Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

گل بی خار جهان مردم نیکو سیرند

اقای محمدرضا لوائی دست شما درد نکند امیدوارم دیگران نیز در این راه پیش قدم باشد همین طور که در همین سایت سه نفر فعلا دست بقلم شده داند وقابل تشکر است . ...
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی! .... بقول زنده یاد پور پیرار، پته تاریخ ساختگی تان روی آب ریخته شده بر همه روشن است. و دیگر افتخار به کوروش و داروش و حسن و حسین، و علی و نقی و تقی ، تاثیری بر مردمان و ملل جغرافیای موسوم به ایران ندارد. باید نسخه جدیدی را برای سرگرم کردن مردم به پیچید تا شاید کسی به شما آقایان تاریخ دان باور داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اولین قدم رهائی ملل غیر فارس از یوغ استعمار و تحقیر فاشیسم و پان ایرانیسم تمامیت خواه فارس!، برچیدن هرچه زوتر زبان قوم پرستان وعشیره پرستان فارس است. اینان عادت کرده اند، با تحمیل زبان.... خود که هیچ کجا حز بخش کویری ایران کار برد ندارد، و ازهیج توانائی علمی و اکتشافی بر خوردار نیست، با تحمیل یک چنین زبان .... بمردمان جغرافیای موسوم به ایران، گستاخ و جری شوند. و فکر بکنند کسی هستند. در صورتیکه درهیچ یک از عرصه های علم و دانش در هیچ کحا مطرح نیستند، و بحساب نمی آیند. اینک اولین قدم و حرکت بسوی علم و دانش برچیدن زبان.... فارس، و جایگزینی زبان مادری هرخلق در کنار زبان انگلیسی است. و این اولین قدم بسوی کسب حقوق ملی مدنی، و کسب آزادیهای سیاسی و اجتماعی و بر چیدن دستگاه ظلم و ستم راسیستهای پانفارس و پان ایرانیستهای تمامیت خواه در نقش شیخ و شاه می باشد. زیرا

رژیم منفوراسلامی فارس!، با تحمیل زبان قوم فارس بر مردمان ایران، هستی زبانی و فرهنگی ملل غیر فارس را قتل عام و نابود میکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هدف جبهه چپ و حزب توده و کانون نویسنده گان یکی است وان تقسیم ایران و تیدیل ایران به یکی از ایالتهای دولت روسیه.
این قهرمانهای استقلال خواهی خلق ترک چرا در برابراجحاف 0 20 ساله دولت روس سکوت کردند؟ اگر یکی از توهین های این قهرمانها به یک روسی میشد این استقلاجی ها سر از سیبری و اردوگاه کار در امی اودند. اساسن این افراد در باره غارت اران نفت باکو چه اقدامی علیه دولت فاشیست و ونژاد پرست استالین و لنین و شرکا کردند؟
در حالیکه در ایران همه چزی قدغن است چگونه کانون نویسنده گان گنگره میگزارد بدون اینکه مزاحمتی برای ان ایجاد شود ؟ کانون نویسنده گان ایران جیره خور فاشیسم اسلامی و دولت روسیه است. شاعر معروف این گروه .... چاوش گوی سیدعلی است که باسید علی افتخار گرفتن عکس دارد و حافظ بیرون میدهد. اسناد نشان میدهد که فرقه چی معروف اقای براهنی در

باکو در باره استقلال اذربایجان سخن رانی میکند یعنی سرنخ این همه هیاهو به باکو و مسکو بسته است.
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
(مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران برگزار شد

• روز جمعه ۱۳ شهریور مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران با حضور اعضای کانون از سراسر کشور در مکانی خصوصی، در پارکینگ منزل یکی از اعضای آن در تهران برگزار شد)
بدور از چشم سربازان گمنام و حزب الله و خواهران بسیجی و سپاه و واواک میتواند چپ و توده ای جمع شود و یا بیت رهبری و سفارت روسیه پشت جریان قرار دارند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

همایون سنجری گرامی، یادم آمد در باره آقای قابوسی در سایت اخبار روز کامنتی نوشتم که شاید برای شما هم جالب باشد:
اگر آقای "ف. قابوسی" همان جناب پروفسور دکتر قابوسی باشد، یادم هست که در مقاله ای نوشته بود: «فردوسی شاعر قرون وسطائی می گوید "چو ایران نباشد تن من مباد/به این بوم و بر زنده یک تن مباد"» و البته نتیجه های ایدئولوژیک و هدفمند از این شعر فردوسی می گیرد (دکتر فرهاد قابوسی "عناصر خرد و علائم غریزه"، اخبار روز):
«طبق فتوای ( ! ) شاعر قرون وسطائی فردوسی که "چو ایران مباشد تن من مباد" از حق جهانی ( ! ) حیات محرومند ».
نویسنده که آدمیت و دیگران را متهم به بی دقتی و تحریف می کند، خودش شعری را به فردوسی نسبت می دهد که در هیچکدام از نسخه های شاهنامه موجود نیست.
همچنین:
بحث بر سر این نیست که آیا این بیت اصیل است یا الحاقی، بحث بر سر این است که شما اگر همه پانزده نسخه معتبر شاهنامه را

زیرورو کنید هم، چنین بیتی را پیدا نمی کنید که بر سر جعلی یا حقیقی بودنش بحث کنید. پس در مورد آقای قابوسی فرضیه بیشتر نداریم:
۱. ایشان نسخه ای از شاهنامه در دست دارد که در آن این بیت را می شود پیدا کرد.
۲. ایشان این بیت را خودش نخوانده و از این و آن شنیده و در مقاله اش آورده است.

در حالت (۱) با یک کشف ادبی بسیار مهم سروکار خواهیم داشت، زیرا تعداد نسخه های معتبر شاهنامه به ۱۶ عدد خواهد رسید.
در حالت (۲) که مورد نظر من است، آقای قابوسی خود متهم به اتهامی بسیار بزرگتر از آنی خواهد شد که به آدمیت و دیگران وارد کرده است. اگر آنها سخن مستند هگل را تحریف کرده اند، آقای قابوسی یک بیت جعلی (غیر مستند) را به فردوسی نسبت داده و از آن نتایج محیرالقول گرفته است.
از آن گذشته نگاه ایدئولوژیک و غیر تاریخی آقای قابوسی خودش را در آنجایی نشان می دهد که فردوسی را "شاعر قرون وسطائی" می نامد. این درست که در زمان فردوسی اروپا در تاریکی قرون وسطی دست و پا می زد، ولی فردوسی اروپایی نبود و اهل خراسان بود و زمان او نه تنها قرون وسطای ایران نیست، بلکه درخشانترین دوره تاریخی این کشور بلحاظ علم و ادب و فرهنگ بشمار می رود. تقریبا همه چهره هایی که ما به آنها افتخار می کنیم، از فارابی و بیرونی و رازی و سهروردی و غزالی و بیهقی و ابن سینا و ... همه و همه محصول همین "قرون وسطی" هستند (قرون یعنی قرنها، یعنی حد اقل یک دوره دویست ساله).

در باره ابن حوقل هم داستان همین است. من عربی دان نیستم و تا جایی که می دانم جناب پروفسور هم عربی نمی داند (ولی مصر است که تنها و تنها ترجمه او درست است!!!). علاوه بر آن ترجمه سخن ابن حوقل هرچه هم باشد، از آن "ترک" بودن ساکنان آذربایجان بیرون نمی آید. حالا ببینید چه کسانی به دیگران اتهام جعل می زنند،
چه کسی جاعل بزرگتری است؟
کسی که یک جمله واقعا موجود را (بر فرض محال) غلط ترجمه می کند،
یا کسی که یک بیت ناموجود را به یک متفکر بزرگ نسبت می دهد و بر اساس آن قضاوت می کند؟

شاد باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام در ادامه مطلب ... بیش از 90 سال است که افکار بزرگان پانفارسیسم ( آخونداف و تقی زاده و فروغی وملک الشعرای بهار و افشار یزدی و کسروی و ارانی وپورداوود و خانلری و پیرنیا و جوادی و ....................) در میان مردم جغرافیای بنام ایران از تریبونی بنام ایران نفرت پراکنی تبعیض و تبلیغ یک ملت یک زبان و یک فرهنگ و ترک ....... و عرب ....... و رشتی ........ و سایره و شما همه اقوام ایرانی هستید وترکها به اصطلاح نسل کشی هایها(ارمنیها) را کرده انداز این ردیف چاخانها و پاخانها تحویلمان داده اید حالا ما در سایه شعور بیدار جهانی ومدیای آزاد ایران گلوبال زخمهای پدرانمان را وهمچنین درک وفاکتهای خودمان را رو میکنیم به خود زحمت دهید و فکر کنید وباز هم فکر کنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام آقا یا خانم رازی تمامی کامنتهای ترکان آزربایجانی را مرور کنید خواهید دید که مینویسند در رفراندوم تکلیف مشخص خواهد شد و تابع نظر غالب رفراندوم خواهیم بود . ولی شما .... چسبیده ای از پیشداوری پانفارسیت وکمی فقط کمی فکر نمیکنی که اینها چه میگویند شاید کمی و فقط کمی درست باشد . لطفا"فکر کنید و باز فکر کنید .........

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رأزی، دوران شما مصادف شده با "" تغییر و تحولات بنیان کن ""، جلو چشما شما، ملت سازی که به پشتوانه در آامد‌های سرشار نفت حاصل شده بود مثل دود در حال ناپدید شدن است، ۱۰۰ سال حکومت فارسان بر ایران، کشور ایران را بیشتر از زبان فارسی‌ منزوی کرده است، به اطرافتان نگاه کنید، نه امیدی به افغانستان فارسی‌ دری زبان است و نه امیدی به پاکستان اردو زبان، شرق ایران ناا امن است، جنوب ایران ناا امن است، غرب ایران ناا امن است، خشکی بیداد می‌کند، زبان فارسی‌ هیچ گلی‌ به سر کسی‌ نزده، اقتصاد جامعه فارسی‌ ۱۰۰ درصد به نفت و گاز وابسته است، نیروی گریز از مرکز کشور را تهدید می‌کند و جامعه فارسی‌، انزوای خود را، با ارمنستان شریک می‌‌شود، هزاران مشکل چون سونامی بر سر جامعه فارسی‌ فرود آمده، و شما هنوز بر طبل سیاست شاه و شیخ می‌‌کوبید. آیا روستای فارسی‌ شما، قادر به رقابت با شاخ آفریقا است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من جعل نکردم. درکم را از حرف های دوست شما بی نام بیان کردم. تازه من شیرازی ام. چرا باید تجزیه طلب باشم. مرگ بر........

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر مردم آذربایجان جدائی نخواستند چکار کنیم؟ تریبونی بنام ایران گلوبال پیدا کنیم و در آن از صبح تا شب نفرت پراکنی کنیم و با پنهان کردن تمایلات افراطی نژادپرستانه زیر نقاب "مبارزه با تبعیض" و "دفاع از زبان مادری" فارسها را مسئول همه بدبختیهای عالم قلمداد کنیم و کردها را تروریستهایی بنامیم که به خاک مقدس آذربایجان نظر سوء دارند و در سالروز کشتار و یک و نیم میلیون ارمنی بدست هم قبیله های ترک با طرح درگیریهای ارومیه سعی در لوث کردن نخستین هولوکاست قرن بیستم کنیم. همچنین فارسها را قومی وحشی بنامیم و آنها را دچار ژن معیوب بدانیم و در دروغگوئی و جعل و تحریف هیچ مرزی را محترم ندانیم و همه تلاشمان این باشد که در میان مردم آذربایجان چنان نفرتی از فارسها ایجاد کنیم، تا چاره ای جز رأی دادن به جدائی نباشد، تا ما هم به آرزوی خود برسیم و آذربایجان را از ایران جداکنیم و پس از آن با خیال راحت دست به پاکساز

پاکسازی نژادی در این خاک مقدس بزنیم تا خون خالص ترک پاک و ناب بماند و به ژنهای معیوب ارمنی و فارس و کرد و آسوری آلوده نشود. در این رهگذر البته شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و اسم خودمان را بگذاریم "زبانشناس"، تا به تئوریهای عقبمانده راسیستی خودمان جنبه علمی هم بدهیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جویا ارتش ترکیه با گروه تروریستی پ.ک.ک. در جنگ است نه با کردها. تیترتان مثل همیشه مغرضانه است.

نوشته شده توسط: Anonymous

شما تجزیه طلبان با همه جعلیات تان بجایی نخواهد رسید شاید به اویغورستان و مغولستان . قبلا نوشتید که فارسها کولی هستند . حالا یهودی و بهایی شدند . مغول زاده نتوانست بر ایران حاکم شود ولی فرزندان پارسی زردشت 7 هزار سال است که کمان آرش را بر شانه دارند و دشمنان را به ماوراء انهر و ماوراء البحر و ماوراء القفاز شوت کرده اتد . این یک نبوخ خدادادی اهورایی است .

نوشته شده توسط: Anonymous

برای اینکه به پیچیده گیهای ژئوپلتیکی که در فضای این "" توافق "" در حال تشدید شدن است پی‌ ببرید خالی‌ از فایده نیست به اطلاع همه برسانم که "" قطر "" هم اکنون در یمن به طور رسمی‌ نیرو پیاده می‌کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

پس همه مشاهیر افغانستان مثل ابن سینا, ناصر خسرو , مولانا, خوارزمی و خیلی های دیگر یهودی فلسطینی بودند. یکی از نویسندگان یهودی فرانسوی به نام ژاک اتلی کتابی دارد درباره ابن سینا و در آن ابن سینا را از یهودیان ماوراء النهر می داند.همه چیز دارد برایم روشن می شود. اما پشتون ها چرا اینقدر دوستدار ساده زنخانند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نگاهی‌ به این مقاله از بعد ژئوپلتیکی، برخلاف تاکید شما، ایران هیچوقت در منطقه حرف اول و آخر را نخواهد زد، ژئوپلتیک ایران چنین سکوی ژئوپلیتیکی را به رژیم ایران نمی‌‌دهد، ابتدا بهتر است بر این واقعیت متمرکز شد که این توافقنامه "" تنش شیعه، سنی را از یک طرف تشدید خواهد کرد از طرفی‌ تنش‌های اتنیکی و ملی‌ در منطقه به سطح آب خواهند آمد. با صرفه‌ترین راه برای صادرات گاز و نفت ایران، ترکیه است، ایران با بازیچهٔ کردن پ ک ک ، در واقع انزوای خود را تشدید کرده است، ترکیه اجازه صدور گاز و نفت ایران از طریق ترکیه را نخواهد داد تا سپاه پاسداران دست از بی‌ ثبات کردن با استفاده از پ ک ک بر ندارد، از طرفی‌ مافیای سپاه، با تجارت تریاک افغانستان که از طریق بازوی سپاه و تروریست‌های پ ک ک صورت می‌گیرد چنان خمار گشته که به این سادگیها اقدام به قطع دستان پ ک ک نخواهد کرد. ایران نمیتواند

گاز و نفت خود را، از طریق عراق و سوریه به اورپا صادر کند، نه تنها زیر ساخت‌های حیاتی‌ وجود ندارند بلکه در افق تحولات بازار نفت و گاز و نزول و افت شدید قیمت نفت، ایران کاپیتال لازم را ندارد. روسیه گاز و نفت ایران را، به چین انتقال نخواهد داد چونکه حاضر به از دست دادن بازار چین، به هیچ کسی‌ نیست، آنهم در زمانی‌ که، هتی اقتصاد چین از اشتها افتاده است، امکان صدور گاز به هند از طریق پاکستان نیز وجود ندارد، این در عالیست روسیه ترجیح میدهد که خط لوله "" تاپی "" به راه بیفتد ولی‌ ایران همچنان در انزوا بماند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اصفهانی سلام،
توی این آشفته بازاری که دسته ای از بیخ و بن مخالف صنعت اتمی در ایران از جمله گروه رجوی،بخشی از دارودسته نیم چلبی، مهران مصطفوی، ج. پاکنژاد و امثال اینها از ترکمانچای اتمی حرف میزنن مقاله شما حرف منطقی اییه که باگفتن حقایق موجود، به نقش حیاتی مردم واسه رها شدن از نکبت جنایتکاران حاکم تاکید میکنه و پته نوکرای جنگ طلب نتانیابو و بقیه جنگ طلبها رو روی داریه و دایره میریزه! از این بابت دست مریزاد!

