Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان محمدرضا لوایی خودش هم گفته زبان تند و تیزی دارد و این ادبیات بعضی وقتها باعث عدم فهم منظور اصلی می شود. بنظرم مشکل لوایی با تشکیل فراکسیون نیست . مشکل و ترس بجای لوایی از این است که عده ای قالتاق و اپورتونیست با لفاظی و دغل بازی و آخوند بازی از این فراکسیون برای منحرف کردن حرکت ملی از اهداف استراتزیکش سوء استفاده کنند. این هم ترس بجایی است. من دراین بین از افرادی مثل همین پزشکیان آرسن لوپن و آن مارمولک محمد رضا فرهنگی خیلی ترس دارم. اینها فارغ التحصیلان مکتب شعوبی- شیعی پارسی هستند و بلدند با زبان اخوندی چگونه فیلم بازی کنند و بین ملت اختلاف بیاندازند. از اینکه افرادی مثل پزشکیان که اصلا تابحال مخالف خواسته های ملی مردم آزربایجان بودند یکدفعه وارد گود شده اند و خودشان را از ما هم ملتچی تر نشان می دهند باید ترسید. اینها فقط اهل فریب و دغل بازی هستند. اینها را باید 24 ساعته رصد کرد.

این فراکسیون باید بازیچه دست حرکت ملی شود نه اینکه حرکت بازیچه دست این مزدوران و دغل بازان. مطمئن باشید فردی مثل پزشکیان دیدگاهش نسبت به آزربایجان فرقی با جواد طباطبایی ندارد ولی آدم زرنگی است و خودش را لو نمی دهد. این ادم هدفی جز سوءاستفاده از حرکت ملی برای اصلاح طلبها ندارد و باید جلوی این بازی ها را سر بزنگاه بگیریم. من قول می دهم این بیش فعالی پزشکیان تا زمان انتخابات است و شب بعد از انتخابات اولین کسی که سعی در انحلال فراکسیون خواهد کرد همین پزشکیان مارمولک است. شوهای تبلیغاتی این بابا را در اورمیه ببینید. دست کمی از استاد ملعونش خمینی ندارد
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

افرادی مثل آقای حسن جداری که به اقوام ایرانی به اشتباه، ملت ! می گویند و به غلط ، ایران را کشوری کثیرالمله می نامند! و خواستار برگزاری رفراندوم حق تعیین سرنوشت ملل در ایران هستند، نامی جز تجزیه طلب ندارند که آقای حسن جداری خواسته و یا ناخواسته طرفدار تجزیه طلبی در ایران هستند. حق تعیین سرنوشت ملل هیچ تناسبی با موقعیت ساکنین ایران ندارد نه از دیدگاه حقوقی و سازمان ملل و نه از دیدگاه رهایی بخش و مارکسیستی.جریانهائی که تجزیه طلبی را در ایران تبلیغ می کنند، همدست امپریالیستها و صهیونیستها هستند حتی اگر چپ و سوسیالیست باشند.این افراد و جریانها اگر دهانشان نیز از «کمونیسم کمونیسم» گوئی کف کند، همدستان عینی امپریالیستها و صهیونیستها در ایران و منطقه هستند.
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی

نوشته شده توسط: Anonymous

دقیقا 36 سال پیش ارتش سرخ شوروی که نام اش لرزه بر اندام غرب میانداخت وارد افغانستان شد که عده ای افغان کوهی را سرکوب کند نتیجه ان این شد که در کوه های هندوکش سلاخی شد
امروز ارتش ترکیه هم در همان منجلاب افتاده درحالی که حتی قابل مقایسه با ارتش شوروی هم نیست
دیر نخواهد بود که لشکر لشکر سربازان اش در کوه های کردستان سلاخی شوند و نه راه پس و نه راه پیش نخواهد داشت
ان روز دیر ا زود خواهد امد

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری اینقدر حرکت زیگزاگ نزن سرگیجه میگیری در این سن بالا .... . یک روز به نعل یک روز به میخ می کوبی که چه. تو را چه به حقوق ملیتهای غیر فارس. تو به همان کمونیست و لنین و استالین و انور خوجه ات بچسب. اینقدر آدم .. در این ملیتهای غیر فارس و جود دارد که اگر قرار به اظهار نظر باشد شما آخرینی. حرکت ملی ازربایجان از شخص شما و توده ای های آذری زاده ترک نما یک تقاضا دارد" فقط شر مرسان"

نوشته شده توسط: Anonymous

تحلیل و گزارشی واقعی از جمال.

نوشته شده توسط: جمال

نوشتەای از همین سیدی ..........آخرین بازی اردوغان و داعش، باخت - باخت خواهد بود.
داعش در شهر الباب چند روزی است در برابر ترکیه مقاومت می‌کند در حالی که چندی پیش شهر جرابلس را دو دستی تحویل ترکیه و متحدانش داده بود. شواهد از تغییر روابط داعش و ترکیه حکایت می‌کند. در الباب، هم داعش دست به عملیات انتحاری زده و هم ترکیه به بمباران سخت داعش و حتی غیرنظامیان پرداخته است.
چه اتفاقاتی منجر به این تغییر رویه شده و چه پیامدهایی برای دو طرف خواهد داشت؟
اتحاد اسلام دمکراتیک و اسلام وحشی!

جاه‌طلبی‌های اردوغان بسیار بیشتر از آن بود که تنها به اسلامی دمکراتیک در ترکیه و داشتن متحدانی از جنس اخوان‌المسلمن در خارج از مرزهایش بسنده کند. او از پتانسیل اعتراضی بعضی از سنی‌های تحت سلطه شیعه در عراق و سوریه و تا اندازه‌ای ایران مطلع بود و می‌دانست بعثی‌های سابق هم حاضرند به این گروههای افراطی سنی بپیوندند. به همین دلیل تلاش کرد با ترکیب اسلام مدرن ترکیه‌ای و اسلامی بسیار خشن داعشی بر همه جهان سنی (اهل تسنن) سلطه پیدا کند.
محاسبات اشتباه
هم اردوغان و هم ابوبکر بغدادی تصور می‌کردند با اولین فراخوان داعش، نه تنها سنی‌های سه کشور همسایه که سیل وسیعی از سنی‌های سراسر جهان از اروپا و غرب آفریقا گرفته تا کشمیر و فیلیپین و آسیای مرکزی به این گروه خواهند پیوست. اتفاقی که تنها شاید یک‌صدم برآورد اولیه آن روی داد. حوزه سلطه داعش از رقه تا موصل فراتر نرفت.
اقدامات اشتباه
در حالی که داعش هنوز در مناطق وسیعی از سنی‌نشینهای سوریه و عراق امکان مانور و بسط حوزه نفوذ خود را داشت مرتکب اقدام اشتباهی شد که شاید دستور آن از آنکارا صادر شده بود. داعش به ناگاه مسیر پیشرویهای اولیه خود را در عمق مناطق عربهای سنی عوض کرد و به مناطق تحت مدیریت حکومت اقلیم کردستان حمله‌ور شد. این اشتباه هم حساسیت جهانی را به فاجعه شنگال ایجاد کرد، هم در میان کردهای سنی مخصوصا در ایران نفرتی وسیع از داعش برانگیخت و هم آمریکا را وادار به دخالت مستقیم کرد چرا که اربیل تنها ثمره نسبتا قابل دفاع دخالت آمریکا در عراق بود. در حالی که به گفته فواد حسین رئیس دیوان ریاست اقلیم کردستان، آنکارا جواب تلفن‌ها و فکسهای رئیس اقلیم کردستان را نمی داد و در واقع منتظر سقوط اربیل بود، اوباما دستور حمله هوایی به داعش را صادر کرد.
اشتباه دوم را –باز شاید به تحریک ترکیه- با حمله به کوبانی مرتکب شد که با حماسه مقاومت زنان و مردان کوبانی مواجه شد و روژئاوا را در مرکز توجه جهانی قرار داد. رۆژئاوا آغاز پایان داعش بود.
داعش پایان خود را به تنهایی نمی پذیرد!
به هرحال پروژه داعش رو به پایان است. ترکیه نتوانست با ادغام اسلام مدرن و اسلام وحشی سلطه خود را بر جهان اسلام بگستراند بلکه اسلام خودش هم به تدریج به توحش کشیده شد. در حالی که از یکسو موصل در آستانه سقوط بود و از سوی دیگر گری‌سبی (تل ابیض) و منبج از داعش پس گرفته شده بود و رقه پایتخت این گروه هم در محاصره کردها بود، ترکیه اعلام کرد که می‌خواهد در نبرد با داعش شرکت کند! کدام داعش؟ همان داعشی که داشت نفسهای آخرش را میکشید و مرگش دیگر حتمی بود.
اصرار فراوان اردوغان برای مشارکت در جنگ موصل به هیچ جا نرسید. به همین دلیل تصمیم گرفت حداقل در شمال سوریه از مرگ داعش نصیبی ببرد. داعش که گویا هنوز از پایان اتحادش با ترکیه خبر نداشت، شهر جرابلس را دو دستی تحویل متحدش داد تا نیروهایش را بر جنگ با کردها متمرکز کند اما با نزدیک شدن ترکیه به الباب متوجه پایان اتحاد شد.
باید دید که آیا داعش که چندین سال پشت جبهه ترکیه را در اختیار داشت و هزاران عضو در زیر پوست ترکیه نهفته دارد، به تنهایی این پایان تلخ را می‌پذیرد. مقاومتی که در الباب نشان داده، چنین تصویری را نشان نمی دهد. پس باید ترکیه خود را برای انتقام داعش در درون مرزهای خود آماده کند. دشوار است داعش اجازه دهد ترکیه برنده آخرین لحظه این بازی باشد.
درعوض، بازی باخت-باخت ممکن است ترکیه را در مجددا به تغییر استراتژی خود به نفع داعش وا دارد.
ترکیه سال ٢٠١٧ را سختتر از سال جاری خواهد گذراند و تصور نمیشود رویای اردوغان برای سلطان شدن در آستانه صدمین سالگرد تاسیس ترکیه تحقق یابد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-ازکسانیکه اسم این حقیرراآورده ومطلب نوشتند،تشکرکرده ودستشان رامی بوسم.
من هم مثل شمابادل وجان ازانتقادپذیرابوده وتنقیدازهرتفکری رابصورت منطقی وعلمی وعقلانی یکی ازراه های رشدوسالم سازی جامعه میدانم.
ولی نفرت پراکنی،تخم نفاق پراکنی،جعل.دورغ گویی .تبلیغ برای یک گروه تروریستی.اخباردروغ برای پیشبردمنافع گروهی .ووو..را.اصلن نه قبول داشته ونه می پذیرم.
اگرانتقادنباشد،میشودحزب کمونیست شوروی وسوسیالیسم دوران حاکمیت سوسیالیستی.
این حرف رااین حقیرازروی معده نمی گویم،باورکنید،من خودم یکی ازافرادی بودم که بخاطرفروپاشی شوروی خون گریه میکردم.ولی وقتی به کشورهای جداشده رفتم خودفجایع کمونیست هاراباچشم خوددیده وازدهها نفرباگوش های خودشنیدم.
این هاهمگی نتیجه نبودانتقادپذیری درمسئولان وسران حزب بود.
ازنظردیگر،نوع سیستم هااین فجایع رابارنیزمی آورد.
من ازافرادی درنوشته قبل نام برده وازآنها

بعنوان مبلغ تروریسم وحتی تروریسم میگویم ،لاقل چندین سال است دراین سایت می شناسم.
این افرادنه منتقدسالمی هستند.ونه ازروی منطق انتقادمی کنند.کارشان تنهااشاعه نفرت وتوهین ودروغ وجاعلی است.
به این گونه افرادنمی توان سیاسی گفته وخودراراضی کنیم.
آقای پیروز،داشتن تفکرسیاسی رانمی توان ازانسانهاگرفت.درجوامع عقب مانده بیشترانسانهاییکه دارای تفکرپرسش گرهستند.دنبال نجات وچاره اندیشی بوده وتلاش میکنند.
چون کشوردیکتاتورزده وعقب مانده است روشنفکرش نیزبعلت داشتن تغذیه غلط وحکومتی دربحران هانمی توانددرست اندیشه کند.
درنهضت ملی شدن نفت.درحکومت پیشه وری.درانقلاب 57 خطا داشتن را دراین عقب ماندگی بایددید.
نوشته شده توسط: Anonymous

این پیشوند استاد و دانشمند را در سایت قیرمز ، کس دیگری انتشار می دهد یا خودتان ، اگر خودتان اینکار را می کنید بهتر است به یک ..مراجعه کنید و بیشتر از این با آبروی آزربایجان بازی نکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

استادطلع مثلی است معروف که میگویدشمایا شلاق نخورده اید یاشمارش بلد نیستید !.500000 نفردردشت پاسارگاد؟مطمئنید؟ با50000 نفرچطورید؟ میتوانید روی 5000 نفربه روح همان کوروش مفقودالمزارقسم بخورید؟ودیگراین که مقاله شماچراحامل وحاوی این همه توهین وتحقیراست .ازشمابااین سن وسال وقیافه شیک وپیک توقع میرود گوشه چشمی به گفتارمودبانه داشته باشید تامدل والگوی دیگرانی چون من بشوید.متن ارائه شده شما ازفرط تکرر(یعنی تکرارشدن.ضعف ادبیات مرا میبخشید.) انگیزه ای برای پاسخ کویی درخواننده ایجادنمیکند.تنها به شعارخلیج عربی طرفداران تیم فوتبال تراکتوریا به لهجه وقول خودشان تراختورمیپردازم.توجه کنید برادرگرامی من. آزربایجانی هیچ مشکلی بانام این پهنه آبی ندارد .شخص من همیشه آن رابانام خلیج فارس یادگرفته ومیشناختم ولی وقتی که اسامی فدیمی صدها(درست خواندید صدها )شهروآبادی ورودوکوه ومناطق ماازحدودهشتادسال پیش تابه حال

مرتبا به وازه های سره فارسی واریایی وشاهنامه ای تغییر می یابد درواکنش به نامیدن خلیج به نام عربی سینه چاک کنیم؟اگرتغیرنام جنایت وتوهین باشد بزای همه هست .تحمل یک سوزن به خودرانداریدولی دیگران که نبایداصلاحسی داشته باشند.درنقل تاریخ ناگهان از حمله اعراب وبقول خودتان تازیان میرویددرست سروقت صفویه گویا که اصلا سلاجقه ای وایلخانانی واق قویونلو هاودیگرانی قرن هاحاکمیت تمامی این سرزمین رابه اضافه اراضی مجاورنداشته اند.تازه این قسمت درتائیدپان ارضی ! شماهم هست.استاد گرامی بدنیست که گاهی اوقات یک سوزن هم به خودتان بزنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از اظهار لطف و هم رایی آقای پسیانلو . برادر زمان بنفع عقلانیت و عاقلان هست. در همین راستا زمان بنفع حرکت ملی آذربایجان هست ، ما اجازه نداریم بی مورد اشتباه بکنیم ، با مسائل ملی آذربایجان احساساتی بر خورد کردن غلط هست و نتیجه اش خیانت خواهد بود. متاسفانه آقای لوائی در ادعاهایش خیلی تناقض دارد ، او می نویسد « من از اشتباهاتم یاد می گیرم » خوب شما دیگران و منافعه ی عمومی وملی دیگران را قربانی می کنید تا یاد بگیرید .کجای این استدلال منطقی هست ؟ در صورتی که شما می توانید بدون اشتباه یاد بگیرید، هنر مبارزه در این جاست. آقای لوائی شما آزادی بیان بی قید شرط را درست فهمیده اید اما مکانش را اشتباه دیده اید. ایران عربستان و...و..مکان فعلی آن نیست ! دیدید بهار عربی در مصر در سوریه به کجا انجامید ؟ اگر آذربایجانی این مهم را نفهمید خدا بیامورزد.

خیر اولسون آقای لوائی ، شما به همه چیز مدعی هستید ولی می نویسید من ادعا ندارم ! شما نگران همه چیز و همه کس هستید ولی می فرمائید من جواب ده و جواب گوی هیچ چیز و هیچ کس نیستم !

آقای لوائی احتیاط و ترس ضمانت سلامتی است . بترسید گفته هایتان ، نوشته هایتان ، ادعایتان به ملتتان و به مکتب تبریزتان تبدیل به خیانت نشود ! محتاط عمل کردن از عقلانیت هست.
هر عضو حرکت ملی باید از کردارش، گفتارش ، مواظب باشد تا به خیانت نرسد.

دیگر بس است هر کس نا موفق بودن خود را در اعمال دیگر فعال ملی تشریح می کند.
این رفتار قیمتش ارزان سطحش خیلی پائین هست. دیگر در حرکت ملی برای این ادعا ها جا نیست.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

بله ؛ کاملاً درست است، صد درصد موافقم و نظر بنده نیز عیناً همین است. کشور ایران ملک پدری هیچکس نیست، کشورایران متعلق به تمامی ایرانیان با هر نژاد و قومیت و زبان و دین و مذهب می باشد. به هیچ وجه نباید در ایران یک قوم، بر قومهای دیگر تحکم و هژمونی داشته باشد. ( هرچند که در ایران ستم ملی وجود ندارد بلکه متاسفانه "ستم مضاعف مذهبی" از سوی حاکمیت پلید و ضدایرانی و ضدبشری آخوندی وجود دارد) کشورایران باید به معنای واقعی کلمه متعلق به همۀ ایرانیان باشد و اقوام ایرانی بطور همسان در جوار هم به زندگی و سازندگی مشغول باشند. اما اینرا راهم باید بگویم که پس از سرنگونی رژیم آخوندی؛ خلق ایران به هیچ وجه اجازۀ تجزیه و تکه پاره کردن ایران را نخواهد داد و به هر قیمتی تمامیت ارضی ایران را حفظ خواهد کرد. خود گردانی استانی و حق تحصیل به زبان مادری آری, تجزیه و تکه پاره کردن ایران هرگز.

هیچکس منکر ظلمی که به اقوام ایرانی از سوی رژیم آخوندی روا داشته شده، نیست؛( در ایرانِ تحت حاکمیت آخوندهای پلید اقوام کرد و بلوچ به جرم سنی مذهب بودن! در معرض انواع آزارها و تبعیض های سیستماتیک قرار دارند و ستم مضاعف را تحمل می کنند) هیچکس نمی تواند آسیب جدی که سیاست های ضد ایرانیِ رژیم آخوندی به فرهنگ و سنت های زیبای اقوام ایرانی وارد کرده را انکار کند.
ما ایرانیان با هر نژاد و قومیت و زبان و دین و مذهب و تفکری باید بپذیریم که رژیم آخوندی دشمن مشترک همه ماست؟! هیچ ایرانی در 38 سال گذشته روی خوشی و آسایش را به خود ندیده است! هیچ کدام مان طعم آزادی و دموکراسی را نکشیده ایم، حال چرا عده ای با دیدگاه های قوم گرایانه و فاشیستی و پانی، می خواهند این سرطان آخوندی را به یک قوم خاص(به قول خودشان قوم فارس)، نسبت بدهند؟!
به امید آنکه شر به اصطلاح اپوزیسیون "اعلیحضرت" و همچنین شر به اصطلاح اپوزیسیونِ "تجزیه طلب و قوم گرا" از سر خلق ایران کم شود.
به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم ضد بشری و ضد ایرانی جمهوری اسلامی بدست خلق قهرمان ایران و برپایی یک جمهوری بر اساس اصول حقۀ سوسیالیسم و لائیسیته و دمکراسی.
تنها راه رهایی خلق ایران از جهنم آخوندی ، شروع مبارزات مسلحانه ی توده ای و انقلاب قهر آمیز می باشد.


نوشته شده توسط: Anonymous

""" وجه مشترک کابوس جواد طباطبا ئی و زبان لاتین """ اینکه زبان فارسی‌ به هیچوجه جایگاه زبان لاتین را ندارد با شما موافقم، همانطور که زبان لاتین، با فروپاشی امپراتوری روم، دیگر چیزی از آن نماند و شکست امپراتوری روم با دستان توانای آتیلا و در آخر سقوط قسطنطنیه استانبول تحقق یافت، زبان فارسی‌ با فقط ۳۰۰ فعل ساده، با هویت طلبی و رنسانس فکری ۳۰ میلیون ترک آزربایجانی، به سرنوشت زبان لاتین دچار خواهد شد و چیزی از آن‌ نخواهد ماند

نوشته شده توسط: Anonymous

""" وجه برتر یک اندیشمند چیست؟ """ جناب لوایی گرامی‌، یکی‌ از خصوصیت بارز انسانی‌ با ذهنیت پرسشگری، """ عدم اقناع و ارضا از تولید فکری خویش است """، به نظر من، شما با این خصوصیت، قادر به تزریق هوای تازه، به پایگاه فکری ما جوانان تورک آزربایجانی شده‌اید، برای شما در راهی‌ که بر گزیده اید، آرزور توفیق بیشتر داریم، دست مریزاد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لوایی،
این نوشته ات یک گام به جلو و چندین گام به عقب است. اینکه قبول کرده ای که می توان از فراکسیون به نفع حرکت استفده کرد گامی به جلو. هیچ کسی فراکسیون را در داخل حرکت نمی داند.
اما تیتر نوشته ات با متن آن یکی نیست. این همه من من من گفتن ، از خود گفتن ، امر کردن ، انگ زدن، دو پهلو بازی، حمله کردن، مظلوم نمایی و تضاد در سخن برای چی؟ بیش از ۴۰ بار از کلمه من استفاده کرده ای و بیش از ۱۹۰جمله در مورد خودت نوشته ای. ادعای نویسندگی نداری اما به عنوان نویسنده راه نجات نشان می دهی. به قول خودت با پول کاری نداری، چیزی نمی فروشی و برای تبلیغ خود پولی نمی دهی. نتیجه بگیریم بقیه خودفروشند و هر جا در مورد هر کسی چیزی نوشته شده، حتما در مقابلش پولی رد و بدل شده. به قول خودت "مافیای رسانه نداری" یعنی هر رسانه ای که خوشت نیامد حمتا مافیاست. همه بد هستند مگر مثل شما باشند و چون به قول خودت

"بعضى ها سر جايشان نيستند" باید تو آنها را لگد مال کنی؟ هم خواهان " استدلال و منطق ، ديالوگ سازنده و محترمانه " هستی هم به راحتی فکر دیگران را "چرندیات، بی منطق و مافیا بازی، لمپنیزم خیانت و.." قلمداد می کنی. در سایت فارسی به فعالین ملی حمله می کنی و باعث شادی دشمن میشوی و هم انتظار سکوت ما را داری. به دروغ گفتن آشکار پناه می بری که گویا پزشکیان زبان ما را "اجنبی" خوانده است. نه عزیز، پزشکیان مخالف "الفبا لاتین" است همانطور که چندی از بزرگان ما خواستار الفبا عربی فارسی در نوشتارها هستند. درخواست فعالین ملی از رژیم برای احیا' حقوق خودشان را "التماس کردن از رژیم" می نویسی. تمام فعالین ما در داخل کشور در چهار چوب قانون دنبال مطالبات خود هستند اما شما با شعارهای زیبنده فقط خودرا فریب می دهی. همین خانواده مرادپور چندین بار خواهان اجرا ماده ۱۳۴ هستند. این التماس نیست بلکه عقلانیت است. شما با کلمات بازی می کنید اما فعالین ما عاقل هستند. شما شعار می دهید اما فعالین ما عمل گرایی را ترجیح داده اند.
ای کاش به خود بیایی ودست از لجاجت برداری. سایتهای فارسی زبان ر ا به جولانگاه اختلافات خود در آوردی حرکت ملی تبدیل نکنی. حمله به شمن کنی پشت تو خاهیم بود. کوچکترین حرفی علیه فعالین بزنی مقابل تو هستیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همنشین بهارعزیزاداب وائین های کهن به تدریج تحلیل میروند وشاید فراموش هم بشوند.مگرآن که متذکرویادآوری شوندحیفم آمد که به دستاویز چیلله گجه سی نقل یکی ازاین مراسم بهانه گپی باشمانباشد.گو این که مطمئن نیستم برای شمادست اول باشد. خودشاهدبوده ام دربسیاری ازروستاهای آذربایجان یکی ازشب های وسط زمستان را که متاسفانه آن شب وتاریخ دقیقش را درحال حاضربه خاطرندارم به مناسبت عقب نشینی سرما وظهورطلایه بهارنام =چیلله قوودی=chille gowdi=به معنی فراری دادن چیلله که سمبل تاریکی وسوزسرما ست نام نهاده ومراسم شادی وشب چره وهرآنچه که

درتوان شان است برپامیدارند.دراین شب درادور پشت بام خانه ها پشته های کوچک آتش روشن میکنندوگاهی هم درحیاط خانه ها. واین آتش افروزی البته غیرازاتش اخرین چهارشنبه سال است که مراسمش مفصل تراست.تغییر جدید هواکردن بالن با کیسه های نایلونی گرم شده با شمع وغیره است که جلوه زیبایی به آنشب میدهند .شادباشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب التین:
از نظر اخوند دوتا اذربایجان بیشتر وجود ندارد
یک: اذربایجان شیعه صفوی ال قمه ای پایتخت و مرکز شیعه یه عثنی عشری یه امامیه
دو: عاظربایجان 40 درصد عرب زاده قره چی اوغلی که توهم من تورکم دارند و به بیماری دوگانگی دچار شدنند که هم میگویند من تورک ام هم سومری ام هم از هر نظر دقیقا خون اهل بیت علیه السلام در رگ هایشان جریان دارد و در شهری زندگی میکنند که زبیده زن هارون الرشید ساخت و عرب های بسیاری در ان خانه زاد کرد (شهر مفخم اولین ها تبریز)
در هر صورت اخوند خوب میتواند سواری بگیرد هم با روضه ابا عبدالله و هم با فراکسیون" توکی" زبانان از این قومک خوش فهم گل و بلبل

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ابعاد دیگر ژئوپلیتیکی ترور سفیر روسیه """ با تشکر از جناب شاملی گرامی‌، مایل هستم به مسائلی‌ اشاره کنم، تحولات خاورمیانه،پوچی سیاست‌های تیم اوباما در جنوب ترکیه، و اتحادیه اروپا را در شمال ترکیه، نمایان ساخته است، کودتای نافرجام نیز، ر‌ه به جائی نبرد و این آخرین تیر آنان بود، با پیشروی و تسلط ارتش ترکیه بر شهر استراتژیک """ ال باب """، تشکیل کردستان بزرگ توسط تروریست‌های کمونیست پ ک ک و تضعیف هر چه بیشتر ترکیه، شکست خورد، در حال حاضر، اقلیم کردستان عراق، برای بقا اقتصادی، آخرین نفس‌ها را میکشد، بدون در آمد‌های نفت و گاز، اقلیم آرزوی استقلال را حتی در خواب نیز نخواهد دید، روسیه و ترکیه پیرامون اقلیم،تروریست‌های شیعه حزب‌ا‌لله، تروریست‌های کمونیست پ ک ک، تعادل قدرت در دریای سیاه، مدیترانه و خاورمیانه و هکذا، به تفاهماتی خواهند رسید. سال جدید توام خواهد بود با ضعف اروپا و تجدید نظر در س

سیاست‌های کلان آمریکا در خاورمیانه، ترکیه در مرکز این تحولات خواهد بود. برای من تورک آزربایجانی، نابودی تروریست‌های کمونیست پ ک ک، به نفع تمام منطقه مخصوصا آزربایجان جنوبی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

مرسی . من قدری خندیدم از پاسخ ات به چپ های حاضر . چرا به نوشته خودت فکر نمی کنی که اینجا منتشر کردی ؟
در زملن" سوسیالیسم واقعا موجود" این کلاه و لباس شما سنبل رمانتیک و رفاه خلقها بود .
حالا امثال تو و لوایی و دیگران با این کلاه ژست ملی میگیرید . چرا در عکسهایتان در قرن 21 به کلاه نیاز دارید ؟ آدم به یاد رقص های آذری می افتد . اگر استالینیسم بد بود چرا شما بدون اینکه خودتان بدانید فرهنگ آنرا ادامه میدهید ؟
در هر صورت همه چیز را اینقدر جدی نگیر.
ما فارسها هنوز نمیدانیم مواضع شما آذری ها چیست ؟ یک هفته تجزیه طلب. یک هفته فدرالیست . یک هفته تمامیت ارضی ایران . یک هفته هرج و مرج . یک هفته تلاشی و آتش زدن ایران ................. به مواضع آ.الیار ، لوایی، بابک آزاد، خودت، نگاه کن ببین در طول 6 ماه اخیر چه بندبازی هایی اینجا انجام میدهند .
شما حتی هنوز در مورد نام آذری و ترک و ایرانی و مغول

روی خود توافق ندارید . بهتر است یک مانیفست یا مرامنامه منتشر کنید تا معلوم شود چه میخواهید ؟ ایرانی هستید یا ترک یا تورانی یا مغول یا آذری یا ارذغانی یا سنی یا شیعه یا شامان یا... ...؟
نوشته شده توسط: Anonymous

اطهرانلی:
این اسکلت بتونی الماتور بندی در چهارچوب بناهای تاریخی تبریز چرا وجود دارد
تبریز شهر اولین ها چرا در نقشه رسمی ستاد ارتش جز دهکده ای بی شهرداری چیز دیگه ای نیست ساختمان این اولین ها کجا هستند؟؟
همه منتظر پاسخ شما هستیم

نوشته شده توسط: Anonymous

اطهرانلی
یکی دیگر از شاهکارهای شهرداری تبریز در ساختن تاریخ برای تبریزی که تا 50 سال پیش کوره دهاتی بیش نبوده

بنای موسوم به ربع رشیدی. به تصاویری از این بنا توجه کنید در این بیغوله که اجزای تشکیل دهنده آنها سنگ های دزدیده شده از مقابر اطراف شهر می باشد نمی توان اثری از ذوق هنری و یا تکنیک مهندسی و معماری را رویت کرد. به واقع نمی توان کاربرد این سازه را فهمید
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون ساختمانی را که شهرداری با استفاده از اسکلت "بتن ارمه" ساخته (عکس شماره دو) و ان را به ریش خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی میبنند از بیخ جعلی هست:

http://s9.picofile.com/file/8268008176/20160812_121234.jpg

این بتون ارمه مال زمان مغول ها است چون بتن و میلگرد از اختراعات تورکان تبریز در 800 سال پیش بوده که در بدنه به کار رفته:
http://s8.picofile.com/file/8268008218/20160812_121355.jpg


بقیه عکس ها
این اجرها هم مال همان وقت هست و نو هم نیست؟ یک موقع فکر نکنید شهرداری از کوره پز خانه های اطراف تبریز سفارش داده شده :

http://s9.picofile.com/file/8268008234/20160812_121445.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008268/20160812_121648.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008284/20160812_121730.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008326/20160812_122039.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008368/20160812_122141.jpg

http://s9.picofile.com/file/8268008384/20160812_122247.jpg

http://s8.picofile.com/file/8268008426/20160812_122319.jpg
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تهرانلی شما که استاد تاریخ و مقبره شناسی شده ای چند تا سوال ما را پایخ میدهی:

دروغ پراکنی تورک ها درباره تبریز و اثار قدیمی تورکان در ان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوانندگان تنها یک لحظه به این نقشه توجه کنید:

تورک ها چنان داستان های مسخره ای درباره بازار تبریز و ارگ تبریز و و دروازه های پیروامون شهر ساخته اند
حالا کاملا علمی پاسخ همه را درباره این جعلیات بازار تبریز و ارگ تبریز و ووووو به شما خواهند داد

http://s8.picofile.com/file/8267979950/DSCN0088.JPG

نقشه بالا مربوط به رسامی روس ها از شهر تبریز به سال 1827 میلادی است. . در این سند مهم و ارزشمند نیز می توان به گفته های قبلی تاکید کرد و هویت واقعی شهر تبریز را کمتر از 200 سال معرفی نمود. ده شامقاذی که اکنون آن را شام غازان معرفی می کنند بی ارتباط با شهر تبریز به تصویر کشیده شده است و به دلیل فقدان آثار تاریخی در خود، از طرف رسامان مورد بی اعتنایی واقع شده است.
در این چهار دیواری کوچک که قرار بود شهر تبریز را در آن علم کنند و پای پادشاهان سلسله های پوشالی و غیر مستندی را به آن بکشانند و به استراحت در کاخ ها و کوشک های آن وادار نمایند اوضاع به قدری آشفته نشان می دهد که کسی را مقاومت و ایستادگی در برابر این اسناد ارزشمند و مفید نیست.
حالا این نقشه را ببینید :
http://s9.picofile.com/file/8267981626/Tabriz.jpg

این نقشه متاخر که توسط چاپخانه ارتش منتشر شده و سال انتشار آن 1327 می باشد به روشنی نشان می دهد که تبریز بیرون آمده از آن چهار دیواری مرکزی و کوچک، باز هم چیزی فراتر از باغات و کرت های کشاورزی چیزی نبوده است زیرا دور تا دور این شهر و در فاصله های نسبتا نزدیک، روستاهایی بوده اند و مردم این روستاها حتی امروز نیز در برخی مناطق هنوز در درون فضای شهری به کشاورزی می پردازند. آنهایی که ساکن منطقه حکم آباد (ححم آوار) و جمشیدآباد (جامیش آوان) هستندبه درستی این مطلب را تایید می کنند.

http://s9.picofile.com/file/8267984542/Bazar_Tabriz01.jpg

در درون حصار شهر بزرگترین سازه ای که به مرور ساخته شده و به شکل امروزی رسیده است، بازار تبریز می باشد. بازاری که نه بنای سنتی و قدیم، بلکه سازه حجیم و طویلی است که عمر آن فراتر از حدود 100 نیست. و چنانچه در نقشه ترسیمی و توضیحات مربوط به آن توسط روس ها توضیح داده شده، از دو بخش بازار کفش دوزها و راسته بازار تشکیل شده است! اما اکنون چنین گسترش یافت
نوشته شده توسط: Anonymous

من بارها و بارها نوشتم که شاخصه بارز روشنفکران تورک این است که پشتک بزنند و اگر پشتک شان نگرفت وا پشتک بزنند
تجربه به من می گوید که یکی از مشخصه هایش توانایی و استعداد بی همتایش است در لوث کردن، بی معنی کردن و به ابتذال کشیدن هر مفهوم حقیقی و واقعی است. چرا؟ چون نه دانشش را دارد، نه حال دانش آموزی را.و نه نیازی به کسب آن دانش می بیند چون لابد بقیه را وامدار و مدیون دانش معلوم الحالش هستند. ظرفیتش را هم ندارد چون در محیطی بار آمده که داشتن ظرفیت تحمل نظر مخالف به او آموخته نشده است. لذا و به دلایل متعدد دیگر، وقتی مفاهیم و پدیده هایی که باب میل اش نیستند را می بیند، برای پز دادن و برای اینکه بگوید ما هم کمتر از بقیه نیستیم، تلاش میکند ادای بقیه را دراورد و در حالی که کاملا در مکانی که در تخیل خود ساخته فرو می رود و با صدای بلند بگوید واقعیت ان نیست واقعیت این است که درون مغز من است

نوشته شده توسط: یونس شاملی

جناب ترک وارونه!
یادم رفت رسوایی دیگر کامئنت شما را برایتان گوشزد کنم. شما تنها به کلاه من بند نکرده اید، بلکه "کلاه چوپانی" را به تمسخر کرفته اید. یعنی با نام مارکس و هگل "چوپان" را به تمسخر و تحقیر گرفته اید! یعنی مارکس و هگل هم چوپان را چنین حقیر می شمردند؟

نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
لازم نیست که همه ما مامور رژیم باشیم. شش دهه پیش کودتا چیان شعبان بی‌مخ و پری بلنده و «ملکه اعتضادی» و اراذل و اوباش دیگر را اجیر کرده و بقیه خلق بی خبر هم دنبال آنها افتاده و شد آنچه نباید بشود. آیا ما میدانیم که کی در پی چه مأموریتی ست ؟ یا خیر میدانیم و مطمئنیم . میگویند خام, مطمئن و خاطر جمع و مجرب محتاط و پرسش گر است. Fool me once, shame on you. Fool me twice, shame on me. ؟

نوشته شده توسط: یونس شاملی

جناب ترک وارونه،
با ادبیات چپ نمایانه اما بر تفکر نژادپرستانه تکیه دارید. "ترک ها همیشه..." یک عبارت نژادپرستانه است. هرگونه تحقیر، تبعیض و پست شمردم گروهی در جامعه به دلیل رنگ پوست، بافت اتنیکی، جنسیتی، دینی و یا... نژادپرستی به حساب می آید.
عبارت "ترک ها همیشه..." شما اغلب کودکان، زنان و اغلب زحمتکشان یک جامعه اتنیکی را هدف قرار میدهد و تحقیر میکند. این یک نگاه ضدانسانی و نژادپرستانه است. متاسفانه فرهنگ عمومی در ایران زمینه های رشد تفکرات نژادپرستانه را فراهم ساخته است. در اینجا شما حتی به کلاه به زعم شما چوپانی من هم رحم نکرده اید و برایش تفسیر گذاشته اید. این خود نشان آشکار غلبه نفرت در وجود شماست. این تفسیر شما هم چیزی جز نفرت پراکنی علیه یک گروه ملی نیست. حتی اگر نامی از هگل و یا مارکس را نیز چپ نمایانه در کامئنت تان آورده باشید. شما هم هگل و مارکس را با این تفکراتتان شرمنده میکند

نوشته شده توسط: Anonymous

همنشین عزیزازتوجه وپاسخ گوئی تان به کمنت خودتشکرمیکنم.درمورد چله ویا چیلله که مفهوم انتهاواوج وفرازراشاید برساند ظاهراتفاوت برداشت زیادی نداریم.شدباشید.

نوشته شده توسط: peerooz

جنابان lachin و تورک اوغلی,
شما از کجا مطمئن هستید که رفتار شما با گفتارتان هم آهنگی دارد ؟ از کجا میدانید رژیمی که به گفته جناب على اصغر حقدار همه چیز را فدای بقای خود میکند همه ما را بر سر کار نگذاشته باشد ؟ رژیمی که ترک و کرد و فارس را چنین به هم درانداخته که چند صباحی بیشتر به غارت خود ادامه دهد ؟ رژیمی که نان را از ایرانیان دریغ کرده و صرف تخریب عراق و سوریه میکند ؟ آیا برای رژیمی که به جای " ملت " در پی " امت " سازی ست اهمیتی دارد که ایران سوریه دیگری شود حتی اگر به قیمت حذف کلمه " جمهوری " از " جمهوری اسلامی " شده و " خلافت اسلامی " دیگری گردد ؟ آیا زمانی که ما " امام " را با سلام و صلوات به ایران آوردیم - یا برای ما آوردند - نیز به همین ترتیب از حقانیت گفتار و کردار خود مطمئن نبودیم ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

این خبر را شبکه وابسته به حشد الشعبی ج. ا پخش کرد و طبق معمول عوامل رژیم در ایران گلوبال بازنشر کردند( بدون بررسی صحت و سقم مطلب). هر دو گروه جیش الفتح و جبهه فتح شام این خبر را تکذیب کردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تقریبا تمامی صحبتهای آقای سعید شاهسوندی را که تابحال پخش شده گوش داده ام و چون هنوز هم ادامه دارد فکر کردم با یک دید انتقادی و بشکل سوال از ایشان بپرسم ١- تابحال از همه چیز صحبت به میان آمده ولی از برخورد مذهبی ها و بالخص آخوندها در زندان و خارج ا زندان با باقی مانده مجاهدین که به خطوط بینانگذاران اعتقاد داشتند صحبتی نکرده اید ٢- از کل صحبتهای شما بالخص از اعدام و تصفیه های فیزیکی درون تشکیلاتها چه مجاهدین و چه چریکهای فدائی و امثالهم چنین استنباط میشود که اگر هر کدام از این جریانات بحاکمیت میرسیدند وضع کشور و مردم به مراتب بدتر از حاکمیت آخوند ها میشد چرا که اینها به یاران و همفکران خود که به اختلاف عقیده رسیده بودند رحم نکردند چه برسد به دیگران و اینکه این افراد در کل کوته بینان جوانی بودند که از روی احساسات وارد مبارزه شده بودند و با گذشت زمان مثل خود شما پشیمان هستند .منتظر جواب هستم

نوشته شده توسط: Anonymous

این کامنت برای بالا بردن تعداد کامنتها تقدیم اوستا ممد می گردد، تا بدینوسیله کمکی باشد برای صعود به حد نصاب درج در صدر ویژه ایرانگلوبال ، خداوند سایه کاریزما ها را از سر ما کوتاه نکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه‌ی کامنت:

از منظر رژیم جمهوری عسلامی دو نوع آزربایجان جنوبی وجود دارد: 1::> آزربایجان جنوبی‌ که دراستعمار فاشیسم ف-ا-ر-س قرار داشته و کاملاً تحت کنترل آنست و 2::> آزربایجان جنوبی که خارج از خط قرمز رژیم بوده و در چارچوب حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی می‌باشد. می‌دانیم به دلیل آنکه جمهوری عسلامی بر مبنای فاشیسم ف-ا-ر-س بنا شده است مطالبات اتنیک تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران خارج از خط قرمز رژیم بوده و هیچگاه به معنای واقعی کلمه قابل اعاده شدن نیستند. چون پای حفظ «حکومت ف-ا-ر-س-ی» در میان است اما چون رژیم هم از خوی استبدادی خود به خوبی مطلع است و هم از وجود مطالبات واقعی ملت تورک آزربایجان جنوبی اطلاع کامل دارد و به جهت آنکه به دلیل رویکرد تمامیت‌خواهانه‌ خود می‌داند که ظرفیت پاسخگویی واقعی به این مطالبات را ندارد یک بازی فریبکارانه را جهت فرار به جلو طراحی نموده است

یعنی هم می‌خواهد با بازی با مطالبات اتنیکی، از زیر عمل نمودن حقیقی به آنان شانه خاله نماید و هم از به وخامت گراییدن نگرش مردم عادی، علی‌الخصوص طرفداران تورکش نسبت به خود ممانعت به عمل آورد.

اما آیا به رغم تمامی شناختی که از ماهیت پلید رژیم جمهوری عسلامی داریم از این فراکسیون کذایی نفعی هم ملت تورک آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران می‌تواند برسد!؟

به نظر اینجانب، به دلیل آنکه سیستم حکومتی رژیم‌های پهلوی و جمهوری عسلامی بر مبنای «پانفارسیسم» بنا شده است امکان اعاده‌ی مطالبات اتنیک در قالب رژیم عسلامی/ف-ا-ر-س-ی/عاریایی وجود ندارد و از طرف دیگر بازی حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی در زمین رژیم جمهوری عسلامی و گنجاندن مطالباتش در چارچوب رژیم جمهوری عسلامی سبب می‌شود که هم خدا را از دست دهد هم خرما را! یعنی هم استقلال حرکت ملی با وارد شدن به بازی کثیف فریبکارانه‌ی رژیم فاشیست جمهوری عسلامی کم‌رنگ شده و هم به دلیل اعتماد به رژیم مکار جمهوری عسلامی، از دستیابی به مطالبات اتنیک اولیه‌ی خود نیز محروم بماند.

اما این فراکسیون کذایی، سه فایده‌‌ی حداقلی هم برای ملت تورک آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران داشته و می‌تواند داشته باشد:

1::> نام ملی «تورک» که در ادبیات رسمی رژیم‌های پهلوی و جمهوری عسلامی مورد انکار قرار گرفته بود فرصتی برای جولان دادن در عرصه‌ی کلان ملی پیدا نموده است که البته به دلیل آنکه نام این مجمع نه «فراکسیون تورک» بلکه «فراکسیون تورک‌زبانان» می‌باشد از نظر تعریف اتنیکی-هویتی چندان تفاوتی با «آذری» قلمداد شدن تورک‌ها ندارد چرا که رژیم جمهوری عسلامی و فاشیست‌های ریز و درشت درون و بیرون آن هم تورک‌ها را نه «تورک» بلکه «تورک‌زبان» که به مفهوم «ف-ا-ر-س! تورک شده»، «آذری! تورک شده» و یا «تات! تورک شده» می‌باشد قلمداد می‌نمایند یعنی تورک‌هایی که ابتدائاً تورک نبوده و بعداً زبانشان تورکی شده است!

2::> حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی، اگر هوشمند بوده و در تور بازی فریبکارانه‌ی رژیم گرفتار نشود می‌تواند از تضادها و شکاف‌هایی که این فراکسیون در «هویت رسمی ف-ا-ر-س-ی» پدید می‌آورد به نفع خود بهره‌برداری نماید.

3::> در آزربایجان جنوبی کنترل شده که درون خط قرمز و تحت کنترل رژیم اشغالگر ف-ا-ر-س قرار دارد شاید اتحاد نمایندگان تورک به لحاظ امور توسعه‌ای سبب پدید آمدن تحرکاتی شود که البته به دلیل تبعیض استعماری و استثماری که بر روی آزربایجان جنوبی در مقایسه با مناطق ف-ا-ر-س نشین اعمال می‌شود انتظار اقدامات چشمگیر را نمی‌توان داشت همانگونه که نگین آزربایجان جنوبی، دریاچه‌ی اورمیه بواسطه‌ی مدیریت فاجعه‌بار ف-ا-ر-س-ی به برهوت نمک تبدیل شد اما در شرایطی که در این مملکت ویران شده تحت حاکمیت فاشیسم ف-ا-ر-س، هزاران میلیارد تومان دزدیده می‌شود اما نمایندگان مناطق ف-ا-ر-س نشین از اختصاص 3 هزار میلیارد تومان بودجه برای احیای آن ممانعت به عمل آوردند و یا در زلزله‌ی قاراداغ آزربایجان جنوبی دیدیم که به دلیل فقر اقتصادی مردم چطور بیغوله‌ها با اندک تلنگری بر سر ملت آوار شدند که قربانی شدن هزاران نفر مردم بیچاره به خوبی سیمای استعمار و استثمار را در آزربایجان جنوبی را به تصویر کشید. پس به دلیل آنکه سیستم استعماری است نمایندگان مزدور نه فقط از نظر اتنیکی بلکه حتی از نظراقتصادی هم نمی‌توانند کار چندانی از پیش ببرند.

***

طرفه آنکه این فراکسیون کذایی از نظر مطالبات اتنیک زبانی-هویتی قادر به انجام کار بخصوصی برای ملت تورک‌آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران نخواهد بود اما شاید خوراک خوبی برای افراد سازشکار و عافیت‌طلب طرفدار و یا خوش‌بین به رژیم جنایتکار جمهوری عسلامی باشد که با قایم شدن پشت آن بر علیه استقلال‌طلبان آزربایجان جنوبی شمشیر بکشند!
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر امروز مجمعی به نام «فراکسیون تورک‌زبانان مجلس شورای رژیم جمهوری عسلامی» تشکیل شده است به دلیل فراگیر شدن «هویت‌طلبی» تورک در بین تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران می‌باشد اما آیا هدف این «فراکسیون» پاسخگویی «واقعی» به مطالبات اتنیک تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران می‌باشد و یا با راه‌اندازی مجمعی فرمالیته و فرمایشی در پی مهندسی این مطالبات به صورت «کاذب» و کنترل عبورشان از خط قرمز رژیم با به اجرا گذاشتن یک بازی فریبنده می‌باشد!؟ یعنی آیا تشکیل این فراکسیون به این معناست که رژیم جمهوری عسلامی صدای تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران را واقعاً شنیده و با حسن نیت به دنبال به جا آوردن مطالبات اتنیک‌شان می‌باشد و یا در زیر نقاب یک مجمع دروغین با فریبکاری می‌خواهد چماق قبلی خود را در قالب تزئینی نوین بر سرشان نگه دارد!؟

یعنی آیا هدف رژیم این است که گنجشک را رنگ نموده و در بازار مکاره به اسم «بلبل» به تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران بفروشد و یا واقعاً اتفاقی بسیار غیر قابل باور و شگفت‌انگیز رخ داده است که بر سر عقل آمده و با عدول از سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی قبلی می‌خواهد یک قناری واقعی را از سر صدق به آنها هدیه نماید!؟

اشخاصی که درک عمیقی از ماهیت سیاست‌های فریبکارانه‌ی رژیم جمهوری عسلامی داشته و فونداسیون فکری‌شان هم چنان مستحکم است که با تأثیرپذیری از بازی‌های رنگ و وارنگ رژیم با تزلزل فکری مواجه نمی‌شوند به این موضوع به خوبی واقف می‌باشند که رژیم جمهوری عسلامی بدون بررسی همه جانبه‌ی یک موضوع و درک کامل از تمامی زوایای آن اقدام به اتخاذ سیاستی، بویژه در قالب کلان ملی نمی‌نماید و اگر امروز مجمعی به اسم «فراکسیون تورک‌زبانان مجلس شورای رژیم جمهوری عسلامی» تشکیل شده است به این دلیل است که رژیم با احساس خطر نمودن از فراگیر شدن هویت‌خواهی در بین تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران در پی کلاه گذاشتن بر سر مطالباتشان، اما از طریق به اجرا گذاشتن یک بازی حساب شده به دست عوامل نفوذی خودش از قبیل نادر قاضی‌پور و مسعود پزشکیان که برای سالهای متعدد نوکر حلقه به گوش بودن را برای فاشیسم ف-ا-ر-س و نماینده‌ی آن رژیم جنایتکار جمهوری عسلامی به اثبات رسانده‌اند می‌باشد.

طبق تجربه‌ی شخصی به این نتیجه رسیده‌ام وقتی مردم یا برخی از آنان به چیزی یاشخصی دل می‌بندند در مقابل مخالفان آن چیز و یا شخص واکنشهای متعصبانه‌ی فرااحساسی و فراهیجانی از خود به نمایش می‌گذارند که در خصوص طرفداران این «فراکسیون تورک‌زبانان مجلس شورای رژیم جمهوری عسلامی» هم این واکنشهای احساسی را به عینه شاهدیم که دلیل اصلی دل بستن چنین افرادی به این فراکسیون دست‌ساز رژیم جمهوری عسلامی این است که درک عمیقی از ماهیت سیاست‌های فریبکارانه‌ی رژیم جمهوری عسلامی نداشته و ساده‌اندیشانه تصور می‌نمایند که تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران در چارچوب رژیم جمهوری عسلامی هم می‌توانند به حقوق اتنیک خود دست یابند غافل از اینکه این رژیم یک بازیگر بسیار قهار بوده و هرگز اجازه نمی‌دهد مخالفان با بازی در زمین آن دستاوردی و لو اندک هم داشته باشند.

یکی از سیاست‌هایی که رژیم جمهوری عسلامی، بویژه با احساس خطر نمودن پس از شروع دوره‌ی اصلاحات به کار بسته و بسیار هم برایش کارآمد بوده است «ساختن اپوزیسیون قلابی خودی» جهت به حاشیه راندن و محو «اپوزیسیون اصلی» می‌باشد که در قبال حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی نیز دقیقاً در حال به پیش بردن این سیاست مسموم فریبکارانه می‌باشد. یعنی از طرفی از طریق نمایندگان گماشته‌ی خود در مجلس فرمایشی مجمعی راه‌اندازی می‌نماید که به ملت تورک آزربایجان جنوبی چنین القاء نماید که مطالبات اتنیک‌تان برای رژیم مهم است و در چارچوب آن هم قابل اعاده می‌باشد اما از سوی دیگر با به اجرا گذاشتن یک سیاست فریبکارانه فقط مردم را -مثل کودکی که با یک شکلات فریب داده شده و سرش مشغول شود- فریب می‌دهد. هدف اصلی رژیم این است که با یک تیر دو نشان بزند. اول::> با یک فریبکاری حساب شده با بازی با مطالبات اتنیک تورک‌های آزربایجان جنوبی و سایر تورک‌های عیران، با مشغول نمودنشان به یک ترفند واهی مطالبات اتنیک‌شان را با مشمول مرور زمان نمودن کم‌رنگ نموده و در نهایت بر خاک بمالد. و دوم::> حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی را از طریق مزدوران خودی از بدنه‌ی توده‌ی ملت جدا نموده و در نهایت با تحت کنترل درآوردنش آن را خنثی و در نهایت محو نماید. چرا که دلیل اصلی سرکوب نمودن مطالبات اتنیک تورک‌های آزربایجان جنوبی توسط رژیم، از همان ابتدا هم مقابله با استقلال‌طلبی‌شان می‌باشد.

ادامه در کامنت بعدی ...
نوشته شده توسط: Anonymous

لوايي عزيز خسته نباشيد راه شما راه ما وجوانان ازربايجان است رمز پيروزي ملتمان در اين چند سطور نهفته است مانند ماهاتما گاندي در يك كلام محكم و راسخ ايستاده ايم و آن استقلال آزربايجان است اراده ملت هميشه پيروز بوده وخواهدبود اگر ملت آزربايجان اراده كنند استقلال نزديك است باهم دست به دست خواهيم داد وطني آزاد و آباد ازدل ويرانيهاي ايران جوانه زند به درختي استوار تبديل گردد وبه استعمار شونيسم فارس پايان دهد

نوشته شده توسط: Anonymous

من در کامنت قبلی به منجلابی که اردوغان در آن افتاده است اشاره کردم ،در حقیقت پیام ترور سفیرروسیه پیام به شخص اردوغان بود،در صورتی که اردوغان با بقای اسد موافقت کند وبا تهران ،مسکو اتحادبرقرارکند ،خود اردوغان هم ترور خواهد شد،ترور سفیر روسیه مغایر عرف بین المللی است،اما دخالت روسیه در سوریه و ویرانی شهر زیبایی مانند حلب بیشتر مغایر تعهدات بین المللی است،ادعای روسیه درباره اینکه ما به دعوت دولت قانونی کشور به آنجا رفته ایم مضحک است ،زیرا دولتی که نیم ملیون از مردم کشورش را کشته ودوازده ملیون از مردم سوریه را آواره کرده فاقد وجاهت قانونی است

ما درجهانی زندگی میکنیم که قانون جنگل در آن حکمفرماست،آمریکاییها از تاثیری که روسیه بر انتخابات آمریکا از طریق هک ایمیل های هیلاری بر انتخابات آمریکا داشته عصبانی وناراحت هستند،اما حق خود میدانند در ایران حکومت مصدق را سرنگون کنند،جنون اردوغان به جایی رسیده است که بااختاپوسی پوتین برضد کردها که یک سوم مردمان کشورش هستند متحد میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آناشعزیز نقد شمارا دربرابر مقاله آقای لوایی دوستانه وسازنده تلقی میکنم. اول قبول کنیم یاازخودسوال کنیم که این همه پرداختن نقد وتائیدوتکذیب من وشماودیگران به نوشته های آقای لوایی آیاعلتی جزبرداشت متفاوت بودن ووزن ومتانت درآندارد؟دوم اینکه علی رغم موافقت بامفهوم کلی عمده نظرات شماقسمتی ازعقیده ام را درکمنت قبلی ام بازگو میکنم که اگرهمگی رهرو یک مسیرهستیم لزوما همگی بریک ریل نیستیم .لوائی معیاری نیست که نتوان ازآن تخطی کرد غیرقابل نقد(یانقددرونی)هم نیست.آن چه که هست یک همراه وهم مسیری است که جلوه بیشتری کرده ودوستان ودشمنانی یافته که کنج کاوانه زیرذره بینش گرفثه اند.خودرا تنها بیانگارد یاتنها به خواهد درهرصورت باکسانی دریک راه قدم برمیدارد.وجان کلامم این که درهرصورت خودی است قدم وقلمش تابه حال در خدمت

دفاع از من وپاسخ گویی به دشمان من وفرهنگ وهویت وموجودیت من بوده است.یکی اززوایااین جاست که من هرقدمی راکه موازی باراه ما باشد به تناسب نمودش ارج مینهم .معتقدم هر حرکت وحرف دوستانه ای را بایدکه استقبال کرد .ازهرکس که باشد وتردیدهای درونی طبیعی ومنطقی ام البته که جای محکم خودشان رادارند.فراکسیون تورک هارا مغتنم میدانم .پررنگ ترشدن تورک رادرمقابل آذری مغتنم میدانم پیروزی ها وحتی شکست های ترختور برای من همگی فرصت هستند ونیز سخن رانی های انتخاباتی وپیش انتخاباتی رافرصت دانسته رای میدهم ونشان میدهم که به این سخنان است که رای دادم و طلب کار میمانم وتمام این هارا دربرهه فعلی مفید میدانم.من وشمای نوعی وxوyکه همگی به یک نقطه چشم میدوزیم لزوما محصولات استاندارد یک کارخانه نیستیم.هرکس درمسیری متناسب باشرایط عینی وذهنی اش درراه رسیدن به حقوق خودوحتی دیگران وهمسایگان گام برمی داردکه رعایت حق وحد دیگران هم جزئی انکارناپذیراز سرنوشت من است.آن چه که موردتردید جدی من است افراطوهتاکی وجعل تاریخ وهیاهوهایی ازاین سان است که از مواضعی حقیرانه وباماسک دوستی بانیت تحریک دوستانی احساساتی ودریافت واکنش های غیرمنطقی میباشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

غبارزدایی از آینه‌ها
دفاعيات پرشور شکرالله پاک نژاد
من از دوسال قبل از دستگیری بیشتر اوقات خود را در دورافتاده‌ترین دهات ایران گذرانده ام، از چاه‌بهار بلوچستان تا ماکوی آذربایجان و از خرمشهر خوزستان تا دره سند خراسان همه جا را دیده‌ام که علیرغم تبلیغات دستگاه، فقر و فلاکت از سر و روی مردم می‌بارد. گرسنگی، بیسوادی، مرض، نداشتن مسکن، یکتاپیراهنی و محرومیتهای مادی و معنوی، را دیده‌ام که در تمام نقاط ایران بیداد می‌کند. با این حساب مراسم شب یلدا در سرتاسر نظام پهلوی برگزار نشده است و اگر هم به روال سابق بوده، پس در آن نظام کذایی که یک فرهنگ سرمایه داری وابسته به امپریالیسم جهانی‌ بوده است از شب یلدا چیزی نسیب کارگران، دهقانان، کشاورزان و رنجبران نشده است.

آزادی، این کلمه زیبا و دوست داشتنی را هیچ کس نمی‌تواند فراموش کند، آزادی انسان ازقید گرسنگی، جهل، دغدغه، هراس، بی عدالتی، زور و استبداد. مفاهیم کهنه که حافظ منافع انسان بر علیه انسان است...
چگونه می‌توان در میان مردمی که در چنگال استبداد، گرسنگی، بیسوادی و وحشت اسیرند، احساس آزادی کرد؟ نظم سرمایه داری که در زیر سایه خود گرسنگان را با ثروتمندان یکجا اداره می‌کند. قانون سرمایه داری که بر این عدم تساوی حکومت می‌کند، اخلاق و اقتصاد سرمایه داری که بر این عدم تساوی حکومت می‌کند، اخلاق و اقتصاد سرمایه داری که این رابطه غیر طبیعی و غیر انسانی را تأئید می‌کند. محدوده‌ای که به نام وطن، گرسنگی و سیری، آزادی و محدودیت، ظالم و مظلوم، حاکم و محکوم، فقر و ثروت را در خود جای داده، اینها و همه ارزشهایی از این قبیل در عصر ما از بوی تعفن خود دماغ بشریت را آزار می‌دهد. زیرا بشریت امروز این واقعیت را درک می‌کند که تا زمانیکه در روی زمین یک انسان زندانی، یک انسان گرسنه، یک انسان مظلوم، یک انسان محروم و یک انسان بی فرهنگ وجود داشته باشد آزادی تنها یک کلمه توخالی و بدون مفهوم است. امروز بعد از گذشت سی‌ سال زندگی‌ در کشور سوسیال دمکرات نروژ به این امر مهم واقف می‌باشم که انسانهای زیادی در این کشور زندانی هستند، انسانهای محروم و گرسنه‌ای که نه تنها خودشان بلکه فرزندانشان نیز گرسنه سر به بالین میگذارند، انسانهای مظلومی که مورد سو‌ استفاده قرار میگیرند و انسانهایی‌ که بی‌ فرهنگ هستند و فارغ از هر نوع قید و بندی. آیا با توجه به جملات پر شور و وحی آمیز آقای پاکنژاد، ما و همه انسانهای در بالا ذکر شده در این کشور آزادی نداریم؟
نوشته شده توسط: همنشین بهار

سلام بر شما دوست محترم.
از توضیح‌تان سپاسگزارم. همانطور که می‌دانید در ساختار کمان، بخشی به نام زه(بند کمان) وجود دارد. ریسمانی تاب داده شده‌ که به دو سر کمان بسته می‌شود. چله کمان هم جایی است که شکاف انتهایی تیر بر زه قرار می‌گیرد. ضمناً واژه چیلله(چله) از مفهوم ترکی آن «نهایت کشیدگی شب» گرفته شده‌ و کشیدگی نهایی کمان را به هنگام انداختن تیر تداعی می‌کند. چیلله تموز(چله تابستان) یعنی نهایت و اوج کشیدگی تابستان و قیشین چیلله سی(چلّه زمستان) به معنای کشیدگی نهایی سرما است. «چیلله گئجه سی»(شب چلّه) هم یعنی نهایت کشیدگی شب، که تحت تأثیر باورهای عامه آغاز زمستان تلقی شده‌است. مولوی ضمن داستان طوطی و بازرگان، سخن گفتن بیجا را به رها شدن بی بازگشت تیر از چله کمان تشبیه کرده‌است. ببخشید من در اینگونه موارد بسیار کم می‌دانم و و از نارسایی پاسخم پوزش می‌خواهم.
با کمال احترام: همنشین بهار

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous گرامی
در مورد « احساس انساندوستانه و نفرت به دیگر ملیتها» که نوشته اید توجه شما را به این نکات جلب میکنم:
راستش من کسی را سوراغ ندارم که نوشته باشد « به فلان ملیت نفرت دارم. » و یا عملا نشان دهد که به یک ملیت نفرت دارد.
اساساً نمی توان به یک ملیت نفرت یا محبت داشت. چون« یک مردم همه دارای یک عمل و اخلاق و رفتار» نیستند.
-پس ما می توانیم کسانی را دوست بداریم که حقوق دیگری را نقض نمیکنند- و آنهایی که حقوق دیگری را نقض میکنند می توانیم دوست نداشته باشیم.
- اینجا توجه کنیم که بین « عمل فرد» و « خود فرد» تفاوت وجود دارد. نقض حقوق عمل فرد است. اما خود فرد کسی ست که ناآگاهانه و یا عمدا مرتکب خطا میشود.

نقض حقوق عملی ست که موجب نفرت میشود. اما فرد خطا کار به عنوان انسان شایسته ی نفرت نیست بل شایسته ی « دیالوگ» است. و اگر دیالوگ نیز ممکن نباشد باید « فرصت داد» که زمانی برسد که بتوان صحبت کرد و مسئله را « دو طرفه» حل نمود.

-پس به عمل نقض حقوق میتوان نفرت ورزید ولی خود فرد شایسته ی نفرت نیست.
-من شخصا عمل نقض حقوق را « خطای غیرعمدی یا عمدی» حساب میکنم. بدون اینکه به « کسی یا چیزی» احساس نفرت کنم.
البته مجازات یا بخشش خطا کار نیز هست .
امیدوارم مسئله احساس انساندوستانه و نفرت به دیگری با این توضیح روشن شده باشد.
------
اما « خنده و گریه به یک زبان»:
چرا باید به یک زبان خنده و گریه کنیم در حالیکه عملا و در واقعیت دارای « زبانهای مختلف» هستیم ؟ و ما نیز نوزاد نیستیم. بگذریم از اینکه « نوزادان هم با زبان و احساس مادرشان» خنده و گریه سرمیدهند. و زبان خنده-گریه یشان متفاوت است.

عقل سلیم میگوید آنچه را که هست، به عنوان واقعیت، بپذیریم . بپذیریم که انسانها مثل گلها، زیبایی های گوناگون دارند و یکی از آنها زبان انسانهاست.
زبان تنها وسیله ی ارتباط نیست، بل حامل« احساس و تفکر و زیبایی شناسی و دهها قنومن دیگر» است. که از همان رحم مادر نوزاد با آن پرورش مییابد. و گرفتن آن از بچه عقیم کردن اوست. و« جنایت» .
-----
نوشته اید :

« کاش این مرزهای مزاحم انسانها را از هم جدا نمی ساخت »
توجه کنیم « دو چیز نسبت بهم مرز دارند». مثل مرز بین دو کتاب، دو انسان و غیره.
مرزها یا طبیعی اند یا قرار دادی. در هر حال آنها وجود دارند.
انسانها میتوانند « مرزها را از راه دیالوگ و مسالمت در جهت راحتی و آسایش همدیگر و رعایت حقوق همدیگر» تغییر دهند و از نو تعیین کنند.
اما « آرزوی نبود مرزها» خیال است و با واقعیت سرو کاری ندارد.
----
اینها نظر من است. ممکن است خطا نیزباشند. بهر حال فکری ست که من دارم.
نوشته شده توسط: lachin

در ادامه کامنت اولی برای کاربر گرامی ع.ب.تورک اوغلی ... بایستی اضافه شود که متاسفانه« ما» هنوز فرق بین (( توهین)) و (( انتفاد )) را بعضی وقتها عوضی گرفته و دچار مشکل میشویم و این درست برمیگردد به رشد در جامعه های استبدادی و دیکتاتوری شاه و شیخ. اگر این آرمان (( انتقاد حتمآ, توهین هرگز)) را در حرکت های اجتماعی در نظر بگیریم و در بحث ها تمرین بکنیم , می توانیم به نتایج خوبی برسیم.... به امید هرچه زودتر آن روز.....

نوشته شده توسط: Anonymous

چه خوب که سرانجام هر دوی شما اعتراف کردید که نیمی از دلایل ناموقیت به گردن نیروهای سرکوب و شرابط جامعه و نیمی دیگر به گردن مبارزان و روشنفکران آنزمان است.
با اینهمه هر کار کوچکی مثل شعار نویسی روی دیوار در سالهای 56-50 باعث شد که انقلاب 57 ریشه سلطنت و ساواک و امریکا را در ابران از بیخ نابود کند.
منظور اینکه مبارزات مردم از سال 32 تا سال 56 نتیجه داد و حاکمان جنایتکار پهلوی را به درک فرستاد.

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از متن بسیار زیبای آقای لوائی . من تلاش خواهم کرد انتقادات خود را به ادعا های متناقض در این متن را بیان کنم ، اما خودم شخصا این را بصورت عمومی

یک . لاف نترسیدن و مطرح کردن آن یک موضوع رئالی نیست ، چون هر موجود عاقل زنده باید ترس داشته باشد از ضرورت بیولوژی ناشی می شود حال آقای لوائی چطور این مهم را انکار می کند. علاوه بر این ، این ادعا پدیده ی مدرنی نیست. یک جوری ها علائم انتحاریست و در برابر دیگر اندیشان نشان از نداشتن انعطاف و صبر است حتی نداشتن تمایل اعتلاف می باشد.
دو . ادعای حقیقت گوئی ، راست گوئی و بی پروائی آقای لوائی حتی اگر حقیقت هم داشته باشد سبب و باعث ضرر و باخت حرکت و ملت آذربایجان باشد!! از عقلانیت نیست.
از تکبر شخصی شماست. چون می خواهی حقیقتها را بگوئی نه به یک هدف خواص کمک کنی !
سوم .هر متخصص در عرصه ی تخصص خود می تواند مفید باشد، به چیز هائی که از آن اطلاع نداری نظر دادن از کم عقلیست،
چهارم . تا زمانی که موازن قدرت بین ظالم و مظلوم یکی نیست ، حرکتهای ناشیانه ی مظلوم از فقر فرهنگی از نادانی اوست که سبب فلاکت بی نهایت برای اوست. نفهمیدن این مهم از خطای عقل است.

ملت آذربایجان مبارزه می کند برای زنده ماندن ، نه تنها برای خود بلکه برای همسایگان و برای تمام بشریت این را روا می دارد، .
اما من ، مرکزیت ، من ، تمام مرکز و این ادعا ها چه می خواهد در برابر آرمان وآلای ملت آذربایجان بگوید، یعنی من آنچه را دوست دارم گفته و عمل خواهم کرد . به هیچ کس ربطی ندارد....وو......

یک نوع شانه خالی کردن از آرمان خواهانه ی متعهد ، آنارشیسم بی مسئولیت .
خود را یگانه در مر کز دیدن و خود را تنها مرکز حساب کردن،سبب عدم اعتلافها و اتحادها شده است.

دقیقا توپیدن به فراکسیون ترکها از این جا ناشی می شود.من ، و من و دوباره من
این محصول من های آذربایجانی است که حاضر پذیرش کومپرمس نیستند.
اما پیام حرکت ملی آذربایجان به اجتماع فارس بر خلاف این من های آذربایجانی این هست که ای فارس شما نمی توانی هیچ ملتی را به تحلیل ببری و آسمیله بکنی ،بر عکس تلاش در این جهت قدرت تخریب و تغیان را در سایر ملل رشد می دهی ،این کار به ضرر همگان هست.
نوشته شده توسط: lachin

کاربر گرامی آقای ع.ب.تورک اوغلی..این نظر ( شخصی من هست )... حرکت ملی آزربایجان به این اشخاص احتیاج دارد تا این حرکت با افکار این آقایان صیقل داده شود. ما بایستی انتقادهای سازنده گی را با جان و دل بپذیریم . بدون انتقاد نه رشد خواهیم کرد و نه پیشرفت. بایستی یاد بگیریم که اول خودمان را انتقاد بکنیم و برای رفع مشکلا تمان کوشا باشیم. اگر به غیر از این باشد در منجلاب فکری 2500 ساله کوروشی , 5-7 هزار ساله آریائی و 11 هزار ساله (( میترائی)) منجمد خواهیم ماند.. کامنت های که از این آقایان میخوانیم قوت قلبی است برای ما و مخصوصآ به نسل جوانان ما.. بطور مثال.. کاربری همیشه می نویسد که (( زبان ترکی زبان کارگری و ارتش و سپاهی )). من به عنوان یک ترک آزربایجانی به این کامنت ها
ا فتخار میکنم به این جهت که نشان می دهد که ما ترک ها هم می توانیم (( مملکت بسازیم و هم می توانیم از این مملکت با روح و جان دفاع

بکنیم )) همانطوری که در طول تاریخ این وظیفه را به نحو احسن انجام دادیم . شونیست های رنگارنگ که خون آریائی در رگهای گردنشان در جریان است هیچ نمی دانند که بعد از جدائی (( بحرین )) از ایران بوسیله یک امضاء ملوکانه شاهنشاه آریا مهر چندین تن از افسران , درجه داران از توپخانه رضا پاد مراغه که یکی از فامیل نزدیک من مشغول خدمت بود همرا با چند تن از نیروی دریائی از جنوب خواستند که در بحرین نیرو پیاده کرده و دوباره بحرین را به ایران باز گردانند , در کجا ها گرفتار رکن 2 ارتش شدند و در کجا ها و در کدام زندان ها پوسیدند. اگر در فرهنگ شاه و شیخ نوشته می شود که ( ترک ها به عنوان غلام)) در ادارات دولتی استخدام می شدند , بازهم بقول (( بانوی عزیز معصومه قربانی )) این برای من ترک زبان باعث افتخار است به این جهت که باز هم نشان می دهد که یک ترک این لیاقت و استعداد را دارد که از غلامی به پادشاهی برسد بدون اینکه (( شیرهای زنجیر کشیده )) را بکشد. اگر نسل ما به خاطر بعضی از مسائل نتوانستیم آنجه که جوانان ما لیاقت و شایستگی آن را داشتند که ما برایشان مهیا بکنیم که باز هم احتیاج به مو شکافی و انتفاد از خود داریم , خوشبختانه نسل جوانان ما در این دوره طلائی دیجتالی , آن اشتباهاتی که ما کردیم , انها نخواهند کرد. حرکت ملی آزربایجان , مثل حرکت های ملل دیگر ممالک محروسه ایران , یک حرکت دینامیکی است که بوسیله جوانان ما تنها بخاطر رشد فکری و آگاهی های سیاسی هر روز شفاف تر صیقل تر می شود . من هیچ ترسی از انتقاد از هر نوعی که باشد , اعم از انتقاد سازنده گی و یا فاشیستی و نژاد پرستی را ندارم و همه این ها را می پذیرم. صد در صد مخالف سانسور هستم به این جهت که (( انسان در فضای باز سیاسی ودر افکار آزاد می تواند رشد و تکامل بیابد))....در پایان این قطه شعر را که در کارت های کریسمس برای دوستان میفرستم برای شما هم میفرستنم...
دئیــــرم قبـــــری قـــازان بیــــــر یـــورولــــوب بیــــر دایانئیـــــــدی.......
جسدیـــــم گــــج یتیشئــــــدی, کفنیــــــم بیــــــر یوبانئیــــــــدی.............
کفنیــــمه بـــوکــــولور کـــن , گوزلیـــــــم سنــــــــده گلیئــــــدون........
حسرتیندن داغ اولان سینــــــه می بیـــــر دفعـــــه گـــــو رئیــــدی...
بهترین ها را برایتان آرزومندم....
نوشته شده توسط: Anonymous

ترور سفیر روس نتیجه فاشیسم داعشی ترک است و نه دلیل دیگر .
آدرس غلط ندهید اگر مامور نیستی .

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکها همیشه وارونه فکر میکنند.
فلسفه هگل روی کله و سر بود . مارکس آنر وارونه کرد و روی پاهایش قرار داد .
ترور سفیر روسیه توسط یک پلیس سنی ترک هوادار گرگهای خاکستری فاشیست انجام شد.
حالا روس مقصر است یا سوریه یا ایران یا فاشیسم ترک ؟ یا ملانصرالدین !
واقعا شرم آوراست افکار و تحلیل های شونیسم کور ترک ! با این کلاه چوپانی چوخ بختیاری اش ! بقول صمد

نوشته شده توسط: Anonymous

مطلب بالا تورک ستیزانه!، فاقد ارزیابی سیاسی، بطور یک جانبه نگاشته شده است. بی خیال ترکیه! آقای پانفارس بهتر است بفکرایران باشد! ایرانی که ملییتهای آن دیگر نمیخواهند به بهانه شیعه گری، بیش از این زیر یوغ رژیم راسیستی پانفارس زندگی کنند! اگر چه رژیم اسلامی تهران زیر لحاف شیعه گری، پانفارسیسم را در منطقه شیوع میدهد. اما دارد به آخر خط نزدیک میشود. جهنمی که هر لحظه منتظرجرقه ای است تا مثل انبار باروت برای همیشه ازهم بپاشد. آنوقت حالشان را خواهیم دید!

نوشته شده توسط: Anonymous

این جناب لاشین هم از آن باهوشهاست. چیزهایی را کفش میکند که کسی تا بهحال از آن خبری نداشته. من اطمینان دارم هر بار که که در اینجا کامنتی میگذارد صدها و شاید هزاها ترک در ایران بهم پیام میدهند که گرفتیش؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به جمال, شما اصلا نوشته آقل ی لوائی را فهمیده اید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نسیم
نمیدانم چند سال دارید ولی چون صحبت از کودکی کرده اید ببینیم خودتان چه نوشته اید.
مقالهٔ ساختگی یعنی چه؟ هر چیزی که با دخالت انسان و یا حیوان بوجود می اید و به صورت طبیعی وجود ندارد ساختگی است. مثلا جزایر نخل در دوبی ساختگی است و جزیره قشم طبیعی. ایا مقاله طبیعی هم وجود دارد؟
همه نوشتجات انسانها در طول تاريخ ساختگی است.
نوشته های اقای لوایی اخبار نیست که باور بکنید یا نکنید. ایشان دیدگاه سیاسی، اقتصادي و اجتماعی خود را مینویسد. میتوانید موافق یا مخالف ان باشید.
یکی از وظايف هر دولتی حفظ محیط زیست است. اگر نخواهد یا نتواند باز هم مسئول است.
دمکراسی و مدنیت نتیجه رشد ارگانیگ یک جامعه است و نمی توان اموزش داد یا حقنه کرد والا میشود عراق!
ولی در مورد فروپاشی خاورمیانه مسلمان عقب مانده درست میفرمایید.

نوشته شده توسط: جمال

بە 2 جملە از یک نوشتەی کوتاه لوایی توجە کنید من بدون هیچ گونە دخل و تصرفی عین 2 جملەی ایشان را عینأ بازگو میکنم تا این همە تناقض فقط در یک نوشتەی کوتا ایشان اگر تمرکز حواش ندارند و نمیتوانند تناقض بین جملاتشآان را درک کنند فکر نکنند دیگران هم مثل خودشان هستند ......... جملەی اول از جناب لوایی ،،ادعاى سياسى بودن و نويسنده بودن و شاعر بودن ندارم. در عمرم اما فقط خوانده ام و تا حد بضاعت نوشته ام، چون عاشق اين كار هستم.،،،،،جملەی دوم ایشان فقط 7 سطر پائین تر از جملەی اول .......... نوشته هايم مرا ميلياردر و صاحب خانه و خدم و حشم نكرده اند. من نوشته هايم را نفروخته ام چون مال من نيستند مال عشق من به زبان و وطنم هستند.

این همە تناقض را این جناب چگونە توضیح میدهند ،،، بلاخرە شما یا خود را نویسندە میدانید یا نمیدانید این جناب هم معل آن یارو هستند از ایشان سوأل کردند خرما میخوری یا کشمش ایشان هم جواب دادند خرمیش ،،، خرمیش هم خرما دارە هم کشمش ایشان هم هم خود را نویسندە نمیداند و خود را خوانندە میدانند ولی 7 ستر پائین تر این جملەی خود را ناک اوت میکند و نویسندەای میشود کە فکر میکند برای نوشین اینقدر توانا هستند کە میتوانند آن نوشتە ها را نیز بە فروش برسانند ولی ایشان بە خاطر عشق مینویسند نە بە خاطر پول و جایگاه
نوشته شده توسط: lachin

خانم مریم آرامیان.... به سایت ایران گلوبال خوش آمدید. نمره منفی گرفتن در این سایت در عرض کمتر از چند ثانیه یکی از معجزه های ارتش سایبری است. این معجزه ها درست مثل همان معجزه میمونی است که به وسیله سفینه فضائی ایران به آسمان پرتاب شد و یک میمون دیگری با مشخصات متفاوت به زمین سالم برگشت. ویا مثل همان معجزه شکافتن اتم در آشپزخانه به وسیله یک دانش آموز ایرانی....و یا فریا کشیدن (( یا علی ... یا علی )) خامنه ای در هنگام تولد.... روح سگ « لایکا » اولین جانداری که به فضا پرتاپ شد و در هنگام گردش در مدار زمین مرد, بخیر. لطفآ منتظر از این معجزات آسمانی و ساببری باشید.