Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

لوايى را اگر بشنويم كار خوبى مى كند. با آدمهاى جيره خوار اطلاعات كارى ندارد. مستقيم به قلب دشمن مى زند. يك كار خوب هم مى كند كه به طرف حاشيه ها نمى رود. رفتار لوايى كاملاً پخته و معنادار است

نوشته شده توسط: جمال

برای مرکز نشینان کە می‌خواهند سناریوی اطلاعات و سپاه پاسداران را بە فرصتی برای حملە بە کوردها (درست مثل زمانی کە خمینی فتوای جهاد علیە کوردها صادر نمود) تبدیل کنند.
در این سناریو تنها ١٧ تن کشتە شدند کە ٥ تن از آنها کورد بودند
اما بخوانید این آمار را
١_ سال گذشتە ١٤٣کولبر کورد با شلیک مستقیم نیروهای ایران کشتە و زخمی شدەاند کە ٦٦ تن از آنها جانشان را از دست دادەاند.
٢_ حداقل ١٨ شهروند مدنی با شلیک نیروهای مسلح ایران کشتە و زخمی شدەاند.
٣_ ١٢ شهروند کورد بە دلیل انفجار مین کشتە و ٤٠ تن نیز زخمی شدەاند.
٤_ ١٣٨ شهروند کورد اعدام شدەاند.
بر گرفتە از مرکز آمار (هەنگاو)

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
آقای توکلی عزیز یا ترتیب اثر بده یا اینکه سایتت را بر چین که کسی با سواستفاده از نام دیگری مشخصا (تورک اوغلی و حالا از نام من)پیام مینویسد لطفا و لطفا رسیدگی کنید در غیر اینصورت باید بگویم سایت بی در و پیکر شده .قبلا هم نوشتم

فرستاده شده توسط qochaq zonozli در جمعه, 06/09/2017 - 15:18

نظر:
سالام الیکیم
آقای توکلی عزیز به درخواست آقای ع.ب.تورک اوغلی عزیز ترتیب اثر دهید که اعتبار سایت در خطر است و لطفا نظرتان را بعد از بررسی( چون دسترسی به مدارک نزد شماست) اعلام فرمائید تا همگان بدانیم قضیه چیست ؟؟
منظور پیام مشکوک زیر است :
پنهان کن ادامه نظر
ادامه نظر...:
سالام. هرکس که به زبان پارسی، برای خواسته های اتنیکی قوم خود ، تهدید به جدایی کند ، در فرهنگ اپوزسیون ایرانی ، یک تجزیه طلب بشمار می آید و باید ایزوله گردد .
هر کس که در هر 3 جمله خود ؛ حتی یکبار اسم فارس و ایرانی را بیاورد ، و برخورد به دولت و آخوندها را ماست مالی کند، نیز تجزیه طلب و راسیست به حساب آمده و فوری باید از جلسه و بحث اخراج گردد .
هر کس که بجای مبارزه با رژیم آخوندی و مبارزه طبقاتی با نظام سرمایه داری آن ، آدرس غلط داده و با مردم فارسی زبان ایرانی مبارزه راسیستی نژاد گرایانه کند ، نیز یک تجزیه طلب است و باید اسمش در لیست محاکمات آینده قرار گیرد.
جهت ثبت در اسناد تاریخی مبارزات رهایی بخش مردم ایران !
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
آقای توکلی وقتی به جعل نظر با سو استفاده از نام (مثلا تورک اوغلی ) ترتیب اثر نمیدهی اینطورمیشود که بنام من پیام زیر برای التقاطی نشان دادن بنده در زیر نوشته آقای چنگائی عزیز انتشار داده میشدر و آقای چنگائی عزیز هم جواب داده بهر حال به من تعلق ندارد
(((( فرستاده شده توسط qochaq zonozli در ش., 06/10/2017 - 06:11

نظر:
ما مردم ایران در یک جغرافیا به نام ایران زندگی میکنیم و از جنگهای فرقه ای و قومی و زبانی بیزاریم. تمام اقوام ایران با هم متحد هستند. تجزیه طلبی محکوم است. به امید روز آزادی ایران))))

فرستاده شده توسط qochaq zonozli در ش., 06/10/2017 - 06:11

نظر:
ما مردم ایران در یک جغرافیا به نام ایران زندگی میکنیم و از جنگهای فرقه ای و قومی و زبانی بیزاریم. تمام اقوام ایران با هم متحد هستند. تجزیه طلبی محکوم است. به امید روز آزادی ایران
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آنچه در مورد اعمال جنایتکارانه ی گروهها و سازمان های ریز و درشت اسلامیست مطرح هست و روی آن همه بحث میکنند
موضوع « به خطر افتادن امنیت منطقه یی و جهانی» ست.
و آنچه تقریبا مطرح نمیشود « کارخانه یا کارخانه های ساخت این گروهها و روبات هاست».
سیاست آمریکا، هم پیمانان و دوستانش، براین بود که آنها را رشد داده و تولید کنند، و کرده اند. و این روباتها نیز به جان مردم جهان و دولتها ، همینطور به جان یکدیگر افتاده اند.

در این میان همه میکوشند« امنیت» را خفظ کنند ولی کمتر موفقیت دارند. فرض کنیم اصلا موفق شدند « با نابود کردن آنها امنیت را هم فراهم کردند» ولی باز این روباتها تولید خواهند شد چون « سیاست آمریکا و هم پیمانان و دوستانش» بر این پایه است که « این ابزار و کالا ها و هیولا ها را» باز و باز هم تولید کنند علیه رقبا و مخالفان خود و له منافع شان.

راه چاره این است که مردمان جهان در « حاشیه و مرکز» قاطعانه در مقابل « سیاست تولید گروههای اسلامیست» بیایستند.
نباید بگذارند این کارخانه هر وقت خواست آنها را تولید کند و هر موقع خواست نابود کند و برای تلفات مردمان جهان نیز پاسخ گو نباشند.
1-« قطع سیاست تولید و حمایت از اسلامیستها. و مجرم دانستن حمایت کننده. و مجازات جهانی حمایت و تولید کننده.»
2- تأمین امنیت مردم جهان، از راه شکست فیزیکی گروههای اسلامیست، از راه مبارزه ی نظری با ایده های خرافی و ضد انسانی آنها، از راه رفع دشواریها و تولید امکانات پیشرفت ، برای جوانان در جوامع مختلف جهانی. با کمک هزینه های اختصاصی جهت آموزش و اشتغال . و پیشرفت.
2- اتخاذ سیاست به رسمیت شناختن مبارزات سیاسی دموکراتیک و حمایت از آنها جهت دموکراتیک نمود جوامع عقب مانده.
و ایجاد جهانی صلح آمیز و مسالمت جو.
---
اما غولهای جهانی و نوچه هاشان هرگز این سیاست را پیش نمیگیرند که آنها « از دموکراتیسم در جهان عقب مانده وحشت دارند». و در « جنگها و فلاکت آن» خوب تجارت میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

ما برای آذربایجان جنوبی مبارزه می کنم. نیرو و امکانات ما باید به آن اختصاص و بکار گرفته بشوند. در پروسه مبارزه اگر کشورهای دیگر از ما حمایت کردند دستشان را خواهیم فشرد. اما دولت ترکیه هرگز از ما حمایت نکرده است. اما ناسیونالیستهای ما همیشه مداح ترکیه و سپاسگزار ترکیه هسنمد رابطه یک طرفه است. در دیپلماسی این رابطه غیر عادلانه و نادرست میباشد. اگر ترکیه از مردم آربایجان و مبارزه آنها دفاع نمی کند، چرا ما از ترکیه و رهبر اسلامی و فاشیست آن حمایت کنیم؟

تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

این دانشگاه گندی شاپور در زمان ساسانیان را چه کسی در اهواز ساخت ؟ زبان دوره ساسانی عربی بود ؟

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب qochaq zonozli سلام؛

نوشته اید:
ما مردم ایران در یک جغرافیا به نام ایران زندگی میکنیم و از جنگهای فرقه ای و قومی و زبانی بیزاریم. تمام اقوام ایران با هم متحد هستند. تجزیه طلبی محکوم است. به امید روز آزادی ایران
اجازه می خواهم دیدگاه خودم را پیرامون سوژه ی پانویس شما که براستی در شرایط کنونی بسیار حساس است بازگوکنم.

