Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

حدود وجود ما از آن ماست و حدود وجود شما از آن شما. یاشاســـــءـن.

نوشته شده توسط: Anonymous

بحران اقتصادی یونان چگونه می‌ تواند شیفت قدرت را در دریای مدیترانه به هم بزند؟ اگر مردم یونان در رفراندم امروز خواستار خروج از اتحادیه اروپا شوند یونان فقط میتواند روی روسیه حساب باز کند. این یعنی‌ روسیه باید خط لوله گازی" نوار یا جریان ترک " را آغاز کند تا یونان از طریق ترانزیت گاز روسیه درآمدی را عاید خود کند. ترکیه هنوز به خط لوله " جریان یا نوار ترک " اجازهٔ عبور از آبهای خود را نداده‌??� ترکیه میتواند در قبال همراهی کردن روسیه با سیاست های خود در سوریه و منطقه مدیترانه‌??� اجازهٔ عبور خط لوله " نوار یا جریان ترک " را به روسیه بدهد. �?‌

نوشته شده توسط: Anonymous

سیاست پانترک های منزوی و عصبانی مانند ا......... در درجه اول راه انداختن جنگ در آذربایجان است. پانترک ها با زبان مادری یا فدرالیسم و نظایر اینها راضی نمیشوند و این چیزها برایشان فقط بهانه است تا اوضاع را بسوی جنگ داخلی پیش ببرند. زیرا این آدمهای شکست خورده سیاسی که کسی توجهی به آنها ندارد تنها از راه جنگ و خونریزی است که میتوانند جلب توجه کنند و امید دارند عده ای را دنبال خود بکشند. اینها نه تنها از فارس ها که از همه اقوام غیرترک ایران کینه دارند و خواهان نابودی همه آنها هستند همانطور که ایلیار بارها علیه فارس ها و کردها و ارمنی ها نفرت پراکنی کرده و میکند. اندیشه اینها که خوشبختانه تاکنون منزوی باقی مانده ضد ایران و ایرانی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه آقايان ناظر و يوسف از آذر بايجان،
موضوع كاملا روشن و واضع است، شخصي در اينجا بنام تفريشي طي يك مناظره نوشتاري اعلام مي دارد از طريق مرحوم مجيد شريف كه به دست مأمورين اطلاعات كشته شد ،ارتباط داشته و نهايتا اين ارتباط به ديدار حضوري تفريشي با سعيد امامي در سنگاپور مي شود، قائدتأ در گونه ارتباطات كه زير پوش ساختن سازمان موازي بر عليه مجاهدين ايجاد مي شده ،اطلاعات زيادي كه منجر به زنداني شدن يا كشته شدن افرادي شده است، البته اگر شما به اين امر إذعان داشته باشيد كه وزارت اطلاعات دستش در كشتن و شكنجه كردن چقدر باز است، ولي اگر صرفأ ادعا كنيد كه اين فرد فقط يك اشتباه كرده است ،و خوب اشتباه هم كه مسئله اي نيست ،با شما چه مي توان گفت،
اين تكه كلام ،راسيست و شونيست، از سوي شما مرا ياد ، كونفورماتيست ها مي اندازد،
شما به جاي اينكه مرا در مقابل خود قرار دهيد ،كاري كنيد كه در كنار

شما قرار بگيرم ،من وقتي مي بينم ،شما از يك نفري كه خودش با زبان اشهدش در اينجا اعلام مي كند كه با وزارت اطلاعات رژيم همكاري مي كرده و اطلاعات داده حمايت مي كنيد معلوم است كه شما را كونفورماتيست مي دانم،
وزارت اطلاعات براي تفرقه مردم از همان شيوه قديمي تفرقه بيانداز و حكومت كن استفاده مي كند،
چه چيزي بهتر از اينكه امثال شما يان ، من را هي شونيست خطاب كني ،هرچند تا كنون حرفي از من در قبال آذر بايجان يا زبان تركي نشنيده اي،
ولي اگر نظر من را بخواهي در يك كلام
بدان زبان كه داني سخن بگو ،بدان زبان كه داني بنويس،
به دان زبان كه داني انديشه ات را منتقل بكن،
من هم اگر توانستم مي خوانم ،اگر نتوانستم تقصير از تو نيست از من است كه زبان تو را نمي دانم،
من خيلي از زبانهاي ديگر هم است كه نمي دانم، در نتيجه به آنكسي كه چند زبان بلد است و با اين چند زبان مي تواند ارتباط ايجاد كند احسنت مي گويند، پس به طور خلاصه ،كاركرد زبان ايجاد ارتباط بهتر و بيشتر است، براي انتقال انديشه، هرچند ممكن است آدمي ،كَر ولآل باشد و بتوانند از طريق علائم اشاره احساسات يا نظرات خود را بيان كند،
پس به گونه واضح وروبن بگويم، اين ادبيات شونيست فارس ، شونيست رجوي و ،ممنوع بودن زبان فارسي ،وقتي معنا پيدا ميكند، كه شما به ضرص قاطع كسي را كه خود افشاء كرده است سالها با وزارت اطلاعات دم خور بوده است محكوم كنيد،
وگرنه باور نميكنم ،شمايان از جنس آن پاك دلان باشيد كه در زندان رژيم هستند،
با گفتن و هزار باره تكرار كردن ،شونيست فارس ، و .... درد تو درمان مي نشود ،جسته ايم ما
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

به دوستان yaradiciliq، نا شناخته ، Direnc Minelli و ناظر گرامی /اولا آنچه می نویسم ؛ ضرورتا بعنوان «موضع و نظر»اینجانب نیست . بعبارتی دیگر تفسیر و یاتحلیل یک رویداد ، لزوما بعنوان موضع گیری و جانب داری از فلان جریان سیاسی نیست . اینکه کردها مسلحانه می جنگند و یا مبارزه سیاسی می کنند؛ ربطی به من ندارد که حتما بخواهم از انان جانب داری کنم . در مورد شعبات پ . ک .ک ؛ اینجانب شدیدا با سیاست دخالت گرانه و حزب سازی در دیگر کشورها وایجاد «شعبه حزبی» ؛ مخالفم و اخیرا هم شاهد درگیری کردهای ایران با پ . ک.ک بوده ایم .

اینکه رسیدن به دریای مدیترانه و ایجاد کردستان بزرگ ، آرزو فعالان کرد در چهار کشور است. این طرح احتمالا با حمایت اسرائیل و برخی از کشورهای غربی خواهد بود ولی اینکه این طرح عمکلی شود ویا خیر به هیج وجه مورد حمایت اینجانب نیست؛ طرح و بحث این موضوع که به اینده نا معلوم تعلق دارد، موضع و نظر سیاسی ام نیست
نوشته شده توسط: Anonymous

( اطلاعات بود . به او گفته بودند که خواب چنین چیزی هم نخواهید دید . کوتاه کنم تا اینکه بعد از یکسال و اندی مذاکره تلفنی ؛ این قرار ملاقات گذاشته شد . ) صرفأ جهت اطلاع خودم ،سوال ميشود
اين يك سال و نيم صحبت تلفني، در چه رابطه اي بوده ؟ چون در هر صورت مسئله از سوي شما به مرحوم شريف گفته مي شده و مرحوم شريف منتقل ميكرده است ،من اين جور متوجه مي شوم طي اين مدت مذاكره با وزارت اطلاعات و داشتن رابط براي انتقال ،بايد خيلي چيزها و خيلي اطلاعات ،به وزارت اطلاعات گفته شده باشد، سوال اين است اگر اعتماد وزارت اطلاعات بعد از يك سال ونيم كه شما مي گوييد جلب شده است ،و موجب قرار ملاقات با بالاترين مقام امنيتي رژيم در سنگاپور مي شود، حول چه مسائل امنيتي اطلاعات مي داديد؟ لطفا در صورت امكان به صورت خلاصه ما را از محتويات مذاكرات يك ساله و نيمه با خبر كنيد ،
پيشا پيش از همكاري شما تشكر مي كنم،

نوشته شده توسط: Anonymous

من دغدغه ای جز حفظ تمامیت ارضی ایران ندارم. شعار خلقهای تحت ستم حزب توده و رای گیری .... اخیر سازمان فدائیان برای تجزیه ایران و دیگر جریانات تجزیه طلب راه همکاری برای استقرار حکومت قانون درایران را بسته است.
هرحزبی و یا سازمانی که بخواهد تمامیت ارضی ایران را زیر سئوال برد کمکی به مبارزه برای استقرار حکومت قانون در ایران نمی کند.
جالب است بدانیم که در درون شعار سکولار دمکرات همه جریانات چپ شریک و سهیم وهمراه هستند و اما جریاناتی مانند نهضت ازادی و یا ملی مذهبی ها و یا مجاهدین انقلاب اسلامی و( سازمان مجاهدین خلق ) در این تئوری جائی ندارند.
این گونه بنظر میرسد که شعار سکولار دمکرات به نفع جریانات چپ و حزب توده تمام خواهد شدو دیگر جریانات فکری
و مدعی نمیتوانند نقشی کار ساز به عهده داشته باشند.
در دوران سی سال گذشته همه مردم ایران به فراخور

زندگی اجتماعی خود به نقش مخرب دین و پلید ی دستگاه اخوندهای پی برده اند و ضمن مخالفت با دیدگاه متحجرانه اخوندی به ایمان خود وفادار هستند و هنوز در این گرمای طاقت فرسا ترک نماز و روزه نمیکنند.
هرچند این گنگره اقدامی مثبت است ولی کار گشای مردم ایران نیست. و هر گونه تصمیم ونظر برای خود گنگره ارزشمند است و جریانات سیاسی را نمی تواند پیرامون شعار و اهداف گرد اوری کند.
گنگره مشترک همه سازمانها پیرامون شعار وحدت ملی و تمامیت ارضی و ازادی انتخابات میتواند اغازی برای جلوگیری از هر گونه جنگ داخلی و دخالت بیگانه در ایران باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اشکالات دید جناب توکلی عزیز‌??� ایشون این واقعیت را به کلی‌ نادیده میگیرند که برای به راه انداختن خطوط لوله نفت و گاز‌??� حمایت یک قدرت منطقه ای شرط اصلی‌ است. ایشون این واقعیت را به کلی‌ نادیده میگیرند که نه تنها " ما وارد عصر دوم ماشین شده ایم " بلکه دیگر در این دوره با اتکا به قیمت ارزان نفت و گاز‌??� امکان دولت سازی وجود ندارد. جناب توکلی این واقعیت را به کلی‌ نادیده میگیرند در دنیایی امروز‌??� کسانی‌ که کنترل آب را در اختیار دارند کنترل دیگران را نیز در اختیار دارند.

