زنگ تفریح
ملا نصرالدین کمونیست شده بود.
از او پرسیدند: ملا میدونى کمونیسم یعنى چه؟
گفت: بله میدانم.
گفتند: میدانى اگر دو تا اتومبیل داشته باشى و یکى دیگر اتومبیل نداشته باشد، ناچار خواهى بود یکى از آن دو را بدهى؟
گفت: بله کاملاً حاضرم همین حالا این کار را بکنم.
گفتند: میدانى اگر دو تا الاغ داشته باشى باید یکى را بدهى به کسى که الاغ ندارد!
گفت: نه! با این مخالفم! این کار را نمى توانم انجام دهم.
گفتند: چرا این که همان منطق است و همان نتیجه؟
گفت: نه این همان نیست؛ چون من الان دو تا الاغ دارم ولى دو تا اتومبیل که ندارم!
به گزارش آکاایران: ❗️بسیارى از مردم تا زمانى به شعارهاى زیبایشان پایبند هستند که منافع خودشان در خطر نباشد.
آنها قشنگ حرف میزنند اما در مقام عمل، هرگز بر اساس آنچه میگویند رفتار نمى کنند.
تورک های اغزی سایت یک پرسش من را پاسخ میدهید:
من تقویم کشور های تورک را با جستجو در اینتر نت پیدا کردام چرا شما تورک ها هیچ عید یا مناسبت یا جشنی که مختص شما تورک ها باشد ندارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روز ملی که نشد مناسبت
.درضمن زبانهای دنیاازلحاظ قدرت وجغرافیاوتعدادجمعیت به دودسته تقسیم میشوند.1-پویا2-میرا این به اصطلاح تورکی جززبانهای میراست وبازوشمشیر قزلباش واسلحه حاکم شده وباآب ریختن نمیتوان چشمه درست کرداین گونه چشمه هاخشک خواهندشد.یونسکوهرچندسال زبانهارادرجه بندی میکندچرابه آنجامراجعه نمیکنی.لطفاازمنطق خارج نشوید.زبانی هایی که تورکی نام گذاری شده اند جززبانهای علمی نیست این وازدگی در زبان به اصطلاح تورکی تا جایی است که حتی یک واژه انتزاعی و تمدنی در این زبان وجود ندارد یعنی زبان تورکی هرگز واژه تمدنی نداشته و ندارد و این به دلیل این است که خاستگاه زبان تورکی هرگز محیط تمدن نبوده بلکه کویرهای ددخیز مغولستان و جنگل اتوکین زادگاه این زبان بوده و گویشوران ان که در یورت میزیستند و قمیز مینوشیدنند نیازی به واژگان تمدنی نداشتند برای اثبات این نوشته تنها کافی است به مردم شناسی تورک ها مراجعه شود
چون این به اصطلاح اقوام پراکنده تورک تنها مردمانی اند که اداب و رسومی یا چیزی که مختص انها باشد یا به قول فرنگی ها اورجینال تورک ها باشد ندارند
جناب اقای ایرج 45 اسمه:
اینکه گربه را چجوری ول کنی و اینجور استدلال در اوردن از خود بر میگردد به اینکه شما اصولا همه چیز دنیا را از دیدگاه مغز ..ودتان برسی میکنید واز این پنجره برای شما جهان "جنگل مولا" است
همان طور که قبلا گفتم امروز عصر قانون محکم علم است که شوخی بردار نیست و خشک و دقیق است
امروزه با تحقیقات دقیق ژنتیک اثبات شده بیش از 40 درصد مردم کنونی اذربایجان از لحاظ ژنتیکی خالصا عرب هستند
میتوانید پژوهش های دکتر بناب را سرچ کنید
درباره اینکه اذربایجان خاستگاه افغانها است هم برای شما نظریه دو دانشمند بزرگ را (روفین و یوگین بوری) گذاشتم شما اگر میتوانی خلاف ان را اثبات کن
زبان یگانه ای با نام تورکی هم نه هرگز وجود داشته و نه دارد برای نمونه مردم تورکیه به زبان استانبولی که زبانی مندراوردی است سخن میگویند بقیه مردمان التایی هم به زبان های گوناگون اغزی گاگوزی یاقوتی وو
استانبولی، از بیست و نه حرف از حروف لاتین تشکیل شده است. که با تغییرات جزئی بصورت الفبای استانبولی در آمده است. تغییر خط و جایگزینی حروف لاتین به جای حروف عربی با قانون شماره ۱۳۵۳ که در سال ۱۹۲۸ میلادی به تصویب رسید و مقرر گردید که حروف الفبای عربی، از مجموعه سازمانی الفبا و زبان کشور ترکیه نسخ و به جای آن ۲۹ حرف از حروف لاتین جایگزین گردد. بدین طریق سیستم نوشتاری ترکیه اززبان عثمانی عثمانی به لاتین (Latince yazılan türkçe) تغییر یافت. این حروف عبارتند از:
A a, B b, C c, Ç ç, D d, E e, F f, G g, Ğ ğ, H h, I ı, İ i, J j, K k, L l, M m, N n, O o, Ö ö, P p, R r, S s, Ş ş, T t, U u, Ü ü, V v, Y y, Z z
گفتنی است که همخوان H در زبانهای ترکی وجود نداشته و بخش بزرگی از واژگانی که این همخوان در آنها بکار رفته وامواژه اند و در بقیه نیز بر اثر تغییرات زبانی این همخوان به آنها افزوده شده است
جناب اقای تورک اوغلو قرهچی اوغلی عرب اوغلان کولکچالیان :
این.. را به ان ادبیات منبر اخوندی میگویند اگر سند و مدرکی از جایی که در جهان علم مرجع باشد داری بگذار وگرنه با نوشتن مشتی .. وقت بقیه را تلف نکن ....
منبع دادن یعنی ادامه و بنازم به زبانی که از یک به قول تو لهجه 30 درصد واژگان اش را قرض گرفته:
پرفسور محرم ارگین (Prof.Muherrem Ergin ) در کتابی با نام تورک دیلی / زبان ترکی / به نکات جالبی اشاره می کند و این زبان را 70 درصد خارجی و دارای لغات فارسی و عربی و فرانسوی می نامد !
زبان ترکی شامل ( 7000) هفت هزار واژه ی فارسی
زبان ترکی شامل: (9000 ) نه هزار واژه ی عربی
(12000) دوازده هزار واژه ی فرانسوی
این هم مشخصات کتاب ایشان که تمام این پژوهش و نکات زیادی درباره ی زبان ترکی را می توانید به زبان ترکی در این کتاب مطالعه نمایید:
Prof. Dr. Muharrem Ergin
Üniversiteler için Türk Dili
Bayrak Basım ve Tanıtım - Horhor Cad. No.20 D:1 Fatih/İstanbul
İstanbul 1998
Tel: 531 8748 - 532 2418
ISBN 975-7728-05-5 34.98.0123-97
اقای چنگایی یا سایر عزیزانی که فرصت دارند تیتر نوشته //ترفند واهی به فارسگرایی// را به تورکی یا انگلیسی ترجمه کنند تا بنده که سواد کافی زبان نژاد برتر را ندارم متوجه شوم.شاید حلاوت زیادی زبان پارسی با مذاق بنده سازگار نیست.از زحمتی که می کشید ممنونم.
چه جالب است که،
شخصی مذهبی مانند "همنشین بهار " از هومانیسم فیدل تعریف میکند.
و شخصی سلطنت طلب مثل "کیانوش قدیری" نسبت به فیدل کینه ورزی می نماید و عربده کشان بشکن میزند.
این است فرق بین شاهدوستان مرتجع و مسلمانان ترقی خواه .
این بود داستان لائیک و سکولار بودن دروغین شاه پرستان . به جرئت میتوان گفت از حزب الله و داعش هم عقب افتاده تر بودند.
چه خوب که جبر تاریخی حساب آنان را رسید و حق شان را کف دستشان گذاشت . حیف که آخوند سوار موج انقلاب شد.
چون ساواک و دیکتاتوری نظامی پهلوی تمام نیروهای دمکرات و ملی و لیبرال و چپ و مذهبی انفلابی را سرکوب نموده بود.
جناب سازاخ سلام؛
بازهم از شما می خواهم لطف کرده و نام مرا درست بنویسید! با سپاس
پیش از همه بگویم که من با بیشترین خواسته های ملیت های تبعیض زده و ستم کشیده مان نه که همرأی، همصدا، همدرد و همراهم، بل سال های درازی را در این میدانِ بحق دادخواهی ها، بی نیاز از تأیید و تشویق این و یا آن تلاش روشنگرانه کرده و پیرامون نابرابری ها نوشته ام.
بنا بر این من با درخواست ها و نارسائی های حقوق ملیتی شما و دیگران از دیرباز آشنایم و با اعتراض اصولی تان کاملا موافقم.
تناقض کنونی من اما بیش از همه متوجه فرقه گرائی ها و علیه شیوه های مطرود سکتاریستی ست که بخشی از عناصر این جنبش آگاهانه به آن دامن می زنند و با عملکرد ناسیونالیستی، شوینیستی، و پانیستی خود، توان مشترک ما را در برابر نیروی قدر و سیستماتیک رژیم عملا تقلیل می دهند و بی گمان تیغ ستمگری های شیعه را علیه همه ی ما و ملیت ها تیزتر می کنند.
بنا بر این همه ما برای زدودن خودکامگی و رهاشدن از مصیبت های مشابه و مشترک مان نیاز به همکاری و همبستگی داریم.
پس، من از شما و همه ی نیروهای مسئول و زیر شلاق نابرابری ها انتظاردارم، که با هم به فضای خشونتگرائی عریان رژیمِ اعدام دقت کنیم. و بیش از این رودرروی هم نایستیم. و هوشیارانه به علل پراکندگی ها در این مقطع کنونی که بسیار حساس است تمرکز لازم داشته باشیم، تا چاره یابی شوند. و همزمان پیرامون یافتن راهکارهای متحدانه و جستن ظرف های سیاسی و راهبردی بیش از پیش همفکری کرده و با هم مواضع روشنی در قبال مسائل ناهنجار فرقه های دشمنی افکن بیابیم و برگزینیم.
و به باور من آن راهبردها، بی گمان می باید فراملی و سراسری باشند تا در چشم انداز کنونی، گذر از کل رژیم را برجسته ساخته و زمینه عینی ـ اجتماعی آنرا بیش از همه خود ملیت ها انتخاب کرده و البته دلبخواهی ابزار آنرا مهیا و در مناطق بومی خویش برپا کنند.
و برای این مهم ِحیاتی ما جز دست دوستی بسوی دیگر ملیت ها و جریان های همدرد چاره ای نداریم تا مگر با همدیگر و متکی به نیروئی سیال مردمی، بسان دریای متلاطم و مقتدر شویم و برای فروریزی حاکمیت زور، جاری گشته و امکان ایجاد آرزوهای مان را پس سرنگونی استبدادمذهبی مهیاکنیم. من در همه حال پشتیبان همه ی حقوق مسلم ملیت ها بوده و خواهم بود.
حق تحصیل به زبان مادری و امکان تعین سرنوشت خویش توسط خودمدیریتی ملیت ها، همگی ضرورهائی اجتناب ناپذیر هستند که پس از فروریزی خیمه ی رژیم به همه ی آنها و بیاری حضور میلیونی توده ها پاسخ داده خواهدشد؛ البته اگر مبارزه ما مشترک، سراسری و ناگزیر طبقاتی هدایت شود. آنگاه اراده ی ملیت ها آگاهانه و انتخابی در همبستگی با دیگر ملیت ها رقم می خورد و مصلحت حیاتی این و یا آن ملیت ارجح نخواهدشد و همه حقوق برابر خواهندیافت.
بیائید با هم ابتدأ گذر عاجل از کل حاکمیت را در دستور کار روز خود قراردهیم. تندرست باشید
تندرست باشید
این جناب رجوی چی خسته نشد از بس تکرار کرد شهر تبریز قدمتش کمتر از پنجاه سال عست.مرحوم استاد پور پیرار هم می خواست همین را به عاریا چی ها بفهماند که وقتی تبریز که شهر اولین هاست قدمت چندانی ندارد تکلیف بقیه شهرهای غیران مشخص می شود.خالا هی شناسنامه برای خلیج عرب بتراشید و دور منقل شاهنامه خوانی تکرار کنید خوشا شیراز و وضع بی مثالش.این نعشگی کذایی که از نژادگرایی ناشی می شود عاقبت به فرهنگ هدیان گویی و متلک پرانی منتهی خواهد شد.من عانچه شرت بلاغ عست با تو می قویم طو خواه پند بقیر خاه ملال.
1- امیدوارم اروپا شعور سیاسی، فرهنگی و دمکراتیک خود را تا حد فاشیست های ترک تنزل ندهد و دست به مقابله نزند و تمامی ترکهای مقیم اروپا را روانه ترکیه نکند.
2- برای کسانی که از روزنه فاشیستی پان ترکی جهان را مینگرند، چگونه می تواند تفاوت میان جنگ رهائبخش کردها و سرکوب تروریستی- فاشیستی حاکمان ترکیه را تفهیم کرد؛ هنگامی که آنها از قبل این نادانی تامین میشوند؟
3- اردوغان با منطق ترک اوغلی ها، متاسفانه ترکیه را به ویرانه ای نظیر سوریه تبدیل خواهد کرد.
این ترک .دیرنج مبیلی . هم همیشه داستانهای قهوه خانه ای عامیانه ای را اینجا نقل میکند که در دکان هیچ عطاری یافت نمیشوند و کسی نشنیده . مگر در شهر اردبیل 10 سال پیش .
