
نوه واقع گرا و آرمان خواه من!
ابوالفضل" باور نمی کنی کاش این جا بودی! میدیدی .نمی توانم برایت توضیح بدهم .نوه بزرگم از اطاقش خارج نمی شد .خودش بود ودنیای خودش .سلامی کوتاه و رفتن در خود. باور کن یکشبه عوض شده. دیروز آمده می گوید:" پدر بزرگ انقلاب چطوری بود ؟ چقدر طول کشید ؟شما انقلابی ها چگونه بودید ؟ "
هرگز چنین سوالاتی از من نکرده بود .قیافه اش در نظرم تغیر کرده .می بینم سخت در هیجان است. با رفقایش دور هم جمع می شوند.با همان هیچان که خوب میدانی صحبت می کنند. دیدنی است این روزها .
می پرسد :"پدر بزرگ نظرت در مورد این شعار "زن ،زندگی ،آزادی "چیست ؟"می گویم:" ما هرگز چنین شعاری زیبا نداشتیم .این شعار زمانه شما ،دید وسیع شماست .احترام شماست به زنان .بشوخی! به دوست دخترت !" می خندد.چهره اش شگفته می شود .نمی دانی تا چه میزان غرق شورم. اما با دلهره .اما می دانم نباید با دلهره خود دلش را خالی کنم .این راه اوست !آینده او!آرمان و امید او که برای رسیدن به آن باید مبارزه کند.بدون آن هم بدون نظر مثبت یا منفی من ومادرش او راه خود را خواهد رفت .
کاری که تمام نسل ها بصورت های مختلف انجام داده و می دهند.
با شعار وشادمانی نزدیک صبح برگشته وتو اطاقش خوابه .می دانم با چه هیجان وامیدی بخواب رفته.دیدنی است. حتما خواب فردا را می بیند.
سیمای امروز جوانان و نوجوانان ایران در مدت کوتاه تغیر کرده ویا شاید بوده ما نمی دیدیم .کاش بودی ومیدیدی .
می گفتیم نسلی که مثل ما آرمان گرا نیست .اما همین نسل واقع بین. آگاه به منافع خود. زمانی که مرتب منافع ونیاز هایش زیر ضرب قرار می گیرد .کسی به خواسته های او وجامعه ای که در خیالش ساخته توجهی نمی کند. حال به آرمان گرای دو آتشه ای بدل شده که برای رسیدن به هدفش تن به هر سختی می دهد. این ها آرمانشان واقعی ومشخص است. خیلی ساده! زندگی می خواهم بکنم!
"زن ،زندگی ،آزادی".
آنطور که جوان ها در کشور های آزاد ودمکراتیک زندگی می کنند!
آرمان خواهان واقع گرا.
کاش می آمدی می دیدی! این روزهای ایران را .این نسل را.
گزارش گر تو محسن
به لوح باستانی سومری می اندیشم.لوحی که بر آن نوشته شده.
": نسل جوان نسلی نظام گسیخته است و این مساله ممکن است که تمدن ما را بر باد دهد." ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
دیدگاهها
Abuolfazl Mohagheghiآقای…
Abuolfazl Mohagheghi
آقای اسدی ممنون از گشادن سفره دل که بنظر می رسد از نوشته های من جگر خون هستید .چه می شود کرد هرکس عیبی و نظری دارد .این هم نظر من است .اما شمابا این حساب در گردهمائی بزرگ برلین که ساکن آن هستید .پلاکاردتان باید مثل صفحه فیس بوکتان باشد که جز عکستان چیزی نیست! بر آن پلاکارد بنویسید.با این کار ها حمایتی جوانان را به میدان نفرستید .کارتان درست نیست .از نظر من همه دور گود نشستگانید که جوانان مردم را تحریک به میدان رفتن می کنید..تمام این جمعیت اگر راست می گوید .جمیعا بطرف ایران .اما از آن جائی که اعتقادی نه به جنبش دارید !ونه به جوانان !ونهایت نه به این گرد همائی ها !طبق همین کامنت خودتان لا اقل برای ابرازنظر وراهنمائی مشفقانه هم که شده .با پلاکارد خودتان کنار پیاده رو ایستاده و ابراز نظر دلسوزانه کنید..با احترام عزت زیاد
Kobra Salimi Dafsari…
ابوالفضل عزیز نوه یازده ساله ما که در المان بزرگ شده و مادر غیر آلمانی دارد هم این روزها سؤالهای مشابهی میکنه. البته قطعن بچه ها و جوانانی که در ایران با مشکلات و محدودیتهای همه جانبه مواجه هستن با شور انقلابی و انرژی تلاش برای آزادی دیگری با این سؤالها در گیرند. با این وجود همدلی این نسل در دنیا شاد کننده، شور و امید بر انگیز است. در کنارشان و امیدوار به پیروزیشان هستیم.

Farhad Ramazani آقای اسد…
Farhad Ramazani
آقای اسد گرامی از چیزی ناراحت هستید و یا با ابوالفضل مشکل شخصی دارید من نمی دانم ولی یک جنبش اعتراضی در ایران راه افتاده و هر کس در حد توانش تلاش می کند به آن یاری رساند یکی در میدان نبرد می رزمد و دیگری با قلمش امید می بخشد درست فرمودید ابوالفضل خوشبختانه قلم توانایی دارند و چه کسی بهتر از ابوالفضل ظلم رفته بر نسل جوان را انعکاس دهد و امید بافریند که رزمتان بی نتیجه نخواهد بودعزت زیاد
Asri Asadآقای ومحقیقی سلام…
Asri Asad
آقای ومحقیقی سلام!قلم روانی دارید. داستان سرای خوبی هم هستید.باخواندن این داستان شما دیگر نتوانستم بر احساسم غلبه کنم واین چند خط را ننویسم.
جناب محقیقی!بیرون گود نشستن وجوانان را با این حکایت های خودساخته به میدان نبرد نابرابر فرستادن کار پسندیده ای نمی تواند باشد.
بجای حماسه سرایی قدم رنجه فرموده خود راهی میدان نبرد شوید!! تجربه جنگ خیابانی و مخفی شدن که دارید، بروید ودراختیار جوانان بی تجربه قرار دهید.
ازاینکه به زبان کوچه وبازاری نوشتم،به قلم توانای خود ببخشید.
سلامت باشید.تمام
Akram Kianiمتاسفم بگم من…
Akram Kiani
متاسفم بگم من هیج امیدی تا یک اتفاق خاص نیفتد به سرنگونی ندارم میلیونی بکشد شاید! اینها با شاه خیلی فرق دارند از زمین تا ثریا متاسفم که نوه تون بزودی نمیتونه مثل ۵۷شاهد نتیجه باشد.اینها وحشی تر از این حرفها هستن
افزودن دیدگاه جدید