(در سلسله مصاحبه‌های «بیله دیگ–بیله ته‌دیگ»، خواهر ثاریه، با قلم سحرآمیز، سردار شورالاسلام رئیس «سازمان تولید امامزاده در سپاه» را به چالش می‌کشد. اینک ادامه آن)
بخش بیستم
سردار شورالاسلام امروز در پوست خود نمی‌گنجید و من مجبور شدم بیرون از پوست با ایشان مصاحبه نمایم. علت در پوست نگنجیدن سردار، اختراعی می‌باشد که کرده و دستگاهی درست کرده که در یک دقیقه‌و‌سی ثانیه جواب می‌دهد.
سردار با غرور زایدالوصفی که از پشت ماسک و عینک و چشم‌بند و وان‌یکاد و دستمال فلسطینی خودنمائی می‌کرد، با صدائی قرنطینه‌ای گفت:
-قرار بود امروز کلنگ یک امامزاده جدید را بزنیم، ولی راستش دیروز پریروز که دیدم یکی از سرداران دستگاه تشخیص کرونا اختراع کرده، من هم این را اختراع کردم. بازدید سردار سلامی و سردار علیکی و ارتشبدهای چند ستاره در اطراف آن مخترع خوش‌شانس، من را هم به فکر اختراع انداخت.
-برای همان منظور؟
-نه خیر، برای منظور دیگری است این.
سردار در این موقع از گذشته‌های جوانی خود که اولین اختراع را نموده پرده برداشت:
-شونزده سالم بود که دستگاه قدیاب را اختراع کردم.
-دستگاه قدیاب چیست سردار؟
-یک کلاه است که بالای آن یک مداد بطور افقی نصب شده. متقاضی آن را روی سرش می‌گذارد و رو به دیوار می‌ایستد. اون‌وقت تکنیسین مربوطه با دست مداد را فشار می‌دهد تا به دیوار برسد. در این موقع کله متقاضی را با دو دست گرفته و اندکی به چپ و راست تکان می‌دهد بطوری‌که مدادی که روی کلاه نصب شده یک خط کوتاه روی دیوار می‌کشد. آن‌وقت با متر پارچه‌ای از آن خط تا کف زمین را اندازه می‌گیرد. این طول قد دقیق متقاضی است. البته منهای دو سانتیمتر.
-دو سانتیمتر برای چی؟
-ارتفاع کلاه و مداد را احتیاطا کم می‌کنیم.
-اختراع جالبی است.
-بعله، دو دقیقه‌ای جواب می‌دهد. یعنی یک دقیقه‌و‌سی ثانیه. من بعد از اختراع بلافاصله آن را به سردار سلامی نشان دادم ولی متأسفانه سردار سلامی تحویلم نگرفت و تشویقم نکرد.
-شما که گفتید در ۱۶ سالگی اختراع کردید.
-بعله. سردار سلامی آن موقع ۱۸ سالش بود. هنوز سردار نشده بود، در نازی‌آباد بامیه می‌فروخت. نشانش دادم گفتم یک بامیه بده من قدّت را اندازه بگیرم. ولی ایشان با من تعامل نکرد و گفت قدّ من یازده وجبه، دیشب نن‌جونم وجب کرده.
-پس شما از قدیم همدیگر را می‌شناسید.
-شرمنده م، بعله. سر سنگ زدن به بچه بهائی‌ها با هم آشنا شدیم. از همون‌جا هم به مسائل تسلیحاتی علاقمند شدیم.
-چرا به بچه بهائی‌ها سنگ می‌زدید؟
-اجازه قتل نداشتیم.
-فکر نمی‌کنید انسان‌ها باید در عقیده آزاد باشند؟
-چرا. فکر می‌کنیم.
-پس چرا سنگ می‌زدید؟
-عقیده خودمان را ابراز می‌کردیم. با آزادی!
-سردار راجع به اختراع امروز می‌گفتید.
-شما خبر دارین از مستعان ۱۰۰؟
-بعله. ویروس‌یاب سپاه پاسداران که سرلشگر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران از آن رونمائی کرد.
-درسته. خیلی‌ها هم مسخره کردند. انجمن فیزیک ایران هم گفت این در حد داستان‌های علمی تخیلییه. اما اختراع منو نمی‌تونن بگن. یعنی یک چیزی درست کردم مو لای درزش نمیره.
-ممکنه توضیح بیشتر بدین سردار؟
-بعله. توی همین کمد است الان ولی چون رونمائی نشده می‌ترسم سردار سلامی گلایه کند ولی براتون شرح می‌دم.
-خیلی ممنون میشم سردار.
-ساختمانش ساده است. یک موتور کوچک گذاشتم توی حلقوم یکی از گوشت چرخکن‌های از کار افتاده قدیمی که دو تا آنتن داره، آنتن نوترون، آنتن الکترون. دسته ماشین چرخ گوشت سابق را که پنج درجه بچرخونیم، جای مدار این دو تا آنتن عوض می‌شه، ولی کاربوراتورش حرکت نمی‌کنه. خیلی کم مصرفه، صدا هم نداره.
-سوختش چیه سردار؟
-هم میتونه برقی باشه، هم با باطری کار میکنه مگر اینکه بخوایم توش بنزین بریزیم که یک شیشه جوهر پلیکان بعنوان باک براش کار گذاشتم.
-یعنی با جوهر کار میکنه؟
-نه جانم، شیشه خالی است به عنوان باک. اون بالا گذاشتمش که سوار باشه به دستگاه با یک لوله تیوب پنج میلیمتری لینکس.
-خیلی عالیه. ببخشید سردار، کارش چیه؟
-چی کارش چیه؟
-همین دستگاه.
-هیچی. دستگاهه دیگه.
-آخه ...
-آخه نداره. یک دستگاه کامله خیلی هم روش زحمت کشیده شده. کاری هم نمی‌کنه.
-ولی باید یک کاری بکنه.
-چرا؟
-خُب آخه ...
سردار بطور زایدالوصفی نزدیک بود از کوره در برود و افزود:
-آخه چی؟ شما جوونا چرا اینجوری فکر می‌کنین؟ چرا خیال می‌کنین هر دستگاهی باید یک کاری بکنه؟ چرا همراهی نمی‌کنین؟ چه توقعی دارین شما؟ مثلاً بگم این دستگاه چیکار میکنه؟ هرچی بگم توی این شرایط من را هُو می‌کنند. سپاه را دست می‌اندازند. عقل و شعور فرمانده سپاه هم می‌ره زیر سؤال. شما روزنامه‌نویس‌ها از این‌ور، بی.بی.سی از اونور، آبرو برای سپاه و فرمانده سپاه باقی نمی‌ذارین.
مگر ندیدین چه جوری هُو کردند مارو سر دستگاه ویروس‌یاب. سپاه یک چیزی هم بدهکار شد. چرا؟ برای اینکه دستگاهش کار می‌کرد، ولی ویروس پیدا نمی‌کرد. اما اینو همون اول گفتم. این مو لای درزش نمیره. هیچ‌کی نمیتونه کوچیک‌ترین ایرادی ازش بگیره، چون‌که کار نمی‌کنه. ولی البته دستگاه دقیقیه. حساسه. دوتا هم آنتن داره ...
-فرمودید سردار.
-یک کاربوراتور هم داره ...
-می‌دونم سردار.
-اگه می‌دونی دیگه مشکلت چیه؟ همین دستگاهو اگر آقام امام زمان أراده کنه همین فردا شروع میکنه به کار کردن. بدون سوخت حتی.
-چکار میکنه؟
-نمی‌دونم. ویروس پیدا میکنه. ویروس خفه میکنه. فقط کافیه آقا أراده بفرمایند.
سردار در اینجا بطور زایدالوصفی روی صندلی خود جا‌بجا شده و گفت:
-حالا هفته آینده می‌خوام یک دستگاه اختراع کنم دوبرابر این!
-اون هم هیچ کاری نمی‌کنه سردار؟
-نه، اون اختراع تکان‌دهنده‌ایست.
-کارش چیه؟
-کارش اینه دسته‌شو که می‌گیری، دگمه برقشو که فشار می‌دی، تکانت می‌ده، پرتت میکنه اونور. اختراع تکان‌دهنده‌ایه! بیا مصاحبه کن.
گفتم- چشم ........ (ادامه دارد)
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
افزودن دیدگاه جدید