Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

اقوام ایرانی ساکن ایران از قبیل کرد ، ترک ، عرب خوزستانی ، ترکمن ، بلوچ و سایر اقوام ایرانی ، هم پیمان علیه رژیم تبهکار و ضدایرانی جمهوری اسلامی هستند و نه علیه ایران. حساب مردم ایران از رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی جدا است.
نمونه ای ازشرم آورترین مطالبی که از سوی منفورترین گروه بیگانه گرای تاریخ ایران یعنی تجزیه طلبان مطرود ( پان ترک ، پان عرب ، پان کرد ، تجزیه طلبان بلوچ) گفته می شود :
«"اگر جنگی روی دهد ملتهای ساکن ایران از قبیل کورد ، بلوچ، عرب ، ترکمن ، و تورک آذری را در صف کشورهای هم پیمان علیە ایران قرار خواهد داد"»
تجزیه طلبان موذیانه می خواهند نام ایران را مترادف با رژیم ضد ایرانی جمهوری اسلامی کنند . تجزیه طلبان این نکته را خوب بدانند که شاید ماموران امنیتی رژیم جمهوری اسلامی هم اینک با سوت و کف و خشنودی ازاینگونه اظهارات تان استقبال کنند. ماموران بدنام وزارت اطلاعات -

آخوندی از تجزیه طلبان استفاده می کنند تا خلق ایران را بترسانند و از سرنگونی رژیم منصرف کنند.ایران تجزیه شدنی نیست ، حتی در صورت وقوع جنگ و یا سرنگونی رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی
آمریکا با آوردن ناوشکن USS cole به آبهای یمن نیروهای خود را افزايش داده است. خبر بینیازی افزايش نیرو مربوط به دریای جنوبی چین است. تمام دلايل حکم بر جنگ دارد. اسرائیل این موقعیت را از دست نخواهد داد تا با حزب الله و حماس هم در این میان تصفيه حساب کند.

نوشته شده توسط: جمال

جنگ بین ایران با آمریکا و اوروپا و اسرائیل و عربستان و احتمالأ تورکیە اجتناب ناپذیر یعنی جنگی کە در آیندە ایران با غرب درگیر شود کە احتمال آن بسیار زیاد است در این جنگ ایران هیچ همپیمانی نخواهد داشت و روسیە و چین نیز بە کمک ایران نخواهند آمد در عوض تمام کشورهائی کە در تمام دوران حاکمیت جمهوری اسلامی با این حکومت سر ناسازگار داشتن هر چند کە با همدیگر هم اختلاف داشتە باشند بر علیە جمهوری اسلامی ایران در یک صف قرار میگیرند این جنگ اگر روی دهد عربستان و مصر و اردن و تمام کشورهای عربی را حتی فلسطینها را نیز در صف اسرائیل بر علیە ایران قرار میدهد و بعلاوە اگر جنگی روی دهد ملتهای ساکن ایران از قبیل کورد ، بلوچ، عرب ، ترکمن ، و تورک آذری را در صف کشورهای هم پیمان علیە ایران قرار خواهد داد

بنا بر این رجز خوانیهای ایران و موشک پرانیهای آنها پسیزی نە تنها ارزش ندارد بلکە هیچ کسی را هم نمیتواند بترساند ایران در طول تاریخ در هیچ جنگی پیروز نبودە ایران قدیم در تمامی جنگها با یونان شکست خورد ،، داریوش سوم با نیروی 500000 نفری از ارتش خود در مقابل ارتش 10000 نفری اسکندر کە با حملە بە قلب لشکریان داریوش سوم در نزدیکی اربیل پایتخت کوردستان عراق انجام گرفت شکست خورد و خود داریوش عاقبت بە دست آسیابانی کشتە میشود همینطور لشکریان منظم و بزرگ ساسانی در زمان عمر خلیفەی دوم اسلامی و لشکریان بدون تجربە صحرای عربستان تار مار میشود ، و بعد از آن تمامی سلسلەهائی کە در ایران تشکیل میشد یکی پس از دیگری از طوایف تورک ، مغول ، تاتار، ازبک ، افشار وو شکست خوردند ، و باز لشکریان شاه سلطان حوسین صفوی ، چوخ یاخچی دی از لشکریان کم محمود افغان شکست میخورد و محمود دیوانە یا محمود افغان صاحب حرم سرای شاه سلطان حوسین میشود و سپس میرسیم بە جنگهای ناپایان ایران و روس در زمان صفوی ها و قجر و همین طور جنگهای بی پایان صفوی و قجر در برابر عثمانیها و روسیە و ایران در تمامی جنگهای بی پایان در این دو سلسلەی صفویان و قجر با عثمانی و روس شکست میخورد و با هر جنگی بخشی وسیع از سرزمینهایش را منجملە در قرار دادهای ترکمن چای و گلستان و ارزروم و چالدوران از دست میدهد و در آخر میرسیم بە جنگ ایران و عراق کە ایران در این جنگ نیز شکست خوردە بود و با سر کشیدن جام زهر بە شکست خود ااقرار کرد بنا بر این میبینم ایران در طول تاریخ در هیچ جنگی پیروز میدان جنگ نبودە بە غیر از اینکە قبل از شروع جنگ رجز خوانی کردە ولی این بار اگر جنگی با ایران در بگیرد کە احتمال آن بسیار زیاد است بدون هیچ اما و اگری تمامی جغرافیای ایران از هم می پاشد و کشوری بە اسم ایران برای همیشە هستی آن تمام خواهد شد و این رجز خوانیها و موشک پرانیهای ایران حکایت از همان شروع قبل از جنگ را دارد کە در دورانهای تاریخی نیز روی دادە
نوشته شده توسط: Anonymous

زبان در دهان اى خردمند چيست كليد در گنج صاحب هنرچودر بسته باشد،چه داند كسى كه جوهر فروش است يا پيله ور،هركس با مبادى زبان شناسى كو چكترين آشنايى داشته باشد مى داند زبان فارسى از ريشه زبانهاى هند وژرمنى است ، نيازى به پنهان كردن ندارد ،مايه كسر وسر شكستى هم نيست، آنچه مايه نابجايى و لازمه پنهانى است هر نوع انديشه ضد فرهنگى عصبيت قومى و برترى طلبى نژادى است

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

ایدئولوگ های نظامی رژیم تبهکار جمهوری اسلامی برای روحیه دادن به مزدوران و طرفدارن وارفتۀ خود اینچنین دست به داستان پردازی می زنند و مضحکانه خود را قدرتمند نشان می دهند. رژیم در سوریه از پس مبارزانی که سنگین ترین سلاح آنها آرپی چی 7 و خمپاره بود برنیامد و اگر نیروی هوایی روسیه به داد رژیم در سوریه نرسیده بود ، مخالفان دمشق را تسخیر می کردند.
توان موشکی رژیم نیز پوشالی می باشد و ببری است با دندان کاغذی که کارآیی ندارد.عمده هواپیماهای نیروی هوایی ایران نیز 40سال پیش (در رژیم شاه) خریداری شده است. این هواپیماها شامل 40 جنگنده F14 و بیش از 140 جنگنده فانتوم‌های F4 و F5 و نیز 60 فروند سوخو، 35 میگ، 10 میراژ فرانسوی و 24 اف 7 ساخت چین است. تنوع این جنگنده‌ها، که هر کدام متعلق به سیستم‌های ناهمگونی هستند، معضلات بسیاری در مدرنیزه کردن و سرویس و نگهداری آنها ایجاد کرده است.

باری ، اعلام پشتیبانی از چنین رژیم تبهکاری در صورت وقوع جنگ تنها به ترغیب رژیم ضدبشری در ادامه سیاست های سرکوب گرانه اش خواهد انجامید. تنها مخالفت با آتش افروزان جنگ کافی نیست، باید هرچه بیشتر از این رژیم ضدایرانی، که ما را به این دوران بحرانی کشانده، پرده دری نمود و در کنار آن عواقب و نتایج جنگ احتمالی را برای مردم آگاه و دلسوز جهان روشن ساخت. لازم است در فعالیت های روشنگرانه به مردم جهان اعلام نمائیم که ما مخالفان رژیم در هیچ شرایطی از این رژیم عقب افتاده فاشیسم مذهبی و حکومت استبدای و قرون وسطائی نباید دفاع نمی کنیم و در هیچ زمانی در کنار یا در پشت سرکوبگران مردم قرارنمی گیریم. ما باید با این گروه غارتگر ثروتهای ملی که هیچگونه اعتنائی به صیانت و نگاهداری مملکت و امنیت مردم کشور نداشته و ندارند، مبارزه کنیم. باید با آتش افروزان این جنگ احتمالی که جان و مال مردم بیگناه برایشان پشیزی ارزش ندارد را محکوم کنیم. باید در حد توان خود به مبارزه ای وسیع برای آگاهی مردم جهان بپردازیم و برای جلوگیری از برافروخته شدن آتش جنگ در ایران آنچه را که در توان داریم انجام دهیم.
در ضمن باید توجه داشته باشیم که حمله نظامی الزاماً منجر به سقوط رژیم جمهوری اسلامی نخواهد شد و می تواند هزینه های گزاف و جبران ناپذیری را برای مردم کشورمان و منطقه در بر داشته باشد. مشروع ترین و کم هزینه ترین راه برای گذر از رژیم تبهکار و جنگ طلب جمهوری اسلامی، آزادی ایران به دست خود مردم ایران است.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

