Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

رهگذر
نوشته شده توسط: Anonymous

علی رغم اینکه گاها با این موضوعات ورفتار انها ما هم قاطی
میشویم.ولی این جو وفضای مسموم را در نظر داشته وانتقادهم داشته ام لیکن این حضرات گویا خودرا از مشاهیر بزرگ میدانند وگوش کسی بدهکار نیست.اما یک نکته را در نظر داشته باشید اینها کلا ده نفر بیشتر نیستند ونماینده خودشان هم بزور هستند ودرواقع دارند.باخودشان سروکله میزنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا باید هرچیزی رو به خودمون بگیریم وبزرگش کنیم این منظورش یک نفره نه جمع که اون یک نفرهم عشقشه همه جا خوب وبد داریم چه فارس چه ترک .چه کرد وچه غیره نباید همه رو به یک چشم دید دیگه از هندیا که بدتر نیستیم که هفتادو دوملتن ولی همه باهم زندگی میکنن ولی ما ایرانیا یک قوم هستیم ولی همش درگیر حاشیه هستیم از همه کاه کوه میسازیم وهمش توهین میکنیم

درمورد جناب آقای هاشم خواستار
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده بااینکه هرگزعضویاهوادارهیچ شخص یاحزب یاگروه یاسازمان سیاسی نبوده ونیستم ولی باتوجه به مواضع اخیراین سایت درمورد جناب آقای هاشم خواستارو سازمان مجاهدین خلق ایران هیچ شکی ندارم که این سایت سرسپرده ودرخدمت اهداف کثیف حکومت آخوندی ج.ا. می باشد.

نوشته شده توسط: تبریزی

روایتی از مقاومت انسان های عاشق و حقارت جنایتکاران مسلط بر ایران! - نوشته: منصوره بهکیش

http://www.mpliran.net/2019/07/blog-post_24.html

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نام الاهه کودکان
Nin-ḫursanga
----------------
ḫ/x/خ
در ترکی خ( x) به صورت ها( h ) نیز تلفظ میشود. در برخی لهجه ها یا خانواده زبانهای ترکی.
xor/xur/xır
اسم دخترانه :خور-سانا Xor-sana\ Xur-sanaخور سنه Xor-sənə\خئر سنهXır-sənə ؛ در ترکی آذربایجان:

در فرهنگ سومری، الهه کودکان :خانم(نین) خور-سان-گا: Nin-ḫursanga/ Nin-ḫursaĝa
گفته شده. این اسم را به شکلهای دیگر هم گفته اند:
Ninḫursanga/Ninmaḫ, Nintu/ninki
مادر همه کودکان\ الاهه ی کودکان
-nin برابر nım- در xa-nım است.تبدیل شدن n به m یا برعکس قانونمند می باشد.

معنی لغوی آن ظاهراً به"دشتی که سنگ و کوه دارد" اشاره میکند.
در ترکی آذربایجان، در مناطقی،
نام خورسانا Xur-sana\ Xor-sana\،خور سنهXor\Xu-sənə ،خئر سنهXır-sənə
برای دختران رایج است.و به مادرانی که این اسم را دارند" آنا\ننه خورسانا\ننه خئر/خور سنه گفته می شود.

به نظر می رسد ریشه این اسم خورسانا\ خئرسنه، خور سنه، ḫursanga \ xursanga همان کلمه سومری، نام الاهه کودکان، است. یا می تواند باشد.
دیدگاه دیگر:
نظر دیگری مطرح میکند که:
خور-سانا Xur-sana\ خور سنه Xor-sənə\خئر سنهXır-sənə تلفظ ترکی واژه عربی " خیرالنساء" به معنی " بهترین زن" است.
نام Xey-rən-sə با خیرالنساء عربی شباهت زیادی دارد و همینطور با :
خور-سانا Xur-sana\ خور سنه Xor-sənə\خئر سنهXır-sənə
در شناسنامه ها نیز " خیرالنساء" قید میکنند.
و گویا تلفظ Xey-rən-sə در گویش های مختلف به صورت Xur-sana\ خور سنه Xor-sənə\خئر سنهXır-sənə در آمده است.
Xey-rən-sə با خیرالنساء می تواند یکی باشد ولی Xır-sənə/Xır-sana با آنها یکی نیست ، با توجه به نکات زیر:

به نظر میرسد کلمه سومری و کلمه عربی، در زبان ترکی ( شفاهی و گویشها) به هم آمیخته شده اند.
و خطای رایجی پدید آمده است.
احتمالاً املاء و کلمه درست و ریشه نام مورد بحث " خورساناXur-sana» ، همان واژه ی سومری ست.
به معنی "دامنه کوه و دشتی که شن و قلوه سنگ دارد".
نگارش درست اسم نیز (Xur-sana / Xır-sənə (sanaاست. و نه Xor-sana

این معنی با این باور کهن که " زن به دنیا آورنده کودکان است، همانطور که دشت و صحرا و کوه به دنیا آورنده گیاهان می باشد، و دشت و کوه حتی میتواند انسان را هم بزاید و به وجود آورد"، مطابقت دارد. در داستان گیلگمیش نیز " ان-کی-دو En-ki-du" دوست گیلگمیش از دشت و زمین بر می خیزد و زاده میشود.
یعنی " دشت و صحرا مادر انسان می نماید". از اینرو ḫursanga ، دشتی که سنگلاخی ست و دارای کوه و تپه و دامنه، به عنوان مادر و الاهه کودکان خوانده شده، طبیعی به نظر میرسد.
معنی این اسم( ان-کی-دو En-ki-du ) نیز ، " آقایی که از زمین در آمده " می باشد. شاید بهتر است بگوییم " خاکزاد" . معانی دیگر برای این نام درست نیستند:

[توضیح معنی " ان-کی-دو En-ki-du"
en بن en-li به معنی böyük اینجا منطور ağa
و ki بن qi-r به معنی جا و مکان yer است.
q ، شکل جدید همان k در ترکی قدیم می باشد؛
ki در ترکی به معنی جا yer استعمال شده.
ki همان ki مصطلح در ترکی ست که غالباً با "که " ی فارسی اشتباه گرفته میشود.
و در اصل به معنی " جا مکان و yer است.
du بن فعلهای زیادی ست مانند (du/ -gəl(get که معنی آمدن و شدن و رفتن دارد، و برابرِ بن do ( شدن ol) در do-ğul ( زاده شو) است.در واقع این اسم از سه بن که در ترکی رایج اند و قدیمی می باشند، درست شده است. با توجه به این سه بن، معنی اسم همان است که در بالا قید شد. در ترکی میتوان آنرا
yerdən doğulan(gelən/çıxan) ağa
معنی کرد ]
---
در برخی مسایل لازم است " انتخاب" کرد. چون راه دیگر ی برای تشخیص باقی نمی ماند. معمولاً سه حالت پیش میاید" این، آن، هر دو".
در مورد نام الهه کودکان( یا خورسانا) و خیرالنساء" میتوان گفت احتمالاً در هم آمیختگی رخداده است.
در ادامه ریشه سومری xır-sənə=xır-sana =ḫursanga را نشان میدهیم.
ادامه دارد.
شعار های انقلابی...
نوشته شده توسط: lachin

ســــلام دوســـلار....
یادش بخیر.. زمان انقلاب که در تبریز مردم با مشت های گره کرده فریاد میکشیدند...
ســــو ایستــــروخ....آب میخواهیم
بـــــرق ایستــــروخ.....برق میخواهیم
دورد ایــــللیخ شــــاه ایستــــروخ.... شاه چهار ساله میخواهیم.....

نوشته شده توسط: تبریزی

پرسش: (..... کدام کاربر نوشت که برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است؟ از ستاره سرخ خواهش می شود منبع این بی حرمتی را برایمان ارسال بدارند! .....)

پاسخ: من نگفتم که این شعار را کاربران تارنمای ایران گلوبال نوشته اند! این شعاری است که دسته های اراذل و اوباشی که رژیم ولایت فقیه پس از انتحار اسلامی در شهرها به راه می انداخت سر می دادند و شعارهای دیگری نیز می دادند مانند: (تا چپ کفن نشود، این وطن، وطن نشود!) و یا (داس، چکش ستاره، دیگر اثر نداره) و یا (حزب ما حزب خدا، رهبر ما روح خدا، حزب شما حزب مچل، رهبرتان لنین کچل!) و یا (شعار هر فدایی، کاه، یونجه، گدایی!) و .....

در این باره به این لینک نگاه کنید

http://iranglobal.info/node/54341

زوال جامعه روشن فکری
نوشته شده توسط: Anonymous

خواندن نظرات گروه روشنفکران مدعی در این تارنما بیشتر باعث شرمنده گی است تا دلیلی برای پویابودن نظرات واندیشه این مدعیان .
در این نظرات نشان داده میشود که این گروه اساسن رسالتی جز تخریب وعقده گشایی وایجاد جنگ فرقه ای ونژادی ندارد .
با اطمینان باید گفت که نقش یک اخوند یک کشیش ویک خاخام به مراتب سازنده تر از این افراد است .انها با تمام عیب‌ها مردم را از هر گروه دعوت به ارامش و راه حق میکنند در حالیکه این گروه پیامی جز ایجاد جنگ ونفرت وجدایی وجداسری و جنگ نژادی و کاوش وبدگویی در احوال گذشتگان ندارند .باید اعتراف کرد که این گروه از نظر فکری از اخوند عقب افتاده است و پیامی نوین سخنی نو ودعوتی امید بخش برای جامعه خود ندارند..و در این میان زندگی مردمانی بی پناه وبی سازمان تباه میشود.

