Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

شما که همشهری "نوید افکاری "هستی ،اگر بدلیل ساواکی بودن، رابطه ات با این شهر کاملا قطع نشده ،میتوانستی بجای خشم ساواکی ات نسبت به محاهدین، و دهن دریده گی ،و حماقت بی خبری ات از سازمانهای مبارز انقلابی

اپوزیسیون،احتمال بدهی که ممکن است وی هوادار این سازمان رادیکال بوده باشد. ولی وقتی رهبرت شاه دزد و مزدور غرب ، مبارزان زمانش را ، قوای مخرب سرخ ،و مارکسیست اسلامی بنامد، از امثال تو مزدور تازه فعال شده ساواک، وسازمان سیا و موساد، انتظاری غیر از دشنام و تهمت نیست.
جستاری گریخته براصل ونژاد ارامنه ___ رضا طالبی
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا مقاله بسیار ارزشمندی بود دست آقای طالبی درد نکند ،پانفارسها وارمنیها وحتی پانکردها،وعده ای روس ویونانی که از قدیم دشمن ترکها هستند،ودر هر فرستی به اقوام ترک انگ اتهام .تهمت میزنند،وتمام مستندات

تاریخی ترکان را نابود میکنند،مثل فرهاد حکیم زاده که در لندن بیش ۱۷۰ کتاب تاریخی که قدمت بعضی ها بیش از پانصد سال بود ،ودر کتابخانه سلطنتی لندن ،نگهداری میشدند،با ترفندی عضو کتابخانه شده و تمام صفحات مربوط به ترکان را با تیغ جراحی از کتابها جدا ومعدوم کرده ،شما حالا به وضع داخل ایران فکر کنید که چه کارها میکنند در عرض صد سال اخیر در ایران با همکاری ارامنه چنان تاریخ ترکان را نابود کردند که در دنیا مشابه اش دیده نشده، بطوریکه بعد از اینکه معلوم شد زبانهای سومری،اورارتویی،وحتی زبان اتروسک در ایتالیا وجزیره کرت،ترکی هستند ،وریشه اقوام قدیمی ایران ترک بوده مثل ،تمدن جیرفت،شهرسوخته،تپه سیلک کاشان،وووو،بلافاصله پانفارسها،شر‌وع به نابودی اثار.وکتیبه های مربوط به آنها را نابود کردند وحتی ازموزهها بیرون ومعدوم کردند وکتابها را در کتابخانه‌ها نابود کردند.خیانتی که پانفارسها از زمان رضاخان تا به حال به تاریخ و فرهنگ ترکها کرده اند ،قابل شمارش نیست،،مخصو.صا بعد از فروپاشی شوروی وادغام با ارمنیها،.......ارمنی‌ها قومی از نژ،اد کولیها،هستند،وبه آن سبب دایم در حال کوچ ،ونه زبانشان،ونه نژادشان به اقوام منطقه مربوط نیست،.افسانه سازیشان هم دروغی بیش نیست،هنوز هیچ کس این قوم شیطانی را کشف نکرده،.,چطور،نژادونسل شیطان خاص است ارمنی‌ها هم با انسانها ارتباط ندارند وجزو شیاطین هستند،بطوریکه اکثر جنگها علتش شیتنطت ارامنه است.
،
مبارزات طبقاتی تکاملی داروینیسی را دست کم نگیرید.
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
کاربر اعدام و بشکن پان ترک.
من فکر میکنم به غیر از گوشمالی اهورایی بایستی در گوشی زردشتی, مشت فردوسی, سربریدن کورشی, اعدام اهریمنی, اردنگی پهلوی, دست بریدن اسلامی به این شخص

بدهند تا بفهمد که مبارزات طبقاتی تکاملی داروینیسی را دست کم نگیرد. آمین
نوشته شده توسط: محسن کردی

نه تنها خودتو لو دادی.. بلکه دوتا میخ هم روش کوبیدی که دیگه جای شک باقی نموند. مچت باز شد.. یا به زبان خودت بگم... مممممو چچچچچت ب ب بب ب از شد. خودتو لو دادی.

شیخی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
جناب شیخی،ادیان همه گی ازیک دریجه به مسایل اجتماعی نگاه میکنند،فقط مناطق وسیاست های
جاری کشوراست که دین هارامیتوانند،بازیچه خودکنند.
برای آگاه شدن ازاین موضوع شماباید مسیحیت ویهودیت وزرتشتی

رادرزمانهای قدرت خودشان وحتی تا دویست سال پیش بشناسید.
من یکی اسلام راهمچون مسیحیت ویهودیت وزرتشتی وغیروحتی بالاترازآنهامیدانم.
آیااین اسلام مابااسلام قطر،تورکیه؛عربستان،امارات متحده عربی،مصر،آزربایجان،قزاقستان،سوریه روسیه وآلبانی وکزوو وبوسنی وو..فرقی میکند؟
شماقتل مرحوم حسن رشدیه راباقتل جاهل ونادان بزرگ احمدکسزوی یکی دانسته اید،ومقایسه کرده اید،
درصوریتکه تفکراین دواززمین تاآسمان باهم فرق دارند،مرحوم رشدیه یک انسان وارسته وصادق وسالم
ترقی خواه بود،بهمین دلیل موردکین مرتجعین کوردل ماسیونهای شعوبیه قرارداشت.
ولی کسروی راه رااشتباه رفت وبدام فراماسیونری افتادودراولین حرکت اصلاحی تفکرش توسط ماسیونهای مذهبی وشعوبیه اعدام گشته وقاتلش درهمان حکومتی لاییک که کسروی خادمی آنرامیکردآزادنه زندگی کرد.
اگردرمورد یهودیت ویازرتشتی گری ویامسیحیت مطالعه کنید،آنهاجنایت های مخوف ومرتجع تری ازاسلام درعصرخودشان کرده وحال میکنند.
ولی مردم اروپا ومعتقدینش درانقلاب رنسانس سران دینی این ایدیان راخلع سلاح کرده ودین راازسیاست جداکردند،
ملت ما اززمان قبل شروع روشنگری وترقی خواهی گرفتارماسیونهای استعماری دینی وسیاسی شده اند،
همدستی این دوگروه وابستگان ماسیونی استعماری مارابه این روزگرفتارکرده این هارابایددید.
فراماسیونی استعماری درسده اخیرروح وروان ملت وروشنفکران ومتدینین ماراتسخیر کرده ودرصحرای
محشرآواره سیاست های ماسیونی خودکرده است .
مردم ما نمی توانند؛پان ایرانیست های پان فارس نوچه های استعماری راکه ازلاک پوشش شده بینند.
سیاستمداران ما نه ازروشنفکری غربزدگی میتوانندخارج شوندونه ازدینداری شعوبیه گری.
استعمارگران غربی این دو گروه راحاکم ماکرده است ،اینهارااین دست وآن دست میکنند.
فکرنکنیم،که حکومت پهلوی مبرا ازاین دو بود،آنهاهم باآخوندهاهمدست وهم آخوربودند.
این رژیم هم ،باماسیونهای لاییک واستعماری همدست وهم آخوربوده وازآنهااستفاده درمدیریت میکند.
متاسفانه مردم این همدستی وهمکاری رانمی بینند.
الان گردانندگان همین حکومت اکثرا غیرمذهبی هستند،وتنهامذهب راپلکان خودکرده اند،تابتوانندبهتر
چپاولگری بکنند.
مذهب وادیان هیچ فرقی باهم ندارند.
مرده خواران
نوشته شده توسط: Anonymous

در سایت مجاهدان صدامی خواندم که این بنگاه استعماری اسلامی _ امریکایی مدال افتخار به نوید افکاری که از سوی نظام اعدام شده است، داده است .این مرده خواری پلید رجوی نامی جز ورشکستگی تمام عیار ندارد .

پایان شعار کانون های شورشی همین نتیجه را دارد .
طنز
نوشته شده توسط: Anonymous

امروز تو اخبار اعلام کردن جوانان نباید دغدغه مسکن داشته باشند.

مسکن به اندازه کافی و با قیمتهای مناسب در تمامی داروخانه ها هست

حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

منکه اعتراض انگلیس به اعدام نوید افکاری را ندیدم شما دیدید؟
چرا اپوزیییسیون فارس . رسانه های فارس در خارج به اعدامیان غیر فارس همچین واکنشی نشان نمی دهند ؟
رضا ربع پهلوی گفت نوید برای ایران کشته شد

پس اعدامیان وکشته های پدر ایشان ممد رضا پهلوی برای کدام کشور کشته شدند؟
ایا واقعن رضا ربع پهلوی علیه رژیم اسلامی فعالیت می کند؟ اگر چنین بود رژیم تا حالا ده بار ایشان را ترور نکرده بود ؟
ایا فرح پهلوی در کشتار رژیم طاغوت پلهوی نقشی نداشت؟ نباید ایشان در دادگاه لاهه داگاهی شود و مجرم بودن و یا نبودن ایشان ثابت شود ؟
چرا زندانیان شکنجه شده در زژیم گذشته به پرویز ثابتی جلاد ساواک شکایت نمی کنند؟ پیداکردن ایشان اصلا کار سختی است ؟
ایا غیر از این است که حکومت شاه و شیخ. شعبان بی مخ یا حزب الهه در صد سال گذشته در دست فارس های هندی تبار است؟
غیر فارس ها چقدر باید هالو باشند و دوباره با انواع و اقسام نام دنباله رو قوم اقلیت فارس هندی تبار باشند؟
سپاس
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم انصاری دست شما درد نکند .عالی بود .مطلبی برای فهمیدن واندیشه کردن .پایدار باشید .

چوغ ساغ اول............
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســلار
آقای و یا خانم لاشین،سرهنگ 20 ساله..
خواهش دارم.. خیلی ممنون. خواهش میکنم.. خیلی متشکرم.......

استعمار اسلامی
نوشته شده توسط: Anonymous

مردم ایران قرن‌ها مستعمره دین اسلام و کارگزاران وارداتی وبومی ان هستند .در حقیقت مردم ایران بردگان اخوند ها یشیعه اسلام میباشند .

