Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خانم نازنین شهیدی فعال حقوق زنان در این مصاحبه رسما اعلام کرده است که به تساوی حقوق زن و مرد اعتقادی ندارد بلکه بجای آن به عدالت بین زن و مرد معتقد هستند

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Mohammad Soleymani
نگاهها بجای توجه به داخل و سازماندهی نیروهای اجتماعی بالقوه موجود، بیشتر متوجه همان بحثهای نظری تمامی ناپذیر، به اتکا تزهای شخصی تحقیق نشده است. دوام حکومت علاوه بر مواردی که ذکر

نگاهها بجای توجه به داخل و سازماندهی نیروهای اجتماعی بالقوه موجود، بیشتر متوجه همان بحثهای نظری تمامی ناپذیر، به اتکا تزهای شخصی تحقیق نشده است. دوام حکومت علاوه بر مواردی که ذکر کردید نبود آلترناتیو مورد اقبال بخش وسیعی از مردم است. اپوزیسیون در خارج به نوعی باشگاه داری و محفل سازی سرگرم است و همچنان گرفتار توهم و گروه گرایی.
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Mohammad Barzanjah
آقای محققی گرامی، متاسفانه همگرایی برای یک امر سلبی جواب نمیدهد. این را متواند در همه این سالها دید و متاسفانه همه به همین شکل مطرح میکنند. همگرایی وقتی ایجاد میشود

آقای محققی گرامی، متاسفانه همگرایی برای یک امر سلبی جواب نمیدهد. این را متواند در همه این سالها دید و متاسفانه همه به همین شکل مطرح میکنند. همگرایی وقتی ایجاد میشود که بر سر یک امر ایجابی توافق عمومی بدست بیایید. هر گاه این نحوه همگرایی شکل بگیرید، من مطمئن هستم که جامعه کم کم به یک نوع همبستگی خواهد رسید.
نوشته شده توسط: احد قربانی دهناری

یکی از اصلی‌ترین مانع همگرایی اپوزیسیون "نظریه‌پردازانی" هستند که در حرف از اتمیزه بودن اپوزیسیون دل می سوزنند ولی در عمل حاضر به همکاری با هیچکس نیستند و برای این عدم همکاری هم تئوری می‌بافند.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Hoas Asadi

برای طرد شیعه انقلابی که باند مافیایی ایران به سرپرستی خیمه قدرت خامنه‌ای و اوباشان سپاه هدایت میشود ، این سفر انجام شده است . طبعا هراس از اسلام سیاسی یک واقعیت است ، اما کلیسا

برای طرد شیعه انقلابی که باند مافیایی ایران به سرپرستی خیمه قدرت خامنه‌ای و اوباشان سپاه هدایت میشود ، این سفر انجام شده است . طبعا هراس از اسلام سیاسی یک واقعیت است ، اما کلیسا دست بکار شده است تا نوعی آشتی جویی با بخش خشونت پرهیز شیعه داشته باشد ، اینکه به مراوده بنشیند ،خودش مثبت است .
حزب الله, تفاله و پس مانده های حزب رستاخیز است.
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوستان
بعضی ها از یادشان رفته است که آمدن جمهوری جهل و جهالت و استعمارگر داخلی اسلامی ایران دامنه کودتای 28 مرداد هفتاد سال پیش است.یعنی حزب الله ,تفاله و پس مانده های حزب رستاخیز است. پایان

در رثاء مصدق ( همزمان با 54 مین روز در گذشت این چهره ماندگار ملی )
نوشته شده توسط: محسن کردی

این مصدق را از جبهه ملی بگیرید دیگر دلیلی برای وجودش پیدا نمی کنید. این جبهه برای چیست؟ هفتاد سال است که کودتای 28 مرداد میگوید و روضه میخواند. در ایران سنگی روی سنگ نهانده اند و همه ش نق زدن.

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

توی پوز جمهوری اسلامی و حجابش خورده است!

تمام خشم اسلامیها، ضد زنها، سنتی ها، کپک زده ها، ضد غربیها از این هست که چهل سال تلاش جمهوری اسلامی برای اینکه در فیلم ها و سریال ها « راضیه» و « زینب»

توی پوز جمهوری اسلامی و حجابش خورده است!

تمام خشم اسلامیها، ضد زنها، سنتی ها، کپک زده ها، ضد غربیها از این هست که چهل سال تلاش جمهوری اسلامی برای اینکه در فیلم ها و سریال ها « راضیه» و « زینب» هایش صیغه بشوند تا بتوانند با هم آش رشته بخورند، با سی ثانیه تیزر به باد رفت. ساسی اسلام را به فنا داد. الکسیس شد سمیه، روسری هم برداشته شد که برقصند. اسلام به فنا رفت که بدن زنی معلوم شد!
جمهوری اسلامی به تته پته افتاده، دم به دقیقه دارند اطلاعیه میدهند که آهنگ ساسی بایست ممنوع بشود. گویا اختیار دنیا دست اینهاست. میرزا بنویس های شپشوی اصلاح طلبشان را بسیج کرده اند که بنویسند چرا این آهنگ برای کودکان بد است! مستهجن است! در حالیکه بینندگان میلیونی یک تیزر سی ثانیه ایی، جوانهای این مملکتند. ایران سالهاست به خاطر ممنوعیت سکس آزاد، فقدان امکان عشق ورزیدن، دیدن فیلم های عشقی و سکسی در حال انفجار است. یک جامعه هشتاد و اندی میلیونی را که نصف بیشترش جوان هست، بدل به زندان کرده اند. همه باید به اندازه خامنه ایی فکر کنند، همه درها و پنجره ها را روی مردم بسته اند. موزیک حرام است، بوسیدن حرام است، نگاه کردن به عکس خمینی باعث ارگاسم شدن زنهای آخوندها میشود، دوچرخه سواری حرام است.....یک زندان عصر حجر درست کرده اند، میلیونها دلار خرج میکنند که مردم را در این زندان ساکت نگه دارند. هر روز از نو شوکه میشوند چرا که می بینند، مردم ساکت نمی مانند. مردم قبول نکرده اند. مردم ایران مسلمان نیستند. مردم حق دارند برقصند. مردم حق دارند شادی کنند. حق دارند پورن نگاه کنند. حق دارند همدیگر را ببوسند. مردم حق دارند بدون دخالت دین، عشق بورزند، سکس کنند. مردم حق دارند هر فیلمی دلشان میخواهد ببینند، هر اهنگی میخواهند بشنوند. مردم خسته شدند از صدای قرآن. نفرت دارند از صدای اذان، از صدای الله و اکبر! چه جوری ایران فریاد بزند که اسلام و حکومت را نمی خواهد. ساسی و امثالهم هم که به هیکل این ایدئولوژی فاک نزنند، همان کودکی که اینها بهانه برایش میتراشند، فردا سهیل عربی میشود. با فلسفه توی دهان اسلام میزند. مگر نیکیتا اسفندانی چهارده سالش نبود برای تظاهرات به خیابان رفت و تیر توی سرش زدند؟ تعداد زیادی از کشته شدگان قیام آبانماه کودک بودند. جمهوری اسلامی خفه شده کودکان را بهانه نکند. مگر کودکان را در هواپیما دستی دستی نکشت؟ کودک هم حق دارد برقصد. تمام کودکان جهان مایکل جکسون را تقلید میکنند در حالیکه در رقص پا دستش به شومبولش هست. آیا همه کودکان جهان فاسد شدند؟ اگر کودکان ایران نخواهند طفلان مسلم و علی اصغر باشند باید چه کسی را ببینند؟ جمهوری اسلامی بزرگترین دشمن کودکان ایران است. مگر این اصلاح طلبان الدنگ خودشان در تصویب قانون کودک همسری نقش نداشتند؟ پس خفه شوند. بهانه در نیاورند. از تهران تا توکیو هر چی که هست، ساسی هر که باشد، این موزیک را با هر انگیزه ایی درست کرده، مردم فهمیدند که روی پوزه جمهوری اسلامی و دینش فرود آمد. برای همین سوختند! #ساسی_سمیه #تهران_توکیو
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

ساسان حیدری یا همان ساسی مانکن، کارش را بلد است. هر سال یک موزیک ویدیو منتشر می‌کند، تاثیرش را می‌گذارد و می‌رود که با برف سال آینده برگردد. ساسی، نه از نظر صدا و نه از نظر فنی،

ساسان حیدری یا همان ساسی مانکن، کارش را بلد است. هر سال یک موزیک ویدیو منتشر می‌کند، تاثیرش را می‌گذارد و می‌رود که با برف سال آینده برگردد. ساسی، نه از نظر صدا و نه از نظر فنی، خواننده خوبی نیست اما به شدت مخاطب خود را خوب می‌شناسد و می‌داند برای دیده شدن چه باید بکند.

قطعا باید در همین ابتدا به این نکته اشاره کرد که هدف ساسی و امثال او، ارتقای جامعه نیست و معمولا کارهای بی‌ارزش تحویل می‌دهند و کارکرد اصلی‌شان دور کردن نسل جدید از انسانیت و فضلیت است اما کاری که ساسی در شناخت مخاطب خود انجام داده است، تمام دستگاه‌های فرهنگی با بودجه‌های میلیاردی انجام نداده‌اند و هنوز که هنوز است، نمی‌دانند جامعه هدف‌شان کجاست!
احتمالا بعد از خوب دیده شدن این ویدیو، دوباره داستان محدودیت‌های فضای مجازی شروع خواهد شد. این تنها راه حلی است که به فکر برخی از آقایان و خانم‌ها برای مقابله با پدیده‌هایی مثل ساسی و تتلو می‌رسد.

فکر می‌کنند با فیلتر کردن و بستن، ماجرا تمام می‌شود. نمی‌دانند آن زمان که استفاده از دستگاه ویدیو در ایران ممنوع بود، خیلی از مردم راکی، رمبو را می‌شناختند و آهنگ فیلم شعله و ملکه مارها را از حفظ بودند.

درگوشی عرض کنم خدمتتان که خیلی‌ها که موزیک ویدیوی جدید ساسی مانکن را دیده‌اند در همان نگاه اول بازیگر فیلم‌های ... را هم شناختند. بازیگری که در کانال‌های تلگرامی در مورد او زیاد حرف زده شده و جوک ساخته شده است.