من هم همچون شما باوردارم که کشور و ملیت های ما باهم شایسته است یکپارچه باشند. زیرا قرن ها با شیفتگی درهم آمیخته اند و نباید قربانی طمع شوینیسم شاه و سکتاریسم فرقه ای شیخ تبهکارشوند و تجربه تلخ گذشته و حال، منشأ بیگانگی، ستیز باهم و عامل چنددستگی ما به هردلیل و بهانه شود.
بی هر و امائی در هردو دوره شاه و شیخ ستم، تبعیض ها و نابرابری های ناگواری بر ملیت های رفته است.
می باید در برابر پاسداران حماقت و ریا متحد و همبسته باشند تا در مبارزه مشترک علیه استبدادمذهبی

پذیرش این نابرابری ها و واقعیت های کتمان شده ی تاکنونی کوچکترین، پاسخ درستی ست که ما هم اکنون می توانیم به آنها بدهیم. و در فردای سرنگونی رژیم، ملیت های ما با همبستگی، اراده ی آزاد و نظام خودمدیریتی (( که جای گفتمانش تا آن مقطع باز است)) امکان خواهندداشت و خواهندتوانست و می توانند براساس ساختاری پلورالیستی و فدرال خواسته های دمکراتیک و ابتدائی خود را بدست آورند.

ما جز با هم و یکصدا و مشترک در برابر دشمن ضدبشری مان هرگز پیروز نمی شویم. به نسل کشی های داعش های شیعی و سنی و کربلای خونزار آنها در منطقه نگاه کنیم. و دقیقا بدانیم که چه جهنمی می تواند ناتو و سرکرده ی آن امپریالیسم آمریکا، و طرح تجزیه کشورهای منطقه توسط راسیسم صهیونیست، و ولایت فقیه مطلق و جنگ مذهبی او با خانواده ی انگل سعودی ها دارند و می توانند این دیوانگان بربر دست به هر جنایتی بزنند که بارها زده اند و اگر ما با همکاری هم روشنگری و افشاگری از این دسیسه گران نکنیمف همگی باخته ایم؛ و تجریه ی کشور جز ساده لوحی جبران ناپذیر نیست. اشتباه و فاجعه ایکه به دشمنان مان فرصت می دهد، آنها بتوانند کشور و زندگی ما و مردمان همدرد و همسایگان منطقه ای مان را با ما توامان نابود و تباه کنند.

تکنوازی های فریبکارانه ی این و آن نمی تواند و نباید بتواند در خدمت تداوم بساط ولائی باشد و قرارگیرد. هیچ ملیتی به تنهائی قادر نیست خواسته های بحق خود را از رژیم بازستاند!

بگذارید ابتدا با رژیم خودکامه آب های مان آسیاب شود، فدرالیسم مناسب خود را بهتر بشناسیم و تجربه کنیم، آنگاه آگاهانه تر راه فراروئی را تشخیص خواهیم داد.
باسپاس
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سازاخ سلام؛
ایکاش شما همچنین از غارت، بیکاری، بیدادرسی و گرسنگی میلیاردها انسان بی پناه و داغ لعنت خوردگان سرمایه سالاری نیز بسهم خود بیزار می شدید. و اندکی از توان خود را به نیازمندان یاری اختصاص داده، در صف این مبارزه برابریخواهانه، نوعدوستانه و اخلاقمدارِ والا قرارمی گرفتید.
دوست من! همینک در سطح جهان 200 جنگ، خیزش رهائی بخش و طرح سرکوبگرانه علیه آنها وجود دارد، که اقتصاد و سیاست نئولیبرال مسبب و محرک پایه ای آنهاست. در شمال و یا بهتراست بگویم در قریب به اتفاق آفریقا علاوه بر جنگ های نیابتی،از شدت قحطی ده ها میلیون زن و کودک و سالخوردگان در مرز مرگ از گرسنگی، نبود آب سالم، و بیماری های واگیر مهلک قراردارند. و در آنجا نه از واتیکان و خامنه ای، نه از کاخ سفید و نه دست اندرکاران بزرگ و کوچک سرمایه سالار خبری نیست و کک شان هم نمی گزد که چه پاسخی برای دعاوی حقوق بشری خود دارند!

دقت کنید که همین حالا در یمن و بخش حوثی آن روزانه ده ها کودک از نارسائی غذای کافی، نبود مواد معدنی و داروئی و آب آشامیدنی سالم می میرد. پس کجاست وجدان بیدار انسانیت؟ شما بگوئید: چاره ی این جنگ زدگان نیابتی غرب و اسلام در منطقه چیست؟ جز بیداری و برپائی علیه جنگ سالان هردوسو؟

بی خود از انقلاب رهائی بخش مردمی آنهم اگر، ممکن شود نترسید؛ شما بیشتر از توده ها از آن سود خواهیدبرد. جهان ما دیگر کارش از کار گذشته، و جهانیان پی برده اند که با امامان ریاکار، قهرمانان جدا از توده ها و دیکتاتورهای وابسته به سرمایه سالاری جهانی که جز با چپاولگران و ابناشت سرمایه خود نمی اندیشند نمی تواند، جهان شان بهتر از این باشد که هست و خرابتر هم خواهندکرد. پس باید جلوی شان ایستاد تا بیش از این زمین و زندگی انسان تباه نشده است. تنگدستان، بیکاران و کارگران نمی توانند بیش از این و خوشبیانه فقر و فاقه، بیکاری، جنگ و... را بردباری کنند.

از شما پرسیدنی ست و بگویید!
فردیکه حتی تنها یک میلیارد دلار ثروت دارد، با این پول چه ها نمی تواند بکند؟ او می تواند با چند میلیون از این پول هرچیز غیرممکنی را بدست بیاورد؛ و آن هرچیزها، و هزینه ی شان هرگز، نمی تواند بیش از چند ده میلیون شود. خوب، حالا آن آقا با بقیه ی یک میلیارد که اصولا اضافی ست و به آن نیاز ندارد؛ چه خواهدکرد؟ در حالیکه می دانیم "حرص انباشت ثروت" در این انگشت شمارهای "نه یک میلیارددلار دارها" که سرمایه 8 نفر از این بیماران انگل برابر دارائی 4 میلیارد نفر است. و چرا؟
با دو در صد از آن پول چه ها که نمی توان کرد؟!
هزینه سالانه نظامی " ناتو" بیش از 900 تا یک تریلیون دلار می شود. آیا می دانید تنها با یک سال هزینه ی ناتو می توان از آفریقا بهشت ساخت؟
فکر می کنید چرا این کار را نمی کنند؟
با سپاس از بردباری تان

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه:

دوستی نیز نوشته اند « بدون تشکل حزب سیاسی هیچ اصولی ، هیچ برنامه ای، هیچ پلاتفرمی نمی تواند در بین مردم به نیروی مادی تبدیل شوند.»
- تشکل سازمانی و حزبی، جایش در داخل جامعه است. در خارج حزب و سازمان واقعی نمی توان تشکیل داد « چون خود
خلق» در داخل قرار دارد. جدا از خلق و مردم « حزب و سازمان» واقعی نمی تواند وجود داشته باشد.
جای حزب و سازمان در داخل است.
در خارج میتوان از گردهمایی فعالان در تبعید تشکلی مثلا « جبهه ی مشترکی روشنفکرانه » که پشتیبان فعالان داخل باشد تشکیل داد. به شرط اینکه این فعالان به « تئوری درستی مسلط باشند». به استراتژی درستی مسلط باشند و شخصیت و خصایل لازم برای جبهه را داشته باشند.

مشکل جبهه در خارج دو چیز است:
1- عدم تئوری درست
2- عدم امکانات و خصایل لازم در افراد برای تشکیل جبهه و فعالیت.
---
در داخل مشکل حزب و سازمان سه چیز است:
1- عدم تئوری صحیح
2- اختناق حکومت
3- عدم شرایط مناسب برای تشکیل احزاب - بعکس و جود شرایط مناسب برای ایجاد تشکلهای جنبشی و مدنی.
--
هر تشکلی 1-«شرایط عینی مناسب-منظور محیط» خود را دارد و 2- در عین حال « تئوری و خصایل انسانی و امکانات مناسب- منظور شرایط ذهنی و امکانات» خود را نیز طلب میکند.
لازم است هردو عامل باشند که یک « تشکل» متولد شود. و اگر باشند متولد هم میشود.
---
-شرایط عینی-ذهنی زمان ما با زمان « تشکیل احزاب» یکی نیست، عوض شده است. دنیای امروز بیشتر« دنیای جنبشی» ست تا دنیای شرایط احزاب.
-در داخل جامعه ی ایران علاقمندان «به شکل جنبشی» و مدنی در سطح جامعه و شبکه های اجتماعی میکوشند. نشانه های این حرکات را میتوان به راحتی دید.
-« و جود شرایط مناسب برای تشکلهای جنبشی و مدنی» یک پدیده ی مثبت است میتوان آن را با « تئوریهای صحیح» آشنا کرد و اگر هم کسانی آشناباشند تقویت شان نمود. ( برای به وجود آمدن جنبشی قدرتمند)
- در خارج نیز برای تشکیل جبهه محیط مناسب و جود دارد باید گرایشات و خصایل صحیح را تقویت نمود.( برای به وجود آمدن جبهه ی مشترک)
--
برای اینکه « عمل و حرکت درستی» تحقق یابد ، یا از قوه به فعل در آید، لازم است « شرایط عینی و ذهنی» آن فراهم شود.
در فراهم آمدن شرایط ذهنی تنها« تئوری درست کافی نیست، «خصایل لازم افراد » برای عمل نیز ضروریست ، حالا به فرض که امکانات هم فراهم باشد.
- ارائه ی تئوری درست و جذب اکثریت فعالان داخل و خارج جهت تفکر روی آن، اگر هم زیاد طول نکشد- باید متوجه شد که با « خصایل افراد که مناسب برای فعالت مدنی یا به اصطلاح قدیمی ، انقلابی» نیستند ، چه میتوان کرد؟
خصایل تئوری نیست که مشکل اش در دوسه سال حل شود، خصایل در یک عمر تولید میشود- و اگر محیط عینی و ذهنی مناسب باشد - در یک عمر دیگر نیز اصلاح میشود.
با آدمیکه با « چند خصلت مثبت و دهها خصلت منفی» دست میدهد، معلوم است چه باید کرد؟
ما نه تنها با تئوری مشکل داریم - بل با خصایل نامناسب برای مبارزه نیز مشکل داریم.
--
تئوری درست نسبی در پدید آمدن خصلتهای درست بسیار مؤثر است، اما زمان می برد . و زیاد هم طول میکشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آنونیموس جان عا لمی گوید در کسی که منطق وجود نداشته باشد در گرداب جهل وعناد قرق میشود.شما چند جمله وچند واژه یاد گرفتی و همیشه طوطی وار آنها را تکرارمیکنی.قاطی وپاتی در هم وبرهم تکرار مکررات مینویسی عزیز برادر مینویسی:اولا باعث وعامل مهاجرت مهاجران ارمنی ها از ترکیه عثمانی به اراضی آذربایجان دولت پانترکیست عثمانی بود"شما اگر با دقت بیشتری به این پارا گراف خود بکنی به طوطی وار بودن وتکرار غلط در غلط بودن پی خواهی برد.اولا ایدئولوژی دولت نه بلکه امپراطوری عثمانی اسلام بود نه پانترکیسیم.علاوه بر این امپراتوری عثمانی مخالف سر سخت پانترکیسم هم بود.دوما در زمان امپراطوری عثمانی کشوری بنام ترکیه وجود نداشت.وقتیکه انسان بدون اطلاع واشراف کامل به مسائل چند کلمه ای از دیگران یاد می گیرد وطوطی وار همان کلمات غلط را تکرار میکند،نتیجه اش بجای منطق غرق شدن در گرداب جهل وعناد میشود.

دوست عزیز من فقط می توانم پیشناد بکنم قبل از نظر دادن وحکم کردن مطا لعه وتحقیق بیشتری در مورد مسائل تاریخی بکنید تا دچار تکرارطوطی وار غلط در غلط نشوید.عزیزجان شمادر جای دیگر مینویسید:بلکه عثمانی ها به خاطر اشغال والحاق آذربایجان به امپراطوری عثمانی و......"شما به استناد کدام سند تاریخی چنین ادعایی میکنید.همینطور الکی که نمتوان ادعا کرد ،لطفا اگر چنین سند تاریخی بی طرفانه ای در دست داری برای ما هم ارائه بکنید تاما هم بدانیم.درموردهمکاری کردهای عثمانی برای سرکوب ارامنه داشناک که ستون پنجم دشمن در پشت جبهه بودند وبا شورش ارمنی های داشناک که دست به قتل عام مسلمانان زده بودند واتفاقا بیشتر ار ترکها از کردها کشته بودند حرف شما درست است.اما از ادعای شما ذر مورد همکاری عثمانی ها با اسما عیل سیمتکو در سرکوب آذربایجانی ها در تعجب وحیرتم که چنین ادعایی بدون سند ومدرک می کنید در این مورد هم اگر سند مستدلی داری خوشحال می شوم برای ما هم ارائه بکنید.
دوست عزیز معلوم است که از روابط ومسائل دیپلماتیک هم چندان اطلاعی نداری چون اگر به مسائل دیپلماتیک وعرف بین المللی آگاهی بیشتری می داشتی چنین ادعایی نمی کردی که"ترکیه با ایران دوستی دارد ویک بار هم بصورت کتبی وشفاهی ایران را یخاطر ستم ملی به آذر بایجانی ها محکوم نکرده است"چون با ادعای شما اگر ترکیه دست به چنین کاریبزند در عرف دیپلماسی محکوم به دخالت در امور کشور همسایه میشود ودر عرف بین الملل محکوم است.




نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ممنون از دوستانی که زحمت کشیده اند، در زیر این مقاله و یا در جاهای دیگر مرا مخاطب قرار داده، نظرات «منفی یا مثبت و یا آمیخته یشان» را نوشته ند.

1- بخشی از نظرات مال دوستانی ست که مقولات قدیمی « ترکچولوق، آذربایجان چلیق، ملت چیلیق ، واحد چیلیق ، ترکیه چیلیق و غیره» را که ریشه در« تورکیزم و پان ترکیزم و تورانیسم و بوزقوردیسم» شناخته شده دارند به کارگرفته اند.

2- بخش دوم نظر دوستانی ست که دارند با مسایلی که توسط« آ.ائلیار، ایذا، فانون، اخیرا دوست دیگری با نام حبیب» مطرح نموده اند « متفکرانه» برخورد کرده و نشان میدهد که با دقت فکر میکنند.

با برداشت من، فکر میکنم سخن من و دیگردوستان که در خطوط کلی، هم نظر به دیده میاییم، این است که:
تئوری رایج در تلاش عمومی رفع تبعیض درآذربایجان که با پایه ی مقولات قدیمی « ترکچولوق، آذربایجان چلیق، ملت چیلیق ، واحد چیلیق ، ترکیه چیلیق و غیره» بر ریشه ی « تورکیزم و پان ترکیزم و تورانیسم و بوزقوردیسم» استوارند ، درست نیست.
و بدین علت نیز :
1- فعالان بعد از اینکه تجارب کافی کسب کردند این راه را رها میکنند .