اما اگه اول کار جنگ و دعوای اتمی یادتون باشه امپریالیستها می گفتن رژیم حتی یه دونه سانتریفیوژ هم نمی تونه داشته باشه (کم وبیش حرفشون اینبود). با این حساب میشه گفت این مقاله برسمیت شناختن فعالیتهای اتمی غیر نظامی ایران توسط امپریالیستها که در تحلیل نهایی و حتی پس از فرستادن رژیم به زباله دون تاریخ بدست مردم ایران (با نیم نگاهی به ترکمنچای واقعی) به سود آینده ایرانه رو

(با نیم نگاهی به ترکمنچای واقعی) به سود آینده ایرانه رو مسکوت میذاره. واسه همین من فکر میکنم در زمینه اتمی جانیان حاکم بر ایران در مذاکراتشون با جانیان حاکم بردنیا یه برد دیگه هم داشته اند. بنظر من واقعیت برسمیت شناخته شدن حق داشتن صنایع اتمی غیرنضامی ایران (و نه رژیم) تنها موردیه که مقاله حاضر بعنوان یه برد ایران ونه رژیم بهش نپرداخته. در هر صورت باز هم تکرار می کنم توی این آشفته بازار شانتاژ و جبن و جنگ طلبی دست میزاد که به بیان حقیقت پرداختین!


آقای اصفهانی با اجازتون میخوام یه نکته ای رو که شاید چندون هم به شما مربوط نباشه اینجا مطرح کنم.

سایت دریچه زرد آقای یغمایی مدتیه در میون مطالب دیگه ای مثل بازنشر مقالات شما یه سری نوشته های مصداقی و مصاحبه های همنشین- یغمایی رو هم منتشر میکنه و نوعی امکان نظر دادن رو هم فراهم کرده. تقریباً از همون روزها و هفته های اولی (روزها و هفته های اولی) که من هم انتقادی از تحلیل، یا شیوه برخورد این آقایون کردم نظر من رو حدف کرده و درجلوی صحنه طوری وانمود میکرد که علت سانسور نظر من اینبوده که من فحش دادم و لیچار غیر قابل چاپی گفتم! درحالیکه تنها "فحشی"! که من در تمام حرفهام گفتم "رجوی رذل" بوده و این در حالیه که خود یغمایی رجوی رو بارها بیشرف و درغگو و بریده و فراری و سواستفاده گر و متقلب و شارلاتان و امثال اینها خطاب میکنه!(مصاحبه با همنشین قسمتهای 1-13) مگه نه اینکه چکیده همه صفاتی که یغمایی برشمرده میشه همون رذلی که من میگم؟! البته نمایش اینهمه نزاکت ریایی در حالیه که یغمایی من رو از زبون احمدرضا نامی حتی "کونی" خطاب میکنه فقط به خاطر یه انتقاد از مصداقی! و منتشر هم می کنه!
https://www.blogger.com/comment.g?blogID=1518213859461616716&postID=23673662414162698&bpli=1

درموارد دیگه هم مثلاً نظر امروز من رو دو روز بعد ولی در مکان دو روز پیشتر منتشر می کنه و توی این فاصله دوروزه تا تونسته از من یه شیطون رجیمی ساخته که نه تنها کسی گوش شنوایی واسه حرفهاش نداشته باشه بلکه سگ هار هم حتی بهش رو نکنه! عاقبت هم واسه خاطر نظر زیر که درمورد قسمت دوازدهم (دوازدهم) مصاحبه ها دادم به همراه شخص دیگه ای (آقای مهرداد آهنگر) که ایشون هم حرفهایی شبیه من زده بود ممنوع النظر و ممنوع القلم شدم. بخاطر کمبود جا لطفاً مشروح ماجرا رو در نشانی زیر بخونین.
http://www.iranglobal.info/node/49956

من البته قبول دارم که ممکنه نظر من غلط باشه (ممکنه نظر من غلط باشه) ولی خب اینرو مخاطب باید تشخیص بده نه تیغ سانسور ایشونی که همونطوریکه دیدین از زبون یکی دیگه به من میگه "کونی" و منتشر هم میکنه! البته اسماعیل مثل هر تحریریه دیگه ای حق ویراستاری نظر رو داره، اما ابلیس سازی به سبک رجوی رذل امر شدیداً مذمویه که باید جلوش وایساد والا همونجوریکه از دل شاه دیکتاتور، خمینی جلاد در اومد و از دل خمینی هم رجوی رذل، از دل رجوی هم یه مستبد دیگه درخواهد اومد. اسماعیل با شیوه سانسور و ابلیس سازی یی که پیش گرفته (حداقل ناآگاهانه) آب به آسیاب استبداد جدید میریزه و توی این مسیر از نوشته های شما هم واسه جورجنس کردن بساطش داره استفاده میکنه.

اگه نظر من درست باشه شاید پر بیراه نباشه فکری به حال سواستفاده از نوشته هاتون بکنین!
ارادتمند شما!

بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
نوشته شده توسط: Anonymous

افغانستان نامی جدید مثل ترکیه است.که همزمان با نام ترکیه بر ایران شرقی گذاشته شد.این نام از قوم افغان یا پشتون گرفته شده که در اواخر صفویه در غالب تهاجم محمود افغان از شمال هند و پاکستان فعلی نواحی مجاور کوهستان سلیمان به داخل ایران سرازیر شدند.تا قبل از ورود افغانها به شرق و جنوب افغانستان فعلی،سیستانیهای ایرانیِ فارسی زبان در منطقه ساکن بودند.افغانها به زبان پشتون که شبیه هندی است سخن می گویند.اصل نژاد این افغانها به اعتقاد برخی به یهودیان فلسطین می رسد که در زمان بخت النصر آواره شدند و به شرق ایران فرار کردند(در این باره مطالب زیادی در اینترنت موجود است و تحقیقات ژنتیکی هم شده است)برخی هم این افغانهای پختون را عرب نژاد و از بازماندگان خوارج سیستان می نامند.ایرانیان سیستانی ابتدا به این افغانها ترک می گفتند. جنگهای یعقوب لیث صفاری با این ترکها(یعنی افغانها) در مرزهای هند در تاریخ آمده.

شمال افغانستان نیز ازبکهای مغول نژاد ترکزبان هستاند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سرکار خانم نوری نژاد متاسفانه خیلی از میلیون ها مرد که ختنه شده اند هم نیتجه جز اعمال جهلانه و بیسواد نمایانه و پای منبر نشیانه و ساندیس مجانی خوری نداشته است و تنها زنان به این مضیبت دچار نیستند

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا از دریا خواران محترم اسلامی تان بپرسید که ایا نماز و روضه شون مرتب بوده و به اسلام ناب محمدی اردت داشته اند و ایا دریاخوران محترم در ماه مبارک دریا خواری را بعد از افطار انجام داده اند؟ و اگر چنین بوده برای خاطر خدا دو نا تخم مرغ در سبد کالا بیندازند که رضایت خدای بنده اخوند شدگان فراهم شود. در ضمن امت اسلام دوست بداند و بنده اخوند شدگان بدانند که اسلام بازی مخارجی دارد!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اصفهانی سلام،
توی این آشفته بازاری که دسته ای از بیخ و بن مخالف صنعت اتمی در ایران از جمله گروه رجوی، دارودسته نیم چلبی، مهران مصطفوی، ج. پاکنژاد و امثال اینها از ترکمانچای اتمی حرف میزنن مقاله شما حرف منطقی اییه که باگفتن حقایق موجود، به نقش حیاتی مردم واسه رها شدن از نکبت جنایتکاران حاکم تاکید میکنه و پته نوکرای جنگ طلب نتانیابو و بقیه جنگ طلبها رو روی داریه و دایره میریزه! از این بابت دست مریزاد!