کدام کاربر نوشت که برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است! ...
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار..
از ستاره سرخ خواهش میشود منبع این بی حرمتی ..
((برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است! برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است!)) برایمان ارسال بدارند. مشتاقانه منتطریم....

نوشته شده توسط: تبریزی

برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است! برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است! برو گم شو کمونیست، راه ما راه علی است! .....

این هم راه علی!

هنگامی که تنها در خیابان های تهران هزاران تن انسان گرسنه کارتن خوابی می کنند کسانی که در سایه خصوصی سازی های ایران بر باد ده رژیم دوزخی ولایت فقیه میلیاردها از پول مردم ندار و گرسنه ایران دزدیده اند دارند برای خودشان کاخ هائی می سازند که سعدآباد و نیاوران در برابر آن کاخ ها آلونک هم نیستند!

نوشته شده توسط: تبریزی

بدون پاسخ دادن به سخنان من از این شاخه به آن شاخه پریدن برابر با چیست؟ همگان می توانند داوری کنند!

من به این سخنان که: (..... رضاقلدر با نام گذاشتن ملوک الطوایفی بر مناطق خودمختار رهبران ملت های غیر فارس را قلع و قمع کرد و اموال و زمین های آنها را به نفع خود مصادره کرده و زبان شیرین سره شده فارسی را به همه ملت ها تحمیل نمود و بدین وسیله امکان حق تعیین سرنوشت را برای ملت های ساکن ایران را از بین برد! .....) پاسخ های روشنی دادم.

کسی که آن سخنان را گفته بود پاسخ های مرا رها کرده و این بار می گوید: (..... در مورد رضاقلدر از خودتان نپرسیده اید که چه کسی او را انتخاب کرده بود؟ اگر ریگی در کفشتان نیست به این سؤال هم جواب بدهید، چگونه رضاقلدر به قدرت رسید؟ آیا با رأی مردم و یا با کودتا؟ قطعا شما جوابی ندارید! مثل همیشه فرار را بر قرار ترجیح خواهید داد! .....)

پاسخ این است که .....

..... رضاشاه که هم خودش ترک بود و هم مادرش نوش آفرین آیرملو ترک بود و هم پدرش عباسعلی داداش بیگ ترک بود و هم همسرش تاج الملوک آیرملو ترک بود و هم پدرزنش تیمورتاش آیرملو ترک بود و دشمن کمونیست ها نیز بود در آغاز کودتائی کرد و کاره ای شد، سپس چون دست به بهسازی هائی زد در میان مردم هوادارانی یافت، سپس خواست مانند آتاترک در ایران رژیمی جمهوری برپا کند، آخوندهای خشک مغز و کله گچی و نفهمی مانند سیدحسن مدرس گفتند که جمهوریت خلاف شرع است! رضاخان با جمهوریت می خواهد مانند آتاترک دین را از میان ببرد و مردم را بی دین کند و ...... رضاشاه نیز ناچار شد با رأی هوادارانش در مجلس شورای ملی پادشاهی قاجار را از میان ببرد و با رأی مجلس شورای ملی خودش شاه شود!

(..... قطعا شما جوابی ندارید! مثل همیشه فرار را بر قرار ترجیح خواهید داد! .....) همچنان که همگان می بینند من پاسخ دادم! البته روشن نیست که این "همیشه" از کجا می آید؟

اما پرسش من چیست؟ پرسش من این است که: (..... اکنون که رضاشاه مرده است و رژیم پهلوی نابود شده است چه باید کرد؟ آیا در زمان کنونی و در زمان اینترنت و ماهواره ایران باید با روش ممالک محروسه قاجار گردانده شود؟ و آیا دیوارکشی میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این دیوارکشی ها و رسیدن به سیستم ممالک محروسه قاجار برابر است با دست یافتن به یک رژیم فدرال - دموکرات مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و چین و فیلیپین و مکزیک و .....؟)

پاسخ من چیست؟ یکی می گوید کمونیسم بد است و آن دیگری می گوید رضاشاه بد است! اکنون همگان می توانند داوری کنند که چه کسی جوابی ندارد! و چه کسی فرار را بر قرار ترجیح می دهد!
نوشته شده توسط: Anonymous

فکر میکنم کاملا مشخص است که این شما هستسد که در حال
تخریب میباشید اما نه ان تخریب که منطقی باشد بلکه با همان
پولی.است که نسبت میدهید .من پاسخ دادم وپاسخم چندان
درست هست که ادامه ندهید ولی خوب هدف نمیگزارد قانع شوید .اقای محترم.این کجایش منطقی است که ما بشینیم و
مدام بهانه بیاوریم وهرکس که کاری نکرده انرا محکوم کنیم
اگر جائی نرفته بگیم چرا نرفتی خائن .اگر رفت بگیم چرا رفتی خائن این کارها.یعنی تخریب یعنی سمپاشی ـچرا که خیلیها
هستند که محکوم نکرده اند.پس چرا انهارا ذکر نمیکنی؟
جالب است امپریالیستها محکوم کرده اند یعنی کسانی که خود
زیر بنای این ظلم را گذاشته اند .شما حالتان خوب نیست
بهتر است به فکر دکتر باشید.

اکنون که مارکس ولنین مرده است...
نوشته شده توسط: Anonymous

قطعا کسانی که ذهنشان روی.این مردگان (مرده جسمی نه مرده
فکرودانش)متمرکز نموده اند وانتقاد میکنند شما بگوئید مسخره
درمی اورند .چیزی برای گفتن ندارن.واقای تبریزی خوب پاسخشان داده است..اما جناب تبریزی زیاد.سخت نگیر کمی بگو حق با شماست.چه میشود ؟بیش از سه هزار سال است شاه
هان.ظلم وغارت کرده اند وامروز هم ادامه دارد واسمها عوض
شده وجایش شده دولت رئیس جمهور و رهبر و... این وسط
تفکر چپ امد وانها متوجه یک مزاحم جدی شدند وبهر.حال کار
خودرا د2.انها تجربه حیله گری ودسیسه وحتی برادر وپدر کشی برای تاج وتخت داشتند .وکار خودرا کردند وهنوز ادامه
دارد .کمی این وسط باید درنگی میشد ولی نمیخواهند ونمیپرسند ان معجزه.وامداد غیبی بعد از فروپاشی چه شد وشما سخت نگیرید مگرچه شده است ؟ اگر همه.دنیا را نگاه کنید یک کشور درست ومبرا از بیعدالتی. پیدا نمیشود حتی کشور هائی که مثلا مترقی هستند در موارد جدی ومهم ا

اشگال دارند خوب حالا خود این موضوع عدالت نیست؟وقتی
همه در فقر وفلاکت هستند وقتی امنیت ندارند یا مجبور به
مهاجرت وعواقب ان هستند این یکسانی خودش عدالت میباشد
اصلا تفکر انها همین است واین دقت انها ست ولی شما کمی فکر نمیکنید.این اقایان را نگاه کن اصلا خودشان را اذیت نمیکنند ونمیگویند امریکا چه کرد یانکرد یا چرا هروقت دلش خواست به این یا ان کشور حمله میکند.یا چه بلائئ سر ویتنام.
اورد.ولی شما مرتب راجب هر چیزی حرف میزنید کمی کوتاه
امدن انقدر سخت نیست .
نظر
نوشته شده توسط: Anonymous

برای پان ایرانیستها و ایرانگراهای پر مدعا شاید خواندن این گزارش خبر گزاری فرانسە بد نباشد
مهاجرت برای غذا:

خبرگزاری فرانسه در گزارشی به حرکت کارگران ایرانی به سمت کردستان عراق پرداخته است:

یک خودرو در شهر اربیل مرکز کردستان عراق توقف می‌کند و بیش از ۶ کارگر ایرانی به سمتش هجوم می‌برند.
بیشتر این افراد ایرانی‌هایی هستند که احتمالا در کارگاه‌های "ساخت‌و ساز" منطقه کردنشین عراق مشغول خواهند شد تا شرایط اقتصادی خود را بهبود بخشند.

بیشترشان کلاه‌های لبه‌دار بر سر دارند و کیف‌های پارچه‌ای را به دور کمر بسته‌اند. آنها در بخش‌های صنعتی اربیل منتظر افرادی هستند که با خودرو به این منطقه آمده و کارگران را به کارگاه‌های ساختمانی ببرند.

رستم ٣۱ ساله یک کارگر از ارومیه ایران در این باره گفت: با حقوق یک روز خود در ایران تنها قادر به خرید یک مرغ هستم و


رضا کارگر دیگری که در اربیل فعالیت می کند در این باره گفت: دستمزد روزانه هر کارگر در اربیل بین ۲۵ تا ٣۰ هزار دینار عراقی (معادل حدود ۲۵ دلار ) و حدود ٣ برابر دستمزد آنها در ایران است.
وی افزود: این مقدار درآمد خوبی است.
رستم نیز در این خصوص گفت: اقتصاد ایران بسیار غیرقابل پیش‌بینی است.

اکثر کارگران ایرانی با ویزای یک ماهه توریستی از مرزهای ایران خارج شده و وارد کردستان عراق می‌شوند.
کارگران ایرانی پس از ۲٨ روز برای استراحت به خانه بازمی‌گردند... پس از یک هفته استراحت این چرخه همچنان تکرار می‌شود.