پس بستن به معنای پایان ماجرا نیست. همین الان با وجود فیلتر بودن تلگرام، هنوز این پیام رسان بیشترین استفاده را بین مردم دارد.

متاسفانه صداوسیما و عرصه فرهنگ در اختیار عده‌ای است که دوست دارند، تنها صدای خودشان شنیده شود و قائل به شنیده شدن صدای دیگران نیستند.

اگر صداوسیما به عنوان رسانه همگانی که بسیاری از مردم به آن دسترسی دارند، اجازه می‌داد مثلا در حوزه موسیقی، سلیقه‌های مختلف خود را در معرض عمومی قرار می‌دادند، امروز شاهد جولان دادن ساسی‌ها نبودیم.

بخشی سلیقه‌های مختلفی دارند و باید به همه آنها احترام گذاشت. وقتی یک مغازه کالاهای مورد نظر من را نداشته باشد، من منتظر نمی‌ایستم تا او، روزی کالای من را تامین کند، حتما به مغازه دیگر یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای می‌روم.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

استراتزی روسیه در باره ایران ، استفاده ابزاری از حکومت ملا ها بوده است . روسیه بهترین روابط را با اسراییل دارد

استراتزی روسیه در باره ایران ، استفاده ابزاری از حکومت ملا ها بوده است . روسیه بهترین روابط را با اسراییل دارد . در ظاهر و بطور تاکتیکی روسیه از ایران در مقابله با امریکا حمایت می کند و لی در سوریه کاملا همسو با اسراییل عمل می نماید؛ بطور مثال وقتی هواپیما های اسراییلی برای حمله وارد مرز سوریه می شوند ؛ هواپیماهای روسی انها را اسکورت می کنند. اخیرا درگیری بین نیروهای ایرانی و روسی درسوریه رخ داده است و این آفتاب نیوز هر چند از رسانه های جناح علی خامنه ای است , متوجه سیاست دوگانه روس ها در مورد ایران شده است. واقعیت این است که ایران با امریکا مواضع مشترک زیاد دارند ولی اخوندهای احمق و نادان دارند ریشه به تیشه ایران می زنند.
به ادعای نویسنده مقاله افتاب نیوز؛ "تردیدی نیست که بسیاری از مقام‌های حکومت تحت رهبری اسد مایل نیستند نیرو‌های وابسته به ایران در سوریه حضور داشته باشند. آنان احساس تحقیرشدگی می‌کنند و به نظرشان نیرو‌های ایرانی رفتاری دارند که گویی دمشق به آنان تعلق دارد. به طور مشابه، روسیه نیز از حضور ایران در سوریه خسته شده است. سرمایه‌گذاری عظیم روسیه در سوریه تا زمانی که شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در سوریه باشند نتیجه‌بخش نخواهد بود. روسیه مایل نیست درگیری‌ها در سوریه ادامه یابد و شبه نظامیان را مسبب این درگیری‌ها می‌داند....همچنین، مذاکرات درباره مبادله زندانیان میان اسرائیل و سوریه با میانجی‌گری روسیه نشان از عمق تعهد و دوستی میان پوتین و "بنیامین نتانیاهو" نخست‌وزیر اسرائیل با یکدیگر دارد. روسیه آشکارا حریم هوایی سوریه را برای حمله جنگنده‌های اسرائیلی به منافع ایران باز گذاشته است. منابع اطلاعاتی امریکایی اطلاع داده‌اند که حریم هوایی سوریه انباشته از جنگنده‌های روس و اسرائیلی است که در هماهنگی نزدیک با یکدیگر پرواز می‌کنند."سرگئی لاوروف" وزیر خارجه روسیه اخیرا به اسرائیل تعهد داد که اگر تهدیدی از جانب سوریه علیه اسرائیل وجود داشته باشد روسیه آن تهدید را خنثی خواهد کرد. همچنین، روی کار آمدن بایدن در امریکا سبب شده تا روسیه بخواهد معماری امنیتی جایگزین امریکا را در منطقه طراحی و اعمال کنند. "جیمز جفری" نماینده دولت ترامپ در امور سوریه اخیرا هشدار داده بود که روس‌ها به اندازه ایرانی‌ها رقیب امریکا در منطقه هستند. در واقع، دور شدن دولت بایدن از رهبران عرب ممکن است سبب شود تا دولت‌های عربی به دنبال روابط نزدیک‌تر با روسیه باشند"...علاوه بر آن، مسکو علاقمند به تقویت برجام و مذاکرات مشابه در سطح منطقه‌ای برای محدود کردن دست گروه‌های شبه نظامی وابسته به ایران در سوریه است.

دیپلماسی روسیه در لبنان نیز مبتنی بر حمایت از "سعد حریری" برای تشکیل دولت بوده است. این عرصه دیگری است که دیپلماسی روسیه می‌تواند نفوذ ایران را محدود کند. به نظر می‌رسد بایدن از ترکیه به عنوان عضوی از ناتو خواهد خواست تا جلوی جاه طلبی و توسعه طلبی پوتین را بگیرد؛ به ویژه آن که در مسئله قره باغ، ترکیه از جمهوری آذربایجان حمایت کرد در حالی که مسکو تا آخرین مراحل درگیری موضعی آرام اتخاذ کرده بود. روابط نزدیک ترکیه با اوکراین از جمله کمک‌های نظامی ترکیه به آن کشور نیز اقدامی تحریک کننده علیه پوتین و تسلط روسیه بر دریای سیاه خواهد بود".
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خدمتی که علی خامنه ای به اسراییل کرد ه است ؛ هیج دولتی در جهان انجام نداد ه است و حالا اتحاد اعراب و اسراییل برای ایجاد «ناتوی خاورمیانه» که سمت اصلی آن جمهوری اسلامی ایران خواهد بود

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

یک نوشته چرت و پرت در یک " رسانه " داخل کشوری بنام " انتخاب" که بطور غیر مستقیم " ارزش" رژیم اسلامی را بالا می بره!!!

گفتگویی درموافقت ومخالفت با نامه جمعی از فعالان داخل به بایدن و درخواست فشار حداکثری!
نوشته شده توسط: محسن کردی

خانم طارانی گرامی، سپاس از توجه تون. منبع شما موثق نیست. شما از یک سایت چپ به زبان انگلیسی که تمایلات ضد آمریکایی اش از در و دیوار آن میبارد. طرز پذیرش کار بر آن شبیه یک سایت خبری عادی مثل ادامه..

مثل بی بی سی و سایر سایت های خبری نیست. همان جلوی در از شما کارت شناسایی میخواهند و بماند. تعجب میکنم شما چرا یکراست رفته اید منبعی مشکوک را معرفی میکنید. من به ویکی پدیا مراجعه کردم که به گفته دوست و دشمن موثق است (اگه شما آنرا دست نشانده امپریالیسم آمریکا به حساب نیاورید). حدس من صحیح بود. منبع شما احتمالا تعداد پایگاههای نظامی آمریکا در خاک این کشور را شمرده. تازه.. بعنوان افسر سابق ارتش به شما اطمینان میدهم که منبع شما کلانتری های پلیس و پلیس راه و باشگاه تفریحی نظامیان آمریکا را هم جزو پایگاههای آمریکا محسوب کرده که توانسته تعداد پایگاهها را به هزار برساند. صحبت از ساخت پایگاه میکنید نه کاشت تربچه نقلی! کسی که کوچکترین آشنایی با معنا و مفهوم پایگاه نظامی داشته باشد میداند سخن از چه میگویم. همین پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان تا چند سال پیش هزار میلیارد دلار خرج برای این کشور برداشته بود و داشت کمرش را می شکست که امروز رسانده اند به 12 پایگاه! حضور بخش کوچکی از ارتش سرخ در افغانستان چنان کمر این کشور را شکست که از هم پاشید. لذا برای اطلاع شما و خوانندگان از ویکی پدیا نقل میکنم که تعداد پایگاههای نظامی آمریکا در سراسر جهان سسری و «خانه پر» که شمردم 110 پایگاه است. 12 پایگاه نظامی در افغانستان برای آموزش ارتش افغانستان و مقابله با طالبان را که به خواست دولت افغانستان باقی مانده اند به شما تخفیف میدیم که آمریکا زور کرده. یک پایگاه اصلی نیروی هوایی و چند مرکز آموزش نظامی کوچک در سوریه هم که در نقاط گوناگون کردستان سوریه مشغول آموزش نظامی کردها هستند را هم نصف گناهش گردن من اما برای نصف دیگه ش.. بلاخره شما که مشکلی که با آموزش کردهای مسلح ندارید! در سایر نقاط جهان از ژاپن و کره جنوبی و کشورهای مشترک المنافع انگلیس و ترکیه بگیرید تا اسپانیا و ایتالیا و کشورهای بالتیک و آفریقا آورورا و جاهایی که نامش به گوش من کمتر خورده همه با موافقت این کشورها بوده و به 120 پایگاه کوچک بزور میرسند. دیگه ژاپن و ایتالیا و کشورهای دیگر عضو ناتو را که زور نکرده اند.
اقدام پرسش برانگیز مسعود رجوی!؟
نوشته شده توسط: محسن کردی

بالاخره نفهمیدیم این بابا زنده است یا مرده؟ تیتر این مطلب میگوید که او زنده است!

جواب آقای کردی
نوشته شده توسط: راحله طارانی

منابع :
Vine, David (July 16, 2012). "The Pentagon's New Generation of Secret Military Bases". Mother Jones. Retrieved April 29, 2020.

Chalmers Johnson (Jan 2004). "America's Empire of Bases"

نتانیاهو ایران را در انفجار کشتی اسرائیلی در دریای عمان مسئول دانست
نوشته شده توسط: پگاه ستایش

در بحث حقوقی گفته میشود اعتراف متهم بهترین مدرک است.(البته مشروط براینکه زیرشکنجه نبوده باشه).
حالا نیازی به تحقیق وصرف هزینه نبود خوداین مغز فندقیها میان اعتراف میکنن که کار کدامشان بوده.

نگاهی به جنون ترک ستیزی در ایران
نوشته شده توسط: پگاه ستایش

این جنون مزخرف گوئي کامل است.
انقلاب مشروطیت را ایرانیان از آذربایجان دارن. درزمان پهلوی ها نیمی از مقامات کشور فرزندان آذربایجان بودن.
درهمین رژیم هم آذربایجانی ها پستهای بالائی دارن.