این روزها اخبار مربوط به تهدید حمله نظامی آمریکا علیه ایران در رسانه ها منتشر شده است. این موضوع که آیا این تهدیدات یک جنگ روانی برای مرعوب کردن سران رژیم تبهکار جمهوری اسلامی مانند گذشته است یا زمینه سازی برای حمله نظامی و یک جنگ واقعی، در آینده روشن خواهد شد. موشک پراکنی های سپاه پاسداران ضدخلقی و عکس العمل رژیم جمهوری اسلامی به این تهدیدات این شبهه را تقویت میکند که خامنه ای جلاد و سپاه پاسداران ضدخلقی قصد دارند به جای جلوگیری از وقوع جنگ به استقبال آن بروند. که دلیل آنهم سرپوش گذاشتن برمشکلات داخلی و جلوگیری از قیام گرسنگان است. حکومتی که بقای نظام خود را مدیون گروگانگیری و جنگی هشت ساله با کشور عراق می داند و این دو فاجعه را «انقلاب دوم» و «برکت» برای نظام می شناسد، تعجب آور نیست که اکنون نیز در پی آن باشد تا برای حفظ خود با زیر پای گذاشتن مصالح مردم و کشور به پیشواز -

جنگ برود، تا شاید به زعم خودشان مردم در برابر هجوم خارجی از آنان حمایت نمایند و همچنین بتوانند مخالفان را سرکوب، مردم ایران را که با اکثریت غیر قابل انکار مخالف رژیم جمهوری اسلامی هستند مرعوب و شکاف هائی را که در راس رژیم پدیدار شده است بپوشاند. در صورت وقوع یک جنگ خانمانسوز تنها رژیم ضدبشری و ضدایرانی جمهوری اسلامی مسئول آن می باشد. حکومتی که به جای از میان بردن شبهات و نگرانی های جامعه جهانی با ادامه تحریکات باعث گسترش تحریمهای اقتصادی، صدور قطعنامه های گوناگون سازمان ملل متحد در اعتراض به تداوم تجاوزات حکومت به حقوق بشر در ایران و دخالت در کشورهای دیگر و بالاخره انزوای کامل ایران و مردم نگونبخت آن در جامعه جهانی شده است. 38 است که رفتار خارج از عرف جامعه جهانی این حکومت تنها بر تعداد دشمنان ایران افزوده است. سران رژیم هیچگاه نخواسته اند با برقراری یک رابطه معقول با دیگر کشورهای جهان قدمی در راه ثبات و حفظ منافع ملی ایران بردارند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

ایدئولوگ های نظامی جمهوری اسلامی ، هفت دلیل بر می شمارند و امیدوارند که مانع حمله نظامی احتمالی امریکا به ایران می شود:1) ایران از قدرتمندترین ارتشی برخوردار است که آمریکا در ده‌های گذشته با آن مواجه شده است.2_برخلاف عراق، ارتش ایران و سپاه پاسداران ایران نخستین بار با دیدن نیروی زمینی آمریکا سلاح‌های خود را به زمین نمی‌گذارند. ایران همچنین تجارب جنگ های سوریه ، عراق ، یمن و... دارد در همه آنان بشکلی دخالت گسترده دارد.3_ وزارت اطلاعات ایران یکی از کارآمدترین سازمان‌ها اطلاعاتی در جهان است.

4_ایران از حمایت حزب الله لبنان و برخی گروههای شیعه عراقی برخوردار است.5-توانایی‌های سایبری ایران مسحورکننده و در حال افزایش است.6_ امریکا تمایلی به افزایش نیروهای نظامی در خاورمیانه را ندارد و چین ثقل استراتژیک امریکا در دوران ترامپ خواهد بود 7_ وضعیت خاورمیانه بگونه ای نیست که جهان غرب بجای مقابله با داعش ودیگر گروههای تروریستی سنی ، حمله محدود" به ایران ممکن است به جنگی گسترده تبدیل شود . سقوط جمهوری اسلامی با توجه به نبود آلترناتیو مورد قبول ، قطعا تجزیه ایران را بدنبال خواهد داشت . با این وجود فشار علیه ایران افزایش خواهد یافت و موضع سعودی در مقابله ایران تقویت خواهد شد. توافق هسته ای با چالش جدی روبرو خواهد شد.رهبر تبهکار ایران نخواست ؛ دولت روحانی در دوران اوباما به توافق برجام 2 و 3 دست یابند و اکنون با توپ و تشر امریکا کمی ترسیده اند. نارضایتی عمومی از رهبری جمهوری اسلامی بسیار گسترده است. در یک کلمه اوضاع غیر قابل پیش بینی می باشد
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

در رابطه با سخنان آقای کیانوش توکلی درمورد خطر جنگ:
آغاز روند عراقیزه کردن ایران و احتمال رفتن به سوی جنگ بسیار زیاد است، پرزیدنت ترامپ و ژنرال های هارش به دنبال بهانه هستند.
این است نتیجۀ سکوت ما ایرانیان در برابر یکه تازی های رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی، این است نتیجۀ در خانه نشستن ما ایرانیان و عدم مبارزۀ موثر و جدی با جمهوری اسلامی. اگر ما در همان سال 88 با مبارزۀ پیگیر و جان برکفانانۀ خود این رژیم پست و پلید و ایران بر باده را سرنگون کرده بودیم ، امروز دیگر نگران خطر جنگ و غرش جنگنده ها و بمب افکن های مخوف آمریکایی بر فراز تهران و تبریز و اصفهان و مشهد و... نبودیم. تنها در صورتی خطر جنگ از ایران دور می شود که رژیم پست و پلید جمهوری اسلامی به دست خود مردم ایران سرنگون بشود.
انفعال مردم و بی تفاوتی و بی خیالی شان نسبت به پدیده های اجتماعی و سیاسی، انسان را افسرده و ناامید می کند .

نوشته شده توسط: Anonymous

این اقا در سایتهای عربی مطلب می نویسد کم نیست که اینجا هم درافشانی می کند
بلوچستون در پاکستان است . بلوچ مهاجر به ایران هستند و باید رد مرز شوند
اینها بجز زاد و لد انبوه و اشغال شهر ودیار دیگران و البته قاچاق مواد و قاچاق انسان و قاچاق سوخت کار دیگری ندارند. الان هم که ابزار دست ارتجاع عربهای وهابی هستند
بلوچستان نامی جعلی و انگلیسی است مثل پاکستان و افغانستان که تا یک قرن پیش نامی از آنها در منابع تاریخی نبود.
آن ساده لوحانی که در سوریه با داعش می جنگند باید برگردند و به شرق کشور حواسشان باشد
تاز مانی که کشور دست ما ترکها بود و قاجار حکومت می کرد یک بلوچ حق ورود از سند و هند به ایران را نداشت اما افسوس که فارسها ناتوان از مملکت داری هستد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یارادوچولوق و ایلار
در ترکی استانبولی که پیشرفته ترین زبان ترکی باید باشد بیشتر افعال ترکیبی است و با استفاده از ( اول و ات یا اد و یاپ) در ترکیب با یک کلمه غیر ترکی ساخته میشود. مثلا tesekur erderim- کایب اول ( غیب شو!) afet عفو کن – ساق اول ( راست شو!!) غذا درست کردن ( (yemek yapmak
بد نیست بدانید کامپیوتر در اصل یعنی شمارشگر و ریشه اش از شمردن فارسی درست شده با تغییر حروف ( شم = com
اتفاقا فارسی قادر به ساختن فعل هم از اسم و هم صفت است
نام = نامیدن – خشک = خشکیدن – رنج = رنجیدن – ترش = ترشیدن
نام – نمره – نامور – نامدار – نامه – نامی – نامیدن و ..
رنج – رنجور – رنجش – رنجیدن – رنجاندن –( اسم وصفت و فعل از یک واژ)
البته بعلت اینکه فارسی در معرض حمله بیگانگان بوده بسیاری از ویژگیهای خود را از دست داده و آنها هم که باقی مانده نصفه و نیمه است و کسانی باید جرات داشته

باشد برای احیای ویژگیهای قدیمی مثلا الان در بین جوانان زنگیدن و لینکیدن رایج است اما پیر و پاتالها در برابر آن مقاومت می کنند یا مثلا ساختن فعل تریدن در برابر خشکیدن و ...
===
جناب ایلار میگوید (az) کم نیست چون با حروف بزرگ نوشته شده جلل الخالق!
این هم از عجایب زبان ترکی ! پس حواستان باشد آذربایجان را با حرف بزرگ بنویسید البته تا دیروز اصرار داشتید آزر بنویسید حالا که معلوم شده آزر معنی منفی دارد شروع کرده اید به آذر نوشتن! و این ادعا که آز ما با آز شما فرق دارد!
نخیر دوست عزیز آز در ترکی میشود کم. در استانبولی می گویند بیراز= بیر آز ( به تقلید از فارسی که می گویند یک کم!)
قوم آز یا آس همین الان در قفقاز زندگی می کنند در اوستیای گرجستان که ترک نیستند و ربطی به کاس و آذ خیالی شما ندارد. احتمالا اینها پیش از ورود عربها در آذربایجان و قفقاز بودند که با اشغال آذربایجان بطور وسیع توسط قبایل عرب به منطقه ای در گرجستان محدود شدند.
پسوند قان و گان و کان و جان همه یکی است و در فارسی برای نام محل بکار می رود. جالبه در مقاله منتشر شده توسط شما نوشته شده در نامهای گرگان و سیرجان و ... هم آمده! و همین گویای این است که پسوند فارسی می باشد.
البته معلوم نیست شما که اینقدر بر ترک بودن تعصب دارید چرا نامی از ترک نه در آذربایجان و نه در هیچ جای دیگر در کل منطقه آذربایجان نیست! آیا این برای شما جای سوال ندارد از یک طرف از آذری نامیده شدن نفرت دارید از طرف دیگر برای آذربایجان ریشه سومری – ترکی می بافید و آنسوی ارس هم نام کشور خود را آذربایجان گذاشته و ملت آذری را تبلیغ می کند! اینهمه پریشانی عجیب است.

