Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-شمااگرازاین هتاکان حمایت نمیکنید،پس چراجواب های من بازبان خودشان راچاپ نمی کنید؟این رابدانیدباچاپ نکردن جواب من به این توهین وتهدیدکنندگان این بی ادبان هتاک راجری ترکرده ودردفعات بعدی توهین آنهاشدیدترخواهدشد.
شماهم میدانیدکه باتوهین وهتاکی تنهاافرادمودب ومنطقی ازسایت شمادور وافرادبی منطق دردورشمابیشترجمع خواهندشد.پس بمن حق داده تاجواب این تهدیدکنندگان رابازبان خودشان بدهم وشماهم اگربخواهیدطرف انسانیت رابگیریدنوشتجات من درجواب آنهارالازم است چاپ کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من، "" پدیده‌ای نا معقول و نا سازگار "" در چگونگی‌ مواجه "" اتاق فکر جماعتی شاهنامه خوان "" با دنیای مدرن نمایان می‌‌شود. من اشاره کردم ساختار‌های علم، در جامعه جماعت شاهنامه خوان، به جای علم، جهل تولید میکنند، برای تولید علم، شما باید در جهت "" روند ساختار علم "" در دنیای مدرن حرکت کنید، پار سال، پروفسور عزیز سنجار از ترکیه، در شیمی‌ جایزه نوبل گرفت، ترکیه در ادبیات نیز، همگام با ادبیات دنیا، توان اخذ جایزهٔ نوبل را داشت، چرا ملتی از خود راضی‌، نمیتواند یک برندهٔ جایزه نوبل تولید کند؟ تنها دلیل آن، تضاد ساختار‌های این جامعه، با دنیای مدرن است.

نوشته شده توسط: Anonymous

با لغو تحریم ها امروز رسانه های غرب اعلان کردند که ایران با فروش گاز و نفت عظیم خود یکی از مهمترین قدرتهای خاورمیانه و جهان خواهد شد . این سایت بدلیل انحراف فکری تجزیه طلبان آذری هیچگونه اشاره ای به این خبر مهم امروز نکرد . کاروان ایرانی به ره خود ادامه میدهد و سگها عو عو کنند . حتی کسی بیاد قره باغ هم نیست ولی برای ترکیه سینه و دهن خود را چاک میدهند . بیچاره قوم های ایران که اینگونه روشنفکران منحرفی دارند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای هژبر تهرانی. این ایرانی که خیال میکنید, حتما باید نقشه هم داشته باشد. لطفا این نقشه را نشان دهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

من اگر جای جناب لوائی عزیز بودم اسم این مقاله را "" تراژدی ناسیونالیسم ناکام "" می‌گذاشتم.

نوشته شده توسط: Anonymous

لاچین lachin عزیز ، اگر قبول کنیم که "" اقتصاد پویا نشانگر فرهنگ رشد یافته است "" و همچنین به توافق برسیم که "" کتاب و کتاب خوانی، نقطه‌ عطف فرهنگ پیشرفته است "" و سپس این دو فاکتور را در جامعه جماعت شاهنامه خوان بررسی کنیم به چه نتیجه‌ای خواهیم رسید؟ کّل ادبیات، فرهنگ، سیاست جامعه‌ای به پترو دلار بند بوده، به نظر من امثال ما واقعا خوش شانس بودند که با افول قیمت نفت و ورود به عصر دوم ماشین، شاهد فرپاشی جامعه‌ای خواهیم بود که تنها دست آورد آن، لشگری از شاعران بوده، اتاق فکر جماعتی شاهنامه خوان، آلونکی است که تنها دست آورد آن دروغ بزرگ وجود "" شعری از سعدی بر سر در سازمان ملل بود. "" فرضیات پوچ و باطل شاهنامه خوانان را کدام "" مغز متفکری "" ترمیم خواهد کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

این نظام یک همانند یک حلقه بسته است و قابل نفوذ نیست و از اقای طبر زدی خواهشمند است خود را وارد این بازی ها نکند چون وجه خود را در بین دوستان از دست میدهد ..

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آقای بهمن موحدی گرامی؛
سپاس از اظهار نظرتان.
در مورد راهکار استفاده از شکاف میان بالائی ها، حق با شماست. این مهم به اعتبار یک نیروی سیاسی - اجتماعی میسر است. نیروئی که بعنوان وزنه در برابر حکومت اسلامی بایستد و از دو اهرم نیروی اجتماعی و استفاده از تضادهائ باندهای حکومتی، امر گذر از نظام را تسهیل کند. بدین لحاظ همپیمانی بزرگ سکولار دمکراتیک برای ایرانیان، از نان شب هم واجب تر است.
دستتان را بگرمی میقشارم و بامید پیروزی راهمان!

نوشته شده توسط: Anonymous

اینم سایت وابسته به وزارت فرهنگ ترکیه و.....باقی قضایا.قضاوت با دوستداران حقیقت.
http://www.turkishculture.org/general-1067.htm
A Brief Outline of Turkish History
The history of the Turks covers a time frame of more than 4000 years.


Turks first lived in Central Asia around 2000 BC. Later, some of them left Central Asia and spread around, establishing many states and empires independent from each other within a vast area of Asia and Europe. These empires included The Great Hun Empire (established during the 3rd Century B.C.), the Göktürk Empire (552- 740), the Uygur Empire (741- 840), the Avar Empire (6-9 Century A.D.), the Hazar Empire (5-10 Century A.D), the Great Seljuk Empire (1040- 1157), and many others.

Turks in Anatolia: The Turks started to settle in Anatolia in the early 11th century by way of continual migrations and incursions. The Malazgirt victory in 1071 against the Byzantines literally opened up the gates of Anatolia to the Turks. It is following this date that the Turks fully conquered the whole of Anatolia and established the Anatolian Seljuk State there (1080-1308).This was the first Turkish State in Anatolia and was sometimes called, after its capital city of many years, the Konya Sultanate.

OTTOMAN AGE 1299–1923: The Seljuk State rapidly declined with the Mongol invasion of Anatolia which started in 1243. During the period of the decline of the Anatolian Seljuk state and after its disappearance, many Turcoman principalities were established in Anatolia towards the end of the thirteenth century. One of these was the Ottoman (in Turkish Osmanli) Beylik (similar to a Principality) named after its founder, a Turkish ruler named Osman in 1299 in the environs of Söğüt in Eskişehir in the northwestern corner of the peninsula. The Ottoman Beylik rapidly expanded throughout the fourteenth century and thus arose the Ottoman Empire, which ruled over a vast territory on three continents and lasted for 623 years until the end of the First World War.

The Ottomans captured Constantinople in 1453, during the reign of Sultan Mehmet II (1451-1481), and the Byzantine Empire fell, which also marked the end of the Middle Ages and the beginning of the New Age. During the reign of Sultan Mehmet II, who assumed the title of "The Conqueror," the Ottoman state entered into an era of rapid development which would last until the end of the sixteenth century. At its height, the Ottomans ruled over what is today Greece, Bulgaria, Yugoslavia, Albania and Romania in the Balkans, over all the islands in the Eastern Mediterranean, and over what is today the Middle East. The borders of the Empire extended from the Crimea in the North to Yemen and Sudan in the South and from Iran and the Caspian Sea in the East to Vienna in the Northwest and Spain in the Southwest.

Starting in the 16th century, however, the Ottoman Empire incrementally lost its economic and military superiority in comparison to Europe, which had developed rapidly with the Renaissance, with its conquest of new territories and its access to raw materials, and with the Industrial Revolution. The Ottoman Empire failed to adapt to these new developments. Thus, the balance of power shifted in favor of the European States. The nationalist movements that started in the nineteenth century and the self-determination moveme
نوشته شده توسط: Anonymous

من واقعا در عجبم امثال این لوایی ودیگر پانترکهای که در این سایت نظر میدهند وافاضات میفرمایند ، مگر از ایران وایرانی بدشان نمی آید ومتنفر نیستند ، پس چرا در این سایت فارسی زبان اپوزیسیون وارد میشوند وفضولی میکنند، باید به پانترکها گفت بروند در سایتهای خودشان هرچه میخواهند بر ضد ایران وایرانی تبلیغ کنند توهین کنند وآرزوهای خود را که شامل از بین رفتن ایرانیان کشتار کودکان ایرانی ونابودی ایران است انتشار دهند بنده قول شرف میدهم هیچ یک از هم میهنانم مزاحم نشوند ونظر ندهند ومثل شما فضولی نکنند هرچه دوست دارید از آرزوهایتان که شامل قتل عام زنان وکودکان ایرانی هست بنویسید.

نوشته شده توسط: Anonymous

شعرایی که قبل از فردوسی از " ایران" نام می برند ، اشاره به اتنیک است نه کشوری به نام ایران با مرزهای سیاسی مشخص . یعنی وقتی از ایران سخن به میان می آید منظور اشاره به مردمی است که به زبان غیر ترکی صحبت می کنند ، همانطوریکه وقتی صحبت از توران است باز مرز مشخص سیاسی بنام کشور توران وجود ندارد بلکه اشاره به مردمی است که به زبان ترکی تکلم می کنند . دراین اشعاراز ایران بیشتر در مقابل توران نام برده می شود . فردوسی هم در شاهنامه محدوده ایران را چیزی از حدود سیستان تا شمال افغانستان می داند ، زیرا در شاهنامه ، کرمان ، زابل ، پارس (فارس) ، گیلان و ... جزئی از ایران محسوب نمی شود . در شاهنامه آمده است : [" ز زابلستان هم ز ایران سپاه /هر آنکس که آیند زینهارخواه "، ز پنجاه باز آوردیدند سی / ز ایران و رومی و هم پارسی " ، " چو از شهر زابل به ایران شویم / به نزدیک شاه دلیران شویم " ،

" ز زابل به ایران از ایران به تور / برای تو پیمود این راه دور ] در این ابیات زابل ، پارس و ... از شهرهای ایران نیست . در اشعار نظامی و دیگر شاعران بعد از فردوسی هم وقتی نامی از ایران برده می شود یا اشاره به اتنیک وزبان است و یا ایرانی که فردوسی از شکوه و جلال آن در افسانه شاهنامه نام می برد نه ایران واقعی .
نوشته شده توسط: Anonymous

باتشکر از تحلیل زیبای شما اقبالی عزیز،رژیم مافیای اسلامی دوباره قصد دارد به قول شما در انتخابات قلابی خود باندها وعناصر بنجل خود که معجون فاسدی هم هستند به عنوان اصلاح طلب به مردم غالب کنند اما کور خوانده اند، من دلم روشن است در این انتخابات قلابی رژیم مردم با تحریم انتخابات به رژیم اعلام جنگ خواهند کرد، اما باید یک تاکتیک مهم وتاثیر گذار را فراموش نکرد وآن استفاده از شکافی است که بین باندهای رژیم برسر هژمونی اتفاق می افتد، ماباید بااین تاکتیک استراتژی سرنگونی رژیم را عملی کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

حقیقت واقعیتهای خاورمیانه در شرایط کنونی
.

