Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

تاواریش بهزاد کریمی و آشچی، وقتی اولویت شما ها نگرش طبقاتی باشد، بطبع مرتبا در حال بالا پائین رفتن از طبقات خواهید بود، و نسبت به حفظ هویت ملی و تاثیر آن در شکوفائی اقتصاد آزربایجان نابینا خواهید بود،

وقتی انسان دیدش در چهار چوبی محدود می شود، دیگر نمی توان خارج از آن چهارچوب را ببیند، بحث با شما ها بیفایده است، شبیه این می ماند که به یک معتاد از مضرات اعتیاد حرف بزنی ولی سخنان شما برایش سر درد می آورد، چون او دنیا را از سوراخ اعتیاد به سوسیالیسم و کمونیسم می بیند، شاید علیرضا اردبیلی می خواهد از قارقا قارتال بسازد، ولی نباید فراموش کرد که اینها تا لحظه مرگ از پله های طبقات بالا پائین خواهند رفت، احتمالا اینها هنوز که هنوز است فروپاشی شوروی و اروپای شرقی را باور نمی کنند، اینها در کل با مفهوم حفظ هویت ملت ترک آزربایجان بیگانه هستند، و اگر یکقرن هم برایشان از تاثیر مثبت حفظ هویت و حفظ اعتماد بنفس در این رابطه حرف بزنی، مثل این است که به فردوسی بخواهی اثبات کنی که یک زن به از صد سگ پارساست
اتحاد
نوشته شده توسط: Anonymous

بدون اتحاد همه عقاید مخالف شرایط و حاکمان به جایی نمیرسیم همه عقاید متحد شوند تا بر احریمن دست نشانده روس‌ها پیروز شویم

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/305671
مطلب در ذيل

وضعیت بسیار بد پناهجویان در یونان ، شما فکر کنید اگر به اشتباه به جای یونان، تورکیه نوشته میشد رسانه های فارسی چه برنامه ها و میزگردهایی بر علیه تورکیه نمی ساختند
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/305669
کشف محموله مواد مخدر متعلق به پ.ک.ک در دیاربکر
به گزارش انجمن بی تاوان، استانداری دیاربکر با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: عملیات ضد تروریستی و مبارزه

مبارزه با مواد مخدر توسط نیروهای امنیتی در ۱۳ منطقه شهرستان لیجه استان دیاربکر با موفقیت پایان یافته است. در عملیات ضد تروریستی نیروهای ژاندارمری ترکیه در شهرستان لیجه این استان ۷۵۶ کیلوگرم حشیش و یک میلیون و ۱۱۹…
ادامه مطلب و منبع کانال انجمن بی تاوان
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
من كلى مينويسم البته نوشته آقاى آشچى باعث شد كه اين مطالب را بنويسم
در اين دوره و زمانه يعنى عصر ديجيتال در هر اجتماعى راحت ترين كار از منزل بيرون نيامدن و پاى تلويزيون و يا اينترنت يا

با موبايل مشغول شدن است البته فقط هزينه دارد كه بلحاظ مالى بايد منبع در آمدى براى آن مخارج و سايره داشته باشى
خوب حالا بايد يك سايت يا كانال و محفلى بيابى و ميتوان گفت قلم ونوشته ها هم ارزان و مفت و مفت تر هستند شروع كنى به نوشتن هر چه مطالعه داشتى يا از اين و اون شنيدى رو بنويس و پخش كن تير و گنجشك هردو مفت و ارزان بزن بره و از هيچكس نترس چرا كه نه نامى از تو هست و نه آدرس درست و حسابى
يكسوال هر فردى كه انگشتانش را بر روى دگمه هاى كى بورد فشارميدهد از خود بپرسد
هدف من از اين كار چيست ميخواهم به چه كس يا چيزى كمك كنم يا خود نياز به كمك دارم ؟
اگر نياز به كمك دارم خوب سوالات خود را ميپرسم
اگر نياز به نوشتن معلومات كسب شده خود دارم مينويسم و اينبار با كمى موشكافانه كه مبادا دوباره به همان چاله هايى كه پدرانمان افتادند بيفتيم يا در حالت بدتر سقوط كنيم لذا دقيقتر و با بررسى نوشته هاى جديد بدون دخالت تعصب ميپردازم و يك نوشته با خطاى كمترى به جامعه ادبى و غيره ارائه ميدهم
بسيار خوب حالا كه من تقريباً هدف رو مشخص كردم بهتر است بپذيرم كه كيان ديگرى هم هستند كه چنين كارهايى ميكنند و چه خوب ميشد آنها هم يك اينچنين مشى يا روشى رو انتخاب ميكردند
بالاتر از همه اينها ما بايد بدانيم كه سبب بدبختى ملتهاى ممالك محروسه چه بوده و اگر دشمن خارجى
و عوامل آنرا در نظر نگيريم ما به بيراهه رفته ايم
زيرا اين مملكت در جهان براى نيروهايى كه در تلاش بودند تا به چنگش آورند مهم بوده و آن نيرو كدام است در ١٥٠ سال پيش دنيا يا اطراف ما در چنگ كدام مملكت بوده ؟
خوب مشخص است كمپانى شرقى و بعد عوامل ماسيون اينها ساخته و دروغ سازى ذهن نيست اينها واقعيت آن زمان و اكنون به شكلى ديگر هستند و دولتهاى كه با كودتا به روى كار آورده شدند يقين كه هم كاسه نه نوكر حلقه بگو آنهابودند اين يك حقيقت است اگر اين را نميتوانيم بپذيريم ما مشكل داريم !!!!
وكلام آخر اينكه نوكران داخلى كدام ها هستند و آنها را شناسايى كرد در غيراينصورت هر چه بنويسيم جز آب در هاون كوبيدن نيست هم منطقه ايهاى محترم
از فحش دادن و بدون مدرك صحبت كردن انشالله كه بپرهيزيم
سيز ساغ من سالامات
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اشجی شما هر چند روز یک بار به این صفحه سر می زنید چرا فقط کامنت های تورک ها را می بینید ؟
اینهمه فحاشی به تورک ها و مقاله های توحین امیز و تحقیر امیز به تورک ها را نمی بینید ؟ عینک شما شماره اش

چنده ؟ شما فعالان ملی اذربایجان را ناسیونالیست و کار های انها را بی ارزش و بی تاثیر می دانید خوب لطفا خودتان در چه تشکیلاتی برای منافع اذربایجان فعالیت می کنید؟ یا اینکه اذربایجان به فعال نیاز ندارد توکل بخدا می کند ؟
ایا نوشته ای مثبت از طرف شما نسبت به ترکیه و اذربایجان و اذربایجانی وجود دارد؟ اگر هست لطفا همینجا منتشر کنید.
جناب اشجی مسایلی که بنظر شما ایراد داشت گفتید حالا ممکن است شما راه درست را که مورد نظر خودتان است در رابطه با مسله ملی اذربایجان و چگونه فعالیت برای ان را در همین جا بگوئید؟؟
خوب وقتی چیزی را قبول نداری باید راه حل خودتان را ارائه دهید.
جددن خیلی ها منتظرند در مورد مسایلی که در اینجا بیان کردی و مورد ایراد شما بودند راه حل خودتان را بیان بفرمائید
مرسی
آدم کر نه صدای لوکوموتیو را می تواند بشنود و نه صدای گاری را
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
آقای اشچی عزیز. اگر کسی کر باشد نه صدای لوکوموتیو و نه صدای گاری را خواهد شنید. ارتعاشات این حرکت ها را هم با زمین لرزه اشتباهی خواهد گرفت. آدم بایستی کور باشد که این حرکت مردمی

آزربایجانی ها نبیند. کمونیسیم به زباله دان تاریخ سپرده شد. قرن بیست و یک , قرن بیداری ملت هاست.
آن که ناموخت از گذشت روزگار...(3)
نوشته شده توسط: آشچی

یک کامنت یادم می آید از یکی از بیسوادترین و عوامترین این افراد، که گویا مثل دکتر احمدی نژاد با ضریب هوشی خارق العاده، فوق تخصص خودخوانده مسائل ژئوپولتیک هم شده است.

