Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

فرموده اید که:
انتخابات ولائی، جز تحقیر ِاندیشه، تجربه و تاریخ نیست!
حالا من از شما میپرسم کدام انتخابات بورژوایی چنین نیست ؟ ایا این بدین معنی است که باید همه انتخابات را در همه جا باید ببوسیم و بگذاریم کنار ؟ میگویید که مشغول افشای ماهیت انتخابات بورژوایی هستید ؟ اگر از هر کارگر و کارمند بپرسید که ایا اگر خاتمی بر سر کار بیاید ریشه چپاول خشک میشود یا نه ، قطعا جواب منفی خواهید گرفت ، و احتیاجی به انشا نویسی نداریم . مسئله شرکت یا عدم شرکت در انتخابات ربطی به ماهیت آن ندارد . حداقل این فرمول ساده شده لنینی را بیاد داشته باشیم که در

شرایط اعتلای انقلابی ، تحریم و در شرایط افول خیزش انقلابی ، شرکت در انتخابات ، تاکتیک سوسیال دموکراتها است . به نظر میرسد نه تنها جناح راست سوسیال دموکراسی ، بلکه حتی جناح چپ ان نیزساده ترین قواعد سیاست مارکسیستی را فراموش کرده است . با درود ، برزویه طبیب
نوشته شده توسط: Anonymous

اين كه اين وب سايت با چه شهامت مثال زدنى تونسته آبروى فرهنگ رو با انتشار اين خزعبلات ببره جاى تعجبه. جناب توكلى، مديريت سايت ايران گلوبال، شما با چه تعريفى از كلمه ى فرهنگ اين كلمات پراكنده رو به نام شعر در وب سايت تون منتشر كرديد؟ پيشنهاد مى كنم يكبار ديگه اين واژه هاى روان پريشانه رو از اول بخونيد و خودتون رو جاى خوانندگان سايت تون بذاريد و ببينيم اصلاً مى خواهيد بيت دومش رو به عنوان حتىٰ يك نوشتار ادبى دنبال كنيد؟! متأسفم. لطفاً در انتخاب مطالب تون يه بازنگرى بكنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي هومن كسروي اگر كتابهاي كه داراي مو ضوعات انحطاطي و هم جنس با زي را مي سوزاند پس حتما كتاب هاي حاوي ازدواج با محارم باستانيان را هم سوزانده است. چطور ايشان را محقق علمي بناميم كه حقيقت گذشتگان را تنها به خاطر مسايل جنسي از بين برده يا در صدد از بين بردن بود ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اقایی که خود را باورصاد خطاب میکند،،در نوشته ایی که جوابی غلط به کامنت بنده باشد، ذکر میکند که بنده گفته ام که اسم مسجد سلیمان عربستان بوده است،، لطف کنید در بالا دوباره کامنت بنده را بخوانید، من نوشتم که تا قبل از سال 1936 و تغییر اسم عربستان به خوزستان، مسجد سلیان، ایذه جزء اقلیم عربستان نبودند، و لرهای بختیاری اقلیم خوزستان کنونی را عروستان صدا میکیرند، به دلیل عرب نشین بودن ان و زندگی مسالمت امیز که باهم داشته اند، اما امروز دست نشاندگان و افرادی مثل محسن رضایی، حمید زنگنه،و ...در صدد تحریف تاریخ و به جان هم انداختن این دو ملیت هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفم که ایران گلوبال چنین چرت و پرت هایی را در بخش فرهنگ و هنر قرار داده است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گرامی، برخوردی که شما به مسایل روشنگری میکنید جایگاهش در سایت ضعیف بود و هست- امید هست با زحمات دوستانی نظیر شما این بخش نیرومند شده و حداقل کاربر سایت چیزی برای تفکر داشته باشد. من هم بدون توجه به کلیک ها موضوع خود را بر اساس ضرورتهایی که خودم تشخیص میدهم انتخاب میکنم. روی پسند دیگران حساب نمیکنم. به نظر میرسد در شرایط فعلی متأسفانه به جای زحمتکشان بخش متوسط اجتماعی جامعه، پیشروی در ایران را به عهده گرفته است. مثل جاهای دیگر. و چاره ای نیست جز اینکه روشنگری از طریق این بخش به سوی زحتمکشان و ملیتها جاری شود. این موضوع اهمیت کار روی مسایل مهم را -در میان طبقه متوسط - دو چندان میکند. این بخش است که عمدتاً به امکانات رسانه ای دسترسی دارد. و توان رساندن پیام به دیگران را. در بخشهای دیگر جامعه امکان اندیشه از آنها تا حدود زیادی سلب شده است. در میان روشنفکران ملیتها -نویسندگان و پیام گذاران،

سطح فکر و مشکلاتشان از طریق نوشته ها به خوبی پیداست که چگونه است. منهای عوامل حکومت که در عمق بخشیدن به اختلافات بین آنها با ماسکهای گوناگون میکوشند.و جو دیالوگ را به بیراهه میبرند- تبعیض دیدگان نیاز دارند برای مشکلاتشان پاسخهای جدی و راه حل های منطقی ببینند. نظریات شما از دید من منطقی و مشکل گشاست. درست است ستم ملی سیاست حکومت ها بوده و هست- و کسانیکه از اجرای این سیاستها دفاع کرده و میکنند. و ربطی به مردمان ستمکشیده فارسی زبان ندارد. قدرتهای خارجی نیز منافعشان در همراهی و هم کاسگی با این حکومتها بوده است.
با آرزوی توان بیشر برای شما.
نوشته شده توسط: Anonymous

مسائلی چون آمدن آریایی ها به ایران و چگونگی آن تا آنجا که من می دانم هنوز تنها در حد تئوری هایی مطرحندد و دانشمندان نه در اصل و نه در جزئیات آن دیدگاه یکسانی ندارند و به هر حال از موضوع گفتگوی ما دور هستند. آنچه که موضوع گفتگوی ماست و با شواهد روشن و فراوانی آشکار گردیده همانا وجود و گستردگی زبان پارسی آذری در آذربایجان بسیار پیش از رواج زبان ترکی در آن دیار است که منابع و دلایل آن از جمله از ابن حوقل، یاقوت حموی، مسعودی، بشاری مقدسی و ... در نوشتار" آذری یا..." زنده یاد کسروی و نوشته های فراوان دیگری پس از آن برشمرده و توضیح داده شده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنده نيز 2 سال پيش در زندان تبريز به جرم فعاليتهاي سياسي محبوس بودم و تصديق مي كنم كه آن دو نفر از كوردهاي تروريست تركيه مي باشند چون از زبان خودشان متوجه عقايد و فعاليتهايشان شده ام.

نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده ی محترم مقاله حتما میدانند که ژنرال تیتو بنیانگذار یوگسلاوی خود نه صرب که از اقلیت کروات کشور بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

رفراندوم زمانی انجام صحیح است که یک جامعه دمکراتیک کامل داشته با شیم ان هم در شرایط مساوی .به نظر من استقلال ملل تحت ظلم ایران تنها راه کار است یعنی بعد از10 سال استقلال ،میشود رفراندومی برگزار کرد مبنی براتحاد جمهوری های استقلال یافته.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای الیار، زمانی که نوشتاری منتشر می شود باید منتظر نقد هم بود نه اینکه بر هر انتقادی خشم گرفت و نسبت های ناروا به منتقدان داد. سخن من هم همین است که مردم از جمله آذربایجانی ها، در برگزیدن راه خود آزادند و کسی نمی تواند ادعای نمایندگی و سرپرستی فرهنگی آنها را بنماید. اما در باره نویسنده مقاله بالا، آقای دکتر صدیق، باید گفت که قضیه به آن سادگی که شما می گویید نیست که "...با سیاست کشور داری نادرست حکومت هم به خاطر پیش برد کار فرهنگی نمیخواهند مشکلی داشته باشند." آقای صدیق یک عامل فرهنگی رژیم جمهوری اسلامی است که از جمله مترجم وصیت نامه روح الله خمینی و دیوان به اصطلاح اشعار این جنایتکار بزرگ می باشد. نوشتار بی پایه بالا از بس که تلاش کرده با زور و فشار واژه آذربایجان را به " آذ " بچسباند بیشتر به نوشته ای طنزآمیز همانند است تا علمی. جالب است که پانوشت های نمایشی پایان مقاله هیچ ربطی به

مدعیات نویسنده ندارند و در واقع این ادعا های " زبانشناسانه" نه حاصل کاری پژوهشی، بلکه نتیجه تخیلات شخص نویسنده اند!
با این همه من از درج این نوشتار به همان دلیلی که برای تبریزی گرامی ذکر کردم استقبال می کنم و انتشار چنین دیدگاه هایی را، به شرط اینکه دیدگاه های مقابلشان هم منتشر شوند، برای پیشرفت اندیشه و آگاهی هم میهنان سودمند می دانم.
نوشته شده توسط: Anonymous

در اینکه زلزله قابل پیش بینی‌ نیست شکی وجود نداره.

اما در مورد این "چیزی" که به عنوان خبر پست شده:

اخبار نیاز به منبع موثق دارند.به خصوص خبری که اینقدر حیاتیست.خانم موذن،بد نیست قبل از انتشار سعی‌ کنید صحت خبرتون رو بسنجید.

مرکز زمین شناسی‌ آمریکا USGS هست و آدرس سایتش هم www.usgs.gov.جدا از غیر منطقی‌ بودن متنی که درج فرمودید،میتونید سریع به این سایت بزنید.این هم بخش خبریه سایت زمین شناسی‌ آمریکا: www.usgs.gov/newsroom/

خوش حالمون می‌کنید بفرمائید کجا چنین خبری منتشر شده.

نوشته شده توسط: Anonymous

Hooman grami, in mozdoor yek terorrist kasif chechen ast va hich rabti be tork ya fars ya ghom digari nadarad.Defa az terorrist va adam koshan khod yek jenaeit mibashad

نوشته شده توسط: Anonymous

پنج قدرت هسته‌ای: نگران برنامه هسته‌ای ایران و کره شمالی هستیم

شنبه ٣۱ فروردين ۱٣۹۲ - ۲۰ آوريل ۲۰۱٣

رادیو فردا: نمایندگان پنج کشور دارنده تسلیحات هسته‌ای روز جمعه بار دیگر نسبت به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی و کره شمالی ابراز نگرانی کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، نمایندگان ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا ۳۰ فروردین‌ماه در بیانیه‌ای اعلام کردند که پیگیری مداوم فعالیت‌های هسته‌ای از سوی ایران و همچنین آزمایش اخیر هسته‌ای کره شمالی که ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۹۱ صورت گرفت، به منزله به چالش کشیدن «جدی» پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (ان‌پی‌تی) است.
پنج عضو دائم شورای امنیت در این بیانیه بار دیگر بر نگرانی خود نسبت به برنامه هسته‌ای ایران و کره شمالی تأکید کردند.
این کشورها بیانیه مزبور را در ژنو و به دنبال برگزاری نشست دو روزه مقدماتی مرتبط با گردهم‌آ

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود فراوان من نیز اعتقاد راسخ دارم که 1- مبارزه دمکراتیک مردم ایران بدون داشتن یک برنامه مدون برای رفع ستم ملی هرگز به پیروزی نمیرسد. رفع ستم ملی پای دوم مبارزه عدالت خواهانه است. طبیعی است پای اول آن مبارزه طبقاتی است. 2. شکل گیری این ستم به اعتراف جدایی خواهان هم در این 90 سال اخیر شکل گرفته است پس برسی تحولات این 100 سال باید چرایی و چگونگی این معضل و بالطبع راه حل ناگزیر آنرا نیز نشان دهد. 3- و در ادامه خواهد آمد، زمانی که در دوران رضا شاه مدیریت غیر متمرکز دولتی تغییر کرد و جای خود را به سیستم سنترال قدرت در تهران داد. این انتخاب قوم یا ملت فارس نبود.

هیچ کس از خالو حسین، دامدار دشتستانی یا براتعلی، کشاورز فلاورجانی نپرسید، خوب تا کنون یه سیستم غیر متمرکز داشتیم با این معایب یا فوائد، حالا بیاییم یک سیستم دیگر را بیازمائیم. فارسها هم همانقدر در این انتخاب بی گناه هستند که سایر ملل ایران. اینرا باید در تاریخ جست و آموخت. اعتقاد من اینست این یک سیاست استعمار گرانه و امپریالیستی بود. ضمن اینکه ازمسئولیت یکایک ما برای حل آن در یک فضای دوستانه و دمکراتیک چیزی نمی کاهد. 4- متاسفانه حق با شماست اغلب این بحث های تاریخی را بی ربط به مسائل روز میدانند و مسلما کمتر کلیک میخورد. ولی وظیفه خودم میدانم با پرداختن و ادامه این مباحث به پروسه فرهنگ سازی و آگاه نمودن هموطنان یاری رسانم. امید که فرهنگ پلومیک های افراطی و نابهنجار جای خود را به بررسی علمی و منطقی رویدادها بدهد. از راهنمایی شما متشکرم سولماز ذالک زاده (سمـــن)
نوشته شده توسط: Anonymous