هنگامی که به گذشته ایجاد رژیم اسلامی و شعار "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی" در سال ۱۹۷۹ می نگریم، یک سؤال اساسی مطرح می گردد: براستی چگونه و چرا رژیم جمهوری اسلامی تا این حد به متحد بسیار نزدیک روسیه تبدیل شده است؟ اکنون پس از ۳۷ سال پرده کنار رفته و بخوبی میتوان روابط ریشه ای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران و روسیه را ملاحظه نمود – پدیده ای که مطمعنأ یک امر تصادفی نیست.

از طرفی ایجاد جمهوری اسلامی بهیچوجه کار چندین آخوند و آیت الله عقب مانده و بیسواد نبود، بلکه در واقع نتیجه یک برنامه ریزی دقیق و همه جانبه بود. بر طبق ولادیمیر کوزیچکین (جاسوس شوروی در سفارت روسیه در تهران در سالهای ۱۹۸۲ ـ۱۹۷۷) مسکو و کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی بطور مستقیم و مخفی رهبری انقلاب اسلامی را بر عهده داشتند. آنها از طریق عوامل خود در درون

جمهوری اسلامی کلیه نیروهای ممکنه متخاصم را از بین بردند. مسکو صدها و شاید هزاران نفر از "عوامل غیر قانونی" خود را (که اکثراً از نواحی جنوب شوروی مانند آذربایجان و تاجیکستان میامدند) به ایران روانه کرد. این "عوامل غیر قانونی" فارسی حرف میزدند و همواره خود را بعنوان ضد کمونیستهای دو آتشه ای که از خط امام (به رهبری آیت الله خمینی) حمایت میکنند، معرفی میکردند. آنها با حمله به کمونیسم و روسیه می خواستند نشان دهند که کاملاً مستقل هستند و به اسلام وفادار میباشند. هدف اصلی این بود که بتوانند در کلیه سازمانهای دولتی و نیروهای مسلح رخنه کرده و بقدرت برسند. همچنین برخی از این "عوامل غیر قانونی" از طریق حزب توده (عامل قدیمی، بی آبرو و خود فروخته روسیه در ایران) توانستند در یک پروسه حساب شده بدرون سازمانهای "چپ" رخنه کرده، در رهبری آنها قرار گرفته تا آنها بتوانند به تشکل صدها هزار تن از جوانان بی تجربه در مسیری که میخواهند هدایت کنند. تصادفی نبود که کلیه سارمانهای "چپ" در ایران به حمایت همه جانبه از انقلاب کذائی اسلامی پرداختند.

نقش شرکت روسیه در ایران را میتوان در ذیل ملاحظه نمود:
1ـ در فوریه ۲۰۱۰ ارتی (تلویزیون دولتی روسیه) اعلام نمود که علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران فارغ التحصیل از دانشگاه دولتی دوستی مردم در مسکو میباشد. از بیانیه ارتی چنین استنباط میشود که علی خامنه ای بطور مخفی قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ برای تحصیل به مسکو میرود، البته نا گفته نماند که علی خامنه ای کوچکترین برخوردی را در این زمینه انجام نداده است. لینک زیر را مشاهده کنید:

https://www.facebook.com/100009524379171/videos/1396730330654433/?pnref=story\

2ـ در درون ک گ ب: زندگی من در جاسوسی برای شوروی، از ولادیمیر کوزیچکین. انتشارات پانتئون کتاب، نیویورک ۱۹۹۰

پس از چهار قرن، روسیه امپریالیستی به آرزوی دیرینه خود در دست یافتن به ایران رسیده است - رژیمی که بنا بر طبیعت خود نمیتواند به حیات خود ادامه دهد مگر اینکه در درون به سرکوب مردم پرداخته و در خارج از مرزهای خود به جنگهای تجاوزکارانه دست یازد. آرزوئی که ایران تحت رژیم جمهوری اسلامی بطور کامل حاکمیت خود را به روسیه واگذار کرده است. اکنون بخوبی آشکار است که هر اقدام رژیم اسلامی بوسیله روسیه هدایت میشود، و روسیه بدون شلیک یک گلوله بر ایران مسلط شده است. امروز تبدیل ایران بصورت نزدیکترین "متحد" گوش بفرمان روسیه یک امر تصادفی نیست.

البته برای فریب جهان، روسیه و ایران کوشش بسیار بخرج میدهند تا روابط بسیار نزدیک و تنگاتنگ خود را مخفی نگهدارند تا نشان دهند که آنها دارای مواضع مختلف هستند و رژیم اسلامی ایران در ظاهر یک کشور مستقل است.

روسیه با استفاده از تجربه غنی به دست آمده از موفقیت خود در ایران، این بار با همکاری نزدیک "متحدین" وفادار خود ایران و سوریه، برای بوجود آوردن یک هیولا و غول بی شاخ ودم دیگری اقدام ورزید و این هیولای وحشتناک چیز دیگری بجز داعش نيست.

داعش ناگهان از قعر نیستی به هستی پا به عرصه وجود گذاشت. جهان یک مرتبه بیدار و متوجه شد که یک گروه مذهبی گمنام مناطق وسیعی از عراق و سوریه را غصب کرده است. داعش در اندک مدتی توانست به نیروی نظامی ارزنده ای تبدیل شده و براحتی ارتش کاملاً مسلح و دوره دیده عراق را در موصل شکست دهد. دقیقاً مانند استقرار جمهوری اسلامی ایران، پدیده بوجود آمدن ناگهانی داعش در یک منطقه فوق العاده بحرانی و پیچیده نمی توانست به وقوع بپیوندد مگر اینکه حمایت همه جانبه و گسترده یک قدرت مهم خارجی را در بر داشته که بر خوردار از یک نقشه دقیق ...
متن كامل نوشته را در كينك زير ميتوانيد بخوانيد:
https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=1530306220630176&id=10000952
نوشته شده توسط: Anonymous

«باستان‌گرایی» نه فقط نمی‌تواند سبب پیشرفت و ترقی هیچ ملتی شود بلکه باعث زوال آن نیز می‌تواند بشود. ملتی که در پسکرانه‌‌ی ذهنی و حافظه‌ی تاریخی‌اش رسوباتی مانند اینکه ما مردمان خیلی بزرگی بودیم و امپراطوریهای آنچنان بزرگی را ایجاد نمودیم و به جهان‌گشایی‌های آنچنانی مبادرت ورزیدیم حک شده باشد قادر به وفق دادن خود با ضروریات جهان مدرن و پیدا نمودن جایگاه خود در آن نخواهد بود بلکه همواره در گذشته زندگی نموده و با باقی ماندن در گذشته‌ی موهوم قادر به گشودن راه آینده‌ی خودش نخواهد شد. «باستان‌گرایی» باتلاقی است که هر ملتی باید از افتادن در آن پرهیز نماید البته این به مفهوم نفی و از بین بردن ارزشهای دنیای باستان نیست بلکه مقتضیات زمانی و مکانی جهان باستان با دنیای کنونی متفاوت است و برای ایجاد حاکمیتی مدرن منطبق با ارزشهای دنیای جدید باید از کپی نمودن ساختار جهان باستان در دنیای کنونی پرهیز نمود.

یکی از خطرات بسیار بزرگی که جامعه‌ی فارس ایران را تهدید می‌نماید برای گذار از «استبداد ولایت فقیه»، تلاش بر ترویج و آویزان شدن از «باستان‌گرایی آریایی» در جامعه می‌نماید که دقیقاً مثل «درآمدن از چاله و افتادن در چاه» می‌باشد. از تاریخ فقط باید «تجربه» آموخت تاریخ نمی‌تواند الگوی ما در جهان کنونی برای ایجاد «حاکمیت مدرن» باشد به همین خاطر است که اندیشمندان کشورهای غربی بر خلاف کشورهای عقب مانده مانند ایران با تغییر دادن نگرش خود به تاریخ، آن را صرفاً بعنوان منبعی برای بازتعریف و مدرنیزه نمودن نقشه‌ی راه آینده‌ی خود مورد استفاده قرار می‌دهند و تا زمانی که جامعه‌ی ایران در باتلاق باستان‌گرایی عظمت‌طلبانه گرفتار شده و اقدام به زدودن رسوبات «خودشیفتگی واپس‌گرایانه» از پسکرانه‌ی ذهنی خود نشده است قادر به ایجاد «حاکمیتی مدرن» که بر مبنای ارزش‌های دموکراتیک باشد نیز نخواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

از تمامی این اشعار پیداست که مطلقا کشوری به اسم ایران وجود نداشته ولی سرزمینی خیالی به نام ایران در تخیل شاعران فارسی زبان وجود داشته. توران هم به همان اندازه در خیال شاعران بوده و هیچوقت وجود خارجی نداشته.

نوشته شده توسط: Anonymous

ايران اسم منطقه اي از افغانستان و سيستان امروز بوده و ربطي به ساير مناطق ندارد بطور كلي اين نام براي كل جغرافياي فعلي ايران جعلي است

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای لاچین از شدت کینه و خشم به جایی رسیده که نظامی گنجوی و شهریار شاعر را ایرانی نمیداند و حتی در ایرانی بودن ابوعلی سینا شک میکند! این است فرجام افراط در پانترکیسم و نژادپرستی. امیدوارم لاچین افاضاتش را ادامه دهد و بیشتر از پیش مایه مسرت خوانندگان و مایه عبرت دیگر نژادپرستان شود تا ببینند عاقبت پرستش نژاد و ایران ستیزی به کجا میرسد!

