Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اینجا مواضع «انتقادی نوری زاده» در رابطه با « دیکتاتوری اسلامی حاکم» ، موجب شده اورا به طرفداری از « عربستان، سلطنت و غرب» متهم کنند. که این خط نگرش «حکومتی» ست در مقابل نقادان.واینان غیر از این هم چیزی در چنته ندارند.

اما موضع اعلم گرامی، که من از نوشته یشان درک کردم گویا : «انقلاب را مردم کردند- و خمینی هم با شرایط مناسبی که داشت روی کار آمد. و گوادالوپ خمینی را سر کار نیاورد».
اعلم گرامی یک چیز را مورد توجه قرار نمیدهد، اینکه:«جنبشها و انقلابات در کشورها»با «منافع کوتاه و بلند مدت کشورهای پیشرفته «سر و کار دارد». این کشور ها در یک قرن اخیر «بدون استثنا از ارتجاع در مقابل ترقی خواه» دفاع کرده و همه جا خواهان بروی کار آمدن این نیروهای مرتجع -چه مذهبی و چه سکولار- بوده اند. براین اساس «حمایت دیپلوماتیک و مدیا یی آنها،در انقلاب سیاسی ایران -نه انقلاب اسلامی- بر روی خمینی متمرکز بود.

و تصمیم حمایت جمعی آنها در «گوادالوپ» صورت گرفت. اینکه خمینی بدون حمایت و یا مخالفت آنها باز هم روی کار میامد یا نه برای تاریخ مطرح نیست. آنچه رویداده ، حمایت آنها از روی کار آمدن خمینی بود که صورت گرفت و راه او را هموار نمود.
سیاست حمایت از ارتجاع ، «سیاست قدیمی و حاضر » کشورهای پیشرفته است و چنین نیز خواهد بود. اما این سیاست غرب به زیان خود آنها-جهان- و نیروهای ترقی خواه است. عملاً شاهد شکست این سیاست خود در جهان هستند ولی با این وجود آنرا ادامه میدهد. چرا که «نفع خود را در حاکمیت نیروهای غیر دموکرات و دیکتاتور و مرتجع مذهبی» می بینند. دوستدار مدرنیزاسیون و دموکراتیزاسیون جهان نیستند، بل خواهان عقب ماندگی آنند. عقب ماندگی «برده داری نوین جهانی» را نمی گسلد. اما ترقی به زیان سیستم برده داری جهانی ست. آنها نفع استراتژیک و زیان تاکتیکی را دنبال میکنند و به درستی هم این راه به نفع آنهاست.

بله انقلابها را مردمان تحقق می بخشند اما هدایت آنها «از درون و بیرون» صورت میگیرد. عامل برونی تا میتواند میکوشد نقش بیشتری را به عهده گیرد. و این کار در انقلاب ایران مثل بهار عربی و دیگر حرکات در قرن اخیر تحقق یافته است.
جامعه ی عقب مانده نمی تواند انقلاب و جنبش عمومی خود را از درون هدایت کرده و به هدف برساند-عامل بیرونی هدایت آنرا به عهده میگیرد. و هدف دیگری را تحقق می بخشد.

هدف پروسه انقلاب ایران « رفع دیکتانوری-رفع تبعیض- تحقق دموکراسی و عدالت اجتماعی» بود. که نیروهای سیاسی مدرن جامعه آنرا را دنبال میکردند . چه در قالب سوسیالیسم و چه در مقالب دموکراتیسم. یا در آمیختگی با هردو.
اما نیروهای واپسگرا از جمله «دینی » به دنبال تحقق تز «ترکیب دین-حکومت-مردم» بودند. و خمینی در راس این جریان بود و از خرداد 41 نیز چهره ی خود را در مخالفت با « اصلاحات سرمایه داری وابسته ی شاه ، در انقلاب سفید شاهانه» نشان داده بود.

چه کسی میگوید خمینی را نشاختیم؟ چهره ی او حداقل برای چپ و دموکراتها شناخته شده بود.اصلاً چهره ی ارتجاعی روحانیت از انقلاب مشروطیت تا 57 برای نیروهای مدرن جامعه شناخته شده بود و صدها کتاب و مقاله در تحلیل و نقد این نیروی مرتجع نوشته شده بود و آزاد در دسترس بود. «مشروعه» نقد شده بود-«ترور ارتجاع سیاه ، کسروی» نقد شده بود، شیعه گری و نقش کاشانی و غیره نقد شده بود. جزنی برای فدائیان چهره ی رقیب بودن خمینی را به کمونیستها و طبقه کارگر در مقالات خود - در داخل زندان نوشته و روشن کرده بود. چه چیزی در رابطه با روحانیت ناشناخته و توهم زا بود. بچه های آذربایجان نمی دانستند «روحانیت که پست نسیمی شاعر را از تنش کند-به دلیل دگر اندیشی» میخواهد حکومت خود را مستقر کند؟ تاریخ حکومتها ی اسلامی صدها ساله نقد شده بود. «تفکر اتحاد اسلام اسد آبادی» از مشروطیت معروف بود. کمونیستها میدانستند روحانیت مرتجع دشمن کلاسیک آنها ست. همه این چیزها را چپ و دموکراتها میدانستند و خط خود را نیز از این نیروهای مرتجع جدا کرده بودند.

چپ اشتباه استراتژیک «حمایت از خمینی» را نه به دلیل عدم شناخت بل دقیقاً به دلیل شناخت روحانیت ، اما با خطای « تاکتیکی و استراتژیک» مرتکب شد. این خطا 1 و نیم سال طول کشید و بعد اصلاح شد. آنان که سیاست حمایت را نداشتند «خطای تاکتیکی-استراتژیک» دیگری را مرتکب شدند.
مردم عامی نیز روحانیت را بخوبی می شناخت.فرهنگ عوام پر است از نقد «حیله گری و ضد مردمی بودن» روحانیت .
اما «کسب قدرت» با اینها کمتر سرو کار دارد چرا که «هنر» است. و این هنر را نیروهای مدرن نداشتند و اشتباهات سیاسی آنها هم کمک کرد که متلاشی شوند.
انقلاب ایران را «هنر روحانیت مرتجع (عامل درونی) و سیاست حمایت از ارتجاع نیروی بیرونی( کشورهای پیشرفته از جمله در گوادالوپ- مدیا) خورد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه... آدرس نوری زاده دقیق است و هیچ هم اشتباه نیست. غرب باید «سیاست حمایت از اسلامیست ها» را به عنوان یک خطای سیاسی ضد بشریت کنار بگذارد. فجایع 50 ساله اخیر در منطقه نتیجه ی این سیاست ضد بشری ست.
گفتم کسب قدرت از مردم هنر است. و روحانیت ، گوادالوپی ها این هنر را داشتند اما چپ و دموکراتها فاقد این هنر بودند. انقلاب را انجام نمیدهند. انقلاب یک رخداد طبیعی اجتماعی ست که خود واقع میشود . اما هدایت آن هنر است.
تاکنون چنین بوده و تا وقتی که «مردم خود صاحب هنر حکومت کردن نباشند چنین خواهد بود».
راه درست آن است که مردم خودشان صاحب هنر حکومت کردن بشوند. و دموکراسی واقعی این راه را میگشاید. این راه دست هنرمندان دیگر را در پوست گردو میگذارد. استراتژی نیروهای مترقی لازم است آن باشد که نه تنها خود بل مردم را نیز صاحب این هنر کنند. و این کار با تلاش نیروهای مترقی عملی ست.

اما اینکه این «تز و ایده در ایران» تحقق یابد، بخاطر ضعف تاریخی نیروهای ترقیخواه ایران، زیر سئوال است.
ظاهراً باز «هنرمندان داخلی با حمایت خارجی» اسب انقلاب را سوار خواهند شد. و این شرایط آماده است.

«سیاست حمایت از رژیم خمینی ، جاری در 1 و نیم سال» میخواست این حکومت را در «یک پروسه ی طولانی» به «حکومت دموکراتهای انقلابی خواهان عدالت اجتماعی در سیاست داخلی و خارجی» استحاله کند. میدانست این نیرو که حکومت را به دست گرفته و بیشترین حامی را دارد خود بخود و یا با « مخالفت نیروی چپ و دموکرات» ، در خدمت جامعه قرار نمیگیرد. لازم است آنرا « پشتبانی کرد و به این مسیر راند». و دقیقاً این «تاکتیک و استراتژی» غلط بود. چرا که «خواسته های مردم- انقلاب» فراموش شده بود . نیروی مترقی پیشبرنده ی خواسته های انسانی-دموکراتیک مردم خود و حتی مدافع آنها در جهان است. خطی که با این اساس در تضاد بیفتد غلط و خطاست. چپ یک بار دیگر فراموش کرد که سیاست ابزار تحقق آرامش و آسایش و بهزیستی مردم است. هر نیرویی که در مقابل آنها بیایستد یا آنها را نقض کند فاتحه اش خوانده شده است. معیار همیشه رضایت و بهزیستی مردم است؛ و نیروی مترقی و چپ وظیفه ای غیر از این ندارد.

حکومتی که از همان آغاز شروع به اقدامات ضد مردمی و ضد انسانی کرد و به شدیدترین وجه حقوق انسان را نقض نمود چه رابطه ای با «بهزیستی مردم» میتواند داشته باشد؟ که مورد حمایت قرار گیرد. خط حمایت این معیار را فراموش کرده بود. و شکست آنهم از همینجاست. برای نیروی مترقی در طول تاریخ معیار همیشه «بهزیستی مردم و مردمان» بوده است. هر گاه از آن منحرف شده با شکست سخت مواجه شده است. و بعکس هر گاه پیروز گردیده دقیقاً در خدمت این بهزیستی بوده است.
نیروی مترقی همیشه در اپوزیسیون است. چرا که «آسایش مردم» در اپوزیسیون است. هرگاه خود وظیفه ی سیاسی را به عهده گیرد باید « راه و آسایش مردم » را برای «حکومت کردن بر خود» آماده کند. نام و مفهوم « فدایی خلق» نیز دقیقاً بر همین دید استوار بود.

اینها چیزهای جدیدی نیست و بسیاری از کوشندگان راه مردم و انقلاب از همان آغاز بر این ایده ها در زندان و بیرون و نوشته تأکید کرده اند. چه در سیاست و چه در ادبیات.

در مبارزه هم شکست هست و هم پیروزی. اگر تاکتیکها و استراتژی اشتباه برگزیده شوند شکست حتمی ست. ربطی به معلومات مبارزان ندارد. با بیشترین معلومات و آگاهی هم در ِ خطا بسته نیست.
پیش نهندگان «تز حمایت» هنوز هم از آن دفاع میکنند. چرا که هنوز هم درک نمیکنند «هنر سیاست، هنر ایجاد آسایش مردم به دست خودشان است».
و حکومتی که این امر را نقض کرد قابل دفاع و حمایت نیست. باید سیاست دفاع از آسایش مردم و مشترک را پیش گرفت.

برگردم به موضوع: 3 حالت قابل تصور است:
1- انقلاب در میگیرد و به علت ناتوانی نیروهای مترقی به سوی اهداف هدایت نمیشود و جامعه دچار «جنگ داخلی» میگردد و عامل بیرونی و عامل داخلی مرتجع بر خرابی ها میکوشند.( لیبی-سوریه).
2- انقلاب به علت ضعیف نیروهای مترقی -عامل داخلی - به دست عامل خارجی و عامل داخلی مرتجع سرنوشت اش تعیین میشود. که در «ایران» این حالت رخداده است. و « بهار عربی» . اینجا موضوع «گوادالوپ» قابل دقت است.
3- انقلاب در میگیرد و با توانایی لازم عامل داخلی به سوی اهداف که خواست مردم و تامین راحتی ست پیش میرود.(آرزو).

در دوحالت اول انقلاب شکست خورده به حساب میاید و تنها در حالت سوم اگر بعد از پیروزی از اهداف خود منحرف اش نکنند میتواند پیروز نامیده شود و به دگرگونی سیاسی-اجتماعی در راه مدنیت دست یابد.
نوشته شده توسط: Anonymous

بلاخره توده ای ها موفق شدند که ایران فرمانبر کرملین شود. هراران ایرانی د رحالیکه در غرب زندگی میکنند و یا در پشت در های سفارتخانه های غربی برای گرفتن روادید در صف های طولانی در انتظار هستند رفت و امد بدون ویزا به روسیه کمکی به ایران اسلام زده برای برون رفت از بحران و تحریم نخواهد کرد. گرفتن ویزا میتوانست ساده تر شود ونه برداشته شود . اجوانان ایرانی غرب و امکانات علمی انرا هدفی برای خود و اینده خانواده خود و کشور ایران میشمارند .کشور روسیه از نظر فنی و فضا ی
سسیاسی مطلوب مردم ایران و بویژه جوانان ایرانی نیست. تجار ایرانی بیشتر علاقمند ارتباط با غرب هستند تا با روسیه چرا که غرب در بوجود اوردن فن اوری بمراتب جلو تر از روسیه قرار دارد. ایا شما یک دوچرخه ساخت روسیه میشناسد؟
ایا در روسیه شما شاهد انتخابات ازاد بوده اید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

هر روز ده ها کاریکاتور محمد پیغمبر را چاپ کنید و دلتان را شاد کنید که « تنها راه موجود مبارزه بی امان با تابو ها و زدودن قداست از تفکر و سمبلهای اسلامیست. بعبارتی دیگر شارلی ابدو وار بایستی به مقابله با ترور و وحشت اسلامی پرداخت » ولی یک کنفرانس بر علیه ازدواج با کودکان کم سال بگذار و در آنجا بر بدعت غلط ازدواج محمد با عایشه نیز موضع بگیر .و به دولتهای ایران و عربستان نشان بده که مواضع تو در قبال بدعت غلط و خرافات چیست .ولی مثل دولت فرانسه همدوش نتانیاهو و فرستاده عربستان در تظاهرات شرکت نکن .یعنی این یک عکس العمل به عمل ترور است نه مبارزه با بدعت غلط و خرافات . آیا دولتی میشناسید که میزبان چنین کنفرانس جهانی باشد و بر علیه منافع کشورش در قبال کشورهای عربی قدم بردارد ؟ ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

کوبانی را خدا آزاد نکرد کوبانی با مقاومت بی نظیر دختران وپسران و پیرمردان و پیرزنان کورد با همکاری نییروی هوائی ائتلاف کشورهای غرب از وجود وحوش و بربریت اسلام سیاسی داعش آزاد کردند زندە باد مقاومت و نیروی آزادی و دمکراسی ملت کورد برای سرفرازی و آزاد زیستن

لینک زیر عکس تعدادی از جانباختگان فرزندان کورد میباشد کە با جان خود این پیروزی را بە ملت کورد و دنیای آزاد هدیە دادند گرامی باید یادشان

http://www.lvinpress.com/dreja.aspx?=hewal&jmare=16823&Jor=1

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم صفا راستی....آنچه شما در بالا قید کردید و آنچه که من زندگیم را که با یک خانواده بهائی به مدت چند سال سال تجربه کردم خیلی متفاوت است ..اول بایستی اضافه کنم که من به هیچ دینی وابسته نیستم ولی در خانواده ما, مسلمان, کاتولیک, بهائی, بی دین, ارتدکس ,و مسیحی بوده و هنوز هم هست. تزویر و ریا کاریها در همه ادیان بوده و دین بهائی از آن استثنا نمی باشد. اگر یک بچه که از دوسالگی شستشوی مغزی در روزهای شنبه در محفل های گوناگون تربیت میشود تا در 16 سالگی به عنوان بهائی رسمی در اسرائیل ثبت گردد به همان اندازه خطرناک تر است که یک بچه پاکستانی و یا افغانستانی در مدرسه های دینی که با قرائت قران شستشوئی مغزی داده میشوند...زندان های جمهوری آپارتاید اسلامی ایران تنها پر از زندانیان بهائی ها (دینی که یکی از بنیان گذارش لقب Sir از طرف دولت انگلیس گرفت ) نیست. خیلی از زندانی ها شیعه, سنّی, مسیحی و

دراویش , و .... هستند. شما بهتر از من می دانید که لقب Sir را به کسی اهدا می کنند که بزرگترین خدمت را به دولت انگلستان کرده باشد. فاناتیک بودن بهائی ها کمتر از مسلمان ها نیست.امیدواریم که روزی برسد که در یک جامعه دموکراتیک و آزاد بتوانیم تمام ادیان را به چالش بکشیم بدون اینکه به باورهای شخصی دیگران بی احترامی کرده باشیم....به امید آن روز
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کوروش اعلم در مقاله خوب خود یک نکته کلیدی را مطرح نکرده اید و یا شاید عامدا از کنارش گذشته اید و آن اینستکه علیرضا نوری زاده در تمام تحلیل هایش بر اساس سیاست حکام وهابی آل سعود حرکت می کند و هدفش تطهیر این جنایتکاران سعودی و ترویج طرز تفکر آنان در منطقه است و برای اینکار آسمان و ریسمان را بهم می بافد . در تحلیل های ایشان کوچکترین اشاره ای نه به نقش این وهابیون .........در ایجاد تروریست های داعش و طالبان می شود و نه به حقوق بشر در عربستان سعودی می پردازد . حقوق بشر در منطقه فقط در ایران است که نقض می شود !...............