چقدر سطح منطق و بحث و جدل علمی سقوط کرده که این نواده خلف چنگیز قرن 21 را با قرن 14 مغول قاتی کرده .
تهوع آور و کریه آور است در محفل این فرنگ نشینان دهاتی نشستن.
منتظر نقد سمفونی مردگان هستیم:
سمفونى مردگان ( علت اينكه نويسندگان پارسى زياد سر اين كتاب جار و جنجال راه انداختند ترك ستيزى پنهان و آشكار كتاب است. همه ى شخصيت هاى منفى، اسامى تركى دارند. اسم هايى كه حتى در زمان شاه و امروز ثبت احوال نامگذارى آنها را قدغن كرده در رمان ثبت است. اسامى مترقى و خوب و به دردخور، هويت پارسى و ارمنى دارند. انوشيروان آبادانى و ميزرايان ارمنى و... من در مورد اين كتاب متنى جداگانه نوشته ام كه منتشر خواهم كرد. با اردبيلى سراسر سياه و سرد و تاريك رو به رو هستيم. برادر كشى به نام تركها اما به شيوه ى فارس ها انجام مى شود. چيزى از فرهنگ و رسوم اردبيل واقعى نمى بينيم. رمان انگار فضاى تهران را ترسيم كرده اما با اسم اردبيل و اسامى تركى. عباس معروفى يكى از ترك ستيزان ادبى ايرانى است كه كمتر به آن پرداخته شده است.
اين تراژدى غمناك برادر كشى و ارمنى ستايى عباس معروفى در برابر ترك ها واقعاً اوج تحقير است. معروفى براى قهرمان داستان يعنى آيدين كه نماد روشنفكرى ايرانى در قالب اسم تركى است زيرزمين كليساى ارمنى ها را امن ترين مكان و جاى زندگى در نظر مى گيرد و آيدين را آنجا پناه مى دهد. تحقير فرهنگ تركى و باشكوه جلوه دادن فرهنگ فارسى و ارمنى از ويژگى هاى اين متن ديگرى ستيز است. اورهان تجسم اعمال خود را به شكل گرگ هاى درنده مى بيند. تراژدى و سياهى و غم و بيهودگى...)
تقريباً با احتساب اول محرم تا اربعين حسينى به علاوه ى ديگر ايام وفات ها نظير ايام فاطميه و باقى روزهاى ارتحال، شصت روز از سال به طور رسمى در عزادارى و اشك و نوحه و سوگ مى گذرد. تقسيم بندى تقويم ايرانى به شدت غمناك و به نفع فارسها، و به شدت بر عليه ديگر ملت هاى موجود در داخل ايران است. حتى با زيركى خاص اسامى شهرهايى كه ترك و عرب اند اما در تاريخ ايران تاثيرگذار بوده اند را حذف كرده اند. براى جشن بهاربد روز شيراز نوشته شده است اما به عنوان مثال در مورد روزهاى مشروطه از تبريز كه پيروزى مشروطه را رقم زد هرگز نامى برده نمى شود. البته من مخالف اين مشروطه بازى هاى آنان هستم. كوروش و زرتشت و فردوسىِ نژادپرست صاحب روز و تقويمند اما بزرگان ملت هاى ديگر حضورى ندارند. در مجموع مى توان تقويم ايران را تقويمى غمگين با چاشنى نژادپرستى و بنيادگرايى ناميد.
مطالعه ى مناسبت هاى روزهاى تقويم ١٣٩٥ مى توان به راحتى ميزان غم و شادى ، و اندازه ى نژادپرستى و استبداد را سنجيد. من در زير، مناسبت هاى هر ماه و اسامى كسانى را كه روزها را به نام آنها نوشته اند آورده ام و مقايسه ى آنها را بر عهده ى خواننده ى اين متن مى گذارم. مناسبت ها را، ميزان حضور نژادپرستى فارسى و بنيادگرايى دينى و ملت هاى تحت ستم را خودتان به وضوح مى توانيد مشاهده نماييد.
آزی نوشته است که: ( غربیها دشمن ایران و کلا شرق هستند و معلوم است به فیلمهایی جایزه می دهند که در آن از جامعه سیاه نمایی شده و در آنها یاس و افسردگی و ناامیدی و حتی مهاجرت و رها کردن وطن تبلیغ می شود.فکر کرده ای دشمنان ایرانی فقط بابت مقاله نویسی در سایتها پول می دهند؟! تمام جایزه های غربیها به فیلمهای ایرانی در سالهای اخیر سیاسی بوده.)
سئوال من این است که حالا چرا اینهمه فیلم افسردگی تولید می شود؟
جناب بهنام چنگائی، می‌بینید که باز این ما ترکان آزربایجان هستیم که """ حامل گفتمان جدید """ در خاورمیانه و ایران هستیم، جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، چیزی در چنته نداشتند و قادر به عبور از گفتمان چپ و کمونیستها نشدند، ما مهندسین، دکتر ها، کار شناسان ترک آزربایجانی، خواهان یک خاورمیانه با ثبات هستیم. افکار کمونیستی شما و تروریست‌های پ ک ک و رژیم شیعه ایران که " احمدی نژادش به دست بوسی چاوز میرود، و مافیای سپاه پاسدارانش با تروریست‌های پ ک ک همکاری میکنند، و تروریست‌های کمونیست پ ک ک که با تروریست‌های شیعه حشد ال شعبی ، بازوی مافیای سپاه در عراق، همکاری میکنند " هیچ وجه مشترکی نداریم. کمونیست شما دشمن طبقه متوسط است، بدون طبقه متوسط، خاورمیانه امکان "" رقابت "" با دنیا را از دست خواهد داد و مرگمان " خاورمیانه " حتمی است.
""" ورود روبات ها، سر آغاز پیروزی تکنولوژی بر ایدئولوژی مخصوصا ایدئولوژی کمونیستی خواهد بود """ جناب بهنام چنگائی، این چه سری است هر چه دولت شیعه است به دست بوسی چاوز، فیدل کاسترو نایل می‌‌شود؟ همین مافیای سپاه پاسداران هم و رژیم شاهنامه خوانان، با تروریست‌های پ ک ک نه تنها در عراق و ترکیه همکاری میکنند بلکه به همراه دولت ارمنستان، تروریست‌های پ ک ک را، در قره باغ سکنی میدهند، """ متوجه تحولات منطقه هستید؟ """ کمونیزم شما دست در دست تروریست‌های پ ک ک و مافیای سپاه، بر علیه کشور هائی که "" طبقه متوسط ""دارند وارد عمل شده اند. خاورمیانه برای بقا، به کار آفرین، طبقه متوسط، اقتصاد بدون نفتی نیاز خواهد داشت و کمونیزم شما، تبدیل به دشمن درجه یک طبقه متوسط و ثبات در خاورمیانه شده، همانطور که شمای کمونیست مقیم اروپا، امروز با آاسب، الاغ و شتر مسافرت نمی‌کنید و سوار آخرین هواپیمای مدرن می‌‌شوید
ورود روبات‌ها نیز، اجتناب ناپذیر است، شما کمونیستها در آخر یا باید بر علیه تکنولوژی دست به انقلاب بزنید یا تکنولوژی، کمونیزم شما را، کنفیکون خواهد کرد.
بدون توجه به مفهوم ومحتوی هرآنچه که نوشته شده صرف خواندن مقاله ای متین ومحترمانه وعاری ازتوهین و شعارهای انچنانی ودرباب مسئله تورک وسایرملیت هادراین سایت خودبسیارگوارا ومایه خوش بینی واحساس نزدیکی است ونظررا به این سو میبردکه کم نیستند افرادی که بلدندنیات خودرا بون فحاشی جیغ وداد بیان بکنند.هرچند که میتوان اطمینان داشت که همه آن هتاک ها وضامن دار به دست ها پشت ماسک های اسامی دروغین ویااصلا بون اسم وظیفه شان رافقط در نفرت پراکنی میبینند. درهرحال به نویسنده این مقاله حداقل به خاطر حس احترام وآرامشی که با خواندن یک متن متین وقابل قبول درخود احساس کردم تبریک گفته ودست شان رامیفشارم.
قابل توجه آقای چنگائی,
گورباچف در اولین حضور خود در جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بعد از کسب مقام رهبری, دو پاک کن و یک مداد با خود همراه داشت. کلمه ای با مداد نوشت وداد همه رویت کنند. با پاک کن شماره 1 آنرا پاک کرد و همه دیدند که اثری از کلمه نوشته شده نیست. سپس نوشته دیگری با همان مداد را با پاک کن شماره 2 پاک کرد. خوب پاک نشده بود و کاغذ سیاه شده بود. سپس گفت:" پاک کن شماره 2 تولید داخلیست از تنها کارخانه ماست که تمام اتحاد شوروی و حتی برخی از کشورهای اروپائی را تامین میکند. اما پاک کن شماره 1 یکی از ده ها تولید غرب است که بدلیل رقابت موجود قادرند اجناس مرغوب تولید کنند." اصلاحات در روسیه از همین نقطه استارت خورد, لکن دیر بود و سیستم از هم پاشید. نقاط منفی کاپیتالیسم را شما بر شمردید اما نکات قوتش به حرص سود, مرزهای تکنولوژی و دانش را دائما عقب می راند می باشد. سرمایه داری تا
زمانیکه مشکل حل می کند پابرجا خواهد بود. سوسیالیسم برای کشیدن افسار بورژوازی لازم است وگرنه سود انسانیت را تماما می بلعد. لکن بدون رشد سرمایه داری, رقابت و در نبود امید به زندگی بهتر برای خود و خانواده با کار وتلاش , جامعه را به فقر و نداری بمراتب بدتر از جوامع کاپیتالیستی سوق میدهد. نمونه آن جهان کمونیست بود. مقایسه کنید کره شمالی و جنوبی را. کوبا زمان باتیستا در مقایسه با کشوهای همجوار از درآمد سرآنه بالاتری برخوردار بود درحالیکه اکنون در انتهای جدول قراردارد. کوبائیها وقتی وارد جامائیکا میشوند با مشاهفه رفاه عمومی مردم شوکه می شوند درحالیکه در زمان باتیستا کم نبودند جامائیکائیهائی که از فرط فقر, خیابانهای هاوانا را جاروب می کردند.
درضمن بکار بردن عباراتی همانند "کلاهبرداری های سکتاریستیِ دکانتان!" در خصوص کسانیکه همانند شما نمی اندیشند عین بد اخلاقیست.
سلام-من فکرکنم این نمایندگان رادولت تورکیه به همین راحتی که آقای اقبالی مطرح میکند،بدون اسنادهمکاری وهمدستی برای تروریست بودن آنهابی سندبرای دستگیری نمی گذارد.
این نمایندگان بنام سوسیالیست این قدرهم بی فکرنبایدباشند،که دست به حرف ویاعمل بی منطقی بزنند.
و به دولت های خودپس ازگرفتن اسنادهمکاری درتامین اسلحه این تروریست هاازدولت خودراحت نخواهندنشست.
دولت تورکیه پس ازشوک کودتا به خودآمد.
تورکیه اهمال کاری زیادی دربرابراروپا وتروریست های کوردنشان داده وبایدراه مهاجران سوری وعراقی رابه اروپاهرچه بیشتروزودتربازکند.
سلام-این کاوه جویاهم مثل اینکه بلدبوده متن یامقاله ایی بدردبخوردراین سایت بگذارد!!!!!
این آقای کاوه جویاهدف ازاین کارش فکرکنم تنهاهدفش مبارزه بارژیم نژادگرایی حدادعادلی اسلامی شئونیستی ،راضی به این هانبوده وفاشیسم یکدست پان فارسیسم رامیخواهد.
ترس شئونیست های باستانگرا وشئونیست پان فارس تمامیت خواه ازآزادی های انفورماتیک ،رابه گردن حکومت انداختن است.
درصورتی که جهانی شدن اینترنت وموبایل وکامپیوتروتلگرام ازدستاوردهای حکومت نیست ،این وجه قضیه راندیده وفکرمیکنند
که آوردن این نرم افزاری بدست حکومت بوده است.
اگرسیستم حکومتی بدست افرادی مثل کاوه جویا.استخوانلو.مجددی.بهمن موحدی.رجوی.رضاپهلوی به افتدبازهم توان جلوگیری نداشته ونخواهندتوانست جلوی این صعنت رابگیرند.
باورنمی کنندکه خودشان نیزمثل ملاهای صدسال پیش فکرکرده ودیگرنمی توانند،ازروشنگری ملت های مظلوم بایستند.
سلام-زبان فارسی تهرانی همان تصلیح شده اززبان دری که ازشاخه های زبان سانسکریت (هندی)میباشد.
لهجه های این زبان رامیتوان پشتون.لری.تاتی.تالشی.مازنی.کردی.گیلی درایران نام برد.این زبان هاهمگی برای مردم دنیاومامحترم است.
زبانی استعمالی فارسی کنونی که به تهرانی معروف است دراصل ترمیم واصلاح شده این زبانهای محلی است.
اگرمجموعه اشعاروکتاب های فارسی زبان(دری)راتوجه کنید،همگی بدون استثنا اصلاح شده هستند.
حتی شاهنامه وبوستان وگلستان ورباعیات خیام همگی تصحیح شده هستندوجای شکی درآن نیست.هرکس باورندارد.اول ومقدمه این کتاب هارامیتوانند،مشاهده کنند.
تمام اسنادقدیمی نیزنشان ازاین واقعیت رامیدهند.مثل قراردادها.وقفنامه ها.اسنادثبتی ملکی.نامه های مسئولین رامیتوانیدمشاهده کنید.
پالایش ودستورزبان وقواعدبرای این زبان درزمان پهلوی اول توسط پنج استادنوشته شده است.
جاعلین بزرگ درشعرسازی ونمایندگان استعماری
انگلیس ووابستگان لوژیونری دربارانگلیس این کارراکردند.حتی بنام فردوسی شعرساختند،تاکارخودراتوجیح کنند.
سعیدنفیسی.اردشیررپورتر.محمدعلی فروغی.محمودافشار.شیخ الاسلامی .اقبال آشتیانی ووو...پست این جعلیات قراردارند.
چون ملاها درحوزه های همدستان این جاعلین بودند،راهی جزهمکاری باهم نداشتند.
فارس سازی درایران ازمهندیسی های درازمدت استعمارگرانگلیس بود.ازاوایل دوران قاجاروشایدهم ازپیشتربه این کاربودندو
آوردن پارسیان هندی وسکناکردن آنهادرمناطقی برای ملت سازی انگلیس درامپراطوری تورکان ایران کنونی بود.
زبان فارسی یکی ازضعیف ترین وبی قواعدترین ومرده ترین زبان های دنیاست.
حداقل 50درصداین زبان عربی و10 درصدآن تورکی و5درصدآن اززبان های اروپایی است.
یکی ازعلل اصلی عقب ماندگی ایران درعصرنوین حاکم بودن این زبان معجون وتفکرفاشیستی این اتینیک میباشد.
اگرکسانی ازتورک .عرب.ملا.کورد.غیردراین سیستم عقب مانده وحمایت ازاین زبان دیده میشودتنهابخاطراستفاده ازپول های مفتی نفتی است .
روشنفکرنماهای فارس ونفوذآنهابه گروه های سیاسی یاازروی کم سوادی است ویابخاطربه انحراف بردن مبارزات برای اتینیک خودشان است.
اگرسیاسیون خوش فکری هم دراین گروه ها فعالیت میکنند،دردقیقه نودبخاطرترس ازقدرت اتینیک خوددردقیقه نودخیانت میکنند.
کمونیسم مرامی قابل دفاع نیست و معایب زیادی دارد ولی عظمت " فیدلو" از همین پیداست که با این مرام ناقص, پنجاه سال در برابر بزرگترین قدرت امپریالیستی تاریخی دنیا مقاومت کرد و سربازان جزیره کوچک کوبا سالها به نبرد های آزادی بخش آفریقا و آمریکای لاتین کمک کردند. همین امروز هم پزشکان کوبایی در آفریقا به مداوای بینوایان میپردازند. آنها که کوبا را دیده اند از فقر و خرسندی مردم حکایت ها میکنند که " خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی ".
" فیدلو " سر انجام پس از نود سال در کوبا و میان مردم محبوب خود وفات یافت. در مقایسه, دیکتاتور دیگری بنام ظل اله, اعلیحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران فرمانده - پدر همین " شاهزاده رضا پهلوی، یگانه شاهزادۀ ایرانیان! " که جناب قادری چندی پیش در همین سایت مقاله ای نوشتند - در بدر با التماس به راکفلر و کیسنجر چند روزی را بیمارستان های امریکا گذراند و دور از وطن
فوت کرد. آن عظمت را با این حقارت باید مقایسه کرد و دفاع از آن حقارت و حمله به این عظمت آدم را به یاد شباهت سنگ پا و رابطه آن با داستان مولانا میاندازد که
آن یکی پرسید اشتر را که هی
از کجا می‌آیی ای اقبال پی
گفت از حمام گرم کوی تو
گفت خود پیداست در زانوی تو
به رفیق عزیز بهنام چنگائی
بنده نیز از بحث های مربوط به "نژاد" به شدت متنفر هستم و نژاد گرایی و تعصب به نژاد را تفکری ابلهانه می دانم و مزخرفاتی مثل, خونِ آریایی ، خونِ ترکی ، خونِ عربی و.. را چندش آور می دانم. همه ما متعلق به یک نژاد هستیم و آن هم "نژاد انسانی" است. قصد بنده از نوشتن آن عبارت مورد اشارۀ شما رفیق عزیز، نشان دادن مغالطات تجزیه طلبانِ مغرض و همچنین ماهیت ایران ستیزِ رژیم جمهوری اسلامی بود.
ارتحال جانگداز رفیق شهید فیدل، یار وفادار امام(ره)را به تمام عمله ها و چاه کن ها و فاضلاب باز کن های جهان تبریک و تسلیت عرض می کنیم و ارادت تمام کمونیستهای جهان را به شاهزاده رائول کاسترو برادر و جانشین ایشان اعلام می داریم و امیدواریم که در آن دنیا در کنار رفیق راهزن استالین و رفیق پینه دوز برژنف در زیر درختان سیب و انار بهشت و حوریان دائم ابکاره، از خوردن آب کوثر چشمه های اسمیرنوف و ماسکوسکایا سرمست شوند و از نهایت عیاشی بهره مندشوند، ««از طرف کمونیستهای معلول جسیمی و روحی زندانهای جمهوری اسلامی ایران»»
نوشته اید:
رژیم جمهوری اسلامی اگر قرار باشد نژادی را بپرستد، نژاد اعراب را می پرستد، ونه نژاد آریایی و فارس را!
در این باره می خواهم نگاه خودم را کوتاه برای خوانندگان پیرامون واژه ی غلط انداز " نژاد " بازگوکنم.
من هرگز به وجود نژادها در میان انسان ها بهائی نداده ام و در ادبیات سیاسی خویش نیز از بکاربردن این واژه آگاهانه پرهیز کرده و می کنم.
و البته بررسی های مستند علمی " د ـ ن ـ ا " و جستجوهای زیست شناسی و کشف های فسیلی و منابع گسترده تاریخی و دست آویزهای بازمانده ی محکم پیوندهای تکاملی و تاکنونی نوع انسان، یکجا و همگی حکایت از آن دارد که همه رنگینی های شگفت انگیر و زیبای انسانی ریشه جغرافیائی و آب و هوائی خاص خود را داشته و دارد، ولی منشأ هستی فیزیولوژی و ژنتیکِی همه ما با وجود تفاوت های ظاهری فراوان، قریب به 99.999 هزارم درصد یکسان است؛
و حتی د ـ ن ـ ا شامپانزه 98% درصد بسان و همچون انسان می باشد. بنا بر این کاربرد واژه ی نژاد به مرور کنارگذارده خواهدشد؛ با بهتراست بگویم که من چنین آرزوئی دارم.
برادر ب.م الف یازده پیام دریافت شد.پس اگر افغانی ها آذربایجانی هستند و تاجیک ها هم قیافه مغولی دارند باید به خودت ثابت شود که هر چقدر کنکاش کنی از پارسی و پارسی بازی خبری در گذشته نبوده و اینها همه بازی های یهودیان عست.گربه را را هر جور پرتش کنی چهار دست و پا زمین میوفته فقط برای این که حرفی زده باشید که نهایتان دلایل خودتان خودتان را محکوم می کند.
آقای چگانی در عرض این صد سال نمایندگان کدام ملتی در حاکمیت تحصیل زبانهای غیر فارسی را ممنوع و کل بودجه آموزشی را صرفا و مطلقا برای رشد و تکامل زبانفارسی اختصاص داده اند؟ شما بعنوان یک ماتریالیست که یقینا بوجود اجّنه ها معتقد نیستید! شاید کمونیستها بتوانند خودشان را در آغوش پانفارسیسم خوشبخت احساس کنند ولی میلیونها ترک بخاطر تحمیل زبانفارسی به ملت ترک آزربایجان، هیچگونه احساس خوشبختی از این مساله را ندارند، تازه بعد از استقلال آزربایجان، حداقل دو نسل لازم هست تا خسارات ناشی از تحمیل زبانفارسی در آزربایجان ترمیم گردد، و تنها راه موجود، ممنوعیت زبانفارسی بمدت بیش از دو نسل، امکان التیام و بازگشت به کیستی خویش مقدور خواهد شد، عدالت فقط در تقسیم مساوی نان متبلور نشده، عدالت در تمام زمینه ها باید جامعه عمل بپوشد، من در تعجبم که چرا اکثر کمونیستها از استقلال ملتها وحشت دارند؟!
غیر منصفانه است که کاسترو را دیکتاتور نامید ، جا داشت آقای کیانوش رشیدی اشاره ای به دستاوردهای انقلاب مردم کوبا میکرد از جمله ریشه کن کردن بیسوادی و آموزش رایگان در تمام سطوح برای همه،، بهداشت رایگان برای مردم کوبا و... من شخصا بر این باورم اگر انقلاب کوبا روی نمیداد کشور کوبا وضعیت بهتری ازهمسایه گانش هاءیتی ودومنیکن آزاد ودمکرات !!!!
جناب yaradiciliq سلام؛
شما از رابوت هائی گپ زده اید که خواهندتوانست آخرین میخ را بر تابوت کمونیسم بزنند! و پرسش من از شما این است که کدام کمونیسمی را می گوئید؟ ما چنین پدیده ای را در سطح جهان کنونی نداریم که او و یا آنها هم اکنون و هدفمند یارای مقابله با سرمایه سالاری هار جهانی را داشته باشد.
اگر منظور شما چین باشد؟ ساختار نظام او نیز جز بازار آزاد و اقتصاد کالائی بیش نیست و نابرابری ها زشت و فاحش، و بهره کشی های هولناک انسان از انسان در آنجا هم بسان بلوک غرب بیدادمی کند. این نظام با دعاوی کمونیستی کاملا بیگانه و متضاد است.
در مورد تف سربالا و جنون شخصیت و بیماری روانی خانواده کیم یونگ ها و همین آخری، هیچ ندارم بگویم جز چندشی که از یادآوری آنها برمن می گذرد.
شما از نقش برجسته ی رابوت ها سخن رانده اید و در بخشی از پانویس خود چنین نتیجه گرفته اید که:
(( با ورود روبات ها، دیگر کاری وجود نخواهد داشت که نیاز به کارگری نیز باشد. ))
بسیار خوب، این چشم انداز مکانیکی هم جولانگاه رویاپردازی یک فرد امروزی و مدرنجو می باشد که او در نظرِ تخیلی، رسما مخالف استعداد و توان دگرگونسازی مفید نیروی کارِ فلج امروزی در برابر ماشین هوشمند امروز و فردائی دیگیتالی هست. و رابوتیسم را علیه نیروی کارِ کارگر برمی گزیند و حقوق بشر را نیز در عمل برنمی تابد و ای بسا جایز نمی داند؛ زیرا سود بازاری نیروی کار نسبت به تولید انبوه رابوتی ناچیز خواهدبود، و کارِ کارگر امکان انباشت ارزش افزده و کلان ندارد و نخواهدداشت؛ پس باید کنارگذاشته شود. آیا این دید تحولگرای خشک و ناامید انسانی نسبت به استعداد خارق العاده ی ماشینی شگفت انگیز نیست؟
البته این دیدگاه توامان مخالف ایده های اجتماعی و خاستگاه های طبقاتی هم هست و ناگزیر نیز می باید بی کم و کاست دشمن ایده های برابریخواهانه ی نوع انسان ها و به تبع آن کمونیست ستیز باشد و می باشد. و در عمل هم اگر روزی بتواند صرفا اراده گرای بورکراتی می باشد که انسان برای او جز کالای عرضه ای و مصرفی بیش نیست و ارزش بازاری او همان خواهدبود که مارکتِ آزاد بر آن قیمت نهد.
من به این نگاه روشن و بی پیراهه با همه تلخی و بیگانگی هایش با حقوق بشر احترام می گذارم. اما رودرروئی من با چنین دیدگاه ماشینیستی از یک تحولگرای برابری گریز براستی حیرت انگیز نیست.
20 ساله بودم که کتابچه های جیبی 7 جلدی از خانم ایلین سگال بنام (( چگونه انسان غول شد)) را خواندم. همه تلاش و حرف او در یک جمله همین بود که انسان چگونه می تواند زمان را بسود زندگی بهتر و دلنشین ترِ خویش تسخیرکند.
و اینجا هم مخالفت من با این دوستمان آقای yaradiciliq تنها بر سر این بی تفاوتی نسبت به علل تنگدستی ها، نابرابری ها، نارسائی ها و سرخوردگی های بیشمار زندگی، رفاه و تکوین شخصیت لهیده همه ی انسان های کار و بی سرمایه است که وجود و کار آنها توسط سرمایه کالائی بسود این و یا آن انگل بازاری سنجیده می شود. و اگر این کارگر زرت و پرت بگوید رابوت ها دهان او را خواهندکوبید و جایگاه او را با شگرفی و خبرگی تمام خواهندگرفت.
می بینید؟ اینجا نقش رابوت ها و مدرنیزاسیون نه بر سر تسخیر زمان بسود زندگی بهتر و آسانتر انسان های بیدادرس است، بلکه دعوا بر سر تصرف اراده ی نیروی کارِ کارگران و زنجیر پیچی دادخواهی آنها علیه بهره کشی این انگشت شماران ضدبشری می باشد که بیش از نیمی از آن 7 میلیارد از شهروندان امپریالیسم آمریکا گرفته تا اتیوپی یکسان و همگی در فقر و گرسنگی مفرط با اندکی تفاوت دست و پا می زنند.
و مصیبت نوع بشر کار و مزدبگیر امروز در همین گرهگاه های کور جهانی ست، که ناشی از نگرش افرادی از این دست می باشد که حقوق بشر را پاس نمی دارند و من بشدت با این فرهنگ بیگانه بوده و می باشم و برابر آن روشنگری و افشاگری ها را وظیفه خود و هر انسان نوعدوستی می دانم.
اولا من با دشمنی برخی از طرفداران حقوق ملی با تفکر کمونیستی فاصله دارم منتها این به این معنی نیست که کمونیزیم ایرانی در خدمت شونیزیم ایرانی نبوده بلکه برعکس کمونیزیم ایرانی همیشه در کنار و در خدمت شونیزیم فارس بوده .منتها در رابطه با نوشته آقای چنگالی باید بگویم که شما در اصل میخواهید که فعالین حقوق ملی از خواست حقوق ملی و برابر حقوق دست بر دارند و دنبال احزاب طراز نوین ایرانی- فارسی کمونیست به افتند همان احزاب و سازمانهائی که تا کنون نتوانسته اند با ناسیونالیزیم فارس و پان ایرانیزیم فاصله بگیرند برای مثال با جبهه ملی و داریوش فرهر - حزب ملت ایران و امثالهم که منکر هر گونه حق و حقوقی برای غیر فارسها هستند و من کمونیستها و سوسیالیستهای غیر فارس را در تضاد با کمونیستها و سوسیالیستهای ایرانی - فارس میدانم
نویسنده مقاله هیچ فکر کرده که چرا کمونیست ها با توجه به فداکاری این همه جوانان باین روز افتاده است ؟
دشمن دانا و نادانِ دوست
دشمن دانا بلندت می کند
بر زمینت می زند نادانِ دوست
بشما نویسنده مقاله ببینید نظر صاحب آن پرچم را که داخلش ستاره سرخ کشیده شده در باره شما چیست ! روزی در مجلسی بزرگان مردی وارد آن مجلس شد دم در نزد صاحب مجلس نشست . گفت دیشب فلانی خیلی از شما طریف میکرد صاحب مجلس به گریه افتاد مرد مهمان گفت : عرض کردم تعریفتان میکرد . صاحب مجلس بیشتر به گریه سر داد بار مهمان گفت قربان تعریف میکرد . دفعه سوم صاحب مجلس گفت : فهمیدم ولی در این فکرم که چه کار احمقانه ای کردم که مورد تعریف و تمجید چنینی شخصی شده ام . نوشته شما هم بایستی مورد تایید و تمجید همین دوستان قرار گیرد .
دشمن دانا و نادانِ دوست
دشمن دانا بلندت می کند
بر زمینت می زند نادانِ دوست
آقای صوفی زاده خدمت جنابعالی عرض کنم که مقاله شما در رابطه با ملت تورک تورکیه یک اشتباه بود و الان سعی میکنی که اشتباه خود را توجیه کنی که مورد قبول واقع نمیشود ببینید در تورکیه در سال ٢٠٠٥ یک طوماری تحت عنوان تورک - کورد کارداشدیر و در ربطه با حقوق برابری تورکها و کورده بود که اولین انتشارش با امضای ١٠٠٠ شخصیت سیاسی- هنری و ادبی مشهور تورک بود از جمله خانم سزن آک سو خوانند مشهور و آقای تارک آکان هنر پیشه مشهور و از یاد نبرید که بزرگترین دروازه تمدن مدرن و تجدد خواهی در ایران از استانبول و باکو بوده ولی در رابطه با این نوشته ات و مخصوصا این جمله شما « کە بندە رسالت خود را حول اتحاد ملی میان کورد و تورک در ایران بنانهادەام » باید بگویم که من این را به فال نیگ میگیرم منتها باید بگویم که اول باید زمینه را درست کرد و گرنه امکان پذیر نیست ببینید الان در سوئد یک کنفرانسی در رابطه با حقوق
حقوق ملیتها در ایران در جریان است و شرط شرکت آذربایجانی ها اینست که هیچکدام از تشکیلات و اشخاص کورد که اورمیه را کوردستان مینامند نباید شرکت کنند یعنی عملا کورد ها کنار گذاشته میشوند و باید روشنفکر کورد بخود آید که این توطئه ضد اتحاد ملل که اورمیه را کوردستان مینامد را باید کنار گذاشت چرا که آذربایجانی ها یک تجربه تلخ قره باغ را دارند و تجربه دیگری را در آذربایجان غربی نمیخواهند
پیش از همه لازم می دانم بگویم که من با فرهنگ بدوبیراهه گوئی سر سازگاری نداشته و ندارم و تاکنون در ادبیات سیاسیم هیچگونه نشانه ای از آن پیدا نمی شود. همچنین تلاش می کنم از ایجاد جنجال و هیاهوی های شعارگونه و تهیجی نوشتاری پرهیزکنم، زیرا بسود داد و ستد اندیشه ورزی نیست.
دوست گرامی شما از ضرورت رقابت گفته اید، اما روشن نساخته اید این رقابت میان چه کسانی و چه جریان هائی می باید باشد و ادامه یابد؟
اگر منظور شما رقابت برای شکوفائی میان سی کشور صنعتی ست؟ باید سرراست بگویم این رقابت حتی بین دوستان متحد هم میسر نیست. بل جنگ آشکار و پنهان انباشت سرمایه انگلی ست که انفجار خونین آن بدرازا نخواهدکشید. رویای تحول برابر نیز بنا به دعاوی اقتصاد و سیاست نئولیبرال و یا گلوبال، با آمدن ترامپ شکل و لباس راسیستی برتن نمود و بیشتر از آن خواهد کرد که خوش بینی ها نشان می دهند!
اما اگر تصور شما از این رقابت میان منافع ملت هاست که بسیار دور از واقعیت جهان موجود می باشد. زیرا عملا مردم کشور غارتگر جهان ( امپریالیسم آمریکا) رسما به همان اندازه فقیر، بیکار و معترض به نابرابری ها هستند که در کشور بلازده ما کارگران و جوانان و توده های زمینگیرشده از آن می نالند.
همچنین شناخت و درک رقابت در ناهمسانی (( کاه با کوه)) طنز تلخ نابرابری میلیاردی نوع بشری ست که اغلب شیفتگان سرمایه سالاری رقابتی، فجایع هراسناک آنرا ندیده و یا ترجیح می دهند نبینند.
اما آشکاری این شکاف هولناک میان 1% در صدی ها با 99% درصدی ها همانی که بسیاری عمدا آنرا ندید می انگارند، مسلما راه سازش ناپذیر خود را علیه این استبداد سرمایه داخلی و جهانی پی گرفته و می گیرد و تنازع بقا نوع انسان های تاراج شده، راه زدودن نابرابری ها را بهتر خواهدیافت و این نبرد انسانی را بی گمان خواهدبرد.
حتی اگر در مقطعی کوتاه یک غارتگر راسیست و زن ستیز بسان ترامپ بتواند بر موج اعتراض توده ای مردم مظلوم و محروم آمریکا سوار شود. گاها بعضی تجربه ها تاوان سنگینی دارند و ترامپ هزینه ی آنرا روی دست توده ها و کارگران و کارمزدان آمریکا خواهدگذاشت.
تندرست باشید
شما ترکها، کی و چه زمانی می خواهید بفهمید و وارد قرن 20 یا 21 شوید ؟ !
ایرانی و پارس مثل شما ناسیونالیست و قبیله گرا نیست و هر هنر و قرهنگ و زبان و خطی را که در میان مردم بشکل منطقی و تاریخی و ضرورت آمده و تغییر داده و مفید دیده ، پذیرفته و از آن خود و از آن بشریت میداند . ما ایرانیان هیج دشمنی با هیچ فرهنگی نداریم . اگر شما مغولزادگان آذری عرضه دارید یک سایت و یک کتاب لغت و یک الفبا و یک خط و یک تاریخ و یک کشور برای خود راه بیندازید بدون اینکه نیازی باشد اول دیگران را انکار کنید .
ایرانیان هیچگاه اجازه نخواهند دا تا شما برای نزدیک شدن به اهداف تجزیه طلبانه تان یک قدم پیش بروید و فرهنگ و تمدن و جغرافیا و زبان میزبان تان را انکار کنید یا به زیر سئوال ببرید.
این شکل فریبکارانه شما را به هیچ جا نخواهد رساند و بقول شاعر- این راه که میروید به ترکستان است !
بروید فکر نان کنید که خربزه
آب است .
در ریاضی گویا جمله ای بود معروف به قضیه خلف یا مسیر الاغ . یعنی اگر نتوان چیزی را ثابت کرد . باید خلاف را مطرح نمود . حال رابطه فکر .. با راسیست های تجزیه طلب مغول چه شباهتی دارد !. کسانیکه از جنایتهای اردغان خلاف تمام بشریت دفاع کنند . در حالیمه اردغان این ها را غیرسنی و زردشتی و فارس و کولی و کرد می نامد.
جناب لاچین:
برای انسانهایی، با فقر ذاتی معنوی، که با وارونه نگاهداشتن حقیقت، به زندگی گیاهی خود ادامه میدهند و خود را با دروغ، ارضاء میکنند، یک واژه جالبی را به کار میبرند: استمنای روحی
واقیعت این است که این دشمنی اشکار با مردم ایران که از سوی عده ای گماشته غربی و یهودی و عرب صورت میگیرد هدفی جز تجزیه ایران در سپهر ندارد . اما چه باید کرد ؟ ریشه و بنیاد این تفکر تجزیه طلبی از وجود نحس چپها ریشه گرفته و تا این درخت حنظل از ریشه خشگ نشود و روشن فکران میهن پرست برنامه ای در دست نداشته باشند گرکهای گرسنه از چهار سو به ایران حمله خواهند کرد .نظام کنونی خود نیز بخشی از همین مخالفان کنونی در دوران نظام سابق بود .مدعی بالا به عنوان عرب باید از شرم باید خود را حلق اویز کن که در کشور سوریه عرب علیه عرب بیش از 5 سال است که نسل عرب را از بین میبرند .متاسفانه شخصیت این نوع ناجیان دروغین شخصیتی کاذب دروغ گو و مزدور و دهان بین و جاسوس صفت هستند و مامور ومعذور .بدون شک سرنوشت این مبلغان روزی مانند دیگر مبلغان تجزیه خواهد شد .
عکس فیدل کاسترو با لباس سفید، انتخاب "ایران گلوبال" است. من با گذاشتن این عکس در کنار نوشته ام موافق نیستم. فیدل کاسترو تا پایان زندگی اش یکی از پشتیبانان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران بود.
به همه مردم جهان علی الخصوص مردم کوبا تبریک عرض میکنم مبارکا باشه صد سال به این سالها
انشالله دور نباشه ببینیم بقیه رفیق هاش را هم داره میکشه ببره پیش خوداش
آقای چنگائی زده به صحرای کرب بلا و مرده های عثمانی و صفوی و قاجار را از قبر بیرون در آورده و زمین را به آسمان ریسمان کرده که این حکومت فارسی نیست چون چندتا مانقورت و فرصت طلب تورک هم تویش است.
آقای چنگائی ما به قسم خوردن کومونیستها هیچ موقع باور نداشتیم چون دم خروس را در زیر کتشان میدیدیم.
در دوره قاجار و سایرین دو تا مکتب خانه در یک شهرستان بوده که شاگردانی به تعداد انگشتان داشته را دلیل بر رایج بودن زبان فارسی را در آزربایجان میدانید؟ بخدا ی یکتا سوگند بحث با شما , حتی با نوشتن دو سطر کامنت هم وقت بهدر دادن است.
من برای اینکه بدانم سوسیالیسم مورد ادعای سرخ پوشان خون اشام چیست به کوبا رفتم . بیش ازان نیز به قبله تجزیه طلبان مشهور مانند پیشه وری به شوروی و بویژه باکو رفته بودم. انچه دیدم نامی جز فقر و بدبختی و دستگاه بیگر و بند نداشت .کاسترو در حقیقت هنرپیشه تاتر واقعی جنائی و وحشت بشری سوسیالسم بود که سناریوی ان را لنین و مارکس نوشته بودند و سیاهی لشگر ان را مردم عادی تشکیل میدادند و بلیط فروشان ان در کشور ما ایران عده ای توده ای و فدائی در کشور ما بودند . فیدل ازادی را قربانی سوسییالیسم کرد.
چپها در شوروی سابق ، به سیاست های ناتو و امریکا، لقب انتقام جویان، داده بودند .
به نویسنده این خبر که با دمش برای مرگ افتخارآمیز یک مبارز 90 ساله، این چنین گردو می شکند یاید گفت-
در طول حکومت 70 ساله ننگین پهلوی و 1000 ساله شاهنشاهی ملوک الطوایفی ، بت ها و رهبرانت به اندازه نیمی از عمر فیدل به کردار و گفتار و پندار نیک ، دست نزدند و نتیجه رذالت شان ، آخوند و داعش شیعه بوده است .
زنگ تفریح
ملا نصرالدین کمونیست شده بود.
از او پرسیدند: ملا میدونى کمونیسم یعنى چه؟
گفت: بله میدانم.
گفتند: میدانى اگر دو تا اتومبیل داشته باشى و یکى دیگر اتومبیل نداشته باشد، ناچار خواهى بود یکى از آن دو را بدهى؟
گفت: بله کاملاً حاضرم همین حالا این کار را بکنم.
گفتند: میدانى اگر دو تا الاغ داشته باشى باید یکى را بدهى به کسى که الاغ ندارد!
گفت: نه! با این مخالفم! این کار را نمى توانم انجام دهم.
گفتند: چرا این که همان منطق است و همان نتیجه؟
گفت: نه این همان نیست؛ چون من الان دو تا الاغ دارم ولى دو تا اتومبیل که ندارم!
به گزارش آکاایران: ❗️بسیارى از مردم تا زمانى به شعارهاى زیبایشان پایبند هستند که منافع خودشان در خطر نباشد.
آنها قشنگ حرف میزنند اما در مقام عمل، هرگز بر اساس آنچه میگویند رفتار نمى کنند.
