یادداشت (کامنت) شماره 64312 نوشته یک پان ترک است و هیچ پیوندی با پان کردها ندارد! و با این زرنگ بازی های خنده دار و از مد افتاده به سر کسی کلاه نمی رود! البته چنین کسی که هم پان ترک است و هم می خواهد با این ترفند ها خودش را به جای پان کردها جا بزند گناه ندارد بلکه گناه در گردانندگان تارنمای ایران گلوبال است که به چنین کسانی میدان تاخت و تاز می دهند! به این لینک و راهکارهای نوشته شده در آن برای پایان دادن به این زرنگ بازی ها نگاه کنید
به کاربر گرامی، شورش کوردی،.....گمان رود که بر هیچکدام از خوانندگان این سایت پوشیده نیست که شما کُرد نیستید و فقط یک نفر شورشی و اختلال گر و تقرقه گرا هستید. شما اگر کُرد می بودید یک اسم بنام "شورش کوردی" برای خودت انتخاب نمی کردید، تا جنبش دمکراتیک و مدرن مردم کُرد را شورش بنامید.
آن زمان که مردمام مهاجر و مهاجم تُرک و عرب قوم ایرانی را به شاخه های مختلف قومی، کُرد، لُر، بختیاری، لرستانی، گیلگی و مازندرانی و غیره، .. تقسیم میکردند تا با تفرقه اندازی خود بر ایران حکومت کنند گذشته است ایران دوران فئودالیته و قومگرایی منطقه ای را پشت سر نهاده است
در آلمان امروز بطور رسمی 16 شاخه و تیره قومی آلمانی وجود دارد، ولی همه خود را آلمانی معرفی میکنند.
اگر شما هدف دارید ملّتی بدون پشتوانه بنام فارس بسازید، تا ایران را به تقسیم جغرافیایی و تجزیه طلبی بکشاند، باید بدانید که واژهء "ایران" بسیار سرشت ناسیونالیستی ایرانی و پارسی از واژهء فارس دارد و پر محتواتر و گسترده از واژهء فارس پشتوانهء تاریخی مستند دارد.
واژهء ایران یعنی:((سرزمین آریایی ها، آنجا که آریایی ها بسر میبرند )، بنا بر این هر دو واژهء "فارس و ایران"، چه از لحاظ لغوی و چه از لحاظ تاریخی، قوم و نژاد شما یعنی تُرک تباری را در بر نمی گیرد.
ملّت کُرد امروز آن هوشیاری و شناخت را دارد، که ارزیابی کند، دشمنان و دوستان آنها در خاورمیانه و منطقه چه قوم و مردمانی هستند، آنچه مسلم هست مردمان تُرک و عرب دوستان مردمان کُرد نبوده و نیستند، این را تاریخ گذشته و امروز بخوبی اثبات کرده است.
شما برای اینکه در کار خود یعنی اغتشاش و شورش و اختلال و تفرقه موفقیّتی داشته باشید باید بیشتر روی تاکتیکهای خود کار کنید، و نزد بسیجی های ساندیس خور نظام علی خامنه ای و سازمان امنیّت ترکیه و نزد گروههای گرگهای و یا روباه های خاکستری بیشتر آموزش ببینید،
در نهایت اگر به هفت اسمان همر بروید و بیاموزید نزد ما چه رسوایی و شرمندگی کاری را از پیش نخواهید برد.
مصدق یعنی رفسنجانی
این مصدق بودکه با قانون اساسی مشروطه مخالف بود
این مصدق بود که رضا شاه را به قدرت رساند اوبودکه به گقته دیگران توجه نکرده وتوسط رضا شاه خود نابودشد ومردم را بدبخت کرد کشور ایران را به روز سیاه نشانده بی خردی امثال اوبود که امروزه جزء کشورهای فلاکت زده هستیم
طبق قانون اساسی مشروطه شاه کاره ای نبود
روزشاه قاجار به مجلس رجوع کرد تقاضای افزایش حقوق کرد مجلس درجواب اوگقت پول نداریم نمی توانیم حقوق شما را افزایش کنیم شاه گفت نمی توانم مخارج کاخ بدهم
مجلس پس اربررسی متوجه شدند بیشترین حقوق شاه برای خرید کاه یونجه اسبان نگهبان دربار صرف می شود مجلس تصمیم گرفت دولت کاه یونجه اسبان را تامین کند
این چنین سیستم حکومت را توسط امثال مصدق با بی خردی ازبین رفت
....وقتی می توان با احزاب ویا با سیستم رئیس جمهوری هر4 ویا 8سال یک فرد با خرد را برای اداره کشور انتخاب کرد چه نیازی به شاه نژاد پرست است
هنوز نیامد برای خود ریشه می سازد این کوروش که ایشان نام می برد که پایتخت او درعراق بود ورومیان دربالای عراق حاکم بودند زبان مشخص داشتند ونویسندگان به نام درحالی که کوروش نه زبانی مشخص داشته و نوشته ای نه نویسنده ای ونه جا و مکان مشخص
....
تيسفون و معبد آذرگشسب خاك كردستان است و فارسها اگر دوست دارند برايش شعرى بسرايند لطفاً و يا مؤكداً به كردستان اشغالى هم اشاره اى بكنند. البته مطمعناً اينها مكانهاى توريستى و زيارتى خواهند شد و در آينده اى نزديك قدم هر كس كه قوانين و عرف كردستان را رعايت كند و اجازه ورود قانون به خاك مقدس كردستان را داشته باشد، قدمش روى چشم مان خواهد بود. وگرنه با اين اشعار فقط نفرت و جدايى عاطفى را ازدياد مى كنيد. ناسلامتى اين مكانها صاحب دارند و هر قدم كوردستان آغشته به خون شهيدى است براى آزادى انسان كورد و كوردستان.
سلام-ازقدیم گفته اندهرگلی فصلی دارد.وقتی اندیشمندان آینده نگرراقتل عام کنند.وقتی انسان های کوته فکروبی منطق درجامعه حاکم شود،زمان ویادوران به همین منوال میگذرد.آقای مطهری عزیزوقتی کشوربقول نماینده میانه حسن سوخدی درمانی بشودباید هم مملکت راسلیقه های جوراجوراداره کنند.اگراین مدیران متنوع الفکرباشنددردی نیست.
دردمااین است که مزورالفکرهابرماحکومت میکنند.اینجاشده حسن سوخدی درمانی.عقل نباشدجان درعذاب است.علم که نباشدمملکت ومردم درعذابند.
مگرپدرجناب عالی تئوریسن جمهوری اسلامی نبود؟مگرشماهادراین سی هشت حاکم نبودید؟
چی شدکه دیگرمردم زیربارزورنمی روند.مگرشب روزمساجدشمامردم رابافحش وناسزابه مسجدجمع نمیکرد؟چی شدکه تاریخ مصرف تندروی تمام شد.ماماندیم واین حرف هاراازشماهاشنیدیم.آیافکرنمیکنیدشماباشاه وپهلوی درتفکردیکتاتوری هیچ فرقی ندارید؟باورکن اگرمامورهم نباشیددرخدمت کشورهای استعماری عمل کردید.
سلام-من فکرمیکنم این رضاشاه سوم زیادبیراهه نمی گوید.من درایرانم وازداخل ایران بهترازشماخبردارم.نتیجه کاردولتمردان حاکم دراین سی وهشت سال که همش دزدی.ترور.چاخان ولومپنیسم پروری.داعشی بزرگ کنی وشاهنامه خوانی هاتوسط علی معلم ها وحدادعادل واحمدی ،رفسنجانی وروحانی وخاتمی وکواکبیان وشیرعلی قصاب های چاله میدانی مثل حدادیان وغیروآدمشکی ها ی دراین مدت بازاری شده است برای متوهمان وکورش پرستان وشاهنامه خوان ها ی زورخانه ایی که دنبال رضاشاه وشاطرقصاب هاباشند.
بی بی سی ومن توواسراییل هم دوست دارندوقتی خری رفت کره خری دیگرحاکم شود.
آقارضای سوم ماهم دراین موقعیت زمانی جو راکمی بلمشودیده فکرکرده میتواندبراین مردم بیست وهشت مردادی مهندسی کند.
اینجا یعنی ایران شده بازارمکاره ،چون دربازارمکاره هرجورانسانی باهرنوع کالایی پیدامیشود.آقارضای ماهم هوسی کرده است تا ازپول های دزدی دردوران پدروپدربزرگ مرحوم خود
کمی بیشترهزینه کند.من به اوپیشنهادمیکنم این مردم رانشناخته کاری می کنند،هم پولت مثل سی وهشت گذشته خرج شود،هم خودخرج شویی.
انسان عاقل بعضی وقت هاسنگین ورنگین می نشیندوگوش میکندوتماشاچی میشود.
اگرزیاددوست داری شاه بشویی تعدادی رامثل متوهمان این سایت دورت جمع کن یک منطقه ایی مثل کویرلوت .صحرانوادا .بخرآنجاراآبادکن وتعدادی هم دورخودت جمع ازصبح تاشب کورش کورش وداریوش داریوش بگو.
مادربزرگت درخاطرات خودمیگوید دور ووری های رضاشاه مثل .سیدضیائء .محمدعلی فروغی وکسروی آنقدربه اوازکورش وعظمت او وداریوش داریوش گفته بودند.نصف شب ها رویاوکابوس میدید وبلندشده درداخل کاخ راه میرفت وکورش کورش میگفت .حتی درمقابل دروازه کاخ مرمر اطاقکی شبیه آثارباستانی قدیم ساخت .حال عزیزدل مواظب باش تورهم به روز پدربزرگت درنیاورده ونیمه شب برای خودت شعروشعاربدهی.
نوروز بر همه دوستان محترم ایران گلوبال و نظریه پردازان مبارک باد . باسپاس دوباره برای زحمات شما در سال گذشته . سپاس برای کوشش شما در راه ازادی اندیشه و قلم .
كوردها تنها ملتى هستند كه در مبارزه با نژادپرستان خود تبديل به نژادپرست نمى شوند. البته نسبت به محبت آقاى ناصر كرمى نسبت به كوردها بايد تشكر كنم، ولى ايشان بيشتر از منظر پان فارسى به كوردستان علاقه دارد و بيشتر در تخيل ايران بزرگ و آريايى است، اما با تمام احترام به ايشان كوردستان خود هم قابليت اتحاد ندارد و نهايتاً اين طور كه روشن است ما با سه كوردستان مستقل مواجه خواهيم بود كه مطمعناً شايد در آينده كنفدراسيون كوردستان تشكيل داده شود ولى در رابطه با ايران ما فقط مى توانيم همسايه هاى خوبى باشيم و كوردستان نه علاقه دارد كه سرور و سلطان فارس و ايرانى باشد و نه علاقه دارد كه به نوكرى فارس ادامه دهد. ما در كوردستان شرقى مبارزه مى كنيم كه از شر نژادپرستان فارس و شيعه نجات پيدا كنيم، آنوقت شما مى خواهيد ما مثل گوسفند خود را دوباره تقديم قصاب كنيم، البته لُرها و لَك ها شاخه اى از كوردها هستند
و ما خوشحال خواهيم شد كه در كشور چندفرهنگى كوردستان حقوق ملى و شهروندى لُر و لك را پاس بداريم. اما بخاطر ذهنيت عذاب آورمان از نژادپرستان فارس و تورك و عرب، ترجيح مى دهيم كه خصوصاً در ايران با فارسها هموطن نشويم و فقط همسايه باشيم.
شما چرا یقه آقای فطانت را چسبیدید . تا حالا تاریخ نشان داده که کسی در ایران به اشتباه سیاسی خود اعتراف کند ؟؟ حالا آقای فطانت کتابی نوشته اند در این مورد برای روشنگری تاریخ . اگر لازم باشد ۳ کتاب دیگر مینویسند ولی ۲ خط پوزش برای اشتباه خود نخواهند نوشت . تقصیر ایشان نیست بخدا . ما چنین ملتی هستیم و هر ایرانی دیگر بجای آقای فطانت همین کار را میکرد , حتی انتقاد گران عمل ایشان !!.
خانه از پایبست ویران است , خواجه در بند نقش ایوان است .
از هزیانهای یک پان تورک ،،،،،،،،،،،،،،،کوردهابرای رسیدن به حق خودبایدسعی کنند،ازتنش آفرینی درمقابل ترکیه دوری کرده ومرزهای ترکیه رابه ترکمن هاواگذارنمایند.
ترکمن ها نیزسعی کنند در مناطق مرزی حایلی بین ترکیه ومنطقه کوردرابدست گیرند.
خبر ها حکایت از این دارد کە 4 انفجار بزرگ در شهر آدانا تورکیە ،، در نقاط مختلف این شهر روی دادە ولی از چگونگی و میزان تلفات تا کنون هیچ خبری نیست و تا کنون منابع موثقی این خبر را تأیید نکردند
سلام-من فکرمیکنم درسوریه بهترین سیستم حکومتی فدرالیسم است.فدرالیسمی که برمحورعقلانیت وقانون ایجادشده باشد،نه برای شرارت وآلت دست روس واسراییل شدن.
من باتفکرفدرالیسمی عرب ،ترکمن ها وکوردها بدورازسیاست تروریستی پ کا کا وبارزانی درچهارچوب دولت آینده مردمی سوریه کاملا موافق بوده، سران این گروه ها هرچندکه درمبارزات مردم سوریه بابشاراسدهمکاری کرده وبه مبارزان خیانت میکرده است ولی حق وحقوق مردم کوردقابل مقایسه باعملکردسران آن ها نبوده وجداست.
کوردهابرای رسیدن به حق خودبایدسعی کنند،ازتنش آفرینی درمقابل ترکیه دوری کرده ومرزهای ترکیه رابه ترکمن هاواگذارنمایند.
ترکمن ها نیزسعی کنند در مناطق مرزی حایلی بین ترکیه ومنطقه کوردرابدست گیرند.
این سیستم فدرالیسم تنهاراه نجات کشورهای چندملیتی سوریه وایران وعراق وترکیه است .درصورتی که کینه های گذشته رابدورریخته وآلت دستی برای کینه توزانی چون کرمی.اقبالی
وانگلیس واسراییل نشوند.
درآن صورت باصلح وصفا زندگی خواهندکرد.اگربه حرف بدخواهانی همچون روس وانگلیس وفرانسه .پ کا کا واقبالی وکرمی وجویا ها گوش کنند.منطقه تبدیل به جهنمی برای خودشان خواهدشد.
سلام.تو و فکر!!!؟قربون شعبان بی مخ های قدیم.قربون داعش های البغدادی..شماها روی آنهاراصدسال است درعصرانقلاب انفورماتیک وانفجاراطلاعات سفیدکرده اید.
هنوزدستاوردها ونتایج تفکربی فکرشماهاکه بدترازداعش صدسال گذشته تان ازجامعه ایران ومنطقه پاک نشده است.
صدسال است پول نفت بادآورده رادوشاه شاهنشاهی بزرگ وحاکمیت داعشی اسلامی تان برای تفکربدترازداعش خودتان خرج میکنید.
هنوزنتوانسته اید ازدنیای جهان سوم خارج شوید.هنوزبایدبرای ارتباط باجهان دوم لنگ اندازید.هنوزهم اگرانگلیس (بی بی سی )فرانسه .وغرب وروس ازشماروی گرداندعین حباب محوونابودمیشوید.
دنیا ثانیه ایی ولحظه ایی پیشرفت میکند.شماها ونویسندگانتان چسبیده ایدبه استخوان های فسیلی کورش وداریوش.
