Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: lachin

یکی از دانشگاه های که آقای خامنه ای در آنجا تحصیل میکرد, دانشگاه ( پاتریس لومبا ) در مسکو بود. لطفآ به لینک پائینی توجه بفرمائید.
https://www.youtube.com/watch?v=bN_oEJEp9Ro

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کاظم آزری سیسی
شما اگر انسان با وجدان و طرفدار جامعه مدرن میباشید بایستی زیر پا گذاشته شدن حقوق اتنیکی و مذهبی میلیونها انسان غیر فارس و غیر شیعه را در ایران محکوم کنید و با شهامت روشنفکری راه برون رفت از این فاجعه انسانی را بقلم بیاورید. شما بعوض دیدن آینده به گذشته مینگرید و فراموش میکنید که بسیاری از ارزشها و معیارهای اجتماعی، تاریخی و فلسفی بیادگار مانده از قرون گذشته در حال تغییر و تکامل میباشند. اگر تا چندین دهه پیش اهالی یک کشور اسلامی هویت خویش را" امت مسلمان" تعریف میکردند، امروزه خویشتن را با هویت ملی خویش معرفی میکنند. شما نمیتوانید برای ترکهای آزربایجان هویت ملی تعین کنید و فعالین ملی آنها را بباد توهین و انتقاد غیر مسئولانه بگیرید . انسانها را آزاد بگذارید تا خودشان هویت ملی خودشان را تعریف کنند. این است الفبای دموکراسی!

نوشته شده توسط: Anonymous

از نوشته پرمغز و وزین نویسنده دانشور افای کاظم اذری سیسی بسیار اموختم. به راستی چنین پزوهندگانی موجب سربلندی اذربایجان و همه ایرانیان هستند. نسل جوان ما به چنین روشنگریهایی نیاز دارد تا تاریخ پرفرازونشیب خود را بهتر بشناسد و همبستگی مردم ایران از اقوام گوناگون را بهتر دریابد. نوشتن و گفتن حقیقت تنها وسیله ایست که دست دشمنان وحدت ایرانیان را رو میکند و یکپارچگی تاریخی ایرانی ها را نشان میدهد. تفرقه اندازان میان ایرانیان جز دروغ و جعلیات چیزی برای عرضه ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران همیشه محل زندگی اقوام ایرانی بوده و هست . کسانیکه خودرا ترک میدانند باید از ترکیه و ترکستان طلب مالکیت خانه و کاشانه کنند . ایران و حتی سلسله قاجار وجود ترک در ایران را نپذیرفتند . اگر کسی خودرا ترک میداند باید اسناد و مدارک ایرانی اش را تحویل دولت بدهد و این کشور را ترک کند . آذری ها باید ترک زدایی شوند . آنهایی که برای دامپروری وارد فلات ایران شدند تا بصورت مهمان و فرار از قحطی و خشکسالی وطن اصلی خود ،از چراگاههای ایران استفاده کنند یا باید قوانین و فرهنگ میزبان را تحمل کنند یا به آسیای میان و مغولستان بازگردند . اگر ترکی ایران را ترک کن و برو ترکستان ! شما ترکها هیچگاه در ایران هفت هزاره جا و هویتی نداشته اید . اجداد ما توانستند همه شما ترک و مغول و عرب و روم و هلن و یانکی را بیرون بیندازند. به این دلیل فرهنگ و زبان و تاریخ وخط و جغرافیای ایران ریشه در وجود اقوام ایرانی دارد .

نوشته شده توسط: Anonymous

درتورکی مثلی است میگوید: یاتیب سان ایاقلارین سودا دیر! یعنی (هنوز درخوابی، پاهایت توآب). در جواب این پان آذری باید گفت: این آقا هنوز تو خواب است، و پاهایش تو آب سیل که کم کم به سینه اش میرسد. و زمانیکه توفان هولناکی کاسه کوزه هایش را درهم شکست بیدار خواهد شد. در واقع چنین کسانی که در خواب خوش خرگوشی فرو رقته اند، زمانی از خواب اجل بیدار خواهند شد، که دیگرخیلی دیر شده است. این آقا چه منتقدی است، که حتا جرات نمیکند، نام کسانی را ببرد، که ازآنان انتقاد می کند. بنظر میرسد، نوشه او که ازچشمه فیاض و جوشان سایت آذری هاست. که ماهیت سمت گیری پان آذری آن بر خوانندگان مشهود است. برای من آذربایجانی چنین نوشته هائی به اندازه پشیزی ارزش تحقیقی وعلمی ندارد، چون با حقیقت و روشنگری بیگانه است. و اغلب ادعا هایش دروغ محض است. و ارتباطی با تاریخ، و خواست حقوق ملی مدنی مردم آذربایجان ندارد. بنظر میرسد

که جناب ایشان دچار نوعی خود کم بینی است و با پیوند دادن خود به اساطیرپانفارسیسم، و فردوسی پانفارس، میخواهد در نزد پان ایرانیسم وجهه اجتماعی و سیاسی کسب کند! درصورتیکه قادربه فهم این موضوع نیست، که سالهاست صورت ظاهری چنین افسانه ها و خیالی بافی های عهد بوق، در نظر مردم ، و ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران درهم شکسته است. و مفهومی ندارد، و مثل اینکه تازه از راه رسیده است، آب درهاون میکوبد! ادعای بی اساس وی شاید در نزد پان ایرانیسم، و پانفارسیم، مقبول افتد و برایش وجهه ای دست و پا کند، اما برای مردم آزربایجان بی مفهوم و معادل صفر است. بنظر میرسد، ایشان دراین ناکجا آباد، به بیراهه ای روان است که آنسویش ناپیداست. طبق مثل معروف: ترسم نرسی به مقصد ای محرابی / این ره که تو میروی بفارسستان است!

نوشته شده توسط: Anonymous

اشخاصی مثل کاظم آذری سسی، مثل اینکه در دنیای امروزی زندگی نمی کنند. و گرنه آنها واقعیت امروز جامعه را پذیرفته در مقابل انسان و انسانیت فرونتانه برخورد میکردند. بعضی وقتها زبان از توصیف خصوصیات این موجودات قاصر میماند!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم آزری سیسی شما نمک می خوری نمکدان می شکنی ای کاش بجای توهین وافترا چند جمله در حمایت از حقوق از دست رفته ملت آزربایجان می نوشتی وخود را بعنوان فردی فاشیست و راسیسم معرفی نمی کردی همترازان شما صد سال است با آذری نامیدن ملت شریف ترک آزربایجان سعی در نفی هویت مردم نموده اند وحقوق ملت را تضییع نموده اند ولی امروز ملت آزربایجان به فکر حقوق از دست رفته خود است واستقلال خود را طلب می نماید بهتر است بعنوان یک آزربایجانی........... از مردم آزربایجان معذرت بخواهید

نوشته شده توسط: Anonymous

این مقاله پر از عصبانیت و اتهمات قومی و فرهنگی و هدف اصلی ان نفی حقوق قومی مردم غیر فارس و بلاخص هجوم بدون مدرک بر علیه فعالان سیاسی ترک و عرب و گناه این فعالان همان دادخواهی برای عدالت و مساوات است که این جانب "پژوهشگر" را به شدت عصبانی کرده.
اقای "پژوهشگر" عزیز ادعای شما، همانند صهیونیستها ، که عربها نصف فلسطین را به يهودیان فروختند یک دروغ بزرگ استعماریست که هدف ان توجیه و تایید بنای مستعمره صهیونیست بر روی اراضی فلسطین مغصوب است و نه چیز دیگر.
این همه اتهامات و جعلیات تاریخی هدف اصلی و شوونیست قومی شما را به جایی نمی رساند و خلاف انچه شما گفته اید اکثریت مردم غیر فارس تجزیه طلب نیستند و بزرگترین دشمن وحدت ملتهای ایران همان پان فارسیسم است که شما با افتخار فراوان در اینجا و جاهای دیگر نمایندگی می کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا یوسف عزیز! کمی انصاف داشته باشید! دوست عزیز! اگر به این جور چیزها بدقت نگاه کنیم، می بینیم که در واقع دکارت، روسو، اسپینوزا، مارکس، ارسطوتالس، سقراط، افلاتون، جانلاک، بنتم، کانت.... و غیره همه شان ایرانی و فارس زبان و از قوم محبوب ومحترم فارس بودند. که متاسفانه شما خبر ندارید. و زمانیکه کوروش کبیر، شاه شاهان، و خدای خدایگان فرمان داد همه اینان شروع کردند، با زبان شیرین فارسی به نوشتن علم و دانش فلسفه. شما اگر التفات کرده باشید، بدون زبان شیرین فارسی الان نه فلسفه ای بود، نه ریاضیاتی بود، نه فیزیک بود، نه علم و صنعت! لطفا فراموش نکنید، که ما هر چه داریم از قوم محترم و متمدن و با شکوه فارس داریم. چون بانی تمام علوم درجهان در واقع قوم محترم و متمدن پارس است. و چون دمکراسی را فیلسوفهای قوم محترم فارس اختراع و تدوین کرده اند، انشا الله پس از سید علی،

که آقایان برای جای او قرار گرفتند، در کنار شیعه العشری امام زمانی، البته با عنایت سید جمکران، دمکراسی مورد نظرشان را سوارهواپیما میکنند، و میارند در ایران گل و بولبول پیاده میکنند. از این جهت خیالتان راحت باشد! خداوند جلیل به همه شان اجر جزیل و صبر جمیل عطا بفرماید.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما آقاى کرمى, بنده بر اين عقيده هستم که ملتى به نام ملت فارس وجود خارجى ندارد, اگر وجود خارجى داشته باشد, مجموعه اى از مناطق مرکزى ايران, غرب مثل استان فارس, لرستان, کوهکيلويه, بوير احمد, تهران, مشهد, البرز, سيستان بلوچستان, کردستان بايد باشد چونکه تاريخ اينها در همه جا به عنوان ملت تاريخى ايران ثبت شده است. نميدانم چه کسى اين ملت فارس را اختراع کرده, البته کشف نکرده است چونکه وجود طبيعى ندارد. متأسفانه برخى تجزيه طلب دو آتشه اين اصطلاح را ساخته اند.

