برخی از کارشناسان ایرانی نیز طرحهایی برای ساخت این کانال از مسیرهای مختلف ارائه کردهاند. ساخت کانالی بن بست از دریای خزر به کویر لوت (کانال لوت) نیز مطرح شدهاست. همچنین برخی کارشناسان از متصل کردن دریای خزر به دریاچه ارومیه دفاع میکنند.طرح احداث کانال اتصال دریای خزر به خلیج فارس از سالهای دهه ۳۰ شمسی مطرح بودهاست. دولت شوروی بدلیل وابستگی به مسیر طولانی دریایی که از تنگههای بسفر و داردانل و کانال سوئز که تحت کنترل ترکیه و مصر از متحدین آمریکا بود برای تماس دریایی با چین و هند، به ساخت این طرح علاقمند بود.
این طرح گرچه تا کنون رسما مطرح نشدهاست، موافقان و مخالفانی دارد. موافقان به درآمدهای سرشار ناشی از انتقال نفت، گاز، محصولات پتروشیمی و سایر کالاها از آسیای میانه به خلیج فارس، تغییر و بهبود آب و هوای ایران بر اثر ریزشهای ناشی از تبخیر آب کانال و جلوگیری از ادامه روند کویری شدن ایران، کاهش شدید هزینههای ناشی از حمل و نقل داخلی کالا، گسترش شیلات در حاشیه کانال و قابل استفاده کردن بخشهای عظیمی از زمینهای کویری ایران اشاره میکنند.
مخالفین نیز به غیر عملی بودن این طرح با توجه به اختلاف سطح آب دریای خزر نسبت به آبهای آزاد، احتمال زیر آب رفتن زمینهای شمال کشور، مشکلات عبور از رشته کوههای البرز، ناتوانی دولت جمهوری اسلامی در اجرای طرحهایی به مراتب کوچکتر از این نظیر اتوبان تهران شمال و گسترش راه آهن و... اشاره میکنند.
اولین طرح توسط مهندس هومان فرزاد در سال ۱۳۴۵ نوشته شده که وی این طرح را به سازمان پژوهشهای علمی کشورارائه داد. بر اساس این طرح باید بین دریای خزر و خلیج فارس دریاچههایی ایجاد شود تا این دو دریا به هم متصل بشوند. در این ارتباط سه نقطه پست در ایران شامل چاله جازموریان، دشت لوت و دیگری هم دشت کویر در نظر گرفته شد.
سالها بعد طرح دیگری هم توسط آقای مسعود قمی به آقای مهندس موسوی نخست وزیر وقت ارائه شد. ساخت این کانال در دوران دولت هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی نیز بررسی شد. مرکز پژوهشهای مجلس نیز ساخت این کانال را بررسی کردهاست هم اکنون دکتر بدیع بدیع الزمانی در آمریکا به همراه برخی کارشناسان ایرانی دیگر پیگیر ساخت این طرح هستند و پروژهای با نام «ایرانرود» (Iranrood) نیز آماده کردهاند.
بر پایه بررسیهای جغرافیائی و زمینشناسی شروع مسیر از خلیج کوچک واقع در باختر خلیج چابهار به سوی شمال آغاز و پس از گذشتن از کنار شهر بم، کویر لوت را گذرانده، از کنار کویر نمک و شهر طبس به سوی شمال عبور نموده در حوالی ۱۳۰ کیلومتری خاور شاهرود به سوی شمال باختری متمایل شده و پس از گذشتن از کنار گرگان به بندر ترکمن در دریای خزر میرسد.
طول آبراه بین ۱۴۶۵ کیلومتر تا ۱۶۰۰ کیلومتر برآورده شدهاست. در طول مسیر باید کانالی به ژرفای ۵۰۰ متر حفر شود و از آنجائی که سطح دریای خزر نزدیک به ۲۹ متر از سطح دریای آزاد پائینتر است، در بخش کوچکی از مسیر در شمال ایران از الگوی کانال پاناما استفاده شده و تالابهایی ساخته خواهد شد تا از سرازیر شدن آب دریای آزاد به دریای مازندران جلوگیری به عمل آید. در همین ناحیه میتوان با نصب توربین، برق سراسر آبراه را تأمین نمود. پهنای آبراه در پائین ۲۵۰ متر و در سطح زمین ۱۰۰۰ متر پیشبینی میشود تا بتواند رفت و آمد دو سویه کشتیهای بزرگ از جمله نفتکشها را امکانپذیر سازد.
