دستفروشان برای تامین مخارج خانواده خویش مجبور می شوند صبح زود به میدان بار بروند و با سرمایه اندک ،کمی میوه بخرند تا آنرا در رهگذرها بفروشند تا با سود آن امورات زندگی از کرایه خانه و مخارج زندگی را تامین کنند که در نهایت با قساوت ماموران بی رحم شهرداری روبرو میشوند .
حالا وضعیت دستفروشان نگون بخت را با موقعیت بابک زنجانی مقایسه کنید. بابک زنجانی بعنوان یک سرباز ساده در بانک مرکزی بخاطر ارتباط با مافیای اقتصادی توانست به سرمایه افسانه ای دست یابد که در اختلافات جناحی با اتهام ۶ میلیارد دلار اختلاس دستگیر میشود و حالا قرار است طبق دستور خامنه ای اعدام نشود و لابد از کانادا سر در بیاورد که لطف رهبر نسیب او گردید و سود ۳.۶۰۰ میلیارد یورویی بدهی بابک زنجانی نیز بخشیده شد تا با خیال راحت به فعالیت اقتصادی ادامه دهد چون بابک زنجانی از * ژن* ویژه ای برخوردار است!حالا وضعیت دردناک زندگی دستفروش ها و یا کولبر ها و یا کارگران ساختمانی را که در سوانح کاری در سال گذشته ۲۱۹۸ کشته داده اند و ایران در این زمینه رکورد دار جهان گردیده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
مگرباید همه مواردشقاوت رادیدتاباورداشت شقاوت را؟
البته اینکه در هر نقطه ای از شهر کسی بساط دستفروشی پهن کند زیبا نیست ولی!
ولی این چیزها مال کشورهایی استکه حکومت عادی داشته باشند که نخست همه چیز بسامان میشود و حتی برای دستفروشی هم روزها و محل های مخصوص درنظر گرفته میشود آنگاه ایراد گرفت به کسی که در جای ناجور اقدام به دستفروشی میکند آنهم نه با روش زورکی و قلدرمابانه ی اسلام ناب محمدی.
و یک نکته ای هم یادم آمد غروبی دیدم بساط دستفروشی جوانی را عوامل رژیم بهم ریختند و جوان بیچاره فریاد میزد همین را دارم این شغل منست آیا باید بروم دزدی؟
وسرگروه گزمه های نظام منفور اسلامی پاسخ داد برو بعد میگیریمت و مجبورت میکنیم برای ما کار کنی. تو هیکل مناسبی داری میاوریمت در صف خودمان پول خوبی هم میدهیم.
افزودن دیدگاه جدید