انتخابات ریاست جمهوری هیچ گاه به تعیین رئیس اجرایی دولت محدود نمانده است. این انتخابات، تا امروز که دوازده دوره از آن برگزار شده، همواره زمینهای برای تقابلهای سیاسی سخت و رویارویی نیروهای حاضر در انقلاب ۵۷ بوده است. تقابلهایی که در دهه ۱۳۶۰ تا عزل و ترور هم پیش رفت. از سویی دیگر انتخابات ریاست جمهوری گاهی به عرصهای برای از پرده بیرون افتادن اختلافات راس هرم سیاسی و بالاترین مقام اجرایی کشور بدل شده است. چنین فضایی، متن و حاشیهای را به وجود آورده که نه فقط انتخاب رئیس جمهور در آن اتفاق میافتد، بلکه تاریخ فشرده نظام جمهوری اسلامی را هم به نمایش میگذارد.
.
اولین و دومین انتخابات ریاست جمهوری در ایران: از فرار تا ترور
اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران در شرایطی برگزار شد که ایران، یک دوره کامل از طوفان انقلاب را پشت سر گذاشته بود اما هنوز توازن قوای سیاسی به آن شکلی که بعدتر ایجاد شد، تثبیت نشده بود. در همه پرسی نظام جمهوری اسلامی، با وجود آنکه منتقدان گزینههای پیشروی رای دهندگان را ناقص و ناکافی میدانستند، بیش از ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی رای داده بودند، قانون اساسی با محوریت ولایت فقیه پس از کش و قوسها و ابهامات بسیار به تصویب رسیده بود و جنگی تمام عیار در کردستان علیه مخالفان به راه افتاده بود. اما شاید مهمترین اتفاقی که پیش زمینه انتخابات ریاست جمهوری را شکل میداد اشغال سفارت آمریکا به دست گروهی از دانشجویان که خود را پیروی خط امام مینامیدند بود.اقدامی که بسیاری از معادلات و محاسبات سیاسی را به هم ریخت. دولت موقت مهدی بازرگان دو ماه پیش از انتخابات در اعتراض به این واقعه و آنچه دخالتهای شورای انقلاب در کار دولت میدانست استعفا داد.
منبع تصویر،ENSAFNEWS
مهدی بازرگان (راست) کنار روح الله خمینی
با این پیش زمینه، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران بین ۱۰ نامزد تایید صلاحیت شده از میان ۱۲۴ فرد ثبتنام شده انجام شد. بر اساس قانون اساسی اول جمهوری اسلامی ایران، تایید صلاحیت نامزدها بر عهده آیت الله خمینی به عنوان رهبر گذاشته شده بود اما او در نهایت این وظیفه را به عهده کمیته نظارت بر انتخابات، به ریاست موسوی خوئینیها و وزارت کشور گذاشت. در نهایت ابوالحسن بنیصدر، جلالالدین فارسی، صادق قطبزاده، دریادار سید احمد مدنی، کاظم سامی، مسعود رجوی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، حسن حبیبی و محمد مکری مورد تایید کمیته نظارت قرار گرفتند.
از نکات مهم این دوره، مخالفت آیت الله خمینی، "رهبر انقلاب" با نامزدی روحانیون بود. به همین دلیل جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی که در ابتدا به دنبال کاندیداتوری محمد بهشتی بودند، به حضور جلالالدین فارسی رضایت دادند. مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت هم که در ابتدا تصمیم به کاندیداتوری گرفته بود، منصرف شد. حزب ملت و سازمان مجاهدین خلق در ابتدا خواهان کاندیداتوری خود آیتالله خمینی بودند. حزب ملت بعدا حمایت خود را از داریوش فروهر اعلام کرد.
منبع تصویر،TASNIM
جلالالدین فارسی پس از ایجاد شبهه در ایرانیالاصل بودنش انصراف داد
از حواشی این انتخابات میتوان به حذف جلالالدین فارسی از حزب جمهوری اسلامی و مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، اشاره کرد. جلال الدین فارسی پس از ایجاد شبهه در ایرانیالاصل بودنش توسط افرادی نظیر شیخ علی تهرانی و به صلاحدید آیتالله خمینی از رقابت انصراف داد و مسعود رجوی پس از تهدید فدائیان اسلام چارهای جز کنار رفتن نداشت. فدائیان اسلام در بیانیهای تهدید کرده بود مسعود رجوی، که خود و سازمانش به قانون اساسی رای ندادهاند، در صورت عدم انصراف با واکنش عملی این سازمان روبهرو می شوند. آیت الله خمینی هم در پاسخ به یک استفتاء در این مورد گفته بود: «کسی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رای مثبت نداده، صلاحیت رئیس جمهوری ایران را ندارد.»
منبع تصویر،ISNA
در نهایت انتخابات روز جمعه ۵ بهمن ۵۸ برگزار شد و ابوالحسن بنی صدر با نزدیک به ۱۱ میلیون رای، ۷۶ درصد آرا، به ریاست جمهوری رسید. پس از او به ترتیب احمد مدنی با بیش از دو میلیون رای، ۱۶ درصد آرا، و حسن حبیبی با نزدیک به ۷۰۰ هزار رای، ۴ درصد آرا، دوم و سوم شدند. پس از وقایع ۳۰ خرداد شصت و درگیری ابوالحسن بنیصدر با نزدیکان آیت الله خمینی به خصوص اعضای حزب جمهوری اسلامی بر سر نحوه اداره جنگ و کشور، او موفق به پایان رساندن دوران ریاست جمهوریاش نشد و پس از عزل از کشور گریخت. در این دوره نزدیک به ۲۱ میلیون نفر واجد حق رای بودند که چیزی در حدود ۱۴ میلیون نفر پای صندوقهای رای حاضر شدند.
