جناب کیانوش توکلی تعجب نمیکنید کە تصمیم شما در رابطە با کمک بە فاشیزم پان تورک و برخورد سانسور و حزف دیگران برای خشوند پان اتراک باعث شد من بە عنوان اعتراض دیگر هیچ کامنی در این سایت نگذارم ؟ این سایت همان بهتر کە با پول اشخاصی مثل آالیار بچرخد و تفکرات پان تورکیسم و سومر و لولو و گوتا برای خود بنویسند و مدال بە سینهای خود آویزان کنند این کامنت را نوشتم بە عنوان یاد آوری کە شما صراحتأ گفتتید بە خاطر آلیار اسم کار بری من را بلوک کردید و هیچ وقت نتوانیستید آن را بە خوانندگان این سایت بگوئید کە بە خاطر پان اتراک دیگران را بلوک میکنید برای چندر قازی کە از امثال آلیار میگیرد
"" نگاه ایدئولوژیک معطوف به توسعه و پیشرفت، فضیلت یک جامعه را، تبدیل به رذیلت میکند و توسعه ناپایدار، اولین عوارض آن است "" در حالیکه هیچ لوله نفت و گازی، از ایران شهر فارسی، به سوی شرق و غرب احداث نشد، فعالین جوان تورک آزربایجانی، موفق شدند عربستان، قطر، امارات را قانع به حمایت از پرژهٔ خط لوله گاز "" تاپی ""تورکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند "" به جای حمایت از پ ک ک ، پژاک و رژاوا کنند، برای تامین امنیت این خط لوله گاز، ترکیه قرارداد فروش ۳۰ هلیکوپتر جنگی T-129 ATAKبه ارزش ۱.۵ بیلیون دولار را، با طرف پاکستانی بست، پاکستان ابتدا به سراغ هلیکوپتر‌های جنگی ساخت چین CAIC Z-10 رفته بود ولی ارتش پاکستان، از کیفیت هلیکوپتر‌های جنگی ساخت چین، راضی نبود. به لینک زیر و هلیکپتر‌های ساخت ترکیه نگاه کنید. https://dailytimes.com.pk/267576/pakistan-to-buy-30-attack-helicopters-…
سانسورچی ضد جناب لوائی
به نظر شما این متن زیر چون ازخودی است مستهجن ویانزدیک به مستهجن هم نیست ؟؟؟؟؟
Anonymous /شنبه ، ژوئیه 14- 2018ساعت 02-14
خدا رحم کرد به مردم دنیا که اینترنت مجانی مدت طولانی در بازار نیست وگرنه به لطف پان اتراک کمبود >>> آفتابه <<<هم الان داشتیم. https://parsu.com.tr/ این سایت شرکت ترکی است
Home - Par-SU Yapı A.Ş
A.Ş به معنی آنونیم شرکتی است.البته ما از انسانهای >>>نئاندرتال یا آدمخوران<<< هم رگه هایی داریم و مربوط هستیم.
در مقاله کلمه جستن، با پوزش، به صورت « جوستن» آمده که اصلاح میشود.
مقایسه کلماتی از هوری و اورارتویی:
Hurritisch-urartäische Wortgleichungen
معنی Hurritisch ; Urartäisch ; Bedeutung
----------------------------------------
آقا شاه ewri : euri : Herr, König
-----------------------------------------
انسان taršuwa-nni : taršua-ni : Mensch
------------------------------------------
جنگاور hurati : huradi : Krieger
-----------------------------------------
کوه papa : baba : Berg
-----------------------------------------
سال š?w?la : šali : Jahr
---------------------------------------
پدر attai : ate : Vater
---------------------------------------
اسلحه šauri : šuri : Waffe
--------------------------------------
قلب tišni : tišnu : Herz
-----------------------------------------
من išaš : ieše : ich
----------------------------------------
کسی-هرکسawenne : aini : irgendwer
-----------------------------------------
دیگری uli : uli : der andere
-----------------------------------------
دادن ar : aru : geben
----------------------------------------
انجام دادن tan : tanu : machen, tun
-----------------------------------------
شنیدن haš : hašu : hören
-----------------------------------------
موجود-موجود بودن man(n) : manu: existieren
منبع :
HURRITISCH & URARTÄISCH
Prof Dr Ernst Kausen
-----------------
در زبان هوری:
The Demonstrative Pronouns
هوری زبان دیوانی دولت میتانی بود. حدود 400 کتیبه یا نوشته از آن در دسترس است.
The “Demonstrative Pronouns” anni, ani “this” andi “that”, akki: *agi “the one … the
other” have the following paradigms: In the absolutive there is the theme-vowel /i/, with
the oblique forms /u/, the change of the theme-vowel i > a before the enclitic pronouns is
.not found
----------
حالا کاری نداریم که ترجمه انگلیسی درست است یانه، که جایش اینجا نیست.
در ترکی
anni, ani
در لهجه ها به همین شکل قدیمی نیز استعمال میشود. اما شکل جدید :
oni یا onu است. به معنی امروز: آن را.
----
andi
odi یا odu به معنی امروزی : آن است.
----
akki
oki آن که
-----
agi
ayrı ; ayrısıدیگری
--------
bu biri...o biri
“the one … the
other
------
Singular
Abs. anni andi ani
o آن
Gen. -- andu=ve
onun از آنِ :
Dat. -- andu=va anu=va
امروزه :ona به او
Abl. -- andu=dan anu=dan
امروزه: on-dan از آن
Plural
anni=lla andi=lla ane=na
onlar ; onlarin; onlara; onlardan
------
The alternative pronouns “the one… the other” also behaves in this way
akki *agi
akku *agu
.For example, in ChS I/1 Hr 52 Rs 15’ ak-ki a-ku-ta “the one to the other”
امروزه:
bu biri...o biri
منبع:Ilse Wegner
Introduction to the Hurrian Language
ص.58
خدا رحم کرد به مردم دنیا که اینترنت مجانی مدت طولانی در بازار نیست وگرنه به لطف پان اتراک کمبود آفتابه هم الان داشتیم. https://parsu.com.tr/ این سایت شرکت ترکی است
Home - Par-SU Yapı A.Ş
A.Ş به معنی آنونیم شرکتی است.البته ما از انسانهای نئاندرتال یا آدمخوران هم رگه هایی داریم و مربوط هستیم.
"" سیاست نفت در برابر غذا "" آمریکا از پوتین خواسته است با افزایش تولید نفت، جای خالی حذف نفت ایران شهر فارسی از بازار را پر کند، تعدیل بلند پروازی‌های ژئوپلتیکی ایران شهر فارسی، با تحمیل قبول "" سیاست غذا در برابر نفت "" عملی خواهد شد، این پیامی به منطقه نیز است که دیگر، رژیم ایران شهر فارسی، آهی در بساط ندارد، بزودی "" ترکیه، روسیه و ایران "" پیرامون آیندهٔ سوریه، در تهران سومین نشست را بعد از مذاکرات آستانه، ترتیب خواهان داد. بقا ایران شهر فارسی نیز، به این ۲ کشور وابسته است. در بعد کلان ژئوپلتیکی، اتحاد "" آمریکا، روسیه و عربستان "" برای مدیریت بازار نفت و گاز، اوپیک را جایگزین خواهد کرد، برای عربستان، شکست پروژهٔ بندر چابهار، از الزامات است، چین، روسیه، پاکستان، امارات متحده عربی نیز خواستار نفله شدن این پروژه هستند. پس ایران شهر فارسی به کجا پناه خواهد برد؟ کشوری در شمال غربی
ایران؟ پس سپاه باید زود دست به کار شود و پ ک ک را از آزربایجان جنوبی مخصوصا آزربایجان غربی، پاک کند، دوران اتحاد با پ ک ک و روژاوا و پژاک به سر رسیده
معنی یک اسم
par-su-a یا par-su-aş
--------------------------
نه « مرز» بل « شاهراه آب» :
نخست :
لغاتی با کلمه su آب، در زبان اورارتویی که زبان هوری نیز هم پیوند با آن است.
Sue, lake (probably better, 'water-hole') دریاچه ، آبراه
Sui-nišini, well-provided with lakes سو نیشینی:جایی که پراز دریاچه و برکه است
Su-iniše, 'water-availability' سو انیشی:جایی که امکان آب رسانی دارد.
--------
par-su-a نام ولایتی ست، در تاریخ باستان آذربایجان
متعلق به اقوام اتصالی زبان. در دوره ای یکی از ولایات ماننا-ماد است.
کسانی آنرا کلمه ی پارسی حساب کرده و معنی « مرز» برایش نوشته اند که درست نیست.
اسمی ست از مردمان اتصالی زبان که در همان منطقه زندگی میکردند. یعنی قوم لولوبی، هوری، اورارت...
به احتمال قریب به یقین این اسم گرفته شده از زبان «اورارتویی»ست . یا از زبانی خیلی نزدیک به آن.
از این زاویه آنرا معنی میکنیم:
par-su-a یا par-su-aş
par-i/e, all the way to
su:water
aş=a
a وند در حالت مفرد
a)ša, -a) وند در حالت جمع . وقتی که Lokativ مطرح است( مکان).
in, near ...) معنی
par-e(i)-su-a
------------------
par-su-a
در اصل
par-e(i)-su-a
معنی ترکی:
bütun yol su-wa
bütün yol su-ya
منظور:
su-ya sarı bütün yol
su-ya sarı böyük yol
تمامی راه(های) آب ( تمامی راه-راه اصلی- به طرف آب)
منظور « شاهراه آب»
--------
بن و ریشه -par را امروزه در کلماتی مانند par-lama ؛par-lamq؛ par-laq؛ par-lı، par-ça و... به معانی درخشش،نامدار، تکه، برجسته، ثروتمند، داریم که بی ارتباط با معنی بن در کلمه اصلی مورد بحث نیست. گرچه معانی طی زمان تغییرات خود را دارند.
در جایی اشاره کرده ام که در بخشی ار کلمات ترکی، واژه های جدید به همراه واژه های قدیمی میایند و کلمات و اصطلاحات مرکب پدید میاورند که می توان به سیر زبان پی برد. مانند:
در اورارتویی itt یعنی go (انگلیسی). در ترکی داریم it-get که هر دو بخش به معنی go هستند. قسمت اول قدیمی( و امروزه با جنبه منفی) و قسمت دوم جدید است با جنبه مثبت. اما اصطلاح، خوشبختانه این دو نمود (حال-گذشته) را در خود جمع کرده است.
جناب ساراخ,
میفرمائید "...می پرسم آیا وقت آن نیست که کامنت نویسی آزاد بشود"؟ قربان, حتی پیش از آنکه گزارش تحقیقاتی و تاریخی شما در باره لواط کورش با داریوش لوبیا خورده منتشر شده و رایحه دلپذیر آن صفحات ایران گلوبال را معطر کند, از شدت وفور آزادی, حیا سنج سایت, صدمه دیده بود, و آریا پرستان به جنگ "مغول" رفته بودند که هنوز ادامه دارد و آنها که باید از فرآورده های آن استفاده کنند بهره میبرند و بقیه هم وظایف ملی خود را انجام میدهند, حدودا ۱۴ سال.
جناب علی قره جه لو
امروز مذهب وناسیونالیسم درخدمت بیگانگان است و کشورهای اروپای وامریکا از این دوعنصر استفاده ابزاری می کنند
لازم باشد مهره های چون اردشیرزاهدی وزیباکلان تحت رهبری ملا و یا هردو درمقابل ملا ویا هردو رو در روی هم قرارمی گیرند .
امروز رفسنجانی ها وامیر انتظام سمبل مبارزه با ظلم وستم هستند جوان امروز که اهل سوال نیست فکر می کند این اشخاص عمر خود رادرزندان بسربردند .
کسی نمی گوید رفسنجانی وامیرانتظام ها مهره های سوخته همین رژیم هستند.
این راه به امثال امیرانتظام ختم نمی شود ادامه دارد دیروز مصدق و مدرس ها دربه قدرت رسیدن رضا شاه درمقابل معترضین سینه سپر می کردند دقیقا همین که شما نقل کردید .
((کارا ملا اوغلو در انتخابات اخیر ترکیه با احزاب CHP,HDP,IYI به تشکیل "اتحاد ملت"؟ نیز مبادرت کرد! نویسنده ای خطاب به رهبر "حزب جمهوریخواه خلق" (CHP) نوشت: "یک هفته قبل با کارا ملا
اوغلو اتحاد تشکیل دادی، یک هفته بعد بخاطر قربانیان مایماک گریه می کنی! انسان باید کمی هم شرم داشته باشد"!))
"" پ ک ک پشت تجارت تریاک و قتل عام سیواس "" هدف امپریالیسم فقط تبدیل پ ک ک به " کونتراهای آمریکای مرکزی " با تجارت تریاک نبود، اتاق‌های فکر امپریالیسم دریافته بودند که "" محور حاکمیت ملی، مصالح و منافع مردم است و آن با اتحاد با پ ک ک و حزبلاه تامین نمی‌‌شود ""، با سیاستهای پشت پرده، ایران شهر فارسی و سپاه پاسداران را، به متحد پ ک ک و حزب الله تبدیل کردند، پشت این پروژه کلان، ویرانی، نابودی خاورمیانه را تعقیب میکردند، جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، آنارشیست‌ها و چپ‌های جهان سومی نیز پیاده نظام این پروژهٔ امپریالیستی بودند،تصورش را بکنید خاورمیانه تشنهٔ آب، به ترکیه با بیشترین منابع آب در خاورمیانه، اعلان جنگ میداد. احیا و باز سازی مقر و دژ آتا تورک در عفرین، آغاز شکست پروژهٔ کاروان مواد مخدر پ ک ک و حامیان آنان است.
پیروز عزیز من بازوی قدرت سانسور را خوب می شناسم، اعتراض به شما معادل حذف آکانت نویسنده و کامنت نویسنده می باشد، من می خواهم باشم، و درد دل ملتم را بزبان بیاورم ترک بودن ملت ترک آزربایجان چه مغایرتی با دمکراسی دارد؟ لطفا تهدید و سانسور و شعر خوانی را کنار بگذارید و صادقانه از شما می پرسم آیا وقت آن نیست که کامنت نویسی آزاد بشود؟
جناب محبوبه تیشه
ممنون از شما
اما در رابط با تورک و یا فارس بودن بابک باید عرض کنم این افرادی که بابک را فارس می دانند عناد با تورکها دارند ویا اینکه دراین موضوع دچارکچ فهمی هستند.
آخه خنده دارنیست ؟
زبان فارسی نزدیک به 100سال است با زور سرنیزه درشهر مثل تبریزتدریس میشود ولی اکنون درشهر تبریز فارسه نمیتواند به فارسی آدرس ببپرسد چه به برسد به روستاهای اطراف قلعه وشهر کلیبر .