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای لاچین شما که اینهمه علیه این مقاله شعار میدهید و پیشینه تاریخی نام ایران را رد میکنید چرا یک دلیل برای شعارهای خود نیاورده اید؟ آخر همه ش شعار دادن و توهین کردن که هیچ آدم عاقلی را قانع نمیکند. در این مقاله اینهمه از آثار ادبی که از ایران نام برده اند نمونه آمده. شما نتوانسته اید به یکی از اینها ایراد وارد کنید و در عوض مثل دیگر پانترکهای بیسواد به تکه پرانی و توهین متوسل شده اید و به ستایش از نوشته های بی محتوا و پریشان محمدرضا لوایی پرداخته اید. در جهان دانش و عقلانیت امروز کسی برای امثال لاچین و لوایی تره خرد نمیکند.

نوشته شده توسط: lachin

کامنت دوم...
((( نظامی گنجوی شاعر مشهور ایرانی که در شهر گنجه در شمال غربی ایران بزرگ می‌زیسته و در اواسط قرن بیستم به دست حکومت شوروی و امروز به دست حکومت بادکوبه قلب هویت گردیده، ممدوحش شروانشاه را در کتاب «لیلی و مجنون» سبب نظم کتاب خوانده )))..
غلو بازی های پان فارسیست ها در این جمله کاملآ مشهود است..( نظامی شاعر ایرانی...) و ( شهر گنجه در شمال غربی ایران بزرگ)...
اگر نظامی شعرهایش را به زبان فارسی گفته است دلیل بر ایرانی بودنش نمی باشد. همانطور که از اسمش پیداست, ایشان اهل گنجه از آزربایجان هستند و صیغه (( ایران بزرگ)) هیچ مفهومی ندارد. عین این می ماند که بگویئم شهریار شاغر فارس هاست چون به زبان فارسی هم شعر گفته است و یا بگوییم که ابو علی سینا از دانشمندان عرب هست به این خاطر که اکثر کتابهای نوشته شده او به زبان عربی است. در ضمن اگر قبول بکنیم که ایشان ایرانی تشریف داشتند. این

پان فارسیست ها چه عملی را انجام داده اند که این شاعر شهیر را به جهانیان معرفی بکنند؟ اکثر دنیا داستان رمئو و ژولیت شکسپیر را شنیده اند. سئوالم از این پان فارسیست ها این است که داستان رمانتیک شرق ( لیلی و مجنون ) که بیش از 400 سال قبل از رمئو و ژولیت نوشته شده است , چه کار های را برای معرفی این اثر به دنیا کرده اید؟ تنها کاری که کرده اید دعوای شما( ایرانی- آزربایجانی) بر سر مجسمه این شاعر است که چندی پیش در ایتالیا به عنوان شاعر آزربایجانی نسب شده است . هیچ وقت هم از یاد نبریم که اپرای لیلی و مجنون که اولین اپرا در شرق و هم در دنیای اسلام در سال 1908 به روی صحنه آمد به وسیله موسیقدان شهیر آزربایجانی « اوزئیر حاجی بیگ اوف» بود..
در عصر دیجتالی که تکنولوژی و اطلاعات انسانی هر چه سریعتر پیش می رود متاسفانه جامعه ایرانی در دوره یخبندان تکامل فکری منجمد مانده است و آن جامعه « آوانگارد» چپ که می توانست پیش آهنگ یک حرکت عظیم مردمی باشد و خلق محروم , انتظار این حرکت را از این جامعه داشتند , هنوز در افکار (( ما فرزندان کوروش کبیر و خشیار شاه هستیم)) درجا می زنند..چه خوش گفت شاعر شیرین سخن پارس..
(( چو ایران نباشد تن من مباد.......بدانگه دادم افکارم را به باد ))...
بهترین ها را برای همه آرزومندم...
نوشته شده توسط: Anonymous

این مقاله آقای هژیر تهرانی بخوبی نشان میدهد که نام ایران چه سابقه درازی در ادبیات ایران دارد. ایران ستیز ها و پانترک های بیسواد در برابر این دلیل ها و مستندهای ادبی و تاریخی جز اهانت و نفرت پراکنی چیزی برای گفتن ندارند. اینها از پیغمبران پوشالی و قلابی خود مثل تقی زهتابی و ناصرپورپیرار شنیده اند که نام ایران تازه 90 سال است درست شده و پیش از آن نبوده ! و همین حرف مضحک را مرتبا تکرار میکنند. کاری به استدلال و منطق ندارند و تمام وجودشان را کینه از ایران و ایرانی گرفته. واقعیت این است که این سرزمین از ابتدا ایران نام داشته و در همه آثار پیش و پس از اسلام همین نام برای نامیدن آن بکار میرفته است.

نوشته شده توسط: lachin

کامنت اول...آقای لوایی عزیز....همانطور که کامنت های کینه توزانه نسبت به مقاله شما آشکارا نشان می دهد که چقدر ( افکار و اندیشه های ایرانی ناکام مانده است), من در یک کامنت چندین ماه پیش به دوست عزیز yaradiciliq اشاره کرده بودم که حتی نه تنها روشنگران ایرانی در ( اتاق اندیشه قفل شده ) زندانی هستند, بلکه قدرت و توانای ( اندیشدن خارج از اتاق ) هم از دست داده اند و در افکار منجمد شده 2500 سال پیش همانطور یخ زده باقی ماندند. یکی از دلایل این بیماری اجتماعی هم , همانطور که کار بر عزیز « آلتین» خوب اشاره می کنند ( «عظمت‌طلبی» جامعه‌ی ایرانی که با «نژادپرستی فارسی/آریایی») مخلوط شده می باشد. اگر این کامنت ها صحه بر مقاله شما می گذارد و کامنت کار بری که اسم مرا اشتباهی چاپ کرده بودند , مقاله شما را مکمل کرد, خوشبختانه بایستی بگوییم که انتشارات کاوه جویا به قلم ( هژیر تهرانی) به عنوان

{پیشینه نام ایران در اشعار شاعران فلات ایران}, بر دلایل « آلتین» و بر مقاله شما (( مهر و موم)) زد.Case is closed. پرونده بسته شد.
دوستان ... به چند چکیده این مقاله را مرور کنیم..
(خاستگاه این ناراست پراکنیها تاریخی را بی گمان باید سیاست تدوین کتب تاریخی و درسی در کشورهای همسایه مانند جمهوری اران (آذربایجان) دانست..
((در وندیداد، اشاره به «ایرانویچ» و کوچ (ایرانی‌ها) هاست که به بیش از 13 هزار سال پیش می‌کشد.))).
((( نظامی گنجوی شاعر مشهور ایرانی که در شهر گنجه در شمال غربی ایران بزرگ می‌زیسته و در اواسط قرن بیستم به دست حکومت شوروی و امروز به دست حکومت بادکوبه قلب هویت گردیده، ممدوحش شروانشاه را در کتاب «لیلی و مجنون» سبب نظم کتاب خوانده )))..
((((نام ایران در تاریخ ( 1394 )، جلال خالقی مطلق، تارنمای آذری ها))))..
همانطور که میدانیم, بعد از فروپاشی شوروی , پانزده جمهوری جدید متولد شد و یکی از آن ها ( جمهوری آزربایجان) است که در سال 1991 در سازمان ملل متحد به عنوان یک کشور مستقل به ثبت رسید. ما نمی دانیم که چرا این پان فارسیست ها به کلمه ( جمهوری آزربایجان) این همه حساسیّت بخرج می دهند. جمهوری آران چیست و آقایان کاوه جویا, هژیر تهرانی و پاسدار محسن رضائی, حکومت بادکوبه دیگر چه صیغه ای است؟ بقول همکارم که چندین سال پیش در آریزونا گفت من در گذشته زندگی نمی کنم, در حال حاضر, آی فون , سرعت اینترنت خانه ام و قیمت بنزین برایم مهم تر است. آقای لوائی و دوستان... موقعی که تاریخ یک کشور و یک ملت به وسیله بیگانگان نوشته می شود بیشتر از این را نبایست انتظار داشت .ما با افکاری روبرو میشویم ( کوچ ایرانیان در 13 هزار سال پیش) که اگر به یک آدم معمولی بگوئیم .... و درست در این نقطه است که همچین ادعا های غلو آمیز و غیر علمی یعنی ییلاق-قشلاق کردن ایرانیان 13 هزار سال پیش , باعث شده است افکار ایرانی بطور یخ زده باقی بماند. این ادعا ها, ننگ و اهانتی است به شعور انسان. اگر ما این ادعا های پوچ را قبول بکنیم, بایستی باور کنیم که علی خامنه ای در موقع تولد و هنوز که نصف بدنش در رحم مادرش بود, یا علی... یا علی داد می زد و یا بقول آن آخوند, حضرت آدم طولش 17 متر بود و عرضش 10 متر. از این که (( همو سئپین ها ... اجداد بیولوژی ما)) در طول تاریخ کره زمین , شروع به کوچ کردن از آفریقا میکنند و در طول هزاران سال, جمعیّت کنونی کره زمین را تشکیل می دهند هیج شکّی نیست ولی در 13 هزار سال پیش که کره زمین آخرین دوره یخبندان را می گذراند, آریائی ها پاک نژاد در روی کره زمین کوچ میکردند , صحّت بر عظمت طلبی جامعه ایرانی همراه با نژاد پرستی/آریائی میشود.
نظر شما را به این مقاله جلب میکنم...
Scientists have recorded five significant ice ages throughout the Earth’s history: the Huronian (2.4-2.1 billion years ago), Cryogenian (850-635 million years ago), Andean-Saharan (460-430 mya), Karoo (360-260 mya) and Quaternary (2.6 mya-present). Approximately a dozen major glaciations have occurred over the past 1 million years, the largest of which peaked 650,000 years ago and lasted for 50,000 years. The most recent glaciation period, often known simply as the “Ice Age,” reached peak conditions some 18,000 years ago before giving way to the interglacial Holocene epoch 11,700 years ago
خیلی جالب است موقعی که کره زمین 11700 سال پیش,به پایان دوره یخبندان بزرگ رسید, 13000 سال پیش کشوری بوده بنام ایران و ایرانیان باستان آریائی نژاد در این کره ییلاق-قشلاق میکردند.
و اما در باره نظامی گنجوی که نوشته شده است..( نظامی گنجوی شاعر .. ادامه
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-مثل اینکه اشتباه متوجه شدم.شماازچی حرف زدید،آیااین شماهستید،که ازضداختلاف ونفرت پراکنی میگویید.
باباشماکه خودبزرگترین نفرت پراکن،شایعه گروپدراین حرف هاهستی، .....نکنه نوشته های خودرافراموش میکنی.
نقدسیاسی رابرای ماتعریف کن تاماهم بانقدشماآشناشده،ازبیراهه رفتن برگردیم! حیف ازاین سایت که افرادی مثل شما درآن قلم ببخشیدنفرت پراکنی میکنید.
من فکرکنم شمااگرسرکارباشید،نیازی به این انتخابات انتصابی فورمالیته باشید.
شماراه دیگری غیر ازراه شاه ورضاشاه رانمی نمایانید.اگرشماباشید،چندنفرفارس نژادپرست فارس لرتبارشئونیست رامی فرستیدوبه مسئولان حوزه دستورمیدهی که اینهارامعرفی کرده تانماینده شوند.
آیاشمانظرات خودرامرورمیکنی که چه نفرت پراکنی ودروغ وکینه ورزی رادراین سایت رواج میدهی؟
آیانظرات خودرادرحمایت ازپ کا کا وتوهین به کل تورکان مرورکرده ایی ....

