Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

نه تنهابه امپراتوري تروريستي اين رژيم در خارج از مرزها بايستي پايان داده شود بلكه لازم و ضروري است به استعمار و استثمار ملل ساكن در جغرافياي ايران من جمله آزربايجان جنوبي - بلوچستان - كردستان -خوزستان و...(محروم از حقوق اوليه انساني) نيز پايان داده شود و نظم نويني در خاورميانه با كشورهاي جايگزين ايران شكل بگيرد مطمنا مردم اين مناطق نيز از ظلم وستم حاكميت به ستوح آمده اند وهمراه وهمدل نيروهاي كمك كننده به اين ملل دربند خواهند بود

نوشته شده توسط: Anonymous

نمیخواد محکوم کنی اگه ایران هستی برو بیرون در ست نیست صاحب خونه راضی نباشه مهمون به زور بمونه 50 سال بسه دیگه مهمونی دیگه تموم شده هم وطنات فقط شاخ بازشون برای بچه های و دخترای بیگناهه افغانی از امروز ببینم خونش گردن خودشه

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان و رفقا با سلام.
یقیناً مقایسه داعش و فرقه رجوی غلطه!

اما رذل به نقل از دهخدا، عمید، معین، ... صفت است ونه لیچار (رذل = سفله، فرومایه، پست، حقیر دنی، دون، رذیل، لئیم، ناکس، ...).

حالا شما بگین کسی که پس از تجربه شهرام، مرکزیت دمکراتیک رو تعطیل می کنه! همچون خمینی، ولی فقیه میشه! واسه ردگم کردن، بهمراه اون کالای جنسی فیل انقلاب ایدئولوژیک هوا می کنه! مطالعه وتفکر رو ممنوع و همه اعضا رو عنصر اجرایی می کنه! با کلک افرادی مثل ما رو تبدیل به گوشت دم توپ واسه بقدرت رسیدن میکنه! وارد زندگی زناشویی شده، فرزند رو از خونواده جدا و عشق و رفاقت رو ممنوع میکنه! تقریباً همه رو جیره خوار رژیم میخونه! واسه بقدرت رسیدن ماتحت صدام ونتانیابو و جانیترین امپریالیستها رو می لیسه! همش به دنبال جنگ امپریالیستیه! یه سازمان رو تبدیل به فرقه میکنه! و ... رو بجز رجوی رذل با چه صفت دیگه ای میشه نامید؟

یه سازمان رو تبدیل به فرقه میکنه! و ... رو با چه صفت دیگه ای میشه نامید؟ اپورتونیست، نارسیست، الینه، دجال، مازوخیست، مجنون، دیوانه، مالیخولیایی ...؟

می بنین بعنوان صفت و نه لیچار رجوی رذل چکیده همه صفتهای دیگه ای که میتونه به ذهن هر کدوم ما برسه.

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.
نوشته شده توسط: Anonymous

ممنون ازاينكه حقوقتانرا جهت تبليغ وتمجيدا فرقه منفوررجوي معين كرديد البته قابل پيش بيني بود كه مفت ومجاني بيست وچهارساعت نميشه راجع بيك جريان ضد ملي وارتجاعي وبدترازآخوندها تبليغ كرددوبازهم ممنون كه حقوقتانرا از رهبر هميشه درحجله بهمه نشان داديد

نوشته شده توسط: Anonymous

آيا ازدواج ايدئولوژيك مسعودرجوي درواقع گرفتن زن همكار وهمسازماني راشما قبول داريد?شما ميتوانيد يك نمونه از آخوندهاي تجاوزگر وقاتل خلقهاي ايران پيدا كنيد كه چشم به زن همديگر داشته باشند؟پس آيا رجوي ... ورهبر هميشه در.. از آخوند هاي تبهكاروقاتل بدترنيست?اينكه امروزه سازمان پرافتخار مجاهدين سابق كه دردوران رژيم سابق دوش بدوش سايررزمندگان افتخارات بزرگي ازجمله درزير شكنجه بيادگارگذاشتند,موردتنفربحق مليتهاي مختلف است مسئوليتش با ..سياسي شخص مسعودرجوي است كه علاوه برربودن زن همسازمانيش ،باصدام هم پياله شد وبخائن ملي مزدور آمريكا بدل شد وسازماني كه بوسيله بزرگاني چون محمد حنيف نژاد وسعيد محسن وبديعزادگان بنياگذاري شده بود بيك فرقه خائن ملي مورد تنفربحق بدل كرد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی عزیز!
همین پایین را نگاه کنید و ببینید که این آقای بهمن شما با چه خیال راحتی به دیگران تهمت می زند. یک کاربر با امضای ((رفیق سائل)) عادت بسیار بدی دارد به این که حتما در مورد مسعود رجوی بنویسد ((رجوی رذل)). این که رجوی رذل است یا رذل نیست مشکل من نیست. کاش مسعود رجوی فقط ((رذل)) بود و ضررش به جامعه به اندازه یکی از این همه اراذل جامعه بود ولی این همه کار های کثیف را نمی کرد و این همه ستم های مهیب در حق افراد سازمان خود روا نمی داشت.
این اصلا مشکل من نیست. مشکل من این است که این آقای بهمن هوادار مجاهدین، یا آن طور که بعضی دوستان نوشته اند ((هوادار بریده مجاهدین)) که بیست و چهار ساعته در این جا ولوست و به همه می پرد و شدیدا مورد حمایت و پوشش شخص شما آقای توکلی عزیز قرار

شدیدا مورد حمایت و پوشش شخص شما آقای توکلی عزیز قرار دارد به خودش اجازه می دهد که با خیال راحت به خاطر نوشتن کلمه ((رجوی رذل)) یک کاربر را مامور وزارت اطلاعات رژیم معرفی کند و صد تا قسم هم بخورد که او ((بدون هیچ شک و تردیدی از مزدوران پلید و کثیف ارتش سایبری رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی)) است.
این دفعه چندمی است که عزیز دردانه شما به خودش اجازه می دهد که همین آدم را مامور رژیم معرفی کند، و دلیلش هم خیلی محکم است: او به رجوی گفته است ((رذل)) !
همیشه به همه فحاشی می کند و اتهام می زند و شما هم می گویید عیب ندارد بچه است دیگر! عزیز دل برادر است دیگر! ممکن است اگر جلویش را بگیرم مثل آن دفعه که آن حرف ها را در باره من نوشت دوباره علیه من بنویسد ... و باید ((بهمن جون)) خطابش کنم تاعصبانی نشود.
اگر این آدم، عزیز دردانه شما نباشد و شما از او نترسید اقلا یک دفعه هم که شده توبیخش می کنید و برای یک هفته هم که شده حسابش را می بندید.

من با این مقاله آقای سام مخالفم همان طور که با اصرار ((رفیق سائل)) در به کار بردن کلمه ((رذل)) برای مسعود رجوی که خیانت های آن فرد را در حد یک فحش معمولی پایین می آورد و قضیه را لوث می کند مخالفم. اما لطفا به من بگویید ببینم آیا مامور وزارت اطلاعات معرفی کردن صریح و وقیحانه این اولی و با کنایه کاملا آشکار (که آدم باید فقط یک کلاهبردار دروغگو باشد که بگوید معنایش را نمی فهمد) مامور رژیم دانستن آقای سام کار کوچکی است یا نه؟
اگر کار کوچکی نیست با این آدم چه باید کرد؟ یک اکانت به او داد و دستش را باز گذاشت که در بیست و چهار ساعت شبانه روز هر وقت که دلش خواست بیاید و یک کامنت بگذارد که بلافاصله و بدون بررسی و کنترل مسئول کامنت ها برود در صفحه؟
این عزیز دردانه شما چند کامنت پایین تر این طور نوشته است: ((اهداف سام قندچی از این وارونه نویسی ها و آدرس غلط دادنها کاملاً مشخص است و معلوم است که او به کجا وصل است و مقررات ایران گلوبال اجازه نمی دهد که ماهیت این فرد و وابستگی اش را افشاء کنم.))