حال بابک فارس زبان بتواندروستائیان را قانع کند از جان و مال خود درمقابل اعراب بگذرند وجنگ کنند .
ضمن اینکه روستائیان آذوقه جنگجویان را درطول 23سال را تامین کردند
خنده دارتر
اینکه پان ایرانیستها معتقدند زبان مردم منطقه آذری بوده حالا آب به آذری یعنی چه به ماند.
ولی درنوشته فارس هاما تورکها غلامانی درصدراسلام نزد اعراب عربستان و درآسیا نزد سامانیان بودیم
ولی نه ما تورکها رقیب فارس واعراب دراین منطقه هستیم.
مدتها من و احتمالا عده بسیاری گمان میکردیم که کامنت های ایران گلوبال بسیار بیشتر به سود "فصل کردن" میباشند تا "وصل کردن", و گمان میبردیم که عملا با خط مشی ایران گلوبال که "...مطالبی که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران باشند، منتشر نخواهند شد" در تعارض میباشند.
اکنون با توجه به تعداد قابل توجهی از کامنت های "صفحه شما", به نظر میرسد که ایران گلوبال با انتشار کامنت هائی که تقریبا هیچ سایت دیگری منتشر نمیکند, خدمت بزرگی به شناخت ما از خود ما کرده است که دریابیم "ما اینیم", بشرطی که بدانیم بسیاری از این کامنت ها اصیل و واقعی میباشند نه از مأمورین معذور. این را از کجا میشود فهمید؟ نمیدانم, ولی زمانی که گفتگو به لجن کشیده شود چه فرقی میکند که این ها مأمورند یا نه؟
بیش از صد سال تلاش برای آزادی و سرفرازی از زمان انقلاب مشروطیت و قیام مصدقی و انقلاب ۵۷, سر انجام به مقصد رسیده و خلیفه روضه خوان را به تخت نشاندیم. - "روضه خوان" بنا به تعریف آیت الله! رفسنجانی که اگر انقلاب نبود هنوز باید منبری پنج تومان روضه میخواندیم - و دچار مصیبت های کنونی شدیم که عبارتند از کم بود ویا قحطی آب و نان و هوا و آزادی و برابری و برادری و خاک بر سر شدن ایالت های غربی از گرد و خاک و شن ریزه ها و غیره. چرا؟
مقاله حاضر شرح ماجرای "سر من از ناله من دور نیست" میباشد که با ناله در باغ سبز "ملت ما در مسیر دشوار حق طلبی، برابری خواهی و خواست احیای زیست محیط به نابودی کشیده شده اش و احقاق حقوق ملی اش ناچار است تنها به خود و مردم بومی خود و همدلی انسانهای آزاده در ایران،...." شروع میشود و بعد "همدلی انسانهای آزاده مردم بومی " فراموش شده و از میان تمام این بدبختی ها,
آنچه برای رهایی اهمیت حیاتی! دارد "«فعالین ملی مدنی تورک آذربایجان» و بی اعتنایی آتش افروزان و خون خواران جهانی به آن میباشد, که دلیل اصلی نوشتن مقاله است.
و پس از ۴۲۸ دیدار, مقاله با پشت بند کامنت های "بعد از اینکه ما از رده خارج شدیم، جوانانی بمراتب تیز بین تر و دقیقتر از ما، بصورت منطقی از حقوق برباد رفته ملت ترک آزربایجان جنوبی دفاع خواهند کرد" و "... بوی سیر در ماشین های گران قیمت بیشتر نپیچد و هضم کله پاچه آسانتر باشد و.... تنها یک بطری (( اسمیرنف... ودکائی روسی )) به عنوان ( صبحانه ) به سر بکشید و داستان جنازه لنین", همگی به تفصیلی که مورد احتیاج است و مساله حل! میشود. یعنی به قول هم ولایتی ها "همه کارام آراسته س - (فقط) کارده کلم بی دسه س" , که "چهل کارد میسازم, یکی دسته ندارد". ما اینیم.
تا حالا که تاریخ نویسان فارس ادعا داشتند آریایی هستند و ححدود چهار هزار سال پیش به اینجا اومدن. حالا چی شده حرفشون رو عوض کردن و میگن آریایی ها ده هزار سال پیش اینجا بودن بعد رفتن اروپا. اگه فارسها یه نمونه کچک از ۲۵۰۰۰ سال پیش بیاررن که حداقل اشتراکی با اقوام قبلی دارن حرفی ندارم من. آخه نیست.
حداقل ترک ها این ادعا رو دارن که زبانشون با مثلا سومریها هم ریشه هست و هزاران دلیل و مقااله هم در این زمینه هست. خودتون بگید کی بومی تره!!!! حداقلش هالپوگروپ j2 و g2مختص منطقه قفقاز هست.
روحش شاد و يادش گرامى باد
زمان بر ما و انها خواهد گذشت و انچه در درازاى تاريخ ماندگار خواهد ماند، ننگ و نفرتى است زوال ناپذير بر حكومتى ضد بشرى و انانى كه مستقيم و غير مستقيم در بقاء اين رژيم عقب مانده و خونخوار دخيل بودند و ارزوهاى سترگ يك ملت بپاخواسته را به تلى از خاكستر بدل كردند.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
...
سيف فرغانى
یاد مرد بزرگ تاریخ ایران امیر انتظام گرامی باد.این مرد بزرگ با نامردی های نظام اسلامی حزب توده وفداییان خلق زندگی وسعادت وخدمت به مردم ایران را از دست داد. ارتجاع اسلام حتا از دادن کفش به این مرد بزرگ در زندان خودداری کرد. انتظام مظهر ایران دوستی عدالت خواهی و آزادی بود.یادش گرامی باد
اگر خانم "طناز " ، فارس نبود. اگر جناب "خامنه ای " ترک نبود. مستر "لاشین " ، مدام ضد ایرانی نمی نوشت. چون او تحمل هیچ نوشته، کمنت، فیلم، و نظری را که لابی تنفر و تجزیه نباشد، در این صفحه بدون عکس العمل نمی گذارد.
آقای توکلی تعداد مشاهدات بالای هر نوشته صحیح نیست چون نویسنده حتی خودش با صد بار کلیک تعداد مشاهدات را میتواند بالا ببرد. در ضمن امکان امتیاز دهی به مقاله هم که حذف شده بهتر بود و میتوانست تعداد تقریبا واقعی مشاهده مقاله را نشان دهد چون با آی پی آدرس اینترنت کار میکرد مگر اشخاصی که وی پی ان یا ادرس مخفی دارند میتوانند تعداد امتیاز را بالا یا پایین کنند.
دوستان... کسانی که با من تا اندازه ای اشنا هستند میدانند که من همیشه گفته ام که یک شخص ( مسئول بدن ) خودش هست.اگر این شخص به عنوان یک شخص آزاد بخواهد ( بدنش ) را هم بفروشد به هیچ کسی مربوط نیست و نمی باشد. متاسفانه کار و زندگی من از سال 1989 بعد از پایان دانشگاه با اشخاصی گره خورده است که یا دست و پا هایشان قطع شده است و یا دست و پاهایشان و یا ستون فقراتشان از کار افتاده است و سوگندی که در پایان تحصیلات و در جشن فارغ تحصیلی خورده ام تا از این ( انسان ها) به بهترین نحو کمک و حمایت بکنم , تا بحال به نحو احسن انجام داده ام. (( نادان ترین )) اشخاص روی کره زمین کسانی هستند که (( معلول )) بودن یک انسان دیگر را به مسخره کشیده و تحقیر بکنند. « چولاغ » گفتن این خانم به ( علی خامنه ای ) یک از زشترین نوع تربیّت انسانی است که در یک فرهنگ بیمار گونه نهادینه شده است. نه من طرفداری از علی خامنه ای
ضد بشر را میکنم و نه از سیاست های ضد انسانی ایشان استقبال میکنم. ولی انتقاد از یک نفر تنها بخاطر (( معلول )) بودن کار ( نادان )هاست...
آقای کیانوش توکلی چندین کامنت را، که هیچ توهینی در بر نداشتند و تنها نقد و نظر بودند، به بهانه ی رعایت "انسانیت" حذف کرده است. من هیچ مخالفتی با رعایت "انسانیت" ندارم و به سهم خود برای آقای محمد رضا لوایی آرزوی تندرستی و عمر دراز می کنم. اما شگفت این است که احساسات کیانوش توکلی تنها در موارد ویژه ای به جوش می آید و به فکر رعایت "انسانیت" می افتد. برای نمونه، در آن هنگام که کامنت ها یا نوشتارهایی با واژه هایی دشنام آمیز و رکیک، اشخاصی را، زنده یا درگذشته، سالم یا بیمار، حتی در حال بیماری شدید، به باد هجوم می گیرند، اثری از احساسات "رقیق" و "انسانی" کیانوش توکلی دیده نمی شود. به نظر می رسد این جوشش احساسات کیانوش توکلی با اموری چون "کمک مالی" یا تحویل گرفتن ها و مهمان کردن ها و ... بی ارتباط نباشد!
در اینجا نمونه هایی از کامنت های حذف شده به دست کیانوش توکلی را برای داوری همگانی ارائه
می دهم:
عنوان مقاله:
یاری به اقای لوایی
سه شنبه, ژوئیه 10, 2018 - 19:08
راز
بهترین راه این است که آقای لوایی به اروپا پناهنده شوند و مجاناً تحت معالجه قرار بگيرند.
«صفحه شما»
چهارشنبه, ژوئیه 11, 2018 - 07:01
Anonymous
حلا نوبتی هم که شده نوبت اردوقان است به یارادیچلیق بگوید که دست جناب لوایی را بگیرد و با هواپیمای خطوط ترکیه او برای معالجه مجانی به ترکیه ببرد.
«صفحه شما»
عنوان مقاله:
فراخوان یاری به آقای محمدرضا لوائی
سه شنبه, ژوئیه 10, 2018 - 22:44
یک ایرانی
اول تعیین کنید که وطن او (محمدرضالوایی)،کجاست ؟وچه کسی هموطن او می تواند باشد/ما ایرانیان هموطن بوزقورد و چپ و حزب الهی نداریم.
«صفحه شما»
به دید من در هیچکدام از این کامنت ها توهینی نیست و قابل انتشار می باشند. رسانه ای که بخواهد آرمان بزرگ آزادی بیان و اندیشه را فردای "احساسات رقیق" شخصی این و آن کند، به ویژه زمانی که این احساسات در واقع ماسکی برای منافع مادی باشند، از آرمان "آزادی" جز مضحکه ای بر جای نخواهد گذاشت.
با نگاه به ...سیاسی نویسنده این مقاله میلوسویچ ، هر امکان بقدرت رسیدن در ایران است. حالا میشود فهمید چرا سایت ترکی "تریبون " اینگونه اهل قلم آذری را به سایت ایران گلوبال کیش نموده!
لاشین ها مانند نازیها ، پوست همجنسگرایان و ترانس ها و غیرمغولها راخواهند کند و حسابشان را کف دستشان خواهند گذاشت.چون نازیها مخالف همه اینها و یهودیها و چپها و معلولین و کاتولیکها و ..... بودند.
از خویشاوند گرگ ها انتظار بیشتری نیست. به شیرهای ایرانزمین ملحق شوید !
ترک به ترکستان !
ایران برای اقوام ایرانی.
سالام علیکم بعد از سالها بحث و جدل راجع به زبان مادری شنیدن زبان عمه ای باعث خرسندی است این زبان برای اثبات احتیاج به لوحه گلی باستانی ندارد. طفلک خامنه ای با پروستات عمل کرده چه کند.برادران تحت ستم الویت دارند
با درود و وقت بخیر ! برایم روشن نشده است که شما جزو کدام حزب یا سازمان هستید, ولی در متن بیانیه مورد بحث مشخص است که پیرو جمهوری دمکرات و سکولار میباشید ! لطفاً جهت شناسایی اینجانب به وبلاگ یا سایت یا صفحه فیس بوک خصوصی ام مراجعه نمایید ! همه احزاب ناسیونالیستی ایران مانند جبهه ملی و پان ایرانیست مورد هجمه بدخواهان بوده اند و گرچه احزاب ناسیونالیستی هم نفوذ پذیر میباشند. bbcking.blog.ir
1- ابتدا درباره جمهوریخواهی امثالی مانند شما هموطنان بایست به صراحت بگویم :
ماموریت سران حزب جمهوریخواهان ایران, استقرار مدل جمهوری عراق و جمهوری افغانستان در ایران است؛ ولیکن سیاست پشت پرده نظام جمهوری, مردمان ایران را ملعبه و بازیچه گزینه ها و مهره های حمایت شده روسی,انگلیسی,فرانسوی و آمریکایی خواهد نمود و مملکت و ملت را دربست در اختیار مستکبران غربی و شرقی قرار خواهد داد.... بقیه متن در ادامه مطلب !
پس از نظام های ایدئولوژیستی دیکتاتوری اعم از تئوکراسی و مارکسیستی, نظام جمهوری بدترین شکل نظام سیاسی و اجتماعی - در شرایط کنونی چنگ اندازیهای امپریالیستی و استکباری غربی - برای مملکت و ملت ایران خواهد بود. متاسفانه جمهوریخواهان ایران تحت تاثیر سیاستهای غربی و خاصه انگلیسی و آمریکایی, به روش مارکسیستی و لیبرالیستی مبنی بر استقرار قانون فدرالیسم (تقسیم قدرت), در برابر سانترالیسم (انسجام قدرت) روی آورده اند که شعار یک جماعت اندک تجزیه طلب و خیانتکار بوده است.
2- درباره ماهیت پان ترک های لایق اخراج خانوادگی از کشور ایران :
ماموریت حزب توده , کمونیسم کارگری, مجاهدین خلق, پژاک و کومله از سوی انگلیس و آمریکا در راستای هدایت سیاست ضد ایرانی, در قالب تجزیه طلبی و تفرقه افکنی بوده است. این مامورین مارکسیستی و انترناسیونالیستی انگلیس و آمریکا, در کران گروهی از لیبرالیستهای ایرانی, قومیت های ایرانی را ملیت های ایرانی خوانده و سعی در استقرار فدرالیسم ( تقسیم قدرت مرکزی ) در برابر سانترالیسم ( انجسام قدرت مرکزی ) داشته اند !
تجزیه طلبان ترک اغوز و چپ گرا با نفوذ در پیکره حاکمیت وقت, زبان ترکی را در صدا و سیمای آذربایجان غربی و شرقی اعمال نموده اند که هر آینه و در یک هنگامه, مجریان آن, به زبان ترکی اعلان استقلال و جدایی طلبی خود را اعلان نمایند. این در حالی است که قاطبه جمعیت آذربایجان را آریایی ها تشکیل می دهند که فقط زبان آنان طی سده ها همزیستی با ترکهای مغول, به زبان ترکی گراییده است.