روز دوم مرداد ۱۳۶۰، یک ماه پس از آنکه مجلس عدم کفایت سیاسی بنیصدر را اعلام کرد، دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری با چهار داوطلب تایید صلاحیت شده، از میان ۷۱ نفر برگزار شد. این اولین انتخاباتی بود که شورای نگهبان وارد بررسی صلاحیت داوطلبان شده بود. اکبر پرورش نامزد مستقل، عباس شیبانی از نهضت آزادی و حبیبالله عسگراولادی از جمعیت موتلفه در مقابل محمد علی رجایی از حزب جمهوری اسلامی قرار گرفتند.
از حواشی این انتخابات میتوان به شایعه نامزدی نورالدین کیانوری رهبر حزب توده و فرخ نگهدار رهبر سازمان چریک های فدایی خلق، اکثریت و مهدی بازرگان از نهضت آزادی و نخست وزیر مستعفی دولت موقت اشاره کرد که هر سه این ادعاها را رد کردند.
نکته دیگر، حذف شرط سنی برای داوطلبان بود. این در حالی بود که در انتخابات قبلی شرط سنی لحاظ شده بود. محمدعلی سروالدین معاون سیاسی وزارت کشور در این مورد گفته بود: «در انتخابات گذشته چون شورای نگهبان وجود نداشت، شرایط سنی برای کاندیداها در نظر گرفته شد و در حال حاضر طبق قانون اساسی، شورای نگهبان شرایط سنی را برای کاندیداها لازم ندانست و آن را حذف کرد. نکته جالب اینکه ۳۲ سال بعد شورای نگهبان به ریاست احمد جنتی علی اکبر هاشمی رفسنجانی را به دلیل کهولت سن رد صلاحیت کرد.
منبع تصویر،KHABARONLINE
محمدعلی رجایی (چپ) به همراه نخست وزیرش محمدجواد باهنر
در نهایت محمدعلی رجایی با نزدیک به ۱۳ میلیون رای، ۹۱ درصد کل آرا، پیروز انتخابات اعلام شد. پس از او به ترتیب عباس شیبانی، اکبر پرورش و حبیبالله عسگر اولادی قرار گرفتند. از نزدیک به ۲۳ میلیون واجد حق رای، حدود۱۴و نیم میلیون در انتخابات شرکت کردند. در نهایت محمدعلی رجایی کمتر از دو ماه در سمت ریاست جمهوری ماند و به همراه نخست وزیرش باهنر در یک انفجار در دفتر نخست وزیری ترور شد تا سال ۶۰ علاوه بر همه وقایع تاریخسازش، شاهد برگزاری دومین انتخابات ریاست جمهوری باشد. سازمان مجاهدین خلق رسما مسئولیت این بمب گذاری را به عهده نگرفته و ابعاد این حادثه و عوامل آن هنوز محل اختلاف است.
منبع تصویر،IRNA
انفجار در دفتر نخست وزیری و کشته شدن رجایی و باهنر
سومین و چهارمین دوره: علی خامنهای در مقام ریاست جمهوری
پس از یک تابستان داغ، سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد. ابتدا ۴۶ نفر در این انتخابات ثبت نام کرده بودند که شورای نگهبان بر اساس روندی که در تعیین صلاحیتها از انتخابات قبلی آغاز کرده بود تنها به چهار نامزد اجازه حضور در انتخابات را داد.
منبع تصویر،IRNA
از راست: سید علی اکبر پرورش، حسن غفوریفرد و رضا زوارهای
نکته جالب توجه این انتخابات این بود که از میان این چهار نامزد، سه نفر یعنی علی اکبر پرورش، رضا زوارهای و حسن غفوریفرد از جریان موتلفه اسلامی و نفر چهارم یعنی علی خامنهای از حزب جمهوری اسلامی بودند. به این ترتیب در میان حلقه محدود جریانهای اسلامی هم تنها دو گروه اجازه حضور نهایی در انتخابات یافتند. از رد صلاحیتشدههای نامدار این دوره میتوان به ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت و عضو نهضت آزادی ایران اشاره کرد. آیتالله مهدوی کنی هم پس از اعلام نام علی خامنهای از سوی حزب جمهوری اسلامی، از شرکت در انتخابات انصراف داد.
در نهایت با شمارش آرای انتخاباتی، علی خامنهای با نزدیک به ۱۶ میلیون رای ۹۷ درصد آرا را به خود اختصاص داد. این بالاترین میزان آرای بدست آمده در انتخابات ریاست جمهوری ایران تا به امروز است. پس از آقای خامنهای اکبر پرورش تنها توانست ۳۳۸ هزار رای به دست آورد. رضا زوارهای و حسن غفوریفرد هم سوم و چهارم شدند. از نزدیک به ۲۳ و نیم میلیون واجد رای، حدود ۱۷ میلیون در این انتخابات شرکت کردند.