2- همینطور چون تئوری درست نیست، «جنبشی کارامد و مسلط بر تئوری و سیاست صحیح » نیز پا نگرفته است.
و حتی نمی تواند در خارج نیز « جبهه ی مشترکی» داشته باشد. و با دیگر نیروها « همبستگی محکمی» ایجاد کند.
---
سئوال این است چه میتوان کرد؟
به نظر من و احساس میکنم نظر دیگر دوستان نیز چنین است که « نخست تئوری نادرست باید نقد شود - و یک تئوری کلی آلترناتیو درست و نسبی لازم است ارائه بشود».
--
در مورد ارائه ی تئوری بدرد بخور ایذا و من پیشنهاداتی مطرح کرده ایم.
که جمع بندی آنها را با دید خود در پنج اصل قید کرده ام. که هر اصل متعلق به یک « فلسفه و مکتب» است و ضرورت دارد فعالان « حداقل دانش پایه یی» را خودشان با « تحقیق و بررسی و مطالعه» کسب کنند. اصول تنها عناوین و موضوعات را نشان داده است: فلسفه ها:
1- فلسفه حقوق گرایی
2- فلسفه ی دموکراتیسم
3- فلسفه هومانیسم
4- « فلسفه وطن دوستی و انسانگرایی»:دوست داشتن وطن و مردم و فرهنگ و استقلال و سعادت نسبی آنها .
5- فلسفه حقوق بشر.
------
پنج اصل « حقوق چولوق»:
1- حقوق میخواهیم- چون حقوق ما نقض شده است. با آگاهی از فلسفه حقوق و تبعیضات.
2- دموکراتیم-چون به دموکراسی باور داریم و مسالمت جو هستیم. بر اساس مکتب و فلسفه دموکراتیسم.
که بر « آزادی و برابری» و بر « حکومت خود مردم به خودشان» استوار است.
3- لاجرم و بر این اساس که دموکراتیم انسان دوست نیز هستیم و بر فلسفه ی هومانیسم ( خود دوستی و دگر دوستی) تکیه میکنیم.
4- آذربایجان را دوست داریم . چون زادگاه ماست. و به فلسفه ی دوست داشتن انسان و خلق و وطن و استقلال انسان و خلق و خلقها و ملتها متکی هستیم.
5- مدافع (معنوی و سیاسی مسالمت جویانه) حقوق بشر در سراسر جهان هستیم. با اتکاء به اعلامیه جهانی حقوق بشر.
---
برخی از دوستان نوشته اند این اصول پنجگانه در تئوری « تورکیسم رایج و حاضر ما» نیز وجود دارد.
البته مقولات این پنج اصل جهان شمول اند و همه جا وجود دارند اما اینها با تئوری ترکیسم و شاخه هایش جمع بسته نمیشوند که تلاش شده بشوند. پنج اصل دارای پنج فلسفه و مکتب است که متضاد با « تئوری های رایج ترکیسم و شاخه هایش» است.
متضاد باناسیونالیسم و پان گرایی و همه ی مقولات مذکور در بالاست.
تضاد این دو راه مانند تضاد بین دیکتاتوری و دموکراسی- تضاد بین راسیسم و انسان دوستی ست.
ضرورت دارد علاقمندان بکوشند خودشان از راه « سئوال- و تحقیق» به تفاوت و تضاد تئوریها و راهها برسند.
امکان اینکه این پنج فلسفه را در پنج مقاله توضیح بدهیم متاسفانه وجود ندارد و مشکلی را حل نمی کند. لازم است علاقمند خود پژوهش کند. و اسلوب تحقیق را به کارگیرد. این بهترین راه است.
ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

بوراسی ایران گلوبال ... آذربایجان گلوبال دیغیل... سیز میللی حرکتین ضدنین طرفینده دوروبسیز... اول ییریزی دیشین !

نوشته شده توسط: Anonymous

لوایی بئی لوطفن ایران گلوبالدا اتوروب آذربایجاندان دم وئورمایین...

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

مثلث شوم رژیم های ایران، ترکیه ، قطر ، خاورمیانه را به خون و لجن کشانده اند و از تروریسم و بنیاد گرایی حمایت می کنند.
اردوغان گجستک درمناطق ترک نشین آسیای مرکزی وبا حمایت مالی قطر، دربیخ گوش روسیه ، ماموریت شناسایی وانتقال داوطلب های سلفی را برای پیوستن به داعش به عهده گرفته است.
دولت ارتجاعی اردوغان به همراه قطر به طور آشکار و پنهان از جریان آدمکش داعش حمایت می کنند و به آن پر و بال می دهند.
باید بشریت را از شر کل جنبش اسلام سیاسی و دولت های حامی آن خلاص کرد. رژیم حاکم بر ایران یکی از ارکان جنبش ضد بشری اسلامی تروریستی است و دولتهای قطر و ترکیه نیز با حمایت از شاخه های دیگر این جنبش تروریستی به آن دامن می زنند. بشریت باید از شر کلیۀ این دولت ها رها شود.

نوشته شده توسط: سازاخ

حبیب جان مطرح کردن افندیسم در امر.وز آزربایجان که ملت ترک زیر فشار جامعه فارس سالار در مرز آسیملاسیون واقع گردیده مثل این می ماند که مردی را که در اثر زخم دشمن قدار تمام اعضای بدنش چرک کرده باشد، و ما برای در مان زخمهای او قرص ضد حاملگی تجویز بکنیم، می باشد، تا بدینوسیله به کمک لغت های انتزاعی و غیر چسبانی، مثل پانترکیست، تجزیه طلب، حرکت ملی را غیر ملی و وابسته به شرق و غرب نشان دهیم.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

سران مادون حیوان رژیم جمهوری اسلامی در طول حاکمیت سیاه و ننگین شان از ملاخمینی خون آشام تا خامنه ای جلاد، سعی كرده اند با تحقير نمودن و تهديد كردن هموطنان سنی مذهب مان و ترور كردن بزرگان آنها، آنان را از سر راه بر دارند و به عناوين مختلف سرکوب کنند و هموطنان سنی مذهب را به سمت و سويی سوق دهند كه خواستۀ رژيم است.
هموطنان سنی مذهب در ایران، شهروند درجه دوم محسوب می شوند و در معرض انواع تبعیضات و آزار و اذیت ها قرار دارند. این سیاست های ظالمانه و سرکوبگرانه علیه سنی مذهبان ایران از دوران شوم قزلباشان صفويه بر جای مانده و فرزندان صفويه ( رژیم آخوندهای پلید حاکم بر ایران) مجری آن بوده و هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سازاخ، من تکرار می کنم که، جنایات بیشمار استالین و پان فارسیزم حاکم بر ایران، دلیل بر حقانیت افندیسم شما نیست، که امروز افندیسم شما نیز در خود آناتولی به بن بست کامل رسیده است و ملت آذربایجان باید دیوانه باشد که بخواهد این ایدئولوژی را جانشین ایدئولوژی های ورشکسته قبلی (استالینیستی و پان فارسیستی و اسلام سیاسی) بکند.
در جواب آننیموسی که نوشته بود، نیمی از  عمر را در خدمت به سازمان فدایی و حزب توده به هدر داده، میخواهم بگویم که، عزیز دل برادر،  فکر نکن که اگر نیمه دوم را در مبارزه با آنها صرف کنی، میتوانی آن "ضرر"را جبران کنی. برعکس با این کار تمام زندگی خود را در وابستگی به این جریان بهدر خواهی داد. نیمی را در وابستگی مستقیم، نیمه دوم را در وابستگی منفی. ولی در هر حال در وابستگی به این ایدئولوژی.
در میان آشنایان من هستند

کسانی که به این درد مبتلا هستند و این عامل قسمت اعظم روح و روان و انرژی و زمان آنها را به خود اختصاص داده است.
نوشته شده توسط: سازاخ

محمد جان تا سال 2030 یعنی سیزده سال دیگر تمام دولتهای عضو سازمان ملل موظف هستند که با مشکل یسوادی بزبان مادری مبارزه کنند، و به حق چگونه زیستن آنها گردن نهند، احتمالا پانیرانیستهای پانفارسیست هنوز خبر ندارند که در جهت عکس قوانین سازمان ملل و یونسکو حرکت می کنند، و این داستانسرائی های رمانتیک تاریخی برای ایران و حفظ یکپارچگی مرزهای پرگهر دیگر دارد روزهای آخر خود را سپری می کند. و کلماتی مثل تجزیه طلبی و پانترکیزم برای ارتداد حرکت ملی آزربایجان خاصیت تهمت زدنش را از دست خواهد داد، و استفاده گران و بهره جویان از این کلمات ، رو در روی قوانین انسان پسند دنیای مدرن امروز سازمان ملل باید شمشیر بکشند.

نوشته شده توسط: سازاخ

بهنام جان، من از انقلاب بیزارم، از انقلاب سفید که زمینهای وسیع کساورزی را بجای تبدیل کردن به کشت و صنعت وسیع و عظیم، با تقسم اراضی بزرگ به دهقانان عملا کشاورزی را به باغچه داری تبدیل کرد، و در انقلاب سرخ در سال 57 هم بورژوازی نوپا نابود گردید و بجای آن بیسوادان حوزه علمیه به همراه قلدران جمشید و میدان گمرک کارخانجات را مصادره کردند، و جامعه را به قهقرا کشاندند، در شوروی سابق هم دقیقا این اتفاقات روی داد ولی از آنجائیکه صدای دهل از دور خوش است. کمونیستهای ایران با دیدن دیوارهای سفید ماست مالی شده در آنطرف رود آراز،، سیری شکم را محور تفکر خود قرار داده و به دیگر خواسته های برحق چشم پوشی کردند، چرا ما تلاش می کنیم برای جبران زندگی حقارت بار خود در گذشته دور، ذهنیت و عقاید رفع حقارتبار خود را به نسل جدید تحمیل کنیم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من چنین حالی شدم که لوایی حرفی برای گفتن ندارد. ایشان در برابر اوبالی تسلیم شدند و سکوت را ترجیح دادند. لوایی کلی گویی می کند. آنها آنها آنها چه کسانی هستند، شاخه های اطلاعات کی هستند؟؟؟؟؟ چه کردند؟؟؟ نه از کسی سخنی می گوید از اعمال آنها چیزی می گوید .
این سومین بار است که وعده افشاگری میدهد اما دو ماه گذاشته و ایشان شاعرانه حرف میزنند که به درد سیاستمداران نمی خورد.
بهتر است کوتاه بیایید در خانه بنشینی و شعربخوانی و شعر بنویسی و با خود شاعرانه سخن بگوئید. سیاست با احساسات نرم و لطیف شما جور در نمی آید.
با آرزوی سلامتی و موفقیت

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای yaradicliq، فرض کنیم ترک گفتنهایت به خاطر هویتت است، از صبح تا شام اردوغان اردوغان گفتنهایت برای چیست؟ آیا پان تورکیسم شاخ و دم هم دارد؟

نوشته شده توسط: سازاخ

بهار نشین عزیز، در میهنی که ذهنیت فارس سالار کودکان ما را از تحصیل بزبان مادری خود محروم ساخته، دیگر هیچگونه احساسی به این میهن در ملت ترک آزربایجان باقی نمانده و احساس وطنیتی در بین نیست، میهن متعلق به جامعه فارس و زبان شیرنتر از عسل زبانفارسی است و این آنها هستند که باید درد میهن خود را باید بکشند، به حال ما چه فرقی می کند، که به این سئوال سرنوشت ساز شما جواب بدهیم یا ندهیم، سئوال شما که برای ما زبان مادری نمی شود، بقول ضرب المثل ترکی کورا نه گجه نه گونوز ( شب و روز چه فرقی بحال نابینا می کند)

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز
من از زحمات و تلاشهای شما تشکر میکنم. میدانم که طرح این 5 اصل از طرف شما در جهت شفاف تر کردن مطالبات جریانات دمکراتیک در برابر جریانات ضد دمکراتیک آذربایجان است.
طرح این اصول دمکراتیک در جنبش و آشنا کردن مردم با دمکراسی مبارزه دمکراتیک مردم را تقویت میکند اما چند اصل و واژه نمی تواند یک جنبش بزرک و مردم را قانع کند، به صف بکند و آنها را زیر پرچمی متشکل کند.
ما از گذشته های بسیار دور با این چند کلمه در سطح ایران که به شعار هم تبدیل شده آشنا هستیم : " آزادی، برایری ، عدالت، استقلال " .
این شعار در مقاطعی از مبارزه هم تاثیر گذار بوده است. منظورم این است که این ایده ها و پیشنهاد خوب است اما این مشکل را حل نمی کند. این اصول مطرح شده توسط شما بهتر است به پلاتفرم سیاسی تبدیل شوند. بدون ایجاد تشکل سیاسی

ارائه پلاتفرم هم مشکل است.
ایجاد احزاب دمکراتیک در آذربایجان به ضرورت تبدیل شده است. هر تشکلی باید برنامه سیاسی داشته باشد و اصول مورد نظر شما با جزئیات در مطالبات مختلف مطرح شوند. بدون تشکل حزب سیاسی هیچ اصولی ، هیچ برنامه ای، هیچ پلاتفرمی نمی تواند در بین مردم به نیروی مادی تبدیل شوند. بزرگترین نقطه ضعف ما در آذربایجان عدم تشکل دمکراتیک میباشد. بدون آن انرژیها و تلاشها به هدر میروند.
نوشته شده توسط: سازاخ

حبیب فانون عزیز ، پانفارسیسم پایش را گذاشته بروی گلوی فرزندانمان در مدارس فارسی، آنوقت ما باید درد خودمان را فراموش کنیم و به معصومیت جامعه فارس اشک بریزیم ، و جانمان در راه ایجاد دمکراسی برای آنها فدا کنیم. با اختشاش فکری نمی شود ملتی را برای ایجاد جامعه بی طبقه پرولتری بدهان دندان تیزان پانفارسیسم و مرزهای پر کهر سوق داد ذهنیت انترناسیونالیسم یکپارچگی ایران قادر بدیدن تبعیضات زبانی و فرهنگی نیست، چون دین و ایدوئولوژی هر دو افیون ملتهاست، و ایدوئولوژی کمونیسم نمی تواند مستثنی از اعتیاد به افیونیت باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر دلیل منطقی اوردید که چرا دو کامنت مرا سانسور کردید دو تا جایزه برایتان می فرستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا اشکالات اساسی‌ به دیدگاه فانون جامعه شناس وارد است؟ """ پروسه آسیملاسیون و استحاله فرهنگی‌ " یهودی‌ها بر علیه عرب‌ها " نمیتوانست با "" تمرکز بر یهودی سازی از عربها توسط یهودی‌ها "" به اجرا گذاشته شود. ولی‌ پروسه "" آذری - فازری سازی از ترک ها، توسط فارس ها، به دلیل اشتراکات مذهبی‌ / فرهنگی‌ ترک‌ها / فارس‌ها "" به خوبی‌ به مرحله اجرا گذاشته شد، جریان هویت طلبی در آزربایجان جنوبی، درست به این دلیل ساده، روی "" هویت ترک "" تاکید دارد، یک عرب نیازی به "" تاکید بودن به عرب بودن خود نداشت چونکه عربیت آنان، انکار نشده بود، اگر یک جامعه شناس قادر به درک این ریزه کاریها نیست، نباید وارد امور اجتمائی شود.

نوشته شده توسط: سازاخ

ممد جان، در گذشته اصلا صحبت فدرالیست و استقلال طلب مطرح نبود، ولی از زمانیکه این کمونیستها با ده سال پادوئی به بیژن جزنی در زندانهای قزل حصار و اوین و یا برادر شهید مجاهد ساعقه و بی زاده ها و خانزاده ها وارد حرکت ملی آزربایچان گردیدند، عملا حرکت ملی را در خارج به جناههای مختلف تقسیم گردیده و باعث جناح بندی زائد در حرکت ملی ملت ترک آزربایجان گردیده، البته جای نگرانی نیست حرکت ملی پاک و منزه و بدون هیچ خرده شیشه ائی و بدون وابستگی براه مقدس خود، همانا رهائی کلیه سرزمین های آزبایجان از بورچالی در گرجستان گرفته تا اراک در فارسستان و از آستارا گرفته تا بایبورد در ترکیه براه خود ادامه خواهد داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ جناب آقای مسئول کامنت آیامیشود دلیل چاپ نکردن کامنت های من رابفرمایید؟من نه به کسی توهین میکنم ونه چیزدیگر۰اگرچنانچه جواب ودلیل منطقی برنوشتجات من نداریدآنربفرمایید۰من بهیچ وجه ناراحت نمی شوم۰ که آقای توکلی خودبفرمایند .تا دراین سایت نباشم۰ والا دلیلی نمیتوان یافت که متون من کلن حذف شود۰