ولی اگر منظور این یارو تورکیه ای ها باشه؛ سخنش درسته چون تورکیه هرگز همسایه سالمی برای ایران نبوده و همین آقا هم دست پختشان است.
در یاکوتستان YAKUTİSTAN سازاخ می وزد.
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
روز شنبه 27 فوریه مراسم دفن دوست عزیم ( سازاخ ) بود که بوسیله اینترنت این مراسم را نگاه کردم. معنی اصلی کلمه ( سازاخ ) در تورکی , یعنی باد سرد سوزناک. به یاد بود سازاخ عزیز ,

چند دقیقه به فیلم به زندگی تورکان سیبریه در ( یاکوتستان.. YAKUTİSTAN) نگاه بکنیم.
https://www.youtube.com/watch?v=YfVx_rA_dJQ&feature=emb_rel_end&ab_channel=Ruhi%C3%87enetMedya
دوستانی که علاقه به ساختار اجتماعی تورک های سیبریه دارند می توانند با لینک پائینی به یک کنفرانس در این باره نگاه بکنند.
https://www.youtube.com/watch?v=c7NvNlSQ4ec&ab_channel=T%C3%BCrkD%C3%BCnyas%C4%B1Ara%C5%9Ft%C4%B1rmalar%C4%B1Vakf%C4%B1
موفق باشید.
اقدام پرسش برانگیز مسعود رجوی: حکومت « خامنه ای» را به « رضا پهلوی» ترجیح داد!
نوشته شده توسط: محسن کردی

مجاهدین رقت انگیز ترین ایرانیان روی کره زمین هستند. بیش از این نیاز به تفسیر ندارند. در سیاست نباید داخل آدم حسابشان کرد. کسی نیستند.

گفتگویی درموافقت ومخالفت با نامه جمعی از فعالان داخل به بایدن و درخواست فشار حداکثری!
نوشته شده توسط: محسن کردی

خانم طارانی میشه لطفا منبع تان را که میگویید «آمریکا هزار پایگاه نظامی» در دنیا داره کجاست؟ شاید پایگاههای نظامی در خاک آمریکا را نیز منظور کرده اید! این گونه که .. ادامه

این گونه که شما میفرمایید هزار پایگاه نظامی آدم خیال میکنه که جهان در اشغال آمریکاست. ما که چنین چیزی ندیدیم.
در نقد مقاله آقای تجلی مهر با عنوان « و آن جانهای شیفته»
نوشته شده توسط: محسن کردی

هم میهن گرامی آقای سعید، از توجه تان سپاسگذارم. لطفا ادامه پاسخ مرا در ادامه نظر مطالعه بفرمایید

روی سخن من با کل طیف چپ است و گفتم این سالها که میگفتند ما به نقد از خود پرداختیم به آن قسمتهایی پرداختند که باهم اختلاف نظر داشتند از جمله ایراد شان به اکثریت که شعار سپاه پاسداران... !
در صحنه سیاسی ایران دو امر «مقدس» بود که نمیشد به ساحت آنها تا سالها پس از انقلاب نزدیک شد. یکی را ولایت فقیه رسوا کرد - علی شریعتی- و سیاهکل را تازه نغمه هایی در نقد آن آغاز شده است که جنگ اش مغلوبه است و این ایراد است. سیاهکل حاصل آگاهی بود؟ این که به زمانه نگاه کنیم همانگونه میتوان سیاهکل را توجیه کرد که شکنجه های ساواک و تیرباران تپه های اوین را. ما همان 40 سال قبل این همه را نقد کردیم و ایراد گرفتیم که نباید این اعمال ناشایست به هر دلیلی انجام میگرفت. صاحبان مراتب و مشاغل در دستگاه دولت از قبیل اقایان آموزگار، داریوش همایون، برخی سفرای پیشین، و بسیاری دیگر که در مورد خانواده سلطنتی از نقد درگذشته به فضاحت کشاندند که انصاف نبود. شکنجه محکوم است و جای بحث ندارد. این که رهبر عملیات ساواک در برنامه پرگار عذر می آورد که اگر شکنجه نمیکردیم جای بمب را لو نمیداد و حتما انسانهای بی گناه کشته میشدند یک عذر غیر قابل قبول است. شکنجه نباید میشد و تمام! «ظرف زمانی و تاریخی» و عذرهایی از این قبیل توجیه عمل ناشایست است. اینچنین است در مورد سیاهکل. صرف نیت خیر اشتباه سیاهکل را توجیه نمیکند. اگر بکند میتوان گفت ساواک هم در شکنجه «نیت خیر» داشت. شکنجه گر ساواک با فرد سیاسی که پدرکشتگی نداشت! گذشته همه جا چراغ راه آینده نیست بلکه تقدیس سیاهکل گمراهی راه آینده است. میتوان گفت نیت خیر داشتند اما این کار اشتباه بود. دیگر تقدیس کردن و دادن شعار «راه شان پر ره رو باد» یعنی.. آنکه نامخت از گذشت روزگار، هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار. در هر دو طیف چپ و راست ایران باید تعصبات را با بیرحمی تمام دور ریخت. جای «مرام گذاشتن و وفاداری به رفیق و همرزم» در سیاهکل و ساواک نیست. این به ما صدمه میزند. برای آینده ایران خطرناک است.
اما در مورد آنها که سیانور و سلاح را کنار گذاشتند، هرکجا داوطلب شدند در این کشور سنگی روی سنگ بگذارند و گوشه ای از کار را بگیرند انصاف را که راه شان باز بود. پرویز نیکخواه و جعفریان دو نمونه بارز بودند. بقیه را هم می شناسیم که البته مورد طعن و لعن و نفرین چپ و راست در این 40 ساله بودند. کسی با آنها همدردی نکرد نه در مشروطه خواهان و نه در طیف چپ. آخر ما فقط برای رفیق و یار «مرام» میگذاریم نه به کسانی که بر اساس اندیشه مستقل شان راه را تشخیص میدهند. خلیل ملکی از این رو نفرین شد.
بازهم از توجه تان تشکر میکنم. دلیل قلم زدن من در این 20 ساله در سایت ایران گلوبال تنها این بود که میدانستم ما با هم فاصله ای نداریم و فقط تعصب است که مانع است. به سهم خودم تلاش کردم و قدم برداشتم در «دهان شیرهای چپ». وقت آن است که دستهای هم را بفشاریم. اگر این را هم درسی نکنیم و به نسل آینده منتقل نکنیم.. دیگر چه داریم به آنها عرضه کنیم؟ ساواک و سیاهکل را؟
در نقد مقاله آقای تجلی مهر با عنوان « و آن جانهای شیفته»
نوشته شده توسط: محسن کردی

کیانوش گرامی، نه تنها مقالات قبلی آقای تجلی مهر را مطالعه کردم، بلکه به استقبال از مطلب بسیار منطقی و فکر شده ایشان در دو مقاله پیشین هم رفتم که میتوانند ذیل مقاله شان در ایران گلوبال ادامه ...

در بخش کامنت مقاله شان «پنجاهمین سالگرد "حماسه سیاهکل" یا عاشورای فداییان» به استقبال این مقاله رفتم. دلم میخواست بسیار بیشتر در موردش بنویسم اما بنا به عادت مالوف ایرانی جماعت در سیاست، ترسیدم انگ نزدیکی به «سلطنت طلبان» به پیشانی ایشان بچسبانند که از مقاله شان فقط سلطنت طلبان شاد شدند - (مشروطه خواه را برسمیت نمی شناسند). حتا در آن «استقبال» هم بیشتر به طیف هواداران نظام پادشهای و سیاستهای اشتباه گذشته تاختم تا حس همدردی مشترک در مقابل بی منطقی های هر دو طیف نشان بدهم. به وکالت خود خواسته از جانب آقای تجلی مهر، به یکی از چپها تاختم که بنا بر عادت مالوف شلاق انگ را بجای دلیل و منطق بر مطلب ایشان فرود آورده بود. من بعنوان یک مشروطه خواه لیبرال دمکرات، با ایشان و دیگر دوستان از طیف چپ که فارغ از نگاه ایدئولوژیک و پراگماتیستی به صحنه سیاست ایران مینگرند حس نزدیکی زیادی دارم و همان فاصله اندکی را حس میکنم که در کشورهای لیبرال دمکرات و سوسیال دمکرات بین چپ و راست میتوان حس کرد.
بر خلاف تصور چپ هایی که از آغاز حضور در غرب تنها نشریه خودشان را میخواندند و البته.. کیهان لندن را بیش از نشریه خودشان، ما «سلطنت طلبان» از بدو ورود به غرب به نقد جانانه ای از خود و رژیم پادشاهی پرداختیم. متاسفانه از مطالعه مقالات برخی صاحبنظران طیف چپ متوجه میشوم که آنها هنوز کتابهای نقد به رژیم پادشاهی از جانب صاحبان مقام و منصب نظام پیشین را مطالعه نکرده اند. از جمله کتابهای داریوش همایون که در کتاب «دیروز و فردا» به نقد رژیم پهلوی نشست و منصفانه بررسی کرد و زمینه حملات و فحاشی های طیف سلطنت طلب شاه الهی را به جان خرید. از این روست که معترضم که در این چهار دهه حامیان فدایی و توده نقدی اینچنین جانانه و ریشه ای از پراتیک سالهای فعالیت شان نکرده اند.
آرزوی من و بجرات میتوانم بگویم مشروطه خواهان این است که در ایران آینده چپ ایران در قالب یک نیرو یا حزب چپ یا سوسیال دمکرات در مجلس شورای ملی ایران، دفاع از منافع مزد بگیران را بعهده بگیرد و در سامان دادن سندیکاهای مزدبگیران موثر واقع شود.
بند ۶ ـ احزاب سیاسی و اتحادیه‌های کارگری و صنفی و انجمن‌ها با هر عقیده‌ای باید آزاد باشند. قانون و دادگاه‌ها نگاه‌دارنده حدود و حقوق آن‌ها و همچنین اعضایشان خواهند بود. آزادی رسانه‌های همگانی باید تأمین و قوانین لازم برای حفظ آزادی فعالیت‌های آن‌ها و رعایت حدود مسئولیت مدنی رسانه‌ها تدوین گردد.