این میزان کفاف خانواده‌ام را نمی‌دهد.
اکثر کارگران ایرانی با ویزای یک ماهه توریستی از مرزهای ایران خارج شده و وارد کردستان عراق می‌شوند.
کارگران ایرانی پس از ۲٨ روز برای استراحت به خانه بازمی‌گردند... پس از یک هفته استراحت این چرخه همچنان تکرار می‌شود.

در جنوب یکی از اتوبان‌های شلوغ اربیل یک تاجرعراقی- کُرد، ساختمان‌‌هایش را به مسافرخانه‌های ارزان تبدیل کرده تا اقامتگاه مناسبی برای کارگران ایرانی باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی از نق زدن پان ترک ها هراس نداشته باشید و سیستم امتیازدهی مثبت و منفی را اضافه کنید که هر کس وقت کامنت نوشتن مثل برخی برادران را ندارد امتیاز بدهد. آقای تبریزی ممنون از کامنت ها و نوشته های آموزنده . متاسفانه در جمهوری اسلامی همه چیز وارونه است وقت زیاد برای پاسخ گویی به افرادی که عمدا سفسطه میکنند و ایران را عیران مینویسند مثل این است که شما بخواهید افراد بیسواد را مثل ناصر پورپیرار که یونس شاملی تجزیه طلب او را تاریخدان بزرگ فارس میداند قانع کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزی جان بگو آقا محمد خان آیا با رای مردم به حکومت رسید یا با زور؟ آیا شاه اسماعیل در مجلس با رای ۹۹ درصد به حکومت رسید یا تنها با ۵۵ درصد توانست روی تخت جلوس کند؟
اینها پرسشهایی هستند که بی پاسخ مانده اند.

نوشته شده توسط: سازاخ

تبریزی عزیز، شما در مورد همه رهبران ملتها سئوال کردید، که چه کسی آنها را انتخاب کرده بود؟ ولی در مورد رضا قلدر از خودتان نپرسیده ائید که چه کسی او را انتخاب کرده بود؟ اگر ریگی در کفشتان نیست به این سئوال هم جواب بدهید؟ چگونه زضا قلدر به قدرت رسید؟ آیا با رای مردم و یا با کودتا؟ قطعا شما جوابی ندارید. مثل همیشه فرار را بر قرار ترجیح خواهید داد، و چند ماهی مثل امام زمان به غیبت صغرا و کبرا خواهبد رفت.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، به سخنی که نمای آن خردمندانه و درون آن پوچ باشد سفسطه گفته می شود! برای نمونه کسی که می گوید: "در باز است، باز نوعی پرنده است، پس در پرنده است!" سخنش سفسطه است!

در این بخش از تارنمای ایران گلوبال سخن درباره فدرالیسم است نه درباره خوب بودن و بد بودن کمونیسم!

آیا آمریکا و آلمان و استرالیا و مکزیک و فیلیپین که دارای ساختار فدرال - دموکرات هستند با اقتصاد سوسیالیستی و کمونیستی گردانده می شوند؟

آیا اگر کسی خواستار برپائی سیستم فدرال - دموکرات مانند آمریکا و آلمان و استرالیا در ایران باشد باید به او گفت که چون مارکس مرده است و شوروی نابود شده است پس باید برگردیم به گذشته و ممالک محروسه قاجار و رژیم ملوک الطوایفی و دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم ایران؟

آیا هیچ دری پرواز کرده است که کسی درباره پرواز درها سرودی بسازد و امیدوار باشد که مردم برایش کف بزنند؟

اکنون که مارکس و کمونیسم مرده و شوروی هم نابود شده است چه باید کرد؟
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار...
نوشته شده بود...

سوال....
- اکنون که رضاشاه مرده است و رژیم پهلوی نابود شده است چه باید کرد؟ آیا در زمان کنونی و در زمان اینترنت و ماهواره ایران باید با روش ممالک محروسه قاجار گردانده شود..
جواب...
- اکنون که مارکس و کمونیسم مرده و شوروی هم نابود شده است چه باید کرد؟ آیا در زمان کنونی و در زمان اینترنت و ماهواره دنیا یاید با روش انترناسیونالیسم گردانده شود؟..

موقعی که گفته میشود گوش شنوا نیست به این خاطر است......

نه جنگی میشودنه دعوایی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ ناسیونالیست های ایرانی وپان فارس ،گرفتارتوهم گشته وفکرمیکنند،مبارزه میکنند،یافکرمیکنند،همه مثل خودشان
متوهمند.
آمریکا وغرب باایران بازی میکنند،تابتوانندسهم بیشتری ازدرآمدهای نفتی وگازی گیرشان آید.
سیاسیون کمسوادخارج نشین وشراب ناب خورنیزدرتوهمات سیاسی وحکومت کردن هم خودشان راسرکارگذاشته اند،هم تعدادی شبه خودرا.
یکی بهانه های ازسره نویسی راباکمبودنان بربری وشراب وخاویارکرده ومغلطه گری میکند،
یکی برای جبهه همیشه غیرملی نامه پراکنی میکند.
یکی جبهه سلطنت وفراشگروققنوس درست میکند.
یکی بانام غیرمحقق ولی محققی...

اشتباه نکن
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ اشتباه نکن،توقف کشتی هاباهماهنگی آمریکا وغرب نفت خواربخاطرتثبیت قدرت حکومت وبرای تقویت ناسیونالیسم و
اسلامگرایی درانتخابات آینده مهندسی شده است.
درایران خبری نیست وشماهانیزالکی گردوخاک نکنید.

نوشته شده توسط: تبریزی

(..... رضاقلدر با نام گذاشتن ملوک الطوایفی بر مناطق خودمختار رهبران ملت های غیر فارس را قلع و قمع کرد و اموال و زمین های آنها را به نفع خود مصادره کرده و زبان شیرین سره شده فارسی را به همه ملت ها تحمیل نمود و بدین وسیله امکان حق تعیین سرنوشت را برای ملت های ساکن ایران را از بین برد! .....)

پاسخ به این سخنان:

یک - نخست آن که من مانند هواداران رژیم پهلوی ستایشگر بی چون و چرای رضاشاه نیستم، رضاشاه در کارنامه اش هم کارهای خوب دارد و هم کارهای بد!

دو - رضاشاه واژه ملوک الطوایفی را نساخت و همه ایران با سیستم ملوک الطوایفی که ویژه کشورداری در زمان برده داری و در زمان دهداری است گردانده می شد! (از زمان هخامنشیان تا زمان قاجار)

سه - ملت های فارس یا غیر فارس رهبر نداشتند که رضاشاه آن رهبران را قلع و قمع کند! آیا اسماعیل سیمکو در یک انتخابات آزاد از سوی کردها برگزیده شده .....

..... و رهبر ملت غیر فارس کرد شده بود؟ و آیا خزعل در خوزستان در یک انتخابات آزاد از سوی خوزستانی ها برگزیده شده و رهبر خوزستانی ها شده بود؟ کو آن رهبران ملت های غیر فارس؟ آن هم در یک سیستم ملوک الطوایفی و خانخانی و استبدادی؟

چهار - آیا پیش از رضاشاه زبان کاربردی ایرانیانی که فارس زبان نبودند زبان های دیگر بود و از زمان رضاشاه همه ناچار از به کارگیری زبان فارسی شدند؟ و آیا پیش از رضاشاه هزاران دبستان به زبان های ترکی و کردی و ترکمنی و عربی و گیلکی و بلوچی و ..... کار می کردند و از زمان رضاشاه همه آن دبستان ها ناچار شدند زبان فارسی را به کار ببرند؟ زبان دری که به نادرست فارسی نامیده می شود هزار سال است که زبان کاربردی همه ایرانیان است و به کارگیری این زبان از زمان رضاشاه آغاز نشده است که کسی بگوید رضاشاه (..... زبان شیرین سره شده فارسی را به همه ملت ها تحمیل نمود!!! .....) کو آن تحمیل؟ و تازه پیدایش سره نویسی در زبان فارسی نیز کار رضاشاه و رژیم پهلوی نبود و کار کسانی مانند احمد کسروی تبریزی بود که او هم کمابیش یک چپ گرا بود!

پنج - آیا حق تعیین سرنوشت برابر با دیوارکشی میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان و زادگاه و در یک واژه پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی است؟ (به این لینک نگاه کنید)

http://iranglobal.info/node/37218

شش - اکنون که رضاشاه مرده است و رژیم پهلوی نابود شده است چه باید کرد؟ آیا در زمان کنونی و در زمان اینترنت و ماهواره ایران باید با روش ممالک محروسه قاجار گردانده شود؟ و آیا دیوارکشی میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این دیوارکشی ها و رسیدن به سیستم ممالک محروسه قاجار برابر است با دست یافتن به یک رژیم فدرال - دموکرات مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و چین و فیلیپین و مکزیک و .....؟
نوشته شده توسط: Anonymous

توبه نامه فردوسی
نقل است فردوسی به دلیل توهین به زنان، ترکان، و عربها..، و سایر ملل، پشیمان شده در اواخر پیری رنجور و شکسته بود. چون سلطان محمود غزنوی پادشاه ترک، بخاطر هجمه های فردوسی، بجای صد سکه طلا، صد سکه نقره به وی ارزانی داشته بود. فردوسی در آواخر عمر با دلی شکسته برای جبران ناسزا گوئی های خود، در نوشته ای میگوید:
کنون چون دگر پیر و فرسوده ام
شکسته به سنگ جفا خامه ام
پشیمان شدم زین همه بددلی
ز کینه ز نفرت وزین بد گِلِی
به ترک و عرب گرچه بد گفتمی
زنانرا به خشمی جگر سفتمی
مگر زاد مادر مرا بد گوهر
ندانم شدم اینچنین سفله گر
او در مورد هدایای سلطان محمود غزنوی میگوید:
چو دیدم خوبی ز آن مردمان
گرفتند ترکان مرا در میان
ز سلطان محمود دربار شاه
صله بر گرفتم به نظمم گواه
ز شه غزنوی سکه ها یافتم
اگر چه همی بذر کین کاشتم