نوشته شده توسط: سازاخ

حسن جان، همین فردا پس فردا است که با شعارهای زنده باد مرده باد گروههای چپ، رژیم جمهوری اسلامی به زانو در خواهد آمد، و عکس استالین را با سبیلهای دراز در چهار راه شهناز تبریز به ابعاد 100mx100m به اهتزاز در خواهد آمد، تا همه با دیدن سبیلش زهره ترک بشوند، و،هر کودکی هم که به حرف پدر مادرش گوش نکند، با ترساندن از سبیل او و اگر شلوغ کنی می گیم استالین می آید می خوردت بچه هامون را حرفشنو بار می آوریم، حسن جان آرزو بر جوانان عیب نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای سازاخ، انتقاد از پان فارسیزم، ما را از پرداختن به پان ترکیزم و افندیسم بی نیاز نمی سازد. دوستمان "فانون" افندیسم را "به جای" پان ایرانیزم به نقد نکشیده بلکه در کنار آن نقد کرده است.
دوم اینکه،  در تاکید به ظلم و تبعیض پان فارسیزم آدرس کاملا غلط داده اید. این حرفها را نباید در بحث با فانون و ایذا بکار برید.
 شما باید در نظر بگیرید که یک قرن دیرتر به این حرکت آزادیخواهانه پیوسته اید ولی در حال خوش امده اید که جایتان خالی بود

ولی در حال خوش امده اید که جایتان خالی بود و عدم حضورتان یکی از نکات ضعف این جنبش محسوب می شد. البته که این دیرکرد شما  باعث نمی شود که از حق و حقوق نازلتری برخوردار باشید. ولی اجازه هم ندارید که  کسانی را که برخلاف شما، یک قرن در راه احقاق حقوق ملت آذربایجان فداکاریها کرده و برای آذربایجان دولت ملی برپا داشته و در این راه شخصیت های برجسته تاریخی مانند پیشه وری ها و شهدایی مانند فریدون ابراهیمی ها عرضه کرده اند،  را دشمنان مردم آذربایجان معرفی کنید و سعی در حذف آنان ازحرکت آزادیخواهانه آذربایجان بکنید.    جنبش آزادیخواهانه آذربایجان برای رسیدن به اهداف خود به تمام نیروهای سیاسی و  ایذئولوژی های موجود احتیاج دارد. عدم حضور تک تک آنها خلعی در صفوف این جنبش خواهد بود. وظیفه اساسی روشنفکران طرفدار این نیروها  امروز باید عبارت از این باشد که، مسائل و مشکلات پیچیده فراوانی که  بیش از همه، در نتیجه حاکمیت مطلق پان فارسیزم بوجود آمده، را  به بحث و تبادل نظر بگذارند و این مسائل و مشکلات را موضوع  تحقیقات و تدقیقات علمی و سیاسی قرار دهند .

 شما ولی در این بحث ها تاکنون  تلاشتان متاسفانه این بوده است که با حمله به ایدئولوژی های پان فارسیستی و استالینیستی، و با اتهام بستن های آشکار کذایی، نسبت به مخالفینتان از تن دادن به این مشکلات فرار کنید و با آلوده کردن فضای بحث و گفتگو از ارائه راه حل طفره بروید. چرا که نیک می دانید که کشتی پان تورکیستی شما همانند پان فارسیزم دیریست که به گل نشسته و این تفکر ارتجاعی و تبعیضگر پان تورکیستی به بن بست کامل رسیده است.  پس لطفا  بیش از این پشت سر رسوایی پان ایرانیزم و  استالینیزم قایم نشوید، که ناحق بودن آنها به معنای حقانیت افندیسم نیست.
 
یکی از آننیموس ها با اشاره به کمک های تورکیه عثمانی در اثنا جنگ جهانی اول به اهالی غرب  آذربایجان تلاش میکند که دول عثمانی را دوست مردم آذربایجان معرفی کند. حقیقت اینست که بدون مداخله عثمانی ها به احتمال بسیار قوی  جنایتکاران ارمنی و آسوری به کمک دول مسیحی نصف دیگر اهالی را هم قتل عام میکردند ولی فراموش نکنید که این بلایی بود که خود عثمانی ها به سرزمین های ما صادر کرده بودند. یعنی این قتل عام وحشیانه، توسط اهالی ارمنی و آسوری آذربایجان به مردم آذربایجان تحمیل نشده بود بلکه بدست چهل هزار نفر جنایتکار جنگی مسیحی که از سرزمین های عثمانی به خاک آذربایجان سرازیر شده بودند، انجام گرفته بود. (در این باره رجوع کنید به گزارشهای روزانه رحمت الله معتمدالوزاره 964-6578-46-2  ISBN )

حقیقت تلخ اینست که نزدیک به  سرتاسر تاریخ عثمانی در جنگ های خونین و بی پایان با ایران (بخوان با آذربایجان ) سپری شد و از نخستین روز برپایی جمهوری تورکیه تمام دولت های رنگارنگ تورکیه تاکنون بدون استثنا در کنار رژیم های تهران بوده اند و حتی یک کمک هر چند کوچک هم به جنبش آزادیخواهانه آذربایجان نکرده اند. این در حالیست که تهران علنا هم استالینیست های پ ک ک را، و هم فناتیک های شیعه تورکیه را مسلح کرده و اموزش می دهد. خلاصه اگر
اقای آننیموس لطفا یک نمونه دیگر از کمکهای دولت های تورکیه را به مردم آذربایجان نشان بدهد. و گرنه سعی نکنید...
نوشته شده توسط: Anonymous

ائیلیار عزیز،قبل از هر چیزی من پیش نهاد میکنم شما وفانون عزیز وایزا یک فرهنگستان زبان و واژه گان دایر بکنی ومارا از این مخمصه های واژه گانی نجات بدهید بلکه راه گشای حرکت ملی و مدنی آذربایجان شدید!!!
دوست گرامی،مثل اینکه شما هیچ سر گرمی دیگری ندارید جز ،با بازی واژه گان.اصل قضیه را ول کردید با جزییات بازی میکنید.گرچه با آن پنج اصلی که شمرده ای موافقم وآنها هم در درون اسم"حرکت ملی ومدنی آذربایجان" هم میگنجد1- اوز حاقین قوروماق2- دمکرات اولماق3-انسانی سئومک4-وطنی خالقی سئومک5-بشرین حاقین قوروماق.تمامی این بندهایکه شمرده اید.تک تک اینها در درون حرکت ویا جنبش ملی ومدنی آذربایجان لحاظ می شود.میثاق سی مادهای کنوانسیون بین المللی حقوق بشر، مانیفست فعالان حرکت ملی ومدنی است.گر چه منکر تند روی های بعضی اشخاص و گروه ها هم نیستم.امابازی کردن با الفاظ وسر گرم شدن با چنین مقولات یعنی تعطیل مبارزه اصلی.

حقوق چولوق با "حقوق چیلیق"چه تفاوتی دارد غیر از لحجه ویا سبک نوشتاری.در جائیکه خود شما از این واژه در باره حقوق چیلیق استفاده میکنید ودر جای دیگر" آذربایچان چیلیق" ویا "تورک چیلیق" را متهم به ایدئولوژی زدگی میکنید وبا اتهام پانترکیسیم ویا ترکیسم موضوع را به انحراف می کشید.دوست عزیز فعلا مبارزه ما با شونیزم فارس از نوع"هژمونی سلطه" که هیچ حق وحقوقی برای ملت های تحت سلطه در ایران قائل نیست است.شما ودوستانتان عوض مبارزه با این شونیزم شوم که هستی مانرا بر باد میدهد بازی با کلمات ویا واژهگان را مثل گردو به وسط آنداخته اید که چه بشود برای من معلوم نیست.
دوست گرامی ائلیار عزیز،مردم ما در پروسه مبارزاتی خود،استراتژی وتاکتیک خودشانرا انتخاب کرده اند."آذربایجان چیلیق" و"تورک چیلیق".آذربایجان چیلیق برای وطن شدن برای وطن داشتن.تورک چیلیق هم برای هویت بخشیدن به خویشتن خویش در مقابل همان شونیزم،شونیزم سلطه که با تمام نیرو خواهان برچیده شدن تمامی هستی این ملت است.ربطی هم به ترکیه ویا ایسم های دیگر نیست.اینکه رابطه این مردم با ترکان ترکیه ویا آذربایجان شمالی چکونه باشد مربوط به این کامنت نمیشود وذرجای دیگر اگر شد بحث میکنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

