Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

من نه سر پیازم و نه ته پیاز. ولی سئوالی داشتم که امیدوارم بمعنی طرفداری از خاوری معنی نشود. که او را نیز آزموده ایم. و اما سئوال این است:
عمویی گرداننده شوهای تلویزیونی بود. افسران و صدها توده ای دیگر اعدام شد ولی عمویی مجری برنامه زنده ماند. من می پذیرم که او را شکنجه کرده بودند و زیر شکنجه آن برنامه را اجرا کرد. آیا وظیفه او نبود که در اولین فرصت ممکن ماجراهای آن شکنجه ها را بیان کند تا همه بدانند که چه گذشته. چرا عمویی این کار را نکرد؟ از ترس بازداشت و شکنجه؟ می توان درکش کرد. ولی چرا وقتی توانست از کشور خارج شده و به اروپا برود، کاری نکرد. چرا حبرنگاران را جمع نکرد تا توضیح دهد که بر تهمتن و رستم و رخش و ... چه گذشت؟ شاید بگویند می خواست برگردد و فعالیت کند. ولی او که 86 سال دارد و متاسفانه دیر یا زود فوت خواهد کرد، چرا نخواست پرده از رازها برکنار شود؟ آنها که از کیانوری و عمویی

طبری پیغمبر درست کرده اند و از معجزه آنها دفاع می کنند لطفا جواب سئوال مرا بدهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : اتحاد بیکینی پوش ها و عباپوش ها برای جلوگیری از فروپلشی حکومت مرکزی در تهران وپایان حکومت های مرکزی ایرانی توسط رزمندگان تمدن خواه ایالات.مرکز گرایان از الان اماده شده اند میراث ننگین حکومت صفوی را حفظ کنند وباز ایالات را بدوشند و سروری کنند.حکومت مرکزی هر نوع عبایی و یا بیکینی پوشش باید منهدم شود از ازامروز تا پایان جهان .با پایان حکومت مرکزی در تهران حرکت سرزمین های ایرانی به سوی تمدن پس از2500 سال امیراطوری های وحشیان مهاجم اغاز خواهد شد.این ارمیا که برنده شد نشانه ای بود از اتحاد اینده بیکینی و عبا ارمیا را جدی نگرفتید.

نوشته شده توسط: Anonymous

عجب روزگار غريبي است، طرف خودش ميگه "فرزندانم را فارس زبان بار آوردم" از آن طرف هم ادعا ميكنه آذربايجاني ها به زور ترك شدند،فعلا در همين امروز و در روز روشن خودت ادعا ميكني مادرت زبانش تركي است و خودت فارس يا فارس زبان شده اي و ميتونيم قبول كنيم به اختيار خود فارس شدي ولي فارس شدن فرزند تو كه ديگر اختياري نبود١: اگر اين پروسه از ترك زبان شدن به فارس زبان شدن را دردومرحله حق خود ميداني ديگران هم حق دارند فرزندان خود را تركزبان يا كرد و عرب و انگيليسي... به بار بيارند٢: در مورد اينكه خود را ترك ،كرد،فارس،عرب... خواندن يا تركزبان ،كردزبان،عربزبان...هم هر كسي حق انتخاب دارند همين طور خودت آذري بودن را بجاي ترك بودن انتخاب كردي ، اين موضوع ساده و روشن است تنها اشكال از آنجاي بروز ميكند كه شما معتقد به خوبي و برتري يكي بر ديگري باشي كه در اينجا فارس وزبان فارسي خوب و قشنگ آفريده شده و ديگران ..

بد و زشت و وحشي در اين صورت اين يك عقيده باور و ايمان است كه طرفداران خود را داره با مراسم خاص و جهاد و مبارزه و تبليغ... نه يك ديد علمي باز براي كنكاش، شما با حذف اسم احمد( نا خوشايند شما ) و اضافه كردن تبريزي به كسروي از اول موضع يك جانبه خودت را نشان دادي و يادت هم نره كه كسروي را نه ترك يا تركزبان به قتل رساند كه فداييان اسلام با اعتقاد به برتري اصول و عقايد خاص خود. تصور انكار هويت تركي شما براي من يا مايي تركي كه تجربه تلخ تحقير وتوهين را داشتيم و داريم كاملاً روشن است، شما براي تسلي اين درد به انكار هويت خود رو آوردي و در حدي كه به هويت اوليه خود هم ميتازي ولي ما راه حفظ و ارج نهادن به هويت خود را براي رهايي از اين درد انتخاب كرديم
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، بابک خرم دین آذری، شما که یک ناسیونالیست پان آریا و پارس پرست هستید درباره من می گوئید ..........

دوست گرامی، بابک خرم دین آذری، شما که یک ناسیونالیست پان آریا و پارس پرست هستید درباره من می گوئید: ( .......... نگاهی کوتاه به همشهری ما تبریزی و تنی چند دیگر بیانگر چپ عقب مانده و راست عقب مانده است .......... ) دوست گرامی، شما که مانند من عقب مانده نیستید و پیشرو و پیشتاز هستید و آریاپرستی و پارس پرستی را این همه می ستائید چرا توان نوشتن به زبان پارسی سره را ندارید؟ چگونه است که ترکی مانند من که کوچکترین باورمندی به آریاپرستی و پارس پرستی ندارم می توانم به زبان پارسی سره بنویسم اما شما این توانائی را ندارید؟ یکی از سودهای سره نویسی از سوی ترکی مانند من که هیچ باوری به آریاپرستی ندارم این است که پان آریاها و پارس پرستان به این نکته پی می برند که نوشته هایشان از نگر دستور زبان پارسی به مفت نمی ارزند!!! ********** دوست گرامی، بابک خرم دین آذری، در همین یادداشتی که شما نوشته اید و پیاپی از عرب ها بدگوئی کرده اید واژگان عربی فراوانی به کار برده اید! واژه های (مهاجم – زیاده – عقب - نهایت – فکر – بیان – علت – سواد – وجود – جامعه – تعیین – حال – مدیر – سیاست – غافل - مسیر – مقلد - غفلت - باقی‌ - اشتباه – ملی - مکان‌ - خط – ادبی – تغییرات - رفع – مناسب - عوام - دوا - تاریخ - صورت - علمی - مطا لعه - تمدن - قدیمی – تمام - تاثیر – متفاوت - لغت – معنی – حساب - تجارت - جاده – تبادل - طبیب - کسره - ضمه – زحمت - مورد - تکامل) واژگان عربی هستند نه پارسی! (هم کسی آریاپرست باشد و هم از عرب ها بدگوئی کند و هم نوشتاری پر از واژگان عربی بنویسد تا روشن کند که هم پارس پرست و هم پارسی بهتر از عربی است!!!) ********** دوست گرامی، بابک خرم دین آذری، شما می گوئید: ( .......... قرآن هم به زبان آرامی بوده، سینوهه طبیب برای آن دستور زبا ن نوشته .......... ) دوست گرامی، سینوهه در زمان (ایخن – آتون) نامدار می زیست نه در زمان پیدایش اسلام! در زمانی که سینوهه می زیست حتی دین یهود نیز پیدا نشده بود چه رسد به دین اسلام! پس چگونه سینوهه که دوست و پزشک (ایخن – آتون) بود می توانست برای قرآن دستور زبان بنویسد؟! این سخن شما که می گوئید سینوهه برای قرآن دستور زبان نوشته است مانند آن است که کسی بگوید کورش پادشاه نامدار هخامنشی در ۲۵۰۰ سال پیش شاهنامه فردوسی را در یکی از چاپخانه های لندن به چاپ رسانده و سپس با هواپیما به نیویورک فرستاده است!!! در زمان کورش نه شاهنامه بود، نه فردوسی بود، نه چاپخانه بود، نه لندن بود، نه هواپیما بود و نه نیویورک! همچنان که در زمان سینوهه اسلامی در کار نبود که سینوهه برای قرآن دستور زبان نیز بنویسد! ********** دوست گرامی، بابک خرم دین آذری، سرانجام آن که یادداشت شما هیچ پیوندی با نوشتار من و کاربردهای درست و نادرست واژه های (ملت – ملل - ملی – ملیت – ملی گرا) در نوشتارهای سیاسی ندارد! و روشن نیست که شما در این یادداشتتان که پر از کاستی و نادرست نویسی است چه می خواهید بگوئید؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