تورک های اغزی سایت یک پرسش من را پاسخ میدهید:
من تقویم کشور های تورک را با جستجو در اینتر نت پیدا کردام چرا شما تورک ها هیچ عید یا مناسبت یا جشنی که مختص شما تورک ها باشد ندارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روز ملی که نشد مناسبت
.درضمن زبانهای دنیاازلحاظ قدرت وجغرافیاوتعدادجمعیت به دودسته تقسیم میشوند.1-پویا2-میرا این به اصطلاح تورکی جززبانهای میراست وبازوشمشیر قزلباش واسلحه حاکم شده وباآب ریختن نمیتوان چشمه درست کرداین گونه چشمه هاخشک خواهندشد.یونسکوهرچندسال زبانهارادرجه بندی میکندچرابه آنجامراجعه نمیکنی.لطفاازمنطق خارج نشوید.زبانی هایی که تورکی نام گذاری شده اند جززبانهای علمی نیست این وازدگی در زبان به اصطلاح تورکی تا جایی است که حتی یک واژه انتزاعی و تمدنی در این زبان وجود ندارد یعنی زبان تورکی هرگز واژه تمدنی نداشته و ندارد و این به دلیل این است که خاستگاه زبان تورکی هرگز محیط تمدن نبوده بلکه کویرهای ددخیز مغولستان و جنگل اتوکین زادگاه این زبان بوده و گویشوران ان که در یورت میزیستند و قمیز مینوشیدنند نیازی به واژگان تمدنی نداشتند برای اثبات این نوشته تنها کافی است به مردم شناسی تورک ها مراجعه شود
چون این به اصطلاح اقوام پراکنده تورک تنها مردمانی اند که اداب و رسومی یا چیزی که مختص انها باشد یا به قول فرنگی ها اورجینال تورک ها باشد ندارندآقای تورک اوغلو با این جناب زیاد سر بسر نگذارید . اینقدر توی ماشین نشسته حواسش با خودش نیست.
جناب اقای ایرج 45 اسمه:
استانبولی، از بیست و نه حرف از حروف لاتین تشکیل شده است. که با تغییرات جزئی بصورت الفبای استانبولی در آمده است. تغییر خط و جایگزینی حروف لاتین به جای حروف عربی با قانون شماره ۱۳۵۳ که در سال ۱۹۲۸ میلادی به تصویب رسید و مقرر گردید که حروف الفبای عربی، از مجموعه سازمانی الفبا و زبان کشور ترکیه نسخ و به جای آن ۲۹ حرف از حروف لاتین جایگزین گردد. بدین طریق سیستم نوشتاری ترکیه اززبان عثمانی عثمانی به لاتین (Latince yazılan türkçe) تغییر یافت. این حروف عبارتند از:اینکه گربه را چجوری ول کنی و اینجور استدلال در اوردن از خود بر میگردد به اینکه شما اصولا همه چیز دنیا را از دیدگاه مغز ..ودتان برسی میکنید واز این پنجره برای شما جهان "جنگل مولا" است
همان طور که قبلا گفتم امروز عصر قانون محکم علم است که شوخی بردار نیست و خشک و دقیق است
امروزه با تحقیقات دقیق ژنتیک اثبات شده بیش از 40 درصد مردم کنونی اذربایجان از لحاظ ژنتیکی خالصا عرب هستند
میتوانید پژوهش های دکتر بناب را سرچ کنید
درباره اینکه اذربایجان خاستگاه افغانها است هم برای شما نظریه دو دانشمند بزرگ را (روفین و یوگین بوری) گذاشتم شما اگر میتوانی خلاف ان را اثبات کن
زبان یگانه ای با نام تورکی هم نه هرگز وجود داشته و نه دارد برای نمونه مردم تورکیه به زبان استانبولی که زبانی مندراوردی است سخن میگویند بقیه مردمان التایی هم به زبان های گوناگون اغزی گاگوزی یاقوتی وو
A a, B b, C c, Ç ç, D d, E e, F f, G g, Ğ ğ, H h, I ı, İ i, J j, K k, L l, M m, N n, O o, Ö ö, P p, R r, S s, Ş ş, T t, U u, Ü ü, V v, Y y, Z z
گفتنی است که همخوان H در زبانهای ترکی وجود نداشته و بخش بزرگی از واژگانی که این همخوان در آنها بکار رفته وامواژه اند و در بقیه نیز بر اثر تغییرات زبانی این همخوان به آنها افزوده شده است
جناب اقای تورک اوغلو قرهچی اوغلی عرب اوغلان کولکچالیان :
پرفسور محرم ارگین (Prof.Muherrem Ergin ) در کتابی با نام تورک دیلی / زبان ترکی / به نکات جالبی اشاره می کند و این زبان را 70 درصد خارجی و دارای لغات فارسی و عربی و فرانسوی می نامد !این.. را به ان ادبیات منبر اخوندی میگویند اگر سند و مدرکی از جایی که در جهان علم مرجع باشد داری بگذار وگرنه با نوشتن مشتی .. وقت بقیه را تلف نکن ....
منبع دادن یعنی ادامه و بنازم به زبانی که از یک به قول تو لهجه 30 درصد واژگان اش را قرض گرفته:
زبان ترکی شامل ( 7000) هفت هزار واژه ی فارسی
زبان ترکی شامل: (9000 ) نه هزار واژه ی عربی
(12000) دوازده هزار واژه ی فرانسوی
این هم مشخصات کتاب ایشان که تمام این پژوهش و نکات زیادی درباره ی زبان ترکی را می توانید به زبان ترکی در این کتاب مطالعه نمایید:
Prof. Dr. Muharrem Ergin
Üniversiteler için Türk Dili
Bayrak Basım ve Tanıtım - Horhor Cad. No.20 D:1 Fatih/İstanbul
İstanbul 1998
Tel: 531 8748 - 532 2418
ISBN 975-7728-05-5 34.98.0123-97
اقای چنگایی یا سایر عزیزانی که فرصت دارند تیتر نوشته //ترفند واهی به فارسگرایی// را به تورکی یا انگلیسی ترجمه کنند تا بنده که سواد کافی زبان نژاد برتر را ندارم متوجه شوم.شاید حلاوت زیادی زبان پارسی با مذاق بنده سازگار نیست.از زحمتی که می کشید ممنونم.
جهان انگار دو قطبی شده است . فاشیسم قرون وسطایی مغولزادگان ترک سنی - و نیروهای دمکرات و آزادی خواه جهان !
چه جالب است که،
شخصی مذهبی مانند "همنشین بهار " از هومانیسم فیدل تعریف میکند.
و شخصی سلطنت طلب مثل "کیانوش قدیری" نسبت به فیدل کینه ورزی می نماید و عربده کشان بشکن میزند.
این است فرق بین شاهدوستان مرتجع و مسلمانان ترقی خواه .
این بود داستان لائیک و سکولار بودن دروغین شاه پرستان . به جرئت میتوان گفت از حزب الله و داعش هم عقب افتاده تر بودند.
چه خوب که جبر تاریخی حساب آنان را رسید و حق شان را کف دستشان گذاشت . حیف که آخوند سوار موج انقلاب شد.
چون ساواک و دیکتاتوری نظامی پهلوی تمام نیروهای دمکرات و ملی و لیبرال و چپ و مذهبی انفلابی را سرکوب نموده بود.
جناب سازاخ سلام؛
بازهم از شما می خواهم لطف کرده و نام مرا درست بنویسید! با سپاس
پیش از همه بگویم که من با بیشترین خواسته های ملیت های تبعیض زده و ستم کشیده مان نه که همرأی، همصدا، همدرد و همراهم، بل سال های درازی را در این میدانِ بحق دادخواهی ها، بی نیاز از تأیید و تشویق این و یا آن تلاش روشنگرانه کرده و پیرامون نابرابری ها نوشته ام.
بنا بر این همه ما برای زدودن خودکامگی و رهاشدن از مصیبت های مشابه و مشترک مان نیاز به همکاری و همبستگی داریم.بنا بر این من با درخواست ها و نارسائی های حقوق ملیتی شما و دیگران از دیرباز آشنایم و با اعتراض اصولی تان کاملا موافقم.
تناقض کنونی من اما بیش از همه متوجه فرقه گرائی ها و علیه شیوه های مطرود سکتاریستی ست که بخشی از عناصر این جنبش آگاهانه به آن دامن می زنند و با عملکرد ناسیونالیستی، شوینیستی، و پانیستی خود، توان مشترک ما را در برابر نیروی قدر و سیستماتیک رژیم عملا تقلیل می دهند و بی گمان تیغ ستمگری های شیعه را علیه همه ی ما و ملیت ها تیزتر می کنند.
پس، من از شما و همه ی نیروهای مسئول و زیر شلاق نابرابری ها انتظاردارم، که با هم به فضای خشونتگرائی عریان رژیمِ اعدام دقت کنیم. و بیش از این رودرروی هم نایستیم. و هوشیارانه به علل پراکندگی ها در این مقطع کنونی که بسیار حساس است تمرکز لازم داشته باشیم، تا چاره یابی شوند. و همزمان پیرامون یافتن راهکارهای متحدانه و جستن ظرف های سیاسی و راهبردی بیش از پیش همفکری کرده و با هم مواضع روشنی در قبال مسائل ناهنجار فرقه های دشمنی افکن بیابیم و برگزینیم.
و به باور من آن راهبردها، بی گمان می باید فراملی و سراسری باشند تا در چشم انداز کنونی، گذر از کل رژیم را برجسته ساخته و زمینه عینی ـ اجتماعی آنرا بیش از همه خود ملیت ها انتخاب کرده و البته دلبخواهی ابزار آنرا مهیا و در مناطق بومی خویش برپا کنند.
و برای این مهم ِحیاتی ما جز دست دوستی بسوی دیگر ملیت ها و جریان های همدرد چاره ای نداریم تا مگر با همدیگر و متکی به نیروئی سیال مردمی، بسان دریای متلاطم و مقتدر شویم و برای فروریزی حاکمیت زور، جاری گشته و امکان ایجاد آرزوهای مان را پس سرنگونی استبدادمذهبی مهیاکنیم. من در همه حال پشتیبان همه ی حقوق مسلم ملیت ها بوده و خواهم بود.
حق تحصیل به زبان مادری و امکان تعین سرنوشت خویش توسط خودمدیریتی ملیت ها، همگی ضرورهائی اجتناب ناپذیر هستند که پس از فروریزی خیمه ی رژیم به همه ی آنها و بیاری حضور میلیونی توده ها پاسخ داده خواهدشد؛ البته اگر مبارزه ما مشترک، سراسری و ناگزیر طبقاتی هدایت شود. آنگاه اراده ی ملیت ها آگاهانه و انتخابی در همبستگی با دیگر ملیت ها رقم می خورد و مصلحت حیاتی این و یا آن ملیت ارجح نخواهدشد و همه حقوق برابر خواهندیافت.
بیائید با هم ابتدأ گذر عاجل از کل حاکمیت را در دستور کار روز خود قراردهیم. تندرست باشید
تندرست باشید
این جناب رجوی چی خسته نشد از بس تکرار کرد شهر تبریز قدمتش کمتر از پنجاه سال عست.مرحوم استاد پور پیرار هم می خواست همین را به عاریا چی ها بفهماند که وقتی تبریز که شهر اولین هاست قدمت چندانی ندارد تکلیف بقیه شهرهای غیران مشخص می شود.خالا هی شناسنامه برای خلیج عرب بتراشید و دور منقل شاهنامه خوانی تکرار کنید خوشا شیراز و وضع بی مثالش.این نعشگی کذایی که از نژادگرایی ناشی می شود عاقبت به فرهنگ هدیان گویی و متلک پرانی منتهی خواهد شد.من عانچه شرت بلاغ عست با تو می قویم طو خواه پند بقیر خاه ملال.
1- امیدوارم اروپا شعور سیاسی، فرهنگی و دمکراتیک خود را تا حد فاشیست های ترک تنزل ندهد و دست به مقابله نزند و تمامی ترکهای مقیم اروپا را روانه ترکیه نکند.
2- برای کسانی که از روزنه فاشیستی پان ترکی جهان را مینگرند، چگونه می تواند تفاوت میان جنگ رهائبخش کردها و سرکوب تروریستی- فاشیستی حاکمان ترکیه را تفهیم کرد؛ هنگامی که آنها از قبل این نادانی تامین میشوند؟
3- اردوغان با منطق ترک اوغلی ها، متاسفانه ترکیه را به ویرانه ای نظیر سوریه تبدیل خواهد کرد.
این ترک .دیرنج مبیلی . هم همیشه داستانهای قهوه خانه ای عامیانه ای را اینجا نقل میکند که در دکان هیچ عطاری یافت نمیشوند و کسی نشنیده . مگر در شهر اردبیل 10 سال پیش .
چقدر سطح منطق و بحث و جدل علمی سقوط کرده که این نواده خلف چنگیز قرن 21 را با قرن 14 مغول قاتی کرده .
تهوع آور و کریه آور است در محفل این فرنگ نشینان دهاتی نشستن.
ببینیمو تعریف کنیم!
سکوت بهمن خان بامدادان از چیست؟
منتظر نقد سمفونی مردگان هستیم:
اين تراژدى غمناك برادر كشى و ارمنى ستايى عباس معروفى در برابر ترك ها واقعاً اوج تحقير است. معروفى براى قهرمان داستان يعنى آيدين كه نماد روشنفكرى ايرانى در قالب اسم تركى است زيرزمين كليساى ارمنى ها را امن ترين مكان و جاى زندگى در نظر مى گيرد و آيدين را آنجا پناه مى دهد. تحقير فرهنگ تركى و باشكوه جلوه دادن فرهنگ فارسى و ارمنى از ويژگى هاى اين متن ديگرى ستيز است. اورهان تجسم اعمال خود را به شكل گرگ هاى درنده مى بيند. تراژدى و سياهى و غم و بيهودگى...)سمفونى مردگان ( علت اينكه نويسندگان پارسى زياد سر اين كتاب جار و جنجال راه انداختند ترك ستيزى پنهان و آشكار كتاب است. همه ى شخصيت هاى منفى، اسامى تركى دارند. اسم هايى كه حتى در زمان شاه و امروز ثبت احوال نامگذارى آنها را قدغن كرده در رمان ثبت است. اسامى مترقى و خوب و به دردخور، هويت پارسى و ارمنى دارند. انوشيروان آبادانى و ميزرايان ارمنى و... من در مورد اين كتاب متنى جداگانه نوشته ام كه منتشر خواهم كرد. با اردبيلى سراسر سياه و سرد و تاريك رو به رو هستيم. برادر كشى به نام تركها اما به شيوه ى فارس ها انجام مى شود. چيزى از فرهنگ و رسوم اردبيل واقعى نمى بينيم. رمان انگار فضاى تهران را ترسيم كرده اما با اسم اردبيل و اسامى تركى. عباس معروفى يكى از ترك ستيزان ادبى ايرانى است كه كمتر به آن پرداخته شده است.
یک نفر در مورد این قسمت از مقاله توضیحی دارد؟
تقريباً با احتساب اول محرم تا اربعين حسينى به علاوه ى ديگر ايام وفات ها نظير ايام فاطميه و باقى روزهاى ارتحال، شصت روز از سال به طور رسمى در عزادارى و اشك و نوحه و سوگ مى گذرد. تقسيم بندى تقويم ايرانى به شدت غمناك و به نفع فارسها، و به شدت بر عليه ديگر ملت هاى موجود در داخل ايران است. حتى با زيركى خاص اسامى شهرهايى كه ترك و عرب اند اما در تاريخ ايران تاثيرگذار بوده اند را حذف كرده اند. براى جشن بهاربد روز شيراز نوشته شده است اما به عنوان مثال در مورد روزهاى مشروطه از تبريز كه پيروزى مشروطه را رقم زد هرگز نامى برده نمى شود. البته من مخالف اين مشروطه بازى هاى آنان هستم. كوروش و زرتشت و فردوسىِ نژادپرست صاحب روز و تقويمند اما بزرگان ملت هاى ديگر حضورى ندارند. در مجموع مى توان تقويم ايران را تقويمى غمگين با چاشنى نژادپرستى و بنيادگرايى ناميد.
مطالعه ى مناسبت هاى روزهاى تقويم ١٣٩٥ مى توان به راحتى ميزان غم و شادى ، و اندازه ى نژادپرستى و استبداد را سنجيد. من در زير، مناسبت هاى هر ماه و اسامى كسانى را كه روزها را به نام آنها نوشته اند آورده ام و مقايسه ى آنها را بر عهده ى خواننده ى اين متن مى گذارم. مناسبت ها را، ميزان حضور نژادپرستى فارسى و بنيادگرايى دينى و ملت هاى تحت ستم را خودتان به وضوح مى توانيد مشاهده نماييد.در ایران باید همه بفهمند که باید به زبان فارسی وفادار باشند. اگر این تفرقه افکنی ها نبود این وضع ما نبود
آزی نوشته است که: ( غربیها دشمن ایران و کلا شرق هستند و معلوم است به فیلمهایی جایزه می دهند که در آن از جامعه سیاه نمایی شده و در آنها یاس و افسردگی و ناامیدی و حتی مهاجرت و رها کردن وطن تبلیغ می شود.فکر کرده ای دشمنان ایرانی فقط بابت مقاله نویسی در سایتها پول می دهند؟! تمام جایزه های غربیها به فیلمهای ایرانی در سالهای اخیر سیاسی بوده.)
سئوال من این است که حالا چرا اینهمه فیلم افسردگی تولید می شود؟
جناب بهنام چنگائی، می‌بینید که باز این ما ترکان آزربایجان هستیم که """ حامل گفتمان جدید """ در خاورمیانه و ایران هستیم، جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج، چیزی در چنته نداشتند و قادر به عبور از گفتمان چپ و کمونیستها نشدند، ما مهندسین، دکتر ها، کار شناسان ترک آزربایجانی، خواهان یک خاورمیانه با ثبات هستیم. افکار کمونیستی شما و تروریست‌های پ ک ک و رژیم شیعه ایران که " احمدی نژادش به دست بوسی چاوز میرود، و مافیای سپاه پاسدارانش با تروریست‌های پ ک ک همکاری میکنند، و تروریست‌های کمونیست پ ک ک که با تروریست‌های شیعه حشد ال شعبی ، بازوی مافیای سپاه در عراق، همکاری میکنند " هیچ وجه مشترکی نداریم. کمونیست شما دشمن طبقه متوسط است، بدون طبقه متوسط، خاورمیانه امکان "" رقابت "" با دنیا را از دست خواهد داد و مرگمان " خاورمیانه " حتمی است.
""" ورود روبات ها، سر آغاز پیروزی تکنولوژی بر ایدئولوژی مخصوصا ایدئولوژی کمونیستی خواهد بود """ جناب بهنام چنگائی، این چه سری است هر چه دولت شیعه است به دست بوسی چاوز، فیدل کاسترو نایل می‌‌شود؟ همین مافیای سپاه پاسداران هم و رژیم شاهنامه خوانان، با تروریست‌های پ ک ک نه تنها در عراق و ترکیه همکاری میکنند بلکه به همراه دولت ارمنستان، تروریست‌های پ ک ک را، در قره باغ سکنی میدهند، """ متوجه تحولات منطقه هستید؟ """ کمونیزم شما دست در دست تروریست‌های پ ک ک و مافیای سپاه، بر علیه کشور هائی که "" طبقه متوسط ""دارند وارد عمل شده اند. خاورمیانه برای بقا، به کار آفرین، طبقه متوسط، اقتصاد بدون نفتی نیاز خواهد داشت و کمونیزم شما، تبدیل به دشمن درجه یک طبقه متوسط و ثبات در خاورمیانه شده، همانطور که شمای کمونیست مقیم اروپا، امروز با آاسب، الاغ و شتر مسافرت نمی‌کنید و سوار آخرین هواپیمای مدرن می‌‌شوید
ورود روبات‌ها نیز، اجتناب ناپذیر است، شما کمونیستها در آخر یا باید بر علیه تکنولوژی دست به انقلاب بزنید یا تکنولوژی، کمونیزم شما را، کنفیکون خواهد کرد.بدون توجه به مفهوم ومحتوی هرآنچه که نوشته شده صرف خواندن مقاله ای متین ومحترمانه وعاری ازتوهین و شعارهای انچنانی ودرباب مسئله تورک وسایرملیت هادراین سایت خودبسیارگوارا ومایه خوش بینی واحساس نزدیکی است ونظررا به این سو میبردکه کم نیستند افرادی که بلدندنیات خودرا بون فحاشی جیغ وداد بیان بکنند.هرچند که میتوان اطمینان داشت که همه آن هتاک ها وضامن دار به دست ها پشت ماسک های اسامی دروغین ویااصلا بون اسم وظیفه شان رافقط در نفرت پراکنی میبینند. درهرحال به نویسنده این مقاله حداقل به خاطر حس احترام وآرامشی که با خواندن یک متن متین وقابل قبول درخود احساس کردم تبریک گفته ودست شان رامیفشارم.
قابل توجه آقای چنگائی,
زمانیکه مشکل حل می کند پابرجا خواهد بود. سوسیالیسم برای کشیدن افسار بورژوازی لازم است وگرنه سود انسانیت را تماما می بلعد. لکن بدون رشد سرمایه داری, رقابت و در نبود امید به زندگی بهتر برای خود و خانواده با کار وتلاش , جامعه را به فقر و نداری بمراتب بدتر از جوامع کاپیتالیستی سوق میدهد. نمونه آن جهان کمونیست بود. مقایسه کنید کره شمالی و جنوبی را. کوبا زمان باتیستا در مقایسه با کشوهای همجوار از درآمد سرآنه بالاتری برخوردار بود درحالیکه اکنون در انتهای جدول قراردارد. کوبائیها وقتی وارد جامائیکا میشوند با مشاهفه رفاه عمومی مردم شوکه می شوند درحالیکه در زمان باتیستا کم نبودند جامائیکائیهائی که از فرط فقر, خیابانهای هاوانا را جاروب می کردند.گورباچف در اولین حضور خود در جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بعد از کسب مقام رهبری, دو پاک کن و یک مداد با خود همراه داشت. کلمه ای با مداد نوشت وداد همه رویت کنند. با پاک کن شماره 1 آنرا پاک کرد و همه دیدند که اثری از کلمه نوشته شده نیست. سپس نوشته دیگری با همان مداد را با پاک کن شماره 2 پاک کرد. خوب پاک نشده بود و کاغذ سیاه شده بود. سپس گفت:" پاک کن شماره 2 تولید داخلیست از تنها کارخانه ماست که تمام اتحاد شوروی و حتی برخی از کشورهای اروپائی را تامین میکند. اما پاک کن شماره 1 یکی از ده ها تولید غرب است که بدلیل رقابت موجود قادرند اجناس مرغوب تولید کنند." اصلاحات در روسیه از همین نقطه استارت خورد, لکن دیر بود و سیستم از هم پاشید. نقاط منفی کاپیتالیسم را شما بر شمردید اما نکات قوتش به حرص سود, مرزهای تکنولوژی و دانش را دائما عقب می راند می باشد. سرمایه داری تا
درضمن بکار بردن عباراتی همانند "کلاهبرداری های سکتاریستیِ دکانتان!" در خصوص کسانیکه همانند شما نمی اندیشند عین بد اخلاقیست.
سلام-من فکرکنم این نمایندگان رادولت تورکیه به همین راحتی که آقای اقبالی مطرح میکند،بدون اسنادهمکاری وهمدستی برای تروریست بودن آنهابی سندبرای دستگیری نمی گذارد.
این نمایندگان بنام سوسیالیست این قدرهم بی فکرنبایدباشند،که دست به حرف ویاعمل بی منطقی بزنند.
و به دولت های خودپس ازگرفتن اسنادهمکاری درتامین اسلحه این تروریست هاازدولت خودراحت نخواهندنشست.
دولت تورکیه پس ازشوک کودتا به خودآمد.
تورکیه اهمال کاری زیادی دربرابراروپا وتروریست های کوردنشان داده وبایدراه مهاجران سوری وعراقی رابه اروپاهرچه بیشتروزودتربازکند.
سلام-این کاوه جویاهم مثل اینکه بلدبوده متن یامقاله ایی بدردبخوردراین سایت بگذارد!!!!!
این آقای کاوه جویاهدف ازاین کارش فکرکنم تنهاهدفش مبارزه بارژیم نژادگرایی حدادعادلی اسلامی شئونیستی ،راضی به این هانبوده وفاشیسم یکدست پان فارسیسم رامیخواهد.
ترس شئونیست های باستانگرا وشئونیست پان فارس تمامیت خواه ازآزادی های انفورماتیک ،رابه گردن حکومت انداختن است.
درصورتی که جهانی شدن اینترنت وموبایل وکامپیوتروتلگرام ازدستاوردهای حکومت نیست ،این وجه قضیه راندیده وفکرمیکنند
که آوردن این نرم افزاری بدست حکومت بوده است.
اگرسیستم حکومتی بدست افرادی مثل کاوه جویا.استخوانلو.مجددی.بهمن موحدی.رجوی.رضاپهلوی به افتدبازهم توان جلوگیری نداشته ونخواهندتوانست جلوی این صعنت رابگیرند.
باورنمی کنندکه خودشان نیزمثل ملاهای صدسال پیش فکرکرده ودیگرنمی توانند،ازروشنگری ملت های مظلوم بایستند.
بهترین نگاه انترناسیونالیستی چپ صادق و آگاه. درود درود
اقای رشیدی قادی خیلی علاقه داری مشهور بشوی؟ مثل اینکه شما کمتر از رئیس جمهور ، یا شاه ،یا کل یک کشور اظهار نظر نمی کنی
سلام-زبان فارسی تهرانی همان تصلیح شده اززبان دری که ازشاخه های زبان سانسکریت (هندی)میباشد.
انگلیس ووابستگان لوژیونری دربارانگلیس این کارراکردند.حتی بنام فردوسی شعرساختند،تاکارخودراتوجیح کنند.لهجه های این زبان رامیتوان پشتون.لری.تاتی.تالشی.مازنی.کردی.گیلی درایران نام برد.این زبان هاهمگی برای مردم دنیاومامحترم است.
زبانی استعمالی فارسی کنونی که به تهرانی معروف است دراصل ترمیم واصلاح شده این زبانهای محلی است.
اگرمجموعه اشعاروکتاب های فارسی زبان(دری)راتوجه کنید،همگی بدون استثنا اصلاح شده هستند.
حتی شاهنامه وبوستان وگلستان ورباعیات خیام همگی تصحیح شده هستندوجای شکی درآن نیست.هرکس باورندارد.اول ومقدمه این کتاب هارامیتوانند،مشاهده کنند.
تمام اسنادقدیمی نیزنشان ازاین واقعیت رامیدهند.مثل قراردادها.وقفنامه ها.اسنادثبتی ملکی.نامه های مسئولین رامیتوانیدمشاهده کنید.
پالایش ودستورزبان وقواعدبرای این زبان درزمان پهلوی اول توسط پنج استادنوشته شده است.
جاعلین بزرگ درشعرسازی ونمایندگان استعماری
سعیدنفیسی.اردشیررپورتر.محمدعلی فروغی.محمودافشار.شیخ الاسلامی .اقبال آشتیانی ووو...پست این جعلیات قراردارند.
چون ملاها درحوزه های همدستان این جاعلین بودند،راهی جزهمکاری باهم نداشتند.
فارس سازی درایران ازمهندیسی های درازمدت استعمارگرانگلیس بود.ازاوایل دوران قاجاروشایدهم ازپیشتربه این کاربودندو
آوردن پارسیان هندی وسکناکردن آنهادرمناطقی برای ملت سازی انگلیس درامپراطوری تورکان ایران کنونی بود.
زبان فارسی یکی ازضعیف ترین وبی قواعدترین ومرده ترین زبان های دنیاست.
حداقل 50درصداین زبان عربی و10 درصدآن تورکی و5درصدآن اززبان های اروپایی است.
یکی ازعلل اصلی عقب ماندگی ایران درعصرنوین حاکم بودن این زبان معجون وتفکرفاشیستی این اتینیک میباشد.
اگرکسانی ازتورک .عرب.ملا.کورد.غیردراین سیستم عقب مانده وحمایت ازاین زبان دیده میشودتنهابخاطراستفاده ازپول های مفتی نفتی است .
روشنفکرنماهای فارس ونفوذآنهابه گروه های سیاسی یاازروی کم سوادی است ویابخاطربه انحراف بردن مبارزات برای اتینیک خودشان است.
اگرسیاسیون خوش فکری هم دراین گروه ها فعالیت میکنند،دردقیقه نودبخاطرترس ازقدرت اتینیک خوددردقیقه نودخیانت میکنند.
کمونیسم مرامی قابل دفاع نیست و معایب زیادی دارد ولی عظمت " فیدلو" از همین پیداست که با این مرام ناقص, پنجاه سال در برابر بزرگترین قدرت امپریالیستی تاریخی دنیا مقاومت کرد و سربازان جزیره کوچک کوبا سالها به نبرد های آزادی بخش آفریقا و آمریکای لاتین کمک کردند. همین امروز هم پزشکان کوبایی در آفریقا به مداوای بینوایان میپردازند. آنها که کوبا را دیده اند از فقر و خرسندی مردم حکایت ها میکنند که " خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی ".
" فیدلو " سر انجام پس از نود سال در کوبا و میان مردم محبوب خود وفات یافت. در مقایسه, دیکتاتور دیگری بنام ظل اله, اعلیحضرت همایون شاهنشاه بزرگ ارتشتاران فرمانده - پدر همین " شاهزاده رضا پهلوی، یگانه شاهزادۀ ایرانیان! " که جناب قادری چندی پیش در همین سایت مقاله ای نوشتند - در بدر با التماس به راکفلر و کیسنجر چند روزی را بیمارستان های امریکا گذراند و دور از وطن
فوت کرد. آن عظمت را با این حقارت باید مقایسه کرد و دفاع از آن حقارت و حمله به این عظمت آدم را به یاد شباهت سنگ پا و رابطه آن با داستان مولانا میاندازد کهآن یکی پرسید اشتر را که هی
از کجا می‌آیی ای اقبال پی
گفت از حمام گرم کوی تو
گفت خود پیداست در زانوی تو
به رفیق عزیز بهنام چنگائی
بنده نیز از بحث های مربوط به "نژاد" به شدت متنفر هستم و نژاد گرایی و تعصب به نژاد را تفکری ابلهانه می دانم و مزخرفاتی مثل, خونِ آریایی ، خونِ ترکی ، خونِ عربی و.. را چندش آور می دانم. همه ما متعلق به یک نژاد هستیم و آن هم "نژاد انسانی" است. قصد بنده از نوشتن آن عبارت مورد اشارۀ شما رفیق عزیز، نشان دادن مغالطات تجزیه طلبانِ مغرض و همچنین ماهیت ایران ستیزِ رژیم جمهوری اسلامی بود.
ارتحال جانگداز رفیق شهید فیدل، یار وفادار امام(ره)را به تمام عمله ها و چاه کن ها و فاضلاب باز کن های جهان تبریک و تسلیت عرض می کنیم و ارادت تمام کمونیستهای جهان را به شاهزاده رائول کاسترو برادر و جانشین ایشان اعلام می داریم و امیدواریم که در آن دنیا در کنار رفیق راهزن استالین و رفیق پینه دوز برژنف در زیر درختان سیب و انار بهشت و حوریان دائم ابکاره، از خوردن آب کوثر چشمه های اسمیرنوف و ماسکوسکایا سرمست شوند و از نهایت عیاشی بهره مندشوند، ««از طرف کمونیستهای معلول جسیمی و روحی زندانهای جمهوری اسلامی ایران»»
جناب بهمن موحدی(بامدادان) گرامی سلام؛
نوشته اید:
رژیم جمهوری اسلامی اگر قرار باشد نژادی را بپرستد، نژاد اعراب را می پرستد، ونه نژاد آریایی و فارس را!
در این باره می خواهم نگاه خودم را کوتاه برای خوانندگان پیرامون واژه ی غلط انداز " نژاد " بازگوکنم.
من هرگز به وجود نژادها در میان انسان ها بهائی نداده ام و در ادبیات سیاسی خویش نیز از بکاربردن این واژه آگاهانه پرهیز کرده و می کنم.
و حتی د ـ ن ـ ا شامپانزه 98% درصد بسان و همچون انسان می باشد. بنا بر این کاربرد واژه ی نژاد به مرور کنارگذارده خواهدشد؛ با بهتراست بگویم که من چنین آرزوئی دارم.و البته بررسی های مستند علمی " د ـ ن ـ ا " و جستجوهای زیست شناسی و کشف های فسیلی و منابع گسترده تاریخی و دست آویزهای بازمانده ی محکم پیوندهای تکاملی و تاکنونی نوع انسان، یکجا و همگی حکایت از آن دارد که همه رنگینی های شگفت انگیر و زیبای انسانی ریشه جغرافیائی و آب و هوائی خاص خود را داشته و دارد، ولی منشأ هستی فیزیولوژی و ژنتیکِی همه ما با وجود تفاوت های ظاهری فراوان، قریب به 99.999 هزارم درصد یکسان است؛
باسپاس از مهرشما
برادر ب.م الف یازده پیام دریافت شد.پس اگر افغانی ها آذربایجانی هستند و تاجیک ها هم قیافه مغولی دارند باید به خودت ثابت شود که هر چقدر کنکاش کنی از پارسی و پارسی بازی خبری در گذشته نبوده و اینها همه بازی های یهودیان عست.گربه را را هر جور پرتش کنی چهار دست و پا زمین میوفته فقط برای این که حرفی زده باشید که نهایتان دلایل خودتان خودتان را محکوم می کند.
آقای چگانی در عرض این صد سال نمایندگان کدام ملتی در حاکمیت تحصیل زبانهای غیر فارسی را ممنوع و کل بودجه آموزشی را صرفا و مطلقا برای رشد و تکامل زبانفارسی اختصاص داده اند؟ شما بعنوان یک ماتریالیست که یقینا بوجود اجّنه ها معتقد نیستید! شاید کمونیستها بتوانند خودشان را در آغوش پانفارسیسم خوشبخت احساس کنند ولی میلیونها ترک بخاطر تحمیل زبانفارسی به ملت ترک آزربایجان، هیچگونه احساس خوشبختی از این مساله را ندارند، تازه بعد از استقلال آزربایجان، حداقل دو نسل لازم هست تا خسارات ناشی از تحمیل زبانفارسی در آزربایجان ترمیم گردد، و تنها راه موجود، ممنوعیت زبانفارسی بمدت بیش از دو نسل، امکان التیام و بازگشت به کیستی خویش مقدور خواهد شد، عدالت فقط در تقسیم مساوی نان متبلور نشده، عدالت در تمام زمینه ها باید جامعه عمل بپوشد، من در تعجبم که چرا اکثر کمونیستها از استقلال ملتها وحشت دارند؟!
غیر منصفانه است که کاسترو را دیکتاتور نامید ، جا داشت آقای کیانوش رشیدی اشاره ای به دستاوردهای انقلاب مردم کوبا میکرد از جمله ریشه کن کردن بیسوادی و آموزش رایگان در تمام سطوح برای همه،، بهداشت رایگان برای مردم کوبا و... من شخصا بر این باورم اگر انقلاب کوبا روی نمیداد کشور کوبا وضعیت بهتری ازهمسایه گانش هاءیتی ودومنیکن آزاد ودمکرات !!!!
ضرب المثلی عربی گوید که دفع فاسد به افسد کنید . و این گلام عرب را باید گرامی داشت و انرا و عملی کرد و سر سلسله مفسدان و ملحدان وتجزیه طلبان را به دست مفسدان برانداخت.
مقاله زیر چشم اندازی روشن از تاریخ مفسدان است .
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/7935/103291/%D9%86%D9%82%D8…
جناب yaradiciliq سلام؛
شما از رابوت هائی گپ زده اید که خواهندتوانست آخرین میخ را بر تابوت کمونیسم بزنند! و پرسش من از شما این است که کدام کمونیسمی را می گوئید؟ ما چنین پدیده ای را در سطح جهان کنونی نداریم که او و یا آنها هم اکنون و هدفمند یارای مقابله با سرمایه سالاری هار جهانی را داشته باشد.
اگر منظور شما چین باشد؟ ساختار نظام او نیز جز بازار آزاد و اقتصاد کالائی بیش نیست و نابرابری ها زشت و فاحش، و بهره کشی های هولناک انسان از انسان در آنجا هم بسان بلوک غرب بیدادمی کند. این نظام با دعاوی کمونیستی کاملا بیگانه و متضاد است.
شما از نقش برجسته ی رابوت ها سخن رانده اید و در بخشی از پانویس خود چنین نتیجه گرفته اید که:در مورد تف سربالا و جنون شخصیت و بیماری روانی خانواده کیم یونگ ها و همین آخری، هیچ ندارم بگویم جز چندشی که از یادآوری آنها برمن می گذرد.
(( با ورود روبات ها، دیگر کاری وجود نخواهد داشت که نیاز به کارگری نیز باشد. ))
بسیار خوب، این چشم انداز مکانیکی هم جولانگاه رویاپردازی یک فرد امروزی و مدرنجو می باشد که او در نظرِ تخیلی، رسما مخالف استعداد و توان دگرگونسازی مفید نیروی کارِ فلج امروزی در برابر ماشین هوشمند امروز و فردائی دیگیتالی هست. و رابوتیسم را علیه نیروی کارِ کارگر برمی گزیند و حقوق بشر را نیز در عمل برنمی تابد و ای بسا جایز نمی داند؛ زیرا سود بازاری نیروی کار نسبت به تولید انبوه رابوتی ناچیز خواهدبود، و کارِ کارگر امکان انباشت ارزش افزده و کلان ندارد و نخواهدداشت؛ پس باید کنارگذاشته شود. آیا این دید تحولگرای خشک و ناامید انسانی نسبت به استعداد خارق العاده ی ماشینی شگفت انگیز نیست؟
البته این دیدگاه توامان مخالف ایده های اجتماعی و خاستگاه های طبقاتی هم هست و ناگزیر نیز می باید بی کم و کاست دشمن ایده های برابریخواهانه ی نوع انسان ها و به تبع آن کمونیست ستیز باشد و می باشد. و در عمل هم اگر روزی بتواند صرفا اراده گرای بورکراتی می باشد که انسان برای او جز کالای عرضه ای و مصرفی بیش نیست و ارزش بازاری او همان خواهدبود که مارکتِ آزاد بر آن قیمت نهد.
من به این نگاه روشن و بی پیراهه با همه تلخی و بیگانگی هایش با حقوق بشر احترام می گذارم. اما رودرروئی من با چنین دیدگاه ماشینیستی از یک تحولگرای برابری گریز براستی حیرت انگیز نیست.
20 ساله بودم که کتابچه های جیبی 7 جلدی از خانم ایلین سگال بنام (( چگونه انسان غول شد)) را خواندم. همه تلاش و حرف او در یک جمله همین بود که انسان چگونه می تواند زمان را بسود زندگی بهتر و دلنشین ترِ خویش تسخیرکند.
و اینجا هم مخالفت من با این دوستمان آقای yaradiciliq تنها بر سر این بی تفاوتی نسبت به علل تنگدستی ها، نابرابری ها، نارسائی ها و سرخوردگی های بیشمار زندگی، رفاه و تکوین شخصیت لهیده همه ی انسان های کار و بی سرمایه است که وجود و کار آنها توسط سرمایه کالائی بسود این و یا آن انگل بازاری سنجیده می شود. و اگر این کارگر زرت و پرت بگوید رابوت ها دهان او را خواهندکوبید و جایگاه او را با شگرفی و خبرگی تمام خواهندگرفت.
می بینید؟ اینجا نقش رابوت ها و مدرنیزاسیون نه بر سر تسخیر زمان بسود زندگی بهتر و آسانتر انسان های بیدادرس است، بلکه دعوا بر سر تصرف اراده ی نیروی کارِ کارگران و زنجیر پیچی دادخواهی آنها علیه بهره کشی این انگشت شماران ضدبشری می باشد که بیش از نیمی از آن 7 میلیارد از شهروندان امپریالیسم آمریکا گرفته تا اتیوپی یکسان و همگی در فقر و گرسنگی مفرط با اندکی تفاوت دست و پا می زنند.
و مصیبت نوع بشر کار و مزدبگیر امروز در همین گرهگاه های کور جهانی ست، که ناشی از نگرش افرادی از این دست می باشد که حقوق بشر را پاس نمی دارند و من بشدت با این فرهنگ بیگانه بوده و می باشم و برابر آن روشنگری و افشاگری ها را وظیفه خود و هر انسان نوعدوستی می دانم.
