Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

طرح بحثی در مورد وابستگی به خارج
نوشته شده توسط: محسن کردی

جالب توجه این که مک کین خلبان نیروی دریایی آمریکا و بارها بمب بر سر ویتنامی ها ریخته بود. با سقوط هواپیمایش سالها اسیر ویتنامی ها بود. مشکل چپ و راست ایران سیاست نیست، فرهنگ شان است. فرهنگی که میگوید

حرف مرد یکی است. آقا در سن بیست سالگی با خواندن دو جزوه نوشته جوانکی دیگر اسلحه به دست گرفته که مردمش را آزاد کند و سیانور زیر زبان نهاده است. حالا در پیرانه سری استاد جامعه شناسی هنوز جوانک نویسنده آن جزوه را تقدیس میکند و بی عیب میداند. این اگر اثر آن سیانور در زیر زبان نباشد اثر چیست؟ برای چه مجاهدین سالهاست از اصطلاح «بریده مزدور» استفاده میکنند؟ برای آنکه از اثر روانی آن بر فرهنگ «حرف مرد یکی» ایرانی خوب آگاهند. میدانند که ایرانی دوست ندارد انگ بخورد چرا که خود این ایرانی قبلا به دیگران انگ میزده و نمیتواند منع رطب کند و مقهور این ضد فرهنگ میشود. نظر همون بعضی ها گفتید را در مورد ساختن مجسمه جان مک کین بپرسید توجیه زیاد میتراشد اما در ذات و خمیره اش عقیده اش این است که ویتنامی ها غیرت ندارند! اما پاسخ واقعی این است که ویتنامی ها شعور دارند که هم ببخشیند و هم منافع ملی شون رو تشخیص بدهند و هم قدر دان باشند. امری که آن «رفقا» مایه ننگ میدانستند و میدانند. من فکر میکنم اگر رضاشاه بر ویتنام حکومت میکرد، ویتنامی ها برای او دهها مجسمه می ساختند. اما چپ ایران مثل آقای نگهدار در طی سالیان حاضر نشد زمانه را درک کند و هنوز حرف روزنامه دنیا و زندانهای رضاشاهی را میزند چه برسد به ساخت مجسمه از رضاشاه. مک کین بر سر ویتنامی بمب ریخت اما ویتنامی که همین آقای نگهدار برایش سالها اشک ریخته و سنگش را به سینه کوبید برایش مجسمه ساخت. دلیش چیزی نیست مگر آنکه ویتنامی دنیا را سیاه و سفید نمی بیند. غیرت و مردانگی را عامل تعیین کننده در سیاست به حساب نمی آورد. اما چپ ایرانی غیرتش قبول نمیکند که در خانه تیمی دو جوان عاشق شوند و پاسخش گلوله است و دهه ها میگذرد تا به زبان بیاید چند سالی قبل از مرگ بگوید آن کار اشتباه بود. یا الله...
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Gitti Alizadeh
ناهید جانم‌ موتور کف خیابان (( امید)) هست بعدش دینامیک گروه شدن کمک به تداوم می کند. شاهزاده یک محرک است و تا جایی که می توانسته رایزنی هایی اینجا و آنجا انجام داده، آنچه باعث تضعیف

ناهید جانم‌ موتور کف خیابان (( امید)) هست بعدش دینامیک گروه شدن کمک به تداوم می کند. شاهزاده یک محرک است و تا جایی که می توانسته رایزنی هایی اینجا و آنجا انجام داده، آنچه باعث تضعیف امید در کف خیابان می شود افراد خائن به میهن هستند که در خارج نشسته اند و این حکومت قاتل و غارتگر را حمایت می کنند. پسر شاه تاج را به سر ملت و میهنش گذاشت دیگر چه باید بکند؟ امید را از ملت نگیرند. دریغ است که ایران ویران شو
کودتا علیه رضا پهلوی!
نوشته شده توسط: محسن کردی

هادی جان.. شما همون طنزت رو برو کاری به سیاست نداشته باش. مصاحبه شاهزاده رو تو کیهان لندن بخون. یخده صبر میکردی اینجوری سنگ رو یخ نمیشدی خخخخخ

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Ahmad Purmandi
اگر همه عقلا جمع بشوند، شاید بتوانیم سنگی را که در آن جنون ملی در چاه انداختیم در بیاوریم! نه رضا پهلوی جای خاتمی را تنگ می کند و نه برعکس! اگر یک ثقل نیرومند جمهوریخواه شکل بگیرد، مش

اگر همه عقلا جمع بشوند، شاید بتوانیم سنگی را که در آن جنون ملی در چاه انداختیم در بیاوریم! نه رضا پهلوی جای خاتمی را تنگ می کند و نه برعکس! اگر یک ثقل نیرومند جمهوریخواه شکل بگیرد، مشروطه خواهان فقاهتی از نوع خاتمی و مشروطه خواهان سلطنت طلب هم در مراحلی همراه خواهند شد.
نوشته شده توسط: حسین باقر زاده

خیر. دیدارهای ما گهگاهی و با فاصله های زیاد (گاه تا 20 سال) صورت می‌گرفت و در هیچ یک از آن‌ها موضوع مجاهدین مطرح نشد.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Davood Baghervand Arshad
آقای باقرزاده هیچگاه دکتر سعداوی در مورد مریم رجوی با شما موضوعی را در میان گذاشت؟خانم سعداوی مدتی در دهه هفتاد شمسی حدود سال ۷۴ وقتی مریم رجوی موقتا در فرانسه بود بوسیله

Davood Baghervand Arshad
آقای باقرزاده هیچگاه دکتر سعداوی در مورد مریم رجوی با شما موضوعی را در میان گذاشت؟خانم سعداوی مدتی در دهه هفتاد شمسی حدود سال ۷۴ وقتی مریم رجوی موقتا در فرانسه بود بوسیله لابی های فرقه رجوی موقع حضورش در پاریس برای شرکت در یک فستیوال زنان با سوء استفاده از انسانیت او و عشقش به آزادی زنان، او و دخترش منی حلمی با دروغ و نیرنگ و فریبکاری به مقر مریم رجوی کشانده شدند و مدتی به خیال فمینیست بودن مریم قجر در ستایش او و انقلاب ضد زنش که برایشان وارونه و برای آزادی زن تبلیغ کرده بودند مقالاتی نوشته و سخنرانی ها کردند که در برخی مطبوعات آن روز یعنی اوایل دهه نود میلادی چاپ شد که من آنها را از جمله مقاله دخترش منی حلمی را با عنوان انقلاب انسان را زیبا می کند برای اطلاع مسعود و مریم ترجمه کردم که در نشریه مجاهد آن موقع چاپ شدند. ولی یک ماه نگذشت که آنها از صحبتها و برخوردهای مریم و اطرافیانش از جمله محمد علی توحیدی و از سوالات خودشان در مورد نقش مسعود به عنوان شوهر مریم فهمیدند که تمام تبلیغات و حرفهای مامورین فریبکار و آدم ربای رجوی دروغ بوده و اینها مطلقا فمینیست نیستند و همه زنانشان از جمله مریم تابع و سرسپرده مطلق شخص مسعود رجوی هستند و او صاحب همه این زنان است و حجابشان نه سنت بلکه سران از روی اعتقاد ارتجاعی مذهبی و بقیه هم از روی اجبار و زور است و بلافاصله تمام ارتباط خود با سران این فرقه را قطع و در مقالاتی دروغهای آنها و مریم را افشا کردند.
نقدی به توهین و توصیه اصلاح طلبانه فرخ نگهدار به شاهزاده رضا پهلوی
نوشته شده توسط: محسن کردی

مشکل هم شما و هم آقای نگهدار این است که یک سوال میکنید اما نمیخواهید پاسخ آنرا بشنوید اگرنه شما در همین مقاله آقای دوشوکی پاسخ تان را می یابید. واقعیت این است که نه شما و نه فرخ نگهدار علاقه ای به پ

نه شما و نه امثال شما و نه فرخ نگهدار علاقه ای به شنیدن پاسخ ندارید. در واقع سوال نمیکنید که پاسخ بگیرید سوال میکنید که پاسخ نشنوید و بتوانید تهمت تان را نگه دارید. شاهزاده در طی این سالها بارها و بارها هرکس را که در لباس طرفدار خود به فحاشی میپردازد را، چه عامل جمهوری اسلامی و چه واقعا سلطنت طلب محکوم کرده و از آنها بری جسته است. همین را آقای دوشوکی اینجا هم تاکید کرده است و چند خط در موردش نوشته. اما چرا شما باز این سوال را می پرسید؟ برای آنکه نمیخواهید جواب را بشنوید و بخوانید. من شما را نمی شناسم. اسمی نگذاشته اید احتمالا یک آدم گمنام و مطالعه نکرده باشید. شما اگر نمیدانید خب ندانستن عیب نیست در نهایت میشود گفت نادان. اما فرخ نگهدار را می شناسم. غیر ممکن است این برائت جستن شاهزاده رضا پهلوی از فحاشان در طی سالها را که بارها تکرار کرده را نداند. بقول برتولت برشت کسی که میداند و انکار میکند تبهکار است. این سوال فرخ نگهدار در مورد فحاشان سلطنت طلب یا از سر نادانی است و یا از سر تبهکاری فرخ نگهدار است که من به دومی اعتقاد دارم.
تاثیر آغاز فصل بهار در روح و روان انسان...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقای Saeed Mahmoudi...
فرا رسیدن سال نو را برایتان تبریک گقته و امیدوارم آغاز فصل بهار در روح و روان شما بیشتر تاثیر گذاشته باشذ.

نوشته شده توسط: ضیاء مصباح

با شادباش نوروزی امید اینکه ایرانیان بتوانند با توجه به اعتبار دیرینه مردم خواهی و میهن دوستی ، پیوسته با اسایش و ارامش توام با سلامتی و بهروزی با حکومتی منتخب خودشان نقش افرین باشند

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

بابک مهرانی

شما در پایان این نوشته خود «اتحاد جمهوریخواهان ایران» را بعنوان پیگیرین ترین نیرو در دعوت همگان به حمایت از گفتگوی مخالفان با حکومت و حکوم

شما در پایان این نوشته خود «اتحاد جمهوریخواهان ایران» را بعنوان پیگیرین ترین نیرو در دعوت همگان به حمایت از گفتگوی مخالفان با حکومت و حکومت با آمریکا توصیف کرده اید.

نگارنده ی این یادداشت به عنوان یکی از امضا کنندگان منشور ۱۰ ماده ای اتحاد جمهوریخواهان ایران در سال ۱۳۸۲/ ۲۰۰۳ میلادی تعجب می کند که شما که منشور آجا را زیر پا گذاشتید و بر خلاف اهداف منشور که بخشی از آن در زیر این نوشته آمده ست به تک روی های خود ادامه دادید …. طوری از اتحاد جمهوریخواهان ایران می نویسید که گویا در این ۱۸ سال این اتحاد «گسترده » تر و «مقبول» تر از پیش شده ست:

[ یکی ازعلل “بن بست اصلاحات” سرسختی اقتدارگرایان در تداوم استبداد است، اما علل دیگر آنرا باید در محدودیت برنامه سیاسی اصلاح طلبان، تناقضات نظری، اتکای یک سویه بر ظرفیت های قانون اساسی و کم توجهی به سازماندهی نیروهای جامعه مدنی جستجو کرد. این تجربه نشان داد که اصلاحات تدریجی و قانونی به میانجی مجلس و قوه مجریه، بدون تکیه به نیروی سازمان یافته مردم و تغییرات بنیادی در قانون اساسی به سرانجام نخواهد رسید. ساختار سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی که دین و دولت را درهم آمیخته و برپایه تبعیض میان شهروندان بناشده است، نمی تواند مبنای تدوین قوانین و تنظیم مناسبات اجتماعی به شیوه ای امروزی و مردمسالارانه باشد.

امروز ولایت فقیه و نهادهای وابسته به آن بزرگترین مانع در راه استقرار مردمسالاری و ثبات و پیشرفت کشورند. ایستادگی آنان در برابر آراء ملت و جنبش اصلاحات به جدال فرساینده بین جناح ها، عدم هماهنگی دستگاهها و از دست رفتن اعتماد مردم انجامیده و اساس مشروعیت نظام را فروریخته است.] پایان نقل قول از منشور آجا ـ سال ۱۳۸۲

۱۸ سال از انتشار منشور اتحاد جمهریخواهان گدشت و فرصت ها را سوزاندید.

شما بر خلاف قرارهای منشور آجا برای دفاع از حکومت ولایت فقیه و اصلاح طلبان انواع موضع گیری های تفرقه افکنانه و اتحاد شکنانه را گرفتید.

ولی مردم عرفی و مترقی در ایران به مبارزات به حق خود علیه حکومت فاسد و مرتجع و کشتار ادامه دادند.

تصادفی نیست که شما و طرفداران استمرار حکومت دینی کاری به وقایع و اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ ندارید.

پهلوی پرستان نیز از کنار جنبش های مردمی داخل ایران علیه حکومت بیشرم می گذرند.

در گذشته بارها تکرار کردیم که انگیزه ی مردم عرفی برای شرکت در انتخابات دوم خرداد ۷۶ به کلی با ۱۳۸۸ متفاوت بود.

شما باید بدانید که مردم عرفی در سال ۱۳۸۴ با شرکت نکردن در انتخابات به اصلاح طلبان فهماندند که آنها در مقابل ولی فقیه کار آمد نبودند. احمدی نژاد حتی رفسنجانی را نیز شکست داد و انتخاب شد.

شما خوب می دانید که مردم عرفی در سال ۱۳۸۸ با انگیزه ای قوی تر از دوم خرداد۷۶ به انتخابات روی آوردند فقط و فقط برای جلوگیری از انتخاب رئیس جمهور مفتضح ولی فقیه محمود احمدی نژاد که در سراسر جهان آبروی ایرانی ها را برده بود. کسی که با موضوع گیری های احمقانه خود بوئی از آدمیت نبرده بود . رکورد مشارکت در تاریخ انتخابات حکومت فاسد جمهوری اسلامی شکسته شد ولی با تقلب بزرگ بی نتیجه ماند .

بدین لحاط لفاظی های شما با انتخابات و نهاد انتخابات در حکومت ولایت فقیه بیشتر به حرفهای فکاهی و اسباب خنده شبیه شده ست.

مردم راه خود را برای گذار از حکومت کشتار اسلامی در ایران ادامه می دهند.

شما تا می توانید برای بقای حکومت ولایت فقیه مایه بگذارید

ما به هر نوع حکومت تمامیت خواه نه می گوئیم.

از جنبش های واقعا موجود در ایران حمایت می کنیم.

به امید نزدیکی نیروهای خارج از کشور به یکدیگر علیه حکومت اسلامی

بابک مهرانی
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

محسن /من فکر میکنم آقای نگهدار بجای این که این همه زحمت به خودشان بدهند، به آقای رضاپهلوی توصیه میکردند که حال که از مقام «رضاشاه دوم» کناره گیری کرده اند، بیایند نام شان را بگذارند «فرخ نگهدار دوم»

من فکر میکنم آقای نگهدار بجای این که این همه زحمت به خودشان بدهند، به آقای رضاپهلوی توصیه میکردند که حال که از مقام «رضاشاه دوم» کناره گیری کرده اند، بیایند نام شان را بگذارند «فرخ نگهدار دوم!» راحت تر نیست؟ توصیه های آقای نگهدار چیزی بجز این نیست که آقای رضاپهلوی تمام و کمال نظرات آقای نگهدار را بپذیرد. خب شما که دیگر چیزی از او باقی نمیگذارید! پس خودش چه؟ آقای نگهدار در طیف جمهوریخواهان چند درصد این مواضع شما را قبول دارند که چنین شرط و شروطی را گذاشته اید؟ تا جایی که میدانم مواضع شما حتا نزد بسیاری چپهای معتدل هم دارای اعتبار نیست که از یک سلطنت طلب سابق انتظار دارید یکشبه پشت پا بزند به هرآنچه که بوده. هول نشوید برادر. رضا پهلوی تنها گفته است نظام جمهوری را بهتر میداند و تمایل ندارد مسئولیتی بعنوان پادشاه بعهده بگیرد. ایشان شده است یک فرد عادی مثل دیگران. یک ایرانی عادی. شما چه اصراری دارید که از میان میلیونها ایرانی روی این ایرانی عادی آقای رضاپهلوی زوم کنید؟ او دیگر از هرآنچه که بوده کنار کشیده و با هر گونه معیار سیاسی نه وزنه سیاسی است و نه هواداری دارد و نه مقام سیاسی. موافق بودن این ایرانی عادی با سخنان شما چه تاثیری میتواند بر سرنوشت کشور داشته باشد؟ شما بروید با دوتا آدم صاحبنام و صاحب سابقه در میان جمهوریخواهان این سخنها را در میان بگذارید. ایشون تازه از راه رسیده اند و کلاس اول جمهوریخواهی نشسته اند و تا جایی که من میدانم نمیخواهند در این رشته ادامه تحصیل بدهند و فعالیتی کنند. اگر میخواستند فعالیت کنند که همان جایی که بودند بالاخره یک وزنی داشتند. اما من میدانم شما برای چه میخواهید با رضا پهلوی رو در رو بنشینید. میخواهید هرآنچه در دوران پهلوی ها شده بدون توجه به سازندگی ها، فقط مسائل حقوق بشری را بیرون بکشید و توی سر رضاپهلوی بکوبید و له اش کنید و خوب که به هدف تان رسیدید و چیزی از او باقی نگذاشتید تفاله اش را بندازید دور. میدانم.. شاید کینه سالها در دل شما را وسوسه میکند. ولی شرط انصاف نیست. بگذارید زندگی اش را بکند. او هم مثل بقیه مردم در ایران حق دارد بگوید نه به جمهوری اسلامی. شما این سخنها و توصیه ها را به ایرانیان داخل کشور بکنید که روز به روز تعدادشان دارد بیشتر میشود و گرسنگی و کمبود میکشند و به جمهوری اسلامی نه میگویند. شما رفتار یک انسان مهر طلب را دارید. آنهم طلب مهر از سیاه کام ترین حکام روی زمین
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