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

به نظر میرسد که "صمدآقا" تفاوت نقد سیاسی (کمنتار) را با گفتگو با "ننه اقا" اشتباه گرفته است.

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

آقای هژیرتهرانی به دنبال نوردر دالانهای تاریک تاریخ است تا خورشید حقیقت قرن21 را نفی کند!!! ما می دانیم و به یقین می دانیم که شما با استفاده ابزاری از تاریخ با قرائت مطلوب خود میخواهید منکر حقوق انسانی ما شوید و با زور و تزویر در زیر سلطه فرهنگی-اقتصادی-اطلاعاتی خود نگه دارید. ما هویت خودمان را خودمان تعیین میکنیم , زبان مادریمان را می ستائیم و اجازه نخواهیم داد مستهلک شود, میخواهیم کشور مستقل خود را بر اساس هویت و مشخصه های تاریخی -فرهنگی خودمان بنا کنیم و بزبان ساده تر خودمان باشیم نه شما. بعبارت دیگرما نیز همانند شما ازامکاناتی مثل تحصیل به زبان مادری, داشتن کشوری با اتریبوتهای ملی خود و عیره می خواهیم برخوردار باشیم و این حق قانونی ماست. بایک استثنا که نمی خواهیم ملت یا ملل دیگری را زیر سلطه خود نگاه داریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جان برادر، تو یکی هم فقط کلمات قلمبه سلومبه از خودت در وکنی...
ملت ایران هنوز به خیابون فلسطین میگند کاخ، دیگه اینقد هم عاقلند تصمیم بگیرند حرف تو را باور کنن یا لبیک به خامنه ای بگند.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ادامه کامنت جناب توکلی این پرسش در ذهن من نوعی نیز مطرح شد که "" آیا با منطق جناب توکلی، امنیت ایران از امنیت فرانسه بیشتر است چونکه در فرانسه نیز شاهد فعالیت‌های تروریستی بودیم در حالیکه این اتفاق در ایران روی نداده ""، جناب توکلی یک فاکتور بسیار مهم را به کلی‌ نادیده می‌‌گیرند، در کشور‌های پیشرفته، امر مدرنیته از "" حوزهٔ افراد کاریزماتیک "" عبور کرده، در ایران، نیاز به یک شخصیت کاریزماتیک، همیشه وجود داشته است، ولی‌ از آنجائیکه دوران شخصیت کاریزماتیک سپری شده، جامعه جماعت شاهنامه خوان، باید از ۲ دو فاکتور آویزان شود. ۱- مرده پرستی‌ و گنده گویی پیرامون گذشته که مدرنیته را به شکست می‌‌کشاند. ۲- جدال با دنیایی مدرن که بصورت "" نزدیکی‌ به بقایای پوسیده کمونیزم، غرق شدن در دنیای متوهم شاعران، نفی و دشمنی با کشور‌های همسایه که از ایران جلو افتاده اند و هکذا متجلی می‌‌شود. (( لازم به

توضیح است که کمونیست‌ها نیز، به یک شخصیت کارزیماتیک نیاز دارند، بدون چاوز و فیدل کاسترو و عوام فریبی توی خالی‌ آنان، کمونیزم با سر به زمین می‌‌خورد )
نوشته شده توسط: Anonymous

ایران پرستان شاید بدترین شوونیستهای جهان باشند که قادر نیستند حتی خود را سازمان دهند. هیچ مملکتی و هیچ خاکی مقدس نیست مگر در خدمت مردم آن خاک باشد. موحدی ها با این نظرات راسیستی نمیدانم در کجای دنیای واقعی زندگی می کنند؟ آیا این حضرات آریاپرست میدانند که تمام کلماتی که به کار میبرند در کشورهای متمدن جرم بحساب میاید؟ همانطور که با یک نگاه به تحلیلهای قلابی این حضرات و ناپاسخهاشان نگاه میکردم بیاد جد راسیست ها موسولونی و هیتلر افتادم که به بهودیهای هموطنشان یا بروید ویا میسوزانیم میگفتند. اینان نه از تاریخ درس گرفته اند و نه شاید تاریخ خود را میدانند. با شعار و یا ایراد گرفتن از قیافه افراد انسان فقط خود را قول میزند. بابا د ان آ (DNA) نشان داده که همه اسانیت از افریقا آمده. اگر قرار است برگردند همه باید بروند آفریقا حتی آریا ها و آریاپرستان.

نوشته شده توسط: Anonymous

پرسش نخست این است که چه جریانی تز ضد ایرانی را به دهان ضد ایرانی ها انداخت؟
دولت شوروی / پیشه وری / حزب توده ایران / سازمان فدائیان خلق و چپها
این تز چه بود؟ ایران کشور خلقهای تحت ستم و ایران کشور کثیر الملل میباشد
چه کسانی از این تز خیانت امیز سود میبرند؟

کشورهای عرب / دولت یهود / تجزیه طلبان رنگارنگ و سناتورهای غربی .
هدف چیست ؟
تقسیم ایران به مناطق تحت سلطه روس و عرب و یهود .

نوشته شده توسط: Anonymous

اقبال عزیز! شما جماعت شوهنومه خون! وقتی از پس جوابگوئی در مقابل حریف سیاسی خود نیستی، با ابراز تنفرنسبت بملت قهرمان مغول، که روزگاری زیر سم اسبانش به زاری افتاده بودی، و از ترس بر خود میلرزیدی، اکنون با تحقیر ملت قهرمان مغول، در واقع عجز و درماندگی خود را نشان میدهی. اگر سوادت اجازه دهد، درمی یابی ملت مغول، ملت قهرمانی است، ملتی با رزم آوری بی همتایش قرنها، از شرق تا غرب فرمان میراند. و همین ملت رزم آور و قهرمان در سرتاسر تاریخ چنان زهر چشمی از شماها گرفته است، که هنوز هم از کابوس دهشتناک آن سرگیجه دارید. شما اگر آدم با تربیتی باشی و معاشرت اجتماعی را رعایت کنی به قهرمانی بی همتای آن ملت رزم آور احسن میگوئی، جورج بوش با تمام نیروی جنگی اش درعراق به گل نشست. در صورتیکه "چنگیزخان مغول" این سردارنامی و قهرمان، از چین و ولادیوستوک تا قلب اروپا فرمانروائی میکرد. و برای اولین بار در تاریخ

قانون برده داری را ملغا کرد. و حقوق برابری، برای زن و مرد قائل بود. و با گرامی داشتن ارزشهای اخلاقی و انسانی، هیچ گاه اجازه نداد مذهب در کشور داری دخالت کند. همین نمونه لائیک را "آتا تورک" در ترکیه پیاده کرد. چنگیز خان و نوه های او اصلاحات اداری، حقوق برابر انسانی، و آبادانی فراوانی در ایران کردند، برای مثال هلاکوخان مغول در مراغه ایجاد رصد خانه نمود. و کتابخانه دایر کرد. زبانتان را آزاد گذاشت، مذهب تان را آزاد گذاشت. در صورتیکه شما زبان میلیونها مردم آزربایجان را قتل عام کرده اید، و به احدی رحم نمی کنید. آری این است، فرق کولیان مهاجر، با ملت قهرمان مغول! شما اگر به اخلاق اجتماعی پایبند باشی در یک سایت ایرانی، بملت قهرمان مغول توهین نمیکنی. من از شما میپرسم؛ تا کی باید، کولیان مهاجر از درک ساده ترین مسائل همزیستی مسالمت آمیز و رفتار اجتماعی بی خبر باشند؟ آیا میخواهید، به صاحب خانه درس آدمیت بدهید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی از «اسلام سیاسی» نوشته است. اگر شناخت عمیق و بنیادین از اسلام داشته باشیم تقسیم اسلام به «سیاسی» و «غیر سیاسی» سخنی نادرست است. کلاً یک «اسلام» وجود دارد و آن هم «سیاسی» است. دین اسلام از همان ابتدا در پی ایجاد «حاکمیتی سیاسی» برای خود بوده است یعنی بدون ایجاد «حاکمیتی سیاسی» قادر به پی‌ریزی شالوده، بسط و توسعه‌ی خود نبوده است و مبارزات مسلمانان صدر اسلام با این هدف انجام گرفته است. هدف نهایی «جهاد» در اسلام نیز ایجاد «حاکمیت سیاسی» می‌باشد. پس از پیامبر مسلمانان نیز جدایی اسلام به دو شاخه‌ی شیعه و سنی به دلیل جنگ قدرت دو طیف برای ایجاد حاکمیت بوده است که این «مسئله» هنوز هم در جهان اسلام و در هر جایی که مسلمانان بطور انبوه در آن زندگی می‌نمایند حکمفرماست. مسلمانان با نام «اسلام» یا در حاکمیت هستند و یا برای برقراری حکومتی اسلامی در تلاش هستند که پدیده‌ی جدید آن «داعش» می‌باشد.

