رفتن به محتوای اصلی

آوریل 2010

قصد عزیمت به ساحل مرگ

مخالفان در زندان، دانشجویان در کمیته های انضباطی، روزنامه ها توقیف و احزاب در آستانه انحلال. اینها نشانه های نظامی با 30 سال سابقه است که کارش بدان جا رسیده که کشور را با شرایط جنگی اداره می کند. حاکمان امروز ایران، همه راههای رصد کردن مخالفت و نارضایتی جامعه را مسدود نموده اند. اینان عصب جامعه را قطع نموده و شادمان از عدم احساس درد مردمان، ملک داری می کنند.

نوروز امسال با سوگ بهاران جوان آغاز شد

نوروز سال 1389 را با شنیدن خبر خود کشی یک دوست و بعد از آن، تا 5 فروردین، دو خود کشی دیگر، دو جوان، دو انسان سر شار از زندگی و مسلمن با آرزو های بسیار، آغاز شد و جائی برای تبریک عید باقی نماند. این سه خبر فقط در محدوده دوستان و آشنایانی که من از دور و نزدیک می شناختم بودند. این که در این فاصله چه در ایران وچه در خارج از کشور چند مورد دیگر بوده، متاسفانه یا خوشبختانه خبر ندارم. نکته تاسف انگیز این است که این سه مورد در سنین مختلف بوده ( 22 26 و 71). اگر این فاجعه در سن جوانی باشد...

هیچ دلیل قانونی برای اخراج من از دانشگاه وجودندارد

هیچ دلیل قانونی برای اخراج من از دانشگاه وجودندارد-هیچ توضیحی هم به من ندادند! نتیجه گیری شان از تاریخ و عمل کرد تاریخی، ناصواب و در کل خطای محض است؛ چرا که نسل به پا خاسته ی کنونی، نسل انقلاب است و حاصل و کارکرد خود ایشان در طول یک چهارم قرن. آن ها، طی محاسبات و بررسی های خلق الساعه به این نتیجه رسیده اند، باید اساس و ریشه رشد دگراندیشی از جامعه ایران حذف و نابود شود؛ چنان که در سراسر سال گذشته، شاهد و ناظر اعتراضات مقامات از سیستم آموزشی، کتب درسی و مسائل مورد بحث رشته های گوناگون دانشگاهی...

خواهشن قلط ننویصید

چند روزی رفته بودم به مسافرت. داستان همان جایزه ای است که از سوی روزنامه نگاران ایتالیایی گرفتم. سفر خوبی بود و در همین سفر وقت زیادی داشتم تا در مورد مفهوم کلمات فکر کنم. البته موضوع من یک گفتگوی فلسفی نیست. یعنی در این حد آدم دانشمندی نیستم. اما داشتم در این سفر فکر می کردم که چطور می شود که ما ساعتها درباره یک چیز حرف می زنیم، بدون اینکه آن چیز واقعیت داشته باشد. یا اصلا منظورمان همان چیزی باشد که منظورمان است. گاهی اوقات یک جمله می شنویم که همه آن غلط است.

زندانیان سیاسی خواستار بازدید و ملاقات دبیر کل ملل متحد از زندان گوهردشت کرج شدند

جناب بان کی مون! از طرف تمام زندانیان سیاسی و عادی تقاضا دارم در بازدید خود از کشور زیبای ما از زندان رجائی شهر کرج (گوهردشت ) نیز دیدن فرمایید ...اگر اجازه دهید در این بازدید شما و مشاورانتان را همراهی کرده و به عنوان یک راهنما زاویای تاریک شکنجه گاههای این زندان را به همراه تمام موارد نقض حقوق بشر آن به شما و همراهان معرفی نمایم

اندر داستان سخن رانی ام دز دانشگاه

خیلی وقت می شد، از پارسال یا یک کمی بیشتر و اون ورتر، که بچه های خودمون تو ی دانشگاه از من می خواستن که برم توی دانشگاه و براشون سخنرانی کنم. من هم می گفتم که باشه ولی بگذارید که وقتش بشه، اون وقت خودم بهتون می گم. تا این که چند هفته پیش بازهم چندتا شون اومدن و با دلخوری پرسیدند: که آخه سردار وقتش نشد؟ من هم گفتم که آره وقتشه! خداییش دیدم که بهترین زمانه واسه ی گفتن برخی حرف ها در باره ی این اکبر رفسنجانی که چند سال بود توی دلم مونده بود....

شجاع الدین شفا؛ حکایت دین ستیزی از دیار قم

سه دهه آخر عمرش هم که وقف ستیز با دین اسلام و دیگر ادیان توحیدی شد، بر شمار دشمنانش افزود تا آنجا که سایت جرس، از پایگاه های اینترنتی اصلاح طلبان که زیر نظر چند روشنفکر دینی اداره می شود، هنگامی که از مرگ او خبر می دهد، برخلاف سنت مطبوعات ایرانی که معمولاً در حق درگذشتگان تندی نمی کنند، از او با عنوان نویسنده متهتک یاد می کند. شجاع الدین شفا، زاده مرکز روحانیت شیعه در ایران، شهر قم بود و در خانواده ای که نسل اندر نسل پزشک بودند؛ کتاب فرزندان استر، خاندان شفا را از تبار حکیم هارون، پزشک معروف...

از شکست انقلاب تا فلسفه یاس

در نظر شوپنهاور زندگی تمام موجودات آگاه میان نیاز ، بی حوصله گی و رنج در نوسان است . راسل مینویسد که فلسفه ظاهرا اخلاقی او فقط شر و ناامیدی است . در نظر شوپنهاور سعادت ، رفاقت و خوشحالی وجود ندارد چون آرزوهای ارضا نشده موجب رنج انسان میشوند . در نظر او همدردی ستون اخلاق و زادگاه عمل است ، و خوشبینی یک پدیده پوچ و نشانه یک زندگی نا آرام است و تنها پدیده ثابت و مداوم در جهان ، تغییر و تحول است . از نظر تاریخی و سیستماتیک فلسفه شوپنهاور فلسفه ای موقت و گذرا است...

نشست همگرايي سبز گروه‌هاي مختلف زنان، عقب گرد یا..-

حوادث بعد از انتخابات و حضور چشمگیر زنان در این اعتراضات باعث شکل گیری یک سلسله مباحث در میان فعالین جنبش زنان شد. در این مباحث هر یک از این فعالان چه در داخل ایران و چه خارج از ایران سعی کرده بودند با توجه به تجربیات خود و درکشان از جنبش زنان و مطالبات آن، رابطه این جنبش با مناسبات قدرت و همچنین رابطه این جنبش با دیگر جنبش های اجتماعی به این سوال مهم و کلیدی پاسخ دهند که وظایف اصلی پیش روی این جنبش کدامند؟ و با توجه به فضای جدید در عرصه سیاست و گسترش سرکوب چه راهکارهایی میتواند این جنبش را...

انحلال احزاب

با نامه رسمی کمیسیون احزاب وزارت کشور،فعالیت دو حزب شناخته شده ی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی متوقف شده است. این نامه از سوی دادگاه به مسئولان هر دو حزب اعلام شده است. البته این صورت رسمی است. در دنیای واقعیت از انتخابات 22 خرداد 1388 تا به امروز با امنیتی شدن فضای سیاسی-اجتماعی کشور، زندانی شدن بسیاری از شخصیت های سیاسی و فرهنگی و دانشجویان، توقیف روزنامه ها و هفته نامه ها که تازه ترینش روزنامه بهار بود، امکان و فرصتی برای فعالیت سیاسی احزاب اصلاح طلب وجود نداشته است.