Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ جناب استخوانلو عزیز۰شماهمیشه بجای توجه به متن مقاله به قیافه نویسنده وبه ایل وتبارش نگاه میکنید۰چرا در نگاه خود نمیخواهی یک دگردیسی ایجادکنی؟ ماکه قیافه شماراندیده ایم ۰دوست هم نداریم آنراببینیم۰چونکه تفکرمادرنگاه ها باشمافرق ریشه ایی دارد۰ازهرنظربنگری این کارشماست۰مستان راگناه نیست گناه می است که انسان ازخودبیخودمیکند۰لوایی سرزمینش رااشغال شده میداند ومن کل ایران رابتوسط استعمارگران خارجی نفت خوار وفارس های فاشیست هندی الاصل همدست آنها اشغالگرمیدانم ولی روزی روزگاری سرزمین آقای لوایی که مطرح میکندیعنی آزربایجان عزیزبخواهد ازاشغالگری این حرامی هاآزادگردد من هرثانیه هزاربارخداراشکرخواهم کرد که لاقل قسمتی ازاشغال آزادشده است۰دوست عزیزشما هنوزمعنی اشغالگری رانمی دانی ۰اشغالگرتنها به تاراج فکرمیکند۰هرچه درآن سرزمین است همه میخواهدتاراج کند۰چون به حاکمیت دائم خودایمان ندارد۰مستان نیز

چون مستند گناه ازآن می است که عقل ازسراو پرانده است ۰خداوند همه مارابراه راست هدایت کند۰
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
(جمال
نظر:
اگر من جای کیانوش توکلی بودم کامنتهای
qochaq zonozli و تورک اوغلی را سانسور میکردم نە بە خاطر نظرات و تفکرات فاشیستی و پان تورکی این 2 کاربر و کامنت نویس کە صد البتە هر دو اسم مربوط بە یک شخص است کامنت این شخص را سانسور میکردم و اجازەی نشر نمیدادم بە دلیل کلمەی سلام العلیکم و سلام ایشان کە قبل از هر کامنتی مینگارد این کلمەی سلام ایشان واقعأ آزار دهندە است )
از دوست عزیز نادیده ام که نامش در کنار نام من است تشکر میکنم و از نوشته ها یت استفاده امید که روزی همدیگر را بیابیم و آن روز روز آزادی و استقلال آزربایجان عزیز است
منطق جمال را ببینید و همه درس میگیریم از بی منطقی

نوشته شده توسط: اسامه

"""" نفرت پایان ناپذیر شما به ترک و ترکیه،"""
برای خشکاندن ریشه هر دو بعلاوه عرب بایجان نه ببخشید عاظربایجان لازم است

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اذا، بر عکس "پان تورکیزم" که از اواخر امپراطوری عثمانی در جمهوری تورکیه حضور نسبتا فعالی داشته است، "توران" و تورانگرایی در خارج از تورکیه، بجز در اسطوره های شاهنامه، تقریبا وجود عینی نداشته است' نه در آذربایجان ونه در میان بیست وچند ملت وقوم تورک. در خود جمهوری تورکیه نیز درصد طرفداران این نظریه همیشه یک رقمی بوده است.
خلاصه اینکه رسول زاده را سرباز توران معرفی کردن و سمبل تورکیسم بحساب آوردن، نشان میدهد که شما با ابعاد مختلف شخصیت سیاسی و زندگی و مبارزات رسول زاده آشنا نیستید و تلاش میکنید شخصیت تاریخی وی را با توسل به معیارهای ناقص و کج و معوج، به نقد بکشید. و  به همین خاطر هم خطاهای فاحشی

را،  -مانند  راسیست و فاشیست هیتلری و تورانچی تلقی کردن رسول زاده، مرتکب میشوید.
رسول زاده بر خلاف تصور دوستمان ائلیار، ژورنالیست نبود. یعنی ژورنالیست یک مجله یا روزنامه نبود بلکه بانی نخستین مجله به سبک اروپایی در ایران بود.
رسول زاده فقط یک فعال سیاسی و حزبی هم نبود بلکه از بانیان اصلی اولین حزب سیاسی، یعنی  حزب دمکرات ایران، تئوریسین اصلی این حزب و مغز متفکر جنبش دموکراسی خواهی ایران محسوب میشود.
او نخستین  تئوریسین سوسیال دموکراسی در ایران و تورکیه و قفقازو در مشرق زمین بود.
او در عین حال ادیب بود آثار فراوانی در حق شاهنامه فردوسی و نظامی گنجوی و شعرای کلاسیک فارسی و تورکی دارد.
رسول زاده  به خاطر تسلطش به زبان های روسی و تورکی و عربی و فارسی یک زبان شناس ماهر هم بود که با بکارگیری این توانایی، توانست زبان فارسی را، مخصوصا از جهت ابداع اصطلاحات جدید، غنی کند واز این طریق نوشتار سیاسی را به زبان فارسی ممکن سازد.

 رسول زاده  تا آخر عمرش یک معلم بود و حتی در دوره حکومت دو ساله اش هم در به کار تدریس میپرداخت.
رسول زاده نویسنده بود و کتب بی شماری  را به زبان های مختلف تالیف کرده است.
او در عین حال یک سیاستمدار و دیپلمات هم بود.
و شاید مهمتر از همه،  رسول  زاده یک دولتمرد بود. دولتمردی که توانست نخستین جمهوری پارلمانتاریستی ودموکراتیک را در بین ملل مسلمان جهان برپا سازد.
آذا و ائلیار عزیز، همانطور که میبینید،
رسول زاده  (فقط) یک ژورنالیست نبود بلکه همه اینها، و خیلی بیشتر از اینها که برشمردم، بود و هست.
حال از شما سوال میکنم؛ شما کدام یک از این رسول زاده ها را نقد میکنید؟ در نظر بگیرید که  دست زدن به یک عمل، ممکن است بعنوان یک ژورنالیست قبیح تلقی شود ولی آن کار، در مقام یک سیاستمدار یا دیپلمات نه فقط می تواند ناپسند نباشد بلکه وظیفه آن شخص محسوب ‌شود.

بنظر من  رسول زاده کسی است که؛ هر کسی از ظن خود "دشمن" او شده است.
شخصیتی استثنایی که در هیچکدام از  قالبهای ایدئولوژیکی نمی گنجد‌. و برای همین هم پان ایرانیستها و پان تورکیستها و مارکسیست - لنینیسها و مذهب گرایان همیشه با او مشکل داشته اند
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لوائی! خنجر تیز بنی و تحلیل روشنگرانه تان دمل ورم کرده استعمار و استثمار پانفارسیسم را مثل نشتر جراح حاذقی که آماس چرکینی را برای معالجه یشکافد، حائز اهمیت است. لازم بذکر است سیاست عفونت زده راسیسم و پانفارسیم تمامیت خواه و تمرکز گرا دارد به آخر خط نزدیک میشود، کسانیکه به دروغ دم از هموطن بودن میزنند، تحت شعار ایران، زبان و فرهنگ ملل ایران را سرکوب میکنند، با انکار حقوق زبانی، ملی مدنی، سیاسی ـ اقتصادی آنان، پل های همزیستی را پشت سر خود خراب میکنند، دیگر راه بازگشتی برای خود باقی نمیگذارند. تحلیل شما از مسائل جاری در جغرافیای موسوم به ایران، به مثابه تیغ جراجی بر دمل چرکین ماهیت استعمارگرانه پانفاراسیسم را بخوبی نشان داده مثل آینه عبرت آنرا در برابر دیدگان عموم قرار میدهد. تشکر از تیز بینی و آنالیز روشنگرانه تان!

نوشته شده توسط: Anonymous

ايليار ، دوست عزيز
فكر ميكنم شما خيلي از وقت و زندكي تان را وقف جواب دادن به دو سه نَفَر بانتركيست ميكنيد، جرا وقت خود را هدر ميدهي؟
بجاى كامنت نوشتن ميتوانيت مقالات جالب و تكميلي در همان مورد بنويسي و يا بكارهاي ديكر برسي، باور بكن كسانى كه اينجا مداوم از موضع بانتركيسم دفاع ميكنند و حرفي هم برأي كفتن ندارند اولا توان و شهامت نوشتن يك مقاله در دفاع از بانتركيسم ندارند، شهامت دفاع سياسى از اشاره بوزقورد، افسانه بوزقورد، سرزمين توران، نزاد برستى و اسلامكرايي بانتركيسم ندارند، انها شهامت ندارند از حقوق زنان ، از حقوق كاركران حرفى بزنند ، مهمتر از همه و خيلي مهمتر از ان اين است كه انها نمي كويند ما بانتركيست هستيم ولي حاضر نيستند يك كلمه در نقد بانتركيسم بنويسند ،
و بلاخره همين أدمها أهل عمل هم نيستند،
ايليار عزيز شما برأي ما مردم بنويسيد، بعد از مدت كمي نظرات شما در بين مردم

جاي خود را بيدا خوانند كرد و مردم خودشان جواب تعدادي از فالانزها را خواهيد داد،
لازم است مقالات زيادي در نقد افكار انحرافي و افراطي كري وارد ادبيات اذربايجان بشود
بانتركيسم كه افكار شكست خورده در تركيه و جمهوري اذربايجان و أسيري ميانه است در آذربايجان جنوبي هم شكست قطعي خواهد خورد و نيروهاي دمكراتيك رشد و قدرتمند خوانند شد، همين امروز بانتركيستها در بحران فكري و ايدولوزيك هستند و نفوذ خود را در بين جوانان از دست دادند، حالا تعداد كمي از محافل بانتريك و فعال سياسي باتريك در ميان مانده اند، مشكل ما فقط نبود تشكلهاي دمكراتيك و جبكرا است كه مبارزه مردم را رهبري كنند،

