Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

موضع درست بخشی از فعالان جامعه مدنی آذربایجان در قبال « خشونت» و « حرکات مسالمت آمیز» و« انساندوستانه» همینطور « دید بازی که تمام کوششها در ایران را مد نظر» دارد شایسته ی تحسین است:«حرکتهای مسالمت آمیز وخشونت‌پرهیز در راستای تحقق آزادی و جامعۀ مدنی، فصل مشترک تمامی جریان‌های دموکراسی‌خواه دهۀ اخیر ایران می باشد. به باور همگان، فعالان مدنی در ایران، با طرح مسائل حقوق بشری به شکل مسالمت آمیز از یک سو و گسترش عرصه نقد وگفتگو از سوی دیگر، گام بس مهمی در پبشبرد مطالبات دموکراتیک و ارتقای فرهنگ سیاسی کشور برداشته اند.» و«به رغم تمامی ناملایمتی ها بر پیشبرد حرکت‌های دموکراسی خواهانه بر مدار کنش خشونت پرهیز تاکید داریم. به باور ما رفتارهای خشن یک طرف، توجیهی برای رفتارهای خشن طرف دیگر نمی‌تواند باشد. ما ضمن نکوهش رفتارهای خشونت آمیز، حمایت و همبستگی خود را با حرکتهای مسالمت آمیز ابراز می داریم.»

از موضع درست این دوستان- و همینطور از اندیشه ی مسالمت آمیز و خشونت گریزشان بسیار خوشحال شدم. راه « نفی اعدام -عدم خشونت - و دموکراسیخواهی و برابری حقوقی- رفع تبعیض و دیکتاتوری - و عدالتخواهی» با «دید باز » راه جنبش آذربایجان است. این راه میتواند جنبش آذربایجان را پیشرو جنبشها در ایران کند. و نقش تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه و آینده داشته باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، جناب آقای عباس شريفي! اگر شما به ما آذربایجانی ها میخواهی لقب آجر بدهی، و با کلمه آجری ما را مورد خطاب قرار میدهی؟ من نیز بعنوان یک آذربایجانی همین کلمه را بی کم کاست، به محضرشریفتان بر گردانده و به پیشگاه مبارکتان تقدیم میکنم. و میگویم که : آجر خودتان هستید! با تشکر.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی آقای تبریزی! با سلام و خسته نباشین، شما یکی از آن معدود کسانی هستید، که با نوشته های ضد خلقی و ضد و نقیض تان، نفرت ملل ایران را نسبت بقوم فارس به اوج خود رسانده و... به کینه های عشیره ای دامن زده اید. دوست گرامی، زبان پرستی، قوم پرستی و حس خود بزرگ بینی و پندارهای زهر آگین، و ناسیونال شونیستی شما زمینه هر گونه تفاهم، و دوستی بین قوم فارس با سایر ملیتهای ایران را تقریبا به صفر رسانده است. دوست گرامی اگر خاطرتان باشد، زمانی بر اثر تبلیغات دودمان منحوس پهلوی با توهین نژادی نسبت بمردم ترک آذربایجان، آنچنان از مردم زهر چشم گرفته بودند، که یک آذربایجانی از به زبان آوردن کلمه "ترک" خجالت میکشید. رژیمهای استبدادی با خودخواهی و ناجوانمردی تمام، کار را بجائی رسانده بودند که حتی خیلی از مردم از ماهیت زبانی و نژادی خود شرم داشت. و هویت ملی خود را از دیگران

کتمان میکرد که مبادا معلوم شود، که طرف ترک است. دوست گرامی، نتایج چنین سیاست راسیستی، و تحقیر آمیز نسبت به ملت آذربایجان بدان منجر شد، که امروز میلیونها آذربایجانی با جرات تمام با صدای بلند فریاد میکشد و میگوید، که من ترکم! در اثر سیاستهای استعماری، و نژاد پرستی آیامهری، و رژیم پانفارس و راسیست اسلامی، دیگر تبلیغات ترک ستیزانه کاملا به عکس خود مبدل شده است. آنها نه تنها نتوانستند با نامهای قلابی مثل آذری، و یا زبان آذری، و یا ایرانی، و امثالهم، زبان و هویت ملی مردم آذربایجان را از بین ببرند، بلکه مردم آذربایجان اکنون بیش از پیش در مقابل چنین سیاست استعماری و تبلیغات راسیستی با نیروی تمام ایستاده است. و اکنون کار بجائی رسیده، که آذربایجانی نه تنها ترک بودن خود را پنهان نمیکند، بلکه در مقابل دشمنان خود از زبان و فرهنگ و از هویت ترکی خود دفاع میکند. و میگوید؛ من آذری نیستم. بلکه ترکم. و همین امر نقطه آغاز رشد و بالندگی هویت، زبان و فرهنگ ترکی آذربایجان است، که به معنی سر آغاز افول و پایان دادن به تفکرات پان ایرانیسم، پانفارسیسم، و اضمحلال شوونیسم دولتی خواهد بود. دوست گرامی! حالا شما داد بزن و بگو که ما عشیره پرستیم. شما اگر حلقومتان را پاره کنید، چیزی عوض نخواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آتاسی لازم است بدانید زبان فارسی با زبان دری تفاوتی ندارد. به این جمله ابن سینا در مقدمه دانشنامه علایی دقت کنید:«...باید مر خادمان مجلس وی را کتابی تصنیف کنیم بپارسی دری..» و یا به این جمله در مقدمه تفسیر طبری:«..این کتاب تفسیر بزرگ است از روایت محمدبن جریر طبری رحمه الله علیه ترجمه کرده به زبان پارسی دری..» در ضمن هم ابن الندیم در کتاب الفهرست و هم خوارزمی در کتاب مفاتیح العلوم زبان دری را منسوب به دربار ساسانی و مردم شهر مدائن دانسته اند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای seeb چرا صمد بهرنگ ، غلام حسين ساعدی ، استاد شهريار ، رضا براهنی ، عمران صلاحی و غيره که به زبان مادريشان ترکی علاقه فراوان داشته اند و يا دارند و بخاطر نوشتن چند سطر به ترکی کلی رنج و مشقت را متحمل شدند چرا اکثر آثارشان را به فارسی نوشتند؟ فکر ميکنم جواب شما به اين سوال راهگشائی حل معمای چرا نظامی و امثالهم به فارسی نوشتن را در بر خواهد داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله خوب و قابل استفاده ای بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا رضا اين حق يك حق ساده نيست،مسئله هويت انسانهاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي شاملي عزيز،به عوض اينكه وقت گرانبارتان را با نوشتن كامنت براي آقاي تبريزي تلف بكني خواهش ميكنم مقاله مفصلي در اين موضوع و ساير موضوعات مرتبط بنويس و منتشر كن و إظهار نظر و پاسخ به اونهارو به خوانندگان واگذار كن.ممنونم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي تبريزي،اين نوع نقد شما مناسب نيست.شما از موضع ناسيوناليزم فارسي ناسيوناليزم آذري رو داري ميكوبي!خوب فرق شما با طرف مقابلتان چي شد؟ اگر ناسيوناليزم فارسي خوبه پس چرا ناسيوناليزم تركي بده؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي شاملي عزيز اين روزها جاي مطالب و مقالات مرتبط با آذربايجان واقعا خالي است.دوستان عزيزي كه آي دي سايت را در اختيار دارند و ميتوانند مقاله منتشر كنند كم كاري نكنند.اين روزها مخصوصا در مورد اورميه و درياچه اورميه كه مسئله اول آذربايجان هست مقالات بسياري خوبي در سايت هاي مختلف منتشر شده حيفه كه خوانندگان محترم ايرانگلوبال هم اونها رو نخونند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي تبريزي فرافكني نكنيد،دليل عقب ماندكي ايران در همه أمور بي عدالتي است،حالا اين بي عدالتي انساني،ملي-قومي،زباني ، ديني ، اقتصادي ، سياسي و ... را شامل ميشود.متاسفانه چون سيستم حاكميت بر مبناي حاكميت فارسي بنا شده سيبل نشأنه گيري هم همين سيستم فارسي و زبان فارسي خواهد بود.همانطوريكه در تركيه اين سيبل زبان تركي است.و الا زبان فارسي گناهكار نيست.

نوشته شده توسط: Anonymous

همه در اين سايت با اسم فرضي مينويسند،شما اگر جرات داشتيد كه در ايران و همان كردستان عزيزتان ميموندين مثل بسياري از مبارزان واقعي كه درد زندان و تهمت و شكنجه را به جان خريده اند و ميخرند..شما كه ماهيت و سابقه تون براي خوانندگان مشخص نيست و خودتونرو معرفي نكرده ايد چه فرقي با من داريد؟ من نميخواهم مثل برخي از دوستانتان هر روز با يك اسم كامنت بذارم.شما با اين كارتون نفاق و دشمني ميان كرد و ترك و آذري به پا ميكني و اسمش رو حمايت از ملتها ميزاري؟ما بحث تاريخي ميكنيم و راجع به ديروز و امروز اورميه صحبت ميكنيم ،مخصوصا امروز اورميه كه جلوي چشم همگانه و كمتر از ٥٪ كرد مهاجر داره و شما با زور ميخواي القا كني كه خير ماست سياهه!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حسین بر گرامی، تشخیص ماهیت حکومت کنونی توسط مردمان عادی در همان آغاز درست بود. در آذربایجان هم خیلی از پیر مردها و حتی جوانان زیادی نظرشان این بود که « حکومت آخوند ها روی حکومت شاه را سفید خواهد کرد». سخن جوانان آگاه و روشنگر در آذربایجان این بود که « دنبال آخوند ها راه نیافتید». ولی بخش بزرگی از سازمانهای سیاسی با تحلیل « مردمی بودن ماهیت حکومت» مدت کوتاهی به حمایت برخواستند. که نادرست بود و آنها هم با خوردن ضربات متوجه شده و اشتباهشان را تصحیح کردند. بله وقتی «مردمی» مورد حمله قرار میگیرد « از بیسواد و باسواد- از روشنفکر و عادی- حتی از کوچک و بزرگ- همه به حرکت در میایند». در مبارزه حتی ممکن است فرد بیسواد یا کم سوادی در رأس حرکت قرار بگیرد. مثل ستارخان در جنبش مشروطیت. ولی اینگونه ادمها اگر در کنارشان « مغزی» نباشد به «بیراهه» میروند.

ستار خان همیشه میگفته « سخن درست آن است که حیدر خان عمواوغلو میگوید». ستارخان بازوی جنبش بود و حیدر عمواوغلی مغز آن. اما اکنون شرایط چیز دیگری ست. من کار گروه ها و سازمانهای « انتقام جو» را که مشغول انتقام جویی از «تر و خشک» اند - با هر ایده لوژی- به ویژه اسلام سیاسی - در جنبش ضد تبعیض جنوب « فاجعه» میدانم. و اگیداً تأکید میکنم
« گلها را نباید در این بیراهه ها به درو سپرد». به جای آنها راههای مسالمت آمیز و تشکیل گروهها و سازمانهای « انقلابی» با رعایت « اخلاق انقلابی» و « تئوری انقلابی» - برای « کسب برابری حقوقی- دموکراسی- عدالت اجتماعی» را پیشنهاد میکنم. اگر قرار است هزینه داده شود لازم است در راهی و با تشکلی داده شود که بتوان از نظر انسانی در سطح ایران و جهان از آن دفاع نمود. ممنون از توجه شما به نظریاتم.
نوشته شده توسط: محسن کردی

خوشبختانه رژیم مقتدر و ضد انسانی جمهوری اسلامی در ایران روی کار است و این چندتا تجزیه طلب ضد ایرانی در مقابلش کاری از پیش نمیتوانند ببرند. جمهوری اسلامی هرچیزش که بد باشد این یک موردش خوب است که از تمامیت ارضی ایران بخوبی محافظت میکند. امیدوارم آنقدر سر کار بماند که نسل این تجزیه طلبان از میان برود آنگاه نسلهای آینده ایران یکپارچه بدور از تجزیه طلب و آخوند شر این رژیم را از سر مردم ایران یکپارچه بکنند. حالم بهم میخوره هروقت چشمم به بحثهای بی پایان و دشمن ساز اینها میافته. اه که چقدر نفرت.. چقدر بیزاری از لابلای نوشته ای اینها مثل گنداب بیرون میزنه. اگر این جمهوری اسلامی یک هفته اینها را آزاد بگذارد مثل جنگهای اوایل انقلاب اینها یکدیگر را لت و پار خواهند کرد و به صغیر و کبیر یکدیگر رحمی نخواهند کرد. خدایا تا انقلاب مهدی جمهوری اسلامی رو نگهدار.. والله!!

نوشته شده توسط: Anonymous

روشن نیست کجای کامنت آقای "آلپر آتاسی" خواندنی است که منتشر کننده آن را زیر این نام منتشر کرده است! مطالبی که آقای آلپر آتاسی در بالا نوشته از شدت نادرستی و بیمایگی تنها به عنوان سرگرمی می تواند " خواندنی" باشد، نه به عنوان یک مطلب جدی. واژه "دری" صفت است برای "فارسی" و مشخص کننده یکی از گویش های زبان فارسی، نه اینکه " دری" و "فارسی" دو زبان متفاوت باشند. فارسی دری یا فارسی درباری گویشی است که در پی گویش پارسی میانه در میان پارسی زبانان رواج یافت و به گویش غالب تبدیل شد. این ادعا که فرانسوی ها و آلمانی ها به زبان یونانی می نوشته اند هم کاملاً غلط است. به نظر می رسد که آقای "آتاسی " اینجا از شدت باسوادی! زبان لاتین را با یونانی عوضی گرفته است. سواد تاریخی این کامنت نویس هم آنجا روشن می شود که افشاریان و قاجاریان را به غلط آذربایجانی می شمارد. قاجاریان از گرگان برخاستند و افشاریان نیز در

خراسان جایگاه داشتند.
نوشته شده توسط: Anonymous

‫ ‫ا الیار گرامی، ‫بسیار خوشحالم که نظرات هوشیمندانه شما را میبینم. اما توضیحاتی لازم: ‫من وارد بحث های عمیق علمی نمیشوم که جای آن در اینجا نیست. ولی مردم و سازمانها در یک محیط زندگی میکنند. هر محیطی فرهنگ خود را دارد و مردم ، بر اساس معیارها و تعریف های خود از زندگی، برنامه های کاری خود را تنظیم میکنند. ‫از نظر یک بلوچ، دفاع از وطن، ناموس و شرف ارزشی است فرا‌تر از همه چیز. وقتی یک قوم و ملت مورد حمله قرار گرفت، همه ا عضای آن باید بر خیزند، چه سواددار باشند و چه بیسواد.

‫در ضمن من به درک تاریخی بلوچ ها از تاریخ ا عتقاد پیدا کرده آم. یادم هست که زمان انقلاب بسیاری از روشنفکران ایرانی به بلوچ ها ایراد میگرفتند که چرا در انقلاب شرکت نمیکنند. و بلوچ ها هم میگفتند، " که شما نمیفمید. رژیم اسلامی شیعه مملکت را ویران خواهد کرد و کشت و کشتاری ایجاد خواهد کرد که در این منطقه سابقه ندارد."
‫اکنون ما میدانیم که تشخیص سیاسی بلوچ ها درست بود و تشخیص سیاسی همه روشنفکران و فعالان سیاسی اشتباه بود. اکنون هم فکر میکنم که تشخیص فعالان سیاسی غالبا اشتباه و تشخیص سیاسی بلوچ ها درست است.
نوشته شده توسط: Anonymous

من وارد این پلمیک بیمورد وبیهود نمیشوم، وروزی کە چرات پیدا کردی منانند من با اسم ورسم خودت بیایی و از ملتت دفاع کنی با شما گفتگو میکنم ، اگە نە با اقای سعید تبریزی با اسم بدل ویاب اقای ایکس یوسف خان حتما مراغەای موردی نمیبینم کە جدل کنم. باللخرە دیر یا زود ملتها تحت ستم بە ازادی می رسند وشما ومن از دست مسائل ایدلوژی و اتنی کیی رها میشویم. من مانند یک کرد از حقوق حقە ملتم دیفاع میکنم،از خاک ا ارمانم، و برای دیگر اقوام و یا ملتها تحت ستم از جملە برادران اجری احترام قائل هستم ولی شما بیخو و بی جهت دارید در مورد دموگرافی ارومیو گزافە گویی میکنید و مسائل را تحریف میکنید.ولئ نقطە سر جط اگر ەوزی ارومیە و جاهای دیگر مورد مناقشە بطر نزبی وعادلانە تفکیک نشوند نە جا ارامی برای زندگی کردن ازریها خواهس ویا بر عکس،مانند قرەباغ، مانند کشمیر، ماند نقاط دیگر. ومن مسئلە را ختم کلام ،میکنم و امیدوارم د

در فردای ایران ازاد شما عزیزان را ان طرفها ملاقات کنم
نوشته شده توسط: Anonymous

آژانس بين المللی انرژی اتمی و رژيم ايران - دو روز مذاکره بدون هيچ گونه توافق..................

بعدازظهر امروز به دنبال 2روز گفتگو هيأت اعزامی از جانب دولت آخوند حسن روحانی با تيم مذاکره کننده آژانس بين المللی انرژی اتمی، طرفين با صدور بيانيه يی اعلام کردند به توافق رسيده اند كه در تاريخ 20آبان در تهران دوباره گفتگو کنند. اين بيانيه تأکيد می کند رژيم طرح جديدی را به آژانس به عنوان «مشارکت سازنده برای تقويت همکاری» ارائه داده است.

خبرگزاری حکومتی ايرنا به نقل از نجفی نماينده رژيم در آژانس تأکيد کرد هيچ توافق نهايی بر سر طرح پيشنهادی رژيم با آژانس به دست نيامده و افزود: اين طرح در حال حاضر محرمانه می ماند.

خبرگزاری حکومتی ايرنا افزود: رئيس هيأت مذاکره کننده آژانس تروواريورانته در مورد جزئيات طرح پيشنهادی رژيم گفته است اکنون داريم روی اين طرح کار می کنيم و وقتی به نتيجه رسيد آن را اعلام خواهيم کرد.

به گزارش خبرگزاری حکومتی ايرنا رئيس هيأت مذاکره کننده آژانس در خصوص بازديد از پارچين گفته است مذاکرات شامل همه موارد می شود و موضوعات گذشته و جاری و همه مسائل باقی مانده مورد بحث قرار گرفته اند.

خبرگزاری فرانسه در توضيح موضوعات «گذشته و جاری» گزارش داد: در حالی که گفتگوها بر روی فعاليتهای جاری ايران متمرکز بود، اجلاس آژانس که دوازدهمين اجلاس از اوايل سال 2012 بود، در مورد اتهاماتی بود مبنی بر اين که رژيم ايران قبل از سال 2003 بر روی تسليحات اتمی تحقيقاتی انجام داده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام
در فرهنگ عربی منظور از عجم فارس زبانان ویا فارسی نیست بلکه منظور هر آنکه زبان فصیح عربی را خوب صحبت نمی کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای سیب , انگار فقط حرف خودت را میشنوی. من اینجا فارسی مینویسم و لی ترک هستم, شهریار به فارسی هم شعر گفته ولی ترک بود, ابن سینا به عربی نوشته ولی ازبک بود, کتیبه داریوش( البته اگر درست باشد) به آرامی نوشته شده ولی پارس بود,دکتر ضیا رضا ابراهیمی کتابش را به انگلیسی مینویسد ولی انگلیسی نیست. وقت مردم را اینجا به هدر ندهید

نوشته شده توسط: Anonymous

خدمت پيمانكار جديد سايت ايرانگلوبال كه اين سايت رو به كنترات گرفته عرض ميكنم كه كردها در سال ١٩١٥ براي ارمني ها خيلي مشكل ايجاد كردند.قره باغ قرباني اشغال اراضي ارمنستان شرقي توسط كردهاست يعني با تبعيد و آواره كردن ارامنه كوج آنان به قره باغ آغاز شده و آخرين آمار شوروي سابق در مورد تركيب جمعيتي آن ٦٠ ٪ ارمني و ٤٠٪ آذربايجاني بوده است.اين نكته رو كه در طول تاريخ شما(خودتان را برابر ملت كرد ميدانيد!) چشم طمع نداشته ايد صحيحه اما يواش يواش چشم طمع داريد پيدا ميكنيد! ما آذربايجان را به سه قسمت تقسيم نكرده ايم بلكه ايران و روسيه آنرا به دو قسمت تقسيم كرده بو دند و ما قصد يكپارچه كردن آنرا داريم و به اميد خدا اين كار انجام خواهد شد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب Anonymous هر کس آزاد است از هرکجا نظر خود را بیان کند. «فقر و فشار خرد کننده» مشکل همه است. مشکل من هم هست. و رفع آن نیز کار همه است. شیوه ای درست است که مورد پسند همه باشد و «همه » را به حرکت در آورد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مشخص نیست. هنگام گرد آوری نقل قول ها نام فامیلی را ذکر نکرده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ایلیار ... مردم دخل کشور که زیر فقر و فشار دارند خرد میشوند. از مسالمت حرف یزی در برابر این نو

اقای ایلیار... مردم دخل کشور که زیر فقر و فشار دارند خرد میشوند. از مسالمت حرف یزی در برابر این نو
نوشته شده توسط: Anonymous

اقبال خان، دادش! آیا از دیکتاتور میشود آزادی طلب کرد. آقاجان آیا میشود از ظالم به ظالم شکایت کرد؟ خب اگر نمیشود، پس فکر میکنی ملا حسن به رای مردم احترام میگذارد؟ آیا 34 سال التماس به دیکتاتورها کافی نیست؟ البته در کل عرض میکم، منظورم شما نیستید. آقاجان، مردم زمانی میتواند آزادی بدست بیاورد که بصورت عصیان میلیونی در خیابان باشد. آری از همین فردا بیاید همه بریزیم تو خیابان. همه! و نفس این دیکتاتور ها را بگیریم. مگر خون ما از کسانی که بخاطر آزادی در زندانهای رژیم شکنجه و اعدام شدند رنگین تر است؟ جز این راه علاجی باقی نمانده است. حالا شما از ملا حسن آزادی طلب بکن. آیا این شدنی است؟ اگر کسی فکر میکند که چنین کاری میشود، صد سال دیگر نیز به همین خیال خواهد بود. بس است دیگر اینهمه خفت خواری، بس است دیگر اینهمه نکبت و سرکوب شدگی. بس است دیگراینهمه آوارگی و بی خانمانی. بس است.

نوشته شده توسط: Anonymous

من سال گذشته نوشته بودم که """ جامعه فارسی‌ همیشه در تشخیص جایگاه خود چه در بعد بومی و چه در بعد جهانی‌ مشکل داشته است """ باید اضافه کنم که این جامعه توان درک این واقعیت را ندارد تا دریابد که به وسیلهٔ "" چه کسی‌ تبدیل به عروسک خیمه شب بازی و puppet شده است. """

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا يك حق ساده را اينقدر مي پيچانيد. اين خيلي ساده است اين رژيم مي خواهد شيعه به خطر نيافتد همه را يكپارچه نگه مي دارد البته در زير ژوستين اين رژيم ناسيوناليستهاي ايراني كار خود را حداقل در مقوله زبان به پيش مي برند . مطلب دوم ضد ترك بودن و مرض اوهام پرستي رژيم قبلي و حس ناسيوناليستي ماليخوليايي آن ا نمي توان منكر شد كه متاسفانه برخي نخبگان آذربايجان هم گرفتار اين مرض شدند و اين باعث تشديد و پيشرفت آسيميلاسيون در ايران گرديد.
دوست ديگري هم با ژست روشنفكرانه و متجدد و با نگاه از بالا به آمار داده شده توپيده كه به نظر من حال چنين آدمهايي كاملا مشخص است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شريفی واقعا دست درد نکند که قره باغ را ارمنستان ميخوانی ولی از همزيستی مسالمت آميز حتما کوچ اجباری کرد ها ی يزيدی از ارمنستان به لاچين توسط دولت ارمنستان منظور نظر نيست « سال-١٩٩٤ ١٩٩٥». چرا که در اين حادثه ناهنجار کرد ها کلی خسارت مالی و جانی را متحمل شدند و در مسکو بخاطر اعتراض کرد ها چند روز درگيری اتفاق افتاد که در مطبوعات مندرج شد . حتما شما از يادتان رفته!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

جوان هستی و تازه کار. دنبال شهرت و معروف شدنی . اما اگه به جای تو بودم صدرا محقق از بانوی شعرو غزل مهناز هدایتی معذرت خواهی می کردم حداقل با این معذرت خواهی آبروواعتبار روزنامه شرق و حفظ می کردم .