برای رهایی از این اختاپوس روح ستیز راهی جز رهایی از بند دین وشریعت نیست .تنها اخوند نیست بلکه جریانات سیاسی مانند مجاهدین نیز ابزار استعمار اسلامی هستند .علاوه بر اینها گروهی از باسوادان کشور با دریافت حقوق های گزاف چرخ خونریز اسلام را می‌چرخانند .تهدید وفراری دادن رشدیه که در تبریز مدرسه ساخته بود نمونه وفادار ی بنده گان اخوند به شریعت است .قتل کسروی وهزاران قتل دیگر ریشه دینی دارد.
اسلام و مسلمین جز فساد وخیانت وجنایت وشرمساری پیامی برای کشور ایران نداشته است .تحقیر زن در خانه فقط ریشه دینی دارد در حالیکه در دیگر مذاهب زن این گونه نگون‌بخت نیست .نگاهی به حقوق زنان در یک خانواده بهایی ویا یهودی وچپ و ارمنی در مقایسه با خانواده مسلمان شیعه بسیار گویا است .
طنز
نوشته شده توسط: Anonymous

*اصلاح‌طلبان ایرانی* :
اصلاح‌طلب‌های ایرانی، موجوداتی هستند که همیشه برای اینکه اصلاح کنند، کوتاه می‌کنند، اما هیچ وقت دراز نمی‌کنند !

*اصول‌گراهای ایرانی* :
اصول‌گراهای ایرانی، تنها

اصول‌گراهای دنیا هستند، که هیچ اصولی برای رسیدن به قدرت ندارند. و وقتی قرار باشد به قدرت فکر کنند، برای رضای خدا با شیطان هم همکاری می‌کنند !
و برای حفظ ارزش‌های انقلابی، از هر کلاهبردار، فاسد و منحرفی استفاده می‌کنند !

*سلطنت‌طلبان ایرانی* :
سلطنت طلبان ایرانی، تنها سلطنت طلبانی در دنیا هستند که می‌خواهند حکومت جمهوری تشکیل بدهند !

*اپوزیسیون ایرانی* :
تنها اپوزیسیونی است در جهان، که به جای اینکه با حکومت بجنگد، با بقیه نیروهای اپوزیسیون می‌جنگد !
و حتی دیده شده که حاضر است برای از بین بردن بقیه اپوزیسیون ها، با حکومت هم همکاری کند !

*اپوزیسیون خارج از کشور* :
اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور، فقط یک مشکل دارد :
آنها می‌خواهند حکومت را اداره کنند، ولی حاضر نیستند از اقامت در فرنگ دست بردارند، چون زندگی شان به هم می‌خورد !
به همین دلیل اگر پیروز بشوند، تازه اول بدبختی‌شان است !

*حکومت ایرانی* :
حکومت ایران، تنها حکومت جهان است که به هیچ دوستی نیاز ندارد، ولی همیشه به تعدادی دشمن نیاز دارد !
و به همین دلیل است که دائما دوستان و اعضای حکومت را بیرون می‌کند، و از طریق تبدیل آنها به دشمن، خودش را زنده نگه می‌دارد.

*طنزنویسان ایرانی* :
تنها طنزنویسانی در دنیا هستند که وقتی مردم نوشته‌هایشان را می‌خوانند، به جای آنکه بخندند، زار زار گریه می‌کنند !
نوشته شده توسط: Anonymous

لاشین بارها به نظامی بودن خود اینجا افتخار نموده.در سن 20 سالگی که ایران را ترک کرد بقول خودش سرهنگ بوده و در چند جنگ عراق و چالدران و قفقاز و هرات شرکت کرده بود. ماکسیم گورکی کتابی دارد بنام "دانشکده

دانشکده های من " ، و منظورش زندگی وی در جامعه بی رحم و طبقاتی روسیه تزاری است. حالا چون لاشین یک فرد نظامی بوده و بعدها در ایالات نامتحد، مدتی قهوه خانه داشته و حتی یکبار چای داغ روی سید کریم بخاطر" جکهای یه ترکه بود "ریخته ! ، و سپس "دکان یا سالن لباسشویی" داشته ، و سرانجام گویا تکنیسین آزمایشگاه شده، باز هم خواهد پرسیذ؛ "جامعه طبقاتی یعنی چی ؟ " - یا مگر میشود "جامعه روس، برای کسی دانشگاه بشود؟ " !
خلاصه می بینید که مشکل ما با افراد ضد ایرانی و تحزیه طلب پان ترک آذری ، یکی و دوتا و سه تا نیست. مردم شهربهبهان میگفتند "ما تا آمدیم خواهش میکنم را یاد بگیریم، متشکرم مد شد " !
حالا داستان تجزیه طلبان آذری است که دهها سال بعد از انقلاب اسلامی؛ و در سن بازنستگی، آزادیخواه و هویت طلب شده اند، و در سایتهای فارسی زبان ایرانی ، با مردم ایران، برخورد وحشیانه راسیستی طلبکارانه میکنند، بعد از اینکه اغلب الفبای زبان سیاسی اجتماعی مرسوم میان اپوزیسیون را نمی فهمند.
حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

در خبرها امده رژیم عکس دختر گوچولوها را که با پسر ها بازی می کردند از روی جلد کتاب مدرسه حذف کرده!
این کار رژیم جنبه مذهبی ندارد بلکه این یک سیاست استراتژیک برای مغز شویی کودکان در دراز مدت

و انها را پرورش دادن طبق دلخواه اسعمار و در زمان موعود بهره برداری از اینها و باور هایی که در گذشته به اینها یاد داده اند.
ان بلایی که در ۴۲ سال گذشته به سر مملکت بدون هیچ هزینه ای اوردند با موشک. بمب اتمی هم نمی توانستند اینکار را بکنند اما اسعمار از قبل توسط عوامل خود و از طریق ملا ها شرایط این کار فراهم کرده بود.
پس حذف دختر ها در بازی با پسر ها یک کار گوچک یا صرفن بخاطر اعتقادات مذهبی نیست و حتی این کار هر کس نیست جز عوامل داخلی استعمار .
اینها برای اینده هم داعش ها . لاجوردی ها . روحانی ها. احمدی نژاد ها . رئیسی ها. ووو پرورش می دهند.
هر کس فکر کند فقط مسله اعتقادات مذهبی در میان است ان شخص هنوز الف بای سیاست و حیله های استعمار را نمی داند
نوشته شده توسط: lachin

ســالام دوســـلار..
اصلآ ما نمی دانستیم که در صفحه شما « تئوریسین انقلاب و اجتماع » داریم که مثل معلم های کلاس های ابتدایی برای کامنت ها نمره میدهد. همانطور که متوجه شدید کاربر عزیز ع.ب.تورک اوغلی

هورا.........
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب عبدالستار دوشوكی برای کسب هزار تا رای مثبت در سایت گویا :
آفرین صد آفرین هزار و سیصد آفرین فرشته روی زمین
یواش برو نخوری زمین از پله های زیرزمین
زیرزمینش موش داره هزار تا خرگوش داره ....

چقدر برای شما مهم است که دیگران به شما بیشتر توجه کنند؟ هرگز فکر کردید که چرا توجه مردم به شما انرژی می دهد؟ مگر کمبودی در خود می بینید؟ ماشالله هزار ماشالله دکتر که هستید، دست بقلم که هستید، سخنران هم که هستید، ولی من سر در نمی آورم که چه عللی باعث شده که توجه مردم به شما خیلی مهم باشد؟ میلیونها نفر باسن کیم کارداشیان را در دنیای مجازی لایک می کنند، همین لاکیستها چندی پیش باسن جنیفر لوپز را لایک می کردند، آیا این دلیل بر برتریت آنهاست؟ علل از این شاخه به آن شاخه پریدن های سیاسیون در ایران دقیقا ناشی از خصوصیات هیپوکریت آنها می باشد، آنها معمولا برای خود استراتژی مشخص و معینی ندارند، و بر حسب تعداد افرادی که به آنها کف می زنند، مواضع خود را مرتبا عوض می کنند، بنظر من همه این لایکها باد هواست.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
آقای محسن کردی،
من حدود35 سال پیش درطهران دوستی داشتم بنام محسن کردی،خانه شان درخیابان ارومیه ،نواب اولین خیابان
بالای میدان جمهوری،سه پلاک بطرف غرب دست چپ.
ایشان اصلیتی کرمانشاهی داشت.

نوشته شده توسط: محسن کردی

اینکه من هرگز هوادار سازمان فدائیان نبودم. جنابعالی طبق معمول گز نکرده بریدید.

چرا به مقالات اکبر گنجی بدون خواندن رأی منفی می‌دهم
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

لینک به مطلب گویا تا هموطنان آمار آرای مثبت و منفی را ببینند
https://news.gooya.com/2020/09/post-43180.php

تا این لحظه: از کل 1200 رای؛ 1102 رای مثبت به مقاله من (حدود 92% کل آراء) . 98 رای منفی

تا این لحظه: از کل 1200 رای؛ 1102 رای مثبت به مقاله من (حدود 92% کل آراء) . 98 رای منفی (حدود 8% کل آراء). تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل
اپورتونیسم در سازمان های سیاسی
نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی رهبری حزب و سازمانی که رهائی از چنگال ظلم و استثمار، در برنامه اش قرار دارد ، از مسیر انقلابی دست شسته و در راه خلاف منافع کارگران و توده های زحمتکش گام بر میدارد ،

وظیفه عناصر انقلابی عضو و هوادار آن سازمان و حزب این است که علیه موج حرکت کرده ، رهبری اپورتونیست را تا آنجا که می توانند رسوا ساخته و خیانت آنها را به منافع طبقاتی کارگران و توده های زحمتکش ، با فریاد رسا بازگو کنند. در یک گروه سیاسی که داعیه دفاع از طبقه کارگر را دارد و رهبری آن آشکارا در مسیر ضد انقلابی گام بر میدارد باقی ماندن و دم نکشیدن، چیزی جز اپورتونیسم و پشت کردن به منافع توده های زحمتکش نیست. متاسفانه در ایران ، تعصب گروهی و دوست بازی ، همواره در سازمان های سیاسی چپ ، حرف نخست را زده است . بدین معنی که این یا آن سازمان و حزب ، از خط مشی انقلابی دست کشیده و به منجلاب خیانت به آرمان های توده ها در غلطیده و در واقع امر ، به ضد خود مبدل شده است ، اما اعضا و هوادارانی که بر این تغییر مسیر سازمان واقف هستند، به علت تعصب گروهی ، دوست بازی و سست عنصری، همچنان به پیکره فرتوت سازمان فرصت طلب چسیبده و سکوت را بر افشاگری ، ایستائی را بر حرکت بر علیه موج اپورتونیستی ، ترجیح داده اند . این خود ، ضرر های جبران ناپذیری بر جنبش های رهائی بخش توده های زجمتکش وارد ساخته و به بقای فرصت طلبی و خیانت به آرمان های انقلابی در سازمان های سیاسی چپ، امکان داده است. باز هم در این رابطه ، خواهم نوشت.
چرا به مقالات اکبر گنجی بدون خواندن رأی منفی می‌دهم
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

اختر گرامی
با سپاس
در صدد بودم که اکنون این مطلب را در ایران گلوبال بگذارم که شما پیشدستی کرده و لطف فرمودید. در متن تجدید شده دو جمله زیر نیز آمده است:
"عجبا که ایشان (یعنی گنجی) بعد از . . .