وقتی از مشکل اصلی جامعه‌ی ایران صحبت می‌شود اغلب روشنفکران غیر اسلامی سریعاً انگشت اتهام را به سمت «اسلام سیاسی» می‌گیرند در حالیکه همانگونه که گفته شد اسلام سیاسی و غیر سیاسی وجود ندارد فقط یک «اسلام» وجود دارد و آن هم «سیاسی» است پس اگر قرار بر محکوم نمودن باشد نه «اسلام سیاسی» بلکه «کلیت اسلام» باید محکوم شد. در تمام جوامع اسلام هیچگاه خود را از تشکیل حاکمیت سیاسی عقب نکشیده است حتی در تورکیه‌ای که آتاتورک جمهوری جدید آن را بر مبنای جدایی دین از سیاست پایه‌گذاری نموده و بعنوان یکی از کشورهای الگوی «لائیسم» از آن یاد می‌شود حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه به قدرت رسید و «فتح‌الله گولن» به عنوان اپوزیسیون آن می‌خواهد «خمینی تورکیه» باشد پس اسلامی به عنوان «سیاسی» و «غیر سیاسی» وجود خارجی ندارد در هر جایی «اسلام» آمیخته با «سیاست» می‌باشد.

در خصوص مقایسه‌ی پیشرفت و ترقی و رفاه و امنیت در دو رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی نوشته‌اید. من کلاً جهت سنجش و ارزیابی «پیشرفت و ترقی و رفاه و امنیت» یک جامعه یک ایده‌ی ثابت دارم و معیاری را در نظر می‌گیرم که آیا این پیشرفت و ترقی بر روی «شخص» بنا شده است و یا «مردم»؟ در زمان رژیم شاهنشاهی پهلوی به رغم آنکه تحت تأثیر تفکر رایج آن زمان، شاه پدر و پسر اقداماتی را در خصوص مدرنیزه نمودن جامعه‌ی ایران انجام دادند اما به دلیل آنکه کلاً حکومتشان روی «شخص شاه» و بر مبنای باستان‌گرایی و عظمت‌طلبی آریایی بنیان نهاده شده بود در پی ایجاد تغییراتی واقعاً مدرن در ایران نبودند و فقط ظواهری از «مدرنیسم» را در ایران پیاده نمودند که برخی از اقداماتشان مانند «کشف حجاب» به دلیل بافت شدیداً مذهبی و بسته بودن جامعه‌ی ایران با واکنش منفی و مقاومت سرسختانه‌ی مردم مواجه گشت و آخوندها از آن بعنوان ابزار مخالفت بر علیه خودشان استفاده نمودند. سایر اقداماتشان هم چون کلاً بر اساس «دیکتاتوری شاهنشاهی» پی‌ریزی شده بودند با سقوط شاه پسر عقیم مانده و با بازگشت جامعه به عقب مظاهر پیشرفت‌های انجام شده نیز از مملکت رخت بربست.

در خصوص ایجاد امنیت بهتر توسط ملایان در «ایران امروز» نسبت به کشورهایی مانند تورکیه نوشته‌اید که به نظرم صحیح نیست. با انکه تورکیه با خطر تروریسم «پ ک ک» مواجه است اما این گروه تروریستی به رغم اقدامات جسته و گریخته‌ی دهشتبار هرگز نتوانسته است توازن امنیتی تورکیه را به هم بزند اما امنیتی که امروز در ایران برقرار است کلاً بر مبنای دیکتاتوری «ولی مطلق فقیه» پایه‌گذاری شده است یعنی دیکتاتوری که با نام «ولی مطلق فقیه» بر ایران حکومت می‌نماید برای دفع تهدیدات و تداوم حکومت خودش به این «امنیت» نیاز مبرم دارد که اگر به هر دلیلی این «شخص دیکتاتور» از میان برداشته شود امنیت برقرار شده نیز امکان به هم خوردن داشته و حتی در سالهای نه چندان دور آینده با ضعیف شدن رژیم اسلامی می‌توان شاهد هرج و مرج در ایران نیز بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

بسلامتی چیزی دیگر نمانده که دخترم تز دکترش را با موضوع: «تبعیض ترکان در سرزمینهای اروپایی» بپایان ببرد. چهار زبان زنده بین الملی را روان میداند. ترکی استانبلی، ترکی قفقازی، زبان مادریش که انگلیسی است و زبان انگلیسی. ما تقریباً 25 سال میشود که در انگلستان زندگی میکنیم.او میگوید در کشورهای ترک زبان، هرچند قتل و غارت، پارتی بازی، ترور به اندازه ایران وجود دارد ولی کسی را اعدام نمیکنند. و همکاری ترکیه با داعش تنها گاه بگاه و از سر تاکتیک بوده ونه اینکه همکاری ایده لوژی .تازگی در پی شکافتن تئوری دیگری است تا دومین دکترش را نیز بر این پایه پی ریزی کند « رابطه نژادی مغلها با یهودیان». این دختر اصلاً راحت نمینشیند و میگوی طرح سومین دکترا را در سر میپروراند « آیا واقعاً حضرت محمد ترک بد؟». او اصلاً کم نمی آورد. تا لوایی پشت و پناهم است چشم هر چه حسود است کور!

نوشته شده توسط: Anonymous

پان اتراک با چشمان باز خوب نگاه کنند یک تک عکس از امروز 2016.01،17 میلونها تروریست کورد با پای پیادە با وجود حکومت نظامی و میلتاریزە کردن کوردستان بە طرف جزیرە شهری کە 35 روز است در محاصرەی ارتش جنایت کار و بر بر تورکیە قرار دارد براه افتادند برای شکستن محاصرەی این شهر کە بربریت پان تورک تمام راهای منتهی بە این شهر را محاصرە کردە و آب و برق آن را قطع کردە و مردم این شهر را با هو پیما و توپ و تانک بە گلولە بستە کە بە تسلیم وا دارد ..
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1656392967937798&set=a.14108772…

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1656392967937798&set=a.1410877222489375.1073741827.100007013319749&type=3&theater

محاصرەی شهرهای کوردستان از طرف بربریت پان تورک امروز یاد اور همان بربریت اتراک پان تورک در دوران آتاتورک ، سلطان محمد خدا بندە و شاه عباس و سلطان سلیم و شاه اسماعیل بر بر میباشد هنوز هم صدای کودکان و زنان و پیر مردهای کورد بعد از گذشت نزدیک بە 500 سال پیش کە آواز خوانان و حیران گویان بند و لاوک کوردی کە شاه عباس تورک قلعەی دم دم در اورمیە را محاصرە کرد و خان لپ زیرین تسلیم بربریت و وحشی گری شاه عباس نشد و لشکریان انسان خور شاه عباس قلعەی دم دم در اورمیە را بە محاصرە در آوردند و بعد از چندین ماه محاصرە نتوانستند قلعە را تسخیر کنند عاقب راه تنها چشمەی آب بە قلعە را یافتند و با مسموم کردن آب آشامیدنی مردمان ساکن قلعە تمامی مردمان آن قلعە را با سم کشتند .. و هنوزم بعد از گذشت این همە زمان با حیران و صدای غم انگیز از چگونگی مقاومت و بی رحمی و بربریت سپاهیان تورک از طرف حیران خوانان کورد خواندە میشود ..

امروز نیز اوردغان و سپاهیان تورک و بر بر تورک در هیبت ‌همان شاه عباس در شهرهای کوردستان تورکیە با محاصرە و ویران کردن خانەهای مردم و قطع آب و برق مردم میخواهند همان تاریخ را دوبارە تکرار کنند ولی ذهی خیال باطل پان تورک جای در این سرزمین میزو پوتامیا ندارد
نوشته شده توسط: Anonymous

در سال 1917 انقلاب بلشویکی در شوروی به وقوع پیوست که پایه‌گذار کمونیسم که یکی از مخوف‌ترین حاکمیت‌های جهان را پدید آورد شد. از آن زمان 100 سال می‌گذرد اما اینجا هنوز هم اشخاصی مانند بهمن بامدادان وجود دارند که اینگونه شعارهای مرتجعانه و ضد بشری کمونیستی را تکرار می‌نمایند. هنوز هم اشخاصی هستند که می‌خواهند از «کارگر» بت درست نموده و با کوبیدن آن بر سر جامعه به اسم انقلاب کارگران و زحمتکشان جامعه را با این تفکر ضد انسانی به صلابه بکشند. یکی از مشکلات بسیار بزرگ جامعه‌ی ایران این است که همیشه حداقل 100 سال از دنیا عقب است همانگونه که کمونیست‌ها هنوز در دنیای 100 سال پیش زندگی می‌نمایند.