بند ۱۸ ـ توزیع عادلانه‌تر درآمد ملی و خدمات، کاستن از شکاف طبقاتی و تفاوت سطح زندگی شهر و روستا، دادن فرصت برابر به همه، بیمه‌های بیکاری، ازکارافتادگی، بازنشستگی و بیماری، حمایت از خانواده‌ها و کودکان بی‌سرپرست جزء جدایی‌ناپذیر یک برنامه ملی بازسازی و پیشرفت است.

آیا در این دو بند دریایی از اهداف مشترک چپ و لیبرال دمکرات به چشم نمیخورد؟ آیا وجود یک شاه یا رئیس جمهور آنقدر تعیین کننده است که اصل موضوع که محتوای قانون است پرداخت را در درجه دوم اهمیت قرار دهیم؟
از ما بعنوان یک حزب لیبرال دمکرات برای رفاه کارگران و مزد بگیران بیش از این بر نمی آید. بیش از این را نیروهای چپ باید به فکرش باشند و پیش ببرند. اگرچه سوسیالیزم یک ایده غایی برای چپگرایان است اما سالهاست که خودشان معترفند که دستیابی به آن هدف باید به آینده ای نامعلوم واگذار شود. اما Plan B و حتا Plan C این نیروها چیست؟ آینده ایران پس از جمهوری اسلامی، فارغ از شکل نظام را چگونه ارزیابی میکنند؟ سوسیال دمکراسی، لیبرال، یا لیبرال دمکراسی؟ ما مشروطه خواهان با منشور مان در هر سه نوع نظام اقتصادی و سیاسی میگنجیم. آیا چپ خودش را برای چنین سناریویی اماده کرده است؟
در نقد مقاله آقای تجلی مهر با عنوان « و آن جانهای شیفته»
نوشته شده توسط: سعیدرضا

آقای محسن کردی با سلام،
ظاهرا روی سخن شما فقط با نگرش اکثریتی از فداییان است، چرا که بسیاری دیگر از فداییان نه با خمینی همکاری کردند، نه شعار سپاه را به سلاح سنگین مجهز کنید سر دادند و نه ...

در رابطه با مبارزه مسلحانه هم بعد از پنجاه سال طلبکارانه و کاشفانه آنرا جنایت و یا جهالت مینامید و اسمش را هم نقد میگذارید. حتما میدانید که نگرش شما به جنبش مسلحانه جدید نیست و قدمتی حتی بیش از ۵۰ سال دارد. در همان سالها نیز بودند افراد، سازمانها و احزابی مانند حزب توده که پرچمدار چنین نظریاتی بودند، حتی خود خمینی نیز مخالف سر سخت اینگونه مبارزات بود. بهتر است بنویسید آنانی که برای دفاع از خود سلاح نبستند و سیانور حمل نکردند، و از نظر شما در آن سالها تاکتیکهای صحیح تری را دنبال میکردند، در سال ۵۷ و بعد از آن چه تاثیر کمی و کیفی قابل ذکری بر شرایط سیاسی و اجتماعی ایران باقی گذاشتند.
دوست گرامی، به نظر من در این شرایط بجای خود زنی و دگر زنی بایستی دنبال نقاط مشترک بود تا بتوان جبهه ای فراگیر و ملی را در برابر مستبدان حاکم بر کشور ساماندهی کنیم و ایران را از این ظلمت قرون وسطایی نجات دهیم.

باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست


نوشته شده توسط: نظرات رسیده

کاش نویسنده دو نوشته قبلی مرا هم می خواند و بعد می دید که قضاوتش چگونه می شود. من که عمیق تر چریک ها را نقد کرده بودم. در ضمن نویسنده گمان می برد که من از نسل چریک ها هستم.

مرسی کیانوش عزیز،
کاش نویسنده دو نوشته قبلی مرا هم می خواند و بعد می دید که قضاوتش چگونه می شود. من که عمیق تر چریک ها را نقد کرده بودم. در ضمن نویسنده گمان می برد که من از نسل چریک ها هستم. اگر می شناسیش برایش توضیح بده، هر چند که بیوگرافی من کمابیش علنی است و در دسترس همه. دانشجوی خارج از کشور که در سالهای 60 چند سال هوادار سازمان اکثریت بوده که نمی شود نماینده چریک ها. باز هم مرسی
شریعت و مشروطیت
نوشته شده توسط: مجید تولّا

پس حق ندارن بيخودكي ادعاي آزاديخواهي و دموكراسي خواهي و قرباني اين رژيم بودن رو بكنن! قرباني واقعي مردم ايرانن و اون زنداني هاي بدبختي كه سالها در زندانن، بدون اينكه يك روز حق مرخصي داشته باشن.

نه اينها كه يه روز در ميون يا بيرون زندانن، يا يك شبه از زندان فراري داده ميشن!!!

به نظر من تا زماني كه در جامعه ما دروغگويي و رياكاري وجود داره، ديكتاتوري و دزدي و چپاول هم هست. بايد با فرهنگ رياكاري، چه از نوع جنسيش كه مذهبي ها دچارش هستن و چه از نوع ماليش كه چپ ها دچارش بودن و هستن مبارزه بشه.

قانون اساسي آينده ايران، نوع رژيم هر چي ميخواد باشه، باشه. فرقي نداره. اما بهيچ وجه نبايد اسمي از هيچ ديني در اون بياد. حتي "يك كلمه" قانون اساسي كاملا بايد بيطرف باشه.
اتفاقا مهمترين كسي كه خواستار همچين چيزي شده، شاهزاده رضا پهلوي هستن كه سالها پيش اعلام كردن، در ايران آينده نبايد دين رسمي داشته باشيم.
چنين حرفي تا حالا از سوي هيچ كدوم از مدعيان دموكراسي در ايران، خصوصا اسلامگرايانشون! شنيده نشده.

به عقيده من حتي اينهم كافي نيست. در ايران آينده ما حتي نبايد اجازه بديم كه احزاب ديني هم تشكيل بشن! مثل فرانسه. مثل آلمان. مگه در آلمان حزب نازي حق فعاليت داره؟؟؟ خير. اينها دروغي بيش از سوي اوباشان مخالف پهلوي بيش نيست كه در بين ايرانيان شايعه كردن كه در غرب آزادي صددرصدي سياسي وجود داره! دو نمونه بالا كه مثال زدم، ثابت ميكنه اين آقايون و خانمها كما في السابق دروغگو و شارلاتان تشريف دارن و نه دموكرات و آزادي خواه. اينا آزادي رو فقط براي خودشون و خانواده خودشون ميخوان. مثل اونموقع كه دروغ هايي مثل كشتن تختي و بهرنگي و غيره رو به شاه نسبت ميدادن، هنوزم يه ريز دارن دروغ ميگن.

در آينده بايد تكليف مردم ايران با اين اراذل و اوباشان سياسي روشن بشه و همشون محاكمه بشن. وگرنه مردم ايران روز خوش نميبينن!

در مجلس بايد قانون سكولار(لائيك) وضع بشه نه قانون ديني. و اينكار تنها از عهده ذهنيت لائيك و احزاب لائيك بر مياد نه احزاب مذهبي. دموكراسي كه توش قانون مذهبي وضع بشه، يا ميشه نپال و هند، و يا اصلا ديري نميپايه كه دوباره به استبداد ميل ميكنه.

انتقاد فتحعلي آخوندزاده به رساله يك كلمه مستشارالدوله هم براي همين بود. بخاطر اينكه مستشارالدوله خيال ميكرد هر قانوني كه در مجلس وضع بشه و همگان از مردم عادي تا شاه و... در مقابلش برابر باشن، هم كارگشاست، هم خوبه. آخوندزاده ميگفت خير علاوه بر حكومت قانون، اون قانون بايد ماهيت عقلاني و سكولار داشته باشه نه ديني. و حكومت قانون بتنهايي كافي نيست.

ياد و نام خاندان ايرانساز و مترقي پهلوي تا ابد زنده و جاويد است.
شریعت و مشروطیت
نوشته شده توسط: مجید تولّا

يك جدالي بين عقل و دين در تمام قوانين اساسي ايران، از مشروطه تا ج.ا بدرجات مختلف وجود داشته. درسته كه قانون اساسي مشروطه خيلي از اين منظر بهتر بوده، ولي بازم مصوبات مجلس حق نداشتن خلاف اسلام بوده باشن

هر چند كه اون ٥ مجتهد رو نمايندگان مجلس از بين ٢٠ نفر انتخابي، انتخاب كرده باشن. در پيش نويس قانون اساسي ج.ا هم باز همين اشكال بود و شوراي نگهبان حق وتو داشت. بعد هم كه با ولايت فقيه و مطلقه، بدتر و بدتر شد.
اما از ياد نبريم كه نبايد قانون اساسي كه مهم ترين سند كشور هست رو نبايد بديد نسبي ديد و گفت خب حالا اين بهتر از اونه و اشكلاتش و كمبودهاش اشكالي نداره!

آدم هميشه در همه موارد، و مخصوصا اين مورد كه از همه مهم تره، بايد سعي كنه بهترين كار ممكن و لازم رو انجام بده. در هيچ جاي دنيا، از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب، كشورها و مللي كه موفق بودن، اسمي از دين و آئين خودشون در قوانين اساسيشون نياوردن. حالا ما ايراني ها چيمون از دنيا بهتره كه حتما بايد اسلام، اين خشن ترين و ضدانساني ترين دين دنيا رو توي قوانين اساسي مون بياريم؟؟؟!!! ( اين پرسش رو مدعيان روشنفكريمون بايد جواب بدن. نه مردم عادي كه هميشه قرباني اين روشنعنفكران خودخوانده بوده و هستن)

بعدشم استبداد هم مثل خيلي چيزاي ديگه، مثل دروغ و دزدي و... خوب و بد داره. و به شرايط زمان و مكان بستگي داره. به بچه ٥ ساله، نميشه همون اختياراتي رو داد كه به نوجوون ١٧ يا جوون ٣٠ ساله. مخالفان پهلوي، با وجود اينكه خودشون بهيچ وجه دموكرات نبودن و نيستن، اما از دموكراسي و آزادي بيان، يه ايدئولوژي ساختن كه هيچ چيزي بغير از اون ارزش نداره. حتي اگه پيشرفت و رفاه و آزادي هاي فردي و اجتماعي محمدرضاشاهي باشه!

نه شناختي از سكولاريسم داشتن و دارن، و نه از آزادي و دموكراسي. ملي-مذهبي ها و مجاهدين و آخوندا كه خودشون كاملا دين انديش و دين رفتار بودن، و با تمام مظاهر غربي بدرجات مختلف مخالف بودند و هستند، اما الان همشون دارن در غرب زندگي ميكنن! چپ ها هم كه ديگه نگم براتون با امپرياليسم و سرمايه داري مخالف بودن، اما الان دارن در آمريكاي جهانخوار و سرمايه داري زندگي ميكنن، و حتي حاضر نيستن به كشورهاي اسكانديناوي كه سوسياليستي ترن، مهاجرت كنن.

ايران رو دروغ و ريا و خيانت بر باد كه هنوزم دچارشيم. كه از فرهنگ ديني و ذهنيت ديني ناشي ميشه. ما استبداد سكولار نداريم كه اينقد ميخوان شاهان پهلوي رو بهش متهم كنن. استبداد سكولار زماني پيش مياد، كه مردم اون كشور، دين انديش باشن و اون سكولاريسم بخواد بزور حقنه بشه. پس مشكل دين انديشي و دين گرايي مخالفين پهلوي و مردم بود نه استبداد شاه!

حتي در شوروي هم كه بعضي مدعيان دين گراي! دموكراسي ميخوان بعنوان نمونه استبداد الحادي يا سكولار بيارن و بگن مشكل از دين نيست، بازم مشكل از دين بود. چونكه مردم تمام اون كشورها، كاتوليك بودن نه پروتستان. خردگرا نبودن و دين گرا بودن.

پس اينقد هي نگين كه مشكل ما آخوندا بودن! نه جانم مشكل دين بود و هست و خواهد بود. وگرنه كسروي هم آخوند بود. مشكل ملي-مذهبي هاي احمقي مثل مهدي بازرگان ها و سحابي ها و رفقاي غرب نشينشون بودند و هستن كه ظاهرا آخوند نيستن، اما باطنا از آخوند مرتجع ترن. هيچ وقت يك آدم مرتجع نميتونه بلحاظ سياسي آزادي خواه باشه! هر كي ميگه هستم، دروغ ميگه. مردم بايد مراقب باشن و چشم گوششون باز كنن كه دوباره تو چاه نيفتن.

آخه كجاي مريم لچك رجوي و فرقه فاشيستش به دموكراسي و دموكراسي خواهي ميخوره؟؟؟!!! مشكل ما فرهنگ دينيمون، و ذهنيت دينيمون بود و هست. ملي-مذهبي ها در بهترين وضعيت، مثل همون آخونداي مشروطه خواهي هستن كه در مقاله تون بهشون اشاره كردين. كه در تقابل با تقي زاده ها بودن و ميخواستن مصوبات مجلس شرعي باشه!
هرچند مثل شيخ فضل الله خواهان مشروعه و هيئت ٥ نفره نبوده باشن. ممكنه بگيد در كشورهاي غربي هم احزاب ديني هستند. مثل حزب دموكرات مسيحي آلمان يا در آمريكا كه احزاب ديني از طريق حزب جمهوري خواه، مصوباتشون رو به تصويب ميرسونن. اما اولا اونا تمام آزادي هاي فردي رو قبول دارن، و نهايتا ممكنه با ازدواج همجنسگرايان و سقط جنين و ... مخالف باشن، ثانيا جامعه اونا از جامعه ما خيلي پيشرفته تره و از طرف مردم اقبال عمومي نميارن يا خيلي كم اكثريت ميشن يا مردم بخاطر برنامه هاي اقتصاديشون و ... بهشون رأي ميدن.

اما مدعيان دين ما بهيچ وجه اينجوري نيستن و اولا رياكارن و آزادي رو فقط براي خودشون ميخوان، ثانيا در جهت روشنگري واقعي مردم نكوشيدن و نميكوشن، بلكه يا به موندگاري ج.ا كمك كردن و ميكنن، يا اينكه خودشون بر مردم مسلط بشن و ديكتاتوري تشكيل بدن. در ج.ا هم خيلي نسبت به بقيه اپوزيسيون از امتيازات و آزادي هاي بيشتري برخوردارن!
گزارش امروز (پنج شنبه) بی بی سی از کشتار سراوان
نوشته شده توسط: محسن کردی

بلوچستان، خوزستان و کردستان از محرومترین استانهای کشور هستند. اولویت توسعه صنعتی و آبادانی و ایجاد شغل باید به این نقاط داده شود تا ناچار نشوند برای گذران زندگی با کولبری و حمل سوخت ارتزاق کنند.

یعغوب خدایی (سازاخ ) درگذشت!
نوشته شده توسط: محسن کردی

آقای لاچین! شما کی هستی که به من فرمان بدید نظر بدم یا ندم؟ من تسلیتی نگفتم که نیاز کسی براورده شود و بله.. کسی برای تسلیت شنیدن نمی میرد. کسی که قدم در میدان برخورد اندیشه ها

کسی که قدم در میدان برخورد اندیشه میگذاره مرده و زنده اش همواره مورد قضاوت قرار میگیره به اندازه سهمش. ما به اندازه سهم مون در اینجا و رضاشاه و خمینی به اندازه سهم شون در رسانه های بزرگ. من هیچ محبتی نه به شما دارم و نه سازاخ که بخواهم تشنگی اش را برطرف کنم و بله موافقم که او تشنه محبت کسی نبود. اینقدر را مرد بود که تا دم مرگش میدان را خالی نکرد حتا اگر اندیشه اش با من یکی نبود. از همان آغاز از ته قلبم میخواستم که مرا هم میهن خود بداند. ولی او هم مثل شما به من به «جرم» فارس بودن کینه و دشمنی میورزید. سازاخ هم مثل شما از جمله جمله نوشته هایش کینه و دشمنی نسبت به سایر اقوام ایرانی مثل کردها و نیز ایرانیان فارس زبان میبارید. من فکر میکنم من و شما هم در مرگ هم نه شادی کنیم و نه تاسف. شادی برای چه و تاسف برای چه؟ چه سودی دارد؟
شریعت و حقوق مدنی
نوشته شده توسط: مجید تولّا

يه مطلب ديگه كه فراموش كردم اضافه كنم اينكه، آخونداي مشروعه خواه مثل شيخ فضل الله نوري يا خميني، بهتر از مدعيان روشنفكري ما غرب و مدرنيته رو ميشناختن كه باهاش مخالفت ميكردن. ميدونستن كه اگه بخوان اينو

بپذيرن، بايد كل آزادي ها و حقوق غربي كه ريشه عقلاني داره رو بپذيرن. براي همين ميگفتن به الحاد يا بي بند و باري ميكشه. كه البته درست ميگفتن. اما مشروطه خواهان يا شناخت دقيقي از غرب نداشتن، يا اگه داشتن، با آخوندا راه اومدن و سازش كردن و زير بار اون اصل مضر(متمم دوم قانون اساسي) رفتند، كه همين امر كار ما رو تا به امروز خراب كرد و هنوز داريم تاوانش رو ميديم.

نگيد جوهر دين انسانيته نه بي بند و باري... چونكه ديني كه فقط و فقط به انسانيت منحصر بشه، و از همجنسگرايي بگيريد تا حقوق زنان و ... بپذيره، ديگه اسم همه چي ميشه روش گذاشت، الا دين. خود گول زنيه كه اسمشو دين بذاريم.
شریعت و حقوق مدنی
نوشته شده توسط: مجید تولّا

اولا كه اينطورام نيس كه همه فقه رو فقها خودشون در آورده باشن. در قرآن هم بهش اشاره شده. مثلا شهادت ٢ زن برابر با يك مرد، يا قطع ضرب دري اعضاء در قرآن اومده. بله اونا هم بهش بافتن، اما همش بافتني نيست.

اينطور نيس كه قرآن گل و بلبل باشه، آخوندا خرابش كرده باشن. كرم از خود درخته.
بعدشم آخوند كه مشتي پارچه است! مهم تفكر آخوندي، يعني اسلامه. وگرنه كسروي هم آخوند بود، جنتي هم آخونده. اون آخوندي هم كه به حجاب اجباري انتقاد كرده، بخاطر همين خلع لباسش كردن، و حسرت لباسشو ميخوره، و قبل انقلاب هم و حتي همين الان به غرب انتقاد داشت، بعد الان خودش و زنش در آلمان زندگي ميكنن، هم همشون آخوندن.

درد ما يكي دوتا نيست! كاشكي فقط آخوندا غرب و حقوق بشر رو قبول نداشتن. آخوندا بي عمامه از با عمامه ها بدترن.
بعدشم عرف بهيچ وجه معني سكولار نميده. يكي از بدبختي هاي ما از بعد از مشروطه تا حالا هم همينه. خيلي ها كه ادعاي سواد هم دارن، مدعين كه قانون مشروطه، يا پيش نويش قانون اساسي ج.ا كه ولايت فقيه توش نبود، سكولار بودن!!!
مسخره تر از اين، نميشه حرفي زد!

اين دوستان فك ميكنن كه سكولاريسم يعني عرف، عرف هم يعني اجماع مردم هر چي گفتن، همون بشه. كه شاهي يا آخوندي اون بالا نباشه كه راي مردم رو وتو كنه. اما نميگن اگر اكثريت مردم باز قانون ديني رو وضع كردن، چيكار بايد كرد؟؟؟!!!
ذهنيت ديني هيچ وقت نميتونه قانون سكولار وضع كنه. براي اينكار، بايد حتما ذهنيت اكثريت مردم يك جامعه از دين فاصله گرفته باشه و به گفته ديگه "خردگرا" شده باشه. خود خردگرا هم تعريف داره. يعني در نبرد بين عقل و دين، جانب عقل رو بگيره. ولو اينكه بر ضد تموم بشه. از آتش جهنم نترسه. اما ما ايراني ها، حتي روشنفكرانمون، از بعد از مشروطه تا حالا مدام داريم عقلمون رو به دينمون، هر كدوم بدرجات مختلف ميفروشيم! و فك ميكنيم دموكراسي با دين منافاتي نداره! در صورتي كه كاملا متفاوتن اين دو مقوله اگر نگوييم كه متضاد.

عرف يعني رسم و قانوني كه از گذشته هاي دور بوده، و همچنان هست، واضعش مشخص نيست. تاريخ وضعش مشخص نيست. خودش دليل خودشه نه عقل. خيلي هاش هم ريشه در دين داره. مثلا فرض كنيد اينكه زن انگشتشو در دهنش بكنه و حرف بزنه، يا سابق كه مثلا كلون درها دو تا بود، يكي مخصوص خانمها، و يكي مخصوص آقايون. همه اينها برميگرده به دين! ريشه در دين داره.

اما سكولار يعني قانوني كه واضعش مشخصه. مثلا اعضاي فلان پارلمان. تاريخ وضعش مشخصه. اين جهانيه. عقلانيه. ارجحيت رو به خوشي و سعادت اين جهاني بشر ميده نه جهان موهومي بنام آخرت!
در صورتي كه در قرآن جابه جا تصريح ميكنه كه "متاع كم ارزش دنيا رو به آخرت نفروشيد." نميدونم تو كدوم سوره و آيه، ولي در قرآن زياد هست. براي همين دين ارجيت رو به آخرت ميده نه دنيا ولي عقل نه به رنج و درد اين جهاني حساسه، و اونو با گوشت و پوستش(حواسش) حس ميكنه و با توجيهاتي مثل قسمت و مصلحت، اونو به سخره نميگيره.

حتي در عرفان ما هم همين ديد وجود داره. مثلا مولوي ميگه "مرغ باغ ملكوتم، نيم از عالم خاك چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم" عمر حداقل ٧٠-٨٠ ساله رو چند روز ميدونه! درد و رنج هم براش مهم نيست. زيرا لابد به لقاء الله رسيدن و رفتن به بهشت براش مهم تره. يعني دقيقا ديد آخوندي.

در شعراي ما تنها خيام، و تا حدودي حافظ به رنج بشر حساس بودن. براي همين اصلا در زيست جهان ما شرقي ها، علي الخصوص ما ايراني ها دنياگرايي(سكولاريسم) و حتي انسان گرايي واقعي وجود نداره.

بعد هم انتظار داريم بدون سكولاريسم، و اومانيسم و راسيوناليسم به دموكراسي برسيم!!!!
به تسلیت گفتن شما احتیاجی نیست پهلون...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقای محسن کردی..
شما کی هستید که زنده یاد سازاخ به تسلیت گفتن شما و من وسایر دیگران احتیاج داشته باشد؟.شناختی که من از این « انسان با شخصیت» در این مدت کوتاه داشتم برایم ثابت

شد ایشان تشنه محبت من و شما نبودند. این انسان والا تشنه حقیقت بود و در این راه , قیمت بس گزافی هم پرداخت. پوریای ولی پشت و پناهت باشه پهلون....
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Pandora Noury

چپ با جهان بینی خاص مردم و تاریخ یک کشور عجین است . چپ کشورهای آنگلوساکسون بیشتر اصلاح طلب و چپ فرانسه انقلابی بوده .
بعنوان مثال ، اگلوسالسون ها پافشاری بیشتری بر بوجود

چپ با جهان بینی خاص مردم و تاریخ یک کشور عجین است . چپ کشورهای آنگلوساکسون بیشتر اصلاح طلب و چپ فرانسه انقلابی بوده .
بعنوان مثال ، اگلوسالسون ها پافشاری بیشتری بر بوجود آوردن شرایط شانس مساوی برای بروز استعداد های فردی پا فشاری میکنند در حالی که فرانسوی ها پیرو تقسیم ثروت هستند . اولی شرکت همگانی در تولید ثروت را برجسته میکند و دومی تقسیم ثروت . به همین خاطر کشورهایی که به دو بخش توجه کرده اند ( المان و کشورهای اسکاندیناوی ) موفق تر بودند چه از نظر تولید ثروت و چه از نظر قانون مند کردن روابط اجتماعی
بد بختی ما این است که چپ ایرانی نتوانسته بقدر کافی جامعه ایران را مورد بررسی قرار دهد تا تعریف چپ مطابق با احتیاجات و امکانات جامعه ایران را ارائه کند . چپ در هر یک از کشور تای غربی با همه نزدیکیهای فرهنگی و تاریخی تعریف خاص و تجربه خاص خود را دارد . در حالی که گروه های مختلف چپ ایرانی مصرف کننده و کپی بردار تجارب دیگران بودند و باقی مانده اند . مهندسی جامعه از بالا توسط الگوی تئوریک بدون پژوهش در مورد واقعیات و امکانات کشور و تجربه بومی
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Mohammad Barzanjah
در دموکراسی ها هم با لیبرال دموکراسی سر و کار دارید و هم با سوسیال دموکراسی و در کنار اینها میتوان از محافظه کاری هم گفت که در منتها الیه سمت راست قرار دارد. به

در دموکراسی ها هم با لیبرال دموکراسی سر و کار دارید و هم با سوسیال دموکراسی و در کنار اینها میتوان از محافظه کاری هم گفت که در منتها الیه سمت راست قرار دارد. به هر حال در یک نظام دموکراتیک هم به نیروهای راست و هم به چپ ومیانه نیاز دارد. اینها همدیگر را بالانس میکنند. اگر جامعه نیاز به رفاه بیشتری داشته باشد به همان نسبت شانس چپ ها بیشتر میشود و اگر مسئله افزایش ثروت باشد ممکن است محافظه کاران یا لیبرالها شانس بیشتری داشته باشند. حضور تنها یک گرایش سیاسی به فساد و دیکتاتوری منتهی میشود. البته واژه «چپ» از سنای رم باستان گرفته شده است. در مجلس سنا مخالفین معمولاً در سمت چپ می نشستند.
یعغوب خدایی (سازاخ ) درگذشت!
نوشته شده توسط: محسن کردی

از مرگ سازاخ نه شادمانم و نه متاسف. تصور میکنم که او هم در مورد مرگ من چنین حسی میداشت. ما ایرانی ها عادت زشتی داریم که پشت سر مرده حرف نزنیم. اما این در مورد همسایه ای که باهاش اختلاف داشتیم

باهاش اختلاف داشتیم صادق هست اما در مورد کسانی که ذاتا نیت خیر در ذات شون نبود نمیتونیم پس از مرگش خدابیامرزی بدیم. من که اینطورم. نمیتونم در مورد خمینی به دلیل این که مرده بی نظر باشم. البته سازاخ با خمینی قابل مقایسه نیست اما تردید ندارم که حاضر بود برای رسیدن به هدفش امثال مرا تکه تکه کنه. از میان هر کلمه و عبارتش نفرت از کرد و فارس زبان و غیره می بارید. اما از یک چیزش خوشم آمد و آن این که مرد بود و راست حسینی حرف دلش را میزد. دو دوزه باز نبود و تو میدانستی با کی طرف هستی و چی میخواد. مثل کسانی نیست که برای ایران پستان به تنور می چسبانند اما خواهان تکه تکه شدن این سرزمین هستند. با این وجود حسن مرد بودنش نمیتواند نیت زشت او را توجیه کند. نه متاسفم و نه شاد.
شریعت اسلامی، حقوق اساسی و حقوق بشر
نوشته شده توسط: مجید تولّا

اسلامگرايان، اعم از نوانديش و غيرنوانديش، بخش آزادي هاي جنسي اعلاميه جهاني حقوق بشر رو قبول ندارن، و چپ ها هم ماده هفده بخش مالكيت فردي. يعني هر كدوم از اپوزيسيون ج.ا رويكرد گزينشي با اين اعلاميه

جهانشمول دارن و بخش هايي كه بضررشون هس رو قبول ندارن. بعد هم با كمال پر رويي به پهلوي ميتازن كه بخش آزادي بيان رو رعايت نميكرد و ديكتاتور بود!!! خودشون ماشالله خداي دموكراسي و آزادي خواهي هستن!

همشون همراه با خانواده هاشون از انواع و اقسام آزادي هاي جنسي و اقتصادي غربي بهره مندن، بعد مي خوان يه رژيم اسلامي ديگه يا كمونيستي توي ايران روي كار بيارن. پس در واقع به قاعده طلايي پايبند نيستند و براي ديگران آنچه براي خود نميپسندن، ميپسندن.

بعدشم اين تناقض بين قوانين وضعي بشري با قوانين الهي از انقلاب مشروطه تا حالا در قوانين اساسي ما و حتي فكر و ذهنمون بوده، و تا اين تناقض و ناسازگاري اساسي حل نشه، ما به هيچ جايي نميرسيم.
نميشه در آن واحد هم قانون خدا حاكم باشه، هم قانون خلق خدا!(البته اگه خدايي باشه)

بعدشم اسلامگرايان با ساخت مفاهيم قلابي مثل "دموكراسي ديني" سعي كردن و ميكنن كه اين اختلاف رو حل كنن، اونهم با دادن امتيازاتي مثل حق بجا آوردن مناسك ديني ساير اديان و پذيرش حقوق بهايي ها توسط منتظري و ... و چيزهايي كه شما در بالا ذكر كردين رو تفسير غلط! روحانيون حاكم ميدونن، نه اسلام واقعي!

يعني همون چيزي كه شما ذكر كردين. ده ها شعبه از اسلام داريم كه هر كي تفسير خودش رو داره، و هر كي هم اون يكي رو باطل ميدونه! بنظر من مشكل نه آخوند، بلكه اسلامه و مشكل اصلي هم اسلامگرايان فكل كراواتي هست كه اساس اين انقلاب رو ريختن و ما رو دچار اين بدبختي كردن. تا زماني كه ما تكليفمون رو با نو(بخونيد گوه) انديشان ديني روشن نكنيم و چارچوب و اصول جهانشمول كه هر كشوري پذيرفته، در مسير ترقي و پيشرفت و رفاه افتاده رو نپذيريم و در جامعه مون جا نندازيم، روزبروز بدبخت تريم و اين جماعت رياكار، روزبروز در غرب بقول فاسد و بي بند و بار نشستن و به ريشمون ميخندن.

در پايان يك تناقض و ناسازگاري اساسي هم در نوشتتون بود، اونم در بخش نتيجه گيري با منبع شماره ١٧ كه در اولي گفته بودين "ناسازگاري" بين حقوق بشر جهاني و شرعي وجود نداره، اما در منبع شماره ١٧ عكس اونو منبع داده بودين!
حقوق بشر جهاني صددرصد با نسخه شرعيش در تضاد و تناقضه، به ده ها دليل. ديني كه فقط به قاعده طلايي منحصر بشه، دين نيست ديگه چرخ پنجم درشكه است...
آسیب‌شناسی تفرقه‌ی جنبش و مردم ایران
نوشته شده توسط: مجید تولّا

مقاله خوبي بود، ازش آموختم، سپاس، ولي با بخش آخرش مخالف بودم. شاه اونموقع كه نصيري و هويدا رو زندان كرد، كه ميگفتن فرمايشيه. بعد الان شما ميگين پارانويا داشته؟؟؟!!! كمي انصاف هم بد نيست. باز رضاشاه رو

ميگفتيم يه چيزي...
نوشته شده توسط: نظرات رسیده

Zia Sadr
یادش بخیر: فردی انسان،دانشمند،بی ادعا وباصفا، ودردوستی امین وصدیق، دریک کلمه انسان کم نظیری بود.فقدانش، غیرقابل جبران است هم برای خانواده اش وهم برای دوستانش

یادش بخیر: فردی انسان،دانشمند،بی ادعا وباصفا، ودردوستی امین وصدیق، دریک کلمه انسان کم نظیری بود.فقدانش، غیرقابل جبران است هم برای خانواده اش وهم برای دوستانش
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

با عرض تسلیت خدمت محترم خانواده آقای یعقوب خدایی (سازاخ )، امیدوارم این آخرین غم شان باشد.

نوشته های آقای سازاخ در سایت ایرانگوبال برایم آشنا بودند.یادش گرامی باد.
سو گلر آخار گئدر
وريانى يئخار گئدر
بو دونيا بیر پنجرہ دی
هر گلن باخار گئدر
گذار مشارکتی، حذفی یا رقابتی؟
نوشته شده توسط: مجید تولّا

مقاله خوبي بود، از خوندنش آموختم، لازم ميبينم چند نكته رو يادآوري كنم

اول اينكه در مورد شعر امثال تاج زاده رو به مسجد بجرم مستي راه نميدن، و به ميكده بخاطر خامي، بايد بگم بخاطر شارلاتاني نه خامي

اما اينكه مهم نيست...

نكته دوم، اگر منظور از انتخابات آزاد، واقعا آزاد باشه!!! و نه اون چيزي كه خاتمي يا تاج زاده و زيباكلام و امثالهم ميگن،و سكولار هاي واقعي هم ( نه فقط ملي-منقلي هاي فيك سكولار و يا نهضت آزادي-زنداني و... ) هم حق شركت داشته باشند، بر همه كسش لعنت كه قبول نكنه! حتي من مشروطه خواه.

البته نگفته بوديد كه بعد تكليف كشته شده ها چي ميشه... اما ما فاكتور ميگيريم. اگه قرار باشه يك قانون اساسي واقعا سكولار و لائيك و مردمي و قرن ٢١مي نوشته بشه، اولا كه بايد نظام پادشاهي هم يكي از گزينه ها باشه. ثانيا اين جماعت حتي اصلاح طلبا مقدم بر خامنه اي و اصول گرايان زير بار انتخابات واقعا آزاد نميرن. چونكه ميدونن شكست ميخورن.

به اعتقاد من ج.ا هم مثل نظام شاه سرنگون ميشه... يا با جنگ... بهر حال من اين گزينه شما (انتخابات آزاد رقابتي) رو چيزي نزديك به غيرممكن ميدونم. بعدشم مجاهدين رو با سلطنت طلبا يكي نكنين. كجا شاهزاده خواستار خشونت شده، يا از ترامپ كمك خواسته؟؟؟!!! كمك كارتر و ژيسكاردستن و جيمز كالاهان براي خودتون خوب بود، اما براي ما اَخه؟
گرچه هميشه شاهزاده بر استقلال حتي بيشتر از نيروهاي مدعي اون تاكيد كرده. چونكه ميدونه ميخواين به اتهام پدر و پدربزرگش متهمش كنين، اتفاقا از خارجي ها هميشه فاصله گرفته، و بر مردم تكيه كرده.

ثالثا گفتيد همه احزاب و شخصيت ها ميتونن در انتخابات آزاد شركت كنن. ميخواستم بگم شاهزاده هم شامل اين "همه" ميشن يا نه؟ اگر بله، "برنده قطعي انتخابات با نسبت آراء بسيار زياد، اون جانب هستند" و براي همين، محاله كه خامنه اي و خاتمي و موسوي و تاج زاده و شما آقاي پورمندي و بظاهر جمهوري خواهان زير بار اين گزينه برين. كه جز اين بود، اينهمه دشمني با ايشون معني نداشت!

در جواب آقاي دهناري بايد بگم كه كجاي سازمان مهاجمين خلق به سكولارها ميخوره؟؟؟ لچك بي بي مريم؟؟؟ فقط با يه بيانيه ده ماده اي سازماني مگه سكولار ميشه؟؟؟ ولو اينكه حقوق زنان هم جزو اون ده ماده باشه! اين سازمان تا زماني كه حقوق بشر رو بي كم و كاست شامل تمام آزادي هاي جنسي رسما و علنا نپذيرفته و به تمام سوألات و ابهامات مردم و علي الخصوص نسل جوون در اين موارد پاسخ شفاف و روشن نداده، كه نميده، سكولار نبوده و نيست، و نه تنها جايي در مبارزه عليه ج.ا نداره، بلكه در آينده سرانش بايد محاكمه بشن بخاطر خيانت ها و اشتباهاتشون...

وابستگي صددرصدي در ابتدا به شوري و الان به آمريكا و عربستان و اسرائيل كه جاي خود داره....
بله جانم اوضاع خيلي خرابه. اين مردم ديگه اون مردم ٤٠ سال پيش نيستن! دنيا عوض شده. عصر، عصر اينترنته.
تا بي بي مريم لخت نشه و برامون يه رقص عربي نكنه، محاله بپذيريمش!
نوشته شده توسط: باریش نصیریان

تقدس در هر باور بزرگترین ننگ بشر مدرن است.بجای نابودی تقدس در باور تقدسها نیز مدرن میگردند.همچنان که همه چپ های شیعه زده ایرانی میکنند.مقاله من نیز به همین موضوع پرداخته است.

http://www.azadi-b.com/?p=3987&fbclid=IwAR3tc7uQh61F6wtJx8tHqBLiqodsHyZlHNavQnhR3s0360err-jF-HxwcEg
روند رهایی پندار و کردار از برتری فرهنگ پیرامون (نقد بر جنبش چریکی و عاشورا سازی
نوشته شده توسط: مجید تولّا

حتي خيلي ها سعي دارن كشته شدگان در ج.ا رو نظير كشته هاي ٩٦ و ٩٨ رو شهيد لقب بدن، كه واقعا آدم نميدونه به اين سردمداران اپوزيسيون يا روشعنفكر نماها چي بگه با اين حجم از بلاهت و حماقت!!!

تا وقتي كه ما و جامعه ما چيزي از رنسانس غربي ياد نگرفتيم، و هنوز خودمون و فرهنگ خودمون چه اسلامي و چه بقول بعضي ها آريايي رو برتر و بهتر از فرهنگ عقلاني و انساني غربي( ابتدا غربي، اما الان جهاني) ميدونيم، و حلال مشكلاتمون ميدونيم اين فرهنگ بومي و خودي رو، به هيچ جايي نميرسيم و مدام در جا ميزنيم.

تمام دنيا پيشرفت كرد. كره جنوبي و ژاپن و سنگاپور و ... نگاه كنين و ببيند ما كجاييم. مردم ما تا كي بايد اين حجم دروغ و ناداني و رياكاري رو تحمل كنن؟؟؟!!!
روند رهایی پندار و کردار از برتری فرهنگ پیرامون (نقد بر جنبش چریکی و عاشورا سازی
نوشته شده توسط: مجید تولّا

سر كار بيارن، همون مردم سالاري ديني خاتمي و اعوان انصارش گوه انديشان ديني. چپ ها هم كه ميخوان جامعه بي طبقه و ديكتاتوري پرولتاريا بسازن. اين مردم بدبخت و بيچاره درون هم كه اصلا نميدونن اين چيزا چيه!

خلاصه كه

اين سخن پايان ندارد اي جواد ختم كن والله اعلم بالرشاد

شرح اين حرمان و اين خون جگر اين زمان بگذار تا وقت دگر
روند رهایی پندار و کردار از برتری فرهنگ پیرامون (نقد بر جنبش چریکی و عاشورا سازی
نوشته شده توسط: مجید تولّا

آقاي تجلي مهر گرامي
مقاله شما را بدقت مطالعه كردم، و از آن لذت بردم.
اگر اجازه بدهيد، ميخواستم نكاتي چند رو اضافه كنم.
آگوست كُنت پدر جامعه شناسي نوين، مراحل تكامل ذهني بشر رو به ٣ مرحله تقسيم بندي

ميكنه. مرحله خداشناسي(ديني)، مرحله متافيزيكي(فلسفي)، و مرحله علمي(پوزيتيو-اثباتي)
پس از او فلاسفه نوكانتي از جمله ارنست كاسيرر و انسان شناس معروف لوسين لوي برول هم كارهاي او رو پي گرفتند و هر يك نامي بر اين مراحل گذاشتند، اما فهواي كلامشون با كنت يكي بود. مثلا لوي برول مرحله اول رو ابتدايي و كاسيرر اسطوره اي ميخونه.

فشرده بحث فلاسفه فوق اينه كه در مرحله ابتدايي ذهن بشر، بشر چونكه شناخت درستي از عالم پيرامونش نداره، مدام سعي ميكنه رخدادهاي پيرامون در عالم طبيعي رو به دلايل فراطبيعي ربط بده و بدليل اين عدم شناخت، دست به مقدس سازي و اسطوره سازي ميزنه. به اين دوران از رشد ذهني بشر دوران انسان گونه پنداري هم ميگن، بمعني اينكه انسان خيال ميكنه، موجودي شبيه به خودش در آسمان ها يا عوالم نامرئي هست، كه رخدادهاي جهان رو كنترل ميكنه.

حتي طبق نظرات ژان پياژه،(روانشناس تكويني) در انسان عصر مدرن هم در طول دوران رشدش از كودكي به جواني، همون مراحل بالا طي ميشه. به اين ترتيب كه در كودكي انسان، ذهنيتش ديني يا ابتداييست، دو نوجواني شروع به شك ميكنه، و وقتي كه به بلوغ فكري رسيد زماني هست كه ديگه به مرحله عقلاني رسيده.

فلاسفه نام برده مشخصات هر كدوم از دوران ها رو بدقت ذكر كردن كه بخاطر اينكه كامنت طولاني نشه من از ذكرش خودداري ميكنم. فقط چونكه مقاله شما درباره روند رهايي ذهن از فرهنگ پيرامون بود، بد ندونستم كه توضيحي در تأييد مقاله شما بدم كه بله در مرحله ابتدايي يا ديني، ذهن تمايل به اسطوره سازي يا مقدس سازي داره. ذهن تمايل به دگماتيسم و تعصب داره، و از انتقاد فراريه.

مثلا در اعداد، عدد ٧ رو مقدس ميدونن يا براي مسلمون ها ١ نشان وحدانيت خداست يا براي مسيحيان ٣ نشان تثليث. يا در زمان، زمان زايش عيسي، زمان شروع رستگاري و قبلش دوران انحطاط فساد بوده يا براي مسلمونا كه پيش از اسلام رو جاهليت ميدونن. در مورد مكان، مكان هايي مثل كعبه يا امام زاده ها يا مساجد و ... اماكن مقدس ميدونن و براي ورود بهش كفش ها رو در ميارن و تعظيم ميكنن و ... در صورتي كه در ديد علمي، هيچ فرقي بين عدد ٥ با عدد ٦ نيست و فقط ٥ يك رقم كمتره. يا هيچ فرقي بين زمان پيش از اسلام، يا پيش از هجرت محمد با بعدش نيست، يا براي ما ايراني ها كه اسطوره يا خرافه اي داريم بدين مضمون كه وقت سال نو مثلا اگه تارنج درون تنگ آب بذاريم تكون ميخوره و... كه اينهم جز خرافه چيزي نيست و هيچ حركتي نميكنه.

بله واقعا كه ما بدليل روشنفكرنماهامون هنوز پس از گذشت حدود ٥ قرن از رنسانس اروپايي، هيچ گامي برنداشتيم و هنوز همون باورهاي كهن و ١٤٠٠ سال پيش خودمون هنوز با كمي زيادي يا كاهش داريم، و بهشون شك نكرديم و دست به پالايش نزديم. بعد هم انتظار داريم كه به جهان برسيم يا ازشون جلو بزنيم.

ذهنيت حاكم بر مردم ما و حتي روشنفكرانمون هنوز همون ذهنيت دينيه و حتي به مرحله فلسفي هم نرسيده. اصلا همين مسئله توهين. خود بزبون نياوردن بعضي واژه ها نظير واژه هاي جنسي، يا صحبت در مورد مسائل جنسي نشون ميده كه ما چقد از دنيا عقبيم. هر چيزي رو توهين ميدونيم. اساسا توهين رو توسط هر كسي به هر كسي فازغ از دليلش بد ميدونيم.
بعد هم كه يه حكومت ديكتاتوري بهمون حاكم شد و توهين به شخص حاكم رو ممنوع كرد و براش مجازات گذاشت، تعجب ميكنيم و بهش شاكي ميشيم!!!

واژه "شهيد" كه ديگه واقعا جاي خود داره. يك واژه كاملا اسلامي و داره بار ديني بمعني كشته شده در راه نبرد حق(ديني) عليه باطل(غير ديني!) و كشته شده چه بكشه، چه بميره به بهشت ميره. اين واژه رو اول بار شريعتي بكار برد، و گفت:"شهيد قلب تاريخ است." بعدش هم كه ديديم خميني در جنگ ايران و عراق چه استفاده ها كه ازش نكرد، الان هم داعش همينو ميگه.

اينا اگه اينا رو بگن آدم درك ميكنه، اما اون ماركسيست كمونيست كه بايد دين رو افيون توده ها بدونه و آتئيست-مترياليست باشه و مثل غرب مدافع آزادي ها و حقوق جنسي و حقوق زنان و ... چرا بايد به زير علم خميني بره و دقيقا شعارهاي اونا رو تكرار كنه و عكس علي و چه گوارا در اتاق خوابش كنار هم بذاره؟؟؟!!!

چرا بايد با اصلاحات مدرن شاه مخالفت كنه؟؟؟ جز اينكه از چپ و كمونيسم هيچي نفهميده و ذهنيتش هنوز دينيه؟! بعد هم ميگن انقلاب ما رو دزديدن! واقعا كه ملت رو بدبخت كردن. الان هم كه از تمام آزادي هاي اقتصادي و رفاهي و جنسي غربي همشون بهره مندند و اما هنوز دم از همون باورهاي مسخره سابقشون ميزنن و مذهبيون ميخوان مثل مجاهدين "جمهوري دموكراتيك ديني"
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب اسد صادقی کامنتی حذف نشد بلکه کسانی در ایران گلوبال حق دارد کامنت بگذارد که اکانت سایت را داشته باشد با این حال کامنت شمارا از یوتوب گرفته و‌در اینجا گذاشته ام

نوشته شده توسط: نظرات رسیده

عائله سینه و دوستلارینا باش ساغلیغی دیله یرئم .تورپاغی بول اولسون وطنیمز آزربایجان وار اولسون . یعقوب خدایی « سازاخ » را نمیشناختم ولی نوشته هایش را از طریق سایت ایران گلوبال

Assad Sadiq
عائله سینه و دوستلارینا باش ساغلیغی دیله یرئم .تورپاغی بول اولسون وطنیمز آزربایجان وار اولسون . یعقوب خدایی « سازاخ » را نمیشناختم ولی نوشته هایش را از طریق سایت ایران گلوبال میخواندم درد و رنجش وطن و مردم بود و تا آنجايی که همه گان میدانند عاشق آزربایجان بود . این شعر احمد قدسی را که خیلی دوست دارم و شامل حال ما که خیلی هستیم ولی همدیگر را از نزدیک نمیشناسیم میش
دموکراسی از نوع ایرانی...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار.
زنده یاد سازاخ عزیز برایم اشاره کردند که نویسنده گانی که پرچم آزادی و دموکراسی را در سایت ایران گلوبال به سینه میزنند, چطوری در ایمیل ها یشان به آقای توکلی فحش و نا سزا می نویسند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

سازاخ در همکاری با سایت ایرانگوبال نشان داد که دمکراسی را خوب درک کرده بود و همواره به من گفت :" من مثل یک رباطم ؛ عقیده و فکر سیاسی را در کار های سایت دخالت نمی دهم"

واقعا هم چنین بود , سازاخ به‌عنوان نویسنده، چند سالی بود همکار ایرانگلوبال بود و امیل‌ها و کامنت‌های رسیده را چک می‌کرد و در این راه هیج برخورد "خطی" نکرد ؛ حقیقا دمکراسی را خوب می‌فهمید .
واقعآ باز هم بنازم به این منطق و خرد !!!
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوسلآر...
باز هم بنازم به این منطق.. کاربری نوشته است (( من درشهرستان های مختلفی بوده ام و دیدم که خانواده ها برای اینکه فرزندانشان درآینده موقعیت بهتری داشته باشند با وجودیکه زبان مادری

دیگری دارند ولی تلاش میکنند در خانه هم فارسی حرف بزنند چرا؟ آیا کسی مجبورشان کرده؟ خیر آینده ی بهتر را در این میبینند که فرزندشان مسلط بزبان اکثریت باشد))..
دوستان انسان خیال میکند که چندین کاربران معدودی در این سایت در سیاره ها و کرات دیگر زندگی میکنند.
کاربر گرامی... اگر قرار بود که یاد گرفتن زبان فارسی برای بچه های غیر فارسی زبان ها , آینده و موقعیّت بهتری را بسازد پس همه 25 میلیون فارسی زبان های ایران بایستی دکتر, مهندس, وکیل و دانشمند بوده باشند...واقعآ بنازم به این منطق.
لااقل با زبان و ادبیّات ترکی یک نویسنده ترک توانست جایزه ادبی نوبل را از آنِ خود کند.Helllllllllooooooooooo.
آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا؟
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
دنیای سیاست واقعآ خیلی عجیب است. آقای گنجی این چه حکمتی است که قبل از انقلاب محمد پیغمبر بود ولی بعد انقلاب دیگر ایشان پیغمبر تشریف ندارند؟ حتم دادرم مجلس خبره گان که شما و

عبدالکریم سروش ها و کدیور ها برای بنیان گذاریش به ملت ایران دروغ گفتید و خودتان را هم گول زدید که این مجلس تشکیل شود , پیامبری محمد را ردّ صلاحیّت کرده است. امت اسلام ایران منتظر هستند که در آینده نزدیک مجلس خبره گان لااقل به یک نفر (( جواز )) پیغمبری بدهد که ما را به راه صلات و مستقیم هدایت بفرماید.
راستی آقای گنجی...پیغمبر نبودن محمد را که چندین سال است میدانستید چرا در زمان انقلاب نگفتید و یا ننوشتید؟ چرا سرزمین بهشت اسلامی را که شما ها بنیان گذارشان بودید ترک کردید و هم اکنون در سرزمین (( شیطان بزرگ )) ادعا می کنید که محمد پیغمبر نبوده است؟
راستی شما, عبدالکریم سروش ها, کدیور ها در این سرزمین شیطان بزرگ دنبال چه نوع پیغمبری هستید؟ متاسفانه آنچه شما به دنبالش هستید تا باز هم ملتی را از انواع پیامبران دروغین قرن بیست و یک گول بزنید خیلی وقت است که سپری شده است...بقول معروف..
آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا؟.......................
افشاگری ...
نوشته شده توسط: پگاه ستایش

اینکه مال سالها پیشه. جدید نیست.
همان موقع زنان بقیه آخوند ها اسم بچه را گذاشته بودن «پسر یک میلیون پوندی».