Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جامعه عقب مانده در عرصه اقتصادی،سیاسی، فرهنگی، آدمهای عقب مانده در زمینه « اندیشه و نظر و رفتار ،و برخورد در مسایل» به بار میاورد. واقعیت اینست که « اندیشه ی ما» در مقایسه با « تفکرات پیشرفته و مدرن جهانی» عقب مانده است.یعنی آدمهای عقب مانده ای هستیم. اینست که از میان مردمان ما- و نه از آسمان- حکومتهای مستبد و دیکتاتور و فاشیست بیرون میایند.خمینی از آسمان نیامد از میان همین مردم برخاست و اکثریت آدمها را به دنبال خود کشید.چون خودمان مستبدیم.عقب ماندگی خمینی آینه ی واپس ماندگی خودماست.راههای مسایل ما هم به همان میزان پسرفته است.به جای راه حلهای مدرن و پیشرفته به ناسیونالیسم- ناسیونالیسم آریایی و ترکی و کردی و عربی و شاهپرستی و مذهب سیاسی و غیره -روی میاوریم. اینها همه سرو ته یک کرباسند. فقط نامشان متفاوت است؛ و گرنه محتوا یکی ست.

به جای مبارزه برای « کسب حقوق نقض شده» به دنبال « توتم» و « گور کوروش» و غیره میگردیم.
به جای تکیه به خود به خارجی امید می بندیم که برایمان « آزادی و دموکراسی و رفع تبعیض ، و زندگی بهتر و پیشرفت» به ارمغان آورد. با توجه به اینکه نمونه های غم انگیز و آزمایش شده ی این طرز فکر در عمل - برگستره جهانی- کم نیستند.
به جای حل مسایل به شیوه دموکراتیک طروق استبدادی بر میگزینیم. جامعه واپس مانده روشنفکر و شاعر و هنرمند عقب مانده بیرون میدهد. عقب ماندگی برای ما توهین نیست «خصلتی» ست که جامعه ی واپس مانده درما پدید آورده است. حقیقت تلخی ست.در میان این لجنزار افراد انگشت شمار روشنگر صدایشان به جایی نمیرسد. و در لابلای نعره های مستبدانه و بیراهگی ها گم میشود. انتخاب سطحی نگری به جای ژرف اندیشی- راه حل « عهد بوقی» به جای مدرن و امروزی عقب ماندگی ست. اتحادیه اروپا نه بر اساس « نژاد و ملت و زبان» شکل گرفته بل بر اساس منافع متقابل در عرصه های گوناگون اقتصادی،سیاسی، فرهنگی، صلح و دوستی، و امنیت و حقوق بشر و غیره پدید آمده است. با این «عقب ماندگی» نه زندگی پیشرفته بل « فاشیسم و دریای خون» در انتظار ماست. اگر از گُ...سگ شکلات در بیاید، از جامعه ما « پیشرفتگی» درنمیاید. ایت پوخو... کانفت چیخسا بو توپلومدان "آردیجیل لیق» چیخماز. به بار آورد هر درخت بار خود. آغاج اؤز بارین وره ر. شاید این پرسش پیش بیاید « پس، چه میتوان کرد؟» - شناخت خود، باز نگری در خود، آموزش در اندیشه و عمل از سطح جهان. آزاد اندیشی ، استقلال فکری، نفی تعصب و پیش داوری. بکارگیری «روش منطق علمی-انتقادی» در برخود با قضایا. شاید دیده بر روشنایی بگشاییم. نقش ترقیخواهان در دگرگونی جامعه و پیشرفت انکار ناپذیر است.
شاید امیدی حاصل شد. شاید. با یک «شاید» بزرگ- به عظمت نا آگاهی و عقب ماندگی ما.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقاي توكلي خواهشمندم در صورت مصلحت ديدن مطلب زير را منتشر فرمايند

طومار مهم در خصوص نقض حقوق آزربایجانیها در سایت کاخ سفید + راهنمای امضاء طومار-GunazTV / اخبار

طومار مهم در خصوص نقض حقوق آزربایجانیها در سایت کاخ سفید + راهنمای امضاء طومار
جامعه آزربایجانیهای مقیم آمریکا طوماری را در سایت کاخ سفید قرار داده اند که در بعد از توضیح در خصوص نقض حقوق ملت آزربایجان توسط دولت ایران از دولت آقای اوباما خواسته می شود در امور مرتبط با ایران وضعیت آزربایجانی ها را نیز لحاظ کند.

 

طبق قوانین آمریکا در صورتی که این طومار در عرض یک ماه به حد نصاب ۲۵هزار امضا برسد به صورت لایحه قانونی مورد ارزیابی رسمی قرار خواهد گرفت.

 

امضای این طومار برای همه از تمامی نقاط جهان آزاد است.

این مساله از آن جهت حائز اهمیت فراوان می باشد که در صورت رسیدن به حد نصاب لازم از نظر مطرح شدن مساله آزربایجان جنوبی در سطح بین المللی موفقیتی بزرگ خواهد بود.

 

لازم به توضیح است از هم اکنون لابی شونیزم فارس برای خنثی کردن این حرکت مدنی دست بکار شده است لذا امضای هر آزربایجانی وطن پرست برای موفقیت این طرح مهم و ضروری می باشد.

 

ترجمه متن طومار:

 

ما از دولت آقای اوباما می خواهیم:

 نقض حقوق پایه ای اقلیت قومی (ملی) آزربایجانی در ایران توسط حکومت اسلامی ایران را به رسمیت بشناسید.

 ما، جامعه آزربایجانی-آمریکایی از ایران، از دولت آقای اوباما می خواهیم نقض مستمر حقوق انسانی پایه ای اقلیت قومی (ملی) آزربایجانی و دیگر اقلیتهای قومی (ملی) ایران توسط جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسد. جمهوری اسلامی ایران به آزربایجانیهای ایران اجازه بهره مندی از حقوق پایه ای تحصیل به زبان مادری، داشتن رسانه های جمعی مستقل و آزاد به زبان ترکی آزربایجانی و اجرای آزادانه مظاهر فرهنگی شان را نمی دهد. فعالینی که تلاش داشته اند در این موارد سطح آگاهی را ارتقا دهند بازداشت شده، به حبسهای ناعادلانه محکوم شده، در زندان شکنجه شده و حتی مورد جنایت واقع شده اند. ما از دولت آقای اوباما می خواهیم در امور مرتبط با ایران وضعیت اقلیت قومی (ملی) آزربایجانی را نیز لحاظ کند.

 


 

 راهنمای امضاء طومار در خصوص نقض حقوق آزربایجانیها در سایت کاخ سفید

 

https://petitions.whitehouse.gov/petition/recognize-islamic-government-iran-violating-fundamental-rights-irans-azerbaijani-ethnic-minority/gR2mqw7b#thank-you=p
 

از فسمت Create an Account جهت ایجاد حساب توسط یک ایمیل معتبر ثبت نام نموده و فرم مربوطه را پر کنید. حساب کاربری و رمز عبور به ایمیلتان فرستاده خواهد شد.

 

سپس از اینجا  با نام کاربری و رمز عبور وارد شوید Login کرده در سمت چپ sign this petition را بزنید.

 بدین صورت عملیات پایان می پذیرد.

b.o

 

 
نوشته شده توسط: Anonymous

بیاید تمام ایرانیان ساکن خارج از کشور را دعوت کنیم که در هیچ کدام از مراسم های سفارت خانه های ایران برگزار میشود شرکت نکنند تا امکان بهره برداری و تبلیغاتی رژیم را با حضور ایرانیان در سفارت خانه ها بگیرند.
خیلی از ایرانیان مقیم خارج با وجود اینکه نظام را قبول ندارند در مراسم سفارت شرکت میکنند. لطفا تمام ایرانیان مقیم خارج از کشور را دعوت کنیم تا از این به بعد به هیچ وجه در هیچکدام از مراسم سفارت شرکت نکنند و بهانه درست نکنند که به این دلیل یا به آن دلیل به سفارت میرویم و توجیه نکنند حصورشان را در سفارت.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله

جدال براي هيچ- ح-تبريزلي
يا
مباحثه پان آذريسم باپان توركيسم
-----------------------------------
ح-تبریزلی

چندماهي است كه دوگروه ازفعالين مدني آذربايجاني خارج نشين جدال لفظي راشروع نموده انداين جدال با انتشارمقاله يي از دكترحسين دوزگون بتوسط خانم ليلا مجتهدي شروع وباسلسله مقالات ومصاحبه هاي مختلفي ازسوي آقاي مهران بهارلي،يونس شاملي ،احمداوبالي،اژدربهنام،عليرضااصغرزاده،علي قره جه لوو...ادامه داشت اين نوشته ها اوايل حالت نقدداشت وبنده باهدف اينكه به تئوريزه شدن حركت ملي وارتقا دانش چالشگران عرصه مبارزات ملي ومدني آذربايجان كمك نمايدبه انتشار آن درصفحه فيس بوك خويش اقدام نمودم ولي متاسفانه بعدازچند نوشته اين جدال لفظي از حالت تنقيد خارج وبه تخريب وحتي اتهام زني به همديگر منجرشدوهنوزهم ادامه داردتاحدي كه گروه اول دومي را به ايرانگرايي وگروه دوم اولي رابه استالنيستي متهم نمودندوشروع به آگراندسيمان ايرادات واشكالات غيرمرتبط باموضوع همديگرنمودند

