● ادبیات
الهه رهرونیا
فرار را از من بدُزد/
مرا بردار و به گوشهایت بیاویز/
و در مرکزِ خانه ای که دور تا دور آن اجاق روشن است، اِسکان بده/
نگاهِ من به سفیدی سقف گیر کرده است/
و گلوله ای برفی مدام از آن بالا تهدیدم میکن
مرا بردار و به گوشهایت بیاویز/
و در مرکزِ خانه ای که دور تا دور آن اجاق روشن است، اِسکان بده/
نگاهِ من به سفیدی سقف گیر کرده است/
و گلوله ای برفی مدام از آن بالا تهدیدم میکن
![](/sites/default/files/styles/mittel_220x220/public/2022-08/abwlfdl-mhqqy.jpg?itok=MyR70qVC)
ابوالفضل محققی
میخواهم برخلاف تمام نوشتهها که تنها از سیاست، جنگ، شکنجه در زندان می نویسند اگر شده به بهانه نوروز از شادی و عشق بنویسم. برای برخی نوشتن چنین مطالبی اهمیتی ندارد. آن هم در میان چنین زمانه سختی که عفریت جنگ تنوره می کشد و سخنی جز انفجار، کشتهشدن، بدارآویختن نمی شنوی. اما هنوز کلمات عشق، امید، شادی، رویا، دوستی وجود دارند. و حداقل برخی می توانند نگذارند این کلمات فراموش شوند. در میانه آتش و خون نیز میتوان از شادی سخن گفت.
آ. ائلیار
ادبیات نوین آذربایجان ، عمدتاً - و نه به تمامی-ادبیاتی ست سیاسی ، ضد تبعیض ، ملی. نوشته های" سیاسی" در قالب ادبیات - چه نثر و چه شعر- ادبیات هنری نیست.چپاندن نظر سیاسی در قالبها متلاشی کننده است.محتوای اثر هنرمند آگاه به رموز کار و مسایل زمانه خود همواره میتواند « اعتراض» درقالب هنری باشد - اعتراض به همه چیز- چه در استبداد و چه در دموکراسی.نویسنده و سراینده مستقل همواره به « مفاهیم و مقولات عموم بشری تکیه کرده و هرجا آنها نقض گردیده صدای "اعتراض"اش بلند شده است. اعتراض هنرمند همیشگی ست.
رضا بی شتاب
چو یکی کودکِ آزاد دَوَد خنده کنان
باز گُل بُرده دلم کرده وجودم جاری
حسِ پرواز به من داده وُ جان کرده جوان
وه که هنگامه ی گُل آتشِ افروخته شد
مثلِ شوری که در آیینه ی هستی ست روان
می دَوَد در رگ وُ در ریشه وُ در بال نشاط
مِیِ خورشید وَش وُ شعشعه اش غلت زنان
باز گُل بُرده دلم کرده وجودم جاری
حسِ پرواز به من داده وُ جان کرده جوان
وه که هنگامه ی گُل آتشِ افروخته شد
مثلِ شوری که در آیینه ی هستی ست روان
می دَوَد در رگ وُ در ریشه وُ در بال نشاط
مِیِ خورشید وَش وُ شعشعه اش غلت زنان
داریوش برادری - امین درستی
گروه «نقد روانکاوانه، دلوزی، بینامتنی فیلم» در فیس بوک از یک سو برای آشنایی دوستداران سینما با مباحث نقد نوین روانکاوانه، دلوزی یا بینامتنی فیلم و نقد و بحث درباره فیلمهای مختلف یا فیلمهای روز بوجود آمده است، مباحثی که به ویژه در کتاب «روانکاوی چندمتنی فیلم.1» طرح و تشریح شده اند. از طرف دیگر برای اینکه اعضای گروه در کنار یکدیگر به نقد و تحلیل چندچشم اندازی فیلمها بپردازند و با یکدیگر درباره فیلم بحث بکنند.
کیومرث نویدی
این شعر در نخستین نوروزی سروده شد که من در این تبعید بی در و پیکر گذراندم -در لاگر پناهندگی شوالباخ آلمان، نوروز 64- و هنوزاز پس این همه سال، چیزی ندارم که بر آن بیفزایم و بازهم تقدیم عاشقان
محمد جلالی چیمه (م. سحر)
نوروز و نوید ِ بخت فیروزی تو/
هر جا گذر آوری دل افروزی تو/
آن شادی نوشونده آن دانهء شوق/
درخاک نیاکان پریروزی تو
هر جا گذر آوری دل افروزی تو/
آن شادی نوشونده آن دانهء شوق/
درخاک نیاکان پریروزی تو
استیفن جوزف هارپر رهبر حزب محافظهکار کانادا و نخست وزیر وقت این کشور در آستانه عید نوروز، عید باستانی پارسیزبانان اقدام به انتشار پیامی تصویری کرده و در آن به افرادی که عید نوروز را جشن میگیرند، شادباش گفته است.
رضا بی شتاب
بهار آمد/
هوا رنگین زمین رنگین-/
دل وُ دستِ جهان سبزست وُ خوش آذین/
به چشم اندازِ رشک انگیزِ شیرین
هوا رنگین زمین رنگین-/
دل وُ دستِ جهان سبزست وُ خوش آذین/
به چشم اندازِ رشک انگیزِ شیرین
نوروز خوانان معمولا" پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به داخل روستاها میآیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند، نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود و میخواند:
محمد جلالی چیمه (م. سحر)
عید آمد و ما لختیم/
آرزوی باران/
عزم عبور/
بویهء آزادی
آرزوی باران/
عزم عبور/
بویهء آزادی
ر آستانهی بهار و تقارن آن با سال نو، از حضیضِ کهنگیِ تحمیلیِ سرکوب و سانسور گلسرخی به سوی نوروز و هر چیز نوِ دیگر پرتاب میکنیم، و نوتر از همه، آزادی! ...
علی یزدانی
ﻛﺪﺍﻡ ﮔﻮﻫﺮ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻬﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﺪﻑ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﻳﺶ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ﺭﻭﮊﺍﻥ ؟ ﻣﮕﺮ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩ؟ ﺍینجا ﺭﮊﺍﻥ ﻋﺰﻳﺰ , ﺍﮔﺮ ﭘﺪﺭ ﻳﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﻛﺴﻲ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﺒﺮﺩ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ...
یدالله موقن
عقايد پُست مدرنيستی عقايد شخصی بعضی فيلسوفان غربی اند و هر متفكر غربی مدعی است كه فقط او درست ميگويد و ديگران نادرست. هر فيلسوف غربی پنبه عقايد ديگر فيلسوفان غربی را ميزند. اما نظريههای علمی فراشخصياند. هيچكس نميتواند به اثبات برساند كه نظريههای علمي، صدق جهان شمول ندارند و عقايد شخصی فلان يا بهمان دانشمند اند. اما عقايد فلسفی شديداً وابسته به فرهنگ موطن فيلسوف اند و محلياند نه جهانشمول. حتی فلسفههايی كه دربارهی مفاهيم علمی هستند نيز چندان صدق جهانشمول ندارند تا چه رسد به فلسفههای
دنیز ایشچی
در خصوص شخصیت ادبی مختومقلی همین قدر کفایت می کند که بگوییم تا کنون کسی نتوانسته در غنای ادبیات ترکمن آنچنان که او نموده، رخ نماید. هیچ یک از شاعران ترکمن نتوانسته اند به مرتبه علمی و ادبی او برسند. نه شهرت فراغی را داشتند و نه سبک و دیدگاه خاص او را ، بی شک مختومقلی بانی ادبیات نوین ترکمن بود. دیوان معروف او گنجینه گرانبهای ترکمن ها تا امروز است.
یکی از قربانیان قتلهای زنجیره ای « فریدون فرخزاد» است. او (۱۵ مهر ۱۳۱۷ در تهران - ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در بن آلمان) شاعر، برنامه ساز رادیو و تلویزیون، خواننده، مجری تلویزیونی و رادیویی، ترانهسرا، آهنگساز، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی معترض به حکومت جمهوری اسلامی ایران بود که به قتل رسید. قتل او توسط نیروهای امنیتی دولت جمهوری اسلامی صورت گرفت. وی برادر فروغ فرخزاد شاعر معاصر ایرانی بود.
این گروه در اطلاعیه ای گفته است که پخش این دو فیلم در جشنواره فیلم فجر سال جاری "اعتراض اقشار متدین بیننده" را در پی داشت و با اینهمه، وزارت ارشاد مانع از پخش عمومی آنها نمی شود.
هنر در همه اشکالش زیر سلطه استبداد دین، فرهنگ و سنت های عصرشترچرانان جان می دهد و عمدتا در اشکال خنثی، مجیزگویانه و ملاپسندانه ش راه تنفس می یابد. علیرضا خمسه که این روزها فیلم کمدی ـ اجتماعی «قبرستان غیر انتفاعی» را بر پرده سینماها دارد، خود را «سرباز جبهه شادی و خنده» معرفی می کند. او می گوید «جبهه ای به نام جبهه شادی وجود دارد و من وظیفه خود می دانم هرجور می توانم در این جبهه خدمت کنم».
مرجان علیشاهی
چه لذتي مي برم از.....اين كه گناه مي كنم.......
.اين كه به چشمهاي تو.........خيره نگاه مي كنم
.اين كه به چشمهاي تو.........خيره نگاه مي كنم
محمد جلالی چیمه (م. سحر)
در بارهء ملی ومذهبی ، امت و ملت، ایران و قرآن،ملت ایران و
بین الملل تشیع ، ازدواج سیاست و دین و نکات دیگر...
بین الملل تشیع ، ازدواج سیاست و دین و نکات دیگر...