الزامی است که مسولین دولت کشور ایران به پشتوانه قانون اساسی و مجلس ایران زمین, پخش برنامه ها به زبان ترکی اغوز, در آذربایجان آریایی ایران زمین را بزودی متوقف نموده و به احترام وحدت ملی,زبان ملی و آذری های آریایی و ایرانی مقیم در آذربایجان, به پخش برنامه ها به زبان پارسی اقدام نمایند. قاطبه مردمان آذربایجان را مردمان قوم مادها تشکیل داده اند که زبان ترکی اغوزی وارداتی, طی سده ها و از دوره سلجوقی, به آریاییهای آذربایجان تحمیل شده است؛ لذا الزامی است که همه ی آذربایجانیان آریایی, در همه شهرها به زبان پارسی اجدادی خویش بازگردند و از زبان ترکی اغوزی, دوری جویند.
خائنان به ملک و ملت با باج دادن تعمدی به بیگانگان میهمان در ایران اعم از ترکهای اغوز مغول, مقدمات تجزیه ایران را بصورت گام به گام و نامحسوس فراهم ساخته اند. پخش برنامه ها به زبان ترکی اغوز را در آذربایجان آریاییهای قوم ماد ایران زمین متوقف کنید.
ناسیونالیستهای آریایی در آذربایجان ایران, وظیفه ملی و حساسی برای تشویق بازگشتن سایر آذری های آریایی, به زبان پارسی دارند. یکی از ترکها, در فضای اینترنت بوسیله یک عکس و نوشتاری, به خود می بالید که ترک اغوز است و حال آنکه ریشه ترکها, در ژن های چنگیز مغولی و ریشه آریاییها, در ژن های کوروش آریایی نهفته است.
اینجانب هرگز نژاد پرست و شووینیست, مانند نژاد پرست و شووینیست ترک, عرب و امپریالیست نبوده ام که همانا پان ترکیسم عثمانی طی جنگ جهانی نخست, حدود پانصد هزار نفر ارمنی,یونانی و آشوری را کشتار و آواره نمود؛ اما اینجانب از هموطنان عزیز مبارز و ناسیونالیست و با درک و غیرت درخواست دارم که انگلیس و آمریکا را برای مردمان استقلال طلب و تجزیه طلبان نژادهای مختلف, در انگلیس و آمریکا اعم از آنگلوها - ساکسن ها, اسکاتها, ولزیها در انگلیس و سرخپوستها,سیاه پوستها و سایر نژادها, در آمریکا مهیا نمایند و مظلومان نژادی انگلیس و آمریکا را دریابند و از طرق معنوی و مادی به آنان یاری رسانند. ................................. ادامه دارد!
دوستان...به اطلاع میرساند که کسانی که از قلعه بابک دیدن میکنند حتمآ در کله پاچه صبحگاهی مقداری سیر اضافه بکنند تا هضم کله پاچه آسانتر باشد.دلیل دیگر بدان جهت است که این بازدیده گان کله پاچه خور , با کفش و پوشاک گرانبهای کوهنوردی میتوانند ماشین رولز رویس شان را تا اندازه ای دورتر از قلعه پارک بکنند تا بتواند چند صباحی قدم بزنند و این امر باعث میشود بوی سیر در ماشین های گران قیمت بیشتر نپیچد و هضم کله پاچه آسانتر باشد. ولی اگر متاسفانه بجای کله پاچه , فیله ماهی,بوقلمون سرخ کرده و برنج زعفرانی میل فرموده باشید, آنوقت است که (( وای دَدَه ام ... وای ننه ام)) خواهد شد. و این به خاطر این است که با خوردن این نوع غذاها , شما به طبقه اجتماعی (( بورژوازی )) خواهید پیوست. اگر شما از همان طبقه کارگر-مارگر, دهقان- مهقان, برزگر_ مرزگر , ( اکینچی- مکینچی ) ویا ( کتدی- متدی ) و یا ( کشاورز -مشاورز )
بودید که از صبح تا شب با بیل و کلنگ و داس چکش کار میکردید ولی باز هم گرسنه هستید , آن وقت بایستی برای دیدن از آرمگاه لنین به مسکو و کارل مارکس به لندن بروید. ولی قبل از اینکه به میدان سرخ در مسکو و یا هایگیت لندن رفته باشید , شما تنها یک بطری (( اسمیرنف... ودکائی روسی )) به عنوان ( صبحانه ) به سر بکشید و در موقع دیدن از این آرمگاه ها , از هر زبانی میتوانید برای مکالمه استفاه بکنید به غیر از زبان مادری, زبان پدری , زبان خواهری, زبان برادری, زبان خاله ای, زبان ترکی و سومری...........
برای اینکه با قبر لنین بیشتر آشنائی داشته باشیم , در صفحات تاریخ می خوانیم که.....
لنین در وصیت‌نامه‌اش خواسته بود که او را خاک کنند اما به جای این کار او را مومیایی کردند و درون یک تابوت چوبی موقت که توسط «الکسی شویوسیف» (Alexei Shchusev) طراحی شده بود، قرار دادند. بدن او قبل از تدفینش برای نمایش عموم در معرض دید قرار گرفت اما مردم روسیه موافق دفن جسد نبودند. دولت روسیه ادعا میکند که بیش از ۱۰,۰۰۰ تلگراف مبنی بر اینکه بدن این رهبر بزرگ را برای نسل‌های آینده حفظ کنند، دریافت کرده است.
در پاسخ به درخواست‌های مردم، مقبره‌ای دائمی در سال ۱۹۲۹ برای نگهداری از جسد لنین به مدت طولانی تأسیس شد. مقبره کنونی در سال ۱۹۳۰ مورد بهره‌برداری قرار گرفت و دوباره به دست الکسی شویوسیف طراحی شد. جسد لنین در این مقبره ماند تا زمانی که به شهر تیومن در سیبری منتقل شد (البته همراه با تیم نگهداری از جسد) چرا که مسکو در خطر هجوم نازیها قرار داشت. در مارس ۱۹۴۵ در طی عملیاتی به نام «شی شماره ۱» جسد لنین از سیبری به مسکو بازگردانده شد.
برای ادامه نگهداری از جسد لنین گروهی از متخصصان (ایلیا بارسکی و پسرش بوریس بارسکی) مسئول نگهداری از حفظ جسد شدند. متاسفانه بدن ۸۵ ساله‌ی لنین هنوز با وجود اینکه کمی گرم نگه داشته می‌شد تا ظاهر زنده‌تری داشته باشد اما هنوز ظاهر خاص مومی و میوه‌ای دارد. تابوت در دمای ثابت ۱۶ درجه سلسیوس و رطوبت ۸۰ - ۹۰٪ نگهداری میشود. هر هفته مقدار کمی سفید‌کننده استفاده میشود تا با قارچ‌های ضدرنگ و کپک‌های روی پوست لنین مبارزه کنند. هر ۱۸ ماه مقبره را برای انجام حمام گلیسیرین و پتاسیم جسد به مدت یک ماه تعطیل میکنند. در طول این مدت لباس‌های لنین شسته و به دقت اتو میشوند. هر ۳ سال کت لنین را عوض میکنند....
به خاطر بحران‌های مالی اخیر، خیریه‌ای که از جسد لنین محافظت میکرد ورشکسته شده و دیگر نمیتواند کت‌های ابریشمی را برای لنین تهیه کند. لنین را میتوانید در این آرامگاه به مدت ۵ دقیقه، همراه با یک گروه کوچک و زیر نظر نگهبانان ملاقات کنید. یادتان باشد که درون مقبره نمی‌توانید صحبت کنید، سیگار بکشید و عکس بگیرید.
محبوب تیشه عزیز، از این که نسل جوانی مثل شما مسائل را خیلی مدلل و متین و همه جانبه می شکافد، احساس خوبی بمن دست می دهد و خوشحال می شوم که بعد از اینکه ما از رده خارج شدیم، جوانانی بمراتب تیز بین تر و دقیقتر از ما، بصورت منطقی از حقوق برباد رفته ملت ترک آزربایجان جنوبی دفاع خواهند کرد، در انتظار دیگر نوشتار ها و تحلیل ها از مسائل روز آزربایجان جنوبی،
معیار انسانیت نه زبان است و نه نژاد ونه قوم ونه تاریخ گذشته ونه هیچ چیز دیگر.ما موظف کمک به آقای لوایی هستیم بدون اما واگر .فرق ما با نظام اسلامی فرق ما با نظام خونریزاستالینی وفرق ما با سازمان بیگانه پرست رجوی در همین جاست.
دوستان گرامی، آیا کارگر گرسنه ای که حتی برای خریدن نان ساده هم پول ندارد می تواند به قلعه بابک برود و یا از آرامگاه کورش بازدید کند و یا آرامگاه فردوسی را از نزدیک ببیند؟ در دوزخی به نام ایران کسی به قلعه بابک می رود که بامداد کله پاچه خورده باشد تا با کفش و پوشاک گرانبهای کوهنوردی و جیب های پر از پول و ماشین های مدل بالا خود را به قلعه بابک برساند! آیا در میان کسانی که به قلعه بابک می روند کسی را می توان یافت که بگوید اگر من امروز کار نکنم فردا بی نان خواهم ماند؟ آیا پانستانی هائی که به قلعه بابک می روند نیازی هم به کار کردن دارند؟ و آیا دست های چنین کسانی از کار کردن پینه بسته است؟ آیا تا کنون کسی یک پانستانی را دیده است که درباره گرانی نان هم چیزی بنویسد؟ نه! چون چنین کسانی دغدغه نان ندارند و خوراکشان فیله ماهی و بوقلمون سرخ کرده و برنج زعفرانی است! سلول های مغز یک پانستانی .....
..... ناتوان از فهم ده برابر شدن بهای نان در بیست و چهار ساعت و گرسنه ماندن کارگران و رنجبران و مردم دردمند و درمانده و گرسنه است چون چنین کسانی وابسته به سرمایه داران و زرسالاران هستند! به نوشته های پانستانی های انگل و مفت خور و میلیاردرزاده ای که بدبختانه برخی از آنها در ایران گلوبال نیز تاخت و تاز می کنند و هر چرندنامه ای را به این تارنما می فرستند نگاه کنید! نوشته های چنین کسانی یا درباره آرامگاه کورش است یا درباره گور داریوش است یا درباره عطسه کردن خشایارشاه در دوهزار و پانصد سال پیش است یا درباره سرفه کردن فردوسی در هزار سال پیش است یا درباره ترک بودن سومری هاست یا درباره دبستان به زبان مادری است یا درباره دبستان به زبان پدری است یا درباره دبستان به زبان عمه ای است یا درباره دبستان به زبان خاله ای است یا درباره تقویم میترائی است یا درباره نژاد اهورائی آریائی است!
تا کنون کسی ندیده است که پان نامه نویسان نان نامه هم بنویسند چون نوشتن درباره نان برای چنین کسانی شرم آور و مایه سرافکندگی است! چرا؟ چون نان خوراک کارگر، مارگر و دهقان، مهقان است و کارگر، مارگر هم که آدم حسابی نیستند! آدم حسابی ها دکترها و مهندس ها و پروفسورها و لیسانس ها و فوق لیسانس ها هستند!
سخن کوتاه، مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران باید امیدشان را از این انگل های سیاسی وابسته به سرمایه داری و بورژوازی ببرند و امید بستن به چنین کسانی برابر است با بردن آب در آبکش!
من آرزوی من این است که شما سلامتی خود را بدست بیاورید
دراین موقع است که انسان ها از روی ناچاری وناتوانی دست به دعا می شوند و خدای ناتوانان و درماندگان خلق می شوند.
"بیهوده سخن به این درازی"؟
جناب تیشه حتما این ضرب المثل فارسی و یا به احتمال زیاد مشابه آن در ترکی را شنیده اند که باید پول داد تا آش خورد. «فعالین ملی مدنی تورک آذربایجان» چه پولی به " بی بی سی، من و تو و صدای آمریکا" و غیره داده اند که آنها را «فعالان مدنی در آذربایجان» ننامند؟ یعنی ایشان نمی دانند که کی مخارج این مؤسسات را میپردازد که پایه اصلی تبلیغات امپراتوری برای حفظ منافع آن می باشند؟ نمیدانند که حتی انبوه کثیری از "وطن پرستان" خارج نشین, برای جوری جنس و یا منظورهای دیگر از این منبع ارتزاق میکنند؟ اگر می دانند این چه انتظار بی جائی ست که در معبر عام راه افتاده تا عده ای ساده لوح را به دنبال خود بکشند؟ و اگر نمیدانند به ایشان حرجی نیست. ما قرن ها در پی این سراب ها دویده ایم.
عزیز جان،
محبوب گرامی، یعنی اینها نمی دانند چکار میکنند ؟
اینها خوب به کارشان آگاه اند و بسیار دقیق هم کارمیکنند. اشکالی نیز در کارشان نیست.
بعکس اشکال در خود ماست. لطفاً مشکل خودمان را به گردن « مدییای فارسی زبان» نبندیم.
آنها « خودشان و ما» را دقیق می شناسند، متاسفانه ما « نه خودمان را می شناسیم و نه آنها» را. و اشکال اساسی نیز در همین نکته است.
حدود 9 قرن بر ایران حکومت کردیم، بدون اینکه « فرهنگ دیوانی خود را» سازمان دهیم. اما « قلمزنان قوم فارس» در این مدت بر « کار دیوانی مملکت» تسلط داشتند. آنها قرنها در آتش دست یافتن
به « قدرت سیاسی» خود را خاکستر کردند، تا اینکه توانستند بعد از مشروطیت با کودتا « قدرت سیاسی را نیز به همراه قدرت دیوانی» به چنگ آورند.
حدود 80 سال است آنها هم قدرت سیاسی را صاحب اند و هم قدرت دیوانی و فرهنگی را. «جناح حکومت و جناح بیرون حکومت» این قوم، دعوایشان برسر«تخت و تاج و میز و زندان» است.
در آرزوی قدرت « هخا و ساسان»اند. بعد از 9قرن با این هشتاد سال خوب میدانند که نباید « قدرت و تسلط و آقایی و پول نفت» را به هیچ قیمتی از دست بدهند. آنها شعارشان این است:
« چو تخت و نفت ام نباشد -تن من مباد». برای این کار هم خوب و دقیق به « قدرت سیاسی و فرهنگ» تسلط دارند. توسط فرهنگ قومی دولتی کرده شده ی خودشان، همه حرکات جامعه را کنترول کرده و در جهت اهداف خود که « حفظ قدرت همه جانبه» است، آگاهانه حرکت میکنند. آنها به «درستی» حرکات « فرهنگی-سیاسی» غیر خودی را که فقط ظاهراً« قدرت شان» را تهدید میکنند، در خدمت اهداف خود « تبلیغ و تفسیر» میکنند . وحرکات برابری خواهی مستقل و نفی تبعیض واقعی را ندیده میگیرند.