یوسف عزیزی بنی طرف این مطالب رو از کجاش درآوره؟ منبعش کجاست ؟
ز شیر شتر خوردن و سوسمار ، عرب را به جایی رسیدست کار ، که تاج کیانی طلب می‌کند

نوشته شده توسط: Anonymous

لوايي عزيز خسته نباشيد اميد است با اتحاد وهمدلي بصورت سازمان يافته ( با شركت تمامي گروهها وفعالين ملي ومدني) آزربايجان را از ستم وظلم وارده از مركز رهايي دهيم و اينده فرزندانمان را بدست خودمان تغيير دهيم واجازه ندهيم فرزندانمان فداي زياده خواهي پان ايرانيسم گردند كه تاكنون از روي بي تدبيري حاكمان ايران 8 سال جنگ و 38 سال تحريم برملت ما تحميل شده است و آينده ايي تاريك كه برمردمان ساكن در جغرافياي ايران حكمفرما شده است وطنمان ازربايجان را از اين تاريكي و گمراهي نجات دهيم شرط موفقيت گذشت و همدلي و همراهي با يكديگر است وايجاد يك جبهه متحد در برابر زورگويان وزياده خواهان پان ايرانيسيم وپان فارسيسيم است

نوشته شده توسط: اسامه

جناب حسن جداری:
گویا شما هیچگاه در میدان عمل نبودی که دائم شعار میدهی
تو میخواهی بین "ملت"ها مرز بکشی اما بی اندازه ناشی هستی که این اندازه نمیدانی که مرز را با خودنویس و جوهر نمیکشند تمام مرز های جهان را با ""خون"" کشیده اند حتی مرز های اتحاد جماهیر شوری پیشین حالا شما چرا به بوی خون و خونریزی خواهی گرفتار شدی جای سوال است

نوشته شده توسط: Anonymous

یک جبهه از روشنفکران تورک بر ضد انحرافات جنبش ملی در آذربایجان تشکیل شده است. ائلیار، ایزا، اسماعیل آلبایراق و فانون
من از تحقیقات این دوستان چپ تشکر میکنم.
امید است این دوستان به کارشان ادامه دهند و چپ قدرتمندی را در آذربایجان شکل بدهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریزلی -
ترکیه هرگز به سود و منافع کار خیری انجام نداده است. ترکیه در قتل عام آذربایجانیها همکار و پشتیبان اسماعیل سمیتکو بود. ترکیه دشمن پیشه وری بود و در نوشته ای خواندم که " عثمانیها به هیچ وجه بخاطر منافع آذربایجانیها و نجات تورکهای آذربایجان از ظلم و زور ارامنه،به ارومیه لشکرکشی نکردند، آنها بیشتر به کمکهای لشکریان عثمانی و فرشتگان      نجات بخش بوزقوردهای عثمانی برای نجات تورکهای آذربایجانی از کشتار ارمنیها انگشت میگذارند که در این مورد هم بی اطلاعی و عوام فریبی شان آشکار میشود.  واقعیت این است که:
اولا باعث و عامل مهاجرت ارمنی ها از ترکیه عثمانی به اراضی آذربایجان دولت پانتورکیست عثمانی بود. یعنی اگر پانتورکیستها به کشتار و قتل عام ارمنی ها در ترکیه نمیپرداختند، ارمنیها مجبور نمی شدند به آذربایجان روی آورده و در آنجا به قتل عام آذربایجانیها و تشکیل دولت ارمنی بپردازند




بلکه عثمانیها بخاطر اشغال و الحاق آذربایجان به امپراطوری عثمانی و ریشه کن کردن ارمنیها که قصد تشکیل دولت و ایجاد مزاحمت در همسایگی اراضی عثمانی داشتند، به ارومیه لشکر کشی کردند. عثمانیها تشکیل یک کشور ارمنی در همسایگی و جوار مرزهای شرقی را در تضاد با منافع خود میدیدند به همین جهت لشکریان خود را برای سرکوب ارمنی ها به آذربایجان گسیل داشتند.  شکی نیست که آذربایجانیها از شکست ارمنی ها در جنگ با عثمانیها سود بردند ولی برخلاف تصور بوزقوردها، خلاصی مردم ارومیه از شر نیروهای مسلح ارامنه، در نتیجه ابراز همدردی و کمکهای دلسوزانه و انسانی عثمانیها نسبت به آذربایجانیها نبود.  چون اگر عثمانیها دلسوز و متحد آذربایجانیها می شدند بعد از سرکوب ارمنیها، هرگز اسماعیل سمیتکو را بر علیه آذربایجانیها کمک و مسلح نمیکردند.

لشکریان عثمانی با همکاریهای همه جانبه کوردها به جنگ با ارمنی ها پرداختند. عثمانیها و کوردها بعد از سرکوبی ارمنی ها در ارومیه مستقر شدند و به غارت مردم ارومیه و حوالی پرداختند.  حسن انزلی در کتاب “اورمیه در گذر زمان” در صفحه 384 – 385 مینویسد:  “با آمدن قشون عثمانی نه تنها غارت و چپاول و ستم کمتر نشد بلکه غارت شده ها همان غارت شده های قبلی بودند، منتها غارتگران تغییر یافته بودند.  بعد از ورود عساکر عثمانی به ارومیه و اقدامات قشون نظامی و عشایری آن دولت در شهر و مزاحمتهای غیر منتظره که از آنها به اهالی وارد شد، مردمان سیه روزگار ارومی را دچار حیرت کرد و حال آن که کسی نمی توانست حدس بزند که نظامیان عثمانی در حق اهل یک ولایت غارت شده و سوخته این طور معاملات خواهند کرد.  آن بود که اهالی جرئت بیرون شدن از خانه را نداشتند و در خانه را به رویشان بسته، قایم شده بودند.  با وجود این عساکر عثمانی به حکم زور داخل خانه ها شدند"
این دشمنی هنوز ادامه دارد. ترکیه با ایران دوستی دارد و یک بار هم بصورت کتبی یا شفاهی ایران را بخاطر اعمال ستم ملی به آذربایجانیها محکوم نکرده است اما نزدیکترین دوست داعش در عراق و سوریه هست و از گروههای اسلامی و فاشیست در لبنان، فلسطین آشکارا دفاع میکند. این است منافع مشترک؟؟ این است برادری تورکها؟
نوشته شده توسط: Anonymous

مینویسد ..حقوق میخواهیم .از چه جریانی برای چه هدفی ؟ حقوق دیگر شهر وندان غیر ترک چه میشود ؟ چرا نامی از ایران نیست ؟ مینویسد مدافع حقوق بشر در سراسر جهان هستیم ولی سرنوشت دیگر استانهای ایران را نادیده می انگارد . یعنی انچه مهم است حقوق مردم اذربایجان است .دیگران هم باید برای حقوق خود تلاش کنند و سرنوشت بقیه ربطی بما ترکان ندارد .
با شعار دمکراسی و حقوق و اذربایجان هدفی جز تجزیه نهائی ایران در سر ندارد .با این دور نما سرنوشت ما روشن است .جنگ.

نوشته شده توسط: Anonymous

با استخاره و متوسل شدن به ضریح امام رضایتان میتوانید جواب خود را بیایید.
در ضمن خواهشمند است واژه ازادی را از دیدگاه امام حسینتان تحلیل فرمایید. " التقاتیسم" آدم را به یاوه سرایی میرساند. صلوات!

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای بهار متاسفانه ان شعری که در سرمقاله اوردی هر چند زیباست ولی نویسنده ان باوری به ازادی نداشت چرا که همین شاعر توده ای خمینی را در شعر دیگری تشویق به خونریزی میکند.
سازمان مجاهدین این گشتار را محکوم نکرد و خطای بزرگی مرتکب شد. توجه دارید که دوجریان دینی و چپی به ازادی تعریف شده از نظر حقوقی باوری ندارند. نگاهی به برنامه افطار سازمان مجاهدین کننید تا مسئله روشن شود .
مخالفت ما به نظام مورد احترام ولی گشتار مردم باید از سوی همه سازمانها افراد و احزاب محکوم شود.اگر این ترور محکوم نشود راه ترور های بعدی از سوی همه میتواند عملی شود و کسی هم پاسخگو نیست چرا که ترور را به عنوان عملی شرعی و انقلابی و ضد رژیم ارزیابی میکنند .