چکیده نظرات اقای کرمی در مجموعه مقالات ایشان: - ترک تباران فقط 8در صد مردم ساکن ایران را تشکیل می دهند - ترک تباران قومی بی فرهنگ و بدوی بدون خط نوشتاری هستند. - ترک تباران فقط هشتصد سال است که به ایران مهاجرت کرده اند! -ترک تباران تمامی حکومت ها و اقتصاد ایران را در این هشت قرن در دست کرفته اند( حتی حکومت پهلوی هم در اصل توسط ترک تباران گردانده میشد) - ترک تباران علت اصلی شکست جنبش سبز( که از قضا رهبریت انهم با یک ترک تبار بود می باشند . خلاصه انکه ترک تباران در طول این هشتصد سال هر بلایی که خواسته اند بر سر این سرزمین اورده اند و لابد هم تباران اریایی 92 درصدی ایشان با ان هوش سرشار اریایی وزبان بسیار شیرین و خط زیبای عربی شان در تمام این مدت مشغول شیرین زبانی و فردوسی خوانی و فالگیری ورقص با با کرم و جوک سازی و لوده گری بوده اند!!! (این نظر شخصی من نبوده بلکه چیزی است که ازنظریات

اقای کرمی استنباط میشود) . اقای کرمی شما به اندازه کافی ترک تباران را به زعم خود افشا کرده و به همتبارانتان شناسانده اید ایا بهتر نیست کمی هم برای درمان بی دست و پایی وبیچاره گی هم تباران تیز هوش اریایی تان که با وجود جمعیت 90 درصدی و خط زیبای عربی از هر نظر وابسته به ما ترکان بوده و ودر هر فرصتی و با هر بهانه ای برای رقص و اواز و خرید کالاهای بنجل و تماشای رقس خردادیان و اواز خواننده های لس انجلسی به ترکیه و باکو هجوم برده و میلیونها دلار در ممالک ترک تباران خرج می کنند نیرو صرف کنید؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

فرض کنیم سخن کسروی درست است- آذربایجان در گذشته از ناف فارسی زبان بوده- باز فرض کنیم به قول خود کسروی مردم آذربایجان حالا دارای زبان توانای ترکی شده اند- خوب - که چی؟ هر کس در کشورهای پیشرفته کم و بیش 5 سال ماند شهروند همان کشور میشود. این مردم دهها میلیونی ترکی زبان بعد از حد اقل 1000 سال حکومت در ایران «مهمان» هستند؟ و در ایران و آذربایجان بیگانه؟ نباید راه زندگی جمعی خودشان را-غلط یا درست- خودشان انتخاب کنند؟ باید از دیگران و از شما ها «اجازه»بگیرند؟ نباید فرهنگ حد اقل هزارساله یشان را خفظ کنند و خودشان تصمیم بگیرند که چه خاکی به سرشان بریزند؟ مردم آذربایجان در گذشته فارسی زبان بودند، خوب، بودند که بودند- حالا نیستند- این چه مسئله ای را حل میکند؟ زن و شوهر زمانی عاشق یکدیگراند - بعد جدا میشوند- عشق گذشته چه مشکلی را حل میکند.

میخواهی رفع دیکتاتوری حاکم توسط همه و سازندگی ایران عمومی پیش برود؟ بسیار خوب. پیشنهادات مثبتت کو؟ ضمانتت کو؟ با پیمان شکنی قوام که کسی به عهد شما باور نمیکند. این مردمان مختلف به دنبال فرهنگ خود- شخصیت خود- قدرت خود- و زندگی خود هستند - در این میان برای با هم رزمیدن و با هم زندگی کردن چه چیزی دستت هست. اجبار و توپ و تانک؟ میدانید که این ابزار در این دوره و زمانه کار ساز نیستند. راه حل، پذیرش حقوق و حمایت متقابل و درست پیمانی و ضمانت است ، در همبستگی با دیگری. به جای سیر روحی در عالم کوروش و داریوش لطف کنید به این راحلها بیاندیشید. که به مشکل یوگسلاوی دچار نشویم . آنموقع کاری از دست کسی بر نمیاید- مگر بیگانگان که باز مارا نوکر خود کنند. کی میخواهید خود را از این وابستگی و خفت و خواری برهانیم؟ دوستی خاله خرسه در مورد ایران نتیجه اش نوکری ست. ایران خواه نباشید- ایران دوست باشید. و واقعی. ایران دوست واقعی کسی ست که چشم بر دردها و مشکلات نمی بندد. راه حلهای عملی پیشنهاد میکند. برای رزم مشترک و سعادت مشترک. برای برابری مشترک. شماها اکنون در آغاز قرن 21 تحمل تک تئوری مخالف نظرتان را ندارید- گیرم که از بن غلط است- کی میخواهید دموکرات بودن خود را عملاً نشان دهید؟ برابری را عملاً رعایت کنید؟ با این برخوردهای مستبدانه که نشان میدهید آیا کسی به دموکراسی خواهی شما باور میکند؟ بدیهی ست که نه. چرا نمیتوانید خود را به درستی تغییرداده با زمان و مردمان حق طلب همراه شوید؟ به جای پریدن به شخصیت نویسنده مقاله لازم است به این مسایل بیندیشید. گیرم که نویسنده مقاله آدمی حکومتی ست - میخواهید با آنها که حداقل یک سوم جمعیت جامعه را تشکیل میدهند چکار کنید؟ نباید به نیاز ها و حقوق و وجودشان توجه کرد؟ باید از دم نفی شوند؟ به فکر سیاست نوین و انسانی باشید. حداقل گاندی و ماندلا و دیگران را پیش رو دارید- یا میخواهید از نابودگران درس بگیرید؟ حداقل از روح انسانی جوانان جنبش سبز بیاموزید که چگونه به دنبال حل مسایل از راه متمدنانه بودند.
نوشته شده توسط: Anonymous

قافیه تنگ نیومده اما شاعر به ........ ده!

نوشته شده توسط: Anonymous

ریشه این شایعه نظام جمهوری اسلامی ایران اسث برای مردم ساده

نوشته شده توسط: Anonymous

ما حتي اگر موفق نشيم اينها را دمكرات و مقيد به رعايت اصول انساني و احترام به عقايد مخالف بكنيم همين كه خواب راحت را از چشم اينها بگيريم تا نتوانند دولاره فرياد زنند كه آسوده بخواب ما بيداريم راضي هستيم

نوشته شده توسط: Anonymous

در ضمن یوگسلاوی فدرالی بود که تجزیه شد! اینقدر بند بازی نفرمائید!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای‌ محترم!

شما از کجا آمدید که هنوز هیچی‌ نشده میگین "ایران فدرال"! اگر میگین دمکراتیک همه موافقن ولی‌ شما عزیزان هموطن(به ویژه هموطنهای کرد) یاد گرفتن بگن فدرال. عزیزم این رو ملت ایران در یک رفراندوم همگانی بعدا تعیین میکنه!

