Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

رهبرترک است و رییس ستاد کل نیروهای مسلح که چندی قبل برای مبارزه و سرکوب کردها باهمتای ترک ترکیه ای خود به توافق رسیدند ترک است. وزیر دفاع همین دولت هم ترک است! رییس مجلس متولد عراق است و رییس مجمع تشخیص یک عراقی است! یعنی بالاترین مقامهای سیاسی و نظامی کشور ترک و عرب هستند و البته همینها شما بلوچهای سنی را گاه وبیگاه گوشمالی می دهند!
معاون رییس جمهور که رده دوم هیات دولت است اهل گیلان است . وزیر نفت اهل کرمانشاه است و
بقیه هم ترک و عرب مخفی هستند.
جالبه بدانید استانی مثل خراسان که همه هویت این کشور مال آنها بوده و یک چهارم شهدای جنگ ایران و عراق از آنهاست در 3 دهه اخیر تنها دو وزیر بی اهمیت بهداشت و آموزش پرورش در دولتهای پس از انقلاب داشته!

نوشته شده توسط: Anonymous

شما چه وقتی دست از این افاضات و مهملات بر می دارید؟
نکنه باز می خواهی با نوشتن اینگونه بی پایه ها یک بلیط حج با هتل 5 ستاره در مکه مثل دفعه قبل دریافت کنی؟ حج خیلی نزدیک است. دوبار حاجی شدن خیلی کیف داره.

نوشته شده توسط: سازاخ

رضا جان ، ایران از شروع حکومت پهلوی فارسستان شد، منتها در مدارس با تاریخهای ساختگی بنگی حشیشی ایران باستان را با مرز های پر گهرش را آنچنان در مغز و پی کودکان در مدارس فرو کردند که باریکه جوی آب را اقیانوس می ینند، و انشتین را شاگرد دکتر حابی می پندارند، بانی حقوق بشر را کورش می دانند، و زبان فارسی را که الفبایش عربی و هفتاد درصد لغاتش عربی است، شیریترین زبان دنیا تصور می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - یکی ازترفندهای تمامیت خواه پان ایرانیست،شوونیسم فارس،ترساندن مردم ازجنگ تجزیه است،
آقای بهمن موحدی دراین نوشته کمونیست ها را نیز کلا به جبهه
پان ایرانیست اضافه کرد،تا جبهه خود یا سوسیال ناسیونالیست ها
را وقت بخشد.
درست است که کمونیست های ایران در کل دراین تمامیت خواهی با شما همفکر هستند،ولی باید گفت نه به آن شدت که شما بدان معتقد هستید.

نوشته شده توسط: Anonymous

به یاد قرباینان ترور اسلامی در ابادان .


بیانیه رضا پهلوی در سال‌روز فاجعه تروریستی سینما رکس آبادان

هم‌میهنان گرامی،

در روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ خورشیدی، فاجعه‌ای دردناک در میهن ما رخ داد که نباید به فراموشی سپرده شود؛ رخدادی که به عنوان یک داغ ننگ، بر پیشانی حکومت واپس‌گرای جمهوری اسلامی نقش بسته است. در چنین روزی، عوامل خرابکار این فرقه تبه‌کار در یک برنامه طراحی‌شده برای پیشبرد اهداف پلیدشان، به ترفند ناجوانمردانه و وحشیانه‌ای دست زدند. این نیروهای ترور و ارتجاع، هم‌چون داعشیان امروز، با هدف تحریک مردم شهر آبادان و کارگران شرکت نفت به خیزش و اعتصاب، سینمای مملو از جمعیت “رکس” را به آتش کشیدند و بیش از ۴۰۰ هم‌وطن را در میان شعله‌های خشم و جهل و کینه خود، زنده زنده سوزاندند و در نهایت این جنایت را به گردن حکومت وقت انداختند.

پس از روی کار آمدن رژیم ترور و وحشت، دادگاه‌های فرمایشی این رژیم نیز نتوانست خشم بازماندگان داغدار آن فاجعه دردناک را فرو نشانَد و ابعاد عمیق آن را شامل مرور زمان سازد و به فراموشی بسپارد. امروز که ذات این فرقه تبه‌کار بر مردم ایران و جهان کاملا روشن شده، بهتر می‌دانیم که آن اقدام شنیع و جنایتکارانه، به منظور پیشبرد اهداف خمینی و یارانش به اجرا گذاشته شد و چه بسا آمران آن نیز مورد تشویق قرار گرفتند و در ۳۹ سال گذشته، بر صدر نشستند.

در سال‌روز این مصیبت بزرگ، من نیز خود را در سوگ هم‌میهنان داغدارم، سهیم و شریک می‌دانم و به امید روزی هستم که بار دیگر عدالت و خرد جایگزین بی‌عدالتی، نابخردی، جنایت و ترور شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام به خدمت همه عزیزان، من نیز معتقدم سیستم فدراتیو سیستم معقولی هست که توسط آن در کشور کثیرالملله ایران تمام ملتها (البته بطور داوطلب) میتوانند بدون جداشدن از چارچوب کشورایران به حق تعین سرنوشت خویش در مناطق ملی خودشان نائل گردند. در مورد مناطقی از قبیل تهران و حومه و یا آذربایجان غربی که در آنجا اتنیکهای مختلف بطور مختلط با هم زندگی میکنند بایستی از سیستم فدراتیو شخصی (پرسنله فدراتیو) یعنی اینکه تعین سرنوشت داخلی این مناطق توسط مجلس مشترک و دولت مشترک اتنیکهای مختلف که ترکیب آنها به نسبت تعداد جمعیت هر اتنیک تشکیل میشوند اداره شوند. نظر باینکه ملتهای مختلف در ایران ملتهای جداشده ای هستند بایست حق ایجاد کنفدراسیون با قسمت جداشده به این اتنیکها داده شود. تا این اتنیکها بتوانند روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با قسمت دیگراتنیک خود بوجود بیاورند.

نوشته شده توسط: Anonymous

....... نگفته که موقع فیلم گرفتن، تلفن موبایل را باید "افقی" گرفت و نه "عمودی" ؟ !
در هنر مبارزه اجتماعی ،چهره انسانها باید در مکتب واقعگرایی اجتماعی نشان داده شود و نه مسخ شده خرده بورژوایی.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بایرام شما که انقدر دموکراتی پس تالش و از نقشه آذرباییجان جنوبیت بکش بیرون خودتون خوب میدونید ما ترک نیستیم و زبانمونم ترکی نیست مگه جمهوری آذرباییجان یا همون آذرباییجان شمالی جز جنایت و ظلم چی کرده در حق تالشها که توقع دارید ما هم خودمون و جزیی از آذرباییجان جنوبی بدونیم . شمایی که الان طلبکارید و از استعمار فارس میگید چرا نمیگید خودتونم فارسی رو زبان رسمی کرده بودید دوره قاجار و صفوی و غزنویان و .‌..چرا خودتون دستور داده بودید تو تمام امریه ها و دادگاهها و ...به فارسی بنویسن پس درد شما زبان نیست دردتون قدرته که اگه قدرت دست شما باشه و فارسی زبان رسمی عین دموکراسیه ولی اگه دست غیرترکها باشه عین ظلمه من در مورد کردها نظر نمیدم چون کردها تالش و نمیخوان و نمیگن تالشها کردن ولی شما میگید الانم اگه قاجار برگرده و یکی از بازماندگان قاجار قدرت بگیره دوباره ایران وطنتون میشه و آذرباییجان و