نوشته شده توسط: مسؤل سابق کامنتها

دوستان عزیز، لطفا از فحاشی پرهیز کنید. همین حرفها را می توان بدون فحاشی به همدیگر نوشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

اين متن نوشته اين فرد فربه است چون من نحيف يا شايد همون نهيف هستم( کوتاه کنم تا اینکه بعد از یکسال و اندی مذاکره تلفنی ؛ این قرار ملاقات گذاشته شد . )
اين آقايي كه كيلو كيلو شرف دارند براي ما روشن كنند ،مجيد شريف يك سال ونيم با وزارت اطلاعات مذاكره مي كرد براي وصل تو به وزارت اطلاعات، و اگر فرض را بر اين بگذريم كه مرحوم مجيد شريف بودند كه يك سال و نيم با وزارت اطلاعات در مذاكره بودند ،و نه شما !! براي ثبوت و جلب اعتماد وزارت اطلاعات چه اطلاعاتي در مود مجاهدين ،و هواداران گفته شده ؟ آيا اين اطلاعات داده شده جان كساني را هم در خطر انداخته است ؟ و اگر انداخته ، و شما مي شناسيد لطفا اسامي را بگوييد ، ولي از انصاف به دور است كه حالا كه مرحوم شريف قرباني اين بده بستان شده، شما تمام گناه را به گردن مرحوم مجيد شريف بياندازيد، بلطبع خانواده مرحوم شريف حق خود مي دانند در مورد اين اظهارات شما

از حيثيت مرحوم شريف كه به دست ديدار كننده شما در سنگاپور كشته شد از شما جواب بخواهند!
،من به نوبه خود به آنها حق مي دهم به اين از پشت خنجر زدن شما پاسخ در خور بدهند،
از اين كه در برابر من متانت به خرج مي دهيد و هيچ دشنامي نمي دهي از شما كمال تشكر را دارم،
بلطبع من منتظر اقدامات شما در دادگاه بين امللي و اگر نشد مللي و باز هم اگر نشد محلي هستم،
ولي قول بده تا آن موقع خون سردي و متانت خودت را حفظ كني
از سايت ايران گلوبال خواهش دارم تمام اين كامنت ها را تا تشكيل دادگاه به سلامت نگه دارد، چون بايد به اين حرفها و نوشته ها استناد كرد،
نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان دقت کنند گفتگو و مذاکره با تروریستها در پشت درهای بسته همیشه وجود داشته است. اسرائیل با حماس مذاکره می‌کند‌??� دولت سریلانکا با ببرهای تامیل مذاکره میکرد. دولت کلمبیا با تروریست های چپ فارس که دهه ها در جنگلهای کلمبیا مستقر شده بودند و با فروش مواد مخدر مبارزات خود را تامین مالی‌ میکردند مذاکره میکرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی عزیز. اگر لوله گاز و نفت زدن به همین سادگی‌ است چرا دولت فارس ایران شما که در لبنان / سوریه / یمن / عراق و هکذا مداخله می‌کند نمیتواند یک لوله به شرق " پاکستان " و یک لوله گاز به غرب " عراق " بکشد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

........ از متانت و صبر من سوء استفاده نکن ؛ من نوشته ام یکسال و نیم با زنده یاد دکتر مجید شریف در ارتباط تلفنی مذاکره میکردیم . ............... ارزش دارد برای مقداری جیره بیشتر به هر دورغ و دغلی دست یازئید در روز روشن و اینهمه دروغ گفت ؟ رهبران فرقه روز و شب بر علیه مردم ایران بر علیه منافع ملی ایران دست در دست اسرائیل و صهیونیزم بین الملل و استعمارگران حرفه ای جاسوسی میکنند ؛ چرا غیرت اعتراض به انها در خود نمی یابید ؟ گو اینکه اولین چیزی که فرقه به شما جوجه فرقه ای ها یاد میدهد ؛ فراموش کردن انسانیت هست . این امر جدیدی نیست ؛ ما هم سالها با این فرقه بودیم و میدانیم . تمام اراجیف تو در سایت را همین الان به وکلیم خواهم فرستاد و تعقیبات قانونی را شروع خواهم نمود .

نوشته شده توسط: Anonymous

عزيز دل برادر ران پاسدار ،زياد به خود سخت نگير، نياز نيست من به تو بگويم .....، تو خودت گفتي كه يك سال و نيم از طريق تلفن با وزارت اطلاعات و نهايتا با سعيد امامي گفتگو و ديدار داشتي، تو خودت گفتي مرحوم شريف قبل از تو به ايران رفته بود و با وزارت اطلاعات در مورد ساختن سازمان موازي ديدار كرده است و نهايتا سعيد امامي را به تو وصل كرده است ، اين ها را همين الان گفتي! ،همخانه سابقت يا همسر سابقت يا مجاهدين نگفتند، خودت گفتي حالا اين اطلاعات رو كه تو ""آور"" چي هست يا نيست را ، حتما دقيق تر گفتي ! ،ديگه كار تو از اين حرفها گذشته،
چون هرچي باشه تو آدم آكادميك و مؤدب هستي ، و نوشته هاي بالا، همه رو ثابت مي كنه !
خوب،من نمي دونستم اگر در اينجا جواب كسي رو بدم رانتي ،چيزي گيرم مي آيد، ،
با مجاهدين بودن فقط پرداخت است، پرداخت،
بده بستان و رانت سهم شما از دوشنام دادن و تهمت زدن به مجاهدين،

گفتم كم بنويس ،! حالا شدي بچه خوب ،كه ديگه جواب آدم ناشناس ي چون من رو نميدي ! راستي شكايت به دادگاه بين المللي به خاطر تهمت زدن به تو .... به كجا رسيد؟ حيف شد ، ما را از نتيجه دادگاه بين المللي آگاه كن ! واقعا حيف شد ،قبل از نتيجه دادگاه خودت مجبور شدي تائيد كني براي نابودي مجاهدين و رجوي كه از دستت ذله شده بود و به درخواست خانواده مجاهدين !! و باهمكاري دوستت مجيد شريف مرحوم ، با مأمورين بلند پايه امنيتي رژيم در يك كشور ثالث ديدار كردي،
راستي به زبان آكادميك و البته مودبانه به يك همچو ديدار هايي چي مي گند؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستانی که دلیل استقلال خواهی یا جدایی را «شکست جنبشهای تاکنونی» عنوان می کنند باید توجه کنند درشرایط دیکتاتوری هر «جنبش تنها» شکست اش قطعی ست.
-ما پیروزی فدرالیسم را نه در شرایط دیکتاتوری بل در شرایط دموکراسی نسبی مطرح میکنیم و این امکان برای پیروزی می تواند بوجود آید. و بستگی به کیفت مبارزه و نیروی حق طلب دارد.

برای «دموکراسی نسبی » باید مبارزه کرد.یعنی اصول آنرا باید به نیروهایی که دموکراسی خواهد نیستند توسط مبارزه تحمیل نمود. از راه «مبارزه ی نظری- سازمانی- حرکات توده ای و غیره» باید حقوق و راه خود را به کرسی نشاند.یعنی از راه مبارزه ی مسالمت آمیز مدنی-سیاسی حقوق خود را قبولاند.

اینکه بخش قابل توجهی از نیروهای فارسی زبان دموکراسی خواه نیستند یا الکی دم ازدموکراسی میزنند برای مبارزه ی ما مهم نیست-مهم این است که کمیت و کیفیت نیروی ما باید بالا باشد تا بتوانیم حقوق خود را تحمیل کنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم تبریزی فتخار خانمهای پیشرو آذربایجان

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی! شما در بخشی از گفتارخود میفرمائید: "هر چند مبارزه مسلحانه در ان زمان تحت تاثیر فضای جنگ سرد بود و جنگ ویتنام ، فلسطین و جنبش های چریکی در امریکا لاتین در اتخاذ خط مشی مسلحانه از سوی فدائیان و مجاهدین موثر بود. ولی این دیکتاتورها هستند که خط مشی سیاسی را به مخالفین خود تحمیل می کنند." پایان نقل قول. با توجه به گفتار فوق تان، همانطور که مستحضرید، حقوق ملی ـ مدنی، حقوق زبان مادری، حقوق فرهنگی، و اجتماعی و آزادیهای سیاسی، و مخصوصا حق تعیین سرنوشت ملت تورک آذربایجان از طریق رژیم فاشیست اسلامی تهران و نژاد پرستان پان ایرانیسم، نزدیک ثلث قرن است، که لگدما و با خاک یکسان شده است. و این جنایات هنوز هم ادامه دارد. آیا از نظر جنابعالی اگر مردم آذربایجان از فردا سلاح بردوش بگیرند، و برای کسب حقوق پایمال شده خویش به اقدام مسلحانه روی بیآورند، آیا از مبارزه آنان حمایت میکنی؟!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تز جدیدی که آ.ائلیار در مورد جنبش آذربایجان و کردستان دارد این است که «کرد و ترک» مسئله یشان چه استقلال باشد و چه فدرالیسم می توانند از مبارزات متقابل حمایت کنند.
توضیح کوتاه این تز نوین چنین است. امیدوارم سر فرصت این موضوع را در یک مقاله مطرح کنم:

