Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پیروز،
اگر هدف شما سرراست کردن محل قتل یارمحمدخان باشد بسیار بجا و جای تشکر است. اما اگە از این زاویە کە چون آن مورد غلط بودەاست کل مطلب را زیرسوال ببرید منطقی بنظر نمیرسد. کامنتهای شما این را میرساند در حالیکە اشتباە در نام بردن از محل قتل یارمحمد خان تهران و یا کرماشان باشد چیزی از اهمیت قضیە نمیکاهد و حداقل از دو نفر مورد اشارە یکی از آنها در تهران بقتل رسیدەاست و دیگری هم توطئەهای گوناگونی علیە او انجام گرفتەاست.
ضمنا اظهارنظر در مورد موضوعات تاریخی و یا هرمورد دیگری حق هرفرد هست و قضاوت با خوانندە است

نوشته شده توسط: Anonymous

در حالی که عده از تاریخ دانان و پژوهش گران فارس در نامه اخیر خود به لاریجانی رئیس محلس شورای اسلامی ایران در باره , تشکیل فراکسیون تورکها, جمله زیر را مینویسند, جوجه فاشیسها باید دهانشان را ببندند.««از نظر اینجانبان با نگاهی تاریخ‌نگرانه که بافتار چند لایه و رنگارنگ فرهنگی ایران زمین و غنای هویتی آن را مطالعه می‌کنیم و به خوبی می‌دانیم که همسان‌سازی آمرانه و نادیده گرفتن تنوع زبان و فرهنگ و رفتار اجتماعی مردمان ایران و الزامات پبوسته به آن نیز، نافی حقوق فطری انسان‌ها و زمینه‌ساز بروز بحرانهاست و دقت نظر و توجه به این حقوق و نیاز‌ها ضروری‌ست،»»

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-تورکی مثلی است میگویند(آشیقین سوزی قوتارسا-یارب یارب چالار)معنی .یعنی وقتی نوازنده درعروسی هاحرفشان تمام میشود،یارب یارب می نوازند..تفسیر:یعنی وقتی نوازندگان درعروسی تمام ترانه های خودراخواندند ودیگرچیزی برای ارائه نداشتند.شروع میکنند به چرندیات نوازی....حال دراین سایت هم من فکرنمیکنم آنهاییکه خودراسیاسی خودخوانده میدانند.ونمی توانند
مسایل جاری وساری درکشورراتجزیه وتحلیل بکنند،برای خالی نماندن عریضه خودپس ازاتفاقات ویاتعبیروتفسیردوستانی همچون استادلوایی داشته ،شروع به خواندن یارب یارب میکنند.
یاتوهین میکنند.یاتفره ازموضوع کرده به چرندیات نویسی میکنندویابرای خودنمایی شروع تولیدتزهای من درآوردی میکنند.
این دوستان حتی نمی توانندتشخیص دهندکه درکدام جبهه قرارگرفته اند.!!!
من فکرمیکنم انسانهابایدازآزادی های سیاسی گروهی وفردی برخورداربوده وسعی کنند،درزیرپرچم آنهابه تبلیغ وترویج افکار

آنهاگروه پرداخته تادیگران نیزبدانند،باچه نظری طرف بوده واگرچیزی درچنته درموردآن گروه داشتند،ارائه دهند.
اگرخودش بتنهایی نظری داشت هیچ ایرادی نداشته وندارد،چه بساکسانی که بتنهایی نظری زیبا ورئال ومنطقی وعلمی داشته وتاثیرگذاری وی میتوانددرکل گروه ها وجامعه کارسازباشد.
ولی وقتی به چرندنویسی وتخلیه گنداب مغزخودبنام یک تفکرمیکند،این شخص نمی تواند،به جامعه وگروه وتفکری که بدان وابستگی نشان میدهد،مثمرثمردرجامعه باشند،تنهامیتواند،سبک مغران رابه انحراف درمبارزات وا دارد.
نوشته شده توسط: peerooz

جناب صوفی زاده,
قصد من گفتگو در باره مسائل مطرح شده در مقاله شما نیست. قصد من این بود که بگویم کسی که دانش لازم در باره مطلبی را ندارد - نظیر مکان قتل یار محمد خان و غیره - بهتر است در آن باره صحبت نکند. ضمنا بجای متهم کردن دیگران به " قاطی کردن ", لطفا تاریخ را مرور بفرمائید تا چنین بی گدار به آب نزنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

بخدمت آقای صوفیزاده باید بگویم ، یک یا دو نفر را در یک حرکت بزرگ عمده کردن و نتیجه گرفتن در مجموع تحلیل را ضایع می کند . همیشه تحلیلگر باید بیطرف و بدون تعصب به مسئله نظر بدهد. من تحلیلتان را پسندیدم .



با سلام و درود به هادی گرامی. بدرستی با این تحلیل مفصلتان تاریخ صد سال اخیر ایران را به این نابینایان ورق زده اید که لایق تقدیر است. ما می گویم ایران مال همه هست ، در همین ایران هرکس به اندازۀ رای اش به اندازۀ وزن اش حق دارد حرف به زند ، دیگر کلی گوئی ها گونده گوئی ها بس است.
ما به مدعیان ناصر کرمی و اقبال اقبالی می گویم شما نیز به اندازۀ ملایان دمکرات باشید ، به رای وحقوق مردم احترام بگذارید.
شماها خودتان را دمکرات می نامید، به نام خود خواندۀ خود وفادار بمانید. آیا در دمکراسی شماها به چهل در صد مردم ایران که تحت نام فراکسیون ترکهاهستند ، حقوقی قائل نیستید ؟
و اگر هستید این همه تبلیغ منفی چرا؟ این طوری که معلوم می شود مسئلۀ شما ایران نیست اگر کوچکترین مهر ایران در دل داشته اید این همه تخریب این همه تفرقه غیر ممکن بوده است. قدر خود را بهتر بشناسید به اندازۀ گلیم تان پاهایتان را دراز بفرمائید. برای ساختن ایران ترکها گذشتۀ بسیار غنی دارند پتانسیل ترکها سنگینی ، وقار ایران هست . بدون ترکها ایران هژمونی منطقۀ خود را برای همیشه از دست خواهد داد . لطفا بنشینید سر جایتان حرف مفت نزنید . حالا از نادانی برای ما فحش بنویسید.

نوشته شده توسط: Anonymous

بابک جان شما هم این امکاناتتان را برای چه کسانی هدر می دهی ، باز هم رفتی از انشتین فاکت آوردی، اصلا انرژی گذاشتن برای امید دانا خود جای سیوال است، با موضوع قحطی مواجه هستید؟ یا اینکه مشکل حضور دایمی در رسانه ها را دارید؟ یا زکام کلامی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-1-ازدوستان گرامی وعزیزوارجمندمثل یوسف آزربایجان وساچین عزیزخواهشمنداست ازکلمه تورک زبان استفاده نکرده وبجای آن ازکلمه فراکسیون مناطق تورک استفاده نمایند.چون وقتی یکی تورک است ویاملتی مثل تورک قاشقایی وتورکمن وآزربایجان ویاملت تورک خوراسان وتورکان پیچاقچیان کرمان زبان خودرانیزباخودداشته ونمی تواندتورک زبان باشد.کافی کسی تورک باشد،زبانش نیززبان تورکی خواهدشد.
همانطورکه اعضای فراکسیون مناطق تورک ازبکاربردن این کلمه در روزاولین آنراعوض کرده ومناطق تورک راجایگزین کردند.
2- قابل توجه چپول های منتقد ودرجبهه بهمن موحدی وتبریزی باستاره سره نویس وآقای مرادی نماینده بندرعباس وفاشیست های پان فارس ،فرق شماهابااین حمله کنندگان به آقای پزشکیان وآقای قاضی پوردرکجاست ودرچیست؟
3-آنهاییکه هنوزسوادفرق بین ملت وقوم وایل وتباررانمی دانندوهرروزدرنوشتجات خود،خودراسقراط وبقراط.ارسطو.افلاطون بالاترمیدانند؟