و پاره ای جدا شده از ایران میدونید بازم فارسی و خودتون زبان رسمی میکنید مثل تمام قرنهایی که این کارو کردید و استعمار فارس هم نمیدونید اینکارتون و اما ما ترجیح میدیم زبان رسمیمون فارسی باشه تا اینکه نسل کشی بشیم و ظلمی که جمهوری آذرباییجان به سر تالشهای اونور مرز آورد سرمون بیارن ما رو از آذرباییجان جنوبیتون بیرون بیارید تنها مردمی که میخوان جزیی از ایران بشن تالشهان از بس که ترکهای آذرباییجان بهشون ظبم کردن ولی کردها نمیخوان هیچکسم نباید بگه کردستان برگرده چون کردها نمیخوان مساله کردها با شما خیلی فرق داره چون شما فقط قدرت طلبید در قدرت خودتون هر زبانی بخواید باشه مشکلی نیست ولی فقط باید قدرت دست شما باشه همینه که از قاجار به بعد از ایرانچی بودن بقول خودت انصراف دادید
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - من این مقاله آقای دنیزایشچی،را یک گام به پیش برای ایشان دانسته،میتوانم حدس بزنم که ایشان راه ترقی دگرش در تفکرخود را پیش گرفته است،
ازطرفی نیز هنوز دغدغه تفکری را دارد که نگران از ضعیف شدنش را در درون چپ می کند.
یعنی هنوز در روی طناب پل صراط بوده نمی داند میتواند ازآن عبورکنند یانه،
نگاهش گذشتن است،ترس دارد که این چپ سرنوشتش چه میشود؟
نمی تواند،درک کند که چپی که ایشان توقع لیدری اش ،را داشت
دیگر نیست،
نمی تواند درک کند،که فداییان ازهم پاشیده است،
چون که دیگر سرانش تبدیل به پان ایرانیسم و پان فارس بسم تمامیت خواه شده است،
نمی تواند،این را ببیند،که چپ ازنوع ایرانی که مخلوطی از استالینیسم و ناسیونالیسم بوده دیگر وجه هه ایی دربین ملل ندارند،
وقتی یک گروه سیاسی نتواند از موقعیت واز رخدادهای محلی و منطقه ایی حتی جهانی تحلیلی درست داشته نطردهد،دیگر مرده حساب میشود.
چپ ایران

در واقع پیرو حزب کمونیست اتحاد جماهیرشوروی بوده است،
که از بالا دیکته میشده است.

باید پذیرفت که پس از فرو پاشی چپ ایران هم ازهم پاشید.
چپ ایران پس از سردر گمی در اغلب چپ به سوسیال ناسیونالیسم تبدیل شد،
آقای دنیزایشچی،باید موضع گیری چپ ها را درانتخابات،در اتفاقات داخلی ،در مورد سرکوب هویت طلبان،در حمایت از
پ ک ک،درنهایت از کورد ها درمقابل تورکیه،را میدید،
که دیر جنبید،
البته دوستان همنشین ایشان و یا منابع خبری،مطالعاتی،نیز
دراین دیر بیدار شدنها دخیل هستند،
جریان موسوی،جریان،رفسنجانی،جریان روحانی مسائل کوچکی
از مسائل بزرگی هستند ،که قبلا ها باید دیده میشد.
نوشته شده توسط: رضا حسین بر

‫جناب موحدی
‫اول سپاس از اظهار نظر شما. من واقعیت های موجود در ایران را بیان میکنم و می گویم که طبقه حاکم فقط از شیعه های فارس زبان و معتقد به ولایت فقیه تشکیل شده و این امر برای یک مملکت چند مذهبی، چند ملیتی و چند فرهنگی یک ظلم مطلق است. و نباید تحمل بشود. این رژیم است که با حذف اکثریت و سرکوب انها کینه و نفرت قومی و مذهبی ایجاد کرده است. اگر قومیت برایشان مهم نبود، می بایست از تمام ملیت ها در مدیریت کلان مملکت استفاده میشد.

چند توضیح لازم دیگر:
‫ساکنان جنوب کرمان و خراسان جنوبی همگی بلوچ هستند و یا اهل سنت. در این مناطق فقط حاکمان، فارس زبان شیعه ولایت فقیهی هستند. علت فقر و فلاکت انها هم بلوچ بودن و سنی بودن است.
‫۲. در میان طبقه حاکم ایران حتی یک بلوچ و سنی وجود ندارد و همین نشان میدهد که قومیت و مذهب در نظام جمهوری اسلامی مهم است. اتفاقا برخلاف آنچه شما مدعی هستید، سرکوب کرد ها، عربها، بلوچ ها، ترکمن ها هم جنبه قومی داشته و مذهبی.
‫۳. ترک ها که شیعه هستند و تشیع را بصورت کنونی آن پدید آورده اند، اکنون در رده دشمنان جمهوری اسلامی قرار گرفته اند و بهمین دلیل قومیت از قدرت حذف شده اند.
‫۴. در اینجا من صحبت از حق و حق طلبی میکنم و هیچ اشاره ای به تجزیه مملکت نمی کنم، اما شما طرح حق طلبی را با تجزیه همراه کرده آید تا ما از حق و حقوق صحبت نکنیم. ایران را نه صهیونیزم تجزیه میکند و نه امپریالیزم. ایران را ظلم و ستم طبقه حاکم تجزیه میکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

فرافکنی یعنی چی ؟ چرا لغات مرسوم را خودسرانه کنار گذاشته اید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - جناب حسین بر،من ،بهمن موحدی،کیانوش توکلی،سازاخ،
و اکثر افرادی که دراین سایت فعالیت میکند،
از ملل مختلف اسما شیعه هستیم،شیعه یک تفکری از اسلام،
مثل سنی،است،
برادرم دراین شیعه حاکم نیست،شعوبیه،حاکم است.
شعوبیه،مخلوطی از اسلام،شوونیسم فارس،فردوسی پرستی،کوروش پرستی،بهایت،یهودیت،مسیحیت،زرتشتی گری وو است.
این آخوندهای انگلیسی پایه گذار آن هستند،
چرا انگلیسی،تنها بخاطر عقب مانده نگه داشتن منطقه برای چپاول استعمارگران،
حکومت پهلوی نیز که روح دهنده نژادپرستی شیعی بود،
درپشت صحنه توسط ماسیون های انگلیسی اداره ،میشد.
آخوند ها ونژاد پرستان با مهندسی استعمارگران صاحب این
تفکرند،
این حکومت شیعه نیست،شعوبیه،است.
فاشیسم فارس متوهم،بنیانگذار ش، آخوند و استعمارگران هستند.
شکست جنبش های مدرنیسم،انقلاب مشروطه،مشروطه خواهان،مصدق،انقلاب57 همگی بتوسط فاشیسم فارس،آخوندها،استعمارگران،با

تفکرشعوبیه بوده و بس.
بقیه فرمایشات شما متین ودرست است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام - این آقای افشارمیفرماید،ازتاریخ 1299 تا 1326 از 20 میلیون جمعیت ایران،9 میلیون نفر مردند،،
یعنی درست زمانی که رضا شاه قدرت را بدست گرفت،
من نمی دانم ،ایشان کجا تشریف دارند،
ایران هستند،یا مثل دار و دسته شاه شاهان در کاخ های خریداری شده توسط عوامل شاه اللهی از بیت المال در انگلیس و فرانسه،بلاد غرب یا درلوس آنجلس و کانادایی که اکنون یکی
ازقانونمند ترین ومترقی ترین کشور دنیا شده است،
اگر ایشان این نوشته های تاریخی انگلیس پرور را از ذهن مبارک
خود دورکند،خواهد فهمید که این کانادا یا استرالیا مدرن امروزی
در زمان کمی از پهلویها دولت تشکیل داده اند،
خواهد فهمید،که از فضل وبی فضلی پدر تورا چه حاصل،
پهلوی را روی عقلانیت و روی ساختاری ساختند که درخواست،
مدرنیسم داشت،پهلوی را وخصوصن،رضاشاه را برای ویران کردن تمام ساختارهای زیبای بدست آمده توسط سیاسیون
انقلابی برای بشکست کشاندن همه آن