دور چهارم انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی برگزار شد که پس از روسای جمهوری اول و دوم، علی خامنهای اولین رئیس جمهوری بود که توانست مدت قانونی چهار ساله را به اتمام برساند. انتخابات در ۲۵ مرداد سال ۱۳۶۴ برگزار شد. شورای نگهبان همچون دو دوره قبل، رکن اصلی تعیین صلاحیت بود و از میان ۵۰ کاندیدا تنها به سه نفر اجازه حضور در انتخابات را داد. علی خامنهای کاندید حزب جمهوری اسلامی، محمود کاشانی کاندیدای مستقل و حبیبالله عسگر اولادی از جمعیت موتلفه اسلامی.
از راست: حبیبالله عسگر اولادی از جمعیت موتلفه اسلامی، علی خامنهای کاندید حزب جمهوری اسلامی و محمود کاشانی، کاندیدای مستقل
مهمترین اتفاق این دوره، رد صلاحیت مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت و دبیرکل نهضت آزادی بود. نهضت آزادی پیش از این انتخابات دور دوم مجلس را به دلیل رد صلاحیت تمام کاندیداهای خود تحریم کرده بود. رد صلاحیت مهدی بازرگان و اعتراض او واکنشهای داخلی و خارجی زیادی به همراه داشت. نهضت آزادی با انتشار بیانیهای، مسئولیت عدم مشارکت مردم را متوجه شورای نگهبان دانسته بود. نهضت آزادی در این بیانیه با اشاره به «وضع استثنایی که ضد قانون، حیثیت، آزادی و اسلامیت است» آورده بود: «ما اگر جای جناب خامنهای بودیم از این که پهلوان گود شده با حذف حریف و کشتی نگرفته، بازوبند قهرمانی به خود بزنیم امتناع میکردیم و داوطلبی خود را پس میگرفتیم.»
درپاسخ به اعتراضهای نهضت آزادی به رد صلاحیت آقای بازرگان هیات مرکزی انتخابات وعده داد دلایل رد صلاحیت بازرگان را رسما اعلام کند. در نهایت ابوالقاسم خزعلی دلایل رد صلاحیت او را مخالفت با ولایت فقیه و وعده انحلال مجلس خبرگان، مخالفت با اشغال سفارت آمریکا که مورد تایید آیت الله خمینی، به عنوان انقلاب دوم بود، عنوان کرد.
در نهایت با اعلام نتایج انتخابات، علی خامنهای با کمی بیش از ۱۲ میلیون رای، ۸۷ درصد آرا را به خود اختصاص داد و برنده انتخابات شد. محمود کاشانی با نزدیک به ۴۱۶ هزار رای دوم و حبیبالله عسگراولادی با ۲۹۷ هزار رای، سوم شد. از ۲۶ میلیون واجد حق رای، نزدیک به ۱۴ میلیون در انتخابات شرکت کردند.
دورههای پنجم و ششم: ریاست جمهوری بعد از مرگ روح الله خمینی
پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی انجام شد که ایران شاهد بزرگترین تحولات سالهای پس از انقلاب بود. از یک سو جنگ هشت ساله به پایان رسیده بود و از سویی دیگر روح الله خمینی دیگر زنده نبود. با رسیدن علی خامنهای به رهبری هم تغییری بنیادین در ساختار قدرت در ایران ایجاد شده بود. با سرکوب گستردهای که بسیاری از نیروهای سیاسی را از عرصه سیاسی حذف کرده بود حالا فقط نیروهای اسلامی انقلاب ۵۷ باقی مانده بودند.علاوه بر همه این ها پس از یک دوره کشمکش درونی میان نیروهای اسلامی انقلاب، آیت الله منتظری، شاگرد آیت الله خمینی و یکی از مبتکرین نظریه ولایت فقیه، از عرصه قدرت حذف شده بود و رویکرد او به جایگاه ولایت فقیه با بازنگری در قانون اساسی که لفظ مطلقه را به ولایت فقیه چسبانده بود، جایی نداشت. حزب جمهوری اسلامی هم به عنوان عمده مرکز تجمع سیاسی روحانیون حامی آیتالله خمینی، منحل شده بود.
در کنار تغییرات عمده در حوزه سیاسی، هشت سال جنگ و تخریب گسترده، بازسازی اقتصادی و تغییر سیاستگذاریها را به عمدهترین مسئله کشور تبدیل کرده بود. در این شرایط بود که نیروهایی که گذر از اقتصاد دولتی دهه شصت و خصوصی سازی را بهترین راه بازسازی میدانستند، حول محور علی اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از قدرتمندترین روحانیون مورد حمایت رهبر قبلی گرد آمدند.