اما اگه اول کار جنگ و دعوای اتمی یادتون باشه امپریالیستها می گفتن رژیم حتی یه دونه سانتریفیوژ هم نمی تونه داشته باشه (کم وبیش حرفشون اینبود). با این حساب میشه گفت این مقاله برسمیت شناختن فعالیتهای اتمی غیر نظامی ایران توسط امپریالیستها که در تحلیل نهایی و حتی پس از فرستادن رژیم به زباله دون تاریخ بدست مردم ایران (با نیم نگاهی به ترکمنچای واقعی) به سود آینده ایرانه رو

(با نیم نگاهی به ترکمنچای واقعی) به سود آینده ایرانه رو مسکوت میذاره. واسه همین من فکر میکنم در زمینه اتمی جانیان حاکم بر ایران در مذاکراتشون با جانیان حاکم بردنیا یه برد دیگه هم داشته اند بنظر من واقعیت برسمیت شناخته شدن حق داشتن صنایع اتمی غیرنضامی ایران (و نه رژیم) تنها موردیه که مقاله حاضر بعنوان یه برد ایران ونه رژیم بهش نپرداخته. در هر صورت باز هم تکرار می کنم توی این آشفته بازار شانتاژ و جبن و جنگ طلبی دست میزاد که به بیان حقیقت پرداختین!


آقای اصفهانی با اجازتون میخوام یه نکته ای رو که شاید چندون هم به شما مربوط نباشه اینجا مطرح کنم.

سایت دریچه زرد آقای یغمایی مدتیه در میون مطالب دیگه ای مثل بازنشر مقالات شما یه سری نوشته های مصداقی و مصاحبه های همنشین- یغمایی رو هم منتشر میکنه و نوعی امکان نظر دادن رو هم فراهم کرده. تقریباً از همون روزها و هفته های اولی (روزها و هفته های اولی) که من هم انتقادی از تحلیل، یا شیوه برخورد این آقایون کردم نظر من رو حدف کرده و درجلوی صحنه طوری وانمود میکرد که علت سانسور نظر من اینبوده که من فحش دادم و لیچار غیر قابل چاپی گفتم! درحالیکه تنها "فحشی"! که من در تمام حرفهام گفتم "رجوی رذل" بوده و این در حالیه که خود یغمایی رجوی رو بارها بیشرف و درغگو و بریده و فراری و سواستفاده گر و متقلب و شارلاتان و امثال اینها خطاب میکنه!(مصاحبه با همنشین قسمتهای 1-13) مگه نه اینکه چکیده همه صفاتی که یغمایی برشمرده میشه همون رذلی که من میگم؟! البته نمایش اینهمه نزاکت ریایی در حالیه که یغمایی من رو از زبون احمدرضا نامی حتی "کونی" خطاب میکنه فقط به خاطر یه انتقاد از مصداقی! و منتشر هم می کنه!
https://www.blogger.com/comment.g?blogID=1518213859461616716&postID=23673662414162698&bpli=1

درموارد دیگه هم مثلاً نظر امروز من رو دو روز بعد ولی در مکان دو روز پیشتر منتشر می کنه و توی این فاصله دوروزه تا تونسته از من یه شیطون رجیمی ساخته که نه تنها کسی گوش شنوایی واسه حرفهاش نداشته باشه بلکه سگ هار هم حتی بهش رو نکنه! عاقبت هم واسه خاطر نظر زیر که درمورد قسمت دوازدهم (دوازدهم) مصاحبه ها دادم به همراه شخص دیگه ای (آقای مهرداد آهنگر) که ایشون هم حرفهایی شبیه من زده بود ممنوع النظر و ممنوع القلم شدم. بخاطر کمبود جا لطفاً مشروح ماجرا رو در نشانی زیر بخونین.
http://www.iranglobal.info/node/49956

من البته قبول دارم که ممکنه نظر من غلط باشه (ممکنه نظر من غلط باشه) ولی خب اینرو مخاطب باید تشخیص بده نه تیغ سانسور ایشونی که همونطوریکه دیدین از زبون یکی دیگه به من میگه "کونی" و منتشر هم میکنه! البته اسماعیل مثل هر تحریریه دیگه ای حق ویراستاری نظر رو داره، اما ابلیس سازی به سبک رجوی رذل امر شدیداً مذمویه که باید جلوش وایساد والا همونجوریکه از دل شاه دیکتاتور، خمینی جلاد در اومد و از دل خمینی هم رجوی رذل، از دل رجوی هم یه مستبد دیگه درخواهد اومد. اسماعیل با شیوه سانسور و ابلیس سازی یی که پیش گرفته (حداقل ناآگاهانه) آب به آسیاب استبداد جدید میریزه و توی این مسیر از نوشته های شما هم واسه جورجنس کردن بساطش داره استفاده میکنه.

اگه نظر من درست باشه شاید پر بیراه نباشه فکری به حال سواستفاده از نوشته هاتون بکنین!
اردتمند شما!

بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

نوشته شده توسط: Anonymous

سرکار خانم بهکیش دلیل اصلی که خاوران به خاوران جنایت زده به این شکل در میاد اینه که مردان اون کشور خاوران دار حجاب اسلامی مغنه و روسری و چادر ندارند. منتظر پاسخ گویی پلنگ ها از دریدن اهوها نباشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اهای اداره تامین اجتماعی حسودیت میشه که سعید مرتضوی اول خودش رو تامین کرد؟ ویا نارحتی اعتراضیت بخاطر اینه که بعد از گدشت مدتی کوتاه سعید مرتضوی شاد و شنگول با کت شلوار دوخت فرانسه ظاهر میشه و یک اداره تامین اجتماعی جدید برای خودش و شرکاش باز می کنه؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اسامی پروفسورها دانشگاه های امریکا در بیت رهبری ثبت شد لطفا منتظر دعتنامه از علی خامنه ای باشند و حق الزحمه توافق اخوند دوستی شان هنگام ورود به فرودگاه امام خمینی به انها پرداخت خواهد شد. ایااین پروفسوران محترم برای دیدن زندان اوین و دیدار با اخوند اژه ای برنامه خواهند داشت و یا دارویی برای طویل شدن عمر اخوندها تا دویست سال اینده تهیه کرده اند؟جناب گنجی در لیست پروفسورها اسامی دو شازده پروفسور متاسفانه از قلمتان افتاده است که یکی پروفسور کارتر و دیگری پروفسور هنری کسینجر باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

احسند.....احسند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همایون سنجری ، حالا که وارد بحث زبان شده اند لطفا به ۲ دو سوال من جواب بدهید. ۱- آیا زبان فارسی‌، یک زبان مدرن است؟ ۲- آیا زبان فارسی‌، یک زبان قدرتمند است؟ ابتدا بهتر است بدانید که من اطّلاعات خودم را از ویکیپدیا به دست نمی‌‌آورم. در مورد زبان مدرن، بهتر است بدانید که "" زبان مدرن، داستان و رمان بلند تولید "" می‌کند، در زبان مدرن، نثر بر شعر پیروز شده و نویسنده با کنار زدن شاعر وارد عرصهٔ زندگی‌ اجتمائی جامعه شده. در مورد زبان قدرتمند، بهتر است بدانید که "" یک زبان قدرتمند، از اسم / صفت و بلعکس """ فعل ساده """ می‌‌سازد، فکر می‌کنم ویکیپدیا فارسی‌ این معلومات را به شما و یا هیچ کسی‌ ندهد. منتظر جواب شما بزرگوار هستیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

این تز بالاتر از ماتریالیسم دیالکتیک است . توجه (تضادی بین فدرالیسم و جدایی نیست.) یعنی تضادی بین شب و روز و نیک و بد وجود ندارد . ادامه میدهد ..( وقتی در فضای دموکراتیک اکثریت مردم آذربایجان رفتند رأی دادند «جدا شویم»- بسیار خوب، جدا میشویم. ) مثل اینکه قرار است برویم گردش اگر این خیابان شلوغ بود میرویم خیابان بغلی . کاسبکاری سیاسی را توجه کننید (
اگر اکثریت رأی نیاورد «فدرالیسم» را تجربه میکنیم. تا زمانی برسد که اکثریت آماده شوند «جدایی» را انتخاب کنند). نه اقا جان . خدای ناکرده با دسته کورها که طرف نیستی ؟ اگر این نشد ان و اگر ان نشد این . با سرنوشت مرد م ایران بازی نکنید این کار را لنین استالین و مائو و پیشه وری و کیانوری و رجوی و خمینی و سید علی کردند و به نفرین و لعنت ابدی مردم مفتختر شدند . خبری از جدائی و فدرالیسم نیست و خودتان را خسته نکنیند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مسیح یزدانی! در پاسخ به پانفارسها، استاد عزیزمان جناب ف. آگاه، با سند و مدرک و به روشنی نشان میدهد که شما متاسفانه شخص کم سواد و مثل اغلب پانفارسها نمی خواهید واقعیتهای علمی و تحقیقات مستند را قبول کنید. و بطور آشکار نشان میدهید که آدم مغرضی هستید. البته کم سوادی جنابعالی عیب بزرگی نیست. اما غرض ورزی در این سن و سال برایتان خصلتی پسندیده نمی باشد. شما به جای نوشتن پاسخی که عصبانیت و استیصال شما را نشان میدهد، بهتر است کمی مطالعه و تحقیق و تعمق کنید. و دست از این همه کینه توزی بیمورد نسبت به خلقهای غیر فارس بر دارید. باور کنید، پذیرش خطا نشان دهنده آگاهی و مطالعه و سعه صدر و سلامت روح است. موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

نه بعنوان تهمت همکاری و یا هماوایی با چرندیاتی که میگن؛ بلکه فقط برای دانستن خودمون!

اینهمه حرف و حدیث در مورد علت رهایی مصداقی از دست هیئت مرگ خمینی جانی در 67 نوشته شده و من تعجب می کنم چرا مصداقی در چند خط درست مثل آقایان غلامی, هُشی، خلیلی و یا اصلانی بازجویی و رهائیش رو توضیح نمیده و همه رو به خوندن چهار مجلد کتاب حواله میده؟!

آقای مصداقی اگه ممکنه لطف کنید کوتاه و مختصر ماجرا رو یه جایی بنویسین تا من و خیلیهای دیگه هم بتونیم بخونیم، با تشکر!

بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

نوشته شده توسط: Anonymous

حمزه اصفهانی می گوید " دری زبان شهرهای مدائن است و کسانی که در دربار شاه بودند به آن گفتگو می کردند و این لفظ منسوب است به دربار " تا قبل از حمله عرب عراق در دست ایرانیان بود. عراق چند شهر اصلی داشت که مجموع آنها مدائن نامیده میشد و ایرانیان در آن ساکن بودند و زبان فارسی دری در آن رواج داشت.
مقدسی در قرن چهارم در کتاب « احسن التقاسیم » همه زبانهای ایران را فارسی خوانده و دری را به عنوان صفت فصیح بودن به کار برده است.
مقدسی در مورد زبان مردم بخارا می گوید : " در زبان مردم بخارا تکرار وجود دارد . زبانهایی از این قبیل را از آن جهت دری می گویند که زبانیست که نامه های پادشاهان به آن نوشته می شده و عریضه هایی که به او تقدیم می دارند به آن زبان است و اشتقاق از در است و آن به معنی باب است. "

یعنی هم زبان مدائن فارسی دری است و هم زبان مردم بخارا؛ یکی پایتخت ایران ساسانی بوده و دیگری محل تجمع فراریان دربار ساسانی بعد از حمله عرب . بعد از حمله عرب دیوانسالاری ساسانی به خراسان منتقل شد و نخبگان ساسانی در مرو و سمرقند و بخارا و بلخ و طوس ساکن شدند و همینها بعد از یکی دو قرن فرهنگ ایرانی و زبان فارسی را گسترش دادند. این به این معنی نیست که زبان فارسی تنها متعلق به آن منطقه بوده بلکه بعلت انتقال اکثر نخبگان و دانشمندان و کتابخانه های دربار، نخبه ترینها در خراسان جمع بودند برای بازتولید فرهنگ ایرانی و زبان فارسی . وقتی نخبگانی چون رودکی و عطار و خیام و ابوریحان بیرونی و فارابی و کسایی مروزی و فردوسی طوسی و صدها چون ایشان سبک نوشتاری پاکیزه و زیبا و استانداردی ایجاد می کنند دلیلی نداشت دیگر ایرانیان در ایران مرکزی و قفقاز و آذربایجان دوباره سبک جدیدی درست کنند همان را گرفته و تولیدات علمی و فرهنگی و شعر و ادبیات خود را منطبق با آن تولید می کنند. در ضمن این خراسان منطقه وسیعی بوده از دامغان و حتی از ری تا خجند و فرغانه در تاجیکستان فعلی و از خوارزم تا سیستان . بعد از سامانیان که ایرانیها امید به تولد دوباره داشتند نقش ویرانگر ترکها در تاریخ ایران شروع میشود و غلامان ترک در دستگاه سامانی به ولی نعمت خود خیانت کرده و قدرت را بدست میگیرند و پای ترک و مغول به ایران باز میشود و شهرهای شریف سمرقند و بخارا به اشغال ازبک درمی آید و بلخ در حمله مغول از صفحه روزگار محو میشود و مرو در اختیار ترکمنها قرار می گیرد. و آذربایجان در جریان اشغال قزلباشان زبان فارسی رار از دست می دهد و تاوان جدال مذهبی عثمانیان و صفویان را ایرانیان فارسی زبان شیعه و علوی و بکتاشی آسیای صغیر می دهند، عده ای قتل عام میشود و جمع کثیری به بالکان تبعید میشوند. بازماندگان اینها هنوز به اصل و نسب ایرانی و یا خراسانی خود آگاهی دارند( هر چند زبان فارسی را از دست داده اند) و در بلغار و مقدونیه و آلبانی و کرواسی پراکنده هستند. از نسل کشیها مردم ناآگاه ما باید باخبر شوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مسیح یزدانی! در پاسخ به پانفارسها، استاد عزیزمان جناب ف. آگاه، با سند و مدرک و به روشنی نشان میدهد که شما متاسفانه شخص کم سواد و مثل اغلب پانفارسها نمی خواهید واقعیتهای علمی و تحقیقات مستند را قبول کنید. و بطور آشکار نشان میدهید که آدم مغرضی هستید. البته کم سوادی جنابعالی عیب بزرگی نیست. اما غرض ورزی در این سن و سال برایتان خصلتی پسندیده نمی باشد. شما به جای نوشتن پاسخی که عصبانیت و استیصال شما نشان میدهد، بهتر است کمی مطالعه و تحقیق و تعمق کنید. و دست از این همه کینه توزی بیمورد نسبت به خلقهای غیر فارس بر دارید. پذیرش خطا نشان دهنده آگاهی و مطالعه و سعه صدر و سلامت روح است. موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف آذربایجان گرامی ! یک بار دیگر ،کامنت پُر از زخم ِ زبان و گوشه کنایه ی تاریخ 09/05/2015 – 11:40 خود را از نظربگذرانید ، آنوقت ( شاید ) به من حق بدهید که پرسش تان را ندیده بگیرم.
آخر دوست عزیز! زبان ( به قول شما ) « عقیم ِ دری فارسی » ، چه قابل است که کنجکاوی تان را تحریک کند و جناب ِ شما ، وقت شریف تان را مصروف ِ اطلاع از « چگونگی و زمان ِ تشریف فرمایی» اش بفرمایید !
دو دیگر آنکه ، من ( از زمان دانشجویی ، در کنار دوستان آذری ام ) با زبان و لهجه ی زیبای آذری ،خاطره ها دارم و برخلاف نظر شما، این زبان برای من به « غیبت نرفته که ولش کنم ».
به هر حال، با خوش بینی بسیار ،فرض را بر این می‌گذارم که سئوالتان به قصد کسب ِ اطلاع طرح شده است.

با مراجعه به آدرس زیر می‌توانید در مورد زبان فارسی دری کسب اطلاع بفرمایید.گرچه یقین دارم که شما به این معلومات نیازی ندارید .