با احترام
نوشته شده توسط: Anonymous

دست بردار ! از این حرفهای تکراری خودفریب پوپولیستی مغول تباری بیگانه پرستی !
برای روبرو شدن با ایرانی و فرهنگ چند هزار ساله اش، نیاز به حرفهای روشنفکرانه دیگری هست که امثال شما فاقد آن هستید.
این خودنمایی ها برای محفل بیسواد و ایران نشناست بکار آید.
در آینه بنگر تا بدانی خودآزاری و مازوخیسم ات ریشه در کجا دارد.
حیف از سایتها و فضای مجازی که به امثل شما در قرن 21 امکان انسان ستیزی و تنفر قومی میدهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

"مشکل آذربایجان در دامن همسایگان ( باکو آنکارا) حل نمیشود، در خود آذربایجان و در خود ایران قابل حل است"
دوستان درد ایلیار و عزا با همین یک جمله نمایان شد. اینهمه انگ رنگارنگ بلشویکی-صهیونیستی-پان ایرانیستی برای این بود که بگوید ما باید نوکری فارسها را بکنیم تا شاید روزی فارسها دموکرات شدند و به ما اجازه درس خواندن به زبان مادری دادند. اول بیایید برای ایران دموکراسی بیاوریم تا فارسها آن بالا بالاها حال کنند بعد که حسابی حال کردند و عقده های دوهزار و پانصد ساله دیکتاتوریشان گشوده شد اگر لطف کردند و اگر ما هم بچه خوبی بودیم شاید به ما هم اجازه دادند با کتابهای ترکی با الفبای عربی به زبان آذری درس خواندیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ میدانیم که این طرفداردیکتاتوری پرولتالیا نخواهد گداشت نوشته من مثل ده ها متن چاپ شود۰ولی باید خودش بداند که نوشته های من برای وجدان خوابیده درسیبری اوست۰اکنون دوران بیداری وهویت طلبی است۰ ولی شماسانسورچی برطبل عدالتخواهی دروغین پان ایرانیستی میکوبی چون میترسی که ایران ویران شده ات چندتیکه شود۰بخاطرآن شعارهای کمونیستی قرن گذشته رامیدهی۰ شماها وهمفکران دیکتاتوری پرولتالیا شما اگرتوانستند جلوی فروشی شوروی رابگیرند۰شماهم خواهید توانست۰ آزربایجان به فرزندان خاینی مثل شماهاکه درسایه دیگران خوابیده وخودزنی میکنند نیازندارد۰ما به چرندنویسی شمانیازی نداریم۰وهزاران کانال وسایت دردنیای سانال وجود دارد۰که درهرکجادوست داشته باشند۰متن ومقاله مینویسند۰

نوشته شده توسط: سازاخ

آ. الیار عزیز، بهتر است مبحث جدیدی را آغاز کنید، و در آن مقایسه ظلمها و تبعیضات حاکمیت و جامعه فارسی را با دتایل و در تمام زمینه های اجتماعی اقتصادی فرهنگی تحصیلی کاریابی و تاثیر منفی ممنوعیت زبان مادری در نابود کردن اعتماد بفس کودکان آزربایجانی را دقیقا مورد کنکاش قرار دهید، و مقایسه کنید بودجه های اختصاص یافته را به کرمان و یزد را با تبریز و اردبیل و همچنین مقایسه کنید مقدار مالیاتهای اخذ شده را بین استانها و بودجه های آموزشی و فرهنگی بزبان مادری را بین آنها، وتا در یک بحث عمومی تمام ناگفته ها ذکر گردد و بدینوسیله یک مقایسه دقیق و انسانی جمعبندی گردد، و گر نه
الیار عزیز دفاع ناقص یک وکیل از یک متهم بی گناه، باعث محکومیت قطعی آن متهم می گردد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مشکل آذربایجان
مشکل آذربایجان تنها تبعیض نیست. تبعیض یکی ست. دومی دیکتاتوری ست. سومی بی عدالتی اجتماعی .
مشکل آذربایجان تنها به دست خود آن نمی تواند حل شود . دیگر خلقها هم همین مشکلات را دارند. خلق فارسی زبان از دو مشکل دیکتاتوری و نیز بی عدالتی اجتماعی زجر میکشد. فرهنگ اش دو بخشی شده یک بخش آن حکومتی ست و آزاد ولی بخش دیگر فرهنگ مردمی و دموکراتیک است که ممنوع ست.
خلق فارسی زبان از سه مشکل در دونیم اش با دیگر خلقها مشترک است. این خلق با این مشکلات متحد تبعیض دیدگان است. در ماهیت خود مخالف تبعیض است. این جنبه را باید در او تقویت کرد. و همبستگی آفرید. برای تغییر حکومت و شکستن سد آن که مانع هر تحولی ست. خلق و اقشار جامعه مد نظر است نه گروههای شوونیست.

-مشکل آذربایجان تنها در خود آذربایجان حل شدنی نیست. یعنی مشکل آذربایجان ، یک مشکل ایران گلوبال است نه آذربایجان گلوبال.

- مشکل آذربایجان در دامن همسایگان ( باکو آنکارا) حل نمیشود، در خود آذربایجان و در خود ایران قابل حل است. یعنی مشکل آذربایجان ترک گلوبال نیست بل «آذربایجان و ایران گلوبال» است.
-مشکل آذربایجان ، آذربایجان واحد نیست بل استقلال آذربایجان است با فدرال یا بدون فدرال.
- مشکل آذربایجان کسب ترکیسم نیست بل کسب حقوق است.
- حقوق، با دموکراتیسم میتواند تأمین شود نه با ترکیسم که خالق اختناق است.
- ترک، ترکیست نیست . ترکیست معتقد به ایده لوژی ترکیسم است . ترک ایده لوژی ندارد.
ترک آذربایجان عضوی از یک خانواده، با فرهنگ آذربایجانی ست.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اشاره به مسایل امروزی:

آذربایجانلی ، اهل آذربایجان است و فرهنگ اش نیز فرهنگ آذربایجانی ست.
زبان ما ترکی آذربایجان است . که بخشی از فرهنگ بشری ست.

حفظ زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مترقی و انسانی مان و ارتقاء سطح آنها لازم و ضروری و زیباست.
حقوق فرهنگی-سیاسی-اقتصادی ما حدود یک قرن است که نقض شده لازم است آنها را رفع کنیم.
در این مسیر به « ایده ی دموکراسی و برابر حقوقی و تلاش مسالمت آمیز » نیاز داریم. تبار و نسب گرایی ایده های عقب مانده و غیر انسانی اند و بدرد آزاد اندیشی و تلاش ما نمیخورند.

از فرهنگ آذربایجان، منطقه، جهان هرچه انسانی و دموکراتیک است تکیه گاه ماست.
در آذربایجان و تاریخ اش همه ی « مثبت-منفی»ها به ما تعلق دارند و لازم است منفی ها را نقد کنیم و از مثبتها بیشتر بیاموزیم.
«روابط» در جهان ما گلوبال است و لازم است همه ی «ارتباطات» فرا خلقی و نسبی باشند. در چنین جهانی نسب گرایی، عوامانه ترین رفتار و اندیشه هاست، آزاد اندیشان را با چنین سطحی نگریها کاری نیست.
فرد آزاد اندیش علاقمند به رشد فرهنگ و تمدن خود در همکاری با همه ی فرهنگهای بشری ست . او نمی تواند خود را در یک دایره محدود و زندانی کند.

فرهنگ جوامع و خلقهای هم ریشه مخصوص به خودشان است ، لازم است حفظ شوند. آنها هویت و هستی خلقها می باشند. علی رغم اشتراکات تفاوتهای جدی دارند. لازم است هستی هر خلق و ملتی حفظ شده و مورد احترام باشد.

زبان ترکیه زبان ما نیست. زبان ما زبان آذربایجان است.
جمهوری آذربایجان به لهجه ی محلی خود می نویسد، ماهم به لهجه ی محلی خودمان می نویسیم.
یکی شدن لهجه های ما دهها سال بعد از یکی شدن دو جامعه میتواند صورت پذیرد- البته اگر دو جامعه روزی و روزگاری تصمیم بگیرند یکی شوند. این کار معلوم نیست کی ممکن میشود. شاید قرنها طول بکشد. شاید هم هیچ وقت ممکن نشود.

مشکل ما در مبارزه، شکستن سد حکومت حاکم و دیکتاتور است که تمام حقوق ما را نقض میکند.
از راه حقوق خواهی در سه زمینه ی « عدم تبعیض، عدم دیکتاتوری، عدم بی عدالتی اجتماعی».
نیروی این سه عرصه خلق های تبعیض دیده، دموکراسی خواهان ستم دیده از دیکتاتوری ، زحمتکشان تحت ستم بی عدالتی اجتماعی، هستند. لازم است بین آنها همبستگی ایجاد شود.

تضاد عمده در جامعه، تضاد بین مردم ستمدیده و حکومت است.
نه تضاد بین شوونیستها و تبعیض دیدگان.
شونیستها دو بخش اند داخل حکومتی -بیرون حکومتی.
از سوی دیگر حکومت تنها از یک عنصر شونیسم یا تبعیض درست نشده، بلکه آن، از سه عنصر یا عملکرد « تبعیض، استثمار، دیکتاتوری» تشکیل شده است.
تز « تضاد عمده شونیسم و تبعیض» غلط است. این تز از سوی حکومت تبلیغ و بهره برداری میشود و فعال را عملا
مشغول «تضاد شاه چی و فعال» میکند. تبعیض را متوجه رژیم شاه کرده و سر فعال را کلاه میگذارد.

کامنت و مقاله نویسان و مبلغان حکومت در این عرصه «تضاد پان ایرانیست -فعال» میدان داری میکنند.
تزهایی که حکومت با آنها سر فعال کلاه میگذارد و مشغول اش میکند و لاجرم خود را در امان نگاه میدارد:
حکومت تنها ترکیست نمی سازد بل همه چیز میسازد. شاه چی، کمونیست، اصلاح طلب، داعشی، شیعه، وهابی، دموکرات، مرتجع و هر چیز که آدم بتواند در این عرصه ها تصورش را بکند میسازد. و مانور میدهد.

اما درمسئله ی تبعیض در آذربایجان ، اول، مستقیم و غیر مستقیماً از فعال، ترکیست میسازد. بعد با دست او به اهداف زیر میرسد.
البته این سخن به این معنی نیست که هر ترکیستی را حکومت ساخته است. ترکیستها همدیگر را نیز تولید میکنند.
آنها از طریق ترکیستهای باکو و آنکارا و دیگر نقاط جهان نیز تولید میشوند. ولی اینجا کار حکومت را مورد توجه قرار میدهیم:

1- تضاد ترکیست - پان ایرانیست( درگیری)
2- تضاد ترکیست- مارکسیست( درگیری)
3- تضاد ترکیست با -کرد - ارمنی- فارس(درگیری)
4- تضاد ترکیست- اصلاح طلب دینی(درگیری)
5-تضاد ترکیست- با فرهنگ غیر ترکیستی( در گیری و نفی فرهنگ دموکراتیک)
6- تضاد ترکیسم- با دموکراتیسم- هومانیسم (درگیری و نفی فرهنگ دموکراتیک)
7- تبلیغ ترکیسم- برای نفی دموکراتیسم ( ترکیست سازی)
---
اینها تضادهایی ست که ترکیست با محیط و دیگری دارد و حکومت در این تضاد داخل شده و کارش را انجام میدهد.
تضادها بدون حکومت هم وجود دارند ولی حکومت تا میتواند آنها را تقویت و مدیریت میکند. و خوب هم میکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستي نوشته است، كدام حزب در آذربايجان بانتركيستي است،
جواب، اكثر محافل و تشكيلاتها در آذربايجان بانتركيستي هستند، حزب استقلال جنوبي، بوزقورد و بانتركيست بودن خود را مخفي نمي كند و أشكارا إعلام ميكند، صالح ايلدريم در سخنرانيهايش و ويدوهايش به روشني از بوزقورديسم و بانتركيسم حمايت ميكنند و ازاحزاب بانتركيست تركيه مانند حزب حركت ملي با قاطعيت دفاع ميكند،
كنكره جهاني اذربايجانيها كاملا بانتركيست است و حالا يك بخش ان زير رهبري نصيبلي است ، او از بانتركيستهاي قديمي آذربايجان شمالي است ،
لطف كنيد مرامنامه كاموح آقاي چهركاني را بخوانيد، هيجي ندارد بجز شعار ضيا كوك الب، يعني شعار تورك كرايي، معاصر كرايي و بجاي اسلامكرايي فعلا جيز ديكري گذاشته است
كاماج و كارمندان ان، تلويزيون كوناذ را تلويزيون بانتركيستي كردند، ابتدا عكسهاى الجي بيك و رسول زاده را نشان ميدهد، بعد جواد بانتركيست

و بقيه بإنتركها سخن ميكويند، و بعد تاريخ جعلي را كه بانتركهاي تركيه و آذربايجان شمالي ساختند، بخورد مردم ميدهند، و غيره،
حزب مسكوت عليرضا اردبيلي كه أشكارا از نژاد پرستي دفاع ميكند
و ووووو

يك هشدار كوجك، پانتركيستها، پانتركيسم را نهاني،پنهانی و زير آبي پيش ميبرند، هيج كس نميگويد من بانتركیست هستم، ايده هاي بانتركيسم را تبليغ ميكنند ولي كسي صاحبش نمي شود، شيوه تبليغ پنهانروشي از فعاليت بانتركيستها است
نوشته شده توسط: فانون

یکی از افنیها که عقده جامعه شناس بودن هم دارد، اظهار فضل نموده که « فمینیسم امروز، اولویت را از مسائل اجتمائی، به مسائل "" بهداشتی - زیستی‌ - زنان "" کشانده است.» طفلک هنوز نمیداند که مسائل «بهداشتی-زیستی» هم جزء لاینفک مسائل اجتماعی هستند. افندی نمیداند که مبارزه برای کنترل بدن، از مسائل زناشویی گرفته تا تبعیضهای محیط کار و اتاق خواب، همیشه بخشی از مبارزات زنان برعلیه سیستمهای مردسالار بوده اند. کاش عوض عقده گشاییهای ملال آور در ایرانگلوبال و فحشهای 24 ساعته به جامعه شناسان بیچاره، این افندی مان می رفت و دو جلد کتاب میخواند!

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب اکبر آزادی سلام؛
بسیار مسرورم که شما مقاله ی کوتاه مرا خوانده و پانویس خود را بر آن افزوده اید. حق با شماست، عوامل خودسر رژیم استعداد هولناکی در چنین شرایطی می یابند و ممکن است بردامنه ی اسیدپاشی ها، با این حکم رهبر بصیر افزوده شود.

لیکن دوست گرامی! به برداشت منٍ فرمان آتش به اختیار بیشتر، در تیررس خود عرصه های دشمنان قدرت آقا را می کاود و بهمین دلیل، طرحی عملی و پیشگیرانه ای برای روز مبادای رهبر و تفنگدارانش می باشد.

بنا بر این و به گمان من، هدف " آتش به اختیار" سمتگیری بسوی تثبیت و تحفیظ حوزه های کلان قدرت دارد که می تواند در آینده ی خاصی میان" سران جناح ها" و از دیگر سو بین مورثان خمینی و علیه مردم و کشورمان بوقوع بپیوندد؛ و این احتمال، بسیار نگران کننده و مخاطره انگیز می باشد.
خطری که می بایست همیشه و همه جا پیرامون عواقب آن افشاگری کرد و اهداف جاهطلبانه چندسویه آن

خمینی، خامنه ای و روحانی را یکجا رسوا ساخت.

این فرمان آتش به اختیار، پشتوانه ی جنگ قدرت و ثروت حکومتیان می باشد، جنگی که منافع آتی شان را برای پیروزی بر دیگری تقویت می کند، و موفقیت در آن، اهرم برتری می خواهد که خامنه ای، این ابزار زورگرائی را به باند خود می دهد.

و البته این اجازه های خودکامگی عمری 38 ساله دارد و از زمان خود خمینی علیه بنی صدر بکاررفت. و در پی آن به همان سادگی که می دانیم، توانست در 60 و 67 عملا هزاران جوان انقلابی در حبس را که بخشی دوران پایانی زندان خود را سپری می کردند، آنها را هم از دم تیغ کور خمینی گذراند.

در ضمن حکومتیان دچار نگرانی و پیشگیری از آشوب توده ای می باشند و با این فرمان آتش آزاد، آنها می توانند اگر لازم افتاد، نسل کشی به راه بیندازند.
پس بهتر از پیش از آنکه مفهوم تبهکارانه این دستور خامنه ای کشف و اجراشود و جان های باخته پی به آن برند؛ باید و شایسته است با تمام توان، علیه اعِمال آن فرمان کور و کودن بر مردم هشدارداد. فردا می تواند دیر شده باشد.

روحانی، خامنه ای و بازماندگان مدعی خانواده خمینی، و همگی باندهای آنها با جنایت های فراوانی که کرده اند ترس از دادرسی و دادگاه فردای توده ها دارند و بهمین خاطر شرایط حساس را درک و نیاز به تصمیمگیری و شتاب در سرکوب سریع اعتراض ها دارند و بخشی از حکم " آتش به اختیار" چنین هدفی را برگزیده است.

جای خوش خیالی وجود ندارد، ما باید چهارچشمی، و در همراهی باهم و در کنارهم هسته های افشاگری، بیدارباشِ اجتماعی و دایره ی گسترده اعتراض توده ای را علیه این فرمان سازمان دهیم.
باسپاس
نوشته شده توسط: Anonymous

تئوری، مشعل و راهنمای عمل است.
آدم در اینجا اینگونه تئوریسن های کرد و کمنت نویسان تجزیه طلب ترک را که می بیند ، مطمئن خواهد بود که ایران تا ابد قوی و متحد خواهد ماند چون دشمنانش اینقدر روستایی و بیسواد و خودفریب هستند.
سپاس اهورا مزدا.
در.د بر مارکیس و انگلس و مائو !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر رزازی بنده در چندین کامنت در ایران گلوبال نوشتم ولی مطمعن نیستم ایران گلوبال اجازه نصب لینک نوشته آقای بهزاد خوشحالی در سایت خودشان و العربیه نت فارسی را داشته باشم .ایشان با اسناد و نصب کد های ژنتیکی ادعا کرده کردها نه ایرانی و نه عاریایی نبوده بلکه قرابت بیشتری با عرامنه و یهودی ها دارند.البته عاریایی نبودنشان را از ان جا که مطمعنم نژاد عاریایی ساخته جعلی یهود بوده و ساختگی هست مطمعنم ولی ارتباطشان را با یهودیان و عرامنه از لحاظ ژنتیکی چیزی هست که بنظرم شما می توانید راه گشا باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سخنی با هم وطنان فارس زبان خنده دار هست که آقای صوفی زاده تا حالا متوجه نشده که هیچ هموطنی در عیران توانایی سخن گفتن یاهم یا گفتگو را ندارد.ظاهران آقای صوفی زاده نمی دانند که از نظر اینها بیشتر قسمتهای خاورمیانه و اسیا قسمتی از عیران بوده و حتی با استقلال هم جزعی از این فلات رویاییشان قرار می گیرد ولی کلا با زمین و زمان مشکل دارند.آقای صوفی زاده بی زحمت در فرصتی جوابیه ای برای اقای بهزاد خوشحالی در سایتشان یا در العربیه نت فارسی که ادعا کرده کورد ها نه عاریایی هستند نه عیرانی بنویسید تا ما هم بفهمیم جریان چیست.ایا کوردها واقعا یهودی و عرمنی هستند بنا بر ادعای اقای خوشحالی یا ایشاد همیشه در جهت اب شنا می کنند.با تشکر.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب ناصر کرمی گرامی/با شما صد در صد موافقم، جنابعالی تنها کسی هستید که در کمک مالی به سایت هر گز کوتاهی نکردید . بهر حال شاید برای برخی از دوستان همان مبلغ هم دشوار باشد .

نوشته شده توسط: Anonymous

علی دوستکام جان باید برای هفته دیگر خودش را آماده سازد چون هفته دیگر نوبت اوست که ایرج مصداقی سه ساعت برنامه را خرج این سوادکوهی کند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در باره ی نظریه پردازان « توران-ترک»ایسم که تاریخچه ی ایده لوژیک دارند - از جمله ائلچی بئی، رسول زاده ، صحبت میکنیم. و میگوییم ایده هایی از عهد دقیانوس اند.
در مورد نمودهای مشخص آن بوزقوردیسم، ایده لوژی ترکیسم رایج و موجود، واحدگرایی در آذربایجان ، ترکیه گرایی، و آلتر ناتیو اش ، « دموکراتیسم و حقوق خواهی» حرف میزنیم.
---
- اگر نظریه ی جدیدی دارید به صورت کامل بنویسید تا ببینیم « ایده» ی شما چیست. نظریه های رایج کهنه اند و غیرعلمی و ضد انسانی.
--
در دنیای امروز در منطقه ما « اتحادیه ها و همکاریها» فرا تباری ست. در جهان گلوبال، فرهنگ بشری ، محیط زیست بشری، همکاریهای بشری مطرح اند نه « نسب»-گرایانه و این مفاهیم قرن 17-18 -ی.
--
متاسفانه، نا شناس گرامی شما در عهد وامبری تفکر میکنید. نتیجه ی این تفکر ائلچی بئی بود و«رسول - ائلچی بئی» یی های باکو هستند ، که خدا رحمت شان کند.

در آذربایجان ما تفکرات قرنها پیش حداقل در میان آزاد اندیشان جایی ندارد.
---
در پرداختن به ایده ها ، مهم « افراد و دوره » اند که مشخص میکنند « فلان ایده لوژی» در چه شرایط و توسط چه کسانی پرورش یافته و ارائه شده است.
این اینکه کلمه ی « Pan» توسط کس یا کسانی- مانند علی و ولی - اولین بار در عرصه ی سیاسی استعمال شده ، مشکلی را حل نمیکند، اما اینکه یک« ایده لوژی پانگرایی » نخست توسط چه کسانی و در چه موقعیتی، برای چه کاری مطرح شده، و چه میگوید مشکل ماست.
---
در انترنت شخص علاقمند به راحتی میتواند سئوال-جواب های مهم را تحقیق کند.
---
آرمینیوس وامبری مجارستانی-لئون کائن فرانسوی-آرتور ل. دیوید انگلیسی-اسماعیل بای گاسپرینسکی اهل کریمه
(1851–1914)، ضیاءگوک آلپ ترکیه، محمدامین رسول‌زاده و ابوالفضل ایلچی‌بیگ آذربایجان، از ترکیه آلپ‌ارسلان تورکش،حسین نهال آتسیز،یوسف آقچورا ، و ده ها نفر مانند اینها، نظریه های « توران-ترک-بوزقورد» ایسم را با ترکیه گرایی و آذربایجانیزم قاطی کرده ، نشر دادند، که بسیارعوامانه و ضد علمی -انسانی اند و جز عوام کسی را جذب نمیکنند.
«هیچ اندیشه ی منطقی و علمی و انسانی و سیاسی مشکل گشایی » اینان بیان نکرده اند.
نظریات اینان عوامانه ترین و غیر انسانی ترین سخنان ممکن در عرصه سیاسی-فرهنگی ست.
این افکار بر « نژاد اصیل ، خون اصیل، خرافات » پایه ریزی شده است.
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به‌ مظور برقراری نظام سیاسی مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم و با توجه به ‌اهمیت دخالت و مشارکت همه مردم در اخذ و اجرای تصمیمات کلان کشور، طرح خودمختاری کردستان ایران به طور قطع پس از سرنگونی رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی اجرا خواهد شد. در طرح خودمختاری کردستان ایران، تشکیل یک ارگان قانونگذاری در امور داخلی منطقه خودمختارتعیین خواهد شد، اداره‌‌‌‌‌‌‌ کلیه‌‌‌‌‌‌‌ امور منطقه‌‌‌‌‌‌‌ خودمختار به‌جز امور مربوط به ‌دولت مرکزی در صلاحیت ارگانهای خودمختار قرار داده خواهد شد و زبان کردی به‌عنوان زبان رسمی تدریس و مکاتبه داخلی در منطقه خودمختار اعلام خواهد شد.
خود مختاری کردستان آری ، جدایی کردستان از ایران هرگز. کردستان ، بخشی لاینفک و جدایی ناپذیر از ایران است، مانند آذربایجان و خوزستان و بلوچستان. پس از سرنگونی رژیم ، زبان و فرهنگ همۀ قومیتهای ایران به رسمیت شناخته خواهد شد و فقط یک مرز سرخ داریم که

جدایی‌طلبی و تجزیه ایران است. به وحدت تمامیت ارضی ایران نباید هیچ گونه خدشه ای وارد شود. ملت ایران برای حفظ تمامیت ارضی ایران با کسی شوخی ندارد و اگر لازم شود و خطری از این جانب احساس کند، بی درنگ از قوای نظامی استفاده خواهد کرد و هزینه های آنهم کوچکترین اهمیتی ندارد. جدایی طلبان (کرد ، ترک ، عرب ، بلوچ) نباید با آتش بازی کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

کردها و فارسها در مسئله نقت رقیب هم هستند. که البته مسئله کوچکی نیست اگر در نظر داشته باشیم که فارسها اگر از میدان رقابت نقت بدر شوند حال و روزشان با آریایی های افقانستان، پاکستان و تاجیکستان توفیری نخواهد داشت. این آریایی بازی جناب صوفی زاده برای شیره مالیدن بر سر فارسهاست. اما به عنوان یک ترک به هیچ وجه از حذف شدن فارسها از بازار نفت ناراحت نیستم چراکه اولا کردها قابل کنترلتر هستند. هرچه باشد حریم هوایی اقلیم در حال حاضر حیات خلوت اف-16 های ترک است. ثانیا با خالی تر شدن جیب فارسها زبانشان هم کوتاه تر شده همانند گذشته برای حفظ دولت آویزان یگانه عنصر مولد خاورمیانه یعنی ترک ها خواهند شد. که این نیز باعث ارتقای جایگاه و قدرت چانه زنی آزربایجان در سپهر سیاسی ایران خواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

...... دروغ ننویس.
ترکها چرا در امریکا و اروپا هستندد و نه در آسای میانه و استانبوبل و باکو و اورا باتون ؟
از روی معده حرف زدن انگار خرجی ندارد .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سازاج، بهترین روش برای تبدیل فایلهای پ د اف به فایلهای دیگر، اپ calibre است. آنرا بکار ببرید و دست از سر همه بردارید و مخ همه را نخورید!

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ آقای کرمی ببخشید که جواب آقاجمال رادرزیرمتن شمانوشتم۰چون هردومتن شما وایشان درداخل یک کادربود۰برای جواب دادن مجبورشدم ازاین کادراستفاده نمایم۰جناب جمال اولن من اقای زونوزلی رانمیشناسم ایکاش میشناختم ودرخدمتشان بوده وروی گلشان می بوسیدم۰این هم نظربودن نه اینکه بین مادوتانیست بلکه شایددرآزربایجان وایران صدهاهزارباماهم نظرهستند۰وافتخارمیکنم که زنجیرهای تفکرما ها یکی وناگسستنی است۰دومن ادب حکم میکند درهرجمعی ویامحلی که وارد میشویی جدایی ازاختلاف نظرویا۰۰۰۰ سالام وعرض ادبی داشته باشی۰ماملت ایران وآزربایجان اگرهیتلر یالنین۰اگراوجالان یااورلاند هم رئیس وحاکم شوند نمیتوانیم ازفرهنگ اسلامی واززبان عربی دوری کنیم۰هماتطورکه رضاشاه وآتاتورک واستالین وحسنقلی ووو۰۰نتوانستند جلوی اینکار رابگیرند۰وپس ۷۰ یا۹۰ سال بازهم مردم به علیه آنان سنت خودراازنو آغازکردند۰پس با سلام یاسالام راباید کنارآمده

وحساسیت خودراکنارگذارید۰ خدایی نکرده امکان دارداین حساسیت برایت مشکل آفرینی کند۰دراروپا وآمریکا وروسیه نیزسالام را اولین وظیفه خوددانسته وبا هلو ۰های۰دا باشمابرخورد کرده وحساسیتی دراین بین نیست۰اگر کلمه دیگری بخواهی من میتوانم گون آیدین۰شما یک چیزدیگربگویی ولی من چون نژادپرست نیستم وضدنژادپرستی مبارزه میکنم سنت همه گیر را مراعات کرده ادب خود رااینطورابرازمیدارم۰ اگرخوشتان نمی آید مثل آیت الله منتظری ازجلوی بند دگراندیشان درزندان اوین بپرید۰تا چشمتان ونفستان بندنیاید۰
نوشته شده توسط: Anonymous

"" فانون جامعه شناس، و مشکل تعریف پدیده‌ها "" چیزی که فانون جامعه شناس با آب و لعاب " افندی ایسم " تعریف میکنند آیا همان پدیده‌ای نیست که "" ملایان در ایران "" تهاجم فرهنگی‌ "" تعریف میکنند؟ در اینکه ترس آخوند‌ها و جامعه شناس ما تا این اندازه به هم نزدیک است هیچ جای تعجب ندارد، ولی‌ شاید دست کم آخوند میداند که پدیده‌ای به نام "" جهانی‌ شدن و گلوبلایزیشن "" در گسترش زبان ترکی، فیلم ترکی، کالای ترکی، ادبیات ترکی نقش به سزائی دارند. من فکر می‌کنم حتی آخوند دست کم میداند که در ایران و جامعه شاهنامه خوان، جامعه شناسی‌ تبدیل به ایده ئولوژی شده. آیا این ما بودیم یا فانون جامعه شناس که اعلام کردیم در ایران، جامعه شناسی‌ تاریخی، جای دین را گرفته است؟ آیا جامعه شناس ما، چیزی برای گفتن دارند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام بهنام عزیز. من از شهر کرمانشاه در غرب ایران که یک استان کردنشین است پیام مینویسم. امروز در داخل شهر ماشینی با بلندگو که متعلق به سپاه بود رد میشد و اعلام میکرد که مردم باید امر به معروف و نهی از منکر را اجرا کنند و حجاب هم باید رعایت شود. احتمالا با فرمان آقا در مورد آتش به اختیار، شاهد اسیدپاشی به صورت بدحجابان خواهیم بود!