نوشته شده توسط: Anonymous

عنوان این نوشتار این است: "اتاق فکر ایرانی نا امید و ناکام است" تعبیر و تفسیری که من از «اتاق فکر ایرانی» دارم برآیند اندیشگی نخبگان و اندیشمندان جامعه‌ی ایران می‌باشد که اصولاً اگر قادر به ایجاد تغییری دموکراتیک بودند می‌بایست ماحصل آن در وضعیت امروز این مملکت متجلی بود بنابراین از اشخاصی که اینگونه غیر منطقی و متعصبانه با این مطلب برخورد نموده‌اند سؤالی دارم اگر اتاق فکر ایرانی ناامید و ناکام نبوده است پس چرا وضعیت امروز جامعه‌ی ایران اینگونه اسفبار است!؟ و همانگونه که در این مطلب بیان شده است اگر نخبگان و اندیشمندان این جامعه قادر به تغییر در درون آن نبوده‌اند چگونه می‌خواهند در جهان بیرون آن تغییر ایجاد نمایند!؟

نوشته شده توسط: Anonymous

شماها ایران ایران میکنید، که با چنین تبلیغاتی مضحک و استعماری چند صباحی دیگر سلطه و سیطره زبان و فرهنگ .... را که از دری های افغانستان زبان آموختند، و اکنون یکقرن تمام ، فرهنگ و زبان ملل غیر فارس را قتل عام میکنند، تا بتواند به مدتی دیگربعمر ننگین و استعمار گرانه خود داوم بخشد. پانفارسیم و فاشیسم فارس! که خود را آقا بالا سر و قیم ملل دیگر میداند، جزعقب ماندگی، وجهل و خرافات مذهبی، ارجحیتی نسبت به ملل دیگر ایران ندارد! جغرافیای موسوم به ایران ملک شخصی عشیره پرستان قوم فارس نیست! قوم فارس کمتر از سی درصد جمعیت ایران است. در جغرافیای موسوم به ایران، وقتی زبان مادری و فرهنگ 43.000.000 تورک آذربایجانی قتل عام میشود، فرهنگ، و حقوق ملی مدنی، اقتصادی، آزادی سیاسی و اختیارات حق تعیین سرنوشت آنان بدست پانفارسیسم نژاد پرست، ازآنان سلب میشود، ایران برای من

به اندازه یک لنگه کفش نیز ارزش ندارد. پانفارسهای نژاد پرست بیخودی ایران ایران نکنند! با این شعارهای دهن پرکن، و جعلیات، دیگر نمی توانید بچشم ملل غیر فارس خاک بپاشید. جنایت و قتل عامی که در طول این یکسده بدست پانفارسیسم و پان ایرانیسم تحت شعار تمامیت ارضی و هَمَه باهم خمینی معدوم، علیه ملل غیر فارس صورت گرفته است، در هیچ کجای جهان سابقه ندارد!

نوشته شده توسط: Anonymous

باعث بوجود آمدن دستگاههای تاریخ جعل کن در برخی از کشورهای همسایه ، رژیم ضدبشر وضد ایرانی جمهوری اسلامی است این رژیم پلید آرزویش نابودی وبه فراموشی سپردن فرهنگ پارسی است اما آخوندهای کثیف کور خوانده اند خلق قهرمان ایران به زودی این رژیم ضد بشر وضد ایرانی را سرنگون و آنرا به زیستگاه اولیه اش به جزیره گوادلوپ وشهرهای کربلا ونجف پرتاب خواهد کرد این رژیم پلید عاشق سینه چاک عربهای شیعه لبنان وعراق است، مافرزندان کوروش وداریوش کبیر ومزدک بامدادان وبابک خرمدین ها و مازیار ها هستیم. پاینده باد ایران. زنده باد خلق ایران باتمام قومیتها . به ایمان به پیروزی راهمان

نوشته شده توسط: Anonymous

1- با افراد بی منطق باید با بی منطقی ترک و زور ایرانی حرف زد . عوامل اعدام و جنایت در دولتهای ایرانی همیشه وجود آذری های مقام پرست بوده که موجب قتل عام در ایران شدند . چهار نام موسوی آذری در آغاز انقلاب، طرح اعدام را به خلغالی بیمار گربه کش میدادند . به ویدئوهای سپاه و سازمان اطلاعات در اینترنت نگاه کنید ، تمام بازجوها لهجه آذری دارند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آدم های عقده ای را باید طی یک پروسه طولانی مدت درمان کرد یا به ترکستان فرستاد تا این اسامی غیراستتیک مغولی ناخوش آیند و عربی اردورا در این سایت قرار ندهند . یک اسم باید کوتاه زیبا معنی دار مرسوم خوش آیند و آشنا در جامعه و زبانی باشد که 70 میلیون ایرانی روزانه استفاده میکنند . به امید روزی که این سایت پاسخی دندان شکن به این افراد تحریک کننده بدهد تا بفهمند ما اکنون در مغولستان و تاتارستان و قازاقستان و اولغورستان نیستیم بلکه در یک فرهنگ 5 هزار سال زندگی میکنیم . ترک به ترکستان ! چون ایران هیچگاه وجود بیگانه را در کشور خود به رسمیت نشناخته . جهان به اندازه کافی گشاد است که آسایی میانه به تجزیه طلبان مغول ، ماوایی را عرضه کند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه مشخص است اینست که حضرات پان فارسها در مقابل تفکر نویسنده مقاله کم آورده اند و به روش سیستم دیکتاتوری شاه-شیخ آویزان شده اند و از آقای کیانوش توکلی میخواهند که سانسور کن و یا جلو انتشار را بگیر .حضرات اگر شما جواب این مقاله را بنویسید من یقین دارم که سایت ایرانگلوبال درج خواهد داد منتها انتخاب روش کثیف دیکتاتوری شاه- شیخ برای ایرانگلوبال شایسته نیست و آقای بامدادان امیدوارم از این پیشنهاد ناشایسته درس آموخته باشید و در ضمن از یاد نبرید که نتیجه دیکتاتوری شاه-شیخ افزایش تضاد بیشتر بین ملل غیر فارس با سیستم شونیستی ایران است و هر روز که پیش میرود این تضاد بیشتر میشود و آنهائی که به مغول ها انتقاد دارند و تاحد تحقیر پیش میروند یک سوال دارم آیا عمل اعدام یک عمل زشت و وحشیت نیست «برای اعدام انسانهای سیاسی باید بربریت نامگذاری شود ».خوب در مغولستان و کشور های ترک زبان اعدام نیست و لی

و لی هم در زمان شاه و هم شیخ دولت فارس ایران این عمل زشت و وحشیانه و بربریت « بالخص اعدام سیاسی » رواج داشته و دارد خوب مقایسه دولت مغول با فارس-ایرانی با شما ....
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

در پاسخ به آقای آزاد؛
1- شما از "جعلیات ضد ترک" سخن گفته اید. اما ادعای خود را مستند نکردید. اظهارات شما زمانی از بار کینه توزانه .....تهی میشود که مبتنی بر استدلال و سند (فاکت) باشد. آنچه را من در بالا مکتوب کرده ام مبتنی بر تحلیل از شرایط ترکیه و سیاستهای حاکمان است و ربطی به مردم ترکیه و "ستیز" با آنها ندارد. زیرا نیک می دانم که شهروندان ترکیه (همه نژادها، تبارها و ادیان) قربانی سیاست های حکومت هستند. شما برای ادعای خود در مورد پراتیک من هیچ استدلالی ندارید و برخورد واکنشی - احساسی شما ناشی از عصبیت عشیرتی می باشد که برای من قابل درک است. اگر غیر از این است بفرمائید و ثابت کنید که اقبال اقبالی "ترک ستیز" است.
2- من بعنوان پشتیبان آزادی، دمکراسی و لائیسیته نه می خواهم و نه می توانم نسبت به جنایاتی که در ترکیه و منطقه روی داده و حکومت ترکیه نقش تعیین کننده در آنها داشته بی تفاوت

باشم. شما می توانید نسبت به رویدادها بیخیال باشید ویا از عزیمتگاه نژادپرستانه از جنایتکاران دفاع کنید. من در این رابطه به این سخن برشت بسنده می کنم که: «آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را می‌داند ولی انکار می‌کند تبهکار است.»
3- شما نوشتید که: "روزی نیست، که چندین مطلب جعلی را به اسم مقاله در سایت ایرانگلوبال منتشر نکند." ظاهرا شما با ازادی بیان مشکل دارید و از خفقان دفاع می کنید. شما با چنین طرز تفکری شایسته نام "آزاد" نیستید. بهتراست که نام مناسب قامت سیاسی تان برای خودتان انتخاب کنید. دوم:«آینه چون نقش تو بنمود راست// خود شکن، آئینه‌شکستن خطاست».
از صمیم قلب برایتان روح و منشی آزادیخواهانه و انساندوستانه آرزو دارم.
نوشته شده توسط: Anonymous

نیازی به توافق سنگین و مصیبت بار به دست امده نبود اگر ذره ای عشق میهن پرستی ومسئولیت در رگ های مدعیان قدرت مانند اخوندها و مسعود رجوی و حواریونش وجود میداشت .این توافق دلیلی بر خاموش ماندن ناتانیاهو و مسعود رجوی نیست بلکه هر دو در پی ضربه زدن به ایران هستند. جاسوسی رجوی از برنامه های اتمی / تهدید دولت یهود و انزوای کشور ما مدیون رجوی و سید علی و نتانیاهو است.این سه مفسدین هدفی جز قدرت و بهم ریختن مناسبات قدرت در خاورمیانه را ندارند.
رجوی با جاسوسی خود کشور ما را تا مرز جنگ با غرب وتحریم وتهدید دولت یهود پیش برد. توافق بدست امده در حقیقت شکست برنانه های شیطانی رجوی و اخوندی است و این بازخود برگی برنده به شمار میاید . این روزهای سیاه به خوبی قابل پیش بینی بود و اکنون به جای امدن رفقای روسی چمدان بدست های غربی برای قرارداد

و طنز تلخ تاریخ اینکه اکنون به جای امدن رفقای روسی چمدان بدست های غربی برای قرارداد های اقتصادی به ایران میروند.
نوشته شده توسط: Anonymous

من مطمئنم، دوستانی که نام مرا تا به اکنون کامبورتیجلیق و یا لامبورتیجلیق و یا شامبورتیفلیق نوشته اند، تنها از سر سهولت بوده ونه از سر کهولت. و از این بابت از مسئول محترم کامنتها درخواست سانسور این کامنتها را ندارم. و آنچه نام مرا بخود وابسته میدارد در یک کامنت نمی گنجد. باری من نمیخواهم کاربران را نا امید کرده حس کنجکاویشان را سوت کنم؛ وتنها میتوانم به آنها بگویم برای پی برد به ریشه نامم بر روی آنسکلیپدیای مغلستان کلیک کنید. البته به اشتباه روی واژه منگلیسم کلیک نکنید که واژه ای پزشکی ـ ژنتیکی ـ بیدرمانی است و راه بجایی نمیبرید.
تا اینجا، فکر میکنم برای معرفی خودم بسنده بود. در کامنت آینده سعی بیشتری خواهم کرد در تعریف خودم کوتاهی نکنم. کاربران گرامی، خواهش میکنم واژه های تعریف و تمجید را درهم نکنید! تمجید، باری بسیار مثبت اما تعریف باری بسیار منفی دارد.

