Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود من همه سخنانم را دریک جمله خلاصه می کنم و اندیشه می کنم که برای همه گویا باشد .
((( با فوت کردن نمی توان خورشید را خاموش کرد )))

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

راستش را بخواهید من هم که بقول بعضی ها سانسورچی سایت ایران گلوبال هستم شدیدا با اعمال هرگونه سانسوری بر نوشته ها و اظهار نظر و بیان عقیده مخالفم و خواهان برچیدن هرگونه سانسوری هستم ولی ایکاش اعضای محترم کانون نویسندگان فقط یک روز به پشت صحنه ایران گلوبال می آمدند و کامنتها را می دیدند و می خواندند و چشمشان به انواع و اقسام فحش های آنچنانی روشن می شد. آنوقت احتمالا این بیانیه را کمی تغییر می دادند و مثلا کلمه "احساس" را "سانسور" می کردند و یا مثلا برای "نفی کامل و بدون قید و شرط سانسور"، قید و شرط هایی می گذاشتند. چندی پیش یکی در کامنتی نوشته بود که فلانی خودش فلان کاره است و مادرش هم فلان کاره بوده و خواهرش هم فلان کاره است و زن و دخترش هم در همان رشته برای او کار می کنند. من در کمال قساوت این کامنت را سانسور کردم. طرف اعتراض کرد. من در جوابش نوشتم که کامنت شما سرتاسر فحش است. ایشان هم

در کمال آرامش جواب دادند که خوب این نظر من است. فلان فلان شده نظر مرا چرا سانسور می کنی؟ کامنت را منتشر کن تا خوانندگان قضاوت کنند. حالا من هم آرزو دارم که این اعضای محترم کانون نویسندگان یک هفته ای به جای من کار کنند تا آنوقت ببینیم که آیا باز هم از نفی سانسور حرف می زنند یا اینکه کلی اگر و مگر به خواستشان اضافه می کنند!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای خسرو خضری! جهموری دیکتاتور اسلامی جز با زور و عصیان و مبارزه مردم از بین نخواهد رفت. شما که با عصیان توفنده و انقلابی توده های میلیونی و خلفهای ستم دیده ایران مخالف اید، آیا خواهان ماندن و تثبیت رژیم حمهوری اسلامی هستید؟ هستی رژیم مترادف است با اعدامها و ترور. آیا شما خواهان قتل وغارت و کشتار مردم بیگناه از طریق رژیم هستید که چنین سینه چاک از رژیم تلویحا دفاع میفرمائید. آیا بنظرت 34 سال قتل کشتار و دزدی و چپاول مملکت کافی نیست؟ عزیز جان رژیم بتدریج اما حتمی به آخر خط دارد نزدیک میشود. لطفا بخاطر دیکتاتور ها خودت را خسته نفرما. لطفا یک کمی مطالعه کن. التماس دعا.

نوشته شده توسط: Anonymous

مسولین ایرانگلوبال همیشه تاکید دارند که مخالف خشونت هستند و خشونت را تبلیغ نمی کنند ولی ما همیشه می بینیم که آقای اقبالی یکی از کارهایشان در سایت تبلیغ خشونت است. مدیران ایرانگلوبال لطفا توضیح دههد که چطور می شود به حرف شما باور کرد که مخالف خشونت هستید درحالی که خشونت را تبلیغ می کنید؟ به نوشته آقای اقبالی توجه کنید: <به گزارش رسانه ها، جلاد زابل به درک فرستاده شد> این جمله در رابطه با ترور دادستان زابل است. البته آقای اقبالی برای خالی نبودن عریضه اضافه می کنند: <ترور در نفس خود نادرست بوده؛ ولی....> ولی ما خوشحالیم که این شخص ترور شد و <به درک فرستاده شد>. من هم مثل شما مخالف رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و خواهان برچیده شدن بساط این رژیم ضدبشری هستم ولی نه با ترور یعنی شیوه بغایت خشنی که آقای اقبالی از انجام آن چنین در پوست خودشان نمی گنجند. همینجا یگویم که من هم با آقای اقبالی موافقم که

<مبارزه توده ای و براندازانه آزادیخواهانه علیه استبداد، جباریت و بربریت رژیم اسلامی حقانیت سیاسی، اجتماعی و تاریخی دارد> ولی با این نظر و شیوه آقای اقبالی مخالفم که باید روشهای خشونت آمیز و ترور و... را بکار گرفت. من هرگز مبلغ <خیزش های شهروندی در سراسر ایران و قیام ملی برای فرستان نظام به زباله دان تاریخ> با شیوه های خشونت آمیز نیستم و قیامهای خشونت آمیز را بعنوان آخرین راه چاره و در موارد خاصی درست می دانم. حالا از مدیران سایت خواهش می کنم که توضیح دهند که این تناقض در گفتار و کردار را توضیح دهند و برای من یکی روش کنند. با تشکر خسرو خضری
نوشته شده توسط: Anonymous

جیش العدل یک سازمان مذهبی _ سیاسی با افکاری نزدیک به القاعده است که توسط وزرات خارجه عربستان سعودی حمایت می شود و ربطی به مسایل و مشکلات بلوچستان ندارد. شیوه عمل این سازمان ترور است .

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، خاستگاه ترکان در سرتاسر جهان و سرتاسر تاریخ سرزمینی است که به آن ترکستان یا ختا گفته می شود و بخش بزرگی از این سرزمین هم اکنون در شمال باختری چین و استان سین کیانگ جای دارد و ترک ها کمابیش پنج هزار سال پیشینه تاریخی دارند و از این سرزمین به بخش های دیگر جهان پراکنده شده اند، یکی از شهرهای این سرزمین هوتین یا هوتن یا ختن نام دارد و گاهی به ترکستان ختن نیز گفته می شد، یکی دیگر از شهرهای ترکستان کاشغر نام دارد و شهر دیگری نیز به نام اورومچی در ترکستان ساخته شده است، درباره اورومچی دو دیدگاه هست، یک دیدگاه اورومچی را ساخته شده از واژه های اوروم و چی می داند و دیدگاه دیگر این واژه را مانند واژگان ترکی قیچی و قمچی یک تکه و یکپارچه می داند اما به هر روی اورومچی هیچ پیوندی با اورمیه ندارد، اورمیه را آشوری ها ساختند، مادها از آشوری ها گرفتند و سرانجام ترک ها در آن جایگیر شدند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی! آریایی, آدمها یی مثل شما وقتی منطق ندارند, روی به دشنام ,.. و یا مسخره کردن می آورند. قضاوت با خوانندگان هست. دوباره میتوانند کامنتهای شما و دیگران در مورد موضوع را بخوانند و نظر بدهند. برای من سؤال این هست که چرا شما جهان وطنی ها برای ناسیونالیسم فارسی سینه چک میکنید؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لرستانی تا ١٠ سال قبل کسی از کلمه يا اصطلاح قوم استفاده نميکرد آنچه بود يا مليت بود يا خلق و يا ملتها ، منتها از سال ٢٠٠٥ ميلادی بعد يعنی از قيام ملت آذربايجان در رابطه با کاريکاتور اهانت آميز ، روزنامه تابناک برهبری پاسدار محسن رضائی بجای ملل يا ملتها از کلمه نا همگون قوم استفاده کرد و اين هم از طرف مرگز گرايان با استقبال روبرو شد منتها بنظر من نبايد روشنفکر غير فارس بدام محسن رضائی و وزارت اطلاعات بيفتد بايد مقابله کرد يعنی
از کلمه ناهمگون قوم نبايد استفاده کرد. ما در ايران ملتها داريم با اتنيک مختلف.

نوشته شده توسط: محمد زمانی

اقای دوشوکی حمایت از حقوق بشر وظیفه همه است و ارتباطی به اینکه ان فرد چه دین و قومی است ندارد .به اعتقاد من تا زمانی که یک مانیفست مشخص برای برقرای دموکراسی و سکولاریسم در ایران و در مقابل این حکومت برداشته نشود این حکومت به کشتار و سرکوب خود ادامه خواهد داد.امروز برای هزاران بار در اینجا میگویم و مینویسم این بیانیه ها خوب است اما مهم اتحاد و منافع مشترک همه گروها و سازمان ها و مردم ایران است .تا زمانی که یک الترناتیو مشخص در مقابل این حکومت نباشد هیج دردی دوا نخواهد شد .این حکومت از اتحاد همه ما هراس دارد و سالیان درازی برای برهم زدن اتحادها مزدور استخدام نموده است وتنها راه اتحاد و روشنگری در مقابل این حکومت توتالیتر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

چند وقت پیش سروش سیدی (هیچکس تقلبی) یه آهنگ نژاد پرستانه و ضد افغان منتشر کرده که بعضیا فکر میکنند هیچکسه اونم دانلود نکنید. قصدی جز خراب کردن هیچکس ندارن اینا
ترانه سبز اعتراف میکنم با صدای سروش سیدی
0419_eteraf_mikonam_soroush_seyedi 128kb...
http://www.4shared.com/mp3/Wqfb1ap8/0419_eteraf_mikonam_soroush_se.html…

اصن صدای سروش نیس هیچ کسشم کاملا متفاوته

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان و کامنت نویسان ایران گلوبال با سلام دسته جمعی، اگر شما صاحب دانش و علوم تاریخی در زمینه های مختلف هستید، شما را به هرچه که باور دارید قسم میدهم که رعایت حال وهوا و مراعات وضعیت روحی دوست گرامی جناب تبریزی را بفرمائید. میترسم جناب ایشان که با نوشته های علمی خود محبت و علاقه سیصد میلیون انسان ترک را در سراسر جهان به خود جلب کرده است، و خود را هماره پشت ستاره سرخ استالینی، مستور میفرماید، از اینهمه دلایل تاریخی در مورد اثبات ترکی کلمه اوروم، خدای نکرده دل آزده شود و دیگر نتواند، ترکان را به میمون تشبیه نماید. شما را بخدا رعایت وضعیت روحی ایشان را بنمائید، تا جناب ایشان تمام عقده ها و نابسامانیهای شخصی خود را نثار مردم ترک بنماید. و دلش کمی نسبت به ترکان خنک بشود و نفرت پرانی را تا آنجا پش ببرد؛ که در آینده نزدیک انشاالله نه ایرانی باقی بماند، و نه نفرت پرانی جناب ایشان. تشکر.

نوشته شده توسط: Anonymous

امین امین
به شما می گوییم که تا بدن انسان را نخورید و خون او را ننوشید در خود حیات ندارید

هد که بدم من را بخورد و خون من را بنوشد خیات جاویدان دارد و من در روز باز پسین او را برخواهم خیزانید
نوشته شده توسط: Anonymous

استاد ایران‌دوست...: شما ایرانی‌ها همیشه به تاریخ‌تان می‌نازید بی‌آنکه پاسخگوی امروزتان باشید!

استاد ایران‌دوست آلمانی: شما ایرانی‌ها همیشه به تاریخ‌تان می‌نازید بی‌آنکه پاسخگوی امروزتان باشید! این مطلب جالب و تامل برانگیز رو جایی خوندم و عینا اینجا گذاشتم بنظرم حرفهای این استاد حقیقته نظر شما چیه؟ امروز یک استاد آلمانی ام که بیش از ۷۰ سال عمر دارد مرا زیادی به فکر انداخت. می گوید پیش از انقلاب بسیار به ایران سفر کرده است و بعد ازانقلاب یک بار که برای همیشه اش بس بوده! شیفته ی عمر خیام و حافظ و اصفهان و طبیعت کردستان است. امروز بعد از ساعتی حرف از خاورمیانه و اعراب و تاریخ و پرسپولیس شد و بلاخره رو به من وعصبانیتهایم نسبت به اعراب گفت: شما ایرانی ها همیشه به تاریخ تان می بالید و این واقعن حق شماست اما هرگز با هیچ کدام از شما آشنا نشده ام که برای یک بار هم که شده ازخودتان حرف بزنید و بگویید حداقل در همین ۱۰۰ سال اخیر چه کرده اید؟ همیشه ناراضی هستید و همیشه می نالید.همیشه مقصرهایی وجود دارند که شما را از پیشرفت بازداشته اند و همیشه اعراب ۱۴۰۰ سال پیش مقصرهای اصلی این بازی هستند. اگر تمام این ۱۴۰۰ سال شما به این حال گذشته باشد دلیل حال و روز امروزتان را می فهمم. با هر کدام از شما ایرانی ها که آشنا می شوم ازتاریخ تان حرف میزنید بی آنکه پاسخگوی امروزتان باشید و همیشه می اندازید گردن دیگران یا پدرانتان. همیشه از حمله اعراب حرف می زنید و گویی همین دیروز اتفاق افتاده است و طی این ۱۴۰۰ سال دست و پای ما برای تغییر بسته بوده است اگرچه یادتان می رود اینطور نبوده و حتا بعد از اسلام شما هنرمند و دانشمند و فیلسوفهایی که می بایست باشید بوده اید. کمی به اوضاع خودتان چه قبل از انقلاب رضا خان چه قبل از انقلاب خمینی و چه حالا نگاه کنید .. هرگز راضی نیستید بلاخره کی می خواهید از خودتان حرفی بزنید؟ می گفت: پیش از انقلاب که به ایران می آمدم همه به نظر خوشبخت میرسیدند و این را می شد حداقل از سر و وضع و خانه زندگی ها و رقص و پایکوبیها فهمید. ولی باز هم همه ناراضی از شاه بد می گفتند. بعد از انقلاب که آمدم اثرات مخرب جنگ را دیدم و نمی توانستم درک کنم چرا دست به کار ساختن نمی شوید. برایت متاسفم دوست عزیز که نمی توانم در این زمینه همراهت شوم!! تو را نمی گویم ولی این عقاید نژاد پرستانه درباره ی اعراب را بسیار شنیده ام. اعراب امروز در دنیا پیشرفته تر، آبرودارتر، دوست تر،همراه تر و موفق تر هستند و من برای آن بیشتر ارزش قائل هستم تا برای مردمانی که همیشه شاکی از همگان و مغرور به آنچه که دیگر نیست یعنی تاریخ. من خوب می دانم حکومت شما خوب نیست اما خوب تر می دانم که آنها متعلق به یک کشور دیگر نیستند و جزئی از کل همان مردمان هستند.در آن کشورهیچکس به فکر ساختن نیست. شما اگر نخبه باشید فراری، اگر بی پول باشید جنایتکار، اگر معمولی باشید سکوت کنندگان بزرگ، اگر بی سواد باشید دین دار و انقلابی و اگر ثروتمند باشید فراری از هویت واقعی تان هستید. وقتی ازاینکه اعراب پررویی می کنند و سن کشورشان به سن پدربزرگ من قد نمی دهد حرف زدم، گفت: در جلسه ای بودم که استاد جغرافیایی اهل پرتغال می خواست درباره ی هویت اصلی اعراب حوزه خلیج فارس صحبت کند. در میان حرفهایش میگوید: آنها ۷۰ سال پیش وجود نداشتند! ناگهان همه اعضای جلسه استاد جغرافیا را به سکوت وا می دارند و می گویند: اتفاقن همین نکته ی قوت است و نشان دهنده ی اینکه: اعرابی که وجود نداشتند امروز سرمایه های غرب را به هر شکل ممکن به سمت خودشان جذب می کنند و در حال سازندگی و کسب رضایت بیشتر مردمشان هستند این اتفاقن می تواند مایه ی افتخارشان باشد. یادتان نرود که بشر همیشه در حال فتح کردن است. اگر نتوانید دفاع کنید و خودتان را نشان بدهید دیگرانی هستند که داشته های شما را ببرند و این قانون طبیعت است که حالا با پروتوکولها و کتابهای قانون بین الملل
نوشته شده توسط: Anonymous

پارلمانتاران کورد زبان در پارلمان سوئید وزیر امور خارجەی سوئید را برای توضیح و نظر رسمی دولت سوئید در رابطە با اعدام جوانان کورد و بلوچ در ایران فرا خواندند

http://www.kurdistan-r-b-n.com/hawall/534-2013-11-05-21-31-57.html

http://www.kurdistan-r-b-n.com/hawall/534-2013-11-05-21-31-57.html
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، نادر،.... پس روشن شد که هر شهر و سرزمینی که آغاز آن (اور) داشته باشد به دست ترک ها ساخته شده است! مانند: (اورکانگر) در (نروژ) و (اوربرو) در (سوئد) و (اورنس) در (اسپانیا) و (اورادئا) در (رومانی) و (اوریاهو) در (بلغارستان) و (اوریوسی) در (فنلاند) و (اوریونی) در (فرانسه) و (اوریول) در (روسیه) (اورشلیم) در (اسرائیل) که همه را ترک ها ساخته اند! پس حتما (ارفورت) در (آلمان) نیز در آغاز (اورفورت) بوده است که به دست ترک ها ساخته شد و سپس(ارفورت) شد! (اردن) نیز در آغاز (اوردون) بوده است که به دست ترک ها ساخته شد و سپس (اردن) شد! (اورومانی) را هم ترک ها ساختند که سپس (رومانی) شد! (اوروم) پایتخت ایتالیا را نیز ترک ها ساختند که سپس (رم) شد! (اوریانا فالاچی) هم مانند (اورسون ولز) حتما ترک بوده است!

نوشته شده توسط: Anonymous

دوصد سال تسلط اعراب بر خراسان باعث گردید که زبان دری خراسانی با خط عربی بصورت نوشتاری درآید.
از آنجائیکه اکثریت عسکرهای امپراتوری های مغول و تورک از اهالی خراسان بودند، لذا فرمانهای مکتوب و مراسلات دربار را در فهم عسکرها به زبان خود آنها مینوشتند که به زبان درباری خراسانی ملقب و مشهور گردید. نهصد سال حکومتهای امپراطوری ترک و مغول بر خوراسان، پارس و شبه قاره هند باعث شد تا زبان دری خوراسانی بوسیله عساکر رشد کرده و زنده بماند و از طرفی زبان پارسی به فراموشی رفته و نابود شود.
برخی امپراتورهای تورک و مغول در هندوستان و خوراسان در گردآوری دانشمندان و شاعران علاقه مند بودند. لذا زنده ماندن و پیشرفت زبان دری خراسانی و بسیاری از آثار علمی و فرهنگی به این زبان که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد از نیاز مغولها و تورکها به این زبان سرچشمه ــ

میگیرد.
زبانها خوب و بیگناهند. اما تحمیل زبانها بوسیله حکومتهای دیکتاتور به ملل دیگر باعث خدشه به دیگر زبانها و سپس بی ثباتی بین ملل همجوار می شود. هجوم ترک و مغول همراه با لشکریان خراسانی زبان به مناطق پارس سبب کوچ بسیاری از پارسها و محو زبانشان در منطقه گردید. امروزه تعداد قلیلی از پارسیان که پس از حمله مغولها و ترکها به هند پناه برده اند، میتوانند با زبان پارسی سخن بگویند که فهم اش برای یک خراسانی زبان همانقدر مشکل است که، زبان بنگالی.
در نوشتار و گفتار نام سرزمین خراسان در ابتدا خوراستهان بوده که طی دورانهای امپراتوریهای مختلف و نویسندگان ایام آنها از خوراستهان به خوراسان و خراسان تبدیل یا گزینش شده است. پسوند تهان (محل ماندن یا بود و باش) از زمان امپراتوری آشوک (۱۶۰۰ سال قبل از میلاد) بر سیطره فرمانروایی های آشوکیان(آشُـکانیان) از هندوستهان تا هر جای آسیای میانه که سرزمینهایش پسوند تهان دارند، متداول گردید. لشکر آشوک چند بار کوشش کرد از کوههای شمال خوراسان عبور کند اما گروههایی که برای پیدا کردن راه فرستاده میشد در دره ها یا ریزش برف کوچ یا بهمن و سرما کشته میشدند. از اینرو نام ان کوهها به هندوکش مرسوم گردید. در زبان دری خوراسانی حرف (ه ) از تهان به دلیل ساده تر شدن تلفظ حذف و به ( تان ) تبدیل گردیده است. براهویی های دراویدی از بازماندگان امپراتوری آشوک (آشوکیان) یا (آشکانیان) میباشند که تا چند دهه و بنام آشوکیان (آشکانیان) بر آسیای میانه حکومت کردند. نه تنها کلمه (تهان ـ تان) بلکه ۲۵ فیصد از لغات زبان زیبای دری خوراسانی امروزی را لغات هندی و بجای مانده از دوران آشوک تشکیل میدهد. سوای لغات هندی امروزه زبان دری خوراسانی متشکل از قریب سی درصد (در گفتار ) و بیش از چهل درصد (در نوشتار) لغات عربی و قریب پانزده درصد لغات ترکی، می باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی! پارسی, حرف هایی که بر اساس احساسات ناسیونالیستی فارسی میزنید پایه علمی و یا منطقی ندارند. سنگاپور و کوالالامپور و لاهور همه "اور" را در آخر کلمه دارند . ولی اورال که کلمه ای ترکی هست, "اور" در اول کلمه می اید. "اور" در ترکی و سومری به معنای آبادی میباشد. شما پارسی ها شاید از فارسستان خبر داشته باشید , ولی از آذربایجان چیزی نمیدانید. در آذربایجان آبادیهایی با نام "اور" وجود دارند. رشته کوههایی به نام اورامی هم در آذربایجان وجود دارند. کلمات ارومچی و ارومیه دقیقا از یک ریشه ترکی هستند. در پاسخ آقایی آشوری که گفته زبان سومری , ترکی نیست " , عرض کنم, تا کنون کسی را ندیده ام که ادعا کرده باشد که ترکی و سومری یکی هستند. ولی زبان سومری و ترکی پیوندهای انکار ناپذیری دارند که ثابت شده هست. که اینجا بحث ان نیست.

اگر کلمات "ترکی و سومری" را گوگل کنید صدها مقاله مربوط به این بحث تو اینترنت پیدا خواهی کرد. آخرین مقاله جالبی که در این مورد خواندم به شما هم خواندن ان را پیشنهاد میکنم. “”http://asadabadafshar.blogfa.com/post-6.aspx””.

کلمات مشترک سومری با ترکی زیادند. ولی من اینجا فقط چند نمونه را برایتان میاورم.
Gadun ------------ Hatun
Assinu ----------- Asena
Gig-Anu ---------- Göktanrı (Gök ana)
Tammuzi --------- Temmuz
Domuzi ---------- Domız
Ginç --------- Genç
Auşk -------- --- Aşk
Tar- kus-u -------- Talih kuşu
Ungar ---------- Uygar
Altun ----------- Altın
Anu ---------- Ana
Tengiz---------- Deniz
Gozam-Ozam ------ Ozan
En-gur-ra --------- Ankara
Tamga --------- Damga
Me-en ---------- Men-Ben
Bar ----------- Var
Er-Eş ------------ Erkek-Kadın
Aga --------------- Ağa
Balag-ba -------- Balaban
Kes-da ------------ Kesmek
Bira ------------- Bira
Tagga ------------ Takke
Ge ----------------- Gel
İlig ---------- İlik
Et ----------------- Et
Mum ------------- Mum
Huma-kus-a ----------- huma Kuşu
Sin ------------- Sin(e)
Karra ------------ Kara
Batu ----------- Batı
Sar ------------ Sar(ı)
Mesu ---------- Meşe
Engin ----------- Engin
agar------ (ağır)
zag-------(sağ)
gişig----- (eşik-kapı)
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان آزربایجانی و کرد، ما بلوچها و سندی ها اختلافات مرزی بسیار بزرگتری از شما داریم. اما در مقابل دشمن مشترکمان پاکستان هرگز تاکنون نه به یکدیگر و نه در میدیا آن اختلافات را بروز نکرده ایم. امیدوارم متحدا بتوانیم نوک پیکانهای مبارزاتی را به طرف تهران نشانه بگیریم. پیروزی بر دشمن مشترکمان به ما درسهایی خواهد داد که پس از آزادی بهتر از اکنون با یکدیگر مشاوره و گفتگو خواهیم کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

یوسف سلطانی و بابک آزاد عزیز و گرامی، در ورای حقوق، تجربه و مبارزات ما اصول ، هنر و احساساتی بشر دوستانه نهفته است که ما را به آینده نگری و گزینش سیاستهای جوانب نگر سوق میدهد. شما هردو با ملت های ارجمندتان در مقابل یک دشمن ایستاده اید. قریب به یک قرن است که دشمن مشترک بطور غیر انسانی جابجائی و کوچ اجباری ملل، برهم زدن تفاهمهای مشترک بین ملل، استان سازیهای مکارانه، محو نقشه های سرزمینهای ملل و ایجاد تخاصم را بر ما اعمال میکند. برداشت من از تاریخ و تجربه بسیاری از کشورهای آزاد و یا نابود شده جهان آنست که ملل (کوچکتر ویا ضعیفتر ـ به ضم کمیت)، با توجه به اختلافاتی که داشتند در مقابل پیروزی بر دشمن مشترک همیشه از یک اصل که قدیمها به آن قول و قرار میگفتند هوشمندانه پیروی میکردند. و آن فراموشی موقتی اختلافات فیمابین تا پس از پیروزی بر دشمن مشترک بود. موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

زبان دری٬ همان زبان درباری است که در دربار ایرانیان حاکم در افغانستان و غیره صحبت میشده. در زمن یادمان نرود که فقط نوشتن و خواندان در دربار وجود داشت و بعد و قبل از هجوم عربها و تا زمان قاجار فقط در دربار تدریس زبان بود و فقط روحانیون بودند که زبان را اموزش میدادند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حناب توکلی با سلام، اگر توجه بفرمائید، بحث من در باره ایرانی است. ایرانی که هر روز ده ها نفر بدون محاکمه اعدام میشوند، مملکتی که از تمدن دم میزند، و در همین سه چهار ماه گذشته نزدیک 600 نفر به جوخه های اعدام سپیرده شده اند. مطلب ما در باره فرهنگی است، که از تمدن دم میزند در حالیکه ، در کشور خودش قتل و چپاول و بی فرهنگی بیداد میکند. و مثال؛ "کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی" نیز بدین منظور بود. دراینجا قصد توهین به کسی در میان نبود، بلکه بطور کلی نقد فرهنگ توهم آمیز و عقب مانده ما ایرانیان است، که خیلی ها از فرط پوچی و گستاخی در پوست خود نمی گنجند. صحبت بر سر خارجیان مقیم اروپا و آمریکا نیست، بلکه بحث سر عقب ماندگی ، فرهنگی و وحشیگری دولتمردان ایرانی است. که مثل معروف را در ذهن تداعی میکند، که میفرماید: هر ملتی شایسته حکومتی است، که دارد! و مثال زنده یاد شاملو نیز بدین خاطر به شرف

حضورتان عرض شد که میفرماید: " در سرزمینی که بهای آزادی از مزد گورکن کمتر است،.." وای بحال آن مردم. حالا اگر کسی در فلان و یا بهمان کشور خارجی، وزیر و یا وکیل بشود، چه فرقی بحال مردم ایران دارد؟ با تشکر بی نام.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

رازی عزیز، مطمئن باشید دوستتان دارم و خیلی هم دوستتان دارم. در ضمن خطابم همراه با ضمیر «شما» بوده . ببخشید که جملاتم موجب برداشت دیگری شده است.دروغگو نامیده شدن طرف مقابل، درِ صحبت را می بندد. جو کامنتها متشنج میشود. به هر صورت از نظر من و مسئول کامنتها درست نیست. اگر یک مسئول کامنت به کامنت های موافق اندیشه خود راه بدهد و مخالف را خذف بکند عمل او در« سطح پایین» است و درست نیست. اگر خطی عمل نکند عمل اش « در سطح بالا» ست و درست است. در مورد سخن متفکر شما میگویم « خصایل انسانها گوناگون است» لازم است نگاه مشخص داشت. تیتر ویدئو توسط منتشر کننده انتخاب شده و شایسته ی «دیالوگ سازنده» و سایت نیست. امید وارم «جمع گردانندگان سایت» هم به این موضوع توجه کنند.هرکس کد سایت را گرفته از این تیترها و محتوا ها منتشر میکند و « عملاً قابل کنترول نیست» . از اینرو سایت فاقد مدیریت است. تنها این نمونه نیست .

بله با انتشار این تیتر نتیجه این شده که « دروغگو نامیده شدن دیگری در مقالات و عنوان ویدئو آزاد است اما در کامنتها نیست». مسئول رسیدگی به این کار جمع و مشخصاً دوستی ست که کد را در اختیار منتشر کننده ی این ویدئو قرار داده است. امید وارم با این صحبتها مسئله را برای خوانندگان روشن کند. من نظرم را علنی نوشتم که هم جمع در جریان باشد و هم خوانندگان.
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت‌هایی که در مخالفت با اعدام از راه می‌رسد
توضیحات تاریخ ایجاد در سه شنبه, 05 نوامبر 2013 02:04 نوشته شده توسط Admin دسته: اخبار بی خشونت

inShare
Download SocButtons
گروهی از فعالان کُرد اقدام به راه اندازی کمپینی اینترنتی کرده‌اند با نام «هزار کامنت علیه اعدام» و از کاربران شبکه اجتماعی فیس‌بوک خواسته‌اند مخالفت خود را با مجازت اعدام را به صورت کامنت در صفحات فیس‌بوک مسوولان جمهوری اسلامی اعلام کنند. کامنت‌هایی که با تعداد زیاد خود نظر ناظران داخلی و خارجی را به خود جلب می‌کند. فعالان کمپین هزار کامنت علیه اعدام در بیانیه آغاز به کار خود، هدف از این اقدام را مخالفت با مجازات اعدام از طریق کامنت‌گذاری در صفحات فیسبوکی مسوولان بلندپایە‌ی جمهوری اسلامی، به ویژە صفحات رئیس جمهور، حسن روحانی و وزیر امورخارجە، محمد جواد ظریف، اعلام کرده‌اند.


بنیان گذاران این کمپین گفته‌اند کامنت‌ها بە
http://www.bikhoshoonat.net/2011-12-27-21-40-49/740-2013-11-05-02-04-33
نوشته شده توسط: Anonymous

Bache-haye Faghr بچه های فـقـر .
http://www.youtube.com/watch?v=dz39WWpYWmY

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

رازی گرامی همانطوری که نوشتم من مسؤلیت و اختیاری در این مورد ندارم. تنها کاری که از دست من بر می آید و همیشه هم انجام داده ام این است که به مسؤلین سایت در مدیریت گوشزد کنم و آنها را متوجه این مطلب بکنم. من همیشه این وظیفه اخلاقی ام و در مورد هرگونه توهینی را انچام داده ام و انجام خواهم داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی جناب رازی، با سلامهای خسته نباشین خدمت ارباب حضور، ما نیز به عنوان خوانندگان کامنتهای شما و جناب تبریزی گرامی، چشم امید داریم که در محضر مشرف از اقیانوس علم و معرفت و از دانش وسیع و حضور منورتان قطره ای به ارمغان برده، از این چشمه فیاض و جوشان آفتاب جهان بینی انترناسیونالیستی، و جهان وطنی تان، دل مشتاق خود را با گوهر بلاغت و زیور تراوشات انوار زولالتان روشن نمائیم. و این نیاز به قید مکرر از جانب ما مقرون به توضیح و وعده نیست، که خوانندگان شما مثل تشنه گانی که در انتظار چشمه جوشان فضل بی پایان کمالات معنوی تان هستند، ما نیز در تلالو فصاحت و بلاغتتان، مترصد و در انتظار تبیین و تشریح موضوعات مطروح از جانب بزرگوار هستیم. و جنانکه شخصا در منویات خود در کامنتهای مندرج در (ایران گلوبال) خطاب به جناب شاملی، با تداخل گفتار و اداراک ممیز،و توضیح فکور به نقد یقین و اقرار مشحون،

بصراحت نفس قرا میفرمائید: (من اگرچه با همه حرفهای جناب تبریزی موافق نیستم، ولی معتقدم هرکسی به هر بهانه ای کسی بجز رژیم اولترا فاشیستی اسلامی و ولایت فقیه را (مثلا موجود موهوم و مسخره ای بنام "پانفارسیسم" یا "شوینیسم فارس"! را) به عنوان مقصر دردهای مردم معرفی کند، دانسته یا ندانسته در خدمت ارتجاع اسلامی حاکم است.) پایان نفل قول. اگر جنابعالی، حضور مستطاب "پانفارسیسم، و همچنین شوونیسم فارس) را بقول خودتان موجود موهوم و مسخره میدانید، آیا در اینجا ندانسته یک سهو جدی نمی فرمائید؟ چون صحبت از وجود، بحث از هستی است. پس چیزیکه وجود دارد، نمی توان به آن لقب موهومیت داد. در ثانی کلمه، و یا مفهوم یک لغت، ماهیت صوری و معنوی دارد، و مفهوم عملی چنین الفاظی بصورت آشکار و خشن در رفتار و کردار حاکمان رژِیم جمهوری اسلامی در انظار جهانیان معلوم است. و کتمان آن دنیا را نسبت به جنابعالی با قهقه توصیف ناپذیری به خنده وا میدارد. و همانطور که به ادراک فهم مستحضرید، هر حکومتی ماهیت سیاسی، ماهیت اقتصادی، ماهیت فرهنگی و زبانی دارد. و جسارتا چنین محسوس مینماید،که محضر مکرم هنوز تا بحال از درک این موضوع با حدس یقین عاجز هستید، و یا آگاهانه خود را به ندانستن آن اکتفا میفرمائید، که ماهیت سیاسی رژیم ائده لوژی افراطی اسلامی، و شیعه اثناالعشری است. ماهیت اقتصادی آن سرمایه داری عقب مانده بازاری است، و ماهیت فرهنگی، و زبانی آن فرهنگ عشیره فارسی، و یا به دیگر سخن فرهنگ عقب مانده استعماری است که به زور شلاق و اعدام به بیش از هشتاد در صد مردمان و خلقهای غیر فارس ایران، تحمیل میشود. در حال لازم است به یک نکته باریک نیز اشاره ضمنی بشود، که مثال جنابعالی در خصوص گردی گردو، جامع بقرین نیست ، زیرا بر عکس تنویر جنابعالی، ممکن است قریب باتفاق گردو ها گرد باشند، اما هستند، گردو هائی که نه بشکل گرد، بلکه بنا به غریضه طبیعی و یا بنا بر عرف سببی بشکل بیضی هستند، و از شیکل دایره مخروج اند. برای مثال هرگاه شما بسته گردوئی را برای مصرف شخصی ابتیاع بفرمائید، احتمالا یک و یا چندی از گردو ها را خواهید دید که از شکل کروی خارج و منظر بیضی بخود گرفته اند. اما در هر حال ماهیت گردوئی آنها چندان تفرقی از هم ندارند، و در حیطه همگون به اظهار وجود محیط اند. در معییت تان، مرقوم بذکر است که در این تسجیل، و تمثیل عینی عرض بمحضر مستطابتان، بر این فرض مسلم تفهیم مینماید، که جانب ادراک صد در صد، به طریق اولی ست، و اگر یقین بر این باشد که موضوع از جمیع جهات حق وفوفق و اقراء معرفت بحق مدارا گردد، حال از جنابعالی میپرسم ؛ که بدون بکار بردن کلمات (عشیره پرستان، ناسیونالیستها، مرز ها و سرحدات آزاد، انترناسیونالیسم، جهان وطنی، مملکت کره زمین، مرز کشی های قومی، مرزهای در حال فروپاشی، .. و امثالهم، مثل همیشه زینت بخش و ترویج افکار و گشایش مفکوره جنابعالیست و تقریبا مثل تبریزی گرامی، که خود را تحت پوشش ستاره سرخ مفروش و مستور میفرماید، و نام تبریز را مثل پناهگاهی، بر نام خود ارجع میشمارد، در تمام نوشته جات شما، مثل تبریزی گرامی، مفهوم سیاسی خود را در حد تکرار مکرارات بصری و سمعی به نمایش میگذارد. و اذهان خواننده و شنونده را، به قید مطلق محصور میدارد. حال سئوال این است که آیا بدون ترغیب و تکرار چنین مکرراتی بحث در باره موضوعات برای شما ممکن است؟ این سئوال را از این جهت به شرف عرضتان تقدیم میدارم، که بار دیگر تعجب نفرمائید، و ادعا نفرمائید، که شما قولی بکسی نداده اید، بدین فرض یقین خوانندگان در انتظار گشایش و فحص و بحث مصادیق فوق، بطریق روشنگری و حضور سعادتمند جنابعالی برای تنویر و توضیح کلمات، و بسط ادراک نامبرده میباشند. دوستار شما، اهبر.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار گرامی اگر درست به خاطرم مانده باشد، شما در کامنتی در جواب کامنت گذاری که شما را "تو" خطاب کرده بود به حق نوشته بودید:«تو خطاب کردن طرف مقابل یا بدلیل صمیمیت است و یا برای تحقیر او. من در کامنت شما نشانی از صمیمیت نمی بینم» (نقل به مضمون). متأسفانه من هم در کامنت شما اثری از صمیمیت نمی بینم ومانده ام که بنا بر استدلال خودتان این خطاب "تو" را چگونه تعبیر کنم؟ دوست گرامی! همه حرفهای شما درست و پذیرفتنی می بود، اگر آنروز که من یکی از نویسندگان را "دروغگو" خواندم، اینچنین بر سر منبر وعظ و خطابه نمی رفتید و همچون استاد مسلمی به من درس اخلاق در تعریف دروغ نمی دادید و سانسور کامنت مرا توجیه نمی کردید. ولی وقتی چنین کردید، دیگر گفتن اینکه «سایت عملاً فاقد مدیریت است» در بهترین حالتش یک توجیه ناشیانه است. شما که اینهمه به کلمه دروغ حساس هستید، آیا یک اعتراض خشک و خالی در حد یک کامنت هم

نمی توانستید بکنید؟ واقعیت این است که کلمه "ناخوشایند" دروغگو بر سردر این سایت نقش بسته است و شما به هر دلیل اعتراضی نکرده اید. چیزی که برای هر کسی ممکن است پیش بیاید (ندیدن تیتر، بی حوصلگی، نداشتن وفت و ...) ولی توجیهی که شما می کنید متأسفانه عذر بدتر از گناه است. از آن گذشته مرحمت فرموده توضیح بدهید از دیدگاه شما یک انسان چطور می تواند "بالاتر" باشد و اصولا بالاتر از چه؟ یا که؟ و آیا تالی فاسد این حرف شما که فرموده اید [او خیلی بالاتر از آن است که «طرف این و آن» را بگیرد] این است که اگر کسی «طرف این و آن» را گرفت نقطه مقابل "بالا" یعنی "پَست" است؟ در مورد جمله آخر شما هم باید به نقل قولی از یک متفکر بزرگ اکتفا کنم که گفته بود: «معمولا انسانها دیگران را به داشتن خصائلی دعوت می کنند، که خود فاقد آن هستند» در درستی این نکته کمتر بتوان شک کرد، شما هم شاد و سرخوش باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بیات مشکلش چیست؟ من که نفهمیدم! یک آکسیون بر علیه نظام اسیر کش اسلامی صورت گرفته. مصادره دیگر چه صیغه ایست؟ یکی‌ کشور را مصادره کرده و ما یقه اوجالان را میگیریم!!؟؟ چرا ما در بعضی‌ اوقات مو را از ماست میکشیم ولی بجایش چشم بر مسائل اصلی‌ میبندیم؟ مخالفان بیش از ۳۰ سال است که بجای حکومت اسلامی به خودشان گیر میدهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول محترم کامنتها، من متن گفتگوی دوطرف را نشنیدم. تنها چیزی که من دیدم، یک "تیتر" بود که در آن کلمه ای بکار رفته بود که بارها و بارها مورد بحث قرار گرفته بود و دقیقا بخاطر آن کامنت من مشمول تیغ بی دریغ سانسور شما شده بود. من خواستم فقط تلنگری بزنم و بگویم که این سیاست دبل استاندارد، شایسته انسانهای مدرن نیست. این درست که شما "فقط" مسئول کامنتها هستید و در این مورد "هیچ مسؤلیت و اختیاری" ندارید، ولی آیا به عنوان کسی که دست به سانسور یک کامنت بدلیل بکار رفتن کلمه "دروغگو" زده است، در برابر این کلمه مسئولیت اخلاقی هم ندارید؟ من یکیبار دیگر هم نوشتم که به هیچوجه دلم نمی خواهد جای شما باشم، زیرا طبیعت این مسند ایجاد ناراضی است. هیچوقت نمی شود همه را راضی نگه داشت. به هر حال شما به دل نگیرید، هدف من فقط یک تلنگر دوستانه بود و نشان دادن اینکه قضایا به همان راحتی که شما در توجیه رفتارتان اعلام