دراين جدال تئوريك كه دريك طرف اكثرا فعالين ملي باديدگاههاي فكري نزديك به چپ سابق ودرطرف مقابل فعالين ملي جديدكه اكثراديدگاههاي ملي گرايانه دارندو دراصطلاح امروزه گروه اول ( البته ازسوي مخالفين حركت ملي ورسانه داخلي ) پان آذريست وگروه دوم پان تركيست معرفي ميشوند واقع شده بودندواكثراآنكه موردنقدوحتي تخريب واقع ميشد افراد وحاميان آنها بود نه موردي كه بحث ميشدچراكه هرگروه درمحتوي واصل يك موضوع راطرح ميكردند درقالب وكلماتي متفاوت وحرف هردو دوجناح دراصل يكي بودوبه نظراينجانب هردوجناح براي يك هدف تلاش ميكنند البته با روشها،راهكارها،سليقه هاي متفاوت

گروه اول لزوم شناسايي جغرافيايي آذربايجان جنوبي رادرمحدوده مناطق ترك نشين شمالغرب ايران مطرح ومعتقدبه شناسايي جغرافياي فرهنگي،زباني،ملي وتاريخي شامل استانهاي آذربايجانشرقي،آذربايجانغربي،اردبيل،زنجان ومناطق آذربايجاني نشين استانهاي گيلان،همدان،قزوين،كردستان،مركزي،البرز،تهران،قم وكرمانشاه بعنوان آذربايجان جنوبي بوده بامحوريت جغرافياي آذربايجان وانتساب جغرافيايي آذري(نه مفهوم زباني وقومي كه دربين پان فرسيستهاي باصطلاح پان ايرانيست متداول است) وگروه دوم لزوم شناسايي تركهاي ايران درسه جغرافياي شمالغرب(آذربايجان جنوبي)شمالشرق‌(استانهاي خراسان رضوي،خراسان شمالي وگلستان)و جنوب(مناطق قشقايي استانهاي فارس،اصفهان،كهكوليه وخوزستان) بوده كه منطقه ترك نشين استانهاي سيزده گانه شمالغرب بعنوان زيستگاه اكثريت تركان ايران بعنوان جغرافياي فرهنگي آذربايجان جنوبي به رسميت شناخته ميشود وهردو گروه ضمن اولويت براي مبارزه درراه احقاق حق تعيين سرنوشت وسايرحقوق ملي ومدني مردم آذربايجان ، دفاع وتلاش براي احقاق حقوق دوگروه ملي ترك مناطق شمالشرق وجنوب كشوررانيزجزووظايف وفعاليتهاي خود ميدانند

آذربايجاني كه گروه اول ترسيم وخودرامدافع فكري آن ميدانددرست تطابقت داردبامنطقه ترك نشين شمالغرب مورد نظرگروه دوم كه آنها نيز آنراهمانند گروه دوم آذربايجان جنوبي مينامد وهردوانتساب زباني ومليتي تورك راپذيرفته تنها تفاوت در انتساب جغرافيايي آذربايجاني وآذري است كه ملتچي هاي جديد(گروه دوم)كه پايگاهي قوي درفعالين مدني جوان ودانشجوي داخل مهاجرين ساكن تركيه داردبراي جلوگيري ازخلط موضوع انتساب جغرافيايي با انتساب زباني وقومي ازآن دوري جسته وبراي جلوگيري از سواستفاده پان فارسيستهاي باصطلاح پان ايرانيست سعي دراستفاده از اصطلاح آذربايجاني براانتساب جغرافيايي داردوضمنا انتساب زباني(تركي آذربايجاني)رانسبت به انتساب جغرافيايي دراولويت قرارميدهداما گروه اول (ملي گرايان سنتي)كه پايگاه اصلي اش بين مهاجرين ساكن درغرب ونسل قبل ازدهه هفتاد فعالين ملي وهمچنين فعالين چپ آذربايجاني است ضمن اولويت انتساب جغرافيايي به ملي باتوجه به مهاجرت ازسالهاي دور وارتباط كم بامسائل داخل ايران ومباحث جاري درمحافل دانشجويي ورسانه يي داخلي از استفاده ازلفظ آذري براي انتساب جغرافيايي وحتي قومي ابايي نداشته وآنرا براي تفكيك با تركان آنادولي،تراكيا،تركمن ،اوزبك و...لازم ميداندالبنه براي مباحث خود يك مسئله ديگري چون غيرقابل دسترس بودن مباحث تئوريك مطروحه گروه دوم درخصوص حدودثغور آذربايجان جنوبي رامطرح مينمايندگرچه باتوجه به واقعيات جاري تقسيمات فعلي ايران قابل ملاحظه است ولي بحرحال بايد فعالين ملي دراين مسئله به واقعيات وانديشه هاي مردم آذربايجان رامدنظرداشته باشند نه تقسيمات جغرافيايي دولت ساخته راچراكه همانقدركه اردبيلي آذربايجاني است آستارايي نيز آذربايجاني است همانقدر كه مياندوابي آذربايجاني است بيجاري هم آذربايجاني است وهمينطور قزويني،آوجي،بهاري،كبوترآهنگي ، نميشود آذربايجان رادرچهاراستان آذربايجانشرقي،آذربايجان غربي،اردبيل وزنجان به صرف تقسيمات دولتي فعلي وحتي گذشته خلاصه كرد

حال بااين همه اشتراك طرز فكروتمايز اندك سلايق اين سوال مينامد اين همه جدال لفظي وحتي تخريب وتهمت زني ها براي چيست وجزاتلاف انرژي وتشتت وهمچنين سوزاندن مهره هاباارزش حركت چه آثاري ميتوان داشته باشد آيابهترنيست بجاي اين موضوعات باتساهل وتسامح بيشتروقبول اختلاف سليقه هاوحتي تحمل نظرات مخالف همه به اهداف وديدگاههاي مشترك بيانديشيم
نوشته شده توسط: Anonymous

در عرض بیست سال گذشته، روشنفکران آذربایجانی، بخاطر عدم نقد ترکپرستی و راسیسم ترک، دچار غفلت بزرگی شده اند. ترکپرستان افراطی در هیچ یک از کشورهای ترکزبان رقمی نیستند، از ترکیه اش گرفته تا قزاقستان، قرقزستان و جمهوری آذربایجان شمالی. اینان در همه کشورهای ترک زبان، .... بیسوادترین قشر را تشکیل میدهند. اخیرا، طی تظاهراتی در باکو، ترکگرایان آذربایجان شمالی با این شعار عقب مانده به میدان آمده بودند: «هدف توران/ رهبر قورآن!» سوال اینجاست که

به چه دلیل این جماعت واپسگرا و نژادپرست در آذربایجان جنوبی اینهمه اسب دوانی میکنند و لیدربازی در می آورند؟ بنظر من کوتاهی از طرف روشنفکران مترقی آذربایجانی بوده است. ما به ترکپرستان مرتجع باندازه کافی رو داده ایم. اگر با تکیه بر تجارب مترقی دولت ملی دوره پیشه وری حرکت کنیم، اقشار مختلف آذربایجان دور اندیشه های مترقی متحد خواهند شد و چهره واپسگرای ترکپرستان آشکار خواهد شد، همچنانکه در ترکیه و آذربایجان شمالی آشکار شده است.
ترک آذری
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی خشم و نفرت شما از ترکها مثل نوشته‌های قبلی‌ شما که ترک‌های ایران را آماج حملات خود قرار داده بودید در اولین سطرهای این نوشته سراسر تهمت !!(فاشیستهای حاکم) آشکار است. این کردهای ترکیه که ۳ کشته دادند..................... برخلاف انتظارات شما و دشمنان ترک‌ها که خواهان شکست مذاکرات صلح دولت ترکیه با مخالفان کرد هستند (گمان زنی‌‌ها از دست داشتن ایران در ترور ۳ فعال کرد حکایت دارد)، مراسم تدفین را بدون هرج و مرج و آشوب و حتا بدون شعار‌های قومیت گرایی که قبلا زیاد دیده میشد به پایان رساندند تا جایی‌ که وقتی‌ در اول مراسم شرکت کنندگان خواستند شعار انتقام انتقام سر بدهند با اعتراض نورالدین دمیرتاش دبیر کل حزب صلح و دموکراسی منطقهٔ کرد نشین مواجه شدند. آقای دمیرتاش گفتند؛ دیگر بس است تا کی‌ می‌خواهید خون ریخته شود الان زمان انتقام نیست الان زمان صلح است...

به امید روزی که دشمنان ملیتهای ایران هم (اعم از دولت و ملت، فرد و جامعه) به اندازهٔ دولت و ملت ترکیه به پا به جلو بگذارند و بخواهند بدون پاک کردن صورت مساله به مشکلات ملیتهای ایران پاسخ بدهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آراز سلیمانی حالا چرا اول خود شما درس نمیگیرید؟ آیا قوم وحشی و ژن معیوب هم جزو این کلمات نژادستیزانه میشوند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اسماعیل جان!
چه فرق اساسی بین تفکر شما و رضاخان و پسر و نوه اش، و همچنین آقای اقبال اقبالی، و جمهوری منفور تهران، وجود داره. عرض به خدمت شما، دیگه مردم را نمیشه با این کلی گوئیهای آبکی فریب داد.
خداوند تبارک جنابعالی را به حق نژاد آریا به راه راست هدایت کنه.
التماس دعا وحید

نوشته شده توسط: Anonymous

ورشکستگان سیاسی و مسببان نابودی ملت و به انحراف کشیدن حرکت انقلاب که یک به یک سازمانها در آن سهم دارند امروز بدنبال مشکل گشایی هستند ولی احزاب کمونیستی و فدایی و مجاهد ضربه ای را که به آرمانها و حتی سازمانهای خود زدند احدی این کار را نکرد. گویا آذربایجان جنوبی و 65 درصد ملل غیر فارس برای کسب حقوق خود از روشنفکران فارس اجازه و درس دمکراسی را از تمامیت خواهان فارس آریایی نشین خوش نشین تهران یا لوس آنجلس یاد بگیرند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاچین گرامی، خشونت با دانش آموزان برای یاد دادن هرچیزی مسلماً زشت و مردود است. این شیوه آموزش حاصل نظام پس مانده آموزشی ایران است و دانش آموزان فارس هم این خشونت را تحمل کرده اند و می کنند. عربی بودن خط ما هم یک پدیده تاریخی است که پیامد فتح ایران به دست اعراب جهاد گر در سده 7 میلادی است و پیش از آن خط پهلوی در ایران رایج بود. همانگونه که به درستی اشاره کرده اید خط کنونی ایراداتی دارد از جمله حروف متعدد برای آوای واحد که دانشمندان زبان و ادبیات در این باره نوشته اند و پیشنهاد هایی هم داده اند که با دریغ تا کنون عملی نشده، از آن جمله نویسنده برجسته آذری، میرزا فتحعلی آخوند زاده که حدود 150 سال پیش خواستار تغییر بنیادی این خط گردید. همه ما به دلیل اجبار به این خط تحمیلی می نویسیم و البته تا زمانی که برقرار است باید بکوشیم آن را قاعده مند و درست بنویسیم تا مقصود خود را به درستی برسانیم.

من تنها دیدگاه خود را می نویسم و خوشحال می شوم دیدگاه شما و دیگران را هم بدانم و یاد بگیرم. از دید من مشکلات ابرانیان حاصل بد جنسی هیچ قوم و فرهنگ خاصی نیست بلکه ریشه های سیاسی و اجتماعی دارد که در زمان کنونی در اهریمن جمهوری اسلامی متجلی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

مقایسه ایران دوران مشروطیت با ایران امروز ، در دوران مشروطیت، قلم به دست، پیشنهاد تغییر الفبا را میدهد، در ایران امروز، چنین پیشنهادی چنان ترسی‌ به "" وجود جامعه فارسی‌ "" می‌‌اندازد که از ترس باید "" نماز وحشت "" بخواند. در دوران مشروطیت، انقلابیون آیت‌الله نوری را به دار می‌‌کشند، در ایران ۱۳۵۷ جامعه ایران توسط رضا خان و زبان فارسی‌ چنان به انحطاط کشیده شده که جامعه عکس خمینی را در ماه می‌بیند، ایران دوران مشروطیت را تکثر افکار تعریف می‌کند، ایران دوران رضاخان، شاه و شیخ را مونولوگ،تک گویی و تک صدا ئی تعریف می‌کند، ایران دوران مشروطیت به هیچ وجه منزوی نیست، ایران امروز را "" تفکر فارسی‌ "" در همه ابعاد به انزوا کشانده است. """ برخلاف قلم به دست دوران مشروطیت، قلم به دست امروز جامعه فارسی‌ مانند چپ و توده‌ای آن ایدئولوژی زده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

بودش عزیز درگیری چند روزه گنبد را جنگ داخلی نمی گویند در ضمن حرکات مشکوک امثال ریگی در منطقه سیستان و بلوچستان را عنوان مبارزات مسلحانه نامیدن جای تعجب است در ثانی شما که سال 58 مشی مسلحانه را رد کرده به حزب طراز نوین توده پیوستید

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آنچه در این نوشتار آمده است ؛گزارشی از در گیریهای یکماه اخیر در سایت مشارکتی ایران گلوبال بوده است . این مطالب می باید ثبت می شد تا از آن درس گرفته می شد . این گزارش همراه با منبع و ماخد و دلایل مستند ارائه شده است و هیج نکته هوچیگری هم در ان نیست .(یک هفته روی آن کار کردم و 25 نوشته و دهها کامنت ار با دقت خواندم ) توجه کنید تنها شش لینک لجن پراکنی علیه ایران گلوبال و شخص من در سایت قیرمیز و بالاترین منتشر شده بود . دو راه در پیش داشتم یا در مقابل اتهامات و... سکوت می کردم(برخی از دوستان هم سکوت را پیشنهاد می کردند و یا با ارائه دلایل واقعی به اتهامات وارده به خود و سایت را ،پاسخ می گفتم . اینکه پاسخ مسئولانه به اراجیفف تهمت وافترا.... غیر قانونی و غیر حرفه ای است.؟! لطفا بگویئد کجای کار اینجانب غیر قانونی و غیر حرفه ای است !!!! لطفاهمینطور کلمات را بهم نچسبانید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب فولادوند، با تشکر از جوابتان، لطفا کامنت دوم من را بخوانید، این جامعه در دوران مشروطیت قادر به "" طرح پرسش "" است، اینطور نیست که این جامعه از اول علیل و شلیل ذهنی‌ بوده، جامعه دوران مشروطیت جامعه منزوی نیست،روشنفکران قفقاز حامل اندیشه‌های مترقی به این جامعه هستند، هنوز زبان فارسی‌ شروع به "" قلع و قمع "" زبان ترکی و عربی‌ در این جامعه نکرده، هنوز شاعر پیروز میدان نیست، نویسنده سلاح قلم را به دست دارد، با آمدن رضا خان، قلم از دست نویسنده و نثر گرفته می‌‌شود، شاعر پیروز میدان است در حالیکه """ دوران مدرن با پیروزی نویسنده و نثر بر شعر و شاعر آغاز "" می‌‌شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی را که خواب است میتوان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده هرگز.....

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از نظر شما.
به باور من عدم طرح "پرسشی بنیانی" در پهنه شجاعت مدنی هم قابل آنالیز است. ما شاید بعلت تنومند نبودن خودباوری توان طرح چنین پرسشهائی را نداشتیم. الیته ها در ذهن ما بسیار حجیم و سترگ اند. رهائی از بند آنها نیاز به شجاعت مدنی دارد. اینکه بتوانیم با معلم مدرسه درگیر بحث شویم، اینکه با پاسپان محله با خردی انتقادی روبرو شویم، اینکه پدر فقط به صفت پدر بودن مورد احترام نباشد، بلکه ویژگیهای او را با میزان عقل و پرنسیپهای اخلاقی بسنجیم، اینکه به مادرمان بگویئم آنچه در ماه می بینی خمینی نیست.
مگر نه اینکه همه این سؤالات طرح مدرنیته را رقم می زند که ذهن کنجکاو بدنبال جواب آنها ست.
فولادوند

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم ۲ """" عواقب سلطه فرهنگ فارسی‌ بر ایران که نه بر اساس پرسش که پاسخ بنا شده است """"، در دوران مشروطیت، انسان ایرانی‌ قادر به طرح " پرسش " است، و گفتگو و مکاتبه بین پرسش گران به روشی‌ سازنده وجود دارد، یکی‌ تغییر الفبا را پیشنهاد می‌کند و دیگری ترجمهٔ مواد اعلامیهٔ حقوق بشر مندرج در مقدمهٔ قانون اساسی‌ فرانسه را پیشنهاد می‌کند. """ آغاز دورهٔ انحطاط """، با آمدن رضا خان و تسلط فرهنگ فارسی‌ ناگهان "" دورهٔ پرسش "" به سر می‌‌رسد، زبان فارسی‌ که چیزی جز زبان شعر و شاعری نیست """ توان طرح پرسش از جامعه را می‌گیرد "" و "" زبان شاعر "" که چیزی جز زبان "" مونولوگ "" و "" تک صدا ئی "" نیست آخرین میخ را بر تابوت "" سنت گفتگو "" می‌‌کوبد. اگر بزرگترین دستاورد مدرنیته پیروزی خرد انسانی‌ بر باور‌های اسطوره ای، سنتی و مذهبی‌ است اینک جامعه فارسی‌ پیروزی اسطوره، سنت و مذهب را بر "" نهال

"" نهال بی‌ جان مدرنیتهٔ دوران مشروطیت "" جشن می‌گیرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

به عنوان فردی که آذری هم نیستم از ادبیات سایت ایران گلوبال در این یکماه ناراضی‌ هستم هوچی گری علیه همکارانتان سایت را فرا گرفته در مقابل من مطلب و ناسزایی از برادران موحدی علیه کیانوش ندیدم؛آقای توکلی این هجمه حتی اگر بحق باشد طرف مقابل را تقویت می‌کند؛کار شما غیر حرفه‌ای و حتی غیر قانونیست آقای مددی و دوستان دیگر از اروپا چی‌ یاد گرفتن؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من متاسفم که میبینم هر آدم بی‌سواد و ناآگاهی به خودش اجازه میده در مورد چیز‌هایی‌ که اصلا اطلاعی نداره اظهار نظر کنه، البته از بزرگ شدگان و تربیت یافتگان جمهوری اسلامی همچون پورپیرار و غیره بیش از عین انتظاری نیست، حالا اگه دوست داشتی جواب پرت و پلاهایی رو که در مورد زبان پارسی گفتی‌ بدونی میتونی ‌این مقاله رو که فردریش انگلس به مارکس نوشته بخونی.

http://www.marxists.org/farsi/archive/marx/works/1853/engels-farsi.pdf

نوشته شده توسط: Anonymous

چند جای کار کیانوش عزیز ایراد دارد. اولا در دانمارک نژادپرستی اگر مجاز به تشکیل جلسه و ... است، در شرایطی است که سیستم سیاسی نیرومند غیر نژادپرست حاکم است و چه بسا این سیستم برای جلوگیری از فعالیت نژادپرستان در خفا، و برای حفظ کنترل خویش بر آنان و یا به هر دلیل اجازه چنین فعالیتی را داده است. همانطور که ذکر شده ، در آلمان یک کلمه که بوی نژادپرستی و یا تحقیر نژادی بدهد، جرم شمرده می شود و چه بسا این قانون ثمره تاریخ آلمانهاست که به بهای جان عزیز 50 میلیون انسان تمام شده است. پس شرایط ما را با دانمارک نسنجید. آنجا تحت کنترل جامعه و نهادهای سیاسی مدنی است و اینجا- میان ماها- بدون کنترل و آماده برافروختن آتش نسل کشی ها. شرایط متفاوتند. افکار نژادستایانه و یا تحقیر نژادی بدون قید و شرط - از هر
طرف که باشد، محکوم است و فقط به شرط افشا و بهمراه توضیح قابل نشر. بهمراه هشیاری که همین نیز مورد

سو استفاده و تحریک نژادستایی یا تحقیر نژادی نشود. کوتاه سخن: نژادپرستی و تحقیر نژادی ممنوع!
نکته دوم: هویت طلبان را یکدست و سایت قیرمیز و موحدی ها و آراز سلیمانی را نماینده و معرف افکار آنان معرفی نکنید. این نوشته تان نادقیق و بسیار خطاست. هویت طلبان طیفی اند که اینها به جناح راست افراطی نژادپرست آن تعلق دارند. قیرمیز را ارگان هویت طلبان نکنید. بسیاری هویت طلبان هستند که از افکار ارتجاعی اینها متنفرند.
قصدم یادآوری این دو نکته بود. درباره بقیه موضوعات و بخشهای دیگر نوشته تان اظهار نظر نکردم.
نوشته شده توسط: Anonymous

ضمن تشکر از عزیزان """ حامد ایرانی "" و "" lachin "" . خواستم مطلبی را به فرمایشات نویسندهٔ این مقاله اضافه کنم. شما میگوید که "" دموکراسی شجاعت مدنی است "" و من میگویم که "" شجاعت گام اول در پروسهٔ خلاق است "" و "" کارافرینی یا entrepreneurship یک عمل انقلابی‌ است "" ، که میل به تغییر جهان دارد و "" مبنای کارافرینی بر نوآوری و خلاقیت استوار است. حالا پرسشی که در اینجا مطرح می‌‌شود این است چه عاملی ما را از "" تفکر آزاد "" باز داشت؟ چرا ما نتوانستیم در این صد ۱۰۰ سال گذشته "" پرسشی بنیانی "" مطرح کنیم؟ این مشکل فرهنگی‌ از آنجا ناشی‌ می‌‌شود که "" فرهنگ فارسی‌ "" نه بر اساس "" پرسش "" که بر اساس "" پاسخ "" شکل گرفته. مدرنیته نیز "" دستاورد ذهن کنجکاویست که پرسشگر است "".

نوشته شده توسط: Anonymous

mersi

نوشته شده توسط: Anonymous

بعد از اینکه برادران موحدی تغییرموضع در عقیده سیاسی شان دادند در فضای مجازی متهم شدند که که یک شبه تمامی کاسه کوسه را شکسته ، جلدشان را عوض کرده و هویت طلب آذربایجان شده اند. همه ما قبول دارم که تغییر یک شبه موضع سیاسی براحتی از یک فعال سیاسی پذیرفته نیست. اما خیلی از آذربایجانیها درعرض این بیست سال اخیر از ایران پرستی روی گردانده و به آذربایجان دوستی گرویده اند. و این شامل فعالین سیاسی و افراد عادی میشود. امیر و امین موحدی را یک سری افراد، بوقلمون صفت نامیدند. که این تا به حال ثابت نشده. ولی زمان به ما ثابت خواهد کرد که آیا این دو برادر صفت خود را دائما تغییر میدهند و یا مثل کسانی مثل انصافعلی هدایت دریافته اند که زمان ان رسیده که نه به ایران و تمامیت ارضیش بلکه به وطنشان آذربایجان بیاندیشند.

و یا مثل کسانی مثل انصافعلی هدایت دریافته اند که زمان ان رسیده که نه به ایران و تمامیت ارضیش بلکه به وطنشان آذربایجان بیاندیشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

تلاش آقای فرهنگ قاسمی در جهت شناسایی حقوق زبانی به قول ایشان سایر گروه های زبانی به هر حال قابل تقدیر است اما متاسفانه رسوبات ملی گرایانه افراطی (فارس محور) که در اثر تبلیغات چندین دهه گذشته بر ذهن و روح بسیاری از تحصیلکردگان این سرزمین نقش بسته است علیرغم رویدادهای چند سال اخیر که تلنگری به بدیهیات ذهنی این افراد زده است ، هنوز هم در بر همان پاشنه می چرخد و تفاخرهای زبانی و تاریخی خود را به رخ دیگران کشیده و در آخر به زعم خود تکه نانی هم برای دیگران پرتاب می کنند.

قصد نقد کلمه به کلمه مطالب ایشان را ندارم اما چند مورد را به عنوان مثال در ادامه می آورم:
در بخش فرهنگ و تمدن ایشان در ابتدای کار به مقتضای دنیای پست مدرن امروز (بگذریم از اینکه آیا این ترم قابل تعمیم به همه جوامع بشری از آمریکا تا کشورهای عقب افتاده آفریقایی باشد یا نباشد) هویت را بر پایه انسانیت دانسته اند اما بلافاصله بروز آن را در بستر سرزمین، میهن، وابستگی ملی، ملیت و قومیت و بالاخره تاریخ، فرهنگ و تمدن دیده اند. در واقع ایشان خواسته اند اسلحه را از دستان مخالفان گرفته و با همان اسلحه آنان را مورد هدف قرار دهند.
در مقاله ایشان ، پس از مجموعه ای از شعبده های کلامی در مورد مفهوم فرهنگ ناگهان مواجه می شویم با فرهنگ های چینی، ایرانی و غربی. باید پرسید مثلا در کشور چین چگونه فرهنگ یک اویغور یا تبتی مشابه فرهنگ یک چینی ساکن شانگهای است؟ یا چگونه فرهنگ یک ترک ساکن قره داغ آذربایجان مشابه فرهنگ یک بلوچ ساکن چابهار است؟ در مورد فرهنگ غربی با و جود مصطلح بودن آن ، به این معنا نیست که تمامی کشورهای غربی (از اسکاندیناوی تا اروپای لاتین و آمریکا) داری فرهنگ مشابهی هستند و در اینجا بیشتر یک فرهنگ شاخص مورد نظر است.
اما در مورد تمدن ایران، البته ما رگهای متورم ایشان را در بیان تمدن سترگ ایران ندیدیم. گر چه کمتر کسی منکر وجود تمدنی در پیش از اسلام می باشد که اکنون به نام ایران شناخته می شود اما پس از ورود اسلام این تمدن که با توجه به نظام طبقاتی واپسگرایانه چندان هم پیشرفته نبود، رنگ باخت و پس از آن شاهد سر برآوردن تمدن اسلامی شدیم که سیر نزولی این تمدن نیزتا حدود سه سده پیش تکمیل شده و دیگر تمدنی به آن معنا در این منطقه حاکم نیست.
تا جایی که سخن از نظر و سلیقه متفاوت باشد قطعا قابل تحمل است اما زمانیکه مخاطب نادان فرض می شود دیگر قابل اغماض نیست. ایشان تمدن موسوم به ایران را یک تمدن دفاع گر می نامد اما تاریخ از همان آغاز گواه حملات سبعانه هخامنشیان به اطراف و اکناف امپراطوری خود است که شاهد این مدعا جمله ای از خود نویسنده می باشد " فرمانروایان ایرانی توانستند سال‌های طولانی بر بیزانس، یونان،آسیای صغیر، مصر، یمن، حبشه، روم، ترکستان و هند حاکمیت داشته باشند و تمدن و فرهنگ ایرانی را رشد و صیانت ببخشند" یا ایشان می فرمایند " ایران توانسته است دو هزار و پانصد سال علیرغم پستی و بلندی هایش تحت همین نام ... بر سر پا بماند. آیا سندی در اثبات اطلاق نام ایران در آن زمان به این سرزمین وجود دارد؟قطعا چنین سندی وجود ندارد.گمان نمی کنم نویسنده از این موضوع بی اطلاع باشد. باز موردی دیگر ایشان همه ملل مسلمانان را غیر از ایرانیان (فارس ها) مغلوب فرهنگی و زبانی اعراب می داند آیا ترک ها ، کردها ، هندی های مسلمان و ملتهای دورتر مانند مالزی،اندونزی و سایرین همگی اکنون به عربی سخن می گویند؟
مواردی از این دست در مقاله فوق بسیار است و به همین بسنده می کنم اما توصیه من به امثال آقای قاسمی این است که گذشته های به زعم خود درخشان خود را فراموش کرده و به زمان حال بیایید و واقعیات را ببینید.
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

حامد ایرانی گرامی احتمالا منظورتان مقاله "اعدام فرهنگ و هویت عربی در پای نخل اهواز" آقای مهدی هاشمی است که همچنان در صفحه اول و در بخش گوناگون موجود است. برای راحتی کار شما لینک کلیه نوشته های آقای مهدی هاشمی را برایتان می زنیم. البته خود شما هم با استفاده از امکان جستجوی سایت می توانید مقالات مورد نظرتان را پیدا کنید. لینک نوشته های آقای هاشمی: http://www.iranglobal.info/node/14416 - http://www.iranglobal.info/node/10514 - http://www.iranglobal.info/node/8340 - http://www.iranglobal.info/node/11950 - http://www.iranglobal.info/node/14433 - http://www.iranglobal.info/node/10427 - http://www.iranglobal.info/node/10455 - http://www.iranglobal.info/node/14656 - http://www.iranglobal.info/node/13661

نوشته شده توسط: Anonymous

Aghaye Tavakoli in rahi ke shoma miravid rah be viranist shoma khod ve sayte iranglobal ra demorat tosif mikonid va khod midanid ger in mellethaye tahte setem dar iran dar siyte shoma metlab nazarand dar siyte shoma 50 nafer huzur nakhshand dasht chon ke maqale nevisan ve tamiyet khahan harfe tazei bara goftan nadarand ve in siyasete onha shekast khorde hast hal shoma inghadr bara ma demokrat bazi nakonid chon ke niyete shoma taxribe hoviyet talabane turkle Azerbaycan ast o bas.

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچکس حق ندارد ما ترکان را خر بگوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی - اگر یک بار دیگر کامنت مرا با دقت و در آرامش بخوانید متوجه میشوید که من به این دلیل شما را راسیست دانسته ام که جنایات خامنه ای را به تبار او ربط داده اید. بله! این راسیستی است. من نوشته ام:<اینکه خامنه ای، رفسنجانی، احمدی نژاد و.... و کل رژیم جمهوری اسلامی برخلاف منافع ملی هستند و کل ایران را ویران کرده اند و برباد داده اند، حرفی نیست و همه اپهر من الشمس است و هر روز همه آنرا میگویند و تکرار میکنند. آنچه که در اینجا به راسیسم و بیماری شما مربوط میشود، ربط دادن همه اینها به تبار خامنه ای است. به این ترتیب شما تبار خامنه ای و کل هم تباران آنها را جنایتکار میدانید.> در آلمان هم مرتبا و مداوم جنایات هیتلر را تقبیح میکنند ولی تا حالا جایی دیده و یا شنیده اید که جنایات هیتلر را به تبار او ربط

دهند؟ اینجاست فرق بین شما و آلمانیها. شما هرقدر که بخواهید در مورد جنایات مغول و قاجار و شاه اسماعیل و شاهان صفوی و... میتوانید تحقیق کنید و بنویسید اما آنجا که جنایات آنها را به دلیل ترک بودنشان معرفی کنید وارد جرگه راسیستها میشوید. آقای کرمی، حالا شما برای امتحان بروید و یکی از مقالاتتان را به آلمانی ترجمه کنید و بدهید به روزنامه های آلمانی و ببینید که به شما چه میگویند. هیچ کس حاضر نخواهد بود آنها را چاپ کند چون نه علمی هستند و نه تحلیل. به شما خواهند گفت که این نژادپرستی آشکار است. من به شما نمیگویم که راجع به ترکها و یا دیگران چیزی ننویسید. حرف من این است که جنایات جنایتکاران را که در هر جامعه ای پیدا میشوند به تبار و نژاد آنها ربط ندهید. جالب اینجاست که شما از یکطرف از حقوق بشر دفاع میکنید و از طرف دیگر علیه معیارهای شناخته شده بشری هستید.
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

حامد گرامی، مقاله آقای مهدی هاشمی، مطابق معمول با انتشار مطالب جدیدتر از صفحه اول خارج شده ولی در آرشیو دیدگاها موجود است.
آدرس مقاله: http://www.iranglobal.info/node/14433

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای کیانوش توکلی، ...و به آقای آراز سلیمانی،...... آقای سلیمانی شما با با آقای توکلی گفتگو دارید چرا نام مرا به وسط میکشید، در پانویس هر نوشتهء من ایمیل هست، میتوانید برای من بنویسید و یا برای دیالوگ امکانات هست. آقای توکلی بیش از هر کسی، حتّی بشکلی مبالغه آمیز به شما مردم تُرک احترام گذاشته و میگذارد و بیشتر از خود شماها مواظب آبرو و جایگاه اجتماعی مردم تُرک بوده و هست،که مورد انتقاد جدی ما میباشد. ...

البته این گرایش تقریبأ در دیدگاه همهء هم میهنان شمالی وجود دارد که شاید به علّت همسایگی با مردم تُرک باشد.؛ ولی شما ها در عوض سایت ایران گلوبال را تهدید به شکایت ضدحقوق بشری و راسیسیتی و بر علیه شخص ایشان قصد شکایت و گله را دارید. ● ما هم میتوانیم چنین شکایتی را بر علیه این سایت و شما تُرک تباران داشته باشیم، چرا که تاریخ، تمدن، و فرهنگ، و زبان و آثار باستانی یک کشور را مسخره و انکار کردن مانند انکار کردن هولوکاست بوسیلهء علی خامنه ای و احمدی نژاد است، اصلأ نسل کشی سیستماتیک است ● آقای آراز سلیمانی نظام نژاد پرست ترکیه و جمهوی اسلامی علی خامنه ای سه شیرزن کُرد در پاریس را ترور میکنند، در شمال عراق دفتر حزب دمکرات کردستان را به آتش میکشند، انتخابات ریاست جمهوری در ایران پیش رو هست، و علی خامنه ای در منگه است، شما برای سایه افکندن بر این مسائل، نوشتار هایی مانند جعلی بودن آثار باستانی بیستون کرمانشاه ( که جرمی سنگین هست)، و پایان پهلویسم و دامن زدن به مسائل قومی را مطرح میکنید، و گرنه هدف شما مردم آذربایجان نیست. ● شما به چالش کشاندن علی خامنه ای جنایتکار را توهین به مردم تُرک میدانید، شما روشنگری مطابق با اصول دمکراسی و حقوق بشر را توهین میدانید، شما بررسی تاریخ مستند و زندهء امروز جهانی را توهین میدانید. شما برشماری جنایات مذهب شیعه گری قزلباش در ایران را توهین میدانید،

● شما چه و کدام عرصه را توهین نمیدانید، فقط توهین به ایران و ایرانیان و فروپاشی ساختار تمامیّت ارضی آنرا و در مقابل ستایش تُرک تباری بی اساس را توهین نمیدانید. میزان و مرز تشخیص توهین و تحلیل راسیونال شما مانند علی خامنه ای است که هر کس ولایت فقیه و نایب امام زمان بودنِ او را قبول نکند، کافر است و باید از میان برداشته شود

● شبانه روزی نیست که در یکی از کانالهای تلویزیونی آلمان و یا در رسانه های دیگر این کشور جنایت دوران نازیسم را به نقد نگیرند، آیا رسانه های آلمانی هم ضد بشری و ضد حق بشر و راسیست و نژاد پرست بر علیه خود مردم آلمان هستند !

● آقای آراز سلیمانی طبق نظر شما و هم تباران شما تاریخ ایران و آثار باستانی و تمدن آن همه جعلی و روایت هست، پس چرا شما راه جدایی کامل و استقلال خود را درپیش نمیگیرید ؟ چرا برای رهایی خودتان بر علیه علی خامنه ای جنایتکار و نظام امامیّه آن چیزی نمی نویسید

●● من هیچگاه در نوشتاری یادآور نشده ام و در جایی نگفته ام که همهء مردم تُرک آذری مانند علی خامنه ای جنایتکار هستند، امّا سکوت این مردم در مقابل استبداد دینی علی خامنه ای معنی دار و مشکوک و دارای بار سیاسی است، چرا این مردم آذربایجان مانند مردم آلمان که بر علیه دوران نازیسیم هستند و از گفتن روزانهء آن هیچ ابایی ندارند، هم بر علیه استبداد محمد علیشاهی علی خامنه ای بلند نمیشوند، این وظیفهءِ حقوق بشری، انسانی، دمکراتیک، ملّی و قومی، و بستگی به شناخت و فهم اجتماعی این مردم آذربایجان دارد، چرا مردم تُرک آدربایجان به دوران منفی و خیانت بار قاجارها و اعمال سایر تُرک تباران در ایران نمی پردازند، و فقط خاندان پهلوی را زیر سئوال می برند و به آنها توهین میکنند، توهین به خاندان پهلوی امروز توهین به همه ایرانی تباران هست.
●●● آقای توکلی من در مدّت 9 سال در سایت ایران گلوبال فقط در مورد مسائل قومی مقاله انتشار نداده ام، تقریبأدر همهء عرصه ها ضروری عصر حاضر و ایران نوشته ام. برخورد و آشنایی با نخبگان قومی، بویژه تُرک آذری و دریافت افکار و اهداف آنها و سایت ایران گلوبال من را به اجبار بسوی مسائل قومی ملّی کشاند،

● آقای توکلی من باردیگر تکرار میکنم، مطالب نوشته های من نژاد پرستی و راسیستی نیست، مطالبی هست که از منابع معتبر آلمانی مطالعه و ثبت کرده ام، و تازه همهء آنها انتشار نیافته است.

● از نظر قضایی و حقوقی ما با شما قرار داد شفاهی داریم که هر کس مسئول نوشته های خود هست و سایت ایران گلوبال و خود شما هیچگونه مسئولیّتی در مقابل نوشته های ما ندارد، بنا بر این هر کسی که میخواهد بر علیه نوشته های من شکایت در هر دادگاهی و در هر کشوری را مطرح کند آزاد و هزار بار آزاد هست و من از نظر حقوقی و قضایی پاسخگو خواهم بود. چون من تابعیّت آلمانی دارم من را فقط در آلمان و برابر با قانون آلمان محاکمه خواهند کرد.● اینکه به اطلام شما رسانده اند که در آلمان چنین نوشته هایی ممنوع و مجازات دارد، موضوعی بی اساس هست، با این حساب باید بسیاری از دانشگاههای آلمان و استادان آنرا به جرم نژاد پرستی و راسیستی محاکمه و زندان کنند.● بنا به درخواست حکومت و مجلس آلمان دیوان عالی کشور آلمان از سال 2000 به اینطرف مطابق با قانون اساسی آلمان چند بار نتوانسته است جنبش فراگیر و قوی نئونازیسم در آلمان را که شبکهءِ نئونازیسم در جهان از جمله در دانمارک و نروژ و اسکاندیناوی را هدایت میکند را ممنوع کند. کوچکترین جرمی که در کارنامهء نئونازیسم ثابت عمومی شده است ترور ده نفر که 9 نفر آن تُرک تبار بوده و به آتش کشاندن خانه های کارگران بیچارهء تُرک بوده است، ولی هنوز آنرا ممنوع نکرده اند، امّا قوانین آلمان می آید من را به مناسبت چند نوشتهء تاریخی مطابق با منابع علمی آلمان راسیست و نژاد پرست مینامد، چونکه نوشته ام علی خامنه ای جنایتکار هست، حکومت ترکیه نسل کشی یک و نیم میلیون ارمنی را و بیش از 50 هزار نفر مردم کُرد را مرتکب شده است، چونکه جنایت شیعه گری قزلباش را و ضرباتی که حکومتهای تُرک تبار به سرزمین ما ایران زده است را بازگو میکینم،● مردم و قوانین آلمان با فرهنگ تُرک تباری و مسجد سازی و ترویج گستردهءِ دین اسلام و اهداف پنهان آن از سوی حکومت ترکیه و مردم تُرک آشنا هستند و دقیقأ مشکلاتی را که ما در ایران با این مردم داریم، در آلمان بسیار شناخته تر و برجسته تر هست، چون مردم آلمان آگاهتر هستند، آزادی اطلاع رسانی و مطبوعاتی هست، بروشنی به مسائل و پیامدهای آن می پردازند، خودِ حکومت این مسائل را کنترل میکنند،

● آقای توکلی کدامیک از همکاران شما که در آلمان زندگی میکنند این مسائل را نمیدانند و آنوقت مخالف انتشار مقالات پژوهشی و مستند من در سایت ایران گلوبال هستند ؟، چرا این همکاران شما شکایت من را به دادگاههای آلمان نمی برند و میخواهند با شمشیر قلم بشکنند، مگر ما در ترکیه و در نزد علی خامنه ای هستیم ؟ عمل این افراد ضد دمکراتیک و بر علیه قوانین آلمان و بر علیه حقوق اوّلیّه و طبیعی انسانهاست، تا چه رسد به یک شهروند آلمانی مانند من که زیر پوشش و امنیّت قانون این کشور هستم. افکار و عمل این افراد در آلمان جرم هست،

● تازه جناب توکلی حقوق دمکراتیک ما هم در سایت شما هم رعایت نمیشود، بعضی از مقالات ما که باب طبع همکاران تُرک شما نیست 24 ساعت از سایت محو میشوند، من نمیدانم که این نهاد جسجو گر " گوگل" از کجا میداند که من راسیست و نژاد پرست هستم● کارشناسان قومی ایرانی تبار که شما از آنها نام برده اید با خودشان هم رُک راست نیستند، واقعیّت ها را نمی نویسند، هر کس بنا به منافع استانی و شهرستانی و منطقه ای خودش چند پهلو می نویسند● آقای توکلی تا زمانیکه مردم تُرک آذری به شیوه ای دمکراتیک و قانونمند به مسائل ایران نپردازند و از شیوه های انکار و توهین و تحقیر خود دست برندارند، ما مجبوریم با روشهای دمکراتیک و با کمک گرفتن از دانستنیهای دانش تاریخ مستند و تکتولوژی اطلاع رسانی به آنها پاسخ دهیم، نزدیک بود که در مقابل نوشته "پایان پهلویسم در ایران" که آقای آراز سلیمانی بی جهت و بدون مناسبتی در سایت گذاشته، نوشتاری را در سایت بگذارم، ولی خویشتن داری کردم. این ها را مانند برادران موحدی باید پاسخ داد تا دریابند که در مقابل اقیانوسی فقط جرقه ای آتش هستند. و در لاک خود فرو روند و کمی با دنیای پیرامونی آشنا شوند و بر اطلاعات پایه ای خود بیفزایند.
● در پایان اگر ممکن هست، عنوان این مقالهء من را که اکنون در سایت هست" خامنه ای رئیس جمهور انتخاب میکند، یا ملّت ایران ؟ ( همراه با چند نمودار) را برای جلسهء پالتالکی سه شنبهء هفتهءِ اینده انتخاب کنید، اگر ضرورت باشد، من در این جلسه پاسخگو خواهم بود، از سویی تا آقای آراز سلیمانی و کسانیکه مانند خسرو خضری در پانویس آن نوشته اند که راسیستی و ضد تُرک میباشد هم تشرویف بیاورند و ثابت کنند که این مقاله توهین آمیز و راسیستی آست ؟ از این گذشته دریابند که علی خامنه ای جنایتکار هست. با سپاس.
نوشته شده توسط: Anonymous

ز دانایی و شرم بی بهرگان

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب Anonymous / من از برادران موحدی نمی ترسم . در ضمن 29 سال است که به زادگاهم بر نگشتم . از جنابعالی هم که با نام مستعار توهین می کنید، ترسی ندارم .ترسوهای واقعی کسانی هستند که تاب و تحمل عقیده مخالف خود را ندارند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی بسیاری از اعضا حزب توده و کمونیست امروزه در کنار سلطنت طلبان نشسته اند و سالهاست که بر علیه حرکت چپ می گویند و مصاحبه می کنند . اما شاید آقای امین موحدی هم با گشت و گذاز در بین سلطنت طلبان پی به ماهیت فاشیستی نژادپرستانه آنها پی برده و از راه خود باز گشته و توبه نموده است. از آنجا که تفکرات و عقاید انسانها در هر آنی سیر تکاملی را طی می کند شاید و صد شاید برادران موحدی در آمریکا و از نزدیک به اشتباهات خود واقف شده. من امید دارم که چنین بوده و هست. از حیث من تغییر روش و فکر موحدی ها زیاد جای سوال ندارد بلکه موردی که من به آن اهمیت می دهم آن است که چرا وی با مطالب و موضوعات متفرقه و ایجاد بحران بین سایت شما و دیگران در قبال شما جبهه گیری نمود ؟! چون با اوضاع کلی که ایشان در قبال مسایل سلطنت و آذربایجان داشتند و نیز سوالات بسیاری برای افراد زیادی از جناح ها ضرورتی به این گونه