مثلا اگر کسی از شما خواست تا خوتان را تعریف کنید، خوب، اینجا کار مشگل خواهد شد. تصورش را بکنید که از آقای لوایی درخواست شود تا خودشان را تعریف کنند. خوب آقای لوایی دچار تته پته خواهد شد و گام بگام، همه به رازش پی خواند برد که نه بابا ایشان مقالکی مینویسد و پس از آن خودش را پشت پرده گولناز تی وی جیم میکند و لبخندهای ابلیسی نثار کاربران کرده دستها را بهم مالیده و منتظر زد و خوردهایی میشود. آری دوستان خود را تعریف کردن کاری بسیار دشوار است و بار منفی دارد. بهترین راهش اینست که کاربران منتقد را گزافه گو و توهین کننده بنامد و خود را از شر پاسخ و خود تعریفی رها کند. آری دوستان، کار هرکس نیست خیش تعریف کردن گاو نر میخواهد و مرد کهن!
نوشته شده توسط: Anonymous

آدم بی تربیت و بی آداب و معاشرت اجتماعی ، کسانی هستند که در یک جمع و سایت ایرانی فارسی ، اسم مغولی خود را به لاتین و کریل روسی بنویسند و نه به زبان این سایت یعنی زبان فارسی . شما مغولزادگان که از درک ساده ترین مسائل همزیستی مسالمت آمیز و رفتار اجتماعی بی خبر هستید میخواهید خانه میزبان را بین خود تقسیم کنید و به دیگران درس آدمیت بدهید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی مشکلات مصر به دلیل وقوع انقلاب وتحولات سیاسی بوجود آمده است ودرکل نظام سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی مصردر قیاس با ایران تحت حاکمیت ملاها بسیار بهتر است وترکیه نیز به خاطر موقعیت ژئوپلوتیک آن باسوریه وبحران سوریه از لحاظ امنیتی دچار مشکل شده است وموقعیت ترکیه نیز از همه لحاظ از ایران تحت حاکمیت ملاها بهتر است ،نخ تروریسم وبنیادگرایی اسلامی در دستان کثیف رژیم پلید جمهوری اسلامی است واین رژیم ضدبشر مستقیم وغیر مستقیم در بوجود آمدن داعش وادامه حیات آن نقش داشته ودارد، خوب معلوم است وقتی جمهوری اسلامی کل منطقه خاورمیانه وتاشمال افریقا وافغانستان وبخشی از آسیای میانه را نا امن کرده ودخالت وصدور تروریسم میکند طبیعی است که برای خود حاشیه امن درست کند ونا امنی که خود بانی اصلی بوجود آمدن آن است در قلمروش وارد نشود . آقای توکلی عزیز این دام تبلیغاتی رژیم است که برای اعتبار بخشیدن به خود

مدام اعلام میدارد که ایران امن ترین کشور خاورمیانه است وما نباید در این دام بیفتیم.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب Azad / لطفا دست از تهدید بر دارید. اینجانب مخالف ترک ستیز ،فارس ستیزی ، کرد ستیزی و... هستم ولی متاسفانه اینگونه ستیزه جویی از هر سه طرف وجود دارد، تنها کاری که می تونم بکنم این است که نظزم را بدون اما و اگر بنویسم که می نویسم ، جلو گیزی از ازادی بیان دیگر اندیشان روش درستی نیست . بهتر است فعالان میانه رو در هر سه گروه به میدان بیایند، امکان مطلب گذاشتن و اظهار نظر برای همگان ازاد و یکسان است و هیج تبعیضی علیه یک گروه اتنیکی وجود ندارد. نام منتشر کنند در زیر مطالب درج شده است . با نقد علمی می توانید نظرات مخالفین را به چالش کشید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

لوایی همچنین می نویسد:«از سلطنت طلبی آریایی تا ولایت مداری فقاهت هیچکدام نتوانسته اند متغیری در گسترش رفاه و امنیت و پیشرفت باشند.» در مورد جمهوری اسلامی ایران می شود با م. لوایی موافق بود که در گسترش رفاه و پیشرفت نه تنها دست اوردی نداشته است بلکه همانطور که در نوشته قبلی اورده ام ، در امد سرانه ، رفاه و پیشرفت صد پله از نظام پهلوی عقب تر رفت بگونه ای که امروز ایرانیان افسوس رفاه ، پیشرفت و امنیت زمان شاه را می خوردند. قبل از روی کار امدن رضا شاه ، امنیتی در داخل مرز های ایران موجود نبود بطور مثال کسی که قصد مسافرت از مشهد به گیلان را داشت ، می بایست از داخل خاک روسیه خود را به رشت می رساند

رضا شاه مستبد ،همچون آتاتورک ، ایران مدرن وپیشرفته را بنا نهاد ، جاده ؛ مدرسه ، دانشگاه ؛ ارتش مدرن ، سیستم قضایی نوین ، راه آهن ، تاسیس صنعت ، پارلمان و ایده جمهوری را تبلیغ می کرد سرانجام تاج گذاری کرد و برخلاف ترکیه نظام پالمانی را معیوب ساخت/ محمد رضا پهلوی کار های پدر را دنبال نمود و ایران را به لحاظ رفاه ، توسعه و امنیت به جایگاه اول در خارمیانه رساند، ... پهلوی ها متاسفانه به نظام پارلمانی اعتقاد چندانی نداشتند ، و به بافت اتنیکی ایران توجه نکردند ودر نبود احزاب ، روحانیت شیعه به کمک مساجد پر و بال گرفت . بنابراین شاه و شیخ را در عرصه رفاه ، پیشرفت در دو قطب متقابل بودند، یکی کردن انان، قضاوت نادرستی است. سخن اخر اینکه هم اکنون ایران بطور نسبی از عراق ، سوریه ، لیبی ، مصر و حتی ترکیه امن تر است . موج جنگ مسحلحانه در شرق ترکیه و سلسله انفجار ها در قلب ترکیه ، امینت و رفاه ترکیه را به خطر انداخته است بگونه که جامعه ترک بشدت ترسیده است و اردوغان از همین « سوراخ ترس »جامعه ترک ، قدرت استبدادی خود را تقویت می کند. جامعه ایران جامعه نا امید و ترسیده ای است ولی اینده روشنی در مقابل ان قرار دارد.
نوشته شده توسط: lachin

دوستان... هما نطور که شاهد هستیم کامنت گذاری که اسم مرا «اشتباهی» تایپ کرده بودند « درست بر سر میخ کوبیدند» . کامنت ایشان , مقاله آقای لوائی را مکمل کرد..البته ما اصلآ انتظاری به غیر از این را نداشتیم...و ایشان هم درست می فرمایند من واقعآ فرد بی اطلاعی در « امور اجتماعی سیاسی تاریخی ایرانی هستم» ..ولی دو چیز را می دانم که حقیقت دارد.1- بیش از 750 سال پیش رصد خانه مراغه در زمان هلاکو خان (( مغول ها...« اسلحه تازه پان فارسیست ها»)) به دستور او بر پاشد . این رصد خانه در مدت کوتاهی به یک مرکز علمی در منطقه تبدیل گردید و با داشتن چندین هزار جلد کتابهای علمی توانست
https://en.wikipedia.org/wiki/Maragheh_observatory
دانشمندانی از دور و نزدیک به خود جلب بکند. قطب الدّین شیرازی و Fao Munji از چین , محقّقین مشهور این مرکز علمی بودند که به کاشف های نجومی دست یافتند. کتابهای اصول هندسی

اقلیدس و بطلمیوس در این مرکز غلمی تدریس میشد. به غیر از نجوم , طبّ, فلسفه, ریاضی در این مرکز علمی تدریس می شد. موفقیّت و شهرت این مرکز علمی باعث شد که اسم « انقلاب مراغه...مدرسه انقلابی مراغه ..و یا..انقلاب علوم قبل از رنسانس» را از آن خود بکند..
Some have described their achievements in the 13th and 14th centuries as a "Maragha Revolution", "Maragha School Revolution", or "Scientific Revolution before the Renaissance".
یکی از اکتشافات این مرکز علمی به قرار زیر است..
An important aspect of this revolution included the realization that astronomy should aim to describe the behaviour of physical bodies in mathematical language, and should not remain a mathematical hypothesis, which would only save the phenomena. The Maragha astronomers also realized that the Aristotelian view of motion in the universe being only circular or linear was not true,
برای اولین بار بود در این مرکز علمی که به دستور (مغول ها) ساخته شده بود , نشان داده شد که تئوری های « ارسطو» در باره « تنها » حرکت های گردشی و مستقیم در کائنات , اشتباه است..نور و صدا دارای حرکات ( موجی) هستند...
2- کار بر گرامی نوشته بودید که ..((دفاع از مرز و بوم و تمامیت ارضی ابران طی هفت هزار سال گذشته جانهای گرانبهایی را فدا گرفته . فرزندان این سرزمین برای دفاع از یک سانتمتر آن حاضرند این گروه گرگزارده را به پشت دیوار چین شوت کنند .))) .. تنها سوال من از شما این است که شما که هفت هزار سال از تمامیّت ارضی این مرز و بوم دفاع کردید, موقعی که خاک «بحرین» توسط امضاء ملوکانه محمد رضا پهلوی , شاه شاهان, بزرگ ارتشداران, سایه خدا بر روی زمین از ایران جدا شد, در کجا تشریف داشتید؟ چه کسی را پشت دیوار چین شوت کردید؟ باز پس گرفتن « خرمشهر» را از صدام حسین توسط لشکر حماسه آفرین 110 اردبیل ( روح تمام جان باختگان جنگ شاد باد) هم پیشکشتون...بهترین ها را برایتان آرزومندم...
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی عزیز بنده به هیچ عنوان عرض نکرده ام که جلوی هویت طلبان گروههای اتنیکی ایران گرفته شود بلکه عرض بنده این بوده است که جلوی تجزیه طلبان ومزدوران قدرتهای منطقه ای وقدرتهای بزرگ گرفته شود ، حالا خوب است شمای بزرگوار میدانید اوضاع منطقه چقدر حساس است، دموکرات ترین دولتها نیز با مزدوران بیگانه وتجزیه طلبان به شدت برخورد میکنند چه چپها وچه لیبرالها، بنده برای فعالین حقوق قومیتهای ایران احترام بسیار قائلم ومبارزات آنها را جدا از مبارزات خلق ایران نمی دانم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی عزیز پاسخ شما به این پانترک چاره کار نبود، دیدید که اندک پانترک های فاشیست دوباره بی پرواتربه خلق شریف ومحروم ایران توهین کردند، رفیق به نظر من شمای بزرگوار از اساس باید جلوی تفکرات ناسیونالیستی افراطی ، تفکرات پانی شوونیستی وراسیسم وتجزیه طلبی را بگیرید، فرقی هم نمی کند از جانب آریا پرستی باشد، ترک پرستی باشد کردپرستی ویا عرب پرستی ، تمام این افکار مضر هستندمخصوصا این پانترکها که بسیار هتاک وبی ادب هستند، رفیق عزیزهمانطور که به خدمت شریف شما رساندم جلوگیری از نشر این افکاربه هیچ عنوان به منزله زیرپاگذاشتن آزادی بیان وممیزی نیست بلکه بالعکس باعث رواج تفکر نوع دوستی ونزدیکی انسانها به یکدیگر فارغ از نژاد ورنگ وقومیت میشود، رفیق عزیز در شان این سایت شناخته شده وپرطرفدار نیست که بلندگوی افکار فاشیستی ، راسیسم ، تجزیه طلبی وپانترکی وپان عربی وپان ایرانیست وپان کردی باشد، واینکه