آیاباتوهین ولومپن بازی میتوان بشماسیاسی وطرفدارمنطق وعقلانیت گفت؟
زیادخودراخسته نکنید،اگراین خامنه ایی نادان عقل داشته باشد،بایدهرچه سریعترزبان تورکی رازبان رسمی کرده تاحسابی بتواندباد 57 ساله پهلوی شمانژادپرستان رادریک روزخالی کرده آنروزحال واحوال شماهاراخواهیم دید.
باورکنیدشمامثل 37سال گذشته جزهوچیگری ازهیچ چیرسردرنمی آورده وول معطلید.
ماباجانفشانی فزرندان رشیدآزربایجان ودیگرتورکان ایران مثل.سعیدرضوی.مرادپور.بیگلو.لسانی ها.لوایی.اوبالی.هدایت ها ودرداخل وخارج ودرصفوف مردم بامبارزات خودسنگرهارایکی پس ازدیگرتصرف کرده وشماهامثل چاخ چاخانه آسیاب سرمردم رادردمی آورید.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال نوشته آقای ا- یزدانی یا پروفسور احمد امید یزدانی (یا هر نام دیگری که ایشان دارند) پیش از این در تاریخ سی آذر ۱۳۹۱ با تیتر: (ملت، اقلیت قومی و مسئله ملی در ایران) در تارنمای ایران گلوبال و در لینک زیر گنجانده شده است و برابر آئین نامه تارنمای ایران گلوبال گنجانده شدن نوشته های تکراری غیر قانونی است، از این روی صفحه کنونی به همراه کامنت های آن باید از تارنمای ایران گلوبال پاک شود، با سپاس- تبریزی

http://www.iranglobal.info/node/13502

نوشته شده توسط: Anonymous

این آدم بی شخصیت باز هم از اسم یوسف آذربایجان استفاده کرده و این نوشته را گذاشته « در ایران ملتهای گوناگونی وجود دارند. ملت تورک، ملت لر، ملت کورد، ملت بلوچ، ملت فارس و .... درود بر آقای ا-یزدانی که حقیقت را بیان فرمودند. 100 سال است که ملتهای مختلف ایران، زیر یوغ شوونیسم ملت فارس قرار گرفته اند و از حقوق خود محروم مانده و سرکوب شده اند. »

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، تا آنجا که ما می دانیم نوشته های یک نویسنده با دو نام و با دو ترم نمی تواند در ایران گلوبال به نمایش درآید، نوشته های کسی که هم اکنون با نام ا- یزدانی و با ترم

http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/6067

در ایران گلوبال دیده می شوند پیش از این با نام پروفسور احمد امید یزدانی در ترم زیر گنجانده شده اند و داشتن دو ترم و دو نام برای یک نویسنده غیر قانونی بوده و یکی از این دو نام و این دو ترم باید پاک شود

http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/3007

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ا - یزدانی در نوشته خود در زمینه مساله ملی ، به ستم ملی دیر پا که خلق آذربایجان و دیگر ملت های تحت ستم ایزان در طول 90 سال گذشته در معرض آن قرار داشته اند ، به نحو جامعی اشاره کرده است . همان طور که در نوشته ایشان آمده ، در آذر ماه 1324 ، زمانی که دیکتاتوری عنان گسیخته رضا خانی به پایان رسیده و آزادیهای نسبی دموکراتیک در ایران ایجاد شده بود، در آذربایجان به رهبری جعفر پیشه وری از مبارزین و کمونیست های قدیمی، حکومتی دموکراتیک به وجود آمد. به دنبال آن در بخش هائی از کردستان نیز، حزب دموکرات کردستان به رهبری قاضی محمد، قدرت سیاسی را در دست گرفت . ایجادحکومت های دموکراتیک در آذربایجان و کردستان ، ضربه های کاری بر پیکر ارتجاع هار حاکم در ایران که در راس آن فرزند رضا شاه و دربار پهلوی قرار داشتند وارد ساخته ، به نیروهای

مترقی و دمدکرات در سرتاسر ایران یاری رسانید. دولت مرکزی در صدد انتقام جوئی بر آمده و در همان زمان که فریبکارانه با حکومت فرقه دموکرات آذربایجان وارد مذاکره شذه بود ، به آذربایجان لشکر کشید و در سرکوب جنبش دموکراتیک خلق بپا خاسته این دیار، جنایات و وحشیگریهای بیشماری، مرتکب شد . ارتش مهاجم شاه در خمله به آذربایجان در شهرها و دهات مختلف آن دیار بلا دیده بیش از سی هزار تن از فدائیان و آزادیخواهان را به وحشیانه ترین وحهی ، قتل عام کرد. در نوشته خود ، آقای یزدانی، به یاری و کمکی که دولت سوسیالیستی شوروی در ایجاد حکومت فرقه دموکرات در آذربایجان مبذول داشت، کم بها داده شده است . در واقع امر، بدون مساعدت ارتش شوروی که در آن زمان در بخشهای شمالی کشور مستقر بود، این امکان که فرقه دموکرات آذربایجان به آن آسانی قدرت سیاسی را در ناحیه حساسی در دست بگیرد و این قدرت را نگه دار، بسیار ضعیف بود. شکی وجود ندارد که فرقه دموکرات آذربایجان با قدرت لایزال توده های زحمتکش این سرزمین که طی ماه ها علیه اربابها و ژاندارم ها دلیرانه پیکار میکردند، به قدرت سیاسی دست یافت . اما ارتش شوروی مستقر در ایران که در جنگ علیه فاشیسم هیتلری به پیروزیهای درخشانی نایل آمده بود، در تصرف قدرت سیاسی از جانب فرقه دموکرات آذربایجان، نقش مهمی بازی کرد. در اینجا امکان شرح و بسط ، در زمینه حوادث سیاسی آن دوران پر تلاطم نیست اما به طور اجمالی می توان این واقعیت را بیان داشت که ایجاد حکومت های دموکراتیک در آن دوران در آذربایجان و کردستان ، امری ترقی خواهانه و ارزشمند بود که به تقویت نیروهای دموکراتیک و مترقی در سرتاسر ایران و تضعیف ارتجاع مرکز نشین که دربست در اختیار قدرتهای امپریالیستی بود، یاری میرساند. اگر نیروهای ترقی خواه در نقاط دیگر ایران که - رهبران آنها عناصری رفرمیست و فاقد مشی انقلابی بودند- به حکومت های دموکراتیک در کردستان و آذربایجان کمک لازم را میکردند، اگر نیروهای نظامی شوروی به سبب اولتیماتوم امریکا مجبور به ترک آذربایجان نمی شدند، اگر امپریالیست های امریکا و انگلیس برای نگه داشتن ایران در منطقه نفوذ خود، مصر نبودند، همچنان اگر در رهبری فرقه دموکرات آذربایجان عناصر اپورتونیست و سازشکار غلبه نداشتند ، دولت مرکزی غدار به سرکزدگی شاه و به دستور امپریالیسم امریکا، به آسانی نمی توانست بر جنبش های دموکراتیک خلق های آذربایجان و کردستان چیره گردد اگر ها زیادند، اما اوضاع و حوادث مسیری را طی کرد که به شکست نیروهای دموکراتیک در آذربایجان و کردستان منجر شد. با اینهمه توده های زحمتکش آذربایجان هنوز فداکاریها و رزمندگیهای فدائی ها را که در زمستان سرد سال 1324 تفنگ در دست، دلیرانه در جهت غلبه بر اربابان غارتگر و ژاندارم های بیرحم و به منظور ایجاد حکومتی دموکراتیک می جنگیدند، فراموش نکرده اند و از مقاومت و پایداری آنها الهام میگیرند. درعین حال، در رابظه با تشکیل و شکست حکومت فرقه دموکرات آذربایجان، این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که دولت شوروی که در آن زمان ماهیتی سوسیالیستی داشت، در جنگ علیه نازیهای هیتلری، سختی ها تحمل کرده و بیش از 20 میلیون قربانی داده بود. شوروی برای جلوگیری از تجاوزات امپریالیست ها و حفظ سرزمین خود از حمله مجدد دشمنان بی امان سوسیالیسم و انقلاب، نهایت کوشش را به عمل می آورد که در همسایگی خود، حکومت های دموکرات و ترقی خواه قدرت را در دست بگیرند . کوشش های دولت شوروی را در ایجاد فرقه دموکرات آذربایجان، نه در "سود جوئی های" استالین بلکه در این رابطه، باید جستجو کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای باصطلاح تبریزی .... ناشر این مقاله اختر است نه آقای احمد یزدانی و مثل خیلی از مقالاتی که در این سایت پخش میشود خود نویسنده به احتمال زیاد از پخش مقاله اش در این سایت خبر ندارد . و ای کاش دو کلمه در رابطه مقاله می نوشتی چون هم برای تو و هم برای خوانندگان مفید میبود

نوشته شده توسط: Anonymous

.... شما پان فارس ها خوب میدانید که طرف مقابل شما ملت تورک زبان و حرکت ملی آذربایجان است که بلحاظ سواد و آگاهی از شما پان فارسها خیلی جلو تر هستند .حالا بروید یک کنفرانس علمای پان فارس متشکل از آقای اقبال اقبالی و هم شهری ایشان پاسدار محسن رضائی ضد تورک و ناصر کرمی و کاوه جویا و امثالهم جمع کنید تا جوابی برای این مقاله کوتاه بنویسید تا شاید راه نجاتی پیدا کنید

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

به اعتقاد من باز بودن در دیزی در ایرانگلوبال حسن زیادی دارد. بخشی از خودیهای خوش خیال, بی حیائی مفرط گربه های بشدت ایرانی را به عینه می بینند و آرام -آرام به استقلال طلبان می پیوندند. حتی احمد اوبالی و صالح ایلدیریم در آغاز فدرالیست بودند و یکی از علل تغییر موضعشان, برخورد فاشیستی راستگرایان پان ایرانیست و سوسیال شوونیستهای ایرانیست بود.