با خودتان و مردم، روراست باشید آقای کیانوش توکلی عزیز! روراست باشید و نترسید!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توكلي با سلام،
سلزمان مجاهدين برخلاف ساير گروه هاي چپ داراي باورهاي مذهبي با بينشي نوين و از اين نظر در رقابتي مستقيم با دين باوران سنتي قرار داشت و مدام ار اردوي انها جذب نيرو ميكرد و اين واقعيت از چشم فقها پنهان نبود. سازش سياسي براي مجاهدين در واقع به معني قبول هژموني خميني وبه زبان ديني قبول مرجعيت خميني بود. حزب توده يا اكثريت چنين رابطه اعتقادى با خمينى نداشتند و سازش سياسي انها معناي ديگري داشت.
اگر سازمان مجاهدين شروط خميني را كه در واقع گذرنامه ننگين حيات بود مي پذيرفتند، سريعا تبديل به بازوى اجرايى خمينى در سركوب نيروهاى مردمى و چپ ميشدند و صد البته پست و مقام هم ميگرفتند.
بالفرض مجاهدين چنان ميكردند، ماهيت خمينى كه تغيير نميكرد، اين مجاهدين بودند كه ننگ و نفرت ابدى را براى خود ميخريدند والبته تلفات نيروهاى مردمى و چپ به مراتب بالاتر بود، پس اين چه نظر و پيشنهادي است.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آن افراد فرومایه و بی شرمی که وقیحانه به رهبری عقیدتی مجاهدین، لقب "رذل" را نسبت می دهند و با کمال بی شرمی و پستی می گویند : "فرقه رجوی رذل!" بدون هیچ شک و تردیدی از مزدوران پلید و کثیف ارتش سایبری رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی هستند . این مزدوران رذل و کثیف بابت خوش خدمتی خود در بارگاه نظام ولائی پاداش و مواجب پنهان و عیان دریافت میکنند. برای همایش هایشان از الف بسم الله! تا ی یزد سازماندهی و تدارک دیده میشود. زیارت های مجانی! خرج راه و اطراق و... را امدادهای غیبی!! میپردازند. همچنین برای دم تکانی های خود برای خامنه ای جلاد و کامنت گذاشتن در سایت های اپوزیسیون، ساعتی هفت هزار تومان دریافت میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر کسی با لهجه ترکی با جناب خاکسار حرف بزند، ایشان رو ترش می کنند، و طبیعتا کورش پرستانی که روزی هفده رکعت نماز یکپارچگی ایران و مرزهای پر گهر را می خوانند برای حفظ آن دست به دامن هر آخوند بیسواد و ناکسی می شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مشكل اينجاست ،كه آقاي نسيم خاكسار از خاتمي انتظار دارد !! و اين خودش ،ابرازش از سوي يك نويسنده فاجعه است كسي كه روزي از موزه نعلين و عباي خميني در اروپا حمايت كرده بود ، ،وقتي كه دولت أبادي بگويد ما هم به ظريف احتياج داريم و هم به سليماني ، ديگر چه انتظاري مي شود از روشنفكر اينچنيني داشت ،
فكر مي كنيد حالا چه اتفاقي افتاده است كه نسيم خان انتظارش را از خاتمي به اين شكل اعلام مي كند ،
أيا خاتمي از خود نشانه اي نشان داده است ،كه مي تواند در برابر خامنه اي عرض اندام كند ؟ آن هم در زمانه اي كه خامنه اي با حذف رفسنجاني از صحنه ،قدرت را در دست جريان اصولگرا ماندگار كرده است ، مطمعن باشيد ،روحاني دوره بعد ،در صورت انتخاب ، بيشتر به يك موش شبيه است تا روباه مكار نظام ،
آقاي نسيم خاكسار حضورتان پرتداوم تر و بدون توهم ، مبارك است ،

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای محترم ، نقد شما از محمد رضا شاه پهلوی است و یا رژیم فاشیست اسلامی است.
شما 39 سال است که فقط مرگ بر شاه گفته اید ، ایا کافی نیست؟
مصدق السلطنه نیز که شده پرچم شما! شما فقط در گذشته درجا می زنید!
نه مصدق شعور و فهم دموکراسی را داشت نه انهایی که اطراف او بودند! اقا عزیز بختیار یک شخصی خیالی ولی پاکترین شخص در میان کل شماها بود. اشتباهات بختیار این بود که فکر میکرد اطرافیان او بخاطر دموکراسی تلش براندازی شاه را دارند ! در حالی که همه انها افتابه بگیرهای مذهبی بودند مانند بازرگان که بجای خدمت به کشور مدرسه اسلامی تاسیس کرده بود و همه شما به به و چح چح می کردید! اشتباه بختیار منحل کردن ساواک بود که محافظ امنیت کشور بود، انگار کشور کاملآ در تاریکی را می رفت! با تبعید شاه کل ارتش را از خود کنار زد و با ارتشی ها هکاری نکرد و بجای ان بازرگان ارتش را تسلیم خمینی کرد البته با کمک امریکا.

لطف بکنید برای ایران نیز شده خود را به روز بکنید و با گذشته کلنجار نروید و از تمام فعالان سیاسی و حزبی اتحاد مشترک را برای براندازی رژیم شروع بکنید و محتوای حکومت بعدی مهم است و نه نوع حکومت! دموکراسی را باید فهمید تا فهماند.
امیدوارم از نوشته های نارحت نباشد چون میدانم شما نیز مانند من عاشق ایرانید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی، با درود.
شما انتقادهای را از گروهای مبارز برشمردید که بخاطر نداشتن نرمش در آن مقطع از تاریخ دچار از همپاشی و شکست شدند اما موازی با آن نیز از افرادی نام میبرید که نرمش و سازگار بودند. اگر به گفته های شما دقت شود هر دو گروه، چه نرمشخواه و چه یک دنده ها، از میدان مبارزه به بیرون پرتاب شدند. شما از حزب توده نام بردید که آن هم پس چند صباحی از نقشه سیاسی ایران زدوده شد. گروه فدائیان اکثریت که از آن نامی نبردید همچنین به جرقه بیکاران پیوست. پس تئوری نرمش یاد شده شما را من نمیتوان بخوبی درک کنم.
البته نرمش سیاسی که شما از آن نام میبرید در کشورهای اروپایی راهبرد دارد و من از این سو با شما موافقم. در ایران آن دوره اسلام و اسلام سیاسی از هیچگونه رواداری نسبت به گروهای اپوزیسیون نداشت. در سالهای 51 و 52 زندانها پرشده بود و در زندان قصر و در هیچکدام از بندها

به اندازه لازم جای خواب نبود. نیمی از زندانیها چپ و نیمی دیگر مذهبی بودند. نیمه مذهبی که در آن مجاهدین حرف نخست را میگفتند، بازی شترنج را در زندان ممنوع کرده بود و مهره های شترنج را گم و گور کرده بودند. بعضی از کتابهای تاریخی که به مذاقشان نمیخورد از بین بردند. اینکه شما استدلال خود را مبنی بر سازش و نرمش میگذارید با شمردن آن تاریخجه از سوی من، در میان اسلامیان راهبردی نداشت. کسی که توانست در آن برهه از تاریخ با نرمشی زمانبندی شده خود را از آن توفان بیرون بکشد اسلامیان بودند. با خواندن کتابی بنام اقتصاد بزبان ساده و یا اصول فلسفه هیچکس ماتریالیست نمیشود و اگر هم بشود شنل دیکتاتوری را به گیره رختکنی آویزان نخواهد کرد.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

بعنوان یکی از همکاران ایرانگوبال از نسیم بزرگوار پوزش می خواهم که در این سایت مقاله اش را درج کرده ام.