نوشته شده توسط: Anonymous

منظور از رحیم، رحیم یعلبی است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اعدام غیر انسانی ؟ مگر اعدام انسانی هم وجود دارد ؟ بهتر است در انتخاب تیتر دقت کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اصلاح """ منظورم ۱۰.۵ " ده و نیم " میلیون بشکه در روز تولید روزانه نفت توسط روسیه بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" براستی انرژی هسته‌ای رژیم فارس ایران در خدمت کیست؟ """ جناب کرمی، فاقد درک استراتژیک از تحولات دنیا هستند، ایشون می‌‌گویند که سیاست "" اتمی‌ شدن ایران "" ادامهٔ سیاست قزلباش صفوی و در خدمت پان تورکیزم و پان عربیزم است. برخلاف تصور ایشون، باید خدمت مبارک ایشون عرض کنم که "" روسیه "" با تولید روزانه ۱۰۵ میلیون بشکه نفت در روز، به بزرگترین رقیب عربستان در بازار نفت و گاز تبدیل شده، تسخیر بازار نفت و گاز اروپا، خط قرمز پوتین روسیه است، بازار اروپا باید در انحصار "" گاز پروم روسیه "" باشد، پوتین روسیه برای اعمال فشار به عربستان و کشور‌های "" شورای همکاری خلیج "" نیاز به آن

دارد تا "" رژیم فارس ایران "" را در چنگال خود داشته باشد، انرژی هسته‌ای و سیاست اتمی‌ شدن رژیم فارس ایران، اینگونه به سیاست پوتین پیرامون انحصار گاز و نفت صادراتی به اروپا یاری می‌‌رساند. نزدیک به ۷۵ درصد کلّ صادرات روسیه را انرژی‌های فسیلی تشکیل میدهد و سهم نفت و گاز برابر با نصف درامد ناخالص ملی‌ روسیه است. پوتین روسیه با زرنگی تمام، رژیم فارس ایران را، با سیاست اتمی‌ شدن، نه تنها از بازار اروپا به دور نگاه داشته، بلکه انزوای کامل ایران را از کلّ دنیا فراهم آورده، همچنین هر گاه اراده کند، رژیم فارس ایران را وادار می‌کند تا ادعای "" بستن تنگه هرمز را "" در عرف بین‌الملل رواج دهد و قیمت گاز و نفت را بالا ببرد، در این میان، ارمنستان به عنوان "" واسطه گر "" به خوبی‌ بردگی رژیم فارس ایران را به پوتین روسیه میسر می‌‌سازد. به نگاهی‌ اجمالی‌ به این سر سپردگی رژیم فارس ایران به روسیه، عواقب این سیاست را جدا از سر و صدای آن دکتر قلابی که مدام ادعا می‌کند رژیم فارس ایران در مشت سازمان اطلاعاتی اسرائیل است بررسی کنیم، اگر اوباما در سیاست خود که بیرون آوردن رژیم فارس ایران از """ زیر سلطه پوتین روسیه و ارمنستان "" است ناکام بماند، پوتین روسیه سعی‌ در نفوذ عمیق در خلیج و دریای مدیترانه با استفاده کامل از سر سپردگی رژیم فارس ایران خواهد زد، اروپا نمیتواند حضور سنگین پوتین روسیه در خلیج و مدیترانه را تحمل کند، دست‌های پنها وارد عمل خواهند شد تا اسرائیل و عربستان و کشور‌های حوزه خلیج بمباران سنگین ایران را در سر لوحهٔ سیاست خود قرار دهند، پوتین با وجود عملی‌ شدن این حمله به ایران نیز، هنوز پیروز میدان است، ایران برای دست کم ۲۰ / ۳۰ سالی‌ از بازار صادراتی نفت و گاز دنیا مخصوصا اروپا حذف خواهد شد، قیمت نفت و گاز سر به آسمان خواهد برد، هنوز به احتمال زیاد رژیم فارس ایران برده و زیر سلطه پوتین روسیه و ارمنستان خواهد ماند، اگر اوباما در نزدیکی‌ به رژیم فارس ایران، موفق شود، ارتباط ایران با غرب میسر خواهد شد، ایران از دام پوتین روسیه و ارمنستان آزاد خواهد شد و مردم ایران از ملیّت‌های مختلف قحطی بزرگ قرن را تجربه نخواهند کرد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حسین بر گرامی، سرشت «عمل» ها متفاوت است. حمله ی مسلحانه ی یک شخص به شخص دیگر که مسلح نییست- در زندگی عادی با زندگی سیاسی فرق دارد. حمله توسط سلاح به یک «« مبارز» مسلح و غیر مسلح هم معنای متفاوت دارد. اینجا سخن در مورد « مسلح شدن» جوانان فاقد آگاهی سیاسی، برای مبارزه ست. و این درست نیست. مسئله ای که شما مطرح میکنید «عمل مقابله به مثل» است. در سیاست.بله این خطاست. حکومت هم مقابله به مثل میکند. فرق انقلابی با حکومت چیست؟ در عمل اینان هیچ! جوانان نخست نیاز به « حداقل آگاهی سیاسی» دارند. در زمینه های مختلف. که خود با تحقیق و مطالعه آنرا کسب کنند. به جرئت میتوانم بگویم رهبران این جوان ها هنوز دست چپ و راستشان را در سیاست نمی شناسند چه به رسد به دیگران. اینان در « اسلام سیاسی» - با سواد بسیار پایین غرق شده اند و کور-کورانه «اعمال مقابله به مثل» انجام میدهند بدون کوچکترین درکی از سیاست.

راحت بگویم گروه هایی مثل « جند الله و جیش العدل» و مانند آنها دسته هایی با راه و روش « ارتجاعی» هستند که تنها کارشان به کشتن دادن جوانان معصوم است. این راه- راه مبارزه برای رفع تبعیض همه جانبه نیست. و اینان فاقد آگاهی لازم اند. چه برسد به مبارزه مسلحانه. برای درس آموزی در این شیوه ، مطالعه تاریخ جنبش فدایی در ایران ضروری ست. و تاریخ جنبش های مترقی. و درک دانش سیاسی. کدام یک از اینان این حداقلها را مسلط اند؟ هیچکدام! نا آگاهی اینان از اعمال و اطلاعیه هایشان بخوبی پیداست. اینان مبارزه ی ضد تبعیض را با ناآگاهی خود به لجن کشیده اند. و بچه های معصوم را قربانی میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آ.ائلیار گرامی
‫اگر کسی با سلاح به شما حمله کرد و شما با سلاح از خود دفاع کردید، ماهیت شما دو نفر یکی نیست. یکی قاتل است و یکی مظلومی که از خود دفاع میکند.
‫اگر کسی به اختیار خود برای حمله بدیگری از سلاح استفاده کند، او کجراهه میرود ولی اگر کسی در صورت حمله بخود، از خود دفاع کرد حق نه تنها با اوست، بلکه، وظیفه اوست تا از خود دفاع کند و اگر دفاع نکند، آن شخص حمله گر ، حمله خود را بدیگران تکرار خواهد کرد. سکوت در مقابل حمله، حمله را رواج خواهد داد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حسین بر گرامی، نوشته اید:« استراتژی مبارزه ی مردم با رژیم را در تمام کشور ها، خود رژیم ها تعیین میکنند ».در این گزاره سه خطا هست:1- تفاوت مبارز و مردم، که غیب شده.2-عدم توجه به فرق تاکتیک و استراتژی.3-عدم توجه به «چگونگی انتخاب». مبارز مردم نیست. جزء است نه کل . شیوه ی مبارزه ی مسلحانه تاکتیک است. نه استراتژی. وهدف نهایی-استراتژی-را مبارز انتخاب میکند. درست یا غلط. حکومت ها اهداف نهایی خود را که «فرمانفرمایی»ست انتخاب میکنند. هدف نهایی مردم «زندگی سعاتمندانه »است.کار مبارز یاری به مردم در این استراتژی ست.با تاکتیک های درست.اگر تاکتیک غلط باشد به جای کمک ضربه به خود ومردم میزند. و عملش به نفع حکومت تمام میشود. جوان کم سن و سال و چه بسا زیر 18 که دو تا کتاب هم نخوانده است- چه درکی از مبارزه و جامعه و تاکتیک و استراتژی میتواند داشته باشد که مبارزه ی مسلحانه بکند؟ و یا بخودش نارنجک ببندد؟

این تاکتیک ، جنایت علیه خود این جوانان است. و ربطی به مبارزه ندارد. مبارز دارای حداقل آگاهی از جامعه و سیاست است. این جوانان چه آگاهی یی دارند که چنین در «بیراهه» ها قربانی میشوند؟ رهبران آنها هم فاقد دانش سیاسی هستند چه رسد به این بچه ها!
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام دوباره جناب دوشوکی؛
تأیید مخالفت قاطع شما از اعدام، همان نکته ی مبهمی بود که اینک برای من و خوانندگان مقاله ی شما روشن و آشکار شد. متشکرم

نوشته شده توسط: Anonymous

شما نمی توانید در قرن 21 کشتار دوطرفه کردها و ارمنی ها درآناتولی شرقی را که در جنگ جهانی اول اتفاق افتاده زندگی مسالمت آمیز بنامید. تنها مکانی که به عنوان ارمنستان می شناسم یکی از محلات تبریز است ولاغیر. در مورد قره باغ توضیح نمیدهم که از اسمش کاملا واضح است که انجا آرزبایجان است یا کره مریخ. هر انسانی آزاد است در هر جایی که احساس راحتی میکند محاجرت کرده و زندگی کند اما هر انسانی حق ندارد در هر جایی دولت تشکیل دهد. حق می دهم به مردمانی که هنوز از زندگی عشیره ای و قبیله ای به تمدن و شهر نشینی عادت نکرده اند . حرف ملتی را که در حافطه سیاسی اش سابقه بیش از هزار سال دولتگری دارد را متوجه نشوند....

نوشته شده توسط: Anonymous

قانونگذاران آمريکايی: بازارگرمی حسن روحانی و استمرار نقض حقوق بشر در ايران

سناتور مارک کرک از اعضای سنای آمريکا گفت: با وجود معرکه و بازارگرمی که حسن روحانی راه انداخته، گزارش احمد شهيد گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور حقوق بشر، ماهيت واقعی رژيم ايران را يادآوری می کند. رژيمی که به نقض حقوق بشر ادامه می دهد.

اليوت انگل عضو برجسته کميته خارجی مجلس نمايندگان آمريکا گفت: جای تعجب نيست که سابقه حقوق بشر رژيم ايران همان گونه که در گزارش احمد شهيد مستند شده، چيزی کمتر از جنايت نيست. اگر اين رژيم فکر می کند بازارگرمی که راه انداخته به او کمک می کند تا سابقه انزجارآور خود را در زمينه حقوق بشر سفيد سازی کند به شدت در اشتباه است.

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی جواب مرا بدهد آیا این روزنامه شرق از روزنامه های جمهوری اسلامیست؟؟؟؟ متشکرم

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

زندگی زنده یاد رحیم یعلبی دو قسمت است: دوره ی جوانی- و دوره ی میان سالی. دوره ی میانسالی او در «اختناق حکومت کنونی» گذشت. و تا آنجایی که خبر هست به زندگی عادی در تراشکاری و غیره گذشته است. اما دوره جوانی اودر کنار کار دفتری به تمامی در راه تلاش برای « بهتر شدن زندگی مردمان زحمتکش» گذشته است. به خاطر همین تلاشها در سال 1351 به همراه «گروه اورمیه »: 22 نفر دستگیر و 13 نفر محاکمه شدند- حکومت شاه به 6 سال زندان محکوم اش کرد. در مورد گروه اورمیه رجوع شود به مقاله ی عمل خاص منطق ناقص از آ. ائلیار : http://www.iranglobal.info/node/7667 با آزادی از زندان نیز کوششهای خود را در همان راهی که انتخاب کرده بود-بافداییان خلق- ادامه داد. تا اینکه «اختناق حکومت» او را به زندگی عادی خالص محکوم نمود.

و اکنون « دزدانه» و با شیوه ی تروریستی بعد از به قتل رساندن فجیح او مرده اش را در کنار جاده به مردم تحویل داده است. حکومت و عوامل اختناق پرورش نشان دادند که حتی تحمل زندگی عادی یک دلسوز زحمتکشان را ندارد. رحیم در آرزوی رفع دیکتاتوری و فقر و بیکاری و فراهم آوردن رفاه برای زحمکشان جامعه بود. گفته میشود آدم در اولین ملاقات با او احساس میکرد یک دوست قدیمی ست. او بسیار صمیمی و با محبت و شوخ بود. او از فعالان سیاسی معروف و شناخته شده برای مردم و حکومت بود. و سرانجام نیز محیط پست و اختناق پرور و حکومت دیکتاتوری تحملش را نکرد. خاطره تلاشهای بی دریغش برای بهزیستی زحمتکشان جامعه هرگز فراموش نخواهد شد. دور نخواهد بود آنروزی که عاملین این جنایت مثل همه جنایتها سر انجام به پای میز محاکمه خواهند نشست.
نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

هموطن گرامی بهنام چنگائی.
نکته جنابعالی کاملا بجا و درست می باشد. در ابتدا می خواستم بنویسم "اعدام غیرقانونی" (یعنی حتی از منظر قوانین منحط و متحجر خود جمهوری اسلامی)، بعد فکر کردم که شاید عده ای این تصور را بکنند که گویی من با "اعدام قانونی" مشکلی ندارم ـ که اینگونه نیست. بعد فکر کردم بنویسم "اعدام وحشیانه"، باز هم انگار که "اعدام متمدنانه" هم وجود دارد. در مورد "اعدام انتقام جویانه" نیز انگار که "اعدام خونسرد و خارج از انتقام جویی" اشکالی ندارد. و و و .
بعله اعدام انسانی نداریم. و حرف شما کاملا بجا است. ولی در ضمیر ناخودآگاه خودم باید به این حرکت مشمئز کننده شیطانی صفت غیر انسانی می دادم؛ یا وگرنه بحث اعدام انسانی و غیر انسانی نیست. خیلی خوشحالم که افراد نکته سنج و با دقتی و هوشیاری مثل جنابعالی نوشته های مرا می خوانند.

نوشته شده توسط: Anonymous

همان کاری که زمان صدارت موسوی انجام می دادید و انجام می داد وقتی پاسداران موسوی بعد از تجاوز به دختران اسیر یک جعبه شیرینی در خانه آنها می بردند یعنی هچی ! اینطوری امام بیشتر می پسندد .

نوشته شده توسط: Anonymous

‫استراتژی مبارزه ی مردم با رژیم را در تمام کشور ها، خود رژیم ها تعیین میکنند. در اروپا که رژیم ها دست به سلاح نمیبرند، مردم هم از سلاح استفاده نمیکنند. در مبارزات ۸۸، وقتی که امنیتی ها دست به خشونت زدند، مردم هم با مشت و لگد و چوب و چماق، از خود دفاع کردند.
‫در نظامی که هیچگونه اخلاق و اصولی ارزش ندارد و برای سر کوب از تجاوز به دختران و پسران، در مساجد و زندانها استفاده میکنند و بدختران موسوی در جلو چشمان پدر و مادرش سیلی میزنند و یعقوب مهرنهاد را که فعالیت مدنی مختصری میکرد، بدار می آویزند، چه باید کرد تا شرف و ناموس مردم در امان باشد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من آن مرحوم را به خوبی می شناسم

فعالیت سیاسی سالهای اخیر ایشان کذب محص است. اگه داشت که الان سایتها بوق و کرنا می کردند و در مظلومیت نمی ماند

از آنجایی که من خبر دارم یک کارگاه تراشکاری در ارومیه و سالهای قبل پرورش ماهی داشت

بنده خدا آدم آرام و بی آزاری بود و زندگی ساده اش را داشت

حقش این مرگ دردناک نبود؛ خدا بیامرزدش

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

فرهنگ و زبان-حق تعیین سرنوشت- فدرالیسم- یا استقلال کامل- و عدالت اجتماعی - عدم تبعیض بخشی از حقوق انسان برای زندگی آزاد و سعادتمند است. اما میتوان با این مقولات درست یا نادرست - و یا آمیخته به هردو- برخورد کرد. و درک ناسیونالیستی - و حتی فاشیستی از آنها داشت و یا اینکه یک درک انسان دوستانه و برابری خواهانه و عدالت طلبانه و آزادیخوانه داشت. بستگی به درک و برداشت و عمل ما از این مقولات دارد. مثال: اگر من با عشق به زبان و فرهنگ مادریم آنرا برتر از زبان و فرهنگ دیگر ببینم و دیگری را تحقیر کنم یک درک و عمل نادرست- و نژادگریانه است. اما نه، با برابری و بدون تحقیر و توهین با فرهننگ دیگر برخورد کنم این عشق و علاقه بسیار با ارزش است. در دیگر حقوق و مقولات نیز چنین برداشتها و اعمال وجود دارد. که لازم است بیراهه هارا شناخت و در آنها در نغلطید. مثال:: هیتلر از حقوق کارگر وسوسیالیسم وو صحبت میکرد.

اما برداشت او در عمل « نازیسم» از آب در آمد. در حالیکه خود کارگر هم از حقوق و عدالت نقض شده صحبت میکند. برداشتها از مقولات و اعمال متضاد است . برای هیتلر کارگر آلمانی مطرح بود نه کارگر یهودی. برای یهودی مرگ میخواست. در مورد ملت هم همین مسئله مطرح است. وقتی با همه ی ملتها یا ملیتها با برابری و احترام برخورد کنیم و تحقیر و برتری را کنار بگذاریم - یا جای ملت و حکومت را عوضی نگیریم مشکلی در دوست داشتن ملت خود نداریم. انسان در دوست داشتن خود آزاد است. اما این دوست داشتن نباید حقوق و احترام و برابری نسبی با دیگری را نقض کند. اگر نقض کند و به زیان دیگری عمل شود ما پا به دایره ی ناسیونالیسم میگذاریم. متأسفانه در آغاز همه از «حقوق» حرف زده اند و بر این پایه وارد « ناسیونالیسم-نازیسم-فاشیسم » شده اند. حتی در سوسیالیسم سخن از «عدالت اجتماعی برای همه» بود ولی بر این پایه برداشت و عمل « استالینسم-پول پوتیسم و ...» از آب در آمد. در صورتی که خود کارگر هم از اجرای عدالت اجتماعی حرف میزند. در این موارد «چگونگی برداشت و درک و عمل ما» سرشت مواضع ما را تعیین میکند و نشان میدهد که ناسیونالیست و استالینست و غیره هستیم یا یک فرد عدالت خواه و برابری طلبیم. یعنی عمل ماست که ماهیت ما را مشخص میکند، نه ادعاهامان. بر این اساس است که قاسملو یک ناسیونالیست بود و همینطور اوجالان بر خلاف گفته ی خود نه بک مارکسیست-لنینست بل یک ناسیونالیست است. یا حتی کومله و حزب دموکرات. بر خلاف گفته ی خود نه مارکسیت اند و نه دموکرات -بل ناسیونالیست اند. ممکن است عنوانی که ما برای خود انتخاب میکنیم درست و انسانی باشد. مثلاً دموکرات . ولی در عمل نتوانیم چارچوبه آنرا حفظ کنیم. و بشویم نیمچه دیکتاتور. آنچه ما را از افتادن به این ورطه حفظ میکند تنها و تنها «نقد دائمی و نظارت جمعی» و تصحیح خود ست. اگر این در برویمان بسته شود فاتحه خوانده شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزی گرامی ، باسلام درباره مطلبی که نشانی آنرا لطف کرده اید، من به عنوان یکی از خوانندگان صفحه ایران گلوبال، شخصا به نشانی ذیل مراجعه کردم، با احترام لازم است به عرضتان برسانم باور کنید به محض دیدن آن مطلب.... چون آنرا قبلا دیده و بخشهای آنرا از نظر گذرانده بودم. اگر نظر مرا بشنوید، چنین مطلبی را از اینترنت حذف کنید. و مطلب دیگری را به جای آن بگذارید. دوستانه عرض میکنم که این مطلب هیچ محتوای درست و حسابی ندارد. به جای راه حل منطقی برای جامعه و حل مسئله خلقها، بیشتر به نفرت عمومی و هیستری، بین خلقها دامن می زند، ای کاش از ایجاد نفرت قومی و دفاع از ایده ئولوژی موهوم آریائیگری خود داری میفرمودید. نوشته های شما دوستانه به محضرتان عرض میکنم، مبشرع نژاد پرستی و به نوعی نفرت به نوع بشر را در اذهان زنده میکند. تبریزی گرامی، من شخصا به فرد شما احترام زیادی قائلم، اما نظرات ضد خلقی

شما، آب به آسیاب رژیم اسلامی میریزد. شما به جای احترام به خلقهای ایران، با حذف موجودیت و خواست حقوق مدنی و سیاسی آنها، در ضدیت با آنها بر خواسته اید. تبریزی عزیز شما با دفاع تلویحی از ائده لوژی استالینی، خود را در برابر خلقهای ایران قرار میدهید، و دانسته و ندانسته آب به آسیاب رژیم جمهوری اسلامی میریزید. باور کنید نوشته های شما که اینهمه برایشان زحمت میکشید، و میدانم که خواب و خوراک را بر جنابعالی مشکل میسازد، با این همه تلاش شبانه روزی تان به نتیجه مثبت منتهی نمیشود. و آنطور که از بعضی دوستان نیز شنیده میشود، مطالب تان به جای نشان دادن راه روشن و دفاع از حقوق ملل ایران ، بیشتر راه به نهلیسم ، آنارشیسم آریائی و نفرت از انسان میبرد، که آنرا با آرم ستاره کمونیستی، تبلیغ میفرمائید. آیا شما از دیکتاتورهای بلوک شرق سابق هیچ درسی نگرفته اید، که اینهمه تحت نام ظاهرا چپی، به اشاعه تفکرات پان ایرانیسم و شوونیسم آریائی میپردازید؟ اما میدانم که چنین رفتاری در شان و مقام والای شما نیست. احتمالا این خبط نه از روی آگاهی بلکه از روی سهو است. تبریزی گرامی اگر توجه بفرمائید، در قرن بیست و یکم دیگر زمان تبلیغ، خاک پرستی، ملت واحد پرستی، و زبان واحد پرستی، به پایان رسیده است. استفاده از این آرم و فلان نام استعاره در شان شما نیست. و به شخصیت شما لطمه جبران ناپذیری وارد میکند. وقتی که کامنت نویسان و خوانندگان شخصیت شامخ جنابعالی را می شناسند، آیا لزومی دارد، که خود را پشت آرم و القاب عاریه مستتر بفرمائید؟ امیدوارم که خداوند منان وجود گرامی تان را از گمراهی رهائی دهد، و شما را از کنز شیاطین محفوظ بدارد. قربانت ایراندوست.
نوشته شده توسط: Anonymous

ای تاریخ شاهد این جنایت رژیم فارسی در ایران باش

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دوشوکی سلام، با صمیمیت، احترام و تآیید برخورد فراملی مقاله ی شما، پیرامون قتلعام، جنایات و قساوتِ ذاتی و انتقامگیرانه بساط قضا در دستگاه خلافت خامنه ای که دقیق درست طرح شده و حائز اهمیت و ارزشگزاری بالاست. لازم می دانم به نکته ای ظریف در سبک نگارش خاص شما اشاره ای کوتاه به آن داشته باشم، که آن نقطه برایم جدا متناقض است! آقای دوشوکی: اجازه بدهید با هم صراحت دهیم که هر گونه کشتار دولتی و برنامه ریزی شده و یا هر نوع از قتل نفس های تئوریزه شده قضائی، تحت هر عذر و بهانه ای، تنها و تنها یک پدیده ارادی دولت های قدرِ پست و همیشه پلید گذشته و کنونی نظام های فاسد و دیکتاتور بوده و می با شد؛ که نباید با آن سازش کرد. و بنابرین هر اعدامی، مستقیما سوزاندن فرصت اصلاح مجرم و در عمل جنایت عمد علیه حقوق بشر است و به این سادگی: نباید از آن گذشت؛ اعدام انسانی و یا غیر انسانی نداریم!

پس: نوع بیان شما در تیر مقاله تان مبهم بوده و روشن نیست. زیرا، گفتن ((اعدام غیر انسانی)) که مورد نظر شماست، این نوع نقد و رد مشروط، تا حدود زیادی مترادف پذیرش نوعی اعدام است که زیر تأیید نظر شما بوده، ولی در این موارد اخیر، آنسان جاری نگشته که می توانست، انسانی باشد!؟ و یا لااقل برای من اینگونه برداشت می شود: که گویا نگاه شما، احتمالا در تأیید نوعی از اعدام هاست و نه مخالفت کامل با هر نوع قتل نفس و هر شکلی از اشکال اعدام ها!؟ در نتیجه: اصولا تیر مقاله شما برای من، چنین معنائی را داشته و یا برای دیگر خوانندگان مقاله ی شما می تواند چنین استنباطی را ایجاد کرده و یا داشته باشد که بخشی از اعدام ها مورد توافق شماست؟! در حالیکه چنین نیست و هر دوی ما مخالف مطلق اعدام می باشیم. آیا چنین نیست؟ تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

بادرود بر شما ،بايد بيان نمايم كه اظهار نظر در مورد موضوع بدون جانب داري بايد برخواسته از آگاهي كامل از موضوع باشد بنابراين اول اينكه ممكن است همزماني بطور ايفاقي بوده ويا تسريع در رسيدگي به پرونده افرادي كه جرمشان محرز بوده واعدام آنها هم اجراي عدالت بوده هم التيامي برزخم دل مردم داغديده .