تبه گشت عمر گرانم چنین
بیالودمش نامه را گر بکین
او در ادامه ندامت خود در این باره میفزاید:
کز آلوده ام نامه ی شه چنین
نبخشم خود را که عمری بدین
مرا مادری گرچه خوش زاد نیک
به پاپوش بودم گویا چو ریگ
ز ترکان همی گفته ام بد چنان
دروغست آن یاوه ها و بیان
او در خصوص دلاوری و رزم آوری ترکان در میادین جنگ میگوید:
دلیرند ترکان جوانمرد و راد
چنین اند رزم آور و خوش نژاد
به گیتی ندیدم چنان مرد رزم
دلاور به میدان هماهنگ عزم
تنومند هیکل همی خوش تراش
بچهره نباشد و ز آن یک خراش

نقل است فردوسی برای فرار از تنگدستی و گذران معاش کمکهائی دریافت مینموده است:
و گر تنگدستی مرا زار کرد
وز آن بد اگر چون بدو خوار کرد
کزان رنجها گر مرا یار شد
دروغ و غبن نرخ بازار شد
ندامت کنم خود کزین خردگی
خوراند که روحم بدین بردگی
کجا بود خصلت مرا ذات بد
وگر اهرمن همچنان خواست بد
فردوسی او در اواخر پیری در ادامه کار بی حاصل نژاد پرستی خویش میگوید:
به نظم آوریدم بسی داستان
ز افسانه و گــفته باســــتان
ز هر گونه ای نظم آراستم
بگفتم درو هرچه خود خواستم
اگر چه دلم بود از آن بامزه
همی کاشتم تخم رنج و بزه
ازآن تخم کشتن پشیمان شدم
زبانرا و دلرا گره بر زدم
نگویم کنون نامه های دروغ
سخن را به گفتار ندهم فروغ

نقل است که او در منازعه با کسانیکه از دادن مزد او مزایقه میکردند فردوسی برآنان چنین بر می آشوبد:
نخواهم دگر مزد آن چاکران
نگویم دگر حرف پوج و گران
دلم سیر گشت از فریدون گرد
مرا زان چه کو ملک ضحاک برد؟
ندانم چه خواهد بدن جز عذاب
ز کیخسرو و جنگ افراسیاب
برین می سزد گر بخندد خرد
ز من خود کجا کی پسند خرد؟
که یک نیمۀ عمر خود کم کنم
جهانی پر از نام رستم کنم؟

برای دلجوئی از فردوسی اطرافیان او به وی وعده هدایای گرانها را میدهند، که به توصیه آنان عمل کند، اما فردوسی که پیر و از کار افتاده بوده است میگوید:
دلم گشت سیر و گرفتم ملال
هم ازگیو طوس و هم از پور زال
کنون گرمرا روز چندی بقاست
دگر نسپرم جز همه راه راست
نه گویم دگر داستان ملوک
دلم سیر شد ز آستان ملوک
دوصدزان نیارزدبیک مشت خاک
که آن داستانها دروغ است پاک
نکارم کنون تخم رنج و گناه
که آمد سپیدی به جای سیاه
در پایان به این نتیجه میرسیم فردوسی حد اقل در اواخر عمر خود از نژاد پرستی خود پشیمان شده بود، اما پان ایرانیستهای آرایامهری و پانفارسهای کاسه داغتر از آش هنوز که هنوز است با توهین بملل غیر فارس و انکار حقوق ملی مدنی آنان در قرن بیست ویکم،، حتا خم به ابرو نمی آورند.

نوشته شده توسط: سازاخ

ستاره سرخ عزیز،
رضا قلدر با نام گذاشتن ملوک الطوایفی بر مناطق خود مختار، رهبران ملتهای غیر فارس را قلع و قمع کرد و اموال و زمینهای آنها را به نفع خود مصادره کرده و زبان شیرین سرسره شده فارسی را به همه ملتها تحمیل نمود و بدینوسیله امکان حق تعیین سرنوشت را برای ملتهای ساکن ایران را از بین برد، و از آنموقع زمینه و تخم تفکیک امروز ایران به هفت کشور را کاشت، که امروز شما شاهد آن هستید، این رعد و برقی که امروز شما در آسمان صاف می بینید، در نتیجه تداخل ابرهای بارداری است که یکقرن انرژی تبعیض در آن جمع شده و منتظر یک جرقه ائی است تا بساط انحصارطلبی قومی را بطور کامل ریشه کند، منتها یک عده با اسطوره گرائی و یک عده با توسل به آیات و روایاتی از مارکس و لنین و عده ائی با توسل به هم دینی سعی می کنند، خودشان به خودشان تلقین کنند و به خود بباورانند، که ایشالله گربه بود، و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و تقدس

یکپارچگی ایران خدشه دار نخواهد شد. با خواندن اشعاری مثل: گر نگهدار من آنست که من می دانم/ شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد، به خود تسکین می دهند.
نوشته شده توسط: تبریزی

(..... پاسخ به شما داده می شود ولی گوش شنوا ندارید! .....)

پرسش: (..... اگر با سیستم ملوک الطوایفی می شد کشوری پیشرفت کند پس باید در زمان قاجار ایران آمریکای دوم و آلمان دوم می شد اما آیا شد؟ .....)

پاسخ: (..... کدام یک از کشورهائی که به وسیله دولت های تک حزبی مانند حزب کمونیست اداره می شدند و یا می شوند یک ابرقدرت اقتصادی و صنعتی شدند؟ کدام یک از این کشورها در رده بیست کشور از ثروتمندترین کشورهای دنیا تبدیل شدند؟ .....)

همگان می توانند داوری کنند که این پاسخ کوچکترین پیوندی با این بخش از تارنمای ایران گلوبال و نوشته های دور و دراز من درباره فدرالیسم دارد یا نه؟ و آیا در این بخش از تارنمای ایران گلوبال سخن درباره خوب بودن و یا بد بودن کمونیسم است و یا درباره فدرالیسم و چگونگی پیاده شدن فدرالیسم در یک سرزمین؟ و من برای کدام پاسخ گوش شنوا ندارم؟

سکوت تجزیه طلب و جنایت دولت یهود
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم ها واقایان.با اینکه سه روز از تخریب خانه های مسکونی مردم فلستین بدست دولت یهود میگذرد جریانات چپ و بویژه تجزیه طلبان ضد ایرانی سکوت اختیار کرده اند .نگاهی به سایت تجزیه طلبان مهاجران ترک وعرب ودیگر تارنماهای چپ نه گزارشی در این باره دیده میشود ونه محکومیت تخریب خانه های مردم فلستین .ولی در سایت تجزیه طلبان عرب و ترک همواره مقالات ضد ایرانی تا دلتان بخواهد بچشم میخورد .
بنابراین نتیجه باید گرفت که ادعای دفاع از مردم ستم دیده از سوی چپ و تجزیه طلب ضد ایرانی حرفی مفت بیش نیست ودولت یهود چپ و مجاهد و تجزیه طلب را با پول و وعده به سکوت وادار کرده است .
بر خلاف چپ و تجزیه طلب دولت های امپریالیستی المان وفرانسه و انگلیس این جنایت دولت یهود را محکوم کردند .

پاسخ به شما داده میشود ولی گوش شنوا ندارید.
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار..
ستاره سرخ گرامی نوشته بودید که (( آقای یونس شاملی که حساب کاربری تارنمای ایران گلوبال را دارد می تواند در همین بخش از تارنمای ایران گلوبال پاسخ سخنان مرا بدهد. )).. خوشبختانه جواب شما را نه تنها آقای شاملی بلکه چندین تن از دوستان جواب شما را داده اند, میدهند, و خواهند داد. مشکل شما این است که متاسفانه نه گوش شنوا دارید و نه حقیقت عینی را می بینید. باز هم نوشته بودید که...
(( اگر با سیستم ملوک الطوایفی می شد کشوری پیشرفت کند پس باید در زمان قاجار ایران آمریکای دوم و آلمان دوم می شد اما آیا شد؟ )).
سوال ما این است که از کدام کشور های که بوسیله دولت های تک حزبی مانند حزب کمونیست , اداره میشد و یا میشوند , به یک ابر قدرت اقتصادی و صنعتی شدند؟ کدام یک از این کشورها در رده 20 کشور ثروتمنترین کشور دنیا تبدیل شدند؟. در ضمن آن بهسازی های که رضا شاه انجام میداد نه برای

شما بود و نه برای من و نه برای ملت ایران. لطفآ به کتاب (( رضا شاه و بریتانیا )) نوشته دکتر غلام رضا قلی مجد رجوع بکنید. در پایان ... خیلی ممنون از راهنمائی ها شما در باره قافیه , وزن و ردیف در اشعار معاصر امروز. هرچند که من نه شاعر هستم و نه ادعای شاعری میکنم و نه استعداد شاعری دارم , باز هم از راهنمائی شما متشکرم...
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، فدرالیسم در سیستم های فدرال - دموکرات (مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و .....) برابر است با پخش شدن دستمایه های یک کشور در همه آن کشور و گرداندن بخش های گوناگون آن کشور از سوی مردم آن کشور.