نوشته شده توسط: Anonymous

ممد جان سعی کنید با دنیای واقعی آشتی کنید و خودتان را شرایط موجود وفق دهید، نه حسن راشدی و نه مرحوم مهندس امانی نمی توانند بداد شما برسند، فراموش نکنید که انسان موجودی است تنها درطبیعت بیکران، که بخاطر نیازهای اقتصادی و جنسی و ارتباط اجتماعی خواسته یا ناخواسته در کنار هم زندگی می کنند، دیگر کسی حاظر نیست حتی ثناری به آخوند مژثیه خوان پول بدهد و بطور اتوماتیک بدون اینکه بداند خون گریه کند، دیگر کسی گریه ها و زجه های تو را نمی شنود، ضعیف بودن یعنی محو، ضعیف بودن یعنی حذف از اجتماع، باید قوی بود و مبارزه کرد، در ابرها راه رفتن یعنی محو و تسلیم رویاها شدن که وجود خارجی ندارند، ما باید سعی کنیم که خودمان باشیم و بس.

نوشته شده توسط: Anonymous

احتمال اش هست:
قاتله عکس و تصوی اخوند های عمامه به سر را دیده دو تا هندی مادر مرده که برای مردان بستن عمامع واجب است(سیک) را پیدا کرده فکر کرده اینها اخوند اند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب انزابی:
کدام
شما اصلا کتاب علمی تاریخ دیدید ؟ طرف یک صفحه نوشته مینویسد درست زیر همان صفحه نصف صفحه اختصاص به منابع دارد . به این میگویند کار علمی .
درباره سکاها شما به ما منبعی ندادید فقط شرمنده منابع ترک به همون علت که منابع فارس بی طرف نیستن رد میشن تنها منابع غربی به علت بی طرفی مورد قبولن (نه نفعی در فارس بودن سکاها دارن نه ضرری در ترک بودنشون)
https://books.google.com/books?id=ciZquFt9IFIC&pg=PA62&lpg=PA62&dq=Jaco…
C&sig=3_kwsqnd1oko8iiqZnTRzeMWSwg&hl=en&sa=X&ei=W1sXVNvXOMXp8AWshIKIBg#v
=onepage&q=Jacobson%20scythian&f=false

هنر سکاها :
https://books.google.com/books?id=ciZquFt9IFIC&pg=PA62&lpg=PA62&dq=Jacobson+scythian&source=bl&ots=pEQBEK5x
mC&sig=3_kwsqnd1oko8iiqZnTRzeMWSwg&hl=en&sa=X&ei=W1sXVNvXOMXp8AWshIKI
Bg#v=onepage&q=Jacobson%20scythian&f=false

دین سکاها:

https://en.wikipedia.org/wiki/Scythian_religion

این هم یه منبع بی نظیر که دیگه هیچ جایی در مورد ایرانی بودن زبان سکایی نمی گذارد

http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/4011313900307.pdf

دیگه حال ترجمه ندارم کپی پیست میکنم !

dog
Scythian: kuti
Kurdish: kuti (''se[g]'' used in some Kurdish dialects is a Persian loan)
to give
Old Persian: dada-
Scythian: da-
Kurdish: da-
brother
Old Persian: bratar
Scythian: brata
Kurdish: bra
to cut
Old Persian: fra-jan
Scythian: brin
Kurdish: brin
side
Scythian: parsu
Kurdish: parasu
narrow
Scythian: nara
Kurdish: narîn
to go
Old Persian: shiyava (now /sho/ its meaning has changed to ''to become'' in modern Persian)
Scythian: chiyava
Kurd: chu
harsh
Scythian: karsa
Kurdish: qars/qals
Soghdian: pspryh (fix, repair)
Kurdish: pispor (expert)
antelope
Saka : aska
Kurdish: ask
sleet:
Saka: pruha
Kurdish: prusha
son, boy
Scythian: kur
Kurdish: kur
ear
Kurdish word for ear is go/goh, which according to Kurdish sound changes it must have derived from *gausa; Avestan and Old Persian had gaoshem and gaosha, respectively, Scythian had ''gaosa''.
light, reflection
Sycthian: sauka
Kurdish: şauq, (not be confused with Semitic ''şafaq'', meaning ''horizon'' rendered in Kurdish as ''shabaq'', which its native Kurdish equivalent is ''aso''. To make it more clear cf. the famous Kurdish poet: ''shabaq shauq dadatawa, meaning ''the horizon is reflecting the light of the sun''.)
good
Kurdish word for good ''xas'' fits well with a protoform ''*hvarz'' as was in Scythian.
darkness
Scytho-Sarmatian: tama
Kurdish: tam (as in "tam u mij")
Some Sakan lexemes:
oil
Av: raogna
Saka: runa
Kurd: ron
appear/see
PI: *didatai
Saka: diyare
Kurd: diyar
sheep/cattle
Av: pasu
Saka: pasu
Kurd: paz
I
Av: azəm
Soghdian: ǝzu
Kurd: az (ez)
much
Av: pouru
O.pers: poru
Saka: pharu
Kurd: fra
dark
Av: taθra
Saka: tárra
Kurd: tarî
liver
Av: yâkarə
Zor. Pah: yakar
Saka: jará
Kurd: jarg
shoulder
Av: supti
Saka: suti
Kurd: asto
lungs
Av: su$i
Saka: svî
Kurd: sî
fox
Saka: ruvasa
Kurdish: rovî
orphan
Saka: syuta
Kurdish: sêwî
work
Soghdian: erk
Kurdish: erk
worthy
Soghdian: ēžǝn
Kurdish: hēže/hēža (hêja)
heavy
Soghdian: ǝškurѳ:
Kurdish: qurs
fly
Soghdian: frusht
Kurdish: frîn
Soghdian: γǝr (mountain)
Kurdish: xir (hill)
poison
Kurdish: hēže/hēža (hêja)
heavy
Soghdian: ǝškurѳ:
Kurdish: qurs
fly
Soghdian: frusht
Kurdish: frîn
Soghdian: γǝr (mountain)
Kurdish: xir (hill)
poison
Soghdian: žār
Kurdish: žār (jar)
life:
Soghdian žǝwān
Kurdish: žǝyān (jiyan)
greed
Sogdian: rujhya
Kurdish: rijd
attach
Soghdian: nǝβǝst
Kurdish: nûs-
now
Soghdian: nūkǝr
Kurdish: nūke
new
Soghdian: nǝwē
Kurdish: nǝwē
after
Soghdian: pǝšī
Kurdish: pašī/ paš
turn/return
Soghdian: zwrt
Kurdish: zivirîn
goldsmith
Soghdian: zérnkǝrē
Kurdish: zêringer

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اسد :
کک چیز فراموش نشود بر خلاف گفته های ناصر کرمی زبان فارسی بسیار قدیمی تر از عربی میباشد:
در حالیکه ذخیره واژگان عربی در زبان فارسی فراوان است، واژه‌های بسیاری نیز از زبان فارسی به زبان عربی راه یافته است. در سده اخیر دانسته‌شده که شماری از واژگان قرآن و انبوهی از لغات زبان عربی از زبان‌های متداول در بین‌النهرین باستان و زبان‌های ایرانی و از جمله فارسی برگرفته شده و سپس مطابق با قواعد و تصریف زبان عربی دچار تغییرات آوایی و گاه معنایی شده و مشتقاتی نیز برای آنها ساخته شده است.

سهم دانشمندان ایرانی (به عنوان بزرگترین و پرشمارترین نویسندگان متون عربی) در ورود واژگان ایرانی به این زبان و حتی ساخت دستور زبان و اصول صرف و نحو برای آن بسیار بارز بوده است. تشخیص واژگان دخیل در قرآن و زبان عربی، همواره کار ساده‌ای نیست و نیاز به آشنایی با زبان‌های دیگر متداول در منطقه، و نیز اصول و

و ریشه‌شناسی لغات دارد. از همین روی است که برخی نویسندگان متمایل به سره‌نویسی بدون دقت و آگاهی کافی، بسیاری از لغات به ظاهر عربی را با اتکای صرف به ظاهر و حروف آن، عربی می‌پندارند و این یادمان‌های گرانقدر و فراموش‌شده زبان فارسی و دیگر زبان‌های ایرانی را به سادگی به کنار می‌نهند. چنین واژگانی به ویژه در قلمرو دانش اخترشناسی بسیار فراوان هستند.

برای تشخیص واژگان دخیل در زبان عربی و قرآن، تاکنون کتاب‌ها و فرهنگ‌نامه‌های گوناگونی منتشر شده است. مانند کتاب مشهور آرتور جفری Arthur Jeffery ا(۱۸۹۲-۱۹۵۹ میلادی) استاد استرالیایی زبان‌های سامی در مدرسه مطالعات شرقی قاهره که به نام «واژه‌های دخیل در قرآن مجید» با ترجمه فریدون بدره‌ای به فارسی ترجمه و منتشر شده است (انتشارات توس، ۱۳۷۲). در این کتاب ۲۷۵ لغت غیرعربی معرفی شده است. متن اصلی و کامل آنرا در این نشانی ببینید:

www.answering-islam.org/Books/Jeffery/Vocabulary/index.htm

یکی دیگر از بهترین کوشش‌ها در این زمینه، کتاب «فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان عربی» نوشته زنده‌یاد سید محمد علی امام شوشتری (۱۲۸۱-۱۳۵۱) است که انجمن آثار ملی آنرا در سال ۱۳۴۷ منتشر کرد و در بردارنده حدود سه هزار وام‌واژه و ریشه‌های آن است.

اثر مهم دیگر در این باره عبارت است از کتاب «الالفاظ الفارسیه المعرب» (بیروت، ۱۹۰۸ م) نوشته «السید ادی شیر اثوری» (۱۸۶۷- ۱۹۱۵ میلادی) زبان‌شناس و متخصص زبان و ادبیات سریانی. ادی شیر، اسقف کلیسای کاتولیک کلدانی و متولد شهر کرکوک (تابع دولت عثمانی وقت) بود. او در این کتاب ضمن معرفی واژه‌های دخیل فارسی در زبان عربی، آورده است که زبان عربی آکنده از لغات فارسی و زبان‌های دیگر است و این لغات بگونه‌ای ابدال و تصحیف شده‌اند که تشخیص ریشه آنها از دشوارترین پژوهش‌های ریشه‌شناسی است.

این کتاب ارزنده اکنون پس از گذشت ۹۹ سال از انتشار متن اصلی آن، به کوشش آقای سید حمید طبیبیان به فارسی ترجمه و منتشر شده است و می‌تواند راه‌گشایی اساسی در درک و شناخت وام‌واژه‌های فارسی در زبان عربی باشد:

ادی شیر، السید؛ واژه‌های فارسی عربی شده، ترجمه سید حمید طبیبیان، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۶ (پخش ۱۳۸۷)، ۲۹۲ صفحه.

کتاب «معجم المعربات الفارسیه» (بیروت، ۱۹۹۸) نوشته محمد التونجی (۱۹۳۳- )، دانشمند اردنی و دانش‌آموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران نیز اثر مهم دیگری در بررسی واژگان فارسی متداول در عربی بشمار می‌رود که تاکنون به فارسی ترجمه نشده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب asad:
گفته شما درباره لبنانی ها درست است لبنانی ها مقدار بسیار زیادی خون غیر سامی دارند توجه شما را به مقاله زیر دعوت میکنم
درباره ژنتیک مردم خاورمیانه:
http://link.springer.com/article/10.1007%2Fs10038-005-0274-4

تقسیم عربی-ناعربی

در این گام،ما با یک تقسیم بزرگ دیگر روبرو می شویم که می توان تا حدی رد آن را در قوم نگاری و نیز تاریخ اخیر منطقه جستجو کرد.بر اساس این تقسیم بزرگ که می توان آن را جدایش عربی-ناعربی نامید،ملل عرب منطقه یعنی اردنی ها
(JOR ) ، فلسطینی ها (PAL ) ، عراقی ها (IRK )، سوری ها (SYR ) ،عمانی ها (OMA ) و مصری ها (EGY) به دلیل روابط نزدیکشان با یکدیگر یک شاخه بزرگ تشکیل داده و از شاخه دیگر که متشکل است از ترک ها (TUR ) ،ایرانی ها (IRN ) ، کردها (KUR ) ،یونانی ها (GRE ) و لبنانی ها (LEB) جدا می شوند.

باز در چهارچوب این دو شاخه،تقسیمات کوچکتری وجود دارد:

در شاخه عربی "مصری ها" و سپس "عمانی ها" به دلیل وجود مقادیری خون سیاه از دیگران که فاقد این آمیختگی هستند،جدا می شوند.اردنی ها و فلسطینی ها با یکدیگر و سوری ها و عراقی ها نیز با هم روابط نزدیک خونی دارند که آنها را در واپسین تقسیمات در کنار یکدیگر قرار می دهد.این چهار گروه مجموعا با یکدیگر نیز روابط نزدیکی دارند.

در شاخه ناعربی نخست لبنانی ها از ۴ ملت دیگر جدا می شوند و سپس یونانی ها از ۳ تای دیگر. ترکها،ایرانی ها و کردها با یکدیگر روابط بسیار نزدیک ژنتیکی دارند و باز از این میان،دو تای آخر یعنی ایرانی ها و کردها در واپسین مرحله دسته بندی نیز در کنار یکدیگر قرار دارند.
نتایج:
.
3-مصری ها و عمانی ها به دلیل وجود مقادیری خون سیاه،از ۴ ملت دیگر عرب زبان خاورمیانه جدا افتاده و ایزوله می باشند.
4-اردنی ها،فلسطینی ها،عراقی ها و سوری ها را می توان به همراه یهودیان سفاردیم،"سامیان" اصیلی نامید که میراثداران تمدن های بزرگ میانرودان و شرق مدیترانه مانند: بابل،آشور و فنیقیه هستند.
5-لبنانی ها دارای مقادیر زیادی خون ناعربی هستند.شاید علت این امر وجود کلنی های یونانی در دوران پس از اسکندر و نیز بازمانده های خون شهرهای صلیبی دوران سده های میانه باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

مجاهدین خلق مثل زامبی خود را به هر شکلی در می آورند، در زندان خود را نادم نشان می دهند. همراه ضد اطلاعات به شکار دیگر مجاهدین می روند در دستگیریها، بازجوئی ها،، شکنجه ها، تیربارانها و تیرخلاص زدنها از بازجوهای رژیم سبقت گرفته کاسه داغتر از آش می شوند، داوطلبانه عازم جبهه ها می شوند، در جبهه بمحض دیدن سخنرانی مسعود و مریم از تلویزیون بغداد دوباره رگ مجاهدیتشان می زند بیرون و همانند عاشقی که معشوقش را پیدا کرده سریعا برای فرار به عراق نقشه می ریزند و بلافاصله خود را به سربازهای عراقی تسلیم می کنند، و بعد از چند روز در تلویزیون مجاهدین در عراق ظاهر می شوند، و همانند یک قهرمان معرفی می شوند که صحیح و سالم به پایگاههای سازمان مجاهدین خلق رسیدند، و بدنبالش رژیم تمام عفوها را لغو می کند و آدمهای بدبختی که بخاطر دوستی و یا فامیلی و یا پیدا شدن یک اعلامیه در حیاطشان که باد آورده

و یا یکی از همین گروهها انداختند، که با حکم های دبرنائی به حبس ابد مکوم شده اند، تعادل روحی خود را از دست می دهند، و بر وزن بهشتی صد پاره شد دگر نمی آید ، سرود عفوها صد پاره شد دیگر نمی آید،سر می دهند، و بیچاره کمونیستها هم که یکسال طول می کشد تا وضو و نماز خواندن یاد بگیرند، تا بتوانند اظهار ندامت بکنند که کار از کار می گذشت..
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رحیم عشائ:
من کاری به ادعا و روایت و حدیث و نقل ندارم بحث من سند و مدرک است امروز اعراب دو نوع هاپلو گروپ بیشتر ندارد و هر کس این دو را داشته باشد یا عرب است یا امیخته به عرب
هاپلو گروپ J1
هاپلو گروپ J2
درباره امیختگی اعراب با ایرانیان هم مثال شما ناقص است گویا شما در همان کتاب تاریخ نخواندید که "ابراهیم امام" پیشوای عباسیان به ابو مسلم خراسانی سفارش کرد که تا میتوانی کسی از اعراب را زنده نگذار ابو مسلم هم تعدادی لشکر را فقط برای عرب کشی در ایران تخصیص داره بود نقل گند اباد کردن عرب اباد ها در تاریخ هست میتوانید در همان کتاب ها بخوانید تا جایی که اعراب نوشته اند ارانیان انتقام قادسیه را گرفتند البته این افتخاری نیست تنها برای رد دلیل شما اورده شد عده زیادی از همین ها هم به دست تورک و مغول به همراه ایرانیان نابود شدنند

در ضمن کاربر گرامی این تنها اعراب نبودنند که در بعضی شهر های ایران جایگیر شدنند
مَقْدِسی در سده چهارم هجری و در کتاب «احسن التقاسیم» گزارش‌های جالبی از حضور فارسی‌زبانان در حجاز و شبه‌جزیره عربستان دارد: «فارس‌ها (منظور ایرانیان) در جده بسیار هستند و کاخ‌های شگفت‌انگیز دارند» (ص ۱۱۵). «صُحار قصبه‌ای در عمان است که فارس‌ها در آن اکثریت دارند (ص ۱۳۱) و در بازار به فارسی سخن می‌گویند» (ص ۱۳۶). «بیشتر مردم عدن و جده فارس هستند، ولی زبان رسمی عربی است» (ص ۱۳۶).
بنگرید به: مقدسی، ابوعبدالله محمد بن احمد، احسن‌التقاسیم فی معرفه‌الاقالیم، ترجمه علینقی منزوی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۵.
نوشته شده توسط: Anonymous

کافی است نگاهی به چاپلوسی های مهوع مجاهدین خلق در سال اول انقلاب نسبت به خمینی بیاندازیم و ببینیم چه کسی دست رد به سینه چه کسی زد.
آخر، آن همه تملق اغراق آمیز در مورد خمینی برای چه بود جز به بازی گرفته شدن؟
قطعا مجاهدین مایل نبودند که در بقیه اوباش خمینی حل شوند و فقط یکی از آن ها باشند. آن ها می خواستند با هویت سازمانی خودشان به خدمت آقا در بیایند و سر و گردنی در میان بقیه اوباش بلند کنند، اما خمینی زرنگ تر از آن ها بود.
توصیه می کنم که اگر این نوشته ها ادامه داشته باشند در نوشته بعدی مقداری به آن چاپلوسی های مجاهدین و مواضع آن ها در یک سال اول بعد از انقلاب تا زمانی که متوجه شدند که خمینی صد بار زرنگ تر از آن هاست هم بپردازید تا نسل جوان ما این ها را بهتر بشناسد .
اگر چند تا هوادار بریده و نبریده مجاهدین هم از دست شما دلگیر شوند چه عیبی دارد وقتی

هدف شما کمک به ثبت وقایع تاریخی همان طور که اتفاق افتاده اند باشد؟
این ها از فراموشی یا بی خبر بودن یا جوان بودن مردم و تجربه آن سال ها را نداشتن آن ها استفاده می کنند.
نوشته شده توسط: lachin

آقای اقبالی... اگر قرار باشد پایگاه خبری آفتاب جمهوری اسلامی را که از نظر خبر رسانی هیچ (( ارزش )) ژورنالیستی را ندار قبول بکنیم , بایستی فریاد زدن (( یا علی... یا علی )) خامنه ای را در هنگام تولد را هم قبول بکنیم. اگر کسی ادعای (( تفسیر خبری )) را بکند , و مفسر خبر هاست , حداقل ترین مسئولیتش این است که ( صلاحیت ) ین خبر را با شبکه های معتبر جهانی مقایسه بکند و بعد منتشر بکند. کپی و پیست کردن یک خبر نادرست از یک پایگاه خبری بی اعتبار , نه خبر است و نه تفسیر خبر . این تنها وقت تلف کردن است....متاسفانه خبر های تفسیری شما از تفسیر کتاب معروف دکتر قلی مجد در رابطه با قحطی و گزسنگی در ایران گرفته تا پذیرش جایزه نوبل در فیزیک از طرف (( پیتر هیگز )) و ......تفسیر های دیگر , چندین اعتبار ندارند. بهترین ها را برایتان آرزومندم ....

نوشته شده توسط: Anonymous

کیانوش جان لطفا و لطفا همگی سعی کنیم بدون اغراق واقعیتها را هر آنطور که هست بازگو کنیم، این یک ایده خوب و ؟ضرورت تاریخی است و فراموش نکنیم و هر آن آویزه گوش خود قرار دهیم که اگر کسی که اشتباه نکند، هیچ چیز یاد نمی گیرد و اگر کودکان از راه رفتن بترسند هر گز راه رفتن را یاد نمی گیرند. من سعی خواهم کرد هر آنچه که تجربه کردم بازگو کنم،، به نوشتن واقعیات ادامه دهیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی ضمن سلام و عرض ارادت لازم است بنده در نوبه خودم از جنابعالی وتمام همکارانتان در این سایت به خاطر زحماتتان وفعالیتنان برای روشن شدن حقایق و بالا بردن سطح آگاهی ایرانیان و رعایت آزادی قلم و بیان تشکر کنم شاد باشید انزابی

نوشته شده توسط: Anonymous

داعش اونطور که از اخبار و شواهد بر میاد یه گروه مرتجع تروریستیه با ظاهر و باطن مشخص و تقریباً یکسان!

اما اونهائیکه با فرقه رجوی باشرف کار کرده باشن بخوبی میدونن واسه فرقه رجوی هدف وسیله رو توجیه می کنه و همه افراد سازمان وسایلی هستند که بالقوه رجوی رذل تاریخ سراومد مصرف اونها رو تعیین می کنه! دیگه اینکه این فرقه ظاهر و باطن متفاوتی داره یعنی که در عرصه عمومی حرفی میزده و مثلاً عضو جذب می کنه اما وقتی فرد رو پشت حصارهای آهنین "هزار اشرف" کشوند و در خلوت تشکیلات آن کار دیگر میکند! از تفتیش عقاید، جاسوسی، طلاق اجباری، بی اطلاعی اعضا، در "مهمونخونه قرنطینه کردن واسه سوختن اطلاعات؟!"، تفتیش تختخواب و رویای افراد بگیر و برو، ...! همونطور که می بینین اینها علایم وجودی یه فرقه ست فرقه رجوی رذل!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.

نوشته شده توسط: Anonymous

ای آدم دوباره شروع کرده از نام من « یوسف آذربایجان » استفاده میکند این آدم این کامنت را گذاشته که متعلق بمن نیست « مجاهدین خلق همان جمهوری اسلامی با نقابی دیگر است! این بهمن موحدی هم دروغ میگوید. مگر میشود کسی هم طرفدار مجاهدین باشد که سازمانی با مرام مذهبی است و هم مارکسیست باشد که ضد مذهب است؟! » و یا کامنت دیگری نوشته که عبارت است « آقای کیانوش توکلی، چرا کامنتهای من سانسور میشود؟! »

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

در اولین ملاقاتی که روز 15بهمن 1357 میان خمینی و مسعود رجوی صورت گرفت، خمینی گفت جوانان و دانشجویان حرف شما را می‌پذیرند، شما اعلام کنید که جریانهای غیرمذهبی حق فعالیت سیاسی ندارند، اما مسعود رجوی جسورانه به او یادآوری کرد حضرت آیت‌الله مگر خود شما در پاریس نگفتید که مارکسیستها در فعالیت سیاسی آزادند؟! خمینی که انتظار چنین جوابی را نداشت، با غیظ و بدون خداحافظی از اتاق خارج شد. خمینی پس از آن هم از طریق پسر خود احمد، به مجاهدین و شخص رجوی پیام داد که اگر شما مثل بقیه مردم، رهبری ”امام“ را بپذیرید، بالاترین مقامهای حکومتی در اختیار شماست؛ اما هر بار مسعود رجوی به‌نمایندگی از سوی مجاهدین دست رد به سینه او زدند.
مسعود رجوی نمی توانست بپذیرد و راضی شود که به خاطر هنر سازشکاری سیاسی و وارد قدرت شدن، مارکسیستها سرکوب شوند .

نوشته شده توسط: Anonymous

من اساسن مخالف هالیود هستم چرا که هالیود مرکز ارتجاع و تهوع و نژاد پرستی است. هالیود براساس منافع دولت امریکا کار میکند و بر تر ی جوئی امریگائی در فیلمهای هالیود همواره بچشم میخورد . توهین به سیاه پوست در نقش دزدو قاتل و به مکزیکی به شرقی وو در همه فیلمها وجود دارد . مانند بدون فیلم بدون دخترم هر گز که صد در صد دروغ بود و گفته میشود که هنرپریشه اصلی ان یک یهودی است . . هنوز مردم سیاهپوست از حقوق خود بر خوردارنیستند

خنده دار نیست که فردا روزی هنرپیشه ای نقش خمینی را بازی کند و به او اسکار بدهند و یا نقش کیانوری و یا رجوی و یا صدام و یا یک مرتجع دیگر را ؟ همین امروز این جایزه های هالیودی به عنوان رزالت پیشه گی حقیقی را باید به
.رفسنجانی ورجوی و خمینی و جرج دبلیو بوش و سگوزی و ناتان یاهو و دولت انگلیس داد . این افراد در بدبختی و جنگ واسارت مردم جهان شریک هستند و کمکی به نوع بشر نکردند . برای مثال کار هالیود وسیاست این است که

.یک بار چرچیل سر مردم خاورمیانه را شیره مالید و اکنون جک نیکلسون مانندی با دست مزد روزانه 500 هزا ردلاری همان شیره مالی ر ا دوباره سازی کند و مردم هم در صف های طولانی به به و چه چه بگویند که دیدی چقدر خوب باز ی کرد . نه جانم هر دو خوب فریبت دادند .
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

مگر انقلابیون ( مجاهدین ، سازمان چریکها ، اتحادیۀ کمونیستها ی ایران ، پیکار ، رنجبران..) تا مقطع 30 خرداد سال 60 راه مبارزه سیاسی و مسالمت آمیز را طی نکردند؟
اما از همان عصر30خرداد، دوران اعدامهای جمعی به‌منظور ریشه‌کن کردن مجاهدین و دیگر سازمانهای انقلابی را آغاز کردند. به این ترتیب تداوم مبارزه مسالمت‌آمیز سیاسی ناممکن شد و برای مجاهدین و دیگر سازمانهای انقلابی، راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نماند.
انتقادهایی به درستی به سازمان مجاهدین خلق ایران وارد است؛ اما آن افرادی که مجاهدین را بدتر از رژیم خمینی معرفی می کنند و به سازمان و رهبری آن توهین های زننده و لجن پراکنی می کنند و مجاهدین را تروریست و خمر سرخ می نامند و می گویند که اگر مجاهدین به قدرت برسند ،میلیونها نفر در ایران را قتل عام می کنند، اکثر آنها وابسته به دستگاههای اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی هستند و مابقی وابسته به محافل