نوشته شده توسط: Anonymous

mobarakeh
Assad emshab arousi dareh

https://khodnevis.org/cartoon/63312#.VMbIbSxR3vE

نوشته شده توسط: Anonymous

مارکس و لنین و استالین و پول پت و کم جنگ ایل و طبری و کیانوری و پوتین و میلوشویچ را ه بگذارید بغل اینها ببینید
از شوره زار مارکسیسم حتا یک کشور دموکراتیک و متعهد به حقوق بشر تا به امروز به وجود نیامده

مارکس و لنین و استالین و پول پت و کم جنگ ایل و طبری و کیانوری و پوتین و میلوشویچ را ه بگذارید بغل اینها ببینید
از شوره زار مارکسیسم حتا یک کشور دموکراتیک و متعهد به حقوق بشر تا به امروز به وجود نیامده
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

Anonymous گرامی، تعداد مطالب در وسط صفحه محدود هستند. اگر در پایین همان بخش روی 2 کلیک کنید، آن را مشاهده خواهید کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آفای توکلی! جای تعجبه ، چه زود، نوشته ضد ترک آقای ناصر کرمی، به بهانه " دین اسلام برعلیه دمکراسی ..." ، از صحفه ایرانگلوبال جیم شد. جوابهای حاضر مقرون به صرفه نبود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آقای اعلم ما درترکی مثل های قدرتمند،بامعنی،جامع،رئال،وو..زیادی داریم وبه خاطرآن است که میگوندفکاهی وامثال وحکم آزربایجان دردنیاتک است ولی چه بگویم وازکجابگویم وازچی بنالم.دراین موردمیگویندمشه آدامسیزاولساچاکال لارابواعطا اوخیالار.یعنی وقتی جنگل بدون آدم شودشغال هاآهنگ ابوعطامیخوانند.ماتنهالازم است خاطرات ملکه مادرتاج الملوک یعنی خاطرات مادرشاه وخاطرات من ودخترم فرح (مادرفرح)وخاطرات جمی کارتررابخوانییم تابه بلایی که رژیم پهلوی باهمکاری تعدادی مفت خورسرمردم آوردندآشناشویم.37سال ازسال 57گذشته آقای نوری زاده میدانداربی بی سی ومن وتووپارس وجدیدانیز برای خودتنهایی تلویزیون بازکرده ،میدانیدچقدرهزینه این تلویزیون هاست وبرنامه پخش میکنند؟آقای نوری زاده بایدازرژیم پهلوی وگذشته حمایت کرده وآدرس غلط بدهد!حتی من درایران شنیده ام که علاوه برآنهابرادرضرغامی نیزبه این دوستانشان کمک محرمانه میکنن

نوشته شده توسط: Anonymous

با پیروزی سوسیالیستها و کمونیستها در انتخابات یونان، ضجه های دلخراش نماینده دایمی دولت ترکیه در ایرانگلوبال، دلخراشتر و ملال آورتر میشود......

نوشته شده توسط: Anonymous

1- برنامه اقتصادی سیریزا، اگر به اجرای گام به گام آن طی فرضاً 2 تا 4 سال فکر کنیم، اصلاً غیر واقع بینانه نیست. یونان یک کشور صنعتی است- حداقل ظرفیتهای صنعتی راکد مانده آن کم نیست. کشورهایی نظیر جمهوری چک، اسلاوکی و برخی دیگر در اروپای غیرحوزه یورو، وضعیت نسبتاً خوبی دارند و یونان با آنها قابل مقایسه است. سیریزا نیازی به یک درآمد عظیم، نظیر روسیه، برای اجرای برنامه خود ندارد. محاسبات کنونی نشان میدهد، 1.8 میلیارد یورو، برای تأمین مالی بخشهای اولیه برنامه آن کافی است. اما مهمترین بخش برنامه سیریزا، اصلاح کامل سیستم اداری، سیاسی، مالی، نظامی و امنیتی یونان است، که باعث آزاد شدن منابع زیادی خواهند شد. 2- پیروزی سیریزا، البته یک عقب نشینی را به محافظه کاران آلمان تحمیل خواهد کرد، و در کل اتحادیه اروپا، وزنه سیاسی اروپای جنوبی، ...

یعنی ایتالیا، اسپانیا و پرتقال را در برابر آلمان و "نوچه" هایش تقویت خواهد کرد! حزبی از نوع سیریزا در اسپانیا، طی یکسال پس از تأسیس آن، در همه نظر خواهی ها، با 28% کل آراء، حتی از دو حزب اصلی این کشور جلوتر قرار گرفته است. 3- پس از جدایی ملل سوسیالیستی از یکدیگر و انحلال اتحاد شوروی و یوگوسلاوی، دوره ای از تاخت و تاز حریف ظاهراً پیروز یعنی سرمایه داری غرب، قابل پیش بینی بود. اما با قدرتگیری تدریجی نیروهای چپ پارلمانی، این دوره به پایان خود نزدیک میشود. امروز در آمریکای لاتین، نیروهای چپ پارلمانی، سابقاً چریک و در زندان، جایگاه اصلی سیاسی را کسب کرده، بر روابط آمریکا و کوبا، تأثیر مثبت آشکاری گذاشتند. قدرتگیری سیریزا در اروپا را، باید باتوجه موضوع ذکر شده که به ویژه کنونی دوران تاریخی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم تعلق دارد، هم درنظر گرفت. 4- این یک احتمال واقعی است، که یونان به بهبود روابط خود با ترکیه اقدام کند و حتی به صلح پایدار با این کشور دست پیدا کند. این بلحاظ اقتصادی به نفع یونان و بلحاظ سیاسی هم بنفع ترکیه خواهد بود. 5- من تصور نمیکنم، شیوه برخورد به حزب کارگران کردستان- پ.ک.ک، مسئله مهمی میان دو کشور تلقی شود. یونان با این موضوع درگیر نیست. پ.ک.ک. هم در خود جامعه ترکیه، امروز قوی تر از آن است، که سرنوشت آن به مناسبات میان ترکیه و یک کشور همسایه، حال یونان یا رژیم اسلامی و یا عراق، گره خورده باشد. 6- من فکر میکنم تنها "عامل بی ثباتی در غرب ایران"، در شرق ایران، در شمال و جنوب و مرکز ایران، رژیم اسلامی حاکم بر مردم ایران است! البته سازمان پژاک در برخی از تحلیلهای سیاسی و اقدامات نسنجیده خود اشتباه میکند و درک دقیقی از الزامات فعالیت سیاسی در ایران ندارد. تحلیل آن پیرامون "مسئله کردستان" و راه حل های آن نادرست است. پژاک یک جریان قومی افراطی و بی تجربه است. اما دارای این قدرت و این میزان از اشتباهات عملی نیست، که عامل بی ثباتی در غرب کشور تلقی شود. من فکر میکنم، این جریان بتدریج رشد میکند و اشتباهات خود را تصحیح خواهد کرد. 7- من از این موضوع مطلع نیستم، که "چپ ها" با ترکیه "دشمنی" دارند! دولت و سیستم ترکیه هم در سالهای اخیر البته به یک حکومت مذهبی نزدیک شده، به محدود ساختن حقوق دموکراتیک توده های مردم دست زده است. همچنین رشد اقتصادی ترکیه، در پناه یک سیاست نئولیبرالی بی رحمانه، که پوشش اسلامی هم روبنای همین سیاست بوده، حاصل شده، و به کارگران و مردم معمولی چیز زیادی نرسیده است. فراموش نکنیم، در ترکیه، اتحادیه های کارگری هنوز مجاز به بر گزاری یک تجمع قانونی نیستند. 8- اینکه "چپ ها" کسی را در ایران "با نظریه پردازی برای پان ترکیسم" به "دست رژیم ایران" سپرده باشند هم برای من مشخص نیست. همانطور که کسانی در ایران، آنهم از میان محافل دانشگاهی، میتوانند "پان آمریکایی"، "پان اروپایی"، "پان روسیه ای" و حتی "پان چینی" باشند، ممکن است، کسانی هم پیدا شوند، که "پان ترکیه ای"، "پان آذربایجانی"، و "پان اماراتی" باشند! و این بخودی خود، کشفی مهم و یا خدمت و خیانت به کشور و مردم محسوب نمیشود. اما مردم را نمیتوان و نباید از حق بحث و رد نظریات دیگران، محروم کرد. مردم ایران، بلحاظ سیاسی، کم تجربه و بی اطلاع نیستند. 9- البته گزارشهای نهادهای بین المللی پیرامون وضعیت اقتصادی و مالی این یا آن کشور، از آنجمله شهرهای نامبرده در ترکیه و چین، نوعی از جهتگیری را نشان میدهند، اما هنوز چیزی از زندگی واقعی مردم و حقوق سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنها نمیگویند- یعنی همان حوزه هایی که نیروی چپ قدرتمند یونان به آنها اهمیت بسیاری میدهد. در ضمن این نهادهای بین المللی، اکثراً تحت کنترل کسانی هستند، که نمیخواهند اصلاً سر به تن مردم باشد، از جمله به تن من و شما
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان , آنچه که شما برخورد مکانیکی و یا عکس العملی میخوانید, چیزی نیست جز افشای بخشهای پنهان و ضد انسانی اسلام. مثلن کاریکاتور محمد 53 ساله با دختر بچه 9 ساله (عایشه) و یا با شمشیر خونین بدست, تمامن با آنچه در منابع اسلامی آمده مطابقت دارد و انگ توهین برای فریب غربیها و نا آگاهان از حقایق اسلامیست که با این عمل فاکتهای انکار ناپذیر اسلامی را به حد یک فحش و یا ناسزا تقلیل میدهند. اسلامیون حتی به تصویر کشیدن محمد موهن و مجازات آنرا مرگ میدانند.
آیه های شیطانی سلمان رشدی نمیتوانست از فروش چند هزار جلدی فراتر رود ولی بعد از فتوا, ملیونها جلد از آن بهمراه داستان نا نوشته حکم مرک به خانه های مردم راه یافت. خمینی با فتوای مرک انسانی که جرمش تحریر یک داستان بود!!!! حکم مرگ دین خود را داد.

نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

جم گرامی، ما همه کامنتهای شما را دریافت می کنیم. سپس مسؤل کامنتها آن را بررسی می کند و پس از بررسی، آنها را منتشر می کند و یا نمی کند.
شما کامنتهایتان را مکرر می فرستید و همه آنها بطور اتوماتیک حذف می شوند و بنابراین اصولا نباید منتشر شوند.
ما تا به حال تا آنجایی که می توانستیم، کامنتهای حذف شده بعنوان اسپم را بازسازی کرده و در معرض دید مسؤل کامنتها می گذاشتیم تا بررسی کند.
متاسفانه این کار وقت گیر است و پس از اطلاع رسانی به شما و دیگر کامنت نویسان گرامی، نیازی به این کار نیست.
بنابراین از این پس اگر کامنتهایتان را مکرر فرستادید، انتظار انتشار آنها را نداشته باشید.
کامنتی را که در ساعت 13:00 و دوبار فرستاده اید، بازسازی شد.
لطفا با ما همکاری کنید تا بیشتر مفید واقع گردیم. با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام حضور آقای تورک اوغلی. از آجائیکه مشروعیت هر نظامی, تنها و تنها بر گرفته از رای و اراده مردم است , یک رفراندوم موفق هشته های 90 ساله باستانگرایان را پنبه خواهد کرد و نباید نگران اینها بود. تاریخ سفارشی نگاشته شده باستانگرایان با پول نفت مردم و در اوج قدرت برای مصارف کوتاه مدت یعنی دوران حکومت است و بس و ماخذ مشروعیت نیست. التزام به سکولاریزم راستین و مبارزه با وحشت اسلامی را نباید در راستای اتحاد با پان فارسیسیتهای دین ستیز و یا استالینیزم تعبیر نمود. خلع سلاح اسلامیون از ملزومات ساخت جامعه مدنیست که همه ما در آرزویش هستیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا و یا خانم یه ایرانی! اگر شما آدم منطقی هستی. و به گفته های خودت باور داری و به خوانندگان احترام میگذاری، خودت را با یک نام مشخص معرفی کن، تا خوانندگان نیز بدانند، با چه کسی سر و کار دارند. عرض به شرف مبارک ات، بنظر میرسد، شما نیز تحت تاثیر جو ضد ترکی قرار گرفته اید، و از خودتان آمار می بافید. جناب عزیز! هیچ میدانید، فقط در سال گذشته پنجاه هزار شهروند ترک که اغلبشان تحصیل کرده در رشته های مختلف بودند، یعنی از دکترای علوم سیاسی ...، فیزیک، شیمی، منهدس الکترونیک .. گرفته تا رشته های حقوق ..، علوم انسانی ...، و تا هزاران افراد متخصص..، و کارگر فنی،.. که سالها در کار خانه جات مختلف ، و از جمله در کارخانه های بزرگ ماشین سازی آلمان،برای مثال در کارخانه ماشین سازی فورد، اوپل، فولکس واگون... ب ام و،... و امثالهم اشتغال داشتند، به جهت نبود کار، عدم اشتغال و مشکلات بیکاری آلمان را ترک

کردند؟ نسلی که در آلمان زاده شده اند؟.. شما فکر میکنی همه مثل ایرانی ها از جهنم فرار کرده اند، که 95 درصدشان تاکسی میرانند! و در انزوای خود، پشت فرمان پوک میشوند! شاید ادعا بکنید، که نه خیر! اغلب ایرانیان فیلسوف و صاحب مدارج علمی و در رشته های تخصصی مختلفی مشغول بکار هستند؟ و در اداره جات آلمان بعنوان رئیس و روسا تشریف دارند! صرف نظر از بعضی استثنا ها، که تعداد آن به نیم درصد هم نمیرسد، اگر چنین ادعائی دارید، لطفا در همین صفحه، یک آمار علمی و دقیق برای روشنگری خوانندگان ارائه بدهید، تا خوانندگان نیز آگاه بشوند و بدانند، چند در صد ایرانی جماعت، سواد خواند و نوشتن آلمانی دارند، و در کجا تحصیل کرده اند؟ و در کدام ادارات و موسسات علمی آلمان صاحب پست و مقامی هستند. همینطور که نمیشود از معده صحبت کرد. همچنین اگر ممکن است قید بفرمائید، مثلا خود جنابعالی در کدام مؤسسات علمی، و یا در کدام دانشگاه آلمان و در چه رشته ای درس خوانده و فارغ التحصیل شده اید؟ و الان در کدام موسسه علمی مشغول هستید؟ و چه اندازه زبان آلمانی بلد هستید؟ آیا میتوانید به زبان آلمانی حتا نامه بنویسد؟ لطفا از حرفهایم دلخور نشوید، چون آنطور که مشهور است، زبان آلمانی حتا برای میلیونها آلمانی نیز از نظر مکتوب، و نوشتاری مشکل است. در ضمن شما در صحبت خود از ذکاوت ایرانیهای مثل فارس و کرد و امثالهم مثال آورده ای که گویا اغلبشان تحصیل کرده اند. عرض بشرف مبارک ات، از سه میلیون ترکی که بعنوان کارگر به آلمان آورده شده بودند، تقریبا یک میلیون نفرشان کرد تبار بودند. حال سئوال از محضر جنابعالی این است که آیا این تقریبا یک میلیون نفر کردی که در آلمان تشریف دارند، چند درصدشان تحصیل کرده و صاحب تحصیلات عالی هستند، و در کدام اداره جات و مراکز علمی آلمان مشغولند؟ لطفا در این مورد نیز برای آگاهی خواننده گان آماری دقیق مرحمت بفرمائید. تا خوانندگان نیز از نبوغ و استعداد آنان کسب اطلاع بکنند. همینطوری که نمیشود از معده صحبت کرد. و در خبط و خیالات واهی عرق شد. بقول حافظ ترک:" یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد، بیا کین داوری ها را به پیش داور اندازیم."
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی! با سلام، وقتی که با یکبار ارسال مطلب، کامنتر بدستتان نمی رسد، پس در طرز سیستم "سایت ایرانگلوبال" مشکلات فنی وجود دارد. دیگر چه لزومی دارد، که جنابعالی مکرر تاکید میکنید، که کامنتر را فقط یکبار بفرستید؟ اگر کامنتر های من، در جواب آقا و یا خانم " یه ایرانی" بدستتان رسیده است، لطفا آنها را نمایش دهید.!

نوشته شده توسط: Anonymous

این توضیح را نیز به جناب پورمندی مدیونم. اشکان آویشن در مجله ره آورد شماره ۵۸ سال ۱۳۸۰ قطعه کوتاهی در باره اثر تبلیغات دارد که از مولانا و داستان کودکان مکتب خانه شروع میکند. کودکان تمهید کردند که به مکتب دار وانمود کنند که بیمار است و داستان را همگی میدانند. سپس ۸۰۰ -۷۰۰ سال جلو می آیند و از کتاب نبرد من هیتلر نقل میکنند که اگر شما دروغی را باندازه کافی و با صدای بلند تکرارکنید بدل به واقعییت میشود. وحکایت گوبلز و غیره. اگر ۹۰۰-۸۰۰ سال پیش این حقیقت شناخته شده بود و ۸۰ - ۷۰ سال پیش به اجرا درآمد واضح است که با چنین پیشرفت شگرف در دانش و تکنولوژی که در اختیار صاحبان زر و زور است, از علم تبلیغات بنحو احسن استفاده میشود و هیچ کس, من و شما, پیر و جوان, عاقل و جاهل از تاثیر فوق العاده آن مصون نیست. یک نکته دیگر,

زنده یاد افسر شعری دارد که : درویش زمان ما و درویش نخست - هریک به رهی رسم تجدد میجست . آن یک خط راست را شکسته بنوشت - وین موسقی شکسته را کرد درست. اگر به تناسخ ارواح یعنی باززایی باور داشته باشیم, در مورد جناب درویش نه تنها روح بلکه نام نیز منتقل شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

پس درود بر آخوندها که توانستند برای شما امپریالیستها و صهیونیستها در خاورمیانه مزاحمت ایجاد کنند تا اینقدر لات بازی و گردن کلفتی و تهیدید نکنید مردم و کشور ایران را .

نوشته شده توسط: Anonymous

3- سوم اینکه شما از سایتهای ایرانی و فارسی زبان نیز خارج شوید و برای خود با کمک ترکیه و باکو سایتی ترکی راه بیندازید .قرار نیست هر جا دلتان خواست استفتده کنید و هرجا نخواست قوانین ممنوعه پخش کنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

من نمی دانم تا بحال کدام مشکل و مساله جامعه با برخورد عکس العملی و مکانیکی حل شده که مساله تروریزیم مذهبی و ارتجاع دینی حل بشود و پیشنهاد داده میشود که « بعبارتی دیگر شارلی ابدو وار بایستی به مقابله با ترور و وحشت اسلامی پرداخت.». دولت ایران شارلی ابدو را محکوم میکند ولی در عین حال به فتوای خمینی در رابطه با قتل سلمان رشدی پایبند است .
إنا لله و انا الیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‏رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى‏باشند. از مسلمانان غیور مى‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان‏شاءالله. ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت

قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.[2]

روح‌الله الموسوی الخمینی ـ 25/11/67
تاکید بر پابرجایی فتوا

به رغم خودداری نهادهای دولتی برای اقدام آشکار علیه سلمان رشدی "بنیاد ۱۵ خرداد" که از نهادهای حکومتی محسوب می‌شود جایزه‌ای برای قتل نویسنده "آیات شیطانی" تعیین کرد که پاییز ۹۱ با افزایش نیم میلیون دلار رقم آن را به ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار افزایش یافت.

در ایران هر زمان که سر و صدای "اهانت به پیامبر" در کشوری بلند می‌شود، موضوع سلمان رشدی بار دیگر مطرح و با فروکش کردن جنجال‌ها دوباره فراموش می‌شود.
رهبر کنونی جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای نیز تاکنون چند بار بر غیرقابل لغو شدن فتوای قتل سلمان رشدی تاکید کرده است. او مدعی است حکم قتل رشدی "همانند آیات الهی مستحكم و غیر قابل خدشه است
نوشته شده توسط: Anonymous

دعوت از نتانیاهو برای سخنرانی در سنای ا مریکا بدون انکه دولت امریکا از ان اطلاع داشته باشد نشان میدهد که دولت امریکا د رچنگال مافیای صهیونیسم و لابی های قدرتمند یهودی قرار گرفته است. جای تعجب است در حالیکه سازمانهای جاسوسی امریکا همه جهان را شنود میکند در برابر این دعوت اظهار بی اطلاعی میکند.؟

نتانیاهو خطرناکترین رئیس دولت یهود در جهان است.نتانیاهو مزاحمترین فرد برای دولتمردان غربی و دشمن اصلی کشور های خاورمیانه است.
دولت اسرائیل با داشتن بمب های اتمی خطری جدی برای اینده خاومیانه و بویژه کشور ایران است. دولت یهود متجاوز 60 سال است که فلستین را تبدیل به اردو گاهای مخوف مرگ مانند ورشو لهستان کرده است .
نه تنها کشور ایران بلکه کشور های عرب و اسیائی باید خطر داشتن بمب های اتمی دولت یهود را درک کنند و برای نابودی بمب ها همگانی اقدام کنند.

حادثه تاسف اور پاریس و گشتن کارکاتوریست های بی گناه در حقیقت پاسخی کودکانه به اجحافات دولت اسرائیل در باره مسئله فلستین و حقارت مردم عرب از سوی دولت یهود و غرب است.

کشور های عر ب وخلیج پارس با خرید ملیارد ها دلار اسلحه در حقیقت پول خود را به جیب عوامل و صهیونیسم و یهودی غربی می ریزند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای اقبالی گرامی از شما برای توجه تان سپاسگزارم

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان ترک آزربایجانی، ما که این فرصت را داشته ایم تا در خارج تحصیلات خود را به پایان برسانیم باید قادر به شکست ( ۲ میدان محدود کننده ) باشیم، این دایره‌های محدود کننده عبارتند از ۱- محافل کمونیستی ۲- محافل پان فارسیستی، من در کامنت‌هایم شما را با ( اقتصاد‌های نو ظهور ) بریکس، مینت ( مینت که شامل مکزیک، اندونزی، نیجریه، ترکیه) بود آشنا کردم، همچنین طبق گزارش (Goldman Sachs) عزیز دردانه‌های اقتصاد‌های نو ظهور ( ترکیه، هند و تایوان ) خواهند بود، به این تحقیق سازمان بانک جهانی‌ اشاره کردم که ترکیه در آستانه ورود به کشور‌های ( با درامد ) بالاست، این مسائل را نه کمونیست‌ها به شما خواهند گفت و نه پان فارسیست ها، در کامنتی اشاره کردم که در قرن ۲۱، این اصطلاح فارسی‌ که ( دود از کنده بلند می‌‌شود ) دیگر اعتبار ندارد و ادامه دادم که امروز

( دود از کنده بلند می‌‌شود ) دیگر اعتبار ندارد و ادامه دادم که امروز ( دوبی، هنک کنگ، سنگاپور از ( ایران، مصر، یونان، ایتالیا ) قدرتمند هستند، شما اگر هزار سال هم با امثال جناب ناصر کرمی‌ها بحث کنید کسی‌ به این واقعیت اشاره نخواهد کرد، به آینده استانبول به عنوان یک مرکز مالی‌ جهانی‌ اشاره کردم و به تاثیر خط آهن ( باکو، تبلیس و قارص ) در شکوفائی نه تنها جمهوری آزربایجان و ترکیه بلکه کّل منطقه پرداختم، در آخرین کامنتم اشاره‌ای کردم به تحقیقات مرکز بروکینگس ( the Brookings Institution's Metropolitan Policy Program) من اسامی شهرها را با ( برتری عملکرد اقتصادی ) از سایت بروکینگس در اینجا درج خواهم کرد، در صفحه ۸ اسامی بهترین شهرها را با عملکرد اقتصادی ببینید، هیچ شهر فارس نشین در این بین این اسامی دیده نمی‌شود، ببینید که چگونه عربستان جلو افتاده است و در بالای لیست، شهر‌های ترکیه را نظاره وگر باشید، آیا یادتان است چند روز پیش نوشتم که ( جوامع ترک و آزربایجانی ) دارای روحیه بالای کارافرینی هستند و به همین دلیل، یک جامعه شناس به وسط بحث پرید و میخواست خلاف این حرف بنده را ثابت کند، ما باید ورای کمونیست‌ها و پان فارس ها، به جامعه و مسائل اقتصادی نگاه کنیم.http://www.brookings.edu/~/media/Research/Files/Reports/2015/01/22%20global%20metro%20monitor/bmpp_GMM_final.pdf
نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

خواننده گرامی، تشکر از تذکر شما. اصلاح شد. الان باید دیده شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچ عکسی دیده نمی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

در کشوری که مواد قانون اساسیش میتواند توسط یکنفر بنام رهبر تغییر پیدا کند ، اعتراض بعدم رعایت قانون اساسی من دراوردیش چه تاثیر و یا ارزشی برای مجریانش که هدفشان حفظ نظام است ، میتواند داشته باشد ؟
خانه از پاى بند ویران است, امید است خواجه در بند نقش ایوان نباشد!

نوشته شده توسط: Anonymous

در یکی‌ از کامنت‌های پیشینم، اشاره کردم که یونان به ترکیه نزدیک خواهد شد، در این مورد کمی‌ بیشتر توضیح خواهم داد، طبق گزارش ( برنامه سیاست متروپولیتن موسسه بروکینگز) 2014 (he Brookings Institution’s Metropolitan Policy Program) ۴ چهار شهر ترکیه، در بین بهترین ۱۰ ده شهر دنیا برای عملکرد اقتصادی انتخاب شده‌اند، ۳۰۰ شهر در این گزارش برای مقایسه عملکرد اقتصادی وارد شده بودند، این شهر‌ها عبارتند از ( ازمیر ، استانبول، آنکارا، بورسا ) بهترین شهر ( منطقه ) در چین است با نام (Macau) که لاس وگاس چین شهرت دارد. یونان برای پیشرفت و توسعه، نمیتواند از اروپای ور شکسته الگو برداری کند و بهترین اولگو توسعه همین ترکیه است که اتفاقاً سال‌ها پیش مشکل یونان را داشتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهار خسته نباشید . لطفن اگر ممکن است طی یک مقاله یا فیلم در آینده نشان دهید از چه زمانی ترکها و آذری ها وارد قفقاز و آسیای صغیر و کشور یا فلات ایران شدند ؟ در ترکیه فعلی یا آسیای صغیر گویا سلجوقیان ابتدا در قرن 11 وارد شدند و بعدها عثمانیان حاکم شدند و در زمان آتاتورک نام آنرا به ترکیه تبدیل کردند .

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

با درود؛
این تیتر از ایلنا گرفته شده بود که طاهرا آنرا تغییر داه و واژه "سیاسی" را حذف کرده است. در واقع از ترس اشاره به قانون اساسی، قانون سیاسی (من درآوردی) را بکار برده و عین جمله در متن هم وجود دارد.
"یك حقوقدان طرح ممنوع‌الكار كردن روزنامه‌نگاران را خلاف قانون سیاسی دانست."
ممنون از تذکر شما

نوشته شده توسط: Anonymous

پیروزی چپ‌ها در یونان، عواقب بی‌ ثباتی و هرج و مرج در یونان، مردم ترکیه و ایران را، به طور یکنواخت تحت تاثیر قرار خواهد داد، ابتدا مردم منطقه خواهند پرسید چرا چپ ها، با تنها کشور موفق خاورمیانه ( ترکیه ) دشمنی دارند؟ از همه بیشتر، مردم آزربایجان جنوبی از چپ‌ها ایراد خواهند گرفت که چرا ( قادر به دیدن ماسک امپریالیستی تروریست‌های پ کا کا ) نشدند ولی‌ ولی‌ جوانان ما را، با نظریه پردازی برای پان ترکیسم، به دست رژیم ایران سپردید؟ در کّل چپ ایرانی و آزربایجانی شکست قطعی را در سطح منطقه چنان احساس خواهد کرد که دیگر توان بر خواستن نداشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یه ایرانی, آلمانرا فعلا بگذاریم کنار و بروین ایرانتان. چند درصد از وزرای روحانی تان در ایران از 75 درصد جمعیت غیر فارس ها انتخاب شده اند؟ چند در صد از فر ماندهان عالی رتبه نیروهای نظامی از 75 در صد غیر فارسها هستند؟ جند در صد از بودجه کشور به پیشبرد زبان فارسی می شود و چند در صدش به 75 در صد بقیه؟ و الا آخر

نوشته شده توسط: Anonymous

در افق پیروزی چپ افراطی در یونان، نگاهی‌ به تحولات منطقه خواهم کرد، پیروزی چپ افراطی، شکست اتحادیه اورپا در سطحی باور نکردنی فراهم خواهد آورد، چپ‌های یونان برای ( بقا اقتصادی ) سیاست نزدیکی‌ به ترکیه را پیش خواهند گرفت و این یعنی‌ یونان از ( تروریست‌های پ کا کا ) نمیتواند حمایت کند، اتحادیه اورپا نیز، پس از زمین لرزه‌های پیروزی چپ‌ها در یونان، ثبات سیاسی و اقتصادی را بیشتر از همیشه، به اولویت سیاسی خود تبدیل خواهد کرد، ایران نمیتواند در تمام جبهه ها، شاهد بی‌ ثباتی باشد، همین دیشب، نصف پاکستان شب را در تاریکی سپری کرد چونکه طالبان خطوط برق را منهدم کرده بود، به نظر من، ایران و ترکیه دست به دست هم خواهند داد تا تنها عامل بی‌ ثباتی در غرب ایران را که همان پ کا کا است از بین ببرند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جم شما می گوئید نسل قدیم ترکها کارگر ساده و بی سواد بودند که به آلمان مهاجرت کرده اند ، خوب الان چهار نسل ترکها از آن زمان میگذرد یعنی این چهار نسل جدید که فرزندان آنها هستند در این جامعه آلمان که راحت میشود پیشرفت کرد و راحت تحصیل کرده شد و به درجات بالای علمی رسید ، چرا ترکها این چهار نسل به جز انگشت شمار با این جمعیت عظیم اینطور نشدند ، واقعا چرا ? درضمن جامعه ایرانی در هر کشوری به جز ایران که باشد راه پیشرفت علمی را در هر زمینه ای که تعداد آنها زیاد هم هست میشود دید کاافیه که به اطرافتان کمی نگاه کنید ، جامعه ایرانی که میگویم اینطور هستند فارس و کرد و ترک و گیلک ندارد همه همینطور هستند .

نوشته شده توسط: Anonymous

سیریزا قول ( افزایش حقوق بازنشستگی، افزایش حداقل دستمزد و معکوس کردن خصوصی‌ سازی ) را داده است، پوتین روسیه این قول‌ها را در حالی‌ داده بود که بهای هر بشکه نفت در بازار‌های جهانی‌، بالای ۱۲۵ دلار بماند، سیریزا با اتکا به کدام ( درامد ملی‌ ) چنین قول هائی داده است؟ لطفا اشتباه نکنید من مخالف قدرت گیری کمونیست‌ها در یونان نیستم، این حادثه چشمان همه کشور‌های منطقه را به روی واقعیت‌ها باز خواهد کرد، مخصوصا کمونیست‌های ایران و آزربایجانی

نوشته شده توسط: Anonymous

تیتر این خبر که پیرو خبر ایلنا منتشر شده اشتباه است و باید انچنین باشد: " ممنوع‌الكار كردن روزنامه‌نگاران خلاف قانون اساسی است". محتوای خبر نشان می دهد که منظور حقوقدان نامبرده در بالا مخالفت با قانون اساسی است ، نه " قانون سیاسی". اصولا مفهومی به نام "قانون سیاسی" در حقوق ایران وجود ندارد. بنابر این تیتر خبرگزاری ایلنا که ماخذ خبر بوده اشتباه است و به پیروی از آن تیتر بالا نیز بهتر است بازنویسی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دوشوکی با این مقاله مختصر و مفید حق مطلب را ادا فرموده و به اصل مطلب پرداخته اند. تنها قسمتی که شاید محتاج بهبود باشد بند ششم است که اسلام را به نوع اسلام رحمانی و عرفانی و اسلام داعشی و غیره تقسیم کرده اند. بنظر من اگر قسمتی از بند ششم مقاله جناب پورمندی - : " در مورد "ذات اسلام" ، من جز " تناقض" چیز دیگری را ذاتی مکاتب از جمله اسلام نمی دانم. قرآن و احادیث مسلمانان پر است از آیات و احکام ناسخ و منسوخ و این امر فقط شامل اسلام نیست. مارکسیسم هم همین طور بود. مسیحیت هم همین طور است. ." - را وصله این مقاله نمائیم به مقصد نزدیکتر میشویم. بر طبق فرموده شیخ اجل مسلمانان نمیتوانند هم مست و هم مستور باشند: تو پارسایی و رندی به هم کنی سعدی - میسرت نشود مست باش یا مستور.
و انتخاب صحیح البته اسلام رحمانیست, اگر موافق تدبیر من شود تقدیر.

نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام به آقای مین ائللی عزیز.میشود گفت نظرجناب عالی بهترین نظری بودکه نسبت به دیگران درجواب سئوالات آقای توکلی نوشته شده است.چون این سئولات طبق فرمایشات اکثردوستان هم فرصت وهم بیش ازیک متن رامی طلبند.برخودلازم دانستم به موضوعی که قبلانیزاشارات کوچکی داشتم کرده باشم.ائدولوژی ها(باورها)کلاباجمودفکری همراه بوده وسیاستمداران ازآن برای عوامفریبی وپیشبرداهدافشان درسیاست سوء استفاده میکنند.درسطح کلان گردانندگان جهانی سیاست ،توسط ائدولوگ های فرهنگی کشورهای خودبرای اعمال اهداف سیاسی وبه زنجیرکشیدن وتاراج منابع دیگرکشورهادرعصراستعمارنودیگر مصلحت ولازم به لشگرکشی ندیده وازنیروهای همان ملت هاوتوسط مردم خوددرون جغرافیایی، این سیاست راپیش میبرند. اگرانقلابات کشورشوروی ودیگرکشورهارامطالعه کرده باشیدکه حتمن ان راکرده اید.ازاسلام بنام پان اسلامیسم درروسیه و درعصرانقلاب مشروطه ومنطقه کلااستفاده ضدحرکات

دموکراتیک وضدانقلابی میشده است .چون دیکتاتوری حاکم ونویسندگان وقلم بدستان مزدوربنفع خودبهرشکلی که شماحساب کنید،ندیده اندازچاپ ونشروعمده نمودن آن سربازنموده اند.اکنون نیزپس از37سال هنوزمصلحت ومنافع خودرادرغیرشفاف بودن خواسته های مردم دیده وازخواسته های اساسی سربازمیزنند.بخاطرهمین خودخواهی ومنافع گروهی بخوانیدترس اززبان شیرین خود نمیتوانندبه یک اتحادوخواست انسانی بازمان حاضردست یازند.شماهیچ میدانیدکه کشورهای استعماری.مثل انگلیس.روس. فرانسه.آلمان منافع خودرابادولتیان حاکم 100ساله وسیاسیون آگاه مختلف گره خورده می بینند.این سیاست غرب بودکه پس ازاتمام تاریخ مصرف پان ایرانیسم وپان فارسیسم رضاومحمدرضاشاه باهمدستی دارندگان همان تفکرخمینی وخامنه ایی باتفکرارتجاعی اسلامی ساپورت کردندومیکنند.مگراینکه تاریخ مصرف اینهانیزتمام شده باشد.اگرتوجه کرده باشید بی بی سی.صدای امریکا.وانواع تلویزیونهای لوس آنجلسی وحتی درداخل طیف تفکراحمدی نزادی وخامنه ایی اداره اطلاعات هماهنگ بانشریات امرداد.فردوسی.شورای انقلاب فرهنگی همسوبه تبلیغ باستانگرایی وزرتشت وغیرمشغول بوده تابتوانندخواسته اربابان بزرگ استعماری رابرآورده کنند.متاسفانه دراین راه نیروهای تمامیت خواه مذهبی وغیرمذهبی نیزباحکومت وبه تفکرکشورهای اجنبی یاری شایانی میکنند.آیابااین نیروهامیتوان اتحادضدارتجاعی بست؟.آیااین نیروهاخودشان بدترازمتحجران اسلامی نیستند؟آیااین راه میتواندمارابه سرمنزل سعادت برساند؟آیااین تفکرارتجاعی وباستانگرایی یک خیانت به تمام مردم، آرمانهای آنها،وانسانیت نیست؟اتحادیک سازکارنازدارد.یک اصول وقاعده وقانون وپیش شرط نیازدارد.که منافع بعضی هااین راطلب نمیکند.خودخواهی وجمودفکری وعقب ماندگی یک آرمان شده برای خیلی ها.
نوشته شده توسط: Anonymous

1- من میخواهم فرض کنم، که منظور شما از "ملت سازی"، همان رشد اقتصادی- اجتماعی و یا رشد ملی همه جانبه است. فکر نمیکنم، منظور شما، پیدایش ملت های جدید از دل جوامع فئودالی قرون گذشته و جدایی ملت های سوسیالیستی از یکدیگر پس از لغو قانون اساسی مشترک میان آنها باشد- حالت دومی، به شوروی و یوگوسلاوی مربوط است. 2- "دولت کار آمد"، همیشه از "الزامات"، و دقیق تر: اجتناب ناپذیر رشد اقتصادی- اجتماعی یک کشور است. فی المثل، جوامع غربی، از استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه به بعد، بر همین نوع از دولت متکی بوده اند. 3- سرمایه گذاران را نباید از "کشور فراری" داد! اما این به معنی تسلیم مقدرات یک جامعه به میل و فرامین سرمایه گذاران نیست. اگر در جامعه ای، امکانات و ظرفیتهای توسعه وجود داشته باشد، و نظام سیاسی آن، فرض کنیم نظیر هندوستان و چین، از حداقل معیارهای یک "حاکمیت ملی" برخوردار باشند، ...

سرمایه گذاران بحکم منطق درونی سرمایه، یعنی کسب سود، در بازار داخلی آنها فعال خواهند شد. 4- اولاً کشور "بلا روس" وضعیت بدی، حداقل خیلی بدی، ندارد! احزاب سیاسی آزاد هستند، انتخاباتها هم بموقع برگزار میشوند. کسی هم برخلاف تبلیغات بخشی از دولتهای غربی، نه همه آنها، تحت فشار و سرکوب قرار ندارد. اما یونان چرا باید به یک "بلا روس" تبدیل شود؟ وضعیت داخلی، منطقه ای، تاریخ سیاسی و فرهنگ اجتماعی یونان، به کشورهای اروپای جنوبی، یعنی ایتالیا، اسپانیا و پرتقال همچنین بالکان، شبیه است. 5- جنگ داخلی یوگوسلاوی را عمدتاً دولتهای آلمان و آمریکا تشویق و عملی کردند. حالا همه کشورهایی که از طریق این جنگ هولناک و بیهوده تشکیل شده اند، در درون اروپای واحد، در حال متحد شدن هستند!! 6- اینکه "در دنیایی امروز، منطقه بودن شرط است"، هنوز آخرین و تنها شکل موجودیت کشورها نیست. هم اکنون چندین "منطقه" در جهان شکل گرفته اند- تقریباً در مسیری نظیر اتحادیه اروپا. اما تفاوتهای اصلی در منافع ملی و روابط بین المللی هنوز پابرجا هستند. 7- اینکه در یک کشور، کمونیست ها و یا غیرکمونیست ها در قدرت هستند، به شرایط توسعه ملی در دوره گذشته و فشارهای قدرتهای بزرگ بر ملل کوچک در شرایط وجود "منطقه" مربوط هستند. اگر ظرفیتهای سیاسی یک کشور، به پیدایش یک قدرت سیاسی از کمونیستها منجر شود، عیب نه از کمونیستها، که از شرایط معین توسعه ملی آن کشور است!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

شکست نظامی اسلام سیاسی
این موضوع را اضافه کنم که «شکست دادن نیروی نظامی اسلامیستها»-یی چون داعش و بوکوحرام و مانند آنها که جا و مکان شان مشخص است و دست به جنایت علیه بشریت زده اند «ممکن» است و امکان نابودی این نیروهای نظامی سریعاً وجود دارد. آنهم تنها از طریق «گسیل نیروی زمینی» توسط کشورهای متحد علیه این جریانات و جلب رضایت حکومتهای ذینفع و درگیر با آنها میتواند صورت بگیرد. اگر چند تا از این کشورهای متحد واقعاً بخواهند بجنگنند «در عرض یک هفته» نیروی نظامی همه ی این اسلامیستها نابود میشود. اما اینان خواهان نابودی نظامی این گروه ها نیستند.آنها را لازم دارند.
50 و چند کشور متحد شده اند علیه یک گروه نظامی اسلامیست-داعش-. آیا مسخره تر از این، تاریخ نظامی، یک کمدی سراغ دارد؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

البته ایشان که آلمانی نیستند. یعنی امکان ندارد آلمانی باشند. یقینا از ترک تباران هستند یا به احتمال کمتر از عرب تبارها. خوب است یک تحقیق مفصل در این مورد انجام شود و تبار و هفت جد و آباد ایشان معین شود تا ببینیم احتمالا همسایه ی سر کوچه جد هفتم ایشان ترک یا عرب تباربوده است یا نه. اگر هم چیزی پیدا نکردیم، مصلحت این است که یکی را به ایشان زورکی بچسبانیم. آخه در غیر این صورت ممکن است تئوریهای به غایت راسیونالیستی منطبق با علوم جدید و قدیم ندیده و نشنیده ی برخی از حضرات کارشناس و تحلیلگر خودخوانده دود شود و به هوا رود که این نیز ضایعه بزرگی برای همان علوم است.

یک نکته دیگر هم که قابل توجه طیف دیگری از آقایان کارشناس مذهب شناس است، مذهب بی نهایت انسان دوستانه این مجاهد فی سبیل الله است. آخه در این سایت چه بسیار به اصطلاح مقالاتی خوانده ایم که اهل تسنن چنین هستند و شیعیان چنان و باعث و بانی بدبختی ایرانیان مذهب تشیع بوده است. بد نیست این حضرات هم بیایند توضیح بدهند که تسنن باعث چه دست آوردهایی در عراق و سوریه شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

تیم ملی ..در جام آسیائی قهرمانانه باخت. سئوال این است: قهرمانانه باختن دیگه چه جوری میشه؟ تازه کجاش قهرمانانه بود؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اسلام ننگ کسانی است که خود را مسلمان میدانند ولی باید گفت که بد حجابی بد نیست تجاوز بد است مانند تجاوز به زندانیان و تجاوز خود محمد به همسرپسر خوانده خود .محمد پیامبر کرامی و عظیم الشان اسلام به عروس خود نظر جنسی داشت و برای ارضا شهوت خود ایه تبارک الله ... را صادر کرد و پسر خوانده را مجبور کرد که همسر خود را طلاق دهد. گفته میشود که خود خمینی این مرتجع سیاه دل شعر *من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم را برای عروس خود گفته است. و باز میدانیم که شهوت در اسلام راه را برای مرد مسلمان و انقلابی باز کرده است مانند وا گذاری انقلابی خدا و خلقی همسر به برادر دینی . ولی اگر تار مویت دیده شود وا مصیبت..والله و اعلم.

نوشته شده توسط: Anonymous

اینقدر تبلیغ تجزیه طلبی نکن ! عربستان بدون امریکا نماز شب هم نمی خواند . اگر سواد سیاسی راجع به دنیا داشته باشی میدانیستی که سازمان ملل و غرب و امریکا با تجزیه کشورها مخالفند چون فردا هر دهاتی میخواهد از کشور مادر شد شود و سیاست جهانی را دیوانگان بدتر از زمان حال تعیین خواهند کرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود، موضوع جنسى و شقوق آن بعنوان يك موضوع اجتماعى بتدريج ،در جامعه بروز كرده است اما بدليل محدويت در در پذيرش اجتماعى آنهم بدليل عقب ماندگى فرهنگى و عدم آگاهى عمومى نسبت اين پديده ملموس نتوانسته است در سطح يك جنبش ظاهر شود، اما مطمؤنا بعنوان يكى از نيازها و خواسته ها مطرح خواهد بود كه در آينده فضا و زمان بيشترى براى بروز و ظهور پيدا خواهد كرد، منهم بعنوان يك فرد خواستار تعميق يافتن اين موضوع مهم اجتماعى هستم، پيروز باشيد،

نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

جم گرامی، همانگونه که چند روز پیش به اطلاعتان رساندیم، از این پس کامنتهای تکراری از سوی سیستم بهعنوان اسپام شناخته شده و بطور اتوماتیک حذف خواهند شد.
در چند روز گذشته، ما کامنتهای حذف شده به دلیل تکرار را بطور دستی از حالت حذف خارج کرده ایم ولی از این به بعد این کار را نخواهیم کرد.
لطفا کامنتهای خود را تکراری نفرستید. در صورت تکرار کامنتها، همه آنها بطور اتوماتیک حذف خواهند شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب درویش, برای من مشخص است که من از چه کسانی دفاع میکنم اما نمیدانم که شما چگونه فکر میکنید که من " هموار[ه] در جهت خراب کردن منتقدین رژیم قلم می زن[م]" ؟. قربان, قر قر نفرمائید و با ذکر کامل کلمه بفرمائید که بنده مامور رژیم برای " خراب کردن منتقدین رژیم " میباشم. بهمین کفایت میکنم که این Cheap shot ( فارسی آنرا نمیدانم ) ارزش پاسخ گویی ندارد. بنده برای جناب پورمندی احترام فراوان قائلم و فرمایشات ایشان را متین و در خور تحسین دانستم. ایراد و انتقاد من به این نوشته از آن جهت بود که بنظر من ایشان - احتمالا سهوا - سابقه تاریخی را از نظر دور داشته و در نتیجه بین علت و معلول - بنظر من - دچار اشتباه شده اند. اگر این مرا مامور رژیم میکند چنین باشد. دیگر آنکه سالها پیش یکی از استادان طب داخلی میگفت که من از تب حاد و شدید نگرانی ندارم, این تبهای مزمن است که تشخیص و درمان را مشکل میکند.

اشاره بنده به این سابقه ذهنی بود که درمان مذاهب ابراهیمی که قرنها در رگ و ریشه یهود و مسیحی و مسلمان رشد کرده اند ساده نیست. کمونیسم یک مرام بود و ریشه ای در اعماق فرهنگ مردم نداشت. در تهمت زنی خود موفق باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

مشخص شد که peerooz از چه کسانی دفاع می کند.ایشان همواردر جهت خراب کردن منتقدین رژیم قلم می زند . بنظرم احمد پورمندی تحلیلل دقیقی ارائه نموده اند و دو طرف ماجرا را در این بین مقصر می داند