نظر جناب دکتر دوشوکی و محسن کردی به این قسمت از نوشته فرخ نگهدار چیست ؟توسل به آلات جنسی در فعالیت سیاسی، دروغ پراکنی بی شرمانه، وعده کشتار خونین مخالفان و منتقدان، همه و همه کثافاتی بوده است که زیر

اگر تغییر رفتار رهبر واقعا «یک گام به پیش» باشد، باید تغییر رفتار در میان پیروان او نیز ظاهر شود. دیده بانی رفتارهای حامیان نوخاسته ایشان در دوره های اخیر متاسفانه نشان از «ده گام به پس» دارد. سلطنت طلبان اصیل ایران همیشه زبانی فاخر رفتاری متین داشته اند. اما، به دنبال گرمی بازار تبلیغات سیاسی در شبکه اجتماعی، حامیان رضا پهلوی، سرخود یا به فرموده، به میدان آمده اند و به کثیف ترین و شنیع ترین الفاظ به روی مخالفان شمشیر کشیده اند و شاهزاده در تمام این سال ها مطلقا سکوت کرده و نظاره گر مانده است.

توسل به آلات جنسی در فعالیت سیاسی، دروغ پراکنی بی شرمانه، وعده کشتار خونین مخالفان و منتقدان، همه و همه کثافاتی بوده است که زیر تصویر رضا پهلوی در سال های اخیر فضای مجازی را متعفن ساخته است و این رهبر فرزانه نه هیچ گاه این حامیان سینه چاک را اندرز به تغییر رفتار داده است و نه خود از این اوباش اعلام برائت کرده است.

مداحان آیت الله خمینی قبل از به قدرت رسیدن با فریاد «رهبر فقط روح الله» اجتماعات فدائیان خلق و دیگران را مورد هجوم قرار دادند. امروز هم آقای رضا پهلوی پرچم رهبری مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی بلند کرده اما هنوز به مداحان نهیب نزده است که شما حق ندارید زیر نام من مخالفان و منتقدان ما را مورد توهین، تحقیر، تهدید و تهمت قرار دهید و به مرگ تهدید کنید.
نقدی به توهین و توصیه اصلاح طلبانه فرخ نگهدار به شاهزاده رضا پهلوی
نوشته شده توسط: محسن کردی

بهتر بود آقای نگهدار بجای این همه زحمت نوشتن مقاله، فقط یک خط به شاهزاده مینوشتند که حالا که نمیخواهید رضاشاه دوم بشوید بیایید بشوید «فرخ نگهدار دوم». اینجوری ما تا ته اش را میخواندیم.

خاطرات من؛ زندان شاه
نوشته شده توسط: محسن کردی

خیلی وقاحت میخواد. با اون سابقه میخواستی در رشته خلبانی هم قبول بشی که فردا یک بمب زیر فانتوم ات ببندی بری روی کاخ سعد آباد؟ هیچ کشوری به دست دشمن اسلحه نمیده. خیلی فقیر بودی که رفتی آمریکا بمیرم برات

وزارت آموزش و پرورش ایران: نوروز را فقط به «فارسی زبانان جهان» تبریک بگویید!
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســلار...
وزارت آموزش و پرورش ایران: نوروز را فقط به «فارسی زبانان جهان» تبریک بگویید!
این اقدام نژادپرستانه آموزش و پرورش ایران مورد اعتراض شهروندان تورک آزربایجان جنوبی قرار

قرار گرفته است.
وزارت آموزش و پرورش ایران از مراکز اصلی ترویج و تبلیغ نژادپرستی فارسی است. تورک ستیزی در کتاب های درسی ایران امری رایج است و در کتب درسی ایران تاریخ و هویت تورک ها مورد تحریف قرار می گیرد.
لازم به ذکر است نوروز, عید باستانی تورکان و روز آغاز بهار است این عید در همه کشورهای جهان تورک از جمله آزربایجان، ترکیه، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان، ترکمنستان، جشن گرفته می شود. این عید در میان تورکان با اسامی مختلفی مانند ارگنه گون بایرامی، اوغوز بایرامی، ایل بایرامی، یئنی گون و ... شناخته می شود.
اضافه بشود که روز اول بهار ( Spring Equinox ) بوسیله بومیان و سرخپوستان قاره امریکا جشن گرفته میشود.
https://www.youtube.com/watch?v=7hiiog_dm7Q
روز اول بهار را در انگلستان ( استون هنج ), هند, ژاپون , پاکستان و در بعضی از نقاط چین هم جشن میگیرند.
روز اول بهار را به تمام کسانی که در دنیا و در جاهای مختلف جشن میگیرند تبریک گفته و امیدواریم امسال این ویروس کرونا زیر کنترل انسانی در بیاید.
شاهزاده رضا پهلوی: سیستم جمهوری را ترجیح می‌دهم
نوشته شده توسط: پگاه ستایش

ماکه نبودیم ولی میگن پدربزرگش هم اولش میخواست جمهوری باشه ولی کسانی دورش را گرفتن که این چه کاریه! ما که وقت مفت نداریم برای حفظ قدرتمان هرچندسال یکبار تن مان بلرزه.خلاصه راضیش کردن که دیکتاتوری خوبه.

بیانیه و کارزار «نه به جمهوری اسلامی» در هفت کلمه (مختصر و مفید)
نوشته شده توسط: محمد علی اصفهانی

در زیرنویس مقاله ی حاضر، لینک مقاله ی «همایش پاسارگاد در هفت کلمه»، مشکل دارد و به ناکجا می رسد.
لینک درست آن مقاله چنین است:
http://www.ghoghnoos.org/ak/kj/pasargad99.html
می بخشید (احتمالاً!)

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

عجب!!! همه گزارشات داخلی نشان می دهد که رژیم اسلامی ایران در مرز فروپاشی قرار دارد از این رو به زمین و زمان می زند تا با دولت بایدن به توافقی برسد که خود را نجات دهد آن وقت این احمق و نادان صحبت

از نابودی اسراییل می زند . اسراییل 300 کلاهک اتمی دارد . امریکا و غرب از این کشور حمایت می کند حتی روسیه روابط خوبی با اسراییل دارد
مقاومت مردم یعنی حفظ موقعیت و ثروت این تپلی ها..
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســلار..
این خانم به همراه برادرانش صاحب یک شرکت بزرگ بیمه بنام وحید ایمن است که تمام کارهای مرتبط با بیمه های صدا و سیما توسط همین شرکت انجام می شود. در شرکت کارآفرین فرزانگان فارس نیز با

یکی از مدیران صدا و سیما بنام محمد موتمن شراکت دارد. او دارای چندین ساختمان و پاساژ در یکی از خیابانهای گرانقیمت تهران نیز هست. اگر این اشخاص مردم را به مقاومت دعوت نکنند پس چه کسی بکند؟ مقاومت مردم یعنی حفظ موقعیت و ثروت این تپلی ها...
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

وبسیاری کسان در قالب محافل قلابی اپوزیسیون نمای مقیم خارج، با تمام قوا و انرژی میکوشند این وضع را تا میتوانند عادی جلوه دهند، شما اگر فقط یک اشاره کوچک از این دست در سخن آنها و پادوهایشان پیدا کنید م

وبسیاری کسان در قالب محافل قلابی اپوزیسیون نمای مقیم خارج، با تمام قوا و انرژی میکوشند این وضع را تا میتوانند عادی جلوه دهند، شما اگر فقط یک اشاره کوچک از این دست در سخن آنها و پادوهایشان پیدا کنید معجزه کرده اید. زن ومرد این جماعت میفرمایند و ماموریت یافته اند که بگویند: وظیفه اپوزیسیون ترمیم شکاف ملت با حکومت است نه تشدید آن؟!! حالا هم گیر داده اند به حامیان کمپین نه به جمهوری اسلامی و از آنها می پرسند: "دوباره این غوغاهای بی حاصل از بهر چیست؟ 60 هزار امضا برای رفراندم به کجا رسید که این چند صد امضا به جایی برسد؟ باز چه کاسه ای زیر نیم کاسه ای است"؟ چنین پرسشهایی فقط از زبان کسانی میتواند بیرون اید که عامدانه فراموش میکنند که 4 دهه سیاست شکوفا مردن این حکومت نامی جز همدستی و همکاری با سیاهترین نیروی تاریخ معاصر کشور در به بند کشیدن جسم وروح مردم و ضدیت با انسان بودن وانسانی زیستن یک ملت ندارد.
مجتبی واحدی: در مورد کمپین " نه به جمهوری اسلامی "
نوشته شده توسط: پگاه ستایش