من در چندين مقاله در وبسايت جبهه متحد بلوچستان ايران http://www.bufed.org به اين موضوع اشاره کرده ام, و اگر از اين کلمه استفاده کرده ام, هميشه گفته ام, "به اصطلاح ملت فارس که وجود ندارد" اشاره کرده ام. ما باهم براى بيشتر از حداقل 2500 سال با هم همزيستى مسالمت آميز همراه با تنش داشته ايم ولى هميشه با هم بوده ايم و دليلى وجود ندارد که اگر اين رژيم ضد ايرانى و ضد بشرى بر افتد, به زندگى مسالمت آميز بر خواهيم گشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

اردک سخنگو:
دوستان گرامی، امروز با چند کنشگر اجتماعی ـ سیاسی در لابی ایرانلابی گرد آمده ایم تا بتوانیم با جناب تفریحی گفتگویی داشته باشیم. دوستان شرکت کننده از چپ براست عبارتند از جناب یارگیر، جناب خوشنام، جناب توکل بخدا. در دست چپ من جنابان دیدبان و ژوزف را داریم. دو کاربر مترقی، آنتی شونیست زبانی، نژادی، فرهنگی، عشیره ایی و ایلی. اما در میان ما، جناب تفریحی، کهنه سرباز کنشگر، استاد دانشگاه، رجوی ستیز قصم خورده و افشاکننده اسرار مگو نشسته اند. جناب توکل بخدا ، اجازه دهید از شما آغاز کنیم و بپرسیم آیا شما همه ویدئوهای جناب تفریحی را مشاهده کرده اید؟ اگر آری ، نظرتان در این باره چیست؟
توکل بخدا:
بله، من آنها را دیده ام ولی از خدا چه پنهان که دیدنش اشگم را روانه کرد. متأسفانه، من باید سر کارم بروم، مسئول کنترل کامنتها فعلا زیر عمل جراحی قرار گرفته و کسی باید جایش را پرکند.

در ضمن، به نوه هایم قول داده بودم، در این هوای گرم، آنها را بیک پارک برای بستنی خوری وگردش ببرم.
اردک سخنگو:
جناب توکل بخدا، بسلامت و خوش بگذره! جناب خوشنام با شما شروع کنیم. اگر پرسشی دارید بفرماید!
خوشنام:
جناب تفریحی گرامی، شما در ابتدای ویدئوی دوم صحبت از فرارتان از زندان میکنید ولی بدون توضیح در این باره. آیا میتوانید این فرار را برای اطلاع من و دیگران تشریح کنید؟
تفریحی:
البته، درواقع، من سرایدار رئیس زندان قزل حصار بودم؛ و رفت و آمد راحتی نیز از زیر هشت به درون بند زندان و بلعکس داشتم. ضمناّ میتوانستم برای خرید لوازم مورد احتیاج سفارشاتی هم بدهم. یکی از این سفارشات، پس از برنامه ریزی و تفکر فراوان، یک جاروی سرایداری بود که خاصیت پرواز نیز داشت. بزبانی دیگر، جاروی جادوگری بود که دوستان من در بیرون از زندان برایم تهیه کرده بودند. آخه قربونت برم فرار از زندان جمهوری ایران تنها کار هنرپیشگان فیلم بالاتر از خطر است. بهرحال بعد از تهیه جاروی پرنده، در یک شب مهتابی، از داخل زندان سوار بر جارو شدم و ده درو. همینطور که روی چوب جارو خوابیده بودم، مأموران از پائین میگفتند « این جمشید خودمونه » و شروع به تیراندازی کردند.
خوشنام:
جناب تفریحی، در حین تیراندازی، تیری هم بشما خورد؟
نخیر، قربون اون روی نازنینت، اونا قصد داشتند بپام تیر بزنند ولی من هی از این دست باون دست ویراژ دادم تا از چنگشون خلاص بشم.
یارگیر:
جناب تفریحی، پس اینکه شما توانستید از زندان فرار کنید و به خارج بروید و به مجاهدین بپیوندید، دوباره به ایران برگشتید تا سازمانی موازی با سازمان مجاهدین تشکیل بدهید. برخورد سازمان امنیت ایران در این باره چه بود؟
تفریحی:
خیلی خوب، خیلی خوب. رسیدم توی فرودگاه، چندتا مأمور پیدایشان شدند و رو به من کردند وگفتند« حاجی آقا خوش آمدید. تشریف بفرمائید توی اطاق پذیرائی مخصوص دیپلماتها». من وارد نشده قلیان وسیگار با چندتا چائی قندپهلو آوردند وشروع به احوالپرسی کردند. مقصودم را از آمدن توضیح دادم. آنها هم از خوشحالی چشمشان پر از اشگ شد. مرا در آغوش گرفتند و هی ببوس. اصلا حرفی از فرارم پیش نیامد.
خوشنام:
جناب تفریحی، لطفاً بگوئید با چه پاسپورتی شما توانستید از خارج دوباره بایران برگردید؟ آیا برای رفتن به سنگاپور احتیاج به ویزا داشتید؟
تفریحی:
من مستقیم با سفارت ایران تماس گرفتم و گفتم بدون پاسپورت نمیتوانم به ایران بازگردم. مسئول مربوطه گفت، برای دریافت پاس، 175$ رسید واریز و 3 عدد عکس تمام رخ و یک درخواستنامه با خط خودم بسفارت بفرستم. یک هفته بعد پاسم را پستچی توی دستم گذاشت. ویزای سنگاپور مثل آب خوردن بود.
ژوزف:
آقای تفریحی، شما صحبت از وجود شونیزم در درون مجاهدین کرده اید. آیا میتوانید ( شاهدت) دهید که زبان ترکی در درون سازمان مورد تمسخر قرا میگرفت؟
تفریحی:
من شخصاً با تمام دوستان آذری به زبان مادری صحبت میکردم وکسی هم جسارت اعتراض را بخود نداده بود.
دیدبان: یک طبیب آذربایجانی میشناسم زمانیکه دانشجو بود، همان دانشجو بعد از مدتی سازمان را ترک گفت. علت را پرسیدم. گفت من ترک هستم. واجازه نمیدهم مافیای رجوی بمن اجازه صحبت بترکی را ندهد.
تفریحی:
جناب دیدبان گرامی؛ آنچه را که شنیده اید کاملا درست است!
اردک سخنگو:
آقای ژوزف گرامی، شما نیز بر این عقیده هستید که در سازمان مجاهدین حرف زدن بزبان ترکی ممنوع است. آیا شما منبعی نیز برای اثبات ادعا خود دارید؟
ژوزف:
منبع که چیزی نیست، منابع دارم. یکی از این منابع « J یا A » هستش. او نوشته « من با چشم خودم دیدم، دونفر جوان اردبیلی، دراردبیل بزرگ شده اند و حالا هر دو از عضو سازمان مجاهدین خلق و هر دو پناهنده اروپا هستند.
ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاچین، همانطورکه جنابعالی نیز اشاره کرده اید، مملکتی که به حقوق انسان در آن ذره ای ارزش قائل نمی شوند، کل موجودیت اش برای من، به اندازه نوک سوزن ارزش ندارد. حال اسم آن ایران باشد، و یا مملکتی دیگر. دیکتاتورهائیکه یکقرن تمام مردمان ایران را به خاک وخون میشکند، و بنام شاه وشیخ خون مردم را به شیشه کرده اند، اینبار با توجه به بیداری ملل غیر فارس ایران، و بیدار شدن هر چه بیشتر مردم، و مخصوصا حرکت ملی مردم آذربایجان، که بانیان انقلاب های مختلف واصلاحات متعددی در جغرافیای موسوم به ایران بوده اند، واکنون که از پان ایرانیسم و پانفارسیم و نژادپرستان حکومتی، و سازمانهای به اصطلاح چپ و راست شونیستی، برای رسیدن به حقوق ملی مدنی و اختیارات حق تعیین سرنوشت خود، قطع امید کرده اند، اکنون درصدد اند سکان سرنوشت خود را، خود بدست بگیرند، و خود آن را هدایت کنند. و برای نیل بدان،

بحرکت در آمده اند، و چنین است که این پدیده خواب را از چشمان پان ایرانیسم و پان فارسیسم ربوده، و وحشت بر جانشان افکنده است. در مقابل آن، شیطنتهای عجولانه پان ایرانیسم و پانفارسیس با جلسات و بیانیه های چند نفری، در واقع طبیعی بنظر میرسد. زیرا اینان که حتا تاریخ شان را نیز دیگران برایشان نوشته اند، میدانند که در صورت قدرت گیری ملل غیر فارس در ایران، یا باید به زبان و حقوق انسانی و مدنی دیگران احترام بگذارند، و یا اینکه جغرافیای موسوم به ایران دیر یا زود ازهم خواهد پاشید. اما در این تصمیم، گیرکرده اند، زیرا کسانیکه تا امروز ملل غیر فارس را کشک هم بحساب نمی آوردند، حالا باید به آنان ارزش انسانی قائل شوند؟ و این برایشان سخت است. از اینرو مشکل اینان رژیم اسلامی تهران نیست، بلکه مشکل اینان طرح و پیاده شدن حقوق انسان و ارکان دمکراسی در جغرافیای موسوم به جهنم ایران است. نکته ای را که نباید از نظردور داشت، درمقابل چنین جریانات راسیستی، لازم است که فعالین ملی آذربایجان برای کسب حقوق انسانی خود، درجهبه مشترک قرار گیرند و از خود ضعف سیاسی نشان ندهند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سلام خدمت مسئول کامنتها
و آرزوی پیروزی بر «عزرائیل» در کشتی کج میدانی اش؛
که دل ائلیار با توست.
و پیام- اینکه حضرت عزرائیل را بفرصت این طرف.بگو :
آقا جان زورت به "دلی دوم رول» نمیرسد. معطل نکن . برو پی کارت!
اگر "جان" میخواهی برو سوراغ ائلیار! که حریف میخواهد. و منتظرتوست . در "رینگ".
و آماده ی بحث "پان ترکی". که عزائیل باید استقلال داشته باشد-و نه اینکه نوکر خداوند و مرکز گرا.
و...
و از یاد نبرد که عشق بر عزرائیل پیروز است.
و اگر خیلی "دری-وری" میگوید و زرنگ است -بگو، برود آن را بگیرد و رنگ کند
وتحول دهد. که منتظریم.
ائلیار سلامت - کامنتها ناسلامت

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای زعیم با حس مسئولیت د رباره ایران و اینده ان مطالب بسیار ارزشمندی را گفته اند. ایران از سوی دشمنان خارجی و دشمنان درونی مورد تهدید و تجزیه قرار دارد . تجزیه طلبان همراه با کشور های خارجی مانند دولت اسرائیل و اشغالگران سرزمین اران نه نظام اسلامی را تهدید میکنند بلکه تمامیت ارضی ایران را با جنگ داخلی میخواهند از بین ببرند. انچه ایران در دوران کنونی نیاز دارد دفاع بی چون چرا و تاکید بر تمامیت ارضی و امینت و رفاه مردم و در صورت عملی شدن انها میتوان از ازادی سخن گفت. انچه دشمنان ملت ایران میخواهند هرج ومرج است و نه ازادی .نا گفته پیداست که خود نظام نیز با تحریک ایجاد دشمنی و دو بهم زنی میکند. در صورت جنگ داخلی و هرج ومرج نه خبری از امنیت است ونه اسایش و امنیت.تقاضاهای غیر اصولی راه مردم ایران را برای رسیدن به حکومت قانون و ازادی اساسن مسدود کرده است

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

ع.ب.تورک اوغلی ﻋﺰﻳﺰ, اﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻴﻜﻪ ﻣﻦ اﺯ ﻗﻌﺮ ﺟﻬﻨﻢ و ﺗﺎ ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﺑﻌﺪ اﺯ ﻇﻬﺮ ﻛﻪ ﺧﺪاﻱ ﻧﺎﻛﺮﺩﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﻣﺴﻮﻝ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎ اﺯ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﺧﺺ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﺘﺎﻥ ﺧﻮاﻫﻢ ﺑﻮﺩ, و اﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻴﻜﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻧﻘﻂﻪ ﭼﻴﻦ ﻛﻦ ﻧﺪاﺭﻡ, ﻛﻞ ﻛﺎﻣﻨﺖ ﺷﻤﺎ ﺭا ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺷﻴﻂﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼﻡ ﺩاﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ اﻭﻥ ﺣﺎﻝ ﻛﻨﻪ.
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻟﻂﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺮاﻱ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﺪﻫﻴﺪ و ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ, اﺯ اﻳﻦ ﻣﺜﻠﻬﺎﻱ ﻧﺎﻣﻂﺒﻮﻉ ﻧﻨﻮﻳﺴﻴﺪ و ﻓﺤﺸﻬﺎﻱ ﺳﻴﺎﺳﻴﺘﻮﻥ ﺭا ﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ اﺳﻢ ﺑﺮﺩﻥ اﺯ اﺷﺨﺎﺹ ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﺪ.
ﻟﻂﻔﺎ اﻳﻦ ﻣﻮاﺭﺩ ﺭا ﺑﻪ اﻃﻼﻉ ﻛﺎﻣﻨﺖ ﻧﻮﻳﺴﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﺎﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺭﺳﻤﺎ اﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﻜﺮ ﻛﻨﻢ.

نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه ما تا بحال گفته ایم اینست که در زندانی بنام زندان ملل غیر فارس هیچ تغیر و تحولی در جهت حقوق ملل غیر فارس امکان پذیر نیست و وضع به اصطلاح اوپوزیسیون آخوندها یعنی کراواتی ها از آخوندها هم بدتر است نمونه همین تفکرات سوپر شونیست جبهه ملی و آقا زعیم و اینها حتی مخالف سرنگونی رژیم هستند دقت کنید عین جمله اش « ما در چنان شرایط خطرناک اجتماعی داخلی و فرامرزی هستیم که تداوم فشار دیکتاتوری و فساد حاکم برای ساکت نگه داشتن مردم که در فقر و ناامیدی بسر می برند، ممکن است به اعتراضات خشونت آمیز و شورشهای خیابانی منجر و جامعه مدیریت ناپذیر شود؛ خطری که باید از آن پرهیز کرد. » یعنی ای مردم اعتراض نکنید و به خیابانها نریزید چون شورش شما خطری برای دولت دیکتاتور است‌. و......... و با.... سوپر شونیستی چنین میگوید عین جمله اش « در حالیکه غرب عقب افتاده، با دانشی که عمدتا از ما گرفته بود، به سرعت

به سرعت پیشرفت می کرد و ما را در غبار تاخت و تاز خود جا می گذاشت،» یا جل الخالقین کدام دانش و علمی در فارسستان بوده که غربی ها از شما یاد گرفته اند لطف کنید یک برگ کاغذ و یا نام یک عالم از دوران ساسانی نام ببرید تا ما هم با خبر شویم هر آنچه که هست بعد از حاکمیت اعراب و در سایه آنهاست . ولی من فکر میکنم این آقا زعیم جای یونان را با فارسستان عوضی گرفته .
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربر گرامی،...پیام امید....در سوّمین کنگرهء سکولار دمکراتهای ایران از نزدیک با آقایان دکتر رضا حسین بُر و مهندس رحیم بندونی آشنا شدم و با هر دوی آنها کلی گپ خودمانی و شوخی کردیم. اتفاقأ من همین بیان شما در درابطه با وابستگی زبان بلوچی به فارسی امروز را به آقای دکتر حسین بُر گوشزد و تأکید کردم، و گفتم شما در برنامه های تلویزیونی خود لازم نیست به دو زبان و یا به دو گویش فارسی و بلوچی صحبت کنید، چرا که من تفاوت چندانی بین آنها نمی بینم. شما به همان بلوچی که صحبت کنید برای ما کافی است. ....

مردم بلوچ، با مهر و محبت، شجاع و سخاوتمند هستند، در این شکی ندارم که در همبستگی ملّی و حفظ تمامیّت ارضی ایران و پاسداری از فرهنگ ایرانیان، مردم و پیشتازان و روشنفکران این مردم نقش سازنده و اساسی خواهند داشت.
از اساسی ترین دلیلی که من با ملّتی بنام فارس مخالفت دارم همین است، که اقوام ایرانی از جمله بلوچ را از هویّت ایرانی و از هویّت همان امپراطوری سیاسی هخامنشی (پارسی) به حاشیه پرتاب میکند و هرجا قبر امامزاده ای هست و تعداد مسجد شیعه گری و فرهنگ اسلامی و ضد ایرانی مردمان مهاجر و مهاجم بر تمدن و فرهنگ ایرانی چیره شده است را ملّت فارس مینامند. ساتراپی مکران ( سیستان و بلوچستان امروز) یکی از اندامهای مهم امپراطوری هخامنشی (پارسی) بوده است.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

aslan ﮔﺮاﻣﻲ ﺑﺠﺎﻱ ﺗﻬﺪﻳﺪ, ﻧﻆﺮﺗﺎﻥ ﺭا ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﺪ و ﻣﻂﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﺣﺬﻑ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ.

نوشته شده توسط: lachin

آقای ناظر.. من هم با شما موافقم که هرچه بیشتر بر علیه حرکت ملی آزربایجان مقاله های نوشته شوند, به همان اندازه این حرکت تکامل تر و پیشرفته تر خواهد بود. مانقورت های که عنوان های دانشگاهی با خود حمل میکنند چندان ضربه ای به این حرکت نمی توانند بزنند به این خاطر که ما در عصر (( دیجیتالی )) زندگی میکنیم.. بهترین نمونه اش بیانات سید طبا طبائی بود که گفته بود (( فرهنگ آزربایجانی )) را در ترم میتوان تدریس کرد..این بیانگر آن است عقل و شعور این اقایون هم ( دو ترمی) است , گیرم که این آقا لقب ( دکترا) را هم به یدک می کشد.شعله های زیر خاکستر حرکت ملی آزربایجان چنان وحشتی بر اندام این آقایان انداخته است که هر روز یکی بیانیه ای می فرستد. یکی بیانیه ای با چندین امضاء های جعلی منتشر میکند. دیگران بیانیه های از

(( گردهمائی سکولار های )) ایران درآلمان را صادر می کنند..یکی از شرکت کننده گان در این جلسه, این گرد همائی را
با یک سمینار علمی (( انتراپولوگی... انسان شناسی )) عوضی گرفته بود چون در بیانیه اش طبق معمول از ( ترک- مازندرانی و شمالی غایب و..... )) حرف به میان آورده بود. اگر متوجه باشید تمام شرکت کننده گان در این گرد هم آئی به تمامیّت ارضی ایران ارج گذاشتند بدون اینکه سخنی در باره اولین حقوق انسانی سایر ملل غیر فارس سخنی به میان آورند. آقای ناظر, حرکت ملی آزربایجان و ملت آزربایجان نه به این شگرد بازیهای سیاسی احتیاج دارد و نه به قیّم. ملت آزربایجان نیک میداند که منافغ ملیشان در کجاست . دوره هندوانه زیر بغل گذاشتن و آزربایجان را سر ایران نامیدن , دیگر وقتش تمام شده است..
روز سختی خاک آزربایجان سر میشود.... وقت آسایش همان سر, خاک بر سر میشود... بهترین ها را برایتان آرزومندم..
نوشته شده توسط: Anonymous

نظر دوم من هم سانسور شده چه خبره اینجا با سانسور می خواهید آقای توکلی دموکراسی حاکم کنید با تشکر ازشما

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما آقاى کرمى, البته نقد و جواب شما در دفاع از پارس, فارس, به آقاى نورى علا, قابل درک هست, و الترا ناسيوناليست بودن پارس, فارس, فارس زبانان بر شما مبارک باد. اما به بلوچها خيلى کم لطفى کرده ايد, و زبان بلوچى و بلوچستان را خيلى کم جلوه داده ايد. اما براى شما استاد تبار شناسى, جامع شناس و فارس/پارس شناس, بايد ياد آورى کنم که زبان بلوچى يکى از نزديکترين زبانهاى ايرانى به زبان پهلوى, اوستا و سانسکريت هست که با جناب استاد بودن شما, ميدانيد که زبان اوستايى وسناسکريت يک ريشه دارند. زبان بلوچى حتى در مناطقى از بلوچستان در کوه سليمان و اطراف آن که در بلوچستان شرقى واقع هست, گويش اوستايى/پهلوى را حفظ کرده اند, به عنوان مثال, قبيله مرى هنوز هم کم و بيش با همان لهجه هاى اوستايى صحبت ميکنند.

کلمه بلوچستان را براى اولين بار نادرشاه بعد از فتح هند باب کرد که قبلأ به نام سيستان و مکران شناخته ميشده است, و اولين شورشيان ايرانى تبار که بعد از شکست پارس/فارس ها, بر عليه اعراب بر خاستند و براى اولين بار زبان پارسى(درى) را زبان رسمي ايران کردند از همين خطه بودند, و آن حکومت صفاريان بود که از اعقاب بلوچ يعقوب ليث صفارى بودند. و بعدها نوادگان صفارى به دو گروه منشعب شدند هر دو خودرا ملک ميخوانده اند, يک گروه که در سيستان و بيرجند و خراسان جنوبى, بلوچستان افغانستان حکومت ميکردند و گروه ديگر بر مکران که شامل تربت(بلوچستان شرقى) پسنى گوادر, چابهار, پهره(ايرانشهر فعلى), بمپور, قصرقند, خاش, بم و نرمانشير, بند جاسک, تا نزديکاى بندر عباس ميشد, اولى به ملک هاى مهربانى و دومى به ملک هاى مدنى معروف بودند. که آخرين نودگان ملک ها که بر بمپور حکومت ميکردند در سال 1785 ميلادى به دست يک نيروى متشکل از افغان و بلوچ برچيده شد. و نوادگان آنها از بمپور به نرمانشير فرار کردند(منبع: سفر به بلوچستان و سند, نوشته ستوان هنرى پاتينجر, اولين فرماندار انگليسى هنگ کنگ, که در لباس يک تاجر اسب همراه با کاپيتان کريستى بعد از کاپيتان گرانت از هند و پاکستان از طريق بلوچستان به اصفهان و شيراز شهر پارس ها رفته بود). کسانى را که براى اولين بار زبان فارسى را زبان رسمى کشور اعلام کردند(منابع: تاريخ سيستان, احياء الملوک) را از قلم انداخته ايد.
پيروز باشيد.
نوشته شده توسط: Anonymous

با احترام، خدمت مسئول كامنتها،
لطفأ ،فحش و توهين را معني كنيد ! ...............

نوشته شده توسط: Anonymous

چی شد.موازی کاری !!!!!؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

حُسن ديالوگ با شما يأن همين است، ماهيت ها بيرون مي ريزد ،طرف ادعا مي كند،من را نمي شناسد، ولي مي داند ،من كار نمي كنم ،حقوق سوسيال مي گيرم، و اشرف را هم به عمرم نديدم،، ،طرف ادعا مي كند اگر قصد ايجاد سازمانمجاهدين موازي داشته فقط مي خواسته با رژيم مبارزه كند، بعد با هماهنگي مجيد شريف با وزارت اطلاعات تماس مي گيرد، طرف موجوديتش را از همكاري با اطلاعات رژيم مي خواهد بگيرد و با من هم نمي خواهد صحبت كند كسي كه............. ،آدمي از اين عصاره اخلاق و صداقت چشماش ،چهارتاميشه ،فقط بايد بگي بابا تو ديگه كي هستي،؟؟
آقا ناظر هم كه مدام اخ و تف شونيست و پان فارسيسم را به طرفم پرت مي كند، ما را به موش و سگ و گربه تبديل مي كنه،
به شهادت همين چند خطي كه نوشتيم ،شما به همه فحش و بد و بيراه گفتي ، جز رژيم ،،حالا تو اين خط آخر مي گي كه با رژيم در حال جنگي ، خوب اين خيلي خوبه

حالا خوبه كه من هيچ حرفي به جزء تأييد نزدم ، اگرنه چه مي شد ، من به نوبه خودم استقبال مي كنم، هر ضربه اي كه از طرف هر كس به رژيم بخورد به نفع مردم، است، ،،،در هرصورت ما فحش خور مون ملسِ ، اگر با تبديل كردن ما به سگ و موش و گربه و شونيست ، پان نيست، حال تو خوب مي شه، بگو، ولي يارانت اگر در زندانند، اگر كشته شدند، رژيم كرده ، آخه چه ربطي به مجاهدين داره ؟. مگه اينكه تو كشفت را باز بيني كني !
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تفریشی، در دور و برم، خیلی از بچه های هوادار سابق، مخصوصا بچه های آذربایجانی را میشناسم که سالها پیش، از سازمان رجوی جدا شده اند، و هر کدام داستانهای تاسف انگیز و اسفباری از دیکتاتوری و جو خفقان موجود در سازمان را تعریف میکنند. در مورد زور گوئی به بچه های سازمان و کتک کاری آنان، که از طریق یکی ازنوچه های آقایان اتفاق افتاده بود، و یکی از بچه های جنوب برایم تعریف کرده میخواستم مطلبی در سایت قرار دهم، ولی فعلا ازآن منصرف میشوم. در ضمن جا دارد یاد آور شوم، که افشاگریهای جنابعالی و دیگر هموطنانمان در معرفی ماهیت دیکتاتور و مذهبی وعقب مانده سازمان موسوم به مجاهیدین، گام بزرگی در جهت بیداری نسل جوان، مخصوصا نسل جوان آذربایجان است، که دیگربه تله سازمان مافیائی رجوی پانفارس نیفتند. ساغ اول.

نوشته شده توسط: Anonymous

با ارزوی بهبودی برای دوست مسئول نظرات که هم اکنون در بیمارستان هستند و بازگشت ایشان به خانه و زندگی.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهنام ممنون و متشکر.

بطور خاص در مورد مقاله اقای اصفهانی سوال واقعی بنظر من اما اینه؛ کیه که همچین کلکی رو بر علیه زندگی مردم بیچاره سوار کرده، کیه اون عنصر رذلی که پشت سر نفوذیهای تیم احمدی نژاده (البته تیمهای دیگه از این گروه یا از گروههای دیگه هم هستن) و داره چاه ویل جنگ رو واسه انداختن مردم بیچاره توی اون می کنه؟ کیه اون موش اون عنصر رذل؟!

و بقول آقای اصفهانی حقيقتاً دولت روحانی بسيار بی عرضه و بی خرد است اگر کليه ی ارتباطات حميد رسايی اين عنصر مشکوک تر از مشکوک را، هم در فنلاند و هم در ايران دقيقاً زير نظر نگيرد، و درباره فعاليت های تا چند روز قبل او در آلمان هم اطلاعات لازم را به دست نياورد.

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

ﺭﻓﻴﻖ ﺳاﻳﻞ ﮔﺮاﻣﻲ,
ﻣﺴﻮﻝ ﻛﺎﻣﻨﺘﻬﺎ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ اﺳﺖ و ﻛﺎﻣﻨﺘﻲ ﻫﻢ اﺯ ﺷﻤﺎ درﻳﺎﻓﺖ ﻧﺸﺪﻩ اﺳﺖ.
ﺩﺭ ﺯﻳﺮ اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻫﻢ ﻫﻴﭻ ﻛﺎﻣﻨﺘﻲ ﺣﺬﻑ ﻧﺸﺪﻩ اﺳﺖ.

نوشته شده توسط: Anonymous

ناظر گرامی ؛ همانگونه که در کامنتهای قبلی اشاره نموده ام ؛ فرد مورد نظر را قابل نمیدانم که بخواهم پاسخ بدهم . طرف دعوای من این افراد درمانده و نگونبخت نیستند . اینها که حال کار و فعالیت در خارج کشور را ندارند و حقوق و جیره هم از ادرات سوسیال میگیرند و هم از فرقه ؛ بقول فرمایش خودت در عالم خواب و رویا هستند . روی چرخش و دایره انحراف افتاده و همانند سوزن گیر کرده گرامافون یک ترانه ترنم میکنند : همه جدا شده ها عوامل وزارت اطلاعات هستند . شورائی های جدا شده تا دیروز همین تهمت های نا روا و غیر وجدانی را نثار ما میکردند ؛ حال خود مورد این تهمت ها قرار میگیرند . تا جائیکه فرقه لیستی منتشر کرد و رسما اقلام پرداختی به اینها را فاش نمود . این فرد هم که شما وی را مورد خطاب قرار میدهید ؛ با ارائه این نوشته ها ؛ طلب جیره بیشتر خواهد نمود . من اصلا تا حال به اسم این فرد برخورد نکرده بودم ؛ ولی مطمئن

هستم حتی محل قرارگاه اشرف بر روی نقشه را هم نمیداند . با یک مثل خیلی رایج سرزمین گرانبارمان که اجدادمان میگفتند : بونلارین گوزی دیرگی گورمز ـ بیزیم گوزوموزده سامان چوپونی گورر . ترجمه : اینها تیر چراغ برق را نمی بینند ـ ولی یک کاه ریزه بالای چشم ما را می بینند . یعنی خطای عظیم خود را هرگز نمی پذیرند ولی کوچکترین خطای ما را با اگراندیسمان و بزرگنمائی و به ضرب تبلیغات ناجوانمردانه ؛ برای کوبیدن و حذفمان و با هزار ترفند غیر انسانی و غیر وجدانی ؛ بکار میگیرند . شما هر چه سئوالات اصولی و منطقی از طرف بپرسید ؛ آگانه ویراژ داده و موضوغ را به بیراهه میکشد . شما سئوال میلیونها ایرانی را از طرف میپرسید : آیا گناه و خیانت مسعود رجوی بزرگتر هست که با پول ؛ امکانات ؛ سلاح و آتش توپخانه صدام حسین جانی ؛ هم جوانان شایسته و برومند مشتاق مبارزه با رژیم خمینی را که در قرارگاه تو بودند را ؛ عمدا به کشتن دادی و یا گناه جمشید تفریشی که بنا بدرخواست خانواده عزیزانی که درعملیات ابلهانه موسوم به فروغ و سایر عملیات کشته شده بودند ( توضیح ضروری : منظور کشته شدگان مجاهیدین ـ فرقه رجوی هست ) جهت تشکیل سازمان مجاهدین خلق پیرو بنیانگذاران ـ همانند زنده یادان محمد حفیف نژاد ـ سعید محسن سعید ـ بدیع زادگان ـ موسی خیابانی ( توضیح ضروری دیگر ـ حالا بول نگیرند که زنده یاد موسی از بنیانگذاران نبوده ؛ ولی سردار نامی و قهرمان ملت شریف ایران و بخصوص آزربایجان قهرمان پرور که بوده ) خواستند که وی پیشگام گشته و سازمان را از شر وجود رجوی خائن پاک کند . کما اینکه من هزاران بار توضیح صریح داده ام که جنگ ما و اگر سازمانی تاسیس میکردم فقط و فقط با رژیم خمینی و جانشینانش بود و هست و خواهد بود . ولی غیرت ایرانی ؛ شرف مبارزاتی و وجدان انسانی من هم حکم میکند که ملت بزرگ ایران را از خطر وجود فرقه رجوی آگاه کنم . چون هر چه نگاه میکنم ؛ در خصوصیات رجوی هیچ فرقی بین رهبر گروههای بوکوحرام ـ الشباب ـ القاعده ـ طالبان و بخصوص جانوران داعش نمی بینم . همین فرد مینویسد من به فرقه متوسل شدم ؛ حال اینکه من میتوانم هر لحظه اراده بکنم نوار صوتی ابراهیم ذاکری را پخش بکنم که در تماس تلفنی سلام میکند و میگوید : صالح هستم ( کاک صالح ) اینطرفها ـ پاریس ـ کاری داشتم ؛ مسعود از من خواست که حتما یک نشستی با تو بگذارم . من هم بعنوان یک مبارز دموکرات ـ بعنوان یک جدا شده از تشکیلات ـ بعنوان یک ایرانی متعهد ـ بعنوان کسیکه به اصول و مبانی دموکراسی پابند هستم ؛ دعوت وی به نشست را پذیرفتم . ولی بزرگترین خطای حیات سیاسی ام را هم با همین پذیرش دعوت مرتکب شدم . روی اصل آزموده را آزمودن خطاست ؛ یعنی مثالی که از دل و جان هزاران تجربه برخاسته است را ؛ ملاحظه نکردم . با این امید رفته بودم که شاید من اشتباه میکنم ؛ شاید در فرقه تحولاتی بوقوع پیوسته که من خبر ندارم ؛ بنشینم مذاکره کنم ؛ به هر حال اینها هم داعیه مبارزه با رژیم خمینی را دارند و من هم از دل این تشکیلات جدا شده ام . ولی با هزاران افسوس متوجه شدم که فرقه هزاران پله از روزیکه جدا شده ام به قهقرا رفته و در زیر زمین نکبت خرافات اسلامی ـ شیعه گری و سلطنت رجوی بر بندگان خویش افزایش یافته است . برای همین از هر کلمه ای که مینویسم با فراغ بال و خیالی آسوده مینویسم که هیچ مانعی در اینکار نیست ؛ کافی هست که هموطنان نازنینم از چاله حکومت خمینی به چاه فرقه رجوی نیافتند . همانگونه که اکنون شاهدیم انقلاب 57 از چاله شاه به چاه خمینی افتادن بود .
ناظر گرامی و عزیزم ؛ پیشنهاد حقیر این هست که شما هم به بحث با چنین اشخاصی خاتمه بدهی ؛ چقدر زیبا گفتی که بر اثر اعمال زور و مغز شوئی فرقه ؛ اینها چشم ؛ عقل ؛ وجدان و بینش را بر حقایق بسته اند .
یاشاسین قهرمان خلقیم .
نوشته شده توسط: Anonymous

دریاچه ارومیه تنها و تنها با مبارزه خستگی ناپذیر مردم آزربایجان میتواند نجات پیدا کند. جای تعجب اینجاست که بازار تبریز و یا ارومیه بخاطر بالا رفتن بسیار کم مالیات دست به اعتراض و بستن مغازه ها میزند و در رابطه با خشک کردن دریاچه ارومیه همچنین عکس العملی از خود نشان نمیدهد. علت این رفتار غیر مسئولانه را در کجا باید جستجو کرد؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

مسئول کامنت ها،زیر عمل جراحی است،منهم چیزی را سانسور نکردم.

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئولین محترم ایران گلوبال، من نظر زیر رو دیروز گذاشته بودم ولی شما منتشرش نکردین، اگه لطف کنین دلیلش رو بگید خیلی ممنون میشم.

آقای اصفهانی به احتمال قوی اشتباه نمی کنم؛ یادمه اوایلی که احمدی نژاد رئیس جمهوری شد سایت نهضت آزادی نوشته بود احمدی نژاد نفوذی این و اونه. حالا هم که نقش دلواپسا و سری که توآخور احمدی نژاد دارن بهمراه دزدیهای سرسام آوری که توسط دارودسته احمدی نژاد اتفاق افتاده و چرندیات احمدی نژادی که کشور رو تا لبه پرتگاه جنگ برد، برسرکار آوردن عمدی خاوری دزد و فراری دادنش، پولهایی که امثال بابک زنجانی ها دزدیدن و ... فقط بعنوان مشت نمونه خروار رو شده، نشون میده که افسار این دلواپسا به احتمال زیاد دست یکی از همونهاییه که شما تو مقالتون اسم بردین.

آقای اصفهانی به احتمال قوی اشتباه نمی کنم؛ یادمه اوایلی که احمدی نژاد رئیس جمهوری شد سایت نهضت آزادی نوشته بود احمدی نژاد نفوذی این و اونه. حالا هم که نقش دلواپسا و سری که توآخور احمدی نژاد دارن بهمراه دزدیهای سرسام آوری که توسط دارودسته احمدی نژاد اتفاق افتاده و چرندیات احمدی نژادی که کشور رو تا لبه پرتگاه جنگ برد، برسرکار آوردن عمدی خاوری دزد و فراری دادنش، پولهایی که امثال بابک زنجانی ها دزدیدن و ... فقط بعنوان مشت نمونه خروار رو شده، نشون میده که افسار این دلواپسا به احتمال زیاد دست یکی از همونهاییه که شما تو مقالتون اسم بردین.

سوال واقعی بنظر من اما اینه؛ کیه که همچین کلکی رو بر علیه زندگی مردم بیچاره سوار کرده، کیه اون عنصر رذلی که پشت سر نفوذیهای تیم احمدی نژاده (البتهً تیمهای دیگه از این گروه یا از گروههای دیگه هم هستن) و داره چاه ویل جنگ رو واسه انداختن مردم بیچاره توی اون می کنه؟ کیه اون موش اون عنصر رذل؟!


مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من اینها اصلاح طلب نیستند بلکه لقب تداوم طلب بیشتر در موردشان صدق میکند. مدهوشی برخی هموطنان از ی.....ی اینان حیرت آور است. من خواهان حضور اصلاح طلبان حکومتی در کنگره سکولار دموکرات ها نشدم. سنگ بنای قوانین این حکومت را نا برابری و ظلم و ولایت فقیه تشکیل میدهد. من خواهان شرکت مدعیان اسلام سکولار در این کنگره شدم. کسی که از دست برادران آدمکش خود فرار کرده و به خارجه آمده و ادعای درک دموکراسی و ضرورت جدایی مذهب ار حکومت میکند. اگر این اسلامیست ها را بحال خود رها کنند اینها بزودی ابلیس را هم بجای خدا به مردم قالب میکنند. همانطور که از اسلام رحمانی دوران طلایی حرف میزنند و اصطلاحات....... مانند روشنفکر مذهبی و دموکراسی اسلامی میسازند. من نوشتم که ما آرزوی پیدایش مصلحان واقعی دین را داریم اما نه شیادانی که تا دیروز در دم و دستگاه حکومت دینی همکار بودند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دکتر یحیائی، وقتی مسئله آذربایجان مطرح است نفس پان فارسیسم و پان ایرانیسم بند میشود. و صدایشان در نمی آید انگار زبانشان بریده شده است. نزدیک 37 سال است که رژیم پانفارس اسلامی تهران کمر به نابود محیط طبیعی و محیط زیستی مردم آذربایجان بسته است، و هیکچدام از سازمانهای پانفارس و پان ایرانیست کک شان نیز نمی گزد و سکوت اختیار کرده اند. فردا اگر تمام مردم آذربایجان قتل عام شود، باز سکوت خواهند کرد. مردم آذربایجان، و فارس پرستان مانقورد، باید از رفتار های نژاد پرستانه پانفارسیسم و پان ایرانیستهای نژاد پرست درس عبرت بگیرند. و فریب شعار های همه باهم ایشان را نخورند. و برای آینده خود فکری بکنند. تا زمانیکه اختیار مردم آذربایجان در دست شونیستهای نژاد پرست فارس باشد، وضع و حالشان از این نیز بدتر خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی چرا کامنت دوم من سانسور شد؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاچین! اتفاقا افرادی مثل میرموسوم ها، در واقع با نوشته های خود نا خواسته مردم آذربایجان را بفکر فرو میدارد، و روشنگری میکند، که جناب آذر گون، در کدام مسیر فکری گام برمیدارد. در ضمن یکی از بچه ها اشاره میکرد، که گویا ایشان اصلا مدارج دانشگاهی ندارند، و کامنت نویسان برای تفنن به ایشان چنین القابی داده اند. تاز اگر ایشان استاد دانشگاه هم باشند، در خط فکری پان ایرانیسم و پانفارسیم گام بر میدارد. و بنوعی ترک ستیزی تبلیغ میکند. ازخاطر نباید انداخت، که حرکت ملی مردم آذربایجان از دانشگاهیان مانقورد ضربه های زیادی دیده است. امروز مدرک شاید به درد پول در آوردن میخورد. و بدون احساس مسئولیت نسبت به خلق خود، تنها مدرک دانشگاهی داشتن، ضامن دفاع از حقوق مردم آذربایجان نیست! بنظر میرسد، او بیشتر ترکیه ستیز، و ترک ستیز است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دریا! شما مثل اینکه هنوز تو خوابی! عرض بمحضرت ما نه تنها درمقابل رژیم موضع گرفته ایم بلکه زندان اوین، گوهر دشت، زندان تبریز و اردبیل و اورمو، و امثالهم... پر است از جوانان مبارز آذربایجان که برای کسب حقوق ملی ـ مدنی خود،علیه رژیم نخواراسلامی تهران مبارزه میکنند. مثل اینکه شما هنوز تو علم خیال سیر میکنی. و از هیچ چیز اطلاع نداری. مردم و جوانان آذربایجان و حرکت ملی آذربایجان به هیچکدام از سازمانهای پانفارس و تمایت خواهی مثل حزب توده، اکثریت، سازمان مافیای رجوی، وخرده ریزه های تشکیلاتهای پان ایرانیسم و بقایای پانفارسیم اعم ازچپ و راست اعتمادی ندارند. مردم آذربایجان فقط و فقط به تشکیلاتهای حرکت ملی و آزادیبخش مردم آذربایجان باور دارد. حقوق ملی ـ مدنی، حقوق زبانی ـ فرهنگی، و همچنین حقوق آزادیهای سیاسی، و مخصوصا اختیارات حق تعیین سرنوشت ملت قهرمان آذربایجان فقط و فقط بدست

جنبش ملی و نمایندگان سیاسی آذربایجان تحقق می یاید. ما از پانفارسیسم و شونیسم نژاد پرست چه در نقش شاه و شیخ، و چه در نقش باصطلاح سازمانهای چپ و راست، و مافیای رجوی و یا سلطنتی که زبان و فرهنگ ما را قتل عام کرده اند، هیچ توقعی نداریم که حقوق انسانی ما را رعایت کنند. اینان هم اگر فردا به قدرت برسند، مردم آذربایجان سرکوب میشود. اینان هنوز صاحب هیچ قدرتی نیستند، اما ذره ای به حقوق زبان و فرهنگ و اختیارات حق تعیین سرنوشت ما ارزش قائل نیستند. ما اصلا انرژی خود را صرف اینان نمی کنیم. اینان بدون ملت 40.000.000 میلیونی آذربایجان جنوبی اصلا کسی نیستند! و در مقابل رژیم دیکتاتور مانده اند. بدون آذربایجان هیچ اتفاقی درجهنم ایران برای سرنگونی رژیم روی نخواهد داد. ما از نیروی خود بخوبی آگاهیم. تا زمانیکه پانفارسیم و پان ایرانیسم نژاد پرست، حقوق زبانی، ملی مدنی، آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت ما را نپذیرد، جوانان و یا بهتر بگوئیم، جنبش ملی مردم آذربایجان دیگر خود را گوشت دم توپ و تفنگ نخواهد کرد، تا دیگران بقدرت برسند. دیگرآن روزها گذشت، که مردم آذربایجان انقلاب کردند، و مشتی پانفارسیم در نقش شاه و شیخ بر ما مسلط شدند، و تمام هستی زبانی، فرهنگی و تاریخ ما را قتل عام کردند. و برایمان جوک های اهانت آمیز ساختند! و فرهنگ و زبان ما را به سخریه گرفتند. وقتیکه بمردم ترک آذربایجان نیاز داشتند، شدیم " برادران آذری"، هنگامی که عقدهای نژلاد پرستی شان را خالی میکردند، با لات منشی و بی فرهنگی تمام، توهین های شنیع "ترک خر!" را نثار مان کردند! و هنوزهم یکقرن تمام است که مثل لاتهای سر کوچه و لمپنهای سیاسی، به خلق قهرمان آذربایجان توهین میکنند. سه بار اشتباه تاریخی، به رهبری (زنده یاد خیابانی، زنده یاد ستارخان، و زنده یاد سید جعفر پیشه وری) کافی است. شما و تمام پانفارسیم دیگر انتظار نداشته باشید که ملت آذربایجان برای شما انقلاب بکنند. اگر مرد میدانید، بفرمائید حقتان را از رژیم بگیرید. شما و تمام سازمانهای شونیستی پانفارس ازسازمان اکثریت گرفته و حزب توده تا مجاهد و امثالهم وقتی که کوچکترین حقوقی برای ملل در بند غیرفارس قائل نیستید، وهنوز بعد از37 سال تمام به جان یکدیگر افتاده اید، میخواهید دیگران برای شما انقلاب بکنند؟ و بعد بنشینید درمسند قدرت!، و ملل غیرفارس، مخصوصا مردم آذربایجان به یوغ بردگی بکشید؟عجب خیال خامی دارید شما ها؟ دیگر گذشت آن زمان، که با شعارهموطن و ایرانی، و امثالهم به بغل مردم آذربایجان هندوانه بدهید! اگرمرد میدانید! بفرمائید جلو انقلاب بکنید، تا بشما حسن بگوئیم! کجاست رهبرتان رجوی پانفارس؟ چرا مسلح نمیشود و مثل "فیدل کاسترو" و "چه گوارا" در خط مقدم سلاح بردوش جلو نمی افتد؟ و مبارزه نمی کند؟ و مثل موش در پستوی خانه اش پنهان شده است؟ چرا نمی رود جلو تا مثل " زنده یاد موسا خیابانی"، شهید شود؟ و به بهشت برود؟ مگر خونش او رنگین تر است؟
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

رایان کراکر مي گويد:ايران قصد تجزيه ايران را دارد، چون يك عراق واحد مي تواند ، خطري عليه ايران باشد، اما رهبري جمهوري أسلامي ، با تجزيه عراق ، قصد إيجاد امپراطوري شيعه در منطقه است ولي بنظر مي وسد ، دومي إز اهميت اصلي برأي رژيم برخوردار است

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام بر Direnc Minelli گرامی ُآزربایجان در هیچ دوره ای تا این حد از نظر کمیت . کیفیت و رنگارنگ بودن .. نبوده است ُ. آزربایجان در هیچ دوره ای اینچنین در داخل و خارج مطرح نبوده است

. زمانی بود فرزندان خلف آزربجان به اشتباه راه نجات خود را در درون سازمان ها واحزاب چپ و راست به اصطلاح سرتاسری ایران میدانستند وچه فرزندانی را در این راه فدا کردند . دوست من بگذارید ُ خالی از اندیشه بودن خودُ را در میان فرزندان مبارزآزربجان جستجو کنند . قبول کنیم بریدن ناف و اندیشه از افکار گذشته درد ناک و سخت است . بقول شما فرد گراپی .. منم منم گوءیشان دیگر خریداری ندارد و درد همین جاست . پیشرفت در مبارزه این مردم انکار ناپذیر است . از کامنت شما تشکر میکنم
نوشته شده توسط: Anonymous

راسیست و نژادپرست کسی است که به تمام موارد ، شب و رور ، در عروسی و عزا ، به فارس و ترک ، ایران و توران ، چنگیز و کوروش ، فوسبال و تراکتور ، دریاچه و خلیج ،فکر کند . قرن 21 قرن شرم و خجالت شده .

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظرم آقای اصفهانی دراین امقاله برنکات بسیار اساسی انگشت گذاشته اند. نکاتی که بدون شک رژیم فارغ از آگاهی کامل از آنها در وحشت وهراس ا ز عواقب هرگونه تاخیر در کسب توافق است. توافقی که اگرچه جام زهردیگریست اما بدون آن نیز حیاتش بیش از این در مخاطره است. ممنون مقاله ای کاملا ارزنده و گویاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-
سرکارخانم نرگس محمدی من اصولا درایام عزاومزانه عزادری میکنم ونه اشکم درمی آد.ولی شماامروزکاری کردی که باخواندن نامه شمااشکم درآمد.مثل اینکه شماهم بلدیددرروزهای عزامثل نوحه خوان های همشهری خود(زنگانی ها)حتی آدمهایی همچون من رابه گریه وادارید.
من همیشه به افرادی مثل شماکه میشودگفت ازدرون ملت مظلوم تورک آزربایجان برمیخیزندافتخارکرده ومخصوصاکه اگرآن کس اززنان ماباشد.به امیدروزی که هیچ کسی بخاطرداشتن تفکرسیاسی وعقیدتی درزندان نداشته باشیم.
شمانمونه بزرگی ازشجاعت وشایستگی انسانهای بزرگ بشریت بوده وازصمیم قلب برایتان سلامتی وآزادی خواهانم.

نوشته شده توسط: Anonymous

درست در همين روز ها و ساعات حساس و تعیین کننده، فعل و انفعالات به شدت مشکوکی برای کارشکنی در کار توافق احتمالی در جريان است. چه در سطح بين المللی، و چه در سطح منطقه يی، و چه در سطح داخلی.
به اين ها بايد جداگانه پرداخت. اما علی الحساب بد نيست که به اين گزارش هم توجه کنيد:
حميد رسايی (آخوند عضو جبهه ی پايداری و نماينده ی مجلس) که در مقاله ی بالا به تيم او و جبهه ی پايداری او هم پرداخته بودم، به فنلاند رفته است و ضمن فرار از روزه در تابستان گرم ايران (يا حداقل فرار از دردسر های تظاهر به روزه داری در جمع)، در آب و هوای خوش و خنک اين روز های فنلاند، به بهانه ی مسافرت ( آن هم مسافرت مستحب به منظور تبليغات مذهبی در مرکز معروف به «مرکز فرهنگی رسالت»، و احيای دين اسلام در بلاد کفر!) قاعدتاً به انجام مأموريت های محوله و ديدار ها و تماس های پنهانی با اربابان خارجی (بقيه در «ادامه نظر»)

درست در همين روز ها و ساعات حساس و تعیین کننده، فعل و انفعالات به شدت مشکوکی برای کارشکنی در کار توافق احتمالی در جريان است. چه در سطح بين المللی، و چه در سطح منطقه يی، و چه در سطح داخلی.
به اين ها بايد جداگانه پرداخت. اما علی الحساب بد نيست که به اين گزارش هم توجه کنيد:
حميد رسايی (آخوند عضو جبهه ی پايداری و نماينده ی مجلس) که در مقاله ی بالا به تيم او و جبهه ی پايداری او هم پرداخته بودم، به فنلاند رفته است و ضمن فرار از روزه در تابستان گرم ايران (يا حداقل فرار از دردسر های تظاهر به روزه داری در جمع)، در آب و هوای خوش و خنک اين روز های فنلاند، به بهانه ی مسافرت ( آن هم مسافرت مستحب به منظور تبليغات مذهبی در مرکز معروف به «مرکز فرهنگی رسالت»، و احيای دين اسلام در بلاد کفر!) قاعدتاً به انجام مأموريت های محوله و ديدار ها و تماس های پنهانی با اربابان خارجی خود و مصباح يزدی و شرکا مشغول است.
او قبل از اين سفر هم در آلمان مشغول توطئه و زد و بند و احياناً تبادل اطلاعات بود، و گويا يکسره از همان آلمان به فنلاند سفر کرده باشد.
حقيقتاً دولت روحانی بسيار بی عرضه و بی خرد است اگر کليه ی ارتباطات اين عنصر مشکوک تر از مشکوک را، هم در فنلاند و هم در ايران دقيقاً زير نظر نگيرد، و درباره فعاليت های تا چند روز قبل او در آلمان هم اطلاعات لازم را به دست نياورد.
نوشته شده توسط: Anonymous

امیدوارم کسانیکه خود را نماینده برگزیده مردم ایران میدانند فریب این حرفهای خونبار رجوی را نخورند. در جائی حلوا پخش نمی کنند. هدف سازمان رجوی ایجاد جنگ داخلی در ایران و کسب قدرت به هر قیمت است. نقل قول زیر حرف خود رجوی است و هدفی جز نا امنی و کسترش خشونت و شعله ورشدن جنگ و دخالت بیگانه ندارد.
(من به نوبه خودم از عمليات آزاد سازي آذربايجان از شونيست فارس از شما دفاع مي كنم،
راستي اگر ٤٠٠٠٠٠٠٠ ترك + ١٠٠٠٠٠٠٠ كرد + چند مليون عرب و تركمن سيستاني و بلوچ را هم اضافه كنيد سني ها ها و لرها را هم اضافه كنيد، مانده ،شونيست فارس عددي نمي شود، اگر به خودتان يك حركت بدهيد از شر شونيست فارس براي هميشه راحت مي شويد،)صد در صد مطمن باشید که این نقشه شیطانی همه را به جهنم جنگ خواهدد فرستاد .رجوی همکار صدام همانند خود خمینی مکار و دروغگو و بی نهایت خونریز است.راه حل مردم

فقط انتخابات ازاد و گریز از جنگ و خشونت است.
نوشته شده توسط: Anonymous

ناظر جان مطمعني اون فردي كه ازش پرسيدي تفريشي نبوده ، چون من همين متن رو از روي متن تفريشي خواندم، در هرصورت صورت مسئله ساده است جهان سياسي جهان خيالي نيست، آنچه اتفاق مي افتد به گونه اي واقعي و دردناك در كنار ماست كساني آن را مي بينند كه درك نسبي به تاريخ و آنچه در دستانشان دارند، داشته باشند، هيچ چيز در اين جهان خود به خودي اتفاق نمي افتد ،بچه زماني ناخلف مي افتد كه خانواده ناخلف باشد، وقتي فساد در جمهوري اسلامي همه گير است ،قانون مند است، اگر هم جاي از دستشان در برود رهبر عظما و پدر مفسدين وارد مي شود و جمع و جور مي كند، نمونه آخرش در مورد رانت بورسيه، يعني در عالم واقع رفتارهاي آدمي تابع از شرايطي است كه در آن رشد نمو پيدا مي كنند، اگر هزاران سال است افريقا همان است كه صدها سال پيش بوده و يا خاورميانه همان است كه صد ها سال بوده به خاطر نوع نگاه و توانايي است كه افراد از خود بروز

مي دهند، جامعه اي كه توان ساختن يك تشكل سياسي را ندارد چنگ به روي كساني مي كشد كه توانش را دارد، در جنگ با خميني تو بايد آماده پرداخت بها باشي ،خميني با توان بالآي سركوب و فساد آسان نمي رود، تو اگرخواهان استقلال آذر بايجان هستي مانعت مجاهدين نيست، رژيم خميني است منتها تو رژيم را به مثابه پايه اي براي گذار مي بيني هرچه فاسد تر امكان موفقيت تو بيشتر ، تز امام زماني،جامعه هر چه فاسد تر ظهور نزديك تر، جامعه آزاد و عدالت گستر مانع،
شمشير تو به سمت من است ،من را ساده رهبران سازمان را فاسد مي بيني، نگاه كن اين نگاهي است كه جامعه سياسي نا كأرامد دارد، جامعه اي كه سازمان سياسي را با سازمان تدعوني اشتباه مي گيرد، جامعه سياسي كه براي پيشبرد اهداف حقير خود به تفريشي ها كه خود اذعان مي دارند با مأمورين رژيم نشست و برخواست كرده است به صرف فحش دادن به مجاهدين دسته گل مي دهد، و از تجربيات ش براي از دور خارج كردن مجاهدين مي خواهن استفاده كنند، آقاي ناظر عزيز، ماندن در اين جامع سياسي تنگ نظر و در گير با يك رژيم مهيب و فاسد، در منطقه اي پر خطر ،و حضور مؤثر در تمام صحنه هاي سياسي و اجتماعي، حضور مؤثر در حمايت از مردم عراق براي غلبه استيلاي رژيم ، در سوريه ودر غرب ،، باور كن با يك سازمان كه صدر تا ذيلش ساده و خائن و زن باز و بي رگ متصور نيست، باوركن براي اداره يك سايت ساده ،مثل همين ايران گلوبال بايد حده اقل اشل هاي اخلاقي را داشته باشد تا سرپا بماند، بايد كارگذاران اين سايت حده اقل بها را بپردازند تا اين سايت سر پا بماند، بعضا از كار و خانواده بزنند، تا سايت به روز شود، بله آقاي ناظر عزيز هيچ كاري هر چند خُرد با حده اقلها پيش نمي رود، باي توان بالا، پرنسيب بالا و فداي حداكثر كار را پيش برد، شما فكر مي كنيد چرا سازمان چريكها فدايي خلق در هم شكست، و صد پاره شد، چرا حزب توده استخوان دار به مجيز گويي حقير براي رژيم تبديل شد، چرا صدها سازمان سياسي ديگر ،تنها نامي هستند در صفحه مجازي، چرا از دل دانشگاه هاي ما هيچ سازمان زنده و پويايي بيرون نمي آيد، فرض بگيريم بيرون از مجاهدين همه پاك همه صالح ،و همه خواهان ايراني آزاد، همه چپ دمكرات و سكولار و همه اسمهاي قشنگ ، چرا توان برگذاري حتي يك أكسيون صد نفره را هم ندارند، ببين دوست من ،تو مي تواني هرچه كه مي خواهي مرا خطاب كني مرا ساده ، رهبران را فاسد ولي با پرتاب تير زهر آگيين به سمت ما مشكلي از تو حل نمي شود، تنها رژيم را حريص تر براي تبديل كردن ايران به خاكستان مي كني، شما فكر مي كنيد با بودن جمهوري اسلامي بهتر به خواسته هاتان مي رسيد، كمك به جمهوري اسلامي براي نابود كردن كشور اين بهايي كه خواسته يا ناخواسته پرداخت مي كنيد، به حال جامعه سياسي كه امثال تفريشي ها دسته گل مي گيرند، بايد گريست، با اين حال دوست من ، من از ديا لوگ با شما، يا شمايان استقبال مي كنم، نگاه كن تفريشي وراي مقاله اش ،كه فحش نامه بود تا وارد كامنت گذاري شد مجبور شد چيزهايي را بگويد كه قبلا به هزار ترفند تلاش داشت پنهان كند، و حتي مجبور شد بگويد مجيد شريف براي چه مقصودي به ايران رفته بود ، مجبور شد بگويد كه مجيد شريف رابط او و وزارت اطلاعات بوده ، مجيد شريف بوده كه قرار ملاقات را در سنگاپور گذاشته و اين همه كار يك سال و نيم طول كشيده است، فكر مي كني اين يكسال و نيم و كماكان تا امروز حول چه چيز صحبت مي كردند، و چه خطي را پيش مي بردند، همين چيزهايي كه شما در كامنتت گفتي، ولي خدمت به رژيم هميشه خوش نيست، براي همين مجيد شريف جانش را روي اين همكاري گذاشت، حتي خود سعيد امامي هم در امان نماند، فكر مي كني چرا بعد از قتلهاي زنجيره اي ،تفريشي سراسيمه به سمت سازمان مجاهدين آمد ،تا بلكه با افشاگري بر عليه رژيم جانش را حفظ كند، موفق باشيد
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه
وقتی حق توالت رفتن برای خودش سیاست خاص خود را دارد- حق استقلال هم سیاست خود را دارد. اجرای حق توالت رفتن
درست و غلط - وجود شرایط- عدم وجود آن - و مسایل مختلف دارد -همینطور است «کسب حق استقلال و پیاده کردن آن» .
هرچیزی شرایط خاص خود دارد . علم این شرایط «سیاست » است. حق هم از راه سیاست تحقق می یابد . درستی و نادرستی
سیاست نیاز به « دلیل و منطق» دارد.سیاست بدون دلیل و منطق هذیان است و هذیان گویی.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

sevda -ی گرامی

چگونه میخواهی « حق استقلال یا جدایی آذربایجان را کسب کنی»؟
- قوشون جمهوری اسلامی
-قوشون ایران پرستان فارسی زبان
- قوشون فدرالیست ها -که میگویند شرایط جدایی حاضر نیست- و مخالف جدایی در حال هستند
-قوشون کمونیست ها - که فدرالیسم را مناسب می یابند و مخالف جدایی در حال اند
-قوشون دموکراتها و دیگر آزادیخواهان که فدرالیسم را مناسب می یابند - .و مخالف جدایی در حال اند
- مردم آذربایجان و کل ایران که هنوز زیر دست حکومت اند و «فضای باز سیاسی» تجربه نکرده اند و فاقد آمادگی.
-عدم دخالت بیگانگان در کار استقلال- پذیرش جهانی.
- قوشون استقلال طلبان کرد که به آذربایجان غربی چشم دوخته اند.

خوب این همه موانع را چطور میخواهی رفع کنی و آذربایجان «حق استقلال» کسب کند؟
روش رفع همه موانع را باید نشان دهی و اثبات کنی که متد شما درست است.
حق داشتن -مشکل را حل نمی کند - پیاده کردن حق - حل مشکل است. چگونه میخواهی اسنقلال کسب کنی؟

وقتی، حق داشتن یک مدرسه از تو سلب شده - همه حقوق بشر از تو سلب شده -
چگونه میخواهی آذربایجان را جدا کنی؟ و حق استقلال کسب کنی؟
حق را با «نیرو»-ی ملت میگیرند. صاحب کدام نیرو در بین ملت هستی؟ آیا اکثریت با این کار موافق اند؟
باید نشان دهی جدایی به زیان مردم نیست و به سود مردم است. چه دلایلی داری که جدایی به سود ماست؟
استقلال را در فدرالیسم هم می توان تامین کرد. چه نیازی هست برای جدایی؟
- چگونگی کسب حق- پیاده کردن حق - سیاست است. درستی سیاست را باید نشان دهی و اثبات کنی که خیالی نیست و قابل
پیاده شدن و عملی ست. آیا میتوانی نشان دهی؟
--------
میخواهی به اسقلال برسی
-باید انسانی کشته نشود
-باید اکثریت مردم آذربایجان آگاهانه -با توجه به سود و زیان این کار -باتجربه ی چند ساله ی یک فضای دموکراتیک- تصمیم به جدایی بگیرند
-باید پذیرش جهانی داشته باشد
- باید از برآورده شدن خواسته ها در یک ایران دموکراتیک نومید شویم
- باید همسایه ها و دیگران در کار ما دخالت نکنند
آیا همه ی این کارها را انجام داده ایم که میخواهیم «حق استقلال» را پیاده کنیم؟
نه جانم، ما هیچ چیز انجام نداده ایم. تنها شعار « حق من-حق من» میدهیم. با این شعار هیچ حقی کسب نمی شود.

راه استقلال آذربایجان از فدرالیسم میگذرد. وقتی که فدرالیسم حقوق اساسی ما را تأمین نکند.
بدون تجربه ی فدرالیسم امکان رسیدن به « استقلال» نیست.
راه دموکراسی در ایران از فدرالیسم میگذرد.
فدرالیسم در ایران یعنی استقلال همه جانبه -در امور محلی خود خلقها. و شرکت برابر حقوق در اداره ی ایران.

-برای کسب «حق رانندگی» باید رانندگی بیاموزی. برای «کسب حق زنده ماندن» یا «زندگی» باید « مسکن-خوراک-پوشاک-درمان» داشته باشی. صرفا «داشتن حق حیات» به معنای پیاده شدن این حق یا زنده ماندن و زندگی نیست.

داشتن حق-گرفتن حق- پیاده کردن حق - سیاست است. سیاست باید درستی خود را اثبات کند. بدون دلیل نمی توان هیچ سیاستی
را پذیرفت. سیاست بدون دلیل هذیان است. با هذیان گویی نمی توان جامعه و کشور و زندگی ساخت.

اگر جمهوری آذربایجان در شمال شکل گرفت - زمینه اش آن بود که «جمهوری شوروی موجود» را که نوعی فدرالیسم سوسیالیستی بود تجربه کرده بود.
آنجا کم و بیش 70 سال یک واحد فدرال از شوروی بود. و «خاک و زبان و فرهنگ و دانشگاه و صنعت و اقتصاد و سیاست و غیره» ی خود را به قدر لازم «آماده» داشت. چنین پروسه ای ما در آذربایجان طی نکرده ایم.

-بدون گذر از فدرالیسم - استقلال آذربایجان از میان جنگ داخلی میگذرد . که شکست اش در ساختن دموکراسی حتمی ست.
پیروزی استقلال با جنگ داخلی ممکن نیست . چون راه آذربایجان نه جنگ بل مسالمت است.
و بفرض چنین پیروزیی- حاصل اش نه آزادی- بل دیکتاتوری ست. و این شکست قطعی آن است.

راه آذربایجان فدرالیسم برای ایران- فدراتیو برای آذربایجان است. اگر این راه حل جواب نداد «آمادگی» هست که با مسالمت و تجربه ی کافی مردمی «استقلال کامل» را مطرح کرد.
از مراحل اجتماعی نمی شود پرید. باید مرحله- به مرحله آمادگی کسب نمود.
-------
خالی کردن روده از مدفوع حق حیاتی انسان است- و گرنه آدم می ترکد. اما نمی توان در همه جا روده ی خود را خالی کرد. این کار هم «شرایط» خاص خود را دارد و جایش نه در وسط خیابان یا وسط مغازه و خانه- بل در «توالت» است. آنهم با دادن پول ممکن است. و نه در هر توالتی -بل در جایی که برای «وضعیت خاص شخص» ترتیب داده شده است.

نوشته شده توسط: lachin

دوستان..همانطور که ملاحظه می کنید که هر چقدر که حرکت ملی آزربایجان تکامل و پیشرفت می کند , به همان اندازه لغات جدیدی بر فرهنگ سیاسی ایران افزوده میشود . بطور مثال (ترک تباران , آران, ایران شمالی, جمهوری باکو و تازه هم آزرابادگان و ترک گرا) ..این چابالاماخها ( بقول کاربر گرامی A در) نشانگر ان است که این آقایون هم منطق را از دست داده اند و هم قدرت تفکر.. بقول ترک ها ( سو دا بوغولان, سامانادا اَل آتار... کسی که در آب غرق میشود, به کاه هم دستی می اندازد).. این آقایون تنها امیدشان به این مانده است که در وسط اقیانوس خروشان هویت طلبی ترک ها در عصر دیجیتالی , به وسیله « کاه» نجات بیابند. سیر قهقرائی یک ملت را در نوشته کاربر ( میر موسوم ) می بینیم که نوشته است (( بیاد دارم که ایشان در اول دانشکده از دلاوریهای کوروش کبیر و از تمدن ایرانیان باستان داستانهای هیجان آوری بیان میکردند)). وای بر

ملتی که میخواهد فقط در گذشته زندگی بکند و بین تاریخ و (( داستان)) هیچ تفاوتی را نبیند. کار بر عزیز میر موسوم ,اجازه بده به یک داستان خیلی کوچک ولی خیلی هیجان آور از دلاوریهای کورش برایتان باز گو کنم (( یکی بود یکی نبود . کوروشی بود که به خاطر جنایات بیش از حدّ, سرش به وسیله یک زن که ملکه ترک بود , بریده شد)) .. پایان . ما از این داستان این نتیجه را میگیریم که
(( ظلم ائوی ویران اولار گر کعبت الله اولسادا... قان ایچن , قانین ایچلر گر او سلطان اولسادا )) ... خانه ظلم ویران می گردد حتی اگر کعبه خدا باشد......خون خون خواران هم گرقته می شود حتی اگر هم پادشاه باشد.....
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جلالی هم ولایتی بنده است یعنی گیلانیست و لهجه غلیظ گیلکی که دارد محال است که تورک ( خلخالی ) باشد . در آستارا مثلی داریم که میگوید : ایگیدین کی آدی پیسلیگه چیخسا ، گؤزو چیخسا ، اوندان یاخجی دی.حالا از آنجاکه مرحوم تقی زاده و کسروی و .....به پان فارسیسم معروف شده اند ، فکر میکنید که ایشان هم که پان فارس هستند ، تورک هستند . نه. اینطور نیست . اَشَن گیله مرد ایسه .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دریا دل! لطفا رفتار و اعمال دیکتاورمنشانه رجوی را بحساب اعضا و هواداران نگونبخت سازمان نگذارید! خود من خیلی ازجوانان آزادیخواه آذربایجانی را میشناسم که انسانهای آزاده و شریفی هستند، واز دست تشکیلات مافیائ رجوی سازمان را ترک کرده اند، و همین داستانهای هولناک را تعریف میکنند. شما باید حساب هواداران و اعضای ساده سازمان را از مافیای رهبری مجزا کنید! و از آقای رجوی مقدسات درست نکنید! روزگاری نیز مردم نکبت زده جغرافیای موسوم به ایران، خمینی مقدس و امامش کردند، بعد دیدند، چه جانور درنده ای بود! عرض بمحضرتان! بیهوده از آقای رجوی امام زاده و مقدسات درست نکنید.آقای رجوی نه مقدس است. و نه دانای کل است، و نه دمکرات. او فردیست خود خواه، که تا خرخره در ایده ئولوژی اسلام قرون وسطا غرق است. البته مثل سید علی، اهل صیغه هم هست. و بدون آیه صیغه حتا بدامن کسی دست نمی زند. واهل عشقبازی و محبت

و لذایذ جنسی هم هست! تا دلت بخواد! اما اغلب اعضا و هواداران سازمان در محرومیت جنسی بسر میبرند، و اجازه ندارند، با دخترو یا پسر دلخواه خود رابطه دوستی داشته باشند، و یا ازدواج بکنند. روزی به یکیشان گفتم؛ تو که نزدیک سی سال سن داری، تا کی میخواهی عزاب جنسی بکشی و مجرد بمانی؟ در جوابم گفت؛ من با سازمان ازدواج کرده ام. مغز شوئی را تماشا کن! چنانکه روایت میشود، دیکتاتوری آقای رجوی، که مثل رژِم منفور اسلامی تهران، روابط دختر و پسر را قدغن کرده است، ایشان نه تنها به مسائل شخصی اعضا دخالت میکند، بلکه با علم و دانش و سیستم دمکراسی و پارلامنتاریسم اروپائی نیزبیگانه است، و سرو کاری ندارد! و مثل مولایش علی شریعتی از تمدن و مظاهرغربی بیزاراست، و بدش می آید. در ضمن شما اگر به مسوده های متعدد " تبین اسلام" او نگاهی بیندازید، می بینید که به بهانه جامعه بی طبقه توحیدی، چه خیالبافی های پوچ وعظمت طلبانه دارد و درعالم هپروت سیرمیکند. همانطور که اشاره شد، جناب رجوی یک فرد است. این فرد مثل سایرین نیاز جنسی دارد، که آنرا از طریق رابطه های متعدد جنسی ارضا میکند. او نیز مثل بقیه غذا میخورد، به دستشوئی میرود،...والا آخر! مشکل شما این است که او را برای خودتان خدا کرده اید. رجوی خدا نیست! با سازمان هم برابر نیست! سازمان هم رجوی نیست! اما فرد رجوی سازمان را به تبعید گاه اعضا و هواداران مبدل کرده است. در واقع اعضا وهواداران سازمان را به گروگان گرفته است. و هیچ احدی جرات ندارد درمقابلش لب به اعتراض بگشاید. دهها نفراز ترکان آذربایجان که از جهنم رجوی فرار کرده اند، همین را میگویند. شخص رجوی یک پانفارس تمام عیار، و دشمن زبان تورکی است! و مثل رژیم جنایتکار تهران، دشمن مردم آذربایجان است. یکی از کسانیکه زمانی برای سازمان مجاهدین سابق فیلمبرداری میکرد، بهش گقتم؛ اینها حالا میخوان چکار کنند؟ گفت؛ هی شعار میدهند، امروز مهران فردا تهران! پرسیدم؛ حالا میرن تهران؟ با خنده گفت؛ امروز مهران، فردا فرانسه و آلمان! یعنی به آنجا پناهنده میشوند. گفتم؛ شما که کم وبیش با اینها سرو کار داری به زودی به حکومت میرسند؟ با لحنی دردناک گفت؛ اینان با این رفتارشان بزرگترین سوپاپ اطمینان رژیم جنایتکار اسلامی تهران و ضامن بقاء آن تا بامروز هستند. گفتم؛ دلیلت چیست؟ گفت؛ هزاران نفر را سلاح بدست فرستادند، دم مرگ ، جلوی پاسداران جنایتکار. رژیم منفورهم همه را قتل عام کرد. در واقع اینها تا به امروز آتش جنگ و خونریزی را بر پا نگه داشته اند. رژیم هم از خدا میخواهد! برای ادامه عمر ننگین خود دشمن داشته باشد. این است ماهیت سازمان مافیای رجوی. حالا دو مافیا بخاطر قدرت علیه هم میجنگند، اما دراین میان جوانان گول خورده مردم از هر دو طرف کشته میشوند.