رفتن به محتوای اصلی

ژوئن 2022

شور زندگی

نسیمی خنک از لابلای درختان خانه همسایه عبور میکند.به شوخ چشمی یک کودک بازی گوش. گوشه پرده توری را بلند می کند در فضامی چرخاند آرام بصورتم می کشد . می خندم.اطاق درعطری که نمی دانم نسیم از کدام باغ با خود آورده غوطه می خورد .آفتاب با نیزه های طلائی خود آرام ازپشت بلند ترین قله کوه های روبرویم سر می کشد . بالا می آید چادر نقره ای شده آسمان شب را برمی دارد می خندد.

شبه هیتلر در غرب در گشت و گذار است!

کشورهای اروپایی که نتوانستند مقاومت روسیه را بشکنند، شروع به انتقام گیری از دانشجویان روسی که در اروپا تحصیل می‌کردند، نمودند. بسیاری از کشورهای اروپایی، و در راس آنها، فرانسه، بلژیک، جمهوری چک، ثبت نام دانشجویان روسی را لغو کردند! واضح است که روس ها را نمی توانند تحمل کنند. درست همانطور که در اثنای همه گیری کووید، به خلق های چشم بادامی آسیایی در خیابان ها با فریاد "ویروس" حمله می کردند. شرقی بودن یک "جنایت" جمعی است که همه ما با هم مرتکب شده ایم.

خبر های خوب!

تا دیروز هر چه خبربود، خبر بد بود! از دیروز اما، چشم مان به جمال چند خبر خوب هم روشن شد.
اول - تبریزی ها بعد از تاخیر طولانی وارد صحنه شدند و با چه شعاری! شعاری که خاطره تبریز قهرمان جنبش مشروطه را زنده کرد: قسم به خون ستار خان! عازم تهران می شویم!
دوم- تهران فاز جدید جنبش را کلید زد. از یک طرف کسبه که شیشه عمر نظام خوانده می شوند پا در خیابان گذاشتند و از طرف دیگر،اهالی تهران پارس با شعاری بکر، زیبا و وحدت بخش به صحنه آمدند:

در چرائی وضعیت

متاسفانه دستاورد تمامی سیاست های اقتصادی با همه توصیه ها، دیدارها، تبلیغات، آمد و شدها، برکناری ها، تقلای مجلسیان، تهدیدها و تحدیدهای حتی خودی هایشان و … فعلا تورم‌ دو رقمی است تا ببینیم با اقدامات دولت خدمتگزار آنهم با برابری ریال با ارز خارجی معادل 33 هزار تومان با همه تمهیدات داهیانه بانک مرکزی و سیاستهای جدید اما مکرر پاسخ نداده ! به ونزوئلا که میزبان رئیس آن شده اند! میرسیم ؟

اوجگیری جنبش های اجتماعی و شعار های مردم

اوجگیری جنبش های اجتماعی و شعار های مردم
احمد پورمندی - در اتاق تلگرام بکتاش آبتین و اتحاد چپ
پنجشنبه ۲۶ خرداد ماه برابر با ۱۶ ماه جون ۲۰۲۲
ساعت ۲۱:۰۰ به وقت ایران و ساعت ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
ساعت ۱۲:۳۰ به وقت شرق امریکا

Abuolfazl Mohagheghi

Body

Abuolfazl Mohagheghi جناب منیعی عزیز دقیقا بهمین خاطر است که باید دولت به دولتی مدرن وکارآآمد سپرده شود و همانطور که صادق عزیز نوشتم سائل حل فصل شود که در سخنرانی آقای رضا پهلوی نیز این امر توضیح

ادامه نظر...
Abuolfazl Mohagheghi
جناب منیعی عزیز دقیقا بهمین خاطر است که باید دولت به دولتی مدرن وکارآآمد سپرده شود و همانطور که صادق عزیز نوشتم سائل حل فصل شود که در سخنرانی آقای رضا پهلوی نیز این امر توضیح داده شده اگر امنیت اجتماعی ،سیاسی تامین شود و حکومت آینده با تمام دنیا از د ر صلح ومصالحه وارد شود در کوتاه ترین مدت سرمایه های چه ایرانیان خارج از کشور وچه سرمایه های فراملیتی جائی بهتر از ایران نخواهند یافت نگاه کنیم به کشور های آسیای جنوب شرقی وپروسه رشد آن ها که ایران از بسیاری لحاظ سرتر است من وآرزومند تغیری بدون خون ریزی که متاسفانه دراین مورد ابر های پیشروتاریک است وحکومت قدار ونئشه قدرت

Sina Maniee

Body

Sina Maniee جناب محققی دوست اندیشمند و متفکرم مقالات متعدد جنابعالی درباره نقش اپوزیسیون و چه باید کرد و دیدگاههای رضا پهلوی و و و قس علیهذا را مطالعه می کنم خارج از موارد و انتقادات فوق به

ادامه نظر...
Sina Maniee
جناب محققی دوست اندیشمند و متفکرم
مقالات متعدد جنابعالی درباره نقش اپوزیسیون و چه باید کرد و دیدگاههای رضا پهلوی و و و قس علیهذا را مطالعه می کنم خارج از موارد و انتقادات فوق به نکته بسیار مهمی توجه نشده است و ان مساله براورد اقتصادی اجتماعی اوضاع ایران است
همچنانکه آگاه هستید تنها ممر درآمدی که ما را قادر می سازد به قول معروف لقمه ای نان به کف اریم و به غفلت نخوریم فقط و فقط نفت است و بس ‌‌‌که حال وروز نفت در معیارهای جهان فعلا اینگونه است چندان مشتری ندارد ...
اپوزیسیون .. رضا پهلوی .. من .. شما و یا هر کس دیگر ... اصلا خود شاه یا رضا شاه .. حی و حاضر تشریف بیاورند که چه بشود ؟؟؟ . چکار می توانند بکنند ؟؟ مملکتی که بر اساس نفت می گرد و تنهاممر درامد ان نفت است .. ان فرد چکار می تواند بکند
جز اینکه بیاید وگوش متخلسین را بگیرد و چند نفر راهم دراز کند تا دل من و شما امثال ما خنک شود .. بعد چه .‌؟؟؟
خارج از احساسات و دل خنک شدنها و و و و ....واقعا با کدام اقتصاد این کشور ۸۰ میلیونی را می توان اداره کرد ؟؟؟
مشکل این است که همه ما در دهه طلایی ۷۰ میلادی و داستان نفت را بفروشیم و زندگی کنیم گیر کرده ایم ....
ببخشید و پوزش می خواهم از اینکه مصدع جنابعالی شدم ولی مشکل ما این فرد و ان فرد و این گروه ان اپوزیسیون نیست مشکل جامعه ما زیربنایی تر و اساسی تر از این دیدگاههاست مشکل این است که دیدگاهها بر مبنای کار نیست همه از پیر و جوان و چپ و راست و و و دیدگاه پول کار نکرده برمبنای اقتصاد دهه هفناد میلادی ایران را داریم که دیگر نه امروز ان دهه است نه اکنون قرن بیستم و دیدگاههای ان دوران و و و ...

Dariush Nesari

Body

Dariush Nesari بحث واژه و معانی نیز از جمله اموری است که مقداری به آشنایی با زبان‌شناسی نیاز دارد. هر چند بدون التفاط به این الزام همواره در باره‌اش اظهارنظر می‌شود. البته نباید مانع اظهار نظر شد

ادامه نظر...
Dariush Nesari
بحث واژه و معانی نیز از جمله اموری است که مقداری به آشنایی با زبان‌شناسی نیاز دارد. هر چند بدون التفاط به این الزام همواره در باره‌اش اظهارنظر می‌شود. البته نباید مانع اظهار نظر شد، اما گوینده نیز بهتر است با احتیاط سخن بگوید و از قطعیت‌گرایی و پافشاری پرهیز کند.
بر مبنای اصول علم زبان‌شناسی کاربرد واژه‌ها و معنی مورد نظر، نه بر مبنای اصل و ریشه، بلکه بر اساس مفهوم رایج و متداول صورت می‌گیرد. مثلاً پوپولیسم هرچند در اصل معنایی مشابه مردم‌گرایی دارد، اما امروزه به معنی عوام‌فریبی با شعارهای فریبنده به کار می‌رود. در صورتی که معادل اصلی عوام‌فریبی دماگوژی است.
در مورد رسانه‌ها نیز به همین روال برخوردهای غیرحرفه‌ای و شعاری فراوان اند. در بارۀ رسانه‌ها قبلاً نوشته‌ام. با پوزش و ارادت

Hatef Rahmani

Body

Hatef Rahmani آقای حمیدی گرامی وظیفه هر نیروی سیاسی برای داوری درست دریافت واقعیت های مشخص هر رخ دادی است. آقای تابان براساس آن چه می بیند توضیح داده است

ادامه نظر...
Hatef Rahmani

آقای حمیدی گرامی
وظیفه هر نیروی سیاسی برای داوری درست دریافت واقعیت های مشخص هر رخ دادی است. آقای تابان براساس آن چه می بیند توضیح داده است که دو سوی ماجرا چه خبراست. با تبدیل ایدئولوژیک دیدن به فحش سیاسی واقعیت تغییر نمی کند. آن چه در نوشتار آقای تابان کمتر بدان پرداخته شده است، سازوکار حاکمیت های سرمایه داری در کشورهاست. براساس این سازوکار و با ادعای"حاکمیت دموکراسی" کل روابط به گونه ای چیده می شود که از یک سو استیصال به وجود می آید. استیصالی که در بزنگاه ها عملا همه ارای "ملی" را به کاسه بورژوازی می ریزد، از سوی دیگر دراین دموکراسی عنصر مفقوده ای وجود دارد به نام "حقوق دموکراتیک" این حقوق دموکراتیک لحظه به لحظه تحت نظام سرمایه منکوب می شود و توده ها از ان محروم نگه داشته می شوند. حقوق دموکراتیک شامل تامین نیازهای بنیادی اکثریت مردم یک جامعه است که حداقل فراغت را رایشان فراهم اورد. دسترسی همانندی به نهادهای نظام داشته باشد. برای لقمه ای نان مجبور به تن سپردن به هر ناروایی نشود. حق دفاع جمعی از خود و همکارانش و هم طبقه هایش را داشته باشد وقس علیهذا... اما در این دموکراسی همه چیز به "پول" تعلق دارد. احزاب و سازمان هایی که از این "نعمت الهی" برخوردارنباشند قادر به اقدام نیستند. شاید از همین روست که بسیاری از احزاب ریشه دار و با تاریخ به اینجا رسیده اند که به قول آقای تابان "دستی به سروگوش همین سیستم" بکشند. چون آن استیصال و این عدم برخورداری به سم مهلکی برای مردم و نیروی حیات بخشی برای بقای نظام تبدیل شده است. نهادهای امپریالیستی مانند ناتوجز برآمد اراده حاکمان کشورهای عضو نیستند. لذا برای تضعیف و بی اثر کردن ان ها باید مبارزه در داخل کشورها برای خروج از این نهادها وسازمان ها و ائتلاف ها نهادینه شود. شما بگویید جای شما دراین مبارزه کجاست؟