كمترين قدرداني كه ميتونست از آقاي ناصر پورپيرار بشود اهداي جايزه نوبل تاريخ به ايشان باشد،و انچانكه خودش اظهار ميكنه تقسيم بندي تاريخ قبل و بعد از پورپيرار مبناي تاريخ مدرن بايد قرار گيرد،انقلابي كه ايشان در نگاه به تاريخ براه انداختند نه تنها ديد صحيح و حقيقت جوي ما را به تاريخ باز كردند بلكه تمام علوم انساني از جامعه شناسي ،روانشناسي،ديني مذهبي را شامل ميشود. اگر به مصاحبه ايشان در يوتيوب نگاه كنيد ميبينيد به تمام سوال هاي بي ربط جواب ميدهند و ميگويند: من ميگم تخت جمشيد يك بناي نميه ساخته است و كنده كاريها تمام نشده است در جواب مخالفان ميگويند مثلا تو با ناشر چه اختلافي داشتي ؟يا رنگ پيراهنت چرا اين رنگي است؟ و حقيقتاً با منتقد روبرو نيستند بلكه مخالفين و مغرضاني كه از جعليات خود محافظت ميكنند و دوست ندارند كاخهاي خيالي و زيبايشان خراب بشود

نوشته شده توسط: Anonymous

مهناز جان هدایتی باری دیگر این مقاله شما را امروز در سایت های بیشماری خواندم مرور این مقاله برایم تازگی داشت پاینده باشی

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :مشکل از این است که جریان چپ نمای که در شورش 57 و روی کاراوردن طبقه جدید دهگریز دین فروش در شهرها به قدرت سیاسی اقتصادی فرهنگی حاکم نقش داشت خودش مال همان طبقه دهگریز شیعه است واز همان پایگاه است هیچ دشمنی با فرهنگ روستایی شیعه نداشته وندارد و دین پرور و دهگریز پرور است به عنوان تحمیل کمونیسم دینی وارداتی میخواهد روستاهارا ویران کند بعد روستایی هارا با وعده های توخالی به شهرها بکشاند ودر کارخانه های صنایع سنگین که دیگر مدل توسعه رد شده است به کار وادارد وشهر نشین کند و به اصطلاح انها را پرولتریزه کند بعد اگر خدا خواست این پرولترها انقلاب کمونیستی کنند وبجای دین مبین اسلام به دین مبین کمونیسم وارداتی اعتقاد پیدا کنند وعکس های این چپ های

بیفکر و بچه فکر وخیالباف را که دشمن اقتصاد کشاورزی هستند بزرگ در شهرها بگردانند و در کارخانه های صنایع سنگین موشک های خیلی سنگین بسازند ورویشان ستاره سرخ نقش کنند این ارمان کمونیست تازه شهری و دهگریز ایرانی است که هیچ فکر بومی ندارد و با خیالبافی و ایه بافی وارداتی میخواهد کشور را با رویاهای شومش به انهدام بکشاند معلوم است از دل انهدام یک شبه ارباب ها در روستاها و شخصی سازی کشاورزی در روستاها که تحت عنوان پر طمطراق مبارزه با فئودالیسم و رهایی روستاییان از ظلم خان ها توسط شاه و اصل 4 امریکایی و با تشویق و کف زدن های کمونیست های دینی وارداتی صورت گرفت شورش روستایی 57 و حکومت 34 ساله ولایی (ولایت=روستا) درمیاید واین کمونیست های ماجراجو امثال نگهدارها باز می خواهند این نظامی را که در 50 سال مبارزه خود در کنار شاه و اصل 4 بدست اوردند وباعث شد فک وفامیلشان از قعر روستاها به پشت میزهای مدیریت اقتصادی سیاسی برج های تهران پرتاب شوند حمایت کنند و سرپادارند رزیم هم ته مانده روستاها را گربه لیس میکند وتمام روستاییان را به شهرها میاورد و پرولتریزه میکند التبه در کارخانجاتی که توسط همان طبقه وارد شده به شهرها ونظام ولاییشان همگی مثل روستاهای تخلیه شده ویران شدند کشور دست سازکمونیست شاه اصل 4 ودهگریزها شده دهی ویران وخشک وبی اب درست مثل روستاها بعد از بیرون کردن خان ها .خان هایی که در افسانه های شاه ساخته و توده ای ساخته و اصل 4 ساخته خون روستاییان را می مکیدند ولی الان که از روستاییها میپرسی همه شان پشت سر انها دعا و سلام میفرستند.چون با رفتن انها ویرانی واوارگی بر روستاها حاکم شد وبعد هم بر شهرها و کل ایران وکشور ولایت شد با خان های جدید در شهرها که دیگر واقعا خون مردم را میمکند.جالب است این همه شاه واصل 4امریکا وکمونیست ها زور زدند هنوز طبقه پرولتاریا درایران نداریم وتنها همان رعایای روستایی سابق را داریم البته شهر نشین شده اند .فرهنگ مردم فرهنگ ملای ده قدیم است .کمونیست های دینی وارداتی همیشه نظام ولایی را تولید و باز تولید میکنند این تجسم افکار بچه گانه انهاست و مطالعات ایات و روایات کتب مقدس دینی شان وچشی بسته شان بر واقعیات جامعه ای که دران میزیند جمهوری اسلامی نتیجه کار مشترک امپریالیسم وکمونیست های دینی است و همکاری و همسویی انها برای انهدام تمدن 7 هزار ساله ایران و فروپاشی اقتصاد کشاورزی ودامداری وصنایع و پیشه وری بومی وکارگاهی ایران وتبدیل کردن ایران به تامین کننده مواد خام و انرزی برای کشور های دیگر ومصرف کننده کالاهای انها.این نتیجه 80 سال همکاری کمونیست ها ملاها شاه وامپریالیست ها درایران است .
نوشته شده توسط: Anonymous

تا زمانیکه کمیته مرکزی حزب توده ایران وبویژه رفیق علی خاوری صدر کمیته مرکزی حزب توده ایران .این پاسخ را تکذیب نکنند . من این پاسخ را پاسخ رسمی از جانب کمیته مرکزی حزب توده ایران وبویژه رفیق خاوری ،تلقی میکنم. وبدیهی است که دراین چارچوب پاسخ خواهم داد. قابل توجه است که این پاسخ شعبان بی مخی را من آگانه در سطح وسیعی منتشر کرده ام. ظاهرا اقای کاوه مهر ائین از جانب رفیق خاوری صحبت میکنند. اگر این چنین نیست ، طبیعی است که رفیق خاوری باید این پاسخ را تکذیب کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت قبلی خطاب به آقای کرمی از من بود که نام را فراموش کردم لطفا اصلاح فرمایید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای کرمی، در یک مقاله تحقیقی باید از اصلاحات علمی استفاده کرد نه از کلمات عامیانه و کوچه و بازاری. شما آذری و ترک را به یک معنی بکار می برید که از نظر علمی درست نیست. آذربایجانی ها ترک نیستند بلکه تنها زبانشان با زور ترکی شده که تاریخ این رویداد و اینکه چطور اتفاق افتاده در آثار شادروان کسروی تبریزی و دیگران بخوبی ذکر شده. من آذربایجانی که زبان مادریم ترکی است به هیچوجه خودم را ترک نمی دانم و فرزندانم را هم فارس زبان بار آوردم. شما چرا اصرار دارید ما را ترک بنامید؟ این اسمی است که غیر آذری ها روی ما گذاشتند و بعد بین عوام خود ما هم رایج شد. ولی از یک روشنفکر تحصیلکرده توقع است که علمی سخن بگوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي كيارش ....... خيلي قديمي و كهنه شده و به طوري نخنماست كه كودك 10 به دروغ بودنش پي ميبرد ! صدمسلم است كه شما فارس تشريف داريد و به دروغ خود را آزري جا ميزنيد چون اينروزها كه بحث هويت طلبي بين جوانان ترك آزربايجان داغ است همه از سكولار تا ولايت مدارش آزري شده اند و مد شده همه ميگويند من خودم آزري ام ... اي دوستان فارس ما خواهشن دست از ........... برداريد همه مان از همه چيز باخبريم !