این دوستمان همان سالها که آک پارتی قدرت را به تازگی در دست گرفته بود، در مورد «لشکری از ماشین آلات ساختمانی تورکیه (آن زمان ترکیه می نوشت یا تورکیه؟ الان یادم نیست)» افسانه سازی می کرد. این کامنتش یادم مانده چون همان زمان انتقادات شدیدی به سیاستهای سرمایه گذاریهای بی حد و حساب آک پارتی در پروژه های عمرانی (ترکی اش میشود انشائات) از طرف اپوزوسیون وارد می آمد و البته همین تیپ افراد اپوزوسیون ترکیه رو خائن و خودفروخته و دشمن ترقی لقب می دادند. دلیل این همه سرمایه گذاری، تمایل به عمران و آبادانی نبود البته. دلیلش این بود که امکان لفت و لیس فراوانی در صنعت ساختمان وجود دارد. یک بولدوزر با چند بار رفت و برگشت صورت وضعیت چندین هزار لیری بالا می آورد که معادل چندین هزار نسخه کتاب، یا تی شرت یا دارو و غیره است، به اضافه این که امکان کنترل هم کمتر است. اگر فلان قدر آرماتور کم بکنی، اتفاق آنی برای ساختمان نمی افتد اما همین بلا را نمی توانی سر ماشین آلات کارخانه بیاوری و مثلا چرخ دنده اش را بدزدی! به هر حال، شرایط طوری بود در آن سالها که پول فراوانی (sıcak para) به اقتصاد ترکیه تزریق میشد. این سرمایه اصولا باید مصروف صنایع تولیدی میشد که بعد ترکیه بتواند با تکیه بر تولیدات و صادرات آن کارخانجات دیونش را پرداخت کند. اما این اتفاق به دلایلی که گفتم نیفتاد. به عوض آن، این سرمایه مصروف ساخت مراکز خرید و فروش (AVM)، انبوه فرودگاههای بی مسافر، پلهای بدون وسیله عبوری، سد سازیهای مضر و غیره شد؛ یعنی شبیه همان برنامه ای که سپاه در ایران پیاده کرد. نتیجه؟ بیش از 400 میلیارد دلار (دقیقش 430 میلیارد) دیون خارجیست که ضرب الاجل پرداخت 120 میلیارد آن چند ماه آینده است. نتیجه، سقوط آزاد ارزش پول ملیست و شرایطی که بانک مرکزی ترکیه نه تنها ذخیره ارزی ندارد، که 30 میلیارد هم بدهی دارد و هیچ مکانیزمی برای کنترل سقوط ارزش لیر ندارد. نتیجه؟ نتیجه اش نمره های منفی اندر منفی از مؤسسات مالی معتبری چون مودی و استاندارد اند پورز است که باعث فراری شدن سرمایه گذاران خارجی میشود. اما جواب این افراد به دلایل این بحرانها چیست؟ تحلیلشان مثل هر شارلاتان دیگری پناه بردن است به است به ملی گرایی و تئوریهای توطئه و دژمنی استکبار جهانی با تورکیه و از این قبیل مهملات.
شخصا هرگز خودم را نزدیک به جریانات ناسیونالیستی احساس نکرده ام، امابه هر حال، هنوز که هنوز است با شنیدن برخی آهنگهای ملی مو بر تنم سیخ میشود و چقدر افسوس می خورم که جریانی که می توانست در صورت اتخاذ مشیی معتدل و دموکراتیک به وزنه ای در میان ترکان آذربایجان و رفع سیاستهای غیر انسانی آسیمیلاسیون فرهنگی، تبعیضات اقتصادی و مظالم دیگر بدل شود اسیر دست مشتی راسیست چاله دهان مریض الاحول شده است. ناسیونالیستهای آذربایجان با ندانم کاریها، خیره سریها، تعصبات، منفعت طلبیها و افراط گراییهای خود بسیاری را مایوس و ناامید کردند. ولی باز هم اشعار ملی زیباست، آن ها را دوست دارم:
اؤلسه یادا اییلمز – دوشسه دارا چتینه
بو ووقارلی خالقیمین – قوربانام غیرتینه
تورکون قولو بوکولمز – تورکون بئلی اییلمز
بیر کره قالخان بایراق – بیر داها ائنمز ائنمز
آن که ناموخت از گذشت روزگار...(2)
نوشته شده توسط: آشچی

امروز به ضرس قاطع میتونم بگم که تلویزیون گوناز به اندازه آشغالترین روزنامه رژیم مخاطب نداره. شخصا ماههاست که رغبت نکرده ام نگاه کنم ببینم چی میگن اصلا؛

در حالی در همین مدت بعضی مقالات کیهان و غیره رو خوندم. همه اون احزاب به اصطلاح ملی، متولد نشده و به محض این که تعداد اعضاشون از تعداد انگشتان دو دست بیشتر شد، دچار انشعاب شدند و امروز خود دبیر اولهاشون هم فکر نکنم رغبتی برای سر زدن به سایتهاشون داشته باشند؛ گایپ، گاموح، کنفرانس آمستردام، بروکسل و خیلی از اسامی دیگه که فقط روی کاغذ باقی موندند و موجودیت واقعی از خودشون نشون ندادند. به جرات می تونم بگم همه اون وبلاگها درشون رو تخته کردند در حالی که انصافا بعضیهاشون (خصوصا اونها که در حوزه ادبیات بودند) محتواهای ارزشمندی داشتند. کل فعالیت ناسیونایستهای آذربایجان رسید به شعار دادنهای داخل استادیوم که اون هم حس و حال روزهای اول رو نداره و بیشتر موضوع فوتبالیه تا سیاسی.
همه اینها اتفاق افتاد اما ناسیونایستهای آذربایجان نه از گذشته یاد گرفتند نه عوض شدند. هنوز به محض دیدن شخصی با اندکی زاویه با نظراتشون به همون ادبیات لمپن مآبانه رو می آورند و به طرف ارمنی و کرد می گویند. هر چند از حق نباید گذشت که تازگیها چند دستاورد درخشان داشته اند. مثلا کولی و هندی هم به لیست فحاشیهاشون اضافه شده (آن روزها بیشتر افغانی می گفتند، الان شده هندی و کولی)... یک ماجرایی یادم اومد:
بعد از گذشت چندین سال از انقلاب کبیر فرانسه، جریانی در بریتانیا قصد داشت تا سلطنت طلبان فرانسوی رو که در انگلستان و در شرایط تبعید زندگی می کردند، در فرانسه به قدرت برسونه و پادشاهی رو احیا بکنه. به هر حال، هر دو کشور در اون صورت با یک سیستم اداره میشدند و دو کشور پادشاهی بهتر با هم راه میومدند. خلاصه، هیاتی از دربار بریتانیا به دیدار این افراد میره و مذاکراتی رو انجام میده. بعد از مذاکرات، از رئیس هیئت (مثلا لرد فلانی، الان اسمش یاد نیست) میپرسند که مذاکرات چطور پیش رفت؟ جواب میده که امیدی به اینها نیست، چون نه چیزی یاد گرفته اند و نه عوض شده اند. به رغم این نظر، تلاشها برای به قدرت رساندن سلطنت طلبان فرانسوی تدام پیدا میکنه. در چند تلاش، دوکها و کنتهای تبعیدی با کشتیهای جنگی و با اسکورت سربازان انگلیسی به سواحل فرانسه آورده میشن. اما اینها تا پاشون به ساحل میرسه، شروع میکنن به انجام همون شرارتهایی که باعث محوشون شده بود. یعنی بلافاصله گیوتینها رو برپا میکنن و گردن زدن وفاداران به جمهوری رو آغاز میکنن و از این کارها. خوب، نتیجه اش رو هم که همه می دونیم، نتیجه اش شکست و هزیمت و فرار دوباره به انگلستان میشه.
حالا، شده قضیه ناسیونالیستهای آذربایجان. همون شعارهای پوچ، همون تاکتیکهای ناکارآمد و لاجرم همون نتایج. جریانی که میتونست در صورت اتخاذ خط مشیی معتدل امیدی برای رفع تبعیضات ملی و اقتصادی و احیای حقوق از دست رفته ترکان آذربایجان باشه، امروز به گنداب کولی و هندی و فحاشیهای فاشیستی سقوط کرده و به مترسک سر خرمن در دست اطلاعات رژیم تبدیل شده تا مردم رو از تجزیه ایران بترسونن. در حالی که در واقع، این افراد نفوذ و قدرت همان مترسک رو هم ندارند، به قول معروف تنبونشون رو هم نمی تونن نگه دارن وگرنه چه دلیلی داره که فرد سیاسی 24 ساعته در یک سایت فارسی زبان کارش فحاشی به مردم باشه. همه اینها به این دلیل بود که خواستهایی که ملتچیهای آذربایجان مطرح میکردند ارتباطی با مشکلات مردم و شرایط عینی جامعه آذربایجان نداشت و ندارد. توران، اتحاد تبریز و باکو و آمال رومانتیکی که ارتباطی با مسائل معیشتی، گرانی، قیمت دلار و دارو خرج دانشگاه و کرایه خانه و بیکاری و هزار کوفت و زهر مار مردم آذربایجان نداشت و ندارد. به علاوه این که این افراد اساسا حس و حال و رمق حرکت در راستای شعارهای خودشان را هم ندارند. مشتی پناهنده اروپا و کانادا هستند که بزرگترین آرزویشان این است که درخواست گرین کارتشان مثبت بشود و به جای شهروندی یک کشور، شهروندی دو کشور خارجی را داشاه باشند (اما در عین حال ملتچی هم بمانند!). مردم ملتچیهای آذربایجان را پس زدند و اینها سر خورده و ناتوان وقتشان را با فحاشی به این و آن در صفحه شما و گنده گویی می گذرانند. بسیار بسیار دون پایه تر از وضعیتی که مجاهدین خلق با آن دست به گریبان هستند. واقعا الان چند سال است این شعار تکراری را می شنویم که : لوکوموتیو حرکت ملی آذربایجان با قدرت تمام در حرکت است و به زودی پان فارسیسم ترسان و لرزان را زیر چرخهایش له و لورده خواهد کرد! لوکوموتیو که سهل است، گاری هم نیست آن جا که اگر لوکوموتیو بود بالاخره ارتعاشی، صدایی، چیزی به گوش می رسید.
آن که ناموخت از گذشت روزگار...(1)
نوشته شده توسط: آشچی

الان نگاه می کردم کامنتهای صفحه شما رو (نمی دونم چه مرضی دارم که هر چند روز یک بار سر می زنم به این صفحه؛ جدی جدی برای خودم هم سؤال شده که چرا باید چنین کار بیهوده ای انجام بدم).