از سوی دیگر فدرالیسم برای پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی برابر است با دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و ملیت و قومیت و اتنیک و برپائی رژیمی ملوک الطوایفی مانند ممالک محروسه قاجار!

در همین برنامه سه تن (یکی پان عرب، یکی پان کرد و یکی هم پان ترک) باهم گفتگو کرده اند و سخن هر سه آنها نیز این است که باید میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و اتنیک و قومیت و ملیت دیوارکشی شود و بر روی این دیوارکشی های هیتلری میان مردم ایران نیز نام فدرالیسم گذاشته شود!

من در همین بخش از تارنمای ایران گلوبال نوشتم که گذشته از آن که چنین .....

..... ساختاری برابر با رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی مانند زمان برده داری و دهداری است و با چنین سیستمی ایران آمریکای دوم و آلمان دوم نخواهد شد اما این سیستم ملوک الطوایفی نیز زمانی می تواند برپا شود که ترک ها و کردها و فارس ها و ..... هر کدام در یک بخش ویژه از ایران زندگی کنند تا بتوان با دیوارکشی میان آنها به این سیستم ملوک الطوایفی که پیروان پان های رنگارنگ می گویند رسید اما حتی برپائی این سیستم ملوک الطوایفی و رسیدن به ممالک محروسه قاجار (آن هم در سده بیست و یکم!!!) هم ناشدنی است چون ترک ها و فارس ها و کردها و ..... در همه جای ایران پراکنده شده اند و در همه جای ایران زندگی می کنند نه در بخش هائی مانند ترکستان و فارسستان!

دوستان گرامی، همه جهانیان پذیرفته اند که سیستم های فدرال - دموکرات مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و ..... که هیچ پیوندی با ناسیونالیسم و دیوارکشی های هیتلری میان مردم آن کشورها ندارند پیشرفت آن کشورها و آسایش مردم آن کشورها را در پی دارند اما آیا در سایه رژیمی ملوک الطوایفی و در سایه ممالک محروسه نیز می توان به پیشرفت و آسایش مردم یک سرزمین دست یافت؟

اگر با سیستم ملوک الطوایفی می شد کشوری پیشرفت کند پس باید در زمان قاجار ایران آمریکای دوم و آلمان دوم می شد اما آیا شد؟ پس چرا کسانی خواستار بازگشت ایران به گذشته و زمان ممالک محروسه قاجار هستند؟

دوستان گرامی، رضاشاه سیستم ملوک الطوایفی و سیستم ممالک محروسه را در ایران از میان برد چون جهان کنونی زمان برده داری و دهداری نیست و نمی توان با روش ممالک محروسه کشورداری کرد اما بهسازی های رضاشاه نیمه کاره ماندند و به جای آن که یک سیستم فدرال - دموکرات جای رژیم ملوک الطوایفی و ممالک محروسه قاجار را در ایران بگیرد در سایه دیوانه بازی های محمدرضا پهلوی آریاپرست کار به انتحار اسلامی کشید و کشور ایران هزار و چهارصد سال به گذشته بازگشت و با روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه از سرزمین ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته شد!

اکنون چه باید کرد؟ دوستان نازنین و بزرگوار ناسیونالیست مانند آقای یونس شاملی می گویند که باید به گذشته بازگشت و سیستم ممالک محروسه قاجار را از نو در ایران پیاده کرد!

اما من و همه جهانیان می گوئیم که بازگشت به گذشته و رژیم ملوک الطوایفی و ممالک محروسه قاجار در جهان کنونی شدنی نیست و سودی هم برای هیچکس ندارد! خواسته من و هر کسی که پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مغزش را از کار نینداخته اند برپائی رژیمی فدرال - دموکرات در ایران مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و چین و فیلیپین و مکزیک و ..... است و روشن است که این رژیم فدرال - دموکرات بدون انگیزه ها و پندارهای ناسیونالیستی می تواند برپا شود!

با گفته ها و نوشته ها و سخنان خنده دار پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی مانند دبستان به زبان مادری، آرامگاه کورش، گور داریوش، نژاد اهورائی آریائی، تقویم میترائی، خلیج عربی، کردستان بزرگ و ..... رسیدن به رژیم فدرال - دموکرات در ایران ناشدنی است!

آقای یونس شاملی که حساب کاربری تارنمای ایران گلوبال را دارد می تواند در همین بخش از تارنمای ایران گلوبال پاسخ سخنان مرا بدهد.
قهرمان فلسطین
نوشته شده توسط: Anonymous

کاش باور میکردیم شما دلسوز وقهرمان فلسطین شده اید.شما
اگرموضوع فلسطین را پیگری وطی این سالها فراموشش نکرده اید حداقل هزار بار فلسطین بگوشتان خورده یا عینا دیده اید
برای همین است که بعد از هزاران بار فلسطین را درست نمینویسید عمو جان زمانی که شما خواب تشریف داشتید همین چپ میرفتند فلسطین هم اموزش میدیدند هم اگر میشد مدت کوتاهی کمک ومبارزه میکردند لطف کنید بساط این بهانه های
کهنه شده را بردارید .شما به چند نفر کمک کرده ای شما چندتا یتیم را سروسامان داده ای .شما چرا اینجا نبودی انجا بودی و.....شما لطف کنید ببینید این سایت واقعا دیوانه خانه است
یا تبادل افکار .ایا مستقیم از درد مردم چیزی نوشته میشود ؟
همش پان فارس پان تورک .سازاخ .مازاخ وچلاق لاشین وماشین .اصلا مطالب حضرات چیزی دارد که مشگلی حل کنند
شش ماه از زندانی شدن دوکارگر میگذرد درحالی که فقط حقوق عقب افتاده میخواستند .ولی

پرونده های داروی تاریخ گذشته را فقط اعلام واخرش میشود
هیچ .پرونده های چند میلیارد دلاری را اعلام میکنند ولی بعدش
سر از جیب عده ای در میاورد وصدایش میخوابد ولی کار اینها چه؟دعوای زبان وفرهنگ و.....رفتارهای بیمارگونه .
من نمیگویم درمورد فلسطین سخنی گفته نشود ولی فکر نمیکنم کسی منتظر.چپ مانده باشدتا فلسطین ازاد شود شما
بهتر است این یهود گفتن را اصلاح کنید چون جدا از دین وقتی
نام یهود برده میشود مردم راهم قاطی جنایات سران اسرائیل
میکنید..
صدا و سیمای اهواز، نظام فدرال برای بعد از جمهوری اسلامی ایران
نوشته شده توسط: Anonymous

اصولا اگر بنا باشد هر مزخرفی که با وزن و قافیه به هم بخورد را دارای اعتبار بدانیم انگاه به جای معلق زدن ها باید بتوانید اثبات کنید عیران و ویران قابلیت کنار هم ماندن در کرسی اشعار شعرای عاریا پندار را ندارند.اگر شعر و شاعری دردی از ملت های تحت ستم دوا می کرد عیران اینچنین در مانده و ویران نمی شد.

مردم فلستین و
نوشته شده توسط: Anonymous

دیروز و امروز در صدر اخبار امده بود که دولت یهود دست به تخریب خانه های مردم فلستین زده است .ما متاسف هستیم ولی کاسه داغ تر از اش نخواهیم شد.جریانات چپ و تجزیه طلب و بویژه نمایندگان خود برگزیده خلق عرب باید که دست
کم اعلامیه ای علیه تخریب خانه های مردم فلستین ومحکوم کردن تروریسم یهود منتشر کنند.
دولت یهود هیچ فرقی با دولت شادروان ادولف هیتلر ندارد .هیتلر از سال 33تا پایان جنگ علیه یهود بود در حالیکه یهودان بیش از دوهزار سال است که علیه مردم ایران و فلستین دست به ترور میزنند .این کشور های عرب همراه دولت یهود علیه مردم ایران ومنطقه سکوت کرده اند و صدای اعتراضی نیست.ولی در باره ایران گلو پاره میکنند.
جای تعجب نخواهد بود که مردم اروپا از عملیات ضد انسانی یهود علیه مردم عرب خشمگین هستند .

هيچ وقت شاعر نبوده و نيستم و نمتوانم باشم
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار..
من نه شاعر هستم و نه استعداد شاعري دارم و نه ادعائه شاعري ميكنم. شاعر كساني هستند كه خود را خواجه حافظ تبريزي تخلص ميكنند. اگر همرديف كردن چند كلمه در نزديك هم افكارم را بيان بكنم برايم كافي است.. با دابان سوران ها و داشت عباس قلي خان ها ادم شاعر نمي شود..

نوشته شده توسط: تبریزی

این چه شعری است که لاچین سروده است؟ نه قافیه ای، نه ردیفی، نه وزنی و ..... اگر لاچین می خواست شعری ضد کمونیستی بسراید برای نمونه می توانست بگوید: اگر آن دختر چینی به دست آرد دل ما را / به روی چون گلش بخشم پیونگ یانگ و هاوانا را (پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی است و هاوانا پایتخت کوباست!) و در دنباله می توانست بسراید: بده گارسون کمی ودکا که در ایران نخواهی یافت / کرملین و پترزبورگ و کنار رود ولگا را و ..... و ..... و ..... آقاجان اگر شعر سرودن بلد نیستی چرا شعر می سرائی؟ (شاعر دییسن دابان سوران سان / چوخ، چوخ دانیشیب آدام یوران سان!)

