.
همه چیز قابل معامله است! سلمان رشدی که رقمی نیست!
سلمان رشدی باید این روز را پیش بینی می کرد. چرا که پدیده ای بنام تحجر دینی را خوب می شناخت .اما او نویسنده است!ناگزیر از نوشتن باید که که بگوید و بنویسد! هر چند ده سال در سختی ودلهره زندگی کند .اما باید بنویسد!
"اگر به گذشته بروم و با سلمان نوجوان صحبت کنم به او می گویم سختی بزرگی پیش رو داری ، برای ده سالی که ایام خوبی از عمرت نیست ، آماده باش !"سلمان رشدی
او سختی پیش رو در تقابل با جاهلیت را بخوبی درک میکرد. چرا که میدانست طبق گفته خمینی "اسلام با خون رشد پیدا کرد خون و با شمشیر و با اسلحه اسلام را پیش برد. بله، ما مرتجع هستیم. شما روشنفکر هستید. شما روشنفکرها میخواهید که ما به ۱۴۰۰ سال قبل برنگردیم. شما میترسید اگر ما جوانان را مثل ۱۴۰۰ سال قبل تربیت کنیم که با جمعیت کم دو امپراطوری بزرگ را به باد داد."
حال تربیت شدگان جمهوری اسلامی در دل امپراطوری امریکا چاقو بر گلوی او می زنند.
برای نویسنده ای بزرگ وخلاق در تقابل با تفکرهار شده از قدرت خمینی که برای هر کار بزرگ یا کوچک افرادی که قداست اسلام را زیر سوال ببرند فتوا صادر می کرد.نمی توانست این مطلب روشن نباشد! اما زندگی پنهان وگذران دوراز مردم وجامعه برای نویسنده خلاقی چون سلمان رشد حکم آب وماهی دارد. از این روست که می گوید ده سال "سخت گذشت" او ناگزیر از دیدن مردم وسخن گفتن است.
گریه آور است!خنده داراست! بسیار ترسناک است! دیدن فتوای خمینی و فرمان دادن اوبر قتل کسی که اوشین هنرپیشه ژاپنی را بر "فاطمه"ترجیح داده بود.
در هفتم بهمن ۱۳۵۸ برنامهای از رادیو پخش شد و مصاحبهشونده گفت “اوشین”، زن سختکوش سریال ژاپنی “روزهای زندگی” را الگوی خود می داند. او “فاطمه زهرا”، دختر پیامبر اسلام را به عنوان الگو ذکر نکرد، فردای آن روز، خمینی در نامهای به “محمد هاشمی”، رییس وقت صداوسیما دستور اخراج و تعزیر [شلاق] او و دستاندرکاران برنامه را داد: “در صورتیکه ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. " با همین راحتی!مثل آب خوردن .
در چنین روزهائی با چنین تفکری است که قتل عام زندانیان سیاسی در سال شصت وهفت با حکم خمینی آغاز می شود." کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم به اعدام میباشند."
فتاوی خمینی بر قتل عام از همان لحظه برخاستن از پاریس ونشستن در بهشت زهرا آغاز می شود. قتل عام های پشت بام مدرسه رفاه تا اعدام های کردستان.
حکومتی که هر آخوندی بخود حق فتوا می دهد وده ها نویسنده،شاعر ،مترجم زیرلوای این فتوا ها در جریان قتل های زنجیره ای کشته می شوند از" محمد مختاری تا میر اعلائی ."
تمام پیکر این حکومت این جمهوری غرق در خون است.خون زبان ها ی بریده شده وقلم های شکسته اما آزادیست که خمینی حکم برکشتن و شکستن آن ها داد.
مسلما ترور سلمان رشدی آخرین ترور نخواهد بود. چراکه هنوز در تفکر بسیاری سال های شصت سال های طلائی امام بود.دردا که ما نیزدر سال های طلائی شصت مهر تائید بر کارهای خمینی زدیم وبرای او" خط امام ” بخوان جاده امام ترسیم کردیم .قتل عام ها را لازمه هر انقلاب مردمی توجیه نمودیم وچشم براعدام سعید سلطان پور ها وگرجی بیانی ها بستیم.
هنوز امام خوابیده در تفکر "هادی مطر "ها جولان می دهد. امکان می سازد تغذیه اش می کند. چاقو بر کفش می نهد وگردن می زند! با حمایت مالی جمهوری اسلامی خبرنگار مخالف را از فرانسه می رباید به ایران می آورد واعدام می کند. بی آن که آب از آب در امپراطوری اروپا، بخصوص فرانسه تکان بخورد .
خاشقچی روزنامه نگار به فتوای ملک سلمان قیمه قیمه می شود.بی آن که امپراطوری غرب خم به ابرو بیاورد. امپراتوری عثمانی شلتاق می کند حق السهم می گیرد فراموش می کند.
امروزژورنالیست مخالف روس به رگبار بسته می شود. دیروز به حکم استالین به سبیری تبعید می گردد و یا گلوله در مغز خود می نشاند.اما دیروز کسی بر استالین خرده نگرفت و امروز کسی بر پوتین غرض نمی گیرد.
گویا همیشه چنین بوده !از یزدی لب دوخته کشته شده به آمپول هوا تا میرزاده عشقی به گلوله بسته شده !
حمله تروریست اسلامی به سلمان رشدی اولین نیست! آخرین هم نخواهد بود!یک چرائی تاریخی بزرگ که گویا جوایش را باید در خود ودر حکومت های ایدولوژیک تکیه داده به پول وقدرت و جهان استوار شده بر منافع قدرت های بزرگ جستجو کرد.
در دولت فخیمه انگلیس که حاضر به پرداخت هزینه محافظت سلمان رشدی نشد .او ناگزیرا به امریکا رفت ! همه چیز معامله کردنی است!حتی قتل عام یک ملت! نویسنده که رقمی نیست! ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
زنده یادان هرمز گرجی بیانی و سعید سلطانپور
.برای اطلاع ابول عزیز:
زنده یاد هرمز گرجی بیانی در نشریه کار، صفحه 8
https://iran-archive.com/sites/default/files/2021…
زنده یاد سعید سلطانپور در نشریه کار سازمان اکثریت، صفحه 4
https://iran-archive.com/sites/default/files/2021…
زنده باشی ابول جان
سییامک جان / چنان بر افروخته…
سییامک جان / چنان بر افروخته ای که کلمه نمادین امروز که در مقایسه با دیروز زمان استالین نوشته شده را عینا امروز سیزدهم گرفته ای این چه نوع برخورد جانبدارانه نسبت به مرگ یک انسان نسبت به امر ترور است می توانی گوگل کنی لبست بلند بالائی از ترور ها در بیاوری اما این نگاه که همان نگاه متاسفانه یک جانبه است که در مسیج برایت نوشتم ترا در جائی نگاه می دارد که بودی نگاهی که هنوز خودی وغیر خودی دارد وجمله ای در رابطه با جنگ تلخی که در اوکرائین جریان دارد حتی محکوم کردن هر دو طرف لام از کام نمی گشایدو مرگ آنا پولیتکوفسکایا را نمی بیند و گوئی که مچ می گیرد چنین کامنتی می گذارد
Siamak Soltaniابوالفضل عزیز…
Siamak Soltani
ابوالفضل عزیز: من یکجانبه برخورد نکرده ام. می گویم: لطفاً نام ژورنالیستی را که توسط پوتین به رگبار بسته شده است را بنویس. در دوران استالین جنایات بسیاری صورت گرفتند، کسی منکر آن جنایات نیست (حداقل خود من) اما آن دوران را فقط در این جنایات خلاصه کردن نیز نادرست است. خودت که آثار کلاسیک روسی را خوب خوانده ای و با شرایط زندگی مزدم روسیه در سالهای قبل و بعد از انقلاب 1917 آشنایی کامل داری. فکر می کنم که همه چیز را سیاه و سفید دیدن، در برخورد با جوامع مختلف، کمکی به ما نخواهد کرد.
Abuolfazl Mohagheghi اکتبر…
ابوالفضل محققی
اکتبر ۲۰۰۶: آنا پولیتکوفسکایا، روزنامهنگار ۴۸ ساله، در وردوی آپارتمان محل زندگی خود در مرکز مسکو به ضرب گلوله کشته شد. آمران قتل او هرگز شناسایی و اعلام نشدند.- ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۹: ناتالی استمیرووا، فعال حقوق بشر ۵۰ ساله که در مورد نقض حقوق بشر توسط دولت روسیه در ناحیه قفقاز شمالی و چچن تحقیق میکرد، در شهر گروزنی، مرکز چچن ربوده و چند ساعت بعد جسد او پیدا شد.
سیلنک سلطا نی : ابوالفضل…
سیامک سلطا نی : ابوالفضل عزیز: تا جائی که من یادم است سازمان نه در مورد اعدام زنده یاد هرمز گرجی بیانی که در 28 مرداد 58 صورت گرفت (یعنی هنوز بیسیار با فاصله از خط مشی شکوفائی) و نه در مورد زنده یاد سعید سلطانپور نه سکوت کرد و نه چشم بست. برای انتقام گیری از گذشته، نباید اطلاعات نادرست به مخاطبانت بدهی.
در ضمن خوب بود که برای آگاهی خوانندگان، نام ژورنالیست مخالف روسی را که نوشته ای : امروز به رگبار بسته شده است را می نوشتی.
با احترام
Iraj Javadi نه اینکه فکر…
Iraj Javadi
نه اینکه فکر کنی با جزییات مطالبی که نوشتی صد در صد موافق نیستم. ولی میخوامبهنوشته تو یک نکته کوچکی اضافه کنم.
تردیدی نیست که رشدی نویسنده و محقق ارزشمندی ست که تمام اشخاص باشعور دنیا براش احترام قاءلن. ولی آن کسیکه مرتکب این جنایت شده هم انسان بیچاره و قابل ترحمی ست. باز باید توضیح بدم که توصیه نمیکنم او رو به عنوان یک بیمار روانی سالهای سال با پول مالیات اشخاص عادی اجتماع بفرستن روانشناسها با هاش ور برن و معالجش کنن. برعکس باور دارم باید هرچه زودتر محاکمش کنن و به اشد مجازاتی که قانون تعیین کرده محکومش کنن. و خوبه در حکم محکومیتش هم بنویسن که اگر روزی روزگاری یه کشوری بیاد و پرزیدنت ترامپ و یا پرزیدنت بایدن رو هم گروگان بگیره و پیشنهاد بده که حاضره آنها رو با این شخص تاخت بزنه، نباید به تقاضای اون کشور ترتیب اثر بدن.
ولی خداییش همین آقای جنایت کار اگر در یک کشور متمدن، از یک پدر و مادر عاقل و روشنفکربه دنیا آمده بود و از خرد سالی به مدرسه های معمولی رفته بود و ذهنش از حرفهای مبتذل مذهبی انباشته نشده بود، آیا ممکن بود چنین کاری بکنه؟
اتفاقا چون بزرگ شده نیوجرسی هست قابل ترحم تره. چون محیط خانوادگی و تربیتی او چنان بوده که بر جامعه ای که در آن بزرگ شده غلبه کرده.
من برای پرسشهایی از این دست هیچ پاسخی پیدا نکردم. امیدوارم تو یا دیگری بتونه به این پرسش پاسخ بده.
افزودن دیدگاه جدید