Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تضادی بین فدرالیسم و جدایی نیست. « خلقها خواست تعیین سرنوست» دارند. وقتی در فضای دموکراتیک اکثریت مردم آذربایجان رفتند رأی دادند «جدا شویم»- بسیار خوب، جدا میشویم. اگر اکثریت رأی نیاورد «فدرالیسم» را تجربه میکنیم. تا زمانی برسد که اکثریت آماده شوند «جدایی» را انتخاب کنند.
بدون انتخاب مردم نمی شود کاری کرد.
هیچکس نمیداند «چه پیش خواهد آمد و مردم در آن شرایط چه انتخاب خواهند نمود».
و یا اصلاً فضای دموکراتیک نخواهیم داشت. و گرفتار «شرایط هرج و مرج» خواهیم شد. آنچه تصور میکنیم وضعیت دلخواه است.
شاید پیش آمد. باید بکوشیم دچار هرج و مرج نشویم. فضای دموکراتیک و امن ایجاد کنیم همه بتوانند فکر کنند و آگاهانه و آزادانه نظر بدهند و چیزی را انتخاب کنند.
راه « انتخابات دموکراتیک » در فضای باز سیاسی درست است.
حل مسئله از راه « اسلحه» درست نیست. نمی شود مردم را به زور جدا کرد و یا چسباند.

قانون اساسی را نمایندگان خلقها می نویسند و ماده ی « اتحاد دواطلبانه و درصورت انتخاب، جدایی داوطلبانه=تعیین سرنوشت» را در آن می گنجانند.
«پان ایرانیست ها» اگر رأی آوردند می توانند نمایندگان خود را بفرستند « برای تسخیر قاره ها قانون وضع کنند».
راه باز و جاده دراز.
نوشته شده توسط: Anonymous

ظاهرا استقلال سیاسی برای 223 ملت از جمله فارسها نرمال است و برای ما توهم!!!!! آقایان ایران اروپا نیست که با مذاکره و من بمیرم-تو بمیری چیزی حل شود. در منطقه ما یکدفعه شیرازه امور از هم می پاشد و فرصتی بدست می اید که بتوانی مشکل استعمار داخلی را برای همیشه حل کنی. اگر تعارف کنی, تعلل کنی, خود را ببازی, انترناسیونالیست بازی در آوری و به مذاکرات فدرالیسم کشیده شوی فرصت را به دشمنت خواهی باخت تا بعدا سراغت بیاید و لگد مالت کند. تجربه حکومت پیشه وری را چه زود فراموش کرده اید. دشمن ما تنها در موضع ضعف امتیاز میدهد و وقتی خود را جمع و جور کرد با خاک یکسانت می سازد. ضظ

نوشته شده توسط: Anonymous

پیشنهاد "" نفت در برابر آب "" به دلیل واقع شدن خاورمیانه در مرکز بحران کار آئی نخواهد داشت، ابتدا بهتر است بدانید که که "" دو مرکز بزرگ ذخایر گازی در غرب دریای مدیترانه کشف "" شده اند، لامار متعلق به اسرائیل و مرکز بزرگ گازی در سواحل مصر هفتهٔ گذشته توسط "" انی ایتالیا "" کشف شد، اوج کمبود آب با اوج وفور سوخت‌های فسیلی توام خواهد شد، با توجه به اینکه ورود ما به دوران "" عصر دوم ماشین "" تازه شروع شده، عواقب این تحول هنوز برآورد نشده است، در آسیای مرکزی، تاجیکستان اولین کشوری خواهد بود که به ورطهٔ بیثباتی وارد خواهد شد. ارمنستان در قفقاز کشور دیگری خواهد بود، در مورد پاکستان با جمعیتی ۳۰۰ سیصد میلیونی تا سال ۲۰۵۰ پیشتر نوشته ام، افغانستان نیز که جای خود دارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نوشتم:
آرمانگریی بس است. مشکلات قدم به قدم حل میشود. به جای آرمانگرایی بهتر است کمی واقع بین باشیم.
-مثل چپ 57 نمی شود از سیاست « نه یک کلمه کم-نه یک کلمه بیش» -«فقط سوسیالیسم» حرکت کرد.
یا به قول بخشی از دوستان : «جدایی و دیگر هیچ.»
نه ، آزادی مراحلی دارد ضرورتاً مجبوریم طی کنیم:
-مرحله ی اول رهایی «فدرالیسم است».
مرحله دوم این است که اگر فدرالیسم جواب نداد و مردم انتخاب کردند «جدایی یا استقلال» ست.

- حرکت از دو مرحله، راه خاکستری ست.
-در این راه مشکل کوچه را باید با همسایه حل کرد. با قهر و دعوا مشکل حل نمیشود.
رقیبان سیاسی به میل خود قبول حق نمی کنند. تنها حضور فعال در«مبارزه نظری -سیاسی مسالمت آمیز» کلید مشکل است.

در مرحله ی سوم وقتی اکثریت مردم جنوب و شمال قبول کردند شعار «آذربایجان واحد» را پیش می بریم.
در مرحله چهارم ، وقتی «شرایط داخلی و جهانی آماده شد شعار سوسیالیسم» را طرح میکنیم.
در مرحله ی پنجم ، وقتی شرایط « منطقه ای و جهانی» آماده شد شعار « تشکیل اتحادیه ی کشورهای منطقه» را میدهیم.

همه ی اینها قدم به قدم و مرحله به مرحله می تواند پیش برود. اگر «شرایط آماده شود».
سخن حکمت آمیز مردم خود را فراموش نکیم : « !Bala, hede-hede»

سیاست آسانسور ندارد. از پله ها باید بالا رفت.
پرش خودکشی ست.
-----
در مرحله ی ششم شاید شرایط آماده شد بشر توانست شعار «دولت منتخب جهانی» را به جای سازمان ملل نشاند.
در مرحله هفتم شاید زمان «اجرای سوسیالیسم جهانی» فرارسید.
در مرحله ی هفتم شاید زمان «سکونت در کرات دیگر» فرارسید.

آری همه چیز « !Bala, hede-hede» = فرزندم قدم-به قدم.
بشریت تجربه کرده سیاست آسانسور ندارد.
---------
کسانی که به شعار«آذربایجان جدا شود» تکیه میکنند؛ فراموش شان شده که :
«تک الین سسی چیخماز»-«قوش قانادلا اوچار».
مشکلات ایران با شرکت همه ی خلقها میتواند به طور نسبی حل شود.
با «منم-منم» و «تک جانیما» کار پیش نمی رود.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی ائلیار عزیز
شما فکر میکنید که شما استراتژی و تاکتیک عجیب و غریبی دارید که رای اولین بار مطرح میشود. نه خیر چنین نیست. ما فدرالیست زیاد داشته و داریم.تق
نه تنها فدرالیستها بلکه اکثر استقلال طلبان زمانی دلشان به فدرالیسم و ایران دمکراتیک دلشلن خوش بود. اکثر فعالین سیاسی ملل تحت ستم "راه خاکستری" شما را سالیان یا دهها سال پیش طی کرده اند و سر همگی به سنگ خورده است. من شخصا سی سال این مسیر مورد نظر شما را پیمودم. دوست عزیز شما بخواهید یا نخواهید "راه خاکستری" به حاکمیت فاشیسم شیخ و شاه فارس خدمت میکند. نسل ما و نسل پیشین این را تجربه نموده است. تجربه ای که

شما قسم خورده اید آنها را قبول نکنید.
در مورد فدرالیسم هم داستان به همان شکل است. ما مثل شما تنها به تجربه شخصی اتکا نمی کنیم. دهها ملت در روسیه، یوکسلاوی، امریکای لاتین، افریقا ، اروپا و در همین کردستان جنوبی(عراق) فدرالیسیم را تجربه کرده اند و همگی شکست خورده اند و خواهان استقلال هستند. این تجربیات را ما بکار می گیریم. بحث های شما دو دهه از مبارزات ملی کنونی در ایران عقب مانده هستند و اکنون نمی توانند مسیر مبارزات ملی را تعیین کنند. با تشکر
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله جالبی است، اما در قسمتیکه مربوط به دستمزد افرادی با زبان مادی متفاوت از زبان کشور مهماندار است، باید اضافه کرد که تنها سخن گفتن صد در صد انگلیسی ویا دیگر زبانها دلیل بر مهارت این یا آن شخص برای انجام هر کاری نیست.
مهاجرانی که در کشورهای مهماندار، مدارک تحصیلی اخذ کرده اند، گاهی بهتر از دیگران دستمزد دریافت میکنند.
افرادی که زبان انگلیسی را خوب میدانند اما تحصیلاتی ندارند مانند:
- سپورها، نظافتچیها و تاکسیرانها مسلماً دستمزد نازلی دارند.
پس در نتیجه، دستمزد پائین حتماً نباید با دانستن یا ندانستن کامل یک زبان در رابطه باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان ترک آزربایجانی، اگر دقت کرده باشید اخیرا عدّه‌ای با شناختی‌ که از جامعه شناسی‌ دارند با اتکا به یافته‌های جامعه شناسی‌، استفاده بیش از حد از "" پسا ساختار گرائی، پست مدرنیزم "" سعی‌ در خفه کردن خواسته‌های حق به جانب ما دارند. توجه """ اخیرا جنبشی در غرب بر علیه جامعه شناسی‌ شروع شده """ ، برای آشنائی با این جنبش و تفکر حاملان این اندیشه، کتاب ""LET’S ABOLISH SOCIAL SCIENCE"" اثر نویسندهٔ ""Michael Lind"" را بخوانید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اسلام داعشی شیعه اثنی عشری بعد از سرکوب چپ و راست و ملی و مجاهد و شاه اللهی ، اکنون به جان عرفان و سنی و صوفی افتاده و حتی متحدین پیشین خودرا به سرنوشت حلاج ها تهدید میکند . علنا در شوهای تلویزیونی ارتجاعی دولتی و سخنرانی های دانشگاهی و حوضه ای ، مولوی و حافظ و خیام و سهروردی و غزالی و دیگران را به کفر و شرک و الحاد و اعدام محکوم میکنند . از طرف دیگر با ژست های غربی گرایانه از فیلسوفان لیبرال و بورژوایی دعوت به سخنرانی میکنند و تیتر ورق پاره های دولتی شان میشوند . جنگ و دعوا و دشنام و پرخاش و تهدید و اتهام و شک و تهمت گویا فقطخاص اسلام شیعه اثنی عشری و داعشی آخوندی است . امید است که این جنگ ستیزی و جدل خواهی ، بزودی موجب سرنگونی این گونه متضاهران به اسلام گردد و آنان را به درک سرازیر کند تا در بهشت کنار حوریان بنشینند و نماز بخوانند و چای مرودشت بنوشند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آدمهاي بي نام ،يا بهتر بگويم بي هويت، مي توانند پشت هر چيز پنهان شوند، پنهان شدن در سايه ديگران اين مزيت را داردكه تو مجبوري او را همچنان كه هست بي نام بنامي، من نظرم را در مورد چيزي كه به آن علاقه دارم بيان كردم، چون اعتقاد دارم تاريخ نانوشته را همگان مي توانند بجاي ما بنويسند، ما هم چيزهاي نانوشته در ميهن مان بسيار داريم، اگر در قبل از اسلام آثار مكتوب نداريم به همين شكل است، تاريخ بعد از اسلام، هم خلاصه شده در ديوانهاي شعر و برداشت از فلسفه يونان كه متفكرين اسلامي را وا داشت، كه فلسفه عظيم يونان را در ظرف كوچك اسلامي جا دهد، اين وسطها كمبود بسيار داريم،
حالا شرايطي فراهم شده كه تاريخ نوشته شده براي ما را ، متفكرين امروز مورد بازبيني و نقد قرار دهند، خوب اين وظيفه خواننده است كه مي خواهد اين بررسي ها چگونه ببيند، از آن بهره ببرد يا نبرد،
امثال بي نام ها هم مي توانند در بي نامي

و بي هويتي خود بمانند،
دوران در حال گذار را آدمهاي تنها و بينام نمي سازند، صحنه سياسي و اجتماعي ،آن هم در دوره اي كه آخوندهاي فاسد و فاشيست تمام هست و نيست ملت را بباد داده اند، براي همگان آماده است، بي نامها مي خواهند هيچ كس در مورد هيچ چيز نظر ندهند، ولي تاريخ از روي بينام ها مي گذرد، و جاودانها كساني هستند كه از خود نامي در هر عرصه اي بجا مي گذارند .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ممنون از نظر علاقمندان.
-ائلیار دچار هیچگونه تضادی نیست. استراتژی من در مقالاتم آمده:
(ملاحظاتی پیرامون آزادی خلقهای تحت ستم)
http://www.iranglobal.info/node/38894
(استراتژی -تاکتیک جنبش آذربایجان...)
http://www.iranglobal.info/node/11857
(عبور از حکومت اسلامی ایران ...)
http://www.iranglobal.info/node/39826
(هدف استراتژیک حکومت دموکراتیک آذربایجان)
http://www.iranglobal.info/node/28003
و مقالات دیگر. سخنم مدون و استراتژیک است.
-این پیام آگاهانه نوشته شده ، نامه ای است که مانندهای آن باید بارها و بارها نوشته شود.
وظیفه ی تبعیض دیدگان است که خلقهای دیگر و حکومتها را مورد خطاب قرار دهند. گرچه سودی نداشته باشد.
اینگونه نامه ها به معنای انتظار معجزه از طرف مقابل نیست ، انتظار تفکر از مردم دارد.

- راه آزادی سفید یا سیاه نیست. راه خاکستری ست.
-آرمانگریی بس است. مشکلات قدم به قدم حل میشود. به جای آرمانگرایی بهتر است کمی واقع بین باشیم.
-مثل چپ 57 نمی شود از سیاست « نه یک کلمه کم-نه یک کلمه بیش» -«فقط سوسیالیسم» حرکت کرد.
-مرحله ی اول رهایی «فدرالیسم است».
مرحله دوم این است که اگر فدرالیسم جواب نداد و مردم انتخاب کردند «جدایی یا استقلال» ست.
- حرکت از دو مرحله، راه خاکستری ست.
-در این راه مشکل کوچه را باید با همسایه حل کرد. با قهر و دعوا مشکل حل نمیشود.
رقیبان سیاسی به میل خود قبول حق نمی کنند. تنها حضور فعال در«مبارزه نظری -سیاسی مسالمت آمیز» کلید مشکل است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به دوست فاضل به نام آقای «علی» !
با توجه به گرفتاری‌های کاری و مشغله های دیگری که من دارم، سنجیده حرف زدن ( در این فرصت کم ) کار شاقی است و ممکن است بسیاری از ظرایف و نکات مهم ، در این میان ناگفته بماند و حتی خطای مفهومی رخ دهد . در اینجا، تنها به مور دِ نوشتاری بودن یا نبودن زبان فارسی ،در قرن چهارم می پردازم :
همانطور که می دانید ، حمله ی اعراب به ایران( گرچه در تاریخ و وجدان تاریخی ما ایرانیان گسست به وجود آورد)ترکیب « کاست » ی ایران عهد ساسانیان را به هم ریخت و خواندن و نوشتن را از انحصار ارباب دین و .. بیرون آورد . از این رو ، ادعای آن آقا ، مبنی اینکه ۹۹ ٪ درصد مردم ایران ( در قرن چهارم هجری که مورد بحث ماست ) بی‌سواد بودند، درست نیست.

اما به باور من (که اصراری بر درست بودنش ندارم)در عبارت « اما لسان اهل اذربایجان و اکثر اهل ارمینیه فالفارسیه … » ، صراحتی مبنی بر اینکه زبان رابط، نوشتاری بوده است ، وجود ندارد. معذالک ، ممکن در ربط با شواهد تاریخی دیگر، بتوان به چنین نتیجه‌ای رسید.
کسروی ( در ترجمه ی آن عبارت ) تنها به زبان گفتاری اشاره می‌کند ( اگر سخن گفتن را تنها به معنای زبان شفاهی فهمید ) :
:«لیکن کمتر کسی به عربی سخن گوید و آنانكه بفارسي سخن گويند بعربي نفهمند ، تنها بازرگانان و زمينداران (ارباب الضياع) اندكه گفتگو با اين زبان نيك توانند...»

از سوی دیگر، دکتر احسان یار شاطر (در منبع : آذربایجان... )‌ قولی از« مقدسی» می‌آورد که تأییدی بر فرمایش شما( یعنی، نوشتاری بودن ِزبان رابط )است :

« مقدسی می‌گوید ... زبان آن‌ها [ مردم آذربایجان ] زیبا نیست... و فارسی آن‌ها مفهوم است و در حروف به فارسی خراسانی شبیه است ...» ( آذربایجان،صفحه ۲ )
اینکه مقدسی می‌گوید « زبان آن‌ها ...در حروف به فارسی خراسانی شبیه است» ، به زبان نوشتاری اشاره می کند و نا ظر بر این است که مردم ( هرچند ، نه در شمار ، بسیار) خواندن و نوشتن می‌دانستند
به هر حال، بحثی تخصصی (چنین پر ماجرا و پر دامنه )جایش در صفحه ی اظهار نظر نیست.
معذالک ( در میان هیاهوی« پان ترک» و «پان فارس» ) از اینکه خوانندگان فاضلی چون شما و برخی دیگر ، با این همه دقت مطالب جدی را دنبال می‌کنند ، مایه دلگرمی و امیدواری است.
مرا ببخشید که در فرصتی چنین تنگ ، نتوانستم پاسخی همسنگ با پرسش هوشمندانه شما بدهم.
از یک سو ، تأخیر در پاسخ ممکن است به بی نزاکتی تعبیر شود و از سوی دیگر ، تعجیل در پاسخ ، امکان لغزش را افزایش می دهد.
کار ، کاری تحقیقی است و دیدن همه ی جوانب امر ، زمان می برد.
شاد و تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل عمدی ترک تجزیه طلب اینست که نامها و تعاریف را جعل و تحریف میکند و بعد انتظارات عجیب و غریب دارد . با سبک راسیستی نام ایران و ایرانی را به فارس مبدل میکند و بعد میگوید چرا این ایرانی حاصر به تجزیه کشورش نیست و از دشمنان ایران حمایت نمیکند ! ؟ اینها هنوز نتوانسته اند ایران و ایرانی که زبانش پارسی است ، را بشناسند و نمیدانند که بقول غربیها ، اینها حاضرند با شیطان هم متحد شوند ، تا توطئه گران مخالف وحدت و یکپارچگی ملی را سرجایشان بنشانند همچون گذشته . هر روشنفکر چپ پیش از آنکه جهانوطن باشد ، یک وطن پرست است . ولی ترکها این موضوعات را نمی فهمند یا خود را به نادانی میزنند . در یک جنگ میهنی آنکس که دشمن را ناتوان بشمار آورد ، حتما قربانی ساده لوحی های مردم فریب خود خواهد شد . دوره ناسیونالیسم و شونیسم و فاشیسم قومگرا سپری شده . 70 میلیون ایرانی فارسی زبان سیاستهای یک صد ساله آینده ایرانزمین

را تعیین خواهند کرد و نه دشمنان ایران . از ما گفتن و از شما شنیدن .!
نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض معذرت ،يک لغت را فراموش کردم بنويسم اگر امکان موجود است لطف کرده ، درج فرمائيد : اگراينها هزار سال هم در اروپا زندگى ......... ׳

نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد نام و مکان ارمنیه، گویا سوتفاهمی در برخی کامنتهاست.
ارمنیه=ارمن+یه. نام مکان.
ارمنیه یا به قولی ارمنستان در حتی یک قرن پیش چیزی فراتر از ارمنستان امروز بوده است.
ارمنیه، ترکیه و هر کشور و سرزمنی که نامی قومی یاز بانی و امثالهم دارد لزوما به معنی این نیست تمام و حتی اکثریت مردمش به کسوت ان هویت باشند.
ارمنیه تا صد سال پیش و مشخصا بعداک سازی قومی ترکهای جوان در اناتولی، شامل بخش اعظم شرق ترکیه امروز و بخشهایی از قفاز میشده است.

در مورد نام و مکان ارمنیه، گویا سوتفاهمی در برخی کامنتهاست.
ارمنیه=ارمن+یه. نام مکان.
ارمنیه یا به قولی ارمنستان در حتی یک قرن پیش چیزی فراتر از ارمنستان امروز بوده است.
ارمنیه، ترکیه و هر کشور و سرزمنی که نامی قومی یاز بانی و امثالهم دارد لزوما به معنی این نیست تمام و حتی اکثریت مردمش به کسوت ان هویت باشند.
ارمنیه تا صد سال پیش و مشخصا بعداک سازی قومی ترکهای جوان در اناتولی، شامل بخش اعظم شرق ترکیه امروز و بخشهایی از قفاز میشده است.
شهرهایی مثل ارزروم، قارص. تا حدود انکار امروزی جزو ارمنیه بوده. امرنیه مشتمل بر مردمان گوناگون از ایارنی زبان کرد و زازا و تا یونانی و عرب و اسوری و غیره میشده است. که ترکمانها نیز از قرون وسطی در این سرزمین ساکن شدند. ارمنیه غربی یا فلات ارمنیه در شرق ترکیه اموروز هر چند نام ارمنیه یدک میکشیده ولی در واقع سرزمنی چند قومی و چنذ زبانی بوده و زبان فارسی زبان ارتباطی انان بوده است.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Direnc Minelli گرامی،
ترجمه شما درج شده است. با تشکر از زحمات شما.

نوشته شده توسط: Anonymous

پیام سرگشاده به کانون نویسندگان ایران

با تشکر از اقای آ.ائلیار . این پیام سرگشاده نیز سندی خواهد بود در تاریخ . نه فقط برای کانون نویسند کان ایران حتی برای تمام سازمان ها ووو وتمام ملیت های مقیم در منطقه ای بنام ایران . شاید بعضی از دوستان به پیام سرگشاده توجه نکرده اند . زندانی سیاسی عقیتدتی نامه سر گشاهده به رئیس جمهور می نویسد و رونوشت آن را بدیگران و قوه قضاییه ارسال میکند در عالم رویا و توهم زندگی نمیکند. میداند معنی و اثر این نامه را و حتی بشترین عکس العمل آنرا از دریافت کنندگان نامه را بجان دل خریدار میشود. اگر صلاح دانستید رونوشت آنرا بتمام احزاب و سازمان ها ووو ارسال فرمایید . از شما بار جهت نوشتن این پیام تشکر میکنم
نوشته شده توسط: Anonymous

بعضى آقايانو خانمها اينجا طورى مسائل را مطرح مى کنند، گوئى در طى حکومتن سلسلة فارسها ﴿ظرف ٨٠ سال﴾ اين فارسها بودنند که درتبعيض فرهنگى و اقتصاد تشريف دارند و نه مليتهاى داخل جغرافياى ايران ،خوب ما مى بينيم اين اقايان وخانمها که حتاحاضر به پذيرش مسوليت هم نيستنند. اينها اگر هزار سال در زندگى کنند هرگز دمکرات نخواهند شد ،نمونه
اش هم همين رازيه !!!!!! ׳

نوشته شده توسط: Anonymous

"قلمزن آذربایجانی" ما ائلیار همچنان در عالم رویا و توهم بسر میبرند. گاها اندیشه های فاشیستی حاکم بر جامعه فارس او به تضاد با اندیشه های ایرانیگری اش می اندازد ولی توهمات عمیق به ایرانیگری و توهم عمیق او به "استقرار برابری و آزادی درایران " و رفع تبیض در ایران او را به موجودی بی آزار به فاشیسم ایرانی تبدیل میکند.
بعد از 35 سال ائلیار متوجه نشده است که "روشنفکران و نویسندگان و جامعه ی فرهنگی دموکراسی خواه فارسی زبان ایران " از لحاظ فکری و ایدئولوژیک فرقی با" شاه و شیخ" ندارند. اگر دشمنی روشنفکران فارس را با مبارزات ملل کرد و ترک و عرب و بلوچ و ترکمن را در گذشته ها در نظر نگیریم حداقل در 35 سال گذشته شما ما همه شاهد بودیم که

به جز بخش بسیار کوچکی از چپ سویسیالیست همه روشنفکران فارس اعم از طرفداران ایران دمکراتیک یا ایران ضد دمکراتیک همگی با ملل تحت ستم دشمنی کردند. اضافه بشود که چپ سوسیالیست جامعه فارس هم هیچ وقت از استقلال کامل ملتها دفاع نکردند و برای آزادی ملتها شرط و شروط گذاشتند. چپ ایرانگرا با این شرط از حقوق ملتها دفاع کردند که ایران یکپارچه بماند در غیر اینصورت احزاب چپ، ارتش سرخ کمونیستی و نیروهای سرخ به سرکوب تجزیه طلبان خواهند پرداخت. همان کاری که لنین کرد.
ائلیار بد جوری به تضاد با خودش افتاده است. وقتسی اندیشه های فاشیستی با صراحت و آشکاری مطرح میشوند ولی از همرزمانش افراد و روشنفکران قابل اعتماد ایران جز سکوت و حمایت از فاشیستها چیزی نمی بیند عصابی میشود و عاجزانه و حقیرانه به التماس می افتد و به نصحیت آنها می پردازد و راه و چاه را به آنها گوشزد میکند.
بس است . این همه حقارت برای روشنفکر و قلمزن آذربایجانی بس است. انسان از تجربه ها استفاده میکند. آیا جعفر پیشه وری رهبر بزرگ ، کمونیست بزرگ آذربایجان کم روشنفکران فارس را نصحیت کرد. او نتیجه نگرفت. کار او تجربه ما شد. از آن زمان تاکنون یک فارس یا یک حزب یا یک روشنفکر یا حتی یک تاریک فکر و.... فارس هم از استقلال ملل تحت ستم حمایت نکرده است. یک قلم زن و روشنفکر آذربایجانی باید اینها را متوجه شده باشد. دوست عزیز تا کی میخواهی وقت کشی بکنی. مگر بیکار هستی که میخواهی روشفکران شوونیست فارس را به صراط المستقیم هدایت کنی.
خیلی از روشنفکران چپ و راست ترک، کرد و عرب به این نتیجه رسیدند که تنها راه خلاصی از ستم ملی فقط استقلال ملی است. این روشنفکران به چاپلوسی فارسها نمی روند. این افراد به فارسها التماس نمیکنند. این افراد دست به دامن روشنفکر و تاریک فکر و زندانبانان فارس نمی افتند. این افراد متحد میشوند و با سازمان و برنامه خود از ایران جدا می شوند و دولت و کشور خود را تشکیل می دهند و تا ابد یقه خود را از فاشیستهای فارس خلاص میکنند. توهم بس است، وقت کشی بس است. نصیحت فارس هم بس است. زنده باد استقلال ملی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دریا دل! شما اول یقه خودت را از دست سازمان پانفارس و مافیائی آقای رجوی خلاص کن، بعد به تاریخ نظر بده. در ضمن اگر شما متخصص تاریخ هستی، کتابهایتان را معرفی کن تا خوانندگان نیز ازعلم و معلومات شما استفاده کنند! ممنون.

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه کانون نویسندگان فارسی نویس که به اشتباه نام " کانون نویسندگان ایران" را یدک میکشد و با این جعل اسم صحه بر سیاست یکسان سازی فرهنگی میزند که گویا ایران همانا فارسستان است ؛ یکی از ستونهای اصلی بازتولید گقتمان حاکم به عبارت دیگر پاسدار گفتمان ایرانیت است. درک آنان از آزادی ؛ فراتر از آزادی فارسی نویسان نمیرود.

. من این ادعا را دارم که این مجمع در کلیت آن اتاق فکر شوونیزم و برتری طلبی است. هنوز از یادم نمیرود در دوران ریاست خاتمی فریبز رئیس دانا یکی از اعضاء این مجمع با انتقاد از حکومت وقت دلخور بود که چرا "پان تورکیست" ها در قلعه بابک آزادانه جمع میشوند و نیروهای امنیتی چشم این تجمعات را نادیده گرفته است. سکوت آنان در مقابل سرکوبهای فرهنگی غیر فارس در طی این سالها و نه تنها سکوت بلکه ترویج عرب و تورک ستیزی و به اسطوره آغشته کردن اذهان باز تاب کننده ماهییت و گرایش عمومی این کانون است.
نوشته شده توسط: Anonymous

موضوع همکاری نزدیک و وسیع دولت ترک با داعش بر کسی پوشیده نیست . طرفداران دولت ترکیه آشکارا از سیاست همکاری ترکیه با داعش حمایت میکنند. آنها اشکارا اعلام میکنند که ترکیه . داعش کوردها را دشمن مشترک خود میدانند . داعش و ترکیه برای نابودی کردها وارد معامله و همکاری استراتژیک شده اند. این جبهه در واقع جبهه فاشیستی علیه یک ملت ستمدیده است که خواهان حق تعیین سرنوشت خویش در اراضی خودش میباشد. حال این ما هستیم که جایگاه خود را در این کشمکش تعیین کنیم. آیا در جبهه فاشیستم اسلامی ترکیه داعش هستیم یا در کنار محرومان و ستمدیگان .

نوشته شده توسط: Anonymous

قای ائلیار الان مدتی است که از اطلاعیه « كانون مبارزه با نژاد پرستى و عرب ستيزى در ايران - بيانيه شماره ٢٥/٢٠/٨/٢٠١٥ » که در رابطه با آهنگ عرب كش داده شده گذشته و فکر میکنم با پخش این آهنگ کثیف و ناهنجار در اینترنت همگان از چند و چون قضیه با خبرند که یک حادثه کثیف بر علیه عرب زبانها در ایران اتفاق افتاده ولی باصططلاح روشنفکران و قلم بدستان « کانون نویسندگان ‌» جامعه فارس زبان هیچ عکس العملی از خود نشان نداده اگر داده اند جهت اطلاع برای بنده نشان دهید و معنی سکوت این حضرات رضایت خاطر حضرات است .آخر این حضرات اگر به کوچکترین جای فلان فارس زبان توهین بشود شب و روز اعلامیه صادر میفرمایند و تومار امضاء ترتیب میدهند ولی در مقابل این عمل ننگین کوچکترین عکس العملی نشان نمیدهند بیاد بیاورید جریان برداشتن هیکل فردوسی از سلماس و داد و فریاد حضرات را .و باز ثابت شد که ما با یک سیستم شونیستی

شونیستی روبرو هستیم که خود این حضرات مرگز گرا و تمامیت خواه موتور اصلی این جریان کثیف هستند .
نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده محترم بخوبی میداند که دخیل بستن به این امام زاده کوری را شفا نخواهد داد .اما هدف وی استفاده از اهرم کانون نویسنده گان برای تجزیه طلبی است . کانون نویسنده گان در ایران و برون مرز جریانی ساخته و پرداخته سازمان مخفی دولت شوروی و حزب توده است. نویسنده محترم میداند که کانون نویسنده گان ایران سینه خیز به دفاع از خمینی جلاد مسلمان ملت ایران رفت و همه هشدارها را به هیچ گرفت.
اما در باره ان چند در خاست باید گفت همگی در خدمت و خاست و هدف همان گانون نویسنده گان چپی است.
تنها راه حل دفاع از تمامیت ارضی ایران ( که مانند عراق و سوریه نشود ) و خاست انتخابات ازاد و یا همه پرسی و مراجعه به ارا مردم است. نویسنده محترم بداند تنها از طریق این راه حل میتواند به توافقی در باره مسائل برسد. تصور کننید رجوی همانند خمینی وارد ایران شود ایران قبرستان


خواهد شد و باز چند ملیون اواره و فراری و و اعدام و شگنجه و دیگر مصیبتها و ا زان چند بند هم چیزی باقی نخواهد ماند .
نویسنده محترم میداند که ما در دوران 20 تا 32 دمکراسی نوع خودمان را داشتیم و این چپ ایران بود که ازادی را را به نفع ارتچاع سرخ و سیاه به انحراف و شکست و ذلت و کودتا کشاند.
نوشته شده توسط: Anonymous

قای ائلیار الان مدتی است که از اطلاعیه « كانون مبارزه با نژاد پرستى و عرب ستيزى در ايران - بيانيه شماره ٢٥/٢٠/٨/٢٠١٥ » که در رابطه با آهنگ عرب كش داده شده گذشته و فکر میکنم با پخش این آهنگ کثیف و ناهنجار در اینترنت همگان از چند و چون قضیه با خبرند که یک حادثه کثیف بر علیه عرب زبانها در ایران اتفاق افتاده ولی باصططلاح روشنفکران و قلم بدستان « کانون نویسندگان ‌» جامعه فارس زبان هیچ عکس العملی از خود نشان نداده اگر داده اند جهت اطلاع برای بنده نشان دهید و معنی سکوت این حضرات رضایت خاطر حضرات است .آخر این حضرات اگر به کوچکترین جای فلان فارس زبان توهین بشود شب و روز اعلامیه صادر میفرمایند و تومار امضاء ترتیب میدهند ولی در مقابل این عمل ننگین کوچکترین عکس العملی نشان نمیدهند بیاد بیاورید جریان برداشتن هیکل فردوسی از سلماس و داد و فریاد حضرات را .و باز ثابت شد که ما با یک سیستم شونیستی

شونیستی روبرو هستیم که خود این حضرات مرگز گرا و تمامیت خواه موتور اصلی این جریان کثیف هستند .
نوشته شده توسط: Anonymous

تمدنهای اولیه دراطراف رودان بزرگ شکل گرفتند:بین النهرین درغرب؛ جیحون یا همان آمودریا و ماوراءالنهر در شمال شرق و حوزه سند وایندوس در جنوب شرق. سرزمینهای مابین اینها که بیشتر صحرا یا کوهستان هستند نقش تمدنی کمتری داشتند و بسیار دیرتر مسکون شدند. آنچه که ایران امروز (با نام رسمی حدود 90 سال) ادعا می کند تنها مربوط به حوزه بین النهرین است که می دانیم با اعراب مشترک است (تخت جمشید و پاسارگاد و...). افغانستان (با نام رسمی حدود 300 سال) با ترکیبی از تمدنهای هندی ایندوس درجنوب(با پیشینه هندوییسم و بودیسم وزبانهای هندی همچون پشتو) و خراسان (بلخ یا سرزمین زرتشت) در اطراف آمو در شمال شکل گرفته است و همانطور که می دانیم ارتباط چندانی با تمدن خاورمیانه و بین النهرین تا قبل از ورود اسلام نداشته است. بعد از اسلام

هم این خراسانیان بودند که در برابر اعراب قیام کردند و هم آنها بودند که با ایجاد امپراتوری ها رسم الخط و زبان جدید (همین زبانی که من الان به آن می نویسم که امروز فارسی نام گرفته) فرهنگ و تمدن دیگری را پایه گذاری وتوسعه دادند از جمله در سرزمین های غربی. ایران مورد نظر فردوسی هم مردم این سامان است وحوادث آن بین غزنین و بلخ روی می دهد و نه سرزمین های غربی. زبان مردم بین النهرین در آن زمان شاید عیلامی بوده وخط شان هم میخی که جز چند سنگ نوشته چیزی دیگر از آن موجود نیست. از نظر نژادی هم مردم خراسان یا تبار هند واروپایی دارند (پشتونها) ویا آسیای میانه ای و با ایرانیان که عمدتا خاورمیانه ای هستند و با همسایگان غربی شان (ترکها و اعراب) بیشتر قرابت دارند تا خراسانیان در شرق، فرق می کنند. بنابراین و با توجه به همه اینها بهتر است دوستان ایرانی تاریخشان را نه به افغانستان که به بین النهرین و خاور میانه مربوط بدانند. حسن مالستانی (افغان)
نوشته شده توسط: Anonymous

کافی است نگاهی به اطرافتان بیندازید و بپرسید توهم پیروز شده یا حقیقت و واقعیت ؟. چون اکنون زبان و فرهنگ و اراده و مدیریت ایرانی - فارسی ، واقعیت دارد -- و آذری های تجزیه طلب بفکر هویت تراشی برای خود و انکار 5 هزار سال تمدن و فرهنگ دیگران را دارند ، ما نتیجه میگیریم که چه کسی حق دارد و چه کسی دروغ می تراشد . حقایق ایرانی حتی روی سنگها و لوحه ها نوشته شده اند و واقعیت گردیده اند . زورزدنهای تجزیه طلبانه زیر پرچم زبان و هویت خریداری ندارد و یک سنار ارزش ندارند چون صداقت ندارند و حیله ای برای آتش افروزی شونیستی راسیستی ترک هستند .

نوشته شده توسط: Anonymous

ملتی که تاریخش را از روی داستانهای فردوسی و توسط فرانسوی - انگلیسها نوشته شده ، مکانی را که انگلیس با آوردن رضا میر پنجه ایران نامگذاری کردند ، زبانی را که چند صد سال از مهاجرتش از شرق افغانستان و آسیا میانه نگذشته وقتی بزور دیکتاتوری رضا میر پنجه زبان ملی نامیده میشود و هزار ران دروغ در مورد کوروش و داریوش از جمله اولین لوحه حقوق بشر و امثالهم .این هم زرتشت پیغمبر و جعلیاتی که تابحال بخورد مردم داده اند یعنی بنائی که با دروغ و جعلیات بنا شده در حال فروریختن است . و بقول نظامی هر دم از این باغ بری میرسد .

نوشته شده توسط: Anonymous

شما و افرادی مثل شما که در حاکمیت هیچ قدرتی ندارید غیر از زبان فارسی حاضر نیستید از حقوق فرهنگی و زبانی کسانیکه به زبانهای غیر فارسی صحبت می کنند سخنی به میان آورید وای به روزی که حاکمیت به دست شما بیفتد ! الفبای دموکراسی شناخت حق تعین سرنوشت برای همه ملل و اقوام داخل ایران به نسبت جمعیت آنهاست ، اگر کسی این را قبول نداشته باشد صحبت از دموکراسی فقط یک شعار است .

نوشته شده توسط: Anonymous

برخی از دوستان پانفارس فکرمیکنند با فرستادن حجم عظیم کامنت هرچند بی محتوا با اسامی و آیدی های گوناگون، گویا فکر میکنند، به پیش بردن خط سیاسی قومی خود کمک میکنند! برای نمونه همین کامنت آقای ایستا، رازی، انزابی،... و امثالهم، که مثلا بطور تلویحی میفرمایند، که گویا قیم مردم ایران و مالک جغرافیای ایرانند، و یا از فلان منطقه لر و فارس تشریف دارند،... چه محتوای علمی و چه سخن مهمی در ارتباط با مقاله بالا ارائه میدهند؟ اندیشه با منطق و استدلال ارزش می یابد نه با تکرار و فراوانی تعداد کامنت! و نه با افتخار کاذب به عصر پارینه سنگی، و بزرگ نمائی و باستانگرائی.

نوشته شده توسط: Anonymous

همچنان که الان میشود نوشته ها را محو کرد و متن جدیدی بجایشان نوشت در گذشته ممکن نیست همینکار را کرده
باشند؟بخصوص که بعضی معتقد بودند که سایر متون دیگر لازم نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سنجری در متن احسان یارشاطر در ترجمه متن عربی گفته شده :

« زبان مردم آذربایجان و بیشترِ مردم ارمنستان فارسی است که آن‌ها را به هم پیوند می‌دهدو عربی [ نیز] میان آن‌ها مستعمل است ، و از آن‌ها که به فارسی سخن می‌گویند کمتر کسی است که عربی نفهمد و برخی از بازرگانان و زمین داران در آن فصیح اند... » ([صورت العرض]، چاپ دوم، لیدن،۳۴۸). در اینجا معلوم می شود "زبان نوشتاری " و زبان رابط این دو منطقه فارسی بوده و عربی هم باز به عنوان زبان نوشتاری دیگر در میانشان رواج داشته است نه اینکه زبان گفتاری آنها فارسی و یا عربی باشد .

و الا اگر آذربایجان را از بحث خارج کنیم همه میدانند و در این موضوع مناقشه ای وجود ندارد که زبان مردم ارمنستان فارسی و یا عربی نبوده است . لذا آنچه که در این متن آمده است راجع به زبان رابط و نوشتاری است که بیشتر فارسی بوده و عربی هم در میانشان رواج داشته است نه اینکه زبان گفتاری مردم منطقه فارسی و یا عربی بوده است . حتی اینجا اشاره می شود"از آن‌ها که به فارسی سخن می‌گویند کمتر کسی است که عربی نفهمد " یعنی افراد با سوادی که فارسی را میدانند کمتر کسی است که عربی را نداند ؛ چرا که زبان فارسی و عربی زبان نوشتاری و رابط در منطقه بوده ، در اصل فارسی زبان نوشتاری و رابط منطقه و عربی زبان نوشتاری و رابط بین المللی در مناطق حاکمیت خلافت اسلامی بوده است . اما چرا نوشه شده است " زبان مردم آذربایجان و بیشترِ مردم ارمنستان فارسی است" و زبان همه مردم ارمنستان را نه ، بیشتر مردم آنها را فارسی دانسته اند این است که علاوه بر فارسی و عربی ، عده ای از ارامنه در همان زمان هم به زبان ارمنی هم می نوشتند .
نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از شما آقای بهرنگ. متاسفانه پردازشگر من از تلفیق متن با حروف عربی با کلمات لاتین خوشش نمی آید و قاطی می کند. بهمین دلیل اسم ادوارد کد بری به لاتین- که برای کمک به خوانندگان در تلفط اضافه شده بود -پریده بالای مقاله. اسم نویسنده جاهال میلمو است. در پایان من اضافه کرده ام (نظر خودم) که از پوست شتر نذری برای نوشتن قرآن استفاده می کردند که کلمه نذری همراه اسم من آمده است!!!!.
شاید بد نباشد لینک مقاله را هم علاوه کنید.
http://www.independent.co.uk/news/uk/home-news/scholars-split-by-claim-…

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سنجری عزیز،
از دانشی مردی مثل شما دادن نسبت «دانشمند جنجالی» به یک ایران شناس برجستۀ غربی، بعید است. من مقالات او را در ایرانیکا خوانده‌ام. کتابی نیز از او زیر عنوان «مقالاتی در باره زرتشت و دین زرتشتی» به زبان فارسی در ایران منتشر شده است. آن را انتشارات فرزان روز که مدیریتش را نویسندگان و مترجمان شناخته‌ای مثل خرمشاهی، داریوش شایگان، فانی و همایون‌پور اداره می‌کنند، در «مجموعه مطالعات ایران باستان» زیر نظر ریچارد فرای و ژاله آموزگار چاپ کرده است. آن را نیز خوانده‌ام. از روش او و پرسندگی علمی‌اش بسیار آموخته ام. به هیچ وجه در پی جنجال نیست. گرچه ممکن است سخنانش در میان ایران شناسان جنجال بر انگیزند. اینکه در آرای پیشینش تجدید نظر می‌کند، کار بسیار خوبی است و این اتفاقاً نشان‌دهندۀ روحیۀ جست و جوگری او است. گراردو نیولی هم که به آن اشاره کرده‌اید، در آرای پیشینش تجدیدنظر

کرده بود. برخی از آرای او نیز نباید باب میل ناسیونالیست‌های ایرانی باشد. من نمی‌خواهم به شما توصیه ای در برخورد به عقایدی که نمی‌پسندید بکنم. اما این را بگویم که تاکنون خویشتنداری شما و آقای اژدر بهنام را در ایران گلوبال در برخورد به عقاید دیگران پسندیده‌ام.
نوشته شده توسط: Anonymous

شما چه دارید ؟ حتی زبان نوشتاری و الفبا و یک کتاب لغت هم ندارید . انسان عاقل به موضوعات تاریخی بطور نسبی نگاه میکند . شما همان وسایل باستانی ابتدایی را هم ندارید . تمام تحریفات و جعلیات تجزیه طلبان به آنان کمکی نخواهد کرد چون خلاف حقیقت و واقعیت و اسناد و آثار موجود است . در هر شهر اروپایی محل اقامت تان به موزهها سر بزنید تا ببینید ایران وجود داشته یا توران ؟ ترک وجود داشته یا پارس ؟ ما 5 هزار سال است که نشان دادیم حریف رم و یونان و عرب و مغول شده ایم ؛ پس حریف توطئه گران و رمانتیکهای قرن 21 نیز خواهیم شد . دروغ هیپگاه بر حقیقت پیروز نشده . این درس زردشت ، فیلسوف ایرانی است .

نوشته شده توسط: Anonymous

من بارها گفته ام و بار دیگر تاکید میکنم تا زمانیکه زبان قوم فارس، بر بیش از 55.000.000 میلیون ایرانی غیر فارس با چوب و چماق و سر نیزه، و کشتار و اعدام و شکنجه تحمیل شود، مردمان غیرفارس هیچگاه آزادی وعدالت و برابری را در جهنم ایران تجربه نخواهند کرد. ما باید قبل ازهرچیز گرده خود را از گاو آهن و خویش زبان فقیر و عقب افتاده قوم فارس که خود را "مردم ایران" مینامد، و جغرافیای موسوم به ایران را مک شخصی خود تلقی میکند، رها کنیم. تا بتوانیم از حقوق برابر زبانی، فرهنگی، آزادی سیاسی، و اقتصادی بحث کنیم. بقول شاعر آزادی خواه زنده یاد شاملو: ( آری. آنها ما را بر خیش بستند. بر گرده مان گاو آهن و زنجیر زدند! .... آنها خنده را بر لبهایمان جراحی میکنند،...) پان نقل قول. تا مبادا بگویم آزادی دوستت دارم. تا مبادا بگوئیم؛ من هم زبان مادری دارم. زبانی که برایم از زبان تو، هم ژرفتر است هم شیرین تر. اما جلاد

و روشنفکر فارس گوشش به این چیزها بدهکار نیست. و مثل کر ولال گستاخی بر روی پوسته لرزان آتشفشان خشم مردم، تازیانه بدست و سرمت از قدرت خویش جاهلانه میرقصد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ائلیار عزیز, انسان گرائی و حب هم نوع ریشه عمیقی در فرهنگ ما آزربایجانیها دارد. شما هم استثنا نیستید و نگران آنچه که رخ خواهد داد می باشید اما متاسفانه دخیل بر امامزاده های تقلبی بسته اید. ایران طبقه منورالفکری که دل در سعادت مردم داشته باشد هرگز نداشته است. اینان یا صاحبان افکاری عاریه ای و اوتوپیک بودند که تاثیر پذیریشان را بر حوادث به صفر نزدیک کرده و یا 100 در صد از جنس همانی هستند که ادعای تغییرش را دارند!!!!
آدربایجان جنوبی برای اولین بار صاحب حرکت ملی مستقل خویش است که همه نحله های فکری را در بر می گیرد. جریان غالب این حرکت را از رفتارش میتوان براحتی تشخیص داد.
الف: حرکت ملی ازربایجان سکولار است و الله و اکبر گویان به جنگ پیروان دین کهریزکی نمی رود.
ب: حافظه اش کار می کند و به دوران طلائی امام نمی اندیشد و نخست وزیر دوران قتل عام 67 آن را رهبر خود نمی داند.

چ-رهبری حرکت ملی در اختیار بچه حزب اللهی های آخوند زاده که با ریش و چادر و چاقچور از خیر سر قدرت بلامنازع پدرشان خورده اند و برده اند و حالیه طبقه متوسط بالا را نمایندگی می کنند نیست.

ما حرکت ملی خود را داریم و این توهم را در مم خواهیم شکست که بدون اتحاد با راسیست های رقیق و غلیظ ملت فارس نمی توان کاری کرد. بیائید به ملت خود ایمان داشته باشیم و باکمک به برقراری کشور مستقل آزربایجان جنوبی حقوق کامل خود را کسب کنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

براي اينكه بدانيم،چه بوده ايم ، نياز است خودمان هم با نگاه نقادانه به تاريخمان نگاه كنيم، و يك مقايسه اجمالي با ديگر كشورهاي هم عصر بياندازيم، تاريخ قبل از اسلام، بجز آثار بجا مانده نيمه تمام، تخت جمشيد وساختماني بغايت ابتدائي در شوش وتعداد بسيار زيادي كاسه سفالي هيچ ندارد، يعني از تمام علوم پايه كه به يونان و روم و مصر باستان منتسب مي كنند تقريبا دست ما خالي است، تاريخ بعد از اسلام هم تا صفويان بجز پراكندگي و ملوك الطوايفي چيزي نبوده است، اگر اين هيچ را كه با تشكيل اولين دولت مقتدر كه جوامع پراكنده ايراني را يك پارچه كرد، مقايسه كنيم، مي توانيم به پتانسيل نهفته در ايرانيان براي برآمدن از هيچ به يك قدرت بزرگ منطقه اي پي ببريم، همچنان كه مي توانيم پي ببريم وقتي اين قدرت بلامنازع شد ،مي تواند چقدر خود ويرانگر باشد ، بررسي اجمالي دولتها تا پايان قاجار همين روند را طي كرده است قاجار در

بدو تأسيس قدرت مند در آخر خود ويرانگر ،
من فكر مي كنم آنچه كه تا كنون به نام تاريخ به خورد ما داده اند را بايد با نگاه نقادانه نگاه كرد و تاريخ ايران واقعي را با شروع انقلاب مشروطه محاسبه كرد، تاريخي كه خود ساخته ايم، پيروزي ها و اشتباهات خود را بهتر مي شناسيم، و آنچه كه در مورد مشروطه تاكنون نوشته شده است را خود نوشته ايم،
اين تاريخ نياز واقعي ما است، ما در دوران گذار هستيم، سختي هاي دوران گذار اجتناب پذير است، ولي زايشش اميد به فردايي بهتر است،
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

بازهم اتهام (جعل) و نتیجه گیری(نادرستی ترجمۀ کسروی) بعنوان تیتر انتخاب شد؛ بنظر شما این تیتر گذاری صحیح است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-خفتگان رامیشودبیدارکرد،ولی کسانیکه خودرابخواب زده وصرف نمیکندبیدارشوند،آنهارابهیچ وجه نمیتوان بیدارکرد.
نسل کشی فرهنگی برای روشنفکران فارس یک اصل شده وآنها باسیاست استراتژیکی وبه عمدبرای نسل سازی این کاررا ادامه میدهند.
خیلی ازمردم وتعدادزیادی ازروشنفکران زیرسلطه استعماراین رافهمیده اندوبخاطرهمین مسئله فریاداستقلال میزنند .
اگرتوجه کنیددرهمین سایت تعدادی ازسرذمداران نمونه سیاسی اعمال کنندگان سیاست صدساله یقه من و شماراگرفته ومیخواهندبزور تفکرارتجاعی وعقب مانده خودرابه درون حلقوم ماریخته ومیخواهندمارامتقاعدکنند ،که نظرآنهارابپذیریم.
اگرکسی ازاسلام وازادیان حرفی بزنندهمین افرادیقه آنهاراگرفته وآنهارا موردتهاحم قرارداده وهرچه شایسته خودشان است نثارشان میکنند.
درصورتی که خودشان درهمکاری با متحجران فرهنگی با امثال حدادعادل همکاری تنگاتنگی دارند.
من یاد حرف واعمال ملاهادر اعصار

مختلف می افتم که درهرزمینه مخالفت با پیشرفت ونوع آوری کرده ودرهرمورد مثل .خون دادن به بیمار.توالت فرنگی.دوش گرفتن .مدرسه مدرن .ووو...مخالفت میکردند.اعمال اینها باعث عقب ماندگی درجوامع اسلامی شده ویک نوع رکود وعقب ماندگی ایجادمیکردند.ومیکنند
حال این موضوع دامنگیرروشنفکران فارس وپان ایرانیست هاوتمامیت خواهان شده است.صد سال است بزور بخاطرترس از خاک ایران مقدس باهرنوع راهکارعقلانی مخالفت کرده ودرنهایت به حاکمان مرتجع خدمت گذاری کرده اند ومیکنند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

خواسته های عمومی تبعیض دیدگان ایران را میتوان چنین خلاصه کرد:
1-تقسیم قدرت سیاسی
2- استقلال فرهنگها و شکوفایی آنها
3- خدمات مضاعف برای مناطق تبعیض دیده
4- تأمین آزادی و برابری و عدالت اجتماعی
5- حق تعیین سرنوشت
6- حقوق بشر و عدم اعدام
7- جدایی دین و دولت

نوشته شده توسط: Anonymous

اظهارات افراد بی نام و نشانی که معلوم نیست از خود نژاد پرستان ترک نباشند و جنگ زرگری براه نیانداخته باشند، دلیلی بر راسیست بودن مردم ایران نیست. زبانشناس شهیر و سومرشناس سرشناس اگر می خواهد با راسیسم مبارزه کند، اول برود یقه کسانی را بگیرد که فارسها را قومی وحشی می نامند و معتقدند که فارسی زبانان ایراد ژنتیکی دارند ودچار عارضه "کروموزومهای معیوب" هستند. این اشخاص هم نام دارند و هم نشان، و از قضا در جامعه هویت طلبان نژادپرست از احترام خاصی هم برخوردار هستند و از طرف مدعیانی که در پی قهر از "ننه جان" یکشبه زبانشناس شده اند، "دوست عزیز" خوانده می شوند! این حضرات اگر سیاه بازی هم در می آورند، لااقل اینقدر ناشیانه و "تابلو" درنیاورند، کودکستان که نیست!
توضیح: "ننه جان" از شخصیتهای همیشه حاضر در ایران گلوبال است و آوردن نامش جهت توهین به کسی نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سنجری من نه با شما و نه با شخص دیگری شوخی دارم و شما به عوض جواب دادن به سوال من مساله را به جای دیگر نکشید یا جواب دهید و یا بگوید جواب این سوال هم بعد از ظهور زبان به غیبت رفته آذری داده خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار, ترجمه یک مقاله از روزنامه معتبر Independent لندن برای نشر در ایرانگلوبال فرستادم لطفن در سایت جای دهید. باتشکر

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای احمد امید یزدانی گرامی
ببخشید که پاسخ پیام شما را اینجا قید میکنم.
بله شما این امکان را دارید که pdf کتاب خود را درسایت منتشر کنید.
باعث خوشحالی ماست.
لطفا اگر امکان هست در مقدمه ی کوتاهی به فارسی اثر خودتان را برای خوانندگان معرفی کنید.
که در زیر آن کتاب درج شود. داتای خودتان را میتوانید به سایت ارسال کنید.
با احترام آ.ائلیار

نوشته شده توسط: Anonymous

کسانیکه خواسته هایشان را با ابزار تهدید به تجزیه و مخالفت با تمامیت ارضی ایران مطرح کنند در قوانین ایران و در میان فرهنگ و سیاست و روشنفکران و اپوزیسیون ایران ، به دید دشمن نگریسته میشوند و بحثی با آنان نیست و فقط نیروی 70 میلیون ایرانی پاسخگوی آنان خواهد بود . کسانیکه بجای مبارزه با دولت دیکتاتور به دشمنی با اقوام ایرانی تبلیغ کنند و 24 ساعت در این سایت آدرس اشتباهی بدهند ، نیروی پشتیبان و ستون پنجم دولت زورگو هستند . مبارزان و اپوزیسیون ایرانی این گروه از به اصطلاح هویت طلبان و تجزیه طلبان را ، دشمن مردم ایران و دشمن آزادی و دشمن تمامیت ارضی ایران متحد و مرکزی بشمار خواهند آورد . ایران ابتدا باید از حکومت اسلامی /آذری رها یابد و بعد در باره زبان مادری بحث شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم بحثی علمی که سابقه ای نسبتاً طولانی دارد ، بعضی‌ها را ذوق‌ زده کرده است و ملعبه ی دست و اسباب هیاهوی غوغائیان شده است.

ژان کلنز ایران شناس و اوستا شناس بلژیکی ، از جمله دانشمندان جنجالی است که مدام در آرای پیشینش تجدید نظر می‌کند و نظرات عجیب و غریبی می‌دهد ( که عموماً با مخالفت پژوهشگران و ایران شناسان برجسته‌ ی جهان ، از جمله شائول شاکد اسراپیلی و گراردو نیولی ایتالیایی و رو به رو شده است. )


محض اطلاع :

** گراردو نیولی خاور شناس و تاریخی ادیان شناس ایتالیایی، سالها استاد کرسی ایران‌شناسی دانشگاه ِ شرق‌شناسی ِ ناپل و سپس استاد کرسی تاریخ دین در ایران و آسیای مرکزی بود. مرکز ثقل ِ مطالعات او ، عمدتاً ایران و تاریخ ادیان مختلف در ایران پیش از اسلام بوده است.

***شائول شاکد ،استاد نامدار دانشگاه اورشلیم و پژوهشگر برجسته زبان پهلوی و فرهنگ باستانی ایران است
نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز،

چاه باید از خود آب داشته باشد. بار ریخت به گودال "چاه آب" ایجاد نمیشود. این نویسندگان ایرانی که شما به حق از اینان انتظار معجزه دارید، خود دست پرورده نظام فکری و سیستم فارسی حاکم میباشند. تا روشنفکران و نویسندگان غیر فارس نسبت به کیستی و هستی خود احساس مسئولیت نکنند. روشنفکران فارس هم کک شان نخواهد گزید. بیایید یکبار هم شده، با خود صدق باشیم و خود را به کوچه علی چپ و ندانم کاری نزنیم، که در پیش ملت گناه نابخشودنی تلقی خواهد شد.
با سپاس!

نوشته شده توسط: Anonymous

من دو بار به مسئول این صفحه نوشتم که شما یک ترک ضد ایرانی هستید که با نام یکی از ایل های لر یعنی هفت لنگ و چهار لنگ کمنت میگذارید و این سوء استفاده از نام اقوام اصیل ایرانی است . و باید جلو نام مستعار قلابی شما را بگیرد چون لر و بختیاری و بویراحمدی و کهکیلیویه ای خود را ایرانی میدانند و زبانشان یکی از لهجه های فارسی است و نمی توانند ضد ایرانی و ضد فارس باشند .

نوشته شده توسط: Anonymous

اشتفانلوی عزیز،
این مطلب تا جایی که من فهمیدم معرفی کتاب یکی از ایران شناسان بزرگ غربی است. شما اگر شکایتی دارید، پیش او ببرید. در این مطلب آمده است که او استاد زبان ها و دین های کهن ایرانی در کلژ دو فرانس است. گردانندگان ایرانیکا که در ایران پرستی آنان نباید شک کنید، برای مقالات مربوط به اوستا به این ایران شناس مراجعه کرده اند و او بیش از ده مقاله در ایرانیکا نوشته است. تعصب چیز خوبی نیست. تاریخ یک روایت تغییر ناپذیر نیست. روایت ها عوض می شوند. خانوادۀ من اهل یزد هستند و در میانشان چند نسل پیش کسانی زرتشتی بودند. برای من اما این تعصبی که شما نشان می دهید عجیب است. البته امیدوارم لطمه ای به جان ژان کلنز وارد نکنید. دوستداران نظام شاهنشاهی پس از انقلاب رفتند به منزل میشل فوکو در پاریس و او را به سبب دفاعی که از انقلاب ایران کرده بود، در منزلش کتک زدند. امیدوارم شما

از آن کارها نکنید. مسائل تاریخی را بگذارید پژوهشگران بررسی کنند. اگر هویت شما این قدر سست و لرزان است، بهتر است آن را دور بیندازید. واکنش بعضی از ایرانیان به سخنان ایران شناسانی که در حقیقت بعضی از عناصر هویتی ما شک می کنند، من را به یاد البغدادی می اندازد. اگر اسلام این گونه در ایران میخش را کوبیده و محکم کرده، علتش این است که چیز دندان گیری در برابرش نبوده. خیلی سخت نگیرید.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر تاکنون مسئول کامنت ها ، پاسخ کاربران به جعلیات و........ سانسور نمی کرد ، ایشان بخود اینقدر اجازه یکه تاریهای راسیستی کودکانه نمیداد . من امیدوارم تا کامنتهای حذف شده این سه روز اخیر را اجازه عبور بدهند تا ایشان بفهمند ترک و فارس و ایران و توران یعنی چه ؟ ! تا دیگر اینجا تمرین نویسندگی و یادگیری نکنند ومطالعاتش را برای خودش نگه دارد و به معرض سمی کردن هوای اروپا قرار ندهد .