(سیاوش کسرایی نیز پس از ملاقات اعضای کانون نویسندگان با آیت‌الله خمینی در وصف او سرود:
“دارمت پیام
ای امام
که زبان خاکیانم و رسول رنج
بر توام درود بر توام سلام
آمدی
خوش آمدی، پیش پای توست ای خجسته‌ای که خلق
می‌کند قیام
حق ما بگیر
داد ما برس
تیغ برکشیده را نکن به خیره در نیام
حالیا که می‌رود سمند دولتت، بران!
حالیا که تیغ دشنه تو می‌برد
بزن”)
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستی نوشته است که آنها بیشتر به کمک لشکریان عثمانی وفرشته گان نجات بخش بوز قوردهای عثمانی برای نجات تورکهای آذربایجان از کستار ارمنیها انگشت میگذارند که در این مورد هم بی اطلاعی وعوام فریبی شان آشکاراست"
حالا ببینیم کی بی اطلاع وعوام فریب است.اولا باید دانشت که در زمان عثمانی پدیده ای به نام بز قورد در لشکریان عثمانی وجود نداشت این پدیده بعد از عثمانی در ترکییه نوین بوجود آمد بود. دوم دلیل محاجرت این صلیبیون مسیحی{اشوریان وارامنه داشناک} به تحریک دنیای مسیحی ودولت های در جنک با عثمانی مانند "انگلیس؛روسیه،فرانسه وحتا امریکا" برای تشکیل دولت مسیحی حائل میان دوول مسلمان بود که پا نگرفت سومین دلیل محاجرت اینان خیانت به کشور خود وستون پنجم شدن به دوول متخاصم با امپراتوری عثمانی بود.چهارم با اینکه مردم غرب آذربایجان با آغوش باز این محاجرین را پذیرفته بودند وحتا در خانه های خود آنان را اسکان

داده بودند ولی در جواب این همه محبت،این محاجرین با تحیرک وکمک تسلیهاتی دوول مسیحی متخاصم در جنک با عثمانی با توپ تفنک به جان این مردم مظلوم افتادند وبا کشتار چند صد هزارنفری قتل عام دست به پاک سازی نژادی زدند وحتا شش ماه برای خود با کمک روسیه،فرانسه،انکلیس وامریکا دولتی به رهبری مارشیموم تشکیل دادند.از همین روی ارتش عثمانی برای سرکوب اینان رهسپار غرب آذربایجان شدند.فکر کنم حالا معلوم می شود که چه کسانی با بی اطلاعی دست به عوام فریبی آشکار میزند.در پایان به این دوست با اطلا دو کتاب برای اشنائی از این ماجرای تاریخی غرب آذربایجان معرفی میکنم!-اورمیه در محاربه عالم سوز2-تازیخ هجده ساله آذربایجان البته کتاب های زیادی در این مورد است"کشتار مسلمانان دو سوی ارس" وغیره.
نوشته شده توسط: Anonymous

تورکیه به ایران نشان میدهد که قدرت منطقه او است نه ایران. اگر ایران قدرت دارد جکش را در بیارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیزفانون گرامی،این غیر ازطفره رفت چه میتوان باشد"استالین مارکسیست لنینست بود یا نه" چرا استالین موضوع دیگری است؟بلی این درست است که عبدالناصر مرده است ولی پان عربیسم این مرحوم خود را در" اتحادیه عرب" نشان میدهد این نگاه دو گانه حاصل چیست که در جائی میگوید عبدالناصر مرده ولی در جای دیگر مرده گان پانترکیسم را از قبر بیرون آورده دوباره زنده میکنید.بنظر تان این همان ایده ایدئولوژک شده نیست؟بیاید رو راست باشیم وتعصب ودکماتیسیم را کنار بگذاریم وهر موضوع را انطور که هست نگاه بکنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقبال خان علبه ترکیه سمپاشی نکن! شما حرف اردوغان نیستی! شما بفکر رژیم تروریسم پرور جمهوری اسلامی ایران یاش. رژیمی که منطقه خاورمیانه را بدست تروریستهای حزب الله، حماس، طالبان، داعش و دیگر گروهای تروریستی شیعی به خاک و خون کشیده منجر به کشته شدن 600.000 نفر ازمردم بیگناه سوریه شده است ، با حمایتهای چند صد میلیاردی از بشاراسد جنایتکار! سفره مردم ایران را خالی، مملکت را به ویرانه بدل کرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز،مثل اینکه شما هم مانند"ایذا" به هر شاخه ای می پرید تا اصل موضوع را لوس کنید.دوست عزیز تمامی این اصولی که شما نام میبرید در درون جنیش ملی ومدنی آذربایجان وجود دارد برای مثال"خانم ژاله تبریزی"فعال حقوق بشر در سازمان یونسکویکی از فعالان حقوق بشر ملت های تحت ستم در ایران است علاوه بر لابی ملت های تحت ستم از حقوق زن ،کودک وغیره دفاع میکند.در عین حال عضوی ازجنبش ملی ومدنی غیر متشکل آذربایجان هم هست. مسئله ریش سفید معابی ویا "آغ ساققالیق "هم نیست منظور وهدف این است کی به جای بحث های حاشیه ای ونا مربوط به مسئله اصلی که همان"هژمونی سلطه" از نوع شونیزم فارس مهور است به پردازیم ونیروی اصلی حرکت ملی را به جای هدر دادن بی مورد به اصل مطلب معطوف بداریم.بلاخره چه ما بخواهیم وچه نخواهیم حرکت ملی ومدنی آذربایجان مثل تمامی جنبش های جهانی دوستان ومخالفانی دارد.این معلوم است که باید از دوستان

بل فعل وبل قوه خود حق کمک گرفتن داریم.حالا شما این مسائل را به پانیسم وغیره ربط می دهید ومنظورتان چیست من نمی فهمم.
نوشته شده توسط: Anonymous

شما اگر به کجراهه نرفتهاید یک نوشته کوچک در مورد پان کردیسم و پان ار منیسم بنویسید

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در مورد 5 اصل تنها عناوین را قید کرده ام، لازم است علاقمندان خودشان در منابع مختلف توضیحات کافی را مطالعه کنند.مثلا حقوق بشر دارای 30 اصل است. یا در مورد « دوست داشتن آذربایجان » که شامل «دوست داشتن»ِ « زادگاه و وطن» و « خلق یا ملت بدون دولت» است باید خوب مطالعه کرد. دوست داشتن یعنی چه ؟ و دوست داشتن وطن و خلق به چه معنی ست؟ و دهها سئوال دیگر.
در کل پنج اصل دارای پنج فلسفه است حداقل دانش پایه یی آنها را باید خواند و درک کرد.عرصه حقوق، تبعیض ، دموکراسی و انسان گرایی و غیره و غیره دامنه های بسیار گسترده ای دارند که حداقل صدها جلد کتاب را شامل اند.ضروریست شخص از هر مبحث به اندازه ی دوسه جلد کتاب درک و شناخت پایه یی داشته باشد. اینکه فقط به بگوییم « بله آذربایجان را دوست میدارم» قضیه حل نمیشود.
الکی و دئمی انسان کسب دانش نمیکند،توخالی میماند و اسیر سخن این و آن میشود.و به کجراهه میرود.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

جناب موحدی گرامی
تا آنجا که مباحثات ما از یک منطق سیاسی پیروی می کند، من آماده گفتگو و تبادل نظر صمیمانه هستم. اما هنگامی گفتگوها از این ریل خارج می شوند، مرا از شرکت در گفتگو معذور دارید.
با مهر و احترام
اقبال

نوشته شده توسط: محسن کردی

من نیز از این فراخوان حمایت میکنم
محسن کردی

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از آقای محسن کردی. ما خودمان از سال 57 داعش شیعه را داریم. فقط همین داعش سنی مانده بود که اضافه شود!