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :دشمن مردم غارت شده وزحمت کش در سراسر سرزمین های اشغالی حکومت مرکزی فعلی وطرفدران تز حکومت مرکزی در ایران از هرقماش و هر طیف فکری هستند حکومت مرکزی یعنی غارت مردم سرزمین ها یعنی نفی قدرت شوراهای مردمی سرزمینی شهری و روستایی یعنی نفی مالکیت جمعی مردم سرزمین ها بر سرمایه هاشان یعنی حکومتی که تامین کننده سوخت و مواد خام برای امپریالیست هاست وفروشنده بنجل جات انها به مردم سرزمین ها یعنی نفی کشاورزی نفی دامداری نفی صنایع بومی وسبز و غیر استعماری و طبیعی ومفید هر حزبی که مرکز گرا ودنبال امپراطوری بر سراسر سرزمین هاست از بیکینی پوش تا عباپوش عامل امپریالیسم واستعمار است فریب مرکز گرایی زیر نقاب های کورشی لنینی چنگیزی محمدی علوی را نخورید امپریالیسم و استعمار برای غارت شما انواع نقاب ها را دارد برای استقلال و خودگردانی سرزمین ها ورهایی انها از

دست کشور های بیگانه ومزدوران ایرانیشان متحد شوید.زنده باد استقلال سرزمین ها وتمدن ها مرگ برامپریالیسم واستعمار وانواع حکومت های ریز و درشت دست نشانده مرکزی و غارتگر وبی هویت و استبدادی اشرافی.حاکمیت مردمی شورایی تنها راه حل حکومت های مرکزی سلطنتی و جمهوری است .برای احیای تمدن 7000 هزار ساله در سرزمین ها متحد شوید.حکومت مرکزی یعنی نفی تمدن های سرزمین ها.یعنی افریقا کردن سرزمین ها .دفاع از هرنوع حکومت مرکزی یعنی بازگشت به دوره غارتگری و کوچرویی وماقبل شهری.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سولماز گرامی،دراین بررسی مشکل ایران به قول زنده یاد خیابانی« عدم حاکمیت دموکراسی در سراسر ایران» بود.که همچنان بجای خود باقی ست- همینطور دومشکل عمده دیگر مثل « ستم ملی یا تبعیض همه جانبه» و « بیعدالتی اجتماعی» نیز بالا آمده و به آن اضافه شده است.گر چه در گذشته هم به حالت غیر حادی موجود بودند. مسئله ستم ملی طبق شرایط جهانی و داخلی دو مشکل دیگر را تحت شعاع قرار داده است. این مسئله حتی در مراجعه خوانندگان سایت به مقالات نیز خود را نشان میدهد. برای مثال نوشته های ادبی به زحمت 300 کلیک میخورند.حال اگر استثناها را کنار بگذاریم. نوشته های غیر مسایل ملی نیز تقریباً همین اندازه دید میخورند. منهای استثناها.اما مطالب مسایل ملی حد اقل همین اندازه مشاهده گر دارند- تا بالای چند هزار.

در حرکات داخل ایران هم بر اساس اخبار رسیده میتوان گفت تقریباً وضع چنین است. یعنی مسایل عمده به ترتیب 1- ستم ملی 2- دیکتاتوری 3- عدالت اجتماعی
قرار گرفته اند. این چیزی ست که پیش روست. حال توجه و پرداخت به این سه عنصر جهت روشنگری- بهتر است چگونه باشد که کوششها مثبت جواب بدهند پرسش مهمی ست که قلمزن میتواند از خود بکند. و روش و موضوعات روشنگری خود را نیز آگاهانه و مستقلاً انتخاب کند. از نظر من نیروهای رفع مسایل دوم و سوم علاوه بر درک مسایل خود لازم است مشکل اول را هضم کرده و مردم را در جهت فهم و رفع هر سه مشکل روشن و یاری کنند. لازم است دموکراسی خواه پاسخ روشن خود را به دموکراسی و حل مشکل ملی بیان کند. همینطور نیروی عدالت خواه. و نیروی مسئله ملی را در جهت رفع تبعیض همه جانبه یا ستم ملی و استقرار دموکراسی و عدالت اجتماعی همراه و متحد خود نماید. که بدون پیوند و همبستگی شکست حتمی ست. به عبارت دیگر تکیه روشنگری نخست لازم است روی نیروی دموکراسی خواه و عدالت طلب باشد. که بتوانند مشکل ملی را هضم کرده و نیرویش را متحد خود نمایند. امیدوارم در بررسی اجمالی شما از جنبشها توشه راهی برای گذر از این سه کوه بیندوزیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

نه ديگه اگر داروين گونه اي حيوانات يا گياهان را ميسوزاند و از بين ميبرد كه با نظريه ايشان هم خواني نداشت آنوقت نظريه ايشان تحت الشعاع قرار ميگرفت.سوالات و تناقضاتي كه در كامنت قبلي پرسيدم به هيچ عنوان با نظريه آذري كسروي جواب داده نميشه اگر بفكر شما داده ميشه شما از كتاب كسروي استخراج كن و در اين جا جواب بده. ديدگاه كسروي به صورت ساده در اين خلاصه ميشه :آريايي ها سه يا چهار هزار سال پيش به فلات ايران آمدند( ١: اين آرياييها كه بودند؟ چرا آمدند؟دامپرور و گله دار بودند يا كوچنشين...؟ تهاجمي آمدند يا مهاجرتي؟ از كجا آمدند؟ چون نظريات خيلي مختلفي ارايه شده از خزر تا سيبيري تا اروپا،چرا اين نظريه هزار سال اختلاف داره؟و در جايي قبلي كه بودند چه مدت بودند؟ آيا ان جايي قبلي خاستگاه و آفرينششان بود و يا باز از جايي قبلي تر آمده بودن؟ ٢: تركها گوسفند چراناني بودند در انطرف رودخانه آمودريا و جيحون ..