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی، ایمیل و یا شماره دتلفن لوایی را می خواستیم

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از یزدانی گرامی و همچنین آز اخترگرامی . فراکسیون تورک زبانان مجلس بی شک حتی اگر کمترین کارایی نیز نداشته باشد حق طبیعی و بسیار ابتدایی تورکان ایران است که یکصد سال تمام زیر چکمه های ناسیونالیزم آریایی له شده اند .
تشکیل این فراکسیون بیش از همه صف بندی ها را آشکار نمود و البته حاوی یک پیام بسیار مهم بود :
اسیمیلاسیون با یکصد سال تلاش شکست قطعی خورده است ! فاشیسم ماهیت خود را در ادبیات بیان شده بخوبی نشان میدهد . ملت آزربایجان و فراکسیون تورکان جملات بکار برده شده حاکی از مرگ ناسیونالیسم و پانفارسیسم است . بقول یزدانی گرامی در ایران ملتی بنام "ملت ایران" وجود ندارد. برای شما موفقیت آرزو میکنم .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جداری عزیز.شهریار متملق ومداهنه گر نبودند .دردرازای عمرطولانی خودکه مصادف وهمزمان با تحولات سیاسی وشوک های اجتماعی تجربه نشده ازقیام مشروطه خواهی آزربایجان وتبریزواعلام نمایندگی انجمن ایالتی آزربایجان به جای کابینه های سازشکاروتهاجم شجاع الدوله وقشون کشی های وکشتار های بی امان و مکرر روسیه تاانقلاب کبیرکمونیستی وقیام های شیخ محمد خیابانی واعلام خودمختاری آزربایجان ودر این میان قیام های امیرحشمت نیساری ولاهوتی وکودتای رضاخانی وتغییر سلسله سلطنتی وقیام ها وحوادث مردمی وضد مردمی و ماجرای تشکیل حکومت ملی فرقه دموکرات و بازهم اعلام مجددخودمختای آذربایجان این بار باهم آهنگی وموافقت دولت مرکزی وقتل عام بیسابقه دهشت ناک متعافب ان که وسیله دولت مرکزی ازمردم آزربایجان صورت گرفت وماجراهای ملی شدن نفت واصلاحات محمدرضاشاهی وهمه این ها

که در طول حیات وجلوی چشم او صورت میگرفت به اقتضای سن وسال وبرداشت های فکری وقضاوت های دوران کودکی جوانی ومیانسالی وکهولت سبب تغیرات بلااجتناب دردیدگاه های ان بزرگوار میشد که زمانی تحت تاثیر جذابیت عدالت خواهانه کمونیسم ونفرت ازفاشیسم وبه تحسین مقاومت استالین کراد میپرداخت=آن جوانمرداستالین آن شهر استالین گراد=زمانی بادیدن نامردی های استالین وساخی مردم آزربایجان مابین دولبه کمونیسم وغرب عارفانه می سرودکه=ایتینن قودآراسیندا اویون اولدوخ=(بازیچه دستان سگ وگرگ شدیم)بابرگشت به روستاهای قه ییش قورشاخ وخشکناب ومشاهده فلاکت زیست روستائیان اصلاحات ارضی را غنیمت میشمرد گاه میشد که به اتحاد وتساوی حقوق مرمان ایران معتقدشده وازاین همبستگی استقبال میکرد وگاه بادیدن وشنیدن تحفیر ها وتوهین هازبان به ملامت فارس هامیگشود.والبته درتمام این دوران ها صبغه دیانت واعتقادات قدیم اسلامی همیشه بااوبود وظهوریک جمهوری وجامعه اسلامی را همان گونه که ازحدودیکصدسال پیش ودرمکتب خانه ها به او تلقین شده بود غایت آمال وحماسه ای تاریخی میشمرد. تمام اینهاراکه میتوانست چکیده یک کتاب شهریارشناسی باشد جناب جداری گفتم ولی مهمترین قسمت وآنچه که شهریاررا شهریارکد تورک بودن او وبقولی ذوب شدن اودرزبان وفرهنگ وهویت وخودیت اودانست.این عشق مفرط واین شیفتگی وسرسپردگی بود که موجودیت وتک تک سلول های شهریاررا تکوین بخشید.منظومه بلند حیدربابارازمانی سرود وپخش کرد که کمتر کسی رایارای نوشتن دو کلمه تورکی بود برای این کارنه تنها -متملقانه- صله وپاداشی توقع نداشت ونگرفت بلکه به رویارویی باساواک وسایه سیاه استبدادوشونیسم هم برخاست چون بالاخره باید که حرف دلش را میزد.سکوت دیگرعیرقابل تحمل شده بود.آنهم برای کسی که کشتارها ومجازات هارا بارها وبارها دیده بود ومیدانست که درافتاد ن باقدرت یعنی چه . شهیار متملق نبود .اوهرگز درطول زندگیش بیشتر ازحداقل حقوق دولتی بدست نیاورد.وعده استادی عملی یاافتخاری دانشگاه که کثیری ازبه اصطلاح دانشوندان وروشن قکران را به آستان بوسی ها وانکار حقایق تائید اکاذیب واداشت ووامیدارد اوراوسوسه نکر وحقوق ومنزلت دولتی بازنشستگی کارمندشاده بانک کشاورزی را بااستادی ووکالت وزارتی که به کوچک ترهااز خودش ارزانی شده بود عوض نکرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی در تاریختان نوشته شده: 3000000 قشون پرشیاها از مقابل 30000 قشون اسکندر فرار کردند, 450000 هزار قشون ساسانی ها ازمقابل 25000 عرب فرار کرند.
آقای کرمی این نیاکان شما از مقابل چنگیز خان و تیمورخان بدون مقابله فرار کردند. ایران را نگهداشتن از عهده فارسها خارج است چون تبارشان از کولی های هندی است و هیچ موقع صاحب وطن نشده اند که دفاع کردن را هم بلد باشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران ملتهای گوناگونی وجود دارند. ملت تورک، ملت لر، ملت کورد، ملت بلوچ، ملت فارس و .... درود بر آقای ا-یزدانی که حقیقت را بیان فرمودند. 100 سال است که ملتهای مختلف ایران، زیر یوغ شوونیسم ملت فارس قرار گرفته اند و از حقوق خود محروم مانده و سرکوب شده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نقدی کە بە جنبش آذربایجان وارد است وهدف نوشتە بندە را دربر میگرد این است کە چرا جنبش مبارزات آزادیخواهانە مردم آذربایجان کە در ادوار تاریخ پیش قراول آزادیخواهی بودەاند امروزە در دست نادر قاضی پور چهرە مرتجع و انسان ستیز تورک گرفتار آمدە است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پیروز،
موضوعات را قاطی نکن. از اینکە نسیم آزادیخواهی ازآذربایجان بە مناطق دیگر ایران وزیدە است قابل مناقشە نیست وضمنا امتیازدهی بە کورد نکتە مورد حساسیت شما نیست. پایە گذاران جریانات سوسیالیستی در ایران اغلب آذری بودند. حیدرخان عمواوغلی، سید رضا مساوات، سید جلیل اردبیلی، سیدمحمد خیابانی، سید جعفر پیشەوری و....
دوم اینکە حوزە فعالیت و پایگاە اجتماعی جریانات چپ بویژە حزب تودە مناطق شمالی ایران و پایگاە اجتماعی جریانات اسلامی بویژە سازمان مجاهدین مناطق مرکزی ایران بودەاست. ( ایران بین دوانقلاب ، ایرواند آبراهامیان ).
سوم اینکە، در ساختار حاکمیت اسلامی نیز آغلب رهبران اصلاح طلب و جنبش سبز آذری و اکثر اصولگرایان فارس زبان و از مناطق مرکزی ایران هستند و بخوبی ارتجاع در مرکزی را نشان میدهد. موسوی، کروبی، موسوی خوئینیها، کروبی، رمضانزادە و ... این تقسیم بندی نسبی است و مطلق نیست

همچنانکە برخی از کوردهای منطقە ماکو بە همکاری با قوای دولتی علیە مجاهدان بە رهبری ستارخان در تبریز پرداختند، از مناطق مرکزی هم دموکرات بودە و از آذربایجان هم دشمنان آزادی بودە است. همچنانکە امروز دو لشکر مهم سپاە پاسداران تورک هستند.
نکتە آخر اینکە تورکها شوریدند، فارسها بهرەاش را خوردند و کوردها چوبش را، ایدە خودم هست و لطف کنید کمی تامل بخرج دهید.
نوشته شده توسط: peerooz

جناب صوفی زاده,
رفرانس به ویکیپدیا جهت سهولت دسترسی و اجمال ذکر تاریخ بود و گرنه شرح این ماجرا به تفصیل در مجلدات تاریخ مفصل کرمانشاهان تالیف محمد علی سلطانی ذکر گردید و کتاب ها در دست من است.

ضمنا تحریف و یا عدم آگاهی شما از تاریخ, در همان پراگراف بخوبی هویداست که به درستی میفرمائید " در تاریخ معاصر ایران آذربایجان ایران نقش عمدەای در وزیدن نسیم آزادی دموکراسی در ایران داشتە است.", و آنرا تعمیم میدهید که " در گذر تاریخ ایران تورکها شوریدند، فارسها بهرەاش را خوردند و کوردها چوبش را خوردند ". در ماجرای مشروطه, " کوردها " تنها حامی سالار الدوله و بر ضد مشروطه بودند که خوشبختانه حرکت آنها توسط بختیاری ها و دیگر قوای دولتی, متوقف و در جریان آن یپرم خان ارمنی نیز در نزدیکی قلعه شورجه همدان کشته شد.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

در زیر دو کامنت (1 و 2) دریافتی در مورد این مقاله که نکاتی مفید در آن هست و حدس میزنم که از ایران باشند را، در پانویس آن میگذارم،

کامنت شمارهء 1- سلام جناب كرمي عزيز مطالبي كه فرموديد متأسفانه عينيت داشته و بدتر آنكه گاه در شكل اپوزسيون ظاهر ميشوند ولي عمومآ سينه چاك ولايتند درحالي كه اگر اين حركت در اين ابعاد ازسوي ديگر قوميتها مثل لر، كرد يا بلوچ شكل ميگرفت بشدت سركوب ميشد.
بنده با طرح هيچ ايده و تشكيل هيچ سازمان مردم نهادي در شرايط دمكراتيك و برابر و در يك چهارچوب تعريف شده كه حافظ منافع ملت باشد مخالفتي نداشته و ندارم ولي در اين شرايط بحران هويتي و اجتماعي و تنگناههاي مستمر فرهنگي و اقتصادي كه تا لبهء پرتگاه سقوط كشيده شده ايم طرح اينگونه مسائل قوميتي را فريبكاري و آدرس غلط دادن ميدانم كه ميتواند اوضاع ر انابسامان تر كند. با سپاس. ب - گ


کامنت شمارهء 2 - شايد بسيارى از هموطنان ما از وسعت اين خيانت بزرگ به كشور و اهداف شوم پشت پرده در مورد تشكيل فراكسيون مناطق ترك نشين بى خبر باشند خواستم چند نكته را در اين زمينه بيان كنم شايد زمينه ساز مخالفت هاى مردم و فعالين سياسى در مقابل اينگونه اقدامات خائنانه شود در كشورهاى مدرن جهان فراكسيون ها زمانى كارايى دارند كه اعضاى يك حزب سياسى و نه صرفا قومى ، با هدف پيشبرد اهداف حزب تشكيل فراكسيون مى دهند آنچه اينجا اتفاق افتاده به نوعى يك ائتلاف بر پايه قوميت و در اصل عملكرد غير رسمى حزبى است تحت پوشش فراكسيون ، زيرا ما هم اكنون حزب قوم گرا در مجلس نداريم و تشكيل اين فراكسيون پيش زمينه اى براى ايجاد احزاب قوم گرا پس از شكل گيرى مصنوعى فراكسيون هاى اينچنينى خواهد بود.
اهداف اين فراكسيون پيشبرد مطالبات قومى و در نهايت پيش زمينه ايجاد مناطق قومى و گروه بندى هاى استانى در كشور خواهد بود، چيزى شبيه آشفته بازار موجود در اسپانيا كه استانهاى كشور اسپانيا نسبت به قوميت غالب ساكن در آن استانها در تقسيمات منطقه اى قرار گرفته اند اين طرح در نهايت كشور را به جايى خطرناك خواهد كشاند كه از آن ديگر راه بازگشتى نخواهد بود، زيرا وقتى در افكار عمومى طبقه بندى منطقه اى شكل بگيرد بازگشت به شكل قبلى موجود در ساختار سياسى كشور غير ممكن خواهد بود
جمهورى اسلامى با اين اقدام خائنانه يك گام بزرگ در راستاى اهداف تجزيه طلبان و فدراليست ها برداشت و متاسفانه ملت ما از ابعاد اين دسيسه كه تحت پوشش نام انحرافى فراكسيون ايجاد شده بى خبرند اميدوارم فعالين سياسى ما با قدرت با اين مسئله مقابله كنند و اين خيانت را در نطفه خفه كنند پاينده ايران. A-A

نوشته شده توسط: Anonymous

.... ناشر این مقاله اختر است نه آقای احمد یزدانی و مثل خیلی از مقالاتی که در این سایت پخش میشود خود نویسنده به احتمال زیاد از پخش مقاله اش در این سایت خبر ندارد . و ای کاش دو کلمه در رابطه مقاله می نوشتی چون هم برای تو و هم برای خوانندگان مفید میبود

نوشته شده توسط: Anonymous

ا.... شما پان فارس ها خوب میدانید که طرف مقابل شما ملت تورک زبان و حرکت ملی آذربایجان است که بلحاظ سواد و آگاهی از شما پان فارسها خیلی جلو تر هستند .حالا بروید یک کنفرانس علمای پان فارس متشکل از آقای اقبال اقبالی و هم شهری ایشان پاسدار محسن رضائی ضد تورک و ناصر کرمی و کاوه جویا و امثالهم جمع کنید تا جوابی برای این مقاله کوتاه بنویسید تا شاید راه نجاتی پیدا کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

تو که هستی که از جانب آذریها حرف میزنی!!!من خودم آذری هستم یادم نمی آید که به تو وکالت داده باشم از جانب من حرف بزنی!آنکه آذربایجان را اشغال کرده و باید بیرون برود نوکران الهام علی اف هستند.حضرتعالی اولین نفر!!برو پیش الهام جانت!همانجا که پیشه وری رفت!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی
عراق به غرب کشور حمله کرد و چیزی نمانده بود همه خوزستان و بخشهایی از زاگرس مورد ادعای شما را ببلعد اما برای دفاع از این جغرافیا استانهای خراسان و تهران و اصفهان بیشترین رزمنده و کشته را دادند!( همه کشته های مردم ساکن نقشه مورد ادعای شما به اندازه اصفهان و کمتر از استان خراسان در جنگ شهید دادند!) با وجودیکه نزدیک به میدان نبرد بودند! یعنی شما این جغرافیا را مدیون مردم این مناطق هستید در حالیکه مثلا مردم خراسان حتی به منابع انرژی جنوب هم احتیاجی ندارند چون در حد نیاز خود منابع گاز دارند. ( منابع نفت و گاز مال کسانی است که برای آن جان دادند نه ایلات و عشایری که از جغرافیای بیرن مرزها آمده اند و بزور سرنیزه رضاشاه یکجا نشین شدند و هنوز خاطره راهزنیهای خیلی از آنها را حداقل ما مردم بومی غرب به خاطر داریم)
مردم مرزبان سیستان در نقطه صفر مرزی نسبت کشته هایشان در جنگ با توجه به نسبت

جمعیت از اکثر استانهای جنوب غربی بالاتر است در حالیکه شما این مردم بی آزار و وطن پرست را اصلا آدم حساب نمی کنید بجایش در هر موقعیتی بلوچهای مهاجری که تا توانسته اند به ایران آزار رسانده اند را حلوا حلوا می کنید. در حالیکه محرومیت سیستانیها حتی بیشتر از بلوچهاست. مرزبان ایران اینها هستند نه کردهایی که منتظر فرصت هستند برای تجزیه
ما دو شهر مذهبی داریم یکی قم و دیگری مشهد. در قم اکثر مردم که مهاجر خارجی هستند. بقیه هم مهاجران دیگر مناطق ایران هستند که در آنجا مقیم شده اند مردم بومی قم بسیار کم شمارند و اتفاقا بی آزار هستند نقشی در حکومت ندارند. مردم شهر مذهبی مشهد و خراسان هم با وجودی که بیشترین شهید جنگ ایران و عراق از آنهاست اصلا نقشی در حکومت ایران ندارند. 3 وزارت خانه خنثی آموزش و پرورش و دادگستری و بهداشت درمان کل سهم آنها در حکومت بوده! حالا بفرمایید این بیچاره ها چرا باید مدام سرزنش بشوند!
شما شهر قم را با مشهد و خراسان مقایسه نکنید و هر دو را به بهانه مذهبی بودن نرانید که از دست دادن خراسان با آن جمعیت و وسعت و منابع خسران بزرگی است برای ایران و آنرا با شهر کوچکی مثل یزد که هیچ نقشی در تاریخ ایران نداشته مقایسه نکنید.
بخشهای زیادی از جغرافیای غرب ایران نیز سهم اصفهان است که در گذشته به آنها محالات اصفهان می گفتند شامل استانهای چهار محال و کهکیلویه و شهر کرد و ...این انها اسامی جدید با مردمان تازه اسکان یافته ی مهاجر هستند. ماجرای غارت اصفهان دردوره قاجار بدست تعدادی از این عشایر و آن بلایی که بر سر کنسول انگلیس آوردند را حتما خوانده اید
طبق نقشه های قدیمی هرمزگان و بیشتر استان موسوم به سیستان و بلوچستان نیز متعلق به کرمان بوده است. در نقشه های قدیم دریای جنب ایران را آنجا که امروز دریای عمان نامیده میشود در ریای کرمان بوده که از بعد هرمز به آن دریای پارس می گفتند. اگر کرمانیها دست از این بی بخاری بردارند و اجنبیها را بیرون کنند با توجه به معادن و کشاورزی از معدود استانهای خودکفا هستند. صادارت پسته آنها برای اداره شان کافی است حالا معادنشان بماند.
شهر همدان پایتخت ماد نیز اکثرا فارسی زبان هستند.
اکثر افراد مذهبی در شهرهای مذهبی مهاجران دیگر مناطق هستند و خیلیها از خارج آمده اند و برای رد گم کردن نام منطقهای از ایران را به خود بسته اند. خیلیهایشان ترک هستند.
مردم جنوب و جنوب غرب اکثرا ایلات و عشایر مهاجر هستند که مسبب بسیاری از عقبماندگیهای ایران هستند اینها تا همین صد سال پیش راه ایران مرکزی به خوزستان را بسته بودند سران بسیاری از ایلات با شیخ خزعل متحد شده بودند. در زمان جنگ یادم هست در همین منطقه ما یادم هست جنگزدهه ای خوزستانی را دولت نتوانست در شهرهایی مثل خرم آباد و دیگر شهراهایی که بافت جمعیت آن الیاتی بود اسکان دهد و آنها را به بروجرد فرستاد که فرهنگ شهرنشینی و ایرانی گری بالاتری دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

نظر زیر رو که آقای یغمایی در سایتش سانسور کرده واسه اطلاع عموم می نویسم:

آقای یغمایی سلام. نه در دفاع از شخص مجید، شخص مهرداد یا "یک ایرانی دیگر" (هیچکدوم رو نمی شناسم)، بلکه در دفاع از آزادی بیان غلط یا درست!

برادر جون همونطویکه تاکنون دیدیم عاقبت جرجیس سازی منتقد به جایی میرسه که :
چپ ایران = خیانت قرار داده میشه (خمینی و رجوی چنین جسارتی نکردند)!
منتقد مصداقی = حقه باز قرار داده میشه، (منتقد رجوی میشه معاند و اطلاعاتی)!
اگه نوشته ای بر علیه رژیم یا رجوی نداری، حق انتقاد از مصداقی هم نداری= خط بیست-هشتاد رجوی! "خداوند ملت ما را از شر چپ نجات دهد"، یا حرفهای صد من یه غازیِ دایی جون که انگار نمی فهمه داره تبلیغ رجوی رو می کنه!
و ...

برادر جون در غرب آزادی سیاسی رو با درجه حفاظت از حق اقلیت/منتقد/مخالف می سنجند! بدین معنی که برادر جون بخش نظر نه واسه هورا و هوار کشیدنه بلکه

واسه نظر مخالف رو شنیدنه، اگه غیر اینبود که توی حصارهای رجوی ساخته و خمینی و خمینی ساخته همه یه نظر داشتند؛ نظر رهبری! اگه قراره که بخش نظر مثل جلسات تف بارون و انقلابوندن رجوی شریف باشه؛ چرا ما از اون معرکه در اومدیم؟ اومدیم که کمیک تر و تراژیکترش رو برپا کنیم؟! حالا هم اگه دلت خواست در ادامه سیاست قدیم شاید هم جاری، نور به قبر محرمعلی خان ببارون. اما پرواز/حرف درست مستقل از وجود من و تو و مصداقی و رجوی و خمینی نه تنها در خاطر که راهش رو به زندگی سیاسی همه ما باز می کنه!

اگه یادتون باشه به دفعات نوشته بودم که شیوه کار مصداقی خیلی شبیه شیوه کار جمشید تفرشی یه (تفرشی یه سری از کثافتکاریهای پشت پرده رجوی در اواخر دهه شصت تا میونه دهه هفتاد رو که جداشدگان شریفی هم، عنوان کرده بودن بعنوان صدای جدا شده ها به اسم خودش ثبت و مصور و منتشر کرد. عاقبت امر هم در یه خودزنی چاپ شده در روزینامه رجوی اعتراف؟! کرد نه تنها همه حرفهاش دروغ دیکته شده توسط اطلاعات رژیم بوده! بلکه مثلاً به چشم خودش دیده که خانبابا و بنی صدر و ... هم حقوق بگیرهای اطلاعات رژیمند)!

من با استناد به اون تجربه عرض کرده بودم واسه مصداقی با این شیوه صاحب عله شدنش، تنها لازمه که ایشون مثل تفرشی یه خودزنی آگاهانه (یا ناآگاهانه)، بکنه تا فرقه رجوی بااستناد به اون خودزنی همه افشاگریهای حقیقیی هم رو که سایر جدا شده های نیالوده به رژیم از کثافتکاریهای رجوی شریف در پشت حصارهای پادگان اشرف و ... و قرارگاه لیبرتی کرده ان با اثبات وابستگی، سادگی، گول خوردگی و یا هر ضعف دیگه مصداقی به یغما ببره!

در همین راستا بخصوص در مورد نامه سرگشاده مخالفین حمله به ایران، من مقدار زیادی در همین سایت شما که هنوز هم باید قابل بازیافت و دسترس باشه، هشدار دادم ولی طبق معمول لیچار شنیدم و در بهترین حالت سانسور شدم. اما حالا می بینیم، متاسفانه یا خوشبختانه اونچه رو که من سالهاست راجع بهش هشدار میدادم اتفاق افتاده و سودش متاسفانه به جیب ولی فقیه در تبعید داره میره و ضررش به جنبش دمکراسی و برابری طلب، مخالف جانیان حاکم داره میرسه!

حال که به هرتقدیر به این ناکجا رسیده ایم، خوبه یه ذره هم به حرف من عنایتی بکنین و همونجوری که یه زمانی از رنگ چشای فلانی واسه رهبری جنبش دلیل میاوردیم(؟!)، امروز هم با طناب شدیداً امنیتی/جاسوسی در امور خصوصی شده و متاسفانه (اگاهانه یا ناآگاهانه)، نه چندون قابل اعتماد مصداقی انتقادهای واقعی ضد رجوی شریف رو به هرز و یغما و تاراج نبریم!

اگرچه همونطور که فرمودین "نظرات تو آزار دهنده و تکراری است رفیق سائل و منتشر نمیشود"! حرفهای من اینبار هم ممکنه تکراری بنظر برسه اما حقیقی و انذار دهند ست و بهتره بجای سانسور و جرجیس سازی همیشگی مون از من، اینبار کمی تامل کنیم! بقیه ما دوستان و رفقای رجوی گزیده هم ؛ لطفاً دقت کنید و کنیم که در دفاع از مصداقی درست به اون وادیی که چشم بسته از رجوی شریف دفاع میکردیم، نیافتیم!


دوستان، رفقای شفیق، من فکر می کنم تا جاییکه به دارودسته رجوی مربوط میشه باید به یه مسئله اساسی تر هم باید پرداخت و اون اینکه؛ پیش از اونکه یه بار دیگه هم بعد از ده سال یادمون بیفته کمپین و اینجور چیزها لازمه، از همین امروز باید که واسه نجات رفقامون از حصارهای هزار اشرف کاری بکنیم. لطفاً تا دوباره به قیمت جون صد/چندصد نفری دیر نشده، کاری کنیم!
آی نفرین بر دجال و دجالیت در همه اشکالش!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، جناب آقای ا- یزدانی که یک ناسیونالیست پان ترک درجه یک بوده و خواستار دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب با دستاویزهائی مانند حق تعیین سرنوشت هستند در تاریخ بیست و پنج بهمن ۱۳۹٤ در کامنت شماره 62745 این چنین نوشته اند: ( ..... دوستان گرامی! مدتی است که شاهد کامنت های توهین آمیز و دور از اخلاق سیاسی از جانب کسانی مثل بهمن موحدی، تبریزی، ایرانی و ..... هستم، در تعجبم که چرا مسئولین سایت ایران گلوبال به این نوع کامنت های راسیستی در حق ترکان ایران اجازه چاپ می دهند! من بدین خاطر اعتراض خویش را به مدیران و مسئولین سایت ایران گلوبال می رسانم و به عرض دوستان می رسانم که جای بنده اینجا نیست و امروز آخرین روزی بود که بنده سایت ایران گلوبال را باز کردم! با احترام به هموطنان با فرهنگ! ..... ) اکنون روشن نیست که ایشان پس از آن که از در بیرون رفته اند چرا از پنجره آمده اند؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

قدرتنمایی کورش (کبیر؟ صغیر؟) بعد از ۲۵۰۰ سال انزوا
۰

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای تبریزی شما که سعی زیادی براس نوشتن فارسی سره انجام می دهید همین چمله شما که نوشتید//ملط طورک عاظربایجان جنوبی دبصطان به ظبان مادری را به دصط عاورد!// نشان دهنده این هست که اب از چشمه گل الود هست و با ادا و اطوار نمی شود زبان سازی کرد.خود کرده را تدبیر نیست عذیذ .

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به iraj
عَن دیشمند و یا اَن دیشمند، افراد زیر می باشند:
محمد تقی زهتابی، احمد اوبالی ، محمد رضا لوائی ، نادر قاضی پور ، شهریار ، صالح ایلدیریم ، آتا ترک ، اردوغان، ملاحسنی ، خلخالی ، چنگیز ، تیمور ، آتیلا و.....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پیروز،
دانش شما در حد ویکی پیدی است و یک جملە از آن را نمیتوان روشنگری نامید. بطور کوتاە، در جریان بە توپ بستن مجلس توسط نیروهای وابستە بە محمد علی شاە قاجار، سران مشروطە بە طرف کرماشان سرازیر شدند و در حالیکە نیروهای قاجار آنانرا تا نزدیک کرماشان تعقیب میکردند کرماشانیها بە رهبری یارمحمد خان قوای دولتی قاجار را شکست دادند و سران مشروطە را نجات دادند. بعداز مدتی سران مشروطە در کرماشان حکومت در تبعید تشکیل دادە و با کمک نیروهای کورد بە مرکز بازگشتند. این خارج از رشادتهای یارمحمد خان در همکاری با نیروهای آزادیخواە تبریز بود.
در واقع یارمحمد خان دوبار کشتە شد. چون در حالیکە مهمترین نقش را در پیروزی مجدد مشروطە داشت توسط همان مشروطەخواهان بازداشت شد و دستور تبعید ایشان را دادند. اما بهنگام رسیدن بە کرماشان مردم از تبعید ایشان جلوگیری کردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

این تروریست زادگان پانکرد که در ایران بهانه ای برای تشکیل گروهک تروریستی ندارند و جز روش تفرقه بینداز بین فارس و عرب و ترک مساله تروریسم کردی را پنهان کن گویا روش دیگری بلد نیستند

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

اصل حق تعیین سرنوشت ملل، از دیدگاه حقوقی و سازمان ملل ، هیچ تناسبی با موقعیت ساکنین ایران ندارد. سازمان ملل که محل نمایندگی کشورها است به هیچ وجهی شامل گروههای کوچک زبانی و دینی و ... نیست وگرنه ما می بایست حتی مرزهای دمکراتیک را درهم شکسته و به تعداد زبانها و لهجه های موجود در جهان ، کشورهای مستقل داشته باشیم.
ایران کشوری است که مرزها و سرزمین های تاریخی و طبیعی و دمکراتیک آن طی قرن های گذشته مرتب مورد هجوم بیگانگان فراوانی قرار گرفته است و ایرانیان نیز تا آنجا که توانستند از این مرزهای طبیعی دفاع کردند. ایران ، امپراطوری یا امپریالیسمی که ملل دیگر را به خود الحاق کرده و پس از برکناری دولت های ملل دیگر و با تحت قیمومیت قرار دادن آنها دولت خودی را بر آنها تحمیل کرده باشد نبوده است. تمام ساکنان ایران به یکسان از سوی حکومت های مرکزی مورد ستم قرار داشته اند-

(البته در دوران جمهوری اسلامی ، هموطنان شریف کُرد ، بلوچ ، ترکمن و دیگر هموطنان سنی ، به جرم سنی مذهب بودن ، تحت ستم مضاعف قرار دارند. در ایران به هیچ وجه من الوجوه ستم ملی وجود ندارد بلکه متاسفانه ستم مضاعف مذهبی از سوی حاکمیت پلید آخوندی وجود دارد.) ایران نه تنها به زور کشورها (ملل ، خلق های ) دیگری را به خود الحاق نکرده است بلکه در اثر هجوم دولت ها و ملل بیگانه بطور مداوم بخشهای قابل توجه ای از سرزمین خود را نیز از دست داده است. آنچه امروز به نام ایران وجود دارد با هر تعریفی که قبول کنیم دارای مرزهای دمکراتیک است که بقایش در گرو اتحاد همۀ ایرانی ها است.
استانهای آذربایجان ، خوزستان ، کردستان ، بلوچستان و مناطق ترکمن نشین، بخشهایی تاریخی از سرزمین ایران هستند و بخشی لاینفک از ایران می باشند.
ما ایرانیان این حق را برای خود محفوظ می داریم که تجزیه طلبانی که خود را ایرانی نمی دانند و خواهان تکه وپاره شدن ایران ما هستند را سرکوب کنیم .
زمانی که ما ایرانیان، رژیم ضدخلقی و فاشیستی جمهوری اسلامی را سرنگون کردیم و این آخوندهای فاسد و پاسداران ضدخلقی و دزدان بازاری را روانۀ گورستان کردیم آنوقت حقوق اتنیکی تجزیه طلبان بی مقدار را کف دستشان خواهیم گذاشت و آنها را نیز کنار آخوندهای ضدبشر و ضد ایرانی خواهیم فرستاد.
نوشته شده توسط: Anonymous

بهمن موحدی تا جایی که یادم هست شما حامی رسمی گروهک تروریستی پانکرد دموکرات(حدک و حدکا)بودید و جالب اینکه در ایران پانکردیسم با داشتن بیشترین گروهک تروریستی بدون بهانه های فاشیست و نژادپرستی آبرویی برای ایران و ایرانی از ابعاد آریایی قضیه نگذاشته اید،فکر نکنم با این جور شعارهای مثلا دموکراتیک نقشه های توسعه طلبانه پانکردیسم که روی خون آذری و لر و لک و خوزستانی قرار است ایجاد شود را بتوانید کتمان کنید

این از اون ماجرای حمایت شما از گروهک دموکرات تا با نقاب پاسخ ندهید

نوشته شده توسط: Anonymous

مثل لمانی میگوید" in der Ruhe ist Kraft", یعنی در آرامش قدرت است,. تورکها اهل حرف و چاخان و عربده کشی نیستند, اگر مجبور شوند میکوبند. تشیکیل فراکسیون تورکها در مجلس شورای اسلامی ایران نماد صلابت و سنگینی تورکها در ایران است.تورکها در ایران بکسی زور نخواهند گفت ولی جلو زورگوهارا خواهند گرفت. تورکها به حق و حقوق هیچ ملتی تعدی نخواهند کرد ولی تعدی گران را بجای خود خواهند نشاند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

(Ki-en-gi(r= سرزمینی که جای یا مکان خدایان است.یا مکان شاه-کاهن خداگونه است= سرزمین خدا=سومر
Kən-gər-luِ که میتواند صورت قدیمی اش ki-en-gir-lu باشد -شخص منسوب به کنگر یا (Ki-en-gi(r
کنگرلو: نام یکی از طایفه های ترک آذربایجان
lu= در سومری شخص معنی میدهد. لو= شکل کنونی در ترکی : لی، لو است.

en : سرور و ارباب. علامت مذکر. ( به معنی "بودنto be" نیز هست- که اینجا به این معنی نیامده است)
نشانه ایست برای مردان که مقامهای سه گانه ی خدا و حکمدار و کاهن را کسب میکردند. ( شاه-کاهن-خدا) میتوانستند باشند. شاهانی که به مقام تقدس و خدایی میرسیدند. با دانگر -خدا- فرق دارد. دقیق تر «شاه -کاهن خداگونه ».

en [LORD] wr. en; u3-mu-un; umun "lord; master; ruler" Akk. bēlu
en [PRIEST] wr. en "a priest" Akk. entu; enu
منبع واژه های سومری فرهنگ سومری ePSD

nin بانو، الهه، خانم، علیاحضرت علامت خدایی برای زنان- در سومری کهن برای مذکر هم کاربرد داشت-ص52 جان لوئیز هایز اصول دستور زبان سومری.


(Ki-en-gi(r= سرزمینی که جای یا مکان خدایان است.= سرزمین خدا؛ خاص : سومر
کی-ئن-گیر(قیر)
ki:
yer= =ölkə=سرزمین=وطن
en: اینجا « شاه -کاهن » خداگونه ( افراد قدرتمند مقدس)

gir=qır = جا=جای
گیر یا قیر در ترکی به معنی جای است:
daş-qır yer سنگلاخ
çan-qır= جایی که قلوه سنگها بهم میخورند و صدا میدهند- وقتی آدم راه میرود. در فارسی سنگلاخ.
çan از چالین ماق میاید: صدا دادن.
قیر= معنی جای یا مکان را دارد.

معنی لغوی
kalam:
kanam=kanaga سرزمین ، ( زبان سومری ص 122 F.Delitzsch)

KALAM = gi-li9-mu-um

kalam =

kalam [LAND] wr. kalam; ka-na-aĝ2; ka-naĝ "the Land (of Sumer)" Akk. māt

به نوشته ی آرنو پوبل "سرزمین " yer معنی میدهد.ص 89 لوئز هایز
و بر این نظر است که کلمه ی (Ki-en-gi(r از کالام آمده است. به معنی سومر

در ترکی فعل kalmak یا qalmak به معنی ماندن را داریم.
بمانم = kalam یا qalam است. به معنی جای ماندن و « جای زندگی» هم میتواند باشد.

فعل دیگر kalamak یا qalamak است. به معنی روی هم چیدن - و بزرگ کردن .
qala یا kala به معنی قلعه است که معنی ماندن و روی هم چیدن( یا بزرگ) هم میدهد.
qala یا kala = بماند - و بزرگ کن (روی هم بچین و طول و عرض و ارتفاع) را بزرگ و بیشترکن.
kalam =qalam=قلعه ام ، در ترکی. به معنی جای بلند زندگی ام = جای مستحکم و دست نیافتنی زندگی ام.جای بلند یا بزرگی که میتوانم آنجا بمانم و زندگی کنم. = وطن و سرزمینم.

نگاه به فنومنها ، بازتاب در وا ژه ها ، « زمین و ماندن و زندگی و بزرگ و بلندی» مانند نگاه زبان ترکی به پدیده ها ست.

Amarzuen آمارسین- اسم شخص
Nibru-a در نیبورو- در ترکیNibru-da اسم مکان
Enlil-e بوسیله ی- انلیل= Enlil-lə= Enlil-ilə در ترکی = اسم شخص تبدیل e به lə
mu به معنی نام ad
pad-a آشکار شدن( نام) ( منظورانتخاب شدن) aparıldı
mu pad-a آشکار شدن نام به منظور برگزیده شدن
Amarzuen Nibru-a Enlil-e mu -pad-a جمله ی سومری -ص 192- هایز
ad apar-dır-maq یا
apar-tır-maq
ad -apad-dır-maq لهجه ای تبدیل r بهd
و یا " د به ت"
به وسیله ی کسی نام برده شدن
Amarzuen Nibru-(d)a Enlil-(lə) ad -(a)par(d)(dırıl)d-ı ترکی
آمارسین-نیبورو دا -انلیل له- آد آپار(د) دیریلدی( آدلاندیریلدی- آدی چکیلدی)
آمارسین-در نیبور- به وسیله ی -انلیل - انتخاب شد. ( نامش آشکار شد به معنی برگزیده شدن)
ساختمان جمله مانند جمله ی زیر در ترکی امروزی ست:
( Kərəm Ərz rum-da Əsli- lə ad -apar(d)-dırıldı (ad-landı
کرم-اصلی-له-ارض روم-دا - آد-آپار دیریلدی ( آد آپار دیرماق)
کرم در ارض روم - بوسیله ی اصلی- انتخاب شد(اسم برده شد- نامش آشکار شد-منظور انتخاب شد)
نگاه به پدیده ها -و انعکاس شان در جمله- در حالت کلی مانند نگاه زبانی در ترکی ست.

در جملات ترکی اصل کلی و معمولی این است که « جزئیات اول، کلیات بعد میاید. یعنی فرعیات در آغار اجزاء اصلی بعد میایند: علت طرز نگاه به پدیده هاست. ادامه
نوشته شده توسط: peerooz

"شاید این سوال کافی باشد کە چرا یارمحمد کرماشانی کورد و ستارخان تورک کە استبداد صغیر را شکست دادند در تهران بە قتل رسیدند؟". پایان نقل قول از مقاله.

آدم به یاد شعر سعدی میافتد که:
تو بر اوج فلک چه دانى چیست؟ - که ندانى که در سرای‌ات کیست!

" سردار یارمحمدخان معروف به یارمحمدخان کرمانشاهی از فعالان مشروطه بود که در طی سال‌های ۱۲۸۷ تا ۱۲۸۹ خورشیدی در نبردهای سختی وازجمله در محاصره تبریز به یاری ستارخان و باقرخان شتافت.

وی بعداً [ به حزب دمکرات و ابوالفتح میرزا سالارالدوله پسر دوم مظفرالدین شاه برای برقراری سلطنت قاجار پیوست ] و به‌وسیله [عوامل] عبدالحسین میرزا فرمانفرما حاکم کرمانشاه و عامل حکومت مرکزی در ۱۳ مهر ۱۲۹۱ ه. ش و در بازار مسقف کلوچه پز خانهٔ کرمانشاه به قتل رسید. ویکیپدیای فارسی.

تا مرد سخن نگفته باشد - عیب و هنرش نهفته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

خواستم به موضوعی ظریف اشاره کنم، (( در دنیای گلوبال و جهانی‌ شده، پدیده‌ای مهمتر از : آنچه ما مطالبه می‌کنیم ، وجود دارد و آن پدیدهٔ (( چیزی که ما را مطالبه می‌کند )) است. این پدیدهٔ ( چیزی که ما را مطالبه می‌کند ) نه در مورد ملت حاکم ، فارس‌ها ، وجود دارند و نه کرد‌ها یا بلوچ‌ها و سایرین، این پدیده فقط حاکم به ژئوپلتیک تورک‌ها در منطقه است که با ( فروپاشی شوروی، ظهور اقتصاد جمهوری آزربایجان به عنوان کشوری موفق، و ژئوپلتیک ترکیه ) با گذشت زمان، فقط قدرتمندتر خواهد شد. این را نه جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج جامعه شاهنامه خوان میدانند و نه تحلیلگران شاهنامه پرست و کمونیست، درست به همین دلیل، تشکیل فراکسیون تورکان در ایران، به هیچ وجه قابل مقایسه با فراکسیون کورد‌ها ایران و سایر ملت‌ها نیست.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

ما یک ملتیم و یک خلقیم و آرمانمان سرنگونی رژیم فاشیستی و ضدخلقی جمهوری اسلامی است.
منافع مشترک اقتصادی و سیاسی ساکنین یک جغرافیای سیاسی مشخص، با زبان و فرهنگ و نژاد های گوناگون را ملت می گویند. در ایران فقط یک ملت وجود دارد به نام ملت بزرگ ایران . ایران ، کشوری کثیرالملله نیست. ایران ، یک ملت است، اما نه به عنوان ملتِ یک قوم ، آن هم به طور مثال قوم فارس ، بلکه ملتِ قوم های گوناگون که در آن فارس ، کرد ، ترک آذری ، گیلک و مازندرانی ، لر ، ترکمن ، بلوچ ، عرب خوزستانی و.. قرن ها در کنار هم و بصورت مسالمت آمیز زندگی می کنند و با یکدیگر زیسته و آمیخته اند. ایران منطقه ی مردمان صاحبان حق برابر است که یک کشور و یک ملت امروزی را با هم ساخته و می سازند. در میهن ما ، هموطنان شریف عرب خوزستانی ما همانقدر ایرانی هستند که مردم بلوچ ما، آذری های ما همانقدر ایرانی هستند که فارس ها و ترکمن های ما.

در میهن ما قومیت مردمان تشکیل دهنده مهم نیست، بلکه شهروندی برابر همۀ قوم های تشکیل دهندۀ ملت ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
**به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم ضدخلقی و فاشیستی جمهوری اسلامی بدست خلق قهرمان و شریف ایران**
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

درودهای صمیمانه خدمت جناب کرمی گرامی؛
ممنونم از اینکه مفصل نظرتان را تیببن کردید. می دانم که این گفتگوهای ما در ایران رصد میشود و امیدوارم که به گفتمان روز ارتقاء یابد و در نتیجه برخورد فعال کوشندگان داخل کشور، نظرات هرچه بیشتر صیقل یابند.
شما بدرستی تاکید دارید که: "فراکسیون ایران" که آنرا میشود "ملّت ایران" و یا سقفی که همه تیره های ایرانی و سایر اقوام دیگر را در بر میگیرد، آلترناتیو بدون هر گونه چون و چرا، همهء فراکسیونها و شاخ و برگهای مردم پراکنده در ایران از هر قوم و تبار است.
در باره بررسی گذشته ایران و چرائی اکنون ما، می توان همواره به کار بسیار ارزشمند روشنگرانه پرداخت. اما اگر ما موفق نشویم از تحلیل گذشته یک مشی سیاسی اتخاذ کنیم که مردم با همه وجود پذیرای آن شوند و اماده هزینه پرداختن برای ان گردند، کارمان نیمه تمام خواهد ماند.

جناب کرمی گرامی،
شرایط ایران و منطقه بسیار حساس و سرنوشت ساز است. هنگام آنست که ایراندوستان آزادیخواه در هر جای جهان هستند صفوف خود را مستحکم کنند و برای گام های عملی آماده شوند. برای اقدام مشترک، نیاز به همفکری و همپیمانی طیف های گوناگونی داریم که به حداقل های سیاسی برای ساختن ایرانی ازاد و دمکراتیک باور دارند.
به نظر من کوشش ما می تواند معطوف ایجاد همپیمانی پیرامون اساسی ترین مطالبات آزادیخواهانه و دمکراتیک مردم باشد:
1- برکناری حکومت اسلامی
2- برقراری نظام سکولار دمکراتیک مبتنی برجمهوری پارلمانی و خودمدیریتی سکولار دمکراتیک در ایران
3-تلاش بیوقفه جهت صلح پایدار و همزیستی مسالمت آمیز سکولار دمکراتیک در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی
امیدوارم بتوانیم در کنار دوستان علاقمند، بحث مان را حول عاجلترین مسائل جامعه متمرکز کنیم.
دستتان بگرمی میفشارم.
با مهر و احترام
اقبال اقبالی
نوشته شده توسط: Anonymous

ز دهقان و از تورک و از تازیان نژادی پدید اید اندر میان// نه دهقان نه تورک و نه تازی بود سخن ها به کردار بازی بود///عن دیشمند فرطوسی.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آزاد، بهتر است نقطه نظرات خودتان را در مورد دولت فاشیتی- اسلامی ترکیه بیان کنید. و بگویید چگونه توانسته اید شغل کفش واکس زن اردوقان را از دیگران بقاپی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

Anonymous عزیز، آیا منظورتان حسادت آزربایجانیهاست یا فارسها؟ لوایی اهل حاشیه نیست. تا حالا که چنین بوده. حسود اگرچه دیگران را به دردسر و زحمت و حتی مرگ می رساند اما خودش نیز عذاب می کشد. حسود هرگز نیاسود.

نوشته شده توسط: Anonymous

برای توجه کلیه مبارزین ضد رژیمی ! در طول 38 سالی که رژیم جمهوری اسلامی سر کار بوده ، همواره نیروهای سیاسی مبارز و انقلابی موضعشان در قبال این رژیم ارتجاعی سرکوبگر که دستش به خون هزاران تن از آزادیخواهان و انقلابیون آغشته است، این بوده است که راه رسیدن به آزادی و دموکراسی همانا سرنگونی رژیم توسط توده های زحمتکش میباشد . با وجود اینکه سازشکاران و فرصت طلبان در صفوف اپوزیسیون رژیم کم نیستند ، اما شعار سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی توسط توده های محروم و زحمتکش ، به مثابه تنها شعلر دموکراتیک و انقلابی، هیچوقت مقبولیت و عامه پسندی خود را از دست نداده است . استقرار تمام آزادیهای دموکراتیک در ایران اسیر در چنگال رژیمی جنایتکار و آزادیکش بدون تردید منوط به سرنگونی انقلابی این رژیم قرون وسطائی میباشد . اینک رژِیم که در چنگال انواع

بحرانهای سیاسی و اقتصادی اسیر می باشد ، تدبیری اندیشیده و برای منحرف ساختن مبارزات خلق آذربایجان و دیگر ملت های تحت ستم ایران، فراکسیونی قلابی و ارتجاعی به نام " فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس - " که در آن 100 تن از مزدوران و آدمکشان رژِیم بنام نمایندگان ترکهای ایران شرکت دارند،- ایجاد کرده است. در حالیکه عناصر و نیروی سیاسی مبارز و آزادیخواه ، قاطعانه این نهاد عمیقا ارتجاعی وابسته به رژیم را محکوم می سازند ، عناصر فرصت طلبیی در بین ناسیونالیست های آذربایجان به منظور پیشبرد مقاصد سودجویانه خود ، این اقدام رژیم ضد مردمی را مثبت ارزیابی کرده ، به فال نیک گرفته و در نهایت وادادگی و سازشکاری، این فراکسیون رژیم را که اعضای آن، بدترین دشمنان توده های زحمتکش ایران می باشند، تایید و تبلیغ می کنند و حل ستم ملی را در آذربایجان نه از طریق مبارزه جهت سرنگونی کلیت رژِیم توسط زحمتکشان سرتاسر ایران بلکه در کنار آمدن با رژیم و از طریق همان فراکسیون ارتجاعی می دانند! باید همه کسانی که خواهان رهائی توده های زحمتکش و محروم ایران و آذربایجان از چنگ رژیم جمهوری اسلامی می باشند ، قاطعانه این اقدام خیانت کارانه مشتی افراد سازشکار و فرصت طلب را که معنائی جز سازش و کنار آمدن با رژِیم را ندارد، محکوم کرده و در افشای توطئه ننگین رژیم مکار، در ایجاد فراکسیون کذائی ترکان ایران در محلس فرمایشی، از هیچ کوششی فرو گزاری نکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آنهایی که زیر بغل آقای لوایی هندوانه های بزرگی مثل دانشمند و استاد می دهند، آنها با تحریک کردن حسادت خیلی ها، عملا زیر پای او را در رسانه ها خالی می کنند. آقای لوایی بهتر است با نسبت دادن کلمات حسادت زا برخورد جدی بکنند، شوخی نیست این کلمات رهبری دیگران را به مخاطره می اندازد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی زیر مقالۀ اقبالی کامنت گذاشته اند که سردار سرتیپ محمدحسین فرهنگی با زیر پا گذاشتن همه قانون ها حتی قانون های خود رژیم ماهنامه ای به نام: "میثاق" را چاپ می کرد و به ریش همه حقوقدان ها می خندید! پان ترک های ایران گلوبال می توانند از آقای محمدرضا لوائی که از نویسندگان ایران گلوبال هستند درباره ناسزاهائی که در این هفته نامه درباره ایشان نوشته می شدند پرس و جو کنند! سرانجام سردار سرتیپ محمدحسین فرهنگی در بیست و چهار ساعت دکتر شد و با نام دکتر محمدحسین فرهنگی به مجلس شورای اسلامی راه یافت!
اقای لوایی می شود از موضوع آن بدرفتاریها بنویسید؟
در ضمن می خواستم بدانم چه فرقی بین ناسزاهای فرهنگی با ناسزاهای بعضی از کامنت نویسان ایران گلوبال است؟

نوشته شده توسط: peerooz

گفتا که یافت می نشود, جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود, آنم آرزوست.

تعریف ملت مانند تعریف شعر, المعنی فی بطن الشاعر است. زمانی که کسی میگوید " ..."ملت" تعریف مشخص و قابل قبول از جانب عموم .... ندارد",همین, بقیه تمرین بیهودگی وساختن بنایی نا استوار بر پایه شاید میباشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم یا آقای داور نوشته اند: << اجازه ندهیم تبریز به اشغال عساکر ال عثمان در اید.هرگونه مماشات با عوامل بیگانه خیانت به مردم ایران است. >>
الان تبریز دقیقا در اشغال کیست؟ می توانی این را بگویی؟ عساکر عثمانی مشغول قلع و قمع جوجه تروریست های پ ک ک هستند تو نگران این عساکر امام زمانی و کوروشی باش که دم به ساعت فعالان ترک را به زندان می اندازند. به تو هم رحم نمی کنند. مگر خود تو برای ما بیگانه نیستی؟