با این پیش زمینه، انتخابات در شرایطی برگزار شد که هنوز سه ماه تا پایان دوره ریاست جمهوری علی خامنهای باقی مانده بود و جمهوری اسلامی رئیس جمهوری را بر مسند قدرت میدید که همزمان رهبر هم بود. در چنین شرایطی بود که وزارت کشور در اطلاعیهای از داوطلبان خواست زودتر از موعد مقرر برای انتخابات پیش قدم شوند. شورای نگهبان که از دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری قدرت تایید صلاحیت نامزدها را بر عهده گرفته بود و قانون اساسی جدید اختیارات بیشتری هم به آن میداد، در این دوره رکورد شکست و ۷۷ نامزد از ۷۹ داوطلب را رد صلاحیت کرد تا انتخابات در فضایی سرد با حضور نهایی عباش شیبانی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شود. عباس شیبانی عضویت در جبهه ملی و بنیانگذاری نهضت آزادی را در کارنامه خود داشت هر چند پس از انقلاب از ملیگرایی فاصله گرفت و به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد. او در دورههای دوم و سوم مجلس، نماینده مردم تهران بود.در مقابل، رقیبش علی اکبر هاشمی رفسنجانی برای خاص و عام شناخته شده بود. ریاست بر مجالس دور اول، دوم و سوم ،عضویت در شورای انقلاب و جانشینی فرمانده کل قوا، او را در دوران فقدان آیت الله خمینی به دومین مرد قدرتمند ایران بدل کرده بود. از نگاه او« تولید مساوی با استقلال بود» و باید « بخش خصوصی با اطمینان وارد عرصه اقتصاد شود و احساس امنیت بکند.»
منبع تصویر،IRNA
با وجود آنکه شعارهای دونامزد یکسان بود تقریبا همه نیروهای چپ و راست اسلامی از هاشمی رفسنجانی حمایت کردند.
در نهایت در این شرایط انتخابات در تاریخ ششم مرداد ماه برگزار شد و در حالی که بیش از ۳۰ میلیون نفر واجد شرایط شرکت در انتخابات بودند، تنها ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر، یعنی تنها نزدیک به ۵۴ درصد در انتخابات شرکت کردند. در نهایت آقای رفسنجانی با نزدیک به ۱۵ و نیم میلیون رای یعنی کمی بیش از ۹۴ درصد آرا، برنده انتخابات شد.
با فرارسیدن انتخابات دور ششم ریاست جمهوری تصویر سیاست پسا انقلابی در ایران تغییراتی چشمگیری کرده بود. با آنکه آقای رفسنجانی یکی از رئوس برنامهای دولت خود را تنش زدایی در حوزه بینالملل خوانده بود، اما ترورهای برون مرزی جمهوری اسلامی دردسرهای بزرگی برای جمهوری اسلامی در عرصه ی بین المللی ایجاد کرده بود تا جایی که ترور شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی باعث لغو سفر فرانسوا میتران، رئیس جمهور وقت فرانسه، به ایران شد.
همزمان با وضعیت پرتنش خارجی، آقای رفسنجانی با بحرانهای داخلی مهمی هم روبهرو بود. خصوصیسازی، کاهش حمایتهای رفاهی دولتی یا به بیان حکومتی، تعدیل اقتصادی، به تنشهایی در عرصه اجتماع منجر شده بود که شورش کوی طلاب مشهد یکی از جدی ترین تبعات آن بود. در خرداد ماه سال ۱۳۷۱ اعتراض ساکنان کوی طلاب مشهد، محلهای فقیرنشین در حاشیه مقبره امام هشتم شیعیان به شورشی تبدیل شد که تنها با دخالت سپاه و سرکوب شدید پایان یافت. طی این اعتراضات شش مامور امنیتی و سه شهروند مشهدی کشته، ۳۰۰ نفر بازداشت و به ادعای دولت ۱۰ میلیارد ریال خسارت به بار آمد.
برگه رای انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۳۷۲
بر چنین بستری، انتخابات ریاست جمهوری ششم در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۷۲ برگزار شد. با وجود آنکه ۳۳ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن بودند، تنها نزدیک به ۱۷ میلیون نفر یعنی حدود پنجاه درصد در انتخابات شرکت کردند که پایینترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی تا به امروز را رقم زد. شورای نگهبان با رد صلاحیت گسترده نامزدها، از میان ۱۲۸ نفر ، تنها صلاحیت چهار نفر را تایید کرد. احمد توکلی وزیر کار در دولت میرحسین موسوی، رجبعلی طاهری فرمانده سابق سپاه استان فارس و عبدالله جاسبی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در مقابل هاشمی رفسنجانی قرار گرفتند. در نهایت با پایان شمارش آرا اکبر هاشمی رفسنجانی با ۱۰ ونیم میلیون رای مجددا به مقام ریاست جمهوری برگزیده شد. پس از او احمد توکلی با نزدیک به از ۴ میلیون رای دوم و رجبعلی طاهری و عبدالله جاسبی سوم و چهارم شدند.
دوره هفتم و هشتم; اصلاحاتطلبان میآیند
هاشمی رفسنجانی در شرایطی دفتر ریاست جمهوری را ترک میکرد که هنوز بسیاری از وعدهها و برنامهها برای دولت بعدی باقی مانده بود و حتی بالاترین نرخ تورم ثبت شده در ایران هم بر آن اضافه شده بود. پس از حذف نیروهای موسوم به چپ اسلامی در انتخابات مجلس چهارم توسط شورای نگهبان، آقای رفسنجانی تمایل چندانی به اختصاص کرسیهای وزارت به این جریان نداشت. در مراسم تنفیذ دور دوم ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، رهبر جدید نظام با کاربرد واژههایی همچون «فساد» تا حدودی نگاه راس قدرت به وضع موجود را روشن کرده بود. در چنین شرایطی نیروهای چپ اسلامی پس از گذراندن یک دوره حذف خود را برای بازگشت به صحنه آماده کردند.
پس از امتنای میرحسین موسوی نخست وزیر دههی شصت برای بازگشت به صحنه، چپگرایان اسلامی به سراغ محمد خاتمی رفتند. نماینده مجلس اول جمهوری اسلامی از اردکان و میبد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در فاصله سالهای ۶۱ تا ۷۱، معاون فرهنگی ستاد فرماندهای کل قوا و در آخر مشاور رئیس جمهور و رئیس کتابخانه ملی از جمله سمتهای محمد خاتمی بود.
علی اکبر ناطق نوری رقیب اصلی آًای خاتمی، در دورههای اول، دوم و سوم نماینده مجلس بود و در دورههای چهارم و پنجم بر کرسی ریاست این نهاد تکیه زد. او در دولت میرحسین موسوی اداره وزارت کشور را برعهده داشت. آقای ناطق نوری در انتخابات ششم، نامزد تشکلهای قدرتمند راست اسلامی از جمله جامعه روحانیت مبارز و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم بود.
از راست: محمد خاتمی، محمد محمدی ریشهری، علیاکبر ناطقنوری، رضا زوارهای
به جز این دو رقیب اصلی، شورای نگهبان مجوز حضور محمد محمدی ریشهری و رضا زوارهای را هم به انتخابات صادر کرد.
حاشیه قابل توجه انتخابات ریاست جمهوری ششم، رد صلاحیت نیروهای ملی-مذهبی بود.علی اکبر معین فر، عزتالله سحابی و ابراهیم یزدی نتوانستند از سد نظارت استصوابی عبور کنند. شورای نگهبان با توسل به «عدم التزام» به ولایت فقیه و قانون اساسی این سه نماینده ی ملی-مذهبیها را از ورود به رقابت منع کرد. این در حالی است که عزتالله سحابی چند سال بعد در یک گفتگو با خبرگزاری فارس اعتقاد خود را به جمهوری اسلامی و التزام به قانون اساسی به روشنی بیان کرد.
با پایان شمارش آرا و در نهایت تعجب ناظران، محمد خاتمی با کمی بیش از ۲۰ میلیون رای از مجموع کل ۲۹ میلیون رای پنجمین رئیس جمهور ایران شد. رقیبش علی اکبر ناطق نوری حدود ۷ میلیون رای آورد. رضا زوارهای با نزدیک به ۷۷۱ هزار رای در جای سوم قرارگرفت و محمد ری شهری با نزدیک به ۷۴۳ هزار رای چهارم شد.
انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری در فضایی خاص برگزار شد. در دور اول انتخابات ریاست جمهوری خاتمی وقایعی همچون رویارویی نیروهای امنیتی و دانشجویان در جریان حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸، افشای نقش بخشی از وزارت اطلاعات در قتلهای زنجیرهای روشنفکران و نویسندگان، توقیف فلهای مطبوعات در سال ۷۹، و ترور سعید حجاریان، مشهور به مغز متفکر اصلاحات، فضایی ملتهب ایجاد کرده بود.
منبع تصویر،HAMSHAHRIONLINE
این اولین بار بود که شورای نگهبان پس از بررسی۸۱۱ درخواست نامزدی در انتخابات، به ۱۰ نامزد اجازه حضور در دور نهایی را داد. علاوه بر خود محمد خاتمی احمد توکلی، علی شمخانی، عبدالله جاسبی، حسن غفوریفرد، منصور رضوی، شهابالدین صدر، علی فلاحیان، مصطفی هاشمیطبا و محمود کشانی توانستند از صافی شورای نگهبان رد شوند.
در میان تایید صلاحیت شدگان، احمد توکلی رقیب اصلی محمد خاتمی در این دوره بود. او نماینده مجلس اول، سخنگوی دولت رجایی و وزارت کار و امور اجتماعی کابینه اول میرحسین موسوی بود، در نهایت به علت اختلاف نظر با نخست وزیر، استعفا داد. آقای توکلی در انتخابات ششم ریاست جمهوری رقیب اصلی اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
نکته جالب توجه این انتخابات، امتنای دو جریان قدرتمند راستگرایان، جامعه روحانیت مبارز و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم برای حمایت از کاندیدی مشخص و اکتفا به دعوت عمومی مردم به شرکت در رایگیری بود.
در نهایت با برگزاری انتخابات در ۱۸ خرداد ۱۳۸۰، محمد خاتمی با کسب نزدیک به ۲۱ و نیم میلیون رای، یعنی ۷۷درصد از مجموع ۲۸ میلیون، دوباره به ریاست جمهوری برگزیده شد. احمد توکلی با چهار و نیم میلیون رای در جایگاه دوم قرار گرفت. آقای شمخانی با هفتصد هزار رای در جایگاه بعدی قرار گرفت. نکات قابل توجه این انتخابات کاهش حدود ۱۲ درصدی مشارکت در انتخابات بود. از حدود ۴۲ میلیون واجد حق رای تنها کمی بیش از ۲۹ میلیون در انتخابات شرکت کردند. علاوه بر این تعداد آرای هفت نفر از کاندیداهای این دوره، کمتر از مجموع آرای باطله بود.
