Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

پس در نتیجه، اعدام در خفا عیبی ندارد؟؟؟؟

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

واقعاً جای تعجب بسیار دارد که آخوند شیاد روحانی، با وقاحت و بی شرمی دم از نشاط ملت ایران می زند. ناف این آخوندهای پلید را با گریه و زاری بریده اند. در اندوه نگه داشتن جامعه از لحاظ سیاسی آنقدر برای رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی مهم است که از هیچ تلاشی برای زنده نگه داشتن فضای مرگ وغم و عزا فروگذاری نمی کند. شادی برای حکومت اسلامی یک خطر فوری سیاسی است. مخصوصاً اگر این شادی با فضای اندوه مثل محرم همزمان باشد. یادتان هست که سران حکومت برای به عقب انداختن بازی فوتبال میان ایران و کره جنوبی در شب عاشورا به چه اضطرابی دچار شده بودند؟ ترسشان از شادی مردم در روزی بود که باید اندوهگین باشند. ترسشان از تقابل مستقیم میان فرهنگ شادی میان مردم و فرهنگ عزای جمهوری اسلامی بود. موسسۀ گالوپ ایران را جزء غمگین ترین کشورهای جهان اعلام کرد. اما این هنوز نه تنها چیز

زیادی در باره چرایی این غمگین تر بودن نمیگوید بلکه و مهمتر اینکه روشن نمیکند که در ایران، شادی که یک احساس شگرف بشری است موضوع یک چالش دائمی میان حکومت مبتنی بر سوگواری از یک طرف و مردم خواهان شادی از طرف دیگر است.
در ایران ، کار شرکت داوطلبانه درخلاقیتها نیست بلکه فروش اجباری نیروی کار برای زنده ماندن و نه لذت بردن از زندگی است. کارگر از محصول کارش بیگانه است. محصول کار و تلاشش مستقیما به جیب طبقه حاکم و حکومت اسلامیش سرازیر میشود و این طبقه و حکومتش را قدرتمندتر میکند. یعنی کارگر حتی هنگام کار و در خود کار هم احساس شادی نمیکند.
در اقتصاد مافیایی جمهوری اسلامی که همه این مشخصات نظم سرمایه دارانه را غلیظتر و وسیعتر دارد، کارگر شاغل حتی نمیداند دستمزدش را خواهند پرداخت یا نه، دیگر مطلقا جایی برای احساس امنیت و شادی نمی ماند چه برسد به زمانی که کارگر همین کار را از دست میدهد و به دنیای تیره و تار بیکاری پرتاب میشود.
آثار مخرب روانی بیکاری در ذهن و روح و احساس بیکاران در کشوری مثل ایران به دلایل دیگری هم عمیقتر و ضربه زننده تر است. آنچه احساس شادی را در زندگی بیکاران در هم میشکند فراتر از صرف بیکاری است. بیکاری وقتی با فقدان تامین اجتماعی همراه میشود به روان و احساس کارگر بیکار و خانواده اش بیرحمانه تر حمله میکند. وقتی تامین خوراک و بهداشت و درمان و مسکن و آموزش به پول گره خورده است، وقتی طبقه سرمایه دار به همان صندوق فکسنی تامین اجتماعی و بیمه بیکاری کارگر هم دستبرد میزند، آنگاه بیکاری مثل مغاک خوفناکی در مقابل کارگر بیکار و خانواده اش دهن باز میکند که براستی هراسناک است و در آن همه چیز پیدا میشود جز شادی. مغاکی که در آن فقر، گرسنگی، بیماری، اعتیاد، تن فروشی، ناامیدی، افسردگی و خودکشی همچون شبح های خوفناک درمقابل چشمان هراسان کارگر بیکار رژه میروند.

به این باید ابعاد گسترده بیکاری را اضافه کرد که عملا فرد بیکار محروم از تامین اجتماعی را حتی از امکان کمک گرفتن از هم طبقه ای هایش محروم میکند. قطع امید از بستگان نزدیک در جامعه ای که بیمه بیکاری کارگر هم قبلا توسط دزدان سرمایه بالا کشیده شده است دیگر جایی برای امید و جایی برای احساس شادی نمیگذارد.





نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

به هادی صوفی زاده
اینرا بدان که پس از سرنگونی رژیم جنایتکار و غارتگر جمهوری اسلامی، ملت ایران از این سیه روزی و فلاکت و ذلالت کنونی رها شده وبه ملتی شاداب و متحد و مرفه و سعادتمند تبدیل خواهند شد و تبعیضات و بي‌عدالتیهای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، قومی و مذهبی از ميان مردم وطن‌ ما زدوده خواهد شد و فواصل طبقاتی از ميان برداشته خواهد شد. ایران از لحاظ طبیعی ، ثروتمند ترین کشور جهان است و استعدادهای شگرف انسانی بسیاری نیز دارد و با توجه به ثروت طبیعی و انسانی ایران، تمامی مردمان ایران باید به معنای واقعی کلمه "شاهانه" زندگی کنند.
هادی صوفی زاده ! مطمئن باش که ملت ایران کسانی را که به فکر "یوگسلاویزه کردن" ایران می باشند را به درک واصل می کنند و از صفحۀ روزگار محو می کنند.
اینرا بدان که پس از سرنگونی آخوندها، ایرانیان، تجزیه طلبان خائن به وطن را به شدیدترین شکل ممکن

سرکوب می کنند و مزدوران پان عرب و پانترک و پان کرد را از ... به دار می زنند.
ننگ بر همۀ خائنانِ تجزیه طلبِ مزدور و رذل
نوشته شده توسط: Anonymous

هرج و مرج نوشتاری در عده ائی از آدمهای کم ظرفیت در محتوای کامنتها ناشی از بی توجهی کیانوش نیست، بلکه ناشی از این است که عده ائی انرژی منفی خود را در جائی بايد تخلیه کنند، چه جای مناسبی بهتر از سایت دمکراتیک ایرانگلوبال، شاید این نوشتار های منفی و مخرب هم جزو ضرورتهای تاریخی برای ورود به دروازه های دمکراسی می باشد،

نوشته شده توسط: همنشین بهار

سلام بر شما داور عزیز
پرسش به حق شما؛ واقعی است، اما برای پاسخ دقیق، صلاحیت و اشراف کافی ندارم و از شما پوزش می‌خواهم.
با کمال احترام: همنشین بهار

نوشته شده توسط: Anonymous

محمد سحر عزیز وقتی شما با کلمات و شعر می خواهی موجودیت من ترک را در این جهان و در محدوده ایران کذائی انکار کنید ، قطعا باید منتظر رویدادهای نا گواری، از جانب ترکها باآزربایجان باید باشید ، البته آقای ناصر کرمی واقبال اقبالی و همرامهای شما هم باید متحمل عکس العمل آزربایجانیها بر علیه تبعیض نژادی باید باشند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب حسام:
ما برای خودمان قانونی داریم با عنوان"با هر کسی مثل خوداش رفتار کن و حرف بزن" به قول خود تورکها"بیربیر"
اذربایجانی های محترم لطف کنند پاسخ های ما را به توهین های همشهریانشان"بیربیر" در نظر بگیرند (کاملا منصفانه)

شما هم لطف کن درس "ظلم پذیری" و سکوت را ببر جای دیگر درس بده

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محمد منابع را هم در ادامه گذاشتم که مثل حسام ننویسی داره جعل میکنه:

منابع مورد استفاده:
-کتاب افغان نوشته ژوزف پیری فریر(ترجمه انگلیسی ان ازسرهنگ ویلیام جیسی)

http://books.google.co.uk/books?id=-OttAAAAMAAJ&dq=history+of+the+afghans&printsec=frontcover&source=bl&ots=HRJ67gfr2V&sig=VFT_BgdaP9MzywlUjvNQfCOwSoc&hl=en&ei=yhElStrdMd7RjAfgmeHWBw&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=2#PPR7,M1

http://digitalcommons.unl.edu/afghanenglish/7/

http://digitalcommons.unl.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1008&context=afghanenglish
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محمد:
چقدر زیبا است اگر قرار هست ادم حرفی بزند مستند و با سند و مدرک باشد مثلا همین افغانی زاده
تمام نوشته های این مقاله از کتاب معرفی شده،وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است

عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند ولی به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است.

نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین)
پروفسور روفین شرقشناس مشهوردراثرخویش بنام "افغان ها" میگوید که "منشای افغانها ازالبانیهای(قفقاز)در آسیا است که متعاقب اغتشاشات متعدد ایشان، ازیک محدودۀ ایران بمحدودۀ دیگرآن یعنی خراسان تبعید داده شدند؛ اینها مردمی بسیارجنگجوبنام اغوان یا اوغان بوده و خود را درتاریخ ایران مشهورساختند. منشای البانی آنها ازنام آنها آشکاراست، چون برای نخستین بار ان ها را در نوشته های یونانی به صورت البان میبینیم که تلفظ یونانی واژه ارمنی اگوان یا اغوان است(کسانی که با زبان ارمنی اشنایی داشته باشند با سبک تلفظ ع و الف در این زبان و سبک تلفظ ان اشنایی داشته و این نوشته را بهتر درک میکنند)
این نظریه توسط نویسندگان و دانشمندان زیادی تایید شده شده،و از توجه ویژه ای برخورداراست، چون این نظریه با کردارو رفتار شاهان ایران تطابق دارد که مردمی را که کمترین نا آرامی ایجاد میکردند و یا شورش و بلوا به پا میکردند، از سواحل مدیترانه یا دریای سیاه انتقال داده اند، همان گونه که یونانی ها را از غرب ایران به شرق ان منتقل کرده بودند ، تعداد قابل توجهی اینها درتمام دوران درارتش وجود داشته اند وبآنها اجازه داده میشد که دربدل خدمات ایشان، خود را درقسمت های معینی ازآن قلمرو مستقرسازند،یکی از این جنگ ها جنگ خشیارشاه با یونانیان بود. مورخین یونانی ، ما را درجریان یکی ازاین جنگ ها گذاشته وازآنها میآموزیم که وقتی اسکندر به تعقیب بیسوس بداخل باکتریا(پکتیا در افغانستان) پیشروی میکند، شهر برانسیز را تخریب نموده و باشندگان یونانی آنرا که فرزندان یونانیهای میلیزیان بودند محکوم بمرگ میکند، مجازات بخاطر جرمی که نیاکان آنها انجام داده بودند – یک عمل بسیاربیرحمانه وغیر عادلانه .
نظریه پروفسور (ای ام یوگین بوری)

