Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

پروسهء سکولاریسم در جهان شرق و خاورمیانه بوسیله خود جهان غرب شروع شده و بوسیلهء همین اروپا و آمریکا و جهان صنعتی و متمدن جایگزین خواهد شد... درسته! و در بهترين حالتش هم روي كار آوردن رژيم پهلوي بود با تاريخ سازي جعلي پارس و پارسه و هخامنش و كورش... كه خيلي زود به انقلابي همه گير منجر شد بصورتي كه وقتي جمهوري اسلامي به رافراندم آره يا نه گذاشته شد ٩٩.٣٦٪ راي مثبت آورد. و(روشنفکران سکولار و مردمان دمکراتیک و مردمان غیر عرب و تُرک باید غرب را در این راه یاری دهند) بگي نگي دارند ياري مي كنند منتها از اين بيشتر در توانشان نيست ،غرب هم از بيشتر ريسك نمي كنه چون روسيه است و چين است كه دل خوشي از غرب ندارند، بهتر نيست كه شما هم منطقي فكر كنيد و دست از لجاجت برداريد ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اینها میخواهند وارد اروپای مسیحی شوند این داعشی های سنی . آذربایجان شمالی بعد از ترکیه در انتظار اروپاست . مسجد چم چران تهران خنده مرغ سر داده .

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران کفن جیب دار کربلا میفروشند در تورکیە کفن ضد عذاب اتش جهنم ملت کورد عجب اعجوبەهای سرزمینش را اشغال کردند

نوشته شده توسط: Anonymous

دستت درد نکند عزیز. تمامی قسمتهای داستان را دنبال می کنم و مشتاقانه منتظر بقیه آن هستم. اگرچه ترجمه فارسی داستان موجب افزودن تعداد خواننده آن می شود اما تجربه برایم ثابت کرده که قرار گرفتن ترجمه فارسی در کنار متن ترکی اش موجبات تنبل بار آوردن خواننده ترک زبان می شود و به جای متن ترکی ترجیح میدهد ترجمه فارسی آن را بخواند. من مخالف ترجمه فارسی نیستم، ولی باید یک فکری هم به این موضوع کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از مهمترین شاخصهای مترقی بودن و تعالی یک جامعه مقام و اعتبار اجتماعی زن‌ها در آن جامعه میباشد. اگر به مقام و منزلت حقیقی زنها در دوره ساسانیان را مطالعه کنیم به بربریت حکمرانان و جامعه و قوانین آن‌ها بیشتر پی میبریم.
نوشته زیر از مقاله نویسنده با‌ارزش آقای اسد سیف که من عمیقاً ارادتمندش هستم, انتخاب کردم تا آقایانی مثل ناصر کرمی متوجه شوند کم مطالعه دارند.


کهن‌ترین کتابی که در فرهنگ ما در دست است و به قوانین انسان‌ها نظر دارد، "ارداویراف‌نامه"
است. این کتاب برخلاف قوانین حمورابی، به احکام الهی نظر دارد. "ارداویراف‌نامه" شناخته‌ترین اثر است از متون پهلوی که از آیین مزدیسنایی به جا مانده و داده‌های آن بر اوستا منطبق است. نگارش "ارداویراف‌نامه" به زمانِ اواخر حکومت ساسانیان برمی‌‌گردد.

در ارداویراف‌نامه از همان ابتدا زن در حاشیه است. در رأی‌گیری و انتخابات شرکت ندارد. مرد هفت همسر دارد که نشان از چندهمسری در آن ایام دارد. همسران او خواهران وی هستند. به این معنا که ازدواج‌های درون‌خانوادگی امری پسندیده بود. یکی از علل تدوین این کتاب نیز همین است، این‌که ازدواج‌های درون‌خانوادگی در حال رکود است و این خوشآیند حاکمان دینی نیست.

زن از همان ابتدا به ابزار بدل گشته و از شخصیت تهی می‌شود. بنا بر مشاهدات ارداویراف، عملکردهای دنیوی هر کس در جهان زیرین به عنوان "دین" او، به شکل یک زن بر او ظاهر می‌شود. هر اندازه که مرد نیکوکار باشد، "دین" او زیباتر است؛ دوشیزه‌ای زیبا و بی‌مانند که تا کنون دیده نشده، و هر قدر که خلافکار باشد، "دین" او زشت تر است.


منبع: http://www.gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=32363&lang=2
نوشته شده توسط: Anonymous

بگمانم خمینیسم و جمهوری اسلامی و شیعه گری جزئی و احتمالا جزء کوچکی از مساله میباشند. " اسلام سیاسی ", اگر به چنین پدیده ای باور داشته باشیم سالها قبل و با استقرار وهابیسم با کمک امپراتوری بریتانیا در شبه جزیره عربستان بوجود آمد و با اشغال افغانستان توسط شوروی ابعاد جهانی گرفت. تقریبا تمام تروریست های حمله به برجهای دوقولو سنی های عربستان سعودی بودند و قسمت عمده فعالیت های " اسلام سیاسی " را سنی ها انجام میدهند. گمان ندارم که با از بین رفتن جمهوری اسلامی تنها , " اسلام سیاسی " از بین برود ولی احتمالا اظهار چنین بیانی بنده را عامل کثیف جمهوری اسلامی کثیف تر مینماید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اقاي كرمي گرامي،لطف كنيد، پاسخ ها را بشكل يك لينك جداگانه و با انتخاب يك تيتر در سايت درج كنيد

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

دستوارت اسلام زمان حیات محمّد ابن عبدالله که بعداز وفاتش در زمان خلفای راشدین به یک دین تبدیل شد، یک ساختار کاملأ سیاسی و حکومتی است، که تواست جوامع عربی پراکنده را زیر سقف خود جمع کند، و بر علیه دو قدرت آن زمان یعنی امپراطوری رُم شرقی و ساسانیان بپا خیزند. شکست ساسانیان پیامد اوّل جنبش اسلامی است. امپراطوری رُم شرقی هم بوسیلهء عثمانیان این ادامه دهندگان اسلام سیاسی و خلیفه گری و سلطانی باشکست روبرو شد، کوتاه سخن اگر ساختار سیاسی یونان باستان "پرنسیپ دمکراسی" آنهم دمکراسی بدون واسطه بود، اگر ساختار سیاسی امپراطوری رُم " پرنسیپ جمهوری" بود، اگر ساختار حکومتی هخامنشیان و ساسانیان " ساتراپ" غیر متمرکز و میتوان گفت که شکل و ساختاری از فدرالیسم شناختهء شدهء امروز بود،

دین اسلام همان نظام و ایدئولوژی و ساختار حکومتی و تمدن سازی اعراب است که در حقیقت نمیشود نام دین و یا مقدسات بر آن گذاشت، پلاتفرم و جهان بینی این ساختار سیاسی و چگونگی به قدرت رسیدن آنرا در کتابی بنام قرآن جمع آوری کرده اند . در این ساختار سیاسی دو نهاد قدرت سیاسی و نهاد دین و مذهب را در یک ارگان متمرکز کرده است، و رهبر،پیشوا، یپامبر، امام، خلیفه، سلطان، رهبر انقلاب امروز ایران در نوک هرم سیاسی و دینی آن نشسته است. جدایی دین از سیاست در دین اسلام به معنی واقعی امکان پذیر نیست، مگر اینکه این دین و فرهنگ و مناسبات اجتماعی آن به زیر مجموعه ای از مجموعه های بسیار فرهنگی یک جامعه گنجانیده شود و خود بخود به فراموشی سپرده خواهدشد.
بنیاد گذار جهاد و اسلامگرایی رادیکال امروز در خاورمیانه، قیصر آلمان ویلهم دوّم هست. که شخصأ به شرق سفر کرد. استراتژی اسلامگرایی و جهاد اسلامی مسلمانان به رهبری حکومت آنزمان آلمان در خاورمیانه برای رویا رویی با بریتانیا و روسیه بود، که حتّی قصد داشتند این موضوع را تا به هند تحت فرمان انگلستان هم گسترش دهند. عملی کردن سیاست انقلاب مسلمانان خاورمیانه بر علیه انگلیس از سوی رهبران آلمان به حکومت خلیفه گری عثماینان واگذار شد،
مغز متفکر و نمایندهء حکومت آلمان که باید انقلاب و جهاد اسلامی را در منطقه و در دستگاه عثمانی بر علیه انگلیس رهبری و کنترل کند فردی شرق شناس بنام: Max Frehrr von Oppenheim بود. همزمان بااسلامگرایی آلمان به فرمانبری عثماینان،Thomas Edward Lawrence افسر، باستان شناس، جاسوس انگلیسی، اعراب را که از سیاست تُرکی کردن جوامع عربی بوسیلهء عثمانیان به تنگ آمده بودند، بر علیه عثمانیان سازماندهی کرد. بهر حال نتیجهء آن شکست آلمان در جنگ جهانی اوّل بود و فروپاشی عثمانیان شد. چند دههء دیگر خود انگلستان لیگ عربی را تأسیس کرد، دین اسلام عامل حماقت و استعمار جهان و خاورمیانه است
دین اسلام بر علیه دمکراسی و بر علیه دگر مردمان با مذاهب دیگر، بر علیه سایر تمدنها و فرهنگهای دیگر، به مناسبت هژمونی اعراب و مسلمانان و ادامه دهندگان راه و روش آنها از جمله عثماینان و تُرک تباران آفریده شده است، این ادعا را میشود به روشنی در خارومیانه، در ترکیهءِ امروز اثبات کرد.

خشونت و رادیکالیسم و دشمنی با دگر اندیشان و غیر خودی ها در ذات تئوری و پراتیک دین اسلام است، دلیل عقب ماندگی و بی عدالتی اقتصادی در جوامع مسلمان خود اسلام و دین اسلام و حکومتهای وابسته به آن است، اسلام یک دین خشونت گر و دشمن تراش هست، اسرائیل نباشد کس دیگری است، اندیشه ستیز و ضد آزادی و ضد دمکراسی است، کاریکاتور یست ها و نویسندگان فرهیخته و روشنفکران سکولار با شهامت ماهیّت دین اسلام را زیر و رو کرده اند، و چهرهء پلید آنرا به نمایش گذاشته اند، دین اسلام رادیکال دارد آخرین نفسهای خود را میکشد،
من معتقدم که جهان شرق به تنهایی نمی تواند و یا بعضی از اقوام و نژادها از جمله تُرک و عرب نمیگذارند که اسلام سیاسی از سکوی خاورمیانه پایین اید و جایگاه سکولاریسم را بپذیرد، پروسهء سکولاریسم در جهان شرق و خاورمیانه بوسیله خود جهان غرب شروع شده و بوسیلهء همین اروپا و آمریکا و جهان صنعتی و متمدن جایگزین خواهد شد. که روشنفکران سکولار و مردمان دمکراتیک باید غرب را در این راه یاری دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

به ایرانی عزیز! من تابحال خنده مرغ پخته را ندیده ام، حتا خنده مرغ زنده را هم نه دیده ام و نه شنیده ام! شما که بنظر میرسد مرغ شناس و متخصص خنده مرغهای پخته هستید، لطفا به خوانندگان، خنده مرغ پخته و حتا اگر لطف فرمودید، خنده مرغ زنده را نیز، بیشتر بیان بفرمائید، تا آنان نیز از بیانات طنز آلود، و نبوغ فوق استثنائی، و از علم و معلومات و معرفت و شخصیت شخیص و گرانبهای جناب مستطابتان بیشتر مستحضر شوند و لذت ببرند! در ضمن التفات فرمودید که ما جوک هستیم. عرض به شرف مبارکت، ما جوک هم باشیم به پای آگاهی و دانش و فراست و کیاست، و جوکری جنابعالی نمی رسیم. باشد که روزی علم و معرفت و جوکری جنابعالی مثل چراغ فروزانی راه گشای حضرتش باشد. بقول حافظ: "هزار دشمن ارمیکند قصد هلاک/ گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک!"

نوشته شده توسط: Anonymous

و اما اینکه از دست من و شما کاری بر میآید و چگونه؟ چگونه میتوان با نیرویی که تمام نعمت های مالی و نظامی و فنی و تبلیغاتی را دردست دارد و اقلا یک هزار پایگاه نظامی با پیشرفته ترین سلاح ها دراقصی نقاط دنیا برقرار کرده است در افتاد؟ اکنون چین و روسیه با تمام قدرت های خود از ناتو و اوکراین تا قفقاز و استرالیا و ژاپن و دریای چین در محاصره اند. برای مردم خاور میانه جز تروریسم و خود کشی چه باقی مانده است؟ اسلام یکی از سه دین ابراهیمی ست که دین اصلی یهود چشم در برابر چشم را مجاز میداند و کسی تا کنون ندیده است که مسیحیان در عمل, گونه دیگر خود را عرضه کنند. اینکه چگونه مردم دیگر چون مسلمانان عمل نمیکنند, یکی آنکه آنها چنین در معرض تطاول قرار نگرفته اند و دیگر آنکه این تا حدود بسیاری ادامه جنگ های صلیبی و ادیان ابراهیمی در پی تصرف کامل " سرزمین مقدس " ست.

در آمریکای لاتین این طغیان نه بصورت مذهبی بلکه بصورت عملیات چریکی انجام شد. دعای ما هم لابد باید فرمایش پیر خرابات باشد که یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب - بود آیا که فلک زین دوسه کاری بکند؟ و ایشان ظاهرا حتی از خدا هم نا امید شده و به فلک پناه میبرند.
نوشته شده توسط: Anonymous

حرفهای جم در مورد تاریخ ترکها ، مرغ پخته هم رو به خنده می اندازد واقعا جوک هستین .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

متن اصلی(ترکی) و ترجمه(فارسی):

در ترجمه "حال و هوای» متن اصلی به خواننده منتقل نمیشود. بعضی چیزها هم خود بخود از قلم میافتد. بخاطر حجم زیاد کار-دو متن- مقدار تمرکز هم کاهش می یابد؛ به ویژه که ترجمه اینجا «اجبار» را هم با خود دارد.
از اینرو توصیه من به خواننده ای که زبان اصلی را بلد است، اینه که بهتر است متن اصلی را مطالعه کند.
ترجمه تنها برای دوستانی ست که زبان متن اصلی را نمی دانند.
ترجمه، بخاطر چیزهایی که اشاره کردم و مانند اینها، کیفیت خوب خود را خواه-ناخواه مقداری از دست میدهد . از این بابت نیزازخواننده پوزش میخواهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

میگویند با یک دست نمیشود دو هندوانه گرفت. جناب کیانوش میخواهند ۷ هندوانه را با یکدست بگیرند. خوشبختانه هفتمین هندوانه, شش تای دیگر را در بر میگیرد که " خلاصه راه حل شما برای اینکه بنیادگرایی اسلامی در جهان تضعیف شود چیست ؟ ". و البته یکی از پایه های فرضیه ایشان اینست که " از سوی دیگر سیاست غرب آشکارا تقویت اسلام میانه رو در خاورمیانه بود".آیا واقعا چنین است؟ بهتر نبود اگر میفرمودند " از سوی دیگر سیاست غرب [ ظاهرا ] تقویت اسلام میانه رو در خاورمیانه [ است ]" ؟ یعنی اگر " در اروپا اسلام هراسی و اسلام ستیزی تحت عنوان جنبش «پگیدا» بشدت رو به افزایش است " چگونه غرب میتواند خواهان تقویت اسلام میانه در خاور میانه باشد؟ حقیقت آنست که " غرب " در پی منافع خود در خاور میانه است که یکی از عواقب آن از بین بردن دولت های سکولار در خاور میانه و تشدید اختلافات مذهبی بین مسلمانان میباشد .

تا زمانی که " غرب " چنین سیاستی را پیروی میکند هیچگونه امیدی برای تضعیف بنیاد گرایی اسلامی و تروریسم وجود ندارد. اینکه قضییه چگونه ختم میشود را فقط خدا میداند و نمیتوان بر روی آن شرط بندی کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

1)فشار باید روی حوزهای دینی باشد که در طول چند قرن گذشته هیچ تحول فکری در ان صورت نگرفته و تا زمانیکه این تحول صورت نگیرد وضع مسلمین همین خواهد بود با دگراندیشی فکر ی اسلام سیاسی مجبور خواهد شد خود را با جهان وفق دهد.
2)شوک در مانی و یا توهین کا رساز نخواهد بود و مسلسمن را از اندیشیدن با زمیدارد . حتا در غرب کشیدن کاریکاتور موسا و یا مسیح میتواند مخرب باشد.
3)اتفاق نکته همین جاست که دولت یهود برای حل نکردن مسئله فلستین همه گونه اقدام از جنگ تا ترور میپردازد تا افکار عمومی را از مسئله فلستین باز دارد .بنظر من جنگ در عراق وسوریه با سیاستهای دولت یهود مطابق داشت و دعوت کنگره امریکا از نتانیاهو علیه ایران در خدمت انحراف افکار عمومی جهان از مسئله فلسیتن است .جهان عرب دولت یهود را به رسمیت میشناسد ولی این دولت یهود یعنی دین یهود است که حقی برای مردم

فلسیتن قائل نیست.حل مسئله فلستین به بسیاری از تنش ها میتواند خاتمه دهد . دولت یهود تن به کشور فلسیتن نخواهد داد وسازمان ملل مجبور خواهد شد با اشغال نظامی اسرائیل و بوجود امدن دولت فلسیتین موافقت کند.
4)غرب تعهدی نسبت به نقض حقوق بشر در جهان ندارد و تاریخ استعمار خود کویاست .مسئله اتمی ابزاری در خدمت غرب و اتمی شدن ایران تهدیدی برای غرب نیست بلکه سیاست نابخردانه نظام و سیاست دولت یهود غرب را در برابر ایران قرار داده است. میدانیم که دولت فرانسه اولین بمب اتمی را در اختیار دولت یهود قرار داد و این یک تبعیض نژادی علیه کشورهای اسلامی است. و دولت یهود خود دارای صد ها بمب اتمی است .مسئله اتمی در ایران و غرب دچار مشگلی نبود تا اینکه سازمان مجاهدان رجوی برای خوشرقصی غرب انرا پیراهن حضرت عثمان رضی الله عنه کرد و نیک میدانیم که سازمان رجوی سازمانی دینی است که رجوی باور به ولایت فقیه دارد .
5)پاسخ مثبت است و عوامل چهار گانه در بروز اسلام گرائی تروریسم و فقر نقش اساسی دارند. میدانیم که غر ب بنا بر امار های رسمی سال گذشته روزانه یک ملیارد دلار اسلحه فروخته است یعنی سالی 365 ملیارددلار .نه تنها غرب مسول عوامل چهار گانه است بلکه خود کشوهای عرب همکار اقتصادی غرب و اتشبیار این معرکه هستند.
6)متاسفانه اسلام گرائی در دکترین اسلام است و لی مقصر مفسران دینی هستند که از دین دکانی برای نیات پلید خود درست کرده اند.محمد نامی در هزار سال پیش حرفی گفته و کتابی نوشته است و اکنون بسیار بی خردانه است که بر بنیاد همان کتاب و همان برداشتهای زمان محمد زندگی کرد.اسلام نیاز به تحول دارد و این تحویل نیاز به زنان و مردانی شجاع دارد که را ه خود را از اسلام سنتی و فقیهان مرتجع جدا کنند.شیعیان باید از هیچ مرجعی پیروی نکنند و اگر میخواهند مسلمان باقی بمانند همان لااکراه فی الدین کافی است.
7)راه حل نهائی باید در دو جبهه صورت گیرد.
الف) غرب باید با کشورهائی رابطه همه سویه داشته باشد که این دولتها از یک انتخابات ازاد بیرون امده باشند.یعنی انتخابات ازاد باید شرط شناسائی و رابطه باشد و دوم اینکه فشار به مرتجعین دینی برای پذیرش ازادی بیان برای نوشتن و گفتن و انتخابات ازاد.
نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

دوستان گرامی کامنت نویس، لطفا کامنتهای خودتان را تنها یک بار بفرستید. از این پس سیستم به گونه ای تنظیم می شود که کامنتهای تکراری را به عنوان spam در نظر گرفته و آنها را حذف خواهد کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی شما که لرتبارهستی، و سالهاست در آلمان زندگی میکنی وبقول یکی از کامنتر نویسان!، زبان آلمانی را شکسته بسته صحبت میکنی، آیا واجب است در مورد تاریخ آلمان اطلاعا ناقص و ناصحیح به خوانندگان بدهید؟ عرض به محضرت، قبایل فئودال آلمان نه از طریق خواست خویش، با هم صلح کردند، بلکه از طریق " ناپلئون" که تقریبا تمام اروپا را زیر سم اسبان خود به لرزه درمیآورد، منحل شدند، و تنها "سی و نه" تای آن بصورت امیران و یا خانهای منطقه باقی ماندند. در ثانی قبال آلمان از فرانکن،آنگلساکسن...گرفته تا اوستقوتن، وستقوتن، لانگه بارتن ...تا الی آخر، اغلب به لاتین، و آلمانی محاوره میکردند، و با یکدیگر مشکل زبانی و تباری نداشتند، مشکل، جنگ خان خانی و قبیله ای بود. و رئیس هر قبیله برای گسترش مناطق و حوضه نفوذ خود، به مناطق دیگرخانها لشکر میکشید. و جنگ " آلمانی ـ آلمانی" که سی سال بطول انجامید. ازآن نشئت