ویکی پدیا : زبان فارسی دری

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D8%AF%D8%B1%DB%8C
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام لطفا" برای عکس نیز شرح چاخانی نیز بنویسید زیرا یک فرد در کناری ایستاده و عده ای سلاح حمل میکنند همه کس میتواند باشد هیچ نشانی از کشوری گروهی وجود ندارد لطفا" بری دفعه بعد بسازید....چاخان پرستهای راسیست پانفارس

نوشته شده توسط: Anonymous

ناصر پور پيرار سالها قبل گفته بود نفرين ابدي توده اي سابق هميشه با توست ،حتي اگر سالها با اين حزب تعيين و تكليف كرده باشي، پور پيرار،، نه به خاطر سابقه سياسي ،،كه به خاطر ديدن تاريخ از زاويه ديگر كه ما معمولا با آن نا آشناهستيم بايد مورد قدرداني قرار گيرد، راه نقد آثار ايشان باز است ، همچنان راهي كه براي ديدن تاريخ باز است،
روحش شاد،

نوشته شده توسط: Anonymous

اين همين گنجي نبود كه يك نفس دم از حق مسلم مي زد، و هركه اعلام ميكرد ،پروژه هسته اي خيانت به مردم است يقه مي دريد و نفس كش مي كشيد، وقتي رژيم در تنگاه قرار گرفت، توافق حق مسلم شد ، ميلياردها دلار هزينه با ندانم كاري مسئولين بباد رفت ، مملكتي كه از بسياري از مردمش زير خط فقر هستند، ده مليون بيسواد دارد، برابر اعلام مسئولين بهداشتش به هزاران تخت بيمارستاني احتياج دارد، فساد هاي ميلياردي به امري روز مره تبديل شده است، سركوب و شكنجه فعالين سياسي در صدر اخبار رژيم است، اعتياد و فحشاء بيداد مي كند، ،
و هزاران مصيبت ديگر ، بعد اين دغلكاران كه هرجا رژيم نياز به حمايت داشت وارد ميدان شده اند ، دم از آزادي زنداني سياسي مي زند، كسي كه خود و يارانش در باند إصلاح طلب بايد روزي جواب جنايتكار را بدهد،

نوشته شده توسط: Anonymous

شیعه اسلامی انحصار طلب حتی رشته فلسفه و فلسفه اسلامی را دشمن خود میداند چون گویا الهیات حجت ایی او نیازی به تفکر ندارد . سال به سال نیروهای ارتجاعی تر از قبل وارد فضای تبلیغاتی ایران میشوند و عربده میکشند و شمشیر بالای سر خود میچرخانند و مرد و اندیشه و شک می طلبند .

نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه ادعا میکنند در ایران ناسیونالیزم فارس وجود ندارد, ولی زبان فارسی را مقدس کردن و یادگرفتن و صحبت کردن به فارسی را به همه تحمیل کردن, خود از شدید ترین نوع ناسیونالیستی است.
از کتاب, MINORITIES IN IRAN صفخه 43 , اثرRASMUS CHRISTIAN ELLING

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام لطفا" برای عکس نیز شرح چاخانی نیز بنویسید زیرا یک فرد در کناری ایستاده و عده ای سلاح حمل میکنند همه کس میتواند باشد هیچ نشانی از کشوری گروهی وجود ندارد لطفا" بری دفعه بعد بسازید....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای Anonymous تجزیه طلب شما هستید که با تحمیل زبان .... قوم فارس بر بیش از 55.000.000 ایرانی آنها را به چارمیخ فرهنگ قرون وسطائی کشیده اید. تا زمانیکه قوم عشیره پرست فارس و لر بخواهند سایه شوم زبان و فرهنگ خود را بر جغرافیای موسوم به ایران بگسترند، مبارزه بی امان مردم غیرفارس، در مقابل نژاد پرستان پانفارس و پان ایرانیست تمامیت خواه! روز به روز گسترده تر خواهد شد. و این مبارزه تا بدانجا خواهد رسید، که یا مردمان غیرفارس به حقوق ملی ـ مدنی و زبانی قرهنگی، و آزادیهای سیاسی، و حق تعیین سرنوشت دست پیدا خواهند کرد، و یا جغرافیای موسوم به ایران بکلی از هم خواهد پاشید. تجزیه طلب در واقع شما هستید که با تحمیل زبان.... خود به ملل ایران، حقوق زبانی و انسانی آنان را زیر پا لگد مال کرده اید و با گستاخی تمام نسبت بدیگران ادعای ریاست دارید! و جای تعجب است که ادعا نیز دارید. این نکته را بطور

صمیمانه از من در خاطر داشته باشید، این کار دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. ما نیز تو مسائل سیاسی هستیم. دیگر آن ممه را خیلی وقت است که لولو برده است. آبهای تبلیغات آریامهری و امام سازی، اسطوره سازی و اسطوره پروری خیلی وقت است که از آسیاب افتاده است. اگر چنین میبود غرب خیلی وقت پیش کسی را به عنوان رهبر بزک میکرد، و برای آرام کردن مردم به ایران میبرد. اما می بینید که چنین نیست. چون بنا به اقتضای زمان بخوبی میداند که دیگر زمان رهبر بازی، و شاه سازی تمام شده است. و هر ملتی باید زمام امور خویش را خود بدست بگیرد. و احتیاجی به وکیل و قیم ندارد. نه به زبانش احتیاحی است و نه به خودش!
نوشته شده توسط: Anonymous

در حالیکه در ایران اسلام زده دزدی میشود جنایت صورت میدهد و هزاران بدبختی دیگر سخن از ستم قومی برقوم دیگر حرفی جز ساده لوحی و عوام فریبی نیست. اقائی نوشته است که (تضادی بین فدرالیسم و جدایی نیست. « خلقها خواست تعیین سرنوست» دارند. وقتی در فضای دموکراتیک اکثریت مردم آذربایجان رفتند رأی دادند «جدا شویم»- بسیار خوب، جدا میشویم.) بله به همین ساده گی. اگر این گونه است چرا ترکیه اجازه نمیدهد کوردستان جدا شود؟ ویاد دولت روسیه اجازه بدهد چچن ترک جداشود؟ نه اقا جان . فریب حرفهای یک عده چپی که هدفی جز تخریب ندارند را نباید خورد و نمیتوان اجازه داد هرج و مرج حاکم شود . شما ها هیچ مسئولیتی در برابر مردم ندارید و هدف شما چپها فقط تخریب است.
شما از کدام کانون نویسندگان سخن میرانید ؟ از اقای براهنی که خود یک تجزیه طلب است و یا فرج سرگوهی که کاسه داغتر از اش

و یک توده ای هفت خط و اساسن در خدمت تجزیه طلبی قدم و قلم میزند است ؟ چپ و تاریخ چپ و اقدامات چپ چیزی جز کودتا و تحریف و دروغ و بهتان و دروغپرداز ی نبوده است .این هم ان سندی که شما به ان دخیل بسته اید..
(پشتيبانی نويسندگان متعهد ازمشی ضد امپرياليستی وخلقی امام خمينی
تاکنون ۴١ نويسنده، شاعر، مترجم، محقق وروزنامه نگارعضو کانون نويسندگان ايران، درتلگرامی به امام
خمينی، رهبرانقلاب، پشتيبانی خودرا ازمشی ضد امپرياليستی وخلقی امام اعلام داشته وازاشغال سفارت
امريکا حمايت کرده اند.
متن تلگرام باين شرح است
قم ــ دفترامام ــ ١۵ آبان ١٣۵٨
حضورعالی آيت االله العظمی، امام خمينی، رهبرآزموده ورهشناس انقلاب اسلامی ايران
درتائيد سياست استوارضدامپرياليستی آن بزرگوار، درهم پيوستگی باموج بزرگ وتازه جنبش رهائی بخش ملی
ايران که بااشغال لانه فتنه انگيزی وجاسوسی سفارت امريکا ازسوی جوانان عزيز وارجمند دانشجوی ما،
ميرود تا به اوج قله پيروزی برسد.
درهمگامی باقشرهای انبوه زحمتکش ومحروم ايران که انقلاب اجتماعی، استقرارعدل وبرابری، ونيل به حد
آبرومندی ازرفاه درسايه کارشريف وباروررا دنباله طبيعی وضروری انقلاب سياسی می دانند.
وبه اميد آن که خلق قهرمان ايران با مجاهدات جانبازانه خود موفق گردد تا استقلال سياسی، اقتصادی، مالی،
نظامی وفرهنگی کشوررابه نحو اکمل تحقق بخشد، ودرسايه اين چنين استقلال واقعی، حقوق وآزاديهای مدنی
واجتماعی را برای همه افراد مردم وشرکت عملی شان رادراداره امورملی ومحلی، بدورازهرگونه تبعيض،
تامين کند.
ما امضا کنندگان زير، اعضای کانون نويسندگان ايران اعلام ميداريم که صف مبارزه ما همان صف واحد
انقلاب به رهبری امام است وازاين پس نيز، همچنان که درگذشته، نيروی انديشه وقلم وبيان هريک ازما، وقف
خدمت به خلق وانقلاب خلقی واسلامی ايران خواهد بود.
باسلام ودرود گرم انقلابی
محموداعتمادزاده( به آذين) ــ سياوش کسرائی ــ اميرهوشنگ ابتهاج( سايه) ـــ فريدون تنکابنی ــ محمدتقی
برومند )
نوشته شده توسط: Anonymous

در دمکراسی غربی ،وجدان و قانون اجازه نمیدهند که افراد رمانتیک و احساساتی از تصاویر مردگان و کودکان سوء استفاده برای آرامش و شهرت خود کنند . به حرمت و حیثیت انسان روی زمین افتاده و یا مرده احترام میکنند و از آن برای قصابی ژورنالیستی پوپولیستی استفاده نمیکنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

پورپیرار فقط در یک مورد حرفدر ست زد و آنهم درمورد زبان ترکی و سابقه حضور ترکان در منطقه که حدود 200 سال بیشتر نیست. در سایر موارد اشتباه کرده است. خدا رحمتش کنه.

نوشته شده توسط: Anonymous

شاعر شیرین سخن میگوید - شتر در خواب بیند پنبه دانه / گهی لپ لپ خورد ، گه دانه دانه !

نوشته شده توسط: lachin

دوستان.... درگذشت استاد کمانچه « هابیل علی اوف» را به تمام هنرمندان و فرهنگ دوستان تسلیت گفته و شما را به قطعه ای از ایشان دعوت می شود....
https://www.youtube.com/watch?v=5zbOUrrZ7ew

نوشته شده توسط: Anonymous

کار این تجزیه طلب ها و جدایی گرها تمامی ندارد. این کامنت منم مثل هزارها کامنت میهن دوستان ایرانی است . هزارها بار ما بنویسم و جواب دهیم تجزیه طلب کار خودش ادامه میدهد.
تجزیه طلب از افغانی (پشتو) تا پان ترک و پان عرب وجه مشترکشان جدایی افکنی میان مردمان خاورمیانه است. خاورمیانه یا اسایی غربی-مرکزی جلونگاه تجزیه طلبی و تفرقه فاکنان شده و موجوات جنایتکاری چون داعش هم از همین اشوب و تفرقه بوجود می ایند. دیکتاور مطمئان آرزو دارند مردم منطفه در تفرقه و جدال باشند تا از اب گل الود جدایی افکنی و دشمنی و کینته توزی مردم عادی منغعتشان درو کنند.
دموکراسی و عدالت و آزادی تنها از اتحاد و دوستی مردم بوجود می اید. دموکراسی یعنی همزیستی صلح آمیز مردم در کنار هم. اگر قرار باشد هر کسی فقط حرف خودش را به کرسی بنشایند که دموکراسی بی معنی است.

خراسان همان طور نامش معنی میدهد سرزمین شرقی است. این سرزمین شرقی نسبت به ایران زمین است. نامش پارسی اش به معنی سرزمین شرقی ایران است. خراسانی یعنی ایرانی. از کردستان تا خراسان همه سرزمینهای یرانی هستند و خواهند بود.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

خلاء قدرت:
-کسی نمیداند حکومت کنونی چگونه رفع خواهد شد:
-از راه انقلاب کوتاه مدت- مانند 57 : استقرار سریع یک حکومت متمرکز -یا از راه جنگ طولانی.
-انقلاب رنگین
-کودتا -ادامه ی حکومت
- اصلاحات : ادامه ی حکومت
- حرکتی آمیخته از همه ی اینها و ادامه یک حکومت متمرکز
-یا حالت دیگر که قابل تصور نیست.
- یا حکومت کنونی باز 50 سال دیگر به همین روش با کمی اصلاحات - یا برعکس با فشار بیشتر به مردم- خواهد توانست به حیات خود ادامه دهد.
-----
-اگر انقلابی چه به شکل کلاسیک و چه به شکل رنگین پیش آید کسی نمیداند چه مدت طول خواهد کشید. چه مدت فضای باز خواهد بود. یا حالت و وضع خلاء قدرت چگونه خواهد بود. آیا فرصت آن خواهد بود مردم خود را «سازمان دهند»؟
طول خلاء چه مدت خواهد بود؟

-وضع خلقهای دیگر چگونه خواهد بود؟ و ضع مرکز؟
ماهیت و شرایط خلاء قدرت برای کسی مشخص نیست. همینطور «واکنش حکومت شکست خورد» . وو.
----
چیزی که مشخص است : کوشش برای ایجاد و حفظ فضای باز سیاسی ست. تا دید چه معادلاتی پیش میاید. نسبت به شرایط میتوان تاکتیک و استراتژی برگزید.
- شرایط و ماهیت تغییر حکومت و خلاء مشخص نیست. اما در هر حالتی باید کوشید فضای دموکراتیک ایجاد کرد.
در این فضاست که می توان راه را انتخاب نمود. سازمان یابی در این بستر ممکن است. برای مسایل دیگر باید در همان صحنه
تصمیم گرفت. از پیش چیزی را نمی توان مشخص نمود.
بدون مشخص شدن ماهیت تغییر و خلاء هیچ شعاری را نمی توان انتخاب کرد.
------
اگر شرایطی به سود مردم پیش آمد لازم است « امنیت- آزادی-نیروهای مقاومت-یاری به مردم- دوری از خشونت» را سریع سازمان داد. براین اساس میتوان با نیروهای دیگر برای همبستگی اقدام نمود. و تاکتیک و استراتژی مشخصی را انتخاب کرد.

ماهیت حکومت اسلامی ایران:
-آنچه مشخص و معلوم است و هیچ شکی در آن نیست: حکومت نیروی «کشتار» است. نه کشتار هزاران، بل اگر بتواند حتی حاضر است «میلیونها» انسان را بکشد تا خود را حفظ کند. این حکومت از شاه و مشروطیت تنها این نکته را آموخته است.
و خود را دقیقا برای کشتار میلیونها انسان آماده کرده است. این است که نیروهای مردمی باید حواسشان جمع باشد.

از این رو روبرو شدن با این هیولا تنها به نیروی همه ی خلقها ممکن است. و ترس حکومت هم همین است که حلقها متحدا حمله کنند. این است که « تئوری های تکروانه» ترویج و تبلیغ میکند. در جلد «فعال مخالف حکومت» یا تئوریسین . و یا هویت طلب. و مانند اینها. و از سوی دیگر «پان ایرانیست» درست میکند.
کارخانه ی حکومت همه چیز تولید میکند:
-کمونیست
-پان ایرانیست
-شاه پرست
-جدایی خواه دو آتشه
-فدرالیست
-مذهبی
-اصلاح طلب.
- لمپن- یا آدم ظاهرا منطقی
-نویسنده- دانشمند-خبرنگار-ووووو هرچه که به فکر برسد تولید میکند. از همه ملیتها.از زن و مرد.
همه ی اینها برای ایجاد « جنگ زرگری» ست با هدف « عدم اتحاد و همبستگی بین مخالفان»
و طرح تئوریهای سرگردانی. و غیرقابل حل . وقت تلف کن. و رادیکال. یا از همه نوع.با ظاهر علمی.
انداختن سنگ بزرگ به میدان - و دفاع هیستریک از آن کار اوست.