چه کسانی « تخت و نفت و ایران اینها» را تهدید میکنند ؟ آنها که ظاهراً زیر شعار « حرکت ملی ترک» یعنی « حرکت ناسیونالیستی ایده لوژی ترکیسم» یا « عربیسم » به « آمریکا و کعبه و باکو-آنکارا» دخیل می بندند، و شعار « استقلال و جدایی» میدهند. و مثلا در « قلعه بابک و ورزشگاه» یا در « الحواز» گرد میایند. و «در واقع حرکاتشان در خدمت قدرتگیری آنهاست». متاسفانه این دوستان با ندانم کاری خود قدرت تبعیضگر را استحکام می بخشند. و خیال میکنند که خدمتی به آذربایجان انجام میدهند. هم رژیم و هم برون رژیمی ها بر « خدمت » آنها به خوبی واقف اند. و در هایهوی آنهاست که حرکات سالم خفه میشوند. ترس همه از حرکات مستقل و سالم و سیاست عملی ست. نه از سنگهای بزرگ و آخور بیگانه.
مدییای فارسی زبان بسیار هوشیارانه این حرکات را در جهت « فرمانروایی» خود سوق داده تفسیر میکند.
آنها معمولا حرکات سالم را منعکس نمی کند. مگر « دیوانه شده اند نفی تبعیض» را تبلیغ کند. یا خبر درستی منعکس نماید؟ وقتی متوجه اند این جریانات « ترکیست و عربیست» در واقع خدمتگزار اند و خطری از این سوی آنها متوجه شان نیست. اینجاست که شروع به « اشاره و تفسیر» میکنند. تا همه چیز در خدمت« رضاشاه روحت شاد» و حفظ قدرت و اقتدار تبعیضگر -حالا به دست هر جناحی از خودشان که شده-قرار بگیرد.
این است که آنها ما را خوب می شناسند. فقط ما خودمان را نمی شناسیم، و
شعار « جدایی» میدهیم. که غیر عملی ست. تازه بعد از نزدیک به یک هزاره حکومت بر مملکت!
آنهم با چشم دوختن به همسایه ها و عموسام. با چه « افکاری»؟ با عقب مانده ترین افکار سیاسی که بر « عثمانیزم و ترکیزم و ژن و نژادگرایی و نفی هویتها» تکیه کرده و یک« ایده لوژی ارتجاعی» ست. آیا ما خودمان را می شناسیم یا سران قوم فارس؟ با این افکار نباید انتظار داشت که کسی ما را جدی بگیرد.
آنچه اینجا قربانی می شود « تر ها» هستند که به آتش خشکان می سوزند. کسانی که « با برابر حقوقی همزیستی می خواهند و جدایی را به خود جامعه و سطح تکامل و انتخاب آن محول کرده اند». اینان هم کوبیده میشوند چون مقدمه تجزیه ارزیابی میشوند.
گویند نادانی سنگی در چاه افکند که صد عاقل از درآوردن آن عاجز ماندند.
این دقیقاً مصیبت ماست.
کودکان سیاسی، به برکت اختناق، شده اند « ائلجه بیلن»، و هر چه سنگ است بر این چاه بیچاره آذربایجان می ریزند. حالا کیست که بتواند آب از آن بیرون بکشد.
یکی به من نوشت: «ما از تجزیه طلبان ترسی نداریم. آنها اهرم اقتدار ماهستند. با طرح آنها ما قدرت میگیریم. ترسمان از « برابری خواهان فدرالیست» است. تجزیه طلبان واقعی اینها هستند چون مردم را با خود خواهند داشت هنگامی که ما از اقتدار خود پایین نخواهیم آمد. بر سر اقتدار و قدرت شوخی نداریم، و آن را بهر قیمتی حفظ خواهیم کرد. بعد از قرنها که در آرزویش سوخته ایم...»
بعد از ثبت مشترک مثنوی مولانا برای ایران و ترکیه بدون افغانستان و ثبت تار ایرانی به نام جمهوری آذربایجان نوبت به سومری ها رسیده .خب آخوندها اهمیت که نمیدهند و مردم درگیرند با مشکلات امروز. به نمایندگی از طرف مولانا جلال الدين محمد بلخی تقدیم میشود.
سوی سومر ترک ما چون برد دست گفتمش با خنده ای ای خود پرست
هر کسی از راه رسید شد یار من گر نجنبم برده اند شلوار من
ere [THROTTLE] wr. er13 "to press, throttle" Akk. hanāqum
yeri get; bas get
----
bas: yeri: SU. =ere
bas: EN. press
--------------
sur [PRESS] wr. sur; sur8 "to press, squeeze; to flash; to drip; to rain; to milk" Akk. natāku; zanānu; şahātu; şarāru
و هرگاه کامنتی یابقول خودم مقاله ایی را روی سایت میآورم، یاخودم زیر آن با نامی بدترکیب، کامنتم را آب و روغن کاری میکنم و یا اینکه از ارواح چندگانه ام: بدرنگ، خوشرنگ، بهرنگ، کامنتم را از فقر نجات میدهم.اما شوربختانه با وجود ریزه کاریم، در دام جملات نخ نمایم میافتم. و تقش در میآید.
اگر گفتید من چه کسی هستم؟
سالام ــ علی آقای عزیز،نظرشماخوب بود ولی بفکرمن کامل نیست، مشکلات ملل ایران که مجموعا مردم ایران مطرح است،یکی دوتا نیست، اولین مشکل ما روشنفکرنماهای بقول شما یک پا درقرون وسطی ویک پا درقرن بیست ویک است. درهمین سایت اگرنظرات دوستان رانگاه کنید،هرکس خودراصاحب ملک وصاحب این مردم میدانند،این عین تفکرفاشیسم و تفکر تحجراست،بکررات گفته شده است،حتی اگر یک گروه .پنج هزارنفری دوسال پیش به این کشوربرای گدایی آمده باشد،الان ودرعصرحاضرحق مدنی وانسانی دارد،ولی این آقایان مثلا مبارز،روشنفکر،تحصیل کرده هنوز این گفته رادرک نمیکنند، همین افاضات آقای رازیانه رانگاه کنید،بانوشتن مطالب خود ویااین بی نام که مبارزان آزربایجان راسربازان گمنام امام زمان مینویسد،هنوزبفکرمن معنی مبارزه مدنی بگوششان نرسیده است.هنوز تعدادی نمی فهمند..میشود مبارزه بدون انقلاب رامطرح کرد.هنوزتعدادی نمی دانند،ومیشد درسال پنجاه وهفت
انقلاب نکرده شاه رامجبوربه اصلاحات کرد،واورامثل آدم ازقدرت کنارگذاشت،هنوزتعدادی فکرگذاشتن اسلحه بجای مغز درتفکرشان جولان میزند.تعدادی هنوز نتوانسته یک کتاب ازگاندی ماندلا بخوانند،هنوزتعدادی نمیتوانند درک کنند،که انگلیس هنوزهم میتواند درایران مهندسی انقلاب داشته باشد.چه عیبی دارد،این دوستان تفکرخودرابروز کرده وبرای همه حق وحقوق قایل شوند؟چه عیبی دارد،درصورت درک نکردن هم ومحترم نشمردن حقوق هم به دیگران اجازه جدایی محترمانه مثل چک اسلاواکی داده شود. هیچ فرزندی باپدرمادرخود زندگی نمیکند،مگربندرت ..هیچ برادری بابرادر زندگی نمیکند، درحال حاضروظیفه مبارزان صادق جمع شدن درمحوریک قانون بصورت فدرال دموکراتیک باتمام محسنات وقوانین نرم،زیرنظرسازمانهای حقوق بشری وبانظارت کشوهایی بیطرف ومنطقه دراجرای آن است. ملل ایران هیچ راهی برای رهایی ورشد ورهایی ازدیکتاتوری وتوتالیتاریسم ندارد.مردم ایران برای جبران عقب ماندگی تنهاراه برای رهایی خود،بایدسیستم فدرال وغیرمتمرکزراقبول کنند ،آنهاییکه ادعای مالکیت برایران ومردم ایران رادارند،راست و بی رودرواسی میگویم آنها نمی فهمند.درقرون وسطی زندگی میکنند. وآنهاییکه مغلطه میکنند،آنها نیز یا نمی فهمندیابرای اربابان داخلی وخارجی خود دراینجاقلم میزنند.
در رژیم اخوندی مشکل فقط رهبر نیست مشکل ایران تمامیت این رژیم فاسد است ملت ایران نزدیک به چهل ساله که تحت ظلم و غارت مشتی متحجر قرون وسطایی و مشتی روشنفکر نما که یک باشون در قرون وسطا است و پای دیگرشان در قرن ۲۱ است گرفتارند .مشکل ایران تمامیت این رژیم نا مشروع و ضد بشری است که با قوانین ۱۴۰۰ سال پیش اداره میشود و مشتی شیاد باصطلاح اصلاح طلب برای کسب قدرت و سهم بری در غنایم که چهل ساله این رژیم نا بکار بجیب زده است راه حل نه ریفرم است و نه اصلاح این رژیم بلکه سرنگونی هر چه سریع تر این رژیم فاسد و پشتیبانان فاسد تراز آن است .تا ایران بدست این وحشیهای خون آشام و بی اصل و نصب نابود نشده وطن پرستان باید متحدا دست بکار شوند.
به بامسی : کتاب آذربایجان و آران را عنایت الله رضا نوشته که چهره فرهنگی آذربایجان را هنگام ورود ترکان نشان میدهد این خلاف ادعای پان ترک هاست که بیش از اقوام دیگر در ایران بوده اند
آلودگی و نجاست از سر و روی اصلاحطلبان و نشریاتشان مشام ایرانیان را میازارد و تهوع آور است.
روزی نامه ی شرق یکی از بوق های این فرقه ی وطن فروش است.
چه دلیلی دارد که نام هیچکس را نمیبرند جز اینکه مثل همیشه بازی معروف بگم بگم راه انداخته اند.
آیا این شرکتها هیچکدام صاحب ندارند؟ نام ایشان را بردن چه منع قانونی دارد؟ آیا فلان موسسه یا شرکت ارز گرفته یا نه؟
آیا هیئت مدیره و مالک دارد یا نه؟ اگر نام صاحبان سهام و هیئت مدیره یک شرکتی نشر یابد مگر خلاف قانون است؟
پس اگر دودوزه بازی نمیکنند باید ضمن افشای نام شرکت و موسسه نام هیئت مدیره و مالکان آن نیز گفته شود نه اینکه مانند صدا و سیمای میلی بگویند یک خانواده صاحب شرکت است.
من که شخصا دیگر به هیچ "مسلم متعهدی" اطمینان نمیکنم.
پروین را من می شناختم ، وی قبل از زندان هم دختری گوشه گیر و خجالتی و نشانه هایی از دپرسیون را گاها بروز می داد ، قبل از زندان و ازدواج هم یک شکست عشقی را تجربه کرد .خب شما خودتان قضاوت کنید ، با ان وضعیت وحشتناک دستگیر شده بوده ، مرگ خواهرش ویدا را به چشم خودو با وضعی دردناک به چشم خود دیده است ، شوهرش اعدام می شود ، برادرش اعئام می شود ، تا اینکه ضربه نهایی راهمان خبر همکاری همسرش به او می زند و آنطور که من از یکی از زندا نیان شنیدم موضوع باصطلاح " همکاری " به این صورت بوده است که مدتی قبل از دستگیری ،مهران شهاب الدین را چشم بسته برای تشکیل یک جلسه به خانه ای می برند ، وی بعد از دستگیری و زیر شکنجه نهایتا می گوید که فکر می کند که آن خانه درحد فاصل میدان تجریش تا میدان ونک بوده است و قطعا فکر هم می کرده که این موضوع دادن سرنخی نیست نام صاحب خانه را که او راهم دیده بوده است می گوید ،سپاه با
سپاه با حوصله تمام مدت شش ماه هروز فاصله میدان تحریش تا میان ونک را توسط چند سپاهی که زندانیان سابق را میشناخته اند گشت نامحسوس به راه می اندازد و بالاخره بعد از مدتها یکی از کسانی را که به آن خانه رفت و آمد داشته اند ، شناسایی می کنند و وی را دستگیر می کنند . یکی از دستگیر شدگان " راه کارگر " که مصاحبه می کرده است و من نمی دانم که تواب بوده است یانه در مصاحبه اش به این موضوع اشاره می کند وبا شنیدن این موضوع که به خودی خود اثبات کننده همکاری شوهر وی نبوده است ، ضربه نهایی به پروین وارد شده و احتمال دارد بعد از آن همه ضربه ، این خبر ضربه نهایی بوده است که و ی را به فکر خودکشی انداخته است . .
شما به اسم این دو نفر توجه کنید می بیند که اسم هم جعلی و من درآوردی ست. آقای بی طمع خیران!!!می بینید چطور یک دزد برای خودش اسم بی طمع و خیران درست میکند تا از زیر دست فیلتر رد بشود و ایجاد اعتماد کند؟
جناب کیانوش توکلی تعجب نمیکنید کە تصمیم شما در رابطە با کمک بە فاشیزم پان تورک و برخورد سانسور و حزف دیگران برای خشوند پان اتراک باعث شد من بە عنوان اعتراض دیگر هیچ کامنی در این سایت نگذارم ؟ این سایت همان بهتر کە با پول اشخاصی مثل آالیار بچرخد و تفکرات پان تورکیسم و سومر و لولو و گوتا برای خود بنویسند و مدال بە سینهای خود آویزان کنند این کامنت را نوشتم بە عنوان یاد آوری کە شما صراحتأ گفتتید بە خاطر آلیار اسم کار بری من را بلوک کردید و هیچ وقت نتوانیستید آن را بە خوانندگان این سایت بگوئید کە بە خاطر پان اتراک دیگران را بلوک میکنید برای چندر قازی کە از امثال آلیار میگیرد
"" نگاه ایدئولوژیک معطوف به توسعه و پیشرفت، فضیلت یک جامعه را، تبدیل به رذیلت میکند و توسعه ناپایدار، اولین عوارض آن است "" در حالیکه هیچ لوله نفت و گازی، از ایران شهر فارسی، به سوی شرق و غرب احداث نشد، فعالین جوان تورک آزربایجانی، موفق شدند عربستان، قطر، امارات را قانع به حمایت از پرژهٔ خط لوله گاز "" تاپی ""تورکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند "" به جای حمایت از پ ک ک ، پژاک و رژاوا کنند، برای تامین امنیت این خط لوله گاز، ترکیه قرارداد فروش ۳۰ هلیکوپتر جنگی T-129 ATAKبه ارزش ۱.۵ بیلیون دولار را، با طرف پاکستانی بست، پاکستان ابتدا به سراغ هلیکوپتر‌های جنگی ساخت چین CAIC Z-10 رفته بود ولی ارتش پاکستان، از کیفیت هلیکوپتر‌های جنگی ساخت چین، راضی نبود. به لینک زیر و هلیکپتر‌های ساخت ترکیه نگاه کنید.
https://dailytimes.com.pk/267576/pakistan-to-buy-30-attack-helicopters-…
سانسورچی ضد جناب لوائی
به نظر شما این متن زیر چون ازخودی است مستهجن ویانزدیک به مستهجن هم نیست ؟؟؟؟؟
Anonymous /شنبه ، ژوئیه 14- 2018ساعت 02-14
خدا رحم کرد به مردم دنیا که اینترنت مجانی مدت طولانی در بازار نیست وگرنه به لطف پان اتراک کمبود >>> آفتابه <<<هم الان داشتیم.
https://parsu.com.tr/ این سایت شرکت ترکی است
Home - Par-SU Yapı A.Ş
A.Ş به معنی آنونیم شرکتی است.البته ما از انسانهای >>>نئاندرتال یا آدمخوران<<< هم رگه هایی داریم و مربوط هستیم.