دردملت گاندونیست
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ عزیزان امروزدرمجلس ایران آقای کریمی قدوسی علنا فریادمیزدکه آقای روحانی دوتابعیتی است.
اسنادارائه کرد،فریادمیزداگرازرادیو پخش نشودمدارک رابه نشریات خواهدداد
یعنی هم ایرانی است وهم انگلیسی .
بعدازچهل سال بافریادزنی ازوای اسلاما واجرای عدالت اسلامی واستقلال وام القرایی جهان اسلام معلوم شدکه رئس جمهورایران انگلیسی است.
به آقای تبریزی ستاره داربایدتبریک گفت که یک پارچگی ایران راانگلیس مدیریت میکند،تافارسیت حفظ شود.
به آقای اقبال اقبالی وبه کاوه جویا وبه آقای محسن کوردی وبه آقای بهزادکریمی وبه آقای زنجانی ابوالفضل محققی بایدگفت شماچه دشمنی بااین حکومت وبااین سیستم دارید؟مگرخواسته شماکه همان یک پارچگی وحاکمیت پان فارس فاشیست توتالیتاریسم اجرنمیشود؟
شماهاچون تاریخ مصرف این حکومت راتمام شده می بینید،ازهمین حالاباعوافریبی خمینی گونه میخواهیدراه تازه ایی برای سیستم انگلیسی پیداکنید؟

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای تبریزی ایشاالله به امید ماتریالیسم دیالتیک مارکس و انگلس و لنین و استالین و مائو، بعد از سرنگونی رژیم بورژوائی شیخ و مداح، شما استحقاق آنرا دارید که بعنوان مسئول بنیاد شهید پرولتاریای پانفارسیسم انجام وظیفه کرده و در سایه ستاره سرخ به آنچنان رفاهی برسید که هر شب بوقلمون سرخ کرده با ویسکی و شامپاین و کنیاک میل فرائید و در دنیای پانفارسیسم سرسره بازی کنید، و برای ریش پرولتاریای گور بگور شده شعر بسرائید، باشد که بجای کارتون خوابی و گور خوابی در سایه کامنت ها و نوشتجاتی ...

لنین ودکا را به سر کشید...
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار...
در پاسخ به لسان الغیب خواجه حافظ تبریزی..
خـــوشـــا آن تـــرک تبـــریزی نیـــافت دلـــی از سنـــگ خــارا را...
ولــی بخــشیـــد از کیســـه حـــاتــم, کـــانــادا و لهستـــــان هـــا را....
نوشتــــند از چـــلو بـــرگ و فســـنجان وز خــاویـــاری هـــا.....
بنـــازم استــــالین بنـــگر بــه ایـــن وضــع چــپ گــــرا هـــا را.....
اگـــر نـــوشیـــدی لنیـــن جـــانم از اسمیـــرنـــف , هــمان ودکـــای روســـی را....
بــه پیچَـــد امـــعاء و احشـــا , بیـــارد یبـــوســت ها, بکـــوبد سنــگ صـــفرا را.....
اگـــر در غـــرب بکـــردی کـــار, و زحمــت کشیـــدی هـــر روز و هـــر شــب..
بنـــامند دزد طـــلا و زر, بگــــویـــند هـــزاران افتــــرا هـــا را......
هـــی نـــوشتـــند از داس و چـــکش...

هـــی نـــوشتـــند از داس و چـــکش از بـــرای فـــقر و انتـــر ناشــنال .....
زکـــی!! همـــه عـــالــم بدیـــند زیـــن دروغ هـــای شــاخـــدار هـــا را....
گـــر بـــگویـــند میــرود از بیـــن , مــرزهـــای ایــن کشـــور هـــا......
آن چــه کَس بـــاشـــد کنـــد بـــاور, زیـــن عـــقل و شعـــور واپــــس گـــرا هـــا را؟...
گــــر شونـــد پنـــهان در پشـــت آن درفــــش ســــرخ......
مـــی دَمــند بـــر شیپـــور جهـــل, می نـــوازنـــد نــــی نـــوا هـــا را.......
بار الهی! چون طبیعت عقل و شعور به انسان داده است , ما را به هیچ راهی هدایت نفرما چون به شما احتیاجی نیست..
روزهای طلایی
نوشته شده توسط: Anonymous

روز های طلایی دوران شاه هرگز به ایران باز نخواهند گشت چراکه
روح شمشیرکشان قزلباش در ایران کنونی به کشتار مشغولند .دو رویداد که عامل نیک بختی وبدبختی مردم ایران هستند را نباید فراموش کنند.
کودتای 29 اسفند رضاخان و انقلاب سیاه 57. بی در این فاصله مردم ایران خوشبخت بودند ،چرا که دست متجاوز وجنایتکار دینی و چپی بسته بود .

نوشته شده توسط: Anonymous

وانگهی اگر نقشه استعماری در این میان باشد، باید به نقش افرادی مانند آرمین وامبری یهودی اشاره کرد که توسط انگلستان به خاورمیان فرستاده شد و ایده ی پان ترکیسم توسط وی برای جلوگیری از نفوذ روسیه (و بعدها کمونیسم توسط پیروانش) شکل گرفت و تلاش برای تغییر شکل ژئوپولیتیک خاورمیانه داشته است. (اندیشه پان‌ترکیسم، یعنی یکی کردن همه سرزمین‌هایی که ساکنان آن به یکی از زبان‌هایی که ریشه آن‌ها به زبان‌های آلتایی می‌رسد نخستین بار از سوی یک خاورشناس مجارستانی یهودی‌تبار بنام آرمینیوس وامبری در دهه ۱۸۶۰ ساخته و مطرح گشت. وامبری رایزن سلطان عثمانی شده‌بود ولی در نهان برای لرد پالمرستون و دفتر امور خارجه بریتانیا کار می‌کرد. ساختن و مطرح کردن این اندیشه از سوی وامبری و بریتانیا در اصل به منظور ایجاد یک کمربند از آلتائی زبان‌ها در جنوب روسیه بود تا مانعی شود برای گسترش و رخنه روس‌ها به مستعمرات انگلیس در

در هندوستان. بعدها یهودی‌ها و صهیونیست‌های دیگری کار وامبری را ادامه دادند از آن جمله نویسنده یهودی فرانسوی بنام لئون کاهن که در کتاب خود «Introduction al'Histoire de l'Asie, Turcs, et Mongols, de» به شکل‌دهی و تبلیغ پان ترکیسم پرداخت. پس از او به نویسنده یهودی انگلیسی برمی‌خوریم بنام آرتور ل. دیوید که در کتاب خود کوشید تا به ترک‌زبان‌ها حس برتری نژادی و نژادپرستانه بدهد. این ایده در اوایل سده بیستم از طریق ترکان جوان در امپراتوری عثمانی شکل گرفت.)
وگرنه که بقیه ی فرهنگ ها (و آنچه شما پان های مختلف می نامید پان ایران، پان ارمنی...) تلاش و نگرشی برای تغییر ساخت منطقه نداشته و ندارند که بخواهند از استعمار انگلستان حمایت شوند و از آن گذشته هیچ کدام اصرار و تاکیدی بر تشکیل کشور و جامعه آن هم تنها براساس قومیت ندارند که بخواهند مشکل آفرین، آشوب زا و تنش آفرین باشند. نمونه های زیاد حرکات وحشیانه و کشتار های پانترک ها (از کرد ها، ارمنی ها و...) گواه این مدعاست. به نظر شما، کدام یک از این تفکرات، تندروتر بوده، برای مردم منطقه خطرناک تر است و بیشترین زیان را به آن ها رسانده و می رساند؟ کدامیک می تواند منافع استعماری را بهتر تامین کند؟ کشورهای پیشرفته تری که در آن افراد فارغ از تعلقات قومی و مذهبی کنار یکدیگر زندگی کنند مطلوب تر است یا جامعه ای که بر اساس قومیت شکل گرفته و افراد همه همرنگ بوده و تنها نقطه مشترکشان زبان یکسان آن هاست؟ پس چرا در هیچ یک از کشورهای پیشرفته چنین یکپارچه سازی و تاکید بر قومیتی مشاهده نمی کنیم؟ و تنها در جوامع عقب مانده، ایده های قومیت گرایانه پیکیری می شود؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است به "استبداد و ترورسیسم و اشغالگری و ..." ایرانی اشاره شده است، در حالی که حتی یک نمونه از نسلکشی یا اشغال ایرانی ها در تاریخ دیده نشده، در حالی که تاریخ کوتاه و مختصر پانترک ها، اکنده از خشونت، اشغال، وحشیگری و آواره ساختن دیگران است.
ضیاء گوک آلپ آلپ رهبر جنبش پان‌ترکیسم شیوه ی تحقق ایدئولوژی پان‌ترکیسم را در کتاب خود، اصول ترک‌گرایی (به ترکی: تورک چولوقون اساس لری) بیان داشته‌است. وی می‌نویسد: «استحاله و حتی بیرون راندن اقوام غیرترک از ترکیه و کشورهایی که عناصر غیرترک در آن‌ها سکنا دارند، شرایط عمده برای ایجاد فرهنگ ترکی است. البته در این زمینه اقدامهای بسیاری صورت گرفته‌است، اکنون نیز ادامه دارد و آنچه صورت می‌پذیرد، اندک هم نیست»
نظر ضیاء گوک آلپ پیرامون استحاله و بیرون راندن اقوم غیرترک از محدوده امپراتوری عثمانی به نسل‌کشی و قتل‌عام ارامنه و یونانیان