حکومت از اتحاد و همبستگی مثل «جن از بسم الله» میترسد.

شیشه ی عمر این دیو و هیولا « اتحاد و همبستگی» است.
آز این رو عواملش همه جا «کار میکنند و حقوق»بگیراند.
--------
فعال رفع تبعیض باید همه این شرایط را در نظرگیرد.
چه چیزی عملی ست و چه چیزی عملی نیست؟ چه چیزی امروز نیاز است و چه چیزی آرمان؟
چه چیزی همبستگی ایجاد میکند و چه چیزی در خدمت پراکندگی و عدم اتحاد است؟
چه استراتژی-تاکتیکی باید اتخاذ شود که حکومت را دور بزند و در خدمت رهایی باشد؟
همه چیز را وضع لحظه ی تاریخی ما تعیین میکند. شعاری که امروز درست است فردا میتواند غلط باشد و یا برعکس.
---------
فدرالیسم:
اکنون شعار فدرالیسم به یک شعار آلترناتیو در فضای سیاسی تبدیل شده. هر کس میخواهد لباس خود را تن آن کند:
سه نیرو روی این مسئله کارمیکنند:
- حکومت: برای فدرالیسم اسلامی: موضوع در مجلس هم مطرح شده بود.
- ناسیونالیستهای فارسی زبان: برای فدرالیسم فارسی
- تبعیض دیدگان: برای فدرالیسم دموکراتیک : که در 7 ماده در بالا-مقاله- آمده.
--
جدایی یا استقلال:
روی مسئله دو نیرو کار میکنند:
-بخشی از فعالان ملیتها( تحت تأثیر تلاشی شوروی و برخی کشورهای جدا شده- بدون توجه به این نکته که هرنقطه شرایط خاص خود را دارد. چیزی که در فلان جا عملی شده ممکن است درجای دیگر نشود.)
-حکومت: جهت ایجاد تفرقه- بین مخالفان آنرا تبلیغ میکند. میداند که سنگ بزرگ است و غیر عملی.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب irani گرامی ! سپاس فراوان بابت توجهی که به ما دادید و اطلاعات گسترده ای که در اختیارمان قرار دادید.

با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان بهتر است بدانند که "" اخلاق نیک‌، پندار نیک‌، گفتار نیک‌ "" زرتشتی در مدار ستیز با تمدن یونان داده شده است، به دلیل نفرتی که نسبت به آزادیهای یونانی در اینسوی دنیا حس می‌‌شد "" طالبان دوران باستان "" با شعار "" اخلاق نیک‌، گفتار نیک‌ و پندار نیک‌ "" ظاهر شدند، اسکندر مقدونی کبیر، دودمان این طالبان دوران باستان را بر سرشان خراب کرد. زرتشت هیچ ربطی‌ به "" توان علمی‌ "" ندارد، همان اوستا و سانسکریت که برای هندیان بهتر قابل درک است هتی نیم درصد به توان علمی‌ هندیان نه افزوده است و کشور هند در ۷۰ هفتاد سال گذشته، با جمعیتی ۱.۲۵۰ میلیاردی، هتی یک نوآوری نداشته

نوشته شده توسط: Anonymous

از جناب همایون سنجری سئوال میشود, قدیمی ترین کتاب اوستا در چه سالی نوشته شده است و اولین نوشته اش حالا در کجا است؟ آیا درست است, همه اش چندین قرن بعد از اسلام نوشته شده است؟ چرا به مردم دروغ میگویند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی ، جناب ناصر شفیق !
پیش از پرداختن به فرمایش شما ، باید خدمت‌تان عرض کنم که صفت « دانشی مرد » که ( از سر لطف ) به من ارزانی فرمودید ، برایم بسیار ثقیل است . به قول اخوان ثالث : « هیچم و چیزی کم » .
دو دیگر آنکه ، حق با شماست. با آن واژگان در مورد ژان کلنز نوشتن ، پسندیده نیست.گرچه( در میان برخی اوستا شناسان نامدار ) چنین تعبیری در مورد او رایج است.
در مورد دانش گسترده ، حجم بالای تألیفات و ذهن جست‌و‌جو گر و شکاک ژان کلنز نیز ، به هیچ وجه نمی‌توان تردید کرد. اما، اینکه ایشان هر از گاه ، به محض دست یافتن به سندی جدید و دریافتی نو در زمینه‌ی اوستا شناسی ، یکباره طاقت از کف می‌دهد و شتابزده همه ی ادعاهای پیشین خود را زیر سئوال می بَرَد، در دنیای پژوهش ، غیر متعارف و جنجالی ارزیابی می‌شود.


این مهم نیست که زرتشت شخصیتی افسانه‌ای است. همین تلقی در مورد عیسی مسیح و بودا و برخی دیگر از شخصیت‌های تاریخی نیز وجود دارد. بحث بر سر این است که مقاله‌ای تخصصی ( و در عین حال تحریک کننده )از این دست، در ایرانگلوبال چه می کند؟
همانطور که اشاره کردید ، حدود هشت سال پیش ، کتایی از ژان کلنز، زیر عنوان «مقالاتی در باره زرتشت و دین زرتشتی» از سوی احمد رضا قائم مقامی به فارسی ترجمه شد و انتشارات فرزان آنرا در «مجموعه مطالعات ایران باستان»، در ایران منتشر کرده است.
پس از حدود هشت سال از نشر این کتاب و آشنایی فارسی زبانان با دیدگاه‌های نو ِ ژان کلنز ( : این که زرتشت، وجودی افسانه‌ای است ، این که خالق و نویسنده گاتها نیست و... ) آقای مناف زاده ( برنامه ساز رادیو فرانسه ) مطالب مندرج در این کتاب را ، در قالب نوشته‌ای رادیویی ، با نثر و بیانی جهت دار تنظیم می‌کند و در تاریخ ۹ مه ۲۰۱۴ بر سر آنتن می‌برد.
من به شما توصیه می کنم، ویدئوی زیر را ار نظر بگذرانید :
https://www.youtube.com/watch?v=cJP5_AaMR7s
بر آن نیستم که از ناشر این مقاله ،خرده بگیرم .ایشان ( به قول معروف) عاقل و بالغ و مختار و آزاد است.
معذالک ، می‌بینم نوشته هایی از این دست(که هر دو طرف درگیر در مناقشه ای سابقه دار ، در ایرانگلوبال منتشر می‌کنند ) تنها انگیزه اش ، از میدان به در بردن حریف و به قول جو ان ها « رو کم کنی » است و نه تمرین دموکراسی و افزودن توان علمی کاربران. و گرنه ، حجم بالای مقالات تاریخی و علمی و... منتشر شده در ایرانگلوبال، باید از بسیاری از کاربران، علامه ی دهر می شاخت.
به علاوه ، شک در میراث فکری و فرهنگی ،کاری پسندیده است. اما آنگاه که برخی ، از هر شکی در میراث فکری ما ، در راستای انکار موجدیت و گذشته‌ ی ما بهره می‌برند و با تکرار آن ، ناسازه هایی را ( به نام واقعیت‌های تاریخی ) در مورد ما نشر می دهند، باید از خوشخیالی بیرون آمد و کمی محتاط بود.

روزگار به شما خوش
نوشته شده توسط: Anonymous

سیاست خونه خاله و سبد آرزوها نیست که مشتی آواره در خارج بنشینند و کشورها را تجزیه کنند. در قانون اساسی کشورهای فدرال و دمکرات ، بندی وجود دارد که حتی فدرالها با رای اکثریت مردم حق جداشدن ندارند چون قانون اساسی فرای قوانین فدرال قرار دارد . مثلا در امریکا و آلمان ، ایالت ها حتا با رای اکثریت نمی توانند جدا شوند . ما خواهان رفراندوم وصل شدن آذربایجان شمالی به مام وطن یعنی ایران هستیم . همچنین ما خواهان جداشدن مناطق عرب نشین و کردنشین و ارمنی نشین و گرجی نشین و یونانی نشین از کشور اشغالگر ترکیه هستیم .