اغوانها یک مردم قدیمی و متمایزاند که باراول توسط پومپی درزمان تهاجم برقفقازبرملا گردیدند. یونانیها ولاتین ها با رونوشت یا استنساخ نادرست ازنام ایشان، آنها را البانیها نامیدند؛ آنها باشندگان کوههای بلند ووادیهای هم مرزدریای کاسپین در اذربایجان بودند که حالا تشکیل کنندۀ ولایات داغستان و شیروان و اذربایجان میباشند. ارمنیها هرگزتوانائی آنرا نداشتند تا این مردم شجاع را تحت انقیاد آورند، مردمی که بواسطۀ قوانین فئودالی اداره میشدند، مانند اروپا درجریان قرون وسطی؛ اینها قبل ازمسلمان گردیدن مسیحی بوده و قرارمعلوم آنها آزادی خود را تا زمان رسیدن بوزان، سرلشکر سلطان سلجوقی ملک شاه، حفظ نموده بودند. زبان این قوم بطور کامل ازارمنی ها متفاوت است. ... خلاصه، میتوانیم بگوئیم که مردم متذکره توسط نویسندگان یونانی وتحت قیمومیت البانیها با درنظرداشت زبان خاص آنها نمیتواند دارای منشای غیر اذربایجانی درنظرگرفته شوند – نظریه ایکه در تناقض مستقیم با نظریۀ مورخین آنهاست (موسیز گالگاندیراستی که درحدود سدۀ نهم عصرمیلادی زندگی میکرد و موسیز کورینوس که میگوید اینها اولادۀ سیسَگ ازنژاد ارمنی اند). ما امیدواریم این نکته را پس از جمع آوری مستنداتی ازنواحی کوهستانی که بازمانداگان این قوم که امروز با نام خلج ها نامیده میشوند و بازمانه اغووانها هستند وبا بقایای زبانی که آنها به ان سخن می گویند آشکار سازیم. بایددرنظرداشت مشابهت واژه ها و دستور زبان بسیار زیادی میان زبان خلجی و زبان افغانها (قبایل فئودالی پراگنده در افغانستان که آنها بیشترازدیگرافغانها قدیمی بنظرمیرسند) وجود دارد زبان افغانها با زبان خلجی اولیه دارای یک ریشه اند
همانگونه که اثبات کردیم افغانها مردمانی برخاسته از اذربایجان و اران بوده اند که در زمانهایی به علت شورش یا بلوا از اذربایجان به نواحی شرق خراسان رانده شده اند از اینگونه جابه جایی ها در تاریخ ایران بسیار است
نوشته شده توسط: Anonymous

محمد عزیز،،، درگیری و رویاروییِ مدرنیته با سنّت متجاوزِ فارس سالارانهٔ علیل و عقب‌مانده را گردِ زندگی کودکان آزربایجانی که ناخواسته در مدارس آسیمله می شوند و برای یاد گرفتن ط دسته دار به صلابه کشیده می شوند، شما هم لطف کنید این تبعیض هارا یعنی سواد آموزی را در کنار کلاس زبانفارسی را در مدارس کودکان ترک آزربایجان به تصویر بکشید، البته نه با هفتاد مَن مثنویِ فلاسفه‌ی مدرنیته، بلکه با یک من اردبیل هم که هفت کیلو می باشد، مورد قبول ما است.

نوشته شده توسط: Anonymous

این مقاله با پیش داروی های غلط تاریخی و دشمنی های خیالی و تصورات کهنه شده و منسوخ توده ای و تجزیه طلبانه به نگارش در امده و بیانگر ایده جدیدی نیست . نگاهی به مقاله نشان میدهد که نویسنده تا چه پایه مغرض و دشمن تراش است . مانند ( با وجود پول مجانی نفت ملت عرب، نیروی کارمجانی کوردها و نیروی کار متخصص تورکها و مسیر ترانزیت و منابع زیزمینی بلوچستان هیئت حاکم و مرکزگرایان نیازی بە دموکراسی نمی بینند، )انچه در مقاله مشاهده میشود یک دروغ تاریخی و نان قرض دادن به گروهی فرصت طلب است .نفت عرب ؟ نیروی کار مجانی کردها ؟ و تخصص ترکان ؟ این مردم ایران و پارس ها زبان نیستند که این فاجعه مرگبار را بوجود اوردند بلکه این روشنفکران ایرانی با بینش تروریستی دینی و چپی و زنده باد گفتن و مرده باد گفتن و نوکری این دولت وان دولت را کردن مسئول نابسامانی کنونی

میباشند نه در ایران بلکه در اروپا هم نه مردم المان بلکه این قشر با سواد المانی بود که ملیونها انسان را به گام مرگ فرستاد . گروهی تروریست بلشویگی راه را برای جنایت کاری مانند لنین و استالین هموار کردند که ملیونها ا نسان نابود شدند .گروهی سرسپرده توده ای و گروهی بی وطن مسلمان باشعار مرگ بر شاه ملتی را به نابودی کشاندند .گناه ندانم کاری و خیانت و رزالت مخالفان چپ و دینی پهلوی را به حساب مردم پارس زبان گذاشتن نامی جز جنایت فرهنگی ملی اقتصادی ندارد .با گذشت 38 سال از اغاز این فاجعه هنوز سازمانهای مدعی برنامه ویا نشتی مشترک با هم نداشته اند .گناه مردم ایران چیست که گروهی فاسد و قدرت طلب توان همکاری با هم ندارند ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای هادی صوف زاده عزیز، بعد از دیدن کلیپ آقای اسماعیل نوری اعلا که فدرالیسم را در حد روشن و خاموش کردن بخاری را در مناطق سرد تعریف می فرمایند، و تمام قدرت نظامی و اقتصادی را در ید قدرت مرکز و طیبعتا زبان رسمی فارسی تعریف می کنند و تازه ایشان بخاطر مطرح کردن همین مسائل جزئی از طرف خیلی از روشنفکران ایرانی ( فارس ) آق والدین می شوند، ملتهای محروم از زبان مادری در این جامعه بدنبال چه چیزی می توانند باشند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

شور بختی است که عده ای با داشتن رسانه که باید هدف نهایی آن اول آگاهی و نقد بی طرفانه اخبار و .... و بعد از آن اتحاد ملت در راه رسیدن به فضای رواداری و همزیستی و ابادانی کشورمتکی بر اراده اگاهانه و همکاری و.. ملت و... باشد اما کارشان گله گزاری از هم در فحاشی و نفی هم شده کاری که همه انها کم وبیش بدان مشغولند و اینان که اکنون که چیزی در دست ندارند اینچنین به هم می تازند وای بدوزی که دستی در قدرت ...و شما که بیانه آخر را به آخرین شاهزاده می نویسید با انکهنانکه صرف نامه بیانگر آست که فعلا آواز اقبال بیشتری برخوردار است و بد یا خوب این اقبال غیر ازجایگاه خانوادگی به لحاظ ایده ها و عملکرد هم واگر واقعا در فکر وطن و آزادی و ... بودید بیانیه ای را می نگاشتید که در آن همه فعالین و مبارزات از هر طیف . پیمان ببندند برای دو سال دست از نفس هم و غرض و مرض و.. بردارند آنوقت شاهد اعتماد و تلاش ملت و

نوشته شده توسط: Anonymous

شور بختی است که عده ای با داشتن رسانه که باید هدف نهایی آن اول آگاهی و نقد بی طرفانه اخبار و .... و بعد از آن اتحاد ملت در راه رسیدن به فضای رواداری و همزیستی و ابادانی کشورمتکی بر اراده اگاهانه و همکاری و.. ملت و... باشد اما کارشان گله گزاری از هم در فحاشی و نفی هم شده کاری که همه انها کم وبیش بدان مشغولند و اینان که اکنون که چیزی در دست ندارند اینچنین به هم می تازند وای بدوزی که دستی در قدرت ...و شما که بیانه آخر را به آخرین شاهزاده می نویسید با انکهنانکه صرف نامه بیانگر آست که فعلا آواز اقبال بیشتری برخوردار است و بد یا خوب این اقبال غیر ازجایگاه خانوادگی به لحاظ ایده ها و عملکرد هم واگر واقعا در فکر وطن و آزادی و ... بودید بیانیه ای را می نگاشتید که در آن همه فعالین و مبارزات از هر طیف . پیمان ببندند برای دو سال دست از نفس هم و غرض و مرض و.. بردارند آنوقت شاهد اعتماد و تلاش ملت و

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محمد:
پانترک هرکجا بازی را ببیازد میگوید از اول
یادتان باشد این بحث را اول شما تورک ها در این سایت شروع کردید با مقاله دیرنج مین ائلی
حالا که مشخص شده خالص ترین اعراب بعد از یمنی ها هستید میزنید زیر همه چی
همان طور که خود شما گفتید مغول را بر فارس فضیلتی نیست و شمن الت تناسلی پرست را بر مسلمان (البته خود مسلمانان این را قبول ندارند)
البته البته پول نفت چاه های تالش مغان که کم ارزش شود و کم شود کارمند های کامنت نویس بیکار میشند و ساختن داستان های "ایا میدانید فوتبال ورزشی تورکی است" یا "داستان های قزیل الما نه ببخشید قزی سیندرلا" یا ارک علیشاه و قوتادوغ کم میشود
http://www.iranglobal.info/comment/81251

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب حسام:
شما خودات پاسخ به خودات را در کامنت ات دادی:

Geographic distribution of the J2 haplogroup in Europe, North Africa and the Middle East

به عرض انورتان میرساند که که خاستگاه هاپلوگروپ ها برای ما مهم است نه "وجود" داشتن اش این خاستگاه چگونه تععین میشود :
به وسیله نمونه برداری تاریخی از گور ها و باقی مانده های انسانی مثل همان مورد که در کامنت تان نوشتید تا 15000 یا حتی 40000 سال
میتوانی تراکمY دی ان ای در زیر شاخه هاپلو گروپ J2 را در عکس زیر در ویکی پدیا ببینید:

https://en.wikipedia.org/wiki/File:Haplogroup_J_(Y-DNA).svg

حالا خود شما بگو زمانی که جنوب عربستان و یمن بیشترین تراکم این هاپلو گروپ را دارند و تقریبا این منطقه همیشه مهاجر فرست بوده نه مهاجر پذیر ایا این هاپلو گروپ عربی نیست

در مثال خود شما:
برای هاپلو گروپ های جی:
e highest percentage of J2 in the world is found in Ingushetia (88% of the paternal lineages) and Chechens (56%) in the North Caucasus

من هم برای شما تالشی ها و ارمنی ها را از جنوب میبرم و لزگی ها و اوار ها و را هم کنار میگذارم چون مطلقا فاقد این هاپلو گروپ اند پس میماند همان شمال میتوانید برای هاپلو گروپ های لزگی بهد به لینک زیر بروید:

http://languagesoftheworld.info/wp-content/uploads/2014/05/Y-DNA_Caucasus2.jpg

پس میماند تورکان عزیز اذربایجان به اصطلاح شمالی که من همیشه مقدار این هاپلو گروپ را برایشان 50 درصد نوشتم یعنی حتی 6 درصد کمتر از رقمی که شما نوشتید
پس دیگر بحثی نمیماند در عربی بودن این هاپلو گروپJ2 و اینکه در اذربایجان 56 درصد است جالب است که خود شما اگر به لینک ویکی پدیا این هاپلو گروپ بروید بیشترین مقدار ان برای یمن و تنها 60 درصد است

مشاهده بفرمایید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(Y-DNA)

Yemen 62 72.5 9.6 82.1 El-Sibai 2009
.................................
تنها جناب حسام یک اشتباه فاحش هم کردی که G را برابرJ در نظر گرفتی که به خط عربی هر دو جی نوشته میشوند البته این هاپلو گروپ منتعلق یبه اوستیایی ها میباشد و بیشترین ان در اوستیای شمالی و جنوبی است گرجستانی ها هم 20 درصد دارند بیشترین مقدار ان در ایران مربوط به شهر گرجستانی نشین فریدون شهر اصفهان است
در اذربایجان شمال ارس صفر درصد و در اذربایجان پایین ارس 10 درصد است و البته به اینکه مربوط به کدام گروه قومی است (ارمنی تورک یا تات تالشی کورد ) معلوم نیست

درباره این هاپلو گروپ:
https://commons.wikimedia.org/wiki/File:G2_Y-haplogroup.jpg


بیشترین مقدار ان با تراکم 90 درصد مربوط به اوستیای شمالی است نمودار را ببینید

https://mathildasanthropologyblog.files.wordpress.com/2009/12/caucasus-y-chromosomes.png




Yemen 62 72.5 9.6 82.1 El-Sibai 2009
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محمد حالا پاسخ بده:
کم بودن دایره واژگانی این زبان تا به جایی است که باید برای واژگانی که در این زبان وجود ندارند از همین زبان معادل غیر برابر در نظر گرفت به گونه ای که حتی در ساده ترین جملات هم در گل میماند
برای نمونه :
الله اکبر
فارسی: خدا بزرگ است
تورکی : تانری بیوک دیر
تانری = تانگری مغولی = اسمان
بیوک = خروس
دیر = است
ترجمه واقعی زبان تورکی: اسمان خروس است
به زبان عربی از تورکی
الدیک الله
اگر واقعا چیزی جز این است میتوانید با کمک حسام این جمله الله اکبر یا جمله زیر را به تورکی یا به فارسی رفع ابهام کنید
حالا همه منتظر ایم شما بگویید تورکها "خدا بزرگ است " را چگونه مینویسند که درست باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنت قبل :
پسوند های مغولی در ترکی:
۱۰ – پسوند، «غُو» :
اِسپِی غو (به اندازه سپیدرنگ)– پلاس غو (به اندازه یک گلم)– پِیرو غُو (به اندازه یک پیراهن) – جُوب غُو (به اندازه – به مقدار)-قوندَر غُو (حساسیت به اندازه)– قونرغو (شرمنده و ملامت) – قَودَه غُو (به اندازه یک بسته علف)– سبد غُو (به اندازه یک سبد)– ماشِیو غُو (به اندازه یک پارچه پشمی)– لَچَک غُو (به اندازه یک چادر)– سِیرغو (به اندازه سیرشدن)– سالپُورغُو (به اندازه تمام سال)– شنوندغُو (آگاه کردن و شنواندن) و…

۱۱ – پسوند، «گُو» :
آغیل گُو ( هم قریه و هم نشین و همسایه) – آلی گو (عزیزان . دوستان . رفقا) – آجَه گُو (پیرزنان – مادر کلان ها)– بارَه گُو (بره ها) –بِیری گُو (عروسان) – چَاپُوش گُو (میش ها) -– گوسله گو (گوساله ها) و…
۱۲ – پسوند، «لَه» :
ادوگوت له (تصادف کردن) –اِرکَه توله (نازکردن) – تَرتَغ لَه (دست و پا چه شدن؛ پالیدن با چشم پت) – توکشیی لَه(نفس سوختگی – تند تند نفس کشیدن)– خونده له (صاحب شدن)– خیر جی له (لجاجت و خیره سری کردن) – دوتَه لَه (گریختن) – دوره لَه (تقلید و پیروی کردن) – دیلمل له (معطلی ودرنگ وسست کار) – سُرپُچی له (سر پرستی کردن)- سغره له (پوستی که روی زخم می خشکد)سُوخَک لَه (با حرص اشتیاق ) – سُونجی لَه (رفع خستگی از بدن کردن) – شندق له (چرک ضخیم پوست بدن) –شَقَب له (مستی وشوخی و بدماشی) – قغه له(خشک کردن چیزی) – قوتقَل لَه (پالیدن و جستجو کردن) – قُوتُورلَه (نازدانگی) – قورخ چیل لَه (بدخلقی و بد رفتاری کردن) – قِیغَس لَه(بلند صدا کردن) – – کوته له (سگ گری) –کیچیو له (نابلدی و نا رسائی) – گوی گیل لَه (مجادله لفظی؛ گفتگو)– لخشوم له (لشم کردن و آرایش زنها) – لَمِیشت له (تنبلی کردن) – مردک لَه (غیرت و مردانگی نشان دادن)– مَختَه له (ناله وگریان کردن) – نخره له (ناز و نزاکت کردن)– نیبته له (در پناه و کناره گرفتن کسی) – نیکول له (زیر مراقبت گرفتن) – نیمرَه له (پنهان شدن) – وُنگه لَه (رنگ و رخ نشاندادن)– ورگیل له (نشسته خواب کردن یا خواب رفتن)– کوربه لَه ( در خاک غلط زدن)-و…
۱۳ – پسوند، «لُو» :
کُندَلُو (راه کناری . در پهلو دراز کشیدن) – بُرلُو، (بالایی) شِیولُو، (پائینی) سَرلُو، ( بالا سر ) بَغَل لُو، (بغلی) جَغَه لُو، (کناری) تَی لُو(پائینی) و…
۱۴ – پسوند، «نَه» :
غولنَه (مابینی) – دیرنَه (سابقه) – گَینَه (قدیمی) – کَینَه (از قدیم) – شِیونَه (پائین) – بَلنَه ( بالایی) تَینَه (پائینی) –

و این همین جور ادامه داره تا 36 وند از 40 وند تورکی
نوشته شده توسط: Anonymous

یکسان بودن دستور زبان تورکی و مغولی که هر دو التصاقی اند:
باید این توضیح داده شود که در زبان ترکی، پسوندها نامحدود می باشند و بیشتر از نود و پنج درصد الفاظ الحاقی را پسوندها تشکیل می دهند به همین دلیل این زبان را پسوندی (التصاقی) میگویند
این واقعیت را باید بپذیریم که اصلا پسوند هایی که در مکالمات روزمره تورک ها رایج بوده و مورد استعمال دارند، هیچ ربطی به تورکی ندارند و 90 درصد انها از مغولی یا فارسی و عربی است:

۱ – پسوند، «اَدَلِی» :
آدم ادلی (مانند آدم)– چُوغُول ادلی (مانند دروغگو سخن چین) سُولَه اَدَلِی (سست و بیکاره رقم)– سولَه ادلی (مانند حرامزاده و بدکار) – کُوچُوک اَدَلی (مانند چوچه سگ)– گرگ ادلی (مانند گرگ)- مغُول ادلی (مانند آدم پاکیزه و شجاع) و…
۲ – پسوند، «بَلَه» :
اوماغ بَلَه (بااطمینان و فارغ البال – مغرور و متکبر) – اوق بَلَه (حالت استفراغ) – دِیل بَلَه (حالت دل بدی) و…
۳ – پسوند، «تُو» :
اِرکَه‌تو (نازدانه، نازپرورده) – اُولغوی تو (محافظت و نگهبانی شده) – اَنگَل تو (جنزده . به دردسر گرفتار شده)- خل پل تو (جندی و مریض عصبی) – خوستَه تو (نامزد دار) – خَیگِینَه تو (تخم دار ) – جورکه تو (باشهامت، دلیر، باجرأت)– جیرکه تو (با حوصیله ) – چَم تُو (باهوش و توانمند)– رَوُوت تُو (منظم و مرتب) – سام تو (سهمناک، پُر هیبت، ترسناک) – شولوک تو (چیزی یا جایی که کرم داشته باشد) – شیر مه تو (چیز دلچسپ و تاثیر ناک) – قونغه تو (شخص پرکار و پشت کار) و…
۴ – پسوند، «جی» :
اَرخَل جِی (از جابلند کردن)– اِستَل جِی (ایستاده کردن)– اُوچَل جی (نوشاندن) – اُولَه جِی (صداکشیدن سگ- زوزه گرگ) تاوپیل جی (بی قراری) – توختل جی(مقاومت کردن)– تُوشٌل جِی (با زور چیزی را به جلو هل دادن) جَغَرجی (وادارکردن بکاری) جَلغَل جِی (پیوند چیزی به چیز دیگر) – دُوتَل جِی (فراردادن) – شِیغَه جِی (منقبض – منقبض شدن) – شیغل جی (سخت کردن معده حیوانات) –غَرغَل جی (بزور نوشانیدن) – غَل غَل جِی(شور وغوغا) – غولَه جی(بیزاری و دلسردی) – غَیغَل جی (صدای گریه )– قیغه جی (خراشیدن پوست بدن) – قین جی(شکنجه و آزار رساندن)– لِیختَل جِی (بلند کردن) – مُوختَل جِی (محکم کردن چیزی) و…
۵ – پسوند، «چِیلُو» :
سیال چِیلُو (مانند حریف)- قُلغَی چِیلُو (مانند دزد) – بیری چیلُو (مانند عروس) – مُغُول چیلُو (مانند آدم های پاک و نظیف و شجاع) – آدم چِیلُو ( مثل آدم واری) – اُوستاچِیلو (مثل آدم های ماهر) قُودغُو چِیلُو (مثل مادر عروس یا مادر داماد) و…
۶ – پسوند، «دَلجِی» :
قوش دَلجی (همه را جمع کردن) – اَدَلِی دَلجِی (شبه و مانند ساختن) – بوترادلجی (پراگنده ساختن . فراری دادن ) – بوغوس دلجی (قهرساختن) – پوددلجی(پرو بال کنده شده – بی پرو بال کردن)– تولغه دلجی (تکیه کردن)– تونجی دلجی (خشک کردن) – خونده دلجی (کسی را ما لک چیزی ساختن) – دَبَه دَلجی(قورت کردن از نظر غایب شدن)– دوته دلجی (گریختاندن) – سولچی دلجی (بیحال کردن ازگرسنگی)– غتول دلجی (کثیف کردن آب)– غرغل جی (به زور نوشانیدن) – قابو دلجی(از نزدیک کمین کردن) – قت قوله دلجی (یکجا ساختن) – قول قیسر دلجی(درهم و برهم کردن) – کل تک دلجی (خیز زدن و پر تاب کردن) – کوی دلجی (به صدا درآوردن) – گوی دلجی (چپه کردن . لول دادن) – مارَکَه دَلجِی (جلسه مشترک دایر کردن) – مُوشت دَلجِی (وادار کردن کسی به خیز زدن)– و…
۷ – پسوند، «دَه» :
بُلُوق دَه (در حال فواره کردن و جوشیدن)– بیَه دَه (قدبلندک کردن)– جَغَه دَه (کناره گرفتن)– ترقَک دَه ( بیتابی کردن از خشم)– قِرتَک ده ( جست و خیززدن)– جُغُول ده (لگد مالکردن) – غوره ده (بغض کرده) – قَش قَلَگ دَه (بیر و بار و ازدحام و برهم زدن) – لِیختَک دَه (کلان کاری) – نر غیل ده (زیر پای کردن) – و…
۸ – پسوند، «س» :
قَوٌس – عَرٌس – شَرٌس – تَرَقٌس – گَرٌس – مُورٌس، چِیوٌس و…
۹ – پسوند، «سَه» :
قولخ سه (آدم بی حیا و هرزه) – رَغَس سَه (افشان و پاشان شده)– قُلمَه سه (گرگ زده) – قِیشَخ سَه (پاره پاره و بی نظم) – یخ تخ سَه (خنک خورده) – بَربَس سَه – مَندَخ سَه (مانده، خسته) و…
نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنت درباره زبان به اصطلاح تورکی یا همان لهجه غربی مغولی :
نام مناطق:
شیخچغو ، بلاغ ائینگر ، دولنه ، لوٹو ، گیرپید ، اودکل ، بوکرجای ، سنڈیکله ، قرقول ، شیلبینگ ، ترنوا ، ایسپی لاغ ، سیوگ ، قادی ، اشترلئی ، خیدیر ، جیرغئی ، بورجگئی ، ورس ، قلوج ، جیغه تو ، اودقول ، پیدگه ، قونا‍ق ، اولوم ، سورچوگ ، تولئی ، بولوگ ، تمکی ، قاش ، کمرگ ، قبرغه ، بوم ، ناگو ،اولیاد تو ، المیتو ، داله ، سرتلہ .لوخگ ، قرہ ، الغزار ، شیبقال ، جالہ ، جاشه ، تبقوس ، اشکه ،چمبر ، تیلوم ، اورینچی ، اربستو ، سیواگ ، اورزگو ، کجران ، گیزو ، ناوور ، بامیان ، یکولنگ ، چاکه

سرتله ، توکری گولنگ ، بیلو ، المیتو، ممدگ ، سیرقول ، امبلاغ، لوڈہ ، چشکه ، کلدئ ، مڈ گ ، نوورگ ، میسه ، قرغه ، توغلوغ ، میٹه ، پنڈہ ، قارلوخ ، تولئی خو ، قادہ ، ایچه ، تورگن ، پای لوغ ، گزگ ، اوتیلاق ، جاغ ، دای برکه ، زینگر ، دادی ، چیگ تمو

اودقول ، پیدگه ، قونا‍ق ، اولوم ، سورچوگ ، تولئی ، بولوگ ، تمکی ، قاش ، کمرگ ، قبرغه ، بوم ، ناگو ،اولیاد تو ، المیتو ، داله ، سرتلہ .لوخگ ، قرہ ، الغزار ، شیبقال ، جالہ ، جاشه ، تبقوس ، اشکه ،چمبر ، تیلوم ، اورینچی ، اربستو ، سیواگ ، اورزگو ، کجران ، گیزو ، ناوور ، بامیان ، یکولنگ ، چاکه

سرتله ، توکری گولنگ ، بیلو ، المیتو، ممدگ ، سیرقول ، امبلاغ، لوڈہ ، چشکه ، کلدئ ، مڈ گ ، نوورگ ، میسه ، قرغه ، توغلوغ ، میٹه ، پنڈہ ، قارلوخ ، تولئی خو ، قادہ ، ایچه ، تورگن ، پای لوغ ، گزگ ، اوتیلاق ، جاغ ، دای برکه ، زینگر ، دادی ، چیگ تمور، آله گو ، بگرام ، قرہ باغ ، دای کیپگ ، قرغه ، ...
یکسانی های زبان مغولی با تورکی:
پرندہ ھا

سبرال ، بورگود ، شغجئی ، چیگگ ، چولدی ، قرقولاد ، سنگ کویگ ، چوغوگ ، با شه ، قجیر و ……….
حشرات

قونغوس ، بوی ، جولگگ ، قوللئی ، شولوگ ، کوڈی ، چیلگ ، خمندوگ ، ووخلی ، قورہ ، سونه ، گنگ ، کانه ، شلجه ، ریشک ، منٹه پلخ ، جیژدوغ ، مٹگ ، قبرگ ، خمندوگ و……..
حیوانات درون آب:
چنچکلو ، مانی پوشت ، قوقری ، باغا و.
حیوانات وحشی و اھلی

جیرہ ، تولئی ، تبرغو ، تولکا (روبا) ، بیلی ، قالو (سگ دریایی) ، کیرپی جیرہ ، قبلو ، گینڈوگ ، قینجیغ ، داغو ، اولاغ ، قوئین (گوسفند) ، اوچو ، بورو، غونجی ، سوبای ، سغلیغ و……….
خوردنی ھا

خوراک : قورتی ، نان بوٹه ، اوگرہ ، ملیدہ ، قتیغ ، جوبلغه ، پیرکی ، بوسراغ ، چوب جوش ، تافه ، پتری ، ٹیکی ، لولدوش ، پاد ، قدید ، آچونی ، لیٹی و۔۔۔۔۔۔۔۔۔
نام ماہ ھا :
اید ، برید ، کوکئی ، سرتائیستو ، نورس ، جورس، کمو ، کوجگل ، بامو ، سیابار ، نجیر ، ورال.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب محمد :
زبان الکن به زبانی میگویند که خوداش "لهجه غربی زبان مغول " است حالا این لهجه چگونه به زبان های دیگر واژه میدهد را باید اثبات کنید:
زبان شناسی عبارت است از بررسی علمی زبان. زبان شناسی حق ندارد «تجویز» کند چرا که تجویز کردن، کار علم نیست و علم تنها می تواند توصیف، کشف و نظریه داشته باشد.
اگر زبان را بصورت دقیق تر پیگیری کنیم در می یابیم که زبان مھم ترین وسیله برای شناخت انسانھا و یا یک قوم است. درین مورد زبان شناس غربی دکتور جانسن چنین ابراز نظر کردہ است :
زبان نسب نامه و قدیمی ترین یادگار ملت ھاست. نوشته ھا و ابراز نظر ھا به سبب علت ھای مختلف از حقیقت دور میشوند اما گنجینه ھای کلمات زبان ھا دروغ نمی گویند و مارا فریب نمی دھند . بشرط اینکه برای معلومات کسب کردن از کلمات زبان ھا، باید از ھنر درست آن آراسته باشیم.
زبان شناس ھندی سید سلیمان ندوی می گوید :

ملت ھا در قبال تاریخ شان ھر گونه خیانت کنند و برای رد و بدل واقعیت ھای تاریخی طبق دلخواہ شان، ولو دروغ بکار بگیرند ولی زبان و گنجینه ی کلمات زبان مانند امانت دار واقعی روداد ھای گذشته را ترتیب وار برای ما نگهداری می کند، که یک محقق به وقت ضرورت از آن استفادہ میکند
عدہ ی از زبان شناسان نظر شان بر این است، زبان ھایی که از بین رفته و یا فراموش شدہ اند شناخت در مورد آنھا کاری محال است. اما بزرگ ترین زبان شناس امریکایی و استاد دانشگاہ استینفرد کالیفورنیا میریت رولن و همکار او جوزف گرین این نظریه را نمی پزیرند و آنھا عقیدہ دارند که بسیاری از کلمات زبان ھا آن قدر مقاوم ھستند که تا مدت مدید باقی مانند. مانند نام ھای اعضای بدن ،نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان ، و پدیدہ ھای طبیعی در محیط
به روش این دانشمندان و زبان شناسان اگر زبان تورکی را در نظر بگیریم بخوبی پی میبریم که این ‍زبان از نظر ریشه ی مستقل نیست بلکه ترکیب و کلمات این زبان از زبان دیگری ریشه گرفته . یعنی نام ھای اعضای بدن ، افراد خانوادہ و پدیدہ ھای طبیعی محیط در تورکی در مجموع مغولی می باشد که دال برریشه مغول بودن زبان تورکی دارد .این نام ھا قرار ذیل اند
برای مقایسه با سه خط اورده میشوند
نام ھای اعضای بدن
نام ھای اعضای بدن همگی مغولی

تراخ ،تولغه ، گیدگه ، چوقو ، چوله ، ‍قچار ، کومه ، قاش ، قباغ ، کیرپگ ، اوقرہ ، قیغد کٹوگ ، کرکوٹگ ، الغزگ ، جور ، چیجی ، کورہ ، قیتد ، غب ، لینگ ، تولیگ ، الغه ، ایرکه ، شنگول ، اپسقور ، توقئی ، قاری ، چیمکه ، سوجی ، قوندغسو ، بیر ، اولقله ، بوربی ، کیموگ ، قبرغه ، دالو، قیچغ ، چم چینه ، اونگه ، جیبار ، توقی
نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان در مغولی و تورکی و یکی بودن در هر دو

آته ، آبه ، ابغه ، بیکه ، اینگه بکله ، آجه ، باکول ، آچول ، نغچی ، تغائی ، ابسو ، قودغو ، لالئی ، آغئی ،بوله ، نیلغه
نام اسباب خانه و اثبات یکی بودن هر دو در تورکی و مغولی
به خط فارسی:

قورخ ، کنڈو ، گوگئی ، قوتو ، گوڈنگئی ، گولخو ، قویرہ ، موری ، پوشتول ، نوغول ، چیرمہ ، چمبر ، دیرہ ، پخسه ، بوچقاغ ، چت ،
تبخئی مانی ، باٹال ، دیشکه ، خورمه ، کومرکئ بوخچه ، امبوچه ، ڈولچه ، لاغو بدنی ،
نام ابزار کار در دو زبان مغولی و تورکی و اثبات یکی بودن هر دو:
خط فارسی:

ٹونٹی ، چبچور ، گینٹی ، کرنڈی ، پارو ، جارو ، سوولغه ، دوتو ، اتنگ و
نام گیاهان:
نام ھای نباتات

گنگو ، قووغ ، تولغنه ، توقید ، میچلیغ ، لوگور ، توسله ، زیربرگ ، سیمسول ، سوخشلبید ، چغرگ ، قرغنه ، بور بوٹه ، دولنه ، اجریغ ، اولغادیگگ ، جیرکنه ، برغنه، خیرلئی ، چاکه ، چوکری ، قلغو ، بوترنغو ، گنڈہ بغل ، بلدرغو ، اوله ، لوخ ، تاخوم ، خینجگ ، اغجی ، بیغجی ، شیریلجی ، اوئیل ، شورکی ، دوری ، قوریغ ، کمئی، راف ، ایستوغ ، شیریشک ، اولیاد ، قاش ، مونڈلی و
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای محمد؛ شما چرا اینهمه به این بیچاره کیانوش توکلی بند میکنی

درج همین کامنت شما توسط ایران گلوبال -علیرغم افتراامیز بودنش, خلاف ادعای شما را به نمایش کذاشته است.
درشهر یکی مسلمان, انهم کافر, پس در همه دهر یک مسلمان نبـود
!!!

ن
نوشته شده توسط: Anonymous

دقیقا بنده نمی دانم چرا آقای کیانوش توکلی با "زنده باد فارسستان" مشکل دارد و اجازه نمی دهد هیچ کامنتی از بنده در اینجا نشر شود. اگر می نوشتم زنده باد تورکستان و آزربایجان احتمالا مجال نشر می داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

در دوران سلطنت پهلوی بانوان ایرانی از ازادی های مدنی برخوردار بودند. با روی کار اوردن اخوندها بوسیله امریکا وضع بانوان دچار عقبگرائی شد و جریانات چپ با دفاع از نظام شرئط بانوان را بدتر کردند . در روز انتخابات ننگین جمهوری اسلامی اری یانه جاسوس معروف توده ای کیانوری به همراه همسرش با رو سری مشکی به ارتجاع رای دادند .
در درون جریانات دینی مانند مجاهدین زن ابزار سیاسی است . اذدواج اجبار ی و سپس طلاق اجباری و انقلاب ایدئ ولوژیک و بیگاری زنان در سازمان نمونه دشمنی اشکار ارتجاع سرخ وسیاه با بانوان است . هنوز در هیت رهبر ی جریانات چپ بانوئی دیده نمیشود .در صدر عالی حزب لنین هم بانوئی تا پایان وحشت دیده نشد جزگزافه گوئی .
تعصب قومی و دینی هنوز در ایران عامل اصلی دشمنی با بانوان است .

نوشته شده توسط: Anonymous

براستی که چه دنیای کوچکی دارد این شاعره و چه نفرت بزرگی , نسبت به دهها میلیون هموطن اذربایجانی اش.

نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

تفکر چندش آور و فاشیستی "پان ترکیسم" از سوی رژیم ضدایرانی جمهوری اسلامی، در داخل ایران تقویت می شود، به این دلیل که تنها چیزی که برای این آخوندهای پلید شیعه که مثل ویروس به جان ایران افتاده اند اهمیتی ندارد ، "مردم ایران" ، "تمامیت ارضی ایران" ، موجودیت ایران" و "تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران " است.
نقش دولت پلید ترکیه را نیز نباید از یاد برد، ترکیه همواره خواهان تجزیۀ ایران و «آزادی براداران ترک» در ایران بوده است و جاسوسانش از زمان سلطنت شاه خائن به یاری سازمان «میت» ترکیه در ایران فعال بودند و گرگهای خاکستری و «هفت خواهران» و نظایر آنها را ایجاد می کردند تا در روز موعود این جاسوسان خفته بیدار شوند و با دامن زدن به نفرت ملی و به ویژه نفرت ضد فارس و ضد کرد وضدارمنی تمام منطقه را به آشوب بکشند. ترکیه از این سیاست دست برنداشته است. هموطنان شریف آذربایجانی ما یک بار این تجاوزکاران و

اشغالگران آذربایجان را از ایران بیرون کردند و دست هر متجاوز دیگری را نیز قطع خواهند کرد. خلقهای ایران و ترکیه دوستان دیرین اند. مردم ایران، هم عزیز نسین و هم ناظم حکمت را دوست دارند و آثار آنها را می خوانند.
کثافتی مثل اردوغان و رسانه‌ها و بلندگوهای وی همراه با برخی از شیوخ مفتخور و فاسد و بیشرف عرب به دروغ، بلندپروازی‌های جاه‌طلبانۀ خامنه‌ای جلاد و رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی را «ناسیونالیسم فارس»، «امپریالیسم فارس»، تلاش برای ایجاد «امپراطوری فارس» و «توسعه طلبی فارسی» جا می‌زنند و مزدوران و حقوق‌بگیرانشان در سایت ایران گلوبال نیز این تبلیغات مزخرف و اراجیف را در بوق می‌کنند. در صورتی که درست این است که بگوییم که خامنه ای جلاد و رژیم پان اسلامیست و فرقه گرای شیعۀ جمهوری اسلامی به دنبال ایجاد امپراطوری شیعه در خاورمیانه و درنهایت در پی تشکیل حکومت جهانی اسلام هستند.
سرنگون باد رژیم های فاشیستی ایران و ترکیه
نابود باد تفکرات پلید پان ترکیسم و پان ایرانیسم و پان عربیسم
نوشته شده توسط: Anonymous

" خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر می شوند "

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از اقای همنشین بها ر. با توجه اینکه شما کار شناس مسائل تاریخی هستید راه حل شما برای کردستان ایران چیست ؟ ایا جدائی جغرافیائی و یا تجزیه از ایران راه حل نهائی کردستان است و یا اینکه اغاز جنگ های داخلی ؟
توجه داریم که از جنگ دوم ژرمن ها و وتجاوز ارتش روس به ایران و تاسیس حزب توده تا کنون همواره جنگ و گریز بین دولت مرکزی و گروه های کرد ادامه داشته و پایان ان ر وشن نیست .

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران گلوبالی که از مروج شاهنامه و فرهنگ مبتی بر شاهنامه است ...
ایران گلوبالی که حامی سلطنت طلبی و پدرسالاری است شده حامی حقوق زنان !
این سیاسی کاری و ریا و دودوزه بازی است جناب

نوشته شده توسط: Anonymous

دو اشکال اساسی به این نوشته وارد است
اول اینکه از دشمنان شکایت برند به دوستان ...آیا کیانوش توکلی دوست شماست آقای لوایی ؟؟؟
نخیر
تیغ سانسور ایران گلوبال فقط در جهت ترک ستیزی و عرب ستیزی است و اصولن با توهین و تمسخر نسبت به ترک ها مشکلی ندارد اگر در این رسانه بنویسی فارس افغان زاده حتما سانسور خواهی شد اما خلاف آن اگر مغول زاده بنامند تورا کیانوش برایشان کف هم خواهد زد .
رسانه ایران گلوبال رسانه ای فاشیستی شووینیستی است و اینکه چرا ما در آن حضور داریم بخاطر این است که از ما سخن به میان آمده است .
شما به تاپیک های این رسانه نگاه کنید 80 درصد در راستای ترک ستیزی و عرب ستیزی است حال آنکه در همان رسانه ها غیر ملی ما ،به زعم شما، اینقدر ملب ضد فارس یا فاشیستی دیده نمی شود .
اصولا این سنت اروپا و تمام رسانه های وابسته به آن است .

مشکل دوم : تورانچلیق مفهومی ندارد وقتی ما به زبان قرغیزستان یا قزاقستان یا اصن ترکمنستان آشنایی نداریم ... با تمام احترام به سایرین و شما سنگ بزرگ را علامت نزدن می دانم و آزربایجان را وجه مصالحه قرار دادن ... شما به همین خودمختاری که سید جعفر پیشه وری می خواست قناعت کنید تا موعد استقلال برسد ... بعد اگر ترکیه توانست تورانچیلیق را تا آن زمان تثبت کند شما هم عضوی از آن شو گرامی .
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

در8 مارس با صدای بلند اعلام کنیم برابری بی قید و شرط زن و مرد همین امروز، اعلام کنیم آزادی زن با نظم بردگی قابل جمع نیست، اعلام کنیم زن ستیزی و آپارتاید جنسی موقوف! اعلام کنیم مسببین بردگی زن را سرنگون میکنیم، علیه اسید پاشی ها، علیه اختناق و دستگیری ها و اعدامهای گسترده، برای برچیدن نیروهای ضد زن و گله های "امر به معروف و نهی از منکر" از خیابانها صدایمان را بلند کنیم، حکومت آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی قابل اصلاح نیست و اگر هم باشد ما آنرا نمیخواهیم، کلیت رژیم جمهوری اسلامی اعم از بنفش و سیاه و سبز ضد زن است ، آخوندهای حاکم بر ایران باید سرنگون شوند، زن ستیزی و تبعیض براساس جنسیت در تمامی شئون سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در ایران، تنها با پیروزی سوسیالیسم می تواند پایان یابد. پایان دادن به فرودستی و بیحقوقی زن در جامعه، برعهدۀ اردوی برابری طلبی و جنبش سوسیالیستی طبقه کارگراست.

در این راستا اولاً، باید با افق برابری بی قید و شرط زن و مرد در تمام شئون اجتماعی به میدان بیائیم و به کمتر از این رضایت ندهیم. ثانیا، نقطه سازش ها و موانع سر راه آزادی زن را قاطعانه افشا و منزوی کنیم. ثالثاً، تحقق هدف و خواست آزادی زن را بیش از پیش به نیروی عظیم اردوی آزادیخواه و برابری طلب و چپ جامعه متکی کنیم.
برای پایان دادن به آپارتاید جنسی و انحلال قوانین ضد زن موجود باید حکومت اسلامی حاکم بر ایران را سرنگون کنیم.
زنان و مردان آزادیخواه ایران زمین باید در8 مارس علیه تبعیض و آپارتاید جنسی، علیه فرودستی و بردگی زن، علیه نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی که مسبب دوام و بقای زن ستیزی است، اعتراض کنند.

نه به حجاب اجباری، نه به آپارتاید جنسی
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی
نوشته شده توسط: Anonymous

با این شعرهای خانم مریم عابدینی یا دیگر شعرایی مثل خود همین آقا انتظار دارید تو آن مملکت نفرت قومی کاهش یابد و آن مملکت سرپا باند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

می گوید ترکهایی که برای عملگی به آلمان رفتند با فرهنگ تورکچلوخ یعنی مردسالاری و قتلهای ناموسی و ازدواجهای تحمیلی و چادر چاقچور و ... حسابی موی دماغ آلمانها شده اند و حسابی ترکستانی در ناف اروپا درست کرده اند و خوشحال که همین کار را ترکهایی که برای کارگری و عملگی در دهه 60 از ترس صدام به تهران و دیگر شهرهای مرکزی رفته اند باید اجرا کنند! اما نمی گوید که آلمان هم بی کار ننشسته و مهمترین حامی و پشتیبان کردها و مخالف ورود ترکیه به اتحادیه اروپا می باشد.
برسم ایلات و عشایری در قرن 21 صحبت از تصاحب سرزمین دیگران با مهاجرت خزنده در قالب کارگر و عمله می کند.
فصل آذری چلخ از کتاب ترکچلق! به همان دلیل اجازه انتشار ندارد که اقلیم کردستان عراق اجازه استقلال ندارد یعنی اجازه ما و شما دست دیگری است همانطور که کار پیشه وری و آن دیگری در مهاباد با فشار امریکا ناکام ماند و شوروی از آذربایجان

بیرون رفتند. بروید یقه آنها را بگیرید اجازه از آنسوی آتلانتیک صادر شود در ایران نه کسی توان و نه حتی علاقه ای به ماندن با شما در یک جغرافیا دارد. البته مهمترین مخالف جدایی شما همان ترکیه ای هست که می خواهی خودت را به آنها بچسبانی شما شیعه هستید و در صورت استقلال و اتحاد با باکو که آنها هم شیعه هستند می تواند رقیبی برای جلوداری ترکیه ی سنی باشد و نیز بخطر افتان موجودیت ارمنستان به عنوان کشوری مسیحی که تضمین حیاتش مثل اسراییل برای غرب از واجبات است! پس بیخود رجز نخوان
نوشته شده توسط: Anonymous

من از جایزه گرفتن آقای فرهادی بعنوان نماینده فکری بورژوازی تازه بدوران رسیده ایرانی ناراحت نیستم، اما درک جوگیر شدن هموطنان نا بورژوا کمی برام مشکله!

کارهای آقای فرهادی همچون ... از سیمین، چهارشنبه سوری، و ... رو اگه در تمامیتشون نگاه کنیم؛ اونوقت باید به یه نکته قابل تامل هم فکر کنیم؛ چرا تقریباً درهمه فیلمهای فرهادی نقش منفی باید فردی از طبقات پائین/زحمتکشان جامعه باشه؟! اگه اون خانم در رو روی آقای رئیس یا آقای دکتر یا آقای مهندس باز میکرد .... نتیجه غیر از اونی بود که پیرمرد فروشنده کرد؟! یا زحمتکشان جامعه هم باید مثل ساختمونه ( چون قدیمیه/ سبک بومیه/فرنگی و آلامد نیست)، فرو بریزه؟!

آیا اینهم بخشی از فخرفروشی طبقاتی بورژوا-الیتِ تازه بدوران رسیده/ بی ریشه/مقلد ایرانی نیست که واسه نشون دادن برتریهای اخلاقی-فرهنگیش حتماً باید از دوش طبقات محروم بالا بره و مایه بزاره و ذبحش کنه؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

تحلیل آبکی و خنده دار که در حد یه بچه دبیرستانی بود ...

نوشته شده توسط: Anonymous

بهتر بود می نگاشتید
"زبان الکن فارسی "
زیرا اگر لغات عربی و ترکی را و فرانسوی را از آن بگیریم چیزی از آن باقی نمی ماند
و آنچنان ضعیف است که حتی ناصر کرمی
پان ایرانیست فاشیست هم پیشنهاد داده از زبان انگلیسی بجای آن استفاده شود

نوشته شده توسط: Anonymous

پیش کشیدن مباحث خنده داری مثل آزمایش ژنتیک به دو دلیل فاقد ارزش است
1. جامعه آماری این آزمایش ها بسیار بسیار محدود می باشد و ضمنا در جهانی که اختلاط خونی در طول این چند قرن شکل و شمایل بی حد و مرزگرفته برای تعیین اینکه چه کسی متلق به چه گروه نژادی (از نظر ژنتیکی) است بیشتر به یک جوک شبیه است
2. امروزه همه می دانند که یه درصد بالایی از مردم انگلستان از نظر زنتیکی با آلمان ها قرابت دارند اما این نه باعث نزدیکی در عالم سیاست ویا اقتصاد و یا ... می شود !ضمنا هیچ آلمانی هیچ انگلیسی را آلمان زاده غربی نمی نامد ... طبیعتا اگر خلاف این امر را در نظر بگیریم با توجه به حضور مدید افاغنه (در حمله محمد افغان به نواحی مرکزی ایران) ،پارسیان را با افغان زاده غربی بنامیم که البته نه درست است نه اخلاقی ...

پر واضح است که سایت رکاک و فحاش ایران گلوبال تنها با هدف درگیر کردن ملت ایران و خالی کردن عقده های حقارت دست به این کارها می زند و لا غیر
و الا نه ترک را برتری بر کرد است و نه عرب را بر مجوس و نه هیچ یک از اینها برتری بر مغول ها دارند
البته یک نکته رو هم بیان کنیم بد نیست
بر مبنای نقشه جهانی IO حتی همین امروز هم آی کیو مغول ها بالاتر از ایران یا ترکیه یا اعراب است جناب
اما خوب پول مفت نفت ندارن که خرج کنن افتخار بخرن :))

https://static.iq-research.info/20150809/img/iq_by_country.png
نوشته شده توسط: Anonymous

چند صباحی بیشتر از عمرت باثی نمانده ، قدری صبور باش و دست به عمل انتحاری نزن . حیف از ایران و اران که انسان ستیز های مغول تبار ضد فارس و ضد کرد و ضد ارمنی وارد مملکت اهورایی آن گردند.
دادگاههای صحرایی خلقی مجاهد و فدایی با خلخالی های توده ای در انتظارتان هستند.
ترک به ترکستان !
ایران وطن ایرانیان است.
زبان و فرهنگ ایران ، پارسی میانه و پارسی پهلوی و پارسی دری و پارسی نوین است.

نوشته شده توسط: lachin

https://www.youtube.com/watch?v=dy9Qtf3P6Nw
دوستان... شبکه خبر گذاری MSNBC آمریکا هر روز در ساعت شش بعد از ظهر به وقت کالیفرنیا برنامه ای دارد بنام ( راشل مدوو).. دیروز راشل مدوو رابطه دونالد ترامپ با ایران که پر از فساد مالی بود و بوسیله ویکی لیکس افشاء شده بود را در برنامه خود قرار داد. شما را به تکرار این برنامه که سپاه پاسداران با وزیر فاسد جمهوری آزربایجان و خانواده این وزیر فاسد با خانواده دونالد ترامپ را توضیح میدهد. نتیجه گیری میشود که رابطه غیر میستقیم دونالد ترامپ با سپاه پاسداران و با وزیر و دولتمردان فاسد ازربایجان اولین قدمی باشد که دولت دونالد ترامپ از هم بپاشد. لطفآ به لینک بالا که به زبان انگلیسی پخش شده است دعوت میکنم....

نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم خبر را با شعار و دشنام و تحلیل پوپولیستی خود قاتی کردی !
هنوز یادنگرفتی که اول خبر را باید به نظر خواننده برسانی و بعد شعار و نفرین و دشنام به اسلام و آخوند و دولت بدهی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

2 No Comment
من آواره ام! چون متولیان« خدا»، حامیان و شریک های « الله» و عمله های الهی زنده ماندن را بر من روا نمی دارند و هرآینه اگر بر من که اندیشه ام با ذهنیت آنان در تضاد است دست یابند، سرنوشت همان جوانان در انتظارم خواهد بود.
من آواره ام. من از خانه ی پدری رانده شده ام. من زندگانی را دراین دربدری باخته ام...
مرا کنون هم زنده مپندارید. من در فراق آن خاک کم حاصل، آن هوای خشک تابستان وآن سرمای شلاقزن زمستان، مرده ام. اگر زمانی زنده بودم، اکنون ملزم به زندگی ام. اگر گویا و سرزنده بودم، اکنون جماد و میّت شده ام. اگر در اقلیمی ساکن بودم، کنون سرگردانم. اگر سالم و به سامان بودم، حال خسته و پریشانم.
من پریشان از دست بیداد رفته بر میهنم. من ویلان در غربت غربم. هیهات که من در این بهشت روی زمین غریبم... آخر من کوچیده ام، من میهن رهاکرده ام، من بی وطنم.

هلا! ای دوستانِ جا مانده و گمشده ام در میهن، ای هموطنانی که نا خواسته و دلشکسته از شما بریدم، ای بیگانگانی که مرا پناه دادید! فریاد که من وطن ساختگی دارم. من شهروند دیار غربت بدون رغبتم. من « از بد حادثه اینجا به پناه آمده ام»
من بالم شکسته است. پرم ریخته است ... پس چه توقع پرواز؟
آری من خود مرگم. اگر نفس می کشم، اگر در ریه هایم هوا جریان دارد، واکنش عضلات است و اراده ی مرا در آن دخالتی نیست... من مرده ام.
نه... من آواره ام. من در دیار غربت خواهم مرد و خروارها خاکش را بر کالبدم تحمل خواهم کرد و سرانجام، ذرات پیکرم نیز با خاک این دیار در می آمیزد.

آه ای دیار آشنا و ای سرزمین آشنائی ها! زنهارهرگز از یاد نخواهی رفت.
یاد یارانی که رفتند و آنها که زنده اند، یاد دیاری که فراموشی نمی پذیرد، یاد آن بهار و باران، یاد آن قمری ها و هزاران، یاد آن دشت ها، کوهساران، مرغزاران، چشمه ساران. یاد آن اسبها، آن سواران در جولانگاه کوه و دمن سرزمینم که ذهنیت کودکیم را سرشار از غرور می کرد؛ اکنون اشک از چشم ترم برگونه می ریزد.
یاد شادیها، غمها، ناکامیها، یاد سوز باد سرد«آریز»(۴) در زمستان زمهریر سنندج، یاد دریای مهتاب برکران تا کران شهرِ خفته در دره، و آسمان صاف شبهای تابستان، یاد آن نگاه کنجکاو بر خط شیری بر روی آسمان شهر به هنگام خواب در پشت بام خانه، یاد یار و دیار و لانه، خنجری گشته است که گوشه گوشه از وجودم را زخم می زند.
افسوس که مرا به سرزمین مادری راهی نیست.
من آواره ام. من در دیار غربت خواهم مرد و خواهم خفت.

لعنت بر انقلاب! نفرین بر بانیان شورش! افسوس بر جوانی و غوغاها و کشمکش هایش! اُف بر تقلای بی جا برای هدف به دست نیامده. دریغ بر سعی باطل!
لعنت بر آن رهبر انقلاب که با خود بزرگ بینی اش سیل خشم ملت را علیه نظام جاری کشور به راه انداخت؛ به این امید که در میهن دموکراسی برقرار می شود.
اُف برآن تمدن بزرگ که به خمینی ختم شد. نخست وزیری که در قانون اساسی مشروطه، شاه بود و سلطانی می کرد.
از بداقبالی ملت، شجاعت، شهامت، استقامت، کاردانی، مقاومت، تصمیم گیریهای به موقع، دستور برای اجرای درست استفاده از منطق قانون، هیچکدام از نمونه مقولاتی نبودند که ذهن این سلطان مشروطه! را برآشوبد و در ذهنش درخششی داشته باشد. بلای خمینی را، استبداد، ستم، فساد، جهل و خودخواهی های او بر سر ما آوار کرد.

آوخ به عمر از دست رفته در تباهی های انقلاب...

فغان که ما نسل زندگی گم کرده ایم. ما نسل عمر باخته ایم... کودکی را در فقر و نبرد با امراض گوناگون دست و پازدیم، نوجوانی و جوانی را از ستم سلطان ترسیدیم و در آن استبداد تلف کردیم، میان سالی را به ثمن بخس به انقلاب فروختیم و برده ی آوارگی شدیم؛ و... سرانجام اکنون در لبه ی پیر سالی چشم به هیچ دوخته ایم. مرگ و دیگر هیچ چ چ چ...

---
۱ و ۲ دو دهکده در اطراف شهر سنندج در کردستان. ٣- کوهی در جنوب غربی سنندج.۴- کوهی بین سنندج و مریوان.

دکتر محمد علی مهرآسا- کالیفرنیا
نوشته شده توسط: Anonymous

هرکه او از همزبانی شد جدا 1 No Comment
بی زبان شد، گرچه دارد سد نوا

دربدری و آوارگی، عین بلایای ناخواسته و نا مقرر همانند طاعون، وبا، سیل و زلزله، بر ما ایرانیان فرود آمد؛ و به قولی « ما چه می خواستیم، چه شد؟»

حالیا من اگر می نالم، نه به خود می نالم؛ این ناله ها از درد آوارگی و دربدری است. ناله ام از فراق میهنی است که عشقش ذره ذره ی تنم را در اسارت دارد و سرتاسر وجودم را درخود می فشارد.
آی آدمها!... همان عشقی که پیوند محکم عاطفی ام را در این سی و اندی سال دوری و دربدری با آن سرزمین نگه می دارد، سالهاست«خواب در چشم ترم می شکند»
زیرا من خانه به دوشم!

حوصله ی زندگی کردن را نیز گم کرده ام. هرلحظه اندیشه ام در هوای میهن پرواز می کند. هنوز پس از گذشت این همه سال، بُن مایه ی تمام خوابها و رویاهایم در همان فضای میهن می گردد؛ و من... در این هجران می سوزم و می سازم. هردَم خیالم در اقلیم وطن می چرخد؛ و من قادر به فراموش کردن و حتا کنترل آن یادها و یادگارها نیستم.
افسوس! بیست هزار کیلومتر دورتر از وطن جز توسل به بتِ خیال، در وصال یار کاری از دست بر نمی آید. آشوب یادها مغزم را پتک می زند... قرصهای آرامبخش هم دیگر تأثیری ندارند.
دردا و دریغا که زیارت دوباره ی میهن، مرا ممکن نیست! آخر من آواره ی رانده شده ام.

فقیهان برمسند نشسته ی خلافت دین اسلام، مرا از دیدار میهن محروم کرده اند. مرا رخصت ورود به وطن نیست. من دیگر روی شهر زادگاهم را نخواهم دید. من دیگر خاک آن سرزمینی را که در آن بر خشت افتادم، رشد کردم، و با بیماری های رایج و بومی اش دست و پنجه نرم کردم، در زیر پا لمس نخواهم کرد.
حریفا!... مرا یارای رفتن به دیار زادگاهم نیست. من به سرزمین مادری خویش ممنوع الورودم. من دیگر هوای آن شهری را که با همه ی کمبود وسعت، حقارت تمدن و شدت فقر اقتصادی اش، در ذهنیت کوچک کودکی ام بزرگترین شهر دنیا بود، به ریه نخواهم کشید.
من آواره ام، و سرانجام گوشه ای از سرزمین غربت در چاله ئی می اندازندم و خاک خواهم شد.

به لطف و کرامت فقیها ن و حلم و سلامت دروغین اسلام محمدی، برگشت به آن شهری که در کوچه های خاکی اش تمام روزهای کودکی ام را سپری می کردم و با نشست خورشید برپشت کوه های مغرب شهر، با لباس خاکی و دستانی آلوده و رخساری چرکین و چشمهای سرخ شده، در زیر بارانِ سرزنشهای ملایم و مهربانانه ی مادر که دست ورویم را نرم و آرام در کنار حوض خانه می شست و مُحبّانه به ملامتم می نشست، برایم میسر نیست.
من آواره ام...
من یقین دارم که دیگربار بوی آن شب بوهای وحشی را که در بهاران در دامان کوه های دیارم می رویید و شبانگاهان عطرشان هوای کوهسارانش را پر می کرد و باد آن را با خود به شهر می آورد و فضای شهر را عطرآگین می ساخت، استنشاق نخواهم کرد. دیدار دو باره ی دشت« هزار کانیان» (هزار چشمه) با آن همه برف و چشمه سار و جویبار و با آنهمه گل و سبزه در بهار را، به گور خواهم برد. من سالهاست که لذت خوردن دوباره ی سیب های گلاب دهکده ی « قار» (۱) و گوجه های سبز و شیرین و خوش طعم « نای سر»(۲) را نچشیده ام. من دیگر کوه آبیدر(٣) را که بارها به قله اش بالا رفته و در بهاران برف تمیز مانده بر قلّه ی آن را با ولع خورده بودم، زیارت نخواهم کرد.
من آواره ام. من دردیار غریب خواهم مرد و در خاکش، خاک خواهم شد.

ظلمت دین خدا، روشنائی های زندگی ام را بلعید. استبداد همان آئینی که سراب یقین بود، ستم آن دینی که خدایش رحمان و رحیم بود، توحش کیشی که پیغمبرش امین بود و مذهبی که امام نخستش در ادعا بهین بود، ارتباطم را با سرزمینِ یادهای کودکی و نوجوانی و جوانیم برید. مسالمت دروغین اسلام و رأ فت کذب تشیع! آواره ام کرد.
آری من ویلانم- ویلان از دست خدائی که حامیانش دژخیمانند و متولیانش قاتلان- خدایی که به سرداران سپاهش فرمان رانده است که صاحب هر اندیشه ی مغایر تفکر منسوب به او را به اتهام «محارب با خدا» سلاخی کنند- خدائی که به نام او، و با الهام از او و برای رضای خاطر او، در جلو دوربین فیلمبرداری با کارد سلاخی گوش تا گوش سر جوانان امریکایی و ایتالیایی و کره ای و... را از تن جدا می کنند. جوانانی که نه نظامی بودند و نه جاسوس؛ تنها برای کاسبی و شاید کمک به مردم عراق به آن دیار رفته بودند- خدائی که چهارسد کودک نوآموز معصوم و معلم و والدینشان را با اسم اعظمش می کشند.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جناب سازاخ سلام؛
ببینید دوست من!
من در طی سال های بلند نوشتاریم، هیچگاه و تحت هیچ شرایطی به کسی که دیدگاه های مرا نقد ناخوان، و حتی بیجا می کرده است، انگ نزده، و ضرورتی برای آن ندیده و دلیلی برایش نداشته ام.

چرا؟ چون اندک اندک به توان سازنده ی آزادی بیان و عقیده، ای بسا در" پائین ترین سطح و سقف" آن پی بردم که براستی برای جوامع نوعی ما و خفقانزده اسلامی بسیار کاراست. و البته بهتر از پیش هم دانستم که چقدر مفید است که بین دیدگاهِ آدم های مختلف، با امکان گفتمان های سالم و غیرایدئولوژیک، بشود دوستانه داد و ستد اندیشه ورزی انسانی را رواج داد؛ تا
بتوان به یاری هم مقوله های ناروشن و پیچیده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را با هم بررسی کرده و بی گمان، ساده تر بازشناخت.
در این رهگذر تاریخی، برای من اعجازانگیز است که چگونه شما مواضع برابرخواهانه و انسانمدارانه ی مرا با دین گرایان همسو می دانید؟!

شما از اعتیاد آرمانی من گفته اید! که نرمش پذیر نیست.
در پاسخ بشما براستی با همه ی بردباری اخلاقی که به همفکری و گفتمان دارم؛ اینجا کم آورده ام که چه بگویم تا که مگر خود از گفته ام راضی باشم.
بشما توصیه اخلاقی می کنم که ضرورتا بیایید و چشمان خودرا بی طرفانه بازکنید، تا که قدری مسئولانه تر به جهان اطراف بتوانید و درستتر بنگرید. در آنصورت اسن که خواهید توانست رنج و ستم و نامرادی و گرسنگی و فساد و جنگ و ویرانی و فرار و امواج هولناک پناه جوئی میلیونی و...را دیده؛ و آنگاه با احساس همدری خود را کنار آنها بازیابید.
ریشه ی همه ی نارسائی ها و ناکامی ها و نابرابری ها و آنچه که تاکنون بر نوع بشر رفته و خواهدرفت، جز ساختار بیمار و ضدبشری سرمایه سالاری نیست.

من نه مذهبی بوده و نه ایدئولوژیکی فکرکرده و می کنم. باوجودیکه فلسفه خوانده ام، اما مارکسیسم برای من تنها یک ابزار قدرعلمی و بهترین راهکار اصول مبارزه ی طبقاتی برای رهائی ستمزدگان کار و کارمزدان کم درآمد و بیکار است.

نیروئی که جهان پیرامونی ما را نسل در نسل ساخته اند؛ ولی بخش بزرگی از آنها در سراسر جهان و ایران ستمزده ی مذهبی اغلب کارگران و زحمتکشان و نداران بدون "شام شب" خود و زن و بچه های شان گرسنه سربربالین فقر می گذارند. و چرا؟

من بنام یک انسانِ برابریجو و تبعیض ستیز این زورعریان، این نداری را که محصول چپاول سرمایه سالاری و بیدارسی قوانین جهانی اوست را برنمی تابم و با آن سازگاری ندارم. هرانسانی سالمی اگر تنها "سه روز" با ناامیدی صرف از دسترسی به نان، گرسنگی و تشنگی واقعی را چشیده باشد، آنگاه او رنج محرومان قرن های قرن را آسان می فهمد و دیگر ساختار بهرکشانه ی سرمایه را برنخواهد تابید. باورکنید نداری و گرسنگی مصیبت هراسناکی ست که میلیاردها همنوع ما آنرا ناگزیر تاب می آورند.
من دشمن ذاتی و سازش ناپذیر این ساختار پلید و پست چپاولگران خودی و جهانی آن بوده و خواهم ماند.
باسپاس از شما


نوشته شده توسط: Anonymous

قاچاقچی ها همه شان از پ ک ک هستند

نوشته شده توسط: Anonymous

حزب توده وفدایان خلق شاخه اکثریت ننگ ابدی را بعلت همکاری با آخوندها برای خود خریدند واین ننگ تا ابد بر پیشانی آنان خواهد بود.
البته سران این احزاب خودشون زیاد ضرر نکردند،زیرا از دست آنچه کاشتند فرار کردند وحدود چهل سال است ازحقوق ومزایای پناهندگی سیاسی استفاده میکنند،البته در بدنه این دو‌حزب انسان های فداکار وصادق وجود داشتند که جانشان را در راه آزادی فدا کردند ،اما رهبرانشان واقعا خائن بودند.
سعدی شیرازی:
بسا نام نیکوی پنجاه سال
که یک نام زشتتش کند پایمال

نوشته شده توسط: Anonymous

اسامه،
به این هم نظری بینداز
It is believed that the J2 haplogroup appeared somewhere in the Middle East towards the end of the last glaciation, between 15,000 and 22,000 years ago. The earliest J2 individual known to date is from Kotias Klde, Georgia, and dates from about 11,700 years ago (Jones et al. (2015)), confirming that the J2 haplogroup was already present around the Caucasus during The Mesolithic period.

Its current geographical distribution advocates a Neolithic expansion from the Fertile Crescent. This expansion is probably correlated with the spread of domesticated cattle and goats (from about 9000 to 8000 BCE in the Zagros Mountains and northern Mesopotamia), rather than with the development of " Cereal agriculture in the Levant (which seems to have been associated with haplogroups G2 and E1b1b). A second expansion of J2 occurred with the advent of metallurgy, including copper work (from the Lower Danube Valley, Central Anatolia and northern Mesopotamia) and the emergence of several Of the oldest civilizations.

Many ancient Mediterranean and Middle Eastern civilizations have flourished in regions where the J2 lines are predominant today. This is the case of the Hattis, the Hurrites, the Etruscans, the Minoans, the Greeks, the Phoenicians (and their descendants the Carthaginians), the Israelites, and to a lesser degree also the Romans, Assyrians and Persians. All the great civilizations of navigators from the Middle Bronze Age to the Iron Age were dominated by J2 men.

It is a distinct association between the ancient J2 civilizations and the cult of the bull. The earliest evidence of bull cult dates back to Neolithic Central Anatolia, especially at the sites of Çatalhöyük and Alaca Höyük. Representations of bulls are omnipresent in the Minoan frescoes and ceramics of Crete. Terracotta figurines bearing bull masks and bull-horned stone altars have been found in Cyprus (dating back to the Neolithic, the first presumed extension of J2 in the Middle East). The Hattis, Sumerians, Babylonians, Canaaites and Carthaginians all had bovine divinities (contrary to Indo-European or Far Eastern religions). The sacred bull of Hinduism, Nandi, present in all temples dedicated to Shiva or Parvati, has not an Indo-European origin, but dates back to the Indus Valley civilization. Minoan Crete, Hittite Anatolia, Levant, Bactria and the Indus Valley also share a tradition of bull jumping, the ritual of dodging the burden of a bull. It survives today in the traditional bullfighting of Andalusia and Castile, as well as in Provence, regions with a high percentage of J2 lines compared to the average of their respective countries.

Geographical distribution

Geographic distribution of the J2 haplogroup in Europe, North Africa and the Middle East
Geographic distribution of the J2 haplogroup in Europe, North Africa and the Middle East

The highest percentage of J2 in the world is found in Ingushetia (88% of the paternal lineages) and Chechens (56%) in the North Caucasus. Both belong to the Nakh ethnic group, who have occupied this territory since at least 3000 BCE. Their language is related to the Dagestan languages, but to no other linguistic group. However, the Daghestanese people
نوشته شده توسط: Anonymous

بیهوده گویی هم حدی دارد. کسی در آذربایجان به این حرف ها تره خرد نمی کند. شماها چرا در تریبون های خود نمی نویسید. در اینجا می نویسید که مشتی برافروخته مثل اسامه و مسامه به آذربایجانی ها توهین کنند و به خیالتان آنان نیز رنجیده خاطر شوند و به شما بپیوندند. زهی خیال باطل.

نوشته شده توسط: جمال

این هم اصل خبر و اعتراف بە شکست نخست وزیر تورکیە <<<<

یلدرم: شکست خوردیم

ی پ گ: محاصره رقه امروز کامل شد

نخست وزیر ترکیه بینالی یلدرم امروز درکنفرانسی مطبوعاتی اذعان کرد که در تلاشهایشان برای شکست و انزوای کردها در سوریه شکست خورده اند.

او به صراحت چنین گفت: متاسفانه نیروهای ائتلاف همکاری با یگانهای مدافع خلق را برما ترجیح دادند.

این در حالی است که ترکیه از هیچ اعمال زور و تهدید و همزمان امتیاز دادنی برای منصرف کردن نیروهای ائتلاف ضد داعش برای همکاری نکردن با کردها دریغ نکرد.

اردوغان دو روز پیش آخرین بار تهدید کرد که به هیچ قیمتی این همکاریها را تحمل نخواهد کرد اما باز به مانند تهدیدهایش در جنگ موصل ناکام ماند.

همزمان نیروهای سوریه دمکراتیک که اکثریت آنها را یگانهای مدافع خلق تشکیل میدهد اعلام کرد که محاصره رقه، پایتخت داعش را امروز به طور کامل به اتمام رسانده و الان آماده تصرف این شهرند.

این هم شکستی دیگر در مجموعه سیاستهای ترکیه در عراق و سوریه.
نوشته شده توسط: Anonymous

"""آزربايجانچيليق و توركچولوك و روز جهانی‌ زن """ به این فیلمی که در روز جهانی‌ زن، """ به زبان ترکی """ همه کلیشه‌ها و گفتار‌ها ، رفتار‌های و باور‌های قالبی‌ پیرامون زنان را به چالش می‌‌کشد نگاه کنیم، ما امروز بیشتر از هر زمانی‌ به "" کار آفرینان زن، مدیران زن، رئیس جمهور‌های زن و و "" نیاز داریم. تاریخ ترکان پر است از "" توموریس آن ها، هاجر ها، زینب پاشا ها، تانسو چیلر‌ها و هزاران زن دانشمند، محقق، همه را به دیدن این فیلم که ترکی است دعوت می‌کنم، اگر مادری دارید، خواهری دارید، دختری دارید با دیدن این فیلم، به "" توانمند سازی "" استعداد‌های آنان، یاری برسانیم.
http://creativity-online.com/work/nike-this-is-us/51184

نوشته شده توسط: جمال

آیا یادتان هست پیش از سوگند خوردن ترامپ برای ریاست جمهوری آمریکا پان تورک از همە نوعش اوردغانی و پان تورک آذری بە خودشان وعدە می دادند کە با آمدن ترامپ وضعیت عوض خواهد شد و ترامپ همراه تورکیە بر علیە کوردهای سوریە وارد عمل خواهند شد ،،، آیا یادتان هست در همین بخش کامنت ، یلینک ، یوسف آذربایجان و لوائی آنومینوس ، تهرانلی ، زینولی ، جم ، بامسی ، نانسی A وووو هر روز حرفهای اوردغان را تکرار میکردند کە بە زودی کوردهای سوریە را در هم میشکنند الباب را میگیرند سپس منبج را میگیرند و رقە را نیز میگیرند یادتان هست ؟ همین دیروز اوردغان گفت تورکیە بەمنبج میرود و رقە را هم میگیرد امروز بینالی یلدریم نخست وزیر تورکیە میگوید ارتش تورکیە بە منبج نمیرود یعنی بە رقە هم نمیرود خوب چە شدە ؟ آیا تورکیە بە خواست خودش از خر شیطان پائین آمدە ؟؟

و هر روز حرفهای ضد و نقیض بە زبان می آورند سردمداران تورکیە یک روز میگویند بە منبج و رقە میروند و امروز میگویند چنینن برنامەای ندارند ،،، خوب این ها کە بە خواست تورکیە نیست تورکیە آنچنان از طرف کشورهای جهان تحت فشار است و در بحران است کە رهبران این کشور بیشتر بە دیوانگان میمانند تا رهبران کشوری با جمعیت 70 میلون ،،،،، و در نهایت تمام این حرفهای ضد و نقیض و دیوانە وار سران تورکیە امروز خود را نشان داد ،، امروز سران ارتش 3 کشور روسیە ، تورکیە آو آمریکا در آنتالیا بر سر وضعیت سوریە و عراق جلسە داشتند و بینالی یلدریم نخست وزیر تورکیە دقیقأ بعد از پایان جلسەی و مزاکرات سران ارتش 3 کشور ، تورکیە ، روسیە و آمریکا بیان داشت حرف بینالی یلدریم (((( متأسفانە همپیمانان ما روسیە و آمریکا بە همکاری با YPD و YPJ کوردهای سوریە ادامە میدهند و همپیمانان ما کوردها را بر همکاری با تورکیە در سوریە ترجیح میدهند ) خوب این حرف یعنی کشیدن خط قرمز برای تورکیە در سوریە و باز گذاشتن دست کوردهای سوریە و همکاری روسیە و آمریکا با آنها تورکیە بازی را باختە و کوردها برندەی بازی در سوریە و عراق شدند سیاست درست کوردهای سوریە قدم بە قدم تورکیە را بە شکست کشاندە تورکیە آنقدر در جهان بی اعتبار شدە کە بە نخست وزیر و وزیر خارجە و رئیس جمهور آن نیز در هیچ کشور اوروپای اجازەی صحبت و متینگ نمیدهند تنها نیروی کە در منازعات عراق و سوریە بازندە نشد و پیروز شدە تا این مقطح ملت کورد بودە هم تورکیە بازندە بودە هم عراق عربی و هم سوریە و هم اکنون ایران نیز در این بازی دورنمای شکست آن نیز نمایان است