«سیاست حق انتخاب دو مردم» : صرف نظر از اینکه مسئله «استقلال باشد یا فدرال»، لازم است
«در پای صندوقهای رای» مردم ساکن آذربایجان از «کرد و ترک»- در مناطق دو ملیتی- انتخاب کنند «میخواهند خود مختاری مشترک داشته باشند یا به آذربایجان یا به کردستان بپیوندند»؟
یعنی مناطق دو ملیتی انتخاب کنند که :
-خودمختاری مشترک «ترک - کرد» در داخل آذربایجان میخواهند؟ یا
-میخواهند بدون خواست خودمختاری جز آذربایجان باشند؟
- یا میخواهند جز کردستان باشند؟
-------
«سیاست انتخاب خود مردم مناطق چند ملیتی» در هر شرایطی - سیاستی انسانی است. با اینکه ممکن است به زیان قدرت آذربایجان یا کردستان باشد. اما در هر حالتی سیاست «صلح و مسالمت و دوستی و انسانی» ست. سیاستی ست که صدمه جانی به انسانها ندارد.
و اشک غم برگونه ی هیچ کودکی نمی نشاند. و این اشک معیار سیاست درست و نادرست است.
-----
فکر میکنم بر پایه ی این سیاست، «کرد و ترک» در هر شرایطی می توانند سیاست «دوستی و همبستگی و حمایت از مبارزات» یکدیگر را پیش برند «چه برای ایران فدرال و چه برای استقلال و جدایی».
----
اما اینکه مسئله جدایی و استقلال در شرایط فعلی سودمند است یا قابل تحقق و یا زیان آور چیز دیگری ست که به آن نمی پردازم. در مقالاتم به قدر لازم نوشته ام.
----
تز یاد شده یک گام تئوریک است در حل «مشکل ارضی» بین ترک و ترک در ایران.
اگر این نظریه قبول طرفین واقع شود می تواند راه حمایت متقابل را باز کند. پیروزی ما به حمایت متقابل بستگی دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اصولا پاسخ دادن به انسانی ناشناس در خور نگارنده نیست . ولی از انجائیکه نوشتی من با ذاکری هم مذاکراتی داشتم و انهم در اور مقر خواهرتان ؛ بنابراین با تمام سوراخ های جاسوسی آنجا نیز آشنا شدم . پاسخ فوق برای تو نیست که بخواهی از اسم من و شهرت من برای خود رانت اضافی بگیری . این سایت محترم بهترین محل برای مبارزین راستین ایرانی با هر نظر و عقیده ای هست که همگی در چارچوب دموکراسی و احترام متقابل بهم ؛ قلم میزنند و مطلب مینویسند. در اور سور اوواز یک مقر جاسوسی سایبری هست که حدود 200 نفر در آنجا شبانه روز مشغول جاسوسی هستند . از جمله تمام تحرکات جداشده ها زیر ذره بین هست و با اسامی جعلی که چند نمونه آن در نگارش فوق نیز بچشم میخورد ؛ بر علیه جداشده ها مطالب جعل و دروغ پخش میکنند که لو رفته ترین و مبیذل ترین آن همکاری با وزارت اطلاعات هست . این را بارها در جاهای مختلف گفته و نوشته ام ولی برای اینکه

خوانندگان گرامی سایت محترم ایران گلوبال هم در جریان باشند باز تکرار میکنم * مسعود رجوی چقدر دیکتاتور و جانی هست که تمامی جداشده ها از فرقه و ارتش آزادیبخش و شورای بصطلاح ملی مقاومت ؛ بلافاصله بعد از جدائی بقول فرقه به دامن وزارت اطلاعات می افتند . تا بامروز یک جدا شده از فرقه و شورای ملی مقاومت را نشان بدهید که برچسب مزدور وزارت اطلاعات نخورده باشد . بنابراین میرسیم به همان نتیجه گیری سالهای قبل که اعلام نمودم : فرقه رجوی صدها بار از رژیم آخوندی مرتجع تر ؛ دیکتاتورتر ؛ زن ستیز تر ؛ خرافی تر و رهبر فرقه جانی تر از علی خامنه ای هست . این حرف فقط من نیست ؛ بلکه حرف صدها جدا شده هست که گاها سابقه 40 سال عضویت در فرقه را دارند . هنوز پدر محترمی که میخواست با دختر نازنینش ملاقات کند آنچنان از وحوش داعشی فرقه شدت دید که اکنون مدتهاست در بیمارستان بستری هست . حداقل رژیم آخوندی خانواده ها را از ملاقات زندانیان منع نمیکنند و به آنها مرخصی میدهند برای دیدار با عزیزانشان . ولی فرقه رجوی تمام تلاشهای مجامع بین المللی برای دیدار خانواده ها با عزیزان اسیر و زندانی در لیبرتی را بی نتیجه گذاشته و اوج بی فرهنگی اسیران را وادار میکنند که شعار ما خانواده الدنگ نمیخواهیم * فرقه به اندازه ای در لجن زار غرق هست که هر چه آنرا هم می زنید ؛ گندش بیشتر بالا میاید . همین شخص هم که مینویسد نمیدانم پاسخ خیلی ساده ای نمیدهد که ملاقات باسعید امامی جرم بیشتری دارد یا سازش با صدام حسین جانی و با سلاح و پول و امکانات صدام حسین کشتن جوانان و مردم ایران زمین ؟ نشستن در کاخ علی شیمیائی جرم بیشتری دارد و یا سفر دو روزه به سنگاپور آنهم با اطلاع کامل سرویسهای اروپائی . توصیه میکنم دیگر تمام کنید این بحث را که هر چه هم می زنید گند آن بیشتر بالا میاید . ضمنا اگر هم از سرویس جاسوسی اور سور اوواز کسانی مامور نوشتن هستند یکی باسواد تر این ماموریت را بعهده بگیرد که خواننده با کلماتی مانند دقل ( دغل ) که طرف هر چه میگوید را مینویسد ؛ مواجه نشوند . در انتها تمام صفات زشت و ناپسند رجوی را به من نسبت میدهید و بعد میگوئید برو فحش نامه بنویس . من یک فرد آکادمیک هستم هرگز قلم خود و شخصیت والای خود را به حد فرقه تنزیل نمیدهم . سرتاسر همین مطلب چند روزه را مجددا بررسی کنید ؛ اگر یک کلمه ناشایست در نگارش بنده یافت شد ؛ من در کمال احترام از همه هم وطنان بزرگوار پوزش بطلبم . منتظر باشید بزودی یک نامه سرگشاده به مسعود رجوی خواهم نوشت و علاوه بر سایتهای ایرانی ؛ ترجمه آن بزبانهای مختلف را به نشریات معروف بین المللی هم خواهم فرستاد . به ذاکری و رضائی هشدار داده بودم که بپای من نچیچید ؛ اگر پیچیدید خیلی بد خواهید دید . خیلی ناگفته ها از جنایات فرقه در دل دارم که هنوز افشاء نکرده ام ولی گویا حالا زمان افشاء ان جنایات فرا رسیده است . این آخرین نوشتار من در این مورد هست . زنده و پاینده باد ملت بزرگ ایران ؛ زنده و پاینده باد مردم دلیر و قهرمان آذربایجان و سپاس بی پایان از اظهار لطف همه همشهریان بزرگوارم که با ارسال صدها ایمیل به حساب شخصی ام ؛ ضمن حمایت از افشاگریهای بنده ؛ منتظر حرکت بیشتر در راستای تاسیس سازمانی در خط بینانگذاران و بخصوص دلیران آذربایجاه هستند . یاشاسین آذربایجان .
نوشته شده توسط: Anonymous

من معتقد هستم که هر روش سیاسی که موجب قدرت سیاسی ملت آذربایجان باشد همانقدر تضمین کننده خواستها و حقوق ملت آذربایجان است و ما در نهایت شکل اداری قدرت سیاسی را با آرای ملت تعین خواهیم کرد یعنی صندوقها تعین میکنند نه من و تو .بلکه ما و شما با مراجعه به رای ملت آذربایجان . و یک انتقاد برای خانم صبری که در برنامه بی بی سی بلافاصله وقتی آقای کامرانی ابرازعقاید خود را کرد که مدافع استقلال آذربایجان جنوبی بود خانم صبری عکس العمل نشان داد و زمینه را برای جدال فدرالیزیم و استقلال فراهم کرد که خوب شد زمان برنامه تمام میشد و این درسی برای آینده است .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بلی کیا جان استقلال طلبان ما از سیاست آتا تورکیست ها حمایت میکنند.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آ.ائلیار جان/ به نکته بسیارمهمی اشاره کرده اید که دو سیاست در بین ترک های هویت طلب آذربایجان ایران وجود دارد/جدایی طلبان ترک ایرانی حتی با سیاست رسمی دولت ترکیه هم مشکل دارند چرا که دولت اردوغان سیاست دوستانه ای با اقلیم کرد ستان عراق را پیش برده است و در داخل کشور هم، کرد ها را بعنوان یک ملت برسمیت شناخته اند و مذاکرات صلح را هم با نمایندگان پ .ک ک پیش برده اند. نمی دانم ، شاید آنان از سیاست محافل هوداران اتاتورک در ترکیه پشتیبانی می کنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی کردها بمنظور رسیدن به دریای مدیترانه بایستی منطقه ای به عمق چند صد کیلومتر را پاکسازی قومی کنند چرا که هیج کردی در سواحل سوریه یا ترکیه ساکن نیست. سخن شما ترغیب پاکسازی قومی یا توسعه طلبی نظامی است که در تضاد با اصول بنیادین حقوق انسانیست.
متعجبم که شما اشاره ای به اخراج ترکمنها و عربها توسط کردهای کوبانی از شهر تل ابیض نکردید. باور کنید کردها منادیان حقوق بشر نیستند و مطمئنم در صورت کسب قدرت بمراتب بدتر از ترکیه در پایمال کردن حقوق گروههای ائتنیکی دیگر عمل خواهند کرد چرا که احترام به حقوق انسانها اکتسابیست و نیازمند ثبات , دموکراسی نهادینه و توسعه طبقه متوسط است.
کشور شما سوئد هم pkk را یک گروه تروریستی شناخته و هرگونه مساعدت و همکاری با ان را جرم میداند. تروریستها کسانی هستند که بزور تفنگ خواهان ایجاد تقییرند و استثنا هم ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این آقای دریا دل! آیا ازعوامل مافیای جناب رجوی است که در روز روشن، آقای تفریشی را با کلمات تمسخرآمیز مسخره و تهدید میکند؟ چنانکه میگوید:" ای از نسل از ما بهتران! با خودت این کار رو نکن حیفی، تلف می شی!" پایان نقل قول! فرض کنیم که آقای تفریشی زمانی براه اشتباه رفته بود، و از راه خطا، و شاید بنا به باورها و جهان بینی خود، با سازمان مجاهدین که آن زمان ماهیت سیاسی آن، از زمین تا آسمان با مافیای امروز جناب رجوی فرق داشت، در آن مسیر گام نهاده بود. آیا کسی که بنا بر تجربیات چندین دهه، که دیگر حاضر نیست، درمسیر چنین مافیائی گام بر دارد، و مثل صدها و هزاران نفر، که از دیکتاتوری جناب رجوی بتنگ آمده، و سازمان را ترک گفته اند، نباید آنرا افشا کند؟ و حالا باید از طرف آقای دریا دل، تهدید و مسخره شود؟ اکنون سئوال خوانندگان این است: در اینصورت چه فرقی بین مافیای آقای رجوی و آقای دریا دل نوعی