باسپاس از پانویس تان
اولا من با دشمنی برخی از طرفداران حقوق ملی با تفکر کمونیستی فاصله دارم منتها این به این معنی نیست که کمونیزیم ایرانی در خدمت شونیزیم ایرانی نبوده بلکه برعکس کمونیزیم ایرانی همیشه در کنار و در خدمت شونیزیم فارس بوده .منتها در رابطه با نوشته آقای چنگالی باید بگویم که شما در اصل میخواهید که فعالین حقوق ملی از خواست حقوق ملی و برابر حقوق دست بر دارند و دنبال احزاب طراز نوین ایرانی- فارسی کمونیست به افتند همان احزاب و سازمانهائی که تا کنون نتوانسته اند با ناسیونالیزیم فارس و پان ایرانیزیم فاصله بگیرند برای مثال با جبهه ملی و داریوش فرهر - حزب ملت ایران و امثالهم که منکر هر گونه حق و حقوقی برای غیر فارسها هستند و من کمونیستها و سوسیالیستهای غیر فارس را در تضاد با کمونیستها و سوسیالیستهای ایرانی - فارس میدانم
نویسنده مقاله هیچ فکر کرده که چرا کمونیست ها با توجه به فداکاری این همه جوانان باین روز افتاده است ؟
دشمن دانا و نادانِ دوست
دشمن دانا بلندت می کند
بر زمینت می زند نادانِ دوست
بشما نویسنده مقاله ببینید نظر صاحب آن پرچم را که داخلش ستاره سرخ کشیده شده در باره شما چیست ! روزی در مجلسی بزرگان مردی وارد آن مجلس شد دم در نزد صاحب مجلس نشست . گفت دیشب فلانی خیلی از شما طریف میکرد صاحب مجلس به گریه افتاد مرد مهمان گفت : عرض کردم تعریفتان میکرد . صاحب مجلس بیشتر به گریه سر داد بار مهمان گفت قربان تعریف میکرد . دفعه سوم صاحب مجلس گفت : فهمیدم ولی در این فکرم که چه کار احمقانه ای کردم که مورد تعریف و تمجید چنینی شخصی شده ام . نوشته شما هم بایستی مورد تایید و تمجید همین دوستان قرار گیرد .
دشمن دانا و نادانِ دوست
دشمن دانا بلندت می کند
بر زمینت می زند نادانِ دوست
آقای صوفی زاده خدمت جنابعالی عرض کنم که مقاله شما در رابطه با ملت تورک تورکیه یک اشتباه بود و الان سعی میکنی که اشتباه خود را توجیه کنی که مورد قبول واقع نمیشود ببینید در تورکیه در سال ٢٠٠٥ یک طوماری تحت عنوان تورک - کورد کارداشدیر و در ربطه با حقوق برابری تورکها و کورده بود که اولین انتشارش با امضای ١٠٠٠ شخصیت سیاسی- هنری و ادبی مشهور تورک بود از جمله خانم سزن آک سو خوانند مشهور و آقای تارک آکان هنر پیشه مشهور و از یاد نبرید که بزرگترین دروازه تمدن مدرن و تجدد خواهی در ایران از استانبول و باکو بوده ولی در رابطه با این نوشته ات و مخصوصا این جمله شما « کە بندە رسالت خود را حول اتحاد ملی میان کورد و تورک در ایران بنانهادەام » باید بگویم که من این را به فال نیگ میگیرم منتها باید بگویم که اول باید زمینه را درست کرد و گرنه امکان پذیر نیست ببینید الان در سوئد یک کنفرانسی در رابطه با حقوق
حقوق ملیتها در ایران در جریان است و شرط شرکت آذربایجانی ها اینست که هیچکدام از تشکیلات و اشخاص کورد که اورمیه را کوردستان مینامند نباید شرکت کنند یعنی عملا کورد ها کنار گذاشته میشوند و باید روشنفکر کورد بخود آید که این توطئه ضد اتحاد ملل که اورمیه را کوردستان مینامد را باید کنار گذاشت چرا که آذربایجانی ها یک تجربه تلخ قره باغ را دارند و تجربه دیگری را در آذربایجان غربی نمیخواهندسلام جناب دیرنج مین ائللی؛
پیش از همه لازم می دانم بگویم که من با فرهنگ بدوبیراهه گوئی سر سازگاری نداشته و ندارم و تاکنون در ادبیات سیاسیم هیچگونه نشانه ای از آن پیدا نمی شود. همچنین تلاش می کنم از ایجاد جنجال و هیاهوی های شعارگونه و تهیجی نوشتاری پرهیزکنم، زیرا بسود داد و ستد اندیشه ورزی نیست.
دوست گرامی شما از ضرورت رقابت گفته اید، اما روشن نساخته اید این رقابت میان چه کسانی و چه جریان هائی می باید باشد و ادامه یابد؟
اما اگر تصور شما از این رقابت میان منافع ملت هاست که بسیار دور از واقعیت جهان موجود می باشد. زیرا عملا مردم کشور غارتگر جهان ( امپریالیسم آمریکا) رسما به همان اندازه فقیر، بیکار و معترض به نابرابری ها هستند که در کشور بلازده ما کارگران و جوانان و توده های زمینگیرشده از آن می نالند.اگر منظور شما رقابت برای شکوفائی میان سی کشور صنعتی ست؟ باید سرراست بگویم این رقابت حتی بین دوستان متحد هم میسر نیست. بل جنگ آشکار و پنهان انباشت سرمایه انگلی ست که انفجار خونین آن بدرازا نخواهدکشید. رویای تحول برابر نیز بنا به دعاوی اقتصاد و سیاست نئولیبرال و یا گلوبال، با آمدن ترامپ شکل و لباس راسیستی برتن نمود و بیشتر از آن خواهد کرد که خوش بینی ها نشان می دهند!
همچنین شناخت و درک رقابت در ناهمسانی (( کاه با کوه)) طنز تلخ نابرابری میلیاردی نوع بشری ست که اغلب شیفتگان سرمایه سالاری رقابتی، فجایع هراسناک آنرا ندیده و یا ترجیح می دهند نبینند.
اما آشکاری این شکاف هولناک میان 1% در صدی ها با 99% درصدی ها همانی که بسیاری عمدا آنرا ندید می انگارند، مسلما راه سازش ناپذیر خود را علیه این استبداد سرمایه داخلی و جهانی پی گرفته و می گیرد و تنازع بقا نوع انسان های تاراج شده، راه زدودن نابرابری ها را بهتر خواهدیافت و این نبرد انسانی را بی گمان خواهدبرد.
حتی اگر در مقطعی کوتاه یک غارتگر راسیست و زن ستیز بسان ترامپ بتواند بر موج اعتراض توده ای مردم مظلوم و محروم آمریکا سوار شود. گاها بعضی تجربه ها تاوان سنگینی دارند و ترامپ هزینه ی آنرا روی دست توده ها و کارگران و کارمزدان آمریکا خواهدگذاشت.
تندرست باشید
شما ترکها، کی و چه زمانی می خواهید بفهمید و وارد قرن 20 یا 21 شوید ؟ !
آب است .ایرانی و پارس مثل شما ناسیونالیست و قبیله گرا نیست و هر هنر و قرهنگ و زبان و خطی را که در میان مردم بشکل منطقی و تاریخی و ضرورت آمده و تغییر داده و مفید دیده ، پذیرفته و از آن خود و از آن بشریت میداند . ما ایرانیان هیج دشمنی با هیچ فرهنگی نداریم . اگر شما مغولزادگان آذری عرضه دارید یک سایت و یک کتاب لغت و یک الفبا و یک خط و یک تاریخ و یک کشور برای خود راه بیندازید بدون اینکه نیازی باشد اول دیگران را انکار کنید .
ایرانیان هیچگاه اجازه نخواهند دا تا شما برای نزدیک شدن به اهداف تجزیه طلبانه تان یک قدم پیش بروید و فرهنگ و تمدن و جغرافیا و زبان میزبان تان را انکار کنید یا به زیر سئوال ببرید.
این شکل فریبکارانه شما را به هیچ جا نخواهد رساند و بقول شاعر- این راه که میروید به ترکستان است !
بروید فکر نان کنید که خربزه
در ریاضی گویا جمله ای بود معروف به قضیه خلف یا مسیر الاغ . یعنی اگر نتوان چیزی را ثابت کرد . باید خلاف را مطرح نمود . حال رابطه فکر .. با راسیست های تجزیه طلب مغول چه شباهتی دارد !. کسانیکه از جنایتهای اردغان خلاف تمام بشریت دفاع کنند . در حالیمه اردغان این ها را غیرسنی و زردشتی و فارس و کولی و کرد می نامد.
جناب لاچین:
برای انسانهایی، با فقر ذاتی معنوی، که با وارونه نگاهداشتن حقیقت، به زندگی گیاهی خود ادامه میدهند و خود را با دروغ، ارضاء میکنند، یک واژه جالبی را به کار میبرند: استمنای روحی
زبان دری یک زبان هندوایرانی و از شاخه زبانهای ایرانی شمال‌غربی به شمار میرود. این زبان با زبانهای مرکزی ایرانی و سورانی نزدیکی دارد
کتاب اذربایجان خواستگاه قوم افغان :http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=gbz
زبان افغانی کوچکترین ربطی به فارسی ندارد چون زبان پشتون است
http://www.iranicaonline.org/articles/afghanistan-vi-pasto
افغانها هم در اصل مردم قدیم اذربایجان اند باور نمیکنی کتاب زیر را دانلود کن :
http://s9.picofile.com/file/8276152342/%D8%A7%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%82%D9%88%D9%85_%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86.pdf.html
http://s9.picofile.com/file/8276152342/%D8%A7%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%82%D9%88%D9%85_%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86.pdf.html
واقیعت این است که این دشمنی اشکار با مردم ایران که از سوی عده ای گماشته غربی و یهودی و عرب صورت میگیرد هدفی جز تجزیه ایران در سپهر ندارد . اما چه باید کرد ؟ ریشه و بنیاد این تفکر تجزیه طلبی از وجود نحس چپها ریشه گرفته و تا این درخت حنظل از ریشه خشگ نشود و روشن فکران میهن پرست برنامه ای در دست نداشته باشند گرکهای گرسنه از چهار سو به ایران حمله خواهند کرد .نظام کنونی خود نیز بخشی از همین مخالفان کنونی در دوران نظام سابق بود .مدعی بالا به عنوان عرب باید از شرم باید خود را حلق اویز کن که در کشور سوریه عرب علیه عرب بیش از 5 سال است که نسل عرب را از بین میبرند .متاسفانه شخصیت این نوع ناجیان دروغین شخصیتی کاذب دروغ گو و مزدور و دهان بین و جاسوس صفت هستند و مامور ومعذور .بدون شک سرنوشت این مبلغان روزی مانند دیگر مبلغان تجزیه خواهد شد .
عکس فیدل کاسترو با لباس سفید، انتخاب "ایران گلوبال" است. من با گذاشتن این عکس در کنار نوشته ام موافق نیستم. فیدل کاسترو تا پایان زندگی اش یکی از پشتیبانان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران بود.
خب مبارک باشه الان داره در دیار مارکس کیف میکنه انشالله بقیه رفیق هاش را هم بکشه ببره پیش خوداش با همدیگه کیف کنن
به همه مردم جهان علی الخصوص مردم کوبا تبریک عرض میکنم مبارکا باشه صد سال به این سالها
انشالله دور نباشه ببینیم بقیه رفیق هاش را هم داره میکشه ببره پیش خوداش
آقای چنگائی زده به صحرای کرب بلا و مرده های عثمانی و صفوی و قاجار را از قبر بیرون در آورده و زمین را به آسمان ریسمان کرده که این حکومت فارسی نیست چون چندتا مانقورت و فرصت طلب تورک هم تویش است.
آقای چنگائی ما به قسم خوردن کومونیستها هیچ موقع باور نداشتیم چون دم خروس را در زیر کتشان میدیدیم.
در دوره قاجار و سایرین دو تا مکتب خانه در یک شهرستان بوده که شاگردانی به تعداد انگشتان داشته را دلیل بر رایج بودن زبان فارسی را در آزربایجان میدانید؟ بخدا ی یکتا سوگند بحث با شما , حتی با نوشتن دو سطر کامنت هم وقت بهدر دادن است.
من برای اینکه بدانم سوسیالیسم مورد ادعای سرخ پوشان خون اشام چیست به کوبا رفتم . بیش ازان نیز به قبله تجزیه طلبان مشهور مانند پیشه وری به شوروی و بویژه باکو رفته بودم. انچه دیدم نامی جز فقر و بدبختی و دستگاه بیگر و بند نداشت .کاسترو در حقیقت هنرپیشه تاتر واقعی جنائی و وحشت بشری سوسیالسم بود که سناریوی ان را لنین و مارکس نوشته بودند و سیاهی لشگر ان را مردم عادی تشکیل میدادند و بلیط فروشان ان در کشور ما ایران عده ای توده ای و فدائی در کشور ما بودند . فیدل ازادی را قربانی سوسییالیسم کرد.
چپها در شوروی سابق ، به سیاست های ناتو و امریکا، لقب انتقام جویان، داده بودند .
به نویسنده این خبر که با دمش برای مرگ افتخارآمیز یک مبارز 90 ساله، این چنین گردو می شکند یاید گفت-
در طول حکومت 70 ساله ننگین پهلوی و 1000 ساله شاهنشاهی ملوک الطوایفی ، بت ها و رهبرانت به اندازه نیمی از عمر فیدل به کردار و گفتار و پندار نیک ، دست نزدند و نتیجه رذالت شان ، آخوند و داعش شیعه بوده است .