دوره نهم; حمایت اصولگرایان از محمود احمدینژاد
منبع تصویر،FARARU.COM
پس از دو دوره دولت اصلاحطلب، ترکیب نیروهای سیاسی در دو جناح در سال ۸۴ در آستانهی تغییر بود. فضای سیاسی ایران همزمان با این انتخابات شاهد حضور پررنگ نیروهایی بود که با نقد هر دو اردوگاه، صورتبندی جدیدی از اصولگرایی و «بازگشت به اصول انقلاب اسلامی» را معرفی میکردند. نیروهایی که چند سال پیش در قامت جریان آبادگران در دومین دوره انتخابات شورای شهر تهران توانست ۱۴ کرسی از ۱۵ کرسی شورا را در اختیار بگیرد. همین جریان مهمترین حامی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ بود.
جبهه دوم خرداد در این انتخابات در ضعیفترین وضعیت خود از زمان تاسیس بود. علاوه بر بیاعتمادی بخشی از جنبش دانشجویی، مطبوعات اصلاحطلب هم پس از سالها ضربه خوردن از دستگاه قضایی توان آنچنانی نداشتند. تشتت و ضعف در تصمیمگیری میان اصلاحطلبان هم نکتهای نبود که پنهان بماند.
از میان حدود هزار نفری که ثبت نام کردند، در نهایت شش نفر از صافی شورای نگهبان گذشتند. هیچ نامزد شناخته شدهای نزدیک به اصلاح طلبان تایید صلاحیت نشد. مصطفی معین، محسن مهرعلیزاده و اکبر علمی از این جریان رد صلاحیت شدند.
ماجرای رد صلاحیت به همین جا ختم نشد و پس از نامه نگاری غلامعلی حداد عادل با آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران از شورای نگهبان خواست در تصمیم خود تجدید نظر کند. در نهایت مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده به صف رقبای انتخاباتی بازگشتند. علی اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود احمدینژاد، مهدی کروبی، محمدباقر قالیباف، مصطفی معین علی لاریجانی و محسن مهرعلیزاده در لیست نهایی شورای نگهبان قرار گرفتند.
با پایان برگزاری انتخابات در ۲۷ خرداد، شاهد یک اتفاق بیسابقه در تاریخ جمهوری اسلامی بودیم. به دلیل نرسیدن به حدنصاب آرا، محمد احمدی نژاد وعلیاکبر هاشمی رفسنجانی به دور دوم رفتند. هاشمی رفسنجانی با نزدیک به شش میلیون رای در جایگاه اول قرار گرفت. محمود احمدی نژاد ۵ میلیون و هفتصد هزار رای را ازآن خود کرد و پس از او به ترتیب مهدی کروبی، محمدباقر قالیباف، مصطفی معین، علی لاریجانی و محسن مهرعلیزاده قرار گرفتند.
دور دوم انتخابات در سوم تیر ۱۳۸۴ برگزار شد و در نهایت محمود احمدینژاد توانست با کسب نزدیک به ۱۷ میلیون رای، حدود۶۲ درصد، از مجموع ۲۸ میلیون آرای اخذ شده، رقیب خود اکبر هاشمی رفسنجانی را شکست دهد. آقای رفسنجانی براساس آمار رسمی تنها توانسته بود نزدیک به ۱۰ میلیون رای، حدود ۳۶ درصد آرا را به دست آورد.
دور دهم; پایان انتخابات در خیابان
اقدامات محمود احمدی نژاد در حوزه مدیریت داخلی و سیاست خارجی در چهار سال اول برای هر دو جناح جمهوری اسلامی روشن کرد که او روش و منش متفاوتی از آنچه پیش از این میشناختند پیش گرفته است. انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی، طرح توزیع سهام عدالت و تاسیس بنگاههای زودبازده از جمله اقدامات خبرساز او بود.
در مقابل همه این نگرانیها، واکنش آیتالله خامنهای دعوت به «مدارا» با او به مردان قدرتمندی مثل هاشمی رفسنجانی بود. رهبر جمهوری اسلامی ایران احمدینژاد را فردی میدانست که «روند بسیار خطرناک غربزدگی و گرایشهای سکولاریستی را که در حال نفوذ در بدنه مدیریتی کشور بود سد کرده است».
محمد خاتمی رئیس جمهور قبلی در بهمن ۱۳۸۷ اعلام کرد که به «صورت جدی» در انتخابات حضور خواهد داشت. اما با آمدن میرحسین موسوی تصمیم به ترک صحنه گرفت.
در بررسی صلاحیت داوطلبان، شورای نگهبان طبق رویه چند دهه گذشتهاش عمل کرد و از میان ۴۷۵ نفر، فقط چهار نامزد توانستند از فیلتر این شورا عبور کنند.علاوه بر میرحسین موسوی، محسن رضایی فرمانده سپاه در زمان جنگ و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهدی کروبی رئیس مجلسهای سوم و ششم مقابل آقای احمدی نژاد قرار گرفتند.
منبع تصویر،ISNA
شاخصترین وجه تمایز انتخابات دهم، مناظرههای تلویزیونی نامزدها بود جدیترین رویارویی کلامی در این مناظرهها بین محمود احمدی نژاد و میرسین موسوی روی داد. آقای احمدینژاد در این مناظره مدعی شد تنها آقای موسوی نیست که مقابل او قرار گرفته بلکه «سه دولت پیدرپی» در برابر او هستند. او حتی به زعم خودش افشاگری هم کرد. احمدینژاد اکبر هاشمی رفسنجانی را به ارسال پیام سری برای یکی از پادشاهان منطقه متهم کرد. او گفت آقای هاشمی در پیغامش به این پادشاه «اطمینان داده» دولت نهم ظرف «شش ماه» ساقط میشود. آقای احمدی نژاد با اشاره به فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری، که در این دوره از آقای موسوی حمایت میکردند، با کنایه از میرحسین موسوی پرسید آنها «چگونه میلیاردر شدهاند»؟ آقای موسوی، محمود احمدی نژاد را متهم کرد که «نقش و خط مار میکشند و سعی میکند شما را به بیراهه ببرند ».
دو هفته پیش از شروع انتخابات هفته نامه صبح صادق، ارگان سپاه پاسداران، به نقل از یدالله جوانی رئیس اداره سیاسی سپاه نوشت که سپاه اطلاعاتی درباره احتمال تلاشی برخی «گرههای افراطی» برای «طراحی پروژه انقلاب رنگی» در اختیار دارد.
اشاره این سردار سپاه به رنگ نمادین کارزار انتخاباتی آقای موسوی بود. هواداران میرحسین موسوی در کارزار خود از رنگ سبز در روسری، کلاه، تیشرت و مچ بند استفاده میکردند.
در نهایت انتخابات در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸ برگزار شد. از میان نزدیک به ۴۶ میلیون واجد شرایط شرکت در انتخابات، نزدیک به ۳۹و نیم میلیون نفر پای صندوقهای رای حاضر شدند که رقمی نزدیک به ۸۵درصد را شکل داد. این بالاترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. با پایان شمارش، وزارت کشور محمود احمدی نژاد را با کسب ۲۴ و نیم میلیون رای، چیزی در حدود ۶۳ درصد برنده انتخابات اعلام کرد. آرای میرحسین موسوی نزدیک ۱۳ میلیون رای و مهدی کروبی نزدیک به ۳۰۰ هزار اعلام شد.
منبع تصویر،KHAMENEI.IR
اعلام نتایج، پایان انتخابات دهم ریاست جمهوری نبود. میرحسین موسوی و مهدی کروبی نتایج انتخابات را نپذیرفتند. از فردای اعلام نتایج، حرکت عمومی اعتراضی آغاز شد که جنبش سبز نام گرفت. روز ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸، جمعیت بزرگی، بدون هماهنگی قبلی و اعلام عمومی به خیابانهای مرکز تهران آمدند. عمده جمعیت بدون سردادن شعار، تنها به راهپیمایی اکتفا کردند. شمار جمعیت چنان زیاد بود که فاصله میدان امام حسین تا میدان مرکزی انقلاب را پوشانده بود.غروب همان روز تلویزیون حکومتی ایران، شمار کشتهشدگان را ۷ نفر و زخمی ها را ۲۹ نفر عنوان کرد . تظاهرات و سرکوب نیروهای امنیتی تا یک هفته دیگر ادامه یافت. در خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد آیتالله خامنهای به صراحت خواستار پایان اعتراضهای خیابانی شد و گفت مسئولیت «خونها و خشونتها برعهده کسانی است که از اعتراضها پشتیبانی میکنند».
نگاهی دیگر: رویکرد تازه آیتالله خامنهای در قبال احمدینژاد
برخلاف خواست آیتالله خامنهای، میر حسین موسوی و مهدی کروبی به اعتراض خود ادامه دادند. آقای موسوی اعلام کرد راهپیمایی شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ با حضور او مهدی کروبی و محمد خاتمی در مسیر میدان انقلاب تا میدان آزادی تهران انجام خواهد شد. تظاهرات ۳۰ خرداد به شدت توسط نیروهای امنیتی سرکوب شد. تظاهرات به بهانههای گوناگون تا یک سال و نیم ادامه پیدا کرد. میرحسین موسوی ومهدی کروبی پس از فراخوان برای اعلام حمایت خیابانی از جنبشهای «بهار عربی» در ۲۵ بهمن ۸۹ به حصر خانگی رفتند. حصری که هنوز ادامه دارد.
اعتراض مردمی سال ۱۳۸۸
دورههای یازدهم و دوازدهم; بحران پرونده اتمی در انتظار تدبیر و امید
صبح پنجشنبه ۲۲ فروردین سال ۱۳۹۲، حسن روحانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در تالار آیینه رسما برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ داوطلب نامزدی شد. او دولت آینده خود را «تدبیر و امید» نامید.
تا ۳۱ اردیبهشت که خبر رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در فضای سیاسی کشور پیچید، حسن روحانی هنوز نامزدی جدی تلقی نمیشد و همه امبر هاشمی رفسنجانی را رقیب اصلی کاندید اصولگرا میدانستند. با رد صلاحیت آقای هاشمی، حالا آقای روحانی باید وظیفه اصلی نمایندگی ائتلاف اصلاحطلبان و راست میانه را به دوش میگرفت. رد صلاحیت آقای هاشمی اتفاق کوچکی نبود و تا سالها بعد تبدیل به نقطه چرخشی شد که موازنه قدرت میان جناحهای حکومت اسلامی و سرنوشت سیاسی او و خانوادهاش را رقم زد.