در مقاله کلمه جستن، با پوزش، به صورت « جوستن» آمده که اصلاح میشود.
مقایسه کلماتی از هوری و اورارتویی:
Hurritisch-urartäische Wortgleichungenمعنی Hurritisch ; Urartäisch ; Bedeutung
----------------------------------------
آقا شاه ewri : euri : Herr, König
-----------------------------------------
انسان taršuwa-nni : taršua-ni : Mensch
------------------------------------------
جنگاور hurati : huradi : Krieger
-----------------------------------------
کوه papa : baba : Berg
-----------------------------------------
سال š?w?la : šali : Jahr
---------------------------------------
پدر attai : ate : Vater
---------------------------------------
اسلحه šauri : šuri : Waffe
--------------------------------------
قلب tišni : tišnu : Herz
-----------------------------------------
من išaš : ieše : ich
----------------------------------------
کسی-هرکسawenne : aini : irgendwer
-----------------------------------------
دیگری uli : uli : der andere
-----------------------------------------
دادن ar : aru : geben
----------------------------------------
انجام دادن tan : tanu : machen, tun
-----------------------------------------
شنیدن haš : hašu : hören
-----------------------------------------
موجود-موجود بودن man(n) : manu: existieren
منبع :
HURRITISCH & URARTÄISCH
Prof Dr Ernst Kausen
-----------------
در زبان هوری:
The Demonstrative Pronouns
هوری زبان دیوانی دولت میتانی بود. حدود 400 کتیبه یا نوشته از آن در دسترس است.
The “Demonstrative Pronouns” anni, ani “this” andi “that”, akki: *agi “the one … the
other” have the following paradigms: In the absolutive there is the theme-vowel /i/, with
the oblique forms /u/, the change of the theme-vowel i > a before the enclitic pronouns is
.not found
----------
حالا کاری نداریم که ترجمه انگلیسی درست است یانه، که جایش اینجا نیست.
در ترکی
anni, ani
در لهجه ها به همین شکل قدیمی نیز استعمال میشود. اما شکل جدید :
oni یا onu است. به معنی امروز: آن را.
----
andi
odi یا odu به معنی امروزی : آن است.
----
akki
oki آن که
-----
agi
ayrı ; ayrısıدیگری
--------
bu biri...o biri
“the one … the
other
------
Singular
Abs. anni andi ani
o آن
Gen. -- andu=ve
onun از آنِ :
Dat. -- andu=va anu=va
امروزه :ona به او
Abl. -- andu=dan anu=dan
امروزه: on-dan از آن
Plural
anni=lla andi=lla ane=na
onlar ; onlarin; onlara; onlardan
------
The alternative pronouns “the one… the other” also behaves in this way
akki *agi
akku *agu
.For example, in ChS I/1 Hr 52 Rs 15’ ak-ki a-ku-ta “the one to the other”
امروزه:
bu biri...o biri
منبع:Ilse Wegner
Introduction to the Hurrian Language
ص.58
خدا رحم کرد به مردم دنیا که اینترنت مجانی مدت طولانی در بازار نیست وگرنه به لطف پان اتراک کمبود آفتابه هم الان داشتیم.
https://parsu.com.tr/ این سایت شرکت ترکی است
Home - Par-SU Yapı A.Ş
A.Ş به معنی آنونیم شرکتی است.البته ما از انسانهای نئاندرتال یا آدمخوران هم رگه هایی داریم و مربوط هستیم.
"" سیاست نفت در برابر غذا "" آمریکا از پوتین خواسته است با افزایش تولید نفت، جای خالی حذف نفت ایران شهر فارسی از بازار را پر کند، تعدیل بلند پروازی‌های ژئوپلتیکی ایران شهر فارسی، با تحمیل قبول "" سیاست غذا در برابر نفت "" عملی خواهد شد، این پیامی به منطقه نیز است که دیگر، رژیم ایران شهر فارسی، آهی در بساط ندارد، بزودی "" ترکیه، روسیه و ایران "" پیرامون آیندهٔ سوریه، در تهران سومین نشست را بعد از مذاکرات آستانه، ترتیب خواهان داد. بقا ایران شهر فارسی نیز، به این ۲ کشور وابسته است. در بعد کلان ژئوپلتیکی، اتحاد "" آمریکا، روسیه و عربستان "" برای مدیریت بازار نفت و گاز، اوپیک را جایگزین خواهد کرد، برای عربستان، شکست پروژهٔ بندر چابهار، از الزامات است، چین، روسیه، پاکستان، امارات متحده عربی نیز خواستار نفله شدن این پروژه هستند. پس ایران شهر فارسی به کجا پناه خواهد برد؟ کشوری در شمال غربی
ایران؟ پس سپاه باید زود دست به کار شود و پ ک ک را از آزربایجان جنوبی مخصوصا آزربایجان غربی، پاک کند، دوران اتحاد با پ ک ک و روژاوا و پژاک به سر رسیدهمعنی یک اسم
نخست :par-su-a یا par-su-aş
--------------------------
نه « مرز» بل « شاهراه آب» :
لغاتی با کلمه su آب، در زبان اورارتویی که زبان هوری نیز هم پیوند با آن است.
Sue, lake (probably better, 'water-hole') دریاچه ، آبراه
Sui-nišini, well-provided with lakes سو نیشینی:جایی که پراز دریاچه و برکه است
Su-iniše, 'water-availability' سو انیشی:جایی که امکان آب رسانی دارد.
--------
par-su-a نام ولایتی ست، در تاریخ باستان آذربایجان
متعلق به اقوام اتصالی زبان. در دوره ای یکی از ولایات ماننا-ماد است.
کسانی آنرا کلمه ی پارسی حساب کرده و معنی « مرز» برایش نوشته اند که درست نیست.
اسمی ست از مردمان اتصالی زبان که در همان منطقه زندگی میکردند. یعنی قوم لولوبی، هوری، اورارت...
به احتمال قریب به یقین این اسم گرفته شده از زبان «اورارتویی»ست . یا از زبانی خیلی نزدیک به آن.
از این زاویه آنرا معنی میکنیم:
par-su-a یا par-su-aş
par-i/e, all the way to
su:water
aş=a
a وند در حالت مفرد
a)ša, -a) وند در حالت جمع . وقتی که Lokativ مطرح است( مکان).
in, near ...) معنی
par-e(i)-su-a
------------------
par-su-a
در اصل
par-e(i)-su-a
معنی ترکی:
bütun yol su-wa
bütün yol su-ya
منظور:
su-ya sarı bütün yol
su-ya sarı böyük yol
تمامی راه(های) آب ( تمامی راه-راه اصلی- به طرف آب)
منظور « شاهراه آب»
--------
بن و ریشه -par را امروزه در کلماتی مانند par-lama ؛par-lamq؛ par-laq؛ par-lı، par-ça و... به معانی درخشش،نامدار، تکه، برجسته، ثروتمند، داریم که بی ارتباط با معنی بن در کلمه اصلی مورد بحث نیست. گرچه معانی طی زمان تغییرات خود را دارند.
در جایی اشاره کرده ام که در بخشی ار کلمات ترکی، واژه های جدید به همراه واژه های قدیمی میایند و کلمات و اصطلاحات مرکب پدید میاورند که می توان به سیر زبان پی برد. مانند:
در اورارتویی itt یعنی go (انگلیسی). در ترکی داریم it-get که هر دو بخش به معنی go هستند. قسمت اول قدیمی( و امروزه با جنبه منفی) و قسمت دوم جدید است با جنبه مثبت. اما اصطلاح، خوشبختانه این دو نمود (حال-گذشته) را در خود جمع کرده است.
منبع:
URARTIAN GLOSSARY از:Patrick C. Ryan
جناب ساراخ,
میفرمائید "...می پرسم آیا وقت آن نیست که کامنت نویسی آزاد بشود"؟ قربان, حتی پیش از آنکه گزارش تحقیقاتی و تاریخی شما در باره لواط کورش با داریوش لوبیا خورده منتشر شده و رایحه دلپذیر آن صفحات ایران گلوبال را معطر کند, از شدت وفور آزادی, حیا سنج سایت, صدمه دیده بود, و آریا پرستان به جنگ "مغول" رفته بودند که هنوز ادامه دارد و آنها که باید از فرآورده های آن استفاده کنند بهره میبرند و بقیه هم وظایف ملی خود را انجام میدهند, حدودا ۱۴ سال.
رقص نیمه برهنه!!!!!
فيلم/ رقص جلوی مسجد در حمایت از مائده هژبری
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=159561
NO Pasaran
در حمایت از مائده هژبری و دختری که به تازگی بدلیل رقص در مسجد دستگیر شده.
http://archiverosa.blogspot.com/2018/07/blog-post_13.html
سلام. از دیروز عکس زیر در صفحه اینستاگرام یک خواننده مجهول الحال که من در ترکیه هستم و قرار است در کنسرت این شخص برقصم منشتر شده. اولا این عکس قدیمیه و دوما این فرد با سواستفاده از شرایط فعلی قصد دارد تا تبلیغ کنسرتش را بکند. عکسی که قرار داده بود با پیگیری خانواده من حذف کرد.
https://twitter.com/maedehhojabri/status/1017744047123980288
مائده هژبری
https://twitter.com/maedehhojabri?lang=de
تنها یه آرزو براتون دارم هیچ وقت به مملکتی که نه خودشو می شناسی و نه مشکلاتشو برنگردید
جناب علی قره جه لو
اوغلو اتحاد تشکیل دادی، یک هفته بعد بخاطر قربانیان مایماک گریه می کنی! انسان باید کمی هم شرم داشته باشد"!))امروز مذهب وناسیونالیسم درخدمت بیگانگان است و کشورهای اروپای وامریکا از این دوعنصر استفاده ابزاری می کنند
لازم باشد مهره های چون اردشیرزاهدی وزیباکلان تحت رهبری ملا و یا هردو درمقابل ملا ویا هردو رو در روی هم قرارمی گیرند .
امروز رفسنجانی ها وامیر انتظام سمبل مبارزه با ظلم وستم هستند جوان امروز که اهل سوال نیست فکر می کند این اشخاص عمر خود رادرزندان بسربردند .
کسی نمی گوید رفسنجانی وامیرانتظام ها مهره های سوخته همین رژیم هستند.
این راه به امثال امیرانتظام ختم نمی شود ادامه دارد دیروز مصدق و مدرس ها دربه قدرت رسیدن رضا شاه درمقابل معترضین سینه سپر می کردند دقیقا همین که شما نقل کردید .
((کارا ملا اوغلو در انتخابات اخیر ترکیه با احزاب CHP,HDP,IYI به تشکیل "اتحاد ملت"؟ نیز مبادرت کرد! نویسنده ای خطاب به رهبر "حزب جمهوریخواه خلق" (CHP) نوشت: "یک هفته قبل با کارا ملا
"" پ ک ک پشت تجارت تریاک و قتل عام سیواس "" هدف امپریالیسم فقط تبدیل پ ک ک به " کونتراهای آمریکای مرکزی " با تجارت تریاک نبود، اتاق‌های فکر امپریالیسم دریافته بودند که "" محور حاکمیت ملی، مصالح و منافع مردم است و آن با اتحاد با پ ک ک و حزبلاه تامین نمی‌‌شود ""، با سیاستهای پشت پرده، ایران شهر فارسی و سپاه پاسداران را، به متحد پ ک ک و حزب الله تبدیل کردند، پشت این پروژه کلان، ویرانی، نابودی خاورمیانه را تعقیب میکردند، جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، آنارشیست‌ها و چپ‌های جهان سومی نیز پیاده نظام این پروژهٔ امپریالیستی بودند،تصورش را بکنید خاورمیانه تشنهٔ آب، به ترکیه با بیشترین منابع آب در خاورمیانه، اعلان جنگ میداد. احیا و باز سازی مقر و دژ آتا تورک در عفرین، آغاز شکست پروژهٔ کاروان مواد مخدر پ ک ک و حامیان آنان است.
پیروز عزیز من بازوی قدرت سانسور را خوب می شناسم، اعتراض به شما معادل حذف آکانت نویسنده و کامنت نویسنده می باشد، من می خواهم باشم، و درد دل ملتم را بزبان بیاورم ترک بودن ملت ترک آزربایجان چه مغایرتی با دمکراسی دارد؟ لطفا تهدید و سانسور و شعر خوانی را کنار بگذارید و صادقانه از شما می پرسم آیا وقت آن نیست که کامنت نویسی آزاد بشود؟
جناب محبوبه تیشه
ممنون از شما
اما در رابط با تورک و یا فارس بودن بابک باید عرض کنم این افرادی که بابک را فارس می دانند عناد با تورکها دارند ویا اینکه دراین موضوع دچارکچ فهمی هستند.
آخه خنده دارنیست ؟
زبان فارسی نزدیک به 100سال است با زور سرنیزه درشهر مثل تبریزتدریس میشود ولی اکنون درشهر تبریز فارسه نمیتواند به فارسی آدرس ببپرسد چه به برسد به روستاهای اطراف قلعه وشهر کلیبر .
حال بابک فارس زبان بتواندروستائیان را قانع کند از جان و مال خود درمقابل اعراب بگذرند وجنگ کنند .
ضمن اینکه روستائیان آذوقه جنگجویان را درطول 23سال را تامین کردند
خنده دارتر
اینکه پان ایرانیستها معتقدند زبان مردم منطقه آذری بوده حالا آب به آذری یعنی چه به ماند.
ولی درنوشته فارس هاما تورکها غلامانی درصدراسلام نزد اعراب عربستان و درآسیا نزد سامانیان بودیم
ولی نه ما تورکها رقیب فارس واعراب دراین منطقه هستیم.
مدتها من و احتمالا عده بسیاری گمان میکردیم که کامنت های ایران گلوبال بسیار بیشتر به سود "فصل کردن" میباشند تا "وصل کردن", و گمان میبردیم که عملا با خط مشی ایران گلوبال که "...مطالبی که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران باشند، منتشر نخواهند شد" در تعارض میباشند.
اکنون با توجه به تعداد قابل توجهی از کامنت های "صفحه شما", به نظر میرسد که ایران گلوبال با انتشار کامنت هائی که تقریبا هیچ سایت دیگری منتشر نمیکند, خدمت بزرگی به شناخت ما از خود ما کرده است که دریابیم "ما اینیم", بشرطی که بدانیم بسیاری از این کامنت ها اصیل و واقعی میباشند نه از مأمورین معذور. این را از کجا میشود فهمید؟ نمیدانم, ولی زمانی که گفتگو به لجن کشیده شود چه فرقی میکند که این ها مأمورند یا نه؟
بیش از صد سال تلاش برای آزادی و سرفرازی از زمان انقلاب مشروطیت و قیام مصدقی و انقلاب ۵۷, سر انجام به مقصد رسیده و خلیفه روضه خوان را به تخت نشاندیم. - "روضه خوان" بنا به تعریف آیت الله! رفسنجانی که اگر انقلاب نبود هنوز باید منبری پنج تومان روضه میخواندیم - و دچار مصیبت های کنونی شدیم که عبارتند از کم بود ویا قحطی آب و نان و هوا و آزادی و برابری و برادری و خاک بر سر شدن ایالت های غربی از گرد و خاک و شن ریزه ها و غیره. چرا؟
مقاله حاضر شرح ماجرای "سر من از ناله من دور نیست" میباشد که با ناله در باغ سبز "ملت ما در مسیر دشوار حق طلبی، برابری خواهی و خواست احیای زیست محیط به نابودی کشیده شده اش و احقاق حقوق ملی اش ناچار است تنها به خود و مردم بومی خود و همدلی انسانهای آزاده در ایران،...." شروع میشود و بعد "همدلی انسانهای آزاده مردم بومی " فراموش شده و از میان تمام این بدبختی ها,
آنچه برای رهایی اهمیت حیاتی! دارد "«فعالین ملی مدنی تورک آذربایجان» و بی اعتنایی آتش افروزان و خون خواران جهانی به آن میباشد, که دلیل اصلی نوشتن مقاله است.و پس از ۴۲۸ دیدار, مقاله با پشت بند کامنت های "بعد از اینکه ما از رده خارج شدیم، جوانانی بمراتب تیز بین تر و دقیقتر از ما، بصورت منطقی از حقوق برباد رفته ملت ترک آزربایجان جنوبی دفاع خواهند کرد" و "... بوی سیر در ماشین های گران قیمت بیشتر نپیچد و هضم کله پاچه آسانتر باشد و.... تنها یک بطری (( اسمیرنف... ودکائی روسی )) به عنوان ( صبحانه ) به سر بکشید و داستان جنازه لنین", همگی به تفصیلی که مورد احتیاج است و مساله حل! میشود. یعنی به قول هم ولایتی ها "همه کارام آراسته س - (فقط) کارده کلم بی دسه س" , که "چهل کارد میسازم, یکی دسته ندارد". ما اینیم.
تا حالا که تاریخ نویسان فارس ادعا داشتند آریایی هستند و ححدود چهار هزار سال پیش به اینجا اومدن. حالا چی شده حرفشون رو عوض کردن و میگن آریایی ها ده هزار سال پیش اینجا بودن بعد رفتن اروپا. اگه فارسها یه نمونه کچک از ۲۵۰۰۰ سال پیش بیاررن که حداقل اشتراکی با اقوام قبلی دارن حرفی ندارم من. آخه نیست.
حداقل ترک ها این ادعا رو دارن که زبانشون با مثلا سومریها هم ریشه هست و هزاران دلیل و مقااله هم در این زمینه هست. خودتون بگید کی بومی تره!!!! حداقلش هالپوگروپ j2 و g2مختص منطقه قفقاز هست.
روحش شاد و يادش گرامى باد
زمان بر ما و انها خواهد گذشت و انچه در درازاى تاريخ ماندگار خواهد ماند، ننگ و نفرتى است زوال ناپذير بر حكومتى ضد بشرى و انانى كه مستقيم و غير مستقيم در بقاء اين رژيم عقب مانده و خونخوار دخيل بودند و ارزوهاى سترگ يك ملت بپاخواسته را به تلى از خاكستر بدل كردند.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
...
سيف فرغانى
روحش شاد و یادش گرامی
یاد مرد بزرگ تاریخ ایران امیر انتظام گرامی باد.این مرد بزرگ با نامردی های نظام اسلامی حزب توده وفداییان خلق زندگی وسعادت وخدمت به مردم ایران را از دست داد. ارتجاع اسلام حتا از دادن کفش به این مرد بزرگ در زندان خودداری کرد. انتظام مظهر ایران دوستی عدالت خواهی و آزادی بود.یادش گرامی باد
اگر خانم "طناز " ، فارس نبود. اگر جناب "خامنه ای " ترک نبود. مستر "لاشین " ، مدام ضد ایرانی نمی نوشت. چون او تحمل هیچ نوشته، کمنت، فیلم، و نظری را که لابی تنفر و تجزیه نباشد، در این صفحه بدون عکس العمل نمی گذارد.
یاد این انسان مبارز همیشه در تاریخ ایران گرامی باد.
آقای توکلی تعداد مشاهدات بالای هر نوشته صحیح نیست چون نویسنده حتی خودش با صد بار کلیک تعداد مشاهدات را میتواند بالا ببرد. در ضمن امکان امتیاز دهی به مقاله هم که حذف شده بهتر بود و میتوانست تعداد تقریبا واقعی مشاهده مقاله را نشان دهد چون با آی پی آدرس اینترنت کار میکرد مگر اشخاصی که وی پی ان یا ادرس مخفی دارند میتوانند تعداد امتیاز را بالا یا پایین کنند.
دوستان... کسانی که با من تا اندازه ای اشنا هستند میدانند که من همیشه گفته ام که یک شخص ( مسئول بدن ) خودش هست.اگر این شخص به عنوان یک شخص آزاد بخواهد ( بدنش ) را هم بفروشد به هیچ کسی مربوط نیست و نمی باشد. متاسفانه کار و زندگی من از سال 1989 بعد از پایان دانشگاه با اشخاصی گره خورده است که یا دست و پا هایشان قطع شده است و یا دست و پاهایشان و یا ستون فقراتشان از کار افتاده است و سوگندی که در پایان تحصیلات و در جشن فارغ تحصیلی خورده ام تا از این ( انسان ها) به بهترین نحو کمک و حمایت بکنم , تا بحال به نحو احسن انجام داده ام. (( نادان ترین )) اشخاص روی کره زمین کسانی هستند که (( معلول )) بودن یک انسان دیگر را به مسخره کشیده و تحقیر بکنند. « چولاغ » گفتن این خانم به ( علی خامنه ای ) یک از زشترین نوع تربیّت انسانی است که در یک فرهنگ بیمار گونه نهادینه شده است. نه من طرفداری از علی خامنه ای
ضد بشر را میکنم و نه از سیاست های ضد انسانی ایشان استقبال میکنم. ولی انتقاد از یک نفر تنها بخاطر (( معلول )) بودن کار ( نادان )هاست...آقای کیانوش توکلی چندین کامنت را، که هیچ توهینی در بر نداشتند و تنها نقد و نظر بودند، به بهانه ی رعایت "انسانیت" حذف کرده است. من هیچ مخالفتی با رعایت "انسانیت" ندارم و به سهم خود برای آقای محمد رضا لوایی آرزوی تندرستی و عمر دراز می کنم. اما شگفت این است که احساسات کیانوش توکلی تنها در موارد ویژه ای به جوش می آید و به فکر رعایت "انسانیت" می افتد. برای نمونه، در آن هنگام که کامنت ها یا نوشتارهایی با واژه هایی دشنام آمیز و رکیک، اشخاصی را، زنده یا درگذشته، سالم یا بیمار، حتی در حال بیماری شدید، به باد هجوم می گیرند، اثری از احساسات "رقیق" و "انسانی" کیانوش توکلی دیده نمی شود. به نظر می رسد این جوشش احساسات کیانوش توکلی با اموری چون "کمک مالی" یا تحویل گرفتن ها و مهمان کردن ها و ... بی ارتباط نباشد!
می دهم:در اینجا نمونه هایی از کامنت های حذف شده به دست کیانوش توکلی را برای داوری همگانی ارائه
عنوان مقاله:
یاری به اقای لوایی
سه شنبه, ژوئیه 10, 2018 - 19:08
راز
بهترین راه این است که آقای لوایی به اروپا پناهنده شوند و مجاناً تحت معالجه قرار بگيرند.
«صفحه شما»
چهارشنبه, ژوئیه 11, 2018 - 07:01
Anonymous
حلا نوبتی هم که شده نوبت اردوقان است به یارادیچلیق بگوید که دست جناب لوایی را بگیرد و با هواپیمای خطوط ترکیه او برای معالجه مجانی به ترکیه ببرد.
«صفحه شما»
عنوان مقاله:
فراخوان یاری به آقای محمدرضا لوائی
سه شنبه, ژوئیه 10, 2018 - 22:44
یک ایرانی
اول تعیین کنید که وطن او (محمدرضالوایی)،کجاست ؟وچه کسی هموطن او می تواند باشد/ما ایرانیان هموطن بوزقورد و چپ و حزب الهی نداریم.
«صفحه شما»
به دید من در هیچکدام از این کامنت ها توهینی نیست و قابل انتشار می باشند. رسانه ای که بخواهد آرمان بزرگ آزادی بیان و اندیشه را فردای "احساسات رقیق" شخصی این و آن کند، به ویژه زمانی که این احساسات در واقع ماسکی برای منافع مادی باشند، از آرمان "آزادی" جز مضحکه ای بر جای نخواهد گذاشت.
با نگاه به ...سیاسی نویسنده این مقاله میلوسویچ ، هر امکان بقدرت رسیدن در ایران است. حالا میشود فهمید چرا سایت ترکی "تریبون " اینگونه اهل قلم آذری را به سایت ایران گلوبال کیش نموده!
لاشین ها مانند نازیها ، پوست همجنسگرایان و ترانس ها و غیرمغولها راخواهند کند و حسابشان را کف دستشان خواهند گذاشت.چون نازیها مخالف همه اینها و یهودیها و چپها و معلولین و کاتولیکها و ..... بودند.
از خویشاوند گرگ ها انتظار بیشتری نیست. به شیرهای ایرانزمین ملحق شوید !
ترک به ترکستان !
ایران برای اقوام ایرانی.
سالام علیکم بعد از سالها بحث و جدل راجع به زبان مادری شنیدن زبان عمه ای باعث خرسندی است این زبان برای اثبات احتیاج به لوحه گلی باستانی ندارد. طفلک خامنه ای با پروستات عمل کرده چه کند.برادران تحت ستم الویت دارند
خانم طناز...تنها با دیدن عکس شما من شخصآ (( جهنم )) را صد بار ترجیح می دهم....
با درود و وقت بخیر ! برایم روشن نشده است که شما جزو کدام حزب یا سازمان هستید, ولی در متن بیانیه مورد بحث مشخص است که پیرو جمهوری دمکرات و سکولار میباشید ! لطفاً جهت شناسایی اینجانب به وبلاگ یا سایت یا صفحه فیس بوک خصوصی ام مراجعه نمایید ! همه احزاب ناسیونالیستی ایران مانند جبهه ملی و پان ایرانیست مورد هجمه بدخواهان بوده اند و گرچه احزاب ناسیونالیستی هم نفوذ پذیر میباشند. bbcking.blog.ir
1- ابتدا درباره جمهوریخواهی امثالی مانند شما هموطنان بایست به صراحت بگویم :
ماموریت سران حزب جمهوریخواهان ایران, استقرار مدل جمهوری عراق و جمهوری افغانستان در ایران است؛ ولیکن سیاست پشت پرده نظام جمهوری, مردمان ایران را ملعبه و بازیچه گزینه ها و مهره های حمایت شده روسی,انگلیسی,فرانسوی و آمریکایی خواهد نمود و مملکت و ملت را دربست در اختیار مستکبران غربی و شرقی قرار خواهد داد.... بقیه متن در ادامه مطلب !
پس از نظام های ایدئولوژیستی دیکتاتوری اعم از تئوکراسی و مارکسیستی, نظام جمهوری بدترین شکل نظام سیاسی و اجتماعی - در شرایط کنونی چنگ اندازیهای امپریالیستی و استکباری غربی - برای مملکت و ملت ایران خواهد بود. متاسفانه جمهوریخواهان ایران تحت تاثیر سیاستهای غربی و خاصه انگلیسی و آمریکایی, به روش مارکسیستی و لیبرالیستی مبنی بر استقرار قانون فدرالیسم (تقسیم قدرت), در برابر سانترالیسم (انسجام قدرت) روی آورده اند که شعار یک جماعت اندک تجزیه طلب و خیانتکار بوده است.2- درباره ماهیت پان ترک های لایق اخراج خانوادگی از کشور ایران :
ماموریت حزب توده , کمونیسم کارگری, مجاهدین خلق, پژاک و کومله از سوی انگلیس و آمریکا در راستای هدایت سیاست ضد ایرانی, در قالب تجزیه طلبی و تفرقه افکنی بوده است. این مامورین مارکسیستی و انترناسیونالیستی انگلیس و آمریکا, در کران گروهی از لیبرالیستهای ایرانی, قومیت های ایرانی را ملیت های ایرانی خوانده و سعی در استقرار فدرالیسم ( تقسیم قدرت مرکزی ) در برابر سانترالیسم ( انجسام قدرت مرکزی ) داشته اند !
تجزیه طلبان ترک اغوز و چپ گرا با نفوذ در پیکره حاکمیت وقت, زبان ترکی را در صدا و سیمای آذربایجان غربی و شرقی اعمال نموده اند که هر آینه و در یک هنگامه, مجریان آن, به زبان ترکی اعلان استقلال و جدایی طلبی خود را اعلان نمایند. این در حالی است که قاطبه جمعیت آذربایجان را آریایی ها تشکیل می دهند که فقط زبان آنان طی سده ها همزیستی با ترکهای مغول, به زبان ترکی گراییده است.