زحمات آوردند.
رضا شاه و محمدرضای پهلوی حتی یک قدم نتوانستند،با مدرنیسم پیش روند،چهارتا پل و جاده ساختن درد مردم نیست،
ساختن زیربنای اصولی ،داشتن آزادی احزاب،دگر اندیشی را تحمل کردن،آزادی نشریات،تحمل دموکراسی،دخالت دادن سیاسیون صادق نه پاچه خوار.تعامل اتینیک ها،بستن راه های نفوذ استعمار،هدرنرفتن بیت المال،کنترل پولشویی، شرط است.
درصورتیکه این سیستم تنها کارش و تمام هم و غمش مخالفت با
آنها و میدان دادن به دزدان بیت المال بود،
همان هایی که بهترین فرزندان این مردم چندملیتی را بخاطر وطن پرستی اعدام،شکنجه،آواره کرد،
اکنون معلوم شده که بی وطن ترین و خاین ترین خودشان بوده اند،
بلی،یک کار خوب کرد ،به آخوند ها مجوز هرگونه آزادی داد،
سیاسیون را بعلت ضد دین بودن برای خوشایند ملا ها اعدام
کرد،تا با جلب نظر آنها خوب دزدی کنند.
آقای افشار ،اکنون دولت ایران دهها کارخانه موتورسیکلت سازی
و سواری سازی در ایران ایجاد کرده است،فکرمی کنی ،کار بزرگی کرده است؟
اگر ناوگان اتوبوس رانی،خدمات دیگر را گسترش می داد ،بهترنبود؟
دوست عزیز،خاندان پهلوی یک جنایتی در عصرمدرنیسم برسرملل
ایران آورده که به این زودی ها قابل ترمیم نیست،
باور کنی یا نه خود دانی،تخم این آخوندها را انگلیس و پهلوی گذاشتند،و اکنون مردم گرفتار آن هستند،
چرا نمی فرمایی،که حوزه علمیه توسط رضاشاه و باماموریت آیت الله حایری در قوم ،،قم،، گذاشته شد؟
آقای افشار،حیف که نامت افشار است.


نوشته شده توسط: جمال

این جناب موحد بامدادان حتی کوچکترین مفاهیم اشغالگری را نمیداند ،،،، ٢ نمونە از اشغال کوردستان توسط ایران ،، سال ١٣٢٤ زمانی کە جنگ دوم جهانی بە پایان رسیدە بود در بخش بزرگی از کوردستان یک پاسبان ایرانی هم در کوردستان وجود نداشت مردم کورد با حاکمیت خود و خود مدیریتی زندگی میکردند ولی لشکر کشی ایران سال ١٣٢٤ و اشغال کوردستان توسط ارتش را چە می نامید جناب ؟

سال ١٣٥٨ تمامی نهادهای حکومتی ایران برچیدە شدە بود و هیچ نیروی نظامی ایرانی در کوردستان وجود نداشت فرمان جهاد خمینی و لشکر کشی بە کوردستان و آن کشتارها اشغالگری نیست چە هست ؟

ارتش ایران و نظامیان و پاسدارانی کە در کوردستان وجود دارند سرزمین کوردستان را اشغال کردند قربان حضور آنها با اشغالگری و لشکر کشی بودە همین حالا هم کافیست قوای ارتشی و پاسدار اشغالگر از کوردستان مثلأ برای یک هفتە بیرون بروند فکر میکنید دوبارە بر میگردند ؟

بە هیچ وجە چون ملت کورد حضور اشغالگران ایرانی را بر سرزمین خود تحمل نمیکنند نە بە جمهوری اسلامی رأی دادیم نە بە قانون اساسیش و نە هیچ وقت بە این حکومت و کشور تمکین کردیم و نە آن را از خود دانستیم پس فاکتهای اشغالگری چە هست ؟ اگر اینها نباشند
نوشته شده توسط: Anonymous

بنظرم یکی از این وزارت خانه ها را باید به این اسامه زابلی و یا استاد مجازی اش عبدل خان زابلی می دادند. باید از تخصص های این افراد لایق استفاده می شد. انشاالله در کابینه بعدی حتما شاهد حضور زابلیون فارس باشم

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آقای رضا حسین بر! چه سودی از دامن زدن به نفرت قومی در ایران می بری؟! باید بدانی که فارس زبان های کرمان و جنوب استان خراسان از مظلوم ترین و فقیر ترین مردمان ایران هستند. استانی که از حق مساوی در استفاده از امکانات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخوردار نیست، استان کرمان می باشد، استانی که مردمان آن فارس زبان هستند.
تمامی مردمان ایران از تبعیض و ستم آخوندی در عذاب هستند ؛ رژیم فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی به‌ دلیل ماهیت ضد خلقی اش با همۀ اقوام ایرانی در جنگ و ستیز است. فارس زبان وعرب و بلوچ و کرد و ترک هم برایش اصلاً فرقی ندارد. واقعاً باید اعتراف کرد که رژیم در تبعیض و سرکوب و چپاول مردمان ایران عدالت را رعایت می کند و فرقی نمی گذارد!!!! هر قومی که در هژمونی پذیری فرهنگ منحط ملاها حرف و نظری داشته باشد توسط این رژیم به‌ شدت سرکوب می‌شود. کما این‌ که از همان اوایل پیروزی انقلاب ضدسلطنتی خلق ایران

خمینی خون آشام شخصاً با کردها و کردستان در جنگ بود و نیروی عظیمی از ارتش و سپاه پاسداران ضدخلقی به این منطقه اعزام و آنها را به‌ شدت سرکوب کرد. در مورد بلوچ ها هم همین‌طور است و به بهانه‌های مختلف آنها را سرکوب می‌کنند.
افسانۀ مستعمره و تحت اشغال بودن کردستان ، آذربایجان ، خوزستان و بلوچستان توسط فارسها! تئوری صهیونیستی- امپریالیستی است.
تمام مردم ایران از هر قومیتی که باشند همواره مورد سرکوب و ستم طبقۀ حاکم بر ایران بوده­ اند، زیرا سرکوب در ایران جنبۀ سیاسی داشته و دارد و به هیچ وجه جنبۀ قومی نداشته است. این حکومتهای حاکم بر ایران به سرکوب همۀ قومیتهای ایران و مخالفان خویش اشتغال داشته­ و دارند و نه به سرکوب یک قوم معین. هر کس چنین جعلیاتی بیافریند و مدافع تجزیۀ ایران و برادر کشی باشد، همدست با امپریالیسم، و صهیونیسم است و آگاهانه آب به آسیاب رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و خاک بر چشمان مردم می ریزد.
خودمختاری و آموزش به زبان مادری ، حق مسلم تمام قومیتهای ایرانی است ، اما احقاق این حق تنها از طریق سرنگونی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی ایران در یک ایران دمکراتیک امکان پذیر می باشد.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

اغلب کمونیستهای ایرانی، طرح تجزیۀ خاورمیانه را سیاستی امپریالیستی و صهیونیستی می دانند.
در صورت تجزیۀ خاورمیانه، به یک حمام خون خلقها مانند آنچه در یوگسلاوی گذشت خواهیم رسید.
این آقا و یا خانم Anonymous هم باید بداند که مارکس وانگلس ولنین، حق تعیین سرنوشت ملل و مباحثی همچون مسالۀ ملی وستم ملی را مربوط به کشورها وملل تحت اشغال والحاق شده توسط قدرتهای امپریالیستی واستعمارگر می دانستند. لنین حق تعیین سرنوشت را برای الحاق شده ها به رسمیت می شناخت، لنین اینگونه الحاق را تعریف میکند("چنانچه هرچند به میزان اندک، دلواپس تعمیق اصولمان از نظر تئوریک هستیم ومیخواهیم فرمولبندی روشن ودقیقی برای آن پیدا کنیم نمی توانیم از زیر این مسئله که الحاق چیست طفره برویم.... این سوال را برای چه مطرح میسازیم؟ توضیح آن را هنگام طرح مسئله بیان داشتیم. علت آن است که اعتراض علیه الحاق معادل شناسایی حق

ملل در تعیین سرنوشت خویش می باشد مفهوم الحاق معمولا مستلزم: 1- مفهوم قهر(اتصال قهرآمیز) 2- مفهوم یوغ خارجی(اتصال منطقه بیگانه و...) وگاهی نیز مفهوم تجاوز به وضع موجود.... الحاق یعنی تجاوز به حقوق خودمختاری یک ملت وتعیین مرزهای یک دولت علیرغم اراده مردم. مخالف الحاق بودن، یعنی طرفداری از حق خودمختاری کردن. مخالف حفظ قهری هر ملتی در چهارچوب مرزهای یک دولت مشخص بودن. مخالف حفظ قهری ملل ستمدیده در چهارچوب مرزهای دولتی که آنها را الحاق کرده واین همان طرفداری از حق ملل در تعیین سرنوشت خویش است.")
باری ، ملل با معنایی که در کلاسیک مارکسیسم به کار رفته است یا به عنوان مثال سازمان ملل که محل نمایندگی کشورهاست به هیچ وجه شامل گروههای کوچک دینی، زبانی و.... نیست وگرنه ما می بایست حتی مرزهای دموکراتیک را درهم شکسته وبه تعداد زبانها ولهجه های موجود در جهان، کشورهای مستقل داشته باشیم!؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سازاخ ، بیشتر از اوف و اوا، زاده ها است که تهوع آورند. سرطان بدخیم یعنی اینکه شیاطینی نظیر لنین و استالین وجود آزبایجان را به رسمیت شناختند و ۲۰ ویا ۳۰ وشاید ۴۰ ملیون تورک جنوب آراز اسیر دست امثال گوگوش ها وشهبانوی مهربان ها وبازیچه طرآخطور ها و ...و شده ایم ، ووقت کشی می کنیم که اورمیه کرکوک دوم بشود و کردستان کبیر از جلفا و مرند وماراغا تا مدیترانه تشکیل بشود و برای رفتن به باکی از کشور طالشستان به مرکزیت آستارا ویزا بگیریم. البته اگر پاکسازی نشده باشیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

این مطلب از وبلاگ من به سرقت رفته، عیناً عکس و متن کپی شده از وبلاگ من است
http://antidespotism.blogspot.nl/2017/03/blog-post_7.html
اگر پست تان را در سایت ویرایش نکنید و منبع را قرار ندهید قطعاً گزارش خواهم فرستاد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یونس شاملی، این نوشته شما، من را بر آن داشت تا به یکی‌ از "" بزرگترین تناقضات دیدگاه چپ در جهان سوم "" بپردازم، بحثی‌ است فلسفی‌ ولی‌ در خور ستایش، که نادیده انگاشتن آن، فاجعه بار خواهد بود، "" دیدگاه چپ جهان سومی‌ و حلقه‌ گمشده پیشرفت ""، هویت انسان را، پیش از ( انقلاب صنعتی‌ )، خود اجتمائی، خود فرهنگی‌، ضمیر و نفس، خود معنوی / دینی و تاریخی تشکیل میداد، با انقلاب صنعتی‌ ، خود مادی یا "" material Self "" به دیگر ابعاد هویتی انسان اضافه شده، "" مصرف گرائی یا "" به عنوان نماد هویت "" خود - مادی "" تبدیل به موتور توسعه جوامع صنعتی‌ شد. چپ جهان سومی و همگام با کمونیست ها، جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج ما، هیچوقت این بعد از " هویت فرد " را در نوشته‌های خود، مطرح نکردند، با بحثی‌ که شما شروع کرده اید، امیدوارم دریچه‌ای به این بعد جدید انسان نیز در جوامع سومی‌ گشوده

شود، حمایت جهان سرمایداری از چپ‌ها و کمونیست‌های جهان سومی‌، پنهان نگاه داشتن "" نقش مصرف گرائی "" در توسعه جوامع پیشرفته است.
نوشته شده توسط: Anonymous

داره درست میگه
سازمان اقلیت بسیاری از جوانان رو سال ۶۰ به کشتن داده خودشون زدن به همدیگه هم تو ماجرای تسخیر ساختمان رادیو در کردستان و هم جاهای دیگه . آدم هایی که بهشون پناهنده میشن رو فقط کافیه بهشون شک کنن میبندن به رگبار ‌
رییسی جرات داره این حرفها رو میزنه چون خودش فدایی بوده .....مجاهدین هم همینن
کلا سازمان های با اصول سانترالیسم دموکرات بسیاربسیار خطرناکن
اصل درست سوسیالیسم دموکراتیکه
یک فدایی خلق

نوشته شده توسط: Anonymous

...متوجه هستیم ؟ ایا ؟ میدانیم ؟که این جنایت ها مثل کشورهای «اشغال شده !» اتفاق میافتد....

دنباله نظر فرستاده شده


» اتفاق میافتد.....کدام انسان عادی و طبیع نمی تواند [حتی اگر این هموطن اشتباهی مرتکب شده بود ؟] با یک تذکر به او یاد اوری کند ؟       غیر از در یک سرزمین اشغال شده ؟ حالا تمام خرافات و نجاسات و کثافات اسلامی  از جان کدام یک قربانی و اسیر و زندانی  در این سرزمین دفاع کرده ؟
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سازاخ سلام؛
اگرچه سوژه ی مقاله منحصرا پیرامون اعدام در اسلام می باشد، با اینوجود بله کاملا درست است؛ ما می باید در همه حال و بدون هیچ استثنائی همه ی عوامل ضدبشری گرفتن حق زندگی از انسان را بدون هر بهانه و اگر و مگری محکوم کنیم. حالا چه در چین و کره شمالی باشد، یا در امپریالیسم تبهکار آمریکا! کشتن یک انسان هم زیاد است.
با سپاس

نوشته شده توسط: سازاخ

یونس جان این سردر گمی مربوط به دیدگاه جپ می باشد که در آن حل مساله هویت خواهی جزو اولویت های اول نمی باشد، و لاجرم به فدرالیسم و یا یا حفظ مرزهای پر گهر رو می آورد، در تمام نوشتجات چپ (کمتر پانیرانیست) دوگانگی نوشتاری را در مورد رهایی بدون قید شرط از سیادت حاکمیت فارس سالاری را می توانید مشاهده کنید، آسیملاسیونی که در حکومت شوری به آزربایجان خود مختار تحمیل شده، خیلی عمیقتر است، چون بعد از ۲۵ سال استقلال هنوز هم که هنوز است زبان روسی و پسوندهای اف و اوا در انتهای فامیل همانند سرطان بدخیم دست از سر این ملت برنمی دارد، در ضمن نه مذهب و نه کمونیسم و نه دمکراسی قادر نیستند که بطور صد در صد حقوق ملتهای غیر حاکم را تضمین کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کمی دربارۀ روش های پروپاگاند داعش فکر کنید و سعی کنید از آن روش ها در مبارزه با حریف استفاده نکنید. داعش در لباس ناسیونالیسم هم می تواند ظاهر شود. به نظر من، ایرانی ها باید از تجربه های مختلف جنگ های قومی، ناسیونالیستی و ایدئولوژیکی نیم قرن اخیر درس بگیرند و از عوام فریبی خودداری کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خود این جناب "سپهر " از نقد دیگران ناتوان است،
چون وی یک "سلطنت طلب آذری تبار ایرانیست" که مخالف "ایرانیان" مدافع فرهنگ و تاریخ ایران؛ مانند مشیری است.
وی بدلیل کهولت سن بسیار تکراری و قاتی حرف میزند و خودش را بسیار مهم میشمارد.
او مدعی است که در بعد از انقلاب در بیشتر کشورهای حهان زندگی نموده و نمی گوید چکار میکرده و با چه پول و سرمایه ای و وظایفی.؟
وی روشتفکری مایوس و پوچگراست که فقط مرگ و پیری و روال و شکست را در خرفهایش تبلیغ میکند.
غالب قضاوتهایش در باره مردم کشورهای اروپا اشتباه و جعلی و خصوصی و غیرعلمی و شایعه و دروغ هستند. او نمی گوید چرا کشورهای پناهنده خود در اروپا را مدام عوض کرده و از چه تعقیب و قانونی فرار کرده و اکنون در یک کشور اسکاندیناوی ساکن شده ،در حالیکه قبلا در چند کشور دیگر بوده.
متاسفانه بدلیل امکان فضای مجازی هرکسی در میان اپوزیسیون قادر است ادعاهای خصوصی و