وجود دارد؟ سازمان مافیائی جناب رجوی، که مثل گردانندگان رژیم مافیائی تهران، از شاخ ایده ئولوژی اسلام آویخته است، آیا اسلام و ایده ئولوژی شریعتی جز زندان و شکنجه و اعدام، و سنگسار زنان، و قطع اعضای بدن در ملا عام، و ایجاد خوف و وحشت در جامعه، و سرکوب آزایهای سیاسی، اجتماعی و مدنی، ... و امثالهم تا بحال چه تحفه ای جز ذلت و نکبت برای ملیتهای در بند جغرافیای موسوم به ایران به ارمغان آورده است که مردم خبر ندارند؟ و آقای رجوی همچنان درصدد اجرای احکام پارینه سنگی موسوم به اسلام در آینده ایران است؟! یکی از ترکهای آذربایجانی که چندین سال پیش از تشکیلات رجوی جدا شده بود، و در واقع از اردوگاههای اجباری کار، و زندان و شکنجه، فرار کرده، خود را نجات داده بود، میگفت: اینان انگار از رژیم اسلامی تهران، هیچ درسی نیاموخته اند، میخواهند دوباره انشا الله به حکومت برسند، اسلام شریعتی، بقول خودشان اسلام بی طبقه توحدی را در آنجا پیاده کنند. گفتم بی طبقه یعنی چی؟ درهمه جوامع، اقشار و طبقه است. یعنی میفرمایند؛ درآمد آقای رجوی به اندازه در آمد یک کارگر میشود؟ خندید. گفت: اینها با این مزخرفات جوانان مردم را سر کار گذاشته اند، و هزاران نفر را نیز در جنگ علیه رژیم منفور تهران به کشتن دادند. او گفت: ما بصورت گروهی تصمیم گرفتیم سازمان را ترک کنیم، ودر فرصتی این کار را کردیم. گفتم؛ به نظرت اینها در ایران حاکم بشوند، وضع درست میشه؟ با خنده تلخی گفت: آره خیلی! گفتم؛ چطوری؟ گفت: ایندفعه مردم باید به عزرائیل پناهنده شوند!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر دریادل جنابعالی نوشته فرموده اید « هرچند بعضي از حاميان رژيم با استفاده از نامهاي تركي وتحت پوش آذر بايجان به جنگ به قول خودشان شونيست فارس آمده اند، حسن همچو جنگي از طرف اينان ،به حاشيه بردن جنگ با رژيم خميني است، ولي خوب عرض خود مي برند و زحمت ما هم نمي دارند، از نظر من كماكان مي توانيد بر اين طبل بكوبيد، شايد در بهترين حالت بتوانيم چند صباحي به عمر رژيم اضافه كنيد،
ولي عاقبت رسوايي و رؤسيايي است » خدمت جنابعالی و رهبران شونیست سازمان مجاهدین عرض شود که زندانها وشکنجه گاه ها رژیم فاشیست - شونیست ایران پر است از جوانان ملل غیر فارس از جمله جوانان ترک آذربایجان آنموقع که جریان یا حسین میر حسین « جریان سبز ها » مسعود رجوی که نمونه بارز شونیزیم فارس است به دهانش آب افتاده بود و به آیت الله ها نامه سرگشاده با عنوان آيات العظام مینوشت درست در همانموقع حرکت ملی آذربایجان و

و جوانان ملت آذربایجان یک نه حسابی بکل سیستم فاشیستی- شونیستی ایران داد .و امروز جنابعالی با ادبیات توهین و اتهام مجاهدین فکر میکنی با چه کسی و جریانی روبرو هستی ؟ و یک جمله کوتاه در رابطه با طرز تفکر و برخورد های آقای تفریشی‌« ویدئو های ایشان را نگاه کردم » باید بگویم که خارج از مخالفت با روش برخوردهای مجاهدین در اصل با مجاهدین همفکر و هم عقیده است و به همان میازان با حرکت ملی آذربایجان هم فاصله دارد. و از یاد نبرید که لکه ننگین ممنوعیت استفاده از زبانهای ملل دیگر بجز فارسی در سال فروردین سال ١٣٦٦ در درون مجاهدین به قوت خود باقی است و تا أبدا الدهر نیز این لکه ننگین بر پیشانیتان حک شده .
نوشته شده توسط: Anonymous

هرچي بيشتر متن جواب تفريشي به آقاي بهنام را مي خوانم چيزهاي جديدي روشن مي شود، ايشان بيش از يك سال ونيم با مأمورين وزارت اطلاعات از جمله سعيد امامي بنا به گفته خودش از طريق تلفن صحبت كرده است و نهايتا اين ارتباط به ارتباط ديداري منجر شد، فكر مي كنم ،براي هركسي كه حده اقل انصاف را داشته باشند ،متوجه خيانت اين فرد مي شود،
وزارت اطلاعات رژيم پليد آخوندي بي خود و بي جهت با كسي ارتباط برقرار كند، مگر اينكه از قِبل آن جان هاي بسياري را بستاند ،يا اطلاعاتي كه با دادن آن جانهاي بسياري به خطر افتاده باشد،
و طرفه اينكه وقتي جان دوستش مجيد شريف را گرفته مي بيند به دامان كساني بر مي گردد كه جانهاي آنها را با دادن اطلاعات به سعيد امامي ها به خطر انداخته بود، و وقتي بعد از افتادن آبها از آسياب و وعده وعيد هاي جديد، از اعترافاتش پشيمون ميشه ،و همه را گردن همسر
و حالا پيدا كنيد انصاف را ...

سابق بياندازد ،
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان عزیز؛
مثال ریاضی را برای این آورده ام که توجه کنیم حطور از راه منطق میتوان قضیه ای را با «دلیل اثبات» کرد.
قصدم این است که توجه کنیم : نمی توان عوامانه «چیزی را درست یا نادرست » دانست و دنبال آن راه افتاد . ما مجبوریم بدون توجه «به سود و زیان» خود- ایده را با برهان اثبات کنیم . می توانیم چیزی را بپذیریم که درستی آن تا حد ممکن قابل اثبات باشد. این چیز می تواند «خوبی یا بدی قدرت متمرکز-فدرال یا استقلال یا هر ایده ی دیگر باشد».
چند دقیقه پیش کامنتی نوشتم -در زیر مقاله ی نمی توانم بیایم ولی می نویسم از کیانوش توکلی»
در مورد «استقلال خواهی کرد و ترک-اختلاف ارضی- فدرالیسم- حمایت از مبارزات متقابل ترک و کرد» -توجه دوستان را به آن جلب میکنم.که به صورتی به این بحث ما هم مربوط میشود.
-------

مسئله ی حل مشکل خلقها ، جهت«کسب استقلال ، برای اداره ی امور خود در سیستم فدرال»، را می توان با فرمولهای ساده ی منطقی تقریبا چنین بیان کرد:
حقوق ملی و عمومی: رفع دیکتانوری و تبعیض، ایجاد دموکراسی و قدرت غیر متمرکز، رفاه عمومی ، اکنون به حقوق و هدف همگانی تبدیل شده اند. فکر غالب در فضای سیاسی چنین است. همانطور که گفتم از اینرو نیز شعار -کسب حقوق و رفاه همگانی- روشنگر و بسیجنده است. بر خلاف آن، طرح مسایل دیگر متلاشی کننده همبستگی و در خدمت انزوای نیروهاست.
حقوق ملی عبارت است از « اداره ی مستقل همه امور خود». این اداره مستقل میتواند به شکل « جدایی یا استقلال کاملK» یا «فدرال A» و یا به « اشکال دیگرX» ِ عدم تمرکز قدرتG: باشد. در هر حالت «انتخاب و رأی اکثریت I » مردم به صورت آگاهانه و دموکراتیک میتواند در یک فضای دموکراتیک مسئله را حل کند. این راه حل نیز در فضای سیاسی میتواند بیشترین نیرو را کسب کند.

برای مبارزه جهت رهایی از ستمهای مذکور - برای کسب بیشترین نیرو در صحنه مبارزه - هیچ نیازی به عنوان کردن شعارهای «ناسیونالیستی و غیره» در له و علیه این و آن نیست. نه از تز« مستعمره و استعمار داخلی» راه حل درست درمیاید و نه از مقولات« حاکم و محکوم» . به صورت مدرن و شایسته ی سطح جهانی میتوان مهمترین مسایل و مشکلات را با توجه به رئالیتت و حقوق مطرح کرد.
**
از نگاهی دیگر، میتوان مسایل مورد بحث را به صورت زیر خلاصه نمود: توضیح علامتها : علامت تیره - را به جای « یا » مینویسم.H حقوق؛ حقوق ملی = M ؛ N =حقوق و خواسته های عمومی. استقلال یا جدایی =K ؛ فدرالیسم = A ؛ اشکال دیگر= X انتخاب راه زندگی جمعی یا حق تعیین سرنوشت =I ؛ Ş =شعارمناسب راه که عمدتاً فصل مشترک دیدگاههاست در فضای سیاسی ایران . Ş∩ فصلی که برد عمومی دارد ؛ → درشرایط مناسب "ایجاد میکند"، میدهد ، جهت و نتیجه را نشان میدهد. <بیشترین؛ ∩عمومی.E= اداره امور خود؛ رفع=R ؛ تبعیض= B؛ رفع دیکتاتوری=RT؛ G: = قدرت غیر متمرکز. D دموکراسی.
نیرو و شعار
----------
<Ş∩ → F
Ş∩ →H
F>→H
_________
از عمومی به ملی
H∩=M+N
N=R(T+B)+:G+D
(M=R(B)→E(I
(R(B)=E(I
(M=E(I
---------
از ملی به عمومی
(E=I( K-A-X
(M=R(B)→E(I
N=R(T+B)+:G+D
(M=RB→I(K-A-X
H∩=M+N
(H∩={R(T+B)+:G+D}+I(K-A-X


نوشته شده توسط: Anonymous

حرکت ملی آزربایجان به وجود پیشگامانی همانند شما افتخار میکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مشکل همرزمان فدرالیست ازربایجانی نبود شریک سیاسی مطرح در جامعه فارس و ایرانی برای برقراری فدرالیسم است. تنهائی که نمیشود تانگو رقصید. در طرف ایرانی تمامیت خواهی نهادینه, سنت مذاکره و قابلیت درک طرف مقابل را نابود کرده است و تنها از سر ناچاری یک موجودیت سیاسی را قبول میکنند تا بعد دوباره آنرا بزور تغییر دهند. تحمل خیابانی برای مدتی و درهم کوبیدن آن بعد از احساس قدرت, پاره کردن قرارداد امضا شده با پیشه وری و حل مشکلشان از طریق نظامی و رخدادهای دیگر اعتماد سیاسی را از بین برده و راهی جز استقلال باقی نگذاشته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آنای که سرمایه دار چه خانه ساز و نساز را آبکش کردن کشور های سوسیالیستی را امپریالیست تر از کشور سرمایه داری میدانستنند.پس جایشان در همانجاست .یک عدالتدخواه با معلول مبارزه نمیکند بل با علت یکیش افکار شمایان . در ایران علاوه بر سرمایه داران بزرگ . مغازه داران و خدماتی های با همکاری و همیاری سازمان تعزرات حکومتی بصورت سیستماتیک بخالی کردن جیب مردم مشغولند .

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از نویسنده محترم برای افشای کتاب شیطانی اسلام. نخست باید محمد را مورد روان کاوی قرار داد. می توان گفت او خطرناکترین روانی روی زمین است. با کنکاش در احوال روحی محمد میتوان پی برد که جنون ادم کشی و خود پرستی و دشمنی با دیگر ادیان هدف اصلی محمد بوده است.الله و وعده های بهشت و جهنم نه باور خود محمد بلکه برای فریب مردم و خود پرستی خود در قران امده است. در دوران 14 قرن گذشته نقد اساسی از اسلام و محمد و قران صورت نگرفته است. نقد نکردن اسلام در حوزهای دینی فاجعه کنونی را ببار اورده است.از سلمان پارسی تا علی شریعتی و دباغ تا شادروان احسان طبری همه در خدمت این ائین شیطانی قرار گرفتند .فاجعه سینما رکس ابادان کشتار سال 67 وهمه اعدامها در ایران همه ناشی از باور به ایئن شیطانی و ایات ضد بشری قرا ن است. قران جز عده ای ادمگش دزد ومتجاوز

مانند خمینی و نظام اسلامی کنونی و هزاران کاسه لیس بی فرهنگ هرگز انسانی تربیت نکرده است. ایات قران ایات ترس و تهدید و عداب است.تهدید های روانی محمد انچنان روح انسانی مردم اسلام زده را از بین برده است که هنوز از عذاب در قیامت سخن میگویند.بزرگترین قربانیان این دین روان ستیز زنان ایرانی هستند.نقل است که دیزرائیلی در پارلمان انگلیس گفته است تا زمانیکه قران در شرق وجود دارد شرق به سعادت نخواهد رسید و خمینی حرف این مرد را عملی کرد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کیا جان،
با «سیاست جدایی آذربایجان-یا استقلال آذربایجان» نمی توان از « سیاست کشور کردستان » که استقلال طلبان کرد پیش می برند
پشتیبانی کرد. «سیاست پشتیبانی از استقلال کردستان» به معنی چشم پوشی از « بخشی از خاک آذربایجان یا حداقل از بخش بزرگی از آذربایجان غربی» ست. قدرت گیری جنبش کردستان چه برای تشکیل کشور کردستان واحد و چه برای «واحد فدرال کردستان ایران» به زیان مالکیت ارضی آذربایجان است. علت عدم پشتیبانی از جنبش کردستان در سیاست استقلال طلبان آذربایجان این است و از این نقطه سرچشمه میگیرد. و در حقیقت تضاد ناسیونالیسم کرد و ترک است.
عاقبت و برخورد این دو سیاست می تواند در خدمت جنگ بین دو مردم یا خلق و ملت باشد.
--------
امکان حل مسالمت آمیز این تضاد در ایران فدرال هست ولی در سیاست استقلال طلبی مشکل بزرگی ست.
------

سیاست فدرالیستهای آذربایجان در کل بر همبستگی کرد و ترک برای تشکیل دو واحد فدرال -آذربایجان و کردستان- که در آنها استقلال اداره ی امور محلی تامین شود، در چهارچوب ارضی ایران استوار است.
این سیاست زمینه ی قوی برای حل مسالمت آمیز مشکل ارضی در آذربایجان غربی دارد ولی سیاست «جدایی طلبی کرد-ترک» بر عدم پشتیبانی از یک دیگر استوار است.
سئوال این است چه سیاست یا سیاستهایی برای استقلال طلبی و فدرالیسم در رابطه با مشکل ارضی می تواند درست باشد؟
-از نظر من مشکل ارضی نخست لازم است در «سیستم ایران فدرال» حل شود. بعد اگر استقلال کردستان یا آذربایجان به صورت
«مسالمت آمیز و دموکراتیک» در ایران فدرال ضروری شد می تواند پایه ی حل مسالمت آمیز پیدا کند.
در غیر این صورت بدون «ایران فدرال» تقسیم ارضی برابر با «جنگ» است.

- سیاست دیگر «سیاست انتخاب دو مردم» است. صرف نظر از اینکه مسئله «استقلال باشد یا فدرال»، لازم است
«در پای صندوقهای رای» مردم ساکن آذربایجان از «کرد و ترک»- در مناطق دو ملیتی- انتخاب کنند «میخواهند خود مختاری مشترک داشته باشند یا به آذربایجان یا به کردستان بپیوندند»؟
یعنی مناطق دو ملیتی انتخاب کنند که :
-خودمختاری مشترک «ترک - کرد» در داخل آذربایجان میخواهند؟ یا
-میخواهند بدون خواست خودمختاری جز آذربایجان باشند؟
- یا میخواهند جز کردستان باشند؟
-------
«سیاست انتخاب خود مردم مناطق چند ملیتی» در هر شرایطی - سیاستی انسانی است. با اینکه ممکن است به زیان قدرت آذربایجان یا کردستان باشد. اما در هر حالتی سیاست «صلح و مسالمت و دوستی و انسانی» ست. سیاستی ست که صدمه جانی به انسانها ندارد.
و اشک غم برگونه ی هیچ کودکی نمی نشاند. و این اشک معیار سیاست درست و نادرست است.
-----
فکر میکنم بر پایه ی این سیاست، «کرد و ترک» در هر شرایطی می توانند سیاست «دوستی و همبستگی و حمایت از مبارزات» یکدیگر را پیش برند «چه برای ایران فدرال و چه برای استقلال و جدایی».
----
اما اینکه مسئله جدایی و استقلال در شرایط فعلی سودمند است یا قابل تحقق و یا زیان آور -چیز دیگری ست که به آن نمی پردازم. در مقالاتم چیزهای لازم را نوشته ام.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی, این سیاست یک بام دو هوای شما جالب است. شما با 99 درصد دخالت آمریکا در هر جای دنیا مخالف هستید , بغیر از یک در صد آنهم, در وارد شدن جنگش به نفع کردها. و اما در مورد تعریف تروریزم: شما با تمامی عملیات نظامی علیه مردم بیگناه و بچه های مدرسه مخالف هستید ,بغیر از عملیات کرد ها. آقای توکلی , حدودا 40000 انسان( از هر دو طرف) در عملیات تروریستی پ ک ک جان خود را از دست داده اند که نصف بیشترشان بیگناه است. نمیدانم تعریف شما از تروریزم چگونه است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

(قبل از عزیمت ایشان "منظور مجيد شريف است "به ایران ما بارها مذاکراتی داشتیم در مورد تاسیس یک سازمان نوپا بنام مجاهیدین پیرو بنیان گذاران . چون اکثر خانواده های قربانیان و اسیران فرقه رجوی طی تماسهای مختلفی که با بنده داشتند پیوسته بر این امر تاکید میکردند که تو از نسل محمد آقا ـ حنیف نژاد ؛ سردار موسی خیابانی هستی و نه از نسل رجوی ؛ حال که علم مخالفت با رجوی را برافراشته و خواب راحت را از چشم وی گرفتی ؛ بیا و سازمان مجاهدین خلق واقعی را بنیاد بگذار . طبعا کار ساده ای در پیش نبود . تا اینکه زنده یاد مجید تصمیم قاطع گرفت ،) تفريشي
حالا كه خانواده ها به تو پيشنهاد دادند تو از نسل حنيفي نه رجوي، ،بايد بري اجازه تأسيس سازمان را از وزارت اطلاعات آخوند ها بگيري؟
اي از نسل از ما بهتران،
با خودت اين كار رو نكن حيفي، تلف مي شي !
برو فحش نامه تو بنويس،

نوشته شده توسط: Anonymous

مدتی جناب وجدان آگاه غیبش زده بود. غیبتش مرا بفکر انداخت! بخودم گفتم جناب برای مطالعه در یک غاری همراه با صدها کتاب خودش را محبوس کرده تا اول از شر پرسشگران خلاصی یابد و دوم اینکه میخواهد دست بیک مطالعه جانانه بزند تا تزی جانانه در باره تقلبی بودن شاهنامه و زبان فارسی از تنبان بیرون دهد. اما نه! نه! نه! این همان است که بود تنها اسمش را عوض کرده. ولی از حق نگذریم چیز جدیدی به صفحه 33 دورش اضافه کرده و آن (? ) است. معرکه نه؟ آه میبخشید!
فراموش کردید yaradiciliq را در پائین نوشته خودتان بیاورید؟ اشتباه لُپی بود یا از نوشتن دوباره آن خسته شده اید؟ ولی اینبار نامی دراز و مشگل را انتخاب کرده اید؟ آدم را یاد Password جی میل میاندازد!

نوشته شده توسط: Anonymous

(تا اینکه زنده یاد مجید تصمیم قاطع گرفت به ایران برگردد . بهترین فرصت پیش آمده بود برای این منظور . باز همانگونه که مطلع هستید در کشور اخوند زده ایران ؛ بدون اطلاع وزارت اطلاعات نمیتوان نفس کشید چه برسد به تاسیس سازمان . زنده یاد مجید از روز اول درگیر وزارت اطلاعات بود . به او گفته بودند که خواب چنین چیزی هم نخواهید دید . کوتاه کنم تا اینکه بعد از یکسال و اندی مذاکره تلفنی ؛ این قرار ملاقات گذاشته شد . من قبل از اینکه به سنگاپور بروم )به او گفته بودند خواب ببيني

ساختن سازمان مجاهدين پيرو بنيان گذاران، با همكاري وزارت اطلاعات،واضع تر از اين مي شود، ،
اين آدم به زبان اشهدش دارد مي گويد مجيد شريف و او و شايد ديگران ،با همكاري وزارت اطلاعات مي خواستند سازمان
تأسيس كنند، خوب پر واضع است براي چه كاري، ديدار با سعيد امامي هم در سنگاپور در همين راستا بود كه هماهنگي اش را مجيد شريف كرده بود،

چه وزارت اطلاعات خوبي!! و بعد براي اينكه خواب تعبير شود ديدار سعيد امامي با تفريشي را در سنگاپور هماهنگ مي كند، من نمي دانم اگر اين قنلهاي زنجيره اي افشاء نميشد، چه اتفاقي مي افتاد ولي
فكر كنم الان متوجه مي شويم اينكه وقتي تفريشي مي گويد نمي دانستم آن فرد سعيد امامي هست يا نه چقدر دروغ مي گويد ، حده اقل او مي دانست با يك مقام مهم امنيتي رژيم دارد صحبت مي كند، سوال آيا آن مقام امنيتي مي دانست كه تفريشي از زندان فرار كرده است، سرانجام ساختن سازمان موازي به كجا انجاميد، آيا تفريشي بعد از كشتن شريف نبود ،كه از ترس جان خودش شروع به افشاگري كرد؟ تفريشي با خود فكر كرده بود كه حالا كه قتل هاي سريالي وزارت اطلاعات آغاز شده ، شايد سراغ او هم بيايند، پس چاره را در افشاگري ديد، آن هم با رفتن به سمت مجاهديني كه قرار بود براي نابوديش با وزارت اطلاعات همكاري كند، آيا فكر مي كنيد سازمان مجاهدين از اقدامات اين فرد در همكاري با رژيم اطلاع نداشته است ،حالا بهتر مي شود فهم كرد كه اين آدم چقدر فريبكار است،
و صحبت در مورد همخانه خائن و اعترافات او چقدر دقل كاري است،
تفريشي هر چه بيشتر بنويسد بيشتر خودش را لو مي دهد،
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

تجریه ایران و ترکیه نشان داده است که وقتی دولت ها استبدادی خاورمیانه ای هیج حق و حقوقی برای مخالفین خودقایل نبودند، برخی از سازمانهای مخالف دست به مبارزه مسحلحانه زدند. در دولت های سکولار ترکیه همواره احزاب سراسری ترک از حق فعالیت نسبی قانونی و علنی برخوردار بودند . دولت های ترکیه اما؛ سالهای مدیدی کردها را «ترک های کوهی» می نامیدند. بنابراین در ان شرایط جنگ سرد، عملیات مسلحانه " پ ک ک" اغاز شد و بخاطر همین عملیات مسلحانه بود که سرانجام ترک ها پذیرفتند که انان« کرد» اند و چند سالی است که شروع به مذاکره کردند که نتایج خوبی هم بهمراه داشت. در ایران هم مهدی بازرگان در دهه چهل به شاه گفت ما اخرین حزبی هستیم

که بطور قانونی فعالیت می کنیم . دو و یا سه سال بعد مشی مسلحانه در اپوزیسیون ایران به مشی سیاسی غالب بدل شد.هر چند مبارزه مسلحانه در ان زمان تحت تاثیر فضای جنگ سرد بود و جنگ ویتنام ، فلسطین و جنبش های چریکی در امریکا لاتین در اتخاذ خط مشی مسلحانه از سوی فدائیان و مجاهدین موثر بود. ولی این دیکتاتور ها هستند که خط مشی سیاسی را به مخالفین خود تحمیل می کنند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

وقتی دولت ترکیه در این اواخر وارد مذاکرات صلح با« پ ک ک» شده است و حق و حقوق نسبی کردها را پذیرفته و در انتخابات اخیر ترکیه نیروهای سیاسی کرد را به بازی گرفته است ؛دیگر خنده داراست شما این سازمان را تروریست می نامید . دیروز یعنی د زمان جنگ سرد اگرغربی ها کردهای ترکیه را جدایی طلب و تروریست می نامید پس از پایان جنگ سرد و روی کار امدن دولت نسبتا مستقل اردوغان که راه استقلال سیاسی ترکیه را در پیش گرفته و دیگر گوش به فرمان غرب نیست ، استراتژی بلند مدت غربی ها، تقویت کردها تا ایجاد یک دولت مشتقل شامل کردها ی چهار کشو را در پیش گرفته است و حمایت غرب از کوبانی و واکنش منفی اردوغان را در این ماجرا دیدیم . این دولت جدید کردها، در اینده می بایستی راه دریا پیدا کند تا لوله های نفت وگاز تنها در انحصار ترکیه نباشد.نگاه کنید به پیش روی کردهای سوریه و نگرانی ترکیه برای دخالت مستقیم در وسوریه


در ضمن در آن سالهای جنگ سرد ، غربی ها سیاست یک بام و دو هوا را بازی می کردند که کردهای ترکیه را جدایی طلب و تروریست می نامیدند در عین حالا کردهای ایران و عراق را مبارزین ازادیخواه کرد می نامید.آن استراژی در هم شکسته شده است. من تعجب می کنم شما ترک های هویت طلب ، حقوق اتنیکی را تنها برای خود می طلب می کنید و با همه ملل سر جنگ دارید و این ناشی از بی تجربگی شماست . اگر چين كمونيست او یغورهای مسلمان و ترک را مي كشد ، شما ها فورا " پان پارسیسم و فاشیست ها و راسیست های ایرانی" محکوم می کنید و اگر کردها در چهار کشور برای حقوق اتنیکی مبارزه می کنند، بجای حمایت از چنین خواستی فورا کردها را تروریست می خوانید. دوستان عزیز کمی به خود بیائید؛ روش و سیاست شما اشتباهست.
نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنتهای قبلی‌" تحلیل من از اوضاع منطقه و ایران " تحولات ژئوپلتیکی نخواهند گذاشت ایران با غرب به تفاهمی برسد‌??� اگر هدف پوتین روسیه‌??� جدائی یونان از اوروپاست‌??� چنین رویدادی اقتصاد روسیه را نیز به شکلی‌ منفی‌ تحت تاثیر قرار خواهد داد‌??� بدون شک قیمت نفت دوباره نزول خواهد کرد‌??� با توجه به اینکه اقتصاد روسیه به صادرات نفت و گاز وابسته است‌??� ورود ایران به بازار نفت و گاز‌??� قیمت نفت و گاز بیشتر پایین خواهد آورد و این کمر اقتصاد روسیه را خواهد شکست‌??� بنابر این‌??� اگر روسیه در جدا کردن یونان از اتحادیه اروپا موفق شود تمام نیروی خود را به کار خواهد گرفت تا ایران وارد بازار گاز و نفت نشود. البته تحلیگران توده ای سایت پیک نت از طرف روس نوشته اند که گویا تفاهم نزدیک است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آ.ائلیار عزیز و گرامی‌ در این معادله شما جایگاه ( نیروی گریز از مرکز ) کجاست؟ فرار مغزها که یک جامعه را به خاک سیاه می‌ نشاند در کجای این معادله شما نهفته است؟ لشگر بیکاران با را کدام " X, Y, Z " بیان می‌کنید؟ شکست کارکرد دانشگاه در جامعه فارسی‌ در کجای این معادله گنجانده شده؟ تاثیر نزول قیمت نفت بر ساختار سیستم چگونه در این معادله شما سنجیده می‌ شود؟ تاثیر رشد و ترقی‌ دنیایی پیرامونی بر مرکز استبداد و فاقد توان اصلاحات را چگونه با این معادله بیان می‌کنید؟ انباشت تضاد را که بزرگترین مانع توسعه است در کجای این معادله قرار داده اید؟ آ.ائلیار عزیز و گرامی‌‌??� لطفا این این سخن بنده را با یک فرمول و معادله ریاضی بیان کنید. "" توسعه تابع حل تضاد در حیطه های فرهنگی‌ / اقتصادی و سیاسی است ".