بسیارخوب! بعد از اینهمه صغرا کبرا پرسش این استکه حالا اگر به این کمپین بپیوندی چیزی ازت کم میشه؟

نگاهی به عملکرد اقتصادی
نوشته شده توسط: ضیاء مصباح

لطفا کلمه « اساسی » که به اشتباه ( اسیسی ) نوشته شده اصلاح فر مائید

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

AbdullBaset Mohammadpur

جناب اولا اینکه میخواهید به خواننده مطلب بقبولانید که بخشی از تنش‌های کلامی آیت‌الله‌های ایران با اسرائیل جنبه حقوق بشری دارد، کاملا مغالطه هست؛ زیرا نگاهی به زندا

AbdullBaset Mohammadpur

جناب اولا اینکه میخواهید به خواننده مطلب بقبولانید که بخشی از تنش‌های کلامی آیت‌الله‌های ایران با اسرائیل جنبه حقوق بشری دارد، کاملا مغالطه هست؛ زیرا نگاهی به زندان‌های نظام و رفتار حکومت بالاخص با اقلیت‌های مذهبی و قومی در ایران با آن در تضاد است.
دشمنی آیت‌الله‌ها نه با آمریکا و نه با اسرائیل و عربستان و لبنان و یمن و افغانستان و سوریه و بحرین و... جنبه ایدئولوژیک ندارد بلکه تنها جنبه سیاسی و دشمن سازی برای بقاست و سرکوب مخالفان و ندیدن بی‌کفایتی‌های مدیریتی، وگرنه سکوت تهران در برابر نسل کشی ایغورها و حمایتش از طالبان سنی و رفتن زیر چتر روسها و چسبیدن به اسد و القاعده و ونزوئلا ربطی به این حرفها ندارد.
کافی است به اتهاماتی که به منتقدان حکومتی زده می‌شود عنایتی بفرمایید تا حساب کار دستتان بیاید.
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Saeed Barzin

آقای نیک اندیش
روز شما بخیر
یک - متوجه نکته شما در مورد رابطه مدیریت/مذهب و درست/غلط نشدم. به نظر میرسد که تصمیم آقای خامنه‌ای تحت تاثیر عناصر ایدئولوژکی هم هست و صرفا مبن

Saeed Barzin
Sadeq Nikandish
آقای نیک اندیش
روز شما بخیر
یک - متوجه نکته شما در مورد رابطه مدیریت/مذهب و درست/غلط نشدم. به نظر میرسد که تصمیم آقای خامنه‌ای تحت تاثیر عناصر ایدئولوژکی هم هست و صرفا مبنای سود/ضرر ملی ندارد.
دو - به نظر من اروپایی‌ها از اسرائیل تنفر ندارند.
سه - اگر مذهب ابزار سیاست باشد دیگه باید فاتحه مذهب را - به عنوان سلوک معنوی و اخلاقی - خواند.
چهار - متاسفانه آقای خامنه‌ای هوشمندانه رفتار نکرده و سیاست خارجی ایران را به لحاظ ساختاری و فکری گرفتار جزم اندیشی ضد-اسرائیلی کرده است.
پنج - همزیستی با اسرائیل و عربستان (سنی) منفعت بیشتری برای مردم ایران خواهد داشت.
شش - در سیاست باید افکار عمومی را مدیریت کرد و پاسخگو بود ولی عوام زدگی و دنبال توده مردم به راه افتادن اشتباه است.
سلامت باشید
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Sadeq Nikandish
من با یک جای این بحث مشکل دارم. وقتی بحث ایدئولوژیک میشه، معمولا میگن آقای خامنه ای جایگاه رهبری را تصاحب کرد نه بدست آورد. با این مقدمه بسادگی نمی توان گفت که آیا ایشون دارند

Sadeq Nikandish
من با یک جای این بحث مشکل دارم. وقتی بحث ایدئولوژیک میشه، معمولا میگن آقای خامنه ای جایگاه رهبری را تصاحب کرد نه بدست آورد. با این مقدمه بسادگی نمی توان گفت که آیا ایشون دارند مذهب را مدیریت می کنند یا مدیریت مذهبی می کنند و براحتی نمی توان گفت استراتژی ایشون در مقابله با اسرائیل لزوما غلط هست چون در عمل لزوما تصمیم ایدئولوژیک نمی گیره و هرچیزی که به منفعتش باشه انجام میده..
۱. محکوم کردن جنایات اسرائیل فقط مختص مردم خاورمیانه نیست، من فکر میکنم نفرتی که مردم اروپا از اسرائیل دارند اگر بیشتر نباشه ، کمتر نیست. ما شرقی ها معمولا فقط به مواضع دولتهای غربی نگاه می کنیم به عکس العمل مردم اروپا دقت نمی کنیم. اونها خیلی متنفرند از اسرائیل.و اون را فرزند کش می نامند.
۲.اینکه از مذهب به عنوان یک استراتژی برای برپایی یک کارزار عمومی در جهان استفاده کنیم آیا ایراد دارد؟ دلیل اینکه میگم استراتژی این هست که ایران همیشه اعلام دشمنی می کند ولی اخیرا هوشمندانه عمل می کند. آقای خامنه ای علارقم این همه دشمنی با مذاکره باز در عمل راه آنرا باز می گذارد. فعال شدن این نیروهای نیابتی به نفع ایران یک از موفقیتهای این استراتژی هست و عده ای علاقه دارند که اون رو ناموفق ببینند. بهرحال از هزینه های بیلیاردی آمریکا در خاورمیانه موفق تر بوده
..
۴. بعضی وقتا فکر میکنم اگر کسی بخواهد چنین اعتقاداتی را که شما لیست کردی، دریک سیستم حکومتی نمایندگی و یا مدیریت کند، در سیاست چه موضعی باید بگیرد. اگر موضع شما اعتقادات رایج را اقناع نکند شما نمی توانید آنها را مدیریت کنید. ی
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Mohammadreza Kamali
جدا از مسايل عقيدتى، دشمنى با اسرائيل براى براى ايران منافعى دارد، اول ايران از اين طريق براى خودش نيرو جذب مى كند. جمع زيادى از نيروهاى نيابتى ايران به همين دليل جذب ايران شد

Mohammadreza Kamali
جدا از مسايل عقيدتى، دشمنى با اسرائيل براى براى ايران منافعى دارد، اول ايران از اين طريق براى خودش نيرو جذب مى كند. جمع زيادى از نيروهاى نيابتى ايران به همين دليل جذب ايران شده اند و اصولا محور مقاومت روى دشمنى با اسرائيل و امريكا شكل گرفته. اما اين محور مقاومت براى ايران فقط هزينه نيست، چون عملا مثل يك جور ارتش غير رسمى است و هر وقت به ايران فشارى وارد شود يكى از اعضاى محور به يكى ديگه حمله مى كنند. اينجورى بدون اينكه ايران رسما كارى كرده باشد انها را عقب مى راند. ضمنا اسرائيل خودش نقش هدف را هم بازى مى كند. ايران عملا اسرائيل را بوسيله حزب الله و حماس و سوريه محاصره كرده و نيروهايش در مرزهاى اسرائيلند. اگر امريكا ايران را تهديد نظامى كند ايران با حمله موشكى به اسرائيل جواب خواهد داد چون اسرائيل كاملا اسيب پذير تر از آمريكاست
در پاسخ عزیزانی که بر من انتقاد دارند چرا پای بیانیه" نه" به جمهوری اسلامی امضا نهادم
نوشته شده توسط: محسن کردی

نوشته اید:فرض کنیم که حرکت جدید منجر به امضای بیشتر شود، با این امضا ها چه می شود کرد؟ اگر هدف هماهنگی بین اپوزیسیون است، راه اش این نیست!