در سال‌های ۱۳۳۳–۱۳۳۴ق/۱۹۱۵–۱۹۱۶م و بیرون راندن اقوام غیرترک از آسیای صغیر انجامید که ترکان جوان در این ماجرا نقشی عمده داشتند.
پان‌ترکیسم به عنوان عامل مستقیم در نسل‌کشی ارامنه در اواخر سال ۱۹۱۵ که انور پاشا در آن درگیر بود مطرح می‌شود که به عنوان تلاش برای حذف اقلیت‌های غیرترک و غیرمسلمان از اواخر دوره عثمانی به منظور پرورش دولت جدید پان ترکی مطرح است.
از اواخر سال ۱۹۱۴ و اوایل ۱۰۱۵ م کشتار ارامنه در ترکیه کنونی آغاز شد که در طول سال‌های ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ م ادامه یافت. در کنار نسل‌کشی یونانیان و ارامنه، کشتار آشوری‌ها در محل به دست پان ترک‌های ترکان جوان در رژِیم عثمانی صورت پذیرفت. در طی سال ۱۹۲۲ طی یادداشتی از شورای ملی آَوری-کلدانی تخمین زده شد ۲۷۵٬۰۰۰ نفر آشوری بدست ترکان کشته شدند.
بر اساس مجله تحقیقات نسل‌کشی، با رهبری گروه ترکان جوان برنامه از بین بردن هویت کردها، اخراج آن‌ها از سرزمین اجدادیشان و جابجایی آن‌ها در گروهای کوچکتر انجام شده‌است. در این دوره کردها مجبور به جابجایی و پیاده‌روی‌های مرگ‌آور و اجبار به ترک کردن گردیدند.
.
.
.
حال بگویید افراطی و خطرناک کیست؟؟ شما به این ها افتخار می کنید؟ این راهی بوده که ترکیه رفته تا الان مردم کشورش به زبان ترکی سخن گویند؟ ولی فارسی به چنین خشونت و وحشی گری هایی نیازی ندارد، 1400 سال گزینه نخست مردم منطقه بوده و خواهد بود.
نوشته شده توسط: تبریزی

اگر آن ترک تبریزی به دست آرد دل ما را / به لاک ناخنش بخشم لهستان و کانادا را / بده گارسون می جانسون که در ایران نخواهی یافت / چلوبرگ و فسنجان و طلائی خاویارها را / فغان کاین سیستم سرمایه دار مفت خور زالو / چنان نوشیده خون ما که لاچین ویسکی - سودا را / حساب بانکی لاچین ز پول و ارز مستغنی است / به کار و کوشش و زحمت چه حاجت بورژواها را / من از آن پول روز افزون که لاچین داشت دانستم / که دزد از گنجه لاچین برون آرد طلاها را / نصیحت گوش کن جانا که از پان دوست تر دارند / جوانان سعادتمند پند سوسیالیست ها را / امیدت را ببر از پان اگر داری گره در کار / که پان نگشود و نگشاید به پان نامه گره ها را / لنین گفتا به شیدائی، سلامت باد تبریزی / سپس نوشید آن رهبر، یکی گیلاس ودکا را (سروده لسان الغیب خواجه حافظ تبریزی) ***** خدایا همه را به راه چپ هدایت بفرما ! آمین، یا رب العالمین!

مشکل فدرالی ستاره سرخ ها
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار..
بعضی ها واقعآ خیال میکنند که در یک سیستم فدرالی , یک تورک در آزربایجان, یک کرد در کردستان , یک عرب در خوزستان و یک بلوچ در بلوچستان و یک فارس در فارسستان بایستی زندگی بکند. این طرز فکر مستبدانه استالینیستی است. سیستم فدرالی یک سیستم حکومتی است نه یک سیستم اتنیکی. در یک حکومت فدرالی تمام شهروندان یک کشور فدرالی آزادانه میتوانند در هر یکی از ایالت ها زندگی بکنند و به همان ایالت عوارض ایالتی و فدرالی بپردازند و به قوانین شهروندی همان ایالت پایبند باشد.دیوار کشی بین این ایالت ها و بین مردم ها یک حرف کاملآ بی ربط و بی منطقی است که در این سایت بیشتر اشاره میشود. کسانی که مرز امریکا و کانادا را یک مرز آزاد می دانند تا پایه های جهان تک میهنی را به در ایران گلوبال به مردم نشان بدهند , در بالای ابرها زندگی میکنند.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، پیش از این برایتان گفتم که دیوارکشی های ناسیونالیستی میان کرد و فارس و ترک و عرب و گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این دیوارکشی ها رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی بوده و برابر با فدرالیسم دموکراتیک نیست و با این روش ایران آمریکای دوم و آلمان دوم نخواهد شد و فرجام کار رسیدن به زمانی است که از ایران با نام ممالک محروسه نام برده می شد! (آن هم در سده بیست و یکم!!!)

همچنین گفتم که فارس ها و ترک ها و کردها و عرب ها در ایران هر کدام در یک بخش ویژه زندگی نمی کنند که بتوان با دیوارکشی به گرداگرد این بخش های ویژه حتی این سیستم ملوک الطوایفی را نیز درست کرده و نام فدرالیسم را بر روی آن گذاشت!

نمونه نیز آورده و گفتم که نمی توان از دیوارکشی میان آذربایجان به فدرالیسم پان ترکی آقای یونس شاملی دست یافت چرا که زیستگاه ترک های ایران تنها آذربایجان نیست و ما در ایران .....

..... میلیون ها تن ترک خراسانی، ترک مازندرانی، ترک شیرازی، ترک قشقائی، ترک خلج، ترک اصفهانی و ..... داریم که صدها سال است در بخش های گوناگون ایران که بسیار دورتر از آذربایجان هستند زندگی می کنند!

اکنون می خواهم به این نکته بپردازم که آقای یونس شاملی روشن نمی کند برای ایشان فارس بودن و ترک بودن و کرد بودن و عرب بودن و ..... برابر با چیست؟ برای نمونه آیا برای آقای یونس شاملی گویشور بودن به زبان ترکی نشانه ترک بودن است و یا وابسته بودن به نژاد ترک نشانه ترک بودن است؟ و ایشان چه چیزی را نشانه ترک بودن می داند؟

روشن است که هرگز سخن گفتن به یک زبان نشانه وابسته بودن به یک نژاد و تبار نیست! برای نمونه اگر یک سیاه پوست از کودکی در خانواده ای آلمانی بزرگ شده باشد و آلمانی زبان باشد آیا ما می توانیم بگوئیم که این سیاه پوست وابسته به نژاد ژرمن است؟ و آیا ما چیزی به نام سیاه پوست ژرمن نژاد داریم؟

سخن آقای یونس شاملی درباره سیدها چیست؟ سیدها از دیدگاه دانش تبارشناسی (علم الانساب) عرب به شمار می روند اما سیدهائی هستند که ترک زبان هستند (مانند جعفر پیشه وری و احمد کسروی) و سیدهائی هستند که فارس زبان هستند (مانند اشرف احمدی و فاطمه مدرسی و عفت ماهباز)

آقای یونس شاملی اگر سخن گفتن به زبان ترکی را نشانه ترک بودن می داند باید پاسخ دهد که اگر صد سیاه پوست آفریقائی زبان ترکی را یاد بگیرند آیا آقای یونس شاملی آن صد سیاه پوست آفریقائی را ترک می داند یا آفریقائی؟ و اگر ترک بودن برای آقای یونس شاملی برابر با وابسته بودن به نژاد ترک است باز هم آقای یونس شاملی باید پاسخ دهد کی و کجا ترک زبان ها به آزمایشگاه های پزشکی رفته اند و پس از آزمایش های ژنتیک روشن شده است که ترک زبان ها وابسته به نژادی به نام ترک نژاد هستند؟

اما گذشته از آن که نژادپرستی پنداری پوچ و یاوه و بی ارزش است در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد یکدست و ناب و صد درصد سره یافت نمی شود و سخن گفتن از نژاد ناب و صد درصد سره آریائی و ترک و عرب و کرد و ..... فلسفه بافی خنده دار ناسیونالیستی است، سخن گفتن به یک زبان نیز هرگز نشانه وابستگی به یک نژاد نیست و میلیون ها ایرانی که با زبان های گوناگون سخن می گویند هرگز به آزمایشگاه های پزشکی نرفته اند تا پس از آزمایش های ژنتیک روشن شود که چه کسی وابسته به کدام نژاد است.

دوستان گرامی، دیوارکشی میان مردم ایران با روش آقای یونس شاملی و گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این دیوارکشی ها گذشته از آن که شدنی نیست نام این ساختار نیز فدرالیسم دموکراتیک نمی تواند باشد! برای نمونه آیا سیستم فدرال آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و اتنیک و ملیت و قومیت و ..... برپا شده است؟ آیا فدرالیسم استرالیا با دیوارکشی به گرداگرد نژادها و تبارها و قومیت ها و ملیت ها و اتنیک ها و ..... برپا شده است؟ آیا فدرالیسم در آلمان، چین، روسستان، مکزیک، فیلیپین و ..... برابر با دیوارکشی میان مردم آن سرزمین ها و رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی و ممالک محروسه است؟

دوستان گرامی، باز هم ما از هر سو که نگاه کنیم ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی جز بن بست فرجامی ندارند! البته آقای یونس شاملی چون حساب کاربری تارنمای ایران گلوبال را دارد می تواند پاسخ سخنان مرا در همین بخش بنویسد.
عقاب کوهستان ها
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقا و یا خانم زبان و آرزوی لاشین...
ما تورک ها یک مثلی داریم که می گوید (( داغ قارتالی هر نه قدر یوکسک لره قاناد چالسا دا, همیشه بیر گوزی یوواسیندا اولار... عقاب کوهستان هرچقدر به اوج آسمانها پرواز بکند, همیشه لانه اش را با یک چشمش می پاید ))..شاید هزاران هزار از ما ها دور از وطن باشیم ولی همیشه آماده به خدمت به سرزمین مادری هستیم. ناسیونالیست های آریائی ها هیچ وقت این حقیقت را فراموش نکنند.
کار بر گرامی... ملتی که تصمیم به استقلال و آزادی شد, هیچ ناسیونالیست آریائی هندی, آلمانی و هیچ انترناسیونالیست وطنی و خارجی و هیچ ایسم و لیست های رنگارنگ با سلاح های سنگین نمی تواند جلو این حرکت را بگیرد. به این جهت که باز هم ما تورک ها یک مثلی داریم که میگوید (( اوجالان بایراقی, یره اندیرماق اولماز... پرچمی که برافراشته شد, نمی توان به پائین کشید )).