هنوزنوشته های یهودی وغربی های استعماری برای شماها آیه قران است.بعدهم میفرمایی فکرش می کردم.توکجا وفکرکجا؟
بە اولین فیلمهائی کە از مراسم نوروزی در باکور کوردستان اشغال شدە توسط فاشیزم پان تورک نگاه کنید ،، ببینید کە این ملت را هیچ قدرتی نمیتواند از خواستە های خود باز دارد درگیری در مراسم با فاشیزم تورک
سلام-میگویندآدم دانا بااشاره ،آدم نادان باکتک. این آقای رازی میخواهدبگویدهمه چیزحالی اش است.نه ازمنطق یک کلمه حرف میزندونه ازتاریخ ونه ازادبیات ومدنیت،همچون قلم بدستان 57 سال فرهنگسازان دوران پهلوی وجناب حدادعادل دوپایش رابه یک کفش کرده ونمیخواهدسرش راازبرف بیرون آورد.
درجامعه ایران هنوزمعنی داعش رااین روشنفکرنماها نفهمیده اند.هنوزنمی دانندنقاد فلسفه ایی هم بایددرجامعه وجودش نعمت است.هنوزهم نمی فهمند ساعدی وسروکوهی چه میگویند.
آقای لوایی علاوه براینکه یک اندیشمندبزرگ برای آزربایجان است وافتخاری است برای خاورمیانه وجهان یک خیرخواه برای این خرسان قطبی خوابیده ایران ایران وفارس وفارس گویان است.
آقای لوایی رابایدایرانی ترازشماکم سوادان کینه ورزدانست هرچندکه یک استقلال طلب است.
لوایی همچون آب خروشان زلالی است که میخواهدتفکرگندرادرایران ومنطقه بشویدوپاک کند.این تقصیرشماست که صغرا وکبرا
رابهم دوخته تابتوانیدخودرامطرح کنید.
بالاترازشماها نتوانستند،مطرح باشندچه برسدبه شما دشمن اخلاق وادب وپویایی.
اگرمیخواهید حفظ ادب وفرهنگ کنید برویدگوشه ایی ساکت شوید تابیشترازاین گندتان منطقه راآلوده نکند.
داعش تنها به نیروهای البغدادی بنایدگفت ،مگردرایران پس ازشکست مشروطه طرفداران شما بهترازداعش عمل کردند.شماهانتیجه همان تفکرداعشی آن دوران هستید.مگرتفکرفاشیستی موسیلینی وهیتلربهترازداعش هابودند؟مگررضاشاه ومحمدرضاشاه خودشان یک داعشی نبودند.مگرخمینی ودارودسته اش داعشی عمل نکردند؟
آقای رازی وکرمی واقبالی وغیرتفکرداعشی رانبایدشماهاتنها درسوریه وعراق جستجوکنید.
جلوگیری ازآزادی خودتفکرداعشی است.
لطفا بیراهه نروید.درهمین سایت ایران گلوبال خودمان داعش وبدترازتفکرداعشی دیده میشود.وقتی کسی به قیافه ونژادواسم حساسیت نشان داده وبدترین حرف هارامیزند،اگرسرکارباشد،به داعش بایدصلوات فرستاد.
داعش رالطفا دربرابراین جمودفکران طعنه نزنید.
یاد دکتر مصدق وشهید دکتر حسین فاطمی گرامی باد. بهتر بود جبهه ملی اشاره ای هم به وضع موجود در میهنمان می کرد واز ضرورت مبارزه با آخوندهای جنایتکار ودزد سخن می گفت، این رژیم اهریمنی حتی اجازه نمی دهد دوستداران دکتر مصدق در سالگرد وفات او در مدفن او در احمد آباد گردهم آیند. ودر سالروز ملی شدن صنعت نفت نیز وقاحت وبی شرمی را به حد اعلا می رسانند ودر تلویزیون ریشم وپشم آخوندی اینگونه تبلیغ می کنند که آخوند کثیف کاشانی، نقش اصلی را در ملی شدن صنعت نفت ایفا کرده بود!!! احزابی مثل جبهه ملی ونهضت آزادی وپان ایرانیست، از ترس تجزیه ایران گاهی اوقات مواضع حمایت آمیز نسبت به رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی می گیرند، مخصوصا نهضت آزادی، که این سیاست اینها کاملا اشتباه است.
سپاس از همه گرامیانی که با کمنتارهای خود در تعمیق گفتگو پیرامون وضعیت سیاسی کردستان سوریه شرکت کردند. نظرات و تاکیدات دوستان باورمند به آزادی، دمکراسی، سکولاریسم و مبارزه برای برداشتن موانع موجود بر سر راه ازادی مردمان منطقه و در لحظه کنونی روژوا، قابل تعمق و سر فصل های مباحثات جدی برای تبیین راه برون از شرایط بغرنج کنونی است.
من با عنوان "دو کلام در دفاع از خودمدیریتی سکولار دمکراتیک در روژاوا (کردستان سوریه)" می خواستم و همچنان می خواهم نظرات جامعه ایرانی را به نقاط قوت جنبش روزوا در مبارزه علیه فاشیسم در انواع گوناگون و نیز حفظ پرنسیب های انسانمدارانه جلب کنم.
ما از متن همین پلمیک های سیاسی می توانیم تناقضات مدافعان دروغین ملیت ها" را اشکار کنیم و پیوندهای عمیق آنها با ارتجاع فاشیستی را فاش کنیم.
مردمان روژوا نه با برافراشتن پرچم عرب ستیزی و ترک ستیزی و نه ایجاد زمینه های جنگ های
قبیله ای، مذهبی و نژادی، بلکه با هدف قرار دادن دشمنان سیاسی خود که بر مسند قدرت تکیه زده اند؛ راه پیشروی خود را باز کردند. در روزوا درگیری های قومی نیست. کردها در سوریه نه با مردم؛ بلکه با فاشیست ها درگیر شدند و کسی شعار مرگ بر عرب ، مرگ بر ترک سر نداد.اما در جنگ با اسلامگرایان داعشی، مزدوران اردوعان (گرگهای خاکستیری) و دیکتاتوری اسد سنگ تمام گذاشتند.
روژوا با الهام از پرنسیب های انسانمدارانه و سکولار دمکراسی توانست با ساکنان روزوا همپیمان شود تا موقعیت خود را در برابر داعش، ترکیه، اسد و متحدینش و عربستان سعودی مستحکم کند.
این ان درسی است که ما باید از جنبش روژوا بگیریم و بر اصول انسانمدارانه سکولار دمکراسی همپیمان شویم تا بی آنکه به همبستگی مردمان کشورها آسیب وارد گردد، بذر نفاق و برادرکشی نیروهای ارتجاعی - فاشیستی به بار بنشیند، دیکتاتوری را از موضع آزادیخواهانه و سکولار دمکراتیک خلع سلاح کنیم.
سه سمتگیری؛ 1- برسیمت شناختن خودمدیریتی سکولار دمکراتیک مردمان، 2- اجتناب از برافراشتن مرزهای کاذب تباری،مذهبی و دامن زدن به جنگ های قومی - مذهبی و 3- مبارزه بی امان با ارتجاع فاشیستی در همه اشکال آن، از الزامات حل متمدنانه مسائل منطقه و کشورهای با تنوع مذهبی ، قومی و ملی است.
چکیده سخن:
سیاست پوپولیستی "فدرال پرست" و "حق تعیین سرنوشت طلب"، به ایجاد جبهه مشترک با فاشیست ها انجامید و نتایج آن دامن زدن به درگیری های مذهبی، قومی و ملی میان مردمان است. تجربه روژوا از طرد فاشیست ها (مزدور اردوغان، عربستان، سوریه، اسد و ..) و همپیمانی در متن جامعه حکایت دارد.
آنها که می خواهند نسبت به سرنوشت مردمان منطقه مسئولانه برخورد کنند، ناچار هستند از شعارهای پوپولیستی فاصله بگیرند و با سیاست خودمدیریتی سکولار دمکراتیک (که در تجربه روژوا دیده میشود) راه همبستگی انسانی - اجتماعی را در بدنه جامعه ایجاد کنند.
جناب آقای موحدی (بامدادان) گرامی و جناب آقای ناصر کرمی گرامی،
ممنون از مهر شما و برخوردهای مسدولانه تان.
سلام جناب Anonymous؛
پیش از همه سپاسگزارم که شما این مقاله ی کوتاه مرا خوانده اید و همینطور برای نوشتن پانویس انتقادی تان! مقاله ای که بیش از همه در راستای گرامیداشت بهار و رسای چند و چون سازندگی و بالندگی ذاتی و طبیعی او و نوع انسان کار نگاشته است. زیرا به باور من، بهار سوگل همه ی فصول سال است که پیوسته پشتگرامی و انگیزه ی تحمل سختی و سنگینی و سرمای استخوانسوز و گذر از کولاک ها و یخبدان های فصل زمستان زندگی بوده و همچنان می باشد.
اما، جای هیچ بحث بی ربطی وجود ندارد که حق با شماست و مقاله بار عاطفی بالائی دارد و در پردازش رابطه ی انسان کار و بهار، دچار نوعی تخیل و رمانتیسم ذهنی و آرمانگرائی ست؛ و نه چندان واقعی و عینی و ملموس. چرا؟ چونکه نوع انسان کارمزد (99%) درصدی ها با همه تلاش بهارگونه و همیشگی ِ آبا و اجدادی شان که تولیدگر همه ی پدیدهای مورد نیاز هستی و آدمی ست، او اما، از محصول تلاش خود حق برداشت ناچیز و یا اغلب در مرز بخور و نمیر قراردارد و همچنان اوی نوعی در سراسر جهان گرفتار تنگدستی ها، نادارائی ها و نارسائی های مهلک و هراسناک دچار می باشد.
در حالیکه اوی (1%)درصدی ها، نه کار می کند و نه تولیدی مفید بحال انسان دارد، ، او سرمایه سالار شگفتا که در طول تاریخ ِکشف ابزار تولید و فراگرفتن اشکال انباشت، نقش اش در این میانه ها، تنها بشکل بیمارروانی، دچار انباشت ثروت و مال اندوزی بی هوده می باشد. یک در صدری هائی که با بهره کشی از کار کارگران زندگی انگلی کرده و می کنند و هرگز مفید بحال انسان نبوده و نیستند؛ اما بی شرمانه بر تارک سر انسان کارمزد در سراسر جهان نشسته و بر اراده ی سازنده ی او تازیانه ی فقر و گرسنگی و بیکاری می زند و هستی خانوادگی او را نیز نسل به نسل به زنجیر وابستگی سرمایه کشیده و بیشترین بهره اقتصادی و سیاسی را از محصول کار کارمزدان (یدی ـ فکری) می برند
بی گمان روزی خواهد رسید که داغ ننگ بهره کشی انسان از انسان از چهره و افکار و اعمال انسان های نوعدوست و برابریخواه زدوده شود. و استفاده ی سمبولیک از نفس بهار و جشن نوروز، و توان و تغییرهای مضمونی پوشیده ی در و از آن نیز، صرفا پشتوانه ی همین آرزو ها و ایجاد امیدواری های به فرداهای دیگر و بهتر برای بشریت محروم و مظلوم است که من بر آنها بشکل تراژدیک انگشت نهاده ام. همزمان لازم می دانم که دوباره تکرار کنم دگرگونی کار توده هاست و حفظ آن تنها و تنها از پس توان شگرف کارگران برمی آید و این آنها هستند که باید اراده ی طبقاتی خود را سازمان دهند و دستآوردهای 99%درصدی ها را با اراده ی سیاسی و اجتماعی و رنگین خود حفط کنند.
باسپاس تندرست باشید
دوست عزيز، هم وطن فرهيخته من، Anonymus :
چقدر زيبا از دل ما سخن مى گويى ، نوشته هايت در پاسخ به انشاء خنده دار لوايى انچنان گيرا و منطقى و با برهان بود كه نشان از دانش سرشار شما دارد . هموطنم برايتان زندگى سرشار از بهروزى دارم و براستى بشما افتخار مى كنم . شاد و در نبرد با اهريمنان سرافراز باشيد .
کاربری با آیدی Anonymous که جرات ندارد آیدی واقعیش را بنویسد مطالبی بعنوان کامنت در بالا نوشته که نشان از عصبانیت او از فرهنگ باستانی و درخشان ایرانیست. ازطرفی کامنتهای او از فرط بیپایگی و بی منطقی به شوخی شبیه است و موجب سرگرمی! این "آیدی" یکتنه دربرابر همه جهان دانش و سازمانهای معتبر جهانی که نوروز را مراسمی ایرانی میدانند قدعلم کرده و بدون اینکه مدرک و دلیلی بیاورد نوروز را ترکی اعلام میکند! فکر میکند اگر با آیدی Anonymous مرتب کامنت بنویسد تخیلاتش بیشتر تبلیغ میشود!
آقای لاچین! جالب است که شما تخیلات خودرا اینجا بصورت کامنت مینویسید. این ادعای شما که نوروز ایرانی نیست بلکه ترکی است چه منبع و سندی دارد؟ همه شرق شناسان و سازمانهای معتبر جهانی نوروز را آیین ایرانی میدانند. دکتر کیهانی زاده که دکتر تاریخ و کارشناس شناخته شده فرهنگ و تاریخ ایران است در همین مقاله با سند و قید منابع فراوان تاریخچه ایرانی نوروز را توضیح داده است. بعد شما که هیچ تحصیلات تاریخی ندارید و حتی در نوشتن یک متن ساده اشتباهات متعدد املایی و دستوری در حد دبستان دارید بدون هیچ مدرک و دلیلی میگویید نوروز ایرانی نیست و ترکی است! با چنین ادعاهایی تنها شخصیت و ذهنیت خودرا برای عموم مردم بیشتر از پیش نشان میدهید.
جناب Anonymous که جرات نداشتی نامی برای خودت بگذاری! این "نظریه" ترکی بودن نوروز را از کجا آورده ای؟ تخیلات خودت را اینجا بصورت کامنت میفرستی و اسمش را میگذاری تاریخ. یعنی اینهمه ناریخدان و شرق شناس و یونسکو و ... همه اشتباه کرده اند که نوروز را آیین ایرانی میدانند و فقط تخیلات بی اساس شما درست است؟!
حالا در دیزی در اینجا باز است وبعضی ها سوء استفاده می کنند ، من نمی دانم این پان ترکهای تجزیه طلب چرا بیهوده پای کورش را به وسط می کشند. مخالفت با شاهزاده ارتجاع، رضا پهلوی دلیل نمی شود که به کورش توهین کرد وپای اورا به میان کشید، البته اینها کورش را بهانه کرده اند ومیخواهند به ایرانیان توهین کنند اینها در هرموضوعی در ایران گلوبال این کار زشت توهین به ایرانیان را انجام می دهند. من تعصبی به کورش ندارم ولی کورش مورد احترام اکثریت ایرانیان است همانطور که مثلا عمربن خطاب برای اعراب قابل احترام است ویا آتیلا برای ترکان قابل احترام است و... حال کورش برای ایرانیان به این علت احترام زیادی دارد که نسبت به زمان خود ظلم وستمی مانند پادشاهان دیگر نداشت ونسبت به دیگران پادشاهان هم عصر خود پادشاه مهربانی بود.
جناب آقای ناصر کرمی عزیز وگرامی ، ما اگر بتوانیم شر این رژیم آدمکش ودزد اسلامی را ازسرخلق ایران برداریم وبعد از آن همین جغرافیای سیاسی فعلی ایران را حفظ کنیم کلی هنر کرده ایم.
جناب آقای موحدی (بامدادان) گرامی،
سیاست ورزی خوشبینی و یا بدبینی نیست، عصر روشنگری که دنبال مفاهیم و متدولوژیک سیاسی فلسفی و هستی شناسی بود، هم سپری شده است، سیاست ورزی امروز ترکیبی از علوم مختلف و مجموعه ای از معادلات درونی و پیرامونی و انتخاب ابزارهای درست برای امروز و فردا است.
تحلیل های ما که در بررسی سه قطب پان ترکیسم و پان عربیسم و پان اسلامیسم و ناسونالیسم ایرانی در منطقه بود یکی یکی درست از آب درآمد و آنها را به روشنی و بصورت پراتیک تجربه کردیم و میکنیم.
ملّت کُرد مانند سایر ایرانیان و مانند یهودیان، قربانی پان ترکیسم و پان عربیسم بوده و هست.، صدام حسین میگفت کُردها ایرانی هستند و من از ایرانی ها متنفرم، ترُکها میگویند زبان کُردی شاخه و گویشی از زبان فارسی است، و باید ممنوع شود.
کدام گوشه از جهان شاهد شرایط اسفبار ملّت کُرد در ترکیه و در سوریه و عراق دیروز و امروز نبوده و نیست.
ملّت کُرد که اکنون شدیدتر از هر زمان قربانی پان ترکیسم و پان عربیسم و پان اسلامیسم هست، بدرستی باید فقط پرچم کردستان را بالا برد و فدرال قومی خود را مطرح کند،
من شاید اوّلین ایرانی هستم که موضوع ایجاد کردستان بزرگ را مطرح کرده ام و از آن پشتیبانی کرده و میکنم، دلایل این دیدگاه را در مقالات متعدد در آرشیو خودم در همین سایت ایران گلوبال آورده ام.
من بر این دیدگاه نیستم که کردستان بزرگ را به ایران وصل کنم، بلکه بر عکس ایران را باید به کردستان بزرگ وصل کرد. من در ایران هیچ قومی ایرانی تر از مردمان کُرد را نمی شناسم.
آقای کیانوش رشیدی قادی... لطفآ به دوستت آقای زضا پهلوی گوشزد بکنید که از یکی خونخوارترین پادشاهان ایران که همان کوروش باشد ( حقوق بشرش) یک مغلطه ای بیش نیست. عوام فریبی در عصر دیجیتالی به پایان رسیده است. این همان کوروش ( کویر) است که تنها بخاطر جنایات بیش از حد, حتی سر خودش را در سرزمین ماساژت ها از دست داد. جا دارد که به این اقای زضا پهلوی درس تاریخ یاد داده شود و ایشان هم با (( هولکاست پوریم)) آشنا بشوند. هر چند که وظیفه انسانی من برای یک یهودی- فلسطینی- سیاه پوست-سفید پوست- ترک - فارس -عرب..... یکی است ولی وقایع پوریم را نباید از یاد برد و فاجعه این کشتار عظیم ایرانیان را که یهودی ها جشن میگیرند fhdsjd در تاریخ بیشتر موشکافی بشود. و این فاجعه رابطه مستقیمی دارد به دختری بنام « استر » . ماجرای پوریم از این جا آغاز می شود که
استر، دخترک یهودی که با پنهان کردن هویت یهودی اش، به دربار خشایارشاه راه یافت و مقدمات کشتار ایرانیان را فراهم کرد
ماجرا از آنجا آغاز شدکه در زمان خشایارشاه، یهودیان جزء اقلیت های مذهبی ایران بودند و همواره سعی در نفوذ در دربار شاه ایران داشتند. هامان صدراعظم خشایارشاه بدلیل نافرمانی یهودیان از دستورات و قوانین پادشاهی، از عدم پرداخت مالیات و سرپیچی از فرمان پادشاه این قوم ابراز نگرانی می کند و پادشاه را در جریان توطئه های یهودیان قرار می دهد و از پادشاه می خواهد تا پیش از آنکه این قوم علیه تاج و تخت شاه اقدامی کنند، با توطئه این قوم مقابله کند.
مردخای رهبر یهودیان آن زمان ایران سرانجام با دسیسه های فراوان و فرستادن یکی از دختران یهودی به دربار، او را جانشین شهبانوی ایران که به جرم سرپیچی از دستور گستاخانه خشایارشاه برای نمایان کردن زیبایی های خود برای حاضرین در دربار شاه برکنار شده بود، می کند.
شهبانوی ایرانی که در واقع دارای حیای زیادی بود پس از جریان مستی شاه و دستور او برای ظاهر شدن همسرش به صرورت عریان در انظار عمومی از این دستور سرژیچی می کند از چشم شاه می افتد.
با ورود "استر" دخترک جوان زیباروی یهودی به دربار، مردخای به راحتی نقشه های شوم خود را بوسیله استر و اغوای شاه ایران اجرا می کند. هامان نیز شاه را از توطئه مردخای آگاه می سازد و پادشاه دستور بر دار کردن مردخای را صادر می کند. اما استر که به شدت بر روی شاه سست عنصر تسلط یافته بود، با خائن جلوه دادن هامان و اینکه وی توطئه کشتن شاه را در سر دارد، هامان را بر دار می کنند.
اکنون زمان آن رسسیده بود تا استر نقشه اصلی خود را اجرا کند؛ به این صورت که با خوراندن شراب زیاد به شاه بی لیاقت ایرانی در حالت مستی وی، از وی دستور حمله به استان های کشور را می گیرد.
حالا پس از کشتن هامان، یهودیان مهاجر ساکن در ایران که اینک در دربار نیز راه یافته بودند، به هجوم به شهرهای ایران، دست به قتل عام گسترده ایرانیان می زنند. در 127 استان ایران آن زمان، طی دو روز بیش از 77 هزار ایرانی - و به روایتی دیگر 500 هزار نفر - کشته می شوند.......
در ضمن اگر آقای رضا پهلوی دسترسی به اینترنت ندارند, لطفآ آدرس ایشان را بفرستید تا چند جلد کتاب در این مور برایشان (بطور رایگان) فرستاده شود...
خواهش مي كنم اين قدر فارس اشغالگر يا تورك فاشيست يا كورد قبيله اي نگوييد الان در شرايط فعلي خاورميانه و سورية كوردها بهـترين تصميم رأ برأي خود گرفته اند، در سورية اي كه دولت مركزي نميتواند امنيت خودش رأ نگه دارد داعشي ها هـم كمر به قتل هـمه بسته اند ، كوردهـا حق دارند با إعلام فدراليسم به حل مشكلات خود بپردازند و برأي أين امر احتياجي به راي موافق من فارس يا من اذري و و و ندارند كوردهـا فعلا ميخواهند زنده بمانند لطفا أين رأ خواهـشا درك كنيد
از بهزاد خوشحالی،،،،،،،وروز، به نام کردستان، به کام کردها
نوروز امسال، شاید پیام آور سال سرنوشت برای ملتی است که برای آزادی، مبارزه کرده است. او اگرچه در مقاومت خود، در نبردهای بسیاری درهم شکست اما در "مبارزه" شکست نخورد. او در سه گانه ی "بحران" و "تهدید" و "انتظار"، از بحران و تهدید گذار کرد و اکنون وارد مرحله ی انتظار شده است. او نشان داد که هر چیزی می تواند زیبا باشد اما حقیقت، چیز دیگری است و اکنون، "آزادی" و "حقیقت"، برای او دو روی یک سکه است. او نشان داد که "اخلاق"، همان جایی است که مشکل یک کرد، در هر جای جهان باشد به مشکل "ما" هم تبدیل می شود. او "عدالت" را نیز این گونه معنا کرد که به حق تو تجاوز نمی کنم و اجازه نمی دهم به حق من هم تجاوز کنی.
انسان کرد در این سال ها هم "حمایت" کرد، هم "هم دردی" کرد، هم به "مدافعه جویی" برخاست، هم "مدارا" کرد و هم از "تغافل"
پرهیز کرد تا از فضای روانی و عملی بحران و تهدید عبور کند و وارد تجربه ی ذهنی و کارکردی "فرصت محور" شود. و سرانجام اینکه او دارد نشان می دهد ملتی شده است که دیگر طاقت فریب خوردن را ندارد و به همین خاطر، به یک "همنوایی کلی در عین ناموزونی" نزدیک می شود.
****
با تمام آنچه درباره ی این مسیر نسبتا طولانی تکامل مقاومت ملی کردها گفته شد اما همچنان برای دستیابی به آرزویی دیرینه (که اکنون از هر زمان به واقعیت نزدیک تر شده است) هنوز گام هایی باقی مانده است که علاوه بر "لزوم"، شرط "کفایت" هم بایسته است محقق شود تا ملتی، شناسه ی خود را بر جغرافیا نقش کند:
نخست: در جهانی که حق هرکس به اندازه ی توان اوست هر ملتی اگر به دنبال قدرت نرود پاک باخته است. قدرت در اینجا لزوما نه به معنای زور و خشونت صرف، بلکه به مثابه واقعیت موثر و کلیت عقلانی نیز هست.
دو: مهم این نیست که چقدر آهسته یا چقدر سریع پیش برویم؛ مهم آن است که به کدام سو پیش می رویم.
سه: همیشه باید این اصل را فراموش نکرد که اگر جنگی قرار است روی دهد "جنگ، جنگ است و مفاهمه از راه محاوره ی نقادانه نیست. طرف شما در جنگ، دشمن است که باید از میان برداشت و خردش کرد وگرنه از میان برمی دارد و نابودت می کند.
چهار: باید این اصل را پذیرفت که باورهای قدیمی در جهان نوین، معناداری خود را از دست داده اند: دشمن دشمن من، دیگر لزوما دوست من نیست و دوست دشمن من هم دیگر ضرورتا دشمن من نخواهد بود.
پنج: اگر ارزشی نتواند پابرجا بماند باید تغییر یافته و جایگزین شود. بسیاری از ارزش هایی که ما "هویت" خود را بدان گره زده ایم اعتبار خود را برای "اینجا" و "اکنون" از دست داده اند. وقت آن رسیده است این ارزش ها را تغییر دهیم یا جایگزینی برای آنها پیدا کنیم. شرط لازم برای تعامل با جهان مدرن، گذار از برخی ارزش هاست؛ پس از آن می توان در مورد شرط کفایت سخن گفت.
شش: ناکامی در تجربه ی رسیدن به آزادی، به علت دست نیافتنی بودن آن نبوده بلکه ناشی از راه نادرستی بوده است که برای رسیدن به ان انتخاب کرده بودیم. بهترین راه را باید انتخاب کنیم.
هفت: ما بیشترین تنش را برای هویت یکپارچه ای که آنها برای خود تعریف کرده اند و همه ی امکانات خود را برای صیانت از آن به کار برده اند به وجود آورده ایم و آن را از یک موضوع محلی، به یک موضوع فرامنطقه ای و بین المللی ارتقا جایگاه داده ایم. ملت باوری حقوقی بین الملل در این دوران، بیش از هر زمان دیگر ضروری می نماید.
هشت: دستاوردها را تخریب نکنیم و آنها را وارونه جلوه ندهیم. وارونه کردن ارزش ها نه تنها ما را ویران خواهد کرد بلکه "کرد بودن" را هم به یک "ضد ارزش" تبدیل خواهد نمود.
نه: هرکسی نظری دارد؛ مهم، پایبندی به اصول است. با رویکرد احساسی، عاطفی و شعاری، آدرس غلط به مردم ندهیم.
ده: همچنان با چهار بحران بزرگ در رویارویی با مسایل مواجه هستیم: بحران نمایندگی، بحران کارآمدی، بحران مشروعیت و بحران یکپارچگی.
چاره سر نمودن هر چهار بحران، به ویژه برای سازمان ها و احزاب و تعامل آنها با مردم، از اهمیت ینیادین برخوردار است.
یازده: ما نیازمند توسعه هستیم، ما نیازمند حرف تازه هستیم نه حاشیه نگاری. نباید راه های قدیمی را یک باره و چند باره طی کنیم. باید راه های تازه را بگشاییم و معرفت شناسی جدیدی پی ریزی کنیم. سخن گفتن از گذشته و استناد کردن مداوم به آن، نشانه ی بی خبری و توسعه نیافتگی است.
دوازده: سخن گفتن از دمکراسی مشکل نیست، مشکل، دم ساز شدن با آزادی و دمکراسی و گوش دادن به حقیقت و دیدن جلوه های آن است. اگر دمکراسی محقق شود چه بسا آنانکه از آزادی و دمکراسی سخن می گویند حتی نتوانند سرشت خشن خود را مهار کنند و رویه ای دیگر از خود به نمایش بگذارند.
****
بهتر نبود این جناب"بهمن موحدی" حداقل نوشتۀ بالا را می خواند و سپس نظر می داد؟
در نوشتۀ بالا حداقل هفت بار تاکید شده است: مصاحبه گر خانم "شیرلی شمسیان" مجری برنامۀ "ندای دوستی از اسراییل به ایران" در رادیو "رادیس این" می باشد.
در کجای این نوشته آمده است که من-کیانوش رشیدی قادی- با شاهزاده رضا پهلوی مصاحبه کردم.
آیا همین یک نکته کافی نیست که گفته شود، آقای "بهمن موحدی" نه تنها نوشتۀ آمده در بالا که اصولا هیچ نوشته ای را نمی خواند. ایشان تنها شمشیر دشنام را پیشاپیش از رو بسته و آماده است تا بر روی سر همه و از جمله بر سر من فرود بیاورد.
براستی که "پدیده ای" است این آقای "بهمن موحدی"!
وزير دفاع آمريكا گفته است« كوردها با اعلام سيستم فدرال بهترين پاسخ را به حكومتهاي منطقه اي كه مخالف حضور نمايندگان كورد در مذاكرات آشتي سوريه بودند را دادند». و من جمال میگویم این حرکت ملت کورد در سوریە بە مثابە کیش و مات سازمان ملل و نمایندەی بی اختیار آن برای کنفرانس ژنو استفان دمیستراو ، و کشورهای اشغالگر تورکیە ، ایران و سوریە و اپزسیون بە اصطلاح سوریە ارتش آزاد و 1500 گروه کوچک و بزرگ اسلامی در سوریە و اپزسیون بە نام ایرانی امثال موحد بامدادان وووو بود
خداوندا، در سال جدید سلامتی، شادی و ثروت را به ایرانیان ارزانی بدار.
خداوندا در سال جدید انیرانیان را گرفتار و شر آنان را از میهنمان دور بگردان.
خداوندا به بی هویت ها اعم از ترکپرست و تازیپرست عقل سلیم عطا بفرما.