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-آفرین واحسن برسودا.من فکرمیکنم هرچه لازم بودشمابیان داشته وتمام حقایق رافرموده دیگروظیفه فرزندان آزربایجان روشن شده وخوددانند،که درچه طرفی قرارگیرند.
فرزندان ومبارزان مابایدسرنوشت انقلاب مشروطه وخیابانی و1325 وسال57 رادرنظرداشته وبدانندکه استعمارگران همدست حاکمیت صدساله بیکارننشسته ونقش دلارهای نفتی مفتی رافراموش نکنند.
اینهادرتمام دنیاوبخصوص آنهاییکه درخارج هستندودردانشگاه هامشغول تدریس ویادانشجوهستند.سعی کنندازامکانات وازامتیازات آنجابرای ملت دربنددرعصرکنونی تلاش مضاعف کنند.
دوستان نسل کشی عصرنوبانسل کشی 50-40وحتی با10سال پیش فرق میکند.درایران این نشل کشی فرهنگی رابشکل های نوازمهدکودک شروع کرده اندوزنان ودختران وجوانان نوگل مارااین نژادپرستان بروش های نومسخ میکنند.
بیدارباشیدکه درتمام ابعاداین هاجنایت میکنند..ازروش های اعتیادوپخش موادمخدر.تغییرنام شهروروستا.ممنوع کردن نام گذاری

برفرزندان.مممنوع کردن نوشتن سردرهای مغازه ها.ممنوع کردن اسم کذاری تورکی برشرکتهادرسازمان های ثبت شرکتهاوثبت واحوال.خشکاندن عمدی دریاچه ورودخانه ها.سرمایه گذاری نکردن درآزربایجان.
کوچاندن جوانان به دیگرنقاط .گذاشتن چندکارمندفارس متعصب درادارات وبخصوص درشهرهای آزربایجان برای مجبورکردن به فارسی صحبت کردن مردم.برنامه ریزی دررادیو.تلویزیون های محلی تاترکی بیقاعده ارایه شودوفارس سلیس صحبت گردد.
ممنوع کردن تورکی
برای معلمان ودانش آموزان درمدارس .لطفابه مسایل بی تفاوت نشوید.این هااین باربانام اسلام آمده وروشنفکران چپ وراست فارس این هاراساپورت فرهنگی میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

خاک پدران است که دست دگران است
هان ای پسرم ، خانه نگه دار، پدرشو
دوسال پیش در مجلسی میهمان بودم. جوان دانشجویی که سنش به دهه هفتاد میخورد و نگرش فکری متمایل به چپ ایشان ، فسفری هم بود بحث پیش کشیده بود در خصوص ملیت های ایران و ستم های یک ملت(نه رژیم حاکم)بر ملت های دیگر ،حق تعین سرنوشت و زبان مادری و حق استقلال و حتی جدایی، کنوانسیون جهانی و منشور حقوق بشری و در مقابل پرسش هایی از جوانی دیگر از کشور هایی مثال می زد که با سه وعده در یک روز سه بار خورشید در آنجا طلوع میکند و....بگذریم.
به هنگام رفتن ایشان همگی ما به خاطر رعایت احترام سرِپا ایستاده بودیم و آن جوان پشت سرِهم خداحافظ،خداحافظ به مابقی حضار می گفت و زمانی که از جلو ما رد شد، این زمزمه را از دهان پیرمردی که کنارم ایستاده بود شنیدم که گفت چه خوب شد پدرت زود مُرد و کور شدن اُجاق خانه اش را ندید.

تمامی بندهای قوانین بین المللی که تا اینجا به ثبت رسانده اند وحی نازل نیستند چه بسا بند هایی از همین قوانین پذیرفته شده به اصطلاح مابین ملل، تامین کننده نقطه نظرات سیاستمداران در جهت تامین منافع گروهی و حزبی و کارتل های بزرگ اقتصادی نباشد .حتی می بینیم که وحی های نازل شده هم در خدمت تامین منافع یک فرد، یا یک گروهی خاص نازل شده اند و منافع و حتی حق حیات گروه های دیگری را ندید و به مخاطره وحکم به نابودی می دهد.پس این قوانین با توجه به شرایط خاص ،مواردخاص،توسط افراد خاصی تدوین گشته اند. دربین این قوانین ؛ بند قانون های درج شده اند خصوصا برای زمانی خاص که طبق استراتژی های بلند مدت آنان قراراست توسط شیر خام خوردگانی از بین ملت ها یا خارج از آن ملت آنرا هورت بکشند.
یک ملت زمانی قوانین بین المللی و کنوانسیون های جهانی را می پذیرد و آن را امضاء می کند که دربرگیرنده ی حقوق اساسی ومنافع کوتاه و بلند مدت وی و نیز رعایت و احترام به حقوق ومنافع دیگر ملل باشد. کردستان،آذربایجان،خوزستان،بلوچستان و...به خانواده بزرگ ایرانی تعلق دارند.این خانواده بزرگ ایرانی فراتراز مرزهای سیاسی کنونی را شامل می شود.غارتگران تعدادی از اعضای این خانواده بزرگ را ؛ جدا کرده اند. آن تعداد از اعضاء که در نقشه ی فعلی به نام ایران مانده اند در طول سالیان متمادی جنگ و حمله و غارت وگرسنگی و بردگی تا موالی گری و ...با حفظ و سیانت از فرهنگ ریشه ای مشترک؛ نام ملت ایران را حفظ نمایند.حتی شاهدیم که حفظ همین فرهنگ ریشه دار ایرانیت هنوز در بین آن اعضاء بزور جدا شده! تا همین امروز پاسداری شده است.اقوامی که دارای ملیتی ایرانی و ملت کهن ایران را تشکیل می دهند.البته در ایران دیگر ساکنینی هستند که خود را از فرهنگ ایرانی دور ساخته و به طبعیت از دیگر فرهنگ های ملل دیگر، صفاتی دیگر برای خود می پسندند.ما ایندسته را "امت" یا بیخانمان می نا میم.
قطعا تصدیق می فرمایید برگشت هریک از اعضاء جدا شده به سمت کانون خانواده ، موجبات شعف ،خوشحالی و شادی همه ی اعضای آن خانواده می شود و جدا شدن یکی از اعضاء خانواده(اگرواقعیت وبنیاد داشته باشد که ندارد و هیچ یک از گروه های ملیت ساز نتوانسته اند و می دانند که نمی توانند حمایت مردمی داشته باشند)؛ ""با رعایت احترام به حق تعین سرنوشت آن عضو ونیزرعایت احترام به سرنوشت مابقی اعضای خانواده"" خواهد بود. تنها داد و فریاد عده ای با ملیتی بیگانه! یا اینترنشنال،امتی و بیخانمان نمی تواند ملاک اقدامی باشد.
منظور، حضور ناسینالیسم ایرانی را نمی توانید ندید بگیرید.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان عزیز،
دلایل اثباتی «استقلال به معنی جدایی» را جستجو میکنیم. مثال برای :قضیه-اثبات و استدلال:

اثبات و استدلال:
در متن بالا به اثبات و استدلال تأکید شده است. برای اینکه منظور از این مقولات روشن شود مثالی میزنم:
در هندسه اقلیدوسی گزاره ای هست که میگوید:

گزاره: «اندازه ی گوشه های متقابل دو خط متقاطع با هم برابرند.»
میخواهیم این گزاره را با استدلال اثبات کنیم:

فرض : دو پاره خط A B و CD را داریم که در نطقه ی O یکدیگر را قطع میکنند.
معلوم : COD نیم صفحه است و مساوی 180 درجه .
مجهوم: میخواهیم اثبات کنیم : زاویه های x=z و o=y که متقابل به راس اند.
اثبات: 1) x+y=180
چون COD نیم صفحه است
2) 180=y+z
از مقایسه ی 1 و 2 داریم :
3 ) y+z=x+y
جواب: در نتیجه داریم
x=z
و o=y

درعلوم انسانی نیز این روش علمی اثبات و استدلال عمل میکند.
اگرآگاهانه بخواهیم به آن توجه کنیم.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای تفریشی گرامی،
از توضیحاتتان ممنونم.

نوشته شده توسط: Anonymous

اصلاح‌??� حرارت و گرمی‌ هوا که در پاکستان به مرگ بیشتر از 800 هشتصد نفر و بیماری بیشتر از ?? پنجاه هزار نفر در پاکستان شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهنام گرامی ؛ با سپاس بیکران از نوع نگارش مودبانه و ارزشمند جنابعالی و همچنین سایر هموطنان عزیز که بطور انسانی ـ سیاسی برخورد و سئوالات منطقی مطرح می نمایند که معنی احترام به الفبای دموکراسی و احترام به عقاید هست ؛ خدمت شریفتان عرض میکنم که فامیلی بنده تفریشی هست . در مورد نحوه فرار از زندان بارها توضیح داده ام که بعد از اعدام بردارم بود این موضوع . در طول سالهائی که از فرقه جدا شده ام صدها تهمت ؛ ناسزا ؛ شانتاژ و دروغ بی مورد نثارم کرده اند ولی یک جمله دال بر اینکه من تواب بودم ؛ جائی دیده نمیشود و تا حال کسی کوچکترین اشاره ای به تواب بودن من نکرده است . من هنگام دستگیری مدیر دولتی بودم تحت پوشش سازمان صنایع ملی . این ضمن اینکه دردسرهای بزرگی برایم داشت ؛ مزیت هائی هم داشت . بطور مثال در بیرون زندان با خیلی از افراد در ارتباط بودم و همین امتیاز مرا به آن حد رساند . ضمن اینکه من