(اين تركها از كي انجا بودند؟ يا قبلاً كجا بودند يعني سه چها هزار سال پيش ادعايي ايشان؟ چرا در اين سه چهار هزار سال پيش تا اين اخيراً هفتصد سال پيش مزارع و مراتع آذربايجان برايشان جذاب نبود و براي آرياييها چه جذاب بود كه به فلات آمدند؟ چطور اين تركها در اين مدت سه چها هزار سال كه آريايها ساكن و متمدن داراي امپراتوري ولي تركها فقط گوسفند چرانان سه چهار هزار ساله بودند يه دفعه انقدر عاقل شدند كه نه تنها امپراتوريهاي بزرگي تشكيل دادند كه صدها سال ادامه دادند؟ ٣: ايشان اشاره به گرجي ها ارمني ها چچنيها اينگوشيها روسها ... در قفقاز نميكنند كه زبان هيچكدام كوچكترين شباهتي به هم ندارند و قابل فهم براي هم نيستند از كي انجا هستند ؟ چرا در جوار هم اينقدر اختلاف زباني دارند؟ آيا جز زبان پارسي باستاني ادعاي ايشان ميشوند يا نه؟ ايا جز اريايهاي ادعاي ايشان هستند؟ ٤: چرا هيچ مطلبي در فارس زباني هزاره ها و تاجيكها كه طبق ديدگاه نژادي زباني شما بايد ترك بودند نه كتابي دارند نه مقاله اي و كاملاً نه كسروي كه كسان ديگر هم سكوت كردند ولي براي اهواز و خوزستان كتاب دارند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان...یکی از دلایل عقب ماندن ,ما مردمان خاور میانه, را درست در کامنت ...تبریزی میتوان پیدا کرد ...چون هنوز ما, زندگی کردن در فضای باز دموکراسی را یاد نگرفتیم ایشان به جای کامنت دادن در باره ( موضوع) بحث که در باره زبان است را کنار گذاشته و با انتقاد کردن از سایت ایران گلوبال شروع به بحثی میکند که با موضوع مقاله خوب آقای حسین محمد زاده صدیق مغایرت دارد. کامنت ...تبریزی در باره نوع و سیستم دولتی را نشان میدهد که بشریت این سیستم را امتحان کرد و لی شکست خورد. ولی هنوز ایشان مردن ستاره سرخ را نمی خواهند بپذیرند..مردمانی که به زندگی کردن در زیر یک دیکتاتوری عادت دارند همیشه یک دید ( تونلی) دارند و همیشه به غیر از عقاید خود , عقاید و اکثر موضوعات دیگران را (( چرت و پلا )) حساب می کنند..

نوشته شده توسط: Anonymous

کلا وزن نداره متاسفانه. یعنی یک شاعر حتی نمیداند که وزن چیست؟ با زور قافیه های نچسب که نمی شود شعر گفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیزناشناس این غزل خانم هدایتی فقط قافیه دارد ردیف ندارد از ردیف در این غزلشان استفاده نکردند در زمینه ای که اطلاعات کافی ندارید صحیح نیست بی دلیل و نااگاهانه ایراد بگیرید

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جنك طلبان امريكايي و حاميان ايراني شان به دنبال حمله نظامي به ايرانند، ولي اوباما جلوي اين سناريو ايستاده است

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:در مورد شهید کسروی بگویم این بحث زبان اذری باستان فقط مورد ادعای ایشان بوده هیچ منبع علمی و تاریخ نگاری و زبان شناسی مستقلی زبانی به نام اذری باستان را یاد نکرده چون اصلا در زمان باستان اذربایجان نام این سرزمین نبوده که زبانی اذری داشته باشد زمان مادها نامش ماد بوده و نام هایی دیگر هم برقطعات دیگرش بوده مانند اورارتو و زاموزا و پارسوا و ... از زبان مادی بیشتر از چند کلمه پیدا نشده نمیتوان انرا زبان پارسی یا اذری باستان دانست زبان ترکی با گویش های مختلف هم از بعد از ورود اقوام مختلف ترک بر منطقه غالب گشته زبان ترکی خودش زبانی قدیمی وبزرگ است واز گروه زبان های آلتایی است انکار زبان ترکی در اذربایجان وماد بی فایده است ونباید زبان اذری انرا خواند زبان ترکی است حالا مردم با نزادهای مختلف درماد واذربایجان یا عیلام وخراسان انرا تکلم میکنند زبان اذری بی معناست زبان فارسی میانه هم

در اذربایجان رایج بوده وهست قبل ازرزیم پهلوی ها وتحمیل هم نمیشده وقتی تر ک ها قدرت داشتند درکنار ترکی رایج بوده در اناطولی هم رایج بوده ولی نمیشود گفت کسانی که فارسی در اذربایجان صحبت میکنند قوم پارس یعنی همان ایل پاسارگاد هستند که در عیلام یکجا نشین شد میشود گفت مردم ارین اذربایجان یا مردم بومی اذربایجان درکنار مردم ترک اذربایجان دراذربایجان مادی ارین داریم نه پارسوبومی های غیر ارین وغیر ترک ونیز عربان . زبان مردم همدان هم پارسی میانه با لهجه ای کتابی و رسمی است نمیشود گفت مردم همدان پارس هستند مادارین هستند وپارسی صحبت میکنند درکنار ترک های همدان که ترکی صحبت میکنند بنا براین ما دراذربایجان قوم پارس نداریم زبان فارسی داریم کتاب هایی که کسروی ویارانش درجشن یکم دیماه می سوزاندند کتاب های فارسی رمان وشعر بودند که همه به زبان فارسی نوشته شده بودند جمعی مغرض اتهام قران سوزی به کسروی زدند که ایشان با قدرت این اتهام را رد کردند گفتند ما مفایح الجنان را که اخوندهای ایرانی نوشتند شایسته سوزاندن میدانیم نه قران را که کتابی اسمانی واز ان مردی بزرگ است کسروی با رمان نویسی مخالف بودند وانرا باعث انحطاط اخلاقی مردمان می دانستند یارانش کتاب های رمانی را که خود قبلا نوشته بودند را میاوردند می سوزاندند کتاب اشعار حافظ سعدی خیام ایرج میرزا ومیرزاده عشقی را می سوزاندند بخاطر مسائل غیر اخلاقی و غیر خدایی که درانها بود هیچ کتاب ترکی نمیسوزاندند کتاب ها همه شعر و رمان فارسی بودند میرزا اقاخان کرمانی هم اشعار فارسی را بجز شاهنامه فردوسی مورد نکوهش قرار داده اند کسروی بخاطرتبلیغ همجنس بازی در اشعار فارسی عرفانی مثل سعدی ونیز دادن صفات نامربوط به خدا دراشعار حافظ و خیام انهارا مستوجب اتش میدانست اشعار ایرج میرزا را بخاطر تبلیغ همجنس بازی میسوزاند طبق تحقیقاتی که بعدا ادبا کردند بخصوص اقای شمیسا ونیز دیگر اساتید ادب که از نزدیک با ایشان برخورد داشتم دریافتند که اکثر اشعار عاشقانه که به فارسی در قرون وسطی توسط شاعران مرد سروده شده ممدوح پسر زیبا بوده نه زن و با استدلال های ادبی ثابت کردند این اشعار همجنسبازانه است حرفی که کسروی 50 سال قبل گفت ولی برخوردش خشن بود درین مورد کتاب شاهد بازی در ادبیات فارسی دکتر شمیسا را بخوانید .ما اگر رفتار وتاریخ ترک ها را نقد میکنیم نقد منش ترک هارا میکنیم ودشمنی با زبان ترکی نداریم امروز هم اگر خوبی از ترک ها ببینیم می ستاییم وانرا بزرگ میداریم واگر زشتی وپلشتی در رفتار انها بینیم بازهم میگوییم تا این رفتارها برطرف شود رفتارهای زشت ارین ها وبومی هاراهم نقد میکنیم ومنش و زشتی هایی که در تاریخ داشته اند و بی تمدنی ها و حشی گری ها از نقد پلشتی های اقوام نمی گذریم ولی از بزرگان ومتمدنین و فرهنگ سازان انها می اموزیم وانها را بزرگ میداریم ما هم از ترک ها منش های نیک اموخته ایم هم ستم ها دیده ایم همانطور که از دیگر اقوام بزرگانشان را هرگز فراموش نخواهیم کرد که برای ما تمدن وفرهنگ ومنش پاک اوردند .تا ایرانیت را نقد نکنیم نمیتوانیم به جایی برسیم اینکار با نقد تمام اقوام ایران تنها ممکن است.اینکه بیشتر ترک ها وارین ها وعرب ها و یهودیان مورد نقد ونکوهش قرار میگیرند بخاطراین است که در 2500 سال گذشته این اقوام صاحب قدرت وسلطه وثروت بوده اند وبومیان تحت ستم وسرکوب این اقوام بودند وقدرتی نداشتند که بخواهند ستمی بردیگران روا بدارند.هرچند امروز بومیان شیعه مذهب شده را که در حکومت باشند و برمردمان ستمی روابدارند وتوحشی داشته باشند باید با بیرحمی نقد کرد .به هرزبانی که تکلم کنند.هیچ زبانی درایران حق کاپیتولاسیون وحق توحش ندارد .
نوشته شده توسط: Anonymous