سایت ...
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی اگر زحمت بخود دهید وبه من عاجز بدبخت کمک
کنی متشکر خواهم بود شاهد سخنانی هستیم که نه تنها خطرناک است بلکه برای شما هم دردسر خواهد داشت .... .حالا
چه ؟چرا این حضرات هیچ کدام کاری با اوضاع ندارند.؟چرا از
دشمنی وفردا چه میکنیم سخن میگویند این همه علیه چپ در گذشنه وحتی حال میگویند ولی دارند علنا از تصویه حساب حرف میزنند؟وشما اقدامی نمیکنید.؟چگونه برای تروریست
خواندن دیگران هیچ رحمی نمیکنند ولی ازکشتن حرف.میزنند
این مسیر. عاقبت خوبی ندارد.وشما هیچ تصمیمی نمیگیرید؟

وضعیت یاردلچیق یا هر چیزی
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهتر نیست بجای این اراجیف به سخنان این اقائی که در مورد تجزیه طلبان میگوید باید قتل وعام.شویدحرف میزدید.
وگرنه در دفاع از چپ شاید یک جمله هم کافی باشد.در طول تاریخ همواره غارت وستم وجود داشته این وسط چپ با جدیت
وبرای اولین بارمزاحم.واقعی سرمایه داران شد وبدیهی است که با تمام توان رخنه کردند وفروپاشی شوروی مجددا به انها
حیات داد ودوباره روز از نو .....چرا این وسط مخ بنشینند کارها وددمنشی انسانها رانگاه کنند چه وقت خلاص میشوند؟
همین مقایسه پایان کار ماست؟ بهر حال بروید وانچه که لازم است بنویسیدچرا که در خیل بی خاصیتان ثمری حاصل نمیشود.

صوِصا دراین شرایط سخت که بوی جنگ افروزی دربین است

نوشته شده توسط: Anonymous

اینقدر به همین سادگیها واژه" تجزیه " را در حلقوم ... نباور ، چون دنیا کشک نیست، که شما عناصر بیگانه مغول تبار ، هر عمل و شعاری داشتید ،اجرا شود. قطب مخالف و روبروی شما افراطیون ضد ایرانی شونیست پان ترک ، عناصر ناسیونالیست آریایی هستند ،که حاضرند امثال شماها را ... پاسخ دهند . درک ...ت باید اجازه میداد رابطه و خویشاوندی دو کلمه" تجزیه ایران و قتل عام عوامل تجزیه" را احساس می نمودی. رمانتیسم و خودفریبی سپاراتیستی ، از خصوصیات بارز ارتجاع شونیسم روستایی قومگراست. همان رمانتیسمی که در طول تاریخ ، صدها هزار افراد گمراه، فریبکار و شارلاتان را به ناکجا آباد مرگ و خودکشی هدایت نمود.
آرزو بر جوانان عیب نیست ؛ البته با ریسک نابودی دیگران، و خود در یانکی آباد نشستن و کوراغلو خواندن.

مشکل ستاره سرخ
نوشته شده توسط: lachin

ســالام دوســـلار...
مشکل کاربر ستاره سرخ تک میهنی این است که با کلمه (( فدرال و فدرالیسم )) بخاطر زبان فارسی دری آشنائی دارد ولی با معنی سیاسی و حقوقی فدرال و فدرالیسم متاسفانه هیچ آشنائی ندارد. در تعریف سیاسی این دو موضوع همیشه مشکل داشته و خواهد داشت...

طبل توخالیست: فقط داد و فریاد می زند و گرنه چیزی بارش نیست
نوشته شده توسط: lachin

ســــلام دوســــلار..
آقا و یا خانم لاشین . و پان ایران...
همانطور که متوجه شدید ضرب المثل ما تورک ها به پهلوان پنبه های مثل شما که داد و فریاد " قتل عام " می زنند سانسور شد. امیدوارم این ضرب المثل فارسی دیگر سانسور نشود.

یک قرن مظلوم نمایی و همکاری با آخوند ها
نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده نقش شاه اسماعیل ترک لواط کار شیعه صفوی را که یک روز در کاخ هشت بهشت تبریز، با ۱۲ نوجوان (اسیران تبریزی) لواط کرد. را ذکر نمیکند و فقط عقده نامه ای بی ارزش را از طرف فردی که بر غم و اندوه و زجر ملتی شادی میکند به نمایش میگذارد.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، سه تن که یکی پان عرب است و یکی پان کرد است و یکی پان ترک است باهم گفتگو کرده اند و فرجام سخن آنها پس از فلسفه بافی های فراوان این شده است که باید میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و اتنیک و قومیت و ملیت دیوارکشی شود و بر روی این دیوارکشی ها نیز نام فدرالیسم گذاشته شود!

گذشته از آن که چنین ساختاری برابر با رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی مانند زمان برده داری و دهداری است و با چنین سیستمی ایران آمریکای دوم و آلمان دوم نخواهد شد اما چنین کسانی سخنشان بر این پایه استوار است که ترک ها و کردها و عرب ها و فارس ها در ایران هر کدام در یک بخش ویژه زندگی می کنند و با دیوارکشی به گرداگرد این بخش های ویژه می توان به این سیستم ملوک الطوایفی رسید اما این چنین نیست و هرگز در بخش های گوناگون ایران یک اتنیک یا ملیت یا قومیت و ..... زندگی نمی کنند!

برای نمونه ترک های .....

..... ایران تنها در آذربایجان زندگی نمی کنند و نمی توان با دیوارکشی به گرداگرد آذربایجان به فدرالیسم پان ترکی آقای یونس شاملی رسید!

خراسان پر از ترک هائی است که صدها سال است در آنجا زندگی می کنند و نمونه ای از ترک های خراسان نادرشاه افشار وابسته به خاندان ترک افشار است و ترکان افشار و بسیاری دیگر از ترک ها صدها سال است که زیستگاهشان در خراسان است نه در آذربایجان! به جز ترکمن ها انبوهی از مردم ترک صدها سال است که در مازندران زندگی می کنند که نمونه ای از آنان آقامحمدخان قاجار وابسته به خاندان ترک قاجار بود و زیستگاه قاجاریان مازندران است نه آذربایجان! و یا بسیاری از شیرازی ها ترک هائی هستند که صدها سال است در شیراز زندگی می کنند و همچنین بخش هائی از استان فارس صد درصد ترک نشین هستند و قشقائی ها که در استان فارس زندگی می کنند صد درصد ترک هستند و صدها هزار ترک در بخش های گوناگون استان فارس صدها سال است که زندگی می کنند! و یا ترک های خلج صدها سال است که در اراک و قم و چند شهر دیگر زندگی می کنند و ترک های همدان، ترک های کردستان، ترک های کرمانشاه، ترک های اصفهان، ترک های قزوین، ترک های زنجان و ..... صدها سال است در آنجاها زندگی می کنند!

پان ترک هائی مانند آقای یونس شاملی که خواهان دیوارکشی میان ترک و فارس و کرد و عرب و گذاشتن نام فدرالیسم به روی این دیوارکشی ها هستند روشن نمی کنند که این ترک ها باید چه کنند؟ آیا باید این ترک ها از آن بخش های ایران که صدها سال است در آنجاها زندگی می کنند به آذربایجان بکوچند تا ترک ها با دیگران درنیامیزند و آلودگی زبانی و نژادی پیش نیاید؟!

درباره کردها نیز باید گفت گذشته از آن که بسیاری از کردها سنی نیستند و شیعه هستند و با کردهای سنی آبشان به یک جوی نمی رود کردها تنها در یک بخش از ایران زندگی نمی کنند، برای نمونه کردهای خراسان و کردهای اردبیل و کردهای زنجان و کردهای آذربایجان صدها سال است که در آنجاها زندگی می کنند و دیوارکشی به گرداگرد بخشی از ایران و کردستان نامیدن آن شدنی نیست!

مردم شهرهای چند زبانه و چند بومی چه باید بکنند؟ برای نمونه اورمیه شهری چند بومی است و زبان های کردی و ترکی و آشوری و ارمنی و فارسی و ..... در آنجا گویشور دارند، آیا باید کردهای اورمیه، ترک های اورمیه، آشوری های اورمیه، ارمنی های اورمیه، فارس های اورمیه و ..... به جان هم بیفتند و همدیگر را بکشند؟ تا کسانی که بهتر و بیشتر توانستند بکشد شهر اورمیه و استان آذربایجان باختری به آنها برسند؟

سخن کوتاه، از هر سو که نگاه کنیم ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی جز بن بست فرجامی ندارند!