سلطنت طلبِ پهلوی چی . هسته اصلی تبلیغات بر علیه مجاهدین ، مربوط به رژیم اسلامی ودستگاه اطلاعاتی وامنیتی آن است، تا از یک طرف مردم به فکر تغییر وضعیت نیافتند واز سوی دیگرهمه را شریک جرم جنایات خود کنند، البته کینه تاریخی سلطنت طلب ها ی پهلوی چی را نباید نادیده گرفت، مردم جنایات رژیم خمینی را دیده وتجربه کرده اند، سلطنت طلبها با طرح چنین ادعاهایی بر علیه مجاهدین که امتحان پس نداده هستند، مجاهدین را بدتر از خمینی معرفی می کنند تا نتیجه بگیرند خودشان با وجود همه جنایاتی که انجام داده اند نیروی اصلح در کشور هستند تا بلکه دوباره به قدرت باز گردند اما غافل از آن که چرخ تاریخ به عقب باز نمی گردد.
بعد از انقلاب مجاهدین خواهان برگزاری محاکمات علنی ساواکی ها وشکنجه گران وناقضین حقوق بشربا حضور هیات منصفه مرکب از اقشار گوناگون مردم بودند، اتفاقاً بسیار روی این مسئله تاکید می کردند که با افشای این دسته از اعمال وشکنجه ها دیگر امکان وقوع دوباره آن نخواهد بود وخواهان تبدیل شدن زندان اوین به موزه بودند.
برچه پایه علمی این حرف زده می شود که مجاهدین در صورت به قدرت رسیدن مانند آخوندها و یا بدتر از آنها عمل می کردند، مجاهدین اگر به قدرت می رسیدند در محاکم قضایی از مضامین حقوقی جهانی ومدرن استفاده می کردند ودیگراز مفسد فی الارض ومحارب با خدا ومرتد وباغی ویاغی وطاغی خبری نبود، مجاهدین که خواستار هیئت منصفه تشکیل شده از اقشار مختلف مردم بودند مگر می توانستند جنایت کنند.
آیا مجاهدین بدتر وخطرناکتر از دایناسورهای حوزه علمیه قم و شورای نگهبان و مجلس خبرگان هستند ؟!
هر کشوری شرایط خاص خود را دارا است وطبیعتاً سازمان مجاهدین خلق ایران و یا سازمانهای کمونیستی ایران هم شرایط خاص خود را دارا می باشند ومنطبق با شرایط ایران هستند ، مجاهدین و کمونیستهای ایرانی را نباید با دولت ساقط شدۀ صدام حسین و یا اتحاد جماهیر شوروی سابق مقایسه وشبیه سازی کرد.
در آخر می خواهم بگویم وتا کید کنم که یک موی گندیدۀ سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمانهای کمونیستی ایران ، (سازمانهای کمونیستی که می گویم منظورم از ساز مان چریکهای فدایی خلق اقلیت هست تا فداییان خلق اکثریت از مائوئیست ها گرفته تا حزب توده و اتحادیه کمونیستهای ایران و رنجبران وحزب کمونیست کارگری وراه کارگر وپیکار وجبهه دموکراتیک ملی) هزاربار به رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی ورژیم استبداد سلطنتی پهلوی می ارزد.
به امید اتحاد سازمان مجاهدین خلق ایران با تمامی سازمانهای کمونیستی ایران و تشکیل جبهه متحد خلق و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و تشکیل یک دولت ائتلافی به دست مجاهدین و کمونیستها.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا یا خانم yyy یک سوال از شما دارم آیا تا بحال به مغولستان تشریف فرما شده ای و یا با یک مغولی چند کلمه حرف زده ای ؟ که این همه صفات بد را در رابطه با یک ملت بکار میبری آن ملتی که نه من تورک زبانش را میفهمم و نه تو فارس زبان .تنها چیزی که میدانیم از کتابهای تاریخ آستان شاه و شیخ است که مغول ها به این منطقه حمله کرده اند و تاج و تخت شاه را گرفته اند و هر آنکه مقاومت کرده زدند و کشتند .عین جمله جنابعالی « دست از چاپلوسی و هندوانه گذاشتن و فریب و نیرنک و خدعه مغولی بردار » و لی ما تورکها به آدم ترس و دو رو را میگویم مثل فارس ترسوست و مثل فارس دو رو و نیرنگ باز .چون ما از نزدیک با فرهنگ و برخورد چابلوس فارس ها آشنا هستیم .

نوشته شده توسط: Anonymous

نسیم خان! مثل اینکه دیر به قافله منتقدین تشریف آوردی! زمانی میفرمودی؛ باید قید سازمانهای سیاسی را بزنی، چون مردم کتابهایتان را نمیخوانند! گله میکردی اگربه سازمانهای سیاسی مرتبط نبودی مردم کتابهایت را میخرند! غافل از آنکه از طریق همان سازمانهای سیاسی مطرح شده بودی. اکنون انگار از قافله انقلاب عقب مانده ای میفرمائی:"وقتی اصلاح طلبان ترس داشته باشند که از حق مردم به درستی و واقعی دفاع کنند، قدرت که با هوشمندی حرکتهای آنان را رصد می‌کند، آگاه از این عقب نشینی و ضعف درونی آنها بر همان جای ضعف و زبونی شان نیزه فرو می‌کند." پایان نقل قول. نسیم خان! راستی کی این اصلاح طلبان در طول این چهار دهه از حقوق مردم سرکوب شده دفاع کرده اند، که شما چنین حرفی میزنید؟! مگر همین شونیسم فارس نیست که به بهانه اصلاح رژیم، برای نگهداشتن آن در قدرت به هر وسیله ای متوصل

شده است! آیا شما واقعا فکر میکنی، تقلیل عملکرد پانفارسیم و خلاصه کردن رفتار اسعتماری و استثماری آن درشخص خامنه ای همه چیز دیگر خاتمه خواهد یافت؟! نسیم خان! تا زمانیکه حقوق زبانی ـ فرهنگی، ملی مدنی، آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت ملل جغرافیای موسوم به ایران از طریق قداره بندان رژیم اسلامی فارس، سرکوب و زیر پا لگدمال شود، وضعیت پانفارسیم از این نیز بدتر خواهد شد، تا جائیکه این مملکت در اثر ظلم و ستم صدسله آنان مثل بمبی ترکیده، از هم خواهد پاشید! آنوقت نه حسن خواهد ماند و نه حوضش! شما که بقول خودت قلم بدست داری این چیزها را که الحمد الله خودت میدانی! آیا شکایت شما از ظالم به ظالم چه مفهومی دارد؟ چه دردی از درد مردم را دوا میکند؟، جز اینکه مردم را دنبال نخود سیاه میفرستد! مگر همین آخوند خاتمی پانفارس نبود که دنبال مردم قهرمان آزربایجان جوکهای توهین آمیر میگفت؟ آیا شما از وی انتظار داری از حقوق مردم مظلوم دفاع کند؟ آیا یادت رفته روزگاری خود را "فیدل گاستروی" الاحواز تلقی میکردی؟ آیا همین بود، جوهره انقلابیگریت!؟ و اکنون به وعده، و وعید های جنایتکارانی مثل آخوند خاتمی دل بسته ای؟! مگر همین آخوند خاتمی سالها رئیس جمهورمملکت نبود؟ در طول این مدت چه تاجی سر مردم محنت زده گذاشت؟ جز سرکوب آنان و چپاول مملکت؟ آیا انتظار شما از دیکتاتورهائی که دستشان تا مرفق بخون جوانان مردم، بخون انقلابیون، بخون آزادیخواهان این سرزمین آغشته است، رژیمی که سردمدارانش صدها هزاران تن از بهترین جوانان قهرمان این مملکت را به جوخه های اعدام سپرده اند، جز عجز و گدائی در مقابل دیکتاتورها نیست؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

غلامرضا امانی دوست لوایی بود. او خودش هم یک کسی بود که طرفدار فکر و تفکر بود. از روح امانی خرج نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی!
همراه با سپاس، شما تازه "نوک کوه یخی" را به دیدگاه همگان کذاشتید.
"درخت گردکان به این بزرگی، درخت خربزه الله اکبر!"

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

من به چه کسی اتهام زدم که یکخورده آروم تر باشم؟! و یا به چه کسی توهین کردم و فحش دادم؟!
مشخص است که این سه تا XXX یک سلطنت طلب دو آتشه و یک جان نثار رضا پهلوی است که اینچنین کامنتهای مشمئز کننده می نویسد.
سلطنت طلبها و پادشاهی خواهان پهلوی چی ، به دلیل ماهیت منفعت طلبانه، اپورتونیستی و ضد آزادی ، خودشان را به رژیم جمهوری اسلامی نزدیکتر می دانند تا مجاهدین. سلطنت طلبها که ازامکانات رسانه ای بالایی نیز برخودارند چه داوطلبانه و چه با مزد و مواجب رسانه هایشان را با کمترین نرخ در خدمت رژیم قرار می دهند و همراه با مزدوران رژیم به مجاهدین و مارکسیستها حمله می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بهxxx پان ترک
دست از چاپلوسی و هندوانه گذاشتن و فریب و نیرنک و خدعه مغولی بردار ! بجای سپاس و تحمل ایرانیان فارسی زبان در این سایت ایرانی فارسی زبان از سردبیر میخواهی که میزبان را سانسور و شما تجزیه طلبان را محبوب کند. شما اتراک چقدر پر رو و طلبکار و زیاده خواه و ناشکر هستید ! آدم چاپلوس نیازی ندارد وارد مبارزه و نقد سیاسی گردد .