الزامی است که مسولین دولت کشور ایران به پشتوانه قانون اساسی و مجلس ایران زمین, پخش برنامه ها به زبان ترکی اغوز, در آذربایجان آریایی ایران زمین را بزودی متوقف نموده و به احترام وحدت ملی,زبان ملی و آذری های آریایی و ایرانی مقیم در آذربایجان, به پخش برنامه ها به زبان پارسی اقدام نمایند. قاطبه مردمان آذربایجان را مردمان قوم مادها تشکیل داده اند که زبان ترکی اغوزی وارداتی, طی سده ها و از دوره سلجوقی, به آریاییهای آذربایجان تحمیل شده است؛ لذا الزامی است که همه ی آذربایجانیان آریایی, در همه شهرها به زبان پارسی اجدادی خویش بازگردند و از زبان ترکی اغوزی, دوری جویند.
خائنان به ملک و ملت با باج دادن تعمدی به بیگانگان میهمان در ایران اعم از ترکهای اغوز مغول, مقدمات تجزیه ایران را بصورت گام به گام و نامحسوس فراهم ساخته اند. پخش برنامه ها به زبان ترکی اغوز را در آذربایجان آریاییهای قوم ماد ایران زمین متوقف کنید.
ناسیونالیستهای آریایی در آذربایجان ایران, وظیفه ملی و حساسی برای تشویق بازگشتن سایر آذری های آریایی, به زبان پارسی دارند. یکی از ترکها, در فضای اینترنت بوسیله یک عکس و نوشتاری, به خود می بالید که ترک اغوز است و حال آنکه ریشه ترکها, در ژن های چنگیز مغولی و ریشه آریاییها, در ژن های کوروش آریایی نهفته است.
اینجانب هرگز نژاد پرست و شووینیست, مانند نژاد پرست و شووینیست ترک, عرب و امپریالیست نبوده ام که همانا پان ترکیسم عثمانی طی جنگ جهانی نخست, حدود پانصد هزار نفر ارمنی,یونانی و آشوری را کشتار و آواره نمود؛ اما اینجانب از هموطنان عزیز مبارز و ناسیونالیست و با درک و غیرت درخواست دارم که انگلیس و آمریکا را برای مردمان استقلال طلب و تجزیه طلبان نژادهای مختلف, در انگلیس و آمریکا اعم از آنگلوها - ساکسن ها, اسکاتها, ولزیها در انگلیس و سرخپوستها,سیاه پوستها و سایر نژادها, در آمریکا مهیا نمایند و مظلومان نژادی انگلیس و آمریکا را دریابند و از طرق معنوی و مادی به آنان یاری رسانند. ................................. ادامه دارد!
دوستان...به اطلاع میرساند که کسانی که از قلعه بابک دیدن میکنند حتمآ در کله پاچه صبحگاهی مقداری سیر اضافه بکنند تا هضم کله پاچه آسانتر باشد.دلیل دیگر بدان جهت است که این بازدیده گان کله پاچه خور , با کفش و پوشاک گرانبهای کوهنوردی میتوانند ماشین رولز رویس شان را تا اندازه ای دورتر از قلعه پارک بکنند تا بتواند چند صباحی قدم بزنند و این امر باعث میشود بوی سیر در ماشین های گران قیمت بیشتر نپیچد و هضم کله پاچه آسانتر باشد. ولی اگر متاسفانه بجای کله پاچه , فیله ماهی,بوقلمون سرخ کرده و برنج زعفرانی میل فرموده باشید, آنوقت است که (( وای دَدَه ام ... وای ننه ام)) خواهد شد. و این به خاطر این است که با خوردن این نوع غذاها , شما به طبقه اجتماعی (( بورژوازی )) خواهید پیوست. اگر شما از همان طبقه کارگر-مارگر, دهقان- مهقان, برزگر_ مرزگر , ( اکینچی- مکینچی ) ویا ( کتدی- متدی ) و یا ( کشاورز -مشاورز )
بودید که از صبح تا شب با بیل و کلنگ و داس چکش کار میکردید ولی باز هم گرسنه هستید , آن وقت بایستی برای دیدن از آرمگاه لنین به مسکو و کارل مارکس به لندن بروید. ولی قبل از اینکه به میدان سرخ در مسکو و یا هایگیت لندن رفته باشید , شما تنها یک بطری (( اسمیرنف... ودکائی روسی )) به عنوان ( صبحانه ) به سر بکشید و در موقع دیدن از این آرمگاه ها , از هر زبانی میتوانید برای مکالمه استفاه بکنید به غیر از زبان مادری, زبان پدری , زبان خواهری, زبان برادری, زبان خاله ای, زبان ترکی و سومری...........برای اینکه با قبر لنین بیشتر آشنائی داشته باشیم , در صفحات تاریخ می خوانیم که.....
لنین در وصیت‌نامه‌اش خواسته بود که او را خاک کنند اما به جای این کار او را مومیایی کردند و درون یک تابوت چوبی موقت که توسط «الکسی شویوسیف» (Alexei Shchusev) طراحی شده بود، قرار دادند. بدن او قبل از تدفینش برای نمایش عموم در معرض دید قرار گرفت اما مردم روسیه موافق دفن جسد نبودند. دولت روسیه ادعا میکند که بیش از ۱۰,۰۰۰ تلگراف مبنی بر اینکه بدن این رهبر بزرگ را برای نسل‌های آینده حفظ کنند، دریافت کرده است.
در پاسخ به درخواست‌های مردم، مقبره‌ای دائمی در سال ۱۹۲۹ برای نگهداری از جسد لنین به مدت طولانی تأسیس شد. مقبره کنونی در سال ۱۹۳۰ مورد بهره‌برداری قرار گرفت و دوباره به دست الکسی شویوسیف طراحی شد. جسد لنین در این مقبره ماند تا زمانی که به شهر تیومن در سیبری منتقل شد (البته همراه با تیم نگهداری از جسد) چرا که مسکو در خطر هجوم نازیها قرار داشت. در مارس ۱۹۴۵ در طی عملیاتی به نام «شی شماره ۱» جسد لنین از سیبری به مسکو بازگردانده شد.
برای ادامه نگهداری از جسد لنین گروهی از متخصصان (ایلیا بارسکی و پسرش بوریس بارسکی) مسئول نگهداری از حفظ جسد شدند. متاسفانه بدن ۸۵ ساله‌ی لنین هنوز با وجود اینکه کمی گرم نگه داشته می‌شد تا ظاهر زنده‌تری داشته باشد اما هنوز ظاهر خاص مومی و میوه‌ای دارد. تابوت در دمای ثابت ۱۶ درجه سلسیوس و رطوبت ۸۰ - ۹۰٪ نگهداری میشود. هر هفته مقدار کمی سفید‌کننده استفاده میشود تا با قارچ‌های ضدرنگ و کپک‌های روی پوست لنین مبارزه کنند. هر ۱۸ ماه مقبره را برای انجام حمام گلیسیرین و پتاسیم جسد به مدت یک ماه تعطیل میکنند. در طول این مدت لباس‌های لنین شسته و به دقت اتو میشوند. هر ۳ سال کت لنین را عوض میکنند....
به خاطر بحران‌های مالی اخیر، خیریه‌ای که از جسد لنین محافظت میکرد ورشکسته شده و دیگر نمیتواند کت‌های ابریشمی را برای لنین تهیه کند. لنین را میتوانید در این آرامگاه به مدت ۵ دقیقه، همراه با یک گروه کوچک و زیر نظر نگهبانان ملاقات کنید. یادتان باشد که درون مقبره نمی‌توانید صحبت کنید، سیگار بکشید و عکس بگیرید.
محبوب تیشه عزیز، از این که نسل جوانی مثل شما مسائل را خیلی مدلل و متین و همه جانبه می شکافد، احساس خوبی بمن دست می دهد و خوشحال می شوم که بعد از اینکه ما از رده خارج شدیم، جوانانی بمراتب تیز بین تر و دقیقتر از ما، بصورت منطقی از حقوق برباد رفته ملت ترک آزربایجان جنوبی دفاع خواهند کرد، در انتظار دیگر نوشتار ها و تحلیل ها از مسائل روز آزربایجان جنوبی،
معیار انسانیت نه زبان است و نه نژاد ونه قوم ونه تاریخ گذشته ونه هیچ چیز دیگر.ما موظف کمک به آقای لوایی هستیم بدون اما واگر .فرق ما با نظام اسلامی فرق ما با نظام خونریزاستالینی وفرق ما با سازمان بیگانه پرست رجوی در همین جاست.
حلا نوبتی هم که شده نوبت اردوقان است به یارادیچلیق بگوید که دست جناب لوایی را بگیرد و با هواپیمای خطوط ترکیه او برای معالجه مجانی به ترکیه ببرد.
دوستان گرامی، آیا کارگر گرسنه ای که حتی برای خریدن نان ساده هم پول ندارد می تواند به قلعه بابک برود و یا از آرامگاه کورش بازدید کند و یا آرامگاه فردوسی را از نزدیک ببیند؟ در دوزخی به نام ایران کسی به قلعه بابک می رود که بامداد کله پاچه خورده باشد تا با کفش و پوشاک گرانبهای کوهنوردی و جیب های پر از پول و ماشین های مدل بالا خود را به قلعه بابک برساند! آیا در میان کسانی که به قلعه بابک می روند کسی را می توان یافت که بگوید اگر من امروز کار نکنم فردا بی نان خواهم ماند؟ آیا پانستانی هائی که به قلعه بابک می روند نیازی هم به کار کردن دارند؟ و آیا دست های چنین کسانی از کار کردن پینه بسته است؟ آیا تا کنون کسی یک پانستانی را دیده است که درباره گرانی نان هم چیزی بنویسد؟ نه! چون چنین کسانی دغدغه نان ندارند و خوراکشان فیله ماهی و بوقلمون سرخ کرده و برنج زعفرانی است! سلول های مغز یک پانستانی .....
..... ناتوان از فهم ده برابر شدن بهای نان در بیست و چهار ساعت و گرسنه ماندن کارگران و رنجبران و مردم دردمند و درمانده و گرسنه است چون چنین کسانی وابسته به سرمایه داران و زرسالاران هستند! به نوشته های پانستانی های انگل و مفت خور و میلیاردرزاده ای که بدبختانه برخی از آنها در ایران گلوبال نیز تاخت و تاز می کنند و هر چرندنامه ای را به این تارنما می فرستند نگاه کنید! نوشته های چنین کسانی یا درباره آرامگاه کورش است یا درباره گور داریوش است یا درباره عطسه کردن خشایارشاه در دوهزار و پانصد سال پیش است یا درباره سرفه کردن فردوسی در هزار سال پیش است یا درباره ترک بودن سومری هاست یا درباره دبستان به زبان مادری است یا درباره دبستان به زبان پدری است یا درباره دبستان به زبان عمه ای است یا درباره دبستان به زبان خاله ای است یا درباره تقویم میترائی است یا درباره نژاد اهورائی آریائی است!تا کنون کسی ندیده است که پان نامه نویسان نان نامه هم بنویسند چون نوشتن درباره نان برای چنین کسانی شرم آور و مایه سرافکندگی است! چرا؟ چون نان خوراک کارگر، مارگر و دهقان، مهقان است و کارگر، مارگر هم که آدم حسابی نیستند! آدم حسابی ها دکترها و مهندس ها و پروفسورها و لیسانس ها و فوق لیسانس ها هستند!
سخن کوتاه، مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده ایران باید امیدشان را از این انگل های سیاسی وابسته به سرمایه داری و بورژوازی ببرند و امید بستن به چنین کسانی برابر است با بردن آب در آبکش!
من آرزوی من این است که شما سلامتی خود را بدست بیاورید
دراین موقع است که انسان ها از روی ناچاری وناتوانی دست به دعا می شوند و خدای ناتوانان و درماندگان خلق می شوند.
hammihan na agah azary ghom nabodeh va nist goyeahi az zaban pahlavi mibashad, melliyat va ghomiyat dorost nafarmarid
"بیهوده سخن به این درازی"؟
جناب تیشه حتما این ضرب المثل فارسی و یا به احتمال زیاد مشابه آن در ترکی را شنیده اند که باید پول داد تا آش خورد. «فعالین ملی مدنی تورک آذربایجان» چه پولی به " بی بی سی، من و تو و صدای آمریکا" و غیره داده اند که آنها را «فعالان مدنی در آذربایجان» ننامند؟ یعنی ایشان نمی دانند که کی مخارج این مؤسسات را میپردازد که پایه اصلی تبلیغات امپراتوری برای حفظ منافع آن می باشند؟ نمیدانند که حتی انبوه کثیری از "وطن پرستان" خارج نشین, برای جوری جنس و یا منظورهای دیگر از این منبع ارتزاق میکنند؟ اگر می دانند این چه انتظار بی جائی ست که در معبر عام راه افتاده تا عده ای ساده لوح را به دنبال خود بکشند؟ و اگر نمیدانند به ایشان حرجی نیست. ما قرن ها در پی این سراب ها دویده ایم.
عزیز جان،
محبوب گرامی، یعنی اینها نمی دانند چکار میکنند ؟
اینها خوب به کارشان آگاه اند و بسیار دقیق هم کارمیکنند. اشکالی نیز در کارشان نیست.
بعکس اشکال در خود ماست. لطفاً مشکل خودمان را به گردن « مدییای فارسی زبان» نبندیم.
آنها « خودشان و ما» را دقیق می شناسند، متاسفانه ما « نه خودمان را می شناسیم و نه آنها» را. و اشکال اساسی نیز در همین نکته است.
حدود 9 قرن بر ایران حکومت کردیم، بدون اینکه « فرهنگ دیوانی خود را» سازمان دهیم. اما « قلمزنان قوم فارس» در این مدت بر « کار دیوانی مملکت» تسلط داشتند. آنها قرنها در آتش دست یافتن
حدود 80 سال است آنها هم قدرت سیاسی را صاحب اند و هم قدرت دیوانی و فرهنگی را. «جناح حکومت و جناح بیرون حکومت» این قوم، دعوایشان برسر«تخت و تاج و میز و زندان» است.به « قدرت سیاسی» خود را خاکستر کردند، تا اینکه توانستند بعد از مشروطیت با کودتا « قدرت سیاسی را نیز به همراه قدرت دیوانی» به چنگ آورند.