باری! به کامنت شخصی (این بار به نام ناظر) برخورد کردم که هر چی از دهنش در اومده بار بهزاد کریمی کرده. با ادبیاتی لمپن مآبانه، فاشیستی، انگ، تهمت، افتراهای بی سند و مدرک و مضحک، خلاصه خودش رو تخلیه کرده به قول معروف. البته تصور من اینه که این شخص با اسامی دیگه ای هم این جا مینویسه ولی این موضوع جداییه. به هر حال، منظور من از این کامنت نقد «ناظر» نیست چون به قول ترکهای ترکیه حرف مهمل و چرند تفسیر نداره (zırvanın tevili olmaz). منظورم دفاع از بهزاد کریمی هم نیست که نه شخصا آشنایی دارم با ایشان، نه وکیل مدافعشان هستم، نه اساسا این فحش نامه در حدیست که ایشان احتمالا بخواد جواب بده بهش. یک لحظه دلم سوخت و خواستم یک چیزی بنویسم (گرچه خودم خوب میدونم که جوابم باز فحش و بد و بیراهه):
فکر کنم الان باید حداقل 15 سالی از تاسیس تلویزیون گوناز گذشته باشه. این تلویزیون در بدو تاسیسش مخاطب جذب می کرد و هرچند من امکانی برای برآورد ندارم اما فکر می کنم که اون روزها تماشاگران کانال مرتب در حال رشد بود. آن زمان (تا جایی که یادم میاد)، تلویزیون دو تا مجری داشت. یکی شخصی به نام حسین بی و دیگری همین احمد اوبالی. روال برنامه هم این جور بود که بعد از ظهرها یکی از این دو نفر مسائلی رو تحلیل میکرد، بعد هم مردم تماس تلفنی می گرفتند و نظراتشون رو می گفتند و در مورد همون نظرات باز مجری بحث می کرد (البته باز تا جایی که حافظه یاری میکنه). به هر حال، اون زمان هم اشخاصی (حالا چه از داخل ایران، چه از خارج) تماس می گرفتند و مخالفتشون رو با نظرات مجری بیان می کردند. مثلا عده ای مخالف خط مشی استقلال خواهی بودند و یا حتی مخالف آموزش به زبان مادری بودند یا کسانی پیدا میشدند که برای پارازیت انداختن زنگ زده باشند. به هر حال، همه اینها (چه انتقاد، چه غیر انتقاد) میتونست جواب منطقی داشته باشه. ولی در پاسخ چه اتفاقی میفتاد؟ اتفاقی که میفتاد این بود که بلافاصله یکی دو نفر از «انصار حزب الله اوبالی» تماس می گرفت و با صدایی نکره، لحنی در حد عربده کشی و ادبیات تهوع آور فاشیستی و عباراتی نظیر این که «این بابا یا ارمنی است یا کرد است؛ ما کرد که ترکی رو خوب صحبت بکنه کم نداریم» و از این قبیل، به خیال خود جواب دندان شکنی به مخالف میدادند. آن روزها، چه در فضای مجازی (به رغم همه محدودیتهایش)، چه کف جامعه چه دانشگاهها، چه فضاهای دیگر، ادبیات ملی در حال رشد بود. بسیاری از جوانان به وبلاگ نویسی رو آورده بوند و تولید محتوا می کردند. برخی احزاب ناسیونالیستی در حال پا گرفتن بود، شعارها و خواستهای ملی در میان اقشار مردم کم کم در حال نفوذ بود. ترانه های ملی تولید میشد، مراسم قلعه بابک و خیلی ابتکارات دیگه رونق داشت، مفاهیمی مثل فدرالیسم وارد ادبیات سیاسی مردم کوچه و بازار میشد. به هر حال دوره ای بود که مصادف شده بود با رشد اینترنت و ماهواره و ضمنا ترکیه آن زمان با هدایت کادرهای انگیزه دار آک پارتی هر روز بیشتر از ایران آخوند زده فاصله میگرفت و جمهوری آذربایجان نرم نرمک از زیر بار فقر و فلاکتهای سالهای ابتدای استقلال بیرون می آمد و سطح رفاه مردمش به حد و حدود مردم ایران رسیده بود؛ به اضافه بسیاری آزادیهای جذاب مدنی که قابل مقایسه نبود با وضعیت ایران و مهمتر از همه کشوری بود مستقل با زبان رسمی ترکی آذری. من نمی خام به تاریخچه این دوره بپردازم چون صلاحیتش رو ندارم. شاید واقعا بتونه این دوره از تاریخ ناسیونالیسم آذربایجان موضوع چند تز دکترا باشه اما میخام نگاه کنیم به امروز و ببینیم ناسیونالیستهای آذربایجان در طی این همه سال چه کرده اند و چه اثری از خود به جا گذاشته اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/gunaztv2004/54026
ارسالی از مخاطبین گوناز تی وی:
سلام گوناز تی وی، باغیشلا فارصجا یازیرام.
ما پیمانکاران اداره نوسازی مدارس تبریز هستیم. چندین سال است مدارس را تجهیز کرد

چندین سال است مدارس را تجهیز کردیم و حالا مدیر نالایق اداره میگوید پول نداریم مطالبات را بدهیم و بروید شکایت کنید. جالب توجه اینکه مدیر این اداره چندین سال است که برترین مدیر انتخاب میشود چرا که لیاقت ندارد بودجه طلب کند
اینترنت مفت و دل بیرحم پان ترکان
نوشته شده توسط: Anonymous

ترک اوغلی که هر کامنتش را با دشنام به ایرانی و فردوسی و زبان فارسی و فراماسیون به پایان میبرد اگر بخواهد غیر از کامنت درمانی راهی دیگر برای تخلیه بیابد باید هزینه بدهد

که تبریزی و ترک بدنبال درمان مفت و ارزان است. فعلا به آقایان ابوالفضل محققی و محسن کردی و بهزاد کریمی گیر داده اند تا شاید با عصبانی کردن آنها کامنتی بیابند و شروع به مظلوم نمایی کنند که ای حسین شیعه ترک صفوی مظلوم که گنبد طلا داری از پول ایرانیان ما هم استادیوم تبریز و محمد رضا ذنوزی مطلق غارتگر داریم که در خدمت غارت ایران است و صد ها غارتگر ترک بابک زنجانی و رضا ضراب و پدرش حسین ضراب که قاچاقچی شمش طلا بود زمانی که ایرانیان با عراق می جنگیدند. ولی ترک ها همچنان دوگانه سوز و مظلوم هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/236697
بازداشت تعدادی کولبر با محموله اسلحه و پرچم کردستان در مهران
هویت سرتیم کولبران بازداشت‌ شده عبد‌نور_جمشاهی از عناصر وابسته به گروهک تروریستی_دمکرات و

از عناصر وابسته به گروهک تروریستی_دمکرات و اهل ملکشاهی ایلام اعلام شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1266348569/3597
کتاب ضرب_خوی حکایت راستینی از روزگار نه چندان دور
حکایت تجاوز بی رحمانه ارامنه و جیلوها و دفاع #زنان و #مردان مجاهد از ناموس و میهن .......

#زنان و #مردان مجاهد از ناموس و میهن .......
مرکز #پخش و #فروش #مطبوعاتی_استاد_شهریار #خوی خیابان طالقانی جنب مقبره
#تلفن_تماس ۰۹۱۴۳۶۱۰۴۸۴ تحویل در محل مشتری


فوری، دقیق ؛ با ما همراه شوید
کانال اندیشه آذربایجان
حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

محسن کرده اینهمه به مسئولان محترم سایت توحین کرده حالا با چه رویی می خواهد در این سایت فعالیت کند؟
واقعن از یک شاه پرست نباید بیشتر از این انتظار داشت اکراد این کرُده را به المپیک ژاپن اماده کنند:)

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Ellimilyon/59034
خانه کارگر جغرافیای ایران: قاچاقچیان پشت صحنه کولبری‌ها هستند

علیرضا محجوب٬ دبیرکل خانه کارگر ایران و نماینده پیشین تهران در مجلس ایران با اشاره به

پیشین تهران در مجلس ایران با اشاره به حادثه‌ سقوط یک نوجوان در حین کولبری٬ گفت: "متاسفانه سوداگری و سودپرستی عده‌ای که اسباب این فجایع را فراهم می‌کنند و کسانی که پشت صحنه کولبری‌ها هستند که در حقیقت همان قاچاقچیان‌اند".

به گزارش «ایلنا»٬ وی با بیان اینکه "باید برابر قانون قاچاق ارز و کالا سخت‌ترین مجازات‌ها در مورد قاچاقچیان اعمال شود"، ادامه داد: "متاسفانه این افراد از مجازات مصون هستند و این سبب می‌شود که از ارزانترین نیروی کار برای قاچاق استفاده کنند".
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/ArazXeberyeni/50137
امروز سالگرد تولد عزیر حاجی بیگف (اوزئییر) موسیقی‌دان برجسته آزربایجانی است. در جمهوری آذربایجان برای پاسداشت اوزئییر حاجی بیگلی این روز را «روز موسیقی»

را «روز موسیقی» نام‌گذاری کرده‌اند.

اوزئییر حاجی بیگلی آهنگساز سرود ملی آزربایجان و خالق آثار اپراهای کوراوغلو، لیلی و مجنون است. از دیگر آثار مشهور وی می‌توان به اجرای آرشین مال آلان و مشدی عیباد اشاره کرد.
چه فرقی بحال مامیکند،که ترامپ باشدیابایدین؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
چه فرقی بحال ما میکند،که رئیس جمهورترامپ باشد،یابایدین؟
موضوع ریاست جمهوری آمریکا رسیدن به اهداف چندین تشکیلات قدرتمندآمریکاست.
روسای جمهورآمریکا مجری اجرای اهداف سیاست سازمان پنتاگون،سازمان

سازمان امنیتی سیا،مجلس سنا ووزارت امورخاجه آمریکا برای رسیدن به اهداف استراتژیکی کلی نظام آمریکاست.
احزاب جمهوریخواه ودموکرات فقط وباید بانگاه حزبی جوابگوی این سازمانهای آمریکا بروش خود میباشند.
تعبیر وتفسیرهای سیاسیون ایران از به قدرت رسیدن این دوحزب تنهاازدریچه کوچک جهان سومی وگروهی خودکه دریچه بسیارتنگ میباشد،است.
سیاسیون ایران هنوزنتوانسته اند،درموردبرچیدن نظام قاجار وپهلوی به یک نتیجه مطلوبی برسند،
چه برسدبه اینکه بتوانند،درموردانتخاب ریاست حمهوری آمریکا وبرصلاح بودن این دو حزب بنفع ایران
حرفی داشته باشند.
هنوزنتوانسته اند،درکی ازآمدن جمهوری اسلامی ورانده شدن محمدرضاشاه وآوارگی این خادم غرب
درآفریقا وآمریکالاتین ودربین دیکتاتورهایک تحلیل بدردبخوری دهند،
چطورمیخواهند،خیروصلاح مردم ایرانرادرحاکم شدن بایدین وترامپ تفسیرکنند؟
هنوز سیاسیون ایرانی نتوانسته اند،خیروصلاح مردم ایران رادرنوع سیستم حاکمیتی برای اینده راتبیین
کنند،
چطور بادریچه باریکی که درمغزودرذهن خوددارند، چطورمیخواهند،درموردحاکمیت آمریکانظردهند؟
همین دوستانی که درسازمانهای سیاسی ایران خودزحمت کشیده ویادوستانشان بخاطرآرمانهای انسانی جانشان وخانواده شان رافناکرده اند،
نمی توانند درموردحقوق بشروحقوق شهروندی وحقوق اساسی مردم ومسایل منطقه ایی نظری انسانی دهند،چطورمیخواهند،برای غول حکومتی دونیانظردهند؟
ازعقب افتاده های سیاسی وخدمت گذاران حکومت صدساله استعماری ونوچه های آنها توقعی نیست.
آنهاجزگازورات هستند،نوشته های آنهاارزش پهن هم ندارند،ولی آن کسانیکه خودرالیدرسیاسی وفعال سیاسی میداند،واقعن حیف نیست که ازعالم هپروتی خارج شده وبخواهند
درموردآینده ایران وحکومت آمریکا ومنطقه نظردهند؟
آنهاییکه ازشاهنامه وازفردوسی واززبان دری دفاع میکنندونمیدانند ضرورت عصرمدرنیسم وعصردیجیتال چیست ،نظرشان جزخیانت وخباثت وعقب ماندگی برای انسان ها چیزی به ارمغان نمی اورد.
انتخابات وقولهای دروغ برای
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
همیشه نزدیکی های انتخابات شروع میکنند،به دادن آزادی های موقتی ودروغگویی های همیشگی.
یکی ازرئیس حمهورشدن زن حرف میزند،یکی از آزادی دوچرخه سواری زنان،یکی ازآزادی حجاب.
رئیس جمهورزن شاید

معصومه ابتکارشود،یادختردزد انقلاب عایشه رفسنجانی یا دختردستغیب اینها رئیس جمهورشوند یاپسرشاه رضاپالانی سوم ویا میرسلیم ویا حدادعادل وسعیدحجاریان وقوچانی
چه غلطی میتواندبکنند؟
مهم برای رژیم پان فارس ماسیونی مذهبی ،رفتن مردم بپای صندوق رای ومشروعیت گرفتن نظام عدالت کش ازاین رای ها وپز دادن درسازمانهای بین المللی
تا حلقه انگلیس حمایت اش کند،میباشد.
تعدادی نیزبه میدان آمده ازتزمعروف بدو بدتر حزب توده تبلیغات راه می اندازند،که به کی رای دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/ibrahimsavalan/1025
میرصالح و میرعزیز دو پسرعمو هستند
که در ورودی روستای ما خانه دارند و در گذشته خانه آنها با سایر خانه‌های ده فاصله داشت. میرعزیز در مراسم شبیه‌خوانی

مراسم شبیه‌خوانی نقش حضرت عباس را ایفا می‌کرد و شاخسئی رفتنش نیز تماشایی بود. روزی مردان روستا در جایی جمع شده بودند و جوانی اشعار شهریار را برایشان می‌خواند. وقتی شعر به بیت «میرصالحین دلی‌سوولوق ائتمه‌سی، میرعزیزین شیرین شاخسئی گئتمه‌سی» (دیوانه‌بازی‌های میرصالح و شاخسئی‌های شیرین میرعزیز) رسید، پدرم از خواننده پرسید که شهریار چه سالی به روستای ما آمده بود و خواننده جوابی برای گفتن نداشت.

رومن یاکوبسن؛ زبانشناس روس و استاد دانشگاه هاروارد، شش عنصر فرستنده، پیام، گیرنده، حامل، کد و زمینه را عناصر اصلی یک عمل ارتباطی می‌داند و برای اینکه گیرنده بتواند پیام فرستنده را به خوبی درک کرده به اصطلاح آن را دریافت کند از وجود کد مشترک میان آنها سخن به میان آورده است. این کد مشترک همان زبان مشترک میان نویسنده و خواننده است؛ زبانی که ریشه در ذهن و خاطرات آنها دارد و زمینه پیام همان بستر مشترکی است که فرستنده و گیرنده در آن زیسته‌اند.

از آنجا که ترک‌های ایران از داشتن مدرسه و تحصیل به زبانشان محروم بودند برقراری ارتباط با آثار ترکی شعرا و اندیشمندان گاهی برایشان سخت می‌شد، چون آنها پیشتر کدهای پیام را یاد نگرفته بودند و از درک زمینه‌ای که نویسنده از آن ارتزاق می‌کرد عاجز بودند. در این میان، شهریار با استفاده از تصاویر و مفاهیمی که برای همه ترک‌های ایران آشنا و قابل درک بود توانست آنها را با شعر و ادب ترکی آشتی دهد. او کاری کرد که همگان هنگام خواندن اشعارش حس کنند که خاطرات خود و نزدیکانشان را ورق میزنند و همین آنها را دوباره به زمینه فرهنگی خودشان بازگرداند.
_______
@ibrahimsavalan
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/yurddash/2679
https://t.me/yurddash/2681
« قطران تبریزی» اولین شاعر تُرکِ فارسی‌گوی آذربایجان، شاعر قرن چهارم هجری قمری، گرچه زبان مادری اش تُرکی بوده اما به زبان فارسی

مادری اش تُرکی بوده اما به زبان فارسی شعر نیکو می سروده است. https://t.me/yurddash

«قطران تبریزی» اولین شاعر تُرکِ فارسی‌گوی آذربایجان
حسن راشدی: ۲۸ شهریور ۱۳۹۹
« قطران تبریزی» شاعر قرن چهارم هجری قمری، گرچه زبان مادری اش تُرکی بوده اما به زبان فارسی شعر نیکو می سروده است.
وقتی ناصر خسرو قبادیانی در سفری به مکه، در سال ۴۳۸ هجری قمری در تبریز با « قطران» ملاقات می کند، از اینکه قطران به زبان فارسی شعر نیکو می سروده ولی زبان فارسی را نیک نمی دانسته سخن به میان آورده است.
پروفسور غلامحسین بیگدلی ادیب و محقق آذربایجانی با آوردن نمونه هایی از اشعار قطران ثابت می کند که زبان مادری «قطران» ترکی بوده است، اما ایرانشهریها و شاگردان مکتب جواد طباطبایی بدون سند و مدرک ادعا می کنند،علت خوب فارسی ندانستن قطران، «آذری» بودن زبان مادری وی (از نوع ادعایی احمد کسروی) بوده است!
دکتر مصطفی بادکوبه ای هزاوه‌ای استاد دانشگاه، محقق، شاعر و از ناسیونالیستهای افراطی فارس که باشعر: «مرا به قعر جهنم ببر خدای عرب +++ به شرط آنکه نیاید در آن صدای عرب ...» محبوب نژادپرستان فارس و مشهور اینگونه جماعت شده است، در کتاب « ناصر خسرو قبادیانی» از انتشارات « شرکت توسعه کتابخانه های ایران » منتشره در سال ۱۳۷۰، در باره ملاقات ناصر خسرو قبادیانی و قطران تبریزی در صفحه ۹۳ این کتاب با اینکه با نوشتن « لهجه تند و غلیظ ترکی آذربایجانی، خشونت نسبی »، به تحقیر زبان ترکی و اخلاق و رفتار مردم آذربایجان می پردازد، اما اعتراف می کند که زبان مردم آذربایجان و زبان مادری «قطران تبریزی » در آن زمان ترکی بوده است.
وی در صفحات ۹۳- ۹۵ این کتاب می نویسد:
« کاروان ناصری[ناصر خسرو] حدود بیست روز، راه پر نشیب و فراز نسبتا نا امن میان طارم و شهر سراب را پشت سر نهاده و در روز چهاردهم ماه صَفَر به سراب رسید. اندکی زاد و توشه تهیه کرد و دو روز بعد به سوی تبریز روان شد، در مسیر عبور از روستایی بنام« سعید آباد» گذشتند، لهجه تند و غلیظ تُرکی آذربایجانی، لباسهای متفاوت با منطقه مرکزی ایران، خونگرمی ضمنی مردم و خشونت نسبی آنها،بخوبی خروج کاروان را از منطقه ای به منطقه دیگر نشان میداد، شش روز پس از خروج از از شهر « سراب» در بیستم ماه صفر سال ۴۳۸ [ه ق]، کاروان به شهر پر آوازه تبریز رسید، ظاهرا تا آن موقع، بزرگترین شهر و قصبه آذربایجان، شهر تبریز بود.
در بدو ورود، آبادانی شهر امری ملموس بود ... ظاهرا منطقه داخل تبریز، منطقه آرام به نظر می رسید و ناصر به دنبال شناخت شعرا و علمای بزرگ بود که به او گفتند شاعری به نام « قطران» در این شهر زندگی می کند.
ناصر ضمن تحقیق در باره او، متوجه شد که در شب پنجشنبه هفده ربیع الاول چهار سال قبل از آن تاریخ که ناصر در تبریز بوده زلزله‌ای عظیم در تبریز اتفاق افتاده است...
ناصر در تحقیقاتش بالاخره منزل قطران را نیز یافت و به ملاقات او رفت. قطران ظاهرا اولین کسی بود که زبان اصلی اش زبان ترکی بود، اما به فارسی شعر می گفت. مردی نسبتا جا افتاده، خوش سخن و خوش ذوق بود، اما زبان فارسی را بخوبی نمی دانست و برخی نقایص کلامی داشت. ملاقات قطران با ناصر خسرو نتیجه بسیار خوبی برای قطران داشت؛ زیرا او بخوبی و بزودی دریافت که مردی ادیب، سخن شناس و شاعر در برابر خویش داردکه همچون کتاب ناطق، می تواند پاسخگوی سئوالات او باشد ...» (۱)
(۱) « ناصر خسرو قبادیانی» ، نویسنده: مصطفی بادکوبه ای هزاوه ای، ناشر: شرکت توسعه کتابخانه‌های ایران
چاپ: سال ۱۳۷۰، صفحات: ۹۳-۹۵ https://t.me/yurddash
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/qocatabriz/11889
قدیمی‌ترین و طبیعی‌ترین حمام جهان در اردبیل که برای شستن بدن خود در آنجا نیازی به صابون و شامپو ندارید و آب این حمام از بهترین داروها برای درمان و دفع سنگ

دفع سنگ کلیه است!

این حمام اگر در یک کشور دیگر می‌بود، سالانه هزاران توریست برای تماشایش جذب آنجا می‌شدند!

به ما بپیوندید
@qocatabriz
ادمین آنچه آمد در پاسخ به علی و راسیستها بود
نوشته شده توسط: محسن کردی

ادمین عزیز... آنچه امد در پاسخ به راسیستها و زیر نظرات انها نوشته بودم نمیدانم چرا در صدر پست درج نمیشه که در پاسخ به کدام پست نظر نوشته شده. بهرحال منظور این است که بدان هرچه میگوید در درجه نخست

روی نظرش با شماست. در واقع اینجا خانه تو ادمین است. اینجا را تبدیل به مستراح کرده. آنهم بدون آفتابه که کثافات باقی میماند. افتخار کن که «آزادی بیان» را پاس میداری. تو آزادی گه را پاس میداری. اینجور پاسداری واقعا جایزه نوبل در رشته مستراح لازم داره.
ادمین این رید به هیکلت.. خاک بر سرت که تحمل میکنی
نوشته شده توسط: محسن کردی

ادمین این داره قبل از من میرینه به این صفحه و در واقع به هیکل تو. خاک بر سرت

ادمین خاک بر سرت
نوشته شده توسط: محسن کردی

ادمین این داره قبل از من میرینه به این صفحه و در واقع به هیکل تو. خاک بر سرت

yaradiciliq مادر ..........
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول کامنت: کاربر گرامی این چندمین کامنت سرتا پا فحش و توهین است که خطاب به مادر و دختر و خواهر من و آقای توکلی و دیگر کاربران می فرستید، که مغایر اصول اخلاقی می باشد، که طبیعتا باید حذف می شد، شما

تا کی تصمیم دارید به ارسال اینگونه کامنتها ادامه دهید؟ هر وقت خسته شدید ما را هم خبر کنید.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

باسپاس از پاسخ شما ,دوست و رفیق نازنین بهزاد کریمی: امیدوارم که گفتگو سالم و سازنده بین چپ ها و سایر نیروهای دمکراتیک جامعه ایران با گروههای اتنیکی تداوم یابد؛ برا ستی چاره جز گفت و گو نیست!

ماشین پرنده تورکیه را نگاه کنید > خر طووسی از خر ( آسان ) می‌‌گوید >>
نوشته شده توسط: Anonymous

کفن پاره کردم بدین زندگی‌ ، که گوساله بار آورد بز سگی‌، ز کین و خرد از فراسان و طوس، بدین کهتری خلق نیابد سود

https://www.youtube.com/watch?v=l2Pqsp0hkdY

Türkiye'nin ilk uçan arabası Cezeri'nin

خر طووسی از خر ( آسان ) شاعر بسیار خوش ذوق ماست، جوان است و آینده روشنی‌ دارد، می‌‌گوید ۲۷۰ کلمه ( به احترام ۲۷۰ فعل ساده زبان ناقص فارسی‌ ) به من بدهید چنان شعری بگویم که با علم و دانش من، فارسستان به ثریا برود
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قورخاخ گرامی
با سلام، از فرط خنده روده بر شدیم. با این کیفیت عالی طنزتان. تاثیرش از صدها کلاشینکف،بیشتره،
نکنه خدای نکرده بلائی سر جمال بیاد، از فرط غضب اش. از ارمنی ستاره دار چند روزه

خبری نیست. نکنه دوباره پشت جمال قلابی قایم شده؟
قورخاخ عزیز.
طنزت عالی بود. هادی خرسندی تورک، خیلی چیزها میتواند از این سبک یاد گیرد.
با تشکر. اللرون آغریماسین

فضای پیرامون شاعران
نوشته شده توسط: Anonymous

مردم ایران دوبار این بخت را داشتند که در فضای ازاد سیاسی زندگی کنند واز مواهب ازادی و حکومت قانون بهرمند شوند و شکی نیست که شاعران و هنرمندان و اهل فضل و دانش می‌توانستند بیشترین اثار خود را خلق

کنند .این دو رویداد در دوران مصدق و در سال 57روی داد.اما گروهی از جریانات سیاسی چوب رای چرخ دولت مصدق گذاشتند و با سرنگونی ان مرد بزرگ همه چیز دگرگونه شد .سی سال پس از ان کودتا دوباره همان وضع دوران مصدق تکرار شد و همان جریانات بجای دفاع از ازادی به دفاع از استبداد دینی پرداختند و در مدح شیطان عمامه دار شعر می‌سرودند تا انجا که زنده‌یاد شهریار نیز شعری در مدح ان شیطان فریبکار سرود .ولی شهریار نه حزبی بود و نه وابسته به جایی .او بیگناه بود وپاک باقی ماند .
ایا جریانات سیاسی این امکان را برای رشد ازادی ودمکراسی و ترویج هنر و ادبیات به هر وسیله فراهم اوردند و از ازادی دفاع کردند؟
زنده یاد شهریار نیز چون بسیارانی قربانی همین جریانات سیاسی شدند . ایا شرم اور نبود که سراینده شعر ارش کمانگیر از پلیدی چو خمینی دفاع کند؟ایا گناه همین شاعر در محرومیت شهریار کمتر از دستگاه حاکمه نیست ؟دراین باره بسیار سخن میتوان گفت اما جامعه ادبی فرهنگی و علمی ما در در جه نخست قربانی همین سیاست انقلابی حزبی ها شدند .
حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا که محسن کرده به خودش نمره بیست داده اکراد به ایشان یک گونی پشکل بز. ۳ عدد شلوار کشاد. ۲ عدد بز ماده .
یک عدد عمامه کردی . و چهار لیتر ادرار شتر برای جلوگیری از کرونا جایزه بدهند .

نوشته شده توسط: Anonymous

گولشن عزیز
آزربایجان به وجود انسانهای جسور و آگاه به مسائل سیاسی مثل شما، افتخار میکند.
نسل بیدار و آگاه آزربایجان، که به "خویشتن خویش" بها میدهد،
برای استرداد حقوق انسانی خویش، رعشه بر

اندام دشمنانش انداخته است.
با کلام منطقیتان، پاسخ خوبی به این محسن کولیتبار هندی، گوشزد کرده ای.
بطوریکه این جواب کوبنده باید درس عبرتی باشد برای تمامی این کولیتباران هندی، که بطور مسخره آمیز، خود را عاریائی می نامند.
بقول جنابعالی؛
"آنان با مقایسه رنگ صورتشان در جلو آئینه، با رنگ آلت تناسلی شان، رنگ مشکی آلت تناسلی شان به آنان خواهد گفت که آنها مهاجران هندی هستند، آنجایشان را هم که نمی توانند با سفید آب، سفید کنند، محسن اگر باور نمی کند، همین الان برود جلو آئینه تست کند".
گاهی اوقات لازم است، حقایق مسلم بطور عریان جلوی چشم این کولیتباران هندی، ترسیم شود، تا
بلکه از پر روئی و گستاخی دست بردارند. گر نه هارت و پورتشان گوش فلک را کر میکند.



حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

محس کرده تو واقعن دلقک بودی ما نمی دانستیم. یک نمره ۵۵ هم به سایر اکرد بدهید .

قورخاخ عزیز
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
این چه اسمی است،برای خودگذاشته ایی؟اگرقورخماز میگذاشتی بهتربود،خوب کردی ،قورخاخ گذاشتی
والا توهم شماراهم میگرفت.
من هم بخدامثل شماقورخاخ هستم،
بهمین خاطرجواب این عقب افتاده هارامثل خودشان

نمی دهم.
آقاجمال باسازمان سیا وموسادواینتلجس سرویس وسازمان امنیت مکرون وپنتاگون قرارداد نظامی بسته بهمین دلیل من هم ازقورخماخ خودباقورخی بااین بزچران حرف میزنم.
خودش گفت که من را هزاربار تشنه تالب چشمه بزمیبرد وبرمی گرداند.ازبس دراطراف این چشمه هابزچرانی کرده همه چشمه های بزهارامیشناسد.
بهمین دلیل من راقورخودماخ کرد.
این عقب مانده مالیخولیایی همه راتورک اوغلی ازترسش می بیند.
آقای توکلی ومسئول کامنت بخوبی میدانند،که کی ها ازکجا وازکدام شهرمتن مینویسند.
ولی این بزچران من راهمزمان در اورمیه،واشینگتن،لندن،تهران،شیراز،اردبیل،تبریز،سنانداش،(سنندج جعلی)ساری داش(سردشت)تیکان تپه(تیکاب) رشت وو...می بیند.
بهمین دلیل مالیخولیایی شده ودرمانش هم سخت است،
بنابراین میترسم ومن هم مثل شماقورخاخ شده ام.
آقاجمال بخداآبروی هرچه کورد بود بردی؛ ازاین توهم وچرندبازی بیا بیرون،نام کوردهای هموطن وعزیزان ونورچشمان مارا ازچشم مانه انداز.

قورخاخ=ترسو
به علی در مورد روح نوشته های من
نوشته شده توسط: محسن کردی

نوشته هات رو میخونم یه نمره بیست به خودم میدم که چطور زدم به هدف. همراه سعدی برایت رجز بخوانیم که هر بیدقی که براندی

هر بیدقی که براندی به دفع آن بکوشیدمی و هر شاهی که بخواندی به فرزین بپوشیدمی تا نقد کیسهٔ همت درباختی و تیر جعبهٔ حجت (کدام حجت؟ همه شنعت و دری وری گفتی) همه بینداختی. عاقبت الامر دلیلت نماند ذلیلت کردم. دست تعدی دراز کردی و بیهده گفتن آغاز و سنت جاهلان است که چون به دلیل از خصم فرو مانند سلسلهٔ خصومت و شنعت بجنبانند و یاوه گویی آغاز کنند که فلان تو را به ملک اروپ محل ندهند که عقده یافتی اینجا عقده بدر کنی. نظیر این تفحص و نقد و روانکاوی از دکترهلاکویی به ملک لس جلس نیامد که از تو آمد لختی تشتک پپسی از برای خود زجای بکن که بسیار لایک ات باید نهاد با چنین تفاسیر. برو جوجه... برو ولی ات رو بیار. تو را آخه با نبرد دلیران چکار؟ تو تو این قد و قواره ها نیستی. ای مگس.. عرصه سیمرغ نه جولانگه توست. لاکن این علی هرگز نیاموخت پند (خنده حضار).. ما هم بهش گفتیم خیلی بیمزه ای(خنده دوباره حضار).. امام خمینی
نظر
نوشته شده توسط: جمال

اینم یکی از اسمهای تازە مرد 1000 چهرەی اطلاعاتی خوش گیلدی آرقاداش
قورخاخ تورک اوغلی سیروس نهاوندی صفحەی ایران گلوبال ماشاللا اینقدر IP آدرس در اختیارت گذاشتە وزارت اطلاعات بربر تشیع اسماعلیە

کە هر روز اسمی تازە بیرون میدی یکم یواشتر تورک اوقلی شما کە ملخ نیستی زود زود تولید مثل اسم تازە بیرون میدی قورخاخ اسمتون معنیش در کوردی یعنی خاک بسر
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/Ellimilyon/59015
پرزیدنت اردوغان، ماکرون را با خاک یکسان کرد
پرزیدنت اردوغان: آیا اگر ترکیه از همه چیز چشم‌پوشی کند، فرانسه از لغزش‌هایی که رهبر بی‌کفایت و حریص خود ایجاد

خود ایجاد کرده نجات می‌یابد؟

رجب طیب اردوغان٬ رئیس جمهور ترکیه طی سخنانی در دفتر مرکزی حزب عدالت و توسعه٬ اعلام کرد که با حمایت ملت شریفمان به انجام آنچه به صلاح و منفعت کشورمان است ادامه خواهیم داد.

وی تصری کرد: آیا اگر ترکیه از همه چیز چشم‌پوشی کند، فرانسه از لغزش‌هایی که رهبر بی‌کفایت و حریص خود ایجاد کرده نجات یافته و به سوی سیاست محتاطانه پیش می‌رود؟

پرزیدنت اردوغان در ادامه افزود: حتی اگر اروپا و آمریکا در دموکراسی و اقتصاد کاملا نابود شوند، ما به توسعه کشور خود در هر زمینه‌ای ادامه خواهیم داد. با اشاره به اینکه برای تداوم همان مبارزه در راه کشور، دوستان و برادران‌مان عزم راسخ داریم که نام آن الگوی ترکیه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/meshebashli/95
پان‌ایرانیسم به مثابه‌ی دفاع از بدویت
مؤلفه‌های ایدئولوژی پان‌ایرانیسم را فتحعلی آخوندوف
تورک از منابع غالباً غیر مؤثق جمع‌آوری و تدوین کرده بود. عارف

بود. اعرف قزوینی غلظت تورک‌ستیزی‌شان را بیشتر کرد و محمود افشار تورک نام پان‌ایرانیسم بر آنها نهاد. رضا پهلوی نیز به ایدئولوژی رسمی حکومت تبدیل کرده و به مورد اجرا گذاشت.

اصلی‌ترین آماج پان‌ایرانیست‌ها ایجاد «یک دولت ـ یک ملت» بود. بدین‌منظور نابودی زبان‌های غیر فارسی و در رأس آنها زبان تورکی در دستور و برنامه‌ی روز قرار گرفت.

افشار می‌نویسد: «شاید بگویند غیر از تورکی زبان‌ها و لهجه‌های دیگری نیز در ایران مرسوم است از قبیل عربی، تورکمنی، کردی، بلوچی، لری، گیلکی، مازندرانی و جز اینها. پس همه را چگونه می‌توان از میان برد؟ نخست آن که هیچ یک از این‌ها جز چهار تای اول زبان یا لهجه‌ای نیست که میان ایران و همسایگانش مشترک باشد تا به نحوی احتمال خطر خارجی برود؛ و غیر از دو تای نخست که اولی زبان سامی و دومی تورانی‌ست، کلیه زبان‌های دیگر مرسوم در ایران لهجه‌های ایرانی‌ست، حتی کردی؛ و هیچ‌کدام مانند زبان تورکی خطرناک نمی‌باشد.

به این واسطه، اکنون در درجه‌ی اول باید تمام توجه به طرف آذربایجان معطوف شود. به وسیله‌ی رادیو، مدارس، جرائد، مجلات، رسالات و کتب ارزان بلکه رایگان با جدیت هرچه تمام‌تر فرهنگ عمومی را به زبان فارسی در تمام شهرها، دهات و ایلات آنجا دنبال کنند. با تعمیم فرهنگ اجباری و مجانی، کم‌کم در همه‌ی نقاط کشور زبان فصیح فارسی جای لهجه‌های محلی را خواهد گرفت، ولی با زبان تورکی، مخصوصاً که پشتیبانانی در خارج کشور دارد، نمی‌توان به مدارا رفتار نمود». نابودی و محو تنوع و زبانی عین بدویت نیست پس چیست ؟ ایجاد کینه و دشمنی بین اقوام ایرانی و کشت و کشتار و خونریزی بدویت نیست پس چیست ؟ دشمنی پان ایرانیست ها نسبت به تورک فوق العاده عمیق و ریشه دار است . بخوانیم از افشار : " از اثار هجوم وحشیانه نزادهای تورانی که بیشتر از دیگر خرابی های انها در ملت ما اثر گذاشته و چون خنجر زهر اگینی در دل و پهلوی کشور ما فرو رفته زبان ترکیست که نه تنها در اذربایجان و زنجان بلکه تا حدود قزوین و همدان نفوذ کرده حتی در اندرون کشور , در قلب فارس که مهد ایران بوده است , سایه هولناک خود را بر سیاه چادرهای ایلات قشقائی و دیگر ایلات افکنده ."

(افشار، مجله‌ی آینده، جلد چهار، ۱۳۵۲، ص ۱۳۱)


مئشه‌باشلی

@meshebashli
ظهور مجدد ناجی بشریت، از کوههای قندیل
نوشته شده توسط: Anonymous

کاک جمال تا شنید در صفحه شما درگیری پیش آمده بلافاصله کلاشینکوفش را برداشت و هری گویان از کوه قندیل پائین آمد، آنهم چه آمدنی، خدا به همه اتان رحم کند، این ترک اوغلی و علی و لاچین مثل اینه دل شیر

خوردند، بابا مواظب خوتان باشید، جمال وقتی تصمیم بگیره همه را درو می کنه، بابا شوخی نیست ناتو و اسرائیل عربستان سعودی پشتش وایستادند، از من گفتن، خلاصه این جمال خیلی خطریه، از من گفتن، شوخی موخی هم سرش نمیشه، یکدفعه دیدید با پاتریوت ناتو تبریز و اردبیل و ارومیه و زنجان را با خاک یکسان کرد، علی، لاچین ترک اوغلی به بچه های ما در آزربایجان رحم کنید، زیاد سر بسرش نگذارید، این ترمزش بریده، همینجوری داره مرتبا هی گاز می ده میره جلو،
خدایا ما را از دست این قهرمانان پنبه های دیجیتالی نجات بده، آمین یا رب العالمین
حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر به روح نوشته های جناب محسن کردی توجه داشته باشید یک کمبود عمیق هویتی در انها موج می زند که برخورد تحقیر امیز شهروندان اروپایی با ایرانیان در این مسایل بی تاثیر نیست.

محسن کردی قبل از همه چیز میخواهد به همه حتی اروپایی ها بفهماند که ایشان فارس زبان است زبانی که توانسته بقیه زبانها را در مملکت درو کند. ایشان اهل مرگز است . بچه طهران است تا همه بدانند از نظر اجتماعی در حد اعلا است. وووو ایشان در جارچوب این توهم ها وارد میدان شده حالا می خواهد بداند چه کمکی به امهایی که در حد خودش نیستند می تواند بکند.
خوب هالو تو خودت می گویی کرُد هستی پس چطور می شود زبان مادری تو فارس باشد؟


بە اتراک اشغالگر
نوشته شده توسط: جمال

ببینید تورک اوغلی شما ....از آن هستی اگر فکر میکنی من ذاتتو نمیشناسم 1000 تا مثل تو را میبرم چشمە بز مغول آب نمیدم تشنە بر میگردانم چند جملە را برات میآورم کە با نام های مختلف از آن استفادە میکنی

این جملە را علی هم بە من گفتە همینطور اورنجی و مهرا ن ووو
این جملەی توست تورک اوغلی ،،،،،، من سایه به سایه دنبالت هستم
دقیقآ با همین کلمات و جملە بندی

یا این جملە کە با نامهای متفاوت هم بە من گفتی هم بە محسن کردی

این شکلک درآوردن برای چیست؟
هرچندکه جندتایی جوجه های گنجشک مغزدراینجاموش دووانی میکنند

همچون صدسال گذشته برطبل جهالت نکوبند

جناب مآمور اطلاعات جمهوری اسلامی تورک اوغلی این خرمائی کە تو میخوری ما هستشو میشماریم

این جملات بالا را دقیقآ با همین کلمات و جملە بندی در کامنتهای علی . مهران ، نظر ، گلشن ، اورنجی و شما تورک اوغلی دقیقآ بدون یک نقطە و ویگول در کامنتهای این اسمها همینجوری نوشتە میشود

من شخصآ نە تنها شما را سر پیاز و تە پیازحساب نمیکنم بلکە اگر من مسئول سایت بودم یک اوردنگی جانانە هم بە ....... مبارکت میزدم و میگفتم هری اینجا جای ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی نیست ولی کیانوش توکلی در مکتب سپاه را با سلاح سنگین مجهز کنید آبدیدە شدە و بە خلخالی برای نمایندگی مجلس رأی دادند و بە خامنەای برای ریاست جمهوری خوب قاعدتآ ماموران اطلاعاتی امثال شما را هم در سایتش تحمل میکند

شما هر غلطی میخواهید در مورد ملت کورد بنویسید بنویس راه باز و جادە باز ولی این را بدان ملت کورد اوردنگی نهائی را بە شماها خواهد زد

در باشور کوردستان کە نیروی دوم ناتو بعد 2 ماه بە گە خوری افتاد و عملیات پنجەی عقابتان شد پنجەی موش و عقب نشینی کرد با سرنگونی 3 هیلکوپتیر و کشتەهای بیشمار در حفتانین و خواکورک

شما غاصبان سرزمین ملت کورد در آذربایجان جعلی کە مثل آب خوردنید قربان دفترچەی ماسیون و هند شرقی و کولی ووو را زیر بغل چرکینتان میزاریم مگیم راە اغوزستان از این ور هست

من آمدم دوبارە نە اینکە با شما دم بە دم شوم مفلوک آمدم با انگشت اشارە بهت میگم کە کورد آن کورد دیروز نیست آنقدر سخت شدە دندان تو دهنتون خورد میکند
فعالان سیاسی چریک و مجاهد و شریک در تخریب ایران
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی از کدام خودی صحبت میکنید؟ تجزیه طلب آذری که شما از ترس آنها که به شما حمله نکنند ایران را جغرافیای موسوم به ایران مینامید یا تورک مینویسید خود شما و سازمان یک تریلی نام چریک های ... که

مانند موریانه پایه های نظام اجتماعی سابق را سست کردید از علل قدرت گرفتن خمینی هستید نه شاه فقید که وطن دوست بود و مردم دوست وگرنه بساط همه شما را جمع میکرد. راه دور نرویم امروز شما راه ۴۱ سال پیش را برای نابودی ایران ادامه میدهید با بزک دموکراسی و خودی به قول شما.
جمال ومحسن کوردی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
آقاجمال شمافکرکنم مالیخولیایی شده ایی،این محسن کردی که سفیه شده هندوانه زیربغلش گذاشته
همچون خودت واقعا مالیخولیایی گشته واگرتوجه به چرندنویسی اش کنند،
شلوارش رانیزپایین کشیده به همه پریده

وپاچه اش رامیگیرد.
مابه اینگونه حیوان ها قودوزمیگوییم،قودوز(هار) سگ هاکه هارمیشوند،به این شکل میشوند،
درگذشته وقتی سگ ها هارمیشدند،بذاق دهانشان به چمن وبه هرغذایی میریخت اگرگرگ وشغال وگاو وانسانهاهم ازقسمت دهان باآن بذاق تماس میگرفت آنهاهم قودوز(هار) میشدند.
این محسن کورد ازاوایل این سایت دراینجاحضورداشته وهمیشه به همه می پرید،ولی اینبارفرق کرده است.
این بازپاچه همه رامی گیرد.
حرمت متولی وآدمین ها وکاربران راملاحظه نمی کند،مابه اینگونه آدنماهاکولی تبارمیگوییم،
چون هیچ گونه وابستگی به محل ومردم ندارند،حجب وحیا واحترام برای زن ودوست وغیرنمیشناسد.
اگرماهم بشکل ایشان جواب بدهیم که نمی دهیم فکرنکنم کسی پیدانمیشود،وبخواهداین گفتگوهارابخواند.
این تجزیه طلب که هدفش جنگ داخلی وبرادرکشی است درته دلش سه هدف دارد،1-جنگ داخلی وبرادرکشی.2- بازکردن پای اجانب (اربابان پان فارس فاشیست)به درون ایران همانطورکه کمپانی هندشرقی درزمان مشروطه کرد.
3- تجزیه ایران.
این هندی تبارهای کردی که آبروی سیاستمداری رابرده اند،باچسبیدن به امثال رضاپالانی بعداز42 سال فرارازایران باپول دزدی ازبیت المال مقداری از رضاپالانی گرفته برایش دفترزده است.
ویاسازمان اینتلجس سرویس به این بیسوادببوی هندی دفتری دراختیارش گذاشته تابتواندازتخم اردوغان بهمراه جمال مثل اوجلان آویزان شود.
آقاجمال بدان که من سایه به سایه دنبالت هستم .هرکجاباشی انجاهستم.
چرامردنبودی ؟وپس ازتحریم بازهم به این سایت برگشتی؟
مردی توهم مثل این پهلون کردببوی طهرونی تونبان گشادلاشخور سفره دزدی بیت المال رضاپالانی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1205385033/236471
تحریف دوباره نام «آزربایجان» توسط مسئولان وزارت بهداشت رژیم نژادپرست ایران
گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، مسئولان تورک ستیز وزارت بهداشت رژیم

تحریف دوباره نام «آزربایجان» توسط مسئولان وزارت بهداشت رژیم نژادپرست ایران
گادتب: به گزارش مرکز خبر گادتب، مسئولان تورک ستیز وزارت بهداشت رژیم نژادپرست ایران برای دومین بار نام آذربایجان شرقی را تحریف کرده و به جای آن از واژه جعلی «آذر شرقی» استفاده کردند.
مسئولان وزارت بهداشت ایران که در تلویزیون دولتی ایران در حال ارائه گزارش از روند شیوع کرونا در استان های مختلف بودند، با حذف کلمه «آذربایجان»، نام «آذربایجان شرقی» را به «آذر شرقی» تحریف کردند.
اگر این طرز نوشتن صرفا برای خلاصه نویسی است چرا چهار‌محال بختیاری و کهگلویه و بویر احمد خلاصه نویسی نمی شود.
پیشتر در تیرماه ۹۹ هم «سعید نمکی»؛ وزیر بهداشت ایران، نام استان آذربایجان غربی را به «مهاباد» و نام «آذربایجان شرقی» را به «آذر شرقی» تحریف کرده بود. این اقدام تورک ستیزانه وزیر بهداشت ایران، مورد اعتراض کاربران تورک آذربایجان‌جنوبی قرار گرفته بود.
پیش‌تر نیز حسن روحانی در جریان دیدار با نخبگان آذربایجان غربی به جای «استان آذربایجان غربی» از لفظ «استان اورمیه» استفاده نموده بود که این گستاخی اعتراضات زیادی را برانگیخته بود.
«استان اورمیه» اصطلاحی است که توسط گروه‌های تروریستی کٌردی و پان ایرانیستی با هدف حذف نام «آزربایجان» بکار برده می شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/ana_dili_ana_yurdum/6737
چه کردید با شهریار؟!
#محمد_رحمانی_فر
امروز سالروز درگذشت شاعری است که هرچند شعر گفتن را به زبان مادریش آغاز نمود ولی سال‌های سال به زبان مادری

چه کردید با شهریار؟!


#محمد_رحمانی_فر


امروز سالروز درگذشت شاعری است که هرچند شعر گفتن را به زبان مادریش آغاز نمود ولی سال‌های سال به زبان مادری خویش پشت کرد و عمر گرانمایه و هنر گرانبهای خویش را صرف خدمت به زبان و ادبیات فارسی نمود ولی باز هم به خاطر سرودن چند شعر در دفاع از حقانیت آذربایجان و خلق آثاری به زبان مادری خویش مغضوب پدرخوانده‌های ادبیات ایران گردید!


هرچند شهریار با سرودن شعر زیبای "حیدربابایا سلام" به زبان تورکی در مسیر "بازگشت به خویشتن" قرار گرفت و با سرودن منظومه بی‌بدیل "سهندیم" به "خویشتنِ خویش" دست یافت ولی اشتباه است اگر گمان کنیم علت‌العلل طرد شهریار از سوی پدرخوانده‌های ادبیات ایران سرایش اشعار تورکی از جانب وی بوده‌است. قبول دارم که شهریار با سرودن اشعار تورکی مغضوب دستگاه حاکم و فرهنگ حاکم قرار گرفت ولی روند طردشدگی شهریار از سال‌ها پیش آغاز و با سرودن شعر "الا تهرانیا انصاف می‌کن..." تکمیل شده‌بود.


بعضی وقت‌ها واژه‌ها در بیان مفاهیم، گنگ و نارسا هستند. شاید استفاده از واژه "طرد" چندان صحیح نبود. چون شهریار حتی آن زمانی که عمر و هنر شاعری خویش وقف زبان و ادبیات فارسی نموده بود نیز در میان پدرخوانده‌های ادبیات فارسی همچنان به چشم یک "فرزند ناتنی" و یا "مهمان ناخوانده" تلقی می‌شد! بی‌دلیل نیست که همین پدرخوانده‌ها اجازه ندادند تا شهریار شعری که برای جشن "هزاره فردوسی" سروده بود را قرائت نماید؛ با این بهانه که چرا باید یک "شاعر تورک" در جشن هزاره شاعری که عمرش را صرف پاسداری از زبان فارسی (با چاشنی تورک‌ستیزی) نموده‌است شعرخوانی نماید!