هرگز اشاره ای به رفتن منزل رئیس زندان نکرده ام . حتما توضیحات ناکفی بوده که شخصا ویدئو را تماشا خواهم کرد ؛ اگر سانسور و دستکاری شده باشد ؛ از منبع اصلی آن درخواست خواهم کرد که ویدئو سانسور نشده را در همین سایت محترم قرار بدهند . در مورد دکتر مجید شریف همانگونه که حتما مستحضر هستید ایشان بدست افراد وزارت اطلاعات و در سلسه قتلهای موسوم به زنجیره ای بقتل رسید ولی علت مرگ ایشان را سکته قلبی گفتند که هرگز مورد قبول ما هم وایع نشد . قبل از عزیمت ایشان به ایران ما بارها مذاکراتی داشتیم در مورد تاسیس یک سازمان نوپا بنام مجاهیدین پیرو بنیان گذاران . چون اکثر خانواده های قربانیان و اسیران فرقه رجوی طی تماسهای مختلفی که با بنده داشتند پیوسته بر این امر تاکید میکردند که تو از نسل محمد آقا ـ حنیف نژاد ؛ سردار موسی خیابانی هستی و نه از نسل رجوی ؛ حال که علم مخالفت با رجوی را برافراشته و خواب راحت را از چشم وی گرفتی ؛ بیا و سازمان مجاهدین خلق واقعی را بنیاد بگذار . طبعا کار ساده ای در پیش نبود . تا اینکه زنده یاد مجید تصمیم قاطع گرفت به ایران برگردد . بهترین فرصت پیش آمده بود برای این منظور . باز همانگونه که مطلع هستید در کشور اخوند زده ایران ؛ بدون اطلاع وزارت اطلاعات نمیتوان نفس کشید چه برسد به تاسیس سازمان . زنده یاد مجید از روز اول درگیر وزارت اطلاعات بود . به او گفته بودند که خواب چنین چیزی هم نخواهید دید . کوتاه کنم تا اینکه بعد از یکسال و اندی مذاکره تلفنی ؛ این قرار ملاقات گذاشته شد . من قبل از اینکه به سنگاپور بروم ؛ مقامات محلی را در جریان امر قرار دادم که برای مذاکره با یک مقام بلند پایه ایرانی به سنگاپور میروم . هر فعال سیاسی در حیات فعالیتهای خویش ممکن هست با صدها شخصیت ملاقات کند ولی کسی از آن خبر نداشته باشد . من مخفی کاری نداشتم و تصمیم قاطع داشتم تا سازمان را از شر رجوی خلاص کنم او راه خود را برود و من راه خود را . ترس فرقه از هم از همینجا نشآت میگیرد . جائیکه رجوی در پیام نوروزی سال 74 از دست تحرکات من ناله کرده و به گریه افتاده بود که این تفریشی ما را در مجامع بین المللی بیچاره کرده است . من صمیمانه نمیدانستم که مخاطب من چه کسی هست چون در این مواقع طرف را فقط حاج اقا معرفی میکنند . بعد از بازگشت وقتی مجددا با افراد محلی قرار گذاشتیم عکسی نشان داده شد که مخاطب من بود و اولین بار من نام سعید را از آنها شنیدم بدون اینکه فامیلی او را بدانند . فقط گفته شد که وی فرد خطرناکی هست و شما بلافاصله ارتباط با اینها را خاتمه بدهید . همان هم شد و من در طول عمرم فقط یکبار به سنگاپور رفته ام ولی در جعلیات و دروغ پردازیهای فرقه رجوی ؛ مرا سه بار به سنگاپور فرستادند . ضمنا تا کنون کسی جواب مرا نداده است که من اگر گناهی ؛ خطائی مرتکب شده و با امامی ملاقات کرده ام ؛ همان هنگام هم از اپوزسیون و هم از خلق شریف ایران بابت این خطا عذرخواهی کرده ام . ولی تا حالا فرقه به من جواب نداده یک ملاقات بدون عمل و بدون تصمیم با امامی خطا و گناه بیشتری دارد یا ساختن با صدام حسین جنایتکار و دادن اطلاعات جنگی به دستگاه ارتش وی جهت بمباران خانه های انسان های بیگناه و کشتن هموطنان عزیز ما در جبه های جنگ ؟ چون این سئوالات بی پاسخ مانده ؛ یک نامه سرگشاده به رهبر مخفی و فراری فرقه مسعود رجوی خواهم نوشت و در همین سایت محترم نیز در معرض دید و قضاوت عموم قرار خواهم داد تا اگر مسعود رجوی پاسخی داد ؛ ملت بزرگ و شریف ایران قضاوت بکنند . سازش با صدام جنیایتکار گناه هست ؛ اقامت در کاخ علی شیمیائی جرم هست یا ملاقات کردن باسعید امامی . اینها جز وطن فروشی ؛ جعل اسناد ؛ دروغ پردازی و قتل و شکنجه پیشه دیگری ندارند ؛ تهمت های اینها پشیزی ارزش ندارد چون خائن هستند به خلق بزرگ ایران .
نوشته شده توسط: Anonymous

در ادامهٔ کامنت های قبلی‌ پیرامون تحولات ژئوپلتیک که ایران و منطقه را تحت تاثیر قرار میدهند ذکر چند نکته خالی‌ از فایده نیست??� در حالیکه گفته گوهای ایران با گروه پنج ? به هیچ جائی نرسیده‌??� گفتگوهای طرف یونانی با طلب کاران نیز به جائی نرسیده‌??� در هر دو مورد‌??� روسیه به نوعی طرف ایرانی‌ و یونانی را بازی می‌ دهد‌??� ایران میداند هر کسی‌ از کشور ایران جدا شده‌??� امروز شهروندانش روز های خوشی‌ را میگذرانند‌??� فقط دوبی فسقلی میتواند کّل ایران را بخرد و بفروشد‌??� تنها افغانستان که زبانشان دری / فارسی‌ است و ارمنستان که تحت تاثیر سیاست دولت فارسی‌ قرار گرفته اند وضعشان بد است. با نزول قیمت نفت‌??� کمبود آب‌??� تشدید حرارت که فقط ? دو هفته پیش باعث کشته شدن 80هشتاد نفر در پاکستان شد‌??� ایران و دولت فارسی‌ بزودی باید بین تامین آب آشامیدنی‌??�

تامین گندم کشور و " جاه طلبی منطقه ای " یکی‌ را �?‌انتخاب کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

شرکت دو فعال ازربایجانی در برنامه بی بی سی در موضوع گسترش هویت طلبی و تبیین اهداف حرکت ملی ازربایجان بسیار با اهمیت بود .هردوی این عزیزان خانم دکتر سیمین صبری و آقای صالح کامرانی به سهم خود تلاش نمودند تا حقانیت و مظلومیت ملت آزربایجان جنوبی را بیان نمایند و درباره استراتژی مورد نظر خود و همفکرانشان جهت رهایی ملت ازربایجان سخن بگویند.

مجری بی بی سی پرسید که شما با خودتان اختلاف دارید یکی به فدرالیسم و دیگری به استقلال. و سعی نمود این دو فعال آزربایجانی را رو در روی هم قرار دهد.

واقعیت این است که هردوی این جریانات فکری از یک ریشه اند و یک خاستگاه دارند ،درد هر و متاثر از آلام و رنجها و مصایب یک ملت اسیر است ملتی که در این عصر و زمانه از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند.

هردوی این جریانات به آزربایجان تعلق دارند و در زیر بیرق آزربایجان فعالیت میکنند.این که اختلاف نظر یا تفاوت تاکتیکی داشته باشند اصلا چیز عجیبی نیست بلکه ماهیت یک حرکت دموکراتیک اینگونه است بطوری که فضا برای تمامی افکار و ایده ها باز است.این مساله سبب قوام و دوام و رشد و بالندگی حرکت ملی میشود تضارب افکار و اندیشه ها بوجود میاید و راههای جدید پیدا میشود.این افکار و اندیشه ها ، تاکتیکها و استراتژیها در معرض قضاوت مردم قرار میگیرد و بر اساس اصول دموکراتیک مورد انتخاب قرار میگیرند.

استقلال طلبی معتقد است با توجه به چندین تجربه تاریخی که ملت ازربایجان تلاش خود را جهت نجات ایران و گسترش دموکراسی سراسری بکار برد و نهایتا شکست خورد و ثمرات این مجاهدتها توسط قوم فارس دزدیده شد دیگر نباید در این جهت سرمایه گذاری کرد و ملت ازربایجان را به مسلخ باتلاق ایرانگرایی هدایت کرد.

از طرف دیگر جریان فدرال طلب معتقد است که این تجربیات تلخ تاریخی متعلق به قرن گذشته است و قابل تعمیم به این زمان نیست و فدرالیسم نسخه مناسب و کم دردسری برای احقاق حقوق ملی ازربایجان میباشد.

صرف نظر از اینکه تحلیل کدام جریان به واقعیت نزدیکتر است و کدام جریان میتواند ملت ما را به سرمنزل مقصود برساند و یا اینکه میزان مطلوبیت و طرفداری کدام یک در جامعه ازربایجان بیشتر است باید به نکات زیر توجه نمود:

این دو جریان به هیچ وجه در برابر هم نیستند بلکه در کنار هم به عنوان دو تاکتیک مهم میباشند مانند یک روح در دو بدن ، روح آزربایجان.

فدرالیسم آزربایجانی با فدرالگری ایرانی هیچ قرابتی ندارد اولی به دنبال راهی است تا ملت آزربایجان را به آزادی سوق دهد و این راه را مناسب میداند و یک مرحله ضروری جهت کسب استقلال میبیند اما دومی فدرالیسم را راهی جهت ادامه استثمار ملت ازربایجان میبیند تا با این حیله چند صباحی بیشتر به حکومت ننگین قوم فارس بر دیگر ملل تداوم بخشد.میان این دو تفاوت از زمین تا آسمان است.فدرالچی آزربایجان حق ندارد گول حرفهای زیبا و دروغ فدرالگر ایرانی را باور کند بلکه باید با شک و تردید نگاه کند و سیاست و تاکتیک مستقل خود را داشته باشد و صد البته با هماهنگی و همراهی با جریان استقلال طلب آزربایجان گام بردارد.

جریان دروغ پراکن پان ایرانیست با شعارهای خوش ظاهر خودش را خیرخواه ملل دیگر نشان میدهد از تاریخ جعلی هزاران ساله مثال میزند برادری و برابری و دموکراسی را تبلیغ میکند اما در بحث مصداق میلنگد و خودش را لو میدهد زبان خودش را به ناحق رسمی میداند ارتش و سیاست خارجی و اقتصاد را در انحصار قوم فارس باور دارد و اینجاست که شعار دموکراسی طلبیش رنگ میبازد و رسوا میشود. با اینکه تمام راهها بر روی ملت آزربایجان بسته است از ملت آزربایجان میخواهد مانند حزب کردی ترکیه که پس از چند سال تلاش وارد مجلس ترکیه شد گام بردارد اما فراموش میکند که همین جریانات کردی آلوده به ترور و قتل بیش از چهل هزار شهروند ترکیه هستند. پان ایرانیست حتی در مثا
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی لابد فراموش کرده اید که پ ک ک سالها است که توسط مجامع بین المللی بعنوان یک گروه تروریستی شناخته شده است و در لیست سیاه سازمانهای تبهکار و قاچاقچی مواد مخدر قرار دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

یاشا و زنده باشی/