بە کامنت یک پان تورک کە خبری از گوناز تی وی پخش کردە توجە کنید ،،، ،،،،،،،،، به گزارش گوناز تی وی، رؤسای ۴۵ قبیله مهم عرب سوریه با حضور ژنرال احمد بدری، فرمانده کل ارتش آزاد سوریه در شانلی اورفای تورکیه نشست مشترکی برگزار کردن...... حال ما از پان اتراک سوأل میکنیم رئسای این 45 قبیلەی عرب در شانلی اورفای تورکیە همراه ژنرال احمد بدری فرماندەی کل ارتش آزاد سوریە در تورکیە چکار میکنند ؟؟ مگر ارتش بە نام آزاد سوریە و این قبایل عرب سنی در خاک سوریە مناطق آزاد شدە ندارند ؟؟ کە کنفرانس و جلسەی خود را در آنجا بر گزار کنند ؟؟ رئسای 45 قبیلەی عرب سنی چرا مثل کوردها جلسەی خود را در خاک سوریە بر گزار نکردند ؟/ این نمایشنامەهای پان تورک دیگر نە خریداری دارد و نە کسی بە غیر از گوناز تی وی و فاشیزم پان تورک آنها را جدی میگیرد
جناب آقای ناصر کرمی گرامی، شما بیش از حد خوشبین هستید، بسیاری از گروههای کرد خطاب به ایرانیان میگویند اشغالگران فارس ودر خیال خود قصد دارند بخشهای کرد نشین ایران را جدا کنند وکشور کردستان بزرگ را تشکیل دهند . در ضمن فدرالیسمی که کردهای سوریه تشکیل داده اند فدرالیسم ارتجاعی قومی است واز زمین تا آسمان با فدرالیسم مدرن واداری تفاوت دارد ، شما اگر به فیلمها وعکسهای شادی اینها توجه کنید یک پرچم کشور سوریه که ائتلاف ملی وارتش آزاد نیز به آن پرچم احترام میگذارند در دست اینها دیده نمی شود این فدرالیسم است یا تجزیه طلبی!!؟
به تمامی مسئولان و گردانندگان " سایت ایران گلوبال "
با وجود تمامی مشکلات ، کمبودها و معضلاتی که درگیر آن هستید ، خسته نباشید.
پیشآپیش سال نو، نوروزباستانی را به تمامی شما وخانواده با وجود دوری از میهن و نیز تمامی ایرانیان در اقصی نقاط جهان تبریک گفته و آرزوی بهروزی و پیروزی برایتان داریم.
سپاس برای انتشار نوشتارهای ارسالی از طرف : (ا.و.گ.ا) و پیشگامان جنبش کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران - درون میهن
به نمایندگی از طرف یاران درون میهن
رها کاویانی از ایران
امروز ناهید شید بیست و هشتم اسپند ماه سال 12784 آريايي
برابر با جمعه بیست و هشتم ماه اسفند سال 1394 تازي وهجدهم ماه مارس 2016 ميلادي
جناب آقای اقبالی گرامی، درود بر شما،
با تمام امکانات موجود بایداز جنبش دمکراتیک و سکولار ایرانی تباران کُرد دفاع و پشتیبانی کرد، هر ایرانی، هر انسان آزاده و دمکرات، و هر انسانی که پای بند حقوق بشر باشد، باید از خودمختاری مردم کُرد حمایت کند.
بویژه ایرانیان راستین و از همه مهمتر مردمان زاگرس نشین از شمال غربی تا خلیج فارس باید از هم تباران ایرانی کُرد خود دفاع کند،
خودمختاری مردم کُرد در سوریه استقلال بخشی از ایران و شکوفایی و برپایی دوبارهء هویّت ایرانی است. از رژیم خدمتگزار پان ترکیسم و پان عربیسم علی خامنه ای و شیخ حسن روحانی بی هویّت سمنانی انتظاری نیست.
برای اجرایی نمودن این «نباید» نه تنها باید که حقوق اساسی شهروندی در قانون اساسی تضمین شود؛ بلکه نهادی به عنوان «پدافند حقوق اساسی شهروندی مردم» وجود داشته باشد که ادامهٔ حیاتش نه در گرو کشمکشهای احزاب و قدرتهای مالی و صنعتی و انتخابات دوره ای؛ بلکه به خاطر ترس و ننگ عزل شدن با رای مستقیم مردم باشد. ما این نهاد را یک نهاد ضروری دانسته و نام آنرا به رسم نیاکانی «نهاد پادشاهی» مینهیم و به همین دلیل نیز نه سلطنت طلب و نه جمهوریخواه هستیم.
پیشگامان جنبش کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران - درون میهن
اقای شاه زاده, عنایت بفرمائید بنویسید اسم کورش در کدام تورات آمده است؟ در تورات قبل از میلاد میسح یا در توراتی که بعد از اسلام نوشته شده است؟ اگر منظورتان کتاب استر است, آن تورات نیست , بلکه کتاب رمان است و بعد از اسلام نوشته شده است( نه نویسنده اش معلوم است و نه تاریخ نوشته شدنش).در تورات هائی که قبل از میلاد مسیح نوشته شده, نه از کورش نام برده شده ونه از ایران
خودتان را به کوچه علی چپ نزنید. نوروز با فرهنگ فارسی و کردی، و امثالهم، قرابتی ندارد. برای خودتان بیهوده تاریخ درست نکنید. شما ها باید آئیین برهمائی هندی پدران نسل خود را جشن بگیرید. نه نوروز را. نوروز جشن قدیمی هفت هزار ساله مردم طبیعت پرست "شامانیسم" ترکان است. فلسفه وجودی نوروز در فرهنگ فارس و کرد ، وجود ندارد. بیهوده تقلا نکنید.
Rahā kāviyāni az irān
ما برای زندگی مبارزه میکنیم
تعریف ما از «جمهوری»
از نظر ما بحثهای سخیفی که میان سلطنت طلبان و جمهوریخواهان در رابطه با مقایسهٔ جمهوری و سلطنت مشروطه و همچنین ارائهٔ نمونه های گوناگون برای اثبات سخنان خویش در حد «به نظرت این بهتر است و یا آن بهتر است؟» میماند و ارزش و محتوای اینگونه بحثها در ردیف «بحثهای کلامی مذهبی» است. آنچه که هر دو گروه به مردم نمیگویند ساختار حقوقی و مدنی و اقتصادی این سیستم هاست و این در حالی است که تمامی این سیستمها دارای ساختار حقوقی؛ اجتماعی؛ مدنی و اقتصادی همسانی بوده و زیربنای حقوقی؛ اقتصادی و اجتماعی و مدنی کشورهای نمونه را «اقتصاد لیبرال» تشکیل میدهد. محافظه کارترین احزاب و سوسیال دموکرات ترین احزاب در چنین جوامعی به خاطر پذیرفتن اقتصاد لیبرال به عنوان ساختار مالکیت اقتصادی در خدمت حفظ سیستم هستند و
حقوق شهروندی همچنان بر اساس قوانین نیاکانی کشورهای غربی تعریف میگردد.
در تمامی این کشورها اقتصاد انگلی و طبقات و قشرهای اجتماعی انگلی جایگاه تعریف شده و متاسفانه برتری نسبت به شهروندان درجه ۲ و ۳ را دارا هستند.
آنچه که در این سیستمها به نام «دموکراسی» به خورد مردم داده میشود «لیبرالیسم» است. به همین خاطر جمهوری غربی با سلطنت مشروطهٔ غربی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و دقیقاً به همین دلیل است که سلطنت طلبان و جمهوریخواهان ایرانی در بحثهای خود به ناچار برای استفادهٔ ابزاری از نمونهٔ سیستمهای حکومتی کشورهای عقب مانده که به نام جمهوری و یا سلطنتی شناخته میشوند رجوع میکنند تا همدیگر را منکوب سازند و بی محتوایی و بی ارزش بودن بحثهای میان این دو گروه به این علت است که هر دو گروه «شارلاتانهای شبه سیاسی» هستند که میخواهند مردم را اسیر نامها کنند و به عمد نمیخواهند ایرانیان را با حقوق شهروندی واقعی شان آشنا سازند و خوشبختی و بد بختی را تنها به جمهوریت و یا سلطنت مشروطه ارتباط میدهند. این شارلاتانها بعدها احزابی را تشکیل خواهند داد تا بتوانند به عنوان گروههای لابی ئیست در خدمت کلان سرمایه داران قرار گیرند و مبارزات مردم برای به دست آوردن حقوق اساسی شهروندی را در چهار چوب سازمانهای مدنی برای «چانه زنی» محصور سازند. از نظر ما جمهوری و سلطنت مشروطه هیچ فرقی با هم ندارند؛ زیرا هیچکدام از این دو سیستم حکومتی «حقوق اساسی شهروندی» را به رسمیت نمیشناسند و به تبع این عدم شناسایی نهادی به نام «نهاد پدافند مردم» را نیز نمیپذیرند. پرسش اساسی این است که زمانی که حقوق اساسی شهروندی مردم به رسمیت شناخته نشود؛ چه فرقی دارد که رئیس قوهٔ مجریه را مردم به طور مستقیم انتخاب کنند و یا از طرف احزاب پیروز انتخاب گردد؟ زمانی که منتخب مستقیم مردم (رئیس جمهور) برای تشکیل کابینه باید با احزاب بزرگ معامله کند تا به اعضای کابینه اش رای اعتماد داده شود در واقع مسیر اجرای برنامه ها و اهداف ادعایی خود در پیش از انتخابات را از فیلتر خواسته های واقعی احزاب میگذراند و با توجه به بهترین نمونه های حکومتهای جمهوری و سلطنتی مشروطهٔ اروپایی و آمریکا؛ تمامی احزاب نه نمایندگان واقعی مردم؛ بلکه نمایندگان واقعی شهروندان درجه ۱ تعریف شده در ساختار اقتصادی و اجتماعی آن کشورها هستند؛ لذا تمامی ادعاها و وعده های انتخاباتی رئیس قوهٔ مجریه در دورهٔ پس از انتخابات به دروغ تبدیل میشود.
در حاکمیتهای جمهوری و سلطنتی مشروطهٔ غربی؛ آزادی بیان نه برای پدافند از حقوق اساسی به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی و گسترش دایرهٔ حقوق؛ بلکه برای چانه زنیهای بی انتها برای تسهیل زندگی در همان برههٔ زمانی ومکانی و اقتصادی در همان چهارچوب تعریف شدهٔ اقتصاد لیبرالی معنی پیدا میکند و هرگونه حرکت سازمانیافته ای که احقاق حقوق اساسی شهروندی را به صورت قانونی پیگیری نماید؛ در محاکم قضایی بر اساس استناد به همان قانونهای اساسی موجود شکست خواهد خورد و اگر بخواهد از راههای دیگری به پیگیری خواسته های خود بپردازد به نامهایی مانند شورشی و یا تروریست ملقب خواهد گردید.
از نظر ما قوهٔ مجریه نباید آن توانایی قانونی را داشته باشد که به خاطر زد و بندهای حزبی و یا خواسته های قدرتمندان؛ حقوق اساسی شهروندی را به حراج و معامله بگذارد و همیشه به خاطر ترس ازانتخابات بعدی و رای سازمانیافتهٔ مراکز قدرت مطیع آنان شود.
(ادامه در کامنت بعدی)
آقا یا خانم عئزا کسی از مردم آزربایجان با استقلال کردها مخالف نیست. مخالفت با تشکیل کشور بر زمینهای دیگران است . همین کار را 60 هزار ارمنی در قره باغ با کمک روسها انجام دادند و به اصطلاح اعلام استقلال کردند ولی امروز در فلاکت مطلق هستند و اگر ترس علیف از روسها نبود و یا یک دولت ملی در آزربایجان سر کار بود امروز مسئله ای بنام قره باغ وجود نداشت. متاسفانه زمام امور کردها را نه مردم کرد بلکه سازمانهای تروریستی که عامل کشورهای بیگانه و مافیای ترانس نارکوتیک هستند به عهده گرفته اند و تنها چیزی که اینها دنبالش نیستند آزادی و رفاه ملت کرد هستند. من فکر نمی کنم این اعلام فدرالی با توجه به جنایات و پاکسازی قومی که دستجات صالح مسلم انجام داده اند زیاد دوام بیاورد چونکه تا دیروز بشار اسد از کارت کردها استفاده می کرد ولی حالا با این کار حتی ایران و بشار اسد هم مواضعشان را تغییر خواهند داد و اوضاع
به کلی عوض خواهد شد . یادتان باشد شما عامل روسها شده اید و....تر از روسها در تاریخ وجود ندارد. اعتماد به طناب روسها آنهم در جایی مثل جهنم سوریه حماقت محض است. این مسئله بزودی برای کسانی که دارند هورا می کشند و شادی می کنند روشن خواهد شد.
نوروز جشن ایرانی نیست! "بایرام"، که شما بدان به غلط نوروز میگوئید، جشن شامانیستی ترکان آسیا و ترکان خاورمیانه است. که بر اثر مراوده با ترکان سایر خلقها نیز از آن تاثیر پذیر شده اند. لطفا کمی تاریخ بخوانید، از خودتان فلسفه درست نکنید.
دانشمند ارجمند، جناب لوائی! بخاطر مطالب علمی و تحزیه و تحلیل جامعه عهد برده داری ایران آخوندی، از شما سپاسگزاریم. اطلاعات خوبی به خوانندگان انتقال میدهید. برایت آرزوی سعادت داشته، نوروز را بشما تبریک میگویم. قربانت تانیش نیشات.
راستی چه شده آن همه هواداری از عملیات تروریستی پ ک ک در ترکیه ؟ امروز خود مختاری کردها را یا رد میکنید و یا هزار اما و اگر برایش میگذارید ! حضرات من ترک آذربایجانی از حق استقلال تمامی ملل تحت ستم از جمله کوردها عربها بلوچها و ترکها دفاع میکنم شما چی ؟
آقای موحدی آنچه مشخص است در مقابل مقاله علمی و با سند کم آورده ای رفته ای یقه مسئول سایت و ناشر را گرفته ای یادم میاید در همان اوایل انقلاب نشریات و روزنامه های غیر دولتی وقتی خلاف کاری و زور گوئی های پاسداران و عوامل رژیم را انتشار میدادند و پاسداران و پلیس یقه فروشنده روزنامه و نشریات را میگرفت که چرا میفروشید یعنی به عوض دست گیری و محاکمه خلاف کار دنبال ناشر و فروشنده بودند و آخرش میبینید که وضع و احوال مملکت چطوری است .
مقوله ای بنام فدرالیسم قومی بلحاظ علمی و هم نیز تجربی ـ عملی وجود ندارد. این سخن شما بیشتر ظن و گمان است که دلایل آن را باید در نزد خود جستجو کنید. فدرالیسم اساسا بصورت راه حلی برای جوامع با گوناگونی قومی و ملیتی در نظر گرفته شده است بلکه زمینه تبعیض را نفی و عدالت اجتماعی را در آن میان بگستراند.با نگاهی به نوشته پلاکارد روی پانل در نشست شهر رمیلان به چهار زبان کُردی، عربی، ترکمن و سریانی مسیحی متوجه هدف مردم مناطق آزاد شمال سوریه خواهیم شد.در آن نوشتار آمده است: ً اتحاد دمکراتیک سوریه همان سهیم بودن در سرنوشت زندگانی همدیگر و برادری ملیت ها و یا خلق هاست. ً
آقای رازی گرامی، بنظر میرسد شما در خصوص مسائل ملی در ایران مطالعات گسترده ای ندارید. تمنا دارد در صورت امکان به مطالعات خود اهمیت بدهید، و اگر ممکن شد، به چیز هائی که درخد ثغور و تخصصتان نیست، اشتراک نظر نفرمامید. اگر با اسناد و ادله صحبتبی دارید، بفرمائید خوانندگان سراپا به گوش اند. اما برادر اینکه نمیشود، بدون آگاهی کافی از تاریخ و زبان و امثالهم بی گدار به آب بزنید، و از اهل فضل ایراد بگیرد؟ لطفا کمی در این خصوص مطالعه بفرمائید، و از اهل علم بیهوده ایراد نگیرید. موفق باشید. دوستارت حسن خیجیم.
یادداشت (کامنت) شماره 64312 نوشته یک پان ترک است و هیچ پیوندی با پان کردها ندارد! و با این زرنگ بازی های خنده دار و از مد افتاده به سر کسی کلاه نمی رود! البته چنین کسی که هم پان ترک است و هم می خواهد با این ترفند ها خودش را به جای پان کردها جا بزند گناه ندارد بلکه گناه در گردانندگان تارنمای ایران گلوبال است که به چنین کسانی میدان تاخت و تاز می دهند! به این لینک و راهکارهای نوشته شده در آن برای پایان دادن به این زرنگ بازی ها نگاه کنید
http://www.iranglobal.info/node/46008
شورش کردی، همان آلتین پان ترک است.
به کاربر گرامی، شورش کوردی،.....گمان رود که بر هیچکدام از خوانندگان این سایت پوشیده نیست که شما کُرد نیستید و فقط یک نفر شورشی و اختلال گر و تقرقه گرا هستید. شما اگر کُرد می بودید یک اسم بنام "شورش کوردی" برای خودت انتخاب نمی کردید، تا جنبش دمکراتیک و مدرن مردم کُرد را شورش بنامید.
اگر شما هدف دارید ملّتی بدون پشتوانه بنام فارس بسازید، تا ایران را به تقسیم جغرافیایی و تجزیه طلبی بکشاند، باید بدانید که واژهء "ایران" بسیار سرشت ناسیونالیستی ایرانی و پارسی از واژهء فارس دارد و پر محتواتر و گسترده از واژهء فارس پشتوانهء تاریخی مستند دارد.آن زمان که مردمام مهاجر و مهاجم تُرک و عرب قوم ایرانی را به شاخه های مختلف قومی، کُرد، لُر، بختیاری، لرستانی، گیلگی و مازندرانی و غیره، .. تقسیم میکردند تا با تفرقه اندازی خود بر ایران حکومت کنند گذشته است ایران دوران فئودالیته و قومگرایی منطقه ای را پشت سر نهاده است
در آلمان امروز بطور رسمی 16 شاخه و تیره قومی آلمانی وجود دارد، ولی همه خود را آلمانی معرفی میکنند.
واژهء ایران یعنی:((سرزمین آریایی ها، آنجا که آریایی ها بسر میبرند )، بنا بر این هر دو واژهء "فارس و ایران"، چه از لحاظ لغوی و چه از لحاظ تاریخی، قوم و نژاد شما یعنی تُرک تباری را در بر نمی گیرد.
ملّت کُرد امروز آن هوشیاری و شناخت را دارد، که ارزیابی کند، دشمنان و دوستان آنها در خاورمیانه و منطقه چه قوم و مردمانی هستند، آنچه مسلم هست مردمان تُرک و عرب دوستان مردمان کُرد نبوده و نیستند، این را تاریخ گذشته و امروز بخوبی اثبات کرده است.
شما برای اینکه در کار خود یعنی اغتشاش و شورش و اختلال و تفرقه موفقیّتی داشته باشید باید بیشتر روی تاکتیکهای خود کار کنید، و نزد بسیجی های ساندیس خور نظام علی خامنه ای و سازمان امنیّت ترکیه و نزد گروههای گرگهای و یا روباه های خاکستری بیشتر آموزش ببینید،
در نهایت اگر به هفت اسمان همر بروید و بیاموزید نزد ما چه رسوایی و شرمندگی کاری را از پیش نخواهید برد.
مصدق یعنی رفسنجانی
این مصدق بودکه با قانون اساسی مشروطه مخالف بود
این مصدق بود که رضا شاه را به قدرت رساند اوبودکه به گقته دیگران توجه نکرده وتوسط رضا شاه خود نابودشد ومردم را بدبخت کرد کشور ایران را به روز سیاه نشانده بی خردی امثال اوبود که امروزه جزء کشورهای فلاکت زده هستیم
طبق قانون اساسی مشروطه شاه کاره ای نبود
روزشاه قاجار به مجلس رجوع کرد تقاضای افزایش حقوق کرد مجلس درجواب اوگقت پول نداریم نمی توانیم حقوق شما را افزایش کنیم شاه گفت نمی توانم مخارج کاخ بدهم
مجلس پس اربررسی متوجه شدند بیشترین حقوق شاه برای خرید کاه یونجه اسبان نگهبان دربار صرف می شود مجلس تصمیم گرفت دولت کاه یونجه اسبان را تامین کند
این چنین سیستم حکومت را توسط امثال مصدق با بی خردی ازبین رفت
آب که بالا رود قورباغه ابوعطا خواهد خواند
....وقتی می توان با احزاب ویا با سیستم رئیس جمهوری هر4 ویا 8سال یک فرد با خرد را برای اداره کشور انتخاب کرد چه نیازی به شاه نژاد پرست است
هنوز نیامد برای خود ریشه می سازد این کوروش که ایشان نام می برد که پایتخت او درعراق بود ورومیان دربالای عراق حاکم بودند زبان مشخص داشتند ونویسندگان به نام درحالی که کوروش نه زبانی مشخص داشته و نوشته ای نه نویسنده ای ونه جا و مکان مشخص
....
شتر در خواب بیند پنبه دانه/ گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه
تيسفون و معبد آذرگشسب خاك كردستان است و فارسها اگر دوست دارند برايش شعرى بسرايند لطفاً و يا مؤكداً به كردستان اشغالى هم اشاره اى بكنند. البته مطمعناً اينها مكانهاى توريستى و زيارتى خواهند شد و در آينده اى نزديك قدم هر كس كه قوانين و عرف كردستان را رعايت كند و اجازه ورود قانون به خاك مقدس كردستان را داشته باشد، قدمش روى چشم مان خواهد بود. وگرنه با اين اشعار فقط نفرت و جدايى عاطفى را ازدياد مى كنيد. ناسلامتى اين مكانها صاحب دارند و هر قدم كوردستان آغشته به خون شهيدى است براى آزادى انسان كورد و كوردستان.
سلام-ازقدیم گفته اندهرگلی فصلی دارد.وقتی اندیشمندان آینده نگرراقتل عام کنند.وقتی انسان های کوته فکروبی منطق درجامعه حاکم شود،زمان ویادوران به همین منوال میگذرد.آقای مطهری عزیزوقتی کشوربقول نماینده میانه حسن سوخدی درمانی بشودباید هم مملکت راسلیقه های جوراجوراداره کنند.اگراین مدیران متنوع الفکرباشنددردی نیست.
دردمااین است که مزورالفکرهابرماحکومت میکنند.اینجاشده حسن سوخدی درمانی.عقل نباشدجان درعذاب است.علم که نباشدمملکت ومردم درعذابند.
مگرپدرجناب عالی تئوریسن جمهوری اسلامی نبود؟مگرشماهادراین سی هشت حاکم نبودید؟
چی شدکه دیگرمردم زیربارزورنمی روند.مگرشب روزمساجدشمامردم رابافحش وناسزابه مسجدجمع نمیکرد؟چی شدکه تاریخ مصرف تندروی تمام شد.ماماندیم واین حرف هاراازشماهاشنیدیم.آیافکرنمیکنیدشماباشاه وپهلوی درتفکردیکتاتوری هیچ فرقی ندارید؟باورکن اگرمامورهم نباشیددرخدمت کشورهای استعماری عمل کردید.
سلام-من فکرمیکنم این رضاشاه سوم زیادبیراهه نمی گوید.من درایرانم وازداخل ایران بهترازشماخبردارم.نتیجه کاردولتمردان حاکم دراین سی وهشت سال که همش دزدی.ترور.چاخان ولومپنیسم پروری.داعشی بزرگ کنی وشاهنامه خوانی هاتوسط علی معلم ها وحدادعادل واحمدی ،رفسنجانی وروحانی وخاتمی وکواکبیان وشیرعلی قصاب های چاله میدانی مثل حدادیان وغیروآدمشکی ها ی دراین مدت بازاری شده است برای متوهمان وکورش پرستان وشاهنامه خوان ها ی زورخانه ایی که دنبال رضاشاه وشاطرقصاب هاباشند.
کمی بیشترهزینه کند.من به اوپیشنهادمیکنم این مردم رانشناخته کاری می کنند،هم پولت مثل سی وهشت گذشته خرج شود،هم خودخرج شویی.بی بی سی ومن توواسراییل هم دوست دارندوقتی خری رفت کره خری دیگرحاکم شود.
آقارضای سوم ماهم دراین موقعیت زمانی جو راکمی بلمشودیده فکرکرده میتواندبراین مردم بیست وهشت مردادی مهندسی کند.
اینجا یعنی ایران شده بازارمکاره ،چون دربازارمکاره هرجورانسانی باهرنوع کالایی پیدامیشود.آقارضای ماهم هوسی کرده است تا ازپول های دزدی دردوران پدروپدربزرگ مرحوم خود
انسان عاقل بعضی وقت هاسنگین ورنگین می نشیندوگوش میکندوتماشاچی میشود.
اگرزیاددوست داری شاه بشویی تعدادی رامثل متوهمان این سایت دورت جمع کن یک منطقه ایی مثل کویرلوت .صحرانوادا .بخرآنجاراآبادکن وتعدادی هم دورخودت جمع ازصبح تاشب کورش کورش وداریوش داریوش بگو.
مادربزرگت درخاطرات خودمیگوید دور ووری های رضاشاه مثل .سیدضیائء .محمدعلی فروغی وکسروی آنقدربه اوازکورش وعظمت او وداریوش داریوش گفته بودند.نصف شب ها رویاوکابوس میدید وبلندشده درداخل کاخ راه میرفت وکورش کورش میگفت .حتی درمقابل دروازه کاخ مرمر اطاقکی شبیه آثارباستانی قدیم ساخت .حال عزیزدل مواظب باش تورهم به روز پدربزرگت درنیاورده ونیمه شب برای خودت شعروشعاربدهی.
نوروز بر همه دوستان محترم ایران گلوبال و نظریه پردازان مبارک باد . باسپاس دوباره برای زحمات شما در سال گذشته . سپاس برای کوشش شما در راه ازادی اندیشه و قلم .
كوردها تنها ملتى هستند كه در مبارزه با نژادپرستان خود تبديل به نژادپرست نمى شوند. البته نسبت به محبت آقاى ناصر كرمى نسبت به كوردها بايد تشكر كنم، ولى ايشان بيشتر از منظر پان فارسى به كوردستان علاقه دارد و بيشتر در تخيل ايران بزرگ و آريايى است، اما با تمام احترام به ايشان كوردستان خود هم قابليت اتحاد ندارد و نهايتاً اين طور كه روشن است ما با سه كوردستان مستقل مواجه خواهيم بود كه مطمعناً شايد در آينده كنفدراسيون كوردستان تشكيل داده شود ولى در رابطه با ايران ما فقط مى توانيم همسايه هاى خوبى باشيم و كوردستان نه علاقه دارد كه سرور و سلطان فارس و ايرانى باشد و نه علاقه دارد كه به نوكرى فارس ادامه دهد. ما در كوردستان شرقى مبارزه مى كنيم كه از شر نژادپرستان فارس و شيعه نجات پيدا كنيم، آنوقت شما مى خواهيد ما مثل گوسفند خود را دوباره تقديم قصاب كنيم، البته لُرها و لَك ها شاخه اى از كوردها هستند
و ما خوشحال خواهيم شد كه در كشور چندفرهنگى كوردستان حقوق ملى و شهروندى لُر و لك را پاس بداريم. اما بخاطر ذهنيت عذاب آورمان از نژادپرستان فارس و تورك و عرب، ترجيح مى دهيم كه خصوصاً در ايران با فارسها هموطن نشويم و فقط همسايه باشيم.شما چرا یقه آقای فطانت را چسبیدید . تا حالا تاریخ نشان داده که کسی در ایران به اشتباه سیاسی خود اعتراف کند ؟؟ حالا آقای فطانت کتابی نوشته اند در این مورد برای روشنگری تاریخ . اگر لازم باشد ۳ کتاب دیگر مینویسند ولی ۲ خط پوزش برای اشتباه خود نخواهند نوشت . تقصیر ایشان نیست بخدا . ما چنین ملتی هستیم و هر ایرانی دیگر بجای آقای فطانت همین کار را میکرد , حتی انتقاد گران عمل ایشان !!.
خانه از پایبست ویران است , خواجه در بند نقش ایوان است .
از هزیانهای یک پان تورک ،،،،،،،،،،،،،،،کوردهابرای رسیدن به حق خودبایدسعی کنند،ازتنش آفرینی درمقابل ترکیه دوری کرده ومرزهای ترکیه رابه ترکمن هاواگذارنمایند.
ترکمن ها نیزسعی کنند در مناطق مرزی حایلی بین ترکیه ومنطقه کوردرابدست گیرند.
انفجاری هم در استانبول میدان تقسیم روی دادە کە این خبر از طرف خبر گزاری BBC هم تأیید شدە سیاستهای فاشیستی اوردغان تورکیە را بە ویرانە تبدیل میکند
خبر ها حکایت از این دارد کە 4 انفجار بزرگ در شهر آدانا تورکیە ،، در نقاط مختلف این شهر روی دادە ولی از چگونگی و میزان تلفات تا کنون هیچ خبری نیست و تا کنون منابع موثقی این خبر را تأیید نکردند
سلام-من فکرمیکنم درسوریه بهترین سیستم حکومتی فدرالیسم است.فدرالیسمی که برمحورعقلانیت وقانون ایجادشده باشد،نه برای شرارت وآلت دست روس واسراییل شدن.
وانگلیس واسراییل نشوند.من باتفکرفدرالیسمی عرب ،ترکمن ها وکوردها بدورازسیاست تروریستی پ کا کا وبارزانی درچهارچوب دولت آینده مردمی سوریه کاملا موافق بوده، سران این گروه ها هرچندکه درمبارزات مردم سوریه بابشاراسدهمکاری کرده وبه مبارزان خیانت میکرده است ولی حق وحقوق مردم کوردقابل مقایسه باعملکردسران آن ها نبوده وجداست.
کوردهابرای رسیدن به حق خودبایدسعی کنند،ازتنش آفرینی درمقابل ترکیه دوری کرده ومرزهای ترکیه رابه ترکمن هاواگذارنمایند.
ترکمن ها نیزسعی کنند در مناطق مرزی حایلی بین ترکیه ومنطقه کوردرابدست گیرند.
این سیستم فدرالیسم تنهاراه نجات کشورهای چندملیتی سوریه وایران وعراق وترکیه است .درصورتی که کینه های گذشته رابدورریخته وآلت دستی برای کینه توزانی چون کرمی.اقبالی
درآن صورت باصلح وصفا زندگی خواهندکرد.اگربه حرف بدخواهانی همچون روس وانگلیس وفرانسه .پ کا کا واقبالی وکرمی وجویا ها گوش کنند.منطقه تبدیل به جهنمی برای خودشان خواهدشد.
سلام.تو و فکر!!!؟قربون شعبان بی مخ های قدیم.قربون داعش های البغدادی..شماها روی آنهاراصدسال است درعصرانقلاب انفورماتیک وانفجاراطلاعات سفیدکرده اید.
هنوزدستاوردها ونتایج تفکربی فکرشماهاکه بدترازداعش صدسال گذشته تان ازجامعه ایران ومنطقه پاک نشده است.
صدسال است پول نفت بادآورده رادوشاه شاهنشاهی بزرگ وحاکمیت داعشی اسلامی تان برای تفکربدترازداعش خودتان خرج میکنید.
هنوزنتوانسته اید ازدنیای جهان سوم خارج شوید.هنوزبایدبرای ارتباط باجهان دوم لنگ اندازید.هنوزهم اگرانگلیس (بی بی سی )فرانسه .وغرب وروس ازشماروی گرداندعین حباب محوونابودمیشوید.
دنیا ثانیه ایی ولحظه ایی پیشرفت میکند.شماها ونویسندگانتان چسبیده ایدبه استخوان های فسیلی کورش وداریوش.
هنوزنوشته های یهودی وغربی های استعماری برای شماها آیه قران است.بعدهم میفرمایی فکرش می کردم.توکجا وفکرکجا؟
بە اولین فیلمهائی کە از مراسم نوروزی در باکور کوردستان اشغال شدە توسط فاشیزم پان تورک نگاه کنید ،، ببینید کە این ملت را هیچ قدرتی نمیتواند از خواستە های خود باز دارد درگیری در مراسم با فاشیزم تورک
https://www.facebook.com/ReeceHardingNews/
سلام-میگویندآدم دانا بااشاره ،آدم نادان باکتک. این آقای رازی میخواهدبگویدهمه چیزحالی اش است.نه ازمنطق یک کلمه حرف میزندونه ازتاریخ ونه ازادبیات ومدنیت،همچون قلم بدستان 57 سال فرهنگسازان دوران پهلوی وجناب حدادعادل دوپایش رابه یک کفش کرده ونمیخواهدسرش راازبرف بیرون آورد.
رابهم دوخته تابتوانیدخودرامطرح کنید.درجامعه ایران هنوزمعنی داعش رااین روشنفکرنماها نفهمیده اند.هنوزنمی دانندنقاد فلسفه ایی هم بایددرجامعه وجودش نعمت است.هنوزهم نمی فهمند ساعدی وسروکوهی چه میگویند.
آقای لوایی علاوه براینکه یک اندیشمندبزرگ برای آزربایجان است وافتخاری است برای خاورمیانه وجهان یک خیرخواه برای این خرسان قطبی خوابیده ایران ایران وفارس وفارس گویان است.
آقای لوایی رابایدایرانی ترازشماکم سوادان کینه ورزدانست هرچندکه یک استقلال طلب است.
لوایی همچون آب خروشان زلالی است که میخواهدتفکرگندرادرایران ومنطقه بشویدوپاک کند.این تقصیرشماست که صغرا وکبرا
بالاترازشماها نتوانستند،مطرح باشندچه برسدبه شما دشمن اخلاق وادب وپویایی.
اگرمیخواهید حفظ ادب وفرهنگ کنید برویدگوشه ایی ساکت شوید تابیشترازاین گندتان منطقه راآلوده نکند.
داعش تنها به نیروهای البغدادی بنایدگفت ،مگردرایران پس ازشکست مشروطه طرفداران شما بهترازداعش عمل کردند.شماهانتیجه همان تفکرداعشی آن دوران هستید.مگرتفکرفاشیستی موسیلینی وهیتلربهترازداعش هابودند؟مگررضاشاه ومحمدرضاشاه خودشان یک داعشی نبودند.مگرخمینی ودارودسته اش داعشی عمل نکردند؟
آقای رازی وکرمی واقبالی وغیرتفکرداعشی رانبایدشماهاتنها درسوریه وعراق جستجوکنید.
جلوگیری ازآزادی خودتفکرداعشی است.
لطفا بیراهه نروید.درهمین سایت ایران گلوبال خودمان داعش وبدترازتفکرداعشی دیده میشود.وقتی کسی به قیافه ونژادواسم حساسیت نشان داده وبدترین حرف هارامیزند،اگرسرکارباشد،به داعش بایدصلوات فرستاد.
داعش رالطفا دربرابراین جمودفکران طعنه نزنید.
یاد دکتر مصدق وشهید دکتر حسین فاطمی گرامی باد. بهتر بود جبهه ملی اشاره ای هم به وضع موجود در میهنمان می کرد واز ضرورت مبارزه با آخوندهای جنایتکار ودزد سخن می گفت، این رژیم اهریمنی حتی اجازه نمی دهد دوستداران دکتر مصدق در سالگرد وفات او در مدفن او در احمد آباد گردهم آیند. ودر سالروز ملی شدن صنعت نفت نیز وقاحت وبی شرمی را به حد اعلا می رسانند ودر تلویزیون ریشم وپشم آخوندی اینگونه تبلیغ می کنند که آخوند کثیف کاشانی، نقش اصلی را در ملی شدن صنعت نفت ایفا کرده بود!!! احزابی مثل جبهه ملی ونهضت آزادی وپان ایرانیست، از ترس تجزیه ایران گاهی اوقات مواضع حمایت آمیز نسبت به رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی می گیرند، مخصوصا نهضت آزادی، که این سیاست اینها کاملا اشتباه است.
سپاس از همه گرامیانی که با کمنتارهای خود در تعمیق گفتگو پیرامون وضعیت سیاسی کردستان سوریه شرکت کردند. نظرات و تاکیدات دوستان باورمند به آزادی، دمکراسی، سکولاریسم و مبارزه برای برداشتن موانع موجود بر سر راه ازادی مردمان منطقه و در لحظه کنونی روژوا، قابل تعمق و سر فصل های مباحثات جدی برای تبیین راه برون از شرایط بغرنج کنونی است.
قبیله ای، مذهبی و نژادی، بلکه با هدف قرار دادن دشمنان سیاسی خود که بر مسند قدرت تکیه زده اند؛ راه پیشروی خود را باز کردند. در روزوا درگیری های قومی نیست. کردها در سوریه نه با مردم؛ بلکه با فاشیست ها درگیر شدند و کسی شعار مرگ بر عرب ، مرگ بر ترک سر نداد.اما در جنگ با اسلامگرایان داعشی، مزدوران اردوعان (گرگهای خاکستیری) و دیکتاتوری اسد سنگ تمام گذاشتند.من با عنوان "دو کلام در دفاع از خودمدیریتی سکولار دمکراتیک در روژاوا (کردستان سوریه)" می خواستم و همچنان می خواهم نظرات جامعه ایرانی را به نقاط قوت جنبش روزوا در مبارزه علیه فاشیسم در انواع گوناگون و نیز حفظ پرنسیب های انسانمدارانه جلب کنم.
ما از متن همین پلمیک های سیاسی می توانیم تناقضات مدافعان دروغین ملیت ها" را اشکار کنیم و پیوندهای عمیق آنها با ارتجاع فاشیستی را فاش کنیم.
مردمان روژوا نه با برافراشتن پرچم عرب ستیزی و ترک ستیزی و نه ایجاد زمینه های جنگ های
روژوا با الهام از پرنسیب های انسانمدارانه و سکولار دمکراسی توانست با ساکنان روزوا همپیمان شود تا موقعیت خود را در برابر داعش، ترکیه، اسد و متحدینش و عربستان سعودی مستحکم کند.
این ان درسی است که ما باید از جنبش روژوا بگیریم و بر اصول انسانمدارانه سکولار دمکراسی همپیمان شویم تا بی آنکه به همبستگی مردمان کشورها آسیب وارد گردد، بذر نفاق و برادرکشی نیروهای ارتجاعی - فاشیستی به بار بنشیند، دیکتاتوری را از موضع آزادیخواهانه و سکولار دمکراتیک خلع سلاح کنیم.
سه سمتگیری؛ 1- برسیمت شناختن خودمدیریتی سکولار دمکراتیک مردمان، 2- اجتناب از برافراشتن مرزهای کاذب تباری،مذهبی و دامن زدن به جنگ های قومی - مذهبی و 3- مبارزه بی امان با ارتجاع فاشیستی در همه اشکال آن، از الزامات حل متمدنانه مسائل منطقه و کشورهای با تنوع مذهبی ، قومی و ملی است.
چکیده سخن:
سیاست پوپولیستی "فدرال پرست" و "حق تعیین سرنوشت طلب"، به ایجاد جبهه مشترک با فاشیست ها انجامید و نتایج آن دامن زدن به درگیری های مذهبی، قومی و ملی میان مردمان است. تجربه روژوا از طرد فاشیست ها (مزدور اردوغان، عربستان، سوریه، اسد و ..) و همپیمانی در متن جامعه حکایت دارد.
آنها که می خواهند نسبت به سرنوشت مردمان منطقه مسئولانه برخورد کنند، ناچار هستند از شعارهای پوپولیستی فاصله بگیرند و با سیاست خودمدیریتی سکولار دمکراتیک (که در تجربه روژوا دیده میشود) راه همبستگی انسانی - اجتماعی را در بدنه جامعه ایجاد کنند.
جناب آقای موحدی (بامدادان) گرامی و جناب آقای ناصر کرمی گرامی،
ممنون از مهر شما و برخوردهای مسدولانه تان.
سلام جناب Anonymous؛
اما، جای هیچ بحث بی ربطی وجود ندارد که حق با شماست و مقاله بار عاطفی بالائی دارد و در پردازش رابطه ی انسان کار و بهار، دچار نوعی تخیل و رمانتیسم ذهنی و آرمانگرائی ست؛ و نه چندان واقعی و عینی و ملموس. چرا؟ چونکه نوع انسان کارمزد (99%) درصدی ها با همه تلاش بهارگونه و همیشگی ِ آبا و اجدادی شان که تولیدگر همه ی پدیدهای مورد نیاز هستی و آدمی ست، او اما، از محصول تلاش خود حق برداشت ناچیز و یا اغلب در مرز بخور و نمیر قراردارد و همچنان اوی نوعی در سراسر جهان گرفتار تنگدستی ها، نادارائی ها و نارسائی های مهلک و هراسناک دچار می باشد.پیش از همه سپاسگزارم که شما این مقاله ی کوتاه مرا خوانده اید و همینطور برای نوشتن پانویس انتقادی تان! مقاله ای که بیش از همه در راستای گرامیداشت بهار و رسای چند و چون سازندگی و بالندگی ذاتی و طبیعی او و نوع انسان کار نگاشته است. زیرا به باور من، بهار سوگل همه ی فصول سال است که پیوسته پشتگرامی و انگیزه ی تحمل سختی و سنگینی و سرمای استخوانسوز و گذر از کولاک ها و یخبدان های فصل زمستان زندگی بوده و همچنان می باشد.
در حالیکه اوی (1%)درصدی ها، نه کار می کند و نه تولیدی مفید بحال انسان دارد، ، او سرمایه سالار شگفتا که در طول تاریخ ِکشف ابزار تولید و فراگرفتن اشکال انباشت، نقش اش در این میانه ها، تنها بشکل بیمارروانی، دچار انباشت ثروت و مال اندوزی بی هوده می باشد. یک در صدری هائی که با بهره کشی از کار کارگران زندگی انگلی کرده و می کنند و هرگز مفید بحال انسان نبوده و نیستند؛ اما بی شرمانه بر تارک سر انسان کارمزد در سراسر جهان نشسته و بر اراده ی سازنده ی او تازیانه ی فقر و گرسنگی و بیکاری می زند و هستی خانوادگی او را نیز نسل به نسل به زنجیر وابستگی سرمایه کشیده و بیشترین بهره اقتصادی و سیاسی را از محصول کار کارمزدان (یدی ـ فکری) می برند
بی گمان روزی خواهد رسید که داغ ننگ بهره کشی انسان از انسان از چهره و افکار و اعمال انسان های نوعدوست و برابریخواه زدوده شود. و استفاده ی سمبولیک از نفس بهار و جشن نوروز، و توان و تغییرهای مضمونی پوشیده ی در و از آن نیز، صرفا پشتوانه ی همین آرزو ها و ایجاد امیدواری های به فرداهای دیگر و بهتر برای بشریت محروم و مظلوم است که من بر آنها بشکل تراژدیک انگشت نهاده ام. همزمان لازم می دانم که دوباره تکرار کنم دگرگونی کار توده هاست و حفظ آن تنها و تنها از پس توان شگرف کارگران برمی آید و این آنها هستند که باید اراده ی طبقاتی خود را سازمان دهند و دستآوردهای 99%درصدی ها را با اراده ی سیاسی و اجتماعی و رنگین خود حفط کنند.
باسپاس تندرست باشید
دوست عزيز، هم وطن فرهيخته من، Anonymus :
چقدر زيبا از دل ما سخن مى گويى ، نوشته هايت در پاسخ به انشاء خنده دار لوايى انچنان گيرا و منطقى و با برهان بود كه نشان از دانش سرشار شما دارد . هموطنم برايتان زندگى سرشار از بهروزى دارم و براستى بشما افتخار مى كنم . شاد و در نبرد با اهريمنان سرافراز باشيد .
کاربری با آیدی Anonymous که جرات ندارد آیدی واقعیش را بنویسد مطالبی بعنوان کامنت در بالا نوشته که نشان از عصبانیت او از فرهنگ باستانی و درخشان ایرانیست. ازطرفی کامنتهای او از فرط بیپایگی و بی منطقی به شوخی شبیه است و موجب سرگرمی! این "آیدی" یکتنه دربرابر همه جهان دانش و سازمانهای معتبر جهانی که نوروز را مراسمی ایرانی میدانند قدعلم کرده و بدون اینکه مدرک و دلیلی بیاورد نوروز را ترکی اعلام میکند! فکر میکند اگر با آیدی Anonymous مرتب کامنت بنویسد تخیلاتش بیشتر تبلیغ میشود!
آقای لاچین! جالب است که شما تخیلات خودرا اینجا بصورت کامنت مینویسید. این ادعای شما که نوروز ایرانی نیست بلکه ترکی است چه منبع و سندی دارد؟ همه شرق شناسان و سازمانهای معتبر جهانی نوروز را آیین ایرانی میدانند. دکتر کیهانی زاده که دکتر تاریخ و کارشناس شناخته شده فرهنگ و تاریخ ایران است در همین مقاله با سند و قید منابع فراوان تاریخچه ایرانی نوروز را توضیح داده است. بعد شما که هیچ تحصیلات تاریخی ندارید و حتی در نوشتن یک متن ساده اشتباهات متعدد املایی و دستوری در حد دبستان دارید بدون هیچ مدرک و دلیلی میگویید نوروز ایرانی نیست و ترکی است! با چنین ادعاهایی تنها شخصیت و ذهنیت خودرا برای عموم مردم بیشتر از پیش نشان میدهید.
جناب Anonymous که جرات نداشتی نامی برای خودت بگذاری! این "نظریه" ترکی بودن نوروز را از کجا آورده ای؟ تخیلات خودت را اینجا بصورت کامنت میفرستی و اسمش را میگذاری تاریخ. یعنی اینهمه ناریخدان و شرق شناس و یونسکو و ... همه اشتباه کرده اند که نوروز را آیین ایرانی میدانند و فقط تخیلات بی اساس شما درست است؟!
حالا در دیزی در اینجا باز است وبعضی ها سوء استفاده می کنند ، من نمی دانم این پان ترکهای تجزیه طلب چرا بیهوده پای کورش را به وسط می کشند. مخالفت با شاهزاده ارتجاع، رضا پهلوی دلیل نمی شود که به کورش توهین کرد وپای اورا به میان کشید، البته اینها کورش را بهانه کرده اند ومیخواهند به ایرانیان توهین کنند اینها در هرموضوعی در ایران گلوبال این کار زشت توهین به ایرانیان را انجام می دهند. من تعصبی به کورش ندارم ولی کورش مورد احترام اکثریت ایرانیان است همانطور که مثلا عمربن خطاب برای اعراب قابل احترام است ویا آتیلا برای ترکان قابل احترام است و... حال کورش برای ایرانیان به این علت احترام زیادی دارد که نسبت به زمان خود ظلم وستمی مانند پادشاهان دیگر نداشت ونسبت به دیگران پادشاهان هم عصر خود پادشاه مهربانی بود.
جناب آقای ناصر کرمی عزیز وگرامی ، ما اگر بتوانیم شر این رژیم آدمکش ودزد اسلامی را ازسرخلق ایران برداریم وبعد از آن همین جغرافیای سیاسی فعلی ایران را حفظ کنیم کلی هنر کرده ایم.
جناب آقای موحدی (بامدادان) گرامی،
سیاست ورزی خوشبینی و یا بدبینی نیست، عصر روشنگری که دنبال مفاهیم و متدولوژیک سیاسی فلسفی و هستی شناسی بود، هم سپری شده است، سیاست ورزی امروز ترکیبی از علوم مختلف و مجموعه ای از معادلات درونی و پیرامونی و انتخاب ابزارهای درست برای امروز و فردا است.
تحلیل های ما که در بررسی سه قطب پان ترکیسم و پان عربیسم و پان اسلامیسم و ناسونالیسم ایرانی در منطقه بود یکی یکی درست از آب درآمد و آنها را به روشنی و بصورت پراتیک تجربه کردیم و میکنیم.
ملّت کُرد مانند سایر ایرانیان و مانند یهودیان، قربانی پان ترکیسم و پان عربیسم بوده و هست.، صدام حسین میگفت کُردها ایرانی هستند و من از ایرانی ها متنفرم، ترُکها میگویند زبان کُردی شاخه و گویشی از زبان فارسی است، و باید ممنوع شود.
کدام گوشه از جهان شاهد شرایط اسفبار ملّت کُرد در ترکیه و در سوریه و عراق دیروز و امروز نبوده و نیست.
ملّت کُرد که اکنون شدیدتر از هر زمان قربانی پان ترکیسم و پان عربیسم و پان اسلامیسم هست، بدرستی باید فقط پرچم کردستان را بالا برد و فدرال قومی خود را مطرح کند،
من شاید اوّلین ایرانی هستم که موضوع ایجاد کردستان بزرگ را مطرح کرده ام و از آن پشتیبانی کرده و میکنم، دلایل این دیدگاه را در مقالات متعدد در آرشیو خودم در همین سایت ایران گلوبال آورده ام.
من بر این دیدگاه نیستم که کردستان بزرگ را به ایران وصل کنم، بلکه بر عکس ایران را باید به کردستان بزرگ وصل کرد. من در ایران هیچ قومی ایرانی تر از مردمان کُرد را نمی شناسم.
آقای کیانوش رشیدی قادی... لطفآ به دوستت آقای زضا پهلوی گوشزد بکنید که از یکی خونخوارترین پادشاهان ایران که همان کوروش باشد ( حقوق بشرش) یک مغلطه ای بیش نیست. عوام فریبی در عصر دیجیتالی به پایان رسیده است. این همان کوروش ( کویر) است که تنها بخاطر جنایات بیش از حد, حتی سر خودش را در سرزمین ماساژت ها از دست داد. جا دارد که به این اقای زضا پهلوی درس تاریخ یاد داده شود و ایشان هم با (( هولکاست پوریم)) آشنا بشوند. هر چند که وظیفه انسانی من برای یک یهودی- فلسطینی- سیاه پوست-سفید پوست- ترک - فارس -عرب..... یکی است ولی وقایع پوریم را نباید از یاد برد و فاجعه این کشتار عظیم ایرانیان را که یهودی ها جشن میگیرند fhdsjd در تاریخ بیشتر موشکافی بشود. و این فاجعه رابطه مستقیمی دارد به دختری بنام « استر » . ماجرای پوریم از این جا آغاز می شود که
استر، دخترک یهودی که با پنهان کردن هویت یهودی اش، به دربار خشایارشاه راه یافت و مقدمات کشتار ایرانیان را فراهم کردماجرا از آنجا آغاز شدکه در زمان خشایارشاه، یهودیان جزء اقلیت های مذهبی ایران بودند و همواره سعی در نفوذ در دربار شاه ایران داشتند. هامان صدراعظم خشایارشاه بدلیل نافرمانی یهودیان از دستورات و قوانین پادشاهی، از عدم پرداخت مالیات و سرپیچی از فرمان پادشاه این قوم ابراز نگرانی می کند و پادشاه را در جریان توطئه های یهودیان قرار می دهد و از پادشاه می خواهد تا پیش از آنکه این قوم علیه تاج و تخت شاه اقدامی کنند، با توطئه این قوم مقابله کند.
مردخای رهبر یهودیان آن زمان ایران سرانجام با دسیسه های فراوان و فرستادن یکی از دختران یهودی به دربار، او را جانشین شهبانوی ایران که به جرم سرپیچی از دستور گستاخانه خشایارشاه برای نمایان کردن زیبایی های خود برای حاضرین در دربار شاه برکنار شده بود، می کند.
شهبانوی ایرانی که در واقع دارای حیای زیادی بود پس از جریان مستی شاه و دستور او برای ظاهر شدن همسرش به صرورت عریان در انظار عمومی از این دستور سرژیچی می کند از چشم شاه می افتد.
با ورود "استر" دخترک جوان زیباروی یهودی به دربار، مردخای به راحتی نقشه های شوم خود را بوسیله استر و اغوای شاه ایران اجرا می کند. هامان نیز شاه را از توطئه مردخای آگاه می سازد و پادشاه دستور بر دار کردن مردخای را صادر می کند. اما استر که به شدت بر روی شاه سست عنصر تسلط یافته بود، با خائن جلوه دادن هامان و اینکه وی توطئه کشتن شاه را در سر دارد، هامان را بر دار می کنند.
اکنون زمان آن رسسیده بود تا استر نقشه اصلی خود را اجرا کند؛ به این صورت که با خوراندن شراب زیاد به شاه بی لیاقت ایرانی در حالت مستی وی، از وی دستور حمله به استان های کشور را می گیرد.
حالا پس از کشتن هامان، یهودیان مهاجر ساکن در ایران که اینک در دربار نیز راه یافته بودند، به هجوم به شهرهای ایران، دست به قتل عام گسترده ایرانیان می زنند. در 127 استان ایران آن زمان، طی دو روز بیش از 77 هزار ایرانی - و به روایتی دیگر 500 هزار نفر - کشته می شوند.......
در ضمن اگر آقای رضا پهلوی دسترسی به اینترنت ندارند, لطفآ آدرس ایشان را بفرستید تا چند جلد کتاب در این مور برایشان (بطور رایگان) فرستاده شود...
خواهش مي كنم اين قدر فارس اشغالگر يا تورك فاشيست يا كورد قبيله اي نگوييد الان در شرايط فعلي خاورميانه و سورية كوردها بهـترين تصميم رأ برأي خود گرفته اند، در سورية اي كه دولت مركزي نميتواند امنيت خودش رأ نگه دارد داعشي ها هـم كمر به قتل هـمه بسته اند ، كوردهـا حق دارند با إعلام فدراليسم به حل مشكلات خود بپردازند و برأي أين امر احتياجي به راي موافق من فارس يا من اذري و و و ندارند كوردهـا فعلا ميخواهند زنده بمانند لطفا أين رأ خواهـشا درك كنيد
از بهزاد خوشحالی،،،،،،،وروز، به نام کردستان، به کام کردها
پرهیز کرد تا از فضای روانی و عملی بحران و تهدید عبور کند و وارد تجربه ی ذهنی و کارکردی "فرصت محور" شود. و سرانجام اینکه او دارد نشان می دهد ملتی شده است که دیگر طاقت فریب خوردن را ندارد و به همین خاطر، به یک "همنوایی کلی در عین ناموزونی" نزدیک می شود.نوروز امسال، شاید پیام آور سال سرنوشت برای ملتی است که برای آزادی، مبارزه کرده است. او اگرچه در مقاومت خود، در نبردهای بسیاری درهم شکست اما در "مبارزه" شکست نخورد. او در سه گانه ی "بحران" و "تهدید" و "انتظار"، از بحران و تهدید گذار کرد و اکنون وارد مرحله ی انتظار شده است. او نشان داد که هر چیزی می تواند زیبا باشد اما حقیقت، چیز دیگری است و اکنون، "آزادی" و "حقیقت"، برای او دو روی یک سکه است. او نشان داد که "اخلاق"، همان جایی است که مشکل یک کرد، در هر جای جهان باشد به مشکل "ما" هم تبدیل می شود. او "عدالت" را نیز این گونه معنا کرد که به حق تو تجاوز نمی کنم و اجازه نمی دهم به حق من هم تجاوز کنی.
انسان کرد در این سال ها هم "حمایت" کرد، هم "هم دردی" کرد، هم به "مدافعه جویی" برخاست، هم "مدارا" کرد و هم از "تغافل"
****
با تمام آنچه درباره ی این مسیر نسبتا طولانی تکامل مقاومت ملی کردها گفته شد اما همچنان برای دستیابی به آرزویی دیرینه (که اکنون از هر زمان به واقعیت نزدیک تر شده است) هنوز گام هایی باقی مانده است که علاوه بر "لزوم"، شرط "کفایت" هم بایسته است محقق شود تا ملتی، شناسه ی خود را بر جغرافیا نقش کند:
نخست: در جهانی که حق هرکس به اندازه ی توان اوست هر ملتی اگر به دنبال قدرت نرود پاک باخته است. قدرت در اینجا لزوما نه به معنای زور و خشونت صرف، بلکه به مثابه واقعیت موثر و کلیت عقلانی نیز هست.
دو: مهم این نیست که چقدر آهسته یا چقدر سریع پیش برویم؛ مهم آن است که به کدام سو پیش می رویم.
سه: همیشه باید این اصل را فراموش نکرد که اگر جنگی قرار است روی دهد "جنگ، جنگ است و مفاهمه از راه محاوره ی نقادانه نیست. طرف شما در جنگ، دشمن است که باید از میان برداشت و خردش کرد وگرنه از میان برمی دارد و نابودت می کند.
چهار: باید این اصل را پذیرفت که باورهای قدیمی در جهان نوین، معناداری خود را از دست داده اند: دشمن دشمن من، دیگر لزوما دوست من نیست و دوست دشمن من هم دیگر ضرورتا دشمن من نخواهد بود.
پنج: اگر ارزشی نتواند پابرجا بماند باید تغییر یافته و جایگزین شود. بسیاری از ارزش هایی که ما "هویت" خود را بدان گره زده ایم اعتبار خود را برای "اینجا" و "اکنون" از دست داده اند. وقت آن رسیده است این ارزش ها را تغییر دهیم یا جایگزینی برای آنها پیدا کنیم. شرط لازم برای تعامل با جهان مدرن، گذار از برخی ارزش هاست؛ پس از آن می توان در مورد شرط کفایت سخن گفت.
شش: ناکامی در تجربه ی رسیدن به آزادی، به علت دست نیافتنی بودن آن نبوده بلکه ناشی از راه نادرستی بوده است که برای رسیدن به ان انتخاب کرده بودیم. بهترین راه را باید انتخاب کنیم.
هفت: ما بیشترین تنش را برای هویت یکپارچه ای که آنها برای خود تعریف کرده اند و همه ی امکانات خود را برای صیانت از آن به کار برده اند به وجود آورده ایم و آن را از یک موضوع محلی، به یک موضوع فرامنطقه ای و بین المللی ارتقا جایگاه داده ایم. ملت باوری حقوقی بین الملل در این دوران، بیش از هر زمان دیگر ضروری می نماید.
هشت: دستاوردها را تخریب نکنیم و آنها را وارونه جلوه ندهیم. وارونه کردن ارزش ها نه تنها ما را ویران خواهد کرد بلکه "کرد بودن" را هم به یک "ضد ارزش" تبدیل خواهد نمود.
نه: هرکسی نظری دارد؛ مهم، پایبندی به اصول است. با رویکرد احساسی، عاطفی و شعاری، آدرس غلط به مردم ندهیم.
ده: همچنان با چهار بحران بزرگ در رویارویی با مسایل مواجه هستیم: بحران نمایندگی، بحران کارآمدی، بحران مشروعیت و بحران یکپارچگی.
چاره سر نمودن هر چهار بحران، به ویژه برای سازمان ها و احزاب و تعامل آنها با مردم، از اهمیت ینیادین برخوردار است.
یازده: ما نیازمند توسعه هستیم، ما نیازمند حرف تازه هستیم نه حاشیه نگاری. نباید راه های قدیمی را یک باره و چند باره طی کنیم. باید راه های تازه را بگشاییم و معرفت شناسی جدیدی پی ریزی کنیم. سخن گفتن از گذشته و استناد کردن مداوم به آن، نشانه ی بی خبری و توسعه نیافتگی است.
دوازده: سخن گفتن از دمکراسی مشکل نیست، مشکل، دم ساز شدن با آزادی و دمکراسی و گوش دادن به حقیقت و دیدن جلوه های آن است. اگر دمکراسی محقق شود چه بسا آنانکه از آزادی و دمکراسی سخن می گویند حتی نتوانند سرشت خشن خود را مهار کنند و رویه ای دیگر از خود به نمایش بگذارند.
****
بهتر نبود این جناب"بهمن موحدی" حداقل نوشتۀ بالا را می خواند و سپس نظر می داد؟
در نوشتۀ بالا حداقل هفت بار تاکید شده است: مصاحبه گر خانم "شیرلی شمسیان" مجری برنامۀ "ندای دوستی از اسراییل به ایران" در رادیو "رادیس این" می باشد.
در کجای این نوشته آمده است که من-کیانوش رشیدی قادی- با شاهزاده رضا پهلوی مصاحبه کردم.
آیا همین یک نکته کافی نیست که گفته شود، آقای "بهمن موحدی" نه تنها نوشتۀ آمده در بالا که اصولا هیچ نوشته ای را نمی خواند. ایشان تنها شمشیر دشنام را پیشاپیش از رو بسته و آماده است تا بر روی سر همه و از جمله بر سر من فرود بیاورد.
براستی که "پدیده ای" است این آقای "بهمن موحدی"!
وزير دفاع آمريكا گفته است« كوردها با اعلام سيستم فدرال بهترين پاسخ را به حكومتهاي منطقه اي كه مخالف حضور نمايندگان كورد در مذاكرات آشتي سوريه بودند را دادند». و من جمال میگویم این حرکت ملت کورد در سوریە بە مثابە کیش و مات سازمان ملل و نمایندەی بی اختیار آن برای کنفرانس ژنو استفان دمیستراو ، و کشورهای اشغالگر تورکیە ، ایران و سوریە و اپزسیون بە اصطلاح سوریە ارتش آزاد و 1500 گروه کوچک و بزرگ اسلامی در سوریە و اپزسیون بە نام ایرانی امثال موحد بامدادان وووو بود
خداوندا، در سال جدید سلامتی، شادی و ثروت را به ایرانیان ارزانی بدار.
خداوندا در سال جدید انیرانیان را گرفتار و شر آنان را از میهنمان دور بگردان.
خداوندا به بی هویت ها اعم از ترکپرست و تازیپرست عقل سلیم عطا بفرما.
بە کامنت یک پان تورک کە خبری از گوناز تی وی پخش کردە توجە کنید ،،، ،،،،،،،،، به گزارش گوناز تی وی، رؤسای ۴۵ قبیله مهم عرب سوریه با حضور ژنرال احمد بدری، فرمانده کل ارتش آزاد سوریه در شانلی اورفای تورکیه نشست مشترکی برگزار کردن...... حال ما از پان اتراک سوأل میکنیم رئسای این 45 قبیلەی عرب در شانلی اورفای تورکیە همراه ژنرال احمد بدری فرماندەی کل ارتش آزاد سوریە در تورکیە چکار میکنند ؟؟ مگر ارتش بە نام آزاد سوریە و این قبایل عرب سنی در خاک سوریە مناطق آزاد شدە ندارند ؟؟ کە کنفرانس و جلسەی خود را در آنجا بر گزار کنند ؟؟ رئسای 45 قبیلەی عرب سنی چرا مثل کوردها جلسەی خود را در خاک سوریە بر گزار نکردند ؟/ این نمایشنامەهای پان تورک دیگر نە خریداری دارد و نە کسی بە غیر از گوناز تی وی و فاشیزم پان تورک آنها را جدی میگیرد
جناب آقای ناصر کرمی گرامی، شما بیش از حد خوشبین هستید، بسیاری از گروههای کرد خطاب به ایرانیان میگویند اشغالگران فارس ودر خیال خود قصد دارند بخشهای کرد نشین ایران را جدا کنند وکشور کردستان بزرگ را تشکیل دهند . در ضمن فدرالیسمی که کردهای سوریه تشکیل داده اند فدرالیسم ارتجاعی قومی است واز زمین تا آسمان با فدرالیسم مدرن واداری تفاوت دارد ، شما اگر به فیلمها وعکسهای شادی اینها توجه کنید یک پرچم کشور سوریه که ائتلاف ملی وارتش آزاد نیز به آن پرچم احترام میگذارند در دست اینها دیده نمی شود این فدرالیسم است یا تجزیه طلبی!!؟
به تمامی مسئولان و گردانندگان " سایت ایران گلوبال "
با وجود تمامی مشکلات ، کمبودها و معضلاتی که درگیر آن هستید ، خسته نباشید.
پیشآپیش سال نو، نوروزباستانی را به تمامی شما وخانواده با وجود دوری از میهن و نیز تمامی ایرانیان در اقصی نقاط جهان تبریک گفته و آرزوی بهروزی و پیروزی برایتان داریم.
سپاس برای انتشار نوشتارهای ارسالی از طرف : (ا.و.گ.ا) و پیشگامان جنبش کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران - درون میهن
به نمایندگی از طرف یاران درون میهن
رها کاویانی از ایران
امروز ناهید شید بیست و هشتم اسپند ماه سال 12784 آريايي
برابر با جمعه بیست و هشتم ماه اسفند سال 1394 تازي وهجدهم ماه مارس 2016 ميلادي
جناب آقای اقبالی گرامی، درود بر شما،
با تمام امکانات موجود بایداز جنبش دمکراتیک و سکولار ایرانی تباران کُرد دفاع و پشتیبانی کرد، هر ایرانی، هر انسان آزاده و دمکرات، و هر انسانی که پای بند حقوق بشر باشد، باید از خودمختاری مردم کُرد حمایت کند.
بویژه ایرانیان راستین و از همه مهمتر مردمان زاگرس نشین از شمال غربی تا خلیج فارس باید از هم تباران ایرانی کُرد خود دفاع کند،
خودمختاری مردم کُرد در سوریه استقلال بخشی از ایران و شکوفایی و برپایی دوبارهء هویّت ایرانی است. از رژیم خدمتگزار پان ترکیسم و پان عربیسم علی خامنه ای و شیخ حسن روحانی بی هویّت سمنانی انتظاری نیست.
(ادامه کامنت قبلی)
برای اجرایی نمودن این «نباید» نه تنها باید که حقوق اساسی شهروندی در قانون اساسی تضمین شود؛ بلکه نهادی به عنوان «پدافند حقوق اساسی شهروندی مردم» وجود داشته باشد که ادامهٔ حیاتش نه در گرو کشمکشهای احزاب و قدرتهای مالی و صنعتی و انتخابات دوره ای؛ بلکه به خاطر ترس و ننگ عزل شدن با رای مستقیم مردم باشد. ما این نهاد را یک نهاد ضروری دانسته و نام آنرا به رسم نیاکانی «نهاد پادشاهی» مینهیم و به همین دلیل نیز نه سلطنت طلب و نه جمهوریخواه هستیم.
پیشگامان جنبش کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران - درون میهن
جاويدان نيايش هاي نياکانمان نگاهبان تمامي فرزندان ايران باد
امروز ناهید شید بیست و هشتم اسپند ماه سال 12784 آريايي
برابر با جمعه بیست و هشتم ماه اسفند سال 1394 تازي وهجدهم ماه مارس 2016 ميلادي
(ا.و.گ.ا)
اقای شاه زاده, عنایت بفرمائید بنویسید اسم کورش در کدام تورات آمده است؟ در تورات قبل از میلاد میسح یا در توراتی که بعد از اسلام نوشته شده است؟ اگر منظورتان کتاب استر است, آن تورات نیست , بلکه کتاب رمان است و بعد از اسلام نوشته شده است( نه نویسنده اش معلوم است و نه تاریخ نوشته شدنش).در تورات هائی که قبل از میلاد مسیح نوشته شده, نه از کورش نام برده شده ونه از ایران
خودتان را به کوچه علی چپ نزنید. نوروز با فرهنگ فارسی و کردی، و امثالهم، قرابتی ندارد. برای خودتان بیهوده تاریخ درست نکنید. شما ها باید آئیین برهمائی هندی پدران نسل خود را جشن بگیرید. نه نوروز را. نوروز جشن قدیمی هفت هزار ساله مردم طبیعت پرست "شامانیسم" ترکان است. فلسفه وجودی نوروز در فرهنگ فارس و کرد ، وجود ندارد. بیهوده تقلا نکنید.
Rahā kāviyāni az irān
ما برای زندگی مبارزه میکنیم
تعریف ما از «جمهوری»
حقوق شهروندی همچنان بر اساس قوانین نیاکانی کشورهای غربی تعریف میگردد.از نظر ما بحثهای سخیفی که میان سلطنت طلبان و جمهوریخواهان در رابطه با مقایسهٔ جمهوری و سلطنت مشروطه و همچنین ارائهٔ نمونه های گوناگون برای اثبات سخنان خویش در حد «به نظرت این بهتر است و یا آن بهتر است؟» میماند و ارزش و محتوای اینگونه بحثها در ردیف «بحثهای کلامی مذهبی» است. آنچه که هر دو گروه به مردم نمیگویند ساختار حقوقی و مدنی و اقتصادی این سیستم هاست و این در حالی است که تمامی این سیستمها دارای ساختار حقوقی؛ اجتماعی؛ مدنی و اقتصادی همسانی بوده و زیربنای حقوقی؛ اقتصادی و اجتماعی و مدنی کشورهای نمونه را «اقتصاد لیبرال» تشکیل میدهد. محافظه کارترین احزاب و سوسیال دموکرات ترین احزاب در چنین جوامعی به خاطر پذیرفتن اقتصاد لیبرال به عنوان ساختار مالکیت اقتصادی در خدمت حفظ سیستم هستند و
در تمامی این کشورها اقتصاد انگلی و طبقات و قشرهای اجتماعی انگلی جایگاه تعریف شده و متاسفانه برتری نسبت به شهروندان درجه ۲ و ۳ را دارا هستند.
آنچه که در این سیستمها به نام «دموکراسی» به خورد مردم داده میشود «لیبرالیسم» است. به همین خاطر جمهوری غربی با سلطنت مشروطهٔ غربی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و دقیقاً به همین دلیل است که سلطنت طلبان و جمهوریخواهان ایرانی در بحثهای خود به ناچار برای استفادهٔ ابزاری از نمونهٔ سیستمهای حکومتی کشورهای عقب مانده که به نام جمهوری و یا سلطنتی شناخته میشوند رجوع میکنند تا همدیگر را منکوب سازند و بی محتوایی و بی ارزش بودن بحثهای میان این دو گروه به این علت است که هر دو گروه «شارلاتانهای شبه سیاسی» هستند که میخواهند مردم را اسیر نامها کنند و به عمد نمیخواهند ایرانیان را با حقوق شهروندی واقعی شان آشنا سازند و خوشبختی و بد بختی را تنها به جمهوریت و یا سلطنت مشروطه ارتباط میدهند. این شارلاتانها بعدها احزابی را تشکیل خواهند داد تا بتوانند به عنوان گروههای لابی ئیست در خدمت کلان سرمایه داران قرار گیرند و مبارزات مردم برای به دست آوردن حقوق اساسی شهروندی را در چهار چوب سازمانهای مدنی برای «چانه زنی» محصور سازند. از نظر ما جمهوری و سلطنت مشروطه هیچ فرقی با هم ندارند؛ زیرا هیچکدام از این دو سیستم حکومتی «حقوق اساسی شهروندی» را به رسمیت نمیشناسند و به تبع این عدم شناسایی نهادی به نام «نهاد پدافند مردم» را نیز نمیپذیرند. پرسش اساسی این است که زمانی که حقوق اساسی شهروندی مردم به رسمیت شناخته نشود؛ چه فرقی دارد که رئیس قوهٔ مجریه را مردم به طور مستقیم انتخاب کنند و یا از طرف احزاب پیروز انتخاب گردد؟ زمانی که منتخب مستقیم مردم (رئیس جمهور) برای تشکیل کابینه باید با احزاب بزرگ معامله کند تا به اعضای کابینه اش رای اعتماد داده شود در واقع مسیر اجرای برنامه ها و اهداف ادعایی خود در پیش از انتخابات را از فیلتر خواسته های واقعی احزاب میگذراند و با توجه به بهترین نمونه های حکومتهای جمهوری و سلطنتی مشروطهٔ اروپایی و آمریکا؛ تمامی احزاب نه نمایندگان واقعی مردم؛ بلکه نمایندگان واقعی شهروندان درجه ۱ تعریف شده در ساختار اقتصادی و اجتماعی آن کشورها هستند؛ لذا تمامی ادعاها و وعده های انتخاباتی رئیس قوهٔ مجریه در دورهٔ پس از انتخابات به دروغ تبدیل میشود.
در حاکمیتهای جمهوری و سلطنتی مشروطهٔ غربی؛ آزادی بیان نه برای پدافند از حقوق اساسی به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی و گسترش دایرهٔ حقوق؛ بلکه برای چانه زنیهای بی انتها برای تسهیل زندگی در همان برههٔ زمانی ومکانی و اقتصادی در همان چهارچوب تعریف شدهٔ اقتصاد لیبرالی معنی پیدا میکند و هرگونه حرکت سازمانیافته ای که احقاق حقوق اساسی شهروندی را به صورت قانونی پیگیری نماید؛ در محاکم قضایی بر اساس استناد به همان قانونهای اساسی موجود شکست خواهد خورد و اگر بخواهد از راههای دیگری به پیگیری خواسته های خود بپردازد به نامهایی مانند شورشی و یا تروریست ملقب خواهد گردید.
از نظر ما قوهٔ مجریه نباید آن توانایی قانونی را داشته باشد که به خاطر زد و بندهای حزبی و یا خواسته های قدرتمندان؛ حقوق اساسی شهروندی را به حراج و معامله بگذارد و همیشه به خاطر ترس ازانتخابات بعدی و رای سازمانیافتهٔ مراکز قدرت مطیع آنان شود.
(ادامه در کامنت بعدی)
آقا یا خانم عئزا کسی از مردم آزربایجان با استقلال کردها مخالف نیست. مخالفت با تشکیل کشور بر زمینهای دیگران است . همین کار را 60 هزار ارمنی در قره باغ با کمک روسها انجام دادند و به اصطلاح اعلام استقلال کردند ولی امروز در فلاکت مطلق هستند و اگر ترس علیف از روسها نبود و یا یک دولت ملی در آزربایجان سر کار بود امروز مسئله ای بنام قره باغ وجود نداشت. متاسفانه زمام امور کردها را نه مردم کرد بلکه سازمانهای تروریستی که عامل کشورهای بیگانه و مافیای ترانس نارکوتیک هستند به عهده گرفته اند و تنها چیزی که اینها دنبالش نیستند آزادی و رفاه ملت کرد هستند. من فکر نمی کنم این اعلام فدرالی با توجه به جنایات و پاکسازی قومی که دستجات صالح مسلم انجام داده اند زیاد دوام بیاورد چونکه تا دیروز بشار اسد از کارت کردها استفاده می کرد ولی حالا با این کار حتی ایران و بشار اسد هم مواضعشان را تغییر خواهند داد و اوضاع
به کلی عوض خواهد شد . یادتان باشد شما عامل روسها شده اید و....تر از روسها در تاریخ وجود ندارد. اعتماد به طناب روسها آنهم در جایی مثل جهنم سوریه حماقت محض است. این مسئله بزودی برای کسانی که دارند هورا می کشند و شادی می کنند روشن خواهد شد.نوروز جشن ایرانی نیست! "بایرام"، که شما بدان به غلط نوروز میگوئید، جشن شامانیستی ترکان آسیا و ترکان خاورمیانه است. که بر اثر مراوده با ترکان سایر خلقها نیز از آن تاثیر پذیر شده اند. لطفا کمی تاریخ بخوانید، از خودتان فلسفه درست نکنید.
دانشمند ارجمند، جناب لوائی! بخاطر مطالب علمی و تحزیه و تحلیل جامعه عهد برده داری ایران آخوندی، از شما سپاسگزاریم. اطلاعات خوبی به خوانندگان انتقال میدهید. برایت آرزوی سعادت داشته، نوروز را بشما تبریک میگویم. قربانت تانیش نیشات.
راستی چه شده آن همه هواداری از عملیات تروریستی پ ک ک در ترکیه ؟ امروز خود مختاری کردها را یا رد میکنید و یا هزار اما و اگر برایش میگذارید ! حضرات من ترک آذربایجانی از حق استقلال تمامی ملل تحت ستم از جمله کوردها عربها بلوچها و ترکها دفاع میکنم شما چی ؟
آقای موحدی آنچه مشخص است در مقابل مقاله علمی و با سند کم آورده ای رفته ای یقه مسئول سایت و ناشر را گرفته ای یادم میاید در همان اوایل انقلاب نشریات و روزنامه های غیر دولتی وقتی خلاف کاری و زور گوئی های پاسداران و عوامل رژیم را انتشار میدادند و پاسداران و پلیس یقه فروشنده روزنامه و نشریات را میگرفت که چرا میفروشید یعنی به عوض دست گیری و محاکمه خلاف کار دنبال ناشر و فروشنده بودند و آخرش میبینید که وضع و احوال مملکت چطوری است .
مقوله ای بنام فدرالیسم قومی بلحاظ علمی و هم نیز تجربی ـ عملی وجود ندارد. این سخن شما بیشتر ظن و گمان است که دلایل آن را باید در نزد خود جستجو کنید. فدرالیسم اساسا بصورت راه حلی برای جوامع با گوناگونی قومی و ملیتی در نظر گرفته شده است بلکه زمینه تبعیض را نفی و عدالت اجتماعی را در آن میان بگستراند.با نگاهی به نوشته پلاکارد روی پانل در نشست شهر رمیلان به چهار زبان کُردی، عربی، ترکمن و سریانی مسیحی متوجه هدف مردم مناطق آزاد شمال سوریه خواهیم شد.در آن نوشتار آمده است: ً اتحاد دمکراتیک سوریه همان سهیم بودن در سرنوشت زندگانی همدیگر و برادری ملیت ها و یا خلق هاست. ً
آقای رازی گرامی، بنظر میرسد شما در خصوص مسائل ملی در ایران مطالعات گسترده ای ندارید. تمنا دارد در صورت امکان به مطالعات خود اهمیت بدهید، و اگر ممکن شد، به چیز هائی که درخد ثغور و تخصصتان نیست، اشتراک نظر نفرمامید. اگر با اسناد و ادله صحبتبی دارید، بفرمائید خوانندگان سراپا به گوش اند. اما برادر اینکه نمیشود، بدون آگاهی کافی از تاریخ و زبان و امثالهم بی گدار به آب بزنید، و از اهل فضل ایراد بگیرد؟ لطفا کمی در این خصوص مطالعه بفرمائید، و از اهل علم بیهوده ایراد نگیرید. موفق باشید. دوستارت حسن خیجیم.