اتفاقا راهش همین است. 40 سال است که این کار نشده چرا؟ چون از دیدن امضاهایمان گویی اسلحه مان را دست حریف داده ایم تن مان کهیر میزد. از شنیدن نام همدیگر تن مان کهیر میزد چه رسد به آنکه ببینیم چه میگوییم. از خمینی آنچنان نیشی خورده بودیم که ترس داشتیم حتا با سایه مان دست اتحاد بدهیم. این بیانیه را باید امضا کرد. نه بخاطر محتوای آن بلکه بیشتر بخاطر تاثیر روحی آن. ما به امضای این بیانیه و نظایر آن نیاز روحی داریم تا ترس مان از سایه مان بریزد. ترس مان از یکدیگر بریزید. باور کنیم که دیگری هم دلش برای ایران و مردم این کشور میسوزد و بدنبال منافع شخصی نیست. من این میان به تنها کسی که با خیال راحت اطمینان میکنم رضاپهلوی است. او که 40 سال است در میدان است. اوایل که میگفتند میخواهد ثروت و قدرت از دست رفته را باز آرد و چاکران درگاه فراهم کند. فکر نمیکنم هیچ عاقلی 40 سال زندگی اش را در خطر بیاندازد برای رسیدن به کاخ سعد آباد که بسیار شیک تر از آنرا حتا صاحب فلان فروشگاه و کارخانه هم امروز در ایران دارد و جوانان وقتی از این کاخها دیدن میکنند میگویند: همین بود هی کاخ نشینها کاخ نشین ها میگفتید؟ خونه ما که از این خیلی با کلاس تره! شاید از دید ما عوام، زندگی در کاخ سعد آباد همان باشد که در قصه های کودکی شاه و پری مان شنیده بودیم. اما واقعیت چنین نیست. یک نگاه به سرنوشت پهلوی ها، دو پادشاه در تبعید رفتند و علیرضا و لیلا به این وضعیت. آیا حسرت چنین زندگی به دل ما عوام هست؟ اگر شما بودید برای ملتی که شما را بیرون انداخت و با خوشحالی روزنامه به هم نشان دادند که شاه در رفت حاضر بودید انگشت تان را تکان دهید؟ واقعا اینقدر که ما مردم عوام فکر میکنم آن «زندگی شاهانه» ارزش 40 سال از دست دادن زندگی بی دغدغه و راحت و بدور از ترس ترور شدن توسط عوامل جمهوری اسلامی را دارد؟ که این شاهزاده در این سالها ایستاد و از شماها فحش خورد و ناروا تحمل کرد؟ والا خیلی پوستش کلفت بود یا به ملتش عشق میورزید. اگر دل صافی داشته باشیم میگوییم که بیش از ما به ملتش عشق میورزید. اگر ما بودیم که با یک اخم هم کیش مان میشدیم اکثریت اقلیت و در ابعاد کوچکتر با کوچکترین اختلافی قهر میکردیم... رضاپهلوی خیلی تحمل کرده است و سوخت این تحمل .. مثل بقیه ما عشق به این مردم و میهن بوده که قهر نکرده که برود از ثروتش لذت ببرد. زندگی اش زیر ذره بین بوده تا آنجا که وقتی جلوی دوربین دخترش یک بالانس میزند در فضای مجازی و بی بی سی به بحث کشیده میشود و وزیر خارجه سابق و فحاش اردشیر زاهدی در توییتر بدترین توهین ها را به او روا میدارد و کسی پیدا نمیشود که به او بگوید دیگر پیر شده ای و حواس نداری و حرف نزنی کسی نمیگه لالی! این از «خودی» و آن هم از «ناخودی» که پس از 40 سال که امضایش را در کنار رضاپهلوی قرار میدهد هنوز هم از سایه خودش در هراس است. چرا.. باید امضا کنیم تا ترس مان از هم بریزد. بارها و بارها امضا کنیم تا دلهای مان بهم بیشتر نزدیک شود. انتظار هم نداریم که حتما با این یک امضا رژیم اسلامی فرو میریزد. اما هر امضا یک پتک به بنیان این رژیم فاسد هست. این را به جرات میتوان گفت.
در پاسخ عزیزانی که بر من انتقاد دارند چرا پای بیانیه" نه" به جمهوری اسلامی امضا نهادم
نوشته شده توسط: سعیدرضا

آقای محققی با سلام
وقتی گفته شد که اتحاد در عمل برای نیروی چپ از هوای تنفسی ضروریتر است، دلیلش همین است که امروزه دچارش شده ایم. امروز نتیجه ده ها سال بی عملی، خومحوری و خود بزرگ بینی پیش روی ماست.

چون ما در عمل نتوانستیم با نزدیک شدن به هم، ثقل لازم را برای تاثیر گذاری در بستر مبارزات اجتماعی به وجود آوریم، امروزه هر نسیمی میتواند قامتمان را به لرزه در آورد. نتیجه آن ترس مفرط از نزدیکی و هم صدایی با دیگران شده است. این است واقعیت آن دل نگرانی که دوستان و رفقیقان سابقتان به شما گوشزد میکنند.
به نظر من تنها راه رهایی از چنگ استبداد قرون وسطایی حاکم بر کشورمان، فقط و فقط از بستر همگرایی و هم صدایی همه نیروهای آزادیخواه و برابری طلب و تلاش صادقانه آنها در تشکیل یک "جبهه فراگیر ملی" میگذرد. اینگونه میتوان امید و اعتماد به پیروزی را به جامعه خمینی زده باز گرداند و مسیر مبارزه اجتماعی را برای نبرد نهایی هموار نمود.

باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

حمله موشك به پايگاه الأسد را ،إيران از قبل به مقامات آمريكايى اطلاع داده بود. إيران فقط بلده با موشك هواپيما و كشتى خودى را بزنه.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Manochehr Maghssudnia
با درود. ابتدا بگویم که خودم هم آنرا امضا کردم. ولی برایم این سوال وجود داشته و دارد که از این بیانیه ها، کمپین ها و ... با امضای 100، 1000، 10000 و .. نفری چه هدفی داشته و

Manochehr Maghssudnia
با درود. ابتدا بگویم که خودم هم آنرا امضا کردم. ولی برایم این سوال وجود داشته و دارد که از این بیانیه ها، کمپین ها و ... با امضای 100، 1000، 10000 و .. نفری چه هدفی داشته و چه نتیجه ای از آن می توان گرفت؟ شبیه چنین حرکاتی را در گذشته هم شاهد بودیم. وسیعترین و پر امضا ترین شان، " خواست برگزاری رفراندم" بود که امضای چند ده هزار نفره را در زیرش داشته و در مرحله ای هم صدها نفر در کنفرانس های اجرایی اش شرکت داشته اند. در آن زمان هر یک از نیروها، تلاش داشت تا این حرکت را بخود منتسب کرده و نیرو جمع کند. و همین هم باعث شد تا از آن "جنبش" وسیع نتیجه ای گرفته نشود. فرض کنیم که حرکت جدید منجر به امضای بیشتر شود، با این امضا ها چه می شود کرد؟ اگر هدف هماهنگی بین اپوزیسیون است، راه اش این نیست! اگر نشان دادن مخالفت با رژیم است، که مردم در اعتراضات خود آنرا نشان دادند.! اگر هدف برگزاری یک کمپین است، که تا حالا به اندازه تورمی اش انجام گرفته است! ترسم این است که هدف، جذب نیرو و طرح خود باشد، با وسیله قرار دادن یک خواست ملی. که در آن صورت باید بر خود گریست. چرا اپوزیسیون برای نجات کشور؛ باور کنیم که کشور در خطر است، باندهای مافیایی بر آن حاکم می باشند، مردم زیر انواع فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی دارند کمر خم می کنند، هر سال هزاران نفر از جوانان تحصیل کرده از کشور مهاجرت می کنند، و .. آیا همه این موارد را کنار هم قرار دهیم، به این نتیجه نمی رسیم که کشور در خطر بوده و باید برای نجات آن آستین ها را بالا زد؟ رقابت با هم قبول، اما برای نجات کشور نباید متحد شد؟ یا هر یک بر این نظر است که به تنهای توان و قدرت نجات کشور را دارد؟ اتحادی بر سر دو کلان موضوع: گذار از نظام جمهوری اسلامی؛ و جایگزینی اش با نظامی دمکراتیک تجربه شده بشری. بقیه موارد اختلاف را بگذاریم برای زمانی که ایران نجات یافته و امکان فعالیت سیاسی آزاد بوجود آمده و با هم رقابت کنیم. و این هم با جمع آوری امضای های هزاران نفری عملی نیست. هزاران نفری که فقط در یک کمپین مجازی زیر یک متن، شعار و یا طرح را امضا می کنند، هزاران نفری که هیج ساختار سیاسی ــ تشکیلاتی آنها را به یکدیگر وصل نمی کند، هزاران نفری که با همدیگر بر سر آنچه که نمی خواهند و آنچه که می خواهند، هنوزبه توافقی عملی نرسیده اند، توده و انبوه بی شک و بدون تاثیر خواهند بود. این وظیفه نیروهای سیاسی، شخصیت های ملی است که این هزاران نفر انبوه بی شکل را شکل داده، آنها را برای نفی چیزی؛ جمهوری اسلامی؛ و جایگزینی آن با چیز دیگری؛ ساختار سیاسی ــــ حقوقی دمکراتیک؛ متحد نمایند. آیا به این نیاز تاریخی پاسخ داده خواهد شد؟ یا اینکه نسل های آینده، خواهند گفت، آنها ( یعنی ماها) تنها به فکر خود، گروه خود و فرقه خود بوده نجات کشور برایشان مهم نبود. آنها خواهد گفت، اگر ایرانی باقی مانده باشد: نسل گذشته برای ما ایرانی به ارث گذاشته اند که ار قافله ترقی و پیشرفت جهانی عقب افتاده، اقتصادی بیمار به ما تحویل داده، فرهنگی ارتجاعی و عقب افتاده را امکان حیات داده، به رقبا فرصت داده و ... . همانگونه که مثلا ما و دو نسل قبل از ما نسبت به خاندان و دوره قاجاریه می گفتیم.
در پاسخ عزیزانی که بر من انتقاد دارند چرا پای بیانیه" نه" به جمهوری اسلامی امضا نهادم
نوشته شده توسط: محسن کردی