غیرعلمی و غرض ورزانه خود رابه ضرر مبارزات مردم پخش کند.
نکته مثبت وی اینست که گرچه او شاه دوست است ولی مطالعه و سواد عمومی اش از غالب سلطنت طلبان بیشتر است، و خود را ایرانی و مدافع ایران میشمارد، گرچه مدام به انکار فرهنگ مثبت چندهزارساله ایران میپگردازد.
نیهلیسم و پوچگرایی وی، مهمترین تناقض حرف، ادعا و اعمالش است.
نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض ارادت و تشکر از نویسنده محترم آقای شاملی.بعرض می رسانم که نکات و سوالات ذکر شده همان هایی هستند که مداوم در میان قلم فرسایی های روشنفکر ر ر ها خودنمایی می کنند.انواع تناقضات و نکات مبهم در نوشته های عزیزان موج می زند و دلیلشان بیشتر عدم آگاهی نیست بلکه تلاش برای منطبق کردن خواسته های اجتماعی با شابلون های ذهنی خودشان هست.این روشن فکر ها دوست ندارند مورد سوال و انتقاد قرار بگیرند بلکه در حال اجرای ورژن دیگری از ولایت فقیهی نانوشته هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

من بعنوان یک استقلال طلب از نوشته انتقادی آقای یونس دفاع میکنم. یونس شاملی بخوبی تناقضات فکری شالگونی را نشان دادند.
فقط یک چیز را رفقا بدانند و آن این است که این تناقضات فکری و سیاسی تنها مشکل شالگونی نیست بلکه همه چپهای لنینیست با تناقضات درگیرند. افکار لنینیستی آنها را به این روز انداخته است. لنین سوسیال شوونیست روس ابتدا از استقلال ملتها حمایت میکرد. وقتی ملتها را با شعار حق تعیین سرنوشت و حق استقلال بدنبال خود کشید و قدرت را بدست گرفت با این حق دشمنی کرد و این حق را به فدرالیسم و خودمختاری و خودگرانی تقلیل داد و برای جدایی هزار شرط و شروط گذاشت. از اینرو دیدگاه چپها مغشوش و پر از تضاد است و بلاخره با مخالفتهایشان و دشمنی شان با استقلال در خدمت شوونیسم حاکم قرار میگیرند.
مارکس به استقلال ملت های تحت ستم اعتقاد داشت و بر این باور بود که برای ریشه کن کردن ستم ملی، ملتها

باید بدون هیچ قید شرطی، بدون چون و چرا استقلال ملی_ دولت و کشور مستقل داشته باشند. این بازی کودکانه و احمقانه ای است که چپ سنتی و سوسیال شونیست ایرانگرا با ملل تحت ستم میکنند. آنها میگویند با حق تعیین سرنوشت (تا حد جدایی!!!؟؟) موافق هستیم اما ، اما طرفدار طلاق ملتها نیستیم چونکه ... بدینگونه چپهای لنیسیست و روس زده هزار دلیل احمقانه و خنده دار می آورند. مثلا جدایی بنفع کارگران نیست یا جدایی اتحاد کارگران و توده ها را محو میکند. جدایی به نفع امپریالیسم است یا دلایل بی شمار دیگر.......
آقای شالگونی مفصر نیست مقصر افکار لنیستی او است. او از لنین تقلید می کند نه از مارکس .
نوشته شده توسط: Anonymous

سوال اول - ملت و دولت فارس شرایط و ذهنیت راسیستی را ایجاد کردند که امکان زندگی مسالمت آمیز ملل در ایران نیست. اتحاد ملتها در ایران غیر ممکن است. بنابر این استقلال ملتها اجتناب ناپذیر است. هر سه مهمان اشتباه میکنند.
سوال دوم - تنش کور ترک را افراطیون کورد و ترک به خاطر توسعه طلبی شان ایجاد کردند. پ ک ک و پژاک آذربایجانغربی را کردستان میدانند و بر عکس پانترکیستها سراسر آذربایجان غربی را اراضی آذربایجان میدانند، در حالیکه آذربایجان غربی شامل اراضی کود و ترک است

نوشته شده توسط: سازاخ

بهنام جان بهتر بود بطور جامع زائده ترور و اعدام را مورد بررسی قرار می دادید، در واقع گروههای دینی و ایدئولوژیک هستند که چه قبل از حاکمیت و چه بعد از حاکمیت دست جنایت به جنایت ترور و اعدام می زنند، از استالین و بریا در شوروی تا کشتار پولپوت در کاموج و کره شمالی که مخالفان را با خمپاره اعدام می کنند تا بانی تروریزم جهانی اسلامی با بدعت نواب صفوی و سرایت ان به کلیه کشور های اسلامی چه شیعه و چه سنی، بعنوان الگوی مبارزات اسلامی اشاره می فرمودید.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب فرانافکنی سلام، از توجه شما به مقاله و نقد سوژه آن متشکرم.
دوست گرامی بدانید که من آقای محسن کدیور، همراهان و همرایان او را می شناسم. بهتر است بگویم: من با دیدگاه های رنگین طیف های رفرمیستِ ملی مذهبی و با نقدهای آنها به بنیادگرائی شیعی و سنی آشنائی دارم که گفت و شنود پیرامون آن بیرون از فضای این مقاله است. نقد من به قوانین بنیادی قضا اسلامیِ عملا موجود و تجربه شده است که وجوه مشترک فجایع آنرا می توان بسادگی در هردو الگوی حاکمیت ولائی شیعی ـ خلافتی سنی دید.

اما اینکه آنها " طیف ملی و ملی مذهبی های رفرمیست" می خواهند و شاید روزی بتوانند عامل رفرماسیون مذهبی "شیعه و سنی» در ایران شوند" و همزمان در صف سکولاریسم و پلورالیسم ایستاده و جسورانه تن به نقد قضای اسلامی داده و حکم به جدائی "دین از دولت" می دهند؛ این بتنهائی برای امروز و فردا موضعی درست، و اقدام آتی آن شایسته ارجگذاری ست.

آری نقد بنیادگرائی، امر ضروری و پسندیده ای ست که این طیف های مذهبی رانده شده از قدرت می باید، برای جبران مافات اخلاقی و همکاری های خونین گذشته خویش با رژیم بسیار شفاف و ریشه ای کارکنند، و در پیشگاه ستمزدگان و غارتشدگان امامتی، راهکارهای نظری و عملی و بنیادی سزاواری انجام دهند، تا اعتبار فرریخته ی آزادی عقیده و وجدان را تضمین کرده و در عرصه شعور شناسی انسانی، رابط میان سنتی ها و بیادگراها شده و به ترویج اندیشه ورزی و تحول قوانین انسانمدارانه، حقوقی و بشری یاری رسانده و به گسترش برابری ها و زدودن تبعیض ها خدمت غیرایدئولوژیک مذهبی کنند.

به امید آن و یافتن و داشتن فضای سالم داد و سند خردگرائی و سپاس از شما!
نوشته شده توسط: Anonymous

من خودم دین اسلام قبول دارم .خودم شخصا مطالعه کردم وحقانیتشو قبول کردم...اما یه سوال دارم.احمقهای سینه چاک که همیشه حاضر جوابین فک میکنین خدا شما که دینو کردین وسیله معاش وفریب دادن مردم وبه این هم راضی نیستین وهرروز اختلاس ودزدی میکنین ونمیزارین مردم حتی دستفروشی بکنن کنار خیابون..وفقط در دین چسبیدین حجابشو قرص گرفتین وهرکاری شرم اوری که دلتون بخواد انجام میدین .حق خوری .دزدی .ربا.رشوه....یعنی واقعا خدا این همه فضاحت شما رو نمبینه وفقط اون زنهای لختو میبینه..وای از روزی که پرده ها بیفتد وهمونها که دم از دین میزدن رو ببینی که بافلاکت وبدبختی وارد دوزخ میشن..خدا گفته اتش از هر سو کافران را احاطه میکند .نگفته لختان را احاطه میکند .واگر نیک بنگری کافران به خوبی هویدا هستن..علمای یهود ادعای حمل تورت را کردند اما حامل ان نشدن .انها به مانند خرانی میمانند که کتاب حمل میکنند..واقعا که خداوند بهتر