مسایل نبود تا به قول شما انتحار سیاسی و اعتباری نمایند.؟! و وارد مباجث غیر ضروری و بحران زا شوند و بعد با همه شاخ به شاخ شده و تنها بمانند.
متشکر از شما آقای توکلی
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب آراز سلیمانی گرامی ؛ متاسفانه شما مقاله را نخوانده ، کامنت نوشتید... بگذریم ، شما کاملا در ست می گوید که مشکل من با افکار احمقانه نژاد پرستانه فارس و ترک نیست ؛ اینجانب عجیب به دمکراسی نوع دانمارکی علاقمندم و به این نوع دمکراسی باورمندم که در دانمارک حتی نژاد پرستان ، نئو نازی ها ،احزاب بنیاد گرای اسلامی ، حزب التحریر و... در این کشور آرادنه جلسه رسمی می گذارند و صاحب رادیو و تلویزیون و...... هستند . در حالی که نژاد پرستی ، نئو نازیسم و انکار هول کاست در دمکراسی نوع المانی ممنوع است و همین طور در دمکراسی نوع امریکایی توهین به ادیان ممنوع است و از همین رو باز چاپ کاریکاتورهای محمد اجازه نشر ندارند .... هنوز جهان متمدن با ارادی بی قید و شرط اندیشه فاصله بسیار دارد چه برسد به ما جهان سومی ها ....بنابراین از نظر من، نژاد پرستان هم باید در ایران گلوبال اجاره داشته باشند ...

نژاد پرستان هم باید در ایران گلوبال اجاره داشته باشند نظر را خود را ارادانه بگویند ولی خوب اولا برخی از همکارانم مخالف انتشار نظرات ناصر کرمی هستند و همچنین شکایتی علیه سایت شده است که برخلاف میل باطنی ام به ناصر کرمی گفتم که این قیبیل نظرات را خواهشا در سایت خودش بنویسد که او هم پذیرفت .
اما بر گردیم به امین موحدی در همان زمانی که ایشان «بهترین روشنفکر خلق آذری» بود اینجانب با ایشان مشکل جدی پیدا کردم و مجبور شدم که حساب کاربریش را به این دلیل ببندم که ایشان مقالاتی علیه افکار دکتر آراز سلیمانی در سایت ایران گلوبال می نوشتند و آنان را تجزیه طلب وابسته به علیف و.... می نامیدند. در مقابل وقتی هویت طلبان ترک امثال شما به ایشان پاسخ می دادند؛ موحدی منو زیر فشار قرار می داد و با نامهای مستعار در بخش کامنت ها، علیه من جو سازی می کرد و مرا توده ای که با سر انگشتان علیف می همکاری دارم و.....می نامید . : نگاه کنید به این نوشته ام که دوسال پیش موحدی که آن زمان بنظر برخی ها «بهتر ین روشنفکر آذربایجان بود»با نام یک خواننده نوشته بود:دیروز صبح وقتی کامنت ها را چک می کردم با نظر کاربری بنام «yek khanandeh» که نوشته بود:«بوی گند توده ای‌‌ها سایت را فرا گرفته، مثل توده ای‌هاعليه روزنامه نگاران مستقل چون موحدي لجن پراکنی میشود » شب قبل هم اقای امین موحدی چندین بار تلفن زد و برایم پیغام گذاشت و از برخی کامنت های توهین آمیز علیه خود می گفت . علیرغم خستگی کار ، تا پاسی از شب با حوصله نشستم ارشیو کامنت ها را زیر رو کردم تا کامنت هایی که آقای موحدی تقاضا کرده بود را پیدا و 5 کامنت را یکجا حذف کردم و پس از آن رفتم خوابیدم و هنوز چشمانم گرم نشده بود که از زنگ تلفن های مکرر بیدار شدم و باز موحدی بود و شکایت از کامنت های توهین امیز داشت . صبح روز بعد که پس از حذف دو کامنت araz و «yek khanandeh» به امیل ها مراجعه کردم و امیل امین موحدی با عنوان «مثل توده ای‌ها لجن پراکنی میشود‏» برخوردم که ایشان نسبت به کامنت شخصی بنام« araz» اعتراض داشت و موحدی از کامنت « araz» نتیجه گرفت که :«...مثل توده ای‌ها لجن پراکنی میشود .دستم برای که و چگونه و بر اساس کدام مدرک رو شده برای شما رو شده یا برای توده‌ ای‌های از توبره و آخور خور؟این کامنت است یا ادعانامه? برادرم را در ترکیه تهدید می‌کنید خودم را اینجا؟شما به عنوان مدیر سایت مسئولیت دارید برخورد نکنید از چشم شما میبینم تعارف نداریم یا با مدرک صحبت شود یا اتهام زده نشود.چه شده صحبت از چهرگاني اينقدر برايتان ثقيل است?واقعااين رسم اداره سايت است?من بخاطرشما حتي باگويا نيوز هم درگير شدم همه جانوشتم دفاع کردم تا سايت ازبلاک در آيد آنگاه شما با مزدوران انگشت شمار عليف اينجا دست به يکي کرده ترور شخصيت ميفرماييد?عرض کردم شما به عنوان مدیر سایت مسئولیت دارید برخورد نکنید از چشم شما میبینم.من کارنامه ام روشن است برويد از سايتrsf سوابق مطبوعاتي منو دربياوريد.ميتوانم قسم بخورم دونفر بيشتر نيستند که چرخشي کامنت ميگذارند وشما آنها راميشناسيد.» اما در مورد افکار ترک ستیزانه ناصر کرمی در این 9 سال بحث های زیادی شد . شخصا موافق انتشار نظرات نژاد پرستانه ایشان و دیگران در سایت ایران گلوبال هستم ولی برخی ازهمکاران اذریم مخالف بودند . در اخرین تصمیم قرار شد که ایشان مطالب از این دست را دسایت خود بنویسد و به ایران گلوبال لینک دهد . من وارد این بحث ها نظری «ترکستان» و «فارستان» نمی شوم . کار شناسان سیاسی در عرصه مسایل اتنیکی در این زمینه روزانه در ایران گلوبال و سایت های دیگر نظر می دهند ؛ خود را در گیر این قبیل مسایل نمی کنم . تشکر می کنم از اظهار نظر آرادنه شما
نوشته شده توسط: Anonymous

ممد نبودی ببینی، بنزین آزاد شد، لیتری ۷۰۰ شد، خاکی بر سر شد! لواش دونه ‌یی ۱۰۰ تومن، تافتون ۲۰۰، بربری ۳۰۰، سنگک ۸۰۰ شد! آه و واویلا، یارانه حذف شد ممد، پول آب و برق، ۱۰۰ برابر شد! امیدها گشته ناامید، تو سفره نون نیست، تو جیب ها پول نیست، شکم ها خالی است، ممد بگو رفتی کجا، جای تو خالی است، پول نفت جاری است، مملکت عالی است، آه و واویلا، یارانه حذف شد ممد، پول آب و برق، ۱۰۰ برابر شد!

http://www.youtube.com/watch?v=dQu_fyd1yEY&feature=g-vrec
نوشته شده توسط: Anonymous

بیست و دومین سالگرد درگذشت هایده و ساختن روضه و مرثیه از آهنگ های او!

http://jahanezan.wordpress.com/2012/01/20/16928/
نوشته شده توسط: Anonymous

Ohh chera inghadr asabani?!

نوشته شده توسط: Anonymous

خدا شفات بده آقای توکلی می‌‌ترسم از دست برادران موحدی برگردی ایران چرا و از چی‌ اینقدر می‌ترسی‌ از این ۲ برادر؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانخواه...فکر نمیکنم آقای Yenilik" فرهنگ ایرانی را مسخره میکند . مشکل اصلی ما آزربایجانی ها این است که با زبان ترکی حرف میرنیم . در مدرسه با کتک و تنبیه فارسی یاد دادند و فارسی را با خطّ عربی می نویسیم.اینقدر که شما به فرهنگ ایرانی علاقه دارید لطفآ مرا راهنمائی و قانع بکنید که چرا این کلمۀ خیلی سادۀ سه حرفی (( است )), از دوازده نوع , فقط یکی درست است
1- ا س ت - است 2- ا س ط -اسط 3- ا ث ت- اثت 4- ا ث ط - اثط 5- اص ت- اصت 6- اص ط -اصط 7- ع س ت -عست 8-ع س ط- عسط 9- ع ث ت- عثت 10 ع ث ط-عثط 11- ع ص ت -عصت 12- ع ص ط- عصط ..از راهنمائی شما خیلی ممنونم و مشتاقانه منتزر ( منتظر ) راهنمائی شما هستم...

نوشته شده توسط: Anonymous

کاربر عزیز و گرامی‌ جناب """ lachin """ از لطف شما سپاسگزارم، باید به این افراد اجازه داد تا با مسائل پیش پاا افتاده دل‌ خودشون را خوش کنند، واقعیت این است که من بیشتر مواقع فرصت استفاده از آپشن option یا گزینش "" هجی کردن "" کردن را ندارم،

نوشته شده توسط: Anonymous

«فرزند امام».........

در روز ۱۳ دیماه ۱۳۵۸, «جامعه روحانیت مبارز» تهران ابوالحسن بنی صدر را به عنوان کاندیدای خود برای اِحراز مقام ریاست جمهوری اعلام کرد. در جریان فعالیتهای انتخاباتی کاندیداها, سپاه پاسداران برای انتخاب او تبلیغ می کرد. پاسدار همدانی, سرکرده سپاه تهران, در مصاحبه با روزنامه «خبر», در تاریخ ۱۳مهر۸۹, در این باره گفت: «سپاه پاسداران برای روی کارآوردن اولین رئیس جمهور یعنی بنی صدر فعالیت کرده است. برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعاً کاندیدایش آقای بنی صدر بود».خمینی در آذرماه ۱۳۵۹ در دیدار با استانداران سراسر کشور در باره او گفته بود: «جناب آقای بنی صدر را همین مردم کوچه و بازار از پاریس آوردند اینجا و رئیس جمهور کردند، برای این که مردی مسلمان است، مؤمن است، خدمتگزار است». حال آن که «مردم کوچه و بازار» شناختی از بنی صدر نداشتند و خود او بود که بنی صدر را از پاریس به ایران آورد و زیر بالش را گرفت و بر مسند ریاست جمهوری نشاند

بنی صدر, به حق, از این «مراحم امامانه» حق شناسی داشت و برای تثبیت نظام ولایت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. می نویسد: «من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰ ولایت‌فقیه بودم، از ۷نفری که این اصل را نوشته‌اند یکی خود من بودم» («انقلاب اسلامی», شماره ۲۶دی۵۸). او با خمینی رابطه مرید و مرادی داشت. می گوید: «...تبلیغ می کنند که نخستین رئیس جمهوری "جمهوری اسلامی ایران" با بنیانگذار این جمهوری مخالف است... آنها که این تبلیغات را می کنند راه معاویه را می روند و من به آنها می گویم ... در دل من که خود را فرزند امام می دانم, جز عشق و صمیمیت به امام نیست و در فکر من هیچ نمی گذرد جز این که خواست او به اجرا درآید...» (از سخنان بنی صدر در روز ۱۷شهریور ۱۳۵۹ در میدان شهدا ـ ژاله ـ به نقل از روزنامه بامداد, ۱۸شهریور۱۳۵۹).
«خط امام در همان خط است که ما طی ۲۰سال در آن قلم و قدم زده ایم... همین قدر می گویم که پیشنهاد طرح حکومت اسلامی از من بود و نخستین کسی هستم که به این مهم پرداختم و عمر را صرف تدارک چهار رکن سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی کردم» («صد مقاله بنی صدر», صفحه ۱۱۹, سرمقاله «انقلاب اسلامی», شماره پنجشنبه ۱۳دیماه ۱۳۵۸).
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاچین، این کاربر گرامی مورد دفاع شما، یعنی ینی لیک، مستمراً زبان فارسی و فرهنگ وملیت ایرانی را مورد توهین و ریشخند ساخته، در این راه از واژه های سخیفی چون زبان عقیم، ناقص الخلقه، زبان خیار خریدن از بقالی و موارد لابد مستهجنی که در نمایش به نقطه گذاری تبدیل شده اند سود می جوید. افزون بر این با نقض اخلاق ادبی کامنت های تمسخر آمیز خود را به نام های گوناگون صادر می نماید. با این وصف، حالا اگر با یاد آوری سواد زیر دبستانی ایشان وی را از این شیوه ناپسند نهی و به یادگیری توصیه کنیم خلاف انصاف رفتار کرده ایم؟ هشدار به یک کاربر بی نزاکت شما را می آزارد، ولی از توهین به یک ملت ککتان نمی گزد؟ مگر نمی توان با ادب و متانت نظر و انتقاد خود را بیان کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ما طرد می کنیم دیگران جذب و مصادره .و متاسفانه این مصیبت به این کشتی گیر مردمی ختم نشده و در دیگر موارد علمی و فرهنگی ادامه دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من از بحث علمی و آکادمیک برمبنای تحقیقات دانشگاههای معتبر دنیا صحبت میکنم. شما مینویسید"در خرابه ای تحت عنوان ایران تاریخ را نمی نویسند ، تاریخ را خلق می کنند."
"از 6 میلیون آذربایجانی 500 هزار نفر به اشکال گوناگون قربانی شدند. "بر اساس کدام مدرک و سند؟ شما که از روش تحقیق در تاریخ صحبت میکنید و کتاب معرفی میکنید بفرمایید بر اساس کدام آمارگیری جمعیت آذربایجان در سال 1325، 6 میلیون نفر بوده؟بر اساس کدام تحقیق به رقم 500 هزار قربانی رسیدید؟ خواهشا فیلم را هندی نکنید.
من از تاریخی صحبت میکنم که جز معدودی فریب خورده آلت دست بیگانگان و ...مورد احترام جهانیان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تکلیف دانشگاههای معتبر دنیا و مستشرقان را مشخص کردیم. آنها هم چشمشان به این است که ببیند در داخل ممالک محروسه و از طرف نویسندگان ملتهای این سرزمین چه کتاب یا مقاله ای نوشته می شود. اولویت در این نوع موارد با نویسندگان داخل می باشد. یعنی به هیچ وجه یک خارجی نمی تواند تاریخ واقعی یک ملت را بنویسد. چون به تمام فرهنگ و روحیات و مسائل تاریخ آن سرزمین نمی تواند اشنایی پیدا بکند. برادر من من سازمان اسناد نیستم که با یک عطسه منبع می طلبی. خود شما برای مطالب عادی که می نویسی منبع ذکر می کنی ؟ یک ذره مطالعه بکن. ببین کجا اینها را نوشته اند. برو این سه تا کتاب را ببین. جامعه شناسی نخبه کشی علی رضا قلی مخصوصا نقدی که بر ان نوشته شده نقدی بر جامعه شناسی نخبه کشی ، فشخامی. ایران بین دو انقلاب ابراهامیان(جز معدود کتابهایی است که در خارج و تا حدی بی طرفانه نوشته شده است). 500 هزار قربانی = تبعیدی ، زندانی ، اعدامی ، کشته شدن در حین جنگ ، پناهنده به شوروی و... لطفا از این نوعی تاریخی که وصف کردید چند تا معتبرش را نام ببرید. ضمنا از این به بعد د رمورد مطالب مقاله سوال داشتی ، جوابت را خواهم نوشت. والا این یک ربع را هم نمی خواهم سر جز و بحث با شما بدهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانخواه....من نمیدانم که شما معلم دبستان هستید ویا نه؟ مهمتر از همه , این حق را کی به شما داده است که به کاربر گرامی " ینی لیک" شما درس و مشق تعین بکنید.؟؟؟.در یک جوّ دموکراسی همه حق دارند " اظهار نظر" بکنند نه توصیه و نه دستور....بنده از کامنت های yenilik بیشترین استفاده ها را میکنم...

نوشته شده توسط: Anonymous

به چشم كارآگاه مسوول كامنت سايت ايران گلوبال! به شرطي كه شما هم بيطرفانه مطالبي كه به قول خودتون حاوي توهين نيستند را منتشر بكنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

شب بخیر !
شما سرقت ادبی استادتان را تبریک می گویید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تاکید بر خون و همخونی و خون بازی توسط نماینده ارمنی های فرانسه عین نژاد پرستی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعیت مهمی‌ که ارزش یادآوری دارد """ اگر منافع آمریکا ایجاب می‌کند در سیاست کلان خاورمیانه‌ای خود تجدید نظر کرده و محور ( آمریکا - اسرائیل ) جای خود را به محور ( آمریکا - ترکیه ) بدهد "" چرا ایران در روابط خود نسبت به ارمنستان تجدید نظر نمیکند؟ در کامنت پیشینم اشاره کردم که انتخاب ۳ نفر به پست‌های مهم توسط اوباما سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا را به "" گسترشی فراتر از مرزهای اسرائیل "" سوق خواهد داد، آمریکا با جلب ترکیه نفوذ در قلب آسیای مرکزی و قفقاز را نشان گرفته، روابط گرم ترکیه با پاکستان، خروج ناتو از افغانستان و تبدیل پاکستان به قدرت برتر در افغانستان، همکاری این کشور‌ها با "" شورای همکاری خلیج "" تولد قطب‌های قدرت در منطقه را نمایان می‌‌سازند. از طرفی‌ با سقوط اسد و آسیب پذیر شدن بی‌ حد و مرز مالکی در عراق، مثلث اتحاد "" رژیم ایران، ارمنستان و بشار اسد "" به مرحله تاثیر گذاری صفر

خواهد رسید، میدانید که منطقه خاورمیان و شمال آفریقا در حال عبور از "" دوران گذار "" است، در دوران گذار، همه یارگیری میکنند، و هیچ آدم عاقلی با "" اسب مرده "" پیمان یارگیری نمی‌‌بندد.