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام،
اگر با «آی آتایون سمویون ...» می شد به مقصدی رسید، که الان ما قدرت اول دنیا بودیم - چون استفاده از این ابزار عمومیت دارد - ولی احترام به "دشمن دانا" که حداقل این قابلیت را داشته که به ما "چپ"های "چپکی" نشان داد که نمی توانیم در مقابل قدرت عمل "رقیب" حتی مواظب "اردوگاه" خودمان هم باشیم. نشان از احترام به خودِ انسان، خودِ جریان سیاسی و خودِ زندگی است.
زندگی که بدون اجازه از من و شما "راهِ خود" را می رود و خیلی زرنگ باشیم! باید پشت سرش داد بزنیم «آی آتایون سمویون...»
من دوست داشتم آن بخشی را که از سال 1979 تا 1991 به عنوان ایزار دستِ نئولیبرالیسم، از ایرانِ مثلاً انقلابی برای فروپاشاندن اتحاد جماهیر استفاده می کردند را مورد توجه قرار می دادید و به خاطر می آوردید که چه خواب سنگینی می آورد! وقتی رگ های گردن را قوی بکنیم و آماده باشیم ابزار دست واقع شویم!

نوشته شده توسط: Anonymous

ممنون از پاسخ تان!
نمی دانم منظورتان از "روشنفکرانی" که انتخابات 88 را تحریم کرده بودند، همان چماق به دستان کنفرانس برلین است یا نه. خود من درست عکس این قضیه را شاهد بودم و تقریبن تمام کسانی که می شناختم و گوشه چشمی به سیاست داشتند، از شرکت در انتخابات حمایت کردند. در انتخابات گذشته برای اولین بار طیف های مختلف یک صدا "تغییر" را مطالبه کردند و خود من مفتخرم از اینکه برای اولین بار در شناسنامه ام مهر انتخابات خورد. اشکال "روشنفکران" و مدعیان سیاست این است که افق دیدشان بر همان پاشنه ی ضدمدنیت سال 57 می چرخد. بر خلاف، مردم نگاه این چنینی ندارند که اگر داشتند جنبش سبز را به یک انقلاب بدل می کردند. امروزه دیگر اظهر من الشمس است که جامعه ی مدنی تنها با تغییر مهره های سیاسی تحقق پیدا نمی کند، واضح است که مدنیت می بایست از درون مردم و فعالین بچوشد، باور کاندیداها و مدعیان باشد.

احمدی نژاد و مشایی شاید مخالف خامنه ای باشند، اما انگیزه ی آنها برای این مخالفت اشغال همه ی قدرت است و نه مخالفت با دیکتاتورمنشی خامنه ای و تحقق جامعه ی مدنی. کسی که سیاست ورزی اش تنها به تمنای کسب قدرت محدود باشد، تاریک فکری ست عقب مانده که نه خیرش به خودش می رسد و نه به دیگری. امروز دیگر نمی شود گفت، من سیاسی هستم و گرم شدن کره ی زمین در حوزه ی کار من نیست، یا بررسی کار پرورش دهنده های کلان حیوانات خارج از حوزه ی کار من است. حتمن خبر دارید در محافل احمدی-مشایی همیشه یک صندلی برای امام زمان خالی است. همین هایی که صندلی برای امام زمان خالی می گذارند، به معنای واقعی کلمه خاک کشور را توبره کرده و صادر می کنند.
http://memarinews.com/Pages/News-11476.aspx
بحران آب مشکلی خودساخته ست. استفاده ی غیرعقلانی از آب در کشاورزی، سدهایی که تنها دلیل بودن شان پر کردن جیب آقایان است از مهم ترین عوامل ایران بحران هستند. تا حال در هیچ کجای خاورمیانه اتفاقی نظیر ورزقان ایران نیفتاده است، با اینکه ایران کم آب ترین کشور خاورمیانه محسوب نمی شود. بحران دریاچه های ایران که دیگر تف سربالا ست و هیچ ربطی به میزان بارش نزولات آسمانی ندارد. حرف زیاد است و موضوع آنقدر پیچیده که در چند سطر هیچ طوری نمی شود آن را چارچوب بندی کرد. تنها اینکه نمی شود سیاسی بود، اما مدنی نبود. نمی شود ادعای روشنفکری کرد اما با مدنیت بیگانه بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

ممكنه كمي هم در مورد.. اقاي كرمي و سابقه دانشگاهي ايشان صحبت بفرماييد؟ايشان تحصيلات تخصصي خود را در زمينه تاريخ و باستانشناسي كه خيلي ابراز وجود در آن حوزه ميكنند بفرماييد در كجا طي كرده اند؟اين اقا كجا به درجه علمي رسيده اند كه اينگونه در مورد مسايل تاريخي اظهار عقيده ميفرمايند؟اگر گزينش چند سطر مطلب از چند نويسنده سواي غرض ورزي ر يكسويه نگري انان و چيدن انان كنار هم و چسباندنشان با چسب نفرت و كينه شخصي اقاي كرمي به همديگر در قالب چند صفحه بعنوان مقاله كاري علمي و تحقيقاتي است ايشان فقط ماخذ را اعلام بفرمايند چون علاقمندان ميتوانند با مراجعه و مطالعه ان نتيجه گيري لازم را بعمل بياورند و نيازي به سرهمبندي اقاي كرمي نيست ،اقاي كرمي در حقيقت اهداف راسيستي و فاشيستي خود را با تركيب مطالب ديگران به خورد مردم ميدهند،بهتر است كه او خالص و بطور كامل افكار و خيالات خود را بيان كند

و قضاوت را به خوانندگان بسپارد .
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : این اقدامات رزیم اشغلگر تهران برای حذف نخبگان شهری عرب در عیلام خودش اقدامی تجزیه طلبانه است رزیم میخواهد با این اقدامات عرب ها را در مقابل دیگر اقوام قرار دهد وانها بیشتر منزوی کند وبه سمت کشورهای خارجی وتشکیل عربستان ثانی در سرزمین عیلام وابدارد رزیم اینگونه ادرس غلط میدهد بزور میخواهد اعراب را به تشکیل این کشور عربی و جدایی از عیلام و دیگر مردمان وابدارد فعالان شهری عرب باید ضمن مبارزه بیشتر برای حقوق شهری سعی کنند از انزوای تحمیلی رزیم در بیایند ودراتحاد با اقوام دیگر عیلام وتکیه بر سرزمین عیلامی حقوق شهری وسرزمینی برابرخویش را در اتحاد با دیگر عیلامیان پیگیری کنند باید رنگ قومی نژادی را از جنبش خود بزدایند و در مبارزات اقتصادی از حقوق غارت شده همه عیلامیان در سوزیانا ودیگر نقاط دفاع کنند تا بتوانند درارتش خود افراد دیگر اقوام عیلامی را یارگیری کنند تکیه بر

نام عربستان واین حرف کاذب که فقط وضع عرب ها درعیلام بد است و دیگران در رفاه هستند اشتباهی استرا تژیک است وخط وزارت اطلاعات رزیم برای انزوای اعراب و تجزیه عیلام است باید همه ما عیلامیان از جنبش شهری عربی که نژاد پرستانه وتمامیت خواه نیست ودنبال تشکیل عربستان نیست وهویت عیلامی را انکار نمیکند حمایت کنیم وجنبش عربی را عیلامی کنیم ودر ان حقوق تمام عیلامیان غارت شده را پیگیر باشیم وبه دنبال استقلال و خودگردانی در کل سرزمین عیلام باشیم وخودگردانی اینده که هر محل توسط بومیانش اداره شود وتبعیض زبانی نزادی دینی نباشد ومردم عیلام خودشان صاحب قدرت در عیلام باشند و صاحب داشته هایشان هدف کلی اتحاد عیلامیان وطرد تهران از منطقه است.وتشکیل سامان خودگردان شورایی بومی در سراسر سرزمین عیلام .به امید سلامتی اسرا وازدایشان وکوتاه شدن دست های هر رزیم تهرانی ومرکزی ازعیلام.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز بی طرف حواس جمع !
گویا برخلاف اسمی که انتخاب کرده اید حواستان خیلی هم جمع نیست! به من که به نظرتان می رسد که از حزب توده ایران جانبداری می کنم، خرده می گیرید که چرا نام مستعار دارم... شما خودتان چه؟ آیا با نام خودتان ظاهر شده اید؟ و تعجب می کنم که چرا دروجود من شک می کنید؟! هرکسی با هر نامی هم که ظاهر شده باشد حتی با منطق شک دکارت هم می شود نتیجه گرفت که «وجود دارد»!
و من با کسانی که «هرگز توده ای نبوده اند» ومعلوم نیست چرا نقاب بر چهره گذاشته اند، و نمی دانم آیا اصلاً مشکلی با سربازان گمنام امام زمان دارند یانه، وآیا اصلاً خودشان هم از همان سربازان گمنام هستند یانه(!) و حتی معلوم نیست مرد هستند یا زن (!!) چه می توانم بگویم؟!
بی طرفی و حواس جمعی تان از متن نوشته تان کاملاً پیداست!.. لطفاً اسم روشنگرانه تری برای معرفی خود برگزینید!
همیشه بی طرف حواس جمع باشید! - کاوه مهرآیین

نوشته شده توسط: Anonymous

ناصر پورپیرار چهره ای است همچون محسن قرائتی، حسین روازاده ، حسن فیروزآبادی، ملا حسنی و دیگر " تئوریسین" های مضحک جمهوری اسلامی که به برکت پیدایش این رژیم بدون هر پیشینه آموزشی و دانشگاهی به "دانشمندان صاحب نظر" تبدیل شده اند. اگر روازاده در پزشکی، فیروز آبادی در امور نظامی و احمدی نژاد در سیاست جهانی صاحب نظر است، ناصر پورپیرار هم در تاریخ دارای اعتبار است! گفته های پور پیرار در خود ایران موجب خنده و تفریح است، چه رسد به آنکه در بیرون از ایران مورد بحث قرار گیرد! بجای نقل این "دیدگاه" ها بهتر است ارتباط وی با بنیاد نور و وزارت ارشاد جمهوری اسلامی مورد کاوش قرار گیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

کلاه از سر بر میداری به احترام تاچر؟؟؟؟ می دانی چه یادم آمد: پدر من وقتی بدترین حرف را نثار کسی می کرد به استخوانش می تاخت: آی اونون سمویون ....
منهم بلافاصله یاد حرف پدر افتادم. درخق کسی که دشمن توده فقیر بیچاره جهان و دوست کنسرنهای جهانی سرمایه داری که وقتی اسمشان را می شنوم چندشم می شود

نوشته شده توسط: Anonymous

""" کارکرد دانشگاه در ایران از همان بدو تاسیس شکست خورده بود """، اخیرا لیست ۱۰۰ صد دانشگاه برتر آسیا در تحقیقی انتخاب شدند که ۵ دانشگاه از ترکیه در رده‌های ۲۰ بیست قرار گرفتند، اسم هیچ دانشگاهی از ایران در این لیست دیده نمی‌شود، دانشگاه در ایران از بدو تاسیس جای حزب سیاسی را گرفت چونکه شاه اجازهٔ تاسیس حزب را به این جامعه نداد، همین دانشگاه در انقلاب ۵۷ مهمترین نقش را بازی کرد، شکست کارکرد دانشگاه در ایران به جائی رسید که حتئ دیدن عکس خمینی در ماه را نیز به چالش گفتمانی نکشید. شما دچار عارضه حافظهٔ کوتاه مدت هستید، چگونه امکان دارد واقعیتی به این بزرگی‌ را نبینید؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

دوست عزیز حامد و جناب باورصاد گرامی/ 1_موضوع« انتخابات » آتی در ایران اساسا غیر قابل پیش بینی است و منهم خود را کارشناس این قبیل مسایل نمی بینم که بخواهم به کسی رهنمود دهم که در انتخابات درون نظام اسلامی به چه کسی رای دهد و یا که این بازیها را تحریم نمایند .تجارب قبلی انتخابات نشان داد که آنچه «مای روشنفکر» تبلیغ می کنیم و «آنهای مردم » عمل می کنند؛ بسیار متفاوت بوه است د؛بطور مثال در انتخابات 88 اکثر 98 در صددی اپوزیسیون خارج از کشور، مردم راتشویق به تحریم انتخابات کردند ؛ نتیجه درست بر عکس شد و کسی انتظار جنبش سبز بر پایه «رای من کو؟» با آن گستردگی را نمی داد....

بخش رادیکال و سرنگون طلب ابتدا منکر جنبش سبز شد ولی بتدریج دیدیم که حتی اقای رجوی هم طی پیامی از این جنبش و رهبران آن حمایت کرد. 2- .آنچه نوشته ام در حد یک کامنت حاوی نکاتی از مشاهدات و شنیده ها و...بود. اخیر ا چند تن از دوستان چپ رادیکال در این باره بطور مشخص از جناح احمدی نژاد حمایت کردند وبعد به انها پیشنهاد مصاحبه دادم ولی از اظهاار نظر علنی امتناع کردند3_ بنظر اکثر کارشناسان مسایل سیاسی :«ایران به اخر خط رسیده است» و اگر مسایل کشور و خط خامنه ای همچنان مثل سابق پیش رود ؛ سوریه ای شدن و تجزیه و جنگ داخلی در ایران حتمی است بنظر می رسد؛« مردم این اینده شوم را حس کرده اند» و در انتخابات اتی به کسی که فکر کنند ،جلوی« رهبر» می ایستد ؛ رای خواهند داد . چنین شخصی شانس پیروزی در انتخابات درون نظام را خواهد داشت به این خاطر احمدی نژاد دقیقا به این رونشاسی توده ای مطمئن است و در چند ماه اخیر بطرق گوناگون در مقابل رهبر کوتاه نیامد و حرفش در مقابل خامنه ای زده است.4_ عموم اقشار میانی و بخش های روشنفکری جامعه به اصلاحات به سبک خاتمی اشنایی دارند و او را شخصیتی نمی شناسند که بتواند جلوی «رهبر»بایستت 5_انتخابات پیش رو در حد انتخبات بین دو ویا حداکثر سه جناح در ونی است و با انتخابات ازاد فرسنگ ها دور است .6_ تحریم های اقتصادی و «بازیهای ضدیت با غرب »قبل از هر کس کمر عموم مردم را شکسته است ؛ بنابراین آنان برای شام شب خود در تلاشند که از راههای کم خطر اوضاع را بسود خود تغییر دهند. 7_ یک تفاوت جدی مابین جناح مشایی و اصللاح طلبان وجود دارد. اصلاح طلبان قصد جدی دارند که جمهوری اسلامی ایران را دمکراتیک کنند و برای کنار گذاشتن روحانیت از قدرت برنامه ای ندارند در حالی که جناح احمدی نژاد قصد کنار گذاشتن روحانیت از قدرت را دارد . او سکولار نیست ولی تجربه 8 سال گذشته به او نشان داد که ولی فقیه مانع کار توسعه و برنامه دولت است.خط او ایرانیت ، توسعه ؛ تعامل با غرب و گسترش ازادیهای اجتماعی (نسبی) است.بعبارت دیگر راه حل چینی توسعه را مد نظر دارد. حذف سوبسیدها ، تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی ، حل مسایل اتنیکی بر اساس بند 15 قانون است. در پاسخ به «باورصاد » باید گفت «جنگ به خاطر اب » در خاورمیانه یکی از چالش های پیش رودر ایران است
نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان می‌بینید که روانکاو ما قادر به درک و کنکاش و در نتیجه تحلیل تحولات سیاسی ایران نیست، اگر در شگفتید که چرا در این جامعه عقب مانده، استبداد باز تولید میشود، باید توانائی درک "" وضعیت آچمز "" را داشته باشید،"",وضعیت آچمز """ زمانیکه نیروهای سیاسی """ مدافع سیستم """ و """ مخالف سیستم """ از یک جنس باشند، کنش‌ها و واکنش‌های آنان "" منجر به بازتولید همان نظام سیاسی حاکم "" می‌‌شود که خود این افراد با آن مخالفند. ماندگاری نظام حاکم بر ایران و """ باز تولید استبداد " در ایران از این بعد قابل بررسی است. به همین دلیل """ بن بست """ سیستم در کشور مثل ایران نه تنها به متلاشی شدن آن نمی‌‌انجامد بلکه فرایند نیروها """ دوام سیستم """ را در یک "" وضعیت تباهی """ تضمین میکنند. فراموش نکنیم که "" شکست مهلک و فاجعه آمیز نیست، ولی‌ شکست در تغییر مهلک و کشنده است ""

شکست در تغییر """ فرسایش درونی‌ "" شیرازهٔ یک جامعه را تسریع کرده و مانع شناخت پذیری مشکلات اجتماعی می‌‌شوند. و در چنین شرایطی، علمی‌ که """ توان فهم واقعیت را فراهم کند نمیتواند بوجود آید، قبلا نیز گفتم با اینوضعیت، ساختار‌های علم در یک جامعه، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند، "" وضعیت آچمز """ مدافعان و معارضا ن یک سیستم را به قبول "" باخت باخت "" سوق میدهد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، آراز، این برای شما افتخار است که می توانید به این خوبی به زبان فارسی بنویسید. اگر زبان مادری بسیاری از هم میهنان آذربایجانی ترکی است، اما زبان نیاکانی آنان پارسی آذری است و این فارسی گویی و فارسی نویسی امروز آذری های گرامی در واقع بازگشت به دامان نیاکان دلاورشان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