ین مثلها رو میزند
نوشته شده توسط: جمال

جناب پالاندوز
palandouz شما لازم نیست ماکو و بازرگان و جلفا را بە کوردها تقدیم کنی کوردها همیشە در آنجا بودند و خواهند بود اگر شما تورکها جنگ را بە ملت کورد تحمیل نکنید بازرگان و ماکو و جلفا در یک رفراندوم تعلق ملی خود را نشان خواهند داد و نیازی بە پیشکەشی شما نیست

نوشته شده توسط: جمال

مسئلەی رفراندوم کوردستان عراق یک مسئلەی فرعی میباشد کە مقامات لشکری و کشوری ٢ کشور ایران و تورکیە قریب الوقع بە پایتختهای همدیگر سر میزنند رئیس ستاد ارتش ایران محمد باقری تورک متولد یکی از دهات اورمیە بە نیابت کشور ایران بە تورکیە سفر میکند و مذاکراتی با هم ردیف تورکش در تورکیە و اوردغان ظاهرأ بر سر رفراندوم کوردستان و چگونگی جلوگیری از وقع این رفراندوم صحبت میکنند ، در همان حال رئیس ستاد ارتش روسیە نیز قرار است بە تورکیە برود و همینطور رئیس ستاد ارتش تورکیە قرار است بە ایران سفر کند و همینطور اوردغان نیز قرار است بە ایران سفر کند چە شدە و همینطور قرار است مقامات عالی تورکیە بە بغداد سفر کنند و فردا نیز وزیر خارجەی تورکیە بە اربیل پایتخت کوردستان سفر میکند این حجم بزرگ ترافیک سر زدنهای مقامات این کشورها واقعأ برای چیست ؟

هر چند رفراندوم استقلال کوردستان یکی از مسائیل مورد بحث حداقل ایران و تورکیە هست ولی مهمترین آن نیست در پس پردە جریانی بە غایت مهمتر از رفراندوم استقلال کوردستان در شرف تکوین است کە هم ایران هم تورکیە هم روسیە و سوریە و عراق میخواهند آن را پنهان کنند .

ولی آمریکا عملأ آن را بە زبان آوردە و آن مسئلەی استان ادلیب است در سوریە کە این استان از یک طرف با تورکیە هم مرز است از طرفی با کانتون عفرین در کوردستان سوریە و از طرفی دیگر با علب و در نهایت بە دریای مدیترانە نیز با یک سند انداختن هم مرز است .

استان ادلیب برای تمامی طرفهای درگیر ، سوریە، روسیە، ایران ، تورکیە ، کوردها و آمریکا یک موقعیت استراتژیک و بسیار مهم در کل معادلات سوریە و خاور میانە دارد

استان ادلیب تا هفتەی پیش بیشتر مناطق آن در تسلط احرار التوحید و ارتش بە اصطلاح ازاد سوریە کە از گروهای نزدیک بە تورکیە بودند و توسط تورکیە مسلح شدە بودند این گروه بە احرار الشام یا جبهەالنصرە ملحق شدند و کلاه بزرگی سر تورکیە گذاشتند و تورکیە تمام هزینەای کە در سوریە بخصوص در استان ادلیب کردە بود نقش بر آب شدە

از طرف دیگر آمریکا صراحتأ اعلام کردە بزرگترین مرکز تروریسم جهانی اکنون در ادلیب قرار دارد کە باید از وجود جبهە النصرە پاک شود

و آمریکا با صراحتأ آعلام کردە بە تورکیە و روسیە و ایران برای تسلط بە ادلیب اعتماد ندارد و ادلیب باید پاک سازی شود و آمریکا برای پاک سازی ادلیب از النصرە بە هیچ نیروی بە غیر از ملت کورد نمیتواند اعتماد کند و این کل داستان رفت و آمدهای سران ارتش ایران و تورکیە و روسیە بە کشورهای همدیگر است اگر ادلیب توسط آمریکا و همپیمانان آن از وجود النصرە پاک سازی شود کل معادلات خاور میانە بە هم میخورد و تورکیە ، ایران ، روسیە، و عراق و سوریە بازندەی این بازیها خواهند بود و کوردها و آمریکائیها و هم پیمانان برندە این بازی کوردها با همکاری آمریکا بە دریای مدیترانە خواهند رسید و آمریکا بە ایجاد پایگاهای خود در کنارەهای مدیترانە و کوردستان سوریە بە همین دلیل تمام طرفهای متخاصم شدیدأ بە استان ادلیب سرمایە گزاری دارند میکنند

هر چند مسئلەی استقلال کوردستان نیز خطر آن بیخ گوش ایران ، تورکیە ، عراق ، سوریە هست ولی استان ادلتب جنگ پنهان این کسورهای متخاصم است
نوشته شده توسط: Anonymous

چپ در هر کشوری در درجه نخست مدافع ملی کشور خود است .در ایران برای چپ منافع طبقه اساسن با پیروزی پرولتاریا و استقرار جامعه سوسیالیستی تعریف و توجیه می شود . چپ در ایران با تولد حزب توده و سپس فدائیان خلق شناخته میشود .حز ب توده در تاریخ هفتاد ساله خود نشان داد که منافع ملی از یک سو و باور به ازادی و حکومت قانون را برنمیتابد . نه تنها حزب توده علیه منافع ملی علیه و ازادی های رسمی و حکومت قانون اعلان جنگ و سرنگونی داد بلکه دو جریان خود مختار نیز منافع مردم اذربایجان و کردستان را قربانی اهداف دولت شوروی کردند . تعطیل کردن حوزهای حزبی توده در اذربایجان عملن در خدمت دولت روس و جریان دولت خود مختار قرار گرفت . چپ ایران اساسن میهن پر ست و یا ناسیونال نیست بلکه میهن انها در چهار چوب نظام سوسیالیستی تعریف میشود .

شعار پرولتاریا وطن ندارد خود گویااست .
در جریان پیروزی ارتجاع سیاه ما شاهد بودیم که ازادی و حفظ منافع ملی و حکومت قانون که هدف و ارزوی اصلی مردم ایران برای انقلاب بود با اگاهی مطلق توسط حزب توده به سخره و مهمیز انقلابی کشیده شد . همکاری چپ با نظام اسلامی خود کارنامه ننگ اور دیگری است . نمونه زشت این همکاری را میتوان در همکاری فدائیان و لو دادن مخالف نظام اسلامی بیان کرد . شاهدان زنده نوشته و میگویند که در حسینه زندان اسلامی فدائیان شعار مرک بر اعضا پیکار میدادند .چپ در ایران هدفی جز کودتا و تسخیر قدرت ندارد .


اولین شرط زندگی و کار سیاسی ایجاد فضای ازاد است و چپ این فضای ازاد سیاسی را در دولت مصدق و بختیار و بازرگان به راحتی و اگاهانه از دست داد و پرچم کش ارتجاع سیاه گشت . بدون شک و اما و اگر اگر انقلابی صورت نمیگرفت چپ در ایران این همه انسان های پر ارج را از دست نمیداد و باید پذیرفت چپ در نظام سابق و حکومت ملی مصدق و دولت بختیار و بازرگان امنیت بیشتری داشتند . ایران نیازی به چپ ندارد بلکه به مردان و زنانی میهن پرست که باور به حکومت قانون و ازادی داشته باشند .
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب، شما که از عقل سالم بهره ور هستید پاسخ این سوال رو به خودتون بدید. میشه با دو کامیون سرباز حدود 18 نفر بر علیه تانکها و سربازان مسلحی که خانه مصدق را حفاظت میکردند کودتا کرد؟ شاه اشتباهش این بود که برای تاکید بیشتر حکم برکناری را بوسیله سرهنگ نصیری فرستاد. اگر توسط فرد دیگری غیر نظامی می فرستاد این قضایا رخ نمیداد. اگر ریشه گرفتاری هایی که نام بردید را کودتای 28 مرداد بنامیم، باعث و بانی اش آن پیر مرد لجوج بود که بجای آنکه حکم را گرفته برود خانه اش بتمرگد شروع کرد به شورش بازی در آوردن ادای جوانهای انقلاب فرانسه را در آورد. به شما توصیه میکنم بروید تحقیق کنید علی میرفطروس کیست و حتما آثارش را از جمله در مورد 28 مرداد بخوانید تا یک اطلاع جامع از ماجرا دست تان بیاید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای جمال اینجانب پانتورک نیم متری ، کمال تشکر از ملت کبیر کوردستان (ازجلفا، ماکو،بازرگان تا مدیترانه را از شما وجنابان اقبالی و ناصر کرمی و داریوش فر وهر و.... ) را به شما و همسنگران را تقدیم واز آنهمه سخاوت وگشاده دستی کمال سپاسگذاری را تقدیم می دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی مقاله شما عین فرافکنی ست گر چه آنرا بی نیاز از فرافکنی دانسته اید. برای کوتاه بودن سخن شما را ارجاع میدهم به مصاحبه اخیر آقای محسن کدیور که روی سایت خودشان امده.www.kadivar.com
عنوان مصاحبه اینگون انتخاب شده:
حکومت ایران به داعش شبیه است، ولی خود داعش نیست