"عجبا که ایشان (یعنی گنجی) بعد از ٤١ سال و ٧ ماه تازه علائم نخواستن جمهوری اسلامی را مشاهده کرده اند و مشفقانه پند و اندرز داده اند تا از بین همه نهادهای جمهوری اسلامی شورای نگهبان و قوه قضاییه رفتار خود را تعدیل کنند. یا وگرنه بیم آن می رود "چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من".

شوربختانه کمتر کسی به نقش امثال اکبر گنجی ها و مهدی خزعلی ها و حشمت رئیسی ها و شرکاء می پردازد و آنها همه جا (یعنی همه جا؛ از شبکه های تکفیری و داعشی مثل تلویزیون کلمه گرفته تا تلویزیون های سکولار برانداز) حضور دارند.
نوشته شده توسط: سازاخ

ملا نصرالدین کمونیست شده بود.از او پرسیدند؛
ملا، می دانی کمونیسم یعنی چی!؟
گفت؛ می دانم
گفتند؛ می دانی که اگر دوتا اتومبیل داشته باشی و یک نفر دیگر اتومبيل نداشته باشد، ناچار خواهی بود که یکی از

آنها را به او بدهی!!؟؟
گفت؛ بله، کاملا حاضرم
گفتند؛ میدانی که اگر دو الاغ داشته باشی مجبوری یکی از آنها را به کسی بدهی که خر ندارد!!؟ گفت؛ با این مخالفم... این کار را نمی توانم بکنم!
گفتند؛ چرا!!؟ این که همان منطق است و همان نتیجه را دارد!! گفت؛ نه، این همان نیست، من دوتا الاغ دارم، ولی دوتا اتومبيل ندارم!! بسیاری از مردم تا زمانی به اصول و شعارهای زیبایشان پایبندند که منافع شخصی آنها را دچار خطر نکند، آنها صرفا قشنگ حرف میزنند اما در مقام عمل هرگز بر اساس آنچه می گویند رفتار نمیکنند...
نوشته شده توسط: Anonymous

برای من ؛بعنوان تئوریسین انقلاب و اجتماع، سطح نوشته ها و خزئبلات امثال تو، از سطح نوشته های شاه اللهی و حزب اللهی و داعش شیعه و سنی، و فرقه فرقان و انجمن حجتیه ،پایین تر و مبتذل تر است. بقول کاک محسن

کردبچه ؛ هر که گفت نان وپنیر، تو برو سرت را بگذار زیر کرسی و بمیر !
پان ترک آذری جاهل، ناقل و حامل فرهنگ ارتجاعی قاجار و عثمانی و مغول است و 2/3 قرن از جهان متمدن عقب افتاده، و مخال است بتواند یک جمله پیشرو ،انسانی ،مترقی، و روشنگر در این سایت و این صفحه بنویسد؛ غیر از استفراغات راسیستی شونیستی و شبه فاشیستی، علیه مردم ایران و علیه کرد و ارمنی و فارس و کولی و هندی و ........
پاداش و انتقامی درحق، در انتظار آنان است ؛در روز موعود جشن پیروزی زحمتکشان و مردم ایران !
نوشته شده توسط: Anonymous

نتیجه درست هستند ولی تفسیر و برداشت و نتیجه گیری به دلیل اشتباه بودن پیش فرض ها و فرض های اولیه اشتباه است .

تمامی زیرشاخه های مارکر های R1a و R1b برخلاف تصور ، آریایی نیستند ، فقط مارکر R1a-Z93 مارکر آریایی می باشد . دلیلش هم روشن است مناطق آریایی نژاد و آریایی زبان در شمال هند و پاکستان و بخشهایی از افغانستان فقط این زیرشاخه از مارکر R1a را دارند . آریایی های واقعی همان مردم پاکستان و شمال هند هستند که از 60% تا 99% مارکر R1a-Z93 را دارند .
دیگر مارکر مرتبط با آریایی ها R2 می باشد که بازهم در شمال هند و پاکستان و زرتشتی ها فراوان است .

مارکر های J2 و R1b-L23 و G2 و سایر زیرشاخه های R1a بخصوص Z94 متعلق به اریایی ها نیست و مارکر های ترکی هستند .
دلیلش هم اینست که این مارکر ها در اقوام و قبایل مختلف ترک تقریباً با نسبتهای نزدیک مشترک هستند .
مارکر های ژنتیکی مردم ترک آذربایجان با مارکرهای ژنتیکی ترکان کیمک ، قبچاق ، کومان ، بولکار و نیز ترکان اویغور تقریباً یکسان می باشد .
آنهاییکه فکرمیکنندسیاستمدارهستند
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
آنهاییکه فکرمیکنند،سیاستمدارهستند،همگی مثل اینکه سرکلاف راگم کرده اند،
اگرکسی دراین سایت حضورداشته باشد،وتنهابه مقالات ومصاحبه ومتن هاتماشاکند،بروشنی باید
به بلوشو سیاسیون ایران پی ببرد.

اگربه مقالات ونظرات نگاه کنید،واقعن سردرگمی وآوارگان صحرای محشر رادراین سیاسیون خواهددید.
البته بایدعرض کنم که این اختلاف نظرها واختلاف درموردمسایل ازطرفی نیزبسیارخوب ونشان ازیک آیندهزیبارامیدهد،
اگرچنانجه بتوانند،به یک نتیجه مطلوبی دراجماع فکربرسند.
کسانیکه که اندیشه بزرگ دارند،میتوانندیک جمعبندی ازاین نظرات روانشناسانه جامعه شناسی داشتهتا راهکاری برای آینده سیاسی ایران رقم بزنند.
این گفتگوها دراین سایت به همت آقای توکلی وهمکارانشان درزیرسایه انقلاب انفورماتیک مهیاشده
ویک گام بزرگ برای تمرین دموکراسی است.
هرچندکه جندتایی جوجه های گنجشک مغزدراینجاموش دووانی میکنند.اینهابرای همه شناخته شده
ودلقکانی بیش نیستند.
امیددارم،که متحجران فکری چپ وغربزده هاوسوسیال ناسیونالیست هایک تکانی به مغزخودداده تابتوانند
این موقعیت اجتماعی رادرک کنند.
وهمچون صدسال گذشته برطبل جهالت نکوبند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

ز توی تونل تاریکی عبور می کردیم؛ با خروج از تونل ناگهان جلوی ما نوارهای سیاهی از یخ ظاهر شد. من پشت فرمان بودم و ترمز زدن همان و چرخش بی پایان ماشین همان! بدون اینکه ماشین واژگون شود از جاده خارج شده