کیارش گرامی، حقیقت جالبی را بازگو کردید که بویژه از این جهت سودمند است که برخی از دوستان فارس و غیر فارس غرق در چند وبسایت فارسی و ترکی ایرانی توجه کنند که تمام جهان منحصر به این چند وبسایت نیست، بلکه در جهان راستین واقعیات دیگری حاکم است. واقعیت این است که زبان فارسی هرگز از آذربایجان جدا نبوده، بلکه مهاجمانی بیرحم زبان ترکی را با چشم درآوردن و گوش کندن و انواع گوناگون دیگری از بیرحمی ها که در نوشتار ها و پژوهش های فراوان تاریخی برشمرده گردیده اند ، تا اندازه ای بر مردم دلاور، ولی ستمدیده آذربایجان تحمیل کرده اند. آذری ها نه تنها نفرتی از فارسی ندارند، بلکه بیشتر آنان واقعاً خواستار آنند که فرزندانشان از ابتدا فارس زبان بار بیایند. روشنگری های زنده یاد احمد کسروی و مانند های او در نسل تازه آذربایجان اثری ژرف گذارده و آنان را به هویت راستین نیاکانی خود آگاه نموده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

حامد ایرانی اول خواستم چیزی برایت ننویسم ولی نتوانستم  ،  با این نوشته به عمق ..... تهی بودن درونت میتوان پی برد که به نوشتهای پورپیرا دلخوش کرده ای و آرامش پیدا میکنی ، به خوبی میتوان فهمید از نبودن هویت رنج میبری و به نوعی سرگردانی دچار شده ای خیلی دردناک است که اجداد انسان تاریخ سیاهی برای نوادگانش به ارث بگذارد که همچون مثل تو شرمسار و درون خالی باشد که با نوشتهای پورپیرا تسکین پیدا کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هایده ترابی
اگر در نوشته ای موردی بود که تو دیده ای به معنی این نیست که از جایی که تو دیده ای نقل شده باشد. منبع نقل مورد نظر نشریه کار شماره 121، خرداد 1391 است، که گویا این جمله و شبیه به این را هم تو در سخنرانی نقل و چون به منابع اشاره نکردی به این می گویند سرقت کاملا ناشیانه و احمقانه از منابع. مقاله علمی " سعید سلطانپور، شاعر انقلاب "، بر اساس 14 منبع اصلی نوشته شده است.
می توان به این دو منبع و سایر منابعی که آنان که با قلم گواهی درد را به چشم جهانیان پدیدار می کنند نیز رجوع کنی.
http://www.shahrvand.com/archives/26211 _
http://ketabkhaneyegooya.blogspot.com/2010/02

نوشته شده توسط: Anonymous

در برنامه افق "شاه رفت" ( پخش شده در بهمن ۱۳۹۱) میهمانان برنامه دکتر عباس میلانی، عبد العلی بازرگان و منصور فرهنگ بودند. دکتر میلانی پژوهشگر تاریخ معاصر گفت نامه های زیادی میان خمینی و کارتر رد و بدل شده است که اسناد آن موجود است و خمینی در آنها به امریکا وعده مهار کمونیسم و فروش نفت را داده بود. همچنین در این برنامه افشا شد که مهدی بازرگان با آمریکایی ها و از جمله ژنرال هایزر تماس مستقیم داشته و خمینی و بازرگان هر دو در جریان نامه ها و تماس های محرمانه یکدیگر با دولت امریکا بوده اند.
http://www.facebook.com/golshiftehFarahani/posts/352795178154701

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن: اقای ناصر کرمی گرامی من به حرف ها ونگرش های مغرضانه پورپیرار کاری ندارم با تمامیت خواهی ترکی عربی کردی پاسارگادی هم مخالفم وبارها به ان تاخته ام خصوصا در سرزمین عیلام که الان تحت اشغال حکومت بی هویت فعلی است ولی رزیم دست نشانده اریاپرست پهلوی در زمانی که میخواستند بنای تخت جمشید را بازسازی کنند وانرا به عنوان پتکی بر عیلامیان انشانی بکوبند وبگویند انشان (فارس فعلی )عیلامی نبوده است یکر شهر خشت وگلی باستانی عیلامی را درجوار تخت جمشید کاملا محو ونابود کردند تا بگویند فارس قلمرو هخامنشی بوده در صورتیکه قلمرو عیلامی است ونامش انشان بوده

اسناد تخریب شهر عیلامی در کتاب :"تخت جمشید بناها نقشه ها نبشته ها نوشته اریش ف اشمیت موسسه انتشارات فرانکلین و امیر کبیر موجود است اشمیت یک شرق شناس المانی بیطرف بوده وانزمان پورپیرار هم نبوده منهم خودت میدانی نه ترکم نه عرب نه جدایی طلب وبا پان گرایی اقوام مهاجر به ایران از همه نوع سرستیز دارم ونوازش هایی به همه شان داده ام.خواستید ایمیل بدهید عکس های شهر عیلامی جوار تخت جمشید را برای شما ایمیل میکنم ضمنا کتاب اشمیت را از المان تهیه کنید وبخوانید .مشکل شما این است که تاریخ کتاب های درسی تا دبیرستان را که از زمان ظهور هخامنشی های مهاجم در عیلام اغاز میشود اصل میگیرید در سالهای اخیر کاوش های باستانشاسی بسیاری صورت گرفته وقلمرو سرزمین عیلام روزبروز مشخص میشود رزیم فعلی هم قبول کرده واعتراف کرده ولی شما هنوز عیلام ودیگر تمدن های غیر اریایی را انکار میکنید پارسه نامی جعلی است وقوم مهاجم هخامنشی از قفقاز برمنطقه گذاشته استان فارس فعلی واصفهان وکرمان همگی جزو سرمزمین تمدن وفرهنگ عیلامی است هخامنشیان تنها 200 سال با سرکوب شدید حکومت داشتند وتمام تمدنشان و مدیرانشان عیلامی ودیگر بومیان غیر اریایی بودند یک ایل کوچرو که با خیانت به ماد و عیلام قدرت را غصب کرد نماینده کدام هویت ایرانی است نماینده خیانت به عیلام که به انها پناه داد وماد که باخیانت هخامنشیان فروپاشید چرا از مظلومیت مادها واشکانیان دفاع نمیکنید .تازه خود هخامنشیان که تنها کارشان جنگ های احمقانه وسرکوب جنون وار سرزمین های ایرانی بود توسط یونانیان مهاجم اریایی از پای درامدند .نوع برخوردی که شما پاسارگادیان با ما عیلامیان بومی ومتمدن میکنید دقیقا تر ک ها دارند میکنند وقتی خودتان گذشته زادگاهتان را انکار میکنید پس از ترک ها که مثل پاسارگادی ها ایل وبیابانگرد بودند وبعدها به ایران امدند وقدرت را قبضه کردند شکایت نکنید ترک ها هم دارند درس های که از مهاجمین قبل از خود گرفته اند را تکرار میکنند وتاریخ ایران را از 1000 سال پیش که خودشان قدرت را قبضه کردند مینویسند.اقای ناصر کرمی از نظر من هیچ فرقی بین ایل پاسارگاد وایل های مهاجم بعدی ترک نیست همه حقوق بومیان غیر اریایی فلات را پایمال کرده اند.وای ازین مهمان که پای ننهاده در خانه هنوز پای صاحبخانه را ازخانه بیرون میکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام

قابل توجه نویسنده محترم و خوانندگان گرامی‌

ملت به آذری، آذربایجانی یا تورک آذری (سازندگان این ملل هنوز در اینکه کدام از اینها درست است به توافق نرسیده اند!!!) که شما می‌گوئید کیستند؟ به چه زبانی حرف میزنند؟ اگر منظورتان ملل ساکن در آذربایجان است باید بدانید که هر کدام از این ملت‌ها برای خودشان اسم دارند: تورک ها، ارمنیها آشوریها، کوردها و ...