............. گفتی مهناز . آبروی همه شعرا را بردی .

نوشته شده توسط: Anonymous

گل سرخ و سفید و ارغوانی فراموشم نکن تا میتوانی. مهناز جون پیشنهاد می کنم یه سری به این نوع شعر ها هم بزنید!

نوشته شده توسط: Anonymous

لابد همه يادمان است كه وقتي كتابي را براي آماده شدن براي امتحان ميخوانديم بعضي افراد زير مطالب مهم از نظر خودشان خط ميكشيدند تا روي انها بيشتر تاكيد كنند چون سوالات از ان قسمتها خواهد آمد! تا جايي كه من يادم است اين چنين افراد حتي از حد متوسط درسي هم پايين تر بودند،شما در اين مطلب هم زير كلمات و جملات خط كشيدن ،با حروف بزرگ نوشتن،رنگ ديگر به كار بودن در حد افراط روبرو هستيد و اگر خواننده تنها با اين علايم هم بخواهد مهمترين كلمه يا جمله تاكيدي اين مطلب را انتخاب كند دچار تعارض ميشود و اگر آشفتگي و گسستگي موضوعات اين مطلب را به ان اضافه كنيم وا مصيبتا ميشود . اگر دوستاني اينجا هستند كه توانايي خواندن و جمع بندي خلاصه وار و ساده اين مطلب را دارند لطف اين كار را بكنند تا ما بتوانيم در تاييد يا رد نظرات و ديدگاه هاي اين مطلب تصميم بگيريم.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بخشی از تمامیت ارضی خواهان در رسانه ها اعلام کردند درصورت حمله نظامی به ایران در کنار جمهوری اسلامی خواهند ایستاد. همه ما این اخبار را دیدیم و خواندیم .اکنون عده ای از دوستاران زبان و فرهنگ مادری در داخل ایران و به اجبار زیر پرچم حکومت - درانتشار فرهنگ زبان مادری خود و نظریاتشان میکوشند . در دانشگاهها تدریس میکنند.حتی مسلمان شیعه هستند. با سیاست کشور داری نادرست حکومت هم به خاطر پیش برد کار فرهنگی نمیخواهند مشکلی داشته باشند. خوب دوستان عزیز مشکل شما چیست؟ چرا تحمل نظریات مخالف « تئوری زبان آذری کسروی» را ندارید.50 سال دیگران تحمل کرده اند نظرات شما را.حالا تحمل یک مقاله را ندارید؟ بجای پرداختن به خود نویسنده بکوشید مطلب اورا با استدلال رد کنید.تا کی میخواهید با این سخنانتان نقش خاله خرسه را بازی کنید؟ دوست دارید ایران یوگسلاوی بشود؟ خوب فکر کنید. تا فرصت هست. راه حل غیر خطی ارائه دهید

نوشته شده توسط: Anonymous

پیشنهاد می کنم کاملا از نو ادیت کنید کلا قافیه و ردیف بیقواره ای رعایت شده

چه شب هایی سفر کردم به دنیای تخیل تو بوسیدی مرا حتی به من هم سکس دادین
چه شب هایی قدم هایت شمردم توی قلبم تو می گفتی قدم هایت به قلبش پا نذارین

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزی گرامی، چنانکه به درستی نوشته اید، نوشته بالا " پان نامه " ای بیش نیست که تلاش کرده خود را " علمی" جا بزند. ولی ادعا و استدلال های آن بیشتر سبب خنده است تا پیگیری علمی. ضمناً نویسنده فوق نیازی به نوشتن توبه نامه ندارد، زیرا همین حالا هم از نور چشمی های وزارت ارشاد جمهوری اسلامی است و اگر گشتی در اینترنت بزنید خواهید دید "استاد" مرتباً در مراسم رسمی دولتی در دانشگاه های ایران دعوت شده، به ایراد سخنرانی های "علمی" می پردازند! اما در باره عدم انتشار چنین نوشتار هایی با شما همساز نیستم. زیرا بیشینه خوانندگان سایت های سیاسی چون ایران گلوبال را روشنفکران دانش آموخته تشکیل می دهند، که بخوبی کاستی های استدلال های مضحک چنین نوشتار هایی را در می یابند و از این راه با راه و روش فریبکاران نژاد گرا بهتر آشنا می شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض معذرت خدمت آقای شاملی ، متاسفانه جامعه فارس و پان ایرانیسم به قدری در خود فرورفته و گرفتار اندیشه های فاشیسم می باشد که به هیچ عنوان امیدی به اصلاح آن نیست . من شخصاً تلاش جنابعالی برای روشن گری و جواب منطقی به مقالاتی که در فضای اینترنتی انجام می دهید تقدیر می کنم اما متاسفانه مفید فایده نمیدانم زیرا تربیت نا اهل را چون گیردکان (گردو) بر گنبد است. خیلی وقت است که ما آزربایجانی ها به این نتیجه رسیده ایم که آزربایجان جنوبی ایران نیست . لذا بایستی توان خود را به تبیین و استحکام تئوری ملی و مسائل روز آزربایجان جنوبی صرف کنیم . به عنوان مثال این روزها سالگرد جنگ نقده و فجایعی است که حزب دمکرات کردستان در آزربایجان ایجاد نمود.