دوره ای دو ساله تمام وقت با بیژن بوده ام. او پس از فرار از زندان در اولین دستگیری اش با استفاده از کانال تهویه هوا از زندان تبریز، برای مخفی شدن به تهران آمده بود و من هم پس از اشغال ستاد سازمان چریک های فدائی خلق ایران توسط کمیته چی ها که در خیابان میکده واقع بود، برای دور بودن از دسترسی مأموران رژیم، به مشهد رفته و در آنجا مخفی بودم. در زمستان سال 59 بیژن مأموریت یافت برای سازماندهی کمیته نظامی جدید و برای تماس با من به مشهد بیاید. پیشتر از آن درباره بی باکی و پرشور بودن وی و همچنین درباره فرار او از زندان شنیده بودم. بزودی با هم جفت و جور شدیم. آن زمان ماشین پیکان جوانانی از امکانات سازمان در اختیار ما بود.
با هم از مشهد حرکت کرده و راهی تهران شدیم، غافل از آنکه در فصل زمستان و با ماشینی در حرکت هستیم که لاستیک های تابستانی داشت و ما هم در مسیر چنان درگیر بحث و فحص بودیم که بدون توجه به سرمای سخت خراسان به پیش می راندیم. بیژن از فرارش از زندان، از خاطراتش در جبهه آزادی بخش فلسطین زیر نظر جرج حبش در لبنان صحبت می کرد و من هم از ناراحتی هایم ناشی از انشعاب اقلیت و تأثیرات روحی شدیدی که روی من گذاشته بود منجمله جدائی از دوستانی بسیار نزدیک و عزیز. بیژن سعی میکرد مرا دلداری دهد و در این رابطه از جنبش چپ و تجربه ترکیه مثال می آورد و اینکه آنها نیز با انشعابات مختلفی درگیر شده بودند. او تأکید میکرد که بهرحال این دوران نیز سپری می شوند و راههایی یافت میشوند که مبارزین واقعی یکدیگر را پیدا کنند. از توی تونل تاریکی عبور می کردیم؛ با خروج از تونل ناگهان جلوی ما نوارهای سیاهی از یخ ظاهر شد. من پشت فرمان بودم و ترمز زدن همان و چرخش بی پایان ماشین همان! بدون اینکه ماشین واژگون شود از جاده خارج شده و درون انبوهی برف افتادیم. به هر زحمتی بود ماشین را از میان برف بیرون کشیده و به راه خودمان ادامه دادیم! حال دیگر ترس و نگرانی و نگاه به جاده هم به مباحثات ما غالب شده بود! هنوز چند کیلومتری طی نکرده بودیم که دوباره با همان وضعیت روبرو شدیم و صحنه به همان وضع مجدداً تکرار شد. وقتی بالاخره ماشین ایستاد به پیشنهاد بیژن باد ماشین را کم کرده و بقیه راه را در عین نگرانی و خوشبختانه صحیح و سالم به تهران رسیدیم.
رسیدن به تهران همان و سازماندهی های اولیه کمیته نظامی همان! در کنار کار شبانه روزی که با هم داشتیم، روابط خانوادگی ما نیز به هم گره خورد! لاله دختر بیژن تقریباً هم سن دختر من ژاله بود. آنها به هم بازی های خوبی برای هم بدل شده بودند. دیدارهای خانوادگی ما همواره مشحون از لحظات ناب رفاقت و دوستی و مهر بود.
بیژن قدی کوتاه و جثه ای ریز داشت، اما در بی باکی و ماجراجوئی وی کمترین تردیدی نبود. او آدم با تجربه ای بود و اگرچه به لحاظ نظری بیشتر در چارچوب های گذشته سیر می کرد، با اینهمه در کار مطالعه عمیق و طرح مباحث نیز کوتاه نمی آمد. در کنار بیژن وضعیتی پیش می آمد که انگار منبع انرژی بود و بنحوی از انحاء این انرژی به دیگری نیز سرایت می کرد. همانطور که اشاره کرده ام و خیلی ها نیز بدان اذعان کرده اند، بیژن شبانه روز درگیر فعالیت بود. یکبار مادر بزرگ اش از او پرسید: بیژن، چه خبرته؟ آخه این همه فعالیت شبانه روزی برای چی هست؟ او هم به شوخی رو به مادربزرگ کرده و گفته بود: میخوام رئیس جمهور شوم! مادر بزرگ هم باور کرده بود و سرش رو بعلامت تأئید تکان می داد!
در پی انشعاب برخی از چهره های بسیار شاخص نظامی کار سازمان از جمله چریک های فدائی خلق همچون سیامک اسدیان، احمد غلامیان لنگرودی (هادی) (1) و محمدرضا بهکیش به اقلیت پیوستند با اینهمه بخاطر روابط دوستانه و شخصی ویژه ای که با آنان داشتم توانستیم در برخی موارد بر سرتقسیم "اموال سازمان" با هم به توافق رسیده و در یک ویا دو مورد هم انباره سلاح را بدون توجه به دستور تشکیلات بالاتر، بین خودمان تقسیم کنیم.
کمیته نظامی فدائیان خلق متشکل از عطا، من و با مسئولیت بیژن سازماندهی شد. کلیه امور نظامی در سراسر ایران از ساخت نارنجک تا نقل و انتقالات سلاح در سراسر کشور زیر نظر این کمیته سه نفره اداره و حتی عملی میشد. هر سه ما بخاطر رعایت مسائل امنیتی از تشکیلات سراسری جدا شده و مناسبات محدودی با اعضاء سازمان بالاخص آنهائی داشتیم که کم و بیش روابط با آنها گریزناپذیر بود. این وضعیت البته برای هر سه ما فرصت مناسبی پیش آورده بود در زمینه مطالعه آثار و کتب مختلف وقت زیادی نصیب مان شود و بتوانیم برخی از مهمترین موضوعات
بگو علیرضا نوریزاده و خلاص
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عارف شیخ احمدی شخص مورد نظر شما علیرضا نوریزاده است. البته ایشان مزدور فصلی نیستند، بلکه مزدور دوران امامی هستند.

چوبان رقصی...
نوشته شده توسط: lachin

ســـالم دوســـلار...
رقص « چوبان » در دقیقه 53:01 در لینک فرستاده شده شروع میشود. یکی از متحرک ترین رقص های آزربایجان است....

رقص های آزربایجانی که در مسکو به روی صحنه آمد.
نوشته شده توسط: lachin

ســـالام دوســـلار..
فکر میکنم وقتش رسیده چند ساعت به رقص های آزربایجانی که در مسکو به روی صحنه آمد نگاه بکنیم..
https://www.youtube.com/watch?v=RYxKEFQjUHY&feature=youtu.be
شاد باشید.

اشاره کرد که می گوید: ترکها در اطراف دریاچه اورمیه زندگی می کنند و آشوریها آنها را توروک (یامون تور
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/304827
در جواب به این ادعا که بعضی ناآگاهان مطرح میکنن که تورکهای آذربایجان زبانشان بعد ازحمله مغولها تورک شده اند، باید نکات زیر را بیان کرد؛
علاوه بر غیر

علاوه بر غیر منطقی بودن این مساله که اگر مغول ها که از چین تا اروپای غربی دستشان بود چطور فقط توانستند آزربایجان را تورک بکنند. و اصلا مغولها چرا زبان آذربایجان را مغولی نکردند و تورک کردند!!؟؟ (با توجه به عدم شباهت محتوایی زبان تورکی با مغولی)

محض اطلاع فرزانگان عزیز
این مطلب را کمی بنیادی تر شروع می کنیم؛
(تمامی مطالب نوشته شده باذکر منبع بوده و قابل پیگیری است)

طبق تقسیم بندی متخصصان زبان شناس، کل زبانهای دنیا در چهار شاخه تقسیم بندی می شوند(زبان ترکی و لهجه های آن–دکتر جواد هیئت ص 25)
1- زبانهای #التصاقی؛
که تمام زبانهای مربوط به خانواده #ترکی در این شاخه قرار دارند.
2- زبانهای تحلیلی؛
مثل زبان فارسی و هندی و ... که در این شاخه قرار می گیرد
3- زبانهای تصریفی؛
مثل زبانهای عربی و عبری و ...
4- زبان هجایی؛
شامل زبان چینی

حال باتوجه به این تقسیم بندی و باتوجه به اسناد تاریخی و علمی،
به بررسی نوع زبان اقوام ساکن در آزربایجان می پردازیم:

طبق تحقیقات هومئل
زبانهای ایلام و سومر
ازیک پایه و جزو زبانهای اورال–آلتایی (التصاقی )می باشد(سیری درتاریخ زبان و لهجه های ترکی–جواد هیئت-ص21)
زبانهای هوری و لولوبی نیز نه تحلیلی بوده نه هجایی، بلکه جزو زبانهای التصاقی می باشند(تاریخ ماد-دیاکونوف-ص101)
همچنین طبق نظریه ماراک دئمیکین،
زبان کاسسی ها، ایلامی ها ، قوتتی ها، مادها و مانناها (که همگی این تمدنهای باستانی در حوالی این منطقه بوده اند) نیز التصاقی بوده.
زبانهای قوتتی و لولوبی ها همانند بوده و با زبانهای اورارتو و هوری خویشاوند می باشد.(تاریخ ماد- دیاکونوف-ص99)
همچنین اپرت، باستان شناس فرانسوی نیز بر اورال-آلتاییک (التصاقی) بودن زبان مادها اشاره می کند.
درجایی دیگر دیاکونوف می نویسد:
زبان اشکانیان نیز همانند زبان مادها و از خانواده ی زبانهای التصاقی بوده،
که درصورت مقایسه تحقیقات اپرت و دیاکونوف می توان به ترک بودن #اشکانیان نیز پی برد.
بدین ترتیب است که از 7000 سال تا 2500 سال قبل، یعنی مدت 4500 سال بطور مطلق درمنطقه جغرافیایی آذربایجانیها و تنها اقوام التصاقی زبان(تورک) زندگی و حکومت کرده اند.
در زمان هخامنشیان، آزربایجان درمقابل آنها سرفرود نیاورده و تا سرنگونی این حکومت تمام فرهنگ و آداب و سنن خود را حفظ کرده و درتایید گفته بالا می توان به کشته شدن کوروش(شاه هخامنشیان) توسط ملکه آذربایجان (تومریس) اشاره کرد (تاریخ دیرین ترکان ایران- ص637)
در زمان سلوکیان نیز کل آزربایجان مستقل ازحکومت سلوکیان بوده و
اسکندر نتوانست آزربایجان رابه تصرف درآورد. (اشکانیان – دیاکونوف ص8)
دراین مورد استرابو جغرافیدان یونانی می نویسد:
درزمان حمله اسکندر، سرداری بنام آتوروپات، آذربایجان را از چنگ اندازی اسکندر محفوظ نگه داشت. (تاریخ ارومیه- احمد کاویانپور ص55و54)
درزمان ساسانیان نیز
آزربایجان مستقل بوده وحتی بعداز شاپور دوم ساسانیان با هیتی ها(هیاطله) پیمان اتحاد بستند، تا در شمالغرب با روم بجنگند. (تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی ص616-611).
بعداز اسلام نیز،
حکومتهایی که در آزربایجان و مناطقی از ایران و سرزمینهای اطراف ایران حکومت می کرده اند، ازجمله
غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اتابکان، تاتارها، تیموریان، آق قویونلوها، قره قویونلوها، صفویان، افشاریان و قاجارها تماما تورک بوده اند.
درمورد ترکی بودن زبان مردم آزربایجان،
اسناد مدارک بسیاری موجود است،
مثلا دیونیوس پریگت، جغرافی نگار و شاعر یونانی سده ی چهار میلادی، ترک زبانان را ساکنان اصلی این منطقه میداند و نیز محمد عوفی در ذکر خلافت عمربن عبدالعزیز که از سال 99 تا 101 هجری ادامه داشت، ازقیام بیست هزار ترک آزربایجانی سخن می گوید.
همچنین اخبار موثّق عبیدبن شریعه جرهومی که شخص معمّر و محترم در دربار اموی بوده درحضور معاویه سخن می گوید:
"آزربایجان از سرزمین ترکان بوده" و این خبر را طبری و به نقل از بلعمی و حمزه اصفهانی و ابن اثیر در کتابهای بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ پیامبران و الکامل گزارش کرده اند، که از متون معتبر اسلامی بشمار می آیند.
ازدیگر محققانی که آزربایجان را بعنوان سرزمین ترکها نام می برند میتوان:
ژ.اوپر _ هومئل _ ا.م.محمداوف _
ت. حاجی یف _ گ. ملیکشویلی _
ع. دمیرچی زاده _ تیمور پیرهاشمی _
یامپولسکی _ ی.ک. یوسف اوف _
یومینوس _ وروشل گوگازیان _ زکی ولید
دوغان _ پروفسور زهتابی و...نام برد.
دراین میان بهتر است به نظر یامپولسکی نیز
شیادان را بعد از اعدام جوانان ایران بشناسیم
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شیخ احمدی، مطلبی کاملا منطقی و درست بود. نه تنها دولت آلمان بلکه همه غربیها همدست با رژیم جمهوری اسلامی هستند.
البته آنها که جلو کلیسای کلن دلقک بازی می کنند، باند مینا احدی و امجد حسین پناهی

هستند و با این نظر شما هم موافقم. مینا احدی و دارو دسته اش برای همه شناخته شده هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/304804
یک نظریه ای هست میگه برای نهادینه کردن وموجه جلوه دادن عمل وخلافی، آنقدر آن مطلب را تکرار وتکرار وتکرار کنید تا اولا قباحت آن عمل در اذهان بریزه، دوما

وتکرار کنید تا اولا قباحت آن عمل در اذهان بریزه، دوما در اثر تکرار، ملکه ذهنها شده ودر نهایت مخالفین نیز تکرار کننده و مبلغین آن عمل گردند،،
کولبر کلمه ای اختراعی، زائده ذهن اکراد و یاغیانی است که برای عمل زشت و غیر قانونی خود دنبال توجیه و دلیلی می‌گشتند، وچه زیبا این کلمه رو یافتند وآنقدر بکار بردند تا من و شما ورسانه و دولتی و غیردولتی نیز باور کنیم اینها در نتیجه محرومیت، مرزهای کشور رو به صورت غیرقانونی رد می‌شوند و انواع اقسام وسایل رو رو دوش منتقل می‌کنند تا قوت لایموتی برای خود وخانواده اشان به دست بیاورند
بزرگوار،، این فرد طبق تمام اصول قانونی کشور داره کار خلاف و غیرقانونی انجام میده،، اسمش هم مشخصه، "" قاچاقچی""
که علاوه بر انتقال وسایل مجاز و غیر مجاز باعث بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی و فرهنگی و امنیتی برای کشور هست
با نشر مطالبی مظلوم نمایانه از طرف اکراد زیاده خواه،، کمک حال آنها در رسیدن به اهدافشان نباشیم
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/304803
درست است کسی که از کولبر قاچاق دفاع کند از تروریست دفاع کرده بچه های تورک آزربایجان در کویرها رستوران باز کردند هر یک سال یک بار برای دیدن پدر مادرشا

دیدن پدر مادرشان میروند اما نمی روند در مرزها قاچاق کنند مرزبانان را بکشند ولی در عوض دولت باز پشت تروریستها است الان هم از تروریستها ۲۰۰۰ هزار تا فرستادن مغان تا از انجا کمک ارمنستان و کشتن پدر مادر همان بچه تورک که رفته در کویر در رستوران کار میکند تاریخ همیشه سند انسانیت بودن یک ملت است و راه آینده را از گذشته باید آموخت
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/304800
حمایت از قاچاقچیان با پوشش کولبر!!!!
کولبر و آغوشبر و سینه بر و شانه بر و... فقط پوششی برای توجیه قاچاقچیان و فروپاشی اقتصاد است!!! راستی چرا کولبری

راستی چرا کولبری فقط برای اکراد آزاد است و سایرین این امکان را ندارند شاید بگویید کوردستان محروم است و ... به پشتوانه همین کولبری این قاچاقچیان بهترین منازل مناطق تورک نشین را خریداری کردند و فردا فاجعه ای عمیق برای همه خواهد بود.
البته از اصلاح طلبان چیزی جز دشمنی با تورکان نباید انتظار داشت!!
اشک تمساح آقای ابوالفضل محققی (مهاجرت قسمت سی پنجم)
نوشته شده توسط: Anonymous

(مهاجرت قسمت سی پنجم) آقای ابول محققی، وقت کردی در بارهٔ آن انقلابیونی که حزب توده (بخوان حزب رذالت) و اکثریت (بخوان مزدوریت) توسط امثال خودت لو دادند و اعدام شدند هم بنویس, البته اشک تمساح یادت نرود.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/304832
مقاله «تأملی در کودتای ۱۲۹۹» نوشته سید مصطفی تقوی
در محافل سیاسی ایرانی - فارسی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بسیار سخن گفته می شود ولی از «کودتای ۳ اسفند

«کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۸» به ندرت سخنی به میان می آید. زیرا فاش شدن جزییات کودتای ۱۲۹۹ خواب پان ایرانیست ها را آشفته می کند.

جزییات این کودتا نشان می دهد که «رضا خان میر پنج» یک افسر دون پایه بی سواد، جاهل و کاملاً ناشناخته بوده است که توسط انگلیسی ها بر مسند قدرت نشانده شد. رضا خان قبل از حاکمیت و بعد از حاکمیت یک عامل سرسپرده بی اراده بوده است که حتی معلومات کافی برای تصمیم گیری نداشته است.

کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ به واقع پایان دوره حکومت‌های ملی در جغرافیای ایران و آغاز دوره حکومت های دست نشانده می باشد. ولی این نقطه عطف تاریخی به جهت اینکه به کام پان ایرانیستها بوده است همواره از سوی آنان شامل سانسور و مخفی کاری می شود.

این مقاله علت اصلی کودتای ۱۲۹۹ را مقاومت احمد شاه قاجار در مقابل امضای قرارداد ۱۹۱۹ می داند، که انگلیسی ها برای برطرف کردن این مانع اقدام به کودتا کرده و یک مهره بی اراده را به حاکمیت می آورند.

ضمن صحت این ادعا، این کودتا دلیل عمده دیگری نیز داشته است که در مقاله با آن پرداخته نشده است.

علت دیگر کودتا این بود که انگلیسی ها از موج بیداری ملی که در میان ترکان شروع شده بود هراسان بودند و استنباط می کردند اگر این موج به ممالک محروسه قاجار نیز برسد اتحاد احتمالی دولت قاجار، دولت عثمانی و ترکان قفقاز برای انگلستان دردسر ساز خواهد بود.

جاسوس ممتاز انگلستان در آن دوره به نام «دنیسون روس» در نامه ای به سازمان جاسوسی انگلستان این نکته را به خوبی بیان کرده است. ادوارد دنیسون روس که در سال 1871 میلادی در انگلستان متولد شد و در سال 1940 میلادی در استانبول درگذشت بیشتر عمر خود را در خدمت سرویس جاسوسی انگلستان بود. او مسلط بر 49 زبان بود که به 30 زبان از این 49 زبان می توانست به راحتی سخن گوید. دنیسون روس که بیست وشش جلد کتاب در خصوص اقوام هند واروپایی نوشته بود و از مدعوین “جشن هزاره ی فردوسی” در تهران نیز بود در نامه ای محرمانه که در سال 1914 میلادی به سازمان اطلاعات دولت انگلستان نوشت و بعدها این نامه در کتاب منتشره از وی با عنوان “کتابچه ی راهنمای تورانیان و پان تورانیسم” جای گرفت و از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد چنین می نویسد:

“پان تورانیسم که به معنای اتحاد اقوام ترک، مغول، فین و اوغوز می باشد تنها سخنی بیهوده است. نه شرایط جغرافی و نه شرایط اجتماعی برای چنین اتحادی مساعد است. اتحاد ترکان مسلمانان ترکیه، قفقاز، ترکستان و ادیل که در خصوص شعور ملی قومی عقب افتاده اند امکان نداشته و با روند نزولی شعور ملی در میان ترکان آناطولی خطری تشکیل نمی دهد. اما این حرکت که هم اکنون از سوی آلمانها تشویق می شود اگر بتواند ترکان جسور و جنگاور ایران را که یک پنجم اقوام ترک را تشکیل می دهند بیدار نموده و ترکان ایران ابتدا با برادران قفقازی خود متحد گشته و سپس در سایه ی تبلیغات با عثمانیان روابطی نزدیک تاسیس نمایند، اتحاد اینچنینی ترکان منافع انگلستان را در هندوستان به خطر خواهد انداخت (رس، 1918، ص 222-223).

این تفکر در میان دولتمردان آن دوره انگلستان رایج بود. ترس از اتحاد احتمالی ترکان، انگیزه ای قوی برای بریتانیا بود تا تلاش کند دولت‌های قاجار و عثمانی را برانداخته و ترکان را از حاکمیت ساقط کند. چنانکه می دانیم بریتانیا نقش اساسی در سقوط عثمانی داشته است.

متاسفانه ساقط کردن دولت قاجار به واسطه کودتای ۱۲۹۹ و جیره خواران انگلوفیلی چون رضا خان میر پنج، سید ضیا طباطبایی و اردشیر جی برای بریتانیا بسیار راحت‌تر و کم هزینه تر از اسقاط عثمانی بود.

آرازنیوز، آزربایجان دونیاسینا آچیلان پنجره ...
@ArazNews
در ایران برای مرده ها فقط مرثیه می خوانند
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا سعید رضا حالا بفرض اگر اثبات شود که نوید زیر شکنجه جانش را از دست داده، مگر ندا آقا سلطان که جلو دوربینهای جهانی خون از دهانش فواره زد و چشمانش بسته شد چه اتفاق خارق العاده ائی افتاد، رژیم در

کهریزک با شیشه نوشابه همه مشکلات را حل کرد و هیچکس جیکش در نیامد و حقوق بشر و سران همه کشورها، ایران را محکوم کردند و بعد رفتند لا لا کردند، و تا به امروز هم هیچ اتفاقی نیفناده، شما ایرانیهای فارس تصور می کنید با مصیبت سازی و شام غریبان سازی دل دنیا را برحم در خواهید آورد؟ و تصور می کنید با سرودن اشعار احساسی شاهنامه گونه دنیا را به حرکت در خواهید آورد؟ نه عزیز دلم، شما و آن قوقولی های حقوق بشر هم بعد از چند بار قوقولی در مجامع عمومی به خواب فراموشی خواهند رفت، بهترین عزیزان ما در سال ۶۰ قتل عام شدند، ما سوختیم و قلبمان آتش گرفت، ما فریاد زدیم، آنقدر برای مردگانمان فریاد زدیم که بغضمان ترکید، خوشبختانه آنموقع افراد بیکاری نبودند که برای مردگان ما شعر بسرایند و هنر خود را به بهانه مردگان ما بنمایش بگذارند و یا خوانندگان بخاطر کسادی بازار کارشان، با خواندن ترانه های سوزناک، مشتری بیشتری بسوی خود جلب کنند، و یا مداحان با خواندن مرثیه برای شهدای ما بازار کارشان را رونق دهند ، در سال ۶۰ اصلا کسی جرئت نداشت به خانه ما بیاید، می توانید بفهمید و تصور کنید؟ اینجا ایران فارسی زبان است، فرصت طلب ترین، معیشتگرا ترین، نان به نرخ روز خورترین، بی وفاترین مردم جهان هستند.
احتمال کشته شدن نوید در اثر شکنجه قوت گرفت
نوشته شده توسط: سعیدرضا

نوید افکاری را کشتند وبدون رونمایی از جنازه خرد شده اش، شبانه خاکش کردند تا خورشید نتواند حقیقت این قتل را آشکار کند، قافل از اینکه هر اخگری که در خاک رود، شعله ها خواهد افروخت.