نوشته شده توسط: Anonymous

یزدان ترانه‌هایی‌ را می‌‌خواند که به غیر از خودش کسی‌ آنها را نمی‌‌دند،‌ای کاش کسی‌ آنها را ضبط کند و نگه دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

من بارها گفته ام که 99 درصد تجزیه طلبان بیسواد هستند و ایران را نمی شناسند . چون چنان از فاشیسم فارس داستانسرایی میکنند انگار که در حکومت آپارتهاید آفریقای جنوبی زندگی میکنند در صوزتیکه من خودم شاهد بودم تمام اقوام و خلقهای ایرانی به هم عشق می ورزند . میلیونها آذری در سراسر ایران زندگی میکنند . موقع مصاحبه هم در زمان شاه و هم در زمان شیخ همیشه اول ترکها برای کار قبول میشدند . بی اطلاعی تجزیه طلبان در آنجاست که مثلا هنوز نمی دانند که لهجه یا زبان لری به فارسی نزدک تر است تا به کوردی . اینها حدود 80 درصد لغات مشترک دارند . فقط لهجه گاهی فرق میکند .یا اینکه شوشتری و دزفئلی چه ربطی به عرب بودن دارد ؟ اگر این حرفها را در درون ایران به مردم بگوئید شما را چنان کتک کاری میکنند که اداره ژاندارمری باید با هلیکوپتر به دادتان برسد . دست بردارید از این بازیها در اروپا . نیروی تان را در راه آزادی خرج ..

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به... آقای حامد ایرانی،..... 1- در نوشتهء بی اساس شما آمده است،...که { ...ديگر اقوام و بوميان کهن ساکن اين سرزمين، از کرد و بلوچ و گيلک و لر و ترک و خوزی و مازندرانی، گرچه تمام آن ها اسناد اثبات حضوری ديرينه، لااقل به قدمت پنج هزاره در اين سرزمين دارند، اما به جرم نداشتن هويت قلابی و دروغين " آريايی‌"- که درست به سبب نادرستی‌اش، ظاهرا فقط برازنده‌ی "فارس‌های" بدون پيشينه‌ی تاريخی شمرده می شود...● آقای ..حامد ایرانی ... اگر در میان ایرانیان، این تیره های ایرانی تبار، کُرد، بلوچ، گیلک، لُر، خوزی و مازندرانی آریایی نباشند، دیگر در ایران ایرانی تبار و آریایی تباری وجود ندارد، این تیره های ایرانی آریایی اصیل هستند که هجوم اعراب و تُرک تباران بر آنها کمترین اثر را گذاشته اند، تنها اتحاد همین تیره های ایرانی است که ایران را نجات خواهد داد

و ارزشهای هخامنشی قبل از اسلام را در ایران زنده خواهند کرد ● از عجایب تاریخ است که شما مردم تُرک تبار را در کنار این تیره های ایرانی گذاشته اید، البته این تاکتیک شما دیگر بر همگان شناخته شده است ● 2- کینه ای که شما تُرک تباران و عرب تباران به دانشمند بزرگی مانند" ارنست هرتسفلد " Ernst Emil Herzfeld دارید، از دو زارویه است: یکی اینکه این دانشمند باستان شناس، شرق شناس ،زبان شناس، و معمار ( آرشیتکت) یک ژنی یهودی تبار هست، و دیگر اینکه این دانشمند بازشناسی تخت جمشید که هویّت ایرانی تباری است و قرنها بوسیلهءِ اعراب و تُرک تباران به حاشیه رانده شده بود را برجسته کرد، کشفیات هرتسفلد را دانشگاه شیکاگو سرمایه گذاری کرد و هرتسفلد یهودی تبار نمی توانست در کار تحقیقی خود مبالغه کند و غیر از واقعیّت چیزی را بدون سند و مدرک انتشار دهد، یک کار تحقیقی را تمام انستیوتهای جهانی کنترل میکنند،● از شما چه پنهان متأسفانه با سرکار آمدن نازیسیم در اروپا، و همکاری شاه و حکومت ایران با نازیسیم " ارنست هرتسفلد" این دانشمند بزرگ را از ایران بیرون انداختند، کوتاه سخن: تحقیقات بر روی تخت جمشید کار جمعی کارشناسان جهانی است، من به شما پیشنهاد میکنم، بجای مطرح کردن چنین مطالب کودکانه به فکر آبرو و حیثیّت اجتماعی خود باشید● 3- در ایران ملّتی بنان فارس وجود ندارد، پارسه ( که استان فارس امروز یک پنجم آن میباشد) نام یک سرزمین جغرافیایی است، فارس منظور شما به نقاطی از ایران گفته می.شد که فرهنگ شیعه گری دست غالب دارد ( فرهنگ شهری آن بر اساس شیعه گری و مسجد شکل گرفته است) و یا به گروهی از ایراینان رانتخوار خودباخته نسبت داده میشود که با مردم تُر تباران از دوران صفویه، قاجار، خاندان پهلوی( تُرک تبار) و جمهوری اسلامی امروز حکومت مرکزی را تشکیل داده و اقتصاد و سیاست را در چنگ خود قبضه کرده، و تیره های ایرانی را به حاشیه رانده اند●.................................... 4- نوشته شما و ناصر پور پیرار همه داستان و روایت هست و اعتبار تاریخی، دانش محوری در سطح جهانی را ندارد. من برای چندمین بار ناصر پورپیرار شما را به مناظره دعوت کرده ام، آیا خود شما حاضر به مناظره هستید ؟ به علّت کمی وقت، پایان.
نوشته شده توسط: Anonymous

من آذری وهمه خانواده ام هم آذری هستند. اما عاشق ایران عزیز و زبان فارسی هستم و در خانه هم فارسی صحبت می کنیم. نه اینکه از زبان مادری ترکی بدم بیاید بلکه به ایت دلیل که فارسی زبان نیاکان ماست که با زور اشغالگران ترک ترک زبان شده اند و فارسی زبان پیوند با هم میهنان ماست. فرزندان من هم از اول فارسی حرف زده اند و یک کلمه هم ترکی نمی دانند. چون لزومی ندارد. ما ترک نیستیم و اقعا ناراحت می شوم کسی مرا ترک پنامد. من آذری تبریزی ایرانی هستم. خوب است همه دوستان در نظربگیرند که اکثریت بزرگ آذری ها کم و بیش نظری مانند من و خانواده من دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی! فکر نمی کنم حتا توده ای ها هم حاضر به رأی دادن به گروه احمدی نژاد و مشایی باشند. اپوزیسیون در خارج از کشور عقب مانده هست، اما معلول ذهنی نیست. حال شما کدام "جناح چپ و راست رادیکال سرنگون طلب خارج از کشور ... که زیر پوستی و بطور شفاهی جانب جناح مشایی را گرفته اند" مد نظرتان هست، بر همگان پوشیده است. فاتحه ی چنین چپی را تا ابد می بایست خواند.
برای آشنایی با دستاوردهای احمدی نژاد و شرکاء، رجوع تان می دهم به مقاله ای از محمد درویش، کارشناس محیط زیست و حامی حقوق حیوانات. مشکل آب و محیط زیست، مهم ترین چالشی ست که ایرانی ها در سال های آتی با آن درگیر هستند. حراج پارک ملی کویر از دیگر شیرین کاری های این دو است. اگر این کامنت را درج نمی کنید، لااقل لینک مطلب آقای درویش را برای اطلاع دوستان بگذارید:
http://www.khabaronline.ir/detail/286719/weblog/darvish

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : تابان بلوچ گرامی اقوامی که امروز لر و بختیاری نامیده میشوند جزو مردم اصیل عیلامی هستند ودرسراسر سرزمین و تمدن عیلام زندگی میکنند ووارثین تمدن وسرزمین عیلامی هستند .لرستان نامی استانی است ودرقرون اخیر بر عیلام شمالی مرکزی وغربی نهاده شده است بخش خطه لرستان از بخش های اصلی تمدن عیلامی است وقتی میگوییم سرزمین عیلام مردم لر وبختیاری را نیز شامل میشود .این عزیزان در بخش هایی ازمناطق قلمرو عیلامی در استان های فعلی لرستان کیهگیلویه خوزستان بختیاری فارس مرکزی واصفهان ایلام پراکنده هستند وزندگی میکنند وزبانشان با دیگر عیلامیان بسیار نزدیک است سرزمین وتمدن عیلامی شامل استان های فعلی زیر میشود خوزستان لرستان کهگیلویه وبویراحمد بختیاری مرکزی ایلام فارس هرمزگان بوشهر کرمان ایلام اصفهان در سرزمین عیلام که قلمرواش مستند با اسناد باستانشاسی موجود است وقدمتی 7 هزار ساله دارد مردمی غیر

اریایی وبومی وغیر مهاجر از نقاط دیگر بصورت یکجا نشین زندگی شهری و روستایی متمدن داشته اند .نام واقعی مردم لر وبختیاری همان عیلامی است وافرادی با پیش کشیدن نام های ایلی جدید ونامگذاری های استانی قصد تجزیه عیلام را به گویش های مختلف زبانی انرا دارند در عیلام همه عیلامی هستند وفرهنگ وزبان همه به هم نزدیک است مثلا زبان مردم شوشتر که از عیلامیان اصیل هستند بسیار شبیه زبان مردم خرم اباد و یاسوج است ولغات مشترک بسیار دارند یا لهجه کرمانی ها همان لهجه جنوبی است که در خوزستان امروز وبوشهر و بندعباس رایج است از نظر نزادی هم همینطور مردم منطقه بسیار به هم نزدیکند عرب های خوزستان هم عیلامی هستند چون زبان ارامی که عربی باستان است در عیلام قدیم زبان رایج بوده وارامیان که همنژاد عرب ها هستند در عیلام زندگی میکردند این منطقه عیلام است و نام های ایلی بعد گذاشته شد مثل فارس که اشاره به ایل پاسارگاد دارد یا بختیاری یا لرستان یا که به ایلات لر نام اشاره دارد یا عربستان ولی سرزمین و تمدن عیلامی است و تقسیمات استانی و زبانی ان بیجاست و سرزمینی یکپارچه است که حکومت های مرکزی اشغالگر این نام های بی معنی وجعلی را بران نهاده اند تا اختلافات ایلی را دران دامن بزنند الان دیگر زندگی ایلی تمام شده ونام های ایلی هم معنی ندارد سرزمین عیلام است ومردمش همسان هستند ودر همه مناطقش پراکندگی زبانی همگونی دارد مثلا در استان مرکزی زبان لری در کنار زبان فارسی رایج است واقوام عرب تبار هم که فارسی زبان شده اند مثل خوزستان زندگی میکنند در کرمان وبم ودیگر جاها زبان مردم ولهجه شان مثل شوشتری هاست واهوازی های که عربی صحبت نمیکنند یا مردم تیره پوست عیلامی در سراسر منطقه عیلام تا تفرش واراک زندگی میکنند همانطور که در کرمان زندگی میکنند مردم ارین سفید هم در منطقه هستند که تبار های یونانی رومی قفقازی دارند ولی به زبان های عیلامی صحبت میکنند .اخرین خاندان عیلامی که در منطقه قدرت داشتند صرف نظر ار خان های بختیاری ولرخاندان زند بودند که حکومتی درخشان داشتند که توسط ایل قاجار متلاشی شد.الان لرها وبختیرای های باسواد که تاریخ خوانده اند خودرا عیلامی میدانند واورثین تمدن عیلامی در دهها سایت هم به این مسئه اشاره داشته اند زبان کردی و ترکی هم در عیلام رایج است .ایلات قشقایی درانشان عیلام یا فارس فعلی زندگی میکنند که تر زبان هستند وایل افشار و... در استان مرکزی هم که عیلام شمالی است مردم ترک زبان داریم .عیلام از قدیم کشور بزرگی بوده وباحالت شبیه فدرال اداره میشده و بهخاطر سرسبزی پذیرای ایل های گونه گون پارس عرب وترک وکرد لر وبختیاری و بوده ولی نامش عیلام است ونام های ایل های ساکن شده دران به ان نمیچسبد.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن: لطفا کامنت مرا در پاسخ به تابان بلوچ منتشر کنید.فراموش کردید .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی این مقاله را در جواب کامنت مدیر سایت نوشتند. حداقل بنده منتظر نظرات جدید از ایشان بودم. اما مانند همیشه ایشان فقط یک سری از عقده های درونی خود را با همان محتوای همیشگی با تم ضد تورکی و ضد عربی ارائه کرده اند. با مقایه مقالات ایشان به حرف بنده پی خواهید برد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر توركها توهين كنند مشكلي نيست ؟؟؟
ظاهرا" فراموش كرديد اين مقاله پاسخي است به توهين هاي پان توركهاي تجزيه طلب

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر هم بیداد این بیت اول را کپی کرده باشد. باز هم سزاوار نیست که او را نامرد بنامیم، نامرد کسی است برزمین خدا زندگی کرده و هنر اهدایی خداوند را بکار برده واین بیت را نوشته ولی جرات خواندن آنرا نداشته است. . در روزگاری که خواندن هردو بیت از شعر بلند بیداد خطر دستگیری و زندان دارد خیلی مرد میخواهد که آنرا در یک گردهمایی انجمن ادبی زیرنگاه ماموران وزارت اطلاعات بخواند.ووو بروید کمی انصاف داشته باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

درود به آقاي كرمي
تحليل ايشان در مورد ايران ستيزي خامنه اي و ترك تباري اش كاملا" درست است
تركها غير از استفاده از منابع زير زميني ايران چه خدمتي به اين كشور كردند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به نگارنده و خوانندگان این مطلب یادآوری میکنم که خشونت دو سویه است. متاستفانه صحبت از خشونت زن به مرد در جایی نمیشود. توجه همگی را به لینکهای زیر دعوت میکنم

http://www.healthyplace.com/abuse/emotional-psychological-abuse/emotion…

نوشته شده توسط: Anonymous

من يك ترك هستم نه آذري كسروي زاده ونه ايراني رضا زاده ، معجزه آبستني خود بخودي احمد كسروي و زايش بازيچه آذري داستان آفرنيش من نيست، ختنه اين نوزاد نورس بدست رضا شاه و پوشاندن دامن آريايي و جشن ٢٥٠٠ختنه سوران نمايشنامه دلقك بازي من نيست،كيسه آب گرم آتروپات دلگرمي تاريخ من نيست،آذري مرهم زخم ترك... خواندن من نيست،

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

موضوع اسفندیار رحیم مشایی نه تنها هنوز به بحث داغ اپوزیسیون خارج از کشور مبدل نشده است بلکه سعی می شود او را جدی هم نگیرند.ولی از شواهد پیداست که مدتهاست که جناح احمدی نژاد _ مشایی دست به اقدامات جدی درمخالفت با خامنه ای زده اند .اصلاح طلبان داخل و خارج از کشور بدنبال احیا جنبش سبز ند و بیشتر حالت انفعال دارند در حالی که اگر جناح دولت فعلی یک ده هزارم پشتیبانی خاتمی را می داشت ؛ کار خامنه ای را تا کنون یکسره می کرد ..جناح دولت شجاعت و جدیت لازم را برای تغییر دارد ولی فاقد پشتبانی گسترده مردمی اند. دو نکته دیگر در این میان جالب است :یکی اینکه در درگیری مابین جناح خامنه ای و احمدی نژاد، طیف گسترده اصلاح طلبان دینی در ضدیت با احمدی نژاد عملا خود را در کنار خامنه ای می بینند و نکته دوم

اینکه جناح چپ و راست رادیکال سرنگون طلب خارج از کشورمدتی است که زیر پوستی و بطور شفاهی جانب جناح مشایی را گرفته اند. آنچه تعیین کننده است ؛ نظر مردم در روز انتخابات است ...که در روز انتخابات چه خواهند کرد...ایا 88 دیگری را رقم خواهد زد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان ...کاربر Anonymous که در ساغت 16:53 و در تاریخ 04/15/2013 به آقای آرنیک ناصر کرمی کامنتی فرستادم من (( Lachin )) هستم. از بابت درج نکردن اسمم از ایران گلوبال پوزش میخواهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

من یک سئوال چند قسمتی از جناب ناصر کرمی داشتم، فقط جهت آگاهی خودم است، از ایشان بسیار تشکر می کنم اگر سئوال من را بطور کامل پاسخ بدهند. سئوال: تُرکهای آذری اول در کجا بودند و بعدأ از جه مسیری به آذربایجان کنونی مهاجرت کردند؟ چرا مهاجرت کردند؟ دین و مذهب اولیهء آنها جه بوده و سپس دین و مذهب آنان در طول تاریخ چند بار عوض شده تا که اسلام - شیعه 12 امامی امروزی شده اند؟ بالاخص در هنگام ورود به منطقه ایران (آذربایجان امروزی) چه دین و مذهبی داشتند؟ با تشکر، ایرانی

نوشته شده توسط: Anonymous

حملات ايشان به تركها از روي كين است ولي اين كين و نفرت ايشان به تركها ناشي از ضربه خوردن از تركها و عقده اي شدن نيست و يا اينكه به اصطلاح هيزم تري تركها به ايشان فروختند ،بلكه نفرت و عقده در ايشان سر منشا ديگري دارد و چون ديواري كوتاهتر از تركها براي تاخت و تاز نمي بينند انها را مرد حمله قرار ميدهند(اين ٨٠ سال اخير با توهين ها و تحقيرها با وجود جمعيت زياد تركها در ايران چنان ديوارشان را كوتاه كردند كه هر كسي از راه ميرسه و يا با مامانش قهر كرده جسارت توهين تحقير و حمله را پيدا ميكنه)