به عنوان یک دوست پیشنهاد می کنم وقت و اندیشه خود را مصروف آزربایجان بکنید زیراهمانطور که کامنت های این مطلب هم نشانگر آن است جامعه فارس اسیر دیکتاتوری و فاشیسم است و امکان اصلاح وجود ندارد.با سپاس از حوصله و صد البته با احترام به زحمات و اندیشه انسانیتان
نوشته شده توسط: Anonymous

بنی طر ف آیا میدونی که اینگلیسی تو انگلستان است، فرا نسو ی در فرا نسه ، مشهد ی تو مشهد ، اصفهانی در اصفهان ، عر ب هم کجا ! تو عر بستان است چرا می خو ا هی عو ا م فر یبی می کنی . من خودم آذری هستم .ترک و عرب مها جمین هستند . اگر تو جا معه ایران عز یز حل شدی که خوب ؟ شما ترک ها و عرب ها مها جمین ما سا کنین ایران هستیم این رو با ید دانسته باشی . نون و آب این خاک رو خوردی حالا فیلت یاده هندوستان کرده .راه بازه جاده هم دراز . ما تو ایران عز یز عر ب نداریم عر ب ز با ن داریم اما چی ! عرب نداریم . عرب تو عربستان است . اگر نمیدونی بدون .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ایران یوگسلاوی خاورمیانه؟ پاسخ مسئله اینست که « نه، ایران یوگسلاوی نمیشود». اگر « پتانسیل موجود جامعه به درستی به کار گرفته شود». چه مقدار امکان هست که این پتانسیل به کار گرفته شود؟ امکان زیاد است. و امکان استفاده نشدن کم. از این رو میشود گفت : ایران عمدتاً یوگسلاوی نخواهد شد. اما عوامل غیر عمده بعید نیست که این خطر را پیش بیاورند. احتمال کمی هست و خطر منفی نیست. علت یوگسلاوی نشدن ایران تفاوت زیاد جامعه ایران با همه کشورهای یاد شده در مقاله است. جامعه ایران از نظر سطح پیشرفت سیاسی و فرهنگی شبیه هیچکدام از جوامع یاد شده نیست. در این جوامع، یک یا دو مشکل عمده بودند؛ عنصر «ملی»، یا ملی و دموکراسی. با این دو نیرو تغییر جواب مثبت نمیدهد. همچنان که در کشورهای یاد شده نداده است. در ایران سه مشکل عمده است: دموکراسی-ملی- عدالت اجتماعی.

و سطح این عناصر هم تفاوت زیادی با کشورهای دیگر دارند. از اینرو نیز ایران برای رسیدن به جواب مثبت و یوگسلاوی نشدن موقعیت بهتری دارد. هدف حمایت غولهای جهانی «چلبی سازی» از خارج یا در داخل است. و در حالت دیگر ایجاد دیکتاتوریهای ملی در سیستم سرمایه داری وابسته. ایران آن موقعیت را دارد که به این کجراهه ها نیافتد. چیزی که در مقاله توجه نشده «شرایط خاص» ایران است. با این پارامتر تحلیل میتوانست به کلی تغییر یابد. اما با اینهمه نویسنده در نشان دادن خطر و راه حل-درست پیش رفته است.
نوشته شده توسط: Anonymous

این گزارش مربوط به شهریور دو سال پیش است . و آن دو نفر زندانی سیاسی ترکیه ای در واقع دو نفر تروریست وابسته به حزب کارگران کردستان هستند. بقیه موارد هم در کلیت درست هستند. فقط شرایط بدتر شده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم صلواتی گرامی، ارجاع من به نوشتار " آذری یا زبان باستان آذربایجان" بود نه به تمامی آراء، سخنان و کردار های زنده یاد کسروی، اعم از شخصی و دینی و فلسفی و هنری و.... سخن بر سر یک نوشتار پژوهشی است، نه کاوش در امور شخصی و نقاط قوت و کاستی شخص پژوهشگر. زمانی که از نظریه تکامل داروین سخن می گوییم شما سراغ کتاب " منشأ انواع" او می روید یا می روید ببینید چارلز داروین درباره موسیقی یا ادبیات چه گفته یا مثلاً با همسر و فرزندانش چگونه رفتار می کرده؟! مسلماً زنده یاد کسروی امام معصوم نبوده و در اندیشه ها و سخنان خود مانند هر انسان دیگری اشتباه هم داشته. اما اینجا گفتگو بر سر کسروی پژوهشگر تاریخ و زبانشناسی است نه کسروی شعرشناس و هنرشناس و رهبر سیاسی و پیغمبر و... شما در نخستین برخورد با دیدگاه های زنده یاد کسروی از همه جا رفته اید سراغ ماجرای کتاب سوزان که هیچ ربطی با آثار علمی او ندارد.

این لغزشی بود که آن زنده یاد با نیت پاکسازی اخلاقی جامعه مرتکب شد و البته اشتباه بود. اما این از ارزش نوشته ها و پژوهش های او چیزی کم نمی کند.
نوشته شده توسط: لاله موذن

بله ممنون از شما از ارسال لینک، براساس این لینک مرکز ملی هواشناسی و زلزله شناسی (NCMS) امارات متحده عربی اعلام کرده است :"این فقط یک شایعه است. زلزله قابل پیش بینی نیست."

نوشته شده توسط: Anonymous

photoshope :|
linke aslio bezarin age mardin ;)

نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید لینک مربوطه در مورد آقای صدیق و رابطه ایشان با "امام خمینی" را فراموش کردم:
http://www.duzgun.ir/akhbar/emam.php
البته اگر یک دکتر حسین محمد زاده صدیق دیگر با نام هنری (دوزگون) وجود داشته باشد که به ایشان ربطی نداشته باشد، همینجا از ایشان معذرت می خواهم. همانطور که می بینید ایشان نیازی به خوردن دو تا سیلی ندارد و بقول خراسانیها «بی دنگ می دنگد»!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کاوه مهرآئین! من گفتم و تکرار می کنم: تیپ شما را می شناسم. تا زمانی که یکی با شما همراه است. خوب است، اگرچه صد پرونده کثیف هم داشته باشد. و اگر کسی همراهتان نباشد فی الفور پرونده ای برایش درست می کنید. هم از جنابعالی و هم از دکتر احمدی عذر می خواهم: این ارثیه را از حزبتان به ارٍ برده اید. هر وقت لازم شد، کاشانی و شیخ فضل الله مرتجع بود و هر وقت لازم افتاد انقلابی. الان جنابعالی هم بنشینید سرجایتان. امثال دکتر احمدی حتی اگر خط غلط هم بردارند، انسانهای خوبی اند. بعضی ها اگر خط درست هم اتخاذ کنند، آدمهای مزخرفی هستند. بروید جلوی در خودتان بازی کنید. حالی شد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزی گرامی، با سلام ودرود
خوشحالم که بالاخره کس دیگری هم از همین زاویه به سیاست ایرانگلوبال نگاه و آنرا نقد کرد. من بارها و بارها نوشته ام که سایت ایران گلوبال هر روز بیشتر شبیه مجلات زرد می شود، مجلاتی که در آنها مطالبی از آخرین رسوائی مالی فلان سیاستمدار گرفته تا بالا رفتن مالیات و راههای لذت بیشتر از رابطه جنسی پیدا می شود. همچنین گفته ام و باز هم تکرار می کنم که این سیاست اگرچه تعداد خوانندگان را بیشتر می کند، ولی سطح سایت را پائین می آورد، که البته گردانندگان سایت گوش شنوایی برای انی حرفها ندارند و همانطور که در کامنت بالا می خوانید، توجیهاتی میکنند که از خواندنش بر سر هر انسان عاقلی چغندر سبز می شود.
ولی تا جایی که به آقای صدیق مربوط می شود، ایاشن هیچ احتیاجی نیست که دوتا سیلی بخورند تا از هواداران جمهوری اسلامی بشوند. در سایت زیر می توانید ترجمه اشعار خمینی را بدست ایشان