در آرزوی قدرت « هخا و ساسان»اند. بعد از 9قرن با این هشتاد سال خوب میدانند که نباید « قدرت و تسلط و آقایی و پول نفت» را به هیچ قیمتی از دست بدهند. آنها شعارشان این است:
« چو تخت و نفت ام نباشد -تن من مباد». برای این کار هم خوب و دقیق به « قدرت سیاسی و فرهنگ» تسلط دارند. توسط فرهنگ قومی دولتی کرده شده ی خودشان، همه حرکات جامعه را کنترول کرده و در جهت اهداف خود که « حفظ قدرت همه جانبه» است، آگاهانه حرکت میکنند. آنها به «درستی» حرکات « فرهنگی-سیاسی» غیر خودی را که فقط ظاهراً« قدرت شان» را تهدید میکنند، در خدمت اهداف خود « تبلیغ و تفسیر» میکنند . وحرکات برابری خواهی مستقل و نفی تبعیض واقعی را ندیده میگیرند.
چه کسانی « تخت و نفت و ایران اینها» را تهدید میکنند ؟ آنها که ظاهراً زیر شعار « حرکت ملی ترک» یعنی « حرکت ناسیونالیستی ایده لوژی ترکیسم» یا « عربیسم » به « آمریکا و کعبه و باکو-آنکارا» دخیل می بندند، و شعار « استقلال و جدایی» میدهند. و مثلا در « قلعه بابک و ورزشگاه» یا در « الحواز» گرد میایند. و «در واقع حرکاتشان در خدمت قدرتگیری آنهاست». متاسفانه این دوستان با ندانم کاری خود قدرت تبعیضگر را استحکام می بخشند. و خیال میکنند که خدمتی به آذربایجان انجام میدهند. هم رژیم و هم برون رژیمی ها بر « خدمت » آنها به خوبی واقف اند. و در هایهوی آنهاست که حرکات سالم خفه میشوند. ترس همه از حرکات مستقل و سالم و سیاست عملی ست. نه از سنگهای بزرگ و آخور بیگانه.
مدییای فارسی زبان بسیار هوشیارانه این حرکات را در جهت « فرمانروایی» خود سوق داده تفسیر میکند.
آنها معمولا حرکات سالم را منعکس نمی کند. مگر « دیوانه شده اند نفی تبعیض» را تبلیغ کند. یا خبر درستی منعکس نماید؟ وقتی متوجه اند این جریانات « ترکیست و عربیست» در واقع خدمتگزار اند و خطری از این سوی آنها متوجه شان نیست. اینجاست که شروع به « اشاره و تفسیر» میکنند. تا همه چیز در خدمت« رضاشاه روحت شاد» و حفظ قدرت و اقتدار تبعیضگر -حالا به دست هر جناحی از خودشان که شده-قرار بگیرد.
این است که آنها ما را خوب می شناسند. فقط ما خودمان را نمی شناسیم، و
شعار « جدایی» میدهیم. که غیر عملی ست. تازه بعد از نزدیک به یک هزاره حکومت بر مملکت!
آنهم با چشم دوختن به همسایه ها و عموسام. با چه « افکاری»؟ با عقب مانده ترین افکار سیاسی که بر « عثمانیزم و ترکیزم و ژن و نژادگرایی و نفی هویتها» تکیه کرده و یک« ایده لوژی ارتجاعی» ست. آیا ما خودمان را می شناسیم یا سران قوم فارس؟ با این افکار نباید انتظار داشت که کسی ما را جدی بگیرد.
آنچه اینجا قربانی می شود « تر ها» هستند که به آتش خشکان می سوزند. کسانی که « با برابر حقوقی همزیستی می خواهند و جدایی را به خود جامعه و سطح تکامل و انتخاب آن محول کرده اند». اینان هم کوبیده میشوند چون مقدمه تجزیه ارزیابی میشوند.
گویند نادانی سنگی در چاه افکند که صد عاقل از درآوردن آن عاجز ماندند.
این دقیقاً مصیبت ماست.
کودکان سیاسی، به برکت اختناق، شده اند « ائلجه بیلن»، و هر چه سنگ است بر این چاه بیچاره آذربایجان می ریزند. حالا کیست که بتواند آب از آن بیرون بکشد.
یکی به من نوشت: «ما از تجزیه طلبان ترسی نداریم. آنها اهرم اقتدار ماهستند. با طرح آنها ما قدرت میگیریم. ترسمان از « برابری خواهان فدرالیست» است. تجزیه طلبان واقعی اینها هستند چون مردم را با خود خواهند داشت هنگامی که ما از اقتدار خود پایین نخواهیم آمد. بر سر اقتدار و قدرت شوخی نداریم، و آن را بهر قیمتی حفظ خواهیم کرد. بعد از قرنها که در آرزویش سوخته ایم...»
بعد از ثبت مشترک مثنوی مولانا برای ایران و ترکیه بدون افغانستان و ثبت تار ایرانی به نام جمهوری آذربایجان نوبت به سومری ها رسیده .خب آخوندها اهمیت که نمیدهند و مردم درگیرند با مشکلات امروز. به نمایندگی از طرف مولانا جلال الدين محمد بلخی تقدیم میشود.
سوی سومر ترک ما چون برد دست گفتمش با خنده ای ای خود پرست
هر کسی از راه رسید شد یار من گر نجنبم برده اند شلوار من
علاقمندان می توانند برای آشنایی با « زبان سومری» استفاده کنند:
1- درس اول ( زبان تدریس انگلیسی)
https://youtu.be/rrsIW0akb6o
2- درس دوم
https://youtu.be/KVxgQSJJLNk
3- درس سوم
https://youtu.be/7f7Pu8VHuhY
4- درس چهارم
https://youtu.be/IhpGnoKDbj8
----
: yaxın mənalı TÜ. və SU. sözlərسایت منابع سومری:
https://cdli.ucla.edu/
ere [THROTTLE] wr. er13 "to press, throttle" Akk. hanāqum
yeri get; bas get
----
bas: yeri: SU. =ere
bas: EN. press
--------------
sur [PRESS] wr. sur; sur8 "to press, squeeze; to flash; to drip; to rain; to milk" Akk. natāku; zanānu; şahātu; şarāru
SU:sur
EN:press
TÜ: sütü sor-maq
TÜ: sütü sağ-maq
ĝ=ng
zaĝa [PRESS] wr. zaĝa(NI) "to press out oil; exudation (of oil)" Akk. za'u; şahātu ša šamni
press
"?saga [PRESS?] wr. sa-ga; saga11; sig11 "to press
TÜ: sütü sağa
و هرگاه کامنتی یابقول خودم مقاله ایی را روی سایت میآورم، یاخودم زیر آن با نامی بدترکیب، کامنتم را آب و روغن کاری میکنم و یا اینکه از ارواح چندگانه ام: بدرنگ، خوشرنگ، بهرنگ، کامنتم را از فقر نجات میدهم.اما شوربختانه با وجود ریزه کاریم، در دام جملات نخ نمایم میافتم. و تقش در میآید.
اگر گفتید من چه کسی هستم؟
سالام ــ علی آقای عزیز،نظرشماخوب بود ولی بفکرمن کامل نیست، مشکلات ملل ایران که مجموعا مردم ایران مطرح است،یکی دوتا نیست، اولین مشکل ما روشنفکرنماهای بقول شما یک پا درقرون وسطی ویک پا درقرن بیست ویک است. درهمین سایت اگرنظرات دوستان رانگاه کنید،هرکس خودراصاحب ملک وصاحب این مردم میدانند،این عین تفکرفاشیسم و تفکر تحجراست،بکررات گفته شده است،حتی اگر یک گروه .پنج هزارنفری دوسال پیش به این کشوربرای گدایی آمده باشد،الان ودرعصرحاضرحق مدنی وانسانی دارد،ولی این آقایان مثلا مبارز،روشنفکر،تحصیل کرده هنوز این گفته رادرک نمیکنند، همین افاضات آقای رازیانه رانگاه کنید،بانوشتن مطالب خود ویااین بی نام که مبارزان آزربایجان راسربازان گمنام امام زمان مینویسد،هنوزبفکرمن معنی مبارزه مدنی بگوششان نرسیده است.هنوز تعدادی نمی فهمند..میشود مبارزه بدون انقلاب رامطرح کرد.هنوزتعدادی نمی دانند،ومیشد درسال پنجاه وهفت
انقلاب نکرده شاه رامجبوربه اصلاحات کرد،واورامثل آدم ازقدرت کنارگذاشت،هنوزتعدادی فکرگذاشتن اسلحه بجای مغز درتفکرشان جولان میزند.تعدادی هنوز نتوانسته یک کتاب ازگاندی ماندلا بخوانند،هنوزتعدادی نمیتوانند درک کنند،که انگلیس هنوزهم میتواند درایران مهندسی انقلاب داشته باشد.چه عیبی دارد،این دوستان تفکرخودرابروز کرده وبرای همه حق وحقوق قایل شوند؟چه عیبی دارد،درصورت درک نکردن هم ومحترم نشمردن حقوق هم به دیگران اجازه جدایی محترمانه مثل چک اسلاواکی داده شود. هیچ فرزندی باپدرمادرخود زندگی نمیکند،مگربندرت ..هیچ برادری بابرادر زندگی نمیکند، درحال حاضروظیفه مبارزان صادق جمع شدن درمحوریک قانون بصورت فدرال دموکراتیک باتمام محسنات وقوانین نرم،زیرنظرسازمانهای حقوق بشری وبانظارت کشوهایی بیطرف ومنطقه دراجرای آن است. ملل ایران هیچ راهی برای رهایی ورشد ورهایی ازدیکتاتوری وتوتالیتاریسم ندارد.مردم ایران برای جبران عقب ماندگی تنهاراه برای رهایی خود،بایدسیستم فدرال وغیرمتمرکزراقبول کنند ،آنهاییکه ادعای مالکیت برایران ومردم ایران رادارند،راست و بی رودرواسی میگویم آنها نمی فهمند.درقرون وسطی زندگی میکنند. وآنهاییکه مغلطه میکنند،آنها نیز یا نمی فهمندیابرای اربابان داخلی وخارجی خود دراینجاقلم میزنند.در رژیم اخوندی مشکل فقط رهبر نیست مشکل ایران تمامیت این رژیم فاسد است ملت ایران نزدیک به چهل ساله که تحت ظلم و غارت مشتی متحجر قرون وسطایی و مشتی روشنفکر نما که یک باشون در قرون وسطا است و پای دیگرشان در قرن ۲۱ است گرفتارند .مشکل ایران تمامیت این رژیم نا مشروع و ضد بشری است که با قوانین ۱۴۰۰ سال پیش اداره میشود و مشتی شیاد باصطلاح اصلاح طلب برای کسب قدرت و سهم بری در غنایم که چهل ساله این رژیم نا بکار بجیب زده است راه حل نه ریفرم است و نه اصلاح این رژیم بلکه سرنگونی هر چه سریع تر این رژیم فاسد و پشتیبانان فاسد تراز آن است .تا ایران بدست این وحشیهای خون آشام و بی اصل و نصب نابود نشده وطن پرستان باید متحدا دست بکار شوند.
به بامسی : کتاب آذربایجان و آران را عنایت الله رضا نوشته که چهره فرهنگی آذربایجان را هنگام ورود ترکان نشان میدهد این خلاف ادعای پان ترک هاست که بیش از اقوام دیگر در ایران بوده اند
آلودگی و نجاست از سر و روی اصلاحطلبان و نشریاتشان مشام ایرانیان را میازارد و تهوع آور است.
روزی نامه ی شرق یکی از بوق های این فرقه ی وطن فروش است.
چه دلیلی دارد که نام هیچکس را نمیبرند جز اینکه مثل همیشه بازی معروف بگم بگم راه انداخته اند.
آیا این شرکتها هیچکدام صاحب ندارند؟ نام ایشان را بردن چه منع قانونی دارد؟ آیا فلان موسسه یا شرکت ارز گرفته یا نه؟
آیا هیئت مدیره و مالک دارد یا نه؟ اگر نام صاحبان سهام و هیئت مدیره یک شرکتی نشر یابد مگر خلاف قانون است؟
پس اگر دودوزه بازی نمیکنند باید ضمن افشای نام شرکت و موسسه نام هیئت مدیره و مالکان آن نیز گفته شود نه اینکه مانند صدا و سیمای میلی بگویند یک خانواده صاحب شرکت است.
من که شخصا دیگر به هیچ "مسلم متعهدی" اطمینان نمیکنم.
http://www.iranglobal.info/comment/51706
لینک مربوط به افسانه پان ترک ها میتواند مثل چشمه های سرعین درمانی عمل کند
پروین را من می شناختم ، وی قبل از زندان هم دختری گوشه گیر و خجالتی و نشانه هایی از دپرسیون را گاها بروز می داد ، قبل از زندان و ازدواج هم یک شکست عشقی را تجربه کرد .خب شما خودتان قضاوت کنید ، با ان وضعیت وحشتناک دستگیر شده بوده ، مرگ خواهرش ویدا را به چشم خودو با وضعی دردناک به چشم خود دیده است ، شوهرش اعدام می شود ، برادرش اعئام می شود ، تا اینکه ضربه نهایی راهمان خبر همکاری همسرش به او می زند و آنطور که من از یکی از زندا نیان شنیدم موضوع باصطلاح " همکاری " به این صورت بوده است که مدتی قبل از دستگیری ،مهران شهاب الدین را چشم بسته برای تشکیل یک جلسه به خانه ای می برند ، وی بعد از دستگیری و زیر شکنجه نهایتا می گوید که فکر می کند که آن خانه درحد فاصل میدان تجریش تا میدان ونک بوده است و قطعا فکر هم می کرده که این موضوع دادن سرنخی نیست نام صاحب خانه را که او راهم دیده بوده است می گوید ،سپاه با
سپاه با حوصله تمام مدت شش ماه هروز فاصله میدان تحریش تا میان ونک را توسط چند سپاهی که زندانیان سابق را میشناخته اند گشت نامحسوس به راه می اندازد و بالاخره بعد از مدتها یکی از کسانی را که به آن خانه رفت و آمد داشته اند ، شناسایی می کنند و وی را دستگیر می کنند . یکی از دستگیر شدگان " راه کارگر " که مصاحبه می کرده است و من نمی دانم که تواب بوده است یانه در مصاحبه اش به این موضوع اشاره می کند وبا شنیدن این موضوع که به خودی خود اثبات کننده همکاری شوهر وی نبوده است ، ضربه نهایی به پروین وارد شده و احتمال دارد بعد از آن همه ضربه ، این خبر ضربه نهایی بوده است که و ی را به فکر خودکشی انداخته است . .شما به اسم این دو نفر توجه کنید می بیند که اسم هم جعلی و من درآوردی ست. آقای بی طمع خیران!!!می بینید چطور یک دزد برای خودش اسم بی طمع و خیران درست میکند تا از زیر دست فیلتر رد بشود و ایجاد اعتماد کند؟