امضای من پای این بیانیه ونیز سالها همراهی ام با رضاپهلوی تنها بخاطر مردم بوده. اینچنین است در مورد دیگرانی که سالها رضاپهلوی را در این سالها یاری کرده اند. همراه شدن با رضاپهلوی خدمت به مردم ایران است

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Mehdi Faridian
امضای این بیانیه از طرف شما نشان میدهد که شما بر عکس رفقایتان که در گذشته مانده اند به امروز و آینده ایران و مردم ایران میاندیشید و افتخار بزرگی برای شما میباشد که

Mehdi Faridian
امضای این بیانیه از طرف شما نشان میدهد که شما بر عکس رفقایتان که در گذشته مانده اند به امروز و آینده ایران و مردم ایران میاندیشید و افتخار بزرگی برای شما میباشد که با سیل مردم و مبارزین داخل و خارج کشور همراه میشوید باشد که غده سرطانی از کشور ما بیرون شود و مردم ایران روی آزادی و آرامش و رفاه حداقلی را ببینند .
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Ali Mohammadi
ابوالفضل گرامی ، اینگونه که پیش می رود گمان می کنم رویین تن شده باشی عزیز.
بهترین روش را برای پاسخ برگزیده ای . نمی دانم عزیزان و دوستان همفکر سابق چه جواب‌هایی به سوالات شما دارند ؟

ابوالفضل گرامی ، اینگونه که پیش می رود گمان می کنم رویین تن شده باشی عزیز.
بهترین روش را برای پاسخ برگزیده ای . نمی دانم عزیزان و دوستان همفکر سابق چه جواب‌هایی به سوالات شما دارند ؟ آیا به یک نقد سازنده بجای انگ زدن و تخطئه روی خواهند آورد؟ امیدوارم چنین باشد.
در پاسخ عزیزانی که بر من انتقاد دارند چرا پای بیانیه" نه" به جمهوری اسلامی امضا نهادم
نوشته شده توسط: محسن کردی

من هم در نبرد مسلحانه در مقابل گارد شاهنشاهی شرکت داشتم و انقلابی بودم. پس از کشتار سران نظام پیشین در اولین روزهای انقلاب در عین جوانی و ناآگاهی اینقدر را فهمیدم که انقلاب اشتباه بود. به اندازه ادامه

1- به اندازه همان ندانسته هایم میدانستم که نصیری رئیس سابق ساواک باید در دادگاه عادل و وکیل مدافع در انظار عمومی و زیر نظر رسانه ها محاکمه شود. اصلا برای همین انقلاب کرده بودیم. به اندازه مصدق که از دادگاهی عادلانه زیر نظر رسانه های جهانی برخوردار شد و از خود دفاع کرد باید به نصیری و هویدا فرصت دفاع داده میشد. نتیجه آن شاید بازهم اعدام میبود اما میدانستم که دادگاه عدلی بوده و متهم از خودش دفاع کرده. وقتی دیدم نه جبهه ملی و نه سایرنیروها اعتراض میکنند، برعکس تیغ برا هم به جلادان می گویند، از شرکتم در انقلاب پشیمان شدم و رژیم شاه را ترجیح دادم.
2- هیچ یک از مخالفان شاه انسانهای دمکراتی نبودند مشکل شان این بود که قدرت باید دست آنها می بود.
3- از جبهه ملی و هواداران مصدق کودتای 28 مرداد را بگیرید و از چپ ایران سیاهکل و بمبگذاری ها و ترورها را بگیرید، دیگر چیزی ندارند. سیاهکل کربلای شان است حتا اگر نادرست. این دو هرگز در این مملکت سنگی روی سنگ ننهادند.
3- امروز این گروهها عقبه ای در ایران ندارند. نیرویی در میان جامعه ندارند. جوانی نیست که زیر زبانش سیانور باشد و جزوه ممنوعه بخواند. ده سال دیگر آنقدر پیر شده اند که نمیتوانند ادرار شان را نگه دارند چه برسد به منسجم کردن افکارشان برای نوشتن یک مقاله یا اظهار نظر.
4- آن رفیق شما مشکلش بغض معاویه است. با رضا پهلوی مشکل دارد و این که امضای پای این بیانه ممکن است او را به سلطنت برساند. ممکن است امضا پای این بیانیه به نفع رضاپهلوی تمام شود و او شاه بشود اما مردم هم آزاد شوند. پاسخ رفیق شما که بر زبان نیاورد این است: گور پدر مردم ایران هم کرده... ما در سیاهکل جان ندادیم که امروز دوباره پسر شاه،.. شاه بشه! اگر او بخواد شاه بشه خب محسن مخملباف هم میشه محسن چریک ما هم میریم سیاهکل! حب علی در کار نیست.
5- همانگونه که شما ذکر کرده اید، هیچ اثری از چپ در سیمای امروز ایران نیست. سخنی از آنها نیست. چپ برای خودش یک حسینیه درست کرده است که از در و دیوارش دست حضرت عباس و علم اهل بیت سیاهکل و تقدیس تروریسم آویزان است. این حسینیه به صحنه سیاسی ایران کوچکترین ارتباطی ندارد.
6- کتمان نمیتوان کرد که حضور جمهوریخواهان در کنار رضاپهلوی به نفع او تمام میشود. اما اگر رضا پهلوی پس ازامضای چپ و جمهوریخواه و جبهه ملی نمره اعتبارش به صد رسیده باشد، واقعا چند درصد این اعتبار بخاطر امضای کسانی است که تا همین سال گذشته هم نگاه مثبتی به رضاپهلوی نداشته اند؟ من خیلی که سخاوتمند باشم به دوستان جمهوریخواه 5 درصد از این صد درصد اعتبار رضاپهلوی را سهم میدهم. واقعیت این است که رضاپهلوی البته خرسند است از این که نامش در کنار سایر ایرانیان باشد اما .. انصاف را که آنقدر که امضا کنندگان این نامه با بودن نام شان در کنار رضاپهلوی اعتبار میگیرد او نمیگیرد. این یک بازی برد برد است اما بیشتر به نفع دیگران تا رضا پهلوی
7- سال 1364 که از ایران بیرون آمدم، متاسف بودم که چرا خمینی از موقعیت و امتیازی که بدست آورده بود برای شلیک موشک پیشرفت و توسعه و مدرنیته استفاده نکرد. اگر چنین میکرد من هرگز سراغ رضاپهلوی را نمی گرفتم چه برسد به آنکه برای هدفی تلاش کنم که رضاپهلوی نمادش باشد.
من اگر به دنبال رضاپهلوی رفتم از سر ناچاری بود. دیدم تنها نیرویی که در ایران میتواند رژیم را سرنگون کند نه نیروی خارجی مثل آمریکا و نه صدام و نه فروغ جاویدان بلکه تنها و تنها نیروی مردم ایران و انقلابی دیگر میتواند رژیم را سرنگون کند. این مردم شعارشان آن زمان «نور به قبرش ببارد» بود و همین راه را به من نشان داد. هرگز اجازه ندادم که بغض معاویه باعث شود که منافع مردم را در نظر نگیرم. من که هستم که بخاطر این که رضاپهلوی شاه نشود نخواهم مردمم آزاد شوند؟ اگر او میتواند چرا نه؟ گور بابای من که از رضاپهلوی خوشم میاید یا بهم زور میاد که مسلحانه بر علیه پدرش جنگیدم. بخاطر مردم کردم نه بخاطر خودم. امروز هم باز به خاطر مردم با رضاپهلوی همگام شدم. اگر کسی هستم که ریسکی از سر نادانی کردم که خمینی را آوردم، حالا ریسکی از سر دانایی میکنم که رضاپهلوی را همراهی میکنم. و میاندیشم که چند درصد احتمال میدهم که برآمدن رژیمی مثل رژیم شاه در میان باشد؟ با آن ساواک و شکنجه؟ من اصلا چنین احتمالی را نمیدهم. راستش، من که اهل بمبگذاری و ترور مستشار آمریکایی نبودم! چرا از ساواک بترسم؟ ولی رضاپهلوی هم اینقدر را درک دارد که اگر با دیکتاتوری میشد شاه نرفته بود و او شاه بود.
زبان مادری بنیان شکل گیری هویت ملتی است در کنار تارخ همان ملت..
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار..
(( تنها زبانی نیز که در ایران می تواند زبان کاربردی باشد زبان فارسی با گویش تهرانی است )).
جناب سیتاره قئپ قیرمیزی... رسیدم بخیر. از زمانی که که شما به غیبت صغرا رفته بودید