بنا به گفته هرودوت: «بیشتر آسیا را داریوش بزرگ اکتشاف کرده بود. در آنجا رودخانهای است به نام سند که در آن نهنگ (تمساح) فراوان وجود دارد و تنها یک رودخانه در روی زمین (رود نیل) بیش از آن نهنگ دارد. داریوش که میخواست بداند سند از کجا سرچشمه میگیرد و در کجا به دریا میریزد، کشتیهایی را به سرپرستی اسکیلاکس دریانورد هخامنشی و مردان دیگری را که به راستگویی آنان اعتماد داشت، در پی این کار فرستاد. پس از این اکتشاف دریایی داریوش بزرگ، هندیان را تحت فرمان خود درآورد و آن دریا را در قلمرو ایران قرار داد. به این ترتیب معلوم شد که آسیا به جز بخشهایی که در طرف برآمدن خورشید است، از جهات دیگر به آفریقا (Libya) شباهت دارد». از این قرار، اسکیلاکس دریانورد هخامنشی، در زمان پادشاهی داریوش نخست (پادشاه ایران از ۵۲۱ تا ۴۸۵پم) معروفیت و شهرت یافتهاست. در سال ۳۴۸ تا ۳۶۰ پم، کتاب مسافرت دور دریایی اسکیلاکس (Periplus of Scylax) نوشته شده که در آن شرح گشتهای دریایی اسکیلاکس دریانورد، از جمله این مسافرت به تفضیل آورده شدهاست، اما، نکته بسیار جالب در این کتاب، ادامه مسافرت اسکیلاکس دریانورد است. او از خلیج پارس به راه میافتد، و دریای هند را طی میکند، به سوی سرچشمه رودخانه سند رفته، از آنجا سرچشمه رودخانه جیحون (Oxus) را مییابد، از رودخانه جیحون به سمت دریای مازندران ره میسپارد. رودخانه جیحون تا سال ۱۵۵۰ میلادی (۹۲۹ خورشیدی) به دریای مازندران میریخته و دو دریاچه وخش (آرال) و مازنداران به یکدیگر مربوط بودهاند. امروزه محل پیوند این دو دریاچه، گودالی به نام (آقچهبایا) با ژرفنای ۸۲- متر، پایینتر از سطح دریا قرار گرفتهاست. ارسطو در نوشتههای خود به این کتاب و این سفردریایی و این آبراهه اشاره نموده، خواندن آن را جزو وظایف شاگرد خود، اسکندر مقدونی، قرار داد. پولوبیوس (۱ پم) و استرابون (۱ پم) هم شرح این سفر دریایی و این آبراهه را در نوشتههای خود آوردهاند. مطالب این کتاب از جمله سفر دریایی از خلیج پارس به دریای مازندران، توسط دانشمندان معاصر، افسانه آمیز تلقی شد، تا اینکه، در سال ۱۹۵۷ میلادی (۱۳۳۶ خورشیدی) دانشمندان شوروی سابق بقایای حفاری یک ترعه، مربوط به زمان هخامنشیان، در سرچشمههای ایندو رود را پیدا کردند. این کشف باعت توجه دوباره دانشمندان به داستان این کتاب بود. با توجه به حفر کانال سوئز میان دریای سرخ و رودخانه نیل در مصر، در زمان داریوش بزرگ، و حفر کانال آتوس در زمان خشایارشا، در یونان، میتوان انگاشت که اندیشمندان و فرزانگان ایرانی به ضرورت ایجاد یک راه آبی که دریاهای شمال و جنوب ایران را به یکدیگر پیوند بزند، پی برده بودند. ایرانیان ۲۵ قرن پیش دریای مازندران و خلیج پارس را به یکدیگر پیوند زده بودند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید