانان، بر چوبه دار؟
تا چند حبس وتاکی شکنجه؟
تاچند اعدام، تا چند کشتار؟
در پاسخ این ظلم و تعدی
از این رژیم منفور و خونخوار
خلق ستمکش، راهی ندارد
جز پایداری، جز راه پیکار!
آ. ائلیار
‏kən-gər-lu
‏çon-qa-ra-lu
kən-gər
لوحه‮ ‬هایی‮ ‬هست‮ ‬که‮ سومریان‮‬ عنوان‮ ‬صد‮ ‬شغل‮ ‬را‮ ‬ ‬نوشته‮ ‬و‮ ‬به‮ ‬یاد‮ ‬گار‮ ‬گذاشته‮ ‬اند
شیرکو بیکس
اما میبینم همین جا
در برابر چشم همه
هستند کسانی که
تن کوهستان و
تن دشت و بوستان و
تن آفتاب و باران را
فروخته اند و با وقاحت تمام
بر صندلی شرافت این سرزمین تکیه زده اند
مهناز هدایتی
من که نامم گشته زن سازنده ی یک کشورم//
چرخ این دنیا بچرخانم جهان را رهبرم
//
در بلندای زمین و آسمان جای من است//
پس نگوئیدم نگوئیدم ز مردان کمترم
محمدعلی اصفهانی
با مشق های ناتمام چه بايد کرد؟
ای همکلاس ساکت مغموم
با دست های سرد!
منوچهر برومند (م. ب. سها)
اكنون پس از سالها كه از تاريخ نگارش مقاله عباس اقبال و تذكار پيش بينانهء وى سپرى شده مى بينيم، تعليمات اجبارى و برنامه آموزشى كشور به گونه اى كارساز و بار آور اجراء نشده، كه موجب بصيرت عامه شود. يا به تعبير، آن عالم فاضل دور انديش، خشت پابرجائى نبوده، كه بنيان سعادت ايرانى بر آن استوار گردد. بتواند زنگ نادانى از صفحه دلها بزدايد.
حسن جداری









آینده ای برای خدایان زور نیست //جز ننگ و تیره روزی و نابودی و شکست!



:
فرخ ازبری
جاده بن بست است
نور آفتابى نمى تابد براين راه خراب
در محيط وحشت و آشفتگى
چشم ها را بست بايد،  چون حباب .
آ. ائلیار
Ölüm bizi - Tuta bilməz - Əli bizə çata bilməz
مرگ نمی تواند ما را بگیرد- دستش به ما نمیرسد...

بهنام چنگائی
در یخبندانِ شرافتِ ملا
منوچهر برومند (م. ب. سها)
استقلال ایران در درجه اول مرهون ادب اوست ! زیرا عامل وحدت از شمال به جنوب واز مشرق به مغرب ، همین زبان شیرین و وحدت تفاهم وادبیاتش است که چون زنجیرى زرین دل هاى مردم را به هم پیوسته است ! تبریزى و سیستانى ، اهوازى و لاهیجانى، کرمانشاهى وخراسانى ، بالهجه ها وگاه بااعتقادات مختلف همه از خواندن شاهنامه غرق افتخار و دستخوش هیجان مى شوند ! تا آن جا که حاضرند جان بدهند وایران را ندهند !
حسن جداری
زندگی با آنهمه سختی
بهر ما رزمندگان، زیباست
آنچه ما را میدهد نیرو
جلوه زیبائی فرداست!

کتایون آذرلی
در 150 سال اخیر نیز که جنبش پیشرفت اجتماعی در کشور ما در جریان است، اکثریت نظریه پردازان و فعالین سیاسی و اجتماعی ایران از نظریه های اقتدارگرا و دیکتاتور خواه پیروی کرده اند و "آزادی" را که ارزشی عام و معنا بخش به زندگی اجتماعی متدنانه است، جز به عنوان وسیله ای برای دست یابی به قدرت درک نکرده اند و از آن سودی جسته اند