آزربایجان مرزهایش را با منطقه به اصطلاح خود مختاری قاراباغ برداشت. شما راست می گفتید , جهان به سوی تک میهنی می رود و خوشبختانه آزربایجان اولین کشوری شد که این گفته شما را عمل کرد و مرزهایش را با قاراباغ از بین برد.
سوال--منظور شما از این گویش تهرانی همان ( گویش چاله میدانی ) است؟ چون در تهران بیش از پنج و یا شش نوع گویش است. گویش مردمان نازی آباد با گویش مردم شیمران و لواسان فرق دارد.
بخاطر دارم که شما همیشه گفته اید که زبان تنها ( وسیله ) ارتباط است و به غیر از این هیچ منافعی ندارد. . اگر حرف شما درست میبود , حکومت غیر قانونی پهلویان و جمهوری جهل و جهالت و استعمارگر داخلی ایران خیلی وقت پیش, زبان ملل غیر فارس را در ایران رسمی میکردند. پان فارسیست ها و ضد تورک های مثل شما که در پشت پرچم سرخ قائم شده اند بهتر میدانند که ( زبان مادری ) یک چیزی فراتر از ارتباط است. زبان مادری (( بنیان شکل گیری هویت ملتی است در کنار تاریخی همان ملت ))...
در ضمن خیلی ها ار پان فارسیست ها ادعا میکنند که والدین ملل غیر فارس ترجیح می دهند بچه هایشان در خانه (( فارسی یاد بگیرند و حرف بزنند )) تا آینده موفقیتی داشته باشند . اگر این ادعا درست و منطقی بود با این حساب نتیجه میگیریم که همه فارس زبان های ایرانی, یعنی 25 میلیون فارس زبان ها در ایران , همه یا دکتر هستند و یا مهندس و یا وکیل و یا ...........دیس ویدانیا تاواریش
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Manochehr Maghss
برای نجات کشور متحد شویم!! ابتدا بگویم که خودم هم آنرا امضا کردم. ولی برایم این سوال وجود داشته و دارد که از این بیانیه ها، کمپین ها و ... با امضای 100، 1000، 10000 و ..

برای نجات کشور متحد شویم!! ابتدا بگویم که خودم هم آنرا امضا کردم. ولی برایم این سوال وجود داشته و دارد که از این بیانیه ها، کمپین ها و ... با امضای 100، 1000، 10000 و .. نفری چه هدفی داشته و چه نتیجه ای از آن می توان گرفت؟ شبیه چنین حرکاتی را در گذشته هم شاهد بودیم. وسیعترین و پر امضا ترین شان، " خواست برگزاری رفراندم" بود که امضای چند ده هزار نفره را در زیرش داشته و در مرحله ای هم صدها نفر در کنفرانس های اجرایی اش شرکت داشته اند. در آن زمان هر یک از نیروها، تلاش داشت تا این حرکت را بخود منتسب کرده و برای خود نیرو جمع کند. و همین هم باعث شد تا از آن "جنبش" وسیع نتیجه ای گرفته نشود. فرض کنیم که حرکت جدید منجر به امضای بیشتر شود، با این امضا ها چه می شود کرد؟ اگر هدف هماهنگی بین اپوزیسیون است، راه اش این نیست! اگر نشان دادن مخالفت با رژیم است، که مردم در اعتراضات خود آنرا نشان دادند.! اگر هدف برگزاری یک کمپین است، که تا حالا به اندازه تورمی اش انجام گرفته است! ترسم این است که هدف، جذب نیرو و طرح خود باشد، با وسیله قرار دادن یک خواست ملی. که در آن صورت باید بر خود گریست. چرا اپوزیسیون برای نجات کشور متحد نمی شود؟باور کنیم که کشور در خطر است، باندهای مافیایی بر آن حاکم می باشند، مردم زیر انواع فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی دارند کمر خم می کنند، هر سال هزاران نفر از جوانان تحصیل کرده از کشور مهاجرت می کنند، و .. آیا همه این موارد را کنار هم قرار دهیم، به این نتیجه نمی رسیم که کشور در خطر بوده و باید برای نجات آن آستین ها را بالا زد؟ رقابت با هم قبول، اما برای نجات کشور نباید متحد شد؟ یا هر یک بر این نظر است که به تنهای توان و قدرت نجات کشور را دارد؟ اتحادی بر سر دو کلان موضوع: گذار از نظام جمهوری اسلامی؛ و جایگزینی اش با نظامی دمکراتیک تجربه شده بشری. بقیه موارد اختلاف را بگذاریم برای زمانی که ایران نجات یافته و امکان فعالیت سیاسی آزاد بوجود آمده و با هم رقابت کنیم. و این حتی هم با جمع آوری امضای های هزاران نفری عملی نیست. هزاران نفری که فقط در یک کمپین مجازی زیر یک متن، شعار و یا طرح را امضا می کنند، هزاران نفری که هیج ساختار سیاسی ــ تشکیلاتی آنها را به یکدیگر وصل نمی کند، هزاران نفری که با همدیگر بر سر آنچه که نمی خواهند و آنچه که می خواهند، هنوزبه توافقی عملی نرسیده اند، توده و انبوهی بی شکل و بدون تاثیر خواهند بود. این وظیفه نیروهای سیاسی، شخصیت های ملی است که این هزاران نفر انبوه بی شکل، را شکل داده، آنها را برای نفی ؛ جمهوری اسلامی؛ و جایگزینی آن با ساختاردیگر؛ ساختار سیاسی ــــ حقوقی دمکراتیک؛ متحد نمایند. آیا به این نیاز تاریخی پاسخ داده خواهد شد؟ یا اینکه نسل های آینده، خواهند گفت، آنها ( یعنی ماها) تنها به فکر خود، گروه خود و فرقه خود بوده و نجات کشور برایشان مهم نبود. آنها خواهند گفت، اگر ایرانی باقی مانده باشد: نسل گذشته برای ما ایرانی به ارث گذاشته اند که ار قافله ترقی و پیشرفت جهانی عقب افتاده، اقتصادی بیمار به ما تحویل داده، فرهنگی ارتجاعی و عقب افتاده را امکان حیات داده، به رقبای مان در منطقه فرصت داده و ... . همانگونه که مثلا ما و دو نسل قبل از ما نسبت به خاندان و دوره قاجاریه می گفتیم.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

بله درست است ؛ ليست باز است

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Pandora
گرامی لطفا در سایت خودتان توضیح دهید که لیست بسته نیست و همه هموطنان میتوانند به آن بپیوندند . گویا بسیاری نحوه ورود و نام نویسی را متوجه نشده اند .

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Mohsen Davoudi
البته بسیاری از کارگزاران آن رژیم هم ، وقتی شاه با ابراز ندامت و نوشیدن‌جام زهر اعلام کرد: «من صدای انقلاب شما را شنیدم » آنان نیز یکی یکی از همکاری با رژیم استبدادی و دیکتاتوری

البته بسیاری از کارگزاران آن رژیم هم ، وقتی شاه با ابراز ندامت و نوشیدن‌جام زهر اعلام کرد: «من صدای انقلاب شما را شنیدم » آنان نیز یکی یکی از همکاری با رژیم استبدادی و دیکتاتوری شاه ابراز ندامت کردند
و این استدلال را ارائه دادند که : مامور بودیم و‌معذور !!!
باید دید فردا ، کارگزاران این نظام فاسد ‌استبدادی ، چه استدلالی را برای همکاری با ظلم و‌جنایت و‌فساد و‌اختلاس و‌ سرکوب ‌‌و شکنجه در این نظام ارائه خواهند داد
ولی در خصوص انقلاب
آنچه همه را به فعالیت علیه آن رژیم واداشته بود ، کودتای ننگین علیه دولت ملی مصدق، سرکوب بی رحمانه مخالفان ، رشد فساد اداری و ‌کاغذ بازی، تشکیل مجالس و انتخابات نمایشی و فرمایشی، سانسور شدید ، شکنجه ی بی رحمانه ساواک( البته نه به اندازه ساواما) و ... از همه‌مهمتر ممنوع کردن هر نوع فعالیت سیاسی و ... در نهایت تبدیل رژیم به خواست ‌‌ و نظر یک فرد
بود
ممنون عزیزان!
نوشته شده توسط: احد قربانی دهناری

همگامی و هم‌صدایی شما بسیار امیدبخش است.