حسن روحانی بر خلاف رئیس جمهور پیشین چهرهای حاشیهای یا تازه وارد در سیاست نبود. او سابقه پنج دوره نمایندگی مجلس ایران، ۱۶ سال دبیری شورای عالی امنیت ملی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست بر مرکز تحقیقات استراتژٰیک آن را داشت. حسن روحانی با شعار اعتدال گرایی،انتخاب رنگ بنفش و نماد کلید در انتخابات سال ۹۲ خود را به عنوان حلال مشکلات معرفی میکرد.
حسن روحانی در این انتخابات رقبایی هم داشت. از ۶۸۶ نفری که ثبتنام کرده بودند، در نهایت سعید جلیلی، محمد باقر قالیباف، علی اکبر ولایتی، محسن رضایی، محمد غرضی از صافی شورای نگهبان گذشتند و محمدرضا عارف و غلامعلی حدادعادل هم با وجود تایید، چند روز قبل از انتخابات انصراف دادند.
رقبای اصلی آقای روحانی، آقای قالیباف و سعید جلیلی بودند. محمد باقر قالیباف سابقه فرماندهای نیروی هوایی سپاه را بر عهده داشت و امضای خود را پای نامه تهدید آمیز فرماندههان سپاه به آقای خاتمی در جریان اعتراضات دانشجویی سال ۷۸ گذاشته بود و بعد از آن به ترتیب به فرماندهای نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و در نهایت شهرداری تهران منصوب شده بود.سعید جلیلی، رقیب دوم حسن روحانی هرچند به اندازه آقای قالیباف در سمتهای حساس اجرایی نبود اما دبیری شورای عالی امنیت ملی از سال ۸۶ را در کارنامه داشت. هواداران آقای جلیلی در انتخابات ۹۲ او را «نماینده ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی» میدانستند.
انتخابات سال ۹۲ هم همچون دور گذشته شاهد اجرای مناظرههای تلویزیونی بود اما خود این مناظرهها و نحوه برگزاری آن به یک جنجال انتخاباتی بدل شد. محمدرضا عارف تنها نامزدی که امید اصلاحطلبان بود در مناظره اول از پاسخ مستقیم به برخی سوالها طفره رفت تا جایی که همین رویکرد هدف تبلیغات حامیان جناح اصولگرا بخصوص هواداران آقای قالیباف قرار گرفت.
در نهایت حسن روحانی با بیش از ۵۰ درصد آرا، ۱۸ میلیون ۶۹۲ هزار رای، از مجموع نزدیک به ۳۷ میلیون رای اخذ شده، به دفتر ریاست جمهوری راه یافت تا صحنه سیاسی ایران برای چهار سال با حضور او رقم بخورد. قالیباف و جلیلی هم با به ترتیب نزدیک به ۶ و ۴ میلیون رای در جایگاههای بعدی قرار گرفتند.
منبع تصویر،ISNA
انتخابات ۱۳۹۶ با آغاز نامنویسی از ۲۲ فروردین آغاز شد. در نهایت روز ۲۹ اردیبهشت، ابراهیم رئیسی، مصطفی میرسلیم و مصطفی هاشمیطبا، اسحاق جهانگیری و محمد باقرقالیباف از فیلتر شورای نگهبان گذشتند و در مقابل حسن روحانی قرار گرفتند. در نهایت آقای قالیباف و آقای جهانگیری به ترتیب به نفع ابراهیم رئیسی و حسن روحانی انصراف دادند.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین، معاونش حمید بقایی از مشهورترین چهرههای رد صلاحیت شده در این دوره بودند. محمد هاشمی رفسنجانی برادر علی اکبرهاشمی رفسنجانی و رئیس پیشین صدا و سیما هم از چهرههای شناخته شده ای بود که نتوانست از شورای نگهبان مجوز عبور به مرحله نهایی را دریافت کند.
منبع تصویر،AFP
محمود احمدینژاد در کنار حمید بقایی٬ معاون اجرایی احمدی نژاد
با به سرانجام رسیدن برجام در دولت اول حسن روحانی انتظار میرفت که تقابل بین جناح اصلاحطلب- اعتدالی و نهادهایی همچون سپاه و بسیج به عرصه عمومی کشیده شود. در این مقطع برخی فرماندههان سپاه از نحوه اداره مذاکرات و امتیازاتی به زعم آنان به آمریکا داده شده بود، انتقاداتی علنی را طرح میکردند و در مقابل حسن روحانی هم عزمش را برای دفاع نشان میداد. آقای روحانی در آخرین همایش انتخاباتیاش در مشهد در سخنانی که مشخصا خطاب به سپاه بود گفت هر چه میخواهید داشته باید «اما جای مردم را تنگ نکنید» روحانی رقبای سیاسی خود را متهم به « ازپشت خنجر زدن به دولت» در جریان مذاکرات هستهای کرد.
با پایان شمارش آرا حسن روحانی با کسب نزدیک به ۲۳ و نیم میلیون رای از مجموع ۴۱ میلیون، در مقام ریاست جمهوری باقی ماند. ابراهیم رئیسی با نزدیک به ۱۶ میلیون رای یعنی ۳۸ درصد مجموع آرا دوم شد. مصطفی میرسلیم کمتر از ۵۰۰ هزار رای به دست آورد و سهم مصطفی هاشمیطبا چیزی بیشتر از ۲۱۴ هزار رای نبود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید