Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

شما بگمانم میخواستید بنویسید ملا نقطه ای که نوشته شده ملا نقطی.
خوب بهرحال. من شخصاً با قسمتی از نظر شما موافقم. اما گاهی شایطی پیش میآید که گذر از آن بسادگی رو نخواهد داد. اگر سواران بختیاری و آذربایجانی برای دفاع از مشروطه تفنگ بدوش به تهران نمیآمدند، تهران آزاد نمیشد.
و اگر بختیار از این تفنگداران آن زمان بهره مند میشد، آخوندها افسر ملت را بدست نمیگرفتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

همان طور که رفقا اینجا گفتند. در زمان شاه اصل - خشونت در مقابل خشونت- حاکم و درست بود.
بازرگان در آخرین پیام و محاکمه اش گفته بود - رژیم شاه هیچ راهی را برای مبارزه سیاسی و دمکراتیک باقی نگذاشته .
نادان های "امروز سیاسی شده " و فراریان رژیم پیشین، تعاریف پذیرفه شده در علوم اجتماعی را مخدوش کرده و هرچه به نفع شان است بلغور میکنند.
بین ترور و عمل انقلابی فرق است . ازترور برای وحشت و قتل مردم معمولی هم استفاده شده و ابایی ندارند.
در عمل انقلابی ، هدف تهاجم به نیروها و سازمانها و سنبل های دولت و دیکتاتوری حاکم و پشتیبانان آن است. ولی نیروی اصلی باید صرف سازماندهی مردم و زحمتکشان باشد.
آنارشیستها میگفتند حتی ترور ضد دولتی یعنی عملیات انقلابی ، خود نوعی تبلیغ و ترویج خواسته های سیاسی اجتماعی است. که منجرببه نوعی افشا و روشنگریست چون مردم دلیل این اعتراض را جوبا میشوند. در تاریخ

مبارزات مردم ایران تمام عملیات انقلابی یا بفول دشمن " ترور " درست و لازم و مفید بود و فراموش نشدنی است.
بمب گذاری های عوامل صهیونیسم و عراق و سلطنت طلب که در اوایل انقلاب در مراکز مردمی مانند میدان راه آهن تهران گذاشته میشد ،کارهایی تروریستی و ضد بشری بودند چون خون مردم بیگناه ریخته شد. بمب ها و ترورهایی که در زمان پهلوی در میان مردم و نابودی مخالفان میشد، نشانه ای تروریسم دولتی بودند.
در زمان شاه به" انقلابیون و مبارزان مجاهد و فدایی و منفردین مسلح " ، خرابکار میگفتند که منظور تروریست بود ، تا اعمال قهرمانی این از جان گذشتکان را لوث و بدنام کنند.
حتی امروزه اگز دشمن به شکل خشن و مسلح به مردم و روشنفکران انقلابی حمله کند، عکس العمل نظامی و خشن، بسیار درست و حتی لازم است چون دشمن فاقد هر گونه پرنسیپ و اخلاق انسانی جنگی است.
روحیه شکست ، تسلیم ،بریدگی و نا امیدی ، اکنون باعث شده که گروهی از هواداران مبارز پیشن به رد مبارزه انقلابی مسلحانه گذشته بپردازند یا بدلیل کهولت سن ، اکنون عارف و یا دچار هومانیست بورژوایی شده و تجاوز شاه و شیخ به مردم و روشنفکران مردمی را فراموش کرده اند.
و فراموش کرده اند حتی اگر امروز کسی بشکل خشن و با سلاح وارد خانه گردد، و قصد تجاوز و آزار دارد ، وظیفه ما هست که وی را با هر ابزراری که در دسترس داریم ، خنثی و مجروح و نابود کنیم.
زحمتکشان ایران در آینده نیز پاسخ خشونت ارنجاع دینی و خشونت طقاتی سرمایه داری و عوامل تجزیه طلب بیگانه را باید با استفاده از عملیات انقلابی یعنی حتی خشم نظامی و مسلحانه بدهند.
نوشته شده توسط: lachin

آقا و یا خانم راه حل....
https://www.youtube.com/watch?v=A_FpiSWp3io
..... قبلآ از اینکه زبان مادری من ترک زبان حذف بشود, شما را دعوت به دیدن این آواز از طرف خواننده مشهور آزربایجانی ( منسوم ابراهیم اوف ) میکنم. لطفآ از دقیقه پنج به بعد به این اشعار گوش بکنید که دوست عزیز ( ائلیار ) این اشعار را ترجمه کرده اند.... در ضمن دو پادشاه فراری پهلویان خیلی سعی کردند که زبان مادریم را از بین ببرند ولی (( آرزویشان را به گـــور بردند ))....

نوشته شده توسط: lachin

دوستان....بخاطر امتحانات تخصصی , سرم تا انداره ای مشغول بود... باری اما در باره لهجه..
در دروی کره زمین فقط دو نوع انسان ( لهجه ندارند).. 1- انسان مرده ..2- انسان لال... انسان زنده ای که بتواند حرف بزند لهجه خواهد داشت. این انسان با هر زبانی که حرف بزند حتمآ لهجه خواهد داشت. لهجه چیزی نیست جزء نوع حرکت ماهیجه زبان و لب در موقع گفتگو...داشتن لهجه یکی از هویّت های انسانی است. انگلیسی زبان اسکاتلندی, ایرلندی, ولزی, لندنی, استرالیائی, امریکائی, ( بوستون- نیویورک- کلآ جنوب ), افریقائی... لهجه هایشان از همدیگر مشخص است. تاره این افراد زبان مشترک دارند چه به رسد که انسان ها با یک زبان مادری بزرگ بشوند و بعد با زبان ( غیر مادری ) حرف بزنند دیگر لهجه این اشخاص خیلی مشخص تر خواهد بود. داشتن لهجه عار نیست , مسخره کردن لهجه عیب است. در یک جمعی در اورنج کانتی کالیفرنیا با یکی از ایرانیهای ( باسواد )

آشنا شدم بعد چند کلمه متوجه شد که من (( ترک )) هستم.هر چند که من لهجه غلیظ دارم ولی بقول علی رضا اصغر زاده استاد جامعه شناس ساکن کاناد به خاطر Bastardization ( نا خلف کردن......) این زبان تحمیلی فارسی دری, من لهجه ام را بیشتر از حد غلیظ تر می کنم تا هویت ترک بودنم هر چه زودتر آشکار شود. (( چوون من فارسی را مثل بول بول صوحبت می کونم )).... ایشان با کمال متاسفانه بیمار گونه ادامه داد که ..." من بعد از 30 سال زندگی در امریکا ( لهجه ندارم)"..
موقعی که پرسیدم منظورشان را نفهمیدم ایشان توضیح دادند هنوز زبان فارسی را (( بطور سلیس )) صحبت میکنند..البته ایشان صحبت کردن بطور سلیس را با ( لهجه ) اشتباهی میگرفتند. موقعی که توضیح دادم همه افراد دنیا , زبان مادریشان را بطور سلیس می توانند صحبت بکنند ولی لهجه چیزی است که تمام افراد دنیا دارند. و موقعی که پرسیدم زبان انگلیسی را با لهجه امریکائی حرف میزنید و با لهجه ایرانی....ایشان جوابی برای گفتن نداشتند....
دوستان .... یک فرانسوی موقعی که انگلیسی حرف میزند مفهمیم که فرانسوی زبان است....یک آلمانی موقعی که انگلیسی جرف می زند می فهمیم که آلمانی است. موقعی که یک انگلیسی و یا امریکائی و یا اسپانیائی و یا عرب و یا ایرانی , انگلیسی حرف میزند مدانیم که کجائی هستند . و یا بلعکس... فقط و فقط در فرهنگ رستاخیزی ایرانی هست که آقایان انتظار دارند همه مردمان ممالک محروسه ایران زبان تحمیلی فارسی دری را مثل تهرانی ها حرف برنند و بقول معروف لهجه هم نداشته باشند. این وقاحت و بیماری به آن حدی رسیده است که در برنامه ای ( در جستجوی استعداد خانم گوگوش) هر خواننده ای که می خواند , داوران , اول به لهجه شرکت کننده (( ایراد)) میگرفتند.....در پایان... اگر این پان فارسیست ها بتوانند انگلیسی را مثل خود انگلیسیها , آلمانی را مثل خود آلمانی ها, فرانسوی را مثل خود فرانسوی ها, اسپانیائی را مثل خود اسپانیائی ها, ژاپنی را مثل خود ژاپنی ها و .......... حرف برنند آن وقت از ما هم این انتظار را داشته باشند که ما هم مثال آنها زبان فارسی دری را بطور داش مشتی حرف بزنیم.....سیز ساغ, من سلامت....
نوشته شده توسط: Anonymous

من با نظرات کاربران مجاهد خلق و راه حل موافقم. وجود زبانهای زیاد در یک کشور، باعث عقب ماندگی آن کشور است. زبان فارسی که زبان نوشتاری ایرانیان است و باید حفظ گردد. زبان انگلیسی هم زبان بین المللی است و باید یادگیری شود.باقی زبان ها به درد نمیخورند و فقط باعث عقب ماندگی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

کارت فقط تفرقه انداختن است تکرار میکنم فارسی ها بودند که راه و روش زندگی را به ش بلوچان همین پارسی ها نشان دادند کارتان راهزنی،خیانت آدم کشی است همین الان در بلوچستان بروید که چگونه بلوچان خودشان را به طرز فجیعی میکشند این فارسیها هستند که دارند آشتی شان میدهند اگر پارسیها نباشند بلوچان همدیگر را تیکه پاره میکنند ناکو جان

کمتر به این و آن حمله کن یک چهار چوب انسانی را درنظر بگیر بعد سخن بگو پیشنه خودت ببین بعد حرف بزن
نوشته شده توسط: Anonymous

جواب ملت تورک، کورد، عرب، بلوچ، تورکمن به دولت باید این باشد که معلمین فارس زبان به علت ندانستن زبان آنها حق ورود به آذربایجان، کردستان، عربستان، بلوچستان و ترکمنستان یا ترکمن صحرا را ندارند.
اگر ملل غیر فارس معلمین فارس زبان را به مناطق خود راه بدهند یعنی تسلیم سیاستهای فاشیستی دولت ایران شدند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حال که اینگونه شد، بگویم که جناب آن "ملاّ نُقَطی" است و نه ملا لغتی!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

کدام ترک این ها را تا حالا نشنیده البته این ها فقط یک عده ای از فارسی زبان ها نیستند بیشتر انها اصلیت ترک بوده فارسیزه شده و به شکل بحساب آذری ظاهر شده اند !

گفت: ترکی , اهل کدام دهاتی لهجه داری
گفتم: شماها از کی شهری شدید لکه داری
گفت: شماها هزاران جک فلان ترکه داری
گفتم: بیمار بیمارانی دلی پر از فتنه داری

گفتی تو که مغولی ، گفتم تو آدمی یا خلی
گفتی تو که خری ، گفتم ز آدمیزاد بیخبری
گفتی ایران مال اریایهاست نه ترک و عرب
گفتم ز فهم تمدن انسانیت چقدر بی ثمری

تو که بزرگترین آرزوهایت خیال و هواست
صحبت بدون لهجه فارسی از توهم هاست
انکه دل دارد به زبان مادری خویش فداست
ترک خود شناس و فارسیزه کردن خطاست

خدا را شکر بکن که من زبان تو دانم
من هر دو زبان را دانم نه مثل تو لالم
با ادمیزاد آدم ، مردم ازار را بی خیالم
ترکم ، عشق وطن دارم بخود می بالم

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

استیون هاوکینگ نمی‌تواند در ایران معلم دبستان شود
http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-41061279
شیرزاد عبداللهی
کارشناس مسایل آموزش و پرورش
انتشار دستورالعمل "جذب دانشجو معلمان و شرایط و ضوابط استخدامی از نظر پزشکی و سلامت جسمی، روحی و روانی" توسط خبرگزاری فارس، در فضای مجازی و رسانه‌ها ، موجی منفی علیه آموزش و پرورش ایجاد کرد. پرسش‌هایی مطرح شد. چرا افراد دارای برخی ناتوانی‌های جسمی در آموزش و پرورش استخدام نمی‌شوند؟ چرا افراد دارای "لهجه غلیظ " از استخدام در این وزارتخانه منع شده‌اند؟ انتقادها تا جایی بالا گرفت که شهیندخت مولاوردی، دستیار رییس‌جمهور ایران در امور شهروندی، این ضوابط را "تبعیض آمیز" دانست و وعده پیگیری و اعلام نتیجه را داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی گرامی!
همراه با درود.
پرسش شما کاملا درست است. من عمدا و بخاطر اینکه و بویژه مجاهدین و هوادارانش فرافکنی نکنند، از ترورهای پس از بروی کار آمدن رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، نام نبردم، اما در این جا بگویم من تمامی ترورها از سوی مجاهدین را نیز محکوم می کنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

حاج آقا بهشت و جنهم محصول زتدگی دنیوی بشر است ،شما اجازه بدین مردم زندگی آبرومند داشته باشند،راه بهشت و جهنم را خودشان پیدا میکنند،مردم از شما توقع بهشت ندارند،چون در بضاعت شمای گوینده نیست

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

در راه مبارزه با استبداد،جان بهای آزادی است. شخصاً هیج واژه ای را نمیتوانم پیدا کنم که لایق شجاعت شیر مردان و شیر زنان چریکهای فدائی و مجاهدین خلق باشد. عده ای چون شهامت ندارند و یا وابسته هستند و کینۀ تاریخی دارند اینگونه مبارزات آگاه ترین ومترقی ترین وشجاع ترین فرزندان خلق قهرمان ایران را زیر سوال میبرند و اسطوره های انقلابی فدائی و مجاهد را تروریست خطاب می کنند.
باری، واکنش شاه خائن و خمینی جلاد به جنبشی که با حماسه سیاهکل آغاز شد، نشان‌دهنده اهمیت و نقش این رویداد در یک دوره از تاریخ است. خمینی جلاد از همان ابتدا با رذالت و پستی علیه جنبش پیشتاز فدایی خلق به موضع‌گیری پرداخت و جنبش سیاهکل را توطئه استعمارنامید.
پیشتازان فدائی خلق حماسۀ بی بدیلی را به نام حماسۀ سیاهکل رقم زدند که تا امروز همچون جواهری در تاریخ ایران زمین می درخشد.
به امید سرنگونی هرچه زودتر رژیم جمهوری اسلامی

نوشته شده توسط: Anonymous

شما خودت را ناراحت نکن بدبخت چوپان که میگویی تورکیست چگونه زبانی داری که شصت درصد لغاتت عربیست ، وسی درصد تورکی مثل اینکه شام زیاد خوردی حالت خرابه برو نگاه کن تو هنوز الفبای عربی را فارثی میدانی ، مثل اینکه یادت رفته این تورکها بودند که تمدن به شما یاد دادند تورا سلجوقیان از هندوستان اوردند وحالا مدعی شدی ، از کدام زبانت حرف میزنی همان که شرق وغرب وشمال وجنوب اگر عربی نباشد نمیتوانی بگویی؟؟ یا قاپیدیم که ما به یک حیوان دیگر استفاده میکنیم یا قاطی کردی یا هزاران کلمه بدبخت اگر تورکها نبودند الان داشتی یا تورکی مینوشتی یا عربی این از من تورک هستش که لهجه ات را نگه داشتیم برایت ولی تو افسوس که نمیفهمی !!،

نوشته شده توسط: Anonymous

تنها راهکار موجود، حذف تمام زبان های مادری در ایران است. یکی از علل عقب ماندگی ایرانیان، همین تعدد زبانهاست! فقط باید زبان فارسی و انگلیسی تدریس گردد. زبان عربی هم باید حذف شود، چون به درد ما نمیخورد.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من یکی از دلایل عقب ماندگی ایرانیان، همین تعدد زبانهای مختلف است. بهترین راهکار، حذف تمام زبانهای مادری است. فقط باید زبانهای فارسی و انگلیسی در ایران تدریس شود. زبان عربی هم باید حذف شود، چون به درد ما نمیخورد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من هم لهجه دارم من با افتخار مي گويم كه يك ترك هستم

نوشته شده توسط: سازاخ

هممایون عزیز ، آیا برای شما مقدور هست که علت زنده ماندن خود و مقوله تواب را به این آرتیست های خیالی پناهنده آمریکا و اروپا نشین دقیقا توضیح دهید، تواب یعنی چه؟؟؟؟؟ تواب کیست؟ آنکه از ترس جانش به مبارزه، به اروپا و یا آآمریکا پناه برده و یا آنکه در زیر شکنجه له و لورده شده؟

نوشته شده توسط: Anonymous

امروز شاید مرگ یک خائن به ایران باشد ولی روز اشکار شدن افرادی که از جنایتکاران و خائنین پشتیبانی می کنند و از یک جنایتکار و خائن چطور بت الاهی می سازند. فقط این تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور نگاه کنید و افرادی که ادعای دموکراسی و عدالت دارند ، چقدر از این خائن حمایت میکنند و او را قدیس می دانند.
ملی مذهبی ها که همان شاخه ای از اخوان مسلمین هستند و به جز حکومت فاشیستی اسلامی چیز دیگری را نمی پذیرند.
ملت نباید گول این شیادان مذهبی را بخورند، فرق یزدی و بازرگان و سنجابی با اخوند فقط عمامه است.

نوشته شده توسط: Anonymous

هر چند هيچ اميدي به فدراتيو شدن ايران نيست ولي اتحاد ملتهاي ساكن در ايران جهت برچيده شدن حكومت الزامي است بعد از سرنگوني رزيم اين ملتها هستند كه تصميم مي گيرند كه چگونه به حيات سياسي خود ادامه دهند لذا حذف و به حداقل رساندن اختلافات موجود در بين ملل ساكن يكي از وظايف اصلي رهبران اين ملتهاست و به دنبال ان ارايه طرحي جايگزين اين نظام كه قابل قبول تمامي ملتها باشد وظيفه دوم رهبران است در اين صورت است كه بدون كشتارو خون ريزي مي توان مانند چكسلواكي به طلاق سياسي نايل امد

نوشته شده توسط: رضا حسین بر

جناب موحدی
‫ عرض میکنم که تبعیض های رژیم در حد جنون آمیزی هم قومی و هم مذهبی و هم منطقه ای است. عربها مثل ترک ها شیعه هستند. و بختیاری ها، گیلکی ها و مازندرانی ها هم شیعه هستند و تقریبا همگی از قدرت طرد شده اند.
‫ترک ها، گیلکی ها، مازندرانی ها، بختیاریها همیشه بخشی از قدرت بوده اند و لی اکنون حذف شده و دولت روحانی کلا فارس زبان شیعه هست که غالبا از مرکز ایران هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب موحدی گرامی، اگر هم حقوق بین الملی مبارزه مسلحانه آزادیبخش را پذیرفته باشد این دلیل بر درستی آن نمیتواند باشد.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

حقوق بين الملل تفاوت بين مبارزه مسلحانۀ آزادی بخش و جريانات تروريستی را پذيرفته ونهضتها و جنبش های مسلحانۀ آزادی بخش را به رسميت شناخته است. پیکار مسلحانۀ آزادی بخش،جنبش ميهن پرستانه درميان مردم یک كشور بر ضد حاکمیت نامشروع دیکتاتوری است.
هدف یک چریک آزادی‌خواه‌ از عملیات مسلحانه، تحقق دمکراسی و حقوق بشر است. پشتیبان چریک انقلابی آزادی‌خواه‌، ملت ستمدیده‌ای است که‌ برای پیشرفتش تلاش و فداکاری می‌کند.
عملیاتهای مسلحانۀ سازمانهای پرافتخار چریکهای فدائی و مجاهدین خلق ایران در طول مبارزه با رژیم های جنایتکار و ضدملی شاه و شیخ، نمونۀ بارز قیام آزادی‌خواهی برای تحقق دمکراسی و حقوق بشر بود.
اکنون نیز برای خلاصی از شر جمهوری اسلامی هیچ چاره ای جز رجوع به اندیشه های پاک پویان ها و حمید اشرف ها و رضایی ها و موسی خیابانی ها و راهی که آن ها در مقابل ما قرار دادند وجود ندارد. تنها به این

وسیله و در این راه است که خلق ما قادر می شود پاسخ دشمنان خود را با قاطعیت و برای همیشه بدهد و رژیم جهل و جنایت جمهوری اسلامی را به جائی اندازد که شایسته آن می باشد ، یعنی به زباله دان تاریخ.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - جون ملا،ولش کن این فعل و فاعل را،
بچسب به سئوال،
تروریست، تروریست است,فرقی ندارند،درجوامعی که قوانین سالم دادرسی برای جوابگویی مردم نباشد،و راهی نیز برای دادخواهی وجود نداشته باشد،
زمانیکه ودر ممالکی که حاکمان مشغول عیاشی و خوش گذرانی باشند،رعییت،از قانون بی قانونی چه منطقی و چه با بی منطقی اعاده حق میکند.
دراین حالت ترور برای کار بی منطقی خود قانون می نویسد.
در سیاست حکومت ها منطق ترور با منطق رعیت متفاوت میگردد.
بهمین،خاطر سیاست و منطق داعش با فدایی ها با پ کا کا آنچنان فرقی نمیکند.
یکی بازیچه دست اجانب میشود،یکی فکر میکند،کار عدالتخواهی
کرده است،

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام -
من هم نظر خودرا بخدمت دوستان اینطور اعلام میکنم،

سالام - دوستان فدرالیسم نوین و پیشرفته یکی از بهترین و عاقلانه ترین سیستم حکومتی دنیاست،
بقول،آقای موحدی ایران هم اکنون با مهندسی خائنانه شوونیسم
و پان ایرانیست های خاک پرست،تبدیل به یک نوع آجیل رشتی،،همه جور آجیل گشته است،
استان گیلان و مازندران،تهران،فارس،همدان،مرکزی،البرز،قم،
ووو،،،خراسانها،گلستان،بیش نیمی از جمعیتشان تورک،میباشد،
فدرالیسم در ایران بهترین راه است،
که کورد،عرب،بلوچ،تورکمن، بتوانند درکنار هم زندگی مدرن وبدون نژاد پرستی حاکم زندگی کنند.
ازطرفی نیز حق به ناحق داده شده به اتیلیک فارس و عوامل حامی آنها که دراین صد سال با توسل به این اتینیک ،کیسه های
خود را پر کرده ساکت نخواهند نشست،
راه دوم بدون هیچ ترس و واهمه راه جدایی مثل کشورهای شوروی
،یوگسلاوی،چکسلواکی است،
بقول،ما تورکان، بالیق،ایسته یئن، گوتون سووق سووا وورار.
یعنی کسی که می‌خواهد ماهی بخورد،کونش،را باید به آب سر دبزند،
همه دوستان باید قبول کنند،که دنیا در راه پیشرفت قرارگرفته و
مردم با قوانین پیشرفته زندگی میکنند،
تفکر جنگ و خاکپرستی،نژادپرستی، در لفافه های مختلف عوامفریبی و جوابگو نیست،تفکر کمونیستی نیز امتحان خود را پس
داده آزموده را آزمودن خطاست.
اگریادتان باشد،سه را از چندین سال پیش برای مردم پیشنهاد
داده بودم.
1.همین حکومت های شاه وشیخ،صدام،استالین،انورسادات،کاسترو، وغیر که همگی درقالب
سیستم های توتالیتر بوده و راه همگی نا کجا آباد است،
2.سیستم سالم نوین فدرالی که می‌تواند ناجی ملل ایران از فلاکت شود،شرطی که کاملا حقوق مدرن انسانها و ملل محترم شمرده شود.
3.استقلال و نجات ملل درون ایران عقب مانده که این کشتی
درحال غرق شدن است،عامل اصلی آن نیز نژاد پرستان فارس و
کشورهای استعماری بهره بر ازاین بدبختی است،
دوستانی که اصرار بر یک سیستم و بر طبل تمامیت خواهی میکوبند،کمی در نگرش خود تعمق فرمایند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رشیدی درود بر شما. سوال به جایی بود و من هم به عنوان کسی که نوجوانی اش را این انقلاب غارت کرد به سهم خودم پاسخ می خواهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - بازهم سر و کله این ناسیونالیست سره نویس دوره دیده
و به غیبت چند ماهه رفته پیدا شد،
یکی از علائم نژاد پرستان مخفی کار ،در لباس تورک،چپول،و عدالت خواه در خدمت ناسیونال شوونیسم فارس ادعا های دروغین با ستاره ،یا مثل سید الله احمد کسروی و طباطبایی و تبریزی،باستاره وبی ستاره میباشد.
هرز نامه ها ،تئوری های مارکسیستی بی خاصیتی بود که در
اردوگاه ها کمونیست پس از70 سال خود را در کشورهای اقمار
شوروی نشان داد،
اگر کس یا کسانیکه ادعا دارند ، دفاع از حقوق مدنی و مقابله با
تفکر فاشیستی هرز نامه است،وای بحال این عدالت خواهان که
در سایت ها مخفی گشته و گه و گاهی از لانه خارج شده ماموریت خو د را انجام میدهند.
اکثر دوستان این آرم دار تبریزی را میشناسند،چون درطی چند سال عمر سایت ایران گلوبال فعالیت و ماموریت خود را بنحو احسن انجام میدهد،به سراغ تازه واردها رفته تا بتواند،ماموریت

آخوندی خود را انجام داده باشد تا در نزد اهل قبور شرمنده نباشد.
جناب تبریزی مدتی بود در غیبت صغرا تشریف داشت،
بعد از پیدا شدن کمتر آفتابی گشته و یا کسی را پیدا نمی کرد که
تکلیف نصایحی کنند،
امروز سعادتی یافت تا بگوید ،فکرنان باش که خربزه آب است.
اینهم قوت،قلبی برای خود و دوستانش میباشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

(آیا ترور خوب و بد دارد) و نه آیا ترور خوب و بدارد؟ توجه کنید که بد صفت است و دارد فعل. نمیتوان این دو را با هم نوشت اما کنار هم چرا.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی اگر چه من مدل فدرالیسم را راه حل مناسبی برای ایران می دانم . اما !!!
شما این تبعیض بسیار آشکار و پرمیتیو و همه جانبه را ، متاسفانه از هر شخص ، از هر جمعیت ، از هر اندیشمند فارسی ( ملی ، ملی مذهبی ، کمونیست ، دیندار ،فقیر ، غنی ، و.... و .....) بر ملل غیر فارسها مخصوصا به ترک ها را چقدر در آیندۀ ایران دخیل می دانید ؟
فکر نمی کنید این زخم ها ایران را به یک تصویحه حساب خونین تاریخی خواهد برد ؟ در این صورت صحبت از فدرالیسم از نظر شما چه گونه ممکن خواهد بود ؟
علاوه بر این شما معادلات بین المللی را در این موارد خیلی کم اهمیت می بینید که بسیار تایین کننده هست . چرا ؟؟؟ نمونۀ فعلی کردستان یکی از نمونه هاست !!! موفق باشید .

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشتن را چه کسی به چه کسی آموخته را از زبان فردوسی نفرت گوی و ضد زن بشنویم
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را به دانش برافروختند

این خسرو همان آریایی اصیل و پدر بزرگ شماست که با شاخ و برگ عورت خود را می پوشاند و وارد فلات ایران امروز شده بود. بومیانی که در دست خسرو اسیر شده بودند به خوسرو گفتند ای یاغی ما را نکش برای شما چند چیز یاد میدهم. برات یاد می دهم چطوری مثل آدم لباس بپوشی و در کنارش دل تاریک تو را با نوشتن روشن می کنم!

نوشته شده توسط: آتوسا نجف لوی

با درود
سپاس از راهنمایی حضرتعالی ولی در این سالهای متمادی تجربه ی نوشتاری ام، آموخته ام که به سخنان قومیت، مذاهب و عقاید مختلف در ایران گوش فرا دهم و بیان اظهارات یک شخص دلیلی بر تایید گفتار او نمی باشد.
در ایران برای اتحاد ملی، ما نیازمند گوشی شنوا برای شنیدن کلیه طبقات و قومیت های جامعه هستیم و گهگاه بیان آن توفیری در وضعیت فقر فرهنگی موجود ندارد.
با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار فکر خوبی است. من موافقم. باید زبان فارسی در تمام استانهای ایران فراگیر شود و تمام زبانهای مادری از بین برود. یکی از علل عقب ماندگی یک کشور، فراوانی زبانهای مختلف است. زبان عربی هم باید حذف شود. فقط زبان های فارسی و انگلیسی باید تدریس گردد.

نوشته شده توسط: Anonymous

یزدی هم مثل خلخالی می بایست در دادگاه خلق محاکمه می شدند و جواب می دادند. اما حیف شد که بدون محاکمه رفت. آقای دوشوکی درست می گوید که اینها انگار با این انقلاب منحوس خودشان شق القمر کرده اند و هنوز هم طلب کار هستند. بی بی سی و رادیو فردا دربست در اختیار این جماعت هستند و هرگونه که خواستند تاریخ را واراونه جلوه می دهند. صدای امثال دوشوکی بجایی نمی رسد

نوشته شده توسط: تبریزی

سرکار خانم آتوسا نجف لوی، شما که به تازگی به کاربران تارنمای ایران گلوبال پیوسته اید دو راه در پیش رو دارید، یک راه فرستادن نوشته های ارزنده ای است که با هزاران درد و رنج مردم دردمند و درمانده و گرسنه ایران در پیوند هستند، مانند تورم تازنده، گرانی های جهشی، کمبود کالا، کمبود دارو، بازار سیاه، بیکاری، به زنجیر کشیده شدن زنان ایرانی با حجاب سیاهی و تباهی، شکنجه و کشتار زندانیان سیاسی و غیر سیاسی در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم ولایت فقیه و ..... راه دوم چیست؟ راه دوم فرستادن هرزنامه های پوچ و سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته به ایران گلوبال است که نمونه هائی از آنها را پانستانی ها سیل آسا به ایران گلوبال می فرستند! کدام پانستانی ها؟ پانستانی هائی مانند پان ترک ها، پان فارس ها، پان آریاها، پان عرب ها، پان کردها و ..... سرکار خانم آتوسا نجف لوی، پرت و پلاهای ناسیونالیست های .....

..... هرزنامه نویسی که چند تن از آنها نیز بدبختانه در ایران گلوبال لانه کرده اند و پیاپی چرندنامه هایشان را به ایران گلوبال روانه می کنند با هزاران درد و رنجی که مردم دردمند و درمانده و گرسنه ایران با آنها سر و کار دارند از بنیاد بیگانه هستند! به نوشته های انگل های سیاسی ناسیونالیست نگاه کنید، یکی کورش نامه می نویسد، یکی سومرنامه می نویسد، یکی پان ترک نامه می نویسد، یکی پان فارس نامه می نویسد، یکی از نژاد اهورائی آریائی می نویسد، یکی از زبان مادری می نویسد، یکی از زبان پدری می نویسد، یکی از زبان عمه ای می نویسد، یکی از زبان خاله ای می نویسد، یکی از عطسه کردن خشایارشاه در دوهزار و پانصد سال پیش می نویسد، یکی از سرفه کردن فردوسی در هزار سال پیش می نویسد، یکی تقویم های من درآوردی میترائی و سیترائی و چیترائی و آریائی و اهورائی را به کار می برد، یکی می نویسد که بالاخره ایران فارسستان شد، آن یکی می نویسد که بالاخره ایران ترکستان شد و ..... سرکار خانم آتوسا نجف لوی، به چنین کسانی در فرهنگ واژگان سیاسی انگل سیاسی گفته می شود و برای آن که درباره انگل های سیاسی بیشتر بدانید بهتر است به نوشتاری در این لینک نگاه کنید

http://iranglobal.info/node/57922

سرکار خانم آتوسا نجف لوی، نوشتاری را هم که شما به نام: " من لهجه دارم" به ایران گلوبال فرستاده اید هرزنامه ای است که همانندهای آن را هزاران بار پان ترک ها به ایران گلوبال و تارنماهای دیگر سیل آسا فرستاده اند و هنوز هم می فرستند و نیازی به زحمت شما نیست! شما اگر می خواهید نوشته هائی را به ایران گلوبال بفرستید که به سود ستمدیدگان ایران زمین باشند به نوشته هائی که فهرستی از آنها را در لینک زیر می بینید نگاه کنید و از آنها الگوبرداری کنید، با سپاس - تبریزی

http://iranglobal.info/taxonomy/term/339
نوشته شده توسط: Anonymous

این به اصطلاح نامه احتمالا برای شخص جان بولتون نوشته شده پس چند سوال دارم.
1. آیا این نامه به انگلیسی نوشته شده که آقای خوی ترجمه اش را در اینجا گذاشته
2. لطفا بفرمائید معادل انگلیسی کلمات زیر که در مقاله آمده چیست ؟
"هلهله کنان-نقش باقر-جوجه رسانه-بلغور"
شما عملا وقت آقای بولتون را با این جملات می گیری. ایشان از کجا بداند منظور شما چیست ؟ آخه ایشون افتخار بچه تهرون و ایرون بودن را ندارد و در مدرسه به زور زبان فارسی را در مغزش فرو نکرده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل تجزیه طلبان آذری، نا آشنایی با جامعه ایران است که از دهکورههای خود وارد امریکا و ازوپا شده اند و خواب جدایی و تجزیه می بینند. هر ایرانی معمولی میداند که تمام مردم ایران با یکی از لهجه های زبان فارسی صحبت میکنند غیر از اقوا بیگانه مهاجر به ایران مانند -ترک و عرب.
نزدیک ترین لهجه به زبان فارسی تهرانی، لهجه های اصفهانی و شیرازی و مشهدی و کرمانیست. لر و کرد و گیلانی و مازندرانی و بلوچ و بندری و سیستانای و غیره نیز یکی از شاخه های زبان فارسی با لهجه قوی تر محلی هستند.
مغول زادگان نادان و بیسواد، برای خود فریبی دست به جعل و تحریف و دروغ در همه زمینه ها میزنند ، ولی بیشتر خود را رسوا می نمایند و خشم 70 میلیون ایرانی را برای دفاع از میهن و سرکوب اینها بر می انگیزند.

نوشته شده توسط: Anonymous

پانترکها که به دروغ بودن گنده گویی های خود پی برده اند و می دانند با جغرافیای کوچک و فقیر و محصور در خشکی آذربایجان که از همه طرف از سوی دشمنان تا بن دندان مسلح محاصره شده توانایی سیر کردن شکم مردم و تامین امنیت آنها را ندارند می خواهند کلاه گشادتری بنام فدرالیسم را بر سر ما بگذارد تا هم دستشان در جیب ایران باشد و امنیتشان را ایران تامین کند هم اندک حضور فرهنگ ایرانی را از آذربایجانی که از 4 قرن پیش اشغال کرده اند بزداید و برای چنگیز و تیمور روضه خوانی کنند. مثل زنی که نفقه و مهریه از شوهر می گیرد اما زندگی آزاد و رها و بدون تعهد زناشویی و همسری می خواهد!
به همین دلیل فدرالیسم از هر نوعش از تجزیه هم برای ایران خطرناکتر است و باید با هر دو مبارزه شود

نوشته شده توسط: Anonymous

در انگلستان لهجه های مختلفی از انگلیسی صحبت میشود اما لهجه لندن معیار است و طبق شنیده ها مثلا یکی از شروط استخدام در رسانه های دیداری و شنیداری توانایی سخن گفتن به لهجه لندن است . این یک راه برای استاندار سازی است یعنی همانطور که مثلا یک فارسی کتابی استاندارد داریم باید فارسی گفتاری استاندارد و یکسانی هم در کشور داشته باشیم که بعلت مرکزیت تهران لهجه این شهر معیار شده است و به لطف رادیو تلویزیون فراگیر ملی تقریبا مردم تمام کشور خصوصا نسل جدید هنگام فارسی حرف زدن در محیطهای رسمی مثل ادرات و دانشگاه و مدرسه یا در برنامه ای تلویزیونی با همین لهجه صحبت می کنند ولو اینکه در محیط خانه و خانواده و جمع های خودمانی با همان لهجه محلی خودشان حرف بزنند. حسن این وضعیت این است که ارتباط را بین مردم مناطق مختلف آسانتر می کند. هر چند بسیاری از مناطق کلا لهجه محلی را به کودکان آموزش نمی دهند

این را در بین نسل جدید شهرهای آذربایجان هم از نزدیک دیده ام که اکثرا فارسی را بدون لهجه سخن می گویند و دیگر مثل سابق لهجه شان اسباب انبساط خاطر نمیشود! که البته امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است چون زبان هم مثل فرهنگ جوامع در حال تغییر و تحول است حتی ارزشهای مذهبی جامعه امروز با چند دهه قبل قابل مقایسه نیست. وقتی اکثریت مردم یک دین یک مذهب یک زبان و حتی یک لهجه داشته باشند بیشتر با هم اتحاد خواهند داشت و این دعواهای حیدری نعمتی بر محور مذهب و زبان از بین خواهد رفت چیزی که کسروی به آن باور داشت.

مردم ایران حداقل از نظر ظاهر روزبروز بیشتر به هم شبیه میشوند و خوشتان بیاید یا نه محور این شبیه شدگی زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است همانطور که مثلا در ترکیه کردها حتی در شهرهای کرد نشین هم میل به سخن گفتن به ترکی استانبولی دارند و نسل دوم مهاجران به غرب معمولا از سخن گفتن به زبان والدین خود ناتوان هستند و حقیقتی تلخ اما گریز ناپذیر است.
برای تفریح هم که شده این قسمت نوشته بالا را بخوانید و بخندید نسخه ای را برای مراکز روانپزشکی بفرستید تا شاید کمکی به پیشرفت علم پزشکی بشود:
" باور ما اين است شما در اختيارِ زبان خويش كه بمانيد ديگرى ستيز و خاطى و جانى بار خواهيد آمد!!!!!!!!!، همان بهتر كه در آغوش لهجه ى ما آرام گيريد و محبت و عشق و انساندوستى بياموزيد"
نوشته شده توسط: Anonymous

دروغگویی جزو ارکان نظام جمهوری اسلامی است و این ما هستیم که دوست داریم دروغها را باور کنیم با اینکه میدانیم دروغ است. آقای روحانی 6 وزیر را که رهبر انتخاب میکند پس شما از آن 6 نفر هیچ چیز نمیتوانید بخواهید از جمله مدیریت دادن به زنان و یا جوانان . بقیه وزرا هم خدا را شکر همه با لیاقت هستند و دارای ژن خوب آنها شاید به حرف جنابعالی گوش دهند و پسران و دختران یا دامادان و البته همسران خود را معاون و مدیر کنند که مردم هم ببینند که شما به تمام وعدهای قبل از انتخابات عمل کردید. آخر روحانی زیبا همچون خاتمی تو نتوانستی با آن دبدبه کبکبه یک وزیر زن حتی مثل احمدی نژاد معرفی کنی آنوقت وزیرت این کار را بکند که انتخاب تو نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - جناب عارف،هرکس امکان دارد،فکر کند که ازنظر خود به ملت و یا به سرزمین خود خدمت میکند،
این نظر شخصی شماست،
درسیاست ،تشخیص آن در کوتاه مدت سخت است ،ولی واز لحاظ اقتصادی اگر کسی درسرزمین خود راه یا پل یا کار خانه ایی درست یا ایجاد کند،باز ده کارش سریع عیان میشود،
برای روشن شدن موضوع شما و مهر هایی که مثل اوایل انقلاب
حزب توده و مجاهدین و طرفداران حکومت بر گردن این و آن می کوبید، اکنون شما این کار را میکنید.
ملت آزربایجان به فرزندان صادق ،عاقل،دوراندیش،صالح وو،،نیاز
دارد،که بسیار دارد.
با انگ اردوغانی،پان،علی افی،راه شما حتی نیاز به زمان دور برای قضاوت در باز ده ندارد،شما از هم اکنون کار های ضد تورک،آذربایجانی میکنید.
آقای حقیقت خواه نماینده سابق اردبیل،پزشکیان،قاضی پور،
سعادت استاندار آزربایجان غربی،میرحسین موسوی،خامنه ایی،
شما،...همه دم از خدمت

به آزربایجان داریم.
بنظر شما فرق بین نظرات افراد نامبرده نیست؟
جناب پیمان عارف ،هیچ میدانی که کار شما چه ضربه ایی به جبهه حرکت ملی و دیگر نیروهای معتدل سیاسی می زند و زد؟
هیچ میدانی که همان بی بی سی که شما برایش تره خورد
میکنی،هر روز هرساعت کارش مهندیسی،پیش برد سیاست تورک،ستیزی گری است؟
جناب پیمان ،گفتم درسیاست نتیجه دهی تفکرات سیاسی
بلند مدت است ،ولی کار شما به زمان هم فرصت نداد،
سریع نتیجه داد.
کمی به اعمال خود وبه حرف های دهن وقلم خود توجه کنید.
شما دقیقا در جبهه جهانی آنتی تورک،بیل زده و خود را آلتی برای سرکوب در مبارزات ما کردید.
اردوغان ها رفتنی و سیاست استعماری ماندنی هستند.
شما باید تاریخ صد وپنجا ه سال گذشته، استعماری غرب را و عوامل داخلی و منطقه ایی استعمارگران ،خصوصا انگلیس را
که اکنون برای خبرگذاری امپریالیستی آن کار میکنی را خوب بشناسی،که می‌شناسی و ماهم کم وبیش شناخت داریم.
آنها برای منافع استراتژیکی،کشور و ملت خود کار میکنند،
حق هم دارند، من و شما در کجا وبرای کی کار میکنیم.؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در زبان فارسی رایج در ایران لهجه های فراوان وجود دارد از جمله: تهرانی، اصفهانی، شیرازی، کرمانی، رشتی، لاریجانی،خراسانی، لهجه های جنوب و غیره.
حالا منظور قانون « منع استخدام معلم با لهجه» چیست و کدام لهجه را عملا لهجه حساب نمی کند چندان روشن نیست. ظاهراً طرفداران این قانون لهجه ی تهران را نه لهجه بل « زبان فارسی سالم» حساب میکنند و باقی را قابل ایراد. اگر منظور این باشد باید گفت « استخدام معلم تنها در انحصار لهجه ی تهران است». و دیگران نباید استخدام شوند. ولی واضح است که هدف این نیست و صاحبان چنین فکری نمیتوانند در همه ی مناطق فارس نشین آنرا پیاده کنند. و از تهران معلم صادر کنند.

پس چیزی که عملا امکان دارد این است که « جلو استخدام افرادی که زبان مادریشان فارسی نیست » را با عنوان کردن «لهجه» بگیرند. یعنی ترک، کرد، ترکمن، قشقایی، بلوچ، و غیره چون فارسی را به اصطلاح اینان با لهجه حرف میزنند نباید استخدام شوند. بنابرین هدف این قاعده و قانون، آن است که « جلو استخدام ملیت ها در شغل معلمی گرفته شود».

بسیار خوب، پس غیر فارسی زبانان که با لهجه صحبت میکنند حق ندارند معلم شوند.
لطف کنید شما از تهران و مناطق فارسی زبان به میان ملیت ها معلم صادر کنید. دیگران هم سکوت کنند و حرفی نزنند که زندان و شلاق بالاسرشان چون شمشیر دا موکلس آویزان است.

برابری خواهان و مخالفان تبعیض هم سکوت کنند. نژاد ناباوران هم این قانون را نژادپرستی آشکار اعلام نکنند . تغییر طلبان هم نگویند که این قانون نشانه ی اتحاد آریاگرایی با اسلام گرایی ست.
خانواده ها هم خوشحال شوند که بچه ی شان در کلاس فارسی را بدون لهجه خواهد آموخت و برخلاف خودشان مشکل لهجه نخواهد داشت و راه استخدام آینده اش نیز قرین موفقیت خواهد شد.
روشنگران و متفکران رشته های مربوطه نیز از این « فکر بکر» که به مرحله ی قانونی و اجرایی رسیده، در محافل علمی به عنوان « آخرین اندیشه ی تخصصی مکتب ایرانی و ایرانشهری» در قرن 21 -ام بحث کنند و احدی هم نگوید که« زرشک! تخم کردی، ولی دو زرده!»

بزرگ داران کوروش و زبان پهلوی هم با دمشان گردو بشکنند که دارند « آخوند های از بیخ عرب» را از درون میخورند و « کوروش ریزه» میکنند و هنر و پرچم نجات ایران را مثل همیشه بار دیگر در تاریخ ایرانشهری بر میافرازند. و به قوت این استعداد تاریخی و اهورایی نتنها عرب گرایی را خواهند خورد بل همه ی ملیت ها را نیز از دم، قورت داده و « تهرونی و مامانیزه» پس خواهند داد.

کامنت نویسان « جناحهای اسلامی و آریایی» هم باز کامنت های آتشین علیه معترضین بنویسند و به اصطلاحشان« قوم گرایان» را چهار دست و پا لگد کنند که نبادا صدایشان دربیاید و مبارزه با آخوند فراموششان شود. و مبادا از زیر زبانشان دربرود و بگویند که « ازدواج مبارک!»

بسیار خوب؛ معلم پاستوریزه صادر کنید. کسی هم حق حرف زدن ندارد. اما یک سئوال باقی میماند:
میخواهید به کجا برسید، به امپراطوری کوروش با ابزار آخوند؟
پس صدای این ناقوس «مرگ نژاد پرستی ایرانی-اسلامی» را چه کنیم که در جهان طنین انداز است؟
لطفاً یک قانون جهانی هم برای منع این صدا وضع کنید که بتوانیم برابری را از حقوق بشر برکنیم.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به آقای وحید فرخنده خوی:
1- ملت ایران و تمامی نیروهای اپوزیسیون (از چپ و راست) به هیچ کشور خارجی، اجازه نمیدهند که در تغییر و تحولات داخلی ایران دخالت کنند، و در مقابل هرگونه تجاوز و سلطۀ خارجی نیز ایستادگی و مقاومت خواهند کرد و در صورت حمله دشمن، ایران را به قبرستان متجاوزان تبدیل خواهند کرد.
2- جنابعالی نباید نقش خمینی خون آشام در راه‌اندازی خائنانۀ جنگ ضدملی و امپریالیستی ایران و عراق را نادیده بگیرید. نکبت آن جنگ شریرانه اینک بیش از هر زمان دیگر بر کوچک و بزرگ ایرانی روشن شده و کمتر کسی است که از نیات شوم و ضدملی خمینی که باعث برافروخته شدن آتش آن جنگ شد، بی‌خبر باشد. بی‌شک روزی نه چندان دور تمامی آخوندهای جنایتکار و پاسدارانشان باید حساب تک به تک خونهای جوانان این مملکت را پس بدهند. چه آنان را که اعدام کردند و چه آنان را که زنده زنده به تنور جنگ ریختند.
3- بحران در سوریه، عراق و

یمن نتیجۀ دخالت‌‌های رژیم تروریست و فرقه گرای جمهوری اسلامی در این کشورها است. صدور تروریزم و ارتجاع وبنيادگرايي بخشی از استراتژی رژيم برای حفظ حاكميت است.رژيم جمهوری اسلامی به همين دليل جنگ ايران وعراق را راه انداخت و از همان هفته اول که امكان آتش بس وصلح وجود داشت به مدت هشت سال ادامه داد. قانون اساسي رژیم جمهوری اسلامی و تصريحات رهبران آن خواستار ايجاد اتحاد جماهير اسلامي است و ايران را ام القری جهان اسلام ميداند. بي جهت نيست كه رژيم جمهوری اسلامی با وقاحت سوريه را استان سی وپنجم خودش ميداند و چهار پايتخت عربی ( بغداد، دمشق، بيروت و صنعا) را تحت سلطه خودش ميداند. مردم ايران همانگونه كه با جنگ با عراق بصورت گسترده مخالفت كردند، با سياست صدور تروریزم و فرقه گرایی و بنیاد گرایی و ارتجاع رژيم جمهوری اسلامی به ساير كشورها نيز قوياً مخالفند و به خوبي آگاهند كه هدف رژيم از اين مداخلات وجنگ افروزيها، فقط وفقط حفظ و ادامۀ حاكميت منفورشان است.
4- طالبان و داعش و گروههای تکفیری، محصول ایدئولوژی نفرت آور رژیم جمهوری اسلامی می باشند. رژیم ضدبشری و پلید جمهوری اسلامی، پدرخواندۀ تروریسم در جهان است . آخوندهای پلید حاکم بر ایران از داعش خطرناکتر هستند و بزرگترین حامی تروریزم در جهان می باشند.
و آخر اینکه به جای گیر دادن به سیبیل جان بولتون سعی کنید ماهیت ضدبشری رژیم اراذل اوباش و جنایتکار و دزد حاکم بر ایران را بهتر بشناسید.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

اگر قرار بر استقرار سیستم فدرالی در ایران باشد،باید فدرالیسم مدرن استقرار یابد،نه فدرالیسم ارتجاعی قومی. فدرالیسم ارتجاعی قومی، از زمین تا آسمان با فدرالیسم مدرن واداری تفاوت دارد .
سیستم فدرالی اگر بر مبنای قومیت باشد، جامعۀ ایران بایستی حدود 50 سال در یک جنگ خونین و ویرانگر قومی فرو رود تا تازه مرز اقوام مختلف ساکنش مشخص گردد. ایران یک جامعه ادغام شده است. در سیستم فدرالی قومی چگونه مرز قومی ملتهای! ساکن تهران را می شود تعیین کرد؟ شهرهای که بخشی از جمعیتش ترک، بخشی دیگر فارس یا کرد هستند چگونه بین جنگ سالاران قومی تقسیم می شوند. ترک قشقایی در اطراف شیراز و یا کرد بیرجند را کجا بایستی آوار کرد؟ تهران متعلق به چه قومی خواهد شد. ارومیه کرد است یا ترک. شیراز متعلق به فارس است یا ترک قشقایی؟
باری ، کشورهای آلمان و کانادا نمونۀ موفقی از سیستم فدرالیسم مدرن می باشند. در کشورهای آلمان و

کانادا سیستمشان فدرالیسم قومی نیست. فدرالیست آن کشورها طرفدار یکپارچگی کشور و هم زیستی همه شهروندان آن جوامع هستند. سیستم فدرال کانادا و آلمان، ایالت های مستقل را در یک فدراتیو متحد کرد و دیگر اینکه فدرالیسم مدرن این کشورها به هیچ وجه به معنا تمرکززدایی مرکزی نیست. سیستم فدرالی که فدرالیستچی های قومیتگرای ایرانی تبلیغ می کنند در بهترین حالت، دولتهای کنونی عراق و یا سیستم غیرمتمرکز سومالی میتواند الگویش باشد .
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آقای رضا حسین بر ، سرکوب کرد ها، عربها، بلوچ ها و ترکمن ها در ایرانِ تحت حاکمیت آخوندها، جنبه مذهبی دارد و به هيچ وجه من الوجوه جنبه قومی ندارد. در ایران ستم قومی وجود ندارد، رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی، شوونیست و یا ناسیونالیست وپان فارس نیست بلکه رژیمی پان اسلامیست وفرقه گرای شیعه است. در ایران به اقلیتهای مذهبی ودینی ظلم می شود، هموطنان کرد وبلوچ ما ودیگر سنی مذهبان ایران به جرم اینکه سنی مذهب هستند از سوی آخوندها مورد ظلم وستم قرار می گیرند و نه به خاطر غیر فارس بودن.

نوشته شده توسط: Anonymous

كوتوله تر از مجاهدين مگر مخالفى داريم؟
شما كه بدتر از ملاها داريد از اسلام سياسى قاتل حرف مى زنيد.
سرى به سايت لجن تان بزنيد.
نكند امثال تو ايران را آزاد خواهند كرد؟ع

نوشته شده توسط: Anonymous

من از اول این روزها را پیش بینی میکردم، و ابر ها تذکر دادم که در پس ریش این روحانی هزاران شیطان خوابیده است،
جناب اوغلی، این جمله شماست که پیشبینی بسیار خردمندانه ای کرده بودید، اما متاُسفانه چون این تمامیت خواهان کامنت شما را دیروقت روی سایت میآورند و سعی دارند که وقت از وقت بگذرد تا کامنت شما خاک بخورد و کسی که باید آنرا بخواند و به عمل آن بپردازد، نتواند در اثنا وقتش آن را بخواند. شما سعی کنید کامنتتان را پیش از ساعت ده شب بنویسید و بفرسید چراکه در این زمان است که مسئول کامنتها از سر کارش برمیگردد.
زنده باشید

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

این ناسیونالیستهای کوتولۀ قومیتگرا و پان ترکیستهایی مانند محمدرضا لوائی می کوشند مبارزات مردم را به نفرت قومی منحرف کنند و در واقع به نفع رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی در صف متحد مردم برای آزادی و برابری تفرقه و دشمنی ایجاد کنند. و این دقیقاً خط وزارت اطلاعات رژیم است. رژیم پلیدجمهوری اسلامی، ناسیونالیسم ترک و تفرقه و کینۀ قومی را برای اهداف شوم خود تقویت می کند. سال 57 با حربۀ مذهب انقلاب ضدسلطنتی خلق ایران را سر بریدند، اینبار گویی میخواهند با به میدان آوردن ناسیونالیسم قومی و ایجاد تفرقه و کشاکش قومی مبارزۀ مردم را به شکست بکشانند. وظیفۀ ما این است که اجازه چنین سناریوی سیاهی را ندهیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جنگ و جدال قبیله ها قبل از اسلام بوده است و با آمدن اسلام بین آنها وحدت ایجاد شده است....

با این وحدت بوده است که توانستند در مقابل دیگران بایستند...

قتال با دیگران صرفا به خاطر اعتقادات نبوده بلکه ارتکاب "فساد" نیز دلیل قتال است...با کسانی که فساد ایجاد میکنند...

قدرتمندان و مفسدین ابتدائا از تبلیغات و اعتراض به فساد از جانب اسلام و بیدار سازی مستضعفین خشمگین هستند... و با آنها به مقابله برمیخیزند و طبیعی است برای دفاع از آرا ضد فساد و از بین بردن مفسدین و فتنه آنها باید قتال نمود...

برای آزاد سازی کعبه بعنوان سمبل دین اصیل ابراهیمی از دست معتقدین به ادیان آلوده نیز قتال شده است و این طبیعی است ....

پس از رحلت پیامبر بعضی افراد قدرتمند نفوذ کرده در صفوف مسلمین از موقعیت استفاده نموده به غارت دیگر کشورها پرداختند و اسلام مقصر این سربرآوردن قدرتمندان فاسد و منافق نیست....

شما عملکرد مسلمین بعد از رحلت پیامبر را باید با دستورات اسلام بسنجید...با محک قرآنی آنها را نقد کنید...همانطور که انقلابات بعد از رهبران اصیل اولیه به انحراف کشیده میشوند...

خواندن قرآن با شاهد آوردن تک آیات جدا شده از سیاق سوره روش درستی نیست...
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آقای دوشکی در این گفتگو چند بار گفته که زمان انقلاب 18 سال داشته و شعار نوشته و از خودش انتقاد کرده است

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در انتخاب راه « فدرالیسم دموکراتیک» و توضیحی که در مورد شرایط جامعه و ایران و دخالتهای احتمالی خارجی و جنگ داخلی داده شده، با نظر شاملی گرامی هم اندیشه ام.

ما در سایت قبلا هم موضوع استقلال و فدرالیسم را مورد بحث قرار داده ایم. واقعیت این است که شعار «استقلال»، موجب تفرقه و عدم "اتحاد و ائتلاف نیرو ها"ست و باعث شکست مبارزه ی عمومی و همگانی علیه هیولای حاکم است . از این روست که حکومت توسط تئوریسین هایش نیز در جهت تبلیغ شعار های « تفرقه آفرین» میکوشد.
این اصل بیش از هرزمانی عمیق تر و بهتر اثبات شده که «بدون نیروی عمومی جامعه» نتوان از دیکتاتوری حاکم خلاص شد. همه ی شعار های احساساتی و تندروانه و ایده ال گرایانه ، نشانه ی
عدم خردمندی در سیاست است و به جای حل مشکل فاجعه میافرینند. اکیدا نباید به دایره ی فاجعه وارد شد.

حل مسایل، راه و روشهای کم هزینه و انسانی و دموکراتیک و مسالمت آمیز دارد.
اگر راه صحیح استقلال باشد، باید به آن هم از راه اتحادها و ائتلافهای عمومی برسیم و در شرایط دموکراتیک و صلح آمیز و با شیوه های مسالمت جویانه. اگر این شرایط حاصل شود، تجربه ی راه فدرالیسم دموکراتیک را مهیا میکند. اگر فدرالیسم پاسخ نداد جامعه و شرایط آماده میشوند که راه استقلال مسالمت آمیز را تجربه کنیم. و این خردمندانه است.

در همه ی این راهها و بحرانها، مشکل گشا « اتحادها و ائتلافها و دوستی آفرینیها و مسالمت جویی هاست و نه دشمنی آفرینیها». با « دشمنی و خشونت و جنگ و خونریزی» هیچ مسئله ای حل نمیشود. عهد جنگ و خشونت ها را باید پایان یافته تلقی کرد. گرچه پس مانده های این راهها هنوز قربانی میگیرند و از سوی غولهای جهانی و منطقه یی تولید میشوند اما راهی دیگر، مبارزه ای دیگر و زندگی دیگر و ارزشهای انقلابی دیگر نیز وجود دارد و آفرینش آنها هم، ممکن و عملی ست.

برای جامعه ایران سیاست حمله ی نظامی، جنگ داخلی را رقم میزنند. در این میان راه خردمندانه،
راه ایجاد ائتلافها و اتحادهای عمومی و مسالمت آمیز است و نه دمیدن به کوره ی دشمنی و خونریزی.
صحیح آن است که بانی راه حلهای مسالمت جویانه باشیم و نه بانی دریاهای خون. در صورت وقوع جنگهای ناخواسته نیز باز این راههای مسالمت آمیز و دموکراتیک است که مشکل گشاست و نه خون ریزیها و شعارهای رادیکال احساسانی و ایده آل و غیر عملی.
در هر شرایطی راه « ائتلاف و اتحاد» های خردمندانه و صلح آمیز را نباید از دست داد. و به کج راهه افتاد.

در میان جنبشهای رفع تبعیض اتنیکها متاسفانه « رادیکالیستهای خیال پرور و دوآشته و غایت طلب» میدان داری میکنند و شرایط را برای تفرقه های بیشتر آماده میسازند. این راه راه شکست رهایی ست.
این مهم را لازم است درک کنیم. در جایی که هیچ قدرتی برای اعمال فشار بر حق کشی ها نداریم شعار های بهشت طلبانه خودکشی ست.
حکومت استخدام لهجه داران را ممنوع میکند، یک مدرسه به زبان مادری نداریم، هر مخالفی را به زندان و اعدام محکوم میکند، در چنین شرایطی شعار «من جدا میشوم» یعنی خدمت به جلاد.

خرد میگوید «نه من هستم» و باید اتحادها را آفرید و نیرو داشت و جلو جلاد را گرفت. راه مبارزه این است.
گیرم که کسی ما را داخل آدم حساب نمیکند، بله درست است، باید نشان داد که هستیم و کارمان را بهر مشقتی که شده پیش میبرم، و خود را به پروسه های مبارزه تحمیل میکنیم ، تا مجبور شوند دیگران را هم «داخل آدم» حساب کنند. باید نشان داد که هستیم و حق و حقوق بدون قید و شرط باید عملی شود.

فرار کردن از مشکلات مبارزه و سردادن شعار های احساساتی غایت طلبانه راحت است ولی مشکل گشا نیست و بیراهه رویست.

آذربایجان در جامعه ی ایران آن شرایط را دارد که کشور را به سوی دموکراتیسم هدایت کند ولی باید شرایط خود را درک کند و راههای درست را بیابد. این راه راه جدایی ها نیست. نتیجه ی یک هزار سال حکومت بر جامعه نیست. راه درست فدرالیسم دموکراتیک است از طریق اتحاد و ائتلاف آفرینیها.
آذربایجان باید کشور را از طریق ایجاد اتئلافها به رهایی از دست هیولای تاریخ برساند و نمیتواند چون ترسوها میدان مبارزه را بعد از یک هزاره حکومت خالی کند.