رضا بی شتاب
چون شما من نیز عاشق بوده ام
با شما این راه را پیموده ام
با شما ای بی شماران عاشقان
کِی کجا یک لحظه ای بغنوده ام
گر بگویم باختم دیوانگی ست
گر بگویم سوختم آسوده ام
با شما این راه را پیموده ام
با شما ای بی شماران عاشقان
کِی کجا یک لحظه ای بغنوده ام
گر بگویم باختم دیوانگی ست
گر بگویم سوختم آسوده ام
کامبیز گیلانی
شهرها می سوزند
کودکان
کابوس را زندگی می پندارند
زنان
هنوز چشم به راهند
و
مردان
زبان خود را
در هذیان می شویند.
کودکان
کابوس را زندگی می پندارند
زنان
هنوز چشم به راهند
و
مردان
زبان خود را
در هذیان می شویند.
هانس ماگنوس انتسنس برگر
چیزی که انتظارش را نداریم خواهیم آموخت.
نبود
برایمان وجود ندارد
هرگز نبود
هیچوقت آنجا نیست
هیچوقت نیست.
نبود
برایمان وجود ندارد
هرگز نبود
هیچوقت آنجا نیست
هیچوقت نیست.
بوته افروزي ، آب پاشي و آب بازي ، فالگوش نشيني ، قاشق زني ، كوزه شكني ، فال كوزه ، آش چهارشنبه سوري ، آجيل مشگل گشا ، شال اندازي ، شير سنگی، ( توپ مرواريد ) و از آداب و رسوم این شب به شمار می رفته است که اکنون ما حتی شاید نام خیلی از آنها را هم نشنیده ایم.
مهناز هدایتی
بهار از ره رسد پاییز پایان نیست/
زمستان میرود زین دیده پنهان نیست/
غم کهنه ز دل پرواز خواهد کرد/
همیشه تا همیشه چشم گریان نیست
زمستان میرود زین دیده پنهان نیست/
غم کهنه ز دل پرواز خواهد کرد/
همیشه تا همیشه چشم گریان نیست
آ. ائلیار
فرهنگ و ادبیات آذربایجان ، مانند دیگر فرهنگهای مردمان گوناگون ایران، برای غنی سازی فرهنگ بشری ، ضرورت دارد ، به معرفی توانایی ها و زیباییهای خود در عرصه فرهنگ و هنر بپردازد.توجه من به شعر ترکان اورمولو که نتیجه آن برگردان بخشی از اشعار سراینده( آمده در داستان جان شیفته) و یک تحلیل -" ترکان اورمولونون شعرینه بیر باخیش(نگاهی به شعر تورکان اورمولو)" است ، میتواند در این زمینه ارزیابی بشود.
درکارترجمه ایداه آل آنست که برای ارتقاء هرچه بیشتر کیفت کار، از نظرات صاحبان آثار مطلع بشویم.
درکارترجمه ایداه آل آنست که برای ارتقاء هرچه بیشتر کیفت کار، از نظرات صاحبان آثار مطلع بشویم.
ترانه ی از گروه Smith and Dragoman موزیسین های بهایی در یادبود مونا دختر ۱۷ ساله بهایی که همراه با ۹ زن و دختر دیگر بهایی در تابستان ۱۳۶۲ در زندان شیراز اعدام شدند.
داریوش لعل ریاحی
رنج بر کامش هزاران بوسه زد / گشت او از ما و ما از یار دور
راه استقلال را هموار کرد / ره نمودش تا شود از خار دور
راه استقلال را هموار کرد / ره نمودش تا شود از خار دور
محمد جلالی چیمه (م. سحر)
ایران خودم بهار تو راهه
شکوفه شاهده سبزه گواهه
ایران خودم چشمای ماهت
میون آسمون مونده به راهت
شکوفه شاهده سبزه گواهه
ایران خودم چشمای ماهت
میون آسمون مونده به راهت
سیمین دانشورهشت مارس به دنیا آمد، هشت مارس از دنیا رفت
مرجان علیشاهی
امروز تو را دیدم....دیوانه شدم دیگر....من جز تو ندارم ، نه....شور دگری در سر....می گفت کسی در من :...." آهسته قدم بردار....چون عاشق او هستی......کوتاه شود دیدار "
رضا بی شتاب
ز غم ات جهان پریشان
که به دوزخی گلستان
رُخِ خود ز اشک شُستم
چو تو را به خنده دیدم
من وُ این سخن بَسَ ام باد
که دلی ز من رُبودی
و دگر پَسَ ام ندادی
که به دوزخی گلستان
رُخِ خود ز اشک شُستم
چو تو را به خنده دیدم
من وُ این سخن بَسَ ام باد
که دلی ز من رُبودی
و دگر پَسَ ام ندادی
محمد جلالی چیمه (م. سحر)
چه کسی گفت خاتمی مرد است ؟
آنکه گفته ست ، پاک ، بی درد است/
بر تنش آن ردای سبز مبین/
کآستین ، سرخ و آستر، زرد است/
در شگفتم ازین مُراد ِ فریب
آنکه گفته ست ، پاک ، بی درد است/
بر تنش آن ردای سبز مبین/
کآستین ، سرخ و آستر، زرد است/
در شگفتم ازین مُراد ِ فریب