طنز تلخ ماجرا را ببینید!! شاعری تورک در مدح شاعری فارس که بارها و بارها در اشعارش به تورک‌ها توهین نموده، شعر می‌سراید ولی فرزندان راستین آن شاعر نژادپرست مانع شعرخوانی وی می‌شوند! آری حقیقت دارد که "حتی اگر ما تورک بودنمان را فراموش کنیم دشمنانمان هرگز تورک بودن ما را فراموش نمی‌کنند".


آری شهریار حتی آن زمانی که عمر عزیز و هنر جاودانه خویش را وقف زبان و ادبیات فارسی نموده بود هم به علت تورک بودنش مطرود واقع شده‌بود. بی‌دلیل نیست که وقتی در بستر بیماری نفس‌های آخرش را می‌کشید، این بیت را زمزمه می‌نمود: "بیگانه شمردند مرا در وطن خویش/ تا بی‌وطن و از همه بیگانه بمیرم"!


درد طرد شدگی و بیگانه‌‌انگاری در "وطن خویش" دردی نبود که تنها در بستر مرگ سراغ شهریار آمده باشد. از شعر "الا تهرانیا..." گرفته تا چکامه "آذربایجان" و "سرود ایستگاه" و منظومه عظیم"سهندیم" و حتی شعر فلسفی "مومیایی" وی، همه و همه گواه آن است که شهریار سالها با این درد آشنا بود.


آنهایی که امروز با سر‌پوش نهادن بر این درد جانکاه شهریار و تغافل آگاهانه از اشعاری که شهریار در آنها صراحتاً از دردهای آذربایجان سخن گفته و حتی تورک بودن خویش را فریاد زده، با رویکرد گزینشی به سراغ اشعاری از وی می‌روند تا، به زعم خویش، شهریار را شاعری ایرانگرا و فارسگرا نشان‌دهند باید به این پرسش تاریخی پاسخ دهند که چه کردند با شهریار؟! چه بلایی بر سر شهریار آوردند که در وطن خویش، درد "بی‌وطنی" را تجربه کرد و حتی در بستر مرگ هم با همان درد جان سپرد؟


پ ن: این درد جانکاه تنها سرگذشت و سرنوشت شاعری سرگشته از دیار آذربایجان نبود، بلکه همانگونه که در کتاب "شهریارلا بیرلیکده..." نشان داده‌ام سرگذشت و سرنوشت مشترک ملت سرخورده آذربایجان است.


@Rahmanifar_Mohammad
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب محسن کردی گرامی ؛ میزان امروز است که چه سیاستی را دنبال می کنی! وگرنه ؛ ما یادمون نرفته که شاه خدا بیامرز وقتی مردم شورشی به خیابان ریختند؛ گفت:" من صدای پای شما را شنیدم"

جناب محسن کردی گرامی ؛ میزان امروز است که چه سیاستی را دنبال می کنی! وگرنه ؛ ما یادمون نرفته که شاه خدا بیامرز وقتی مردم شورشی به خیابان ریختند؛ گفت:" من صدای پای شما را شنیدم" و متاسفانه به دلایل مختلف ؛ کشورش را ترک کرد و رهبری کشور را بدست خمینی داد وگرنه هادی خرسندی و دیگر چپ ها و لیبرال های سکولار را حتی از شغل معلمی_ اداری هم اخراج کرده اند و خوشبختانه به هیج انقلابی سکولاری هیج پست و مقامی داده نشد. اکنون 41 سال گذشته است و ایران در حال نابودی است و شما بجای نجات ایران بدنبال انتقاد و انتقام از خودی هستی!!
به اسلم ریگی
نوشته شده توسط: محسن کردی

نوشته ای شمای بلوچ و کرد و عرب و ترک نمیخواهند که یک فارس برایشان آقایی کند. آفرین.. همین.. من همین را میخواهم از زبان شماها بشنوم. ما اصلا نیازی به آقا نداریم چه زبان فارسی صحبت کند چه بلوچی چه

ترکی یا هرچه. بر پدرش لعنت که به دنبال آقایی فارس زبانها باشد. آقا این از شانس بد ما بود که زبان ما فارسی شد خوبه؟ کاش اینگلیسی میشد دستکم این مشکل زبان رو نداشتیم و کسی خودش رو غریبه حس نمیکرد. بابا در این مملکت اشرف افغان هم که آمد اصفهان را تسخیر کرد نگفت من افغانم بقیه نوکر افغانها بشوند بلکه خود را شاه ایران خواند و مردم هم مشکلی با او نداشتند اگر دست به نابکاریها و کشتار مردم نمیزد. اگر همان افغان رفتار انسانی داشت امروز خاندان او بجای پهلوی ها شاه ایران بودند و ما مشکلی هم نداشتیم. هرکس با هر زبان مادری در خدمت ایران باشد سرور است. تقصیر ما چیست که شاه اسماعیل ترک و سلطان محمود ترک و شاه عباس ترک و خاندان قاجار زبان فارسی را پاس داشتند؟ آنها براحتی میتوانستند زبان ترکی را زبان رسمی و ملی کشور بکنند و امروز بنده و جنابعالی اینجا ترکی مینوشتیم. شما این کوتاهی را به آن پادشاهان ببخشید. حالا امروز تکلیف چیه؟ میخوای زبان انگلیسی بر ایران حاکم بشه؟ برو برای این کار تلاش کن چرا با من فارس زبان دشمنی میکنی؟ با فحاشی و خط و نشان که نمیتوانی زبان عوض کنی. تازه... مشکل توی بلوچ زبان نیست پدر جان! هزاران بلوچ در امارات و اروپا و آمریکا به زبان بیگانه کار و زندگی میکنند و مشکلی ندارند. مشکل توی بلوچ داخل ایران این است که از گودال آب بر میداری بابا تو رسانه های خود ایران این رو بوق کردن.. تو اینجا مشکل زبان رو مطرح میکنی؟ کدام مشکل؟ برو دنبال آب، نان که بلوچهای جوان ناچار نشوند دست به قاچاق تریاک بزنند و به تیر مرزداران کشته شوند. همینطور توی کرد که همین پانترکها بخاطر کولبری تحقیرت میکنند. ما باید دست به دست هم بدیم این جمهوری نکبت اسلامی رو سرنگون کنیم بعد نماینده هاتون رو بفرستید به مجلس شورای ملی و مجلس سنا و مثل زمان شاه به شرط وفاداری به ایران به هر مقامی که میخواهید برسید و با رسانه های تان مطالبات محلی تان را مطرح کنید که وقتی من ناچارم آب از گودال بردارم چرا در تهران برج میلاد میسازید؟ آنوقت میتوانید همان برج میلاد را بکنید به همان جای نابدتر دولتمردی که ساخت و ساز در تهران را به نسبت تهیه آب چابهار به ساخت و ساز در تهران ارجح تر بدارد. دیگه چطوری به شماها بگیم که از خر شیطون جدایی طلبی و خودمختاری بیایید پایین این راهش نیست.
پاسخ به جناب نقاش
نوشته شده توسط: محسن کردی

منظور شما رو درک میکنم. اما یک خانه ای هست که شما با دیگران زندگی میکنید. این که کسی در این خانه ظرفهای دیگران را لجن و گل مالی کند و ما بخواهیم زندگی کنیم نمیشود. باید اینقدر متقابلا به ظرفهای

به ظرفهای آنها گل مالید تا یا دست از این کار بردارند یا صاحبخانه از قدرت خود استفاده کند و لجن مال را سرجایش بنشاند. ما همه انسان هستیم و تحمل مان حدی دارد. نمیشود دیگری توهین کند و ما تحمل کنیم. باید در مقابل زورگو و فحاش ایستاد حتا در اینجا. ما از این فحاشان چیزی یاد نگرفتیم و محیط را دچار عصبیت میکنند. و بر سبیل « در شان ما نیست در اینجا حضور داشته باشیم» ، بسیاری صاحبنظران قدم به اینجا نمیگذارند. ما زحمت کشیده ایم. از آغاز فعالیت این سایت جزو نویسندگان آن بوده ام و این یک سرمایه است. نباید اجازه داد مشتی اراذل آنرا به گند بکشند. اینها سایتهای خودشان را دارند که در آنها مگس پر نمیزند. بناچار می آیند اینجا فحاشی میکنند.
به خود احترام بگذارید
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای محسن کردی بی زحمت به خود و دیگر پاک اندیشان احترام بگذارید واز پاسخگویی به عوامل نظام وبیگانه خودداری کنید.
خواندن نوشته های ضد انسانی وفکر کردن در باره ایران ستیزان نوعی توهین بخود است .

به آقای جمال
نوشته شده توسط: محسن کردی

نظر من این است که سایر نویسندگان سایت نیز باید به ادمین های سایت اعتراض کنند. باید مشخص شود که آزادی بیان آزادی لجن نیست. صفحه شما در این سایت حکم یک تویتر را دارد. گاهی بحثهایی هست که چند

بحثهایی هست که نیاز به چند جمله رد و بدل کردن دارند و لزومی ندارد که در یک مقاله مطرح شود. اگر محیط «صفحه شما» مناسب باشد جای لجن پراکنی و حرفهای نامربوط را بحثهای پر محتوا خواهند گرفت. یادم هست وقتی صفحه شما باز شد کسی به آن سر نمیزد. من مقاله ای نوشتم و نویسندگان را تشویق کردم که اگر شده با نام مستعار هم نظرات شان را در اینجا بیاورند. بلافاصله نظرات در صفحه شما شروع شد و خوب هم پیش میرفت. تا اینکه سرو کله پانترکهای فحاش پیدا شد و صاحبنظران از حضور در این صفحه خود داری کردند و حتا سر هم نمیزنند. من هم هر از چندی برای درد کردن یک «قولنج سیاسی» به اینجا سر میزنم و این بسیار بسیار حیف است که در اینجا بحثهای سازنده شکل نگیرد چرا که ادمین تفاوت بین آزادی بیان و آزادی لجن را درک نمیکند. جلوگیری از لجن گویی چلو گیری از آزادی بیان نیست یک نفر این را برای ادمین ها درس بدهد.