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای استخانلو کی گفته لرها فارسند؟ حتی در کنگره ملیتهای ایرانی لرها هم به نام اتحاد لر و بختیاری وجود دارند ضمنا اقای بلوچ لرها کجا در اقلیتند؟ بهتره در گوگل سرچ کنید لرستان بزرگ تا وسعت و تراکم اقوام لر را متوجه بشید

نوشته شده توسط: Anonymous

مگر لرها و بختیاری ها و بویر احمدی ها و کهکیلویه ها از اقوام ایرانی آریایی نیستند ؟ الته کردها هم ایرانی هستند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاى استخانلو درى بيسواد؍ لر ها کرد تبار هستند و اقليت؍ ترجيح ه ميدهم که بيسواد خطابت نکنم؍ ولى واقعأ بيسواديد و طبعيت از ولايت فقيه بيسواديتو ثابت ميکند؍ براى همين هست که مهار خودتو دست خامنه اى و ولايت فقيه داده ايد٠

آقاى استخانلو درى - تشريف ببريد؍ و فدرالسيم رو مطالعه کنيد؍ 237 سال پيش اين بحث و جدل فدرالسيم و دموکراسى در آغاز تشکيل امريکا شديدأ بين رهبران امريکا در جريان بود؍ و مروز بيشترين تحقيقات علمى در باره فدرلايسم بنام فدراليست پايپر در آرشيو کتابخانه ملى امريکا مشهور هستند؍ دموکراسى با تعريف حکومت اکثريت بر اقليت؍ استبداد اکثريت بر اقليت را تحکيم ميکند؍ فرانسه ؍ اسپانيا؍ حتى بلژيک با دموکراسى حکومت اکثريت بر اقليت چندين بار دست و پنجه نرم کردند؍ ولى موفق نشدند؍ تا اينکه به فدراليسم تن در دادند و مشکلاتشان حل شد و کشورهايشان يکپارچه ماند؍ فدراليزم تضمين کننده يکپارچگى ايران هست؍ چون کلمه فدرال از کلمه لاتين فيدو گرفته شده به معنى اتحاد با ميل خود؍ و قدرت سياسى را بين اجزاء تشکيل دهنده فدرال تقسيم ميکند که کسى بر کسى ديگر ظلم و حق کشى نکند؍ بيسواد؍ بله؍ روابط خاص سياسى و تجارى را مجلس مؤسسان تعريف خواهد کرد و به قانون در خواهد آورد؍ که همه موظف به اجراى آں خواهند بود٠ وظيفه دولت مرکزى داورى و بيطرفى بايد باشد و روابط بين استانها را تنظيم کند؍ چه روابط تجارى و جح سياسى باشند؍ امکانات رقابت بين استانها براى پيشرفت بايد ايجاد کند؍ نه اينکه استانها را تبديل به گدا بکند که دستشان هميشه به طرف دولت مرکزى براى يک قران دراز است؍ واقعأ براى استانها خجالت داره که هزران ميليارد ريال ماليات از هرنوع به دولت مرکزى فعلى ميدهند و بعد دست گدايى دراز ميکنند که اندکى از همين پولى را که به دولت مکرزى داده اند به عنوان حق گدايى پس بگيرند؍ اين رسم گدايى براى همه استانها مرسوم هست نه تنها براى استانهاى اقليت نشين؍ ولى استانهايى که خوديى نام گرفته اند؍ اين واقعيت را درک نميکنند که مرکزگرايان آنها را شب و روز ميدوشند و ديگر شيرى نمانده که به ولايت فقيه و مرکزگرايان بدهند؍ به خود بياييد؍ ياد بگيريد؍ و سرنوشت استان خودرا بدست بگيريد؍ از اين نابخردى در بياييد٠
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان... با افکار آقای ( آرنیک ناصر کرمی ) تا انداره ای آشنا هستیم...دو نمونه از نوشته های ایشان را یاد میکنم تا به عمق فاجعه روحی که بطور " هستریک وار" به یک بیماری (( ضد ترک )) تبدیل شده است پی ببریم..ایشان در نوشته قبلی می نویسد که...

● امّا بر عکس قارهء اروپا، مردمان تُرک تبار در ایران سلسلهءِ صفویان و در ادامه قاجاریان با مذهب شیعهءِ دوازده امامیِ قزلباشِ موروثی و در آسیای کوچک(ترکیه امروز) عثمانیان با ایدئولوژیِ اسلامیِ سنّی و با تکرار دوران و ساختار حکومتیِ فئودالیتهءِ قبیله ایِ پسا مدرن در شکل سلطانی و خلیفه گری به گسترشِ اسلامگراییِ متافیزیکِ واپسگرا تا نیمهءِ اوّل قرن 20 اقدام کردند، که همین امر باعثِ عقب ماندگی و شکاف در روندِ بکارگیریِ تکاملیِ تئوریهایِ دمکراسی و باز ماندن از جایگزینیِ ساختارهایِ سیاسیِ حکومتیِ قانونمندِ برخاسته از ضرورتها و تضادهایِ طبقاتیِ...

طبقاتیِ این جهانی، همچنین سد کردنِ گسترشِ جهان بینی و اندیشهء راسیونال خردگرایی در مقابل دیدگاهِ متافیزیکِ دینی بین جهانِ شرق از جهان غرب شد....
بعد آقای آرنیک ناصر کرمی مردم آزربایجان را به خاطر شرکت(( نکردن )) در جنبش سبز که همان سر و ته کرباس مذهب شیعه دوازده امامی و علت اصلی باز دارنده ایرانیان شده است را سرزنش میکند...((( مردم تُرک آذربایجان با شرکت نکردن در جنبش سبز اخیر مردم ایران، خواسته و یا ناخواسته مستقیم و یا بطور غیر مستقیم با پُشت کردن به ملّت ایران در کنار جمهوری اسلامی ایستاد )))....آقای کرمی شما که تحلیل گر سیاسی هستید چه فرقی بین رهبران جنبش سبز و جمهوری اسلامی می بینید؟...آیا این نیست که مردم آزربایجان به یک رشد فکری و آگاهی سیاسی رسیده اند که منافعشان را نه در رخ عکس یک ایت الله ارتجاعی در کره ماه جستجو می کنند و نه در لباس روحانی کروبی ها و موسوی ها...بنده تا اندازه ای شاهد جریانات حرکت های مردمی سال 57 در تبریز بودم...که همه در خیابانها, با مشت های گره کرده فریاد میزدند """ سو ایستروخ... برق ایستروخ ... دورد ایللیخ شاه ایستروخ..""" ( آب میخواهیم....برق میخواهیم... شاه چهار ساله میخواهیم )..این شعار ها هنوز هم ادامه دارد البته با نوع دیگر.....
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر دوستان خوب به صفحات وبلگ که مال این خانوم است نگاه کنند، متوجه خواهند شد که نظریات این خانوم از ماه آوریل سال ۲۰۱۲، یعنی یک سال پیش، درج شده است، که گاه گاه، و پس از ان، مطالبی برای مخاطبین عرب زبان خود، مثل همین خبر در مورد رسانه نوریزاده، به ان اضافه کرده است.. اگر حرف و ادا اینکه این وبلگ قلابیست را در نظر بگیریم، آنگاه باید به قدرت پیشبینی ان ها ای که ادا میشود تقلب کرده اند حسادت کرد؛ چون یعنی اینکه بیش از ده ماه قبل از اولین خبر ها، در مورد این رسانه، دست پیش گرفته اند، که اینطور نبوده، چون در آنزمان قرار بود که چالنگی به تر تمام وقت به تلویزیون شهرام همایون به پیوندد؛ و همینطور اینکه تا همین ۲ ماه پیش، ماه عسل میان همایون و نوریزاده و رد و بدل شدن پول های کلفت بود، که پس از نزدیکی نوریزاده با علی لیمنادی، خاتمی چی معروف، حال پول به وی و میبدی پرداخت میشود، و خشم و حملات علنی

همایون را بر انگیخته... بی شک این خانوم قصدی از این نگارش، به زبان عربی و برای مخاطبین کم عرب زبان خود، جز ابراز خوش حالی نداشت، که حال، این اقدام ساده لوحانه، باس دردسر بزرگ گشته http://muntaharamahi.blogspot.com/2012_04_01_archive.html