نوشته شده توسط: Anonymous

صفر قهرمانی که خودش از افسران فرقه دموکرات آذربایجان بوده باید هم چنین تفسیری رو ارائه بده!
ایشان که در تاریخ مذکور در زندان بوده از داخل زندان چقدر قشنگ دیده بود که حرکت به اون عظیمی که به گفته و تفسیر ایشان در خونخواهی تجزیه طلبان سال 1325 بوده رو چطور چند جوان دانشجو و دبیرستانی توانسته بودند به حرکتی دیگری و به مناسبت چهلم شهدای قم تبدیل کنند!!! مگه از صفر قهرمانی یا پیشه وری تفسیر دیگه ای دوستان انتظار داشتند که در تحریف این تاریخ عنوان بشه؟

معلومه که سال 56 و حتی تا اوایل 57 نه ملایی در کار بود و نه کسی خمینی رو میشناخت انقلاب اول شروع شد بعد ملاها و خمینی سوار موج انقلاب شدند.

نوشته شده توسط: Anonymous

چه آقای فریتس ولف چه دهخدا اگر بعد بیست و پنج سال نه پنجاه سال نتواند برای ادعای خود منبع موثقی را معرفی کند حدسیات ماورای الطبیعه ایشان در زمره معنی کردن های دلبخواهی فرطوسی خواهد بود که مثلا برای کامه آزده در زیر نویس داستانهای متفاوت معانی متفاوتی را از معده استخراج نمودند بدون اینکه بگویند از کدام دایره المعارف استخراج شده.عین عالی جنابان گویا علم اسمانی دارند که از معده خالی معانی دلبخواهی ارایه می دهند و دلیلشان مانند گول زدن مخاطب با مطالعات دراز مدت واهی و تو خالی هست.شیادی و درماندگی شاه نامه خوانان انجا عیان می شود که کسی از حوزه جغرافیایی شاه نامه خانی قادر نیست این داستانهای غیالی را درست کند مگر انکه دست به دامن فرمایشات اسمانی غربی ها و شیکاگو چی ها باشند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آذربیجان
---------

Hadrbaycan və Hadrbeycan
Hadır-beycan və
رحیم رئیس نیا تاریخدان در ص. 90 کتاب آذربایجان در سیر تاریخ مینویسد:
« آذربایجان، تلفظ فعلی. گاهی در زبان عواهم همزه ی آذربایجان تبدیل به ها گشته، هادربایجان، یا هادر بیجان تلفظ میشود.»
تلفظ آنرا من Hadır-beycan شنیده ام و در مقاله نیز قیده شده است.
متاسفانه رئیس نیا تلفظ واژه را با حروف لاتین قید نکرده که دقیق مشخص شود چگونه بیان میشد.
در هر حال برای مسئله ی من که طرح تبدیل ha به a بود؛ تأثیری ندارد.
----
آراز
-------
Araks ; Araz ; Uras ; Aras ; Araxes
---------------------------------------------
نام Araz ( در ترکی آذربایجان)
در یونانی Araxes در ارمنی Araks قید شده است.

Ur-as
سلطان شا آتانیازوف، محقق تركمنستانی در كتاب خود به نام توركمن دیلی‌نینگ سؤز كؤكی سؤزلوگی (فرهنگ ریشه‌شناسی واژه‌های زبان تركمنی) در باره‌ی این واژه می‌نویسد: در ضرب المثل «اوْد - اوْراز» (یعنی: آتش، بخت است) به این كلمه برمی‌خوریم. اصل این كلمه، «اوُراس/ Uras» است. در زبانهای جغتای، اویغور و قزاق به معنای «بخت، اقبال» است. در میان تركمن‌های آستراخان نام دخترانه «ریس‌لی خان/ Ryslyhan» به معنای «دختر خوشبخت، خانم خوشبخت» كاربرد دارد. كلمه‌ی «اوْراز» كه در زبان تركمنی امروز كاربرد فراوانی دارد، شكل تغییر یافته‌ی «اوُراس، ایریس/ Uras, Yrys» می‌باشد. (توركمن دیلی‌نینگ سؤز كؤكی سؤزلوگی، سلطانشا آتانیازوف، انتشارات میراث، عشق‌آباد، 2004، مدخل اوْراز».
نوشته اند .
مجبوریم از ریشه شروع کنیم:

kas کلمه ی سومری ( RUN) ( فرار و فرار کردن)
kaş ترکی
qaşآذربایجانی
------
K-as- pı نام قوم
---------تغییر صدای بن
Kas
Has
-------معرب
Xas
Xaz
Xəz
--------افتادن h -تبدیل به
AS
--------تبدیل به az
Az
------------
Ur-as ترکمنی ریشه ی اوراز یا آراز(معنی خوشبخت)
Ar-as ترکی
Ar-az آذربایجانی
Ar-aks ارمنی
Ar-axes یونانی
----------
As را در همه ی زبانها در کلمه محفوظ است.

تنظیم نسبت به قدمت: در نام جاها Ur کلمه ایست که ریشه اش به زبانهای باستانی مانند زبان لولوبی- قوتی( Ur-me-a یا Urumiyeh) و مخصوصا سومری Ur-ukمربوط میشود. Ur شهر و مسکن و محل سکونت.
بر حسب قدمت زبان وازه ها را ردیف میکنیم:
kasسومری
kasکاسبی که ریشه ی نام و لغت در زبان سومری دارد. نشانه ی نزدیکی دو قوم و زبان. تبدیل به نام جدید: مراحل تغییر در بالا آمده است.
As قوم
-----
Ur شهر -مسکن
Ur-as مسکن قوم
Ər -as یا aras فردی از قوم
Ur-as نام رود محل قوم
سه کلمه خیلی به هم نزدیک اند و طی زمان به راحتی میتوانند یکی شوند که شده اند و در آراز می بینیم.
تشکیل اسم از « شهر و رود »
--------
مانند : شهر چایی : که اکنون در اورمیه رودی به نام «شهر چایی» را داریم.
طرز ساخته شدن نام رود وگرفتن کلمه ی شهر را نشان میدهد.
در Ur-as واژه ی شهر هست، به جای رود، نام قوم را داریم. چون نام رود با شهر که بنام قوم است یکی ست.
------
این چهار کلمه دوران باستان را نشان میدهند که قوم کاسبی As نامیده میشد و مسکنی به نام Ur-as داشته. احتمالا شهری. که نام رود هم بود. یکی بودن نام رود و شهر . و نام قوم هم As در آن محفوظ است.

--------------------- نام رود بعدها به آراس و آراز دگرگون میشود.
Aras تبدیل به نام رود
Araz
----------
این بررسی نشان میدهد . Az در آذر بایجان و Araz چطور به هم مربوط اند. و کلید شده اند.
-----
نتیجه: قوم آس شهر و رود خانه ای به نام اور آس داشته اند .
ما اکنون نام رود خانه را به صورت آراز داریم.
این چیزی ست که بررسی لغات نشان میدهد. باقی به عهده ی علوم دیگر است. مثل تاریخ و باستانشناسی.
نوشته شده توسط: Anonymous

همه دوستان کامنت‌های زیر این مقاله را به خوانند، ببینید تحلیل کی‌‌ها از تحولات روز، انتخاب ترامپ، تنش تیم ترامپ با ایران، نزدیکی‌ ترامپ به قطب سنی و تضعیف "" حلال شیعه شاهنامه خوانان "" با رویداد‌های امروز، هماهنگی دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

کیانوش عزیز.نیروی سیاسی ایران مانند علف خورو روئیده و ممکنه تجربه های تکنیک برای پخش صدا و تصویر را فرا گرفته باشه یا بتونه بنویسه ولی بیماری مزمن رادیکالیزم بی مهابای سیاسی(کافر و مؤمن،دوست و دشمن،حلال و حرام،خودی ـ غیرخودی،سیاه و سفید) این اپوزیسیون سیاسی تفرقه گرا را در مبارزات آزادیخواهانه مستأصل ساخته.بواقع بیماری خودخواهی و بدبینی و اتهام زدن بقایای سرشت همان ایده ئولوژی های مخربیست که مجاهدین خلق و مائوئیسم و استالینیسم و لینیسم و اسلامیسم بذر آن را در افراد تربیت شدۀ خودشان پاشیده و ریشه های آن را نمی توان براحتی برچید.این کیش نیش و تیش زنی از سوی اپوزیسیون

بظاهر آزادیخواه و بنظر من مستبد،دائما نیش و تیش بر پای راه رفتن خود زده است و آخر سرنوشت ایران هم مانند عراق خواهد ....ترس از اینکه ترامپ ساده بین به ایران دستور حمله بدهد تا نظم تازه ای را در جهان برپا سازد کم نیست،زیرا او ایران را کانون شر می داند.ترس از اینست که در تفرقه ای که در میان اپوزیسیون هست کشور تکه تکه شود و در آتش جنگ بسوزد و دود شود......دیگر اینکه؛اپوزیسیونی سر تا پا خود ستیز و خویشتن برانداز هر گز ماحصل فعالیتهایش بسود منافع ملی و آزادیخواهی نبوده،برعکس مسبب دوام و قوام استبداد،هم در ایران و هم در اپوزیسیون بوده است.بخاطر همین است،بمثابه فردی آزاداندیش به این اپوزیسیون خود ستیز و خویشتن برانداز باور نداشته ام.البته حساب روشنفکران را جدا می دانم.....آقای مصداقی را من نمی شناسم و چند باری که در یوتیوپ گفتار هایش را شنیدم انسانی ست که نیروی محرکۀ سیاسی او از درون تنفر و بدبینی و کینه توزی ست.آدم می تواند چند ویدئو و نوشته را ببیند وبخواند و به میران حقیقتجویی افراد پی ببرد.چندی پیش ویدئویی را دیدم که آقای مصداقی، آقایی بنام فخرآور را مورد سرزنش قرار می داد و فکر کنم او را بنوعی وابسته به رژیم شناخت.....البته آقای فخرآور هم تاحدی بدبینی گرا ست.ویدئوهایش را که می بینم اینطور می نماید.این گرفتاری غیر مسئولانۀ ایرانیان است.تنها نظام اسلامی نیست،اپوزیسیون هم دستخوش استبداد است.هنوز اپوزیسیون دست به خود بهگردانیِ معیاری و فلسفی و فرهنگی نزده و مثل ریگ دیگران را خراب می کند تا خود را آباد سازد ولی اینها اعتماد برانگیز نیستند.این انسانها که در دنیای آزاد اروپا بردباری آزادی عقیده و حق شناختی حقوق بشری را به ضمیر ناخودآگاه خود تبدیل نکرده اند،اگر در مسند قدرت قرا بگیرند ...وای بروزی که اهرمهای قدرت در دستهای اینگونه افراد قرار بگیرد، دوباره باید از ایران بار و بندیل خود جمع کنیم و پا بفرار بگذاریم....پس اینهمه از ماست که بر ماست و بزبانی دیگر:از خُرد است که کلان بر می خیزد...
نوشته شده توسط: Anonymous

شاید وقت ندارید و شاید هم حوصله ندارید.
اینکه نشد خبردادن و گزارش. این را که سیمای جمهوری اسلامی هم پخش کرد پس فرق شما با ایشان در چیست؟
بهتر بود شما بجای کپی پیست کردن خبر میرفتید به عمق و اسامی و آدرس و فعالیت آنهائیکه مشمول تحریم قرار گرفتن را پیدا و افشا میکردید. این تیپ کار کردن آدم را یاد اکثریتی ها میاندازه. هم میگن و هم برای رعایت برادران درز میگیرن.

نوشته شده توسط: احمد اسماعیلی

امروز نه وقت عقب نشیتی از توافقات برجام هست، نه تخطی در آن

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

«دوستدار ایران»، گرامی،
شما که از « غلط و مضحک» دانی استادتان خبر میدهید بهتر است ایشان را دل و جرئت بخشید که « فکر» خود را
مکتوب کنند تا غلط های آ. ائلیار مشخص شود. دوست دارم اشتباهات خود را اصلاح کنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

""‌ای استادان زبان فارسی‌، بالاخره اسم این فیلم The Revenant را میخواهید چگونه ترجمه کنید؟ """ در ترکی، آن را "" Diriliş " دیریلیش""" نامیدند، در فارسی‌، " از قبر بر خواسته، دوباره زنده شده " ، آیا اسم جدیدی از طرف فرهنگستان زبان فارسی‌ / دری پیشنهاد شده؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

علی گرامی ، عزیز جان،
برای من همه ی انسانها دوست اند. و در ضمن حساب دولتها با ملتها جداست. من با ظلم دولتها مخالفم اما دوست ملتها هستم.
از طرف دیگر معلوم است که حساب یک نویسنده از دولت مملکت آن نویسنده جداست.
هر گاه شخصی یا نویسنده ای از ظلم دولتی دفاع کند منهم حرف دارم و اعتراض خود را مینویسم و نشان میدهم.
----
در ضمن این را هم یاد گرفته ام که ما در زبان ترکی آذربایجان ، کلمی ها را « جهود یا جوود» می نامیم ولی در زبان فارسی
این اسم منفی حساب میشود . و آن را به کار نمی برم.
وقتی به کلیمی ها اشاره میکنم اگر اهل ایران باشند آنها را « گلمییان ایران» یا «ایرانی» ، و اگر اهل کشور اسراییل باشند آنها را اسراییلی یا مردم اسراییل مورد خطاب قرار میدهم . دولت اسراییل را نیز روشن است که دولت آن کشور مینامم.

دوست کلیمی که در ایران متولد شده یا بزرگ شده است، یا مدت زیادی آنجا زندگی کرده و خود را اهل ایران یا آذربایجان میداند او را از نظر حقوقی با خودم « برابر» میدانم. و برابر هم رفتار میکنم.
-------
فلسطینی ها و اسراییلی ها هر دو، از ملت سامی هستند. در زبان و ریشه ی طایفه ای. مثل دو برادر . در تاریخ. از زمان سومر و اکد تا کنون.
آنها اکنون دهه ها ست « جنگ و اختلاف» دارند. که عامل آن « دولتها ی یک طرف و سازمانهای طرف» دیگر بوده اند.
که نتوانسته اند « مشکل» را درست حل کنند. اینجا ملت فلسطین و ملت اسراییل تصمیم گیرنده نبوده اند تنها « دولتها و سازمانها» عمل کرده اند که مشکل حل نشده است.
-----
راه حل مشکل تشکیل « دو کشور مستقل» است با روابط دوستی و همکاری و صلح آمیز.
-----
اما میدانیم که در جهان امروز بدون موافقت کشورهای بزرگ جهانی اینگونه مشکلات مهم حل نمیشود و اختلاف ادامه مییابد.
جهان باید موافق باشد که آنها دوکشور تشکیل بدهند، متاسفانه هنوز که هنوز است این موافقت در « بیرون و داخل» حاصل نشده است.
----
سیاست درست اینجا دفاع از « تشکیل دو کشور- و سلامتی دو ملت» است. از راه سیاسی. نه کشتار.
----
هر کاری غیر از این به زیان هر دو ملت است. و به زیان مردمان بیگناه.
----
هر شخص و دولتی سیاستی غیر از این دارد از نظر من علیه مردمان بیگناه هر دو ملت است.
-----
در ایران و به خصوص درآذربایجان ما دوستان کلیمی زیادی داریم که با آنها بزرگ شده ایم، به تحصیل و کار رفته ایم.
خاطره و دوستی و محبت متقابل داریم . نمیشود که آنها را به جای « دولت» اسراییل بگیریم و دشمنی پیشه کنیم
و اسیر تبلیغات « خمینی و خامنه ای و احمدی نژاد و...» بشویم که خودشان مشکل بزرگ ما در مسئله ی « تبعیض» هستند.

آذربایجانی فعال علیه تبعیض و ستم ، نمیتواند اسیر تبلیغات حکومت ایران شده و از سیاست آن پیروی کرده و با « مردم بیگناه»
دشمنی پیشه کند. این شایسته ما نیست.
ما آذربایجانی های تحت تبعیض حکومت ایران ، وقتی موفق میشویم که با ملتها « راه دوستی، احترام متقابل» پیش بگیریم. و از آنها در مقابل « نقض حقوق بشر» دفاع کنیم.
این راه و سیاست و آگاهی شایسته یک فعال مخالف تبعیض در آذربایجان است.


نوشته شده توسط: Anonymous

اقای بامدان نوشته اند که ( مقررات ایران گلوبال اجازه نمی دهد که وارد آن بشوم و این فرد را افشا کنم. ) در ایران گلوبال شما میتوانید نظرات خود را بیان کنید و سانسوری در کار نیست . در این تارنما برخلاف تارنماهای های چپی و تارنمای سازمان مجاهدین ازادی نظر وجود دارد .اما چند هزار مخالف نامی و گمنام برگشته از سازمان مجاهدین تا کنون حق نوشتن یک مقاله انتقادی در تارنمای مجاهدین و یا افتابکاران را نداشته اند . بسیاری از حزبی های مخالف امکان درج یک مقاله در روزنامه مردم را ندارند . جریان چپ و سازمان مجاهدین هر چند یکی ماتریالیست و دیگری الهی است اما هر دو خط استبداد دینی و لنینی را به پیش میرند . وجود صد ها هزارتصویر و سند و هزاران کتاب و مقالات بیشمار باقی مانده از انقلاب اکتبر در باره ترور سرخ در شوروی هر مدعی سوسیالیسمی را خلع سلاح میکند .

تاریخ مجاهد تاریخ خود زنی و شیعه بازی انقلابی و به زبان دیگر تشیع بلشویکی است . سازمان دینی مجاهد همچو بلشویکها هیچ مخالفی را بر نمیتابد و همه باید برده رهبری باشند . دوران تاخت وتاز بلشویکها با تمام قدرت و خونریزی ملیونی به پایان خود رسید و چپ ایران و دین گرایان سرنوشتی بهتر از انها نخواهند داشت .




نوشته شده توسط: Anonymous

چند سال پیش، به طور تصادفی‌، در سالن کنفرانسی، با چند ‌ایرانی " شاهنامه خوان " که دو نفرشان """ در آمریکا جامعه شناسی‌ """ خوانده بودند، پیرامون آینده ایران، بحثم شد، این ۲ جامعه شناس که در بهترین دانشگاه‌های آمریکا درس خوانده اند به من گفتند "" لیبرال‌های جامعه فارسی‌ / شاهنامه خوان از دل‌ چکمه پوشان همین دولت‌های احمدی‌ نژاد / روحانی بیرون خواهند آمد ""، من با وجودیکه عمرم را با خواندن جامعه شناسی‌ به هدر نداده‌ام به اینها گفتم من مطالعه مختصری "" پیرامون جوامع شرقی‌ مثلمان اندونزی، پاکستان، ایران، ترکیه و مصر کرده‌ام ""، در همه این جوامع، بعد از مدتی‌، نظامیان قدرت را با انتخابات، به مردم واگذار کردند، تنها در جامعه شاهنامه خوان شما، مافیا سپاه قدرت را قبضه کرد. یعنی‌ جامعه شاهنامه خوان شما، هتی ظرفیت اصلاحات در حد همسایه‌های خود را نیز، ندارد. آنان به من خندیدند و گفتند جوانی‌ و دهانت

بوی شیر می‌‌دهد، این هم از منطق جامعه شنا ثانی‌ که در بهترین دانشگاه‌های آمریکا، درس خوانده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مجددی اشتباهات گرامری بسیار ابتدایی زیر را فرموده اند که نشان میدهد ايشان عمامه زاهد هستند.
gå برابر to go نیست att gå برابر to go است.
Kommer زمان حال فعل است و به معنی می آید است نه به معنی آمدن / بیا!
Går هم همانطور معنی می رود دارد نه رفتن/برو.
Ska به معنی خواهد نیست
شما که در سوئد هستید حتما متوجه شده اید که زبان توانای فارسی شما فاقد زمان آینده در گذشته است.
این جمله را به فارسی ترجمه کنید.
Jag skulle komma på festen men jag blev sjuk
I would come to the party but I became ill

نوشته شده توسط: Anonymous

"" هر چه ضریب " با قاعده گی‌ " یک زبان افزایش می‌‌یابد، هرج و مرج آن زبان کاهش می‌‌یابد و فاقد استثنا‌های غیر ضروری می‌‌شود """ مکتب، کتب، مکاتب... مدرسه، دروس، درس، مدرس،مطب، طبیب، اطبأ " این یعنی‌ قدرت نظم پذیری یک زبان، یعنی‌ زبان شما، دیمی نیست "" زبان نا توان فارسی‌، فاقد این نظم است. و درست به این دلیل، زبان فارسی‌، زبان علم و تکنولوژی نیست، زبان شعر است و زبان شعر نیز مانده است.
computable
computant
computation
computational
computationally
computator
compute
computed

نوشته شده توسط: Anonymous

این لوایی کیست که بر اندام همه لرزه برانداخته؟ خودش می نویسد و خودش هم کامنتهایی با اسمهای دیگر خودش را به آسمان هفتم می برد ، گوناز را خان و در هتلی نامعلوم زیر سوال می برد با حرکت ملی برخوردی حوزوی و از بالا دارد. ما درمانده ایم که چگونه طلبه های حوزه علمیه را از حرکت ملی به برخورد نرمال دعوت کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اندیشکده‌های آنها و خاورمیانه ما """ ۴۰ چهل درصد دانشجویان، """ در اقلیم کردستان عراق """ به دلیل وضع وخیم اقتصادی اقلیم، از رفتن به دانشگاه و مراکز آموزشی، صرف نظر کرده اند، تروریست‌های کمونیست پ ک ک ، از این وضعیت خشنود هستند چونکه با تجارت تریاک بین تروریست‌های کمونیست پ ک ک ، مافیای سپاه و تروریست‌های کمونیست فارک کلمبیا، قادر به جذب این جوانان خواهند شد. ولی‌ پول‌های عتبات تروریست‌های کمونیست پ ک ک و مافیای سفا، بزودی مانند خرواری، بر سر آنان فرود خواهد آامد. یکی‌ از اعضای کمونیست تروریست پ ک ک گفهته، اصلا هدف انهدام لوله‌های گاز اقلیم، فلج کردن اقتصادی اقلیم، خالی‌ کردن دانشگاه‌ها و پر کردن کوه‌های قندیل بوده

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقبالى، ضمن سپاس از پاسخ تان، بايد عرض كنم:
نميدانم بر چه مبنايى شما به اين نتيجه رسيده ايد كه هدف از گفتمان ملى بر پايه منافع ملى، معنايش اتحاد پيرامون منافع ملى است؟
در كدام نوشته يا گفته از سوى من يا دوستانم ، يا اسنادى كه مربوط به طرح گفتمان ملى بر پايه منافع ملى ارايه شده سخن از اتحاد پيرامون منافع ملى زده ام يا زده شده است؟
هرچند كه من شخصآ معتقدم اگر نيروهاى سياسى آزاديخواه و دمكرات ما داراى آگاهى هاى مطلوب سياسى بودند، و دغدغه هايشان بواقع ايران و همه مردم ايران بود، ميشد حول محور منافع ملى نيز به اتحاد رسيد. زيرا كه بدون ترديد تعريف شان از منافع ملى با توجه به معنا و مفهوم كلمه و با توجه به خواست شان يعنى برقرارى آزادى و دمكراسى

( حاكميت ملى ) در فرداى ايران يكسان خواهد بود.
براين اساس باتوجه به پاسخ تان در اينخصوص ، مشخص است به نظرات و مطالب ما توجه نكرده ايد و يا نخواسته ايد توجه كنيد.!
در صورتى كه، آن هنگام كه من مقاله مخالفتم را با ايجاد آلترناتيو سكولار دمكراسى نورى علا نوشتم و در خواست پاسخ كردم و پاسخم نيز بجاى رد استدلالات منطقى، اراجيف و ناسزا و تهمت بود، بطور اصولى استدلال آوردم كه حكم منافع ملى اين رژيم بايد هرچه سريعتر برچيده شود و اين ممكن نيست ، مگر اينكه همه نيروهاى باورمند به حاكميت ملى باهم متحد شوند.
و اين هنگامى ممكن است كه اين نيروهاى باورمند به استقرار حاكميت ملى، به پرسش هاى مطرح كه پاسخ هاى متفاوتى ارايه داده اند، اين بار بر پايه منافع ملى ( با هر تعريفى كه از منافع ملى دارند) پاسخ سئوالات را بدهند.
و از شما ميپرسم: كجاى اين گفتمان ميتواند ايراد داشته باشد؟
بطور مثال، از خود شما ميپرسم: آيا تآمين منافع ملى برايتان درالويت است يا تآمين باورهاى شخصى يا گروهى خودتان ؟
آيا با هر تعريفى كه از منافع ملى داريد، آيا اين رژيم منافع ملى مورد نظرتان را بخطر انداخته است يا خير؟
آيا تعريف منافع ملى مورد نظر شما، شامل همه مردم ايران ميشود يا بخشى از مردم را ناديده ميگيرد؟
آيا حكم منافع ملى براى شما اين نيست كه اين رژيم هر چه سريعتر بايد برچيده شود و حاكميت ملى برقرار شود؟
جناب اقبالى، البته سئوالات به همين جا ختم نمى شود. سئوالات ديگر و مهمى وجود دارد كه نتيجه اش براى اپوزيسيون واقعى باورمند به حاكميت ملى، بجز رسيدن به پاسخ هاى سئوالاتى كه مطرح كرده ايد، چيز ديگرى خواهد بود.
بهر روى نظر من نسبت به موضوع مقاله شما چنين است كه پاسخ سئوالات شما تنها از طريق انجام گفتمان ملى بر پايه منافع ملى استخراج ميگردد.
و در اينجا نيز بار ديگر سئوال ميكنم، بنظر شما با توجه به توضيحاتى كه دادم، كجاى اين گفتمان ميتواند ايراد داشته باشد كه ،نشود در اين گفتمان شركت كرد و موجب لطمه به منافع ملى مان باشد؟
با احترام : پاك نژاد
نوشته شده توسط: Anonymous

تو یکی (اسامه ) چشم دیدن بلوچ ها را نداری، آن زمان که رضا شاه شما ( زابلی ها) را از گوشه و کنار ایران به بلوچستان کوچ داد و برهنه و گرسنه بودید همین بلوچ ها با آغوش باز از شما پذیرائی کردند که از گرسنگی تلف نشوید.
با برقراری جمهوری اسلامی، چونکه شما شعیه مذهب بودید تمام پست های دولتی- امنیتی را به شما دادند.
ظلم و ستمی که شما درحق مردم بلوچ و بلوچستان کردید و میکنید، هرگز از یاد و حافظه بلوچ ها حذف نمیشود.
بلاخره عمر نگین این رژیم و مهره‌های آن بزودی تمام میشود، آنوقت عکس العمل شما " زابلی ها" در برابر مردم بلوچ چگونه خواهد بود!!؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا با اشاره به " فريتس ولف Fritz wolff (١٨٨٠-١٩٤٣) خاور شناس و زبان شناس آلمانى كه با دقت علمى موشكافانه يك يك واژگان به كار رفته در ابيات شاهنامه فردوسى را با ويژگيهاى لغوى و كاربردهاى دستورى طى بيست وپنج سال كار جدى خستگى ناپذيربررسى ومعنى كرده است : " تمام تحقیقات ایشون را پنهان می‌کنید؟ """ فریتز وولف با " مبنی قرار دادن شاهنامه، تمام ذخایر لغوی زبان فارسی‌ را، فقط ۸۴۰ واژهٔ، بر آورد می‌کند و تاکید میکنند برای "" یافتن ریشه‌ی این واژهٔ ها، بیاد آن واژهٔ را، دور هند بگردانید "" شاید شانس با شما یار باشد و ریشه‌ی آن واژهٔ فارسی‌ / دری را، پیدا کردید.

نوشته شده توسط: Anonymous

من اگر جای آقای کرمی بودم یک مقاله جانانه در رابطه با علی سنبلی می نوشتم و امثال سازاخ را حسابی حالی می کردم که دو دو تا می شود چهارتا.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

آخوندهای ضدبشر و ضدایرانی حاکم بر میهنمان برای اقلیت‌های دینی و مذهبی ایران (مسلمانان سنی ، بهایی ها ، مسیحی ها ، یهودی ها ، دراویش و...) یک رژیم آپارتاید درست کرده‌اند. جمهوری اسلامی یک رژیم آپارتاید مذهبی و شوونیسم مذهبی می باشد و به این دلیل است که بلوچستان فراموش شده و رژيم آخوندی به بلوچها به عنوان شهروند درجه دوم نگاه مي كند.
طرح خواست لغو آپارتاید مذهبی و محکوم کردن رژیم آپارتاید مذهبی در ایران باید اهمیت ویژه ای پیدا میکند. لازم است ادبیات وسیعی به زبانهای مختلف در معرفی و نقد و افشای آپارتاید مذهبی در ایران تهیه و منتشرشود. باید کاری کرد که در افکار عمومی، جمهوری اسلامی با رژیم آپارتاید مذهبی تداعی شود. و در هر عرصه و در رابطه با هر مساله ای جمهوری اسلامی با لقب رژیم آپارتاید مذهبی شناخته شود.
در ضمن دوستان مبارز و گرامی احسان فتاحی و مرجان جهانگیری پور توجه داشته باشند-

که فقط فارس زبان های ایران شیعه مذهب نیستند، بلکه هموطنان ترک و بخشی از هموطنان کرد و .... نیز شیعه مذهب می باشند. هموطنان ترک ما نسبت به هموطنان فارس زبان ، اعتقاد بیشتر و محکمتری به مذهب شیعه دارند. ترکهای ایرانی به مذهب شیعه تعصب عجیبی دارند.
متاسفانه در ایران "ستم مضاعف مذهبی" از سوی آخوندهای پلید وجود دارد و به هیچ وجه "ستم ملی" در ایران وجود ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای احسان فتاحی از صمیم قلب متشکرم از احساس همدردی شمابا مردم بلوچ و انعکاس محرومیت‌ها، ظلم و ستمی که بر علیه بلوچ ها صورت می گیرد.
درود بر شما انسان با وجدان و آزادیخواه.
شرم و ننگ به تمامی ستمگران ، نژاد پرستان و مرتجعین ایرانی و......

نوشته شده توسط: Anonymous

توسط خواننده عزیز ضمن سلام فرهنگ فارسی را به جای فرهنگ ایرانی به مردم قا لب نکنید فرهنگ ایرانی مجموعه ای از فرهنگ های کردی بلوچی لری فارسی ترکی گیلکی و غیره است. وکسی با فرهنگ ایرانی دشمنی نمی کند.این کامنت ها نشان گر آن است که بلوغ فکری ایرانیان حتی فارس ها بالا رفته است و خوشبختانه نژاد پرستی وبر تر جویی مریض قوم گرایی در ایران در حال فروریختن است که این به نفع همه مخصوصا به نفع فارس هاست اگر به غیر از این باشد ملیت های غیر فارس بر علیه فارس ها متحد خواهند شد. باید متذکر شد که هموطنان فارس حساب شان با نژاد پرستان فارس جداست وکسی حق دشمنی با هموطنان فارس را ندارد شاد باشید انزابی

نوشته شده توسط: Anonymous

"" حال و روز زبانی‌ که قادر به ساخت "فعل ساده از اسم و صفت و بلعکس " نیست به آشفتگی می‌‌کشد "" زمین خوردن، آب خوردن، کتک خوردن، قسم خوردن، غصه خوردن و و هزاران نمونه دیگر، کار کردن، استخدام کردن، تقسیم کردن، بلند کردن، اخراج کردن و هزاران " فعل ترکیبی‌ " با اضافه کردن " خوردن، کردن "، """ در حالیکه زبان انگلیسی‌ و ترکی """ برای همه اینها، یک " فعل ساده " دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

گاندی را فراموش کن !
هدف اتوپی و سیاست چیست ؟
لذت دائمی فردی یا سعادت همیشگی جمعی ؟
اپیکور یونانی در 2300 سال پیش چه گفت ؟


اپیکور،فیلسوف یونانی میان سالهای 271-341 پیش از میلاد زندگی نمود.فلسفه اخلاقی او حدود پنج قرن یعنی تا دو قرن بعد از میلاد مورد توجه اهل نظربود، ولی با آمدن مسیحیت از قرن سوم میلادی به بعد، در غرب تابو و ممنوع گردید و در قرن 17 میلادی با آمدن دوره باروک، فلسفه اومجددا میان روشنفکران هوادارانی یافت.او در سال 306پیش از میلاد در شهر آتن مدرسه "فیلسوفان باغی" را بنا نهاد.
فلسفه اپیکور را میتوان فلسفه سعادت و خوشبختی فردگرایانه نامید چون به نظراو فقط در حالت لذت میتوان احساس سعادت نمود.اپیکور ادامه دهنده ماتریالیسم و اتم گرایی دمکریت؛ فیلسوف یونانی پیش از خود بود گرچه او علوم منطق و فیزیک را به زیر سلطه علم اخلاق درآورد.اومیگفت بالاترین هدف انسان، زندگی رضایت بخش و شاد است و بر اثر آرامش و رها از ترس مذهبی و ترس از مرگ، انسان احساس خوشبختی میکند.
تئوری شناخت اپیکور یک نظریه عینی و تصویری ماتریالیستی است. امروزه اشاره میشود که روسو کتاب "قرارداد اجتماعی" خود را با الهام از نظرات اپیکور نوشت و مارکس پایاننامه دکترای خود یعنی "اختلاف میان فلسفه طبیعی دمکریت و اپیکور" را به او اختصاص داد.شعارفلسفه اپیکور نیل به اموری مانند لذت، رفاقت، آرامش،و شادی بود،گرچه فلسفه اش اخلاقی است. در نظر او هدف فلسفه سعادت فرد است چون فلسفه داروی درمان روح و روان میباشد و انسان ایده آل، انسان آگاه و عالم است و فلسفه باید بتواند از شک و یاس و اغتشاش فکری؛ که موجب درد و رنج و غم میشوند،جلوگیری کند.فلسفه باید نقش مددکار اجتماعی را به عهده بگیرد.
فلسفه لذت،بشاشیت، و زیبایی اپیکور عکس العملی بود در مقابل درونگرایی و عرفانی شدن فرهنگ آنزمان.فلسفه وی مخالف نیروهای مافوق طبیعی، آن جهانی، و خدایان کینه خو، انتقام گیر و تنبیه کننده بود. در زمان اپیکور بجای بحث شناخت جهان، به وضعیت آزادی،آینده و زندگی روزمره انسان اهمیت داده شد.فلسفه او شامل نظرات و نکاتی بود پیرامون منطق،اخلاق،طبیعت و اصول شناخت.تمرکز بحث های وی بجای شناخت نظری و فلسفه گری، بررسی وضعیت انسان در جامعه بود.اوبجای اتحاد در حزب و سازمان،محافل دوستی و رفاقت را توصیه میکرد چون در نظر او طبیعت،انسان را برای دوستی،رفاقت و همیاری به وجود آورده.
از نظر اپیکور آرامش و رضایت واقعی زمانی بوجود می آید که انسان خود را از نیازهای غیرلازم و غلط رها کند چون کوشش برای رسیدن به خواسته ها،ثروت،قدرت،مشهوریت و پدیدههای ظاهری انسان را به اضطراب می اندازند.اپیکور اصطلاح جسم و روح و روان را گویا پیش از ادیان ابراهیمی بکار برد. به نظر او گرسنگی و تشنگی و سرما و گرما موجب رنجهای جسمی، ترس و وحشت و خفقان باعث رنجهای روحی میشوند.
زنون و رواقیون آنزمان؛که خویشاوندان فکری مسیحیت هستند،در رابطه با افکار اپیکور میگفتند بجای خوشبختی بدون مسئولیت،باید به مسئولیت بدون خوشبختی،اهمیت داد.بعضی از مفسران نظرات اپیکور مدعی هستند که لذت واقعی، لذت فکری،روشنفکری،روحی و فلسفی است و ازجمله وظایف دولت آنست که آرامش فکری و روانی را در جامعه تضمین کند و مزاحم ها و مزاحمت ها را کناربزند.انسان باید خود را از زندان سیاست بازی و سودجویی مادی رها کند و به تفکر و فلسفه بپردازد.انسان تا جایی آزاد است که قانون را زیر پا نگذارد.بدون عقلگرایی، لذت و سعادت غیرممکن است.
اپیکور انزمان حتی زنان و بردهها را هم به جلسات درسی خود دعوت می نمود و میگفت فقط با دوستان و رفقا و در محفل همفکران و در یک فضای آزاد و دوستانه، انسان به آرامش میرسد. از جمله آثار او- در باره طبیعت، چنین گفت اپیکور، و نامه های رمانتیک عشقی به کنیزان جلسات فرهنگی، هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" قدرت زبان، در قانون پذیر بودن ریشه افعال آن زبان است نه در واژه سازی """ زبان انگلیسی‌، به این دلیل قدرتمند است که در مقابل """ ۱۰۰ صد فعل بی‌ قاعده """، هزاران فعل با قاعده دارد. یعنی‌ زبان انگلیسی‌، یکی‌ از زبان‌های "" با قاعده "" دنیاست. کسی‌ که "" قادر به درک این فرق فاحش بین زبان ناا توان فارسی‌ و زبان قدرتمند انگلیسی‌ "" نیست اصلا نباید وارد بحث زبان شود. در زبان انگلیسی‌، اسم " computer" کامپیوتر از فعل ساده " compute" گرفته می‌‌شود. در فارسی‌، رایانه از کجا آمده؟ در ضمن، >> انعطاف پذیری یک زبان یعنی‌ زبان قادر به ساخت "" فعل ساده از اسم و صفت و بلعکس است. زبان فارسی‌ قادر به ساخت فعل ساده از "" اسم، صفت و بلعکس "" نیست. در انگلیسی‌ زبان دوباره از اسم " کامپیوتر " فعل ساده "" computerize "" می‌‌سازد. زبان فارسی‌، این توانائی را ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اسلم ریگی ضمن سلام بنده تمام کارهای دولت قاجار را تایید نمی کنم اگر یک همچو عملی از طرف دولت قاجار به هموطنان بلوچ روا شده است هم محکوم میکنم و هم بعنوان یک ترک آذربایجان از هموطنان بلوچ صمیمانه غذر خواهی می کنم شاد باشید باتشکر انزابی

آقای اسلم
نوشته شده توسط: جمال

این زبان شناسی جناب آ الیار عاقبت کار دست کە ایشان فقط چشمشو میبندد مینویسد ،، در زبان تورکی اصلأ حرف ( ق ) وجود ندارد و تورکها چون حرف ( ق ) ندارند بنا بر این نمیتوانند تلفظش هم بکنند هم ( غ) ندارند هم ( ق ) بنا بر این بە قوم ،، میگویند گوم ،، بە قان میگویند گان ،، بە قهرمان ، میگویند گهرمان ، یا طالقان ،، طالگان ، ممگان ، بە قادر میگویند ،، گادر ،، و همینطور در مورد غ ،، ،، غلت میگویند گلت ،، غار میگویند گار ، بە غول میگویند گول وووو

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اسامه عزیز
شما زیاد زحمت کشیده اید ، ولی متاسفانه تلاش شما جواب سئوال من نیست.
بله چیزی که در حال آمدن است « آینده» است. و همینطور چیزی که در آینده خواهد آمد نیز «آینده» است.
اینجا اختلافی نیست.
جملات شما آقای « آینده» را نشان میدهد، و کاملا درست است. اما سئول من خود آقای آینده نیست
بل « اسم» آقای آینده است. اسم ایسان چیست؟
ما در ترکی نام ایشان را «گلمهgəlmə» گذاشته ایم. آیا شما اسم ایشان را آقای « آینده» گذاشته اید؟
اگر چنین است لطفا جمله ی ترکی را ترجمه کنید:
Bu gəlmələr gəlmək dəgil
معانی واژه ها:
Buاین
gəlmə( شما گفتید "آینده")
lər ها

gəlmək آمدن( منظور دیدار)
dəgil: نیست

--------
من کمک میکنم به ترجمه، اما خود ترجمه نمیکنم:
این -آینده- ها- دیدار- نیست. ( دیدار حساب نمیشود)
این کمک من است .حالا جمله را ترجمه کنید که فکر گوینده مشخص شود.