نوید در آخرین تماس تلفنی میگوید که او و برادرانش را در حضور رییس کل دادگستری معاینه پزشکی کرده اند (چرا؟؟) و ۱۰ الی ۱۵ محل ناشی از شکنجه و ضرب و جرح را عکس برداری کرده و ثبت کرده اند (چرا؟؟). در همان تماس تلفنی نوید نام حداقل یکنفر از شکنجه گرانش را بیان میکند (خادم الحسینی؛ رئیس گارد زندان). نوید بسیار امیدوار و با روحیه است، انگار قرار است تحولی در پرونده اش رخ دهد، میگوید که قرار است به تهران اعزام شود و اینکه الباقی شکنجه گران را اگر ببیند میشناسد.
کاملا واضح است که شکنجه گران برای جلوگیری از افشاء اعمال ننگینشان، بعد از معاینه پزشکی و احتمال انتقال او به تهران و خارج شدنش از محدوده قدرتشان به سراغش رفتند تا نسخ کشی کنند و نوید را مجبور به سکوت نمایند. نوید را زیر شکنجه (همچون زهرا کاظمی، ستار بهشتی...) به قتل رسانده اند و حال میبایست با عجله (بدون آخرین دیدار و ...) اعدام او را اعلام کرده و سپس شبانه و بدون باز نمودن جنازه له شده اش نوید این قهرمان ملی و آزاده را به خاک بسپارند.

البته وظیفه نیروهای آزادیخواه و برابری طلب گریه و مویه بر جنازه نوید نیست بلکه همصدایی و همگرایی برای مبارزه مشترک با دشمنی مشترک و افشاء و ترد نیروهای مشکوک و تفرقه افکن است.

باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست


حکومت اسلامی فارس
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محسن کردی . اکراد کرمانج را نادرشاه تورک مستقیم از هندوستان به خراسان اورد بعد بخش بزرگی از این اکراد کرمانج از خراسان به طرف اناتولی مهاجرت کردند بعد که اصفحان و طهران توسط پادشاهان تورک اباد

شد و شرایط کسب و کار بهتر شد بخشی از اکراد در اناتولی به طهران و اسفحان مهاجرت کردند و حتمن پدران شما هم جزو همان محاجران از هندوستان به خراسان بعد به اناتولی و از اناتولی به طهران بودند.
پس این تورک ها بودند که اجداد شما را از جهنم هند نجات داده و به مملکتهای های محروسه تورک ها اورده اند حالا عوض تشکر از تورک ها به روی انها اسلحه می کشی؟ و به تورک ها تعین تکلیف می کنی که چکار کنند؟
چرا باید یک انسان فارس و کرُد اینقدر به تورک ها نمک نشناس باشد؟
مملکلتهای محروسه متعلق به تورک هاست و عرض و طول ان و حد و حدود هر کس را تورک ها تعین خواهند کرد.
و پوزه متجاوزان داخلی و خارجی را به زمین خواهند زد.

جناب محسن کردی خوب آمدی درآخرخراب کردی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام
خدمت محضر مبارک جناب محسن کردی عزیز، بخدا ما هم مثل شما فکر میکنیم. ما هم هیچ فرقی بین تورک و دری زبان ها و عرب و بلوچ ندیده و نه بدان قائلیم.
ما تورکان ایران بنا بر مراجعه به نوشتجات

ما هرجا و هر زمان فریاد عدالتخواهی میزنیم.
شماکه پشت سر هم تغییر موضع میدهید، اول بمامیک قول مردانه بدهید، که ثبات فکری داشته باشید.
ثبات فکری شما هم برای ما ومهم برای خودتان یک امتیاز دست نیافتنی بر گفتگوها خواهد بود.
طبق فرمایش خودتان ، که قبلا گفته اید، شما یک ارتشی شاهنشاهی بوده اید، در زمان انقلاب به صف انقلابیون پیوسته اید، و طرفدار سازمان فدائیان شده اید.
بعدا اعلام ندامت کرده و باز هم طرفدار حکومت پالانی و پسرش رضامگشته ائی ، من این تغییر موضع ها را به چند دلیل یک نقصان فکری برای هرکس میدانم.
این نوشته آخر شما را بسیار منطقی و جالب دیدم. فقط در آخر نوشته خرابش کردی.
البته این نظر من است و جای هزاران ساعت بحث دارد، ایکاش آن را نمی نوشتی.
چون با این نوشته تمام قوانین بین المللی و حقوق بشری را زیرپا گذاشتی.
پسر خوب، همانطور که قبلا گفته اید، حدود چهل سال در خارج تشریف دارید، چرا به قوانین این کشورها یک نگاه کوچکی نیانداخته و توجه ایی به قوانین این کشورها نکرده و نمیکنی؟ شاید که از این طریق اطلاعاتی دستت آید، با این نوشته ها معلوم است که مطالعاتی اگر داشته ایی کلا بیراهه و غیر منطقی بوده اند.
جناب کردی ، من به این نوشته شما بعنوان یک دگردیسی فکری می نگرم ، ولی خاکپرستی و تفکر سرکوب و تهدید شما با نوشته تان زاویه زیادی دارد،
اگر با روش و نوشته شما در دنیا پیش میرفت ،؟ما الان بحرین و کزوو، بوسنی، مالت، پاکستان، بنگلادش، مونتونگرو، اوکرایین و بلاروس، ارمنستان، قزاقستان وو....را نداشتیم.
عزیز دلم این نمیشود، که تعدادی هر جور فکر کنند، قوانین را خودشان تصویب و اجرا و قضاوت کنند.
یک مثال ساده برایت و دوستان میزنم،
میگویند، یک روز زن و شوهری پیش قاضی رفته و درخواست جدایی ومطلاق میدهند،
قاضی میبیند،هر دو جوان و خوشگل و دارای متانت هستند، میگوید، الان نمی توانم حکم دهم، نظراتتان را شنیدم ، بروید پس از یک ماه دیگر بیایید، قاضی در اصل میخواسته مابین این دو زن و شوهر آشتی ایجاد شود. بعد از یک ماه باز هم این دو به پیش قاضی میروند، و درخواست خود را مطرح میکنند، قاضی باز هم راضی به دادن طلاق نمیشود، یک ماه دیگر به این دو فرصت اندیشیدن وغیر..میدهد، پس از یک ماه دوباره این زن وشوهر پیش قاضی آمده و درخواست طلاق و پیگیری میکنند.
قاضی که دلش بحال این دو میسوخته از خانم می پرسد، و میگوید من نمی خواهم شما از هم جدا شوید،
چه دلیلی برای جداشدن دارید، خانم میگوید، آقای قاضی این آقا که شوهر من میباشد،
نه بمن غذای درست حسابی میدهد، نه لباس و آسایش قابل قبول ایجاد میکند، کتکم هم میزند.
زبان خوبی هم ندارد، از من هر وقت دلش خواست همبستری هم می خواهد،
اگر تن به خواسته اش نتوانم بدهم ،کتک هم می زند.
دلیلی ندارد، که باهم زندگی کنیم،
قاضی رای طلاق را صادر می کند.
آقای کوردی ،شما این ها را میدانی، ولی خود را به شب کوری زده ایی.چه دلیلی دارد،اگر همچون صدسال گذشته ملتی را به زنجیر بکشند، از آن ملت مالیات بگیرند، سربازی بفرستند، شهیدش کنند، مدالهایش را بر سینه خود زنند، زبانش و فرهنگ و ادبیاتش را نابود کنند. داشته هایش را بنام خود مصادره کنند،
تحقیرش کنند، از نسل او برای خودشان نسل سازی کنند، که صدسال است میکنند، این ملت پدرسالاری، برادر بزرگی، آقابالاسری را بازهم قبول کنند؟
اگر هم از هر مسایلی حرف بزنند، شما برایش شمشیر از رو بکشی؟
اینحاست که تفکر فاشیستی شما عریان میشود.
شما نه سواد بین المللی دارید، نه درک مسایل اجتماعی و نه ثبات فکری،
اول از همه باید چاره ایی برای تفکر خود کنی، بعد در یک جمع دمکراتیک دست بقلم شوی.
سن ساغ من سالامات.
نوشته شده توسط: Anonymous

آموزش به پان ارمنی
با تاسف ما باید دوباره آموزش سیاسی گذشته را برای افراد رفته بخارج ؛ مانند تبریزی ستاره دار، و پانفارسهائی شبیه او که به بهانه کمونیسم در آغوش کشور های سرمایه داری کارتن خوابی

میکنند، بیاموزیم، که الفبای مبارزه سیاسی دمکراتیک اجتماعی این نیست که یک روشنفکر بعنوان مزدور در خدمت حاکمان و رژیم آخوند اسلامی باشد. بلکه یک روشنفکر مردمی باید مقابل چنین رژیمی به ایستد و مبارزه کند.
نه علیه مردم تورک؛ نه علیه زبان تورکی، نه علیه عرب، بلوج، ترکمن...، نه علیه کشورهای همسایه، نه علیه دمکراسی کشورهای غربی اقدام نماید.
البته هدف این فالانژیسم و آدرس غلط دادن به معنای همان شارلاتانیسم، جهالت و خود فروشی کولی تباران و نوادگان "سیکهای" هندی، نطفه های حرام "ماهاراجا"، اینست که پانفارس ارمنی، با فرهنگ عشیرت عهد بوقی، و کولیتباری چون با سرویسهای "سایت آذری"ها رژیم همکاری میکند، به ایران رفت و آمد دارد، مشخص است که برای رد گم کردن حتا از بکار بردن اسم مستعار نیز طفره میرود.
اغلب با اسامی کولیان دوره گرد، اینجا و آنجا ظاهر میشود، زود در میرود، تا هم از آخور و هم از توربه بهره مند شود.
غیر از یکی دو نفر راسیست پانفارس در این سایت، اغلب نفرت پراکنی ها علیه مردم آزربایجان در بخش "صفحه شما" توسط "پان ارمنی تبریزی" صورت میگیرد.
این ارمنی کولیتبار، نطفه "سیکهای هندی"چنان سنگ تمامیت ارضی ایران را بر سینه میزند، انگار جغرافیای موسوم به ایران، ششدانگ ملک شخصی داشناک "پاشنه یان" و جنایتکاری مثل "زوری بالایان" است. کسی که در جنگ قره باغ، لبها، و گوشهای نوزادان اسیر آزربایجانی را با قمه بریده جلوی سگش ریخته است.
غیر از یکی دو نفر، پانفارس راسیست ساکن خارج در این سایت، از همه راسیست تر، همین لمپن ارمنی "داشناک تبریزی" است.
او با زیر پا نهادن حقوق زبانی ـ فرهنگی، با رد حقوق آزادی های سیاسی، چنان سنگ تمامیت ارضی و تمرکز گرائی را به سینه میزند، انگار رضا پالانی، قباله ایران را به اسم داشناکهای ارمنی ثبت کرده است.
این ارمنی کولیتبار و گستاخ، با انکار حقوق ملی مدنی، با رد حقوق آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت مردمان ساکن جغرافیای موسوم به ایران، چنان شعار نخ نما شده تمامیت خواهی، و تمرکزگرائی را نشخوار میکند، گوئی ملل دیگر ایران از ازل صاحب هیچگونه حق و حقوقی نیستند؟
اکنون سوال اینست؛ آیا نباید شک کرد ممکن است چنین فردی همکار سابق نیروهای امنیتی شاه و رژیم آخوندی بوده است؟
منظور او از تکرار شعار نخ نما شده "تمرکز گرائی" ، "تمامیت ارضی" چیست؟ آیا وظیفه دارد، تحت این شعار ها، زمینهائی که بدست سردمداران رژیم آخوندی غصب شده است، مدافعه نماید؟ که مبادا املاک میلیارد دلاری غصبی از دستشان در رود؟
هدف او از تکرار این شعار ها چیست؟ نکند سهمی از املاک غصبی به اینان تعلق دارد؟ در لفافه تمامیت ارضی از حاکمیت دفاع میکنند؟

کسیکه شعار کارگر از دهنش نمی افتد، آیا اینطور میخواهد علیه بی عدالتی مبارزه کند؟ آیا بجای مبارزه علیه رژیم دیکتاتور آخوندی، بجای مبارزه در مقابل دیکتاتورها، وظیفه دارد علیه مردم تورک، علیه زبان تورکی مبارزه کند؟!
نتیچه :
ارمنی کولیتبار، همیشه مانند مگس در اطراف شیرینی قدرت حاکم، دور می زند. برایش آزاده خواهی، رهایی مردم ایران از دست رژیم پانفارس مهم نیست. برای او مهم این است مثل انگل در کنار رژیمهای دیکتاتور به زندگی انگلی خود تدام بخشد.
اینان در طول تاریخ، هیچوقت در قدرت نبوده اند، اغلب بعنوان پادو چی در دربار پادشاهان تورک، بکار نظافت تویله ها، خدمت در مستراح های عمومی مشغول بوده اند، از این جهت عقده ای بار آمده اند. و شدیدا ضد تورک هستند.
اگر یکبار در قدرت می بودند، به این حد شاید عقده ای بار نمی آمدند.
اینان غیر از خیانت، و رذالت و بهره دهی جنسی در حرمسراهای تزار روس، در اعتیاد به تریاک و اشاعه عقاید قرون وسطائی کلیسای ارتدکس، فرهنگ گدائی در نزد روسها، و اشک و زاری و التماس، کاری برای مردم خود ننمودند.
اکنون ما باید وقت و انرژی خود را صرف کنیم به این داشناکهای ستون پنجم ساده لوح، توضییح دهیم در قرن بیست و یکم، دیگر نمی توانید با سو استفاده از نام مارکس و انگلس ...، حقوق مسلم زبانی، فرهنگی، و آزادیهای سیاسی مردم را زیر پا انداخته، به بهانه چپ از پانفارسیسم نژاد پرست، از رژیم آخوندی حمایت کنید.
گذشت دیگر آن زمان که با پول مفت نفت، علیه مردم تورک جوک درست میکردید. کسی که دیروز علیه تورکها جوک درست میکرد، امروز از شدت ترس، نفس در سینه اش حبس شده است. زیرا بخوبی میداند توفان در راه است، هر آن ممکن است سیلی اجل بر گوش اش بوسه زند.


پسخ به علی آقا
نوشته شده توسط: محسن کردی

اگرچه علی اقا از سر زبان تحقیر نام فامیل مرا تبدیل به «کرده» کرده و مرا محسن کرده می نامد اما هرگز بر سبیل تحقیر نخواهم گفت علی ترکه (اتفاقا تو محل مون یه علی ترکه داشتیم .. ادامه..

یه علی ترکه داشتیم خانواده شون از میانه به تهران مهاجرت کرده بوند. در همان محل علی رشتی و حسن رشتی که برادر بودند هم داشتیم. ما افتخار بچه محلی با این رفقا و سایر دوستان که از همه جای ایران به تهران مهاجرت کرده بودند را داشتیم. لذا ترک بودن رشتی بودن کرد بودن نه جای خجالت دارد و نه جای افتخار. هرکس انسان است تازه طبیعی رفتار کرده و جای افتخار هم ندارد). من حدود 25 سال قبل در مطلبی در روزنامه هفتگی کیهان چاپ لندن نوشتم که اجداد من از کردهای کرمانج ناحیه دریاچه وان بودند که توسط نادرشاه به شمال خراسان کوچانده شدند. برخی میگویند شاه عباس آنها را کوچانده. کردهای خراسان هنوز آداب و روسم خود را دارند. بعدها زمان قاجار به تهران کوچ میکنند و مرکز نشین میشوند. من هرگز تئوری آریایی بودن همه ایرانیان را نپذیرفته ام. آریایی های اصیل ( آریایی بودن جای افتخار است و جای خجلت) مردمانی گله دار بودند و توانستند به دلیل نوع زندگی ایلی شان همراه گله و احشام شان از مناطق خطر دور شده از حمله اسکندر و عرب و مغول در امان بمانند. اینان امروز در ایلهای بختیاری و نیز افغانهای پشتون بسیار دیده میشوند و چهره ای روشن و موهای روشن دارند و چشمهای غالبا زاغ و عسلی دارند. بقیه ما ایرانیان.. دارای نژادی مخلوط از ایرانی آریایی، عرب، یونانی و مغول هستیم. اینچنین است درمورد مردمان سایر کشورهای نزدیک به ایران در آنها هم خون ایرانی و عرب و مغول وجود دارد. دلیلش هم خیلی راحت این است که این مردمان در سده های پیشین حقوق بشر نمی شناختند برای همین سرزمینهای یکدیگر را تسخیر و مردان را کشته و زنان را به اختیار خود میگرفتند و تخم خود را می پراکندند. از همین روست که ما ایرانیان از هر تباری یا برادریم یا عموزاده. لذا این که زمانی پدربزرگ من کورش یا داریوش یا عرب بیانگرد عربستان و یا اسکندر یونانی و یا چنگیز خان مغول بوده نباید مایه خجلت باشد. مگر میشود کسی از تبار خود خجالت بکشد؟ امروز ما ایرانیانی هستیم با این سابقه و نژاد و هم زیر پرچم پادشاهان ترک و مغول و ایرانی و عرب باهم زیسته ایم و در پرچم این پادشاهان با دشمنان ایران جنگیده ایم. لذا جنابعالی معلوم نیست چرا قاجارها را به رخ ما میکشید؟ انگار قاجارها قوم فاتح ایران بودند. نه آغا... قاجارها همان پسرعموهای ما بودند که همانگونه که زمانی کریم خان و زمانی سلطان سنجر و زمانی نادرشاه در این کشور قدرت را بدست گرفتند، پسر عموی دیگرمان آغامحمدخان قدرت را بدست گرفت. هنگامی که عباس میرزا جلوی روس ایستاده بود زیر پرچم او سرباز افغان بود، کرد بود، سیتانی بود، تهرانی بود و اینها با زبان ملی یعنی دری باهم صحبت میکردند. من افتخار میکنم که پدرانم در ارتش ایران در زمان قاجار از خاک ایران پاسداری کردند. امروز هم مشکلی اگر با رژیم ایران دارم نه بخاطر آن است که خلخالی و موسوی تبریزی یا خامنه ای ترک تبارند.. بلکه بخاطر بدست آوردن آزادی های سیاسی و اجتماعی با آنها مشکل دارم. اگر نه ذره ای در ایرانی بودن و وفاداری به خاک میهن در آنها شکی نداشتم. موسوی تبریزی و خلخالی همانقدر به ایران عشق میورزیدند که علی اکبر داور و تیمورتاش و امیرعباس هویدا و ارتشبد نصیری رئیس ساواک. مشکل ما با اینها نه بخاطر ترک تبار بودن که بخاطر رفتار غیر انسانی و غیر دمکراتیک شان است. در میان حاکمان فعلی از موسوی ترک نخست وزیر پیشین گرفته تا محمد خاتمی یا محمد یزدی و غیره رفتاری ضد بشری و ضد انسانی با مردمان ایران داشته اند و مشکل یک مشکل سیاسی است نه نژادی. شماها این حقایق را میدانید اما میخواهید آب سیاست ایران را به جوی راسیسم و تکه تکه کردن میهن عزیزمان ایران روانه کنید. شماها مزدورید. ما ترکها، عربها، بلوچها، فارس زبانها لرها و کردها و غیره مردانه ایستاده ایم و پوزه شما دشمنان ایران را به خاک خواهیم مالید. حالا زور بزن.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا جلال شما باقیافه نویسندگان آزربایجانی چکار دارید؟ اصلا به شما چه ربطی دارد که کسی خودش را به شما نشان دهد، از دو حال خارج نیست یا می خواهید قیافه آنها را مسخره کنید و به ازبک و مغول تشبیه کنید،

و یا می خواهید کلکسیون اعدامیان بعد از رفتن رژیم را تهیه کنید، لطفا با فرهنگ چاله میدانی زیر بغل کسی هندونه ندهید، اگر واقعا صاحب فکر و عقیده هستید، به نوشته های آنها نظر بدهید، بهتر است این را هم تو گوشتان بکنید، ورود به حریم شخصی افراد جرم محسوب می شود، و بدنبالش مساله جاسوسی برای رژیم نیز مطرح می شود.
اقای لوایی
نوشته شده توسط: Anonymous

از حق نگذریم با تمام مخالفتها با اقای لوایی باید گفت که ایشان مرد شجاعی است .به این معنی که با نام واقعی نظرات خود را نشر میدهد و این شجاعت خود را معرفی کردن افرین دارد .

امیدوارم که دیگر مخالفان و دشمنان ملت ایران از این شجاعت اخلاقی اقای لوایی درس بگیرند و با نام و چهره واقعی نظرات خود را بیان کنند و نه همچو دزدان با نقاب در این سایت ظاهر شوند .
همدلى ، آسيميلاسيون و همزبانى
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام اليكيم
پس زبان محرمى خود ديگر است
همدلى از همزبانى بهتر است
مولوى

همدلى از همزبانى بهتر است مولوى براستى كه منظور از اين شعر چه بوده و امروزه چيست؟ كم وبيش هركس كه با شعر و ادبيات سرو كار داشته باشد از اين شعر منظور و مفهوم نزديكى انسانها را برداشت ميكند ولى وقتى سياسى كاران و خصوصاً طالب برترى يك قوم بر ساير ملتها طرف حساب باشد برداشتى نژاد پرستانه و برترى طلبانه خواهد داشت. هميشه از گوينده اين شعر شنيده ايم كه : زبان مهم نيست و همدلى بهتر است و انسانيت بالاتر است . امروزه برداشت يك تورك آزربايجانى از اين شعر به اين صورت است كه فارس زبانان و كسانى كه فارسى بلدند و بيش از يكسال در شهرهاى آزربايجان جنوبى ساكنند بى اختيار در به آسيميله كشاندن توركان آزربايجان شريك و سهيم هستند ولى من پيشنهادى دارم اگر فارس زبان يا سايرين ميخواهند در اين جرم اجتماعى شريك نباشند ابتدا شروع به توركى صحبت كردن بكنند ويك درخواست هم از توركان ساكن آزربايجان و يا مكانهايى كه ميدانيد سايرين توركى متوجه ميشوند اين است كه : طرف شما دروهله اول اگر بلد است توركى صحبت كند و اگر متوجه ميشود شما توركى صحبت كنيد او فارسى جواب دهد اشكالى ندارد زيرا همدلى خيلى خيلى از همزبانى بهتر است .
نقشه ایران برای ترور سفیر آمریکا در آفریقای جوبی
نوشته شده توسط: Anonymous

گزارش های اطلاعاتی ایالات متحده می گوید ، دولت ایران در حال بررسی سو قصد علیه سفیر آمریكا در آفریقای جنوبی است. مقامات گفتند ، اخبار این توطئه در حالی منتشر می شود که ایران همچنان به دنبال روشهایی

برای انتقام گیری از تصمیم رئیس جمهور دونالد ترامپ برای کشتن یک ژنرال قدرتمند ایرانی در اوایل سال جاری است. در صورت انجام ، می تواند به طور چشمگیری تنش های جدی بین ایالات متحده و ایران را ایجاد کند و فشار زیادی را به ترامپ برای ضربه زدن ایجاد کند - احتمالاً در اواسط یک فصل پرتنش انتخابات.
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه ما باید درسهای سیاسی گدشته را برای دانشجویان آمده به ترکیه؛ مانند آیدین اویرنجی، بازهم اینجا تکرار کنیم.الفبای مبارزه سیاسی دمکراتیک اجتماعی اینست که روشنفکر غیرمزدور باید با حاکمان و رژیم

مانند آخوند و اسلام سیاسی حاکم مبارزه کند و نه با مردم و با زبان فارسی و فارسها و ایرانیان و کرد و ارمنی و کولی و هندی و روس! - دلیل این آدرس غلط دادن میتواند غیر از جهالت و شارلاتانیسم و خودفروشی نوادگان چنگیز و تیمور ، این باشد که پان ترک با فرهنگ فئودالی قاجار و عثمانی و مغول، چون به ایران، رفت و آمد دارد، باید با اسامی مستعار مغولی اینجا ظاهر شود تا هم آخور و هم تربه را از دست ندهد. غیراز دانشجویان بورسی ساکن آناتولی، غالب این 4-3 نفر راسیست فعال در این سایت ، احتمالا همکاران سابق نیروهای امنیتی شاه و آخوند بوده اند ، و اکنون بیمه بازنشستکی میگیرند و برای جمع آوری اجاره خانه هایشان در ایران و زمین و باغهای مالکی -فنودالی پدرانشان در آذربایجان ، می بایست به ایران مدام سر بزنند ، به این دلیل با اسامی مخفی اینجا فعال باشند، و به جای مبارزه با رژیم شیعه صفوی حاکم و دولت ، با مردم ایران یا با زبانشان مبارزه کنند.
نتیچه. - پان ترک آذری همیشه مانند مگس در اطرف عسل قدرت حاکم پرواز میکند و برایش هویت و رهایی مردم عوام آذری ،مهم نیست، چون در طول تاریخ ،اینها به اندازه کافی در قدرت بودند، و غیر از خیانت و رذالت و حرمسرا و اعتیاد به تریاک و اشاعه اسلام ارتجاعی قرون وسطایی و فرهنگ ختنه و قمه و و صیغه و نوحه خوانی و اشک و زاری و سیاهپوشی، کاری برای مردم ننمودند.
حال ما ایرانیان باید در اینجا وقت و انرژی برای آموزش این همکاران سابق حاکمان در ایران، که به سن بازنستگی رسیده اند، بگذاریم و به اینها توضییح دهیم که کعبه "ممالک محروسه" امثال لاشین شما ،در نظام فتوذالی ملوک الطوایفی و مالک الرعایایی، برای مرزهای گله چرانی بوده ،و نه برای قرن 21 گلوبال ، و در مبارزه طبقاتی رفقا مارکس و لنین و مائو ، روشنفکر با دولت و حاکمان و نمایندگان زور و زر می جنگد، و نه با مردم فلک زده که وضعشان از آذری ها به مراتب هم بدتر است!
حالا چرا جوک های " یه ترکه بود "، از زمان مشروطه تا زمان خامنه ای آذری ترک، دهن به دهن میگردند ، و گاهی خود آذری ها نخست می خندند و یا دچار شرم و تاسف میشوند ! ؟
تفرقه اندازی بین ملت عرب و ترک
نوشته شده توسط: Anonymous

اخیرا پانفارسیسم برای تفرقه اندازی بین ملتهای عرب و ترک متن زیر را در دنیای مجازی پخش می کنند و  می خواهند که اگر پخش نکنی ایرانی نیستی: 
زنی نزد نادر شاه ترک تبار افشار رفت، روسری خود را به سر او

انداخت، نادرشاه پرسید این چکاری است؟ زن گفت لچکم بر سرت باد، تو پادشاه این سرزمین باشی و عربها بمن تجاوز کنند، این گفت و رفت، از آنروز نادر، عربها را با کوچکترین خلاف به قتل می رساند، عربها برای عذر خواهی پیش نادر رفتند، و از او خواستند که دست از قتل آنان بردارد، نادر گفت شرطی دارم، و آنهم این است که مردانتان روسری سر کنند، و مانند زنان با روسری در کوچه و بازار راه بروند،
سالیان سال است که از آن دوران گذشته ولی مردان عرب هنوز هم که هنوز است آن روسری شاهان ترک را بر سر دارند
تبت یدا مهاجر
نوشته شده توسط: Anonymous

از زمانیکه مهاجران عرب و ترکان وارد ایران شده اند ،مردم ایران از داشتن دولت ملی محروم مانده اند .خرافات و رمالی واوردن عرب از لبنان بخشی از سیاست ترکان بود .هنوز هم گروهی عرب تبار خود را سید مینامند.

رودر بایستی را باید کنار گذاشت و خواهان بیرون راندن عربتباران پارسی گو و ترکان زورگو
شد.اکنون قدرت در دست همین گروه ترکان شیعه
و پارسی گویان عرب است. دزدی قتل و خیانت از صفات بارز این بیگانه ها است.
اعدام نوید افکاری
نوشته شده توسط: Anonymous

از لحظه ائی که قدرتهای جهانی،  فارسها را بعنوان نگهبانان چاههای نفتی انتخاب کردند، هر اعتراضی در ایران با شکنجه و اعدام، سرکوب گردیده، همه حاکمان به محض اینکه تاریخ مصرفشان تمام شده از ترس مردم از

ایران فرار کرده و میلیاردها دلار اموال عمومی مملکت را توسط خودشان یا آقا زاده هایشان بسرقت برده و به بانکهای اربابان خود واریز کردند، که همه آن پولها در آن کشورها هپل هپو شده حتی نصیب خودشان هم نگردیده،
تا زمانیکه تاریخ مصرف رژیم شیعه فارسی هم تمام نشده باشد، مرگ هزاران نفر مثل ندا آقاسلطان و نوید افکاری، با آخ اوخ رهبران دنیا بجائی نخواهد رسید، پایان تاریخ مصرف رژیم هم بستگی دارد به اینکه آیا رژیم اسلامی فارس توانسته با زنده باد مرده باد گفتن همه معادن فلزات کمیاب و نفت را به حد کافی غارت کرده و مفت و مجانی در اختیار اربابانشان قرار دهند؟ یعنی واقعا ملاغه به ته دیگ خورده؟
وحشت جامعه فارسی از فروپاشی رژیم نه بخاطر دلسوزی به وطن می باشد، بلکه آنها خیلی خوب می دانند که دیگر هرگز شانس آنرا نخواهند داشت که در ایران دوباره قدرت بگیرند، رفتن رژیم یعنی حذف کامل حاکمیت جامعه فارسی در ایران خواهد بود.