نوشته شده توسط: جمال

استان آذربایجان شرقی در معرض خشکسالی و کویر شدن این جا هم تورکها یک زندگی بە ملت کورد بدهکار شدند ،،،
فاز ٢ طرح انتقال اب بوکان در کوردستان بە اذربایجان شرقی در حال اجرایی شدن است، شصت درصد این اب بە تبریز و چھل درصد مابقی دیگر شھرھای اذربایجان شرقی انتقال دادە میشود. این درحالیست کە شھرھای کوردنشین خود با کمبود اب اشامیدنی و کشاورزی دستە و پنجە نرم میکند

نوشته شده توسط: Anonymous

اشک تمساح !
جناب اشکارا می گوید: کردها باید از مناطق پان ترکها ها و پان عرب ها جدا شدند و به زیر استعمار پان فارسها در بیایند !
مگر شما تا حالا چه دسته گلی به غیر فارسهای ایران دادید که کردهای کشورهای دیگر را هم به پیوستن به جغرافیایی شما دعوت می کنید فکر کردی کردها برای پیوستن به ایران بحساب مبارزه می کنند!
روزگاری من هم به عنوان یک ترک آذربایجان ، از روی بی خبری از تاریخ خودم ایرانچی بودم و به یک نفر از آذربایجان شمالی که رفیق بودم گفتم" چرا شما از شوروی جدا شدید به ایران نپوستتید "
گفت "مگر کله خر خوردیم که از زیر استعمار روس بیاییم بیرون و برویم زیر استعمار فارس " !
از واقعیت حرفش از کله ام دود بلند شد ! بعدا متوجه شدم به ما هزاران دروغ گفتند و ده تا حقیقت را نگفته اند !
حالا کردها مگر می خواهند از مستعمره دیگر به مستعمره دیگری کوچ کنند خوب همان جای خودشان می مانند دیگر.

نوشته شده توسط: Anonymous

"" جنگ پارلمان اروپا ( بخوانید آلمان ) با ترکیه، یک جنگ تمام عیار اقتصادی است "" ترکیه به حال و روز یونان نخواهد افتاد تا تبدیل به یکی‌ از اقمار آلمان شود، دوران خوانش تحولات دنیا از دریچه " چپی، کمونیستی - آلمانی " سپری شده، خندق سازی پ ک ک در جنوب شرق ترکیه شکست خورد، برای آزربایجان جنوبی، یک ترکیه با ثبات، نه تنها از بعد اقتصادی مهم است، بلکه ژئوپلتیک و موجودیت ما به آن وابسته است، آزربایجان جنوبی توان آن را ندارد که تبدیل به جولانگاه پ ک ک ، پژاک، تجارت تریاک و قاچاق مواد مخدر شود، باز هم تاکید می‌کنم اگر ۱.۵ میلیون بنگلادشی میتوانند برای کار به مالزی یا اندونزی بروند، در صورت فروپاشی ایران به دلیل بی‌ لیاقتی شاهنامه خوانان، ما به ترکیه به عنوان یک مرکز ثبات نیاز داریم.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

...........
.....................
3-نتایج سیاسی شعار پوپولیستی "حق تعیین سرنوشت تا حد جدائی" دسته چک سفید به جنبش های ارتجاعی، واپسگرایانه و فاشیستی مانند حماس در فلسطین و .. است. قومپرستان کمونیست نمائی که زیر این شعار سینه می زنند، بصلاحشان نیست تا از تجارب 4 دهه اخیر خاورمیانه و جنبش های حق تعیین سرنوشت فاشیستی - دینی بیاموزند.
4-کردستان یک موضوع مشخص تاریخی، سیاسی، فرهنگی و غیرقابل قیاس است.
این سیاست ساده لوحانه حل مسائل مردمان خاورمیانه هم قسم شدن حول یک "آیه الهی"، ناشی از جدا کردن مردم از تاریخ شان و کنار گذاشتن اسلوب سیاسی "تحلیل مشخص از شرایط مشخص" است.
5-بخش بزرگ کردستان، ستون مقاومت در برابر تهاجم پان ترکیسم، پان عربیسم و پان اسلامیسم در خاورمیانه بوده و همین پراتیک چند دهه اخیر برای نشان دادن جایگاه آنها در دمکراتیزاسیون منطقه کفایت دارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

چپ ایران
---
چپ ایران را در کل به سه دسته ی میتوان بخش کرد:
1- عملا چپ سنتی و دگماتیک(منهای ادعا هایش)
2- چپ دموکرات ( عملا چپ اصلاح طلب) ، منهای انقلاب طلبی
3- عملا « چپ ناسیونالیست-سوسیالیست»
-دسته ی اول وضع اش مشخص است ، تغییر و تحول را برنمی تابد

- دسته ی دوم عملا در دایره ی « حمایت جناحی »، بین حکومت ، گیر کرده، و علی رغم انکار، سیاست حمایت از بد در برابر بدتر، را پیش می برد. تحت عنوان « تحول طلبی». و به دنباله روی از « تغییر اتو دینامیسم جامعه» ، اصلاح گرایی، افتاده است و خود فاقد یک سیاست دگرگون خواه آگاهانه است.
این راه ، سیاستی برای رد همه ی جناحهای حکومتی ، و برنامه مشخص برای « تحقق دمو کراسی و عدالت اجتماعی و رفع تبعیض» ندارد یا پیش نمیگیرد.

سیاست آلترناتیو میتواند با رد همه ی جناحهای حکومتی، در جهت تحقق خواسته های اساسی سه نیروی اصلی جامعه ، که ذکر شد، از راه تغییر کل نظام حاکم ، و سازمان یابی نیرو ها ، تدوین و پیش برده شود.
در این میان برای تحقق خواسته های «زحمتکشان و ستمدیدگان» در جهت « دموکراتیسم -سوسیالیسم» چپ دموکرات « فاقد استراتژی و تاکتیک» درست است.
این چپ عملا به یک « چپ اصلاح طلب» تبدیل شده و « فاقد برنامه ی تغییر انقلابی» ست.
چپ دموکرات موجود انقلاب طلب نیست، بل اصلاح طلب است. و مشکل اش نیز اینجاست.

- بخشی از چپ ناسیونالیست-سوسیالیست موجود هم، کپی چپ « ناسیونالیست -سوسیالیست روس» است و در جنبش چپ ایران سابقه ی صد ساله دارد.
بخش دیگر نیز ، در میان ملیتها، به درجاتی،عملا گرفتار ایده لوژی « ناسیونال- سوسیالیسم» هیتلریست.
--
اینها خاصه های جنبشهای جوامع کلنگی ست و از این زاویه نیز طبیعی ست.
بنابرین سرنوشت این جوامع را معمولا غولهای جهانی با پروژه ی خود تعیین میکنند و نه نیرو های
« اصلاح - انقلاب طلب» داخلی دموکرات -سوسیالیست، که نیروی قلیلی دارند. و سیاست انقلابی تغیبر پیش می برند-البته اگر استعداد تنظیم چنین استراتژی را داشته باشند، که خود جای سئوال است.

چپ ایران درتایخ خود نه تنها عمدتا شونیست بود، بل « نافی اصلاح طلبی» نیز بود. اکنون چسبیده به اطلاح طلبی - یا کارکاتوری از آن، و عملا برنامه و سیاستی برای « انقلاب طلبی واقعی» ندارد. آنچه دارد و میکند تنها « خیالات انقلاب طلبی»ست. او فاقد برنامه برای انقلاب است. و مشکل و مسئله هم اینجاست.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال! انسان از حرفهای شما شاخ در می آورد. از یکطرف بظاهر خواستار تمامیت ارضی ایران هستی، از طرف دیگر برای تجزیه ایران قدم رنجه فرموده از تروریستهای کرد به بهانه استقلال حمایت میکنی. آیا شما واقعا دلت به ایران میسوزد؟ اگر خواهان تجزیه ایران هستی چرا این را آشکار بمردم نمی گوئی؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

پدر کشتی و تخم کین کاشتی ** پدر کشته را کی بود آشتی
اصلاح شود

نوشته شده توسط: جمال

برای اطلاع دوستانی کە بە این صفحە سر میزنند ،،، تاریخ برگزاری رفراندوم برای استقلال کوردستان را 17 حزب در کل سرزمین کوردستان فعالیت دارند امضاء کردند و بر برگزاری رفراندوم آری بە استقلال کوردستان این 17 حزب آمضاء گذآشتند این احزاب عبارتند از حزب دمکرات بە رهبری بارزانی یکیتی نیشتمانی بە رهبری طالبانی ، حزب حرکت اسلامی ، حزب آشوریها ، حزب کلدانیها ( یهودیها ) جبهەی ترکمنها ، حزب کومونیست ، حزب سوسیالیست بە اضافەی عشایر عرب دشت نینوا در کل ١٧ حزب طرفدار رفراندوم برای استقلال کوردستان با رأی آری و 2 حزب بە نامهای گوران ، سازمان اسلامی مخالف تاریخ رفراندوم هستند و این 2 حزب نیز قاطعانە با استقلال کوردستان موافقند ولی با تاریخ رفراندوم ٢٥ سپتامبر مخالفند و معتقدند کە برای برگزاری رفراندوم باید بیشتر کار کرد و زمینە سازی کرد این ٢ حزب شاید با رأی خیر در رفراندوم شرکت کنند

ولی با این حال نتایج برسیهای رأی آری و خیر اگر رفراندوم در تاریخ مقرر شدە انجام گیرد با اکثریت قاطع مردم کوردستان با تمام ساکنین آن ، کورد ، عرب ، ترکمن ، آسوری ، ارمنی ، یهودی ، یزیدی کلدانی ، اهل حق با رأی آری بە استقلال کوردستان و جدائی از عراق رأی خواهند داد هویت های غیر کورد از آسوری ، ارمنی، عرب سنی ، ترکمن ، ووو نیز بە این نتیجە رسیدند کە زندگی در حاکمیت عراقی کە شیعەی داعش قدرت سیاسی را داشتە باشد آیندەی تاریکی برای آنها خواهد بود
نوشته شده توسط: Anonymous

تاریخ این فیلم مربوط به چه زمانیست ؟ نوامر چه سالی ؟ عمدی در کار است ؟ -2001

نوشته شده توسط: جمال

شخصی بی نام در کامنتی چینی مینویسد ،،،،،،،،
شنگالی ها کورد هستند ولی بخاطر اختلاف در مذهب شان به دولت فدرال کردستان و احزاب کورد دیگر اجازه نمی دهند که به مردم شنگال حکومت کنند.
این هم بخشی از برنامەهای داعش شیعەی ایرانی همراه داعش شیعەی عراقی هست برای تفرقە بین ملت کورد کە رفراندوم برای استقلال کوردستان سنگ اندازی کنند ، در حالی کە کوردستان عراق هنوز از عراق جدا نشدە حکومت داعش شیعەی عراق تمامی مفاد و قراردادهای حکومت مرکزی بر مبنای قانون اساسی را زیر پا گذاشتە مثل برگزاری مادەی ١٤٠ ، قطع بودجەی ١٧٪ کوردستان قطح سهم درمان کوردستان ووو ولی حکومت داعش شیعەی عراق در همان زمان برای تفرقە و سنگ اندازی رفراندوم کوردستان با همیاری ایران بە بخشی از ترکمنها و بخشی از کوردهای یزیدی کمک های بسیار میکند برای مخالفت با رفراندوم استقلال کوردستان

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اصلا یا همان اسامه قدیم !
بوی افکار فاشیستی شما از فرسخ ها پیداست!
طالبان های ایران از طالبان های افغانستان درس بگیرند که می گفتند " تاجیک به تاجیکستان، ترکمن به ترکمنستان و هزاره ها به ایران بروند " چی شد ؟
تاریخ واقعی خودت را با مدرک معتبر از زبان هم زبان خود مثل ناصر پور پیرار یاد بگیر نا نگویی غیر فارس بوده پس دروغ هست !
تو که فرق مغول را با ترک درک نمی کنی و مثل قاشق نشسته فقط می پری روی حرف غیر فارس ، فکر کردی قوم تو مقدس و قدرت مطلق هست ؟
حقوق بشر در ایران در قالب فارسستان به فارسیت خلاصه می شود نه به انسانیت!
فراموش نکن ، کشورهای کوچکی بخاطر نجات از نسل کشی از ابرقدرت شوروی جدا شدند حالا فارسستان در قالب ایران که 70 درصد غیر فارس هست و انها اگر بخواهند از دست نسل کشی و انکار شماها جدا شوند شما چه کار از دست تان بر می آید ؟ ابرخیال که ابرقدرت نیست!

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

به چند موضوع اشاره می کنم:
1- نظر طرح شده با این جمله کاملن رسا و شفاف به پایان می رسد که:
"اتحاد و همپیمانی اسلامگرایان حاکم بر ایران و ترکیه علیه کرد و کردستان در تضاد با خواست، اراده و منافع ایران و ایرانیان بوده و این سیاست فاشیستی اسلامگرایان، با همبستگی همه جانبه با روند آزادی، دمکراسی و لائیسیته برای کردستان، بشکست خواهد انجامید!"
در واقع پیام این است که؛ اقلیم کردستان هنگامی می تواند به آزادی، رفاه و پیشرفت دست یابد که سیاست براستی بر مدار آزادی، دمکراسی و لائیسیته جریان یابد.
2-این سیاست ساده لوحانه حل مسائل مرد اصل "الهی" "حق تعیین سرنوشت تا حد جدائی" فی نفسه فاقد گوهر آزادیخواهانه و لائیک دمکراتیک است! این شعار (در واقع سیاست) پوپولیستی و بدون راستای شفاف تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که بعنوان ابزاری برای قدرتگیری فاشیسم دینی و تباری مورد بهره برداری قرار می گیرد.

3-نتایج سیاسی شعار پوپولیستی "حق تعیین سرنوشت تا حد جدائی" دسته چک سفید به جنبش های ارتجاعی، واپسگرایانه و فاشیستی مانند حماس در فلسطین و .. است. قومپرستان کمونیست نمائی که زیر این شعار سینه می زنند، بصلاحشان نیست تا از تجارب 4 دهه اخیر خاورمیانه و جنبش های حق تعیین سرنوشت فاشیستی - دینی بیاموزند.
4-کردستان یک موضوع مشخص تاریخی، سیاسی، فرهنگی و غیرقابل قیاس است. حل مسائل مردمان خاورمیانه با هم قسم شدن حول یک "آیه الهی" ناشی از جدا کردن مردم از تاریخ شان و کنار گذاشتن اسلوب سیاسی "تحلیل مشخص از شرایط مشخص" است.
5-بخش بزرگ کردستان، ستون مقاومت در برابر تهاجم پان ترکیسم، پان عربیسم و پان اسلامیسم در خاورمیانه بوده و همین پراتیک چند دهه اخیر برای نشان دادن جایگاه آنها در دمکراتیزاسیون منطقه کفایت دارد.