بخوانید و از نظرات مشعشع ایشان در باره "امام خمینی" مطلع بشوید. جریانات قومگرا و تجزیه طلب همیشه مورد عنایت ویژه جمهوری اسلامی بوده اند و از خوان یغمای آخوندهای جنایتکار بهره ها برده اند، همانطور که تیم "تیراختور" هم با سرمایه های بی حساب سپاه پاسداران حمایت مالی می شود تا مشتی نژادپرست به استادیوم بروند و با آزادی کامل اعلام کنند "آذربایجا ایران نیست" راستی کسی خبر دارد چه بر سر آن افراد آمده است؟ آیا می شود باور کرد در کشوری که ستار بهشتی (تصادفا فارس) برای نوشتن در وبلاگی که ده بیست نفر بیشتر خواننده اش نبودند کشته می شود، وزارت اطلاعات در برابر کسانی که رسما دم از جدائی یک بخش از کشور می زنند، اینطور سکوت کند؟ آیا اینها نشانه ای از این نیست که همه پاهای این هشت پای نفرت انگیز به یک سر ختم می شوند؟
من پیشتر هم نوشته ام، دوستان مسئول در ایران گلوبال با این سیاستشان دارند آگاهانه به نفرت قومی و نژادپرستی دامن می زنند و هیزم کش کشتارهای آینده می شوند. آزادی بیان در این بین یک بهانه خنده دار است و نشان از بی مسئولیتی این افراد دارد. در آزادترین کشورهای جهان هم ادبیات نفرت و نژادپرستانه مشمول آزادی بیان نمی شوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه شما که زلزله 10 ریشتری حتی از لحاظ تئوری هم احتمال وقوع نداره ... چون حداکثر انرژی آزاد شده می تونه معادل شتاب گرانش زمین و در حدود 9.8 از لحاظ تئوری باشه ... که در واقعیت این رقم بسیار پایین تره

نوشته شده توسط: Anonymous

PAS AZ MODATHA NEVESHTE DELSOZANE AZ MOHEMTARIN MOZOE IRAN RA KHANDAM OMIDVARAM EN MOZO VA DARYAE KHAZAR KE AN HAM BESEYAR MOHEM MIBASHAD BISHTAR NEVESHTE VA KHANDE SHAVAD

نوشته شده توسط: Anonymous

انسان که شرفش را زیر پا نهاد؛ سیاه نمایی و پرت و پلا نویسی در حق دیگران برایش بسیار آسان خواهد نمود../ امروز "سعید متین پور" نمونه بارز و زنده کسی است که صرفا به جهت دفاع از زبان و فرهنگ تورکی آذربایجانی و بزرگداشت آن 8 سال از عمر خود را در زندان قرون وسطائی رژیم منفور جمهوری اسلامی تحت بدترین شرایط می گذراند و برخلاف برخی مدعیان دروغین و دو آتشه مدافع حقوق زحمتکشان توبه نیز نکرده است! بدون شک می توان اسامی صدها تن دیگر را که گرفتار خسارتهای جانی؛ شکنجه و زندان شده اند را به این لیست اضافه نمود. هفته نامه دیلمانج؛ امید زنجان و صدها نشریه دانشجوئی و غیر دانشجوئی دیگر که در همین راستا فعالیت می نمودند بسته شدند و مسئولانشان مورد محاکمه قرار گرفتند و. طبیعتا کسانی که ایران را صرفا فارسی می خواهند و آسیمیله شدن سایر ملل در ایران برایشان پشیزی ارزش ندارد چنین نوشته ها و فعالیت هایی را پرت و پلا

تلقی خواهند نمود! جالب است امثال ستاره نشان-ها هیچگاه به تاسیس فرهنگستان زبان و ادب پارسی و یا فعالیت ها در جهت جعل و تحریف تاریخ و زبان تورکان به عنوان پان فارس نگاه ننموده و اعتراض نخواهد نمود؛ چه به نوعی در جهت خواست های درونی آنان خواهد بود./ از حیث مبارزه برای احقاق حقوق و برچیدن نظام استبدادی و راسیستی اسلامی-آریایی نیز؛ کسی چشم خود را به سایتی خاص یا به مهملات فسیل فکرانی که هنور با نوستالژی دوران جنگ سرد زندگی می نمایند و به طور جد نیاز به روان درمانی دارند ندوخته است. لذا اینها در روند مبارزه برای برچیدن این رژیم تاثیر چندانی نخواهد داشت چه تاکنون نیز نداشته اند. باید پرسید آن مبارزان یا سیاسیون اصیل و جدی چه کسانی هستند و اگر وقعا اینچنین تاثیرگذار بوده اند تاکنون چه گلی بر سر ملل ایران زده اند که امرور چنین طلبکار و پر مدعایند؟ در اصل با نگرشی جزئی بر سطح فکر و رفتار آن نسل ستاره-نشان به آسانی می توان رمز اصلی تثبیت و ماندگاری رژیم جمهوری اسلامی پی برد. اینان هیچ تفاوت ماهوی با جمهوری نفرت اسلامی ایران ندارند و ای بسیار اگر در موضع قدرت قرار بگیرند فاشیست تر و راسیست تر از آنان شوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله بسیار زیبا و نگاه بسیار دقیقی نسبت به فردایی شاید نه چندان دور است. بایستی تیزبینی نویسنده مقاله آقای اویسی را ستود. کاستی هایی از آن نوع که آقای محامی مطرح میکنند در بطن نوشته میتوان یافت. اما سمت تحلیل چشم انداز سیاسی ایران در این نوشته بسیار واقعبینانه است.