رفتن به محتوای اصلی

اکتبر 2009

نهضت پرابهام

من تصور نمیكنم ایران معاصر تا به حال شاهد نهضتی اجتماعی به پرابهامی موج اعتراضات اخیربوده باشد. بهترین شاهد این امر تعداد مقالاتی است از چپ و راست در باب روشن كردن معنای این حركت میخوانیم. همه به نوعی در تلاش این كار هستند و چنانكه منطقی است و چندان هم محل ایراد نمیتواند باشد، تمایل دارند تا از این جنبش تصویری عرضه كنند كه با گرایشات و طرح های سیاسی خود آنها بخواند

آقای خامنه ای! لطفن زنده بمانید!

شایعه مرگ شما در هفته قبل در دنیا پیچید که خبری بسیار ناگوار بود و هست! خواهش می کنم دست کم مدتی دیگر زنده بمانید. ما شما را زنده می خواهیم. خیلی طول نمی کشد. سعی کنید زنده بمانید و بهار را و خروش سبز این ملت را ببینید. خروشیدن سبز بهار از دل این زمستان سیاه، خروشی دیدنی است. بخصوص برای شما که اسیر عصر یخبندان هستید و جمود و انجماد تمام وجود شریفتان را فرا گرفته است! زنده بمانید

نوشتاری کوتاه بر واقعه شهرستان سرباز

برای رفع پديده شوم تروريسم و تامين امنيت مستمر درعرصه فراملی ، تا هنگاميکه ما با نگاهی اخلاقمند به آن رويدادهای نامطلوب و تروريستی که در کشورهای منطقه و جهان اتفاق ميآفتد نظر نياندازيم ، آنرا مورد انتقاد قرار نداده و برای ريشه کن کردن و عدم تکرار آن با يکديگرهمکاری نکنيم ،بايد منتظر رويدادهائی مشابه و از آن دست دردرون کشورهايمان باشيم. درصحنه ملی تنها احترام به علائق فرهنگی ، خواستهای عقيدتی و معقول مردم ، احترام به حقوق بشروتوسعه آزاديها سياسی و تامين عدالت اجتماعی يعنی...

موعظه «عدم خشونت»!

كتاب «در پس پرده تزوير» (صعود و سقوط خميني), خاطرات حسين اخوان توحيدي, از نزديكان پيشين خميني در نجف, پاريس و ايران, توسط انتشارات بهمن در خرداد1388 منشر شد. از آنجايي كه نگارنده كتاب در نجف و پاريس در جوار اقامتگاه خميني اقامت داشت و از نزديكان او بود, خاطراتش نكته هاي ناگفته و افشانشده بسياري را دربر دارد كه در كتاب خاطرات مشابه كمتر آن را مي توان يافت.

جنبش سبز و حکومت نظاميان اسلامی

واقعيت افول حکومت روحانيون و طلوع حکومت نظاميان به هيچ روی از ضرورت و اهميت وجود سکولارها برای برانداختن حکومتی ايدئولوژیک نمی کاهد. در واقع، وضعيت جديد، ميدان مبارزهء سکولارهای ايران را گسترده تر و توان آنان را صد چندان می کند، چرا که «نظاميان مسلمان حاکم» از اين پس فاقد پشتوانهء مشروعيت بخش روحانيت اند و،

با این نو اندیشان مذهبی چه باید کرد!؟

هر جنبشی بسته به گفتمان‌های درونی‌ در میان نیروهای بالنده‌اش نیازها و خواسته‌های آرمانی‌اش را نمایان می‌سازد و به همین سیاق نیز تعریف می‌شود. میزان گفتمان‌های بی‌ربط و/یا سطحی به همین نسبت نه تنها آسیب‌پذیری و ضعف‌های آن را نشان می‌دهند، بلکه می‌توانند او را اسیر پرسمان‌هائی بی‌ربط/انحرافی کنند که نیروی زیادی را از او خواهند ربود. تدقیق و تفکیک گفتمان‌ها به یک جنبش کمک می‌کند تا آن جنبش از مسیر اصلی خودش به کژراه نرود و بر روی گره‌گاه‌های بنیادینش متمرکز بماند

حکومت و مردم در تضاد آشتی ناپذیر!

اکنون سوال اینجاست آیا مردم برای کاهش دامنه خشونت حکومت و تداوم مبارزه برای پیروزی به چه تدبیر دیگری باید بیندیشند؟ آیا براستی مردم و بخصوص جوانان کاسه صبرشان لبریز نخواهد شد؟ و آیا براستی این حکومت قادر خواهد بود که پیغام مردمش را بشنود و با شیوه مسالمت آمیز خواسته های آنان را برآورد؟

جمهوری آیت الله های گردن کلفت و دشمن ساز! (5)

آیت الله هایی که در قصر میلیاردی زندگی کنند، در هتل 7 ستاره بخوابند، میلیاردها تومان اموال مردم را در حسابهای بانکی ذخیره کنند، ماشین ضد گلوله سوار شوند و در عین حال فتوای مرگ ولی نعمتان خود را بدهند دیگر «آیت الله شیعه طرفدار مردم مظلوم» نیستند، آیت الله های یزید و شمر و حرمله گردن کلفت می باشند. دعوا نه بر سر دین بلکه بر سر «لحاف قدرت» بوده و هست. دین آتش و جمهوری ضد آن است. مانند مقوله امام چهارم شیعیان که خود تمام مدت عمر بیمار می بودی (ذین العابدین بیمار ؟) ولی در عین حال...