جا گذاری نشان میده آینده نام آقای ما نیست.
وگرنه معنی جمله مشخص میشد.
نتیجه: شما برای آقای ما اسم انتخاب نکرده اید.

«این «گلمه» ها دیدار به حساب نمیاید.»

تنها یک واژه کم دارد که جمله کاملا به فارسی ترجمه شود.

نام «شخص آینده »چیست که بجایش بگذاریم؟
آینده نام او نیست. آینده « خود اوست»!
------
شما برای گلمه نامی ندارید ؛ برای « گلمگ» آمدن، دارید ولی آمدن را نمیتوانید در جمله جاگذاری کنید. جمله معنی نمیدهد
به اجبار « منظور» گذاری میشود( دیدار).
برای گلمه هم کلمه ندارید به ناچار منظور گذاری میشود( دیدار)
یعنی جمله اجبارا چنین ترجمه میشود:
منظوری و برابر نهادی:

«این «دیدار» ها دیدار به حساب نمیاید.»
-------
علت این است که « نگاه زبان ما به پدیده ها با نگاه زبان شما فرق دارد».
ما مثل شما نگاه نمیکنیم ، مثل شما فکر و احساس نمی کنیم. ما با هم فرق داریم .
این فرق، لازم است بدیده آید و به عنوان دو واقعیت متفاوت پذیرفته شود.
--------
وقتی این فرق پذیرفته نمیشود و « یکسان سازی اجباری» صورت میگیرد
شما « نگاه و فکر و احساس و مغز» ما را دستکاری میکنید. یعنی « عمدا ما را میکشید».


نوشته شده توسط: Anonymous

نماینده زاهدان یک زابلی مزدور سپاه است و در بلوچستان هیچ نماینده واقعی ملت بلوچ وجود ندارد. تمام ارگانها در دست زابلی ها و فارسهاست و حتی تشکیلات در ظاهر غیر دولتی همه زیر نظر اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات در حال جمع اوری اطلاعات از مجاهدین بلوچ هستند. این سیل بیش از همه فارسها مهاجر و غیر بومی را خوشحال کرده تا سیاست پاکسازی قومی خود را در بلوچستان گسترش دهند.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

با درود به دکتر حمیدرضا قضاوی، مقالۀ خواندنی و بسیار روشنگرانه ای بود، البته بخشهایی از قسمت دوم مقاله را که به تعریف و تمجید از مذهب و پیشوایان مذهبی اختصاص دارد را نپسندیدم. صدالبته که افراد دیندار و اعتقادات دینی آنها برای ما محترم است، اما به شرطی که دین و مذهب که از دایرۀ حریم خصوص و شخصی افراد فراتر نرود و وارد جامعه و سیاست و حکومت نشود.
سال ها در اروپا، پاپ نه تنها در قدرت سیاسی که در قدرت اجتماعی و سلطه بر مردم حرف اول را می زد. وی شخص مقدسی به شمار می رفت که راه سعادت کامل مردم را می شناسد که در زمان غیبت عیسی به وی فرمانروایی بر مردم و نمایندگی تام الاختیار خدای نادیده داده شده است و صد البته که سرپیچی از راه راست کلیسا مجازات سختی به دنبال داشت.
حال دو یا سه قرن است که پاپ ها فقط در درون واتیکان محبوس هستند و سیاست جدید که ناشی از تفکر و علوم انسانی و قراردادهای زمینیست -

دستگاه کلیسا را به عقب رانده و وی را به شدت محدود کرده است. اما در همین زمان در ایران دستگاه ولایت فقیه با بیشرمی تمام و با همان شیوۀ مشابه قرون وسطی مشغول حکومت است. مقدس سازی از شخص ولی فقیه توسط سیستم جمهوری اسلامی چیز جدیدی نیست و ریشه در طول عمر این حکومت دارد. در این سیستم همانند پاپ, ولی فقیه همه کاره و "شبه خداوند" است.
به امید اینکه زنان و مردان آزادیخواه و غیور ایران زمین با اتحاد و مبارزه، سرنگونی رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه و ‏ایجاد یک جمهوری لائیک، دمکراتیک و سوسیال را محقق کنند .
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

کاریکاتور بالا از هنرمند مبارز و دوست داشتنی آقای "توفیق عقیلی" است. ایشان از زندانیان سیاسی دهۀ شصت می باشند و مازندرانی هستند.
به شخصه سبک هنری او را بسیار دوست دارم و احترام زیادی برای ایشان قائل هستم.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous گرامی ، عزیز جان ،

معنی آذربایجان AZ-ƏR -BAY-QAN
شد « مسکن قوم آ ذ »
آذ : نام قوم
بای: بیگ
قان : پسوند مکان : مسکن
----
ار: میشود مرد .
----
فارسی « شوهر» دارد
ترکی « مرد» دارد

زبان ترکی با فارسی فرق دارد.

« مرد» را شما « شوهر» میگویید.
-----

.بله آز قوم آز یا کاس بوده .
( نشانی اینها در مقاله معلوم است)
-------- تکراری!
بای چه معنی دارد؟ بیگ معنی دارد.
قان هم گفتم که پسوند مکان است . یعنی مسکن.
در ترکی اسامی زیادی داریم با « قان» : در مقاله ذکر شده . چشمها شسته باشند.
-------
همچین چیزهایی زیاد داریم ؛ با این وجود معنی آذربایجان می شود : مسکن « قهرمانان قوم آذ»

( چون ار معنی « قهرمان » هم دارد : که « ایگیت» گفته میشود. و شامل « مردان و زنان» ، هر دو میشود.
در ترکی با یک تیر دهها هدف را نشانه میرویم. اینست که یک کلمه دهها معنی دارد.

ارکک لغت مشترک هر دو شاخه ی زبان ترکی ست. -ترکیه و آذربایجان. که معنی مذکر میدهد در مقابل مؤنث شما.
این هم از ار و کک درست شده. مردانگی را اینجا نیز می بینید.

--------
عجیبه که برای پژو هش معنی آذربایجان شما مراجعه ی ما را به زبانهای باستانی از جمله سومری
شگفت انگیز میدانید ، در خالی که صد سال است به « اوستا» چسبیده اید و هنوز هم به جایی نرسیده اید.
و ما هیچ عجیب نگفته ایم.

AZ-ƏR -BAY-QAN
در ترکی امروزی، اسمهای باستانی را ، در لغت نامه های باستانی، می جویند.
Az = کم نیست. با حرف بزرگ نوشته شده. اسم است. کم با حرف کوچک نوشته میشود.
Er = بخش اول ار-کک است . هر دو بخش با هم در ترکی میشود « مذکر»
Bay = مرد : مرد نیست ، بئی و بیگ است.
Qan = اسم نیست . معنی اش خون باشد.: قان اینجا پشوند است. مثل قان در « خاقان» . یا ممقان . قان به معنی خون اسم است.

حالا اینها
را هم اضافه کنید به شنیده های خود در مورد زبان ترکی . مفید است.
----------

اسم منطقه با توچه به نامهای مناطق اطراف هم سنجیده شده:
مثلا آذربایجان از آذ-ار و بایجان که معرب بایقان است تشکیل شده . این جزء آخر در نامهای ممقان، طالقان، گوقان ، ووو
وجود دارد . در همان آذربایجان .
( قان ما با گان شما فرق دارد- ترجمه هم نمیشود. قان ما معانی زیاد دارد. غنی ست . )
و ما بایگانی نداریم . همه چیز آکتوئل است.
آذر شما همان آتش است ولی آذر ما « خلق قهرمان» آذ است.
------
بله آز شما منفی ست.
آز شما بمعنی حرص و طمع است . و آزار و آزمند از آن درست شده .
ما دو تا z داریم شما یه دونه.