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام بر روح غلامرضا امانی.
جناب راشدی. شُخم کردن کار تیراختور هست< ای کاش وجین کردن اندیشه های غیر اخلاقی و غیر انسانی در حرکت را میگفتی. و یا از وجین شدن میترسید.!؟

نوشته شده توسط: Anonymous

روحانیت یک کاست سیاسی - دینی است و معتدل و غیر معتدل نمیشناسد. اگر حاکمیت سیاسی ملایان عمامه بسر وملایان بی عمامه از نوع رجوی و بنی صدر و بازرگان ... که خواستار برقراری سیستم تئوکراتیک در جامعه میباشند بخطر جدی بیافتد، همه دست بدست یکدیگر داده رقیب و مخالف را از میدان بیرون میکنند. بله همه اینها عقب مانده، فرصت طلب، قدرت طلب و بی رحم هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای توکلی من پیشنهاد میکنم که شما یک مصاحبه با یکی از اعضای سابق شورای ملی مقاومت مانند اقای مهدی خانبابا تهرانی انجام دهید . ایشان نیز کتابی در باره شورای ملی مقاومت و نقش رجوی در باره از بین رفتن شورا و دیکتاتوری رجوی نوشته اند . رجوی یکی از خطرناکترین تروریستهای جهان است . دست یابی این گروه تروریست به قدرت یعنی قتل عام ملیونها نفر در ایران . رجوی در حقیقت روح استالین نوع اسلامی ان در قرن 21 است .رجوی به هیچ چیز جز قدرت باور ندارد و دست به هر جنایت و خیانتی میزند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی!
باور کنید من خواستار بستن دهان هیچ کس نیستم، اما آزادی تنها به فحش دادن به این و آن خلاصه نمی شود. آقای سام قندچی همانند یک ایرانی حق دارد از "قلعۀ الموت" رجوی انتقاد کند. انتقاد ایشان به سازمان "قلعۀ الموتی" رجوی و دارودسته اش، نباید محملی شود که بهمن موحدی و یا امثالهم به همۀ ایرانیان بتازند. همین آقای بهمن موحدی در یادداشتی با بدترین واژه های رجوی مانند شما آقای توکلی را نواخت. اما شما چون انسان فروتنی هستید، همچنان به او اجازه می دهید در ایرانگلوبال یکه تازی و ترک تازی کند و این در حالی است که در هیچ یک از سایت های فرقۀ "قلعۀ الموت" حتی یک واژه بر علیه سرکردۀ آن رجوی و همسرش نمی توان نوشت. سنگ صبوری شدید آقای کیانوش توکلی. اما همانگونه که نوشتید:"بهمن جان! یکخورده آروم تر...لطفا اتهام نزنید.!" زنده باد آزادی در همۀ زمینه ها و برای همه. زنده باد ایرانگلوبال!

نوشته شده توسط: Anonymous

امتیاز و اجازه ی هرکار درامد زائی مال چاکران درگاه است و معافیت مالیاتی هم مال همانهاست.
دولت های دیکتاتوری هرچه کمتر به تکنولوژی دسترسی داشته باشند بنفع ملت است.
این گونه رژیمها همیشه برای انجام مقاصد دیکتاتوری خود توجیهات عوام پسند جور میکند.مثلا میگویند ما فضای مجازی را کنترل میکنیم چون هزاران میلیون پول جابجا میشود و در خطر است درحالیکه اینطور نیست و تنها کاری که نمیکنند حفظ منافع ملت است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی, شارلاتان بازی تان بس است

نوشته شده توسط: Anonymous

بنده جزو عوام هستم و از کارهای آقای فرهادی استنباط هنری ندارم در واقع ما که در ایران زندگی میکنیم هر روزمان عین همین فیلمهاست که اینها میسازند .اگراینها هنراست , ما هر روزمان فیلم وهنر است و خودمان نمیدانستیم.پس جمع شیم بریم نفری یک اسکار طلب کنیم.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

http://aftabnews.ir/fa/news/430399/%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84-%D8%A2%D9%8…

نوشته شده توسط: Anonymous

امید است سپاه و ارتش خطر را بیش از انچه هست جدی بگیرند و اجازه ندهند بنام اسلام و این وان کشور را با یک جنگ ناخواسته روبرو کنند . در روز خطر سید علی و گروه کرکسان پایداری نخواهند کرد و کشور را تنها خواهند گذاشت .در بازی قدرت حفظ نیروهای امنیتی و ایران بالاتر از سید علی نامی است .

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته جامع و با محتوا، متشکر از شما

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته جامع و با محتوا، متشکر از شما

نوشته شده توسط: Anonymous

این خاصیت هر انقلاب است که هر جناحی که بیشتر پوپولیست باشد و فرصت طلب، براحتی برنده انقلاب می شود، افراد معتدلی مثل طالقانی، بهشتی و رجائی از جناح حاکمیت و سعادتی از مجاهدین حذف می شوند و جای آنها را رفسنجانی و خامنه ا ئی و لاجوردی و در جناح مخالف مسعود رجوی پر می کند، هر دو فرصت طلب، قدرت طلب و بی رحم، در تصادم هولاناک بین این دو، همه جامعه شدیدا آسب دیدند، کمونیستها که زیر دست و پای اینها له و لورده شدند، این از خاصیتهای انقلاب است، که شیرازه بافت جامعه از هم می پاشد، و سارقان سیاسی جامعه را تاراج می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

لاچین دوباره با این نام ظاهر شد تا از اخبار جنایی حهان ، نتایح راسیستی ضد ایرانی بگیرد . لاچین در این سایت سابقه کلان ضد فارس و ضد ایرانی دارد . او عطش خاصی به مسائل و اخبار نژادگرایانه ترکی دارد. از خبرعلی سنبلی 17 ساله با 5 مقاله تشنگی راسیستی خود را اینجا آرام کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب منهم باشم به همه بچشم قاتل نگاه می کنم، وقتی در تنها سایت دمکراتیک ایرانگلوبال می خواهی یک کلمه در مورد آموزش بزبان مادری حرف بزنی با شلیک هزاران کامنت ،نوشته ات را در جا ترور می کنند، یکی ساکمان را زیر بغلمان داده به مغولستان تبعید می کند،، و دیگری تهدید به مجازات در فردای روز آزادی می کند، اینها حالا قدرتی ندارند ایچنین شمشیر را در قالب قلم از رو می بندند، حالا وای به روزی که به حاکمیت برسند چه می کنند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

مجاهدین خلق مثل زامبی خود را به هر شکلی در می آورند، در زندان خود را نادم نشان می دهند. همراه ضد اطلاعات به شکار دیگر مجاهدین می روند در دستگیریها، بازجوئی ها،، شکنجه هها، تیربارانها و تیرخلاص زدنها از بازجوهای رژیم سبقت می گیرند، داوطلبانه عازم جبهه می شوند، در جبهه بمحض دیدن سخنرانی رجوی از تلویزیون بغداد، خود را تسلیم سربازهای عراقی می کنند، و بعد از چند روز در تلویزیون مجاهدین در عراق ظاهر می شوند، و همانند یک قهرمان معرفی می شوند که صحیح و سالم به پایگاههای مجاهدین رسیدند، و بدنبالش رژیم تمام عفوها را لغو میکرد، آدمهای بدبختی که بخاطر دوستی و یا فامیلی و یا پیدا شدن یک اعلامیه در حیاطشان با حکم های دبرنائی به حبس ابد مکوم شده بودند تعادل روحی خود را از دست می دادند، و بیچاره کمونیستها هم یکسال طول می کشید تا وضو و نماز خواندن یاد بگیرند، تا بتوانند اظهار ندامت بکنند.