می کنید نیستند و اگر بیاد داشته باشید، من با سند و مدرک به شما نشان دادم که حداقل در یک مورد اطلاق واژه دروغگو به رئیس جمهور آلمان از نظر دادگاه مصداق توهین به حساب نیامده است. هدف من، فقط یادآوری این نکته است که سانسور به بهانه توهین استدلالی است که پایش سخت لنگان است ادمی را به توجیهاتی نظیر انچه که شما در بالا نوشته اید وامیدارد. شاد باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

اتحاد ملی دمکراتیک آذربایجان در این تظاهرات و در حمایت از بلوچها شرکت کرد و دو نفر از مسئولین این گروه در این تظاهرات به سخنرانی پرداختند. اطلاع این گروه را در لینک زیر مشاهده کنید.

http://iranglobal.info/node/26811

نوشته شده توسط: تبریزی

البته اورانگوتان چون مانند: سنگاپور و کوالالامپور و لاهور و اورال و اوره (اور) دارد ترک بوده است! اما چگونه ترکی؟ این ترک آدمی بوده است که فکل و کراوات و کت و شلوار می پوشید و در ماه چند میلیون دلار هم درآمد داشت و همیشه به زبان ترکی سخن می گفت! تا این که یک روز به زبان فارسی سخن گفت و ناسیونالیست های ترک او را نفرین کردند و گفتند: ای خائن به زبان مادری! چرا به زبان فارسی سخن گفتی؟ که ناگهان نفرین ناسیونالیست های ترک اورانگوتان را تبدیل به میمون کرد! پس ای ترک ها مبادا به زبان فارسی سخن بگوئید و گر نه مانند اورانگوتان با نفرین ناسیونالیست های ترک میمون خواهید شد ها !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جعفر زاده مقداری حقایق تاریخی‌ و جعلیات دربارهٔ آذربایجان را از منابع مختلف بطور نامنظم کپی‌ نموده و بدون ربط دادن این مطالب آنها درج کرده و در پایان افاده فاضل نموده چنین نتیجه میگرد:
"سرانجام ترکها که نوادگان مغول و چنگیز هستند با دور زدن
دریای کاسپین (مازندران) از قسمت آران به پایین آمدن
کشتار وحشیانه ایی انجام دادند و سرزمین های ارامنه و آذربایجان ایران و... را اشغال کردند
ترک ها در بخش اعظم ایران شکست خوردند و فقط آذربایجان در اشغال آنها ماند و رفته رفته زبان پهلوی این منطقه که دین زرتشتی نیز داشتند به ترکی گرایش یافت و تا به امروز
نیز مردم آذربایجان جنایت ترکهای غارتگر را از یاد نمی برند.
ناگفته نماند که بخش شرق ترکیه نیز که جز قلمرو ایران بود

1. ”ترکها که نوادگان مغول و چنگیز هستند ” ترک و مغول یکی‌ نیستند و ترک‌ها قوم آسیایی دیگری هستند که ریشه از ترکستان (امروزه در خاک چین باختری قرار دارد) دارند. ترک به غلط به تمام اقوامی که ترکی‌ سخن میگویند اطلاق میگردد، این اقوام عبارتند از : ترک‌های چین، ترکمنها، مردم ترکیه، آذربایجان ایران، جپمهوری آذربایجان، ازبک ها، قشقایی ها، کازخ ها، تاتار ها،
باید دانست که این اقوام با تفاوت‌های آشکار نژادی و فرهنگی‌ نمیتوانند یک ملت (nation) و یا یک قوم (ethny) واحد باشند و تنها وجه مشترک آنها سخن گفتن به زبان ترکی‌ می‌باشد.
2. ”با دور زدن دریای کاسپین (مازندران) از قسمت آران به پایین آمدن” ترک‌ها از زمان غزنویان و سلجوقیان از شرق به ایران نفوذ کردند و تقریبا تمام ایران را تصرف کردند. آذربایجان هم که جزئی از ایران است به تصرف آنها در آمد. احتمالا تعدادی هم با دور زدن دریای خزر به آذربایجان آمده‌اند ولی‌ تعداد آنها در مقایسه با ترک هایی از جانب شرق به ایران آمده‌اند بسیار کمتر است.
در ضمن آمدن مصدر است باید به سوم شخص جمع یعنی‌ آمددند صرف شود.
3. "کشتار وحشیانه ایی انجام دادند و سرزمین های ارامنه و آذربایجان ایران و... را اشغال کردند "تمام اقوامی که ایران را تصرف کردند قتل و عام فراوانی‌ را مرتکب شدند و ترکها چون بطور تدریجی‌ در ایران نفوذ کردند قتل و عام کمتری نسبت به عرب ها، مغول‌ها و تیمور لنگ انجام دادند.
چناچه در بحث قبل یادآوری شد ترک‌ها نه تنها آذربایجان بلکه تمام ایران را تصرف کردند و از زمان سلجوقیان تا قاجار بر ایران حکمراویی می‌‌کردند. بسیاری از آنها از جمله سلطان محمود غزنوی در گسترش زبان فارسی و فرهنگ ایرانی‌ نقش بسازیی داشته‌اند. از یاد نبرید که فردوسی‌ شاعر جاودان ایران در عهد سلطان محمود میزیست و به تشویق او به سرودن شاهنامه پرداخت.
4. “ترک ها در بخش اعظم ایران شکست خوردند و فقط آذربایجان در اشغال آنها ماند” دروغ محض، چنانچه ذکر شد از زمان غزنویان تا زمان قاجار ترکها بر تمام ایران مسلط بوده و این سرزمین را اداره میکرده‌اند : غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آقا قیونلو، قراقیونلو، صفوی ها، افشار ها، زند ها، قاجار‌ها همه از قبایل ترک بودند که در ایران حکومت کرده‌اند.
5. “رفته رفته زبان پهلوی این منطقه که دین زرتشتی نیز داشتند به ترکی گرایش یافت و تا به امروز “باز یک جعل تاریخی‌ دیگر، اهالی آذربایجان همانند سایر ایرانیان به درست یا به غلط از قرنها پیش به اسلام گرویده بودند و تقریبا پس از بابک خرمدین در آذربایجان ادیان دیگر رواج زیادی نداشته اند. زبان آذربایجان در زمان رسیدن و اسکان تعدادی اقوام ترک زبان گویش آذری بوده است که به تدریج توسط زبان ترکی‌ جایگزین شده است. گویش آذری بیشتر به زبان فارسی امروز شباهت دارد و نسبت آن به زبان پهلوی همانند زبان فارسی امروزی نسبت به پهلوی می‌باشد.
6. “حتی بازگشت به زبان اصلی خویش”
زبان امروز ما آذربایجانی‌ها ترکی‌ آذربایجانی می‌باشد بعلاوه به زبان فارسی آشنائی کامل داریم. سخن گفتن به ترکی‌ نه تنها مارا قادر به ارتباط مستقیم با بیش ۲۵۰،۰۰،۰۰۰ ترک زبان می‌کند بلکه به ما امکان میدهد که با فرهنگ اقوام مختلف نیز آشنا گردیم. این یک سرمایه ایست که ما بیش از فارس زبانان داریم، برگشت به گویش آذری و سخن گفتن به یک زبان مرده امری غیر ممکن به نظر می‌رسد همانگونه که گفتن و نوشتن پهلوی بجای فارسی امکان پذیر نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم Nadia ، در جواب شما لازم دیدم مسائلی‌ را توضیح دهم، من عوض نشده‌ام و همانی هستم که بودم، و اما مسائل مهم و جدی، ۱- ترکیه به عنوان یکی‌ از کشور‌های " گروه ۲۰ بیست " تنها کشور خاورمیانه است که بدون نفت و گاز، قادر به کسب مقام ۱۶ اقتصاد برتر دنیا شده، و این امیدی برای من ترک آزربایجانی و دیگر کشور‌های منطقه است که "" ما نیز میتوانیم ""، به همین دلیل من نمی‌توانم اجازهٔ دهم تروریست‌های پ ک ک و پژاک تنها کشور موفق خاورمیانه را به افغانستانی تبدیل کنند. ۲- تروریست‌های پ ک ک و پژاک " ادعای ارضی به " به شهرهای آزربایجان غربی دارند. ۳- "" ملت سازی در قرن ۲۱ """ از دریچه موفقیت اقتصادی قابل حصول است، بدون اقتصاد، شما نه میتوانید کشوری داشته باشید و نه ملتی، ۴- ترکیه و آزربایجان برای پیشرفت، نیاز به صلح و آرامش منطقه‌ای‌ای دارند، پ ک ک و پژاک صلح و آرامش را مانع اصلی‌ در رسیدن به

اهداف خود قلمداد میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف سلطانی,
آنطور که معلوم میشود , دوستان بلوچی از پلیس استکهلم مجوز گرفته بوده اند, در همان روز در شهر استکهلم یک آکسیون اعتراضی بر علیه اعدام های جوانان بلوچ توسط دولت ایران صورت گیرد و از شما واز سایر ملیتهای ایرانی هم دعوت کرده بوده اند که در ان آکسیون شرکت کنند. درست است؟ آنچه که مسلم است به هیچ یک از این گروه های ملیتی نگفته بوده اند که هر گروه با آرم و پرچم خودش بیاید, چون مجوز به آکسیون به خاطر اعدام ها در بلوچستان ایران بوده, نه به خاطر

پژاک و پ ک ک و یا اوجالان و یا به خاطر سایرین . اصولا می بایستی کرد ها هم با رعایت احترام به روح و حقوق این تظاهرات, پلاکات هائی را در دست می گرفتند که از اعدام شدگان ملت بلوچ بوده , نه غیر,تا مردم و رهگذرها یا هر کی متوجه اعدامهای بلوچ ها شده باشند. آیا مردم با دیدن پلاکاتهای شما متوجه اعدامهای بلوچ ها شده اند یا اوجالان و پژاک و غیره؟ این کار شما غیر از مصادره نامیدن معنی دیگر دارد؟
اینک بحث را منحرف کرده و ربط به اختلافهای آزربایجانیها با کردها میدهید, فرار و شانه خالی کردن زیرکانه شما از واقعیت مطرح شده از طرف آقای بابک آزاد است و فعلا صلاح نمیدانم در باره اش چیزی بنویسم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بابک عزیز شما که مثلا به خودتون میگید دموکرات، شما که ظاهر با تفاومندیها مشکلی ندارید، مثلا چه اشکالی دارد که در تجمعات اعتراضی هرکسی و یا هر گروهی با شناسنامه و هویت خویش مشارکت کند؟ چنان صحبت میکنید که گویی مسئولات میت ترکیه این طرف صحنه حضور دارند و نباید موجبات رنجش خاطر دولتی باشید که سرتا پایش فاشیسم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما ای شهید شیرکۆ، که جان خود را فدای ازادی کوردستان کردی. شما همیشه در یاد تک، تک مردم با شرف کودستان هستی. همچون که خودت در نامه‌ای خود نوشته‌ای، که راه مبارزه‌ای ازاد کردن کوردستان پیشس من ادامه داشت و بعداز مرگ من هم ادامه خواهد داشت. این حقیقتی هست که شمای همیشه زنده نوشته‌ای. راه ازاد کردن کوردستان ادامه خواهد داشت و حتما روزی میاید که کوردستان ازاد خواهد شد.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب Azeri گرامی لطفا به قانون تکامل مراجعه کنید. اورانگوتان بودن اجداد ما انسانها چه توهینی است؟ مگر اینکه بخواهیم به شیوه مسدی عباد برخورد کنیم!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

"(اورانگوتان) نیز در آغاز ترک بوده است "
اقای که خود را تیریزی منامید و مسؤل کامنت های ایرانگلوبال ... توهین تا چه قدر!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

رازی گرامی، از نظر من هردوی این آقایان که همدیگر را دروغگو نامیده اند باب دیالوگ متمدنانه را به روی خود بسته اند. با این شیوه ها نمی توان دیالوگ سازنده داشت. از سوی دیگر کامنتها مسئول دارد و مستقل عمل میکند. و ربطی به من ندارد.که چه منتشر بشود و یا نشود. مسئول ویدئو و تیتر هم منتشر کننده است. و مستقل عمل کرده. در گذشته هم نوشته ام که سایت عملاً فاقد مدیریت است. از من هم نخواهید که در ارائه ی این شیوه ها مسئولیت داشته باشم.هرکس به شیوه ای دیالوگ خود را پیش می برد. همچنان که قبلاً گفته ام سازنده است جو گفت و گو آلوده نشود. به اینگونه کلمات. برداشت شما در مورد عمل مسئول کامنتها درست نیست. او خیلی بالاتر از آن است که « طرف این و آن » را بگیرد. اگر دنبال « زاویه» میگردی لطفاً مراجعه کن به مقاله ی من در آرشیو نویسندگان که در مورد «عمل آقای آزاد» در گذشته نوشته ام. همیشه در برداشت خود « شک» کن.

نوشته شده توسط: Anonymous

In aks az nezamian regim kheili ghadimist. Chera rabtesh dadid be dargiri akhir? Ba in amal mikhaheed ba regim hamgam shode va bar alihe mobarezin baloch sampaashi konid?

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بابک، ١. با تائید کومنت heval61 ، ما کوردستانیان آزادیخواە پیمان لوزان را قبول نداریم و آقای اوجالان رهبر ملت کورد میباشند.
٢. آیا شما مشکلی دارید کە اگر هم اعضای پ ک ک در متینگ شرکت نمودەاند برای اعتراض اعدامها در ایران، یا اینکە مخالف همبستگی ملت کورد و بلوچ میباشید?
٣، مخالفت شما با بودن یک یا دو تصویر رهبر ملت کورد نمیباشد، شما دور از واقعیت سخن گفتەاید! با توجە و دیدن لینک زیر کە من شخصا فیلم گرفتە و پخش نمودەام!
http://www.youtube.com/watch?v=w0cA5p8Jb0U&feature=youtu.be

تصاویر بیشتری را هم میتوانید برای درک بیشتر واقعیت مشاهدە فرمایید:
https://www.facebook.com/reza.khalili.75/media_set?set=a.10151788475639…

نتوانستم در یوتوب ایشان کومنت بگذارم!
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

رازی گرامی شما دو نکته را در نظر نمی گیرید: 1- دروغگو خطاب کردن آقای آزاد ربطی به کامنت ندارد و من هیچ مسؤلیت و اختیاری در این مورد ندارم. 2- آقای بابک آزاد که آقای سلطانی را دروغگو خطاب کرده، دقیقا در پاسخ دروغگو خطاب کردن آقای آزاد توسط آقای سلطانی است. یعنی اینکه ابتدا آقای سلطانی در مصاحبه خودشان ایشان را دروغگو خطاب کرده اند و سپس آقای آزاد، آقای سلطانی را. اینجا می خواهم نکته دیگری را هم یادآور شوم و آن اینکه اگر یادتان باشد من در پاسخ شما استدلال می کردم که اگر این نوع توهین ها را راه بدهم، طرف مقابل هم مقابله به مثل خواهد کرد و دیگر جایی برای گفتگو باقی نمی ماند. حالا همین اتفاق افتاده است و معلوم نیست که در آینده به کجا بکشد، به فحش خواهر و مادر؟...

نوشته شده توسط: Anonymous

حضور با سعادت جناب اهبر که بنده و خوانندگان را از نثر وزین خود مستفیض فرموده اند، مرحمت کرده و مرقوم بفرمائید این "قرار" مربوط به کدام ازمنه ماضی و حال می باشد. بنده در اثر ضعف مفرط حافظه بیاد نمی آورم که چنین قراری با شخص شخیص حضرتعالی بسته باشم و اگر عفو بفرمائید، معترفم که جناب نوابتان را اصلا بجا نمی آورم. ولی محض اطلاع آن سرور یگانه و آن عزیز دردانه حضورتان عارضم که من اگرچه در آرزوی یک دنیای بدون مرز می سوزم، ولی می دانم که این آرزوی دور راا به خاک سرد گور خواهم برد، زیرا در دنیایی که عشیره پرستانش بر سر اینکه ارومیه مال ترک است یا کرد شکم تفکر را با خنجر قلم می درند، دنیای بی مرز فقط خواب و خیال است. البته حقیر سرنیفتادم که تقاضای ارائه سند از جناب شاملی چه دخلی به فرمایشات جناب تبریزی دارد و چر اگر کسی متقاضی سند نامه رضاشاه به پادشاه افغانستان بود، باید حکما در باره انترناسیونال

قلم بزند؟ جسارتا خدمتتان عارضم که یحتمل شما بنده را با ایشان عوضی گرفته اید و شاید هم فرض فرموده اید که چون هر گردویی گرد است، لاجرم باید هر گردی هم گردو باشد! یعنی چون هم من و هم جناب تبریزی با جناب شاملی سرشاخ شده ایم، پس علی القاعده باید هردو معتقد و جاننثار انترناسیونالیسم باشیم!؟ و ایضا جسارت است که خدمت باسعادتتان عارض شوم؛ چرا افاضاتی می فرمایید که موجب خنده و مضحکه بشوید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

دروغگو!؟ مگر قرار نبود "دروغگو" مصداق بازر توهین باشد؟ پس کجاست آ. ائلیار که در اینباره فلسفه ببافد و به ما آموزش اخلاق بدهد؟ پس کجاست مسئول کاملا بی طرف کامنتها که در این باره تذکر بدهد؟ آیا هنوز هم می شود پذیرفت که "اتهام" جانبداری مسئولین سایت از یک خط فکری ساختگی است و واقعیت ندارد؟ خوانندگان را دعوت می کنم به کامنتهای مفصل جناب ائلیار و مسئول کامنتها در باره "دروغ" و اینکه چرا در این سایت بجای "دروغ" از کلمه "نادرست" استفاده می شود، توجه داشته کنند.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، نصرت، مثل این که شما درست می گوئید و من اشتباه کردم! اصلا هر شهر و سرزمینی که اور – اوروم – روم داشته باشد ساخته دست ترک ها است! مانند: (سنگاپور) که از دو بخش (سنگاپ) و (اور) درست شده است پس ساخته شده به دست ترک هاست! و یا (کوالالامپور) که از دو بخش (کوالالامپ) و (اور) درست شده پس ترک ها آن را ساخته اند! و یا (لاهور) که چون (اور) دارد ترک ها آن را ساخته اند! همچنین در کوه های (اورال) نیز از روز نخست ترک ها زندگی می کردند چون (اور) دارد! (رومانی) را نیز ترک ها ساختند و در آغاز نام این شهر (اورومانیا) بوده است و سپس (رومانی) شده است! شهر (رم) پایتخت (ایتالیا) را نیز ترک ها ساخته اند که در آغاز (اوروم) بوده است و سپس (روم) و سرانجام (رم) شده است! (اورانگوتان) نیز در آغاز ترک بوده است اما چون به زبان فارسی سخن گفت به میمون تبدیل شد! همچنین کود (اوره) را نیز ترک ها درست کرده اند!

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای عزیز. زبان سومری نه تنها ترکی نیست بلکه قوم سومر در عراق زندگی میکردند که قدیی ترین نژاد منطقه و اولین خط نوشته شده در جهان است و اکثر زبانهای دنیا از زبان سومری برداشته شده و اشوری ها و بابلی ها و کلدنی ها که نزدیک اقوام و یا ملل نزدیک به سومری ها هستند. اسم شهر من اورمی است و اگر بخواهید به فارسی بنویسید اورمیه نوشته میشود و من یک اشوری اورمیه و اجداد من هزاران سال انجا زندگی کرده ایم. قسمت بزرگ اذربیجان غربی قبل از فروریختن امپراتوری اشوریها ۶۳۰ قبل از میلاد طریق مادها و پارسها و ایلامی ها و بابلی ها ٬ اکثر مناطق اذربیجان تا قسمت بزرگی از ترکیه از جمله شهر وان و حومه بزرگ اطراف جز خاکهای اشوری ها بودند و ان زمان اصلأ ترکها در ان منطقه وجود نداشت. ترکها نه سومری هستند و نه اشوری هستند و نه ارمنی بلکه ترکها از طرف ازبکستان امده اند.

نوشته شده توسط: دكتر عبدالستار دوشوكي

در طی دو دهه اخیر تعداد بیشماری از بلوچ ها به اتهام شرارت، قاچاق و عضویت و یا هواداری از گروه های مسلح بلوچ توسط دستگاه های امنیتی و قضایی در استان سیستان و بلوچستان اعدام شده اند. متاسفانه اعدام های بلوچستان بخصوص در طی دهه گذشته، تحت تاثیر تبلیغات شدید جمهوری اسلامی، با نوعی بی تفاوتی فعالان مدنی و شخصیت های سیاسی و فرهنگی غیر قومی نسبت به اینگونه اعدام ها در بلوچستان روبرو بوده است. تا آنجایی که من بخاطر دارم این اولین بار است که بیش از ٤٠٠ تن از فعالان مدنی، شخصیت های سیاسی و فرهنگی ایرانی یک بیانیه را در محکومیت اعدام بلوچ ها امضاء کرده اند، اگرچه امضاء و انتشار بیانیه توسط گروه ها و شخصیت های مختلف امری تقریبا ً هفتگی است.

امضاء کنندگان برای اولین بار . . . .

امضاء کنندگان برای اولین بار اعتراض خود را نسبت به شیوه محاکمه بلوچها و عدم برخورداری متهمان بلوچ از داشتن حق وکیل مدافع و محاکمه در دادگاه های علنی، عادلانه و صالح ابراز نموده اند. شاید در دنیای طوماری نویسی و امضاء جمع کردن ها این امری عادی و روزمره باشد، اما بعقیده من با توجه به اینکه این اولین بار است که در مورد اعدام ها در بلوچستان اینگونه توسط فعالان و شخصیت ها موضع گیری می شود، خود نقطه عطفی است در اتحاد فعالان قومی و کنشگران غیر قومی که مایلند به دور از فرقه گرایی افراطی و شوونیسم خودمحوری، درد یکدیگر را درک کنند و تعامل انسان محور داشته باشند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب بی نام نمی دانم چرا از این خبر مبهوت شدی ؟! حداقل 15 میلیون خاورمیانه ای در اروپا زندگی می کند . آنان اغلب در سیستم انتخاباتی کشورهای دمکراتیک است فعالند. برخلاف نظرشما در خیلی از موارد این خاورمیانه ای ها (از جمله ایرانی ها) از خود شایستگی های زیادی نشان داده اند .بنظر می رسد که ضرب المثل مازندرانی، بریده سخن شاملو و نظرات ایران ستیزانه ات هیج ارتباط منطقی با هم ندارند و نشان دهنده پریشان فکری است . لطفا به دیگران توهین نکنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

محضر گرامی جناب رازی، با سلام، همانطور که قرار بود در فرصتهای بعدی، زحمت فرموده، مرز های آزاد بین المللی را برای خوانندگان ترسیم و تبیین بفرمائید، ما هنوز منتظر اظهارات داهیانه حنابعالی هستیم. گفتار حکیمانه و وسع نظر و سعه صدر شما که همانند حناب تبریزی گرامی، که ایشان نیز مرز های آزاد و (انترناسیونالیسم جهان وطنی) را ملکه ذهن خویش فرموده اند، و سرزمین و دولتهای جهان وطنی را، در بیان و گفتارهای جهانشمول خویش اشاعه میفرمایند، امید که جنابعالی نیز جهت روشنگری و تنویر افکار و تبلور اندیشه های فراگیر و جامع، جهت بسط موضوع و تامین ادراک بحث، مراتب مفروض را توضح نظر بفرمائید، تا خوانندگان نیز در محضر گرامیتان از مکاشفات نظری و مباحث بصری، محشور قرین گردند. با سپاس.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی! (پارسی), شما امر فرمودید ناسیونالیست ها هر چه در ذهن دارند آنها را بیرون بریزند. پس چرا شما ناسیونالیسم آریایی را از ذهن شریف کومونیستتان بیرون نریختید و سعی در ثابت کردن این هستید که ارومیه ریشه پارسی دارد. آیا تا به حال شنیده اید که ارومچی مرکز ترکستان شرقی تقریبا هم نام اورمیه مرکز آذربایجان غربی میباشد؟ و مردم آنجا از جنس شما (آریایی) نیستند, بلکه ترک اویغور میباشند. پس شما پارسی ها هم ارومیه را میخواهید... خوب,, ارومیه پیشکش شما... ولی یادتان باشد که آنرا با کردها تقسیم بکنید که آنها هم دنبال سهم هستند.