در ضمن گویا برای اینgelme در فارسی دقیقا معنی ندارید.
گلمه از تیرهایی ست که با آن چندین نشانه میزنیم.
----
فقط یکی از معانی gəlmə : « اسم "عمل" آمدن» است. حالا واژه ی خود را پیدا کنید.
Bu gəlmələr gəlmək dəgil
دوستان فارسی زبان که ترکی بلد اند و در مورد نامهای ترکی وارد بحث میشوند
لطفا نخست این جمله ی روزمره آذربایجانی را ترجمه کنند.
دوست دارم کمی فارسی یاد بگیرم.
از انترنت، ماشین حساب ، فرهنگها ووو نیز میتوانید استفاده کنیم .
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب فتاحی:
بلوچستان فراموش نشده این بلوچ ها اند که سازی ناکوک میزنند

https://youtu.be/W37AVs-WEiY

با توجه به نکته بالا ایا حکومت شیعی رغبتی به سرمایه گذاری که هیچ به ازاد کردن ملوان که چه عرض کنم به ازادی جاشو های بلوچ از دست دزدان دریایی دارد
خب برو به همین هایی که چنین نارنجک انداز خودکار امریکایی 50 هزار دلاری به بلوچ ها میدهند بگو همان ها هم بروند ازادشان کنند

نوشته شده توسط: احمد اسماعیلی

باتوجه با اینکه اخبار ونصاویر جعلی فراوانی در فضای مجازی دیده میشود لذا رد یا قبول خبر ها سخت شده است ، مفید خواهد بود در صورت امکان به منابع خبرها اشاره شود (ویا نبود منابع خبر) اعلام شود تا خواننده ها با دقت ببیشترآنرا پیگیری کنند. موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار :
کلمات زبان تورکی می تواند متشکل از ریشه به اضافه پسوند، پیشوند، میانوند، حروف اضافه و ... و یا مرکب از صفت و اسم، صفت و فعل، اسم و اسم، اسم و فعل، پیشوند و اسم و فعل و پسوند و ... باشد.
بالاتر خاطر نشان کرده ام که توانایی صرف بالای کلمات از آرزوهای اصلاح کنندگان زبان تورکی است تا توانایی رقابت در واژه سازی با دیگر زبانها را پیدا کند.
.
زبان تورکی کنونی از نظر صرف کلمات و ایجاد واژگان جدید بسیار ضعیف است و نمی تواند همپای انگلیسی یا فارسی واژه سازی کند
ﺑﯽ ﻗﺎﻋﺪﮔﯽ ﻫﺎﯼزبان ﻫﻤﮕﯽ ﺍﺯ ﺑﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﻓﻌﺎﻝ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﮐﯽ ﺍﺻﻮﻻ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﯼ ﺗﺼﺮﯾﻔﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﻟﺘﺼﺎﻗﯽ ‏(ﭘﺴﻮﻧﺪﯼ ‏)ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ! ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻦ ﻣﺎﺿﯽ ﻭ ﻣﻀﺎﺭﻉ ﺩﺭ ﺗﺮﮐﯽ ﺍﺻﻼ ﺟﺪﺍ ﻧﺸﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﻗﺎﻋﺪﻩ ﯾﺎ ﺑﯽ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ

یکبار هم من این سوال را از شما پرسیدم که:اگربه افعال ترکی دقت کنید می فهمیم که بسیاری از افعال لا- له-یل-ول درخود دارند؛به نظر اینها مخفف اله مک(کردن)/ اولماق(شدن) هستند.یعنی همان واژه+ کردن- واژه+ شدن در فارسی.به عبارت دیگر شما افعال ترکیبی را به عنوان فعل ساده معرفی می کنید اگه اینطور نیست لطفا توضیح بیشتر بدید
حالا شما چجور در زبان کاملا التصاقی تورکی واژه سازی به صورت :... مرکب از صفت و اسم، صفت و فعل، اسم و اسم، اسم و فعل، پیشوند و اسم و فعل و پسوند و ... میکنید که ابدا از قواعد زبان پسوندی تورکی نیست جای سوال بسیار دارد
چون همه این ها که شما نوشتید از ویژگی های زبان های تصریفی و پیوندی است
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا شما ائلیار توضیح بده این "ترکیبی" که خودات درباره نام اذربایجان ساختی از چه قاعده ی پیروی میکند
غیر از این هست که تو در زبان پسوندی تورکی یک گروه اسمی ایجاد کرده ای که به هیچ عنوان در زبان های التصاقی وجود خارجی ندارد
حتی در زبان فارسی هم یک کسره در پایان هر واژه ان را به واژه هسته گروه وصل میکند
حالا شما توضیح بده چرا میتوانیم بنویسیم:

اوزون-حسن- مئشه -بئی
-بئی مئشه اوزون-حسن

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایلیار این حرف شما درباره نام آذربایجان را استادان آکادمیک زبانشناسی مانند دکترعباس جوادی غلط و حتا مضحک میدانند.لطفا بفرمایید تحصیلات زبانشناسی شما وسابقه آکادمیک تان در رشته زبانشناسی چقدراست که حرفی میزنید که با تمام اسناد و نظریات محققان بزرگ علم زبانشناسی و تاریخ تناقض دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آذری سیسی گرامی مطلب درستی را بیان کرده که جای تشکر دارد.امروز اراذل و اوباش رژیم با نقابهای گوناگون با ایران و فرهنگ و سنتهای اصیل ایرانی میتازند تا از خودآگاهی ملی که درحال شکل گرفتن است جلوگیری کنند.این بازی قوم پرستی و زبانپرستی هم ازهمان بازیهای داخل رژیم است که هدفش کوبیدن فکر ایرانگرایی است. اما موج ایرانگرایی خیلی قوی روبه رشد است و بزودی تمام سرزمین ایران را تکان خواهد داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایلار نوشته ای:
ستعمال کلمات در ترکی نسبت به فارسی ، و گرامر ترکی نسبت به دستور فارسی چیزهای جداگانه هستن
بله دقیقا همین است تورکی یک زبان التصلاقی است :
در زبان ترکی فقط از یک فعل و چند پسوند ساخته می شوند این نتنها باعث قدرت زبان نیست بلکه به پیچیدگی زبان می افزاید و در نهایت باعث ضعیف بودن آن می شود اساسا دلیل پیدایش زبان های تحلیلی و در پی آن زبان های ترکیبی همین پیچیدگی نا مناسب زبان های التصاقی است چسباندن چند وند در ترکی و زبان های التصاقی برای رساندن یک مفهوم که هیچ نیازی (در فارسی و سایر زبان های ترکیبی)به آن نبوده هیچگاه برای زبانی پسوندی مانند تورکی نمیتوان «مئشه-بئی- اوزون-حسن»
«دره-بئی -توپال -تیمور» ساخت چون حتی در فارسی که 100 درصد پیوندی است ابتدا یک هسته به حنوان پایه وجود دارد بعد گروه فعلی یا اسمی ساخته میشود در ادامه در این باره بیشتر بحت میکنیم



گروه اسمی؛هسته ـ وابسته



1. اسم:

اسم در زبان فارسی نشانه ای ندارد



اما اگر واژه ای بتواند در جایگاه (نهاد،مفعول،متمم،منادا،مضاف الیه)در جمله واقع شود،اسم است.



مثال: معلم به مدرسه آمد و درس فارسی را توضیح داد.

2. هسته:

اسمی است که نقشهای (نهادی،مفعولی،متممی،مسندی)را می پذیرد



و در جمله حتما باید وجود داشته باشد.مثال:



مریم آمد.(نهاد)/دختری با خواهرش آمد.(متمم)/معلم دانش آموزی را تشویق کرد.(مفعول)/



کشور ایران پهناور است.(مسندی)
3.وابسته:

اسمِ اضافه شده به هسته است و می توان آن را حذف کرد.



مثال: مادرم نکته مهمی را برایم توضیح داد.

وابسته ها به دو گروه تقسیم می شوند:

1.وابسته های پیشین؛ قبل از هسته بیاید.مانند (صفت اشاره ای:این،آن،همین،همان).

مثال: این گل را در گلدانی می کارم. همین کتاب فارسی را بخوان.

2.وابسته های پَسین؛ بعد از هسته بیاید.مانند (صفت،مضاف الیه). این گل خوشبو به من آرامش می دهد.

تذکر: وابسته های بعد از اسم،حتماً با یک کسره ظاهر می شوند.آن گاه،واژه اول هسته و بقیه وابسته خواهند بود.

میز معلمِ فارسیِ ما شلوغ است.

(میز:هسته ـ معلم،فارسی،ما:وابسته)

یا :
«همهٔ دانشجویانِ ممتازِ دانشگاهِ تهران برای یک سفرِ تفریحی به دهلی اعزام شدند.»

در جملهٔ یادشده، هریک از عبارت‌های «همهٔ دانشجویانِ ممتازِ دانشگاهِ تهران» و «یک سفرِ تفریحی» «گروه اسمی» هستند.

اجزای گروه اسمی
«گروه اسمی» از دو بخش اساسی تشکیل شده‌است: هسته و وابستهها.

«هسته» مهم‌ترین واژهٔ یک گروه اسمی است. در گروه اسمیِ «همهٔ دانشجویانِ ممتازِ دانشگاهِ تهران» هستهٔ عبارت است از «دانشجویان»؛
جایگاه وابسته‌ها:
بسته به زبان، وابسته‌ها می‌توانند قبل یا بعد از هسته بیایند. برای مثال، در زبان انگلیسی صفات به‌طور معمول قبل از هسته می‌آیند. در زبان فارسی اکثر صفت‌ها غالباً بعد از هسته می‌آیند؛ اما صفاتی چون صفات شمارشی (اول، اولین، نخستین) پیش از هسته می‌آیند.

وابسته‌ها بر دو نوع‌اند:
۱- وابستهٔ پیشین: صفت اشاره، صفت مبهم، صفت پرسشی، صفت تعجبی، صفت شمارشی، صفت عالی؛
۲- وابستهٔ پسین: علامت‌های جمع، «ی» نشانهٔ نکره، صفت شمارشیِ ترتیبیِ نوع دو، مضاف‌ٌالیه، صفت بیانی.
«وابسته» تمام واژگانی هستند که برای تشریح هسته به‌کار می‌روند. وابسته‌ها معمولاً صفت و یا مضاف هستند.
همهٔ = مضاف
دانشجویان = هسته
ممتاز = صفت
دانشگاهِ تهران = مضاف (خود یک «گروهِ اسمی» است متشکل از اسم + مضاف)