نوشته شده توسط: فانون

از دیگر خنده دارترین جنبه افندیسم آن است که افندیها تصور میکنند مکاتب فلسفی-اجتماعی مانند مارکسیسم، سوسیالیسم، فمینیسم و لیبرالیسم «ایداولوژی» هستند؛ ولی راسیسم و قومپرستی و ناسیونالیسم و پانیسم ایداولوژی نیستند! افندیها متوجه نیستند که مارکس اولین متفکری است که ایداولوژی را به صورتی منسجم و همه جانبه تجزیه و تحلیل کرده و وارد ادبیات سیاسی نموده! دوستان، توجه داشته باشید که در میان انواع و اقسام ایداولوژیها، پرستش قوم و نژاد جزو زشتترین و عقبمانده ترینها هستند.

نوشته شده توسط: سازاخ

آ. الیار، EZA, فانون و حبیب عزیز، از مضرات و آسیب های عمده دین و ایدئولوژی در این است، که وقتی اینگونه اعتقادات و باورها در مغز آدمی سیو می شودند، همانند فایلهای pdf تغییر text بدون کد محال می شود، و مغز سیالیت خود را از دست می دهد، هر چیزی که با شابلون سیو شده در مغز مطابقت نداشته باشد بلافاصله پس زده می شود، و مثل اینکه جلو گربه یک قاچ خربزه بگذاری و یا جلو بز یک تیکه گوشت گذاشته باشی که هر دو مطلقا لب نمی زنند، مومنین به دین ایدئولوژی هم دقیقا این حالت را در عکس العمل های خود نشان می دهند، گیرنده هایشان مطلقا بسته، و فقط فرستنده هایشان کار می کند و البته آنهم با کپی پیس از مطالب سیو شده قبلی در مغزشان توسط دین و ایدئولوژی و در همان چهار چوب شابلون معین و مشخص و لایتغیر جواب می دهند، متاسفانه من کد باز کردن pdf دین و ایدئولوژی را ندارم، شاید یک هکر ماهر بتواد این کار را بکند

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم ۲ "" چرا افاضات فانون جامعه شناس پیرامون فمینیسم، متعلق به دوران جنگ سرد است؟ "" گفتم که فمینیسم امروز، جنگ را از مسائل اجتمائی و احراز حقوق برابر با مردان، به " حیطه‌های بهداشتی، زیستی‌ - زنان " کشانده است، از آن جمله است پدیدهٔ "" عادت ماهانه زنان menstruate "" و محیط کار، فمینیسم امروز می‌‌گوید کلیشه‌های مذهبی‌ و باور‌های عمومی‌ پیرامون "" عادات ماهیانه زنان و تاثیر آن بر روند و چگونگی‌ "" عملکرد زنان در محیط کار "" باید دوباره نگری شود و تبدیل به یک مقوله عادی شود که قابل بحث است و آن را از مسائلی‌ مثل "" پاکی / ناپاکی، تاثیر آن بر کاهش عملکرد در چگونگی‌ انجام وظیفه کاری "" جدا کرد.

نوشته شده توسط: جمال

اگر من جای کیانوش توکلی بودم کامنتهای
qochaq zonozli و تورک اوغلی را سانسور میکردم نە بە خاطر نظرات و تفکرات فاشیستی و پان تورکی این 2 کاربر و کامنت نویس کە صد البتە هر دو اسم مربوط بە یک شخص است کامنت این شخص را سانسور میکردم و اجازەی نشر نمیدادم بە دلیل کلمەی سلام العلیکم و سلام ایشان کە قبل از هر کامنتی مینگارد این کلمەی سلام ایشان واقعأ آزار دهندە است

نوشته شده توسط: Anonymous

من نمی دانم چرا جنابان ایلیار و عزا از درک این مسئله عاجزند که همگرایی ملل ترک از نظر فرهنگی و ایجاد ساختارهایی جهت حمایت ،رشد و ترقی ملل ترک یک ایده فاشیستی نیست. چرا اتحادیه اروپا که حتی پول و سیاستشان هم یکی شده ایده فاشیستی نیست ولی از نظر ایلیار ایده همگرایی فرهنگی و ایجاد یک اتحادیه قدرتمند و برابر حقوق بین ملل ترک یک ایده فاشیستی است؟! توهم ایجاد یک ترکیه بزرگ از دریای ادریاتیک تا دیوار چین انهم به پایتختی آنکارا و سلطانی اردوغان فقط از مغز یک بلشویک می تواند تراوش کند . شما فرق بین اتحاد کشورها با ادغام (merge) را نمی دانید اگر می دانستید اینقدر روی این انگهای قرن 18 ای مانور نمی دادید.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب اقای توکلی،
چند سال قبل پیشنهاد کردم که برای پرداخت هزینهء سالانهء سایت، هر کدام از نویسندگان ( که اکنون کُد هم دارند) در ماه 5 یورو و یا حتی 3 یورو به یکبار 50 یورو و یا 30 یورو در آخر هر سال به حساب سایت واریز کنند تا سایت با مشکلات دست و پا گیر و نا بهنگام امروزی دچار نشود، تا آنجا که بیاد دارم خودم بدون تذکر و یا درخواست شما، از این پیشنهاد پیروی کرده ام و آخر هر سال به عنوان یک عضو از مجموعهء اعضای این سایت مبلغی به حساب سایت حواله کرده و میکنم.

طبیعی است که کاربران و علاقمندان میتوانند هر مبلغ که میخواهند کمک کنند،

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1-ایده لوژی ترکیسم و شاخه هایس از نیمه اول قرن 19 در مناطق عقب مانده ی روسیه پدید آمده و در ترکیه رشد کرده و از طریق باکو و ترکیه عمدتا بعد از 57 در آذربایجان در میان « جوانان» بی تجربه ی سیاسی رایج شده است. و همچنان رواج دارد.
و هدف اش «ترکیه ای » کردن کشورهای به اصطلاح "ترکی زبان" است. « افندی سازی همه و هر چیز».

2- صاحبان ایده لوژی ترکیسم در جمهوری آذربایجان میکوشند « فرهنگ و سیاست» را در آن کشور « ترک ریزه- یا ترکیه ای» بکنند. مدارک و اسناد این تلاش « ویدئو» هایی ست که متعلق به ترکیست ها ی عرصه های مختلف فرهنگی سیاسی ست که در دسترس همگان قرار دارند. آنچه در جامعه ی جمهوری آذربایجان از سوی ترکیستها پیش برده میشود « پاک سازی هر چیزی ست که بوی آذربایجان» میدهد. زبان، فرهنگ، تاریخ، ادبیات، سیاست ، همه را نفی میکنند تا « ترک و ترک و ترک» ترکیه ، مطرح شود.

تلاش دیوانه واری پیش می برند که « هویت و هستی آذربایجان» محو شود. نمونه ی این تلاشها را میتوان دربحث« تاریخ آذربایجان» مشاهده کرد.
---
3- آنچه تحت عنوان « ترکیسم و شاخه هایش» در روسیه، ترکیه، جمهوری آذربایجان، و در دهه های آخر در آذربایجان، مطرح شده
« عوامانه ترین تفکرات» است در مورد « مسایل فرهنگی-سیاسی-اجتماعی» . از اینرو نیز فاقد ارزش علمی اند و قابل توجه نمی باشند.
تنها از « زاویه غیرعلمی و ضد انسانی » بودنشان قابل توجه اند. و باید به خوبی روشنگری شوند.

4- آنچه تحت عنوان ایده لوژی پان ترکیسم یا «ایده لوژی ترکیسم و شاخه هایش» رایج شده روی سکه ی دیگر ست از« ایده لوژی پان ایرانیسم» .
از نظر « غیر علمی و ضد انسانی بودن» هر دو یک جنس و سر و ته یک کرباس اند.

5- آذربایجان با « تبعیض و دیکتاتوری و بیعدالتی اجتماعی» از راه « دموکراتیسم و مبارزه ی حقوقی» با رد ایده های « غیر علمی و غیر منطقی و ضد انسانی ترکیسم » پیش برده شود میتواند در خدمت رهایی باشد.

6- پان تورانیسم، پان ترکیسم ، ترکیسم، پان آذربایجانیسم( واحد گرایی) ، ترکیه ایسم( افندیسم)ترکیه گرایی ، اسلامیسم، شیعی ایسم، پان ایرانیسم و مانند اینها نوعی « داغیش ایسم» اند ، فقط در عرصه ی دیگر.

7- ترکیسم عرصه ایست که « تئوریسین های حکومت » از آن علیه مبارزه ی « رفع تبعیض و دموکراسی خواهی، همبستگی ستمکشان» به خوبی استفاده میکند. ترکیسم شده لانه و خوراک تئوریک حکومت. علیه مبارزه ی آزادیخواهانه.
همینطور ابزار ترکیست هاست برای پیش بردن اهداف « سیاسی و فرهنگی و لاجرم اقتصادی ترکیه» با محو « هویت وهستی دیگر خلقها، بخصوص خلق آذربایجان».
---
سرنامه ی وامبری
فارسی

http://ketabnak.com/book/36935/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%DB%8C#versions
نوشته شده توسط: سازاخ

اسامه عزیز، این نفرت پایان ناپذیر شا به ترک و ترکیه،
آیا ناشی از ایدئولوژی داشناکیسم و یا پژاکیسم است و یا شما در زندگی خصوصی خود مثلا از همسایه ترکتان آسب دیده اید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

حرفهای این رورا بارکر آنقدر عجیب نیست که سکوت کم و بیش غالب سیاستمداران جهان در قبال ان. گرچه موضوع مهم تر ازینهاست. یارو داره خط کشورشو میندازه رو. ببینید اینست خواسته دل ما و شاید برنامه فعلی ما. آنوقت صدائی جز از یک همنشین بهار در نمی آید. اینرا باید به سازمان ملل گزارش کرد. به سازمانهای حقوق بشری گزارش کرد. امضا جمع کرد نگذاشت زیر سیبیلی ردش کنن بره پی کارش

نوشته شده توسط: Anonymous

ممنون از آقای ایلیار که خودشان با رجوع به رفرنس اصلی منبع مورد اشاره رئیس نیا نشان داد که Vámbéry مخترع اصطلاح پان تورکیست نیست و رئیس نیا در اینجا تحریف کرده. اولا تورانیسم معادل پان تورکیسم نیست. ثانیا این ایده از طرف یک تورک ارائه نشده بلکه از طرف یک یهودی مطرح شده که البته ایده این شخص یک ایده فاشیستی نیست که بعنوان چماق دست بلشویکها بیفتد و 3 میلیون انسان را تیرباران کنند. ایده این شخص همان همگرایی فرهنگی ترکهای جهان است نه اتحاد آنها زیر یک پرچم آنهم پرچم ترکیه که شما و عزا ادعا دارید. بله ترکها باید از نظر فرهنگی با هم اینتگره شوند و این به نفع همه ترکها است و این اصلا به معنی استامبولیزه شدن قرهنگ ترکی نیست. ترکها باید در مواقع ضروری از خود اتحاد نشان دهند تا دشمنان ابدی و ازلی ترکها جرات تجاوز به سرزمینهای ملل ترک را نکنند. سوال از ایلیار: شما هنوز نشان نداده ای که

اصطلاح مورد علاقه شما یعنی ترکیسم و پان ترکیسم و افندیسم کی و کجا مصطلح شده؟!
نوشته شده توسط: سازاخ

حبیب جان برای اینکه به انتزاعی بودن پانترکیزیم و بوزقورتیسم و افندیسم در آزربایجان جنوبی پی ببرید شما و دیگر دوستانتان را به یادداشتی از سعید_متین‌پور که هفت سال در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی جوانیش را در راه آزربایجان جنوبی قربانی کرده جلب می کنم.
یکی از دوستان گفت داماد جدیدمان می‌خواهد با بچه تازه به دنیا آمده‌شان فارسی صحبت کند. خواهرم فکر می‌کرد می‌تواند راضیش کند که کوتاه بیاید و با بچه به #زبان_مادریش صحبت کنند اما داماد محکم ایستاده است و می‌گوید نه.
یکی از بچه‌ها خندید و گفت حتما می‌گوید فردا تو مدرسه مشکل درست می‌شود و بهتر است از همین حالا فارسی را یاد بگیرد و بعد ترکی را هم یاد می‌گیرد دیگر. یکی دیگر از دوستان پرسید نکند طرف #آریایی باز و نمی‌دانم عشق #ایران_باستان و از این حرفها باشد؟ دوستمان گفت نه. اصلا نه به مدرسه فکر می‌کند و نه نظر خاصی

در مورد گذشته و آینده دارد. او به شدت مال الان است. مال همین امروز. هر چه را که بفهمد الانه مد اینه همان را بنده است. به خواهرم گفته اصلا باید ما هم باهم #فارسی صحبت میکردیم. الان دیگه #ترکی صحبت نمی‌کنند که. خواهرم میگفت همین طور ماندم چی بگم. اصلا نمی‌شود خارج از مد روز با او صحبت کرد. گفتم اصلا خواهر تو یک زمانی شعر می‌گفت حتی شنیدم در یکی از وبلاگهای ترکی با اسم مستعار می‌نویسد. چرا با همچین آدمی وصلت کرد. گفت گولمان زد. یعنی نه که به قصد این کار را بکند. خانواده ما طوری است که به ظاهر یک خانواده مد روز جلوه می‌کند و او در ایده‌آلش ما را مناسب دیده هم به لحاظ فرهنگی و هم به جهت اقتصادی. موقعیت شغلی و اداری پدرم و خواهرم هر دو به شدت برای او جذاب است. هم درآمد خوب دارند هم پرستیژ. خواهرم به او گفته چرا از اول فارسی صحبت نکردی؟ همان مجلس آشنایی فارسی صحبت می‌کردی تا تکلیف خودم را بدانم. برگشته گفته خوب پدر و مادرم فارسی بلد نیستند و خواستگاری به واسطه آنها بود و آن طور جلو رفت. البته تعحب کردم از پدر و مادر تو که با اینکه سواد دارند با شما ترکی حرف می‌زنند. آقا داماد اولش فکر کرده برای خاطر پدر و مادر فارسی‌مدان ما هم فارسی صحبت میکرده‌ایم و بعد هم که متوجه شده این طور نیست با خودش گفته به هر حال از این جهت سنتی هستند.
گفتم عجب موجودی است و چه ذهنیت عجیبی دارد. خیلیها فارسی بلدند اما چه لزومی دارد بین خودشان فارسی صحبت کنند. الان خیلی از اروپایی‌ها انگلیسی بلدند اما بین خودشان به زبان‌های خودشان حرف می‌زنند. یکی گفت الان خیلی‌ها اینجوریند. تو اداره ما چهار نفر تو یک اتاقیم از اونها دو نفرشان که حدود سی سال دارند و ترک هم هستن با زنهاشان حداقل پشت تلفن فارسی صحبت می‌کنند.
دوست دیگری پرسید بالاخره چی شده خواهرت قبول کرده؟ دوستمان گفت نه و مشکل هم همینجاست. خواهرم می‌گوید من هیچ دلیلی نمی‌بینم که به زبان دیگری با بچه خودم صحبت کنم جز زبان خودم. داماد عزیز هم برگشته گفته آخه در آپارتمان ما کسی با بچه‌اش ترکی صحبت نمی‌کند خواهرم هم گفته اگه تمام شهر هم فارسی حرف بزنند من این کار نمی‌کنم. شوهرش گفته اشتباه می‌کنی و من اجازه نمیدم. ما جدی نمی‌گرفتیم اما خواهرم امروز گفت قضیه جدیه. با اینکه بچه یکماهه هم نیست دیگه وقتی من ترکی حرف می‌زنم شوهرم بیقرار میشه، طوری دست و پاش را گم میکنه و خیز برمیداره طرفم که انگار میخواد بچه را از بغل من بگیره. از دیروز با من هم فارسی حرف میزنه. من دیگه جوابش را نمیدم. با بچه هم وقتی اون خونه هست حرف نمی‌زنم.
نگاهم به مرد افتاد. به ما نگاه نمی‌کرد. انگار به هیج جای دیگری هم نگاه نمی‌کرد. زل زده بود به جایی که نمی توانستم تشخیص بدهم کجاست. انگار رگهای گردنش می‌پرید. اما تکان خوردن عضله‌های پایین آرواره‌های بسته‌اش آشکار بود. امروز حرفی نزد اما ساکت هم نخواهد ماند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کتاب وامبری
انگلیسی
Sketches of Central Asia Ármin Vámbéry

https://archive.org/details/travelsincentra01vmgoog

https://archive.org/stream/sketchescentral00vmgoog#page/n7/mode/2up
----
آلمانی
Reise in Mittelasien
https://archive.org/details/bub_gb_6lVAAQAAMAAJ
-------
ترکی (ترکیه ترکی سی)
Orta_Asya_Gezisi

http://turuz.com/book/title/Bir+Sahte+Dervi%C5%9Fin+Orta+Asya+Gezisi+%2…

در متن آلمانی کتاب وامبری
Sketches of Central Asia widmete er 1868 ein Kapitel den „Turaniern“.[4] Vambéry glaubte, dass alle türkischen Gruppen einer einzigen Rasse angehörten. Drei Jahre zuvor hatte er bereits gedanklich ein turanisches Imperium entworfen. Es sollte von der Adria bis weit nach China hinein reichen.
او در بخش کتابش تحت عنوان تورانیها
معتقد است همه ی گروههای ترکی از یک « نژاد Rasse » اند.
سه سال پیش از کتاب اش نیز امپراطوری توران turanisches Imperium را طرح کرده بود.
منبع کتاب وامبری
https://archive.org/details/bub_gb_6lVAAQAAMAAJ
283-312
---
https://de.wikipedia.org/wiki/Turanismus

----
بجای متن فارسی به متون انگلیسی آلمانی مراجعه شود.
Turaniernتورانیها در متن آلمانی آمده.
--
سطح پایین افکار وامبری از نوشته اش پیداست.
او در سفرنامه اش شخصی ست
1- عاشق استعمار انگلستان
2- ناسیونالیست و نژاد گرا
3- همه ی ترکها را از یک نژاد میداند
4- توران گرا
----
اینها گوشه ای از شخصیت اوست .
---
افسوس که در قرن 21 کسانی به خصوص از آذربایجان « کلمات تورانیسم و ترکیسم» مطرح میکنند.
اینها ایده های عهد داینوسورهاست.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Armin Vámbéry

Als "Vordenker" der panturkistischen bzw. turanistischen Strömungen gilt der ungarische Turkologe Armin Vámbéry (Hermann Wamberger, 1832–1913)
Panturkismus

http://ieg-ego.eu/de/threads/transnationale-bewegungen-und-organisation…

اولین اندیشه پرداز Turanistism یا Panturkistism ترک لوگ Vámbéry ست.

Pan
پان واژه ای یونانی ست که در زبانهای اروپایی رایج شده و به معنی تحت اللفظی:
«همه چیز»، همه اش، کلاً، کاملا ، تام ، تماماً
Präfix Pan- als Präfix (Griechisch πᾶν, pan, „alles“, „ganz“, „gesamt“, „völlig“)
در ترکی آذربایجان« hamısı, bütünü»

با وامبری ایده ی تئوریک توران گرایی و مترادف آن ترک گرایی مطرح شده است. از نیمه اول قرن 19.
.Einer dieser Vertreter war der jüdisch-ungarische Reisende und Turkologe Ármin Vámbéry

Der Turanismus entwickelte sich erstmals in Ungarn in der ersten Hälfte des 19. Jahrhunderts als Reaktion auf den Pangermanismus und Panslawismus. Maßgeblich beteiligt an der Ausprägung waren Turkologen. Einer dieser Vertreter war der jüdisch-ungarische Reisende und Turkologe Ármin Vámbéry. In Sketches of Central Asia widmete er 1868 ein Kapitel den „Turaniern“.[4] Vambéry glaubte, dass alle türkischen Gruppen einer einzigen Rasse angehörten. Drei Jahre zuvor hatte er bereits gedanklich ein turanisches Imperium entworfen. Es sollte von der Adria bis weit nach China hinein reichen.[5] Später sollte er sich von dieser „Chimäre“ distanzieren. Möglicherweise trugen seine guten Kontakte zur Führungsspitze der Jungtürken auch dazu bei, dass das Konzept des Turanismus dort Aufnahme fand.[6] Ein weiterer Orientalist mit großem Einfluss auf die Entwicklung des Turanismus war Léon Cahun. Begünstigt wurde der Turanismus ferner durch die russischen Übergriffe gegen die verschiedenen Turkvölker in Zentralasien in den 1860er Jahren und auch durch die Behandlung der Türken im neu gebildeten Bulgarien.[7] Die allgemeine Verbreitung der Rassentheorie trug ebenfalls zur Entstehung des Turanismus
ویکی

دوست ما از قول من نوشته اند:
"« کائن ، دیوید و نیز وامبری[Vámbéry Ármin]*
*(1857ـ1913 میلادی ؛ از ترک شناسان و مبلغان اولیة اتحاد ترکان و نخستین کسی که اصطلاح پان ترکیسم را در دهة 1860به کار برد) هرسه یهودی تباربودند"
با این حساب این پان ترکیسم هم یک اصطلاح صهیونیستی هست:)
- نقل قول نمی گوید« پان ترکیسم هم یک اصطلاح صهیونیستی ست»
بل به تعلق نویسندگان به یک خلق اشاره دارد. فروید، آرنت هم نسب یهودی داشتند. اشاره به نسب تعلق به صهیونیسم معنی نمیدهد.

«چیزی بنام پان ترکیست درآن کتاب وجود ندارد»
وامبری اولین شخص معروفی ست که ایده ی تورانیسم که مترادف با پان ترکیسم استعمال شده بیان نموده است.
این موضوع را منابع گوناگون تأیید میکنند.
« رئیس نیا این کتاب را به سفارش رژیم چاپ کرده»
آیا منبع و سندی دارید؟ سخن بدون منبع قابل توجه نیست.
«و این کلمه هم تحریف رئیس نیاست»
رئیس نیا طرح شدن« ایده» را مطرح کرده و منابع گوناگون هم آنرا تأیید میکنند.
طرح شدن مفهوم توران -ترک گرایی از نیمه اول قرن 19 توسط وامبری و دیگران در منابع گوناگون از ویکی تا مقالات و کتابهای مختلف و دانشنامه ها تأیید میشود.
« اول مرجع را مطالعه کن بعدبیا رفرنس بده.»
-مرجع من منابع مختلف اند که بر اساس تحقیقات افراد مختلف نظر رئیس نیا را تأیید میکند.
برای اولین بار طرح تئوریک ایده ی توران گرایی و مترادف آن ترک گرایی-تا جایی که اکنون برای ما شناخته شده است- در منابع گوناگون- متعلق به وامبری ست.
بله او و دو تن دیگر یهودی بودند و این به معنی آن نیست که الزاما آنها صهیونیست هم بودند. چنین سخنی غیر منطقی ست.
پان که به معنی اتحاد معروف شده در اصل به معنی تماماً است نه اتحاد . اما در سیاست « همه ی ترکی زبانان» مد نظر است و
اتحاد آنان.منظور از این اتحاد یک اتحاد یا همبستگی ساده نیست بل اصولی واعتقادات سیاسی دارد که توسط ترکیستها فرموله شده است.
"ما کی ھستيم؟ما اعضای گرگھای خاکستری(بوزقورد) ھستيم .
ایدئولوژی ما چيست؟ ترک بودن گرگھای خاکستری
عقيده و کيشمان چيست؟ برتریت نژاد تورک و ملت تورک
منشاء،منبع و علت این برتریت در چيست ؟ خون تورک
آیا ما پان ترک کيست ھستيم؟ آری، این ھدف مقدس تورکھای بوزقورد است که دولت و کشور
ترکيه گسترش یافته و یک ملت ۶۵ ميليونی تبدیل بشود.» اسماعیل آلبایراق
نوشته شده توسط: اسامه

علی الحساب تا پایان دوران نفت و پترو دلار و بازگشت انقلابی مردم دنیا به دوران طلایی خر سواری در خاورمیانه هنوز 80 سالی مانده است تا ان موقع انشالله که همه هزینه های امریکا برای خاورمیانه بزرگ که کمترین اخلال در روند ان پای مجریان را به دلیل به هدر دادن پول مالیات دهندگان امریکایی به دادگاه میکشاند اجرا نخواهد شد(ما هم به درگاه کور اوغلو متوسل میشویم) ترکیه اخوانی هم که حالا به وسط جنگ عربستان با اخوان و گروه های رقیب اش افتاده انشا الله از گزند دلارهای سبز عربستان برای دشمنان اش به دور باشد
ایران که البته در همین حد و اندازه رهبری شعیان تو سری خورده دنیا باقی بماند کلاه اش را به هوا میاندازد عربستان هم اصولا خاستگاه اسلام سنی بوده و هست و خواهد بود پاکستان هم تا ان زمان از مرکز سلفی گری و حیات خلوت عربستان در امده به دیسکوی اسلامی استانبول ساخت اردوغان خواهد رسید

این وسط ترکیه از همه بهتر برای اسلام عزیز پذیرش دارد چون یک رقم اسلامی دارد که به ان "اسلام تورکی " میگویند که با اسلام شیعی و اسلام سلفی و اسلام امریکایی و اسلام سنی تفاوت های اساسی دارد این اسلام اسلامی است که هم در ان هم موسولمان بود و هم دیسکوی اسلامی میتوان داشت و هم اب شنگولی روزانه را خورد هم روز تعطیل را با دافی بود کاری که تنها از تورکان بر میاید و هنر ان تنها نزد ایشان است و بس
عاما این تحلیل گر ما فراموش فرمودنند که اسلام ها به ذات خوداشان دیگری را تحمل نمیکند فردا اگر اسلام شیعی با اسلام سنی با اسلام امریکایی با اسلام سنی و اسلام وهابی به اسلام تورکی اعلام جنگ دادند و تکفیر کرنند لنگ ترکیه به هوا بخواهد شدن
علی الخصوص که رهبر اسلام تورکی شیخ ملا طیب رجب پاشا اردوغان اگر فردا فتوی نمودند که "موسولمانان تورک" چگونه باید ماتحت خودشان را پاک بفرمایند تحلیل گر جامعه ناشنانس گرامی هم برای حرف ایشان به اندازه ..... خوداش هم ارزش قائل نیست چه برسد به سایر موسولمانان اوغوزی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حبیب جواب شما خیلی ساده است. ما حزب پان ایرانیست و پان عربیست داریم ولی در کل جهان نه در گذشته و نه در حال حزبی بنام حزب پان ترکیست نداریم. شما که دم از پان ترکیست می زنید لطف کنید مرام نامه حزب پان ترکیست را نشان دهیم. بیصبرانه منتظریم

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا ایران کشور ما داعشی شد ؟
1هجوم عرب به ایران ریشه هر گونه فرهنگ و تمدن را از بین برد .
2 هجوم اقوام ترک به ایران سرنوشت ایران را عوض کردد
3 برامدن شاه اسماعیل و کشتار مردم تبریز نطفه شیعه و حکومت اخوندی است
4 حنظل تلخ چپ تیر خلاص را به ملت ایران زد.
هر روز یک یا چند هواپیما از تبریز و باکو و تهران ومشهد برای دیدار کودتاچی کربلا به عراق میروند و پولهای خودرا به مردم عرب میدهند . این وحشیگری اسلامی را ما مدیون جریان فرهنگ ستیز چپ در ایران هستیم .

نوشته شده توسط: Anonymous

سازاخ بیگ، میتوانید توضیح دهید که چرا در مقابل پان ایرانیسم و پان عربیسم و بقیه "پان" های منطقه، چرا پان تورکیسم هنوز شکل نگرفته؟ آیا معتقدید که کلا چیزی بنام "پان تورکیسم" وجود ندارد یا فقط در ایران وجود ندارد؟ و ایا شما بوزقوردهای تورکیه را بعنوان پان تورکیست قبول دارید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

"« کائن ، دیوید و نیز وامبری[Vámbéry Ármin]*
* (1857ـ1913 میلادی ؛ از ترک شناسان و مبلغان اولیة اتحاد ترکان و نخستین کسی که اصطلاح پان ترکیسم را در دهة 1860 به کار برد) هر سه یهودی تبار بودند"
ایلیار آمد ابرو را درست کنه زد چشم را کور کرد. با این حساب این پان ترکیسم هم یک اصطلاح صهیونیستی هست:))
جناب ایلیار شما به اصل آن کتاب دسترسی ندارید اگر داشتید این نقل قول را بکار نمی بردید چون این نقل قول از اساس دروغ است و چیزی بنام پان ترکیست در آن کتاب وجود ندارد . رئیس نیا این کتاب را به سفارش رژیم چاپ کرده و این کلمه هم تحریف رئیس نیاست. شما اگر خودت را محقق می دانی اول مرجع را مطالعه کن بعدبیا رفرنس بده. با همین یک جمله دست رئیس نیا هم رو شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
مورد استناد شما این است جاسوس انگلیس
انگلیس بعد از شکستش در چاناک قالا عداوتش با تورکان هزار برابر شد و تقویت ارامنه (های لار)و بعد رهبران بی ثبات در منطقه را به جنگ لفظی و تاریخ سنزی و لغت سازی و یا به شکل جدید و معنای منفی بکار بردن آن تشویق و عمل کرد که متاسفانه شورویها هم به نحو دیگری اینکار را در ضدیت با تورک و کشتار و تصاحب سرزمینهای اجدادی تورکان( توسط روس ارمنی و بخشش به گورجیستان و اوکرایان و بعدها پس گرفتن از اوکراین )انجام دادند مدرک زیر در رابطه با جاسوسی ویمبر است قسمت اعظم مدارک مورد استفاده دوستانمان منابع مستقیم پان روسی یا غیر مستقیم استفاده شده تاریخدانان ضد تورک و غالبا مانقورت است

Arminius Vámbéry veya Ármin Vámbéry (Macarca: Ármin Vámbéry, Almanca: Hermann Vámbéry) d. 12 veya 19 Mart 1832, Szerdahely/Avusturya-Macaristan İmparatorluğu (bugünkü Slovakya); öl. 15 Eylül 1913, Budapeşte/Macaristan (esas adı: Hermann Wamberger, Bamberger ya da Vamberger), Macar asıllı bir müsteşrik ve türkolog, seyyah ve yüksek ihtimalle Büyük Britanya Krallığı emrinde bir casustu
نوشته شده توسط: سازاخ

آ. الیار عزیز، شاید لغت پانترکیسم هم همانند اختراعات مخترعین معلوم الحال لوح حقوق بشر کورش مربوط به قبل از میلاد هم در جائی درج شده باشد، ولی چه کسی برای اولین بار پانترکیسم را به عنوان حربه و ابزار برای سرکوب ترکهای ساکن اتحاد جماهیر سوسیالیستی سابق بکار برد؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تاریخ استعمال و رواج ااصطلاح پان ترکیسم
ربطی به استالین ندارد. اولین بار 1860 م. به کار برده شده است:
« کائن ، دیوید و نیز وامبری[Vámbéry Ármin]*
* (1857ـ1913 میلادی ؛ از ترک شناسان و مبلغان اولیة اتحاد ترکان و نخستین کسی که اصطلاح پان ترکیسم را در دهة 1860 به کار برد) هر سه یهودی تبار بودند ( د.اسلام ، همانجا؛ حیلاو، ص 361). وامبری که آشکارا از استعمار انگلیس در برابر استیلای روسیه بر آسیا دفاع می کند، همة گروههای ترک را از نژاد واحد می داند. او حتی در کتاب > سفرهایی در آسیای مرکزی < نقشة امپراتوری پان ترک را ترسیم کرده است »- رییس نیا -پان ترکیسم
http://azer-online.com/melli/more/pantorkism_raisnia.htm

----*
-آرتور ل. دیوید
-لئون کائن
-آرمینیوس وامبری

« ایدئولوژی پان ترکیسم به مفهوم اتحاد تمامی ترکهای ساکن در جغرافیای بزرگ ازحوزه بالکان تا آسیای میانه ، توسط روشنفکران ترک تبار ساکن روسیه چون اسماعیل گاسپیرنسکی (گاسپیرالی اسماعیل) (۱)، علی حسین زاده (توران) ، احمد آقایف (آقا اوغلی) ، احمد جعفر اوغلی ، محمد امین رسول زاده ، ذکی ولیدی توغان (۲) و یوسف آقچورا (۳) به کشورعثمانی آورده شد.
بخصوص کتاب سه طرز سیاست آقچورا ( ۱۹۰۴) که در زمان خود به رومانتیک ، عجیب و افراطی بودن تعبیر میشد ، چکیده دیدگاه های آقچورا وبه مانیفست پان ترکیسم شهرت داشت ، روشنفکران دوره پایانی عثمانی و در راس آنها ضیا گوگ (۴)آلپ را بسیار تحت تاثیر قرارداد.»Ayşe Hür

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=41440

یاغمور پسرم ،
با تمام کردن وصيت ام، نامه را به پایان ميرسانم . عکسی ھم برای یادگاربرایت می فرستم.
آموزشھا و درسھای مرا خوب یاد گرفته و پيش بگير .
کمونيسم دشمن مسلکی ما است. این را خوب بدان .
یھودیھا برای ھمه ملتھا دشمن مخفی ھستند .
روسھا، چينی ھا، عجمھا و یونانيھا دشمنان تاریخی ما ھستند .
بلغارھا، آلمانيھا، ایتاليایھا، انگليسی ھا، فرانسویھا، عربھا، صربھا، کراوتھا، رومن ھا،
اسپانيایيھا و پرتغالی ھا دشمنان تازه ما ھستند .
ژاپنی ھا، آمریکایيھا و افغانھا دشمن فردای ما ھستند .
ارمنی ھا، کوردھا، زازاھا، چرکسھا، آبازاھا، بوشناکھا، آرناوتھا، پوماکھا، Aزھا ، لزگيھا،
کوماکھا، گرجيھا، چچن ھا، چنگنه ھا دشمنان داخلی ما ھستند .
برای مبارزه کردن با این ھمه دشمن باید بخوبی آماده بشوی .
خداوند کمک ات باشد ". (١٠٩ (

وصيتنامه نھال آتسيز به یاغمور به تفکر، آموزش و تئوری مبارزه و راھنمای مبارزاتی جوانان
ملی گرا و فاشيست ترکيه تبدیل شد . وقتی یاغمور بزرگ شد، درسھا و آموزشھای
فاشيستی پدرش را یاد نگرفت و ھرگز پيش نگرفت و بر عکس او ملی گرایان افراطی و
فاشيست ترکيه را شدیدا به باد انتقاد گرفت .
http://iranglobal.info/sites/default/files/pictures/Boz-Qurd-Ve-Guney-Azerbaycan.pdf
اصطلاح آذری
تاریخ استعمال کلمه ی آذری ربطی به استالین و کسروی ندارد.
واژه ی عربی«الاذریه» یا «آذربیجیه» :
واژه های «الاذریه» یا «آذربیجیه» را که درکتابهای قدیمی به زبان عربی آورده اند و به قرن 5هجری مربوط میشود .

واژه های «الاذریه» یا «آذربیجیه» را که درکتابهای قدیمی به زبان عربی آورده اند و به قرن 5هجری مربوط میشود به معنی:
1- کالای منسوب به آذربایجان:صوف الاذربی=پشم آذری.ص.857: زمان کلمه : زمان عمر خلیفه . آذربایجان درسیرتاریخ رئیس نیا .
2- زبان منسوب به آذربایجان = زبان آذربایجانی= منظور زبان ترکی: کلمه الاذریه در صحبت خطیب ابو زکریای تبریزی با ابوالعلای معری اندیشمند معروف: «الاذزیه» آمده: ترجمه ی کلمه را - در کتاب نامه ی دانشوران -ازفضلای دوره ی ناصرالدین شاه ، «لغت ترکان»نوشته اند.

3- فرد منسوب به آذربایجان: «اخلاط من العجم الذریه و الجاودانیه القدم( مخلوط عجم آذری و جاودانیه های قدیم)- جاودانیه اشاره به پیراوان جاودان. منظور اهالی مسلمان آذربایجان وپیراون جاودان-مزدک). کتاب رئیس نیا-بخش زبان.
صحبت عبید(جهان گرد یمنی) با معاویه: «آذربایجان سرزمین ترکان» کتاب التیجان ص. 402
با درک امروزی در تاریخ از زمان عمر و معاویه وقتی صحبت از کالا یا زبان آذربایجان یا اهل آذربایجان میشد معمولا از «آذربایجانی» یا در عربی « الاذریه ، آذری-اذری-آذربیجیه - استفاده میکردند. حرف «ج» در آذربیجیه هم آنرا نشان میدهد. کلمات «آذربیجان و هادیربیجان» را هنوز هم داریم. وقتی اشاره به زبان بود منظور زبان ترکی بود. که به جای ترکی «آذربایجانی » و در عربی از کلمه ی «الاذریه یا آذری» استفاده میکردند.
-منبع http://iranglobal.info/comment/54562
نوشته شده توسط: فانون

دوستان عزیز حواستان باشد که ترمهای استالینچی و ایستالینیست هم در تاریکخانه رژیم آخوندی ساخته و پرداخته شده اند، برای منزوی کردن آذربایجانیهای چپ: مارکسیست، کمونیست، سوسیالیست و طرفداران عدالت اجتماعی. ما در بین فعالین آذربایجانی استالینیست نداریم. اینها بخشی از ایداولوژی افندیسم است که اطلاعات رژیم برای افراد با ضریب هوشی زیر متوسط تولید کرده است. توجه داشته باشید که اینروزها افندیها «ایستالینیست» را نه در مورد چپها که در رابطه با استقلال طلبان بکار میبرند و آنها را باصطلاح «آذربایجانیستهای ایستالینگرا» و یا «ایستالینیستهای آذربایجانگرا» می نامند! این بخشی از مسئولیت آذربایجانیهای باهوش و باسواد و بادانش است تا ترفندهای عوامل رژیم را نقش بر آب کنند.