همانطورکه بعضی ازدوستان اشاره کردند رواج این افکار در بسیاری از کشورهای دارای سامانه دموکراسی ممنوع است،رفیق عزیز آقای توکلی ایران گلوبال به خودی خود پرطرفدار وپربازدید است، وشما می توانید بجای استفاده ازاباطیل این پانترکها ویا پان کردها وپان عربها که تجزیه طلب وخائن هستند، از مطلب ومقالات فعالین حقوق قومی از آذری ها وبلوچ ها وکردها وعربها وترکمن ها استفاده کنید که اینها فعالینی منطقی وشریف هستند که دنبال رسیدن به حق وحقوق قومیتی هستند وخود را ایرانی میدانند ودر ایرانی بودن خود هیچ شکی ندارند ومدافع تمامیت ارضی ایران هستند ومبارزه خودرا جدا از مبارزات مردم ایران نمی دانند همانطور که در خیزش اخیر مردم قهرمان تبریز شاهد بودیم مردم شعار میدادند ما سرباز بابک هستیم وحاضریم ، این شعار به این معنی است که ما تبریزیها ایرانیان وطن پرستی هستیم،آقای توکلی فعالین حقوق قومیتهای ایران باید در ایران گلوبال مورد حمایت قرار بگیرند که خواسته ای جز تدریس به زبان مادری وچاپ کتاب به زبان مادری وخودگردانی(اشتباه نشود خودگردانی با سیستم فدرال وخومختاری فرق میکند)ندارند البته منظور از تدریس به زبان مادری وچاپ کتاب به زبان مادری این نیست که زبان پارسی به فراموشی سپرده شود وکودکان زبان پارسی ندانند، دررژیم آپارتاید واشغالگر وظالم اسراییل یک برنامه مثبت صورت میگرد و واقعا عمل مثبتی است وما باید حقیقت را بگوییم و آن اینست که در مدارس اسراییل زبان عربی هم تدریس میشود وشهروندان اسراییلی زبان عربی را هم میدانند بگذریم، آقای توکلی عزیز وگرامی میدان دادن به فعالین حقوق قومیتهای ایران باعث جذاب تر شدن ایران گلوبال هم میشودوبرعکس الان میشود که بسیاری از مبارزین با خواندن اباطیل این فاشیستهای تجزیه طلب از ایران گلوبال زده میشوند، آقای توکلی به طور مثال شما میتوانید ازمطالب فعال حقوق قومی بلوچ آقای دکتر دوشوکی استفاده کنید که انسان شریف ومیهن پرستی است وهمچنین فعالین حقوق قومی آذری ، کرد ، عرب وترکمن، به نظرمن ایران گلوبال باید این موضوع مهم را تبلیغ کند که واقعیت هم همین است که در فردای پیروزی خلق ایران وسرنگون شدن آخوندها ، قومیتهای آذری وکرد وبلوچ وعرب وترکمن ایرانی به حق وحقوق مشروع خود خواهند رسید. سپاس از شما آقای توکلی عزیز وگرامی. پاینده باد ایران، زنده باد خلق ایران با تمام قومیتهای آن، مرگ بررژیم پلید اسلامی حاکم بر ایران با تمام باندهایش. به ایمان به پیروزی راهمان
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

محمد رضا لوایی می نویسد :«اسلام سیاسی چه چیزی با خود داشت که ایرانیان به قول شما با آن همه سابقۀ تاریخی و عظمت فرهنگی شان با جان و دل تسلیم اسلام شدند؟» مروری کوتاه به تاریخ هفتاد ساله خاورمیانه، پاسخ سئوال لوایی را می دهد.خاورمیانه در هر بیست سال دچار تحولات سیاسی و دگرگونی شد و هر بار جو سیاسی منطقه تغییرکرد .در دوران عبدالناصر، ملی گرایی عربی _ سکولار که قصد داشت که یهودیان را به دریا بریزد؛ که با شکست خفت بار نظامی مصر توسط اسرائیل . فضای نا امیدی جایگزین ناسیونالیسم مغرورو«امیدوار»عربی شد.

پس ازشکست ناصر، ایدئولوزی بعثی که با بلوک شرق رابط سیاسی _ نظامی داشت ،جو منطقه را بدست گرفت. در مقابل بعثی ها، شاه سکولار ایران، سادات سکولار، دولت سکولار ترکیه ، شاه سکولار اردن و شیوخ منطقه که همگی رابطه بسیار حسنه ای با غرب داشتند و جملگی بدون نظر غربی ها دست به هیج اقدامی نمی زدند و بعبارت دیگر از استقلال سیاسی محروم بودند ؛ قرار داشتند.این کشورها در دوران جنگ سرد جز اردوی غرب بشمار می رفتند. بعثی ها در مقابل از اپوزیسیون های کشورهایی که در بلوک غرب در منطقه بودن، حمایت می کردند. در پی کودتای کمونیستی در افغانستان، و انقلاب 57 در ایران . ایده طرح تقویت کمربند اسلام سیاسی به دور اتحاد شوروی سابق از سوی امریکایی ها طرح شد و غرب متاسفانه نه تنها خطر اسلام بنیادگرا را دست کم گرفت بلکه تا آنجا پیش رفت که ریگان رهبران ترویستهای بینادگرا اسلامی را به کاخ سفید دعوت می کرد. در چنین جوی ،اسلام سیاسی با این دو رویداد ،خاورمیانه را تحت تاثیر شدید قرار داد. تا جایی که در سال 1998 اسلام سیاسی در ترکیه چنان قدرت گرفت که زنان برای اولین بار با حجاب در تظاهرات علنی، خواستار ورود به مراکز آموزشی و اداری ترکیه شد و چند سال بعد حزب عدالت و توسعه اردوغان قدرت سیاسی را به کف گرفت . اردوغان نئو لیبرال و مهدی بازرگان لیبرال در یک سطح بودند. مهدی بازرگان سال 1342 در دادگاه خطاب به شاه گفت:« ما اخرین دسته ای هستیم که مبارزه قانونی می کنیم ؛ بعد از ما ممکن است چنین نباشد.» اسلام سیاسی حزب عدالت و توسعه توانست با استفاده از سیستم پارلمانی قدرت سیاسی را بدست گیرد ..در ایران هم ،پس از انقلاب 57 قدرت دولتی ابتدا به دست مهدی بازرگان لیبرال افتاد و خمینی به قم رفت که پس از یک هفته تحت تاثیر شدید اسلام سیاسی رادیکال ستیزه جو و گروههای کمونیستی امریکا ستیز ، جو علیه دولت لیبرال بازرگان برگشت واو مجبوربه استعفا شد.بد بختانه اسلام گرایان بنیادگرا سکان رهبری جمهوری اسلامی را تا امروزدر دست دارند. خوشبختانه اسلام نئو لیبرال در ترکیه موفق شد که در امد سرانه ترک ها را در عرض 10 سال سه برا بر کند و درست بر عکس ،خمینیست ها درامد سرانه ایرانیان را صد بار کمتر از زمان شاه رساندندو بنابراین اسلام سیاسی به ایران ختم نشد و کل منطقه از چین ؛مالزی ، اندونزی ، افغانستان، پاکستان ، ترکیه، مصر ، عراق ، سوریه ، لیبی تا کشورهای افریقایی و حتی کشورهای اروپایی درنوردیده است . خوشبختانه بختک اسلام سیاسی با تجربه خونبار 37 سال که خسارت عظیمی به ایرانیان زد، درحال نا بودی از دورن است . ایرانیان در جهان بعنوان غیر اسلامی ترین مردمان جهان خود را نشان می دهند .و هیج ایرانی عضو داعش نیست و در 13 سال گذشته در تروزهایی که علیه منافع غرب در جهان انجام گرفت ؛ حتی یک ایرانی دیده نمی شود /این تنها بخش کوچکی از رهبران احمق جمهوری اسلامی هستند که برای حفظ منافع مافیایی خود همچنان از اسلام بهر برداری می کنند. تا ده سال دیگر هیج کدام از انان زنده نیستند. اینده ایران روشن است ولی اینده سوریه ، عراق ، ترکیه ، عربستان ، مصر و..... نگران کننده است. خطر اسلام سیاسی داعش جهان را براستی تهدید می کند . متاسفانه ترکیه و عربستان هنوز خطر داعش را جدی نگرفته اند... این کامنت ادامه دار است