رفتن به محتوای اصلی

فوریه 2010

برای من گریه و زاری نکنید !

روزی مرگ من فرا خواهد رسید؛ چه با تصادف ، چه با سکته و چه آرام در بستر خواب ! روزی من از این قالب فعلی خود تغییر شکل خواهم داد و شما را ترک خواهم کرد ! اما چه پوچ و واهی است این خیال که من از این دنیا خواهم رفت ! راستی به کجا،به کجا؟ به عالم هپروت؟ یا به آن دوردورها درتوهمات و رؤیاها، یا به کجا؟ واهی است آن دنیا ! که دنیا دنیاست و آن دنیا هم این دنیاست . قالب و شکل و کالبد من تغییر می یابد .

شهادتنامه من

در روز جمعه، 26 تیرماه و موارد متعدد نقض حقوق بشر در روند دستگیری، بازجویی ها و زندان صحبت کردم و از آن، پل زدم به وضعیت حقوق زندانیان سیاسی و بر دو مساله لزوم اجرای تعهدات بین المللی و همینطور قوانین داخلی از سوی دولت ایران در مورد زندانیان سیاسی و همینطور، دست برداشتن از دادن مصونیت قضایی به آمران و عاملان نقض حقوق بشر، مانند سعید مرتضوی تاکید کردم.

چگونه می توان نیروهای دموکرات جامعه را شناخت؟

در آستانه سرنگونی جمهوری اسلامی هم سران رژيم و هم هواداران چپ (توده ای و فدایی...) و هم ارباب هر دو آنها یعنی روسیه و چین به تکاپو افتادند و از هر ترفند و شگردی بهره میجویند تا این نظام پوسیده و سرتاپا روسی چینی را سرپا نگاه دارند. شگفتا این چپ ها که دین را افیون توده ها می دانستند چگونه به عبای آخوند و ارتجاع مذهبی چسبیده اند!

مسأله ای که رهبران واقعی جنبش سبز با آن روبرو شده اند

آنچه بالاخره آينده اين جنبش را رقم خواهد زد همين رهبران واقعی اين جنبش هستند که در کوی و برزن در تلاش و فعاليت هستند. عده ای از آنها بالاخره کار اصلی شان فعاليت سياسی خواهد شد و تشکيلاتهايی هم که به نظرات واقعی خودشان نزديک است را شکل خواهند داد و اين جنبش را نيز رهبری سياسی خواهند کرد. اينکه واقعاً دولت معتدلی بر سر کار آيد و آنها که خواهان مبارزه برای مظالبات مدنی هستند بتوانند کار ريشه ای خود را در جامعه بکنند بستگي به موفقيت فعاليت سياسی آنهايی دارد که راه رهبری سياسی را برگزينند.

جنبش سبز و پروژه فتح خیابان ها: در س های 22 بهمن 88

انتظار نمی‌رفت جنبش سبز روز ٢٢ بهمن در تهران به موفقيتی استراتژيک دست يابد. اما با توجه به عدم امکان برگزاری آزاد راه‌پيمايی در ايران، می‌خواست از روز تظاهرات دولتی استفاده کند و بتواند دست‌آوردی مثبت در جهت پيروزی جنبش داشته‌باشد. مثلا اگر جنبش سبز می‌توانست يک تظاهرات چندميليونی آرام را با موفقيت برگزار کند، ممکن بود موضع رژيم را در برابر جنبش نرم‌تر کند. يا در بهترين حالت اگر جنبش سبز می‌توانست مدتی در خيابان‌های فتح شده بماند، شايد رژيم را به فکر مذاکره با جنبش می‌انداخت.

زین پس دستورالعمل های بیرونی را مشق نکنیم

بنظرم رویدادهای سالروز انقلاب و کنش دیگرباره ملت، قطعا یک پیروزی تازه بر سبد پیروزی های جنبش سبز اضافه کرد و آنان که سهوا یا عامدا سعی در القای موهومی بنام شکست جنبش دارند، یا ظرافت های مدیریت و هدایت یک پراتیک کلان اجتماعی را نمی دانند و تصور می کنند تقابل میان ملت و حاکمیت با ید به طرفه العینی منتج به مطلوب ملت گردد و یا خدای نا کرده از چشمه گل آلوده ولایتمداران جرعه ای نوش کرده اند و برگ ماموریتشان اینگونه بر ایشان تحمیل نموده که فریاد شکست سر دهید.

جنبش سبز، واقعیت ها و نارسایی ها

اگر بخواهیم دست آوردهای جنبش سبز را در ۲۲ بهمن ارزیابی کنیم لازم است بصورتی واقع گرایانه و به دور از احساسات، حادثه ۲۲ بهمن را به طور دقیق مورد واکاوی قرار دهیم. ظاهرا به نظر می رسد، مافیای حاکم بر ایران (بیت رهبری، سپاه، باند احمدی نژاد و هیات موتلفه) با تکیه بر امکانات اقتصادی و نظامی توانستند تظاهرات خود جوش را سازماندهی کرده و از حضور سبزها ممانعت به عمل آورند. این امر هیچ یک ازواقعیت های زیر را تغیر نمی دهد:

آیا شیپورهای جنگ را می توان شنید؟

واقعا چرابه یکباره جنگی همه جانبه با 15،000 هزار نیروی نظامی علیه طالبان و القاعده در افغانستان آغاز شد؟ همه اینها در حالیست که حامد کرازی مدتهاست که باب مذاکره با رهبران طالبان را با میانجی گری پادشاه عربستان سعودی آغاز کرده است! شرائطی بسیار حساس را در حالی نظاره می کنیم که درخبرهای وزرات امور خارجه اسرائیل چنین می خوانیم «« در یک تلاش دیگر برای جلوگیری از اتمی شدن حکومت ایران، که در روزهای اخیر تهدیدهای جنگی خود را علیه اسرائیل شدیدتر کرده است...