میگیرد. شما جغرافیای چند ملیتی ایران را به هیچ وجهه، نمی توانید با قبایل آلمانی قیاس بکنید، در زمان جنگهای سی ساله در آلمان، جنگ بین قبایل آلمانی، جنگ طبقاتی، جنگ قبیله ای بود، در آن زمان دولت ملی، و ناسیونالیسم ملی مفهوم نداشت. در صورتیکه جغرافیای موسوم به ایران!، از خلقها و ملل مختلف، و زبانهای مختلف، تشکیل شده است. بنا به گواهی تاریخ و سنگ نبشه ها، زمانیکه قبل از مادها، ملت ترک آذربایجان در اورمو و تبریز و نواحی آناتولو هزاران سال پیش سکونت داشتند، و یکی ازقدیمی ترین امپراتوریهای جهان خاورمیانه را با افسانه هائی مثل " قیلقامیش"بنا نهاده بودند، و از طریق شاهان و سلاطین خود، حوزه اقتدار و نفوذ خود را، برای تسخیر کشتزا ها، و چراگاههای وسیع، تا آسیای مرکزی نیز سوق داده بودند، و در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی نیز حضورداشتند، شما ها هزاران سال بعد، به سبب خشکسالی با قبایل تان ازهند و از دامنه کوههای پامیر، بسوی ایران فعلی تشریف آوردید. برای نمونه لباسهای محلی و گله گشادتان، بیانگرلباسهای هندیست که قبایل و طوایف شما، با شکوه و شایستگی تمام آنرا در مراسم و جشنهای خود به معرض نمایش میگذارند. در صورتیکه قبایل ترک همیشه و از همان اول در مناطق سرد سیری کوهستانی مثل آذربایجان و قفقاز، و ترکیه امروز زندگی میکردند، و احتیاجی به چنین لباسهای گله گشادی نداشتند. آقای کرمی، در اینجا لازم است بر روی یک مطلب تاکید کنم که شما، با ابراز تاسف تحت تاثیر جو ضد ترکی بعضی کشورهای اروپائی قرار گرفته ای. و با راسیسم نژادی همنوا شده ای. که چنین همنوائی برای شما نتیجه سود بخشی بهراه نخواهد داشت. چون هنوز که هنوز است خامنه ای بر شما حکومت میکند، و او هم سوغات همین کسانی است که همیشه شعار دمکراسی میدهند. اما وقتیکه پای منافع میلیارد دلاریشان درمیان است، همان شاه و شیخ ترک را بر شما مسلط میکنند. و خواهند کرد. اگر به حرفهایم باور نداری! بفرما این میدان و این شما. نشان بده تمدن لری خود را تا دنیا با تمدن و شکوه و جلال، وعظمت نا شناخته لرها آشنا بشود. کور باد چشم حسود. بقول حافظ: " به کام آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل/ چه فکرازخبث بد گویان میان انجمن دارم."
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

تبريزي گرامي/بهتر است ،پاسخ تان را بشكل لينك جداگانه منتشر كنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-بنظرمن بابک زنجانی هیچ گناهی نداردتنهاگناه اودخالت درسیاست بود.درکشورهای دلارنفتی برای اینکه روزنه وخلاءهایی قانونی برای مال اندوزی ودزدی مسئولان کشوری باشد.همیشه به نگهداری وایجادآن روزنه هاتوسط مجلسیان ودیگرقوه هامشغول میشوند.این نقصان های قانونی رابابک زنجانی ریزه بین دیده وازآن راه های نگه داشته شده برای خودمسئولان وآقازاده هاآقابابک بنحواحسن استفاده نموده است .اگرچنانچه واردمسایل سیاسی نمیشداکنون باخیال راحت مثل خیلی های موجودمیتوانست کنارگودنشسته وزندگی کند.احمدی نژادوطیف سیاسی اوبابک زنجانی راطعمه کرده وواردجریان خریداموال تامین اجتماعی نمودند.دراین دام که برای برادرلاریجانی وطیف سیاسی آنهادرست شده وهدف آنهابودند.ولی قدرت لاریجانی هابرطرفداران احمدی نژادغالب شدند.درنتیجه صیادبه دام افتاد.ومسایل حاشیه ایی ازآن زمان شروع شده که هم اکنون نتیجه آنرادراقتصادوبورس طبق گفته زنجانی که

درصورت دستگیری من ایران لائوس میشودراحال مشاهده هستیم.
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای ناصر کرمی، مسلما مسؤلین ایران گلوبال اگر بخواهند به شما پاسخ خواهند داد ولی من بعنوان یک خواننده می خواهم نظر خودم را بنویسم.
من کامنت آقای ع.ب.تورک اوغلی را خواندم. صرفنظر از اینکه با کدام نکات آن موافق یا موافق هستم،(من کلا با شیوه بحث ایشان و برخی کلماتی که به کار می برند، موافق نیستم) توهینی در آن، به هموطنان لر، نیافتم. بهتر بود که شما مشخصا می نوشتید که کدام بخش آن توهین است و مشخصا به چه کسی توهین کرده است.
از این که بگذریم، شما در اکثر نوشته ها و کامنتهای خودتان هر جنایت و زشتی را که از یک ترکی زبان یا عربی زبان دیده اید، به کل "ترک تباران" و "عرب تباران" نسبت داده اید. من بارها به این شیوه شما اعتراض کرده و نظرم را درباره آنها نوشته ام.
من شما را دعوت می کنم که به همین کامنتتان مراجعه کنید.

شما می نویسید: "اگر می بینید که نام تُرک و تُرک تباری در نوشته های من هست، اولأ این مردم در چهارگوشهء جهان بر علیه ایران و ایرانی فعال و آکتیو هستند..."
آیا می توانید این حرف خودتان را مستند کنید؟ عمل تعدادی "ترک تبار" چه ربطی به مردم "ترک تبار" دارد؟
شما حتی به نوشته خودتان هم ارزشی قائل نیستید. از یک سو به درستی می نویسید: "پاسخگوی مطالب خود من هستم و باید در کارنامهء من نوشته شوند و حتّی ربطی به خانواده و وابستگان من در ایران ندارد، امروز هر کس مسئول زندگی فردی و شخصی خود است."
و از سوی دیگر جنایت هر شخصی از "ترک تباران" و "عرب تباران" را به "تبار" او نسبت می دهید و به کل آن مردم تعمیم می دهید و این ترتیب به آن مردم توهین می کنید.
پیشنهاد می کنم هر بار که مطلبی می نویسید، چند بار آن را بخوانید تا معنی و مفهوم نوشته خودتان را دریابید.
پیشنهاد آخر من این است که خودتان همواره در نظر داشته باشید که "هر کس مسئول زندگی فردی و شخصی خود است." و از توهین به مردم "تبار"های دیگر دست بردارید.
نوشته شده توسط: تبریزی

پاسخ به پرسش یکم: دین نمایش فرهنگ و روش های زمان برده داری است و همه دین ها در زمان برده داری پیدا شده اند و حتی یک دین را نمی توان پیدا کرد که در زمان برده داری پیدا نشده باشد! دین زرتشتی، دین یهودی، دین مسیحی، دین اسلام، دین هندو، دین های تک خدائی، دین های چند خدائی، بت پرستی، ستاره پرستی، ماه پرستی، خورشیدپرستی، جانورپرستی و ..... همگی در زمان برده داری پیدا شده اند! با این روال کشورداری با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی در سده بیست و یکم روشن است که فرجامی جز رسیدن به دوزخی مانند رژیم ولایت فقیه در ایران را در پی نخواهد داشت! از این روی نه تنها دین باید از سیاست و دولت در همه جهان کنار گذاشته شود بلکه با کار فرهنگی پیوسته می بایست از همه مغزها نیز شسته شود تا هیچ پسماندی از دین و باورهای دینی در هیچ کجای جهان به جا نماند!

********** پاسخ به پرسش دوم: با تهدید، تحقیر، توهین، ریشخند کردن، کاریکاتور کشیدن و ..... هرگز باور هیچکس در هیچ کجای جهان دگرگون نخواهد شد و کسانی که با زبان توهین و کاریکاتور و ریشخند درباره دین اسلام سخنانی را گفتند و نوشتند کارشان به سود باورهای دینی و به سود دین اسلام انجامید! با نوشتن سخنان روشنگرانه و پژوهشگرانه درباره دین و ویژگی های آن می توان باورهای دینداران را دگرگون کرد نه با کاریکاتور و توهین و ریشخند! ********** پاسخ به پرسش سوم: کشمکش فلسطینی ها و اسرائیلی ها هیچ پیوندی با دین و باورهای دینی ندارد و این کشمکش ها چه به پایان برسند و چه به پایان نرسند دیندار بودن نه کمرنگ می شود و نه پر رنگ و تنها با کار فرهنگی به می توان باورهای دینی را از میان برد. ********** پاسخ به پرسش چهارم: در جهان سیاست برخی از کشورها هنگامی که بخواهند با کشورهای دیگر درگیر شوند یکی از دستاویزهای آنها برای تازش به رژیم آن کشورها حقوق بشر است! اما کشورهائی هستند که حقوق بشر در آنها لگدکوب می شود و کسی با آنها کاری ندارد (مانند عربستان) و کشورهائی نیز هستند که حقوق بشر در آنها به کار بسته نمی شود اما برای درگیری با کشورهای دیگر حقوق بشر گرزی است برای کوبیدن رژیم آن کشورها (مانند ایران) سیاست دوگانه درباره نیروی هسته ای ایران و اسرائیل را نیز نمی توان پذیرفت! این که اسرائیل به پیمان های جهانی درباره نیروی هسته ای نپیوسته است و برابر گزارش هائی که در دست هستند چهارصد بمب اتمی پنجاه مگاتنی انبار کرده است و کشورهائی که دارای حق وتو در سازمان ملل هستند کاری به کارش ندارند از یک سو و مته به خشخاش گذاشتن درباره برنامه هسته ای ایران از سوی دیگر پذیرفتنی نیست! ********** پاسخ به پرسش پنجم: عدالت اقتصادی و یا بی عدالتی اقتصادی هیچ پیوندی با به روی کار آمدن رژیم هائی مانند رژیم ولایت فقیه در ایران و یا رژیم طالبان در افغانستان و یا پیدایش گروه هائی مانند القاعده و داعش و بوکوحرام و ..... ندارند و پیدایش این رژیم ها و گروه ها دارای زمینه فرهنگی است. ********** پاسخ به پرسش ششم: کارل هاینریش مارکس فیلسوف نامدار آلمانی گفته است: "دین تریاک مردم است!" چرا کارل هاینریش مارکس چنین سخنی را گفته است؟ چون مارکس در اروپا می زیست و دین دینداران اروپائی دین مسیحی است اما اگر مارکس در یک کشور اسلامی می زیست هیچ دور نیست که می گفت: "دین آرسنیک مردم است!" و به راستی نیز هنگام سنجش دو دین مسیحی و اسلام اگر ما دین مسیحی را آن چنان که کارل هاینریش مارکس گفته است تریاک بدانیم دین اسلام را باید آرسنیکی بدانیم که در درازنای تاریخ جز ویران کردن گام به گام شهریگری هائی که گام در راه بالندگی گذاشته بودند کار دیگری نکرده است چون گوهر دین اسلام و شریعت اسلام ویرانگری است نه سازندگی! و پیامد باورمندی مردم یک سرزمین به دین خردسوز اسلام برپائی رژیم طالبان در افغانستان، رژیم سعودی در عربستان و انتحار اسلامی و روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه در ایران و پیدایش گروه هائی مانند القاعده و داعش و بوکوحرام و ..... است! ********** پاسخ به پرسش هفتم: ناهمسانی های فرهنگی در دیدگاه های همه مردم جهان در ارزیابی پدیده های گوناگون هنایش دارند و یکی از این پدیده ها نیز دموکراسی در کشورهای اسلامی است اما اگر بی سویانه بنگریم در هر کشور اسلامی که اسلام کمرنگ باشد دموکراسی پر رنگ است و در هر کشور اسلامی که اسلام پر رنگ باشد دموکراسی کمرنگ است چون اسلام با ویژگی هائی که دارد با دموکراسی ناسازگار است! برای نابودی دین خردسوز اسلام نیز بهترین روش کار فرهنگی و روشنگرانه بدون توهین و ریشخند و ناسزا و دشنام است!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی, اینکه وقتتان را صرف میکنید و هر هفته یک نوشته پر از پرت و پلا این جا منتشر میکنید و مرتبا ادعا میکنید ایران سرزمین آریائی است و ترک ها و عرب ها باید بیرون بروند. این نوشته ها در حد یک انسانی ...... نیست. معذورم این طور می نویسم ولی حقیقب دارد. شما که الحمدللاه سال ها است در یک کشور دموکرات و جامعه باز زندگی میکنید , سنتان هم کم نیست. بهتر است کمی عقلانی تر و یا به قول خودتان راسیونال فکر کنید. همین

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به جناب آقای کیانوش توکلی...و سایر مسئولین سایت ایران گلوبال.....من یک نفر ایرانی از ناحیهء زاگرس هستم، بنا براین میتوانم و افتخار میکنم، کُرد باشم، لُر باشم، از جغرافیای خرم اباد و بروجرد، از چهال محال بخیتاری، از کردستان، از کرمانشاه، از کهگیلویه و بویر احمد، از خوزستان، از بوشهر، از اصفهان، ویا از استان فارس باشم، در هر صورت هر کجا بودن از این جغرافیا نقشی و یا امتیازی منقی و یا مثبت را برای من بازی نمیکند. من یک ایرانی و تمامی خوب و بد ایرانی بودن را هم می پذیرم. از این گذشته بجز نام آذرآبادگان(نگهدارندگان آتش، و سرزمین مردمان ماد) که یک نام باستانی ایرانی است، بقیّه نامهای جغرافیایی و قومی ایرانی از شمال غربی تا جنوب غربی و جنوب ساخته و پرداختهء حکومتهای بیگانه بویژه از دورهء صفویان به بعد برای تفرقه در بین تیره های ایرانی است..،

در راستای همین نامگذاری های واژگونه ، استان خوزستان را عربستان می نامیدند، در نهایت عرض کنم من از مردمان جنوب و جنوب غربی کشور، از جغرافیای غربی فراز زاگرس جنوبی ( استان فارس) هستم.

امّا وقتی افرادی مانند کاربر گرامی "...ع. ب. تورک اوغلی... " در رابطه با نوشتارهای من، مرا به جغرافیایی خاصی مانند " خرم آباد و بروجرد، نسبت میدهد و به مردم شرافتمند آن منطقه توهین میکند، وظیفهء من هست که برخورد کنم.
چندی پیش موردی این چنین یش آمد که یک نفر بنام "دکتر ناصر کرمی"، اعلامیه ای را انتشار داد که ایشان آن ناصر کرمی (منظور من بوده است) نیستند، و تُرک تباران مرا کُرد و به جغرافیای کردستان نسبت دادند، از انچا که اکنون میان هم میهنان کُرد و تُرکهای آذری در مورد نامگذاری آذربایجان غربی مناقشه ای هست، به مناسبت خاموش کردن تنش و یا افروخته نکردن آن، کامنتی کوتاه نوشتم با این متن که:
( گرچه هر ایرانی میتواند کُرد باشد و هر کُردی ایرانی" امّا ضرورت هست که اینجا اعلام کنم که من کُرد به آن برداشتی که شماها دارید نیستم و به دیار منتطق کُردنشین تعلق ندارم" لطفأ اگر من مرتکب گناهی شده ام آنرا به حساب مردم کُرد و کُردستان نگذارید".

حال اینجا هم اعلام میکنم که من مناسبت زیستی با جغرافیای "خرم آباد، و بروجرد "ندارم، متأسفانه در این دیار نبوده و شناخت بومی از این مناطق ندارم. متآسفانه شناختی نزدیک ازجغرافیای چهال محال بختیاری و لُرستان هم ندارم، در استان گهگیلویه و بویر احمد کوتاه مدّت سفر کرده ام. که امیدوارم روزگار به ما این اجازه را دهد که به میهن برگردیم و حتمأ در اوّلین فرصت به این دیارها سفر خواهم کرد.

تمنی میشود اجازه ندهید بجای نقد مستند از نوشته های من به منطقه ای خاص توهین شود. وظیفهء من "روشنگری" است، و روشنگری مرز و قوم نمی شناسد. پاسخگوی مطالب خود من هستم و باید در کارنامهء من نوشته شوند و حتّی ربطی به خانواده و وابستگان من در ایران ندارد، امروز هر کس مسئول زندگی فردی و شخصی خود است.

اگر می بینید که نام تُرک و تُرک تباری در نوشته های من هست، اولأ این مردم در چهارگوشهء جهان بر علیه ایران و ایرانی فعال و آکتیو هستند، دوم، این مردم چند قرن در ایران و ترکیه فاجعه بار حکومت کرده اند و میکنند و مسئولیّت پذیری شرط اوّل حکومت داری است. امری طبیعی است که نام آنها آنها آورده میشود چنانکه ما نقاط ضعف خاندان پهلوی را بارها نوشته و می نویسیم.

هر خانواده و خاندانی در هر نقطه از جهان از جمله ایران، تاریخ خانوادگی خاص خودش را دارد، زادگاه اولیّه و جغرافیای مسکونی اصلی اجداد و گذشتگان بسیار دور من و خودم بخش تاریخی استان فارس، و از مردمان ایرانی بومی اولیّهء این استان بوده و هست،
من بر این باور هستم که ایران دورهء خاندانی و قبیله گرایی و فئودالیته را پشت سر گذاشته هویّت همهءِ تیره های ایرانی، ایرانیّت است، و ملّتی بنام ملّت ایران را تشکل داده اند، چنانکه در آلمان هم در قرن هفده تعداد 360 قوم و قبیلهءِ آلمانی وجود داشت و امروز ملّت واحدی بنام آلمان هست.

امّا همانطور که در سایت ایران گلوبال هم انتشار دادم، به منظور یکسان سازی حقوقی بین همهء تیره های ایرانی، اگر کسی بخواهد برای امتیاز گیری حقوقی، خارج از "جغرافیای پارسه"، خود را پارسی تر و هخامنشی تر و باستانی تر از مردمان و استانهای غرب، جنوب غربی، و جنوب ایران امروز بداند، آنوقت من با اتکا بهدست آوردهای آخرین تحقیقات کارشناسان اعلام میکنم که اگر آنها فقط پارسی و فارسی هستند، ما پارسیان، هخامنشیان، و ایرانیان باستان به توان 3 هستیم.

این نوشته را به عنوان یک اعلامیّهء رسمی در آرشیو خودم نگهداری میکنم. با سپاس.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

مهرداد جان/ در اینکه ، شما، اصلاح طلبان را بهتر از بنیادگرایان می دانید ، هیج تردیدی وجود ندارد. من نوشته بودم :«بخشی از اپوزیسیون ملی گرا _ سکولار اشکارا علیه هر گونه اسلام سیاسی عمل می کنند و اصلاح طلبان را خطرناک تر از افراطیون اسلامی می پندارند.» از این مطلب که بگذریم آنچه در کامنت قبلی نوشته بودم ، جنبه سئوالی داشت که در اینجا آن را فرموله می کنم :

سئوالات :
1_ از نظر شما «جدایی دین از دولت» ویا «جدایی دین از سیاست» مد نظر است و با اسلام سیاسی چه باید کرد ؟
2_ آیا «شوک درمانی» در مورد مقدسات اسلام و یا مقدسین کار ساز بوده است ؟و بعبارت دقیق تر، آیا پس از ده سال ازانتشار کاریکاتوری های محمد؛ توانست دگم های مسلمانان را بشکند؟ و یا برعکس به افراط گرایی اسلامی در سطح جهان دامن زد و ان را تشدید نمود؟
3_آیا حل عادلانه مشکل فلسطین ویا بعبارت دقیق تر زمین در مقابل صلح ، موجب تضعیف بنیادگرایی اسلامی می شود و یا برعکس ، آن را تشدید می کند؟
4_آیا غرب از نقص حقوق بشر در برخی از کشور ها، ابزاری ساخته برای فشار و مقابله با دو لت های نا فرمان؟ ایا سیاست یک با م و دو هوای غرب در زمینه مسایل اتمی(ایران و اسرائیل ) قابل چشم پوشی است؟
5_آیا عوامل چهارگانه بالا و تشدید بی عدالتی اقتصادی در جهان، موجب تقویت بینیاد گرایی اسلامی شده است ؟
6_ایا بنظر شما بنیادگرایی اسلامی ناشی از ذات اسلام و در شریعت آن نهفته است؟
7_ «تفاوت فرهنگ ها» چه تاثیری در نگاهمان به دمکراسی در کشورهای اسلامی گذاشته است ؟ خلاصه راه حل شما برای اینکه بنیادگرایی اسلامی در جهان تضعیف شود چیست ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده مذهبی به هیچ وجه نیستم اما وقتی می بینم که کسانی چون ناصر کرمی که مدام بر طبل اریا و کوروش و هخامنش و سرزمین پارس می کوبد به این نتیجه می رسم که همین حکومت دینی بماند خوب هست چون فردا همفکران ناصر کرمی سر کار ایند باید به اجبار هر سال چندین بار به زیارت قبر ساختگی کوروش برویم و جشن 2500 ساله بگیریم و حتی در خانه هم به زبان مادری حرف نخواهیم زد حداقل به قول حداد عادل منظور از اصل 15 قانون اساسی همان ازادی حرف زدن در خانه هایتان است و در خانه هایتان می توانید به زبان مادری حرف بزنید.
ناصر کرمی طرفداران حکومت دینی و فارسگرای فعلی را بیشتر بیشتر می کند پس کرمی جان تو از حکومت فعلی ایران حمایت کن که مطمئنا مخالفان آن بشتر خواهد شد .

نوشته شده توسط: Anonymous

من سالها بعد از کودتا بدنیا امدم و ا ز دنیای روشنفکران دوران کودتا و ارزش های ان چیز زیادی نمی دانم. در این مقاله هم چیزی از دلیل سرشناسی اقای کیهان و محبوبیت او را در میان نویسندگان چپ و توده ای ندیدم. به ویکی پسیدیا مراجعه کردم تا از خدمات ایشان نشان بگیرم..انچه این مقاله و ویکی پدیا بر من عیان کرد؛ عضویت ایشان در حزب توده؛ پیشگامی در ویرا ستاری؛ و اعدام ایشان بخاطر مخفی کردن افسران نیروی دریایی زمانی که ایشان دوران سربازی خود را طی می کرده است. نمی دانم که چظور یک جوان سی و سه ساله در حال خدمت سربازی بوده است. اما در مورد هدف اعضای نظامی حزب کمونیستی توده تردید نمی کنم. ایا این افراد قهرمان بودنند؛ یا این عصبانیت چپ از کودتای دست راستی است که از انان قهرمان می سازد.تعجب نمی کنم که با وجود این همه قهرمان و نویسنده حکومت شاه تسلیم امام خمینی شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی که آللمانی را شکسته و بسته بلد است, این جمله آلمانی را شاید بفهمد. مینویسد اسکندر یونانی کتاب اوستا را سوزاند. غیر از فارسهاهیج ملتی ادعا نمیکند که اسکندر کتاب سوزان هم بوده

Nach Angaben verschiedener iranischer Quellen sowie einer Sage der Parsen wurde das Avesta von „Alexander dem Makedonier“ in Ekbatana oder in der Persis verbrannt

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر! شما مثل پان ایرانیستها، و پانفارسیستها، همیشه از تمدن درخشان گذشته تان، که احدی از آن خبر ندارد، دم میزنید. ممکن است اجازه بفرماید ازشما بپرسم ، الان چی دارید؟ که ترکان بر شما حکومت میکنند! اگر شما بقول خودتان صاحب تمدن والائی هستید، چرا حکومت را بدست نمیگیرید، و چرا فرهنگ والایتان را به دنیا نشان نمی دهید؟ چرا هی دنبال ترکان بد و بیراه میگوئید. ازهمان حافظ ترکش، که به زبان شما شعر گفته، بگیر، تا شاملوی ترکش، تا ساعدی ترکش، تا براهنی ترکش، تا صمد بهرنگی ترکش، تا صادق هدایت ترکش، تا پروین اعتصامی ترکش، تا مولوی ترکش، تا شهریار ترکش... و دهها و صد ها متفکر، اندیشمند و شاعر و نویسنده ترک آذربایجانی، زبان تحمیلی فارسی را از فقر فرهنگی و میرنده گی نجات داده اند. در عوض چه چیزی جز جوک ترکی، دشمنی آشکارنسبت بمردم ترک، توهین، تحقیر، مسخره گی، برده گی زبانی، فرهنگی ، تاریخی،

استعمار اقتصادی، و غل و زنجیر بهره کشی نصیبشان شده است؟! این بار مردم آذربایجان و نسل جدید و جوان آذربایجان دیگر برای اعتلای زبان و فرهنگ خود همت میکند. و نه برای زبان شما. چون شما، یعنی پان ایرانیسم گستاخ، و پانفارسیسم نژاد پرست ، در نقش شاه و شیخ ، و سازمانهای سراسری بظاهر چپ، و کمونیست در طول یکقرن، با نشان دادن ماهیت واقعی خود، درعمل ثابت کردید، که دشمن قهارملت ترک هستید. و ملت آذربایجان دیر زمانیست که این را بخوبی میداند. شما اکنون باید برای آینده خود، فکری بحال خودتان بکنید، چو دیگر کسی کاسه داغتراز آش نخواهد شد. دیگر کسی برای نجات خرمشهر نخواهد آمد. از حالا بفکرخودتان باشید. خامنه ای دیکتاتورنیز، که مدافع زبان و فرهنگتان است، دیر یا زود خواهد مرد. آنوقت خودتان باید در مقابل اعراب، و سایرهسایگان خود، روی پای خود بایستید. و بارخود را بردوش بگیرید. دیگر نوکر گیر نخواهید آورد. که هم از او سواری بکشید، و هم با مسخره گی برایش جوک ترکی بگوئید. بنظر میرسد، ابرهای سنگینی درآسمان طالع تان آویزان است، که خبر از طوفانهای سهمناکی دارد. بقول حافط :"مرا در منزل جانان چه امرعیش چون هردم/ جرس فریاد میدارد که بربندید محمل ها. "
نوشته شده توسط: Anonymous

پان فارسها ی شعوبی ادعا میکنند , هر چه کتاب از دوره هخامنشی داشته اند, اسکندر و هرچه از دوره ساسانیان داشته اند ح. عمر سوزانده. یعنی در دنیا فارسها تنها ملتی هستند که تمامی کتاب هایشا سوزانده شده است آنهم در کتاب خانه که 2500 یا 1500 سال پیش داشته اند. الله اکبر ها

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

کاربر گرامی....حم..... خوب چه اشکالی داردکه اگر بقول شما لُرها بخواهند و بتوانند دمکراسی را در ایران پیاده کنند. آنرا پیاده کنند، دمکراسی را هر کس و هر قوم و قبیله بویژه ایرانی کُرد، بلوچ، خراسانی، مازندرانی، گیلانی، بوشهری، کهگیلویه و بویراحمدی، بختیاری، لُرستانی، و آن بخش از ایران ایران مرکزی که اگر به بیماری شیعه گری گرفتار نیامده باشد، قابل تجلیل است. اینها همه از یک خانواده هستند، و صاحب این سرزمین و آب و خاک. دکتر شاپور بختیار، دکتر قاسملو، دکتر شرافکندی و سایرین شخصیتهای سیاسی دیگر ایرانی تبار زاگرس از برجسته ترین سیاست ورزان جهانی چه کم داشتند ؟

در آلمان هم حداقل 16 تیرهء آلمانی است، که "فرانک ها و شواب ها" خود را آلمانی اصل میدانند ولی یک تیرهء دیگر آن پیشقدم شد و آلمان را متحد کرد و نتیجهءِ این پروسه آلمان امروزی است. شما تُرک ها که با دمکراسی و امثال چنین واژه هایی سر سازگاری و آشنایی ندارید، سرشت شما از نوع دیگری است.

بعد از ایران باستان ماد ،هخامنشیان، و ساسانیان، دوران کوتاهی حکومت مرکزی را خاندان زندیهءِ بختیاری از ناحیّهء زاگرس بدست گرفت، پایتخت شیراز را انتخاب کرد به آن آبادی پرداخت، خود را شاه نخواند و وکیل و نمایندهء زحمت کشان خواند.
آیا میدانید خاندان قاجار با این خاندان زندیه چکار کرد. بدستور و در حضور آقامحمّد خان قاجار، دست و پای لطفعلی خان را بریدند و قطع کردند، چشم هایش را کور و بیرون آوردند، به این مرد تجاوز کردند، آنوقت سر از تنه جدا شدهءِ او را آقا محمّد خان قاجار در جلوی دروازهء ورودی و خروجی اقامت خود دفن کرد تا با هر رفت و آمدی بر سر این مرد پا نهند. از سر وکلهء مردم "کرمان" به مناسبت همکاری و پناه دادن به لطعلی خان زند، برج و مناره ساختند. نماد قومی تُرک تباری همان پرچم خونین ترکیه و جمهوری جعلی آذربایجان است که حلال ماه است که بر دریایی از خون نقش انداخته است.
صلاح بر این نیست که بحث را از قانونمندی و موضوع اصلی انحراف دهیم و به کارنامهء شما تُرک تباران در منطقه بپردازیم، چرا باعث درهء عمیقی میان شما و مردم منطقهء خاورمیانه خواهد شد، و همچنان حلقهء زندگی بر شما به مناسبت اعمالتان در ایران، و در ترکیه و در منطقه تنگ و تنگتر خواهد شد.

اگر شما نمایدهء علی خامنه ای هستید و وارد مباحث شده اید خود نکتهء مثبتی است، ولی ما نمیخواهم آقای خامنه ای شما زبان فارسی را بر کسی تحمیل کند، زبان فارسی بطور اتوماتیک زبان مشترک ایران بود و هست، چرا که همهء گویشهای ایرانی ازجمله، بلوچی، کُردی، غربی، شمالی، شمال غربی، غرب، جنوب غربی و جنوب و ایرانی مرکزی در آن هست، تازه نزدیکترین زبان به تُرکی و عربی هم میباشد،

آقای خامنه ای اگر لطف کنند سرمایه های ملّی ما را را ندُزدند و به ترکیه هدیه نکنند و بین حکومت و نمایندگان مجلس ترکیه ( که نمایندگان کُرد از آن محرومند) تقسیم نکنند و به حزب الله لبنان و سایر تروریستها نبخشند، و تازه فقط سرمایه های خانواده و فرزندان خود و هاشمی رفسنجانی را در ایران سرمایه گذاری کنند و نه در ترکیه، کشورهای حوزهء خلیج فارس و اروپا و آمریکا و روسیه خود خیلی کار است، برای بحث دمکراسی و انواع آن احتیارج به یک جلسهء Online – Dialogseminar هست که بشود به این مسائل پرداخت، راه دیگر این هست که در صورت داشتن وقت مناسب موضوع دمکراسی را بصورت یک نوشتار در سایت ایران گلوبال انتشار خواهم داد.
نوشته شده توسط: دکتر مهرداد درویش پور

کیانوش عزیز. در این که اصلاح طلبان از بنیادگرایان بهترند، کمتر عقل سالمی شک می کند. ما هیچ کدام از اصلاح طلبان حاضر نیستند رسما از "اسلام سیاسی" دفاع کنند. دلیل آن هم روشن است. ته این پروژه بنیادگرایی اسلامی است. اسلام سیاسی یعنی اشکارا به قدرت رساندن دین که معنای دیگر آن استبداد دینی و تبعیض علیه دیگر ادیان است. اشتباه بزرگی است اگر بپندارم اسلام سیاسی می تواند پدیده ای دمکراتیک باشد. در ضمن نسبیت فرهنگی با تفاوت فرهنگ ها فرق دارد. یکی ناظر بر هم از دانستن هر فرهنگی مستقل از یان که با حقوق بشر خوانانیی دارد یا نه می باشد و دیگری با تاکید بر تفاوت های جدی در فرهنگ های گوناگون دیالوگ را به جای تحریک و تحقیر، روش سودمندتری برای "گفتگوی بین فرهنگ ها و تمدن ها به جای جنگ تمدن ها میداند.

نوشته شده توسط: Anonymous

از آنجايي كه محور علاقه آقاي كرمي نژاد است( به كار بردن كلمه تبار به جايي نژاد براي غالب كردن همان مفهوم نژاد با اسم جديد است چون نژاد و نژاد پرستي ... بار منفي زيادي امروزه دارد ) چند سوال نژادي دارم ١: مردم هزاره كه فارسي حرف مي زنند آيا ايراني نژاد يا پارس نژاد هستند و كلاً شما آنها را در كجايي معادله تان قرار مي دهيد ٢: مردم تاجكستان و دري افغان چطور ؟ ٣: سوال اصلي اينكه ارتباط نژادي و زباني اين مردم در شمال را با مردم ايران نژاد جنوب چطور تعريف مي كنيد يا ارتباط مي دهيد ؟ زباني ؟ نژادي؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کیا جان
در «بحث همه نظر ها با یکدیگر»مشترک هستیم.
فرق مان اینجاست که من «نظر» را از«تبلیغات» جدا میکنم.
برای من «تبلیغات» نظر نیست. عمل است.
تبلیغات چیزهایی که در اصول سایت «پخش نشدنی» ست کمکی به تفکرعلمی که نمی کند مانع این تفکر هم هست.
تبلیغات راسیسم-فاشیسم-داعشیسم-و مانند اینها کمکی به تفکرعلمی نمیکند.
با بحث طرفین موافقم اما بحث را از تبلیغات جدا میکنم.
تبلیغات در سایت توسط « صاحبان خط حکومت» جهت « ایجاد دشمنی و تفرقه » راه اندازی شده .
اینان با شعارهای تند« همه رقمی» وارد بحث شده و «خط تفرقه و دشمنی» را پیش می برند .
و نمیگذارند بحثی صورت گیرد.
هدف اینان نخست «نفی بحث» است با شعار های «تند همه رقمی و 72 خطی».
«خرابی بحث-ایجاد دشمنی».این سیاست و آموزش از اتاقهای «ضد آزادیخواهی»حکومت بیرون آمده.
و پیش برده میشود.اسناد و دیدئو ها ی «آموزش»این سیاست در رسانه ها هست.

با «سیاست 72 خط جهت تفرفه و دشمنی» لازم است آگاهانه برخورد کرد.
ابزار این سیاست «شعار و تبلیغات» است؛ اصول سایت این ابزار را از دست اینها گرفته.
اما ما در عمل این اصول را توجه نمیکنیم. هم «بحث سازنده» از بین میرود و هم «یاری به آزادیخواهی» و «روشنگری».
سایت «در تله ی این سیاست حکومتی » گیرکرده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من هم اکنون سخنان ریس جمهورآمریکاآقای اوبامادرکنگره رانگاه میکردم.تاسف برملت خودخوردم که ماباچه تفکری ومخصوصا آنهایی که ادعای روشنفکری کرده ودراروپادرکشوری مثل آلمان نشسته وبرای مامیخواهدنمونه سازی درتفکرگشته والگوسازی نماید.دنیاورهبران سیاسی آنهابه دنیامدیریت میکنندودغدغه تک تک احادکشورخودرادارند.ولی درکشورماکسانی مثل آقای کرمی برای ایجادافکارراسیستی خوداصراردارندومیخواهندهمه راازدم تیغ بگذراند.اگرنوشته های اورانگاه منصفانه کنیددرهیچ کدام آن یک کلمه ایی ازدوستی وانسانیت یافت نمیشود.این دوست مابرفرهنگی اصراردارد میخواهدتفکرخشونت وهتاکی درجامعه رواج دهد.البته تقصیری نداردچون باآن فرهنگ بزرگ شده وازتفاهم وتامل درزندگی فکرکنم چیزی ندیده است.من فکرکنم اگرروزی وروزگاری این نوع افرادحاکم شودبایدبه داعشی های وطنی 37ساله وعربی بایدصلوات فرستاد.من قبلابه ریشه های تفکرایشان اشاراتی داشته ام

فکرمیکنم درعالم توهم ورویاوبانوشته جات شئونیستها واردجهنمی شده که خروج ازآن برایش سخت است.این دوست ماازشیعه وترک بسیارمی نالد.من یک پیشنهادبه ایشان دارم .من درپایخت قوم آنهازیادبوده ام وهرسال نیزدرماه محرم به خرم آووه (خرم آباد)وبروگرد(بروجرد)زیادرفته ومیروم .آنجادوستان باسوادوانسانهای بزرگ وپاک ودارای شعوربالازیادمیشناسم وبرای ملت لرارزش والایی داشته ودارم.حیف که شماازتبارهمایون کتیرایی وو..هستی .ایشان یعنی آقای کرمی چراخودرانماینده آنهاحساب کرده درتعجبم. اگرایشان توانستندتنهاخره گرفتن(داخل حوض گل رفتن )راازلرستان که بدترین نوع خرافات است ازولایت خود برچید.من تمام تقصیرهارابگردن ترکان وصفویه و خواهم گذاشت.یااگریک نمونه ازصنعت وآثاری که مربوط به لرستان باشد ، رابگوید،من هم ازفردالرمیشوم.البته مقداری آثارباستانی ازدوران قدیم .صفویه.قاجاریه درتمام منطقه وجوددارد ، آنهارانبایدبه حساب خودشان بگذارد.تعدادی نیزاشیای قدیمی درغارهای کوه هاپیداشده اند وکاوش بعمل آمده آنهاهم توسط گردنه گیرهای دزد ازکاروانهای مکه ومدینه.کربلا.بغدادوو..دزدیده شده اندوچون نتوانسته اند،آنهاراخرج کنندآن اشیا درغارهامانده اند.ویااینکه افراددزدکشته شده وآنهابی صاحب مانده وبعداکشف شده اند.افکارتوهم انگیزونوشتجات پان ایرانیستهاوشئونیست های حاکم درعصرجدیداین دوست مارابصورت هستیریک ،براواثرگذاشته وهنوزنمیتوانددریک کشورآزاد واروپایی نیزازآن توهم خارج شود.ماترکان خودنیزدراین نوشته ها وچرندیات نویسی مقصرهستیم چون بیش ازاندازه نجابت بخرج داده وجواب هریاوه گوها رانداده ایم. ببخشیدبازببخشید عذرمیخواهم درمثل مناقشه نیست.درتورکی میگویند( اوستورانین قاباغینا سچماسون دیرگوتی یوخدی).این جواب آخرآقای کرمی.آقای کرمی بخدا.لنین.موسی.عیسی.کورش.زرتشت.محودافشار.ورجاوند.به فلک الافلاک شمابایدانصاف داشته وبه دنیاباعینک تمییزنگاه کنید.ترک فارس.عرب.لر.کرد.روس همه انسان بوده وهرکدام تاریخ خودرا دارند.هرگروه به اندازه خودش درپیشرفت.دربدبختی.دردردورنج.درخوشی وناخوشی ودرجنایت وآبادی سهم داشته وانسانها ازحقوق مساوی بایدبرخودارباشند.این سیاست ومنافع شخصی حاکمان است که حتی به ملت خودنیزبدی میکنند.شماهم وارد معقوله های انسانی شده ودنبال خشونت ودشمنی نباشید.راستی من راتهدیدکرده بودی وگفته بودی بچرخ تابچرخم.من را نمیشناسی بایدبگویم من دم به تله هرکس وناکس نمی دهم.وقتی درسال 57اولین کوتل مولوتوف هارابه کلانتری مرکزی درمیدان توپخانه انداختندیکی من بودم.ازاولین افرادی بودم که درمیدان پاستوروارداموزشگاه افسری شده وازآنجاازنرده پریدم واردپادگان باغشاه شده واسلحه خانه هابازکردیم.ازاولین کسانی بودم که باسلحه واردزندان اوین شدم تازندانی هاراآزادکنیم. وکردیم.آقای کرمی توفکرنکنم بتوانی کاری بامن بکنی چون من یکی ازدشمنان بی عدالتی وشئونیسم هستم.یادم .رفت بگویم همیشه دهه فجرتعدادی رادر میدان 24اسفند(انقلاب امروزی )نشان میدهندیکی ازآن 4نفردربالای آن من هستم.چون مجسمه ونمادضدترک (رضاشاه)پهلوی رادرمیدان راه آهن پایین کشیده ومجسمه پسرش رادرمیدان انقلاب وعکس خمینی رامن بالا بردم. واگرمیدانستم ایشان هم مثل توازلرهای ضدترک هست هرگزعکس آن رانمادنمیکردم.ازتحصیلات آکادمیک پورپیرارگفته ای اگرایشان مثل احمدکسروی ورجاوند.محمودافشاروقوام السلطنه.محمدعلی فروغی فراماسیون ومبلغ زبان فارسی ومامورانگلیس بودآیاازنظرشمادانشمندومحقق نمیشد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جم گرامی این گفته شما که نوشته اید ( چون بدون ترک ! شما تا بحال ، از صفحه تاریخ محو میشدید ) خوب یکی نیست به شما بگه که از مغولستان و آسیای میانه با شمشیر و تیر و کمان به این سرزمین حمله کردید و کشتید و غارت کردید و آبادانی ویران کردید ، بده کار و طلبکار هم هستید شماها خواستید ما را از صفحه تاریخ محو کنید ولی دلیران این سرزمین در مقابل شما مقاومت کرده و از ناموس و سرزمینشان دفاع کردند از چه چیزی داری صحبت میکنی شرم هم چیز خیلی خوبیه ! بهتر نبود همان مغولستان و آسیای میانه میماندید و آنجاها را متمدن و شهر سازی و آبادانی میکردید و آنجاها مواظب خودتان میبودید که یه بربر دیگه پیدا نشه که شماها رو از صفحه تاریخ محو کنه !

نوشته شده توسط: Anonymous

این اقای فریدون احمدی گویا فراموش کرده است که سازمان ایشان به همراه حزب توده در ایران حزب طبقه کار گر همراه و همگام با نظام جنایتکار خمینی ملعون در سر کوب ملت ازادیخواه ایران در نابودی ازادی بیان و استقرار حکومت دینی نقش اساسی داشته است.
اعدام صد هها میهن پرست ایرانی بدست جنایتکاران اسلامی و تشویق نظام به ایجاد سپاه پاسداران از سوی سازمان فدائی هر گز قابل انکار نسیت. دو جریان ماتریالیست با تمام قدرت در دفاع از ارتجاع سیاه مردم ایران را به بردگی و نابودی و زنان ایرانی را به فاحشگی کشاندند. بسیار مضحک است که سازمان متهم به تبهکار ی و همکاری با جنایت کاران اسلامی نماینده ان اکنون به منتقد اسلامی دگر دیسی پیدا کرده است.اما اسلام کنونی همان اسلام زمان ان یهودی زاده عرب یعنی محمد است.

اساس اسلام بربنیاد دروغ و تجاوز و قتل وغارت و بی وطنی بنا شده است و تا پایان جهان همین خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

دقیقا اینطور است. اسلام راستین را باید از اسلامگرایی جدا کرد. وگرنه مسلمانان همه اسلامگرا نیستند. من فکر نمیکنم که اگر فردی قصد فروش کاریکاتورهای شارلی-هبدو را مثلا درمیدان شوش تهران داشته باشد، با مشکلی روبرو شود!!

نوشته شده توسط: Anonymous

همانطور که سال گذشته پیش بینی‌ کرده بودم دو کشور ( ایران و عربستان ) جنگ را به ( یمن و افغانستان ) کشانده اند، ایران موفق شد یمن را نیز بی‌ ثبات کند، به نظر من، بی‌ ثباتی یمن، کشور‌های حوزهٔ شورای همکاری خلیج را، بیشتر از پیش، به هم نزدیک خواهد کرد، و بزودی سیاست یکسانی را در قبال ایران خواهند گرفت، از طرفی‌ باید صبر کرد و دید عربستان چگونه افغانستان هم اکنون بی‌ ثبات را، تبدیل به جهنمی برای ایران خواهد کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من به روز قیامت اعتقاد ندارم ولی مثل اینکه دنیا زیر و رو شده و مدرنیزم و تجدد از طریق زادگاه و اجداد آریائی آقا کرمی وارد منطقه ای که ایران نامگذاری شده تشریف فرما شده و آنچه که تا بحال توسط دانشمندان و نویسندگان وامثالهم که نوشته اند تجدد و مدنیزیم توسط ترک زبانان و از طریق استانبول و باکو وارد ایران شده دروغ بوده . و تبریز به شهر اولین ها مشهور شده . آقا کرمی کافی به وضع زادگاه زبان مادری شما یعنی افغانستان نگاه کنید تا حقایق مشخص شود که یک من ماست چقدرش آب است برای مثال

اولین چاپخانه در سال ۱۲۲۷ توسط شاهزاده عباس میرزا در تبریز تاسیس شد و ۱۲ سال بعد دومین چاپخانه در تهران تاسیس گردید.
برای اولین بار کتب خارجی در تبریز ترجمه گردید که از آن جمله عبارتند از: پطر کبیر،شارل دوازدهم،اسکندر کبیر،... .
اولین رمان ایران به نام((ستارگان فریب خورده- حکایت یوسف شاه سراج)) توسط میرزا فتحعلی آخوند زاده در تبریز به رشته تحریر در آمد.
اولین دایرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزی تبریزی نوشته شد.
اولین کتابخانه عمومی توسط میرزاحسن خان خازن لشگردر سال ۱۳۱۲ در تبریز تاسیس شد.
اولین سینمای ایران پس از پنج سال از اختراع جهانی آن(توسط برادرن لومیر) ، در تبریزبا نام سولّی(آفتاب) تاسیس گردید.
اولین نمایشنامه وتئاتر در تبریز به سال ۱۲۶۱ شکل گرفت.
اولین عکاسخانه توسط قاسم میرزا در تبریز راه اندازی شد.
اولین فوتبالیست شاغل در اروپا (بلژیک) به نام حسین صدقیانی از اهالی تبریز در سالهای ۱۳۰۹-۱۳۱۱ بهترین گل زن باشگاههای این کشور بود و در فینال جام باشگاههای بلژیک با به ثمر رساندن سه گل باعث قهرمانی تیم رویال شالروا اسپورتینگ کلوپ در مقابل تیم بروکسل گردید.
در زمینه پزشکی نخستین طبیب محصل فرهنگ نخستین کتابهای پزشکی - نخستین آبله کوبی - نخستین دانشکده پرستاری مامائی - نخستین دندانهای مصنوعی - اولین عمل قلب باز - پیوند قلب برروی سگها و نخستین عمل پیوند کلیه توسط دکتر جواد هیات در سال ۱۳۴۷ در تبریز به انجام رسید.
اولین هوانورد ایرانی به نام کلنل محمد تقی خان پسیان از اهالی تبریز بود.
اولین کارخانه اسلحه و مهمات در شهر تبریز بنا نهاده شد .
اولین کارخانه چینی سازی در شهر تبریز ساخته شد.
اولین کارخانه تولید برق در این شهر و اولین خیابانی که در آن از چراغهای برقی استفاده شد خیابان چراغ گازی تبریز بود.
اولین ضرابخانه ماشینی و انتشار اسکناس از فعالیت های این شهر اولین ها بود.
اولین شهر ایران که صاحب تلفن شد تبریز بود .
اولین انجمن زنان در تبریز توسط صاحب سلطان خانم تشکیل گردید .
اولین بلدیه و نظمیه پلیس مردمی و شهرداری ایران متعلق به تبریز است.
اولین مهمانخانه توسط میرزا اسحق خان معززالدوله در تبریز پذیرای مهمان گردید .
اولین مدرسه کر و لال ها توسط جبارباغچه بان و اولین مدرسه نابینایان توسط یک میسیون آلمانی و اولین مدارس حرفه ای و بازرگانی توسط محمدعلی تربیت واولین کودکستان توسط ابوالقاسم فیوضات در تبریز بنا گذاشته شد.
اولین پایگاه لرزه نگاری در تبریز (شهر زلزله خیز) بنا گذاشته شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر! شما میگوئید" اگر دمکراسی و سکولاریسم ( ....) در ایران و در ترکیه بر قرار شود، دیگر امکان حکومت دیکتاتوری تُرک تباری در منطقه امکان پذیر نیست، و زمینه جهش از قرون وسطایی به عصر مدرنیته و روشنگری میسر خواهد شد....) پایان نقل قول. آقای ناصر! آیا شما لر ها میخواهید دمکراسی را در ایران و ترکیه بر قرار بکنید؟ با کدام نیرو؟ با کدام تشکیلات؟ شما که بقول خودتان اینهمه تمدن دارید، در پس هزاره های دور کجا تشریف داشتید، که حکومت را در ایران و ترکیه بدست نگرفتید، و به ترک ها واگذار کردید؟ آیا این بی انصافی نیست که آنهمه بقول خودتان تاریخ و تمدن پر عظمت و پر افتخار تان را بدست فراموشی بسپارید؟ و اکنون ترکان بر شما حکومت میکنند؟ دوستان اپوزیسیون تان 36 سال است که چسبیده اند، به ریش و تسبیح و عبای خامنه ای و میخواهند او را اصلاح بکنند. شما در فکر دمکراسی هستی؟ ممکن است دمکراسی مورد نظرتان را

برای مردم شیعه اثنا العشری دوازده امامی نیز توضیح دهید. هیتلر هم بخود دمکرات و نمایند طبقه کارگر میگفت. شما که بقول خودتان خواهان دمکراسی غربی هستید، ممکن است بفرمائید، که اصلا دمکراسی یعنی چه؟ منظورتان کدام دمکراسی است؟ آیا شما دمکراسی کارگری انترناسیونالیسم جهانی، و کشور واحد کره زمین میخواهید، یا دمکراسی سرمایه داری؟ شاید دمکراسی سرمایه داری غربی مثل پلورالیسم، و پارلامنتاریسم سیاسی میخواهید؟ شاید هم دمکراسی نئو لیبرالیسم و کاپیتالیسم جهان وطنی مد نطرتان است؟ لطفا خط تان را مشخص کنید تا همه بدانند که شما کدام دمکراسی را میخواهید در ایران و در ترکیه برقرار بکنید. زیرا دمکراسی یک کلمه عام است. و دمکراسی در واقع رای مردم معنا میدهد. امروز اغلب مردم ایران به خامنه ای، و بیشترمردم ترکیه به اردوغان رای میدهند. امروز هر دیکتاتوری خود را دمکرات مینامد. و شما برای اینکه از آنان ممیّز شوید، لطفا دمکراسی را که میخواهید در ترکیه و ایران بر قرار کنید، برای مردم ترکیه و مردم ایران توضیح دهید. تا از گمراهی بیرون بیایند! در جای دیگر میفرمائید:"همین دیروز بود که علی خامنه ای...، قراردادن ظامی که همان ادامهء قرارداد های ترکمن چای و گلستان است را با روسیه تزاری را امضاء کرد، تا از تاج و تخت و عمامهء ولایت فقیهی او پاسداری کنند." پایان نقل قول. در اینجا کمی اشتباه میفرمائید، هدف از این قرار داد، در واقع تضمین موجودیت و سلطه پانفارسیسم و پان ایرانیستی رژیم، و در فراسوی آن تحمیل زبان فارسی بر ملل ایران است. زیرا با رفتن رژیم خامنه ای، خیلی چیز ها به تاریخ خواهد پیوست. و شما باید از خامنه ای بقول شما ترک! که زبان مادریش فارسی است. و پاسدار زبانتان است. خیلی هم تشکر بکنید، که حد اقل به زور سرنیزه هم که شده زبان و فرهنگ پر عظمت و متمدن تان را به ملل ایران تحمیل میکند. بقول حافظ: "من از بیگانه گان هرگز ننالم/ که با من هر چه ها کرد آشنا کرد." پس شما از دیکتاتور خامنه ای بقول شما ترک!، که بر شما حکومت میکند، و شکوه و جلال، و عظمت فرهنگ تان را به جهانیان نشان میدهد، ناله مکن! از او بسیار هم سپاسگزار باش! چون بدون ترک! شما تابحال، از صحیفه تاریخ محو میشدید.
نوشته شده توسط: peerooz

" ایا جوامع اسلامی می تواننند همچون سوئد و سویس شوند؟ فاکت های شما کدامند؟ ". گرچه جمله منسوب به یوگی بررا و در حقیقت با اصل دانمارکی میگوید It’s Difficult to Make Predictions, Especially About the Future پیشگویی کار مشکلیست به ویژه در باره آینده, ولی اگر گذشته چراغ آینده باشد میتوان حدس هایی زد. مقالات زیادی در این باره منتشر شده است که تا پیش از انگولک های " غرب " مسلمانان روش " صلح آمیز " خود را داشتند و مثلا در عراق و سوریه و لبنان و لیبی و ترکیه و شاید مصر و ایران و افغانستان " حکومت ها " سکولار بودند. پس از این انگولک ها بود که " افعی " " اسلام سیاسی " سر براورد و تبلیغات غربی چنان " اژدهایی " از آن ساخته است که حتی " روشنفکران " ماهم آنرا باور کرده و به Bandwagon سوار شده اند. به این ترتیب " جوامع اسلامی [ ممکن است نتوانند ] همچون سوئد و سویس شوند "

ولی میتوانند وضعی بهتر از این داشته باشند, اگر از ما بهتران بگذارند.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

کاربر گرامی....حم..... یا جم....شما سئوالی را مطرح میکنید که خود شما پاسخش را بهتر از هر کسی میدانید.
آن مسائلی که من به آنها می پردازم مسائل تاریخی و مردم شناسی و ساختار شناسی منطقه است که در همهء منابع درسی دبستان تا عالی بویژه در غرب هست.
انتظار نداشته باشید فردی مانند خمینی کسی را به جانشینی خود انتخاب میکرد که دمکرات و پیرو حقوق بشر امروز باشد، اگر خود شما در آینه نگاه کنید و با خود رُک و راست باشید، خواهید پذیرفت که متأسفانه فرهنگ، بویژه فرهنگ سیاسی تُرک تباری دیکتاتوری قومی و قبیله ای و در شکل مطبوع آن فئودالیته بوده است که با دمکراسی و پذیرش دگر فرهنگها و همزیستی با غیر خودی ها مشکل جدی دارند. ......

در تاریخ تُرک تباری نمی توانید مرحله ای را پیدا کنید که بدون کشتار و دیکتاتوری و با شمشیر دین اسلام چه سنی در ترکیه و چه شیعه گری در ایران به قدرت سیاسی رسیده باشند. اصولأ بعداز برکناری و محو خلفای اسلامی عرب تبار بوسلهء مغولان در جهان این تُرک تباران بودند و هستند که پرجم اسلام واپسگرایی سیاسی را بر پا داشته اند و میدارند، اسلامگرایی امروز مدیون تُرک تباری است و مدیون محمّد ابن عبدالله، و خلفای راشدین و علی و بیت او نیست، سنگ زیر بنای اسلامگرایی امروز در خاورمیانه حکومت ترکیه و شخص علی خامنه ای است.
فرهنگ خشن و دیکتاتوری قبیله ای و هژمونی تُرک تباری در ایران و در ترکیه تنها بر پایه اسلامگرایی ممکن هست. مطمئن باشید که اگر دمکراسی و سکولاریسم ( سکولاریسم واقعی نه آنچه در ترکیه امروز هست) در ایران و در ترکیه بر قرار شود، دیگر امکان حکومت دیکتاتوری تُرک تباری در منطقه امکان پذیر نیست، و زمینه جهش از قرون وسطایی به عصر مدرنیته و روشنگری میسر خواهد شد.
تازه اگر با اکثریّت آراء به حکومت برسد، قانون اساسی و پلورالیسم حزبی و سیاسی به این مردم اجازهء بر قراری استبداد قاجاری را نمیدهد،
همین دیروز بود که علی خامنه ای مانند محمّد علیشاه قاجار، قراردادن ظامی که همان ادامهء قرارداد های ترکمن چای و گلستان است را با روسیه تزاری را امضاء کرد، تا از تاج و تخت و عمامهء ولایت فقیهی او پاسداری کنند

موسوی رهبر اپوزیسیون واقعی جمهوری اسلامی نبوده و نیست، اگر هم فرهنگ و منشی دارد که با فرهنگ تُرک تباری متفاوت است، بر گزفته از فرهنگ مردم غرب کشور (لُرستان) است که در کودکی در آنجا پرورش یافته، و از همه مهمتر موسوی تحت تربیّت همسرش خانم رهنمود است که از دیار لُرستان است
نوشته شده توسط: Anonymous