عدالت الهی...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار...
خدا به یکی شون گفت " شراب بخور اما نمی توانی ازدواج بکنی ".
به آن یکی گفت" شراب نخور ولی میتوانی چندین زن بگیری"
به هردو گفت " کودکان و پسر های نو جوان برایتان حلال است".آمین

17 دی و 8 مارس روز زن ایرانی. روزی که والاحضرت اشرف روی روزنامه نگار نفت ریخت و آتش زد!
نوشته شده توسط: محسن کردی

حضراتی که میگویند مشروطه خواهان انتقادی به نظام پهلوی ندارند خوب است به این ویدیوها توجه کنند. کتابهای داریوش همایون، جهانگیر آموزگار و دیگر مقامات نظام پیشین را بخوانند که پر از نقد پهلوی هاست.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Ahmad Purmandi
حالا همه حرف ها به کنار. نظر است و کمی تا حدودی هم محترم. اما خانم انور فرنگی نیست. متولد و تحصیل کرده ایران است و مادر فرانسوی او هم در سه سال اول زندگی فقط به زبان فارسی با

حالا همه حرف ها به کنار. نظر است و کمی تا حدودی هم محترم. اما خانم انور فرنگی نیست. متولد و تحصیل کرده ایران است و مادر فرانسوی او هم در سه سال اول زندگی فقط به زبان فارسی با او حرف زده است. حرف های او هم هر چه بود، قلمبه-سلمبه نبود. بسیار ساده و روان بود. آیا تصور نمی کنی که کلا از دنده چپ بلند شده باشی که اینگونه بر افروخته و نادقیق قضاوت می کنی؟ در مورد نظریه او در مورد رابطه زبان با ملیت و جایگاه زبان فارسی در یک حوزه تمدنی می توان بحث کرد.
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Saeed Barzin

سلام آقای خسروی -
حسین دهقان گفته: میشود با آمریکا تعامل کرد اگر آمریکایی‌ها در امور داخلی ایران دخالت نکنند و به منافع و مناطق نفوذ ایران احترام بگذارند.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Shahin Khosravi
باسلام . احتمالا ریس جمهور آینده یک نظامی واقعی نه یک شبه نظامی متوهم خواهد بود و مردم هم از او پشتیبانی خواهند کرد و همه باید پشت سر او بایستند باید یکی از آنان را به میدان

باسلام . احتمالا ریس جمهور آینده یک نظامی واقعی نه یک شبه نظامی متوهم خواهد بود و مردم هم از او پشتیبانی خواهند کرد و همه باید پشت سر او بایستند باید یکی از آنان را به میدان بیاوریم همان خامه چهل سال است تحقیر می شوند ورشادت هایشان توسط سیستم انکار میشود ۱۴۰۰ شاید مانند۱۳۰۰ بازیگر دیگری در راه باشد
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Saeed Barzin

سلام آقای امیری - انتخابات ۹۲ و ۹۶ در پشتیبانی عمومی از عادی شدن روابط خارجی ایران بود.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Armin Amiri
روحانی یکی از ۳ نفری بود که به نمایندگی از هاشمی رفسنجانی، در گفتگوهای پنهانی با مک فارلین معاون رونالد ریگان رئیس‌جمهور نومحافظه‌کارآمریکا شرکت داشت نتیجه عملی این مذاکرات که

روحانی یکی از ۳ نفری بود که به نمایندگی از هاشمی رفسنجانی، در گفتگوهای پنهانی با مک فارلین معاون رونالد ریگان رئیس‌جمهور نومحافظه‌کارآمریکا شرکت داشت نتیجه عملی این مذاکرات که در دنیا به رسوایی ایران-کنترا مشهور است خریداری سلاح از اسرائیل و انتقال پول آن توسط آمریکا به کنتراها، یک گروه ضدانقلاب حامی آمریکا علیه دولت انقلابی ساندینیستا نیکاراگوئه بود، و همچنین، به گفته منتقدان، زمینه‌سازی پنهان برای تجدید روابط با آمریکا بعد از مرگ سید روح‌الله خمینی بدون اطلاع او بود. این معامله با افشای ماهیت آن به وسیله بیت حسینعلی منتظری باعث جنجالی بزرگ در ایران و آمریکا شد.
در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۳، وب‌سایت روزنامهٔ اسرائیلی، یدیعوت اخرونوت، طی مقاله‌ای مدعی شد که روحانی و و امیرام نیر، معاون ضدتروریسم وقت دولت اسرائیل، در سال ۳۰ اوت ۱۹۸۶ میلادی دیدار محرمانه داشته‌اند. طبق متن این دیدار که از روی نوار ضبط شدهٔ مکالمات پیاده شده، روحانی در حالی که فکر می‌کرد طرف مقابلش از مقامات آمریکایی است، به نیر پیشنهادهایی برای مقابله با آنچه سیاست‌های «افراطی» می‌خواند ارائه می‌کند. روحانی ضمن بیان این که فقط هاشمی رفسنجانی از این دیدار محرمانه خبر دارد، از آمریکا می‌خواهد که دیگر نرمش نشان ندهند و با قدرت بایستند تا او را وادار به عقب‌نشینی کنند. او همچنین خواستار کمک سیاسی و نه مالی آمریکا برای «برقراری اسلام واقعی» در ایران می‌شود و می‌گوید چون در ایران در محاصرهٔ پاسداران است نمی‌تواند درخواست کمک مالی کند. حسن عباسی در سال ۹۴ این مقاله را ترجمه و منتشر کرد و با شکایت دولت روحانی راهی دادگاه شد اما دادگاه حکم به تبرئه عباسی داد. عباسی گفت در دادگاه ۴۰۰ صفحه سند فارسی، عبری، عربی و انگلیسی برای اثبات ادعای خود ارائه کرده‌است.
رذالت فرهنگی پارسیان با فرهنگ همچنان ادامه دارد.
نوشته شده توسط: lachin

ســـلام دوســـلار...
https://www.youtube.com/watch?v=yUL8ptN4QfE&ab_channel=AZERBAYCAN
همچنان که در این فیلم کوتاه مشاهده میشود, رذالت فرهنگی پارسیان با فرهنگ همچنان در باره لهجه های ترک زبان ها

ادامه دارد. این پان فارسیست ها , هر وقت زبان تورکی را مثل تورک ها, زبان فرانسه را مثل فرانسوی ها و زبان انگلیسی را مثل خود انگلیسیها و یا امریکایی ها صحبت کردند ان وقت انتظار داشته باشند که ما تورک ها هم مثل این این آقایون چاله میدانی میتوانیم حرف بزنیم....نادانی شاخ و دم ندارد. همه ملت دنیا زبان مادریشان را بهتر از زبان دوم حرف میزنند.
دولت رفاه چیست و چگونه عمل می کند؟
نوشته شده توسط: محسن کردی

در پاراگراف زیر فکر میکنم کلمه «ایران» اشتباه باشد شاید منظورتان سوئد است. سود وام مسکن در این رکود اقتصادی در یکی از بانکها 1,18 هست و بقیه کمی بیشتر. اما تا دو سال قبل سود 2,65 بود و سالهای قبل از

از آن بین چهار و نیم تا سه و نیم درصد. یعنی بازهم احتمال بالا رفتن سودها در صورت رونق اقتصادی هست. سود وام بانکها برای اتوموبیل و کالای سفید و غیره بسته به امکانات بین 4,5 تا 5,5 درصد است.
در زیر بخشی که کاملا مشخص نیست صحبت از ایران هست یا جای دیگر:

فرض کنید کارگری ماهی 5 میلیون تومان در امد دارد و 27% از ان را بعنوان مالیات به دولت می پردازد، خلبانی نیز با حقوق 15 میلیون 52% از درامد خود را به دولت می دهد. این یک نمونه ساده از تلاش دولت رفاه برای ایجاد برابری است. این نوع سیاست شکاف طبقاتی را کوچک کرده و با تسهیلات گسترده بانکی و اخذ سود بانکی بسیار کم (حدود 2% سالیانه) خرید مسکن و اتوموبیل را اسان کرده و دیگر رویایی دست نیافتنی نیست. کم کردن سود بانکی نیز نوعی بازی برد-برد است که سرمایه مازاد را که در ایران بصورت سپرده بانکی ذخیره شده و مسکوت مانده، به تولید و بخش های دیگر اقتصاد روانه کرده. بعدا در فرصتی دیگربدان خواهم پرداخت و نشان خواهم داد که چگونه بانکداری بدون ربا چرخه اقتصاد را می چرخاند و به مردم (خصوصا طبقه ضعیف جامعه) امنیت و رفاه می بخشد.
کایلی مور گیلبرت: «سپاه از من می‌خواست جاسوسی کنم»
نوشته شده توسط: پگاه ستایش

این خانم چون مسلمان شیعه نبود ؛نمیدانست خدعه کند.
وگرنه میتوانست هم آزاد شود و هم کلی پول از ملایان بگیرد.بعد هم که رفت دست برادران به نفخ معده اش هم نمیرسید.

ولی حیف که مسلمان نبود و پول حرام از گلوش پائین نمیرفت.