من از بعد ژئوپلتیکی این موضوع را تا حدی سبک سنگین خواهم کرد و به خطراتی که ( اهداف شوم روسی ) برای منطقه دارد پرده بر خواهم داشت، با وضع فعلی‌ سقوط قیمت نفت در بازار‌های جهانی‌، عربستان می‌‌تواند نزدیک به به ۸ هشت سال دوام بیاورد، در حالیکه با در نظر گرفتن ذخایر ارزی روسیه، این کشور فقط یک سال توان ایستادگی در تحمل سقوط قیمت‌های جهانی‌ نفت را دارد، بدهی کشور‌های خارجی‌ به روسیه چیزی در حدود ۲۴۰ بیلیون دلار بر آورد شده که ۱۳۰ بیلیون دلار آن امسال به روسیه پرداخت خواهد شد، همچنین ذخیره ارزی روسیه چیزی حدود ۲۰۰ بیلیون دلار است، ولی‌ ایران نمیتواند در بازار متلاطم سقوط ارزش نفت، مدت زیادی دوام بیاورد، به نظر من روسیه این توان را دارد که رژیم ایران را به هر کاری وا‌ دارد از جمله ترغیب ایران به بستن تنگه هرمز، اعلام جنگ بر علیه عربستان و ( بستن یک تواهمنامه مبنی بر ) حمایت از

از ایران در مقابل هر حمله خارجی‌، بدون شک حمله ایران به عربستان، نه تنها پاکستان اتمی‌ را بر علیه ایران وارد میدان خواهد کرد بلکه ( اسرائیل در یک چشم به هم زدن ) کّل نیروی هوائی، بنادر، نیروی دریائی و زمینی‌ ایران را منهدم خواهد کرد، در بعد ژئوپلتیکی، اسرائیل به عربستان نیاز دارد، با وجود عربستان، نه تنها مصر آرام در کنار اسرائیل خواهد خوابید بلکه کلید تعدیل آتش تنش بین ( اعراب و اسرائیل ) در دستان عربستان نهفته است. در تبدیل ایران به یک جهنم واقعی‌، پوتین روسیه شاهد بالا رفتن سرسام آور قیمت نفت در بازار‌های جهانی‌ خواهد شد و به ریش هر چه کمونیست، سنّی، شیعه است خواهد خندید
نوشته شده توسط: Anonymous

بگمانم یکی از ویژه گیهای " فرهنگ ", جاودانی بودن آنست, یعنی اگر مردنی بود که فرهنگ نمیشد. مثلا در فرهنگ ما حرف مرد یکی است, یعنی مردها کله شق اند و قابل انعطاف نمیباشند. یعنی بانوان کله شق نیستند و اگر دیدند خطا رفته اند جبران میکنند. و سپس میپرسی درسته؟ و در اینجا میبینی که فرهنگ زیر لفظی برای بله گرفتن پیش میآید و نمیدانی در دوران مدرنیته و از راه اینترنت چگونه میشود زیر لفظی داد. شاید شیوه نوشین لبان چنین است.

مرضیه :"شیوه نوشین لبان"
https://www.youtube.com/watch?v=Fyx90E9YxxU

اگر کلاسیک آنرا دوست ندارید اینهم فرم مدرن آن
Shiveye Noushin Laban - Mohsen Namjou
https://www.youtube.com/watch?v=uGC8SfreF-g

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آ.ائلیار جان / متاسفانه یک تناقصی در ائینامه سایت وجود دارد بعبارت دیگر « نظر ها» هم بخشی از بحث «تئوریک» است و می توانند انتشار یابند . بطور مثال بار ها از من انتقاد کرده اند که چرا اجازه انتشار به مطالب نژاد پرستانه و ترک ستیزانه فلان نویسنده ای را داده ام؟ ویا همین طور کسانی که بطور مرتب علیه فارس های می نویسند، اجازه انتشار می بایند؟ اگر یکی از طرف ها را ممنوع کنی ، طرف مقابل را هم نمی توانی اجازه انتشار بدی...در نتیجه اصل گفت و گو پایان خواهد یافت .ما کشوری یکدست نیستیم و جلوگیری از طرح نظرات آینده خوبی ندارد. بگذار در حد نظر دوستان نظرات خود را ازادنه بنویسند. نقد و نظر کمک به فکر و اندیشه درست و علمی می کند

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

بحث جالبی بود ، هر چند سه سخنران در یک راستا صحبت کردند و گفته های یکد دیگر را تکمیل نمودند . پرسش اساسی در این میزد گر د می تواسنت این باشد که روش «شوک درمانی » علیه دگم های مذهبی و تقدس به چه میزان نتیجه داده است ؟ بطور مثال ده سال پیش که کاریکاتوریهای محمد در روزنامه یولند پستن دانمارک نشر یافت ، تا کنون چه نتیجه عملی در بر داشته است ؟ نظر سنجی ها و امارها اشکارا نشان می دهند که رادیکالیسم اسلامی در جهان از ان زمان تا کنون چند ده برابر شده است(تنها در ماه نوامبر 2014 حدود5034 نفر توسط افرطیون اسلامی کشته شده اند) و مسلمانان میانه رو بیشتر ایزوله شدند تا تقویت گردند. آینده این روند و روشها به کجا می انجامد؟

2- اقای لاهیجی بدرستی صحبت از جدایی دین و حکومت می کند در حالی که در محافل اپوزیسیون ایران صحبت از جدایی دین از سیاست می کنند؟ بعبارت دیقیق تر بخشی از اپوزیسیون ملی گرا _ سکولار اشکارا علیه هر گونه اسلام سیاسی عمل می کنند و اصلاح طلبان را خطرناک تر از افراطیون اسلامی می پندارند.3_ می دانیم که کاریکاتورهای محمد در امریکا اجازه انتشار نیافت ولی در اروپا به دلیل پای بندی به ازادی بیان بی قید و شرط چندین بار تجدید چاپ شد در حالی که انکار هولکاست در اروپا ممنوع است! ایا این قانون مغایر با ازادی بیان نیست ؟مگر نه این است که محقیقن و تاریخ نگاران می تواینند وقایعه تاریخی را ،مورد ارزیابی مجدد قرار دهند، چرا در مورد هولکاست، آزادی بیان بدون قید وشرط نقص می شود؟ آیا ضدیت مسلمانان افراطی با دمکراسی غرب ، ناشی از حمایت متعصابه غرب از اسرائیل نیست؟ در ویدئویی که از تروریست سوپر مارکت یهودیان به جا مانده است ؛ گفته است که :«ما نمی گذاریم که شما برای جهان تصمیم بگیرید؟» آیا واقعا غرب برای کل جهان تصمیم می گیرد؟ ایا غرب می تواند همچنان سرکرده جهان باشد؟ ایا «نسبیت فرهنگی » توهم است و یا واقعیت؟ ایا جوامع اسلامی می تواننند همچون سوئد و سویس شوند؟ فاکت های شما کدامند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

ويديو را ديدم ؛ از اينكه حالا يك نفر از بين آن همه فارس يا ايراني كه كوباني كوباني مي كردند يكي پيدا بشه كه واقعاً به شعارش باور داشته باشه به عين العرب بره و كمك انها بكنه ايرادي نمي بينم( در ضمن عاشقان كوباني كه دولت تركيه مانع پيوستن به كوبانها را سرداده بودند مسير همين آقا را دنبال كنند حتماً به كوباني مي رسند) ولي كارگردان اين ويديو عجله داشته رو بازيگر زياد كار نكرده بوده هول هولكي گفته اينو بگو و متوجه نبوده كه ١: اوجالان نه رهبر جهاني نه حتي تمامي كردها بلكه رهبر چپهاي كرد به نمونش اين آقا است ٢: مادر كورش كرد بود و از اين حرفها خاص همين تيپ كردهاي ايران است ٣: عبارت شمال كردستان در بين كردها رواج دارد ٤: جمهوري اسلامي كه علناً اعلام ميكنه كه با داعش درگيره و نيرو مي فرسته و هر از گاهي خبر كشته شدگان را هم اعلام ميكنه بدون اينكه بگه ترك عرب لر گيلك كرد ... اينجا هم ميتونسته

بگه ايراني نه مشهد شو بگه نه كرد بودنشو
نوشته شده توسط: Anonymous

من هم با شما موافق هستم که جنبشهای وسیعی در ایران شکل گرفته و دارای آن چنان قدرتی خواهند شد که از این رژیم عبور کنند.، درست است که از جنبش زنان اسم بره اید ولی ایا فکر نمیکنید تحصیلات دختران در دانشکاهها و گرفتن 67% از صندلی های دانشگاهها خود به تنهایی یک جنبش نوین اجتماعی میتواند باشد؟ اگر اینها در بازار کار از نیرو و تخصص آنها استفاده نمیشود ولی این همه مهارت و توانایی تبدیل به یک سرمایه اجتماعی شده که در زمان مناسب خود میتواند چرخش حرکت انتقالی را سریعتر کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

شما بی مهری کرده اید. جنبش روشگری جنسی که در زدودن آموزه های ارتجاعی رژیم نقش داشته را فراموش کرده اید. جنبش همجنسگرایان کشور را هم حا انداخته اید.

نوشته شده توسط: رضا حسین بر

ژوان گرامی
‫کسانی که برای تحقق آرزوهای خود به چاه جمکران میروند از حوزه عقل و علم خارج شده و دوچار خرافات مخربی شده اند، از هر قوم و ملتی که باشند. انهایی که یک میلیارد و دویست ملیون سنی را حرام زاده می نامند، جنگ شیعه و سنی را شروع کرده اند. انهایی که ۲۵ ملیون سنی ایران را از تمام خوق انسانی و بشری خود محروم کرده اند، جنگ شیعه وسنی را راه انداخته اند و شما آنرا نمی بینید. فیلم ماهی ها در سکوت می میرند را نگاه به کنید که چگونه رژیم شیعه ایران مردمان سیستان و بلوچستان را قتل عام میکند.
‫اولین داعیش و بکو حرام و طالبان را جمهوری اسلامی در ایران بنامهای حزب آلله، انصار الله و غیره پدید اورد و بهترین فرزندان این مملکت را به کشتن داد.
‫ستمگری این گروه های سنی باعث تبریه رژیم جنایتکار شیعه ایران نمی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر! شما که همیشه از تمدن صحبت میکنید، و به تمدن و عظمت تاریخیتان با سر افرازی افتخار میکنید، برای هر ایرانی این موضوع جای سئوال است که چرا ترکها به شما حکومت میکنند؟ این چه نوع فرهنگ متمدنی است که رهبری آن بقول خودتان در دست ترکی مثل خامنه ای است؟ آیا فرد قابل صلاحیتی در ایران نبود، که خمینی برایتان رهبر ترک تعیین کرد؟ پس کجایند فارسهای متمدن که رهبریت ایران را بدست بگیرند؟ اگر التفات بفرمائید، حتا رئیس اپوزیسیون که میخواهد روزی جای خامنه ای را بگیرد، آن هم ترکی بنام " موسوی" است. پس شما فارسهای متمدن که بقول خودتان تاریخ بشریت را ساخته اید، کی میخواهید رهبریت را در ایران در دست بگیرید؟ آیا شما توانائی اداره مملکت را ندارید؟ آیا دوست دارید همیشه زیر دست ترکها باشید؟! اگر